نسخه موبایل
www.valiasr-aj .com
بررسي شبهه ازدواج ام كلثوم با عمر (ويرايش جديد)
کد مطلب: 6342 تاریخ انتشار: 23 بهمن 1399 - 10:00 تعداد بازدید: 282019
مقالات » نقد خلافت خلفا
بررسي شبهه ازدواج ام كلثوم با عمر (ويرايش جديد)

نبود دختري به نام ام كلثوم، پدر ابوبكر، تعارضات در اين قضيه، بررسي بهانه عمر براي ازدواج

بسم الله الرحمن الرحيم

ازدواج ام كلثوم با عمر، شاهد دروغ بودن شهادت:

طرح شبهه:

شيعيان ادعا مي كنند كه خليفه دوم قاتل فاطمه زهرا (رضي الله عنها) است؛ اما كدام عقل سليم مي پذيرد كه حضرت علي (رضي الله عنه ) دخترش را به ازدواج قاتل همسر گراميش ، فاطمه (رضي الله عنها) درآورد و رابطه دوستانه با او برقرار نمايد؟

نقد و بررسي:

يكي از شبهاتي كه اهل سنت؛ به ويژه در سال هاي اخير به صورت گسترده مطرح كرده اند، ازدواج خليفه دوم با امّ كلثوم دختر امير مؤمنان و فاطمه زهرا عليهما السلام است.

اهل سنت، استفاده هاي گوناگوني از اين ازدواج مي كنند؛ از جمله مي خواهند با اثبات اين ازدواج، رابطه صميمانه و دوستانه امير مؤمنان با خلفا را ثابت و از سوي ديگر، شهادت صديقه شهيده سلام الله عليها، غصب خلافت و... را انكار نمايد.

از اين رو، اين شبهه اهميت فوق العاده و پيوند ناگسستني با انديشه هاي شيعيان دارد و بايد به صورت دقيق و مستدل بررسي شود.

انديشه وران شيعه پاسخ هاي گوناگوني از اين مطلب داده اند كه همگي آن ها صحيح و معقول به نظر مي رسد؛ برخي همچون رضي الدين حلي، علامه مقرّم، علامه باقر شريف القرشي و... اصل وجود دختري به نام امّ كلثوم را براي حضرت زهرا سلام الله عليها منكر شده و دليل هاي متقني براي آن ارائه كرده اند. كه ما نيز در اين مقاله، در دفاع از اين نظر، شواهد فراوان بيان كرده ايم.

برخي ديگر، وقوع تعارض در روايات ازدواج را دليلي واضح براي بطلان مدعاي اهل سنت در باره اين ازدواج مي دانند؛ از جمله شيخ مفيد رضوان الله تعالي عليه در دو رساله مجزا به نام هاي المسائل العُكبرية و المسائل السروية، و نيز سيد ناصر حسين الهندي در كتاب افحام الأعداء والخصوم و آيت الله ميلاني و...

ما نيز در اين مقاله، تعارض هاي گسترده در نقل اين ماجرا را مطرح و مستندات آن را از كتاب هاي اهل سنت ذكر كرده ايم.

و انديشه وران ديگري، همچون سيد مرتضي پاسخ داده اند كه اين ازدواج با زورگويي و تهديد عمر بن خطاب بوده است.

عده اي از دانشمندان شيعه و سني با پذيرش اصل ازدواج، نكته ديگري را مطرح كرده اند كه امّ كلثوم همسر عمر، دختر امير مؤمنان عليه السلام نبود؛ بلكه دختر ابوبكر بوده است؛ از جمله يحيي بن شرف نووي، مهمترين شارح صحيح مسلم در كتاب تهذيب الأسماء اين مطلب را نقل كرده و آيت الله مرعشي نجفي از عالمان شيعه در شرح احقاق الحق به اين مطلب تصريح كرده اند كه در ادامه مدرك و اصل سخن ايشان خواهد آمد.

گويا از بين پاسخ هاي موجود، پاسخ اخير كامل تر است؛ چرا كه از طرفي تمام روايات موجود در كتاب هاي اهل سنت كه ازدواج دختر امير مؤمنان عليه السلام را با خليفه دوم ثابت مي كند، با اشكالات سندي مواجه و با تعارض ها و تناقض هاي غير قابل جمعي كه دارند، غير قابل اعتماد هستند و از طرف ديگر در هيچ يك از روايات موجود در كتاب هاي شيعه، تصريح نشده كه امّ كلثوم دختر امير مؤمنان از حضرت زهرا عليهما السلام باشد؛ بلكه ازدواج دختري به نام امّ كلثوم را كه در خانه امير مؤمنان بوده ثابت مي كنند.

اعتراف انديشمندي همچون نووي، برترين شارح صحيح مسلم كه گسترده ترين و مهمترين كتاب فقهي شافعي نيز متعلق به او است، عامل مهم ديگري است كه اين ديدگاه را تقويت مي كند.

و نيز مي گوييم كه حتي در صورت اثبات چنين ازدواجي، نمي توان از آن رابطه صميمانه امير مؤمنان را با خلفا اثبات كرد؛ زيرا اين ازدواج نه تنها براي خليفه دوم فضيلت محسوب نمي شود؛ بلكه لكه سياهي است كه همانند تيرگي غصب خلافت، بر دامان او باقي مانده است؛ چرا كه در ماجراي اين ازدواج چيزهايي نقل شده است كه عرق شرم از پيشاني انسان غيرت مند جاري مي شود. اين مطلب را در محور چهارم بررسي كرده ايم.


فهرست مطالب

محور اول: دختري به نام ام كلثوم وجود نداشته است

كلام عالمان شيعه در تاييد اين ديدگاه:

كلام علماي اهل سنت در تاييد اين نظر:

شواهد اين ديدگاه:

1. در هيچ روايت صحيح السندي بين نام ام كلثوم و زينب جمع نشده است:

2. عبد الله بن جعفر با چه كسي ازدواج كرده است:

3. دو خطبه با نام يك نفر:

4. عزاداري و نوحه خواني ام كلثوم براي حضرت زهرا سلام الله عليها:

5. امير مؤمنان در شب ضربت خوردن، مهمان چه كسي بود؟

6. ام كلثوم بهترين دختر امير مؤمنان عليه السلام:

7. معاويه، از دختر چه كسي خواستگاري كرد؟

8. در شام چه كسي دفن شده است:

9. چه كساني از زنان اهل بيت، در كربلا اسير شدند:

10. ميراث فاطمه، فقط به ام كلثوم رسيد:

11. ازدواج عمر با حضرت زينب (س)!!!

12. ام كلثوم در كربلا حضور داشت:

منكرين ازدواج در اهل بيت به اقرار علماي اهل سنت


محور دوم: ام كلثوم دختر ابوبكر، يا ام كلثوم دختر امير مؤمنان عليه السلام؟

1. اعتراف مهم ترين شارح صحيح مسلم: عمر داماد أبو بكر

تحليل روايت جعلي رد خواستگاري عمر از دختر أبو بكر توسط عايشه:

2. يك روايت از دو ام كلثوم:


محور سوم: تعارض هاي موجود در نقل قضيه

1. ام كلثوم پس از عمر با چه كسي ازدواج كرد؟

2. سن ام كلثوم هنگام ازدواج

هنوز به حدي نرسيده بود كه شهوت را برانگيزد:

دختري كوچك و غير بالغ كه با ديگر دختران بازي مي كرد:

ده سال يا بيشتر داشت:

3. مقدار مهريه ام كلثوم:

الف: ده هزار دينار:

ب: چهل هزار دينار:

ج: چهل هزار درهم:

4. آيا عمر از ام كلثوم فرزندي داشته است؟

فرزندي نداشت:

يك فرزند داشت:

دو فرزند داشت:

سه فرزند داشت:

زيد برادر عمر بود يا پسر عمر؟

5 . زيد اصغر بزرگتر از زيد اكبر!!!

6 . عمر، دخترش رقيه را به ازدواج ابراهيم بن نعيم آورد:

7. تاريخ وفات ام كلثوم و زيد:

مرگ در زمان حكومت عبد الملك بن مروان (73 ـ 86هـ):

مرگ در زمان امارت سعيد بن العاص (48 ـ 54هـ):

مرگ، پس از واقعه كربلا:

8. نحوه وفات ام كلثوم و زيد:

مرگ بر اثر مريضي:

مرگ بر اثر اصابت سنگ:

مرگ بر اثر اصابت تير:

مرگ بر اثر خوردن سم:

9. آيا زيد، فرزند داشت؟

فرزندي نداشت:

چندين فرزند داشت:

10. سن زيد هنگام وفات:

خردسال بود:

جوان بود:

بزرگسال بود:

11. چه كسي بر جنازه زيد و ام كلثوم نماز خواند؟

عبد الله بن عمر

سعيد بن العاص:

12. حضور أبو قتاده بدري در صف نماز جماعت:

13. ازدواج عمر با ام كلثوم يا با حضرت زينب (س)

14. چه كسي امام جماعت را مقدم كرد؟

امام حسن عليه السلام:

امام حسين عليه السلام:

مردم امام جماعت را مقدم كردند!


محور چهارم: اهانت به ناموس رسول خدا

عمر ساق ام كلثوم را برهنه كرده به آن نگاه كرد:

عمر ساق ام كلثوم را برهنه، لمس كرد!

آرايش ام كلثوم توسط امير مومنان پيش از ازدواج، و لمس ساق و بوسيدن او توسط عمر!

كشف ساق توسط عمر، مصدر تشريع براي پيروان او:

توجيه اين عمل توسط علماي اهل سنت:

بررسي اين روايات از ديدگاه منصفين:

ديدگاه علماي شيعه نسبت به اين عمل:

ام كلثوم، عمر را «امير المؤمنين» مي خواند!!!

عمر در مقابل اهانت مغيره به ام كلثوم، سكوت كرد:

محور پنجم: بررسي و تحليل بهانه عمر براي ازدواج


محور ششم: مخالفت با سنت رسول خدا

رد خواستگاري أبو بكر و عمر توسط رسول خدا (ص):

احياء سنت جاهلي توسط عمر:

جمع بين دختر رسول خدا و دختر دشمن خدا حرام است:


محور هفتم: عمر با ام كلثوم «كفو» نبود

غير هاشمي، كفو هاشمي نيست:

عدم كفائت سني عمر با ام كلثوم:

عدم صلاحيت اخلاقي عمر براي ازدواج با ام كلثوم:

عدم كفائت ديني عمر با ام كلثوم:

امير مؤمنان (ع)، خليفه دوم را فاجر، ستمگر، دروغگو، خيانتكار و... مي داند:

شراب خواري خليفه، دليل بر عدم كفائت:

بدعت گذار با دختر عفيفه، كفو نيست:


محور هشتم: ازدواج با تهديد و زورگويي

در حال ضرورت، ازدواج با كافر نيز جايز است:

ازدواج اجباري عمر با عاتكه:

ازدواج هاي اجباري با خاندان اهل بيت عليهم السلام:

ازدواج اجباري حجاج بن يوسف با دختر حضرت زينب (س):

ازدواج اجباري مصعب بن زبير با سكينه بنت الحسين عليهما السلام

روايت جنيه در كتاب هاي سني

محور نهم: بررسي روايات اهل تسنن

زهري، در خدمت گروه جعل حديث بني اميه:

زهري، كثير الإدراج است:

زهري از مدلسين بوده است:

زهري، دشمن امام علي عليه السلام است:

لينك فايل pdf:

https://www.valiasr-aj.com/lib/omekolsom/omekolsom.pdf



Share
281 | qasem | Iran - Tehran | 21:53 - 11 ارديبهشت 1391 |
1
 
 
0
پاسخ نظر
اين حرفهايي که شما شيعه ها مي زنيد چيزي نيست بيش از دروغ و تلبيس . مگر نمي گوييد که حضرت عمر درب خانه فاطمه زهرا را آتش زد ؟ در آن زمان که اصلا در ورودي خانه ها نه سقفي وجود داشت و نه دربي پس چطوري حضرت عمر فارق اين کار را انجام داد ؟ هزاران سوال از شيعه ها ، ولي من نميخواهم آن را بيان کنم که مبادا دلگير يا ناراحت شوند فقط آنان را به خدا واگذار مي کنم و مي گوييم شما شيعه ها فقط براي يک بار هم که شده قرآن را درست و همراه معني بخوانيد تا معني اسلام را بدانيد تا بدانيد معني شرک چيست . به اميد حق يا الله .

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
اگر دنبال حقيقت، اسلام و قرآن هستيد طبق آيه قرآن كه در سوره انبياء آيه 7مي فرمايدَ:«فسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُون »ا«گر نمى‏دانيد، از آگاهان بپرسيد» ،
شما هم هرسوالي كه داريد بپرسيد ما دلگير وناراحت نمي‌شويم بلكه خيلي هم موجب خوشحالي مااست
درباره اينكه خانه هاي مدينه در داشته يا نه لطفا به اين آدرس مراجعه كنيد
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=6034
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
282 | علي سوري | Iran - Tehran | 12:00 - 12 ارديبهشت 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
فقـــــــــــــــط يك چيز را ميدانم به قرآن مراجعه كنيد هم شيعه و هم سني برايم قابل احترامند و تــــــــــــــــــــوهين از سوي هر كدام محكوم نياييد مسيحي نشيد مثل ما لباس بيشتر اهل سنت لباس پيامبر است و لباس اهل تشيع لباس بوش وهابيــــــــــــــــــــــــــت راقبول نكنيد البته همتون ديوانه ايد تو همين بحثها مونديد دنيا رو كافرا بردند اگه مسلمانها متحد مي بودند حكومت اين دنيا دستشون بود ولي نيستند بوش و بلر دارن حكومت ميكنن ما داريم هارت وپورت

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
پيام وحدت و دوستي مسلمانان را براي بزرگان خود در عربستان و...بفرستيد در ايران به اندازه لازم به اين مهم اهميت داده مي شود و از فوايد آن هم استفاده مي كنيم و اتحاد با بحث علمي فرق مي كند در بين خودمان بحثها را مطرح مي كنيم و برادرانه نظرات خود را بيان مي كنيم و اهل سنت هم جواب داده يا مي پذيرند. در مقابل دشمن هم دستهايمان را در هم نهاده و بر سر استكبار فرود مي آوريم شما از نقض اتحاد توسط ما نترسيد كسان ديگري سدهاي اسلام را به آب داده اند!
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
283 | محمد رضا نوين كاشاني | Iran - Tehran | 05:41 - 18 ارديبهشت 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
چگونه منکر وجود درب چوبي مي شويد در حاليکه حتي قبل از اسلام کعبه درب چوبي داشته است؟ يقينا درب خانه جضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) را به آتش کشيدند. ضمنا رسول الله(صلي الله عليه و آله) لقب " فاروق " را به امير المومنين علي ابن ابيطالب (عليه السلام) داده بودند و نه به غاصب فدک و خلافت .
284 | محمد رضا نوين كاشاني | Iran - Tehran | 06:12 - 18 ارديبهشت 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله الذي جعلني من المتمسکين بولايه اميرالمومنين علي ابن ابيطالب (عليه السلام) چگونه منکر وجود درب چوبي مي شويد در حاليکه حتي قبل از اسلام کعبه درب چوبي داشته است. چگونه منکر وجود درب چوبي مي شويد در حاليکه در جنگ خيبر اميرالمومنين علي ابن ابيطالب (عليه السلام) به حول و قوه الهي درب خيبر را از جا در آورد. چگونه به خود اجازه مي دهند لقب فاروق را که رسول الله ( صلي الله عليه و آله ) به امير المومنين علي ابن ابيطالب (عليه السلام) داده بودند به کسي بدهند که خودش گفته ( لو لا علي لهلک عمر ) تمام هزاران سوالت را بپرس تا يک به يک جواب بگيري . و السلام علي من اتبع من الهدي
285 | ملك رزم | Iran - Zahedan | 01:04 - 20 ارديبهشت 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام. لطفا اهل تشيع به چند سوال زير پاسخ بدهند: 1-در اصول کافي باب عده آمده که هنگام وفات عمر علي آمد به خانه عمر ودست ام گلثوم را گرفت وبه خانه خودش برد پس چگونه شما کتاب هاي خود را باور نداريد؟ 2-اگر حضرت عمر قاتل فاطمه است چگونه علي(ع) دخترش را به نکاح او در آورد ؟ 3-آيا شهادت فاطمه وسکوت حضرت علي با شجاعت وغيرت حضرت علي تناقض ندارد؟ 4-از سال1380به بعد بحث شهادت مطرح بود مگه وفات فاطمه1400سال قبل نبوده اين تاريخ را الان از کجا پيدا کرده ايد؟

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
در باره جواب سوال اول به اين آدرس مراجعه كنيد
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=75
جواب سوال دوم در خود مقاله آمده است اگر امكان دارد مقاله را بطور كامل مطالعه بفرماييد
جواب سوال سوم نيز در اين آدرس به طور مفصل ذكر شده است
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=6015
پاسخ سوال آخر در آدرس ذيل آمده است
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=6058
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
286 | حميد | Iran - Khorramshahr | 04:23 - 20 ارديبهشت 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
به قول آيت الله سيدان کسي که خود را به خواب زده را نمي توان بيدار کرد و الا اگر کسي لجاجتي نداشته باشد خداوند کمک خوهد کرد تا حق را زود پيدا کند
دوستتان عزيز سني فقط همين را بگم فرصت اندک و مرگ در پيش رو ست تا فرصتي هست استفاده کنيد
287 | علي اصغر دولت ابادي | Iran - Tabriz | 04:14 - 25 ارديبهشت 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
تمامي سوالات مطرح شده را جواب بفرماييد خيلي ممنون ميشوم از خداوند متعال ارزوي توفيق براي شما عزيزان را دارم
288 | فداي صحابه | Iran - Zahedan | 12:53 - 04 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام عليک برادران اي کاش حضرت علي اينجا بود وجواب شما را ميداد که درباره دخترش اينگونه نظر ميدهيد بي انصافها چطور دلتون مياد شما حضرت علي را زبانم لال بي غيرت جلوه ميدي من از حضرت علي جانم فدايش تعريفها شنيدم علي شاه عرب علي تو شجاعت لغب شير خدا حيدر گرفته اون علي که نه از مرگ ميترسيد ونه از جنگ چطور غيرتش اجازه داد عمر(رض) زنشو دختر پيامبر رو به شهادت برسونه واون هيچ کاري نکنه وتو تاريخ هيچي ننويسند ...حسن وحسين برادران اهل جنت کجاي تاريخ نوشته که درمقابل عمر ايستادن وانتقام مادرشونو نگرفتند امروز اگر به مادر ما توهين کنند ما تهمل نميکنيم پس چطور امام حسين وامام حسن ساکت موندن...چرا برادران اهل تشيعه هرچيز بدون منطق ودليل وکتابهاي دروغين درباره حضرت اعثمان اينگونه سخن ميگويد توبه کنيد که جزايي سختي دارد چون پيامبر خدا کساني که به صحابه او توهين کنند لعنت فرستاده نکنيد برادران

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي اين سخن شما در اين آدرس بررسي شده است:
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
289 | عليرضاموسوي تبريزي | Iran - Yazd | 23:32 - 06 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام.واقعاًشماگروه پاسخ به شبهات ازيهودهم بدتروبيشتراهل تحريف مي باشيد!شمانظرات منطقي راحذف مي کنيد!چرانظرآن برادري ازيزد.صادق،که شراط اقليمي وفرهنگي عرب رادرازدواج دختران کم سن وسال ورشدبالاي دختران عرب به تائيدروايت توضيح داده بودحذف نموديد؟براي من نظرايشان خيلي جالب وعقلي بود.
290 | غضنفري | Spain - Reus | 12:44 - 08 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
جناب ع ل ي ر ض ا م و س و ي تبريزي289:اگر تو نميفهمي يا خودت را به نفهمي ميزني تقصير بقيه چيست؟
يه كم به خودت زحمت بده و صفحه قبل(7)را باز كن شماره 277 دوست يزدي ات هست حذف نشده!!!
روش پيدا كردنش:فلش موس را روي عدد 7 در بالاي كادر ارسال نظر ببر وكليك كن بعد شماره 277را ببين.يا روي عبارت"صفحه قبل" كليل كن وباز مثل روش بال عمل كن.
بعد كه متوجه شدي يك عذر خواهي از مسئولين در همين كادر بفرست.وبدان كه مخالفين حق هم هميشه همينطور قضاوت ميكنند.
وغرض بنده هم از اين راهنمايي ويا افشا دروغ شما(برفرض اينكه ميدانستي و ميخواستي متهم كني)چيزي نيست جز بازگويي حقيقت
291 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Iran - Tehran | 18:10 - 08 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام عليکم جناب qasem نگارنده کامنت281 اگر واقعا در پي پاسخ به سوالاتت هستي نترس و آنها را مطرح کني به شرط اينکه سوالاتت طبق قرآن کريم و سنت نبوي باشد در غير اينصورت طبق نظر اجماع علماي اهل سنت نميتوانيم شما را مسلمان بدانيم منتظر سوالات شما هستيم و عزيزان پاسخ به شبهات مشتاقانه به آنها جواب خواهند داد يا حق
292 | عليرضاموسوي تبريزي | Iran - Yazd | 09:15 - 09 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
باتشکرازاخلاق حسنه آقاي غضنفري! درتعجب هستم که چرامسولين صداوسيمااجراي برنامه اخلاق درخانواده رابه شماواگذارنمي کنند؟!چون خيلي مي فهميد!استادادبيات. ضمناًآن برادريزدي دوست من نيست وايشان رانمي شناسم ولي ازدوست براي من بهتربودچون مطلب منطقي ايشان، من راارشادنمودوچيزي يادگرفتم.باسپاس ازگروه پاسخ به شبهات
293 | غضنفري | Spain - Reus | 03:03 - 10 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
جناب292:اولا قضاوت با دوستان
ثانيا:شما به ناحق به مسئولين سايت توهين كرديد و ادب را رعايت نكرديد نه من پس طعن شما به خودت برميگردد.
ثالثا:در نظرشماره 289دروغ گفتي كه در شماره 277با تاييد روايت براي تو ثابت كرده!شايد ما روايات را نميبينيم
رابعا در كلام من لطفا ذكر كن كه كجا بي ادبي كرده ام. واگر شما ناراحت شدي من از شما معذرت خواهي ميكنم كه رعايت حد اقلي از خلق زيباي علوي را كرده باشم.
خامسا:شما به مسئولين سايت در قبال اتهامتان مديونيد. ولذا اين را بنده جهت دلسوزي براي شما عرض مي كنم كه دين ديگران به گردن شما نباشد.
ودر مورد برادر!يزدي شما عرض كنم كه اگر راستگو وبي غرض بود و مطالب ايشان به تعبير شما منطقي و با تاييد روايات بود سن عايشه را درست و واقعي ارائه ميداد نه اينكه او را كم سن وسال توصيف كند.
زيرا با سند صحيح روايت شده كه عايشه قبل از بعثت متولد شده و رد زمان ازدواج با پيامبر(ص)حدود23سال سن داشته.

و تعجب من از اينجاست كه اين همه مطالب مستند در متن مقاله شما راارشاد نكرد!!!!ولي يك كامنت آنهم از طرف فردي كه شما نميشناسيد كه چقدر سواد دارد وهيچ سند وروايتي هم ذكر نكرده شما را ارشاد كرده!!!!!!(البته از محتواي متن ارسالي اش و اوصاف آخر متنش كاملا مشخص است كه ميزان سوادش چقدر است) واقعا كه شما راستگو هستيد!!
البته انتخاب نام شما هم كه كاملا گوياي شيعه بودنتان است هم تامل برانگيز است. (علي!رضا!موسوي!!شهر ولايي تبريز!!!)
294 | غضنفري | Spain - Reus | 03:11 - 10 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
جناب292:اولا قضاوت با دوستان
ثانيا:شما به ناحق به مسئولين سايت توهين كرديد و ادب را رعايت نكرديد نه من پس طعن شما به خودت برميگردد.
ثالثا:در نظرشماره 289دروغ گفتي كه در شماره 277با تاييد روايت براي تو ثابت كرده!شايد ما روايات را نميبينيم
رابعا در كلام من لطفا ذكر كن كه كجا بي ادبي كرده ام. واگر شما ناراحت شدي من از شما معذرت خواهي ميكنم كه رعايت حد اقلي از خلق زيباي علوي را كرده باشم.
خامسا:شما به مسئولين سايت در قبال اتهامتان مديونيد. ولذا اين را بنده جهت دلسوزي براي شما عرض مي كنم كه دين ديگران به گردن شما نباشد.
ودر مورد برادر!يزدي شما عرض كنم كه اگر راستگو وبي غرض بود و مطالب ايشان به تعبير شما منطقي و با تاييد روايات بود سن عايشه را درست و واقعي ارائه ميداد نه اينكه او را كم سن وسال توصيف كند.
زيرا با سند صحيح روايت شده كه عايشه قبل از بعثت متولد شده و رد زمان ازدواج با پيامبر(ص)حدود23سال سن داشته.

و تعجب من از اينجاست كه اين همه مطالب مستند در متن مقاله شما راارشاد نكرد!!!!ولي يك كامنت آنهم از طرف فردي كه شما نميشناسيد كه چقدر سواد دارد وهيچ سند وروايتي هم ذكر نكرده شما را ارشاد كرده!!!!!!(البته از محتواي متن ارسالي اش و اوصاف آخر متنش كاملا مشخص است كه ميزان سوادش چقدر است) واقعا كه شما راستگو هستيد!!
البته انتخاب نام شما هم كه كاملا گوياي شيعه بودنتان است هم تامل برانگيز است. (علي!رضا!موسوي!!شهر ولايي تبريز!!!)
295 | سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي) | Iran - Behshahr | 20:34 - 10 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
صاحب کامنت 289 و 292 عليرضا تبريزي و کامنت 277صادق از يزد

پدري 71 ساله دارم که قصد دارد با خواهر 5 ساله شما ازدواج کند، البته بطور کاملا شرعي ازدواج نمايد

در ضمن صاحبان اين سه کامنت همگي نفر هستند !!!

جهت اطلاع ميتوانيد از گروه محترم پاسخ به شبهات بخواهيد تا آي پي آنها را علني کند تا مشخص شود وهابيت چيزي جز دروغگوئي و ادعاهاي واهي ندارند !!!
البته اين موضوع خبر از فهم آموزه هاي شيطاني در وهابيت است !!!

باسپاس از عليرضا و صادق که هر دو يک نفرند بخاطر اينکه قرار است داد خواهر 5 ساله ي آنا با پدر 71 ساله بنده ازدواج کند !
296 | علي | Iran - Tehran | 22:55 - 10 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
پدر من نيز 69 ساله كاملا پولدار و حاظر هست براي خواهر يا دختر ان 8يا 9 ساله شما دو كامنتي كه آقاي سعيد حسيني گفتند هرچه قدر مهريه مي خواهند بدهند و ازدواج كنند اگر حاظرند جواب دهند ببينيم علي (ع) دختر 7 ساله اش را چگونه به عمر 70 ساله داده است اگر عقل داريد پيرو عمر باشيد و دخترانتان را اصلا چرا به 70 ساله همان دختران 7 ساله را به مردان 30 ساله بدهيد ببينم اينكار را مي كنيد بياييد به عقل بياييد بابا هيچكس اينكار را نمي كند چرا شما شعور فكريتان پايين است بنده خدا اون دختر 7تا 10 ساله با اون مرد با تجربه در مسائل زناشويي مگه مي تونه طاقت بياره احتمال مرگ در اين حالت وجود دارد چرا كمي فكر نميكنيد البته اگر شما وهابيت كمي فكر مي كرديد نمي گفتيد چرا ما بايد پيرو عايشه باشيم و سينه خواهر و مادر هايمان را بديم مردان غريبه بمكند و شير بخورند تا به همديگر محرم شوند اين غيرت شماست و اونوقت نعوذ بالله از غيرت علي (ع) ايراد مي گيريد بياييد غيرت خود را بسنجيد اين چه عمل زشتي است كه طبق فتواي بخاري و عايشه شما انجام ميدهيد مرديد مرديد واقعا اگر مرديد بيا جواب بده ولي اگر جواب نداري چرت و پرت ننويس دليل از قانع كننده تر وجود ندارد و بيا اظهار شرم كن تا روز قيامت بلكه خدواند از گناهانت بگذرد و در زمره دوست داران اهل بيت باشي
البته مسائل زياد است و تكراري شده است اينقدر نوشته ايم خسته شديم يكم بفهميد
شما در كتابهايتان داريد كه به هريك از صحابه تكيه كنيد گمراه نمي شويد و راه آنها را مي توانيد برويد حالا ما به علي و اولاد او تكيه كرده و با عنايت و توجهات خداوند و رهنمودهاي پيامبر و علي (ع) راه خود را ادامه مي دهيم و شما با تكيه بر عايشه و ابابكر و عمر و عثمان و معاويه راه خود را ادامه مي دهيد
چون علي(ع) به عمر گفته غاصب و خائن و ... ما نيز به پيروي از علي (ع) اورا غاصب و خائن مي دانيم
مثل عمر فرار نكن جواب بده خواهشا چرت و پرت ننويس
يكي باسواد عمري نيست به شبكه ولايت زنگ بزنه و دو كلام درست و حسابي صحبت كنه همش چرتو پرت مي گويند كتاب خودشون را هم برعكس مي گويند يعني شما عالم درست و حسابي نداريد پس چرا از اين علماي بي خرد كلمه كه اونها هم چرت و پرت بلغور مي كنند پيروي مي كنيد
آدرس اين حرفها در كتاب بخاري باب الطهاره باب مني كه حيدري را به گريه واداشت
نفس كش (اگر مرديد و واقعا مي خواهيد از عايشه و ابابكر و عمر و عثمان و معاويه دفاع كنيد جواب دهيد)
297 | عليرضاموسوي تبريزي | Iran - Yazd | 09:20 - 11 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
باسلام خدمت برادران گرامي وعرض خسته نباشيدفراوان به عزيزان ومحبين اهل بيت سلام الله عليهم يعني گروه پاسخ به شبهات مذهبي. جسارت من گناهکاررانسبت به خودتان ببخشيدمن ازشمامعذرت مي خواهم.من خوشحالم که خداونداين توان رابه من داده تابراحتي درقبال گناهم ازخداوندستارالعيوب ومهربان طلب آمرزش نمايم.
واماسخني کوتاه باآن دوعالم مقدس نما سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي) وغضنفري که نشناخته ازکسي که بيچاره روحش ازموضوع بي خبراست نام برده وخودراعلاّمه وآن بنده خداراکم سوادتلقي مي کنند.اي آقايان پروفسورسعيدحسيني (شاه اسماعيل صفوي) وغضنفري، بايدبگويم بااين ادبيات وصورت مسئله تان درخصوص اتهام هاي متعددوبيان ازدواج پدرتان که عرق شرم برجبين هامي نشيندکه اينگونه شماعالم نماهابراحتي به ديگران تهمت زده واصلاًتوان وتحمل نداشته وجوانان شيعه رانسبت به خودتان! نه مذهب حق علوي! بدبين مي کنيدجزننگ وذلّت چيزي ديگربراي خودثبت نکرديدشايدمادرتان درسن5سالگي ازدواج کرده که اين صحنه برايتان عقده شده اتفاقاًمن خواهرندارم وپدرم هم جوان است اگرگروه محترم پاسخ به شبهات، کامنت من راحذف نمي کردندبرحسب اتفاق خوبي که من يکي ازشمارامي شناسم به نکاتي اشاره مي کردم تامن بعدخودراعلاّمه معرفي نکرده ودرپي ازدواج دادن پدرتان نباشيد.والسلام
298 | ميرجليلي.شاهديه يزد | Iran - Yazd | 20:53 - 11 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
باسلام شايدمن وظيفه شرعي داشته باشم که درمورد5نفرياگروه نظرخودم رابدهم که ازاين قرارندصادق-گروه پاسخ به شبهات-عليرضا-غضنفري وسعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)درموردصادق که من کامنت هاي اورانسبتاًزياددراين وبلاگ وديگروبلاگ هاديده ام ازنظرمن اوشخصي باسواد،منطقي آزادانديش وشديداًعلاقه مندبه اهل بيت(س) است واتفاقاًکامنت 277اونيزمانندديگرکامنت هايش باقلمي ليّن ودورازتعصب بيجا،حرف خودرازده واينکه شماگفته ايدخبري ازروايت درآن نيست اونيز قصدآوردن روايت خاصي نداشته بلکه صحبت ازآداب ورسوم عرب نموده ودرپايان گفته روايات اهل بيت(س) اين راتائيدمي کندکه مردم به ازدواج دادن دختران خودقبل ازعادت ماهيانه سفارش شده اندواين عين حق است. درموردگروه پاسخ به شبهات هم بايدبگويم نمره آنان بيست است ازآن جهت که باادله اي که نزدشان است نظرات مخالف وموافق علماءدين رامطرح مي کنندکمااينکه دراين پست هم گفته اندمثلاًايشان گفته اندکه گروهي چون سيدمرتضي اين ازدواج ام کلثوم دخترفاطمه (س)باعمرراپذيرفته اندعده اي هم خير وعده اي هم بانظرثالت وبعدزمينه رابراي نظرکاربران فراهم کرده اندوممنون ازايشان. درموردعليرضاهم بايدگفت اگرچه شتابزده عمل کرده وندانسته عزيزان زحمت کش پاسخ به گروه شبهات راعتاب نمودولي اين اشتباه فاحش اودليل برهجوم زننده وبي تربيتي دونفربعدنمي شودکه همه رانفهم ونادان بحساب آورده وازهمه بدتر بي حرمتي به کسي که مباشر ودربحث ايشان نبوده کرده و آنگاه اورابهتان زده که سوادش چي ودينش چي وحيله اش چي!سبحان الله خوب است که حساب وکتاب بندگان بدست خوداوست والّا واي برحال مابودوبراي اينکه حرف خودرابه کرسي بنشاننددست به طرح خواستگاري پدرشان مي زنندتامثلاًثابت کنندکه دخترصغيره به ازدواج مردبزرگ درنمي آورنددرحالي که برخي صحت ازدواج دخترفاطمه(س)باعمرراپذيرفته اندپس اين مطرح نمودن ازدواج پدرپيرتان بي حرمتي آشکاربه اين بزرگواران است چون تلويحاًپدرتان رابه خواستگاري دختران 5ساله همه مخالفين نظرخودبرده ايدجداًبي حکمت نيست که قيامت 50هزارسال است!وآياواقعاًشماشيعه که هيچ، آيامسلمانيد؟بلکه آياحروآزادمرديد؟ يعظکم الله ان تعودوالمثله ابداًان کنتم مومنين.
299 | مجيد م علي | Sweden - Stockholm | 23:13 - 11 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
با سلام
قابل توجه و تفکر و تعمق تمامي مراجعه کنندگان به اين سايت .

حضرت علي عليه السلام :
و الله لو اعطيت الاقاليم السبعه بما تحت افلاکها علي ان اعصي الله في نمله اسلبها جلب شعيره ما فعلت:
سوگند به خدا، اگر همه اقاليم هفتگانه را با آن چه که در زير آسمانهاي آن اقاليم است، به من بدهند که خدا را با کشيدن ظالمانه پوست جوي از دهان مورچه‏اي معصيت کنم، نخواهم کرد.

جناب عمر :
قال له أمير المؤمنين: إنها صبية. قال: فلقي العباس فقال له: ما لي أبي بأس؟! قال: و ما ذاك؟ قال: خطبت إلي إبن أخيك فردّني! أما و الله! لأعورن زمزم و لا أدع لكم مكرمة إلا هدمتها و لأقيمن عليه شاهدين بأنه سرق و لأقطعن يمينه. فأتاه العباس فأخبره و سأله أن يجعل الأمر إليه، فجعله إليه.

الكافي للكليني، ج5، ص346 ـ

عمر براي خواستگاري از أم كلثوم نزد حضرت علي (عليه السلام) آمد. حضرت علي (عليه السلام) فرمود: من دخترم را به تو نمي‌دهم؛ او بچه است. عمر، عباس را ديد و ماجرا را تعريف كرد و گفت: آيا من عيبي دارم كه برادر زاده‌ات دخترش را به من نمي‌دهد؟! به خدا قسم! اگر دخترش را به من ندهد، دو شاهد دروغين درست مي‌كنم كه شهادت به دزدي علي بدهند تا دست او را قطع كنم. عباس هم اين خبر را به حضرت رساند و حضرت هم امر را به او واگذار كرد.

قضاوت با شماست . فرق را ببينيد و قضاوت کنيد .
نه جناب عمر شما عيبي نداشتيد بلکه کل عيوب با شما بود اينو بهش ميگند اجماع العيوب .

لبيک يا علي
300 | روح الله | Iran - Yazd | 04:10 - 12 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام.بايدبه هنر اين عليرضاموسوي احسنت گفت که بايک نظرشخصي خودوآن هم کاملاًباحسن نيت ودرعين حال باشهامت وشجاعت تمام، يک عده بي سوادواحمق که گرفتاربعضي عقايدموروثي مي باشندو تنهاحربه آنان تعصب، تحريف و وصله چسباندن به ديگران است راچون سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي) غضنفري وعلي که شيوخ في السقيفة الواحده هستند،روحيه آنان راکاملاًازهم بپاشدجوري که اين سه نفرعقل وايمان خودراازدست داده ومانندمارزخم ديده به اوحمله کنندوبازهم آفرين به عليرضاکه اوازکوره درنرفت وباخونسردي هم اين تقوي راداشت که ازاشتباه خودعذرخواهي کرده وهم حرف خودرابا همان شجاعت ودليري زده ورنگ عوض نکندماشاءالله به اين عليرضاوديگرجوانان شيعه غيورکه اين روحيه مردانگي درآنان مي باشد.
من دانشجوي رشته روانشناسي باليني دردانشگاه اصفهان مي باشم وخيلي دوست دارم عليرضاراملاقات کنم.
301 | ابو زينب | Iran - Mahalleh-ye Khavar | 10:52 - 12 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
عليرضا تبريزي آيا پيشنهاد سعيد حسيني را بي ادبي و بي شرمي ميدانيد؟! اگر پاسختان مثبت است، مرد باشيد و همين جا اعلام کنيد که عمر فردي بي ادب و بي شرم بود! اگر واقعا صداقت داري هر چند بعيد ميدانم به هرحال منتظرم يا علي
302 | روح الله | Iran - Yazd | 04:34 - 13 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
باسلام وصلوات برمحمدواهل بيت پاک آنحضرت. آقايون سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي) علي وغضنفري شمارابه خداوندبزرگ،قرآن مجيدواهلبيت (س)قسم، اگروالدين تان مسلمان وشيعه نبودندمثلاًشمايهودي،مسيحي وياحتي مسلمان باگرايش وهابيت وناصبي وامثالهم بدنياآمده بوديدبازهم، همين روحيه وافکارداشته وبراي يک حادثه تاريخي که حالا يا،راست ويادروغ،اينقدرخودرابه آب وآتش مي زديدوقيل وقال مي کرديد؟ من آنچه ازاين اخلاق و روحيه خشن ،وعقل منگ ودماغ تنگ شماديده وآن رادرذهن خودم تفسيرو روانشناسي مي کنم اين است که اگرمثلاًشماخداي نکرده دريک خانواده وهابيت بدنياآمده بوديدبمراتب ازعبدالمالک ريگي بدتر وخونريزتربوديد! پاسخ تان چيست؟طفره نرويدوبي تقوائي نکرده وفقط من راموردخطاب قرارداده وپاسخ سوال من رابدهيد. مي خواهم ببينم که آياتشيع شماواقعاًوحقيقةً تحقيقي محض است؟! وهيچ تقليدوتعليم ازپدرومادرتان درآن تاثيري نداشته است؟!
303 | عليرضاموسوي تبريزي | Iran - Yazd | 20:11 - 17 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
خدمت برادران ابو زينب ومجيد م علي وديگردوستان گرامي سلام.بدون شک همه کساني که درمقابل حق يعني خداوندبزرگ،قرآن کريم وديگرکتب آسماني، پيامبران وائمه طهارت عليهم السلام جبهه گرفتندبرباطل اندودراين، بحثي نبوده ونيست حضرت علي عليه السلام محورحق بوده وهست ودشمنان اوهم درضلالت اند.فماذابعدالحق الاالضلال. آنچه من گفته والان هم مي گويم وايمان دارم که شما هم قبول داريداين است که مانبايدتاريخ رادست زده وتحريف نمائيم وبه محض اينکه کسي نظرمخالف داشت به اوتوهين کنيم!ازعلائم بطلان هرگروهي اين است که به مخالفين خودتوهين کرده واورابه فحش وناسزامي گيرند. بهرحال تحريف تاريخ وسخنان مردم اززشت ترين خصوصيات است وخوب است يادمان باشد.کسي که تاريخ راتحريف مي کنددرواقع به خودش وديگران دروغ گفته چون اصلاً وبه هيچ وجه،حقيقت موضوع وحوادث،تغييرنمي کندولوهمه چندملياردجمعيت دنيااهل تحريف باشند.والسلام
304 | روح الله | Iran - Yazd | 23:45 - 17 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام به شيعيان مخلص حضرت رسول اکرم وعلي مرتضي واولادمعصوم آنحضرت سلام الله عليهم ودرودبه گروه پاسخ به شبهات مذهبي که براي بالابردن سطح بينش ديني مردم وخصوصاًجوانان، وقت گذاشته وزحمت مي کشند.من ازکامنت هاي درج شده استفاده کردم.خوب بود. لطفاًدوکامنت من نيزکه برايتان فرستاده ام علني نمائيد.تشکر
305 | مجيد م علي | Sweden - Stockholm | 09:20 - 18 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
با سلام جناب تبريزي ميشود التفات نمائيد خطاي بنده را نشان بدهيد . اين دو حديث در مورد دو نفر از کساني است که پيروان زيادي دارند يکي بر صراط حق و ديگري بر باطل انرا بخوانيد تحقيق کنيد و بعد قضاوت کنيد . اينهم بخدا قسم مشت انمونه خروار که گفتم . لبيک يا علي
306 | غضنفري | Spain - Reus | 01:29 - 19 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
با عرض سلام خدمت جناب روح الله وتشكر بابت اينكه باطن و ذهنيات بنده و ديگر دوستان را استادانه موشكافي و تحليل فرمودند!!. ودر اينجا از اين دوست روانشناس استدعا ميكنم به جهت راهنمايي ورفع ايرادات و تاديب بنده نمونه اي از بي نزاكتي و همچنين "تنگ دماغي!اخلاق خشن!عقل منگ"و ديگر مواردي را كه به ما نسبت دادند را ذكر كنند تا ديگر تكرار نشود. در پايان باز هم تمنا ميكنم كامنتهاي مورد نظر را يكبار ديگر مرور كنيد و موافق ومخالف را مقايسه نمائيد. ناگفته نماند كه دوست عزيز جناب حسيني در شماره295قصدشان اين بود كه به آقاي تبريزي تفهيم كنند كه چنين امري خلاف عقل و فطرت بشري است. وشما كه روانشناس هستيد بايد بهتر از ما منظور را درك كنيد! در ضمن از شماره289به بعد را به همراه277 مطالعه بفرمائيد.سپس قضاوت كنيد.
307 | ميرجليلي.شاهديه يزد | Iran - Yazd | 06:24 - 19 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
بسمه تعالي. حاشَ لله وماشاءالله به دانشجوي روانشناس،هوشياروتيزبين، روح الله عزيز،اين دوکامنت 300ومخصوصاً302 اين جوان متديّن ودرعين حال واقع بين،بايدگفت:مطلب ايشان،حاوي بهترين درس وپيام است براي ماتابه خودمغرورنشده وبراي ديگران ارزش قائل شده وضمن شکرخداوندکه مارادرزمره شيعيان اثناعشري قرارداده براي ديگرمسلمانان بااخلاق نيکو ،عمل صالح خودودعاي خيربراي هدايت آنان،هم کيشان خودرادعوت به تشيع علوي نمائيم. نه با لعن وطعن وتوهين، آنان رافراري دهيم! البته من به خوداين جوان هم تذکرمي دهم که مواظب باشندتاشيطان درايشان رخنه نکرده وادبيات خودرااصلاح نموده وبالحن وزين خود،شيعه وعاشق اهلبيت راتبليغ ومعرفي نمايند. باتشکرازگروه محترم پاسخ به شبهات مذهبي.
308 | علي | Iran - Tehran | 22:27 - 19 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
آقاي تبريزي اينجا هيچكس به هيچ فرقه اي توهين نمي كند بحث علمي شيعه و سني است و بحث امر به معروف و نهي از منكر است ما ثابت كرديم اكثر صحابه منكر هستند و خداوند نيز در قرآن مي فرمايد اكثر هم لا يعقلون ابو بكر و عمر نيز جزئ اولين منكرين هستند مااينجا مي خواستيم دوستان اهل سنت بر رد اين دليل جواب بيارند كه نتوانستند و هيچ تحريفي در اين قسمت تاريخ نشده است اگر شما دليلي براي رد اين اثبات داريد بفرماييد وارد بحث شويد تا ببينيم اين تك فرقه اي كه پيامبر فرموده بهشتي هستند بدانيم و ما نيز از آن فرقه شويم چون دوست نداريم در قيامت شرمنده شويم و با خواري تمام وارد جهنم شويم با تشكر آقاي تبريزي لطفا فقط به اين بحث جواب بده
309 | روح الله | Iran - Yazd | 22:59 - 20 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
باسلام خدمت همه محبين وشيعيان اهلبيت صلوات الله عليهم وسلام خدمت گروه فهيم پاسخ به شبهات وشمادونفرعلي آقا وآقاي غضنفري. آقاي غضنفري خداي نکرده که شمادچاربيماري نسيان وفراموشي نيستيد؟چون علي رغم تاکيدوخواهش من براينکه شمادرکامنت خودرعايت ادب کرده وفقط کسي راموردخطاب قراردهيدکه باشماحرف مي زند(يعني منِ روح الله)بازفراموش کرده وديگران راارجاع به کامنت هاي ازفلان شماره تاکدام شماره داده ايد! درثاني آقاي غضنفري جواب سوال راباسوال نمي دهند!من ازشما سوال کردم که: آياتشيع شماواقعاًوحقيقةً تحقيقي محض است؟! وهيچ تقليدوتعليم ازپدرومادرتان درآن تاثيري نداشته است؟!ولي شمابجاي پاسخ به اين سوال من، که درتحقيق ومقاله دانشگاهي ام بسيارراه گشاست طفره رفته و واردبحث لاينفع وخارج ازسوال شده ايد!! بازتکرارمي کنم: آياتشيع شماواقعاًوحقيقةً تحقيقي محض است؟! وهيچ تقليدوتعليم ازپدرومادرتان درآن تاثيري نداشته است؟! اگرپاسخي ازاين سوال نداريدلطف کنيدوبراي من کامنت نگذاريدواحتمالاًاين کامنت هم آخرين کامنت،دراين موضوع باشدکه شمارامخاطب قرارداده ام.والسلام
310 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Iran - Tehran | 01:48 - 21 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام جناب تبريزي جناب روح الله جناب صادق از يزد که هر سه نفر در واقع يک نفر بيشتر نيستند !!! طبق آيه شريفه ي قرآن کريم خدمت شما عرض ميکنم سلام عليکم فاذا خاطبهم الجاهلون قالو سلاما يا حق
311 | عليرضاموسوي تبريزي | Iran - Tehran | 04:59 - 21 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام به تمام مومنين مخصوصاًدومومن وعالم حقيقي ودوست واقعي ام ميرجليلي و روح الله که من راشرمنده کرده وبراي دفاع ازحق وحقيقت سکوت نکرده وآنچه ازامربه معروف ونهي ازمنکرشناخته اندنسبت به آن اقدام نموده وتذکرداده اندمن عده اي رادراين وبلاگ به عنوان بهترين معلم ودوست خودمي شناسم که ازجمله شمادونفرمي باشيد. پدرمن سيدحسين درشرکت کارمي کندوسوادش ديپلم است ولي پدربزرگم شيخ جعفرسلطاني ازروحانيون باسوادهستند که هميشه من وبرادرکوچکترم رابراي مطالعه درزمينه هاي مذهبي تشويق نموده اندوآنچه من دارم به برکت اين مردبزرگ است مادرم نيزکه دخترايشان است زني مومنه وعاقله است که من افتخارمي کنم که چنين خانواده داشته وخداوندچنين معلميني راچون شماهابرايم مقدرساخته است.تشکر
312 | عليرضاموسوي تبريزي | Iran - Abadan | 20:33 - 21 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
جناب سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) خوب شدکه من رابه ياداين آيه انداختيد.سلاماً
اولاًوبلاگ سرتاپاي لعن واهانت شمابه برادران مسلمان اهل سنت راکه تنهااثرآن اختلاف بين مسلمانان است ديده وازخجالت به سرعت ازآن خارج شده ام برويدخجالت بکشيدوبگذاريدکه آنچه ازشمامي دانم دروبلاگ هامطرح نکنم.
ثانياًهمينطوردرجهل بيشترخودباقي بمانيدومانندديگراهانت ها وتهمت هايتان من وديگران راکه نام برده ايديکي بدانيدتاانشاءالله بزودي واردجهنم شده وچشمتان بازوحقيقت رابفهميد.
وثالثاًاي کاش مردبوديدوپاسخ کامنت 302آقاي روح الله رامي داديد.گرچه مي دانم اگرهم پاسخ بدهيدپراست ازمغالطه واهانت وتوهين وفحاشي.من شماراخوب مي شناسم بيچاره مردم مظلومي که شمارامذهبي دانسته وآدم مي دانند.
من گروه پاسخ به شبهات رابه جده ام فاطمه زهراءسلام الله عليهاقسم مي دم که حتماًاين کامنت رابدون کم وزيادعلني نمايند.
313 | ابو زينب | Iran - Tehran | 21:00 - 21 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام جناب تبريزي چرا پاسخ سوال بنده را نداديد؟ عرض کردم اگر پيشنهاد آقاي حسيني و ديگر دوستان را بي شرمي ميدانيد مرد باشيد و نفاق را کنار بگذاريد و با صداقت بگوئيد عمر فردي بي شرم و بي حياء بوده است؟ در غير اينصورت نيازي نيست به دست و پا بيفتيد و با کامنتهاي مختلف در جهت کسب آبروي کاذب براي خود باشيد فقط يک جمله با توجه به اظهارات خودت بگو عمر را فردي بي شرم و بي حياء ميدانيد را خير؟ همين چرا وقتي به حقايق ميرسيد دل درد ميگيريد؟ يا علي
314 | غضنفري | | 23:12 - 21 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
جناب شماره298يا 302يا309يا.....:لطفا رد فرمايشاتت كمي انصاف را هم مد نظر قرار بده.
از يك طرف وبا يك نام شروع ميكني به تاختن به ما بدون هيچ دليل و از طرف ديگر از خودت تشكر ميكني!!!!
از همه دوستان تقاضا دارم تا ساختار ادبي ونوشتاري كامنتهاي شماره هاي277و289و292و298و300و..را با هم قياس كنند ونتيجه بگيرند!!
مخصوصا شماره هاي 277و300كه خيلي تابلو است.
و يك اقدام هم كه احتمالا بعد ازاين انجام خواهد شد اين است كه اين دوستمان تغيير ترفند داده و با اسامي جديد وادبياتي متفاوت وارد صحنه خواهد شد.
و مورد ديگر من چند بار از هر كدام از كامنتهايت درخواست كردم كه دليل اين اهانتهايت به من چيست ودر كدام مطلبم بوده ولي متاسفانه فقط.......!!!!!!
315 | علي | | 01:44 - 22 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
آقاي تبريزي باز هم تفره رفتي ، باشد برويد و با اين حرفها فرار كنيد ببينيم تا كي ما نيز از اين حرفها خيلي گفته ايم ما نيز بهمه مردان مومن و با ايمان آرزوي خير و بركت داريم و اميداواريم شما نيز راه راست واقعي را كه خداو پيامبر و اوالامر مولا اميرالمونين علي (ع) فرموده اند پيدا كنيد و در راه آنها باشيد و خداوند در قيامت شما و خانواده محترمتان مورد عفو و عنايت خود قرار دهد و از صالحان باشيد با تشكر
316 | عليرضاموسوي تبريزي | Iran - Yazd | 02:34 - 22 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
باسلام خدمت دوستان ومحبين اهلبيت وگروه پاسخ به شبهات مذهبي. آقاي سعيدحسيني (شاه اسماعيل صفوي)من نمي دانم که تشيع شماازچه نوعي است که نوبراست حتي تشيع علوي که هرگز!به تشيع غلط صفوي هم پايبندنيستيد!؟نه درواقع به حکم خداعمل مي کنيدونه حکم رسول ونه حکم ائمه (ص)واي بحال امثال شماها که دين راازبين مي بريد!ازامام صادق روايت است بااين مضمون که اگرکسي سخني که مي داني گفته راانکارکردوگفت من نگفته ام برشماواجب است که اوراتصديق کنيد.چه رسدکه شمابدون علم وآگاهي به کسي وصله چسبانده وحرف خودراتکرارکنيدمن خداراشاهدمي گيرم که آن برادران محترم که ازآنان نام برديدنيستم بخداقسم من باخواندن کامنت هاي شمابيش ارپيش به باطل بودن کفريات وخرافات شماپي برده ودلم به حال مردمي مي سوزدکه شمارامذهبي مي دانندمن درکامنت قبلي هم که هنوزعلني نشده وگروه محترم پاسخ به شبهات راقسم داده ام تاحتماًعلني نمايندگفته ام وضمن تاکيدبرعلني شدن اين کامنت هم، باهمان قسم، ازشماآقاي سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) درخواست مي کنم که حتماًپاسخ کامنت شماره302رابدهيدتابلکه بخودآئيدوبه هربيچاره اي که هم عقيده شمانبوده وازکودکي درفرهنگ وآئين ديگري رشدنموده وبزرگ شده اينقدرتوهين وبي احترامي نکرده وبااين ادبيات زشت و وحشتناک خودباعث طرد جوانان واختلاف بين شيعه وبرادران اهل سنت نشويدوشايدمقداري باورکنيدکه که برادران اهل سنت بحق بامابرادرو هم آئين هستندمخصوصاًاينکه اينقدرعلماي بزرگ اهل سنت وشيعه وازجمله مقام معظم رهبري تاکيدمي کنندکه بين عالم اسلام اختلاف نياندازيدشماپرّوشده ايدوعملاًبااين کامنت ها ووبلاگ پرازلعن واهانت خودتان به رهبرمعظم کشورکج دهني مي کنيد!حق همان است که گفتم شمابه تشيع ناب وبرحق علوي که هرگزبه تشيع غلط صفوي هم پايبندنيستيد.وخيلي هم گمان مي کنيدسطح علمي بالا داريد!!!!!فاذاخاطهم...ازخودآيه هم مي سازيد!!!(واذا) عزيزان گروه پاسخ به شبهات لطف کنيدواين کامنت راهرگزحذف نکنيد.باسپاس ازشما
317 | مجيد م علي | Sweden - Stockholm | 05:44 - 22 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
با سلام جناب سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) فرموديد که اين سه نفر يکي هستند . باز بايد برود خدا را شکر کنه چرا که اون سه نفر اولي که اصلاٌ هيچ بحساب نمي ايند . لبيک يا علي
318 | شيرين عليزاده | | 18:16 - 23 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
واقعا براي همتون متاسفم. تحجر هم حدي داره تا كي ميخوايد به اين بحث هاي عبث ادامه بديد.
319 | ابو زينب | | 22:09 - 23 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
جناب تبريزي بنده هم وبلاگ جناب حسيني را بدقت مطالعه کرده ام اما موردي خلاف حقيقت در آن نديدم چرا شما با حقيقت مشکل داريد؟! ايا تلخي حقيقت شما را به دل درد فراخوانده است؟! يا اينکه سرشت وجودي شما مخالف حقيقت است؟! من يک سوال ساده از شما پرسيدم هنوز پاسخي به آن نداده ايد! جداي از دلايل عالي که عزيزان پاسخ به شبهات در مقاله آورده اند و افسانه ازدواج عمر با ام کلثوم را ثابت کرد ، بفرمائيد با توجه به اينکه خودتان پيشنهاد جناب حسيني و ديگر دوستان را بي شرمي و بي حيائي آنان خوانده ايد، چرا نميتوانيد بگوئيد عمر فردي بي حياء و بي شرم بوده است؟؟؟!!! هر فردي صاحب عقل و خرد و منطق باشدبراحتي مي فهمد که اين ازدواج افسانه ساختگي بيش نبوده است حال مي بينيم که شما بقدري برآشفته مي شويد که با عناوين مختلف سعي در اثبات اين افسانه ميکنيد !!! جتاب تبريزي اين به چه معني است؟!!! آيا تلاش شما براي اثبات ادعاهاي وهابيت جز وهابي بودنتان است ؟!! قصه چيست؟ چرا دل درد ميگيريد؟! از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و حضرت زهرا سلام الله عليها و حضرت اميرالمومنين علي عليه السلام خجالت نمي کشيد يا فاقد غيرت هستيد؟! خودتان انتخاب کنيد
320 | مجيد م علي | | 05:02 - 24 خرداد 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
با سلام جناب تبريزي جواب سوال مرا نداديد ..( 305 ) .. اما با اجازه اساتيد محترم جناب سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) و استاد غضنفري من جناب شما را مي دهم . اتفاقاٌ روزي يک عرب سني همين سوال شما را از من کرد . بهش گفتم انچه که من در مورد دين اسلام و مسلمانان صدر اسلام ميدانم اگر تو ميدانستي تو هم تعصبي نداشتي حتماٌ شيعه ميشد . پرسيد مثلاٌ چي گفتم برو تحقيق بکن و تعصب خودت را کنار بگذار بعد مي بيني چي >>>> بلکه بعنوان مثل شخصي بمثل عطام العماد ( وهابي ) و مستبصر ديگر جناب التيجاني ( سني مالکي )که هر کدام در باورهاي خود تعصب داشتند با تحقيق به مذهب شيعه گرويدند . يکي ديگر از انسانهائي که به اين افتخار نائل خانم لورا بوتث ( خواهر زن طوني بلر نحست وزير اسبق انگليس ) که ايشان با يک زيارت از حرم حضرت معصومه سلام الله عليه به دين اسلام و مذهب حقه پيوست و اکنون سير تکاملي را طي ميکنند . حالا شما برويد تحقيق کنيد . حضرت علي عليه السلام را بعنوان اولين امام ما با ابوبکر يا عمر يا عثمان يا معاويه يا با همه خلفاي انها را مقايسه کن بعد منصفانه قضاوت کن هر طرف سنگيني کرد انطرف را بچسب . حالا يک حديث هم مهمانت ميکنم تا بحساب دوزاريت بيافتد . سال ابوعبد الله الصادق صلوات الله عليه اليس قال رسول الله صلى الله عليه واله وسلم في ابي ذر رحمه الله (( مااظلت الخضراء ولا اقلت الغبراء على ذي لهجه اصدق من ابي ذر)) فقال بلا فقلت سيدي فاين رسول الله وامير المؤمنين واين الحسن والحسين عليهما السلام فقال لي كم في السنه من الشهور فقلت اثنا عشر شهرا قال كم منها حرم فقلت اربعه اشهر فقال شهر رمضان منها؟ فقلت لا فقال ان في شهر رمضان ليله الف من خير شهر انا اهل بيت لايقاس بنا احد =============================================================================== اينهم از متعصبين،اهل سنت مانند: علاءالدين قوشچي، جاحظ و سعدالدين تفتازاني : ما از کلمات علي عليه السلام که فرموده است: «نحن اهل البيت لايقاس بنا احد»؛ ما اهل بيت رسول اللّه هستيم که احدي را نتوان به ما قياس کرد، حيرانيم. خدا کنه تا اخر عمر خودشان حيران نبوده باشند . لبيک يا علي
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9] [10] [11] [12] [13]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :