2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
بررسی روایتی از اهل سنت در اهانت به رسول خدا صلی الله علیه و آله
کد مطلب: ١٥٣٦٤ تاریخ انتشار: ٢٥ دي ١٤٠١ - ١٧:١٠ تعداد بازدید: 1147
خارج فقه الحکومه » فقه
بررسی روایتی از اهل سنت در اهانت به رسول خدا صلی الله علیه و آله

(جلسه نهم 24 07 1401)

 بسم الله الرحمن الرحیم

درس خارج فقه آیت الله حسینی قزوینی (دام عزه) - سال نوزدهم

 (جلسه نهم  24 07 1401)

موضوع:  بررسی روایتی از اهل سنت در اهانت به رسول خدا صلی الله علیه و آله

اللهم صل علی محمدٍ وآل محمد وعجل فرجهم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله والصلاة علی رسول الله وعلی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه‏، وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصیر

آغاز بحث...

 دیروز یک روایتی را گفتم دوستان پیدا بکنند ظاهراً کسی پیدا نکرد، ما خودمان پیدا کردیم. عبارت این اقا را ببینید برخورد پیامبر با زن ها با برخورد یک مرجع تقلید امروزی خیلی فرق می کرده است.

ایشان کسی هست که در همه جا هست از اساتید برجسته المصطفی است، دفتر تبلیغات است، مرکز پژوهش های حوزه و دانشگاه همه جا هست و از این چرندیات هم الی ماشاء الله دارد مطرح می کند.

می گوید برخورد پیامبر با زن ها با برخورد یک مرجع تقلید امروزی خیلی فرق می کرد سوال می کرد چطوری فلانی؟ یعنی پیغمبر با زن ها این طور رفتار می کرد.

 مثلاً داشت می رفت یک خانمی کنار جاده ایستاده بود پشت خودش سوارش کرد یک دختر خانمی که از خجالت می گوید من اولین حیضم آن جا بوده پشت پیامبر نشسته بودم چون اضطراب و استرس باعث می شود.

ببینید این مطلب در جمع اساتید گفته شده است.  این را اگر شما منتشر کنید فردا پسر شما با موتور می رود می بیند یک دختر جوانی کنار خیابان ایستاده می گوید دختر خانم بیا پشت سر من سوار با هم برویم! چقدر بد آموزی دارد؟

آقای صفری آیا خود شما حاضر هستی با موتور داری می روی دختر خانم جوانی کنار خیابان ایستاده او را پشت موتور یا دو چرخه سوار کنی و ببری تأسّیاً برسول الله؟! آیا این توهین و جسارت به پیغمبر نیست؟

در کتب شیعه اصلاً همچنین روایتی مطلقا وجود ندارد. کتاب های اهل سنت آوردند (عزیزان خوب دقت کنند) خیلی گشتیم تا پیدا کردیم چون هیچ عبارتی فارسی نبود مسند احمد، جلد 45، حدیث 27136

«حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی أَبِى ثنا یَعْقُوبُ ثنا أَبِى عن مُحَمَّدِ بن إِسْحَاقَ قال حدثنی سُلَیْمَانُ بن سُحَیْمٍ»

مجهول است اهل سنت، روایتش را قبول ندارند.

«عن أُمَیَّةَ بِنْتِ أبی الصَّلْتِ»

امیه بنت ابی صلت مجهول و ضعیف است.

«عَنِ امْرَأَةٍ من بنی غِفَارٍ»

از یک زنی؛ این هم مرسل است. ابتدای امرش این است.

«وقد سَمَّاهَا لی»

 راوی می گوید اسمش را برای من گفت ولی نمی دانم اسمش چه است؟ می گوید:

«أَتَیْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم فی نِسْوَةٍ من بنی غِفَارٍ فَقُلْنَا له یا رَسُولَ اللَّهِ قد أَرَدْنَا ان نَخْرُجَ مَعَکَ إلى وَجْهِکَ هذا وهو یَسِیرُ إلى خَیْبَرَ»

...در کنار شما به خیبر بیاییم

«فنداوی الْجَرْحَى وَنُعِینَ الْمُسْلِمِینَ بِمَا اسْتَطَعْنَا»

مجروحان جنگی را مداوا کنیم مسلمان ها را تا می توانیم کمک شان کنیم

«فقال على بَرَکَةِ اللَّهِ قالت فَخَرَجْنَا معه»

دوستان دقت کنند، آدرس های دیگری هم که دارد خدمت تان عرض می کنم

«وَکُنْتُ جَارِیَةً حَدِیثَةً»

من یک دختر نوجوان بودم

«فاردفنی رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم على حَقِیبَةِ رَحْلِهِ»

پیغمبر من را پشت سر خودش سوار کرد (روی پالان اسبش) حقیبه به معنای پالان است رحل هم به معنای مَرکب است (نمی دانم دوستان دیدند یا نه؟) پالانی که مال اسب هست معمولاً‌ دراز هست دو یا سه نفر می توانند روی این پالان جا بگیرند بر خلاف پالانِ الان که خیلی کوچک هست.

پرسش:

زین اسب منظور است؟

پاسخ:

 نه، زین نیست زین یک نفره است. زیر زین یک چیز درازی می گذارند که دو سه نفر رویش جا می گذارد این جا تعبیر حقیبه دارد.

«قالت فَوَاللَّهِ لَنَزَلَ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم إلى الصُّبْحِ فَأَنَاخَ وَنَزَلْتُ عن حَقِیبَةِ رَحْلِهِ وإذا بها دَمٌ»

پیغمبر دید که این پالان اسب خونی است.

«فَکَانَتْ أَوَّلَ حَیْضَةٍ حِضْتُهَا»

اولین حیضی بود که من دیدم.

«قالت فقبضت إلى النَّاقَةِ وَاسْتَحْیَیْتُ»

خجالت کشیدم

«فلما رَأَى رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم ما بی وَرَأَى الدَّمَ»

پیامبر دید که من خیلی دارم خجالت می کشم و خون را دید

«قال مالک لَعَلَّکِ نَفِسْتِ»

نفاس شدی؟ بچه سقط کردی؟ یعنی معلوم می شود که خون خیلی زیاد بوده، خون حیض شبیه نبوده به خون نفاس شبیه بوده است.

«قالت قلت نعم قال فاصلحی من نَفْسِکِ وخذی إِنَاءً من مَاءٍ فاطرحی فیه مِلْحاً ثُمَّ اغسلی ما أَصَابَ الْحَقِیبَةَ مِنَ الدَّمِ ثُمَّ عودی لِمَرْکَبِکِ»

روی این پالان نمک بریز و با آب پاکش کن دوباره بر گرد سوار شو (فاجعه این جا است)

«قالت فلما فَتَحَ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم خَیْبَرَ رَضَخَ لنا مِنَ الفیء وَأَخَذَ هذه الْقِلاَدَةَ التی تَرَیْنَ فی عنقی فَأَعْطَانِیهَا»

گردنبندی که به گردنش بود گفت می بینی به گردن من هست؟ پیغمبر این را به من داد

«وَجَعَلَهَا بیده فی عنقی»

با دست خودش این گردنبند را به گردن من انداخت!

 دیروز هم عرض کردم این را شریعتی در اسلام شناسی آورده حاج آقای خزعلی در سخنرانی اش (به گمانم در اینترنت باشد) می گوید اگر منِ خزعلی بیایم به گردن یک دختر نامحرم گردنبند بیاندازم مردم می آیند من را از شورای نگهبان بیرون می اندازند. تا چه رسد که به رسول اکرم!

«وَجَعَلَهَا بیده فی عنقی ...أَوْصَتْ أَنْ تُدْفَنَ مَعَهَا»

وصیت هم کرد که این گردنبند را با خودش دفن کند.

مسند الإمام أحمد بن حنبل؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج6، ص380، ح27180 (نرم  افزار الجامع الکبیر)

شعیب الأرنؤوط یکی از شخصیت های برجسته معاصر اهل سنت با گرایشات وهابی می گوید:

 «إسنادُهُ ضَعیفٌ لجهالة أُمَیَّةَ بِنْتِ أبی الصَّلْتِ»

و بعد همچنین نسبت به سلیمان ابن سهیل و مهم تر از همه این که: «عَنِ امْرَأَةٍ» از یک زنی!

پرسش:

استاد این عبارت فاردفنی که در روایت هست فاردفنی به معنای چیزی است که روی شتر می گذارند یک طرف کسی می شیند و یک طرف کسی دیگر

پاسخ:

نه، اردف پشت سر است، اردفنی یعنی پشت سر من. سیره ابن هشام، جلد 3 یا 4 است

«أسماء کل من أردفهم رسول الله صلى الله علیه وسلم»

تمام کسانی که پشت سر پیغمبر سوار شدند 30- 40 نفر صحابه را آورده است. اردفنی یعنی پشت سر پیغمبر سوار شدند به عنوان ردیف هم و کنار هم نیست اردف یعنی پشت سر پیغمبر سوار شدند.

 این روایت را غیر از ایشان افراد زیادی نقل کرده اند (آقایان فقط ببینند) کل کسانی که روایت را نقل کرده اند طبقات کبریٰ، جلد 8، صفحه 293، مغازی واقدی، بدایة والنهایة ابن کثیر، سیره ابن هشام، سنن کبری بیهقی، تاریخ خمیس دیار بکری، حیات الصحابه کان دهلوی، مخصوصاً سیره نبوی،‌ جلد 3 شما ملاحظه کنید کل کسانی که اردف رسول الله را آورده است.

همه این ها را آورده همه مرد هستند فقط یک مورد زن هست. همه ظاهراً از ابن هشام روایت را گرفتند در مورد ابن هشام آقایان الی ماشاء الله درباره اش حرف دارند تضعیف می کنند روایاتش را قبول ندارند. حالا ما کاری نداریم ولی این شعیب الأرنؤوطی که به عنوان یک رجالی شاخص اهل سنت و وهابی معاصر است می گوید این روایت ضعیف است.

اضافه این را هم ندارد کنار خیابان یک خانمی ایستاده بود پیغمبر پشت سرش روی اسب سوار کرد.

آن وقت (این آقا با نقل این روایات نادرست از منابع اهل سنت و استناد به آن ها) رفته گلایه کرده که آقای قزوینی پشت سر من حرف می زند.

 آن روز آقای دکتر رفیعی زنگ بود می گفت آمده بود داد و بیداد می کرد و عصبانی بود یک جلسه مناظره ای بگذارید من چه کار کردم؟ چه مطالب انحرافی دارم؟ نمی دانیم این دنیا چه هست.

بحث سر این هست که حوزه بی در و پیکر است هیچ که به هیچ که نیست هر کسی هر چه دلش می خواهد مطرح می کند و می نویسد. آخرش هم می آید یک کتاب درسی می نویسد خود مرکز مدیریت می گوید یک صفحه اش نباید تدریس بشود.

پرسش:

نتیجه اش این می شود که تاریخ تسنن، بهتر از تاریخ شیعه است.

پاسخ:

بله، مشکل اساسی ما این است که حوزه بی در و پیکر است. دیروز دوستان برای من دو تا کتاب فرستادند یکی از اساتید دانشگاه به نام آقای میرباقری کتابی نوشته عصمت انبیاء را زیر سوال برده، یک کتاب مخصوص زیر سوال بردن عصمت انبیاء است.

 البته نگذاشتند چاپ بشود ولی پی دی افش را در سایت گذاشته است. خیلی وقیح و زشت هست یعنی هر چه از دهانش در آمده نسبت به مقدسات گفته است.

 یک مقداری عزیزان ما، باید دقت بکنند الان همین مطالب هست که می آید اعتقادات جوان های ما را زیر سوال می برد فقط یک نمونه ای از حرف ایشان را آوردم.

پرسش:

این روایت را احمد زین هم ضعیف گفته در مسند احمد، جلد 18، صفحه 443 می گوید: «لجهالة أُمَیَّةَ بِنْتِ أبی الصَّلْت»

پاسخ:

احمد زین را خیلی قبول ندارند یک مقداری معتدل است یک کمی تقریباً سنی تر است ولی این، وهابی تر است. شعیب الأرنؤوط وقتی می آورد هیچ کس حرفی بالای حرفش نمی زند، معمولاً در فضائل اهل بیت خیلی از روایات را شعیب الأرنؤوط تضعیف کرده ولی احمد زین روایات را تصحیح کرده است.

من یک بخشی از اشکالات را بیاورم دارد: "ائمه افراد با برکتی بودند اما برکت در گوسفند و کافر هم ممکن است باشد"

پرسش:

این ها را فروشانی گفته؟

پاسخ:

بله، ائمه با برکت هستند هندوهای هند هم برکت دارند. معجزات علمی ائمه مورد قبول است این ها از مرتاض هم در می آید. اگر کسی بگوید فرشته دیدم، مالیخولیایی است انکار خون شدن تربت در عاشوراء اگر کسی بگوید در عاشوراء در درختی که در قزوین است خون دیده به این ها می گویم شیاد هستند! و حال آن که آیت الله محسنی ملایری مورد تأیید شخص امام بود.

حتی حاج آقا مصطفی می خواست فلسفه بخواند مرحوم امام گفتند: اگر می خواهی ملایر بروی خدمت ایشان فلسفه بخوانی اجازه می دهم در غیر این صورت نه، حاج آقا مصطفی 3 یا 4 سال در خدمت ایشان فلسفه می خوانده است.

 بنده افتخار داشتم خلاصه هشت جلد اسفار را خدمت ایشان خواندم مرحوم آیت الله محسنی ملایری مورد عنایت ویژه آیت الله العظمی بروجردی، و مورد عنایت ویژه آیت الله العظمی گلیپایگانی بود.

ایشان جزء اوتاد بود ایشان نقل می کرد قسمت زر آباد قزوین رفتم روز عاشوراء شاهد بودم که از این درخت قطرات قرمز می ریزد.

یکی از مواردی که آقای صفری دارد این است: "فقهاء کسانی که صبح تا شب فقط دنبال گناه نکردن هستند به درد امام زمان نمی خورند" ! (طبق نظر ایشان) حتماً باید آقایان مراجع کنار خیابان بیایند دختر جوان را پشت سر خودشان سوار کنند ببرند تا به درد امام زمان بخورند !

"منع از غذا خوردن در عزاداری، تشکیک در جمکران، در غدیر اصلاً‌ بیعتی نبوده، حضرت علی جانشین سیاسی برای خودش تعیین نکرده به مردم واگذار کرد دیوار کعبه می گویند شکافته فاطمه بنت اسد وارد کعبه شد این دروغ است. هجوم به خانه حضرت زهرا دروغ است شهادت حضرت زهرا دروغ است"

فقط یک سری مطالب خیلی سخیف همان حرف های وهابی هاست که من قلبم به درد آمد یک بچه شیعه همچنین تعبیری را به کار می برد.

"در منابع خبری از اختلاف نیست یعنی اختلاف میان امیر المؤمنین و ابوبکر و عمر، ما کار نداریم به چه علت حتی دخترش را به عمر می دهد هیچ گاه همین دختر احساس نمی کند با قاتل مادرش ازدواج کرده. ما الان شک داریم جُعده امام حسن را مسموم کرده یا نه؟"

و حال آن که ما 30- 40 تا مصدر اهل سنت داریم غیر از شیعه که معاویه، زهری برای جعده فرستاد و گفت امام حسن را مسموم کن 100 هزار درهم می دهم و خودت را هم همسر یزید می کنم.

وقتی که امام حسن را شهید کرد پول فرستاد گفت من پسرم را دوست دارم اگر دوست نداشتم تو را عروس خودم می کردم، یعنی تو که امام حسن را به این شکل از بین بردی (پسرم یزید را هم ممکن است از بین ببری) جالب است! این آقا می گوید جعده بعداً با یک نفر دیگر ازدواج کرد هیچ کس نگفته

«یابن مسمة الازواج»

ای کسی که شوهرها را سم می دهی!

 مگر می شود جلوی شوهر سیلی به گوش زن بزنند اما آن شوهر با غیرت کاری نکند (همان حرف وهابی ها را دارد می زند).

 من در جا نوشتم اگر کسی همراه با عده ای اوباش داخل منزل شما بشوند و آن فرد، همسرتان را کتک بزنند در سر دو راهی قرار بگیری یک: کوچک ترین عکس العمل نشان ندهی و بعد از همسرتان پول جیب تان را خالی کنند و بروند ولی خودت و همسرت و فرزندت سالم بماند. دو: دفاع کنی در نتیجه خودت، همسرت و فرزندانت هم کشته شوند عقل شما چه قضاوتی می کند کدامش را انتخاب می کنی؟

اضافه بر این که حضرت علی (سلام الله علیه) تابع دستور پیغمبر است همان طوری که رسول اکرم می گوید:

(إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یوحَى إِلَی)

فقط از چیزی که بر من وحی می‌شود، پیروی می‌کنم!

سوره یونس (10): آیه 15

امیر المؤمنین هم «إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا اوصی الیّ رسول الله»

پرسش:

مگر حضرت امیر آن ها را نزد و به زمین نکوبید؟

پاسخ:

چرا حالا ما با آن قسمت زیاد کار نداریم، حتی آلوسی هم در تفسیرش به نقل از شیعه چنین می نویسد:

«غضب عمر وأضرم النار بباب على وأحرقه ودخل فاستقبلته فاطمة وصاحت یا أبتاه ویا رسول الله فرقع عمر السیف وهو فى غمده فوجأ به جنبها المبارک ورفع السوط فضرب به ضرعها فصاحت یا أبتاه فأخذ على بتلابیب عمر وهزه ووجأ أنفه ورقبته»

روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی؛ اسم المؤلف: العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی الوفاة: 1270هـ، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج3، ص124

آلوسی از شیعه نقل می کند تفسیر، جلد 3، صفحه 124 و اضافه خود رسول اکرم می گوید:

«عَلَیْکَ بِالصَّبْرِ عَلَى مَا یَنْزِلُ بِکَ وَ بِهَا»

مصیبتی که بر تو بر فاطمه می آید صبر کن!

«حَتَّى تَقْدَمُوا عَلَیَّ»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحیاء التراث العربی، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج22، ص484

سید رضی در خصائص الأئمة، کتاب طرف من الانباء دارد، کتاب بحار دارد و ده ها روایت ما در این زمینه داریم که رسول اکرم فرمود:

«إن وجدت ناصرا فقاتلهم و الا فاصبر»

و امثال این روایات ما داریم آن وقت ما بیاییم همان حرفی که امروز وهابی ها دارند در شبکه ها می زنند در حوزه بزنیم بگوییم ما 20 سال هست این حرف ها را می زنیم هیچ اتفاقی هم نیفتاده!

 نمی دانم قضیه اش چه است؟ این آقایان در رابطه با عثمان حاضر هستند همین نسبت را که به حضرت امیر می دهند، به عثمان هم بدهند؟ بفرمایید این در کامل ابن اثیر است. نائله همسر عثمان است و  عثمان در گوشه ای نشسته بود به خانه اش حمله کردند دیدند (عذر می خواهم) باسن همسرش را دست می زدند

«فغمز أوراکها وقال إنها لکبیرة العجز وضرب عثمان فقتله»

وقتی عثمان دارد می بیند به همسرش تعرّض می شود، ولی نشسته و فقط تماشا می کند دارد کشته می شود آیا غیرت نداشت بلند شود از همسرش دفاع کند؟ بحث زدن هم نیست بحث ناموسی است کامل ابن اثیر دارد. این مطلب را شاید در 30- 40 تا کتاب های اهل سنت آورده اند.

«فنفح أصابعها»

الکامل فی التاریخ؛ اسم المؤلف: أبو الحسن علی بن أبی الکرم محمد بن محمد بن عبد الکریم الشیبانی الوفاة: 630هـ، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1415هـ، الطبعة: ط2، تحقیق: عبد الله القاضی، ج 3، ص 68

یعنی زن عثمان جلو آمد که از همسرش دفاع بکند زدند انگشتان همسر را قطع کردند، سیلی زدن هم نبود عثمان چرا از همسرش دفاع نکرد؟ رسول اکرم در مکه ازکنار عمار و سمیه و یاسر می گذرد او را شکنجه می کنند می گوید:

«صَبْراً آلَ یاسَرٍ فَانَّ مَوعِدَکمُ الجَنَّةُ»

چرا پیغمبر از این ها دفاع نکرد؟ دفاع کردن در صورتی است که شرایط دفاع باشد امیر المؤمنین بخواهد دفاع کند 200 نفر آن جا ریختند کشت و کشتار بشود اول چیزی که اتفاق می افتد حضرت صدیقه طاهره، حسن و حسین (سلام الله علیهم) زیر دست و پا کشته می شوند فردا نمی گویند حضرت علی باعث قتل حضرت زهرا شد؟

عمار که در صفین کشته شد معاویه گفت ما که عمار را نکشتیم علی کشت علی از خانه اش بیرون کرد در برابر شمشیرهای ما قرار داد کشته شد. امیر المؤمنین گفت بنابراین قاتل حمزه، پیغمبر است پیغمبر، حمزه را از خانه اش بیرون کشید در جنگ احد قرار داد.

در هر صورت ...

دوستان عزیز در حوزه هر کسی در حد توان خودش اطلاع رسانی کند و بدانید که الان یک نحله ای در حوزه ما هستند کم هم نیستند این ها دنبال این هستند که این مقدسات را زیر سوال ببرند.

این مطالب را ما فقط از جلسات ضبط شده اش در آوردیم به غیر از جلسات ضبط شده اش کتاب هایش الی ماشاء الله مورد دارد در جلسات ضبط شده اش شق القمر، رد الشمس را انکار کرده (نستجیر بالله) می گوید

(عَبَسَ وَتَوَلَّى)

چهره در هم کشید و روی برتافت...

سوره عبس (80): آیه 1

درباره پیامبر نازل شده!

 ولادت پیامبر سند صحیح ندارد

(إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْی یوحَى)

آن چه می ‌گوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست!

سوره نجم (53): آیه 4

به قرآن بر می گردد به سنت ربطی ندارد عصمت انبیاء در قرآن زیر سوال رفته دفاع از شیخین، خلافت ابوبکر و عمر در دو قرن اول اجماعی بوده.

 اجماع خلافت آن که در نهج البلاغه هست در رابطه با عمر هست.

علی و ابوبکر و عمر اختلافی نداشتند ابوبکر و عمر بد نبودند غصب خلافت بله ولی نفاق نیست نفاق در مکه صحیح نیست آن ها که نفاق را مطرح کردند خواستند ابوبکر و عمر را زیر سوال ببرند.

برای عثمان هجرت به حبشه افتخار است.

بیرون آوردن ابوبکر و عمر و عایشه از قبر صحیح نیست آن هم یک استدلال سخیف.

 می گوید ابوبکر و عمر را از قبر بیرون می آورند اولاً بیش از هزار سال گذشته دیگر جسد پوسیده است. امام زمان چه چیزی را می خواهد بیرون بیاورد؟ بعد جسد نپوسیده این جسد را بیرون آوردند این جسد را می خواهد تازیانه بزند، به جسد بی روح تازیانه بزنی یعنی چه؟

این ها مسخره کردن مقدسات است یعنی از این مسائل الی ماشاء الله دارد

(لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا)

بطور مسلم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت.

سوره مائده (5): آیه 82

می گوید: مربوط به یهودیان زمان پیغمبر بوده یهودیان امروز این طوری نیستند.

پرسش:

البته امام صادق (علیه السلام) فرمود اگر جاهل دهانش را می بست دنیا گلستان می شد

پاسخ:

بله:

«لَوْ سَکَتَ الْجَاهِلُ مَا اخْتَلَفَ النَّاس‏»

کشف الغمة فی معرفة الأئمة (ط - القدیمة)؛ نویسنده: اربلى، على بن عیسى، محقق / مصحح: رسولى محلاتى، هاشم‏، ناشر: بنى هاشمى - تبریز، ج‏2، ص349

در مورد معاویه و یزید می گوید: "معاویه به یزید می گوید با امام حسین برخورد تند نکن" یعنی نفهمیدیم چرا این آقا نسبت به مقدّسات شیعه این قدر مسامحه دارد و با دشمنان اهل بیت این قدر همراهی دارد؟!

«لعن الله بنی امیةَ قاطبة»

صحیح نیست زیارت عاشوراء صحیح نیست جمکران درست نیست ما در موسوعه مان جمکران را نیاوردیم، رقیه صحیح نیست.

یک سری چیزهایی که الحق والإنصاف سر در نیاوردم مسئله اش چه است امیدواریم که ان شاء الله خدا از سر تقصیرات ما بگذرد ما را گرفتار این مطالب نکند ما از خودمان می ترسیم.

بنا شد یک مناظره ای ما داشته باشیم بنا شد این مناظره هم زنده پخش بشود هم در سایت های مختلف ایشان شناخته بشود. این حرف هایی است که ما برداشت کردیم شاید جواب قانع کننده داشته باشد «نحنُ ابناء الدلیل».

 شاید ایشان بگوید من از این حرف ها این را اراده نکرده بودم چیزی دیگر اراده کرده بودم.

پرسش:

آقای دکتر الله اکبری هم همین طور است؟

پاسخ:

او هم همین طور است خودش هم می گوید فردا کتاب های دکتر الله اکبری جزء کتاب ضلال خواهد شد باب کتب ضلال باز است چون خودشان هم می دانند چه دسته گلی به آب دادند!

این بحث ها هست ما امروز می خواستیم روی روایتی که دیروز آوردیم کار کنیم ان شاء الله دوستان این روایت را ملاحظه بکنند

پرسش:

استاد این که ادعا کرده بود کسی نگفته «یابن مسمة الازواج» ولی ابو الفرج اصفهانی روایت آورده می گوید

«فَکَانَ إِذَا وَقَعَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ بُطُونِ قُرَیْشٍ کَلَامٌ عَیَّرُوهُمْ فَقَالُوا یَا بَنِی مُسِمَّةِ الْأَزْوَاج‏» که به اولاد جعده «یَا بَنِی مُسِمَّةِ الْأَزْوَاج» گفته می شد.

پاسخ:

بله؛ جعده دختر اشعث است. خودش هم از منافقان سر شناس عصر امیر المؤمنین است. امیر المؤمنین در مورد ایشان تعبیر دارد:

«مَا یُدْرِیکَ مَا عَلَیَّ مِمَّا لِی عَلَیْکَ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ لَعْنَةُ اللَّاعِنِینَ حَائِکٌ ابْنُ حَائِکٍ مُنَافِقٌ ابْنُ کَافِرٍ وَ اللَّهِ لَقَدْ أَسَرَکَ الْکُفْرُ مَرَّةً وَ الْإِسْلَام‏»

نهج البلاغة (للصبحی صالح)؛ نویسنده: شریف الرضى، محمد بن حسین، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص 61، 19 و من کلام له (علیه السلام) قاله للأشعث بن قیس و هو على منبر الکوفة یخطب، فمضى فی بعض کلامه شی‏ء اعترضه الأشعث فیه، فقال: یا أمیر المؤمنین، هذه علیک لا لک، فخفض علیه السلام إلیه بصره.

برادرش قاتل حضرت مسلم است، دخترش هم که قاتل حضرت امام حسن مجتبی (سلام الله علیه) است.

این روایتی که دیروز من از سلیم ابن قیس اشاره کردم دوستان ملاحظه بفرمایند این روایت در جلد 2 کتاب و صفحه 752 است.

یک نکاتی در این روایت است، این نکات خیلی جاها به درد مان می خورد. یعنی در رابطه با این انحراف ها بعضی از پیام ها این روایت دارد البته در منابع دیگر هم تکه های از این روایت آمده است.

مرحوم نوری این روایت را در کتاب مستدرک جلد 6 صفحه 14 و جلد 7 صفحه 123 آورده که این ها دارند استناد می کنند که امیرالمؤمنین فرمود خلافت انتخابی است انتصابی نیست. در این روایت نکات ظریفی است که اصلا کل بساط خلافت انتخابی را حضرت درهم می پیچد.

«والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته»



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها