2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
آيا عمر بن الخطاب ، به حضرت زهرا سلام الله عليها جسارت كرده است ؟
کد مطلب: ٥٠٠٩ تاریخ انتشار: ٢٥ شهریور ١٤٠٢ - ١٢:٠٠ تعداد بازدید: 289305
پرسش و پاسخ » شيعه
آيا عمر بن الخطاب ، به حضرت زهرا سلام الله عليها جسارت كرده است ؟

توضيح سؤال :

لطفا جريان حمله به بيت حضرت امير المومنين علي (ع) و ضرب و شتم حضرت فاطمه الزهرا ( س ) از كتب شيعه و سني را به صورت مفصل ( فايل ) برايم بفرستيد

با تشكر

براي ارائه به يكي از برادران سني كه گفته است اگر برايم ثابت كني كه عمر به حضرت فاطمه الزهرا ( س ) جسارت نموده از سني بودن دست بر ميدارم !!!!

پاسخ :

اين كه عمر بن الخطاب به حضرت زهرا سلام الله عليها جسارت كرده است ، از قطعيات تاريخ است .

رواياتي كه در رابطه با هجوم به خانه حضرت صديقه طاهره در كتب اهل سنت آمده به چند دسته مي شود تقسيم كرد .

1. تهديد به سوزاندن خانه:

ذكرالطبري: باسناده عن زياد بن كليب قال: أتي عمر بن الخطاب منزل عليّ وفيه طلحة والزبير ورجال من المهاجرين فقال: واللّه لأحرقنّ عليكم أو لتخرجنّ إلي البيعة»، فخرج عليه الزبير مصلتاً بالسيف فعثر فسقط السيف من بده فوثبوا عليه فأخذوه.

تاريخ الطبري: 2/443.

وابن أبي الحديد: عن سلمة بن عبد الرحمان قال: فجاءعمر اليهم فقال: «والذي نفسي بيده لتخرجنّ إلي البيعة أو لأحرقنّ البيت عليكم .

شرح نهج البلاغه: 1/164 (2/45).

2. آوردن وسائل آتش سوزي و بي توجهي خليفه دوم بر اعتراض مردم:

وابن قتيبة: قال: ... وقال عمر: والذي نفس عمر بيده لتخرجنّ أو لأحرقنّها علي من فيها! فقيل له: يا أباحفص إنّ فيها فاطمة!! فقال: وإن.

الامامة والسياسة: 1/12، أعلام النساء لعمر رضا كحالة: 4/114.

3 . آوردن وسائل آتش سوزي ودرگيري لفظي ميان حضرت صديقه و خليفه دوم:

البلاذري: باسناده عن سليمان التيمي وعن ابن عون: إنّ أبابكر أرسل إلي علي(عليه السلام)يريد البيعة فلم يبايع، فجاء عمر ومعه فتيلة فتلقّته فاطمة علي الباب، فقالت فاطمة: يابن الخطاب! أتراك محرقاً عليّ بابي؟ قال نعم: وذلك أقوي فيما جاء به أبوك.

انساب الاشراف: 1/586.

أبو الفداء: قال: ... فأقبل عمر بشيء من نار علي أن يضرم الدار، فلقيته فاطمة رضي اللّه عنها وقالت: إلي أين يابن الخطاب؟ أجئت لتحرق دارنا؟ قال: نعم.

تاريخ أبي الفداء: 1/164.

وابن عبد ربّه: الذين تخلّفوا عن بيعة أبي بكر: عليّ والعباس، والزبير، وسعد بن عبادة، فأمّا علي والعباس والزبير فقعدوا في بيت فاطمة حتّي بعث اليهم أبو بكر عمر بن الخطاب ليخرجوا من بيت فاطمة وقال له: إن أبوا فقاتلهم. فأقبل عمر بقبس من نار علي أن يضرم عليهم الدار فلقيته فاطمة فقالت: يابن الخطاب! أجئت لتحرق دارنا؟ قال: نعم.

العقد الفريد:5/12، طبعة مكتبة الرياض الحديثة.

4 . حمله خليفه دوم به حضرت صديقه طاهره

الشهرستاني: عن الجاحظ: إنّ عمر ضرب بطن فاطمة عليها السلام يوم البيعة حتّي ألقت الجنين من بطنها وكان عمر يصيح: إحرقوا دارها بمن فيها، وماكان في الدار غير عليّ وفاطمة والحسن والحسين وزينب(عليهم السلام).

الملل والنحل: 1/57. طبعة بيروت، دار المعرفة.

قال المسعودي: فهجموا عليه وأحرقوا بابه، واستخرجواه منه كرهاً، وضغطوا سيّدة النساء بالباب حتّي أسقطت محسناً.

اثبات الوصية:143.

قال ابن حجر العسقلاني: إنّ عمر رفس فاطمة حتّي أسقطت بمحسن.

لسان الميزان:1/268.

قال الصفدي: إنّ عمر ضرب بطن فاطمة يوم البيعة حتّي ألقت المحسن من بطنها.

الوافي بالوفيات: 5/347.

روايات فراواني از طريق اهل سنت و شيعه نقل شده است كه غضب فاطمه ، غضب پيامبر و غضب پيامبر غضب خداوند است :

عن علي رضي اللّه عنه قال: قال رسول اللّه صلي اللّه عليه وآله وسلم لفاطمة: «إنّ اللّه يغضب لغضبك، ويرضي لرضاك . هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه .

المستدرك: 3/153، مجمع الزوائد: 9/203، الآحاد والمثاني للضحاك: 5/363، الذرية الطاهرة النبوية للدولابي: 119، المعجم الكبير للطبراني: 1/108، 22/401، نظم درر السمطين للزرندي الحنفي: 178، الكامل لعبداللّه بن عدي: 2/351، تاريخ مدينة دمشق : 3/156، أسد الغابة :5/522، ذيل تاريخ بغداد: 2/140، 2/141 ميزان الاعتدال :2/492، الإصابة: 8/265،266، تهذيب التهذيب: 21/392، سبل الهدي والرشاد للصالحي الشامي: 11/ 44 .

عن المِسْوَر بن مَخْرَمَة أنّ رسول اللّه صلي اللّه عليه وسلم قال: «فاطمة بَضْعَة منّي فمن أغضبها أغضبني .

صحيح البخاري 4/210، (ص 710، ح 3714)، كتاب فضائل الصحابة، ب 12 ـ باب مَنَاقِبُ قَرَابَةِ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم.

عن المسور بن مخرمة قال قال رسول اللّه صلي اللّه عليه وسلم: «إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي يُؤْذِينِي مَا آذَاهَا .

صحيح مسلم 7/141 ح 6202) كتاب فضائل الصحابة رضي الله تعالي عنهم، ب 15 ـباب فَضَائِلِ فَاطِمَةَ بِنْتِ النَّبِيِّ عَلَيْهَا الصَّلاَةُ وَالسَّلاَمُ .

و از قطعيات تاريخ است كه حضرت زهرا سلام الله عليها تا آخر عمر از دست خليفه و دار و دسته اش غضبناك بود و هر گز از آن ها راضي نشد .

محمد بن اسماعيل بخاري مي نويسد :

فغضبت فاطمة بنت رسول اللّه صلي اللّه عليه وسلم فهجرت ابا بكر فلم تزل مهاجرته حتي توفيت.

صحيح البخاري: 4/42، ش 2862.

بنا بر نقل ابن قتيبه دينوري ، وقتي ابوبكر و عمر به ملاقات حضرت زهرا آمدند ، حضرت زهرا به آن ها گفت كه آن دو را تا آخر عمر پس از هر نمازش نفرين خواهد كرد .

واللّه لأدعونّ اللّه عليك في كلّ صلاة أصلّيها .

الإمامة والسياسة، تحقيق الشيري ج 1، ص 31.

اما از ديدگاه روايات شيعه ، اين كه قاتل حضرت زهرا سلام الله عليها ، عمر بن الخطاب است ، قطعي است . ما فقط به نقل يك روايت اكتفا مي كنيم :

وكان سبب وفاتها : أن قنفذا مولي عمر لكزها بنعل السيف بأمره ، فأسقطت محسنا ومرضت من ذلك مرضا شديدا ، ولم تدع أحدا ممن آذاها يدخل عليها .

سبب شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها اين بوده است كه قنفذ غلام عمر به دستور او ، آن حضرت را با غلاف شمشيرش زد . و اين سبب شد كه محسن سقط شود و حضرت زهرا شديدا مريض شوند . در مدتي كه مريض بودند ، به هيچ يك از آناني را كه او را اذيت كرده بودند ، اجازهء ملاقات نداد .

