2024 April 23 - سه شنبه 04 ارديبهشت 1403
تناقضات اهل سنت در بحث قیام علیه حاکم
کد مطلب: ١٤٨٩٥ تاریخ انتشار: ٢٤ آبان ١٤٠٠ - ١٧:٤٧ تعداد بازدید: 1867
خارج فقه الحکومه » فقه
تناقضات اهل سنت در بحث قیام علیه حاکم

(جلسه بیستم 24- 8- 1400)



لينک دانلود

(جلسه بیستم 24- 8- 1400)

موضوع: تناقضات اهل سنت در بحث قیام علیه حاکم

اللهم صل علی محمدٍ وآل محمد وعجل فرجهم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله والصلاة علی رسول الله وعلی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِباد.

بحث ما در رابطه با حرف جناب اقای محمد عبده در دفاع از علی عبدالرزاق بود، ایشان گفت خلیفه توسط امت و یا نمایندگان امت نصب می‌شود. ما این را مفصل نقد کردیم و عرض کردیم که حرف ایشان حرفی است که با مبانی اهل‌سنت به هیچ وجه سازگاری ندارد.

حرف دوم ایشان این بود که ملت هر وقت صلاح دیدند، خلیفه را خلع و عزل می‌کنند، این هم باز با مبانی آقایان اهل‌سنت تطبیق نمی‌کند. این‌که امت بیایند یک خلیفه را عزل کنند اشکالات زیادی دارد که ما قبلا مطالبی را گفتیم.

من امروز یک نکته ای را خدمت عزیزان اشاره کنم بعد بحث قبلی را ادامه بدهم. این آقایان می‌گویند امت اگر صلاح دیدند خلیفه را عزل می‌کنند. دیروز ما در رابطه با عثمان نقل کردیم این‌ها صحابه بودند، همه صحابه ای که در خارج از مدینه هم بودند آمدند و اقدام به قتل عثمان کردند.

اگر غیر صحابه هم آمدند، صحابه که در مدینه بودند هیچ کسی از او دفاع نکرد، این‌ها نسبت به کسانی که خلیفه را عزل کردند چه حرف هایی دارند.

عزیزان مقداری دقت کنند این کتاب «الشریعة» برای امام محدث ابو بکر محمد ابن حسین آجری متوفای 360 است. در جلد چهارم ایشان از حذیفه نقل می‌کند که:

«قد ساروا إليه والله ليقتلنه، قال: قلت: فأين هو ؟»

گفت عثمان را می‌کشند، گفتیم عثمان کجاست؟

«قال: في الجنة»

گفت در بهشت است.

«قال: فأين قتلته؟»

قاتلين عثمان كجا هستند؟

«قال: في النار والله»

الشريعة؛ اسم المؤلف: أبي بكر محمد بن الحسين الآجري الوفاة: 360هـ، دار النشر: دار الوطن - الرياض / السعودية - 1420 هـ - 1999 م، الطبعة: الثانية، تحقيق: الدكتور عبد الله بن عمر بن سليمان الدميجي، ج4، ص1996، ح1464

این ها که شما می‌گویید مسلمان‌ها می‌توانند حاکم را عزل کنند و عزل کردند ایشان کنار نرفت این‌ها اقدام کردند.

در کتاب «الفصل في الملل والاهواء والنحل»؛ از ابن حزم اندلسی در جلد چهارم می‌گوید در رابطه با عمار که ابو الغادیة او را کشت و ابو الغادیة از اصحاب بیعت رضوان است:

«شهد بيعة الرضوان فهو من شهداء الله له بأنه علم ما في قلبه وانزل السكينة عليه ورضي عنه»

اگر ابو الغادیة آمد عمار را کشت:

«متأول مجتهد مخطئ فيه باغ عليه مأجور»

الفصل في الملل والأهواء والنحل؛ اسم المؤلف: علي بن أحمد بن سعيد بن حزم الطاهري أبو محمد الوفاة: 548، دار النشر: مكتبة الخانجي – القاهرة، ج4، ص125

با این‌که پیغمبر در مورد عمار فرمود:

«إِنَّ عَمَّاراً تَقْتُلُهُ‏ الْفِئَةُ الْبَاغِيَة»

وقعة صفين؛ نویسنده: نصر بن مزاحم، محقق / مصحح: هارون، عبد السلام محمد، ناشر: مكتبة آية الله المرعشي النجفي ص335

«عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ عَمَّارٌ يَدْعُوهُمْ إلى اللَّهِ وَيَدْعُونَهُ إلى النَّارِ»

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج3، ص1035، ح2657

«قَاتِلُ عَمَّارٍ فِي النَّار»

ميزان الاعتدال في نقد الرجال؛ اسم المؤلف: شمس الدين محمد بن أحمد الذهبي الوفاة: 748، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1995، الطبعة: الأولى، تحقيق: الشيخ علي محمد معوض والشيخ عادل أحمد عبدالموجود، ج 2، ص 236

آن‌جا مجتهد می‌شود! و این مثل قاتلین عثمان نیست؛ چون برای عثمان مجالی برای اجتهاد در قتلش نیست. چون عثمان با کسی قتال نکرده، دفاع نکرده، زنا نکرده این‌ها قاتلین‌شان همه فساق و ملعون هستند. حالا این دو نوع نگاه چه است ما نمی‌دانیم !

یا ابن تیمیه نسبت به قاتلین عثمان می‌گوید:

«لم يقتