بسم الله الرحمن الرحیم

27/02/1403

موضوع: نیت؛ یک عمل قلبی و مستوجب آتش و عذاب!

برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی

فهرست مطالب این برنامه:

خلاصه ای از مطالب مطرح شده در جلسات گذشته!

مهمترین توصیه علمای اخلاق: مراقبه، مراقبه، مراقبه!

نیت؛ یک عمل قلبی و مستوجب آتش و عذاب!

تعطیلی شنبه؛ تصمیم سیاسی یا اقتصادی!؟ درست یا غلط!؟

افشاگری یک کارشناس اقتصادی از پشت پرده «اتاق بازرگانی»!

مجری:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدلِلَّهِ رَبِّ العالَمين‏ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ

عرض سلام، ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف).

الحمدلله این توفیق را داریم باز به رسم شب های جمعه محضر همه شما گرامیان برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی را تقدیم کنیم.

 برنامه ای که این افتخار را داریم در محضر استاد، حضرت آیت الله حسینی قزوینی هستیم، ان شاءالله امشب هم بتوانیم نهایت بهره و استفاده را از محضرشان ببریم.

همانطور مطلع هستید بحث، بحث اخلاق علوی و سیره مهدوی و بحث معرفتی است. به خاطر این که ان شاءالله این دلهای ما برای پذیرش نور معرفت آماده بشود در ابتدای این برنامه مثل همیشه از محضر استاد استفاده خواهیم کرد با ذکر نامی از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها).

حضرت استاد سلام عرض می کنم در خدمتتان هستیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه،‏ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع‏ فَمَا شَيْ‏ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل السَّلَامُ عَلَيْكَ یَا مَنْ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء

خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم و موفقیت روز افزون برای همه گرامیان از خدای منان خواهانم.

دهه مبارکه کرامت میلاد فاطمه معصومه کریمه اهل بیت و برادر بزرگوارش آقا امام هشتم (علیه آلاف التحیه والثناء) را به پیشگاه مقدس مولای مان بقیة الله الأعظم و شما گرامیان و به همه علاقمندان به اهل بیت عصمت و طهارت تبریک و تهنیت عرض می کنم.

خدا را سوگند می دهیم به آبروی فاطمه معصومه و آقای علی ابن موسی الرضا (سلام الله علیهما) عیدی ما را فرج موفور السرور مولای مان بقیة الله الأعظم قرار بدهد ان شاءالله.

همانطور که عزیزمان اشاره کردند در طلیعه عرایض مان یادی از صدیقه طاهره (سلام الله علیها) کرده باشیم.

فاطمه تو شرف سوره کوثر هستی * برکت ذریه آل پیمبر هستی

نه فقط بر حسن و زینب و کلثوم و حسین * فاطمه بر همه خلق تو مادر هستی

نه فقط مریم و آسیه و حوا بانو * بعد احمد و علی از همه برتر هستی

آرزوی علی این است که ببیند یک روز * باز هم در زده و تو پس این در هستی!

«صلی الله علیک یا مولاتي یا فاطمة الزهرا أغیثیني أغیثیني أغیثیني»

مجری:

ان شاءالله. الحمدلله این قلبها و دلها روانه می شود به آن ساحت مقدس ان شاءالله که این پیوند نورانی شکل بگیرد و دل های ما همچنان برای تابش نور معرفت آماده باشد. حضرت استاد اگر امکانش است یک مختصری از آن چیزی که بیان شد بفرمایید تا ان شاءالله وارد مبحث جدید بشویم.

خلاصه ای از مطالب مطرح شده در جلسات گذشته!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ

هدف از اخلاق علوی و سیره مهدوی رسیدن انسان به آن مرحله خلیفة اللهی است که خدای عالم برای همان ما را آفریده است.

(إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً)

من در روی زمين، جانشينی [= نماينده ‌ای‌] قرار خواهم داد.

سوره بقره (2): آیه 30

مراد از این خلیفة اللهی رسیدن به بالاترین مرحله کمالات که انسان بتواند مظهر و تجلی اسماء و صفات الهی باشد. یعنی برسد به مقامی که خدای عالم برای محمد وآل محمد مقدر فرموده است. امیرالمؤمنین فرمود:

«لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِيناً»

پرده ها کنار برود چیزی بر دین من افزوده نمی شود.

عيون الحكم و المواعظ (لليثي)؛ نويسنده: ليثى واسطى، على بن محمد، محقق / مصحح: حسنى بيرجندى، حسين‏، ناشر: دار الحديث‏، قم: 1376ش، ص26

«ما رَأَيْتُ شَيْئاً اِلاّ وَ رَأَيْتُ اللهَ قَبْلَهُ وَ بَعْدَهُ وَ مَعَهُ»

در جهان هر چه می بینم قبل از او خدا را می بینم با او خدا را می بینم بعد از او هم خدا را می بینم!

 خدای عالم در قرآن می فرماید:

(وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَينَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ)

مشرق و مغرب، از آن خداست! و به هر سو رو کنيد، خدا آنجاست! خداوند بی ‌نياز و داناست!

سوره بقره (2): آیه 115

هر کجا نگاه کنید همه جا وجه الله و مظهر تجلی الهی است در، دیوار، انسان، حیوانات، جمادات و نباتات

هر گیاهی که از زمین روید  * وحده لا شریک له گوید

تمام موجودات به عنوان مظهر تجلی حق مشغول حمد و ثناء حق هستند و ما باید خودمان را به یک جایی برسانیم صدای تسبیح خلایق را بشنویم و اینها را ببینیم.

«اللهُمَّ اَرِنِی الاَشیاءَ کَما هِيَ»

خدایا تمام اشیاء را به آن گونه ای که هست به من نشان بده!

ما که در پس هزاران حجاب ظلمانی هستیم تصور آن عوالم نورانی چه عالَم برزخ، ملکوت، جبروت و ... برای ما حتی تصورش هم سخت است.

دوستان اگر برنامه های زندگی پس زندگی را دیده باشند خیلی ها یا همه شان می گویند ما در آن عالم انواری دیدیم که این انوار با انوار و نورانی های دنیا هیچ قابل مقایسه نیست.

یادم نمی رود عزیزی که خودش نقاش ماهر و سرآمد عصر بود گفتند می توانید آن نور را با قلم های دنیوی بکشید و ترسیم کنید؟ گفت اصلاً امکان ترسیمش نیست.

لذا هدف ما این است که به مراحل بالایی از کمالات برسیم که در زیارت عاشوراء می گوییم:

«وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّه‏»

كامل الزيارات؛ نویسنده: ابن قولويه، جعفر بن محمد، ناشر: دار المرتضوية، محقق/ مصحح: امینی، عبدالحسین، ص177

برای رسیدن به این مرحله، بزرگان، آنهایی که در سیر و سلوک شب هایی را سپری کردند و روزهایی را پشت سر گذاشتند و ریاضت هایی را تحمل کرده اند با استفاده از مکتب اهل بیت (علیهم السلام) رهنمودهای دارند.

من یک اشاره ای می کنم بعد ان شاءالله به بحث اصلی خودمان خواهیم رسید. یکی از اساسی ترین بحثها این است که ما به آن بالاترین کمالات که بتوانیم مظهر اسماء جمال و جلال الهی باشیم و تمام صفات و اسماء الهی در ما تجلی کند، برسیم.

و تزعم انّك جرم صغير * و فيك انطوى العالم الاكبر

الوافي‏؛ نويسنده: فيض كاشانى، محمد محسن بن شاه مرتضى‏ (تاريخ وفات مؤلف: 1091 ق‏)، ناشر: كتابخانه امام أمير المؤمنين على عليه السلام‏، اصفهان: 1406ق، ج2، ص 319

امیرالمؤمنین می فرماید تصور می کنی جرم صغیر هفتاد، هشتاد کیلویی هستی؟ نه تمام عوالم هستی در نهاد تو قرار داده شده است. تو هم می توانی با تربیت روح به یک مراحلی برسی که «رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند» جایی که:

بار دیگر از ملک پران شوم * آن چه در وهم تو ناید آن شوم

برای رسیدن به این چند نکته ای را خیلی اجمال عرض می کنم ان شاءالله در جلسات بعدی فرصتی پیدا بشود بیشتر عرض خواهم کرد.

مهمترین توصیه علمای اخلاق: مراقبه، مراقبه، مراقبه!

بزرگان، عرفاء بویژه «امام خمینی» (رضوان الله تعالی علیه) در کتاب «چهل حدیث» و مرحوم «نراقی» (رضوان الله تعالی علیه) در کتاب «معراج السعادة»، مرحوم «علامه طباطبایی» در کتاب «لُب الباب»، مرحوم «سید بحر العلوم» در کتاب «سیر و سلوک» این مسئله را به تفصیل بیان کردند که آغاز سیر و سلوک همه از «مراقبه» است.

اگر چنانچه ما مراقبه را رعایت کردیم به آن اهداف عالی که رسیدن به خلیفة اللهی است رسیدیم. و اگر نه در بحث مراقبه شکست خوردیم آن جا باید:

(قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ)

گفتند: «پروردگارا! ما به خويشتن ستم کرديم! و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی، از زيانکاران خواهيم بود!»

سوره اعراف (7): آیه 23

مراقبه چیست؟ یکی از ابتدایی ترین مفهوم مراقبه اینست که ما مراقبت کنیم از اول صبح بلند می شویم تا آخرین لحظه ای که می خواهیم بخوابیم گناه و معصیتی از ما سر نزند. واجباتی از ما ترک نشود این اولین مرحله مراقبه است.

ما باید آن چنان باشیم که به تعبیر ائمه (علیهم السلام) سخت ترین حسابرس برای خودمان باشیم.

بزرگان می گویند اول صبح بلند می شوید تا ساعت نُه و دَه در یک وقت خلوت در گوشه ای سرتان را پایین بیاندازید ببینید از وقتی بیدار شدید تا این زمان کارهای که انجام دادید چقدر این کارها برای خدا بود؟ چقدر تبعیت از شیطان بود؟ چند مورد اطاعت خدا کردید؟ چند مورد معصیت خدا (نستجیر بالله) کردید؟

یا چند تا کار انجام دادید اصلا هیچ نیتی نکردید! همین که نیت نکردید خسارت است فردای قیامت دارد به تعداد ساعت عمر مؤمن صندوق های است وقتی اینها را باز می کنند می بینند خالی است می گوید این چیست؟ می گویند این ساعات عمرت است که هیچ نیتی نکردی همین طور به بطالت گذراندی.

می خواهم بخورم، بخوابم، کار کنم اگر قصد قربت کردم خوابیدن من هم عبادت است. غذا خوردن و کار کردن من هم عبادت است. برای زن و بچه طلب روزی کردن بهترین عبادت و جهاد است چرا باید غفلت کنیم؟ ده بار نمی خواهیم به این دنیا بیایم.

دوستان ما یکبار به این دنیا آمدیم و یکبار هم از این دنیا می رویم دیگر تأسف ها و حسرت ها هیچ فایده ای به حال ما نخواهد داشت.

دوباره وقت ظهر می رسد نمازمان را می خوانیم بعد از نماز دو، سه دقیقه ببینیم مثلاً از ساعت دَه تا ساعت دوازده و نیم چه کارهای از ما سر زده است؟

مثل  یک آدمی که مأمور مالیات است تمام دفتر خرید و فروش شما زیر و رو می کند می پرسد این را از کجا خریدی؟ این را چه کار کردی؟ این را چند فروختی؟ این گران فروختی یعنی تمام ریزه کاری های یک تاجر یا مغازه دار را به حساب می کشد.

می گوید مؤمن از آن حسابرس باید شدیدتر از نفسش حساب بکشد. اگر چنانچه کار خوبی کرده بود خدا را شاکر باشد اگر کار بدی کرده بود استغفار کند.

قرآن به صراحت می گوید:

(إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون‏)

مؤمنین واقعی آنهایی هستند که اگر شیطان اینها را اغوا کند و گناه کند بلافاصله خدا را یاد می کنند و استغفار می کنند.

سوره أعراف(7): آیه 201

 رسول اکرم فرمود خوشا به حال آن بنده ای که در کنار هر گناهش یک استغفر اللهی ثبت کرده است. گناه اگر سر زد من استغفار کردم استغفار واقعی کنم و تصمیم بگیرم به آن گناه نزدیک نشوم، گناه محو می شود چه بسا همین گناه تبدیل به حسنات هم خواهد شد.

دوباره بین ظهر و مغرب بنشینیم دو، سه دقیقه خودمان را حسابرسی کنیم ولی به این ملتزم باشیم. ببینیم در طول ظهر تا ساعت سه و نیم، چهار چه کارهای انجام دادیم. از خودمان حساب بکشیم.

برای کارهای خوب مان خدا را شکر کنیم و کارهای بدی که از ما سر زده است استغفار کنیم. دوباره بعد از مغرب، دوباره موقع خوابیدن اگر پنج بار از نفس مان حساب بکشیم.

دوستان اگر کسی چهل روز به این عمل کند خواهد دید یک نورانیتی در دلش ایجاد می شود چیزهایی می بیند که چشم ها از دیدن آن عاجر است.

چیزهایی می شنود که هر گوشی آن صداهای ملکوتی را نمی شنود. حالی پیدا می کند که شاید ملائکه به حال او غبطه خورند.

این یکی از مراحل مراقبه است. ابتدایی ترین مرحله، الفبای مراقبه، پله اول نه بلکه آمدن آدم به پای نردبان مراقبه این است. یعنی ما آمدیم پای نردبان مراقبه می خواهیم با پله های مراقبه بالا برویم. اولین کاری است که ما انجام می دهیم.

 بعد مراحل دیگری دارد مراقبه ثواب، مراقبه عقاب، مراقبه حضور، مراقبه اخلاص و مراقبه فناء ان شاءالله فرصتی بشود در جلسات بعدی خدمت بینندگان عزیز اشاره می کنیم.

علامه «طباطبایی» به حرم حضرت معصومه تشریف می بردند یکی از دوستان گفت آقا توصیه ای به ما کنید فرمودند مراقبه، مراقبه، مراقبه. حتی دوستانی که در بیمارستان بالای سرشان بودند از ایشان خواستند توصیه ای به آن ها کند آخرین لحظات عمرشان را طی می کردند ایشان با همان صدای ضعیف شان فرمودند مراقبه، مراقبه مراقبه!

مجری:

ان شاءالله توفیق داشته باشیم بتوانیم حداقل تا ابتدای صعود این نردبان پیش برویم نکته، نکته بسیار مهمی است. حضرتعالی هر بار هم با یک ظرافت و لطافتی این مطلب را می فرمایید امروز از محضرتان استفاده کردیم نسبت به آن صندوقچه هایی که در روز قیامت است و انسان می بیند که اینها خالی هستند.

یک مطلبی که در جلسات گذشته مطرح شد این که قلب انسان و نیت انسان می خواهد آنها را پر کند زمانی که بدون نیت شد دیگر چیزی درون اینها قرار نمی گیرد ممکن است داخل این ها آتش و عذاب باشد؟

بخواهیم قرآن را بررسی کنیم آیا ممکن است انسان یک عمل قلبی انجام داده باشد همین مستوجب این بشود که صندوقچه ای پر از آتش شود؟

نیت؛ یک عمل قلبی و مستوجب آتش و عذاب!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

یک دفعه این است که انسان تصمیم می گیرد یک گناهی انجام بدهد و آن گناه را هم انجام می دهد می خواهد دزدی کند به خانه مردم می رود و دزدی می کند.

می خواهد غیبت کند اول اراده می کند از نیتش می گذراند چون نیت و اراده قبل از عمل خارجی است. یا می خواهد سیلی به صورت یک انسان بزند اول نیت می کند بعد می زند.

این نیت ها اگر چنانچه در خارج عملی انجام نشود تصمیم گرفت دزدی کند بعد پشیمان شد تصمیم می گیرد غیبت کند روایات غیبت در نظرش می آید که:

«الْغِيبَةُ أَشَدُّ مِنَ الزِّنَا»

الخصال؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: جامعه مدرسين، ج1، ص63

منصرف می شود. آیا خود نیت فردای قیامت برایش عذابی مترتب است؟ یا در دنیا عرض کردیم قیامت ما از همین جا آغاز شده است اگر خدا می گوید:

(مَالِكِ يوْمِ الدِّينِ)

(خداوندی که) مالک روز جزاست.

سوره فاتحه (1): آیه 4

به قول یکی از بزرگان چون ما در دنیا از مالکیت حق غافل هستیم، در قیامت پرده کنار می رود همه می بینند همه عالم هستی جلوه اوست. جز او فرمانروا و حکمروا نیست. جز اراده او، اراده دیگری نیست همه آنجا به این می رسند.

 ولی در دنیا غالب مردم غافل هستند.

(يعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ)

آنها فقط ظاهري از زندگي دنيا را مي‌دانند، و از آخرت (و پايان کار) غافلند!

سوره روم (30): آیه 7

روی این جهت است که عبارت (مَالِكِ يوْمِ الدِّينِ) آمده است ولکن خدا هم مالک دنیا و هم مالک یوم الدین است. در قیامت مالک چیست؟

(فَمَنْ يعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيرًا يرَهُ * وَمَنْ يعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يرَهُ)

پس هر کس هموزن ذره ‌ای کار خير انجام دهد آن را می ‌بيند! و هر کس هموزن ذره ‌ای کار بد کرده آن را می ‌بيند!

سوزه الزلزلة (99): آیات 7 و 8

در دنیا هم خدای عالم از طرفی به من می گوید:

(وَمَنْ يتَّقِ اللَّهَ يجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا *  وَيرْزُقْهُ مِنْ حَيثُ لَا يحْتَسِبُ)

و هر کس تقوای الهی پيشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می ‌کند، و او را از جايی که گمان ندارد روزی می ‌دهد؛

سوره طلاق (65): آیات 2 و 3

اگر تقوا داشتید خدای عالم روزی های (مِنْ حَيثُ لَا يحْتَسِبُ) به شما می دهد

(وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِينَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ)

و آنها که در راه ما (با خلوص نيت) جهاد کنند، قطعا به راه‌ های خود، هدايت شان خواهيم کرد؛ و خداوند با نيکوکاران است.

سوره عنکبوت (29): آیه 69

از آن طرف هم:

(وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمَى)

و هر کس از ياد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت؛ و روز قيامت، او را نابينا محشور می ‌کنيم!

سوره طه (20): آیه 124

گناه باعث گرفتاری در زندگی است. پس خدا در همینجا (مَالِكِ يوْمِ الدِّينِ) است انسان نگاه کند همین جا هم یک قیامتی است چون قیامت یک چیز عجیب و غریبی نیست. قیامت یعنی رسیدن به ثواب ها و عقاب ها:

(وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيدِيكُمْ وَيعْفُو عَنْ كَثِيرٍ)

هر مصيبتی به شما رسد به خاطر اعمالی است که انجام داده ‌ايد، و بسياری را نيز عفو می ‌کند!

سوره شوری (42): آیه 30

در دنیا خدا از خیلی از گناهان ما می گذرد یا دارد که:

(وَلَوْ يؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِهَا مِنْ دَابَّةٍ وَلَكِنْ يؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا)

اگر خداوند مردم را به سبب کارهايی که انجام داده ‌اند مجازات کند، جنبنده ‌ای را بر پشت زمين باقی نخواهد گذاشت! ولی (به لطفش) آنها را تا سرآمد معينی تأخير می ‌اندازد (و مهلت اصلاح می ‌دهد) اما هنگامی که اجل آنان فرا رسد، (خداوند هر کس را به مقتضای عملش جزا می ‌دهد) او نسبت به بندگانش بيناست (و از اعمال و نيات همه آگاه است)!

سوره فاطر (35): آیه 45

اگر چنانچه خدای عالم بخواهد همه خلایق را به خاطر گناهانشان عذاب کند هیچ جنبده ای در این جهت باقی نخواهد ماند. بله رحمت الهی در اینجا بیش از آن چه که در قیامت است به ظاهر است، ولی در قیامت نابودی در کار نیست.

 ولذا این نیت ها چیست؟ نیت ما هم عقابی دارد یا ندارد؟ در این که نیت، ثواب دارد روایات را خواندیم حتی یک عبدی کوهی را می بیند می گوید ای کاش این کوه طلا بود من این کوه را برای تمام بندگان خدا خرج می کردم. همین از نیتش می گذرد

فردای قیامت در پرونده اش می بیند میلیون ها نفر را اطعام و رسیدگی کرده است می گوید خدایا من همچنین کاری انجام ندادم. خطاب می آید آن روزی که در بیابان رفتی یک کوهی دیدی گفتی خدایا ای کاش این کوه از طلا و مال من بود انفاق می کردم همین که نیت کردی، ما در پرونده ات نوشتیم.

ببینید خدای به این مهربانی، کریمی و بزرگواری داریم واقعاً قدر این خدا را نمی دانیم. فردای قیامت قطعاً تأسف خواهیم خورد که خدا این طور:

«يَا مَنْ يُعْطِي مَنْ سَأَلَهُ يَا مَنْ يُعْطِي مَنْ لَمْ يَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ تُحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَة»

إقبال الأعمال (ط - القديمة)؛ ابن طاووس، على بن موسى، محقق/ مصحح: ندارد ناشر: دار الكتب الإسلاميه، ج2، ص644

در رابطه با اعمال بد یک سری آیاتی داریم سوره بقره آیه 284 قبلاً هم اشاره کردیم

(وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يحَاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ فَيغْفِرُ لِمَنْ يشَاءُ وَيعَذِّبُ مَنْ يشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ)

اگر آنچه را در دل داريد، آشکار سازيد يا پنهان، خداوند شما را بر طبق آن، محاسبه می ‌کند. سپس هر کس را بخواهد (و شايستگی داشته باشد)، می ‌بخشد؛ و هر کس را بخواهد (و مستحق باشد)، مجازات می ‌کند. و خداوند به همه چيز قدرت دارد.

سوره بقره (2): آیه 284

آن چه در نیت، ذهن و نفس خود می گذرانید حساب می شود. چون فرمانده ما نفس است. نفس اول تصمیم می گیرد بعد قلب و روح ما مجری است و او هم به اعضای ما فرمان می دهد این کارها را انجام بدهد چه اعضای باطنی چه اعضای ظاهری باشد.

می گوید آن چه که در نفس شما است فرمانده کل شما است حالا این نفس یک دفعه «نفس أماره» است یک دفعه «نفس لوامه» است یک دفعه «نفس مطمئنه» می شود. این سه حالت را قرآن برای نفس تصویر کرده است.

می گوید آن چه که در نفس تان می گذرد اینها را در خارج عمل کنید یا عمل نکنید (يحَاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ) خدای عالم حساب خواهید کشید شما را مؤاخذه خواهد کرد و پاداش به شما می دهد.

بعد بلافاصله خدا می فرماید (فَيغْفِرُ لِمَنْ يشَاءُ وَيعَذِّبُ مَنْ يشَاءُ) خیلی جالب است می گوید آن چه که در ذهن تان می گذرد عمل کنید یا نکنید خدا محاسبه خواهد کرد.

در حقیقت می خواهد بگوید این آیه کارهای خوب را کار ندارد ذیل آیه (فَيغْفِرُ لِمَنْ يشَاءُ وَيعَذِّبُ مَنْ يشَاءُ) یعنی کارهای بدی که در ذهن تان می گذرد اگر چنانچه اینها را پیاده کنید، پیاده نکنید، عمل کنید یا عمل نکنید قابل محاسبه است.

حالا خدا محاسبه می کند یک دفعه لطف می کند شما را می بخشد یک دفعه نمی بخشد عذاب می کند. پس این نیت بدی که من می کنم مورد محاسبه خدا است.

همچنین در سوره بقره آیه 225 خدای عالم یک نکته خیلی زیبایی دارد می فرماید:

(لَا يؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيمَانِكُمْ وَلَكِنْ يؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ)

خداوند شما را به خاطر سوگندهايی که بدون توجه ياد می ‌کنيد، مؤاخذه نخواهد کرد، اما به آنچه دل های شما کسب کرده، (و سوگندهايی که از روی اراده و اختيار، ياد می ‌کنيد،) مؤاخذه می ‌کند. و خداوند، آمرزنده و بردبار است.

سوره بقره (2): آیه 225

خدا به خاطر سوگندهای که می خورید چون قصد خلاف ندارید مؤاخذه نمی کند، ولی آن چه که در قلب های شما قرار می گیرد. قلب تان کسب می کند به خاطر آن چیزی که در قلب شما نشست برای شما ملکه شده است.

مثلاً حسد یک امر باطنی است به این و آن حسد می کنید. این حسد در نفس انسان به یک ملکه تبدیل می شود. قلب انسان به حسد آغشته می شود. یا به کینه، شرک امثال اینها باز در این جا می گوید (وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ)

در آیه 283 سوره بقره می گوید:

(وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَنْ يكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ)

و شهادت را کتمان نکنيد! و هر کس آن را کتمان کند، قلبش گناهکار است. و خداوند، به آنچه انجام می ‌دهيد، داناست.

سوره بقره (2): آیه 283

اگر شما شاهد یک امری هستید به شما گفتند بیایید شهادت بدهید کتمان شهادت نکنید. (وَمَنْ يكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ) این خیلی جالب است عزیزان دقت کنند. می گوید کتمان شهادت چیزی نیست در خارج شما یک عملی انجام بدهید کتمان شهادت،‌ دزدی و عمل خلاف نیست، زدن کسی نیست.

به من گفتند بیا در محکمه شهادت بده فلان آقا مثلاً آدم پاکی است دزدی نکرد و از این اتهام بری است یا این مال، مال این آقا است برای شهادت نرفتم.

نرفتم یعنی کاری در خارج صورت ندادم. ترک عمل عدمی است عدمی هم چیزی نیست که بخواهد به خاطر آن خدای عالم مؤاخذه کند. ولی می گوید همین که نرفتی قلبت گناهکار شد. (آثِمٌ قَلْبُهُ) پس معلوم می شود قلب من یک گناهی می کند.

چشم، نگاه به نامحرم می کند. زبان، غیبت می کند. دست، سیلی به صورت یتیم می زند. پا به مرکز فساد می رود قلب هم کتمان شهادت و حسد می کند.

باز در سوره نور آیه 19می فرماید:

(إِنَّ الَّذِينَ يحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ)

کسانی که دوست دارند زشتی ها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنيا و آخرت است؛ و خداوند می ‌داند و شما نمی ‌دانيد!

سوره نور (24): آیه 19

عمل، عمل قلبی است و ربطی به خارج ندارد. آن کسانی که دوست دارند فحشاء در میان مؤمنین بیشتر شود کاری در خارج انجام نمی دهد. نمی آید مقدمات فحشاء را فراهم کند خودش به طرف فحشاء نمی رود ولی قلباً‌ دوست دارد کارهای بی بند و باری در میان مردم منتشر بشود.

آن طرف دنیا نشسته می گوید کاری کنید جوان های ایرانی به فساد و فحشاء آلوده شوند. اول نیت می کند بعد دستور می دهد دیگران هم اجرا می کنند. نیتی هم که می کند همین که دوست دارد مردم و جوان های ایران دچار فحشاء بشوند همین که دوست دارد خدای عالم به خاطر همین دوستی فحشاء فردای قیامت اینها را مؤاخذه می کند.

 در سوره اسراء آیه 36 می گوید:

(وَلَا تَقْفُ مَا لَيسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا)

از آنچه به آن آگاهی نداری، پيروی مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسؤولند.

سوره إسراء (17): آیه 36

خطاب به رسول اکرم است ولی مراد عموم مسلمان ها است می گوید اگر به چیزی یقین نداری تکیه نکن. با ظن و گمان نمی شود مسائل را ردیف کرد.

بعد می گوید: گوش کارهای خلاف می شنود فردای قیامت باید جواب بدهد. چشم به جاهای بد نگاه می کند باید جواب بدهد. قلب شما هم حسد و بخل می ورزد کینه دارد تشییع فساد می کند، همه را باید جواب بدهد.

عبارت (وَالْفُؤَادَ) نشان می دهد پس قلب هم در کنار سمع و بصر گناهی دارد. گناه این سمع فردا قابل مؤاخذه است. در سوره آل عمران آیه 183 خیلی مهم و عجیب است در رابطه با اهل کتاب است.

(الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَينَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يأْتِينَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَينَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ)

(اين ها) همان کسانی (هستند) که گفتند: «خداوند از ما پيمان گرفته که به هيچ پيامبری ايمان نياوريم تا (اين معجزه را انجام دهد:) يک قربانی بياورد، که آتش [= صاعقه آسمانی‌] آن را بخورد!» بگو: «پيامبرانی پيش از من، برای شما آمدند؛ و دلايل روشن، و آنچه را گفتيد آوردند؛ پس چرا آنها را به قتل رسانديد اگر راست می ‌گوييد؟!»

سوره آل عمران (3): آیه 183

می گویند خدا با ما عهد کرده است ما به هیچ پیامبری ایمان نیاوریم الا این که یک قربانی بیاورد و از آسمان یک صاعقه ای بیاید این قربانی نابود کند بعد ما به او ایمان بیاوریم.

یعنی پیغمبر تا یک معجزه ای که ما می خواهیم نه آن معجزه ای که خودش می خواهد خدا اراده کرده است آن معجزه ای که ما می خواهیم اگر نیاورد ما ایمان نمی آوریم.

خداوند می گوید در گذشته شما هر چه خواستید پیامبران برای شما آورد  چرا آن ها را کشتید؟ ببینید خطاب به اهل کتاب عصر رسالت است؛ کسانی که انبیاء را کشتند پانصد سال قبل است یعنی قضیه حضرت موسی تا قضیه رسول اکرم بیش از پانصد سال گذشته است.

 در «کافی»، جلد 2، صفحه 409 می گوید:

«كَانَ بَيْنَ الْقَاتِلِينَ وَ الْقَائِلِينَ خَمْسُمِائَةِ عَام‏»

الكافي ( ط- الإسلامية)؛ نويسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏؛ محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد؛ ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران‏: 1407 ق‏، ج2، ص 409

آنهایی که قاتل بودند از بنی اسرائیل و انبیاء را کشتند و اینهایی که امروز همچنین ادعایی می کنند پانصد سال فاصله است. ولی خدای عالم می گوید شما کشتید چرا؟ برای این که راضی به کشتار انبیاء بودند. چون راضی بودند به آن کاری که اجدادشان کردند.

خدا می گوید شما به خاطر رضایت قلبی به عمل اجدادتان، قاتل هستید. چقدر مهم است. نیت قلبی این قدر اثر دارد!

«وهابی»ها شبهه ای دارند در روایات داریم حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) ان شاءالله تشریف می آورد خدا به حق حضرت زهرا، به حق حضرت زهرا، به حق حضرت زهرا مقدمات ظهورش را سریعاً فراهم کند چشم های ما به دیدن جمالش روشن بشود دارد که حضرت می آید از قاتلین «کربلا» انتقام می گیرد.

فرض الان از قاتلین «کربلا» 1390 سال گذشته و تمام شده؛ حضرت می فرماید آن دسته از افرادی که به عمل «بنی امیه»، «یزید» و یارانش در قتل سید الشهداء راضی بودند، چون راضی بودند اینها جز قاتلین امام حسین هستند.

 همان طوری که در آیه 183 آل عمران خدای عالم به اهل کتابی که در عصر نبوت بودند و راضی بودند به این که اجدادشان، انبیاء را کشته بودند به اینها می گوید (فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ) شما قاتل هستید چون راضی بودید.

ولذا حضرت می آید همان شخصی که انتظار داشت رهبر «داعش» باشد با بمباران «آمریکا» به درک واصل شد، رسماً گفت اگر ما در «کربلا» بودیم به یقین در سپاه «یزید» بودیم!! این مطلب را رسما اعلام کرد و من کلیپش را هم دارم الان فرصت نیست بیاورم.

یا گفت اگر ما در «جمل» بودیم قطعاً در سپاه «معاویه»‌ بودیم نه در سپاه علی. تمام کسانی که توسط «معاویه» در «جنگ جمل» کشته شدند این هم در قتل آنها سهیم است.

در «کربلا» افرادی که شهید شدند این آقا در قتل سید الشهدا و یارانش سهیم است این هم قاتل است هیچ فرقی بین این و «عمر سعد» و «عبید الله زیاد» و «شمر» نیست. چون آن ها مباشر بودند این ها هم به اعمال آن ها راضی هستند.

 لذا حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) بیاید یکی از کارهایی که انجام می دهد آن دسته از افرادی که راضی به قتل امام حسین بودند راضی به قتل «عمار» و امثال اینها بودند اینها را هم به عنوان قاتل قصاص خواهد کرد و انتقام خواهد گرفت.

البته ما شیعه یک عقیده دیگری هم داریم وقتی حضرت می آید در رجعت یا در زمان خود حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) یا در زمان حضرت سید الشهدا (سلام الله علیه) که بر می گردد یک دسته از مؤمنین خالص رجعت می کنند.

یک دسته از کفار، مشرکین و فجار صریح رجعت می کنند خدای عالم برای مؤمنین در عصر حضور حضرت ولی عصر پاداش می دهد، کسانی که فاجر، فاسق، کافر و مشرک بودند به آن ها هم کیفر می دهد.

آنهایی که به کیفرشان نرسیدند خیلی از افراد امثال «فرعون، نمرود» و ... بودند به آن کیفری که شایسته گناهان شان بود نرسیدند. یا امثال «معاویه و یزید» به گناهانی که کرده بودند در ازای گناهانشان کیفر نشدند. اینها در زمان حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) قطعاً بر می گردند و کیفر خواهند شد.

در سوره قلم از آیه 17 تا 32 مفصل بحث است در این جا همین کفایت می کند آن چه که در آیه قرآن برای ما است برای مان ثابت شد بر این که به مجرد نیت، انسان می تواند قاتل باشد؛ راضی به قتل انبیاء به مجرد کتمان شهادت یک امر قلبی است می تواند گنه کار باشد و آیات دیگر.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر. پیام های زیادی به دست ما رسیده است. قبل از این که تماس های بینندگان متصل بشود یک نکته ای که هم بحث روز است و هم خیلی از افراد مختلف تقاضا دارند تا این بحث مطرح بشود و نظر حضرتعالی را بشنوند نسبت به بحث تعطیلی شنبه ها است.

بحثی که از آن طرف در «مجلس» مطرح است و از آن طرف کارشناسان اقتصادی ادعا می کنند این به نفع اقتصاد کشور خواهد بود؛ نظر حضرتعالی را خواستند بدانند.

تعطیلی شنبه؛ تصمیم سیاسی یا اقتصادی!؟ درست یا غلط!؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

البته ما متخصص مسائل اقتصادی نیستیم که بخواهیم در این جا اظهار نظر کنیم ولی چند نکته را می خواهم عرض کنم عزیزان خوب دقت کنند.

 نکته اول: این که اگر چیزی در «مجلس» مصوب بشود و به تأیید «شورای محترم نگهبان» برسد برای همه لازم الإجرا است دیگر نمی توانیم آنجا بگوییم من می خواهم یا نمی خواهم.

نکته دوم: مراجع بزرگوار تقلید (حفظهم الله تعالی) نظر می دهند نظرشان اولاً برای مقلیدشان حجت و لازم الإجرا است.

در مواردی که مرجع شان اظهار نظر نکرده است آنها می توانند به نظر آن مرجعی که اظهار نظر کرده است رجوع کنند. اگر چنانچه حکمی صادر شود چه حکم فقاهتی و چه حکومت حکومتی آن جا بنا به نظر عده ای از مراجع برای همه حتی مراجع دیگر هم لازم الإجرا است.

نکته سوم: الان در جامعه بحث است آیا تعطیلی شنبه تشبه به «یهود» است یا نه؟ اینها برای کارهای تجاری و ... تعامل دارند این کار را انجام می دهند؟

شاید یکی از عزیزان کارشناس مسائل اقتصادی که ما خدمتشان ارادت داریم از نزدیک می شناسیم بیش از سی سال است در حوزه اقتصادی فعال است شاید بگوییم طراز اول اقتصادی است بنا است بیایند توضیحاتی برای ما بدهند.

نکته چهارم: نکته مهم تر از همه این ها آیا تعطیلی روز شنبه با قانون اساسی مخالفت دارد یا ندارد؟ چون مصوبات مجلس اولاً و بذات باید در چارچوب قانون اساسی باشد.

 همچنین مصوبات «شورای محترم نگهبان» هم در این راستا است، بعضی وقت در مجلس قانونی مصوب می شود توجهی نیست در «شورای نگهبان» می رود می گویند این با قانون اساسی مطابقت ندارد بر می گردانند.

در این زمینه نکته ای را خدمت عزیزان عرض کنم «مرکز اسناد انقلاب اسلامی»‌ چهارشنبه 26 اردیبهشت 1403 مطلبی را منتشر کرده است مسئولشان می گوید در زمانی که قانون اساسی تصویب می شد یکی از مهم ترین موانع بر سر این تغییر اصل هفدهم قانون اساسی است که روز جمعه را تعطیلی رسمی هفتگی دانستند. بنابراین افزوده شدن پنج شنبه یا شنبه به تعطیلات هفتگی با این اصل قانون اساسی ناسازگار به نظر می رسد.

بعد می گوید بزرگانی که در تصویب قانون اساسی بودند استدلال آقای «منتظری» این بود در قانون اساسی سابق هم اسمی از تاریخ رسمی برده نشده بود و یک «محمد رضا شاهی» پیدا شد و آمد تاریخ رسمی ایران را تغییر داد. این حرف آیت الله «منتظری» جلسه 29 شهریور 58 است.

 می گوید ایشان گفت چون در قانون اساسی سابق اسمی از تاریخ رسمی نبود یک «محمد رضا شاهی» پیدا شد و آمد تاریخ رسمی ایران را تغییر داد پس حال باید روز تعطیل را در قانون اساسی ذکر کنیم تا یک رئیس جمهور غرب زده پیدا نشود و بیاید بگوید چون در همه دنیا یکشنبه روز تعطیل رسمی است ما هم می خواهیم در «ایران» روز یکشنبه را به جای روز جمعه تعطیل کنیم!

خیلی عجیب است یعنی آن روز بعضی از آقایان چه می دیدند. بعد عده مخالف بودند عده موافق بودند.

حضرت آیت الله «خزعلی» نماینده استان «سمنان» در جلسات قانون اساسی گفت اگر روز جمعه به عنوان تعطیل رسمی هفتگی در قانون اساسی بیاید کسی بعداً نمی تواند روز یکشنبه را به جای جمعه تعطیل اعلام کند. پس با پیشنهاد آقای «منتظری» و تصویب اکثریت اصل هفدهم با شکل کنونی تصویب شد و روز جمعه به عنوان تعطیل رسمی هفتگی وارد قانون اساسی «ایران» می شود.

کاملا مشخص است که رهبران انقلاب سال 58 نگران این مسائل بودند. دارد به دنبال تعطیلات رسمی جهانی و از سوی دیگر نگران غربزدگی مقامات عالی کشور بودند!

 این ها همه نشان می دهد بر این که ما باید مقداری دقت کنیم که خدای ناکرده بحث و مشکلاتی پیش نیایید. عین عبارت قانون اساسی هم کاملاً مشخص است.

مجری:

تماس را با این کارشناس محترم متصل بفرمایید.

کارشناس، مهمان تلفنی:

سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم، اولاً ضمن عرض سلام به مردم «ایران» و بینندگان محترم شما و همچنین تشکر و خسته نباشید از جنابعالی و تمام کسانی که سال ها است این شبکه و برنامه را به این سختی و با این مشکلات و با این مسائل مالی که واقعاً گرفتار همه است تهیه و اجرا می کنید.

اما در مورد بحث اقتصادی، حقیر بعد از زمان جنگ کارهای اقتصادی را شروع کردم. یک تجربه شاید 30 ساله در این کار دارم هر سوالی دارید بفرمایید برای شما توضیح بدهم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

جناب دکتر اولین سوالم این است که در برنامه هایی که توسط وزارت محترم بازرگانی صورت گرفت که اگر ما شنبه را تعطیل کنیم سالیانه هشت میلیارد دلار به نفع ایران است. یکی از نمایندگان محترم پریروز در مجلس گفت تصویب تعطیلی شنبه ده میلیارد دلار به نفع ایران است.

آیا حضرتعالی با توجه به سی سال سابقه اقتصادی که داشتید و ما هم به حضرتعالی عقیده داریم. اخلاص و صفای شما و این که در طول این سی سال هم آن چه که بنده اطلاع دارم کوچکترین تخلف اقتصادی با این که ارتباط شما عمدتاً واردات از خارج و ... بود صورت نگرفته است بفرمایید آیا این کار درست است یا درست نیست؟

افشاگری یک کارشناس اقتصادی از پشت پرده «اتاق بازرگانی»!

کارشناس، مهمان تلفنی:

جناب آیت الله قزوینی! «وزارت بازرگانی» هشت میلیارد را نگفته بعضی از اعضای اتاق بازرگانی گفتند. اتاق بازرگانی هیچ ربطی به دولت ندارد.

بازرگان هایی که کارت بازرگانی می گیرند انتخاباتی انجام می دهند. اما در این مورد باید یک توضیح مختصری بدهم چون بعضی ها شاید کارهای بازرگانی و یا نحوه کار بازرگانی را خیلی اطلاع نداشته باشند.

در دهه شصت، نحوه ارتباط با خارج تلکس بوده از اوایل هفتاد تلکس تبدیل به فَکس می شود و بعد ایمیل در این سیستم وقتی قطع باشد یک اختلاف چهار ساعت تا ده ساعت داشتند.

وقتی می خواستیم تجارت کنیم شرق بیدار می شد یک فکس و ایمیلی در این زمان می فرستادیم غرب خواب بود. غرب که بیدار می شد شرق خواب بود. آنها جواب ما را می نوشتند باز آن ها با فکس و ایمیل می فرستادند فردا ما می دیدیم یک بیست و چهار ساعتی اختلاف بود. برای شرکت های خصوصی دارم می گویم.

در نظام بانکی این فاصله به دو روز رسید چون شنبه و یک شنبه غرب معمولاً‌ تعطیل بودند شرق بعضی ها بودند و بعضی ها نبودند. سال ها می گذرد سیستم فضای مجازی تسهیلات تجاری را خیلی تغییر می دهد یعنی با واتساپ،‌ ایمیل و بوتیم و تمام این سیستم ها مسئولین بازرگانی، مدیر عاملان شرکت ها تقریباً آنلاین و بیست و چهار ساعته با هم در ارتباط هستند؛ یعنی آن فاصله چندین ساعت که او خواب بود ما بیدار بودیم تقریباً از بین رفته است.

ما خودمان با کمپانی هایمان در تماس هستیم علاوه بر این که ایمیل هایمان را روی موبایل هایمان آوردیم یعنی (نظام ایمیل مان را آوردیم) با خود فرد شخصی از طریق واتساپ سوال و جواب می کنیم.

این چه روزی تعطیل باشد چه روزی نباشد در رابطه شرکت های خصوصی با هم هیچ تأثیری ندارد چون همه مان در بیست و چهار ساعت داریم با هم کار می کنیم.

در نظام بانکی یک فرقی دارد این که چون نظام بانکی در آن نرم افزار داخل بانک و به بیرون نمی تواند وصل بشود تعطیلات بین همدیگر اختلاف ایجاد می کند. اما یک نکته این جا باید در نظر بگیریم در نظام بانکی از حدود سی - چهل سال قبل سیستمی غرب درست کرد به نام سوئیفت، سوئیفت مخفف انتقال دیتاها بر سیستم امنیتی است.

همچنان که مایکروسافت می آید آفیس را معرفی می کند که همه ما به آن وصل می شویم و ایمیل می فرستیم و با آتروکش استفاده می کنیم ایمیل می فرستیم بانک جهانی غرب نظامی درست می کند به نام نرم افزار سوئیفت.

مثل همان کاری که شما با نرم افزار آپلوت ایمیل شخصی به هم می زنید؛ ولی این جا بانک مرکزی ها ابتدا وارد می شوند و بانک مرکزی، بانک های کشورشان را معرفی می کنند.

کد سوئیفت در حقیقت آی دی افراد است ولی این جا دو تا بانک با هم کار می کنند. سیستم فقط مال بانک است و هیچ کس دیگری نمی تواند وارد بشود. این ها به هم پیام می دهند می گویند این ثبت سفارش این اِل سی، اینجایش ایراد دارد ... اختلاف دارد این عدد و ... را درست کن کالا را تحویل گرفتیم آقای تِی این پول آقای بده است.

اما یک نکته ای را باید در نظر بگیریم الان ده سال است که از نظام بانک جهانی خارج شدیم برای همین ما در این سیستم سوئیفت نمی توانیم کار کنیم. چه تعطیل شنبه و یکشنبه باشیم یا پنج شنبه و جمعه باشیم اصلاً ما در آن نظام نیستیم.

بانک امروز «ایران» یک روشی دارد با بعضی از کشورهای خاص خودش یک نرم افزار معرفی کرده است با آن نرم افزار به همدیگر پیام می دهند. یک روش دیگری پیدا کرد که یک مقدار پول را به یک شرکت یا فردی در بعضی کشورها که مورد اطمینان می دهد بعد اگر کسی کالا بیاورد و پولش را بخواهد از بانک بگیرد به آن فرد می گوید آن پول را به این شرکتی که به ما کالا داده بده به آن روش های تِراستی می گویند.

 اما یک سری تحلیل ها باید بگویم نمی دانم جا دارد این مسائل را در رابطه با شرایط اتاق بازرگانی یا شرایط غرب بگویم یا خیر؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

من سوال دیگری هم از خدمت تان دارم آقایان یکی از بحث های که داشتند این که ساعات شغلی کارمندان و کارگران را در هفته از چهل و چهار ساعت به چهل ساعت تقلیل دادند.

الان طبق آماری که بعضی از سایت ها اعلام کردند نزدیک به سه میلیون فقط کارمند دولت داریم یعنی در حقیقت هر هفته چهار ساعت کم کاری یعنی کار نمی کنند و حقوق می گیرند رسماً هم گفتند به خاطر این که چهل و چهار ساعت به چهل ساعت تقلیل پیدا کرد در طول سال دویست و خرده ای ساعت می شود.

وقتی می خواستند میلاد امام رضا (سلام الله علیه) تعطیل بشود در «ایران» داد خیلی ها در آمد ای وای تعطیلات ما زیاد شد دولت ضرر می کند یک روز بر تعطیلات اضافه بشود.

الان در طول سال تقریباً‌ بیش از دویست ساعت بر تعطیلی ها با این کار در حقیقت اضافه شد یعنی این ها کار نمی کنند و حقوق می گیرند. ارزیابی حضرتعالی از این چه است؟

آیا در کنار آن هشت میلیاردی که می گویند منفعت است این ضرری که در این طرف است من آمار کارمندها را داشتم نزدیک 20985 هزار نفر طبق آماری که 1403 دادند کارمند و کارکنان دولت داریم نظر حضرتعالی در این زمینه چه است؟

کارشناس، مهمان تلفنی:

حس من این است اگر این کارمند هشت ساعت کار می کند واقعاً هشت ساعت کار نمی کند. در شرکت های که داریم می دانیم نمی توانم چهار ساعت بیشتر کارمند را برایش کار درست کنم واقعاً خیلی جا دارد که باز ما کار بیشتری ارائه بدهیم.

این کم کردن ساعت کار نمی دانم آن کارشناسی که در دولت آمد گفت کم کنیم و لایحه داد از چه نقطه ای به این قضیه نگاه کرده که اگر این چهار ساعت کم بشود چه اتفاقی می افتد؟

همین طوریش نمی توانیم ساعت کار افراد را پر کنیم تعداد پرسنل مان هم زیاد است. برای همین به هر کسی می گوییم یک نفر را سر کار بیاوریم می گوید هنوز هشت ساعت این کارمندها را پر نکردیم یک نفر دیگر را برای چه بیاوریم؟

اگر جهش تولید می خواهیم باید بیشتر کار کنیم. بیشتر کار کنیم بهره وری را باید بالا ببریم آن هشت ساعت را واقعاً کار کنیم.

کسانی که خارج می روند کار می کنند وقتی بر می گردند از اینها می پرسید آنجا چطوری است؟ می گویند از هشت ساعت، هفت ساعت از ما کار می کشند. می گوید اصلاً در «ایران» این طوری نیست این تکه را نمی دانم چرا این ها گفتند؟

اما در مورد هشت میلیارد دلار، هیچ تحقیقاتی ارائه ندادند بگویند طبق این روش، بر اساس این مبنا هشت میلیارد دلار سود می کنیم. ما اصلاً نمی دانیم چه را در چه ضرب کردند چه را با چه جمع کردند؟ این آقایان در اتاق بازرگانی در بعضی جلسات این را گفتند.

اتفاقاً در تلویزیون دیدم از یک نماینده مجلس سوال کردند هشت میلیارد دلار را به واحد پژوهشی مجلس بررسی کند ایشان به جای این که بگوید باشد می دهیم گفت شما ما را به عنوان مشاور امین تان قبول ندارید؟ آخر این که جواب نشد! در اتاق بازرگانی افرادی که آن جا هستند اصلاً قبولشان ندارم چون بیشتر کارشان سیاسی است اصلاً این قضیه هم سیاسی است.

 در نظام جهانی چیزی که داریم می بینیم توضیحی برای شما بدهم در کشورهای غربی، تجار همان حاکم ها هستند تمام مسئولین سیاسی خودشان تاجر و تجار بزرگ هستند.

در کشورهای در حال پیشرفت، تجار به خاطر شرایط یا فرزندشان آن جا است یا پول شان آن جا است یا زندگی شان آن جا است یا باید با کمپانی های آن ها کار کنند. عده زیادی شان مجبور هستند تابع سفارتخانه ها باشند. حتی در کشورهای «خلیج فارس» هم شما نگاه کنید تجار بزرگ هستند اگر دولت های غربی به تجار بگویند دولت را زمین بزن درست است که خودشان ضرر می کنند ولی نمی توانند مخالفت کنند.

یک نمونه سیاسی جدیدش را شما دارید می بینید «دادگاه کیفری بین المللی» با «دادگاه بین المللی» فرق دارد «دادگاه کیفر بین المللی» که باید حکم جلب برای «اسرائیل» بدهد «آمریکا» تهدید کرد بچه هایتان، خانه هایتان، اموال این جا است اگر این کار را کنید نابود می کنم. عین این بازی در تجار کشورهای در حال توسعه می بینیم.

در مورد هشتاد میلیارد دلار هیچ گزارشی که بتوانم بخوانم چطور به دست آوردند ندیدم. دوستان در «اتاق بازرگانی» این را چطوری به دست آوردید؟ معمولاً‌ جواب نمی دهند چون «اتاق بازرگانی» کارش خیلی اقتصادی نیست. سی درصد افراد تجار در انتخابات شرکت می کنند بیشتر این ها می توانم بگویم به خاطر این که زندگی، پول و امکاناتشان با خارج است مجبور هستند تصمیم ها و حرفهایی بزنند که آن طرف محکمه پسند باشد.

نمونه ای که شما گفتید چرا شما نگران یک روز شنبه هستید؟ چرا نمی آیید بیست روز تعطیلات عید نورز را کم کنید؟ اصلاً عید نوروز را یک روز کنید چرا این کار را نکردید؟ به خاطر این که اگر دست به آن بزنند خارج و سفارت ها برایشان کف نمی زنند.

 مطلب بعدی این که اختلاف ساعت «چین» با غرب خیلی زیاد است. آیا عقب مانده شد؟ چرا «چینی» نمی گوید من از دوازده ظهر تا هشت شب کار کنم؟ چرا این کار را نکرد؟ بعد کشورهای «آمریکای لاتین» که از نظر زمان ساعتی با «آمریکا» روی خط نصف النهار هستند چرا همه آن بدبخت هستند ولی «چین» این قدر پیشرفته است؟

این که ما می گوییم اختلاف ساعت و اختلاف روز به ما تأثیر آن چنان می گذارد کسی نیامد یک حرف علمی بزند یعنی بگوید ما تحقیقاتی کردیم این پنج صفحه تحقیقات، این طوری اصلاً نیست.

افرادی که از طرف «اتاق بازرگانی» در سازمان ها می آيند بیشتر هوچی گری می کنند، حتی پیامک به تمام افراد داده بودند در این کارزار شنبه شرکت کنید. مگر می خواهیم بجنگیم؟ به جای این که همچنین پیامکی می دادید به همه ما گزارش هشت میلیارد را می فرستادید چرا آن را نفرستادید؟

این مشکل را با «اتاق بازرگانی» و این تفکراتی که است داریم. البته در همه جای کشور این طور افراد داریم.

شما فرض کنید در «نظام مهندسی» هم داریم تفکراتی که مطرح می کنند مشکلی از دنیا حل نمی کند ولی همین چیزی که می گویند در «نظام پزشکی» هم داریم. آن ها هم همین هستند به هر حال خیلی از این پزشک ها باید ویزا بگیرند خانواده دارند فرزندانشان آنجا هستند و این کارهای که شما می بینید بیشتر برای همین است و هیچ تأثیری نه در تجارت این کشور دارد.

 تحلیل می کنند می گویند ما پنج شنبه و جمعه تعطیل هستیم آن ها شنبه و یکشنبه اتفاقاً یک روز از آن ها سوال کردیم گفتیم یک سوال از شما می کنم هشت میلیارد را مشخص نشد چه را در چه ضرب کردید! بگویید چه خریدی اگر روز جمعه بانک مرکزی به بانک عامل بگوید بانک عامل به بانک خارجی بگوید و بانک خارجی آماده بشود تا این پیام آمد همان روز کار را انجام بدهد دوشنبه ای که می آید انجام ندهد آن چه کالایی است که این قدر مهم است که اقتصاد کشور را تغییر می دهد؟

یک کالا نام ببرید هر چقدر هم خواستید فضایی، غیر عقلی، غیر منطقی و افسانه ای بگویید در مورد چه کالایی دارید صحبت می کنید که جمعه اگر سوئیفتش نرود دوشنبه برود وضعیت کشور تغییر می کند.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

خیلی ممنونیم اقای دکتر از توضیحات خیلی زیبا و ارزشی حضرتعالی ان شاءالله موفق بودید موفق تر هم باشید ما برای موفقیت حضرتعالی و همه آنهایی که در عرصه تجارت، خالصانه دارند کار می کنند و خدمتی به نظام مقدس «جمهوری اسلامی» و با چند هزار کارگر و اعضاء خدمات ارزنده انجام می دهند تشکر ویژه داریم.

کارشناس، مهمان تلفنی:

حاج آقا یک نکته دیگر به شما بگویم این حرف های که زده می شود زمانی که برجام را امضاء می کردند چه گفتند؟ گفتند اگر امضاء کنید صد و پنجاه میلیارد دلار پول وارد کشور می شود.

یک بار از اینها پرسیدم این صد و پنجاه میلیارد دلار را از کجا آوردید؟ کدام واحد تحقیقاتی گفته است کشور «ایران» صد و پنجاه میلیارد دلار در خارج پول دارد که بلوکه شده است؟ این عدد از کجا آمده است؟

فرض کنیم شما راست گفتید سال 95 هم امضاء کردید این پول به حساب چه کسی رفته است؟ این پول کجا است؟ عین این بازی شما در اِف اِی تی اِف هم دارید یعنی شما وقتی می روید می پرسید یک آقایی در «اتاق بازرگانی» بود می گفت 198 کشور عضو اِف اِی تی اِف هستند. وقتی می روند آدم ها را مدام منکوب می کنند من این و آن هستم.

در سایت اِف اِی تی اِف نگاه کنید 198 کشور عضو نیستند 37 کشور عضو هستند 198 کشوری که مطرح می شود جامعه هدفی است که اِف اِی تی اِف می خواهد روی شان برنامه بریزد.

مِمبِر به نام عضو اگر شما می گویید 37 کشور می شود. اِف اِی تی اِف هم نوشته است یکی از اهداف این سازمان برای این است که جلوی دور زدن تحریم ها را بگیرد.

سیاسی هم است اگر می گفتیم قبول نمی کردند تا «روسیه» به «اوکراین» حمله کرد «روسیه» را اخراج کردند. اگر این واحد فنی است به جنگ چه ربطی دارد؟ بعد همین آقایان می گویند چهل کشور اسلامی قبول کردند آیا آ ها نمی دانستند با اسلام نمی خواند؟ اولاً تعریف کشور اسلامی را بگوییم اگر کشور اسلامی است این مسلمان در کشور اسلامی است.

کشور اسلامی یعنی کشوری که همه قوانینش مطابق با شریعت است فقط «ایران» است. هیچ کشور دیگری همه قوانینش مطابق با شریعت نیست حتی فکر نکنم «طالبان» هم هنوز این را در قانونش داشته باشد. شاید بگویند ولی در قانون اساسی شان این طور نیست. لذا این های که شما می بینید از آن جاها می گویند وقتی که دقیق از آن ها اطلاعات و آمار می خواهید جواب نمی دهند.

با عوض کردن عناوین، هوچی گری، منکوب کردن در مورد منکوب کردن یک چیز جالب در مورد این افراد بگویم تا می رویم صحبت می کنیم می گویند شما می خواهید این جا «کره شمالی» بشود. یکی از این ها پرسیدم در این چهل سال کدام آدم سیاسی گفته است «کره شمالی» به عنوان ایده آل ما است؟ یک نفر را بیاورید در این چهل سال همچنین کلمه ای را گفته باشد. وقتی می خواهند منکوب کنند از این الفاظ استفاده می کنند که آدم ها بترسند جواب بدهند. تمام روش هایشان هم همین طور است.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

ممنون هستیم از توضیحات خیلی زیبای حضرتعالی ان شاءالله در همه حال موفق و مؤید باشید.

مجری:

تشکر از تماس این کارشناس محترم، حضرت استاد اگر تکمله ای بر این صحبت ها دارید بفرمایید.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

نکته ای را که ایشان هم اشاره داشتند اختلاف مان با بعضی از کشورها ده ساعت، هشت ساعت و نُه ساعت است. آن ها را آقایان چه کار می خواهند بکنند؟ فقط اختلاف ساعت «ایران» با کشورهای دنیا ما با «کانادا» ده ساعت و نیم اختلاف ساعت داریم یعنی وقتی ساعت 2 ادارات ما تعطیل می شود سه، چهار ساعت بعد «کانادا» شروع به کار می کنند یعنی با ده ساعت اختلاف ساعت، ما حتی یک ساعت هم با آن ها اشتراک نداریم.

یا «آرژانتین» شش ساعت و نیم، «کلمبیا» هفت ساعت و نیم، «برزیل» شش ساعت و نیم بعضی از کشورها از ما جلوتر هستند. «کره شمالی» پنج ساعت و نیم، «چین» چهار ساعت و نیم، «ژاپن» پنج ساعت و نیم یعنی آن وقتی که ما می خواهیم شروع به کار کنیم آن ها در شرف تعطیلی ادارات هستند.

همچنین «سنگاپور» 4 ساعت و نیم، «کره جنوبی» پنج ساعت و نیم، «استرالیا» شش ساعت و نیم، «ونزوئلا» هفت ساعت و نیم از ما عقب تر هستند. «بولیوی» هفت ساعت و نیم، «پرو» هشت ساعت و نیم یا «مکزیک» نُه ساعت و نیم با ما تفاوت ساعت دارد.

خود «آمریکا» هشت و ساعت و نیم یا غرب «کالیفرنیا» نزدیک یازده ساعت و خرده ای با ما اختلاف ساعت دارند. این ها را چه کار می خواهید بکنید؟ «کوبا» هشت ساعت و نیم با ما اختلاف ساعت دارد. شما می فرمایید اگر چنان چه ما شنبه را تعطیل کنیم ارتباط تجاری مان بهتر می شود این قدر سود می بریم.

البته عرض کردم در این مورد خیلی زیاد نمی خواهیم اظهار نظر کنیم ولی چون از ما دارند مرتب سوال می کنند و در فضای مجازی هم نسبت به این مصوبه مجلس غوغایی به پا شده است لذا خواستیم بگوییم بینندگان عزیزمان هم آگاه و روشن باشند.

 البته جمله ای را یک جایی گفتم بد نیستم عرض کنم شاید یک دستهایی در کار است، در دولت های گذشته خیلی تلاش کردند استودیوهای ورزشی ما خانم ها وارد شوند نتوانستند. در دولت آقای «رئیسی» موفق شدند.

در رابطه با حذف قسمت یارانه بعضی از مواد خوراکی نتوانستند، در دولت جناب آقای «رئیسی» موفق شدند به تعبیر «امام جمعه محترم آبادان» خطاب به آقای «رئیسی» فرمود شما یارانه سه، چهار تا از کالاها را حذف کردید و گران کردید دیگران پنجاه تا کالا را گران کردند، این در دولت های گذشته نشد در این دولت شد.

قضیه شنبه هم در دولت های گذشته بود نشد این جا دارد مطرح می شود. بارها گفتم بر این عقیده هم هستم در طول سی و چند سال مسئولیت خطیر «مقام معظم رهبری» و کوشش علی گونه ایشان تنها رئیس جمهوری که در این دوره قلباً، قدماً، بیاناً مطیع محض «مقام معظم رهبری» است آقای «رئیسی» است.

بعضی از کارهایی است شاید انتقادی هم باشد ولی از نظر این که تمام همت و تلاش آقای «رئیسی» این است که منویّات «مقام معظم رهبری» در کشور پیاده شود. یعنی این جا دوئیتی نیست یک تفکر سیاسی مثلاً «مقام معظم رهبری» داشته باشد یک تفکری هم بالاترین مقام قوه اجرایی داشته باشد.

دنبال این هستند یک تباین و تضادی بین مذهبی های ما و دولت آقای «رئیسی» صورت بگیرد این هم یک احتمالی است خیلی از عزیزمان هم بر این عقیده هستند بنده هم این را دور از احتمال قوی نمی دانم.

ما باید مراقب باشیم همه باید دست به دست هم بدهیم تضعیف دولت،‌ تضعیف کشور است تضعیف دولت، تضعیف رهبری است. تضعیف دولت، تقویت دشمن است.

ولذا در این زمینه باید تلاش کنیم چه عزیزان مجلس، چه بزرگواران دیگر در این زمینه آب به آسیاب دشمن نریزیم. از این کارمان تعبیری حضرت «امام» داشت وقتی شما کاری می کنید دشمن از شما تعریف می کند در صحت کارتان تشکیک کنید!

حالا ما ببینیم رسانه های معاند از این کار خوش شان می آید ترویج می کنند بَه بَه می گویند یا نه مثل کارهای دیگر تقبیح و محکوم می کنند، آن جا معلوم می شود این کار واقعاً درست بود یا درست نبود؟

مجری:

بسیار عالی، تشکر می کنم از محضرتان استفاده کردیم همچنین تشکر می کنم از همه شما عزیزان بیننده که تا انتهای برنامه امشب هم همراه ما بودید التماس دعای خیر دارم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

عده ای هم پشت تلفن ماندند فرصت نشد عذر خواهی می کنیم ان شاءالله در برنامه های دیگر از بیانات شان استفاده خواهیم کرد.

مجری:

ان شاءالله، موفق باشید خدا نگهدار!