دلائل الإمامة ج 2 ، عنه بحار الأنوار : 8 / 230 - 232 ( ط الكمپاني ) ، 30 / 290 - 295 . 2 . مثالب النواصب : 371 - 374 ، 418 - 419 . 3 . الصراط المستقيم : 3 / 25 . 4 . مطارح النظر في شرح الباب الحادي عشر : 109 .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
521 | مجيد م علي | United States - Torrance | ١١:٠٥ - ١٦ بهمن ١٣٩٠ |
با سلام جناب احمدفريد عظيمي سوال خوبي كردي يك جواب كوتاه ميدهم : بله حضرت علي عليه السلام ميتوانست همان بلا را سر عمر و اصحابش بياره كه سر عمر بن عبدود و مرهب يهودي اورد , اما احتمال زيادش اين بود كه امروز من شما ( مسلماً با اسامي مختلفي ) يا در اتشكده ما يا در كنار مجسمه بوداي شما بنشيتيم بگويم "" ميگويند اخرين دين خداوند اسمش اسلام بود كه بعد از رحلت پيغمبرانش مابين خليفه برحقشان و غاضبين كشت كشتار راه افتاد و نتيجتاُ دينشون كه اسلام نام داشت از بين رفت . ميگويند دين خوبي بود وليكن خليفه بر حق شون حاضر نشد براي دينش سكوت كند . ببينم جناب فريد دوست داشتي اينجوري ميشد ؟؟؟ لبيك يا علي
522 | محسن منتظر | Iran - Tehran | ١١:٠٦ - ١٦ بهمن ١٣٩٠ |
خانم سپيده محترم! با عرض معذرت و جسارتاً! خود گويي و خود خندي الحق که هنرمندي!! آنچنان از نکات! مهم!!! گفتي و ما را از پاسخ آن غافل دانسته اي کانّه چيز مهمي را کشف کرده اي که ديگران از آن غافل مانده اند!!
اين روکه گفتي مثلاً نکته بود؟ يا يک واقعيت تاريخي لشکرکشي - به قول شما - حضرت فاروق عمر به ايران عزيز ما! تو که هنوز درس املاي زمان دانش آموزي رو بلد نيستي و تفاوت دو کلمه بدو (آغاز) و بدر (نام منطقه اي در حجاز) رو نميدوني! (و اين اشتباه شما کي بوردي نيست زيرا روي کي بورد دو حرف واو و رِ در کنا ر هم قرار نگرفته اند!) و بيسوادي و عدم تحقيق خودت رو تو چند تا جمله اي که گفتي نشون دادي و آن چنان با توپ پر اومدي و از نکته سنجي گفتي و ما رو غافل دونستي که بهتره بري و نخست حرف زدن رو ياد بگيري بعد اظهار وجود کني!
آخه خانم سپيده محترم! توي اين معرکه، ملاهاي شما هم سه سوت لنگ ميندازن! ضمن اينکه اينقدر به اين زودي زود هل نشو! هنوز پرسش رو مطرح نکرده اي جوابش رو هم خودت ميگي! به اين کارت ميگن از هول هليم توي ديگ افتادن!! بذار چند ثانيه بگذره! شايد شايد هم بعد از حدود 500 پاسخ خرد و کلان توي اين سايت، ما هم چيزي براي گفتن داشته باشيم! آخه بنده ي خداي چشم و گوش و دست و پا دار راه رونده و بر تخت عرش نشسته و جلوس کرده! نخست برو يک دور صحيحين خودت رو بخون و از چنين خداي انسان نماي شکست خورده ي از بندگانش (توي کتاب هاي صحيح بخاري و صحيح مسلم تون) سراغ بگير و بعد ما رو به ارائه هزارن سند و مدرک که پيش از اين آورده ايم تهديد کن! اون وقت خودت اقرار کن که چه کسي قوه تخيّلش قوي تره! اون اباطيل و چرنديات دو کتاب نامبرده ي شما اقيانوسي از تخيلات و مزخرفاته و ته نداره! ضمناً اول کامنت هاي ما رو هم نخست يه نگاه بنداز! پاسخ به اسناد و مدارک حضرت مهدي (عج) رو در سه کتاب معرفي شده در (کامنت 503 بند يکي به آخر) بخون و نه سر خودت رو درد بيار و نه سر مارو!!
سخن پايان هم اين است که مردم ايران عزيز ما به دست سلمان فارسي که خود ايراني بود و نماينده حضرت مولا اميرالمومنين بود مسلمان شده و اسلام را با ميل و شوق پذيرفتند. نه با لشکرکشي حضرت فاروق عمر عزيز شما! برو کتاب "خدمات متقابل اسلام و ايران نوشته استاد مطهري" رو بخون تا يه چيزي ياد بگيري و کمتر دم از نکته داني و نکته سنجي بزني!
523 | مصطفي | Iran - Rey | ٢١:١٢ - ١٦ بهمن ١٣٩٠ |
داستان قلم و دوات، توهين عمر به پيامبر صلي الله عليه واله ( در مدارک اهل سنت)

برخي از اصحاب صبح روز دوشنبه (روز شهادت پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله) گرد بستر آن حضرت جمع شدند . پيامبر اکرم (صلي الله عليه و اله) فرمودند :
اتوني بدوات و قرطاس اکتب لکم کتابا لن تضلوا بعده ابدا‌.
يعني: قلم و کاغذ بياوريد تا نامه اي براي شما بنويسم که بعد از من هرگز گمراه نشويد
عمر گفت :
ان النبي غلبه الوجع و عندکم کتاب الله ، حسبنا کتاب الله (1)
يعني: بيماري بر پيامبر غلبه کرده است – کنايه از اينکه نمي داند چه مي گويد – و نزد شما کتاب خداست و کتاب خدا ما را بس است.
در روايت ديگر، در طبقات ابن سعد ، آمده است که ، در آن حال يکنفر از حاضران گفت:
ان نبي الله ليهجر (2)
يعني: همانا پيامبر خدا هذيان مي گويد !!!
آري ! گوينده سخن همان بود که گفت ” حسبنا کتاب الله ”
و اين قضيّه به قدرى درد آور بود که وقتى ابن عبّاس به ياد آن مي افتاد ، اشک چشمانش همانند دانه هاى مرواريد از گونه هايش سرازير مي گشت. (3)
اعتراف عمر به اين عمل ننگين (در مدارک اهل سنت)
عمر خود به اين امر اعتراف کرده است . امام ابوالفضل احمد ابن ابي طاهر در کتاب تاريخ بغداد و ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه 3/97 در شرح حال عمر :
يک روز طي مباحثه اي مفصل که ميان ابن عباس و عمر در گرفت ، عمر گفت :
پيامبر تصميم داشت که به هنگام بيماري اش ، تصريح به نام او ( علي ابن ابيطالب ) کند ، ولي من نگذاشتم. پيامبر(صلي الله عليه واله) آزرده گشتند.
دسته اي گفتند : دستور پيامبر را انجام دهيد . پس از اين گفتگو و مجادله ، ديگران خواستند که قلم و کاغذ بياورند ، اما پيامبر فرمودند :
او بعد ماذا؟‌ (4)
يعني: آيا پس از چه؟
بعد از اين گستاخي عمر ، اگر قلم و کاغذ مي آوردند و پيامبر وصيت نامه اي مي نوشت که در آن اسم علي بود مخالفان مي توانستند چند نفر بياورند و آنها شهادت بدهند که پيامبر اين وصيت نامه را در حال هذيان نوشته است .
در آن هنگام چون نزاعشان بالا گرفت ، پيامبر فرمودند :
قوموا عني ، لا ينبغي عند نبي تنازع (5)
از نزد من برخيزيد که در محضر پيامبر ، نزاع کردن شايسته نيست .
اين سخنان و حرکات عمر آن قدر زشت و زننده بود که حتّى زنان پيامبر (صلي الله عليه و اله) نيز به همفکران عمر اعتراض کردند که با اهانت عمر و دفاع رسول ص مواجه شدند : زنان از پشت پرده صدا زدند : مگر سخن رسول گرامى صلي الله عليه و اله را نمي شنويد؟
عمر گفت : شما همانند دلباختگان يوسف هستيد که به هنگام مريضى پيامبر ص اشگ شما جارى مي شود ، و به وقت سلامتى حضرت ، برگردن او سوار مي شويد .
رسول گرامى (صلي الله عليه واله ) فرمود : متعرّض آنان نشويد وآنها را به حال خود واگذاريد ، زيرا آنان از شما بهتر هستند . (6)
نکات قابل توجه !
اولا: به حکم قران: پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله از روى هواى نفس سخن نمي گويد و تمام سخنان او بر مبناى وحى الهى است (آيه 3سوره نجم). فلذا محال است نعوذبالله ايشان هذيان بگويند !
ثانيا: پيامبر اکرم ص فرمودند مطلبي را مي خواهند بنويسند که بعد از او هرگز مردم گمراه نشوند. ولي عمر مانع نوشتن اين مطلب مهم شد. مي دانيم که پيامبر اکرم ص وعده دروغ نمي دهند. يعني اگر حقيقتا آن مطلب مورد نظر پيامبر اکرم ص نوشته مي شد همانطور که ايشان وعده داده بودند مردم هرگز گمراه نمي شدند. پس باعث و باني گمراهي مردم تا به امروز عمر بن خطاب مي باشد !
ثالثا: عمر گفت: “حسبنا کتاب الله”. در حاليکه بارها در خود قران به اين مطلب اشاره شده است که همراه اطاعت از کلام الله (قران) بايد از دستورات پيامبر اکرم ص نيز اطاعت کرد. و حتي خداوند کساني را که مي خواهند بين الله و رسول فرق اندازند و يکي را قبول کنند و ديگري را ترک کنند را کافران حقيقي شمارده است. (نساء/51)
اسناد:
1) صحيح بخاري باب کتابه العلم من کتاب العلم : 1/22 – صحيح البخاري ، ج 7 ص 9 ، کتاب المرضى باب قول المريض قوموا عنّى ؛ و ج 5 ص 137 کتاب المغازي ، باب مرض النبي – صلى اللّه عليه وسلم – ووفاته ؛ صحيح مسلم فى آخر کتاب الوصيّة ، ج 5 ، ص 76 – مسند احمد حنبل تحقيق احمد محمد شاکر ، حديث 2992 – طبقات ابن سعد : 2/244 چاپ بيروت
2) طبقات ابن سعد 2/242 چاپ بيروت – صحيح بخاري ، باب جوائز الوفد من کتاب الجهاد 2/120 و باب اخراج اليهود من جزيره العرب 2/136 بدين لفظ آمده است :”فقالوا : هجر رسول الله صلي الله عليه و سلم ” – صحيح مسلم ، باب من ترک الوصيه 5/76 و تاريخ طبري 3/193 بدين عبارت آمده است : ان رسول الله صلي الله عليه و سلم يهجر
3) عن ابنعبّاس قال : يوم الخميس وما يوم الخميس ، ثمّ جعل تسيل دموعه حتّى رأيت على خدّيه کأنّها نظام اللؤلؤ قال : قال رسول اللّه : ائتونى بالکتف والدواة ( او اللوح والدواة ) اکتب لکم کتاباً لن تضلّوا بعده أبداً فقالوا : إنّ رسول اللّه – صلى اللّه عليه وسلم – يهجر . صحيح مسلم ، ج 5 ، ص 76 کتاب الوصيّة باب ترک الوصية لمن ليس عنده شيء ، صحيح البخارى ، ج 4 ص 31 ، کتاب الجهاد والسير . .
4) طبقات ابن سعد : 2/242 چاپ بيروت
5) تاريخ ابي الفداء 1/15 – در صحيح بخاري باب کتابه العلم من کتاب العلم : 1/22 به اين لفظ آمده است : ” قال : قوموا عني و لا ينبغي عندي التنازع “
(6) فقالت النسوة من وراء الستر : ألا تسمعون ما يقول رسول اللّه؟! قال عمر : فقلت إنّکنّ صواحبات يوسف ، إذا مرض رسول اللّه ، عصرتنّ أعينکنّ ، وإذا صحّ ، رکبتنّ عنقه! قال : فقال رسول اللَّه : دعوهنّ فإنهنّ خير منکم الطبقات الکبرى لابن سعد ، ج2 ، ص 244 ، المعجم الأوسط للطبراني ، ج 5 ص 288 ؛ مجمعالزوائد للهيثمى الشافعى ، ج 9 ص 34 ؛ کنز العمال ، ج 5 ص 644 ، ح 14133
524 | مصطفي | Iran - Rey | ٢١:٢٠ - ١٦ بهمن ١٣٩٠ |
1) بدعت گذار اهل جهنم است قال رسول الله صلي الله عليه واله: آَبيَ اللهُ آن يقبلَ عملَ صاحبِ بدعةٍ حتيّ يدع بدعتَه. (1) خداوند عمل بدعت گذار را تا وقتي که دعوت به بدعتش مي کند قبول نمي کند. قال رسول الله صلي الله عليه و اله: لا يقبل الله لصاحبِ بدعةٍ صوماً و لا صلوةً و لا صدقةً و لا حجّاً و لا عُمرةً و لا جهاداً و...يخرج من الاسلامِ کما تخرج الشعرة من العجين. (2) خدا هيچ عملي را از قبيل نماز روزه صدقه حج و...از بدعت گذار قبول نمي کند و او از اسلام خارج ميشود... . قال رسول الله صلي الله عليه و اله: اهل البدع شرالخلق و الخليفة (کنزالعمال) اهل بدعت بدترين مخلوقات و موجودات هستند. قال رسول الله صلي الله عليه واله: اهل البدع کلاب اهل النار (کنزالعمال) اهل بدعت سگ هاي اهل آتش هستند. عنه في قوله تعالي: إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً هم اصحاب البدع و اصحاب الاهواء ليس لهم توبة. انا منهم بريء و هم مني بُراء. (کنزالعمال) پيامبر اکرم صلي الله عليه واله درباره اين آيه قرآن: "كسانى كه دين خويش را پراكنده كردند و گروه گروه شدند" فرمودند آنها اهل بدعت و اصحاب و ياران هوا و هوس هستند . براي ايشان توبه اي نيست. من از ايشان بيزارم و ايشان نيز از من بيزارند. تا اينجا از کتب اهل سنت اثبات شد که بدعت گذار اهل جهنم است. حال سوال اينجاست که آيا عمر بدعت گذار بوده است يا خير ؟ طبق اعتراف خود او در دين بدعتهاي بسياري را گذاشته است. مانند: الف) بدعت حلال کردن شراب توسط عمر: عمر مي گفت: آب را داخل شراب کنيد و بخوريد مانعي ندارد! همچنين آورده اند يک وقتي مردم شام از سرما و سنگيني آب و بدي محصول زمين نزد عمر شکايت بردند. عمر به آنها اجازه داد که شراب را بجوشانند وقتي دو ثلث آن کم شد يک سوم باقيمانده را بياشامند! (3) جصاص داستان جالبي دراين رابطه از عمر نقل ميکند. ميگويد: يک روز عربي که شراب خورده بود. عمر خواست او را با تازيانه حد بزند عرب گفت: من همان شرابي را خوردم که خودت ميخوري!!! عمر شراب خود را خواست و آن را با آب مخلوط نمود و گفت: هر کس در اين موضوع شک کرد آب را داخل شراب نمايد مانعي ندارد آنگاه پس از اينکه عرب را حد شراب زد خودش شراب را نوشيد ! (4) در حالي که شراب با آب مخلوط شود باز هم شراب است و پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله فرمود: هر چه را که زيادي آن مستي آورد کمي آن نيز حرام ميباشد خواه مستي بياورد يا نياورد. (5) ب) پايه گذاري بدعت قياس توسط عمر: حافظان حديث و تاريخ نگاران اسلامي نامه اي درباره دستور العمل حکومتي و قضائي از عمر به ابوموسي اشعري نقل کرده اند که بيان گر پيش قدمي عمر در مطرح نمودن قياس است. و اينکه او قياس را به عنوان يک قاعده فقهي و يک قانون اسلامي در جهت استنباط احکام شرعي پايه گذاري کرد. اين نامه هنگامي نوشته شد که نامبرده از طرف عمر والي حکومت عراق بود و مشتمل بر اين فراز است: الفهم الفهم فيما تلجلج في صدرک مما ليس في کتاب الله و لا سنه. ثم اعرف الاشباه و الامثال و قس الامور عند ذلک. ترجمه: هر آنچه به خاطرت خطور مي کند و خبري از آن در کتاب و سنت نيست پيرامون آن فهمت را به کار انداز. آنگاه شبيه ها و همانندهاي آن را شناسائي کن و آنها را به يکديگر قياس نما. يعني حکم آنچه را که مورد نص کتاب و سنت است بر آنچه در کتاب و سنت مطرح نشده جاري کن... (6) ج) بدعت تراويح: ابن شهاب از عروة بن زبير، از عبدالرحمان بن عبدالقاري نقل کرده که گفت: شبي از شبهاي رمضان با عمربن خطاب به مسجد رفتيم، مردم متفرق بودند و هرکس براي خود نماز مي خواند و بعضاً مردي با اقوام خود به نماز مشغول بود. عمر چون اين بديد گفت: به عقيده من اگر اينها را با يک امام گرد آوريم بهتر است. و در پي اين تصميم ابيّبن کعب را به امامت گماشت. شب ديگر به اتفاق به مسجد رفتيم و مردم به جماعت نماز مي خواندند، عمر گفت: نعم البدعة هذه اين بدعت خوبي است! البته نمازي که پس از خوابيدن بخوانند; يعني آخر شب از اينکه اوّل شب اقامه شود بهتـر خـواهـد بـود. (7) د) بدعت نهي از متعه توسط عمر: عمر گفت: متعتان کانتا علي عهد رسول الله و انا احرمهما و اعاقب (8) يعني دو متعه در زمان پيامبر اکرم صلوات الله عليه واله (حلال) بوده و من امروز آنها را حرام ميکنم و مرتکبين آنها را به کيفر ميرسانم. يكي متعه زنان و ديگري متعه حج. پس سير منطقي و يا به بياني ديگر خلاصه اين بحث اين شد که: عمر طبق مصادر اهل سنت بدعت گذار هستند. طبق مصادر اهل سنت بدعت گذار اهل جهنم است. نتيجه: ...
525 | محمد امين | Iran - Tehran | ٢٣:٣٠ - ١٦ بهمن ١٣٩٠ |
شما خسته نميشيد من مطمئنم كسايي كه اينجا به جدل ميپردازن كل فكر و ذكرشون رو كم كني هم ديگه اس نه هدايت اين و اون نمونه ي بارزشون هم ملازاده و قزوينيه/شرط برتري تقوا/شما اصل رو ول كردين چسبيدين به فرع به خاطر امام رضا(ع) تاييد كنيد
526 | سعيد ابن عبد الله | Switzerland - Bern | ٠٥:٠٠ - ١٨ بهمن ١٣٩٠ |
خانم سپيده.! به قول برادرمان که چه به حق فرمودند: خود گويي و خود خندي الحق که هنرمندي!! 1000000000 بار الله را شکر که شما جماعت عمري با قرآن حکيم انقدر قهر هستيد و فهم قرآني شما دقيقا هم اندازه ي عمر ابن ؟؟؟؟ است.! بلانسبت ديگر بزرگان: کور بودي و نديدي و نفهميديد و نخوانديد که هم اکنون عيسي (ع) کجاست؟ چرا تا الآن زنده است؟ چرا خضر نبي(ع) زنده است.؟! يعني الله تعالي براي آنان ميتوانسته ولي براي آخرين وصي بر حق محمد(ص) معاذ الله نتوانسته.!؟ عزيزان و برادران ديني .! اي متبرئين من اعداء الله.! خود را با اين جاهلان و بد مذهبان و لا مذهبان عمري سرز درد نياوريد.! شما اگر تا قيامت هم براي اين کوردلان تاريک ضمير دليل بياويرد مثال اينان دقيقا صم بکم عمي است ولاغير.! و لعن الله من نصر اعداء محمد و آل محمد(صل الله عليه و آله و سلم.)
527 | عليرضا | Moldova - Chisinau | ١٢:٢٩ - ٢٠ بهمن ١٣٩٠ |
سلام بچه ها ازتون مي خوام به اهلسنت توهين نکنيد چون ما تو جبهه ي مولا علي هستيم پس عليوار عمل کنيم

اما اهل سنت
ما به هزاران مدرک 1400سال پيش کاري نداريم چون چشماتون بستست اما حالا رو مي بينيد پيروان علي کجا وشما کجا
جنگ33روزه کجا جنگ 6روزه کجا
ايا دکتر تيجاني رو نمي بينيد
و...
وسلام
528 | بخت النصر | Iran - Khorramshahr | ٢١:٤٣ - ٢٠ بهمن ١٣٩٠ |
جناب مهمد (520)
شما از چه بيماري رنج مي‌بريد که محب معاويه بن هند و نوکر حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام) را يکي مي‌دانيد؟
براستي انسان چقدر بايد نفهم باشد که عمرو عاص و مالک اشتر (رحمة الله عليه) را يکي بداند!!
529 | عليرضا | Iran - Tehran | ٢٣:٣١ - ٢٢ بهمن ١٣٩٠ |
من شنيدم که وهابيها فروش خيار و هوييج به زن رو حرام کردن
يا خوردن گوشت شغال رو حلال
يا اينکه هر کي از شير يک زن بخوره بهش محرم ميشه
اينا رو شنيدم باورم نشدلطفا راست يا دروغش رو بهم بگيد

با تشکر
530 | عليرضا | Iran - Tehran | ٢٣:٤٩ - ٢٢ بهمن ١٣٩٠ |
واقعا اخر جاهليت که عمر جانشين براي خودش تعيين کنه رسول خدا نه
و واقعا اخر نا مردي که جانشين واقعي رسول خدا بايد با کسايي که باهاش بيعت کردن(از ترس)دوباره بيعت کند
و بايد گريه کرد که انسانها بخاطر تعصبشون چشمشون رو به اين حقايق مي بندند
531 | محمد امين | Iran - Tehran | ١٤:٢٦ - ٢٤ بهمن ١٣٩٠ |
سلام/ آدم اشكش در مياد از اين كاره مسلمونا/ به خدا منكه خسته شدم از اين حرفاي نا تموم شما فقط صهيون و شيطان رو خوشحال ميكنيد/ خدا خودش تو قرآن خودش گفته متحد شيد/ كو گوش شنوا؟/ وقتي شرط برتري تقواست/ وقتي تند روان از نظر قرآن اهل آتش اند چرا همديگرو ميكوبين حضرت علي جانشين نشد چي از شما كم شد چي به اهل سنت اضافه شده؟/ شما بيخيال صهيون هستيد و هم ديگه رو ميكوبيد/ چي بگم فقط ميتونم بگم خدا هدايتگر همه ي مسمانان يا حق
532 | محسن | Iran - Karaj | ٢٢:٠٣ - ٢٨ بهمن ١٣٩٠ |
www.mosaferekarbala72blogfa.com
533 | بخت النصر | Iran - Khorramshahr | ١٩:٢٠ - ٢٩ بهمن ١٣٩٠ |
جناب محمد امين
چرا عمربن خطاب شاگردي کعب الاحبار صهيون را مي‌کرد؟
534 | ساره | Iran - Tehran | ١٤:٥٦ - ٠٣ اسفند ١٣٩٠ |
شيعه ها مشکلشون دينشون نيست....ما دينمون کامله ، خودمون شيعه خوبي نيستيم.. مثل عزاداري عاشورا و تاسوعا به اين شکل خرافي که مورد تاييد هيچ شيعه اي نيست... مال شيعه نما هاست..اونايي که فقط وقتي دنيا اومدن يه اسم شيعه روشون گذاشته شده و بس... اهل سنت بايد ياد بگيرند دين رو از روي افراد نسنجند و خطاي افراد رو به پاي دين ننويسند
535 | ساره | Iran - Tehran | ١٥:٠٢ - ٠٣ اسفند ١٣٩٠ |
آقاي قنبر كه به ( منتظر منتقم فاطمه) توهين مي كني....فكر مي كني قرآن چرا زمان حضرت آدم و يا حضرت نوح و يا بقيه پيامبر ها نازل نشد...؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چون مردم اون زمان توانايي فهم قرآن رو نداشتند... درست مثل امثال شما كه فكر مي كنند هركس معني قران رو فهميد قرآن شناسه.... آدم مي مونهه به شما ها چي بگه والله... فك فعالي داريد واسه چرت و پرت گفتن
536 | محسن منتظر | Iran - Tehran | ١٦:٢٥ - ١٣ اسفند ١٣٩٠ |
"لَيَهجُر" (1) "حَسبُنا" (2)گفته است نادان ---- بر آن خورشيد عالمتاب تابان (3) تمامي نيست دين با ثقل اکبر (4) ---- به عترت (5) ميتوان تفسير قرآن حديث ثقل معيار بزرگ است ---- به نزد شيعيان، معيار ايمان غدير آمد صراط حق نشان داد ---- جدا شد راه حق، از راه شيطان مسلمانان! صراط اينجاست، والله ---- علي معيار دين، هم اوست ميزان امامت در غدير، آن را خدا گفت (6) ---- در آن ابلاغ (7)، احمد کرد اعلان تشيع در غدير، اين ره جدا شد ---- مسير حق همان راه امامان فقط فائز (8) اماميه (9) است اي دوست ---- نه سني با اراجيف فراوان 1- اشاره به آن جمله عمر بن خطاب در لحظات نزديک به رحلت پيامبر (ص) که نسبت به پيامبر گفت "ان الرجل ليهجر" اين مرد! (پيامبر) هذيان مي گويد!! 2- اشاره به جمله عمر بن خطاب که گفت "حسبنا کتاب الله"کتاب خدا براي ما بس است! 3- مقصود حضرت پيامبر است 4- مقصود قرآن است در حديث ثقلين 5- اهل بيت يا خانواده و نسل پيامبر از امامان معصوم که عصمت آنان را خداوند در قرآن مجيد و در آيه تطهير امضا نموده است. 6- تمام امامان معصوم در حديث غدير يکايک با نام آمده اند. 7- منظور دو آيه ابلاغ و اکمال دين در سوره مائده است که در روز عيد غدير خم بر پيامبر(ص) نازل گرديد. 8- اشاره به حديث پيامبر (ص)که فرمود: يا علي تو و شيعيان تو رستگارند. 9- شيعه ي اماميه (پيروان اميرالمومنين و امامان معصوم عليهم السلام)
537 | يك دوست | Iran - Tehran | ١٩:٢١ - ١٩ اسفند ١٣٩٠ |
برو گمشو
538 | پريسا | Germany - Nuremberg | ٠١:٣٨ - ٠٤ فروردين ١٣٩١ |
با سلام و خسته نباشيد درمورد اين سند که از تاريخ طبري آورديد برادران اهل سنت مي گويند: در سند اين روايت فردي به نام ابن حميد است که از در سلسله ضعفاء ذکر شده است .. در جلد 2 کتاب مجروحين كتاب المجروحين من المحدثين (محمد بن حبان بن أحمد بن حبان أبو حاتم التميمي البستي السجستاني ابن حبان) شما چه توضيحي داريد با تشکر

پاسخ:

باسلام

خواهر گرامي

وثاقت ابن حميد در اين آدرس بررسي شده است مراجعه فرماييد.

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=143

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

539 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Iran - Tehran | ٠٥:٢١ - ١١ فروردين ١٣٩١ |
خانم عمري جناب گنبر کامنت 501

مشخص است که در هنگام نوشتن کامنت مربوطه زياده از حد به فتواي عائشه مبني بر شير دادن به اقراد ريشو و سيبيلو عمل کردي و خستگي و درد حاکي از آن را بر صفحه اينترنت منتقل کردي!
ولي سعي کن بيش از اين به خودت فشار نياوري چون حقيقت اين است که شما همان ظاهر ساده قرآن را هم قبول نداريد وگرنه بجاي مسح پاهاتون و نمي شستيد!
راستي بالاخره چي شد؟
آيه رضاء کبيره در قرآن بود يا نبود؟!
عائشه ميگه در قرآن بود و يک بزي اون و خورد!
البته ميگه قرآن زير تخت بود!!!
اگه ميتوني توضيح بده
مخصوصا سوره تحريم آيات 1 تا 12 در مورد عايشه و حفصه است و خداوند اون و دو را با زنان نوح و لوط ع مقايسه کرده و فرموده براستي قلوب شما دو تا منحرف شده، دقيقا مثل اهل بدعتي که عائشه را مبناي دين قرار دادند
يا حق
540 | اكرم مرزي افغانستان پنجشير | Germany - Munich | ٢٢:٤٦ - ١٤ فروردين ١٣٩١ |
مسلمانان عزيز نبايد چنين سوالات را پاسخ نادرست گفت چرا که در زمان حيات پيامبر اسلام چنين چيزي را شاهد نيستند و بعد از شش ماه رحلت ان حضرت حضرت بي بي فاطمه زهرا س وفات نمودند ودر اين دوران حضرت ابوبکر صديق خليفه اسلام بود . مطلب من در اينجا اين است که در اين توتيه که مشرکان ايجاد کردن حضرت عمر نه بلکه ابوبکر صديق خليفه اسلام بود و يک چيز بايد بدانيد که ناديده گرفتن هرکدام از ياران پيامبر اسلام سبب ناخشنودي رسول الله و الله تعالي ميگردد .
541 | منتظر منتقم فاطمه | Spain - Madrid | ٠١:١٩ - ٢١ فروردين ١٣٩١ |
بسم الله الرحمن الرحيم

جناب يه ذوست کله(گمشو)کلمه خوبي نيست!!!!!!!!!!!

آيا به اين جور آدما ميگن مسلمان واقعي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پس بهتر و متين صحبت کن!!!!!!!!!!!!

اللهم عجل لوليک الفرج

يا حق
542 | عمر | Iran - Zahedan | ٢١:٠٨ - ٢١ فروردين ١٣٩١ |
زنده باد
ابوبكر /عمر/عثمان/علي. چشم حسود كور بزار بتركه
543 | بخت النصر | Germany - Nuremberg | ٠٥:٥٧ - ٢٧ فروردين ١٣٩١ |
جناب اکرم مرزي

به نظر شما حضرت ابوطالب (عليه السلام) از ياران ارشد حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) بودند يا نه؟
544 | منتظر منتقم فاطمه | Singapore - Singapore | ١٢:٢٣ - ٢٨ فروردين ١٣٩١ |
بسم الله الرحمن الرحيم جناب(اکرم مرزي...) شما چه ميگوييد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (وفات)حضرت فاطمه زهرا(س)؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!! شما سني ها مثل اينکه اصلا اهل مطالعه نيستيد...؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!! البته هميشه همينطور بوده...!!!!! به قول دوستان ما 1400سال است از شما يک صفحه (علم) از آن سه خليفه از شما درخواست ميکنيم...!!!!!!!!!!!!!! و شما در جواب ميگوييد:((((((((((شمشير...! شمشير...! شمشير...!)))))))))))) ما دراينجا براي اثبات شهادت حضرت زهرا(س)از منابع معتبر خودتان سند مي آوريم!!!!!! شما حتي زحمت خواندن منابع خودتان را نميکشيد آن وقت ميخواهيد اينجا بحث کنيد؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!! در (صحيح بخاري)که منيع معتبر اهل سنت است و شما آن را برادر قران ميدانيد سند هاي زيادي هست که (عمر...)و (ابوبکر...) به خانه حضرت زهرا (س)حمله کرده اند!!!!!!!!!!!!!! (ابوبکر...) در آخرين لحظات عمر خود ميگويد:(((((کاش به خانه زهرا حمله نميکرديم))))!!!!!!!!!!!!! سند اين مورد در همين سايت هست. برويد و اگر ميشود مطالعه کنيد!!!!!!!!!!!!! (((((((((((((((به اميد ظهور)))))))))))))) اللهم عجل لوليک الفرج يا حق
545 | فداييان مهدي (عج) | Canada - St. John's | ٠٢:٣٦ - ٢٩ فروردين ١٣٩١ |
ضمن عرض سلام و خسته نباشيد به حضور همه دلسوزان مذهب مقدس تشيع حقيقتش من در کشور کانادا مشغول به تحصيل ميباشم. چندي پيش يکي از برادران اهل سنت مصري، درخواست کرد جلسات مباحثه اي براي تبيين عقايد شيعه و اختلافاتمان با اهل سنت داشته باشيم. من چون ميخواستم عقايدمان را با استناد به کتب اهل سنت اثبات کنم، مدت زيادي در اينترنت بدنبال اين اسناد گشتم. تقريبا همه سايتهاي فارسي زبان، به همان منابعي ارجاع داده اند که شما نيز در سايتتان ذکر کرده ايد. من چون ميخواستم با دست پر به جلسات مباحثه بروم، فقط به نقل قول از سايتها اکتفا نکردم و به هر سختي که بود، اکثر اين کتابها را پيدا کردم و به آن صفحه ها مراجعه کردم.متاسفانه برخي آدرسها فرق مي كرد مثلا: 1- در جلد دوم تاريخ طبري (صفحه 443، انتشارات دارالمعارف مصر)، هيچ مطلبي مرتبط با حضرت زهرا نوشته نشده است. در واقع از صفحه 408 تا صفحه 487، وقايع مربوز به سال دوم هجري نوشته شده است که قطعا مربوط به سال شهادت حضرت زهرا نيست. در صفحه 433 که شما اعلام کرده ايد، مسايل مربوط به جنگ بدر نوشته شده است نه مربوط به حضرت زهرا. جالب اينجاست که خود شما در صفحه ديگري از سايت خودتان با عنوان "بررسي روايت تاريخ طبري و تهديد عمر به آتش زدن خانه فاطمه(س)" گفته ايد که در صفحه 233 از جلد 2 تاريخ طبري اين قضيه ذکر شده است که در صفحه 233 هم مطالب ديگر ذکر شده که طبق فهرست تاريخ طبري، "ذکر ملک فيروز بن مهرا جشنس" است و به حضرت زهرا مرتبط نيست. البته من با تحقيقاتي که در تاريخ طبري داشتم، متوجه شدم بخشي از جلد سوم مربوط به وقايع سال يازدهم هجري است و در صفحه 208 جلد سوم، انتشارات دارالمعارف مصر، آمده است که حضرت زهرا از ابوبکر فدک و مابقي ارثشان را طلب ميکنند اما ابوبکر آنرا به ايشان نميدهد،حضرت زهرا از ابوبکر دور ميشوند و تا زمان شهادتشان با ابوبکر صحبت نميکنند و حضرت علي (ع) شبانه ايشان را دفن ميکنند و به ابوبکر اجازه نميدهند در تدفين شرکت کند که ان مطلب را من در هيچ سايتي نديدم. 2- صفحه 586 انساب الاشراف بلاذري ، تحت اين عنوان است: "غارة زياد بن خصفة بن ثقف التميمي على جانب الشام واستثارة علي أهل الكوفة لقتال معاوية" که واضح است ربطي به حضرت زهرا (س) ندارد اما شا بيان کرده اين در اين صفحه درباره حضرت زهرا (س) است. 3- بدترين منبعي که تا بحال ديده ام، کتاب الملل و النحر شهرستاني (ص11) است که شما هم معرفي کرده ايد که توش نوشته حضرت زهرا با لگد عمر ، بچه اش سقط شد، من کتابش رو پيدا کردم و اين بخش رو توش ديدم، تو جلسه اي که با اين دوست مصري داشتم، اين بخش را به ايشان نشان دادم. ايشان اين پاراگراف را خواند و گفت قبل از بيان اين جمله، يک عبارت آمده که چنين است: " و زاد الفريه" . گفت فريه هم خانواده افترا است و اين عبارت نشون ميده اين حرف افترا است. يعني در اين کتاب، ذکر شده قضيه شهادت حضرت زهرا با لگد عمر، افترايي است که يک نفر کذاب به عمر منسوب کرده. و چندين مورد ديگر که متاسفانه نه شماره صفحه و نه حتي شماره جلد کتابها با واقعيت تطبيق ندارد. مثلا شماره حديث از صحيح بخاري که حضرت زهرا به ابوبکر غضب کردند و تا آخر عمرشان با او حرف نزدند،حديث2862 از جلد 4 نيست، بلکه حديث 3093 در جلد 4 است ( صحيح بخاري، جلد 4، ناشر : پاکستان،انتشارات مرکزي جمعيت اهل حديث هند). البته در جلدهاي 5 و 8 هم همين حديث ذکر شده است. البته من در تحقيقات خودم، منابع خيلي خوبي پيدا کردم براي اثبات حقانيت خودمون. مثلا در انساب الاشراف، صفه 288 ذکر شده که علي همچنان مشغول غسل دادن پيامبر بود که صداي تکبير مردم راشنيد که با ابوبکر بيعت کردند( يعني قدرت براي بعضيها از دفن پيکر مطهر پيامبر مهمتر بوده) و حتي حضرت علي بيرون ميروند و از ابوبکر ميپرسند آيا ما حقي در اين زمينه نداريم؟ ابوبکر ميگويد بله، اما بهانه مي آورد که از فتنه ترسيده. يا مثلا حديث پيدا کردم در صحيح بخاري (صحيح البخاري - كِتَاب الْعِلْمِ، حديث 114)که پيامبر قبل از رحلتشون، درخواست کرده اند کاغذ و قلم بياورند تا پيامبر وصيت کنند که بعد ار ايشان مردم گمراه نشوند، اما عمر ميگويد پيامبر بيمار است و دارد هذيان ميگويد ( نعوذ بالله) و البته چندين سند و مدرک و حديث ديگر هم پيدا کرده ام درباره حقانيت خودمان در منابع اهل سنت. حقيقتش من عليرغم مشغله هاي درسي فراواني که داشتم، خيلي وقت گذاشتم براي پيدا کردن اين مطالب و با توجه به اينکه تا حدي مسلط به زبان عربي هم هستم، تقريبا موفق بوده ام. اما فکر کردم شايد بقيه هموطنانمان اينقدر زمان نگذارند يا به زبان عربي مسلط نباشند. براي همين، اعلام آمادگي ميکنم که با کمال ميل، همه يافته هاي خودم را در اين زمينه، به همراه اسناد و مدارک و فايل کتابها در اختيار سايت شما قرار دهم تا شما اطلاعات موثقي را در اينترنت منتشر کنيد. البته نظر من اينست که فقط به کتابها ارجاع داده نشود، بلکه کتابها را نيز داخل سايتتان نيز بگذاريد که هرکسي خواست، بتواند عين مطلب را در کتب مذکور ببيند و مشکلي براي پيدا کردن و دانلود کتابها نداشته باشد. اگر تمايل داشتيد، به بنده ايميل بزنيد. اميدوارم بتوانم با شما همکاري داشته باشم و از اين طريق، خدمتي ناچيز به حضرت زهرا و مذهب مقدس شيعه کرده باشم. يا علي التماس دعا

پاسخ:

باسلام و عرض خوش آمد و اظهار خوشحالي از آشنايي با شما

دوست گرامي لطفا به اين نكات توجه كنيد:

برادر گرامي فرموديد: «اکثر اين کتابها را پيدا کردم و به آن صفحه ها مراجعه کردم.متاسفانه تقريبا همه منابع اشتباه است!! در بعضي منابع شماره صفحه اشتباه است و در بعضي موارد شماره حديث و در بعضي موارد هم آن کتاب، ادعاي شيعيان را نوشته ولي در ذيل آن گفته اين ادعا دروغ است»

جواب: اكثر تحقيقات اين سايت در مورد اسناد كتب اهل سنت، معمولا از نرم افزار «الجامع الكبير» كه توسط اهل سنت تهيه شده است مي باشد لذاآن را تهيه كنيد سپس موارد اشتباه را به اطلاع ما برسانيد و در تحقيقات جديد تمام مشخصات كتب درج مي شود ولي در تحقيقات قديمي اين مهم دقت نشده كه انشاءالله در فرصتهاي آينده تكميل گردد .

اما اينكه فرموديد: «در جلد دوم تاريخ طبري (صفحه 443، انتشارات دارالمعارف مصر)، هيچ مطلبي مرتبط با حضرت زهرا نوشته نشده است. در واقع از صفحه 408 تا صفحه 487، وقايع مربوز به سال دوم هجري نوشته شده است که قطعا مربوط به سال شهادت حضرت زهرا نيست. در صفحه 433 که شما اعلام کرده ايد، مسايل مربوط به جنگ بدر نوشته شده است نه مربوط به حضرت زهرا. جالب اينجاست که خود شما در صفحه ديگري از سايت خودتان با عنوان "بررسي روايت تاريخ طبري و تهديد عمر به آتش زدن خانه فاطمه(س)" گفته ايد که در صفحه 233 از جلد 2 تاريخ طبري اين قضيه ذکر شده است که در صفحه 233 هم مطالب ديگر ذکر شده که طبق فهرست تاريخ طبري، "ذکر ملک فيروز بن مهرا جشنس" است و به حضرت زهرا مرتبط نيست.»

جواب:شما كه اينهمه اهل تحقيق هستيد و الحمدالله به وقايع سالها و...آگاهيد وقتي مي دانيد اين حادثه مربوط به سال 11 است بايد آن جلد را مطالعه كنيد چون كتبي مثل تاريخ طبري مورد استفاده فراوان است و چاپهاي فراوان دارد در ثاني ما چاپ مربوطه را در بخش مقالات كه عنوان آن را در چند سطر قبل فرموديد آورده ايم و در اين قسمت هم انشاءالله وارد خواهيم كرد، اما اختلاف آدرس كه فرموديد را قبول داريم و آدرس صحيح آن الطبري، أبي جعفر محمد بن جرير (متوفاي310هـ)، تاريخ الطبري، ج 2، ص 233، ناشر: دار الكتب العلمية – بيروت مي باشد

اما اينكه فرموديد: من با تحقيقاتي که در تاريخ طبري داشتم، متوجه شدم بخشي از جلد سوم مربوط به وقايع سال يازدهم هجري است و در صفحه 208 جلد سوم، انتشارات دارالمعارف مصر، اشاره جزيي شده است که حضرت زهرا از ابوبکر فدک و مابقي ارثشان را طلب ميکنند اما ابوبکر آنرا به ايشان نميدهد،حضرت زهرا از ابوبکر دور ميشوند و تا زمان شهادتشان با ابوبکر صحبت نميکنند و حضرت علي (ع) شبانه ايشان را دفن ميکنند و به ابوبکر اجازه نميدهند در تدفين شرکت کند که ان مطلب را من در هيچ سايتي نديدم.

جواب: در مورد فدك در اين دو آدرس به تفصيل سخن گفته شده است:

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=148

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=176

اما در مورد كتاب ملل و نحل و شخصيت شوكاني: " و زاد الفريه" . كه ايشان گفتند فريه هم خانواده افترا است و اين عبارت نشون ميده اين حرف افترا است. يعني در اين کتاب، ذکر شده قضيه شهادت حضرت زهرا با لگد عمر، افترايي است که يک نفر کذاب به عمر منسوب کرده

جواب: به اين آدرس مراجعه كنيد بررسي شده است:

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=141

اما آدرس انساب الاشراف در اين مقاله طبق چاپ ديگري است آدرس آن طبق نرم افزار جامع كبير چنين است أنساب الأشراف ، اسم المؤلف: أحمد بن يحيى بن جابر البلاذري (المتوفى : 279هـ) الوفاة: 279 ، طبق الجامع الكبري ج 1 ص 252

اما اين سخن شما كه شماره حديث از صحيح بخاري که حضرت زهرا به ابوبکر غضب کردند و تا آخر عمرشان با او حرف نزدند،حديث2862 از جلد 4 نيست، بلکه حديث 3093 در جلد 4 است ( صحيح بخاري، جلد 4، ناشر : پاکستان،انتشارات مرکزي جمعيت اهل حديث هند). البته در جلدهاي 5 و 8 هم همين حديث ذکر شده است.

جواب: اين حديث طبق آنچه تحقيق كرديم آدرس صحيح آن چنين است: الجامع الصحيح المختصر ، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا ج 3 ص 1126 شماره حديث 2926 كه به زودي تصحيح خواهد شد.

در پايان: از هرگونه كمك شما استقبال مي شود لطفا نرم افزار الجامع الكبير از اهل سنت و مكتبه اهل البيت از اهل تشيع را تهيه كنيد و آدرسها برطبق كتب اين نرم افزارها باشد اما گذاشتن كتاب به جهت محدوديت حجم ممكن نيست فقط مي توان همان صفحه را اسكن كرده و در بين مطالب آورده شود كه در برخي موارد انجام شده است.

موفق و مؤيد باشيد

گروه پاسخ به شبهات

546 | فرشاد ميلاني | Iran - Tehran | ٠٦:٠٣ - ٣١ فروردين ١٣٩١ |
خفه شيد ؟؟؟ بميريد برا حضرت امير المومنين عمر (رض) شما مسلمانيد فقط بخاطر حضرت عمر(رض) تهمت ها و توهين ها را خدا جواب ميدهد؛حضرت علي (ع) و حضرت فاطمه(س) شما رو نفرين ميکنن.فقط بلديد از رو تعصب الکي بحرفيد و هر چي آخوندا تو مختون کردن قبول کنين بدون هيچ دليل و مدرکي
547 | علي پناه | Iran - Tehran | ٢٢:٥١ - ٠٢ ارديبهشت ١٣٩١ |
اي عمر نام! (حيف نام آقا که به تو گفته شود) شما اهل سنت که ميگوييد مردگان چيزي نمي فهمند!!! زنده باد آن سه نفر يعني چه؟ ولي به کوري چشم سنيان متعصب ما ميگوييم حضرت مولا زنده است و به او توسل مي جوييم. آن سه نفر هم نه زنده اند و نه مرده! "ثم لا يموت فيها و لا يحيي" زيرا عذابي سخت را دارند مي چشند و زندگي يي که سراسر عذاب باشد زندگاني حساب نميشود!! و مصداق واقعي اين آيه شريفه آن سه خليفه اند.
548 | علي اصغر | Iran - Ardabil | ٢٣:١٦ - ٠٢ ارديبهشت ١٣٩١ |
خاک بر سر اونايي که از عمر دفاع مي کنن.شماها نمي خواد وکيلش باشين.اينکه عمر لعنت الله به ساحت حضرت زهرا توهين کرد تو کتاباي شماها هم نوشته شده....لطفا کمي از کتاباي خودتونو بخونيد.....همين تعصبات بيجاي شما سني زاده هاست که از اسلام چيزي باقي نمونده..........جديدا آقاي عمر رضا کحاله که از متفکرين بنام مصر هستند و اکنون در دولت نيز هستند تو کتابش اين جريان رو کاملا ذکر کرده..........آقاي سني زاده که بي سوادي برو داستان خواب ديدن عبدالباسط رو از زبون فرزندش بخون اون وقت مي فهمي که اي خاک تو سرت عمرتو بابت دفاع از چه آدماي پليد و دروغگويي تلف کردي و اون وقت از سني زاده بودنت پشيمون ميشي
549 | حامد | Iran - Khorramshahr | ٢٣:٣٤ - ٠٢ ارديبهشت ١٣٩١ |
انشاء سني سني زاده با عمر محشور بشي
550 | ايمان اميري | Germany - Norderstedt | ٢٠:٣٧ - ٠٣ ارديبهشت ١٣٩١ |
واقعا مسئله شهادت حضرت صديقه طاهره مسئله قابل انكاري نيست كه ما به اهل سنت سند ارائه بدهيم به قدري اين مسئله واضح است كه تمام علماي عامه به اين نتيجه ميرسند كه اتفاقاتي بعد از رحلت نبي مكرم اتفاق افتاده اما به دليل بعضي دلايل به راحتي از آن ميگذرند تمام اسناد شهادت حضرت صديقه با ذكر دليل در كتاب شبهاي پيشاور آمده است
551 | كامران كردي | United States - Cheyenne | ١٢:١٦ - ٠٦ ارديبهشت ١٣٩١ |
سلام بر دوستان چرا علي دخترش را به عمر داد؟ چرا پيامبر دو دختر از عثمان گرفت؟ چرا پيامبر حفضه دختر عمر را گرفت؟ چرا پيامبر ذختر ابوبكر را گرفت؟ چرا علي سكوت كرد؟پس امر ب معروف كي؟ جرا علي نمازش را ب خاطر كمك ب گدا باطل كرد؟آيا نه اينكه حركات اضافي نماز را باطل ميكند؟عصمتش كجا رفت؟ آيا علي زن صيغه كرد؟امامي 12 گانه چطور؟ آيا نه آنكه قران ب صحابه وعده بهشت داده؟ آيا فحش دادن جايز است ك شيعه روز را با فحش شب ميكند؟ آيا مهر گذاشتن در نماز بت پرستي نيست؟ چرا در كتاب اصول كافي آمده ك امام حسن عسكري فرزند پسر نداشته اند و همسر ايشان زمان مرگ آن امام حامله نبوده است؟ آيا پيامبر براي اسلام آوردن عمر دعا نكرد و قبول شد؟ آيا هدايت نميشويد؟وقت هدايت نرسيده است؟

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
پاسخ مطالب شما در سايت داده شده است لطفا اول به بخشهاي مختلف مراجعه كنيد اگر جواب سؤالها را نيافتيد يا قانع نشديد در خدمت هستيم
روايت اصول كافي مي گويد كه زنانشان را برسي كردند ديدند هيچ كدام حامله نيستند بله در ست است چون امام مهدي عجل الله پنج سال قبل به دنيا آمده بودند و آنوقت در غيبت صغرا بوده اند. لطفا روايات را با دقت بخوانيد!
موفق باشيد السلام علي من اتبع الهدي
گروه پاسخ به شبهات
552 | زوانا | Iran - Sanandij | ٠٦:٠٤ - ٠٧ ارديبهشت ١٣٩١ |
دوستان عزيزم اخه تاکي به دشمني باهم ادامه ميدهيد.درکنارهم باانسانيت زندگي کنيدوبس/
553 | علي رضا بريغ | United States - New York | ٠٩:٢٧ - ٠٨ ارديبهشت ١٣٩١ |
اگه ما براي خاطر عمر مسلمانيم چرا مثل شما عمري نشديم.
چرا زمان رسول خدا به ايران حمله نشد؟؟؟؟ چرا زمان ابي بكر وعمر وعثمان حمله شد مگه نه اينكه خدا فرموده لا اكراه في الدين!!!!!!!
چرا زمان اميرالمومنين علي به هيچ كجا حمله نشد؟؟؟؟
نتيجه: اونها براي كشور گشايي و كسب مال و دارايي به ايران.مصر.و.... حمله كردند نه به خاطر دين خدا!!!؟؟؟؟
554 | مجيد م علي | Sweden - Stockholm | ٠٥:١٢ - ١١ ارديبهشت ١٣٩١ |
با سلام

جناب كامران كردي سوال كردي جواب بگير :

{}{}سوال كردي : چرا علي دخترش را به عمر داد؟
{}{}{}{}جواب : نه نداد چرا دروغ ميگوئيد , يعني عمر انقدر هوس باز بود كه ميخواست با دختري كمتر از 9 سال ازدواج كند , حالا در باره عمر و هوسهايش چيزي نميگويم اما فكر ميكني حضرت علي عليه الصلوات فاتح خيبر كشنده كافراني كه عمر از پيش رويشان در احد فرار كرده بود نوه حضرت محمد صلي الله و عزيز حضرت فاطمه سلام الله عليه را كه بوسيله او شهيد شد بدهد . كمي تعقل بكن .

{}{}سوال كردي چرا پيامبر دو دختر از عثمان گرفت؟
{}{}{}{}جواب : نه همچين حرفي اشتباه است , حتما ء منطورت اينه كه چرا حضرت محمد صلي الله عليه و اله دو دخترش را به عثمان داد اينه يك دروغ ديگر , حضرت محمد صلي الله عليه و اله پيغمبر ما اگر دختر ديگري غير از حضرت فاطمه زهرا داشت حتما سخني حديثي يا نصيحتي پدرانه به انها ميكرد حداقل نصف انچه در باره حضرت فاطمه سلام الله عليها داشت در مورد اين دو ميگفت .

{}{}سوال كردي چرا پيامبر حفضه دختر عمر را گرفت؟
{}{}{}{}جواب : به همان دليل كه جضرت لوط عليه السلام با زني كافر ازدواج كرد .

{}{}سوال كردي چرا پيامبر ذختر ابوبكر را گرفت؟
{}{}{}{} به همان دليل كه جضرت نوح عليه السلام با زني كافر ازدواج كرد .

{}{}سوال كردي چرا علي سكوت كرد؟پس امر بمعروف كي؟
{}{}{}{}جواب : اول از همه سكوت نكرد كه هيچ بلكه به مجادله با غاضبين پرداخت , اما چرا با ذوالفقار انها را دو نيم نكرد بهمان دليل كه حضرت هارون عليه السلام سامري را نكشت . فكر ميكني حضرت هارون نمي توانست سامري را هلاك كند , تازه حضرت علي عليه قهرمان قهرمان شاه پهلوانان كه راحتتر ميتوانست فراريان احد, خيبر و اون كساني كه در غزوه خندق حرفي ازشان نيست را از ميان بردارد , در مورد امر به معروف , باور كن كه حضرت علي بارها و بارها اين كار را كرد اما كو گوش شنوا .

{}{}سوال كردي جرا علي نمازش را ب خاطر كمك ب گدا باطل كرد؟آيا نه اينكه حركات اضافي نماز را باطل ميكند؟عصمتش كجا رفت؟

{}{}{}{}جواب :جناب اين را از علماي خودت بپرس چرا كه از نظر ما نه تنها نمازشان باطل نشد بلكه الله سبحان تعالي در كتاب عزيزش قران كريم به اين امر بصورت يك عمل شايسته اورد و از اين عمل اظهار رضايت كرده مگر اين ايه را از قران عزيز و كريم نخوانده اي .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ ( 55 ) المائده
ولى شما تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آورده‏اند همان كسانى كه نماز برپا مى‏دارند و در حال ركوع زكات مى‏دهند.

مي بيني هم نماز ايشان را تائيد ميكند كه هيچ مقامشان را در حد خودشان و پيغمبر اكرم صلوات الله عليه بالا ميبرد .

در ضمن گفتي امر به معروف " اون اقايان كه اين كلام الله را قبول نكرده بودند چگونه ميتوان گفت كلام ولي الله را قبول كنند .

{}{}سوال كردي آيا علي زن صيغه كرد؟امامي 12 گانه چطور؟
{}{}{}{}جواب : در قران كريم در مورد متعه زواج يا همان صيغه ايه امده :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ . . . ) ؛ نساء : 24 « پس زناني را كه متعه ميكنيد ، واجب است مهر آنان را بپردازيد . »

پس نبايد حرفي اضافه بر اين بزني نه تو و نه كسي ديگر.

{}{}آيا نه آنكه قران ب صحابه وعده بهشت داده؟
{}{}{}{}جواب : ايا اين ايات قراني را خواندي :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

إِذَا جَاءكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ( 1 )
چون منافقان نزد تو آيند گويند گواهى مى‏دهيم كه تو واقعا پيامبر خدايى و خدا [هم] مى‏داند كه تو واقعا پيامبر او هستى و خدا گواهى مى‏دهد كه مردم دوچهره سخت دروغگويند .

اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاء مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ( 2 )

سوگندهاى خود را [چون] سپرى بر خود گرفته و [مردم را] از راه خدا بازداشته‏اند راستى كه آنان چه بد مى‏كنند

ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ ( 3 )

اين بدان سبب است كه آنان ايمان آورده سپس به انكار پرداخته‏اند و در نتيجه بر دلهايشان مهر زده شده و [ديگر] نمى‏فهمند << المنافقون >>

اولاً منافق كس است كه بگويد مسلمان باشد ولي در قلبش كافر باشد .
اين ايات مخاطب اول را رسول اكرم قرار ميدهد پس اين منافقين در زمان حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم زندگي ميكردند

پس ابن وعده الهي به ان صحابه يي است كه تا اخر عمرشان به اسلام و پيغمبر حضرت مخمد صلي الله عليه و اله و سلم و صراط مستقيم كه همان ال محمد صلي الله عليه و اله و سلم مومن بوده باشند و الا بايد مثلا جناب مالك ابن نوبره را بهشتي بناميم ( كه 100 % هست ) و اون قاتلشو كه فقط براي نابودي اسلام و هوس بازهاي دنيوي خودش او را كشت و به زن و تجاوز كرد هم بهشتي ( كه 100 % نيست ،) بدانيم !! پس عدل الهي كجاست؟؟


{}{}آيا فحش دادن جايز است ك شيعه روز را با فحش شب ميكند؟
{}{}{}{}جواب : نه عزيز دل فحش دادن اصلاً جايز نيست , اما لعن ميشود كرد , مثلاُ ميشود گفت لعنت الله بر منحرفين خصوصاُ اونهايي كه در زمان حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم جزو كفار و منافقين بودند
آيا مهر گذاشتن در نماز بت پرستي نيست؟

{}{}چرا در كتاب اصول كافي آمده ك امام حسن عسكري فرزند پسر نداشته اند و همسر ايشان زمان مرگ آن امام حامله نبوده است؟
{}{}{}{}كي گفته دليل بيار در كجاي كافي ؟؟؟
نكنه از اين كتاب بهت گفتند : "الشيعة والتصحيح" نوشته ملحدي بنام موسي موسوي فاسق و ملعون ......

{}{}آيا پيامبر براي اسلام آوردن عمر دعا نكرد و قبول شد؟
{}{}{}{}كي گفته براي من از كتابهاي شيعه دليل بياور !!! منتظرم

{}{}آيا هدايت نميشويد؟وقت هدايت نرسيده است؟
{}{}{}{}هدايت اونهم به راه كجي كه تو و امثال تو ميخواهند ما را هدايت كنند نه ابداً . اما انشاء الله همه به صراط مستقيم هدايت بشوند .

امين رب العالمين

لبيك يا علي
555 | محسن منتظر | Iran - Tehran | ١٦:٥١ - ١١ ارديبهشت ١٣٩١ |
سلام بر همه دوستان بزرگوار. با همه وزانت و ارزشي که براي سايت حضرت ولي عصر (عج) قائل هستم، با اين وصف به دوستان بزرگوار سفارش ميکتم که سري هم به اين وبلاگ رفع شبهات بزنيد. بسيار جالب و سنگين و با انصاف تمام و بطور مستند، به شبهات اهل سنت پاسخ داده شده و انصافاً و حقاً از عهده کار به خوبي برآمده است. از مدير محترم سايت نيز ميخواهم نسبت به معرفي اين وبلاگ اقدام نمايد. نشاني آن :http://www.shobhe1.blogfa.com
556 | عطاالله اميني | Iran - Tehran | ٠٢:٤٦ - ١٧ ارديبهشت ١٣٩١ |
براي همه شماها متاسفم که هنوزاندرخم يک کوچه ايد شيعه وسني ساخته دست ابرقدرتها درجهان سوم است نفت ومعادن براي انها واين بحثهاي چرت براي ما 1400 سال است که مشغول اين بحثها هستيد شما اسم تيجاني رابرديد ولي اسمهاي ديگري مثل ايت الله برقعي واستاد حيدرعلي قلمداران وايت الله سنگلچي و حجت اسلام دکتر مرتضي رادمهر ودکترعلي شريعتي راازقلم انداختيد به درود
557 | علي | Iran - Tehran | ٠٥:٢٠ - ١٩ ارديبهشت ١٣٩١ |
آقاي محمد م علي جواب بگير و اهانت نکن به اصحاب رسول الله(ص)و در مقابل ايات قران را گوش کن که چي ميگه اولا شما فرق صحابه با منافق نميدوني؟ چرا اومدي بحث کني در واقع داري مغلطه و سفسطه ميکني چون ايه سوره منافقور در باره منافقانه نه ياران رسول الله (ص) خداوند در ايه 100سوره توبه با لفظ ماضي رضايتشو از اصحاب اعلام ميکنه ميگه راضي شدم نه راضي خواهم شد ميگه شدم تمام ايا ممکنه بعد از رضايت اونا مرتد بشن يعني نعوذ بالله خدا نفهميد اينا در اينده کافر ميشن شما که 1400سال بعد اونا اومدي فهميدي؟؟؟؟ از ديگر ايات رضايت که با لفظ ماضي اومده 18 سوره فتح است و در سوره انفال ايه 4 ميفرمايد مومنان حقيقي اينا هستن و در ايه 137 سوره بقره ميفرمايد اگر مثل اين اصحاب ايمان بياوريد هدايت يافتيد يعني ملاک هدايت ايمان صحابه است اون ايات منافقان هم مشخصه که منافقين کيا هستن در کتب تاريخي در چن صفحه اسامي منافقان آمده که همه جا خلفاي راشدين جز اصحاب گرانقدر وهدايت يافته هستن حالا شما قبول نداري خب نداشته باش در باره ازدواج حضرت عمر با دختر حضرت علي همه جا خصوصا در کتب شيعه هست که من دفعه بعد ميگم در کجاست شما نميخاد دروغ وتلبيس کني همچنين در باره ازدواج حضرت عثمان خليفه سوم با دو دختر رسول الله (ص)هم هست دفعه بعد ميگم کجاست براي اثبات حرف دفعه بعد بدون مدرک نيا کسي به دروغات گوش نميده براي مثال اين ايه ميگه که رسول الله (ص) چند تا دختر داشته نه يه دختر که شما ميگي 59 احزاب اينجا خداوند به رسو الله (ص) فرموده به دخترانت بگو راست ميگن حيا رو کنار گذاشتي هر کار ميخاي بکن در باره زنان رسول الله (ص) خداوند از ايه 6 سوره احزاب در باره ي حضرت عايشه اياتي به دفاع از اين شخصيت بزرگوار نازل کرده از جمله ميفرمايد زن پاک از ان مرد پاک و زن خبيث از ان زن خبيپ است سوال؟ايا رسول الله(ص) پاک بود ؟؟؟؟ اگر اره طبق آيه زنانش هم پاک بودن در باره اينکه ميگي حضرت علي زنده و ما ازش کمک ميخاييم خداوند در قرآن کمک و نفع و ضرر در امور ما فوق اسباب رو نفي و نهي کرده مثلا 18سوره جن و برخي ايات از اينطور افراد بعنوان گمراه ترين مردم ياد کرده مثلا5 سوره احقاف پس اين کار ضد قرانه اگرم جواب بدي ما اينارو واسطه ميکنيم اولا مشرکين زمان پيامبر هم همين کارو ميکردن که خداوند اين کارو شرک دونست آيه3 سوره زمر که خداوند ميگه :مشرکين ميگن اينا ما رو به خدا نزديک ميکنن و در ايه 18 يونس ميگن اينا واسه ما شفاعت ميکنن نزد خدا حال کمي فکر کنيد تفاوت رفتن به حرم ائمه با اون موقع چيست؟؟؟؟ اينا انسان هاي خيلي خوب هستن اما اون موقع بت بودن اما روش غلطه که خداوند همين روش را شرک ميدونه اين کار رو شرک ميدونه برادر عزيز لطفا قران را با دقت بخون خدا ما و شما و همه انسانها را هدايت فرمايد آمين اميدوارم ناراحت نشده باشين خداحافظ
558 | مريم | Iran - Tehran | ٠٣:١٠ - ٢١ ارديبهشت ١٣٩١ |
چرا پس حضرت عمر را کنار رسول الله خاک کردند ؟؟ چرا؟؟ يکي جواب منو بده

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
آيا دفن عمر در خانه رسول الله صلي الله عليه وآله با اجازه ايشان بوده يانه؟ آيا پيامبر صلي الله عليه وآله وصيت كرده بود كه ابوبكر وعمر در خانه ايشان دفن شوند يا خير؟ اگر جواب منفي است كه همين طور هم هست چرا و به چه مجوزي عمر در خانه رسول خدا صلي الله عليه وآله دفن شده است ؟ آيا دفن اين چنيني غصب به حساب نمي‌آيد؟ و آيا دفن شدن كسي در كنار پيامبر صلي الله عليه وآله دليل بر خوبي آن شخص مي‌شود؟در حالي كه هر كس درگرو اعمال خوداست
موفق باشد
گروه پاسخ به شبهات
559 | Rahimi Wakeel | Afghanistan - Kabul | ١٦:٣٠ - ٢١ ارديبهشت ١٣٩١ |
عوض اين همه توهين به هم بهتر نيست قضاوت را به خدا(ج) بمانيم و تقوا پيشه کنيم.
560 | مجيد م علي | Iran - Tehran | ٢١:٢٦ - ٢٣ ارديبهشت ١٣٩١ |
با سلام جناب وكيل مدافع عمر . اولاً توهين نيست بلكه اينهمه شهود انهم ؟؟؟؟؟دارند اقرار ميكنند . در ثاني ما را جزو حاضرين بدان كه امده ايم از اين شهود بدانيم چرا عمر اينقدر ظالم بود و از عاقيتش ياديگيرم كه نيايد ظالم بود يا از ظالم طرفداري كرد . لبيك يا علي
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9] [10] [11] [12] [13] [14] [15] [16] [17] [18] [19] [20] [21] [22] [23]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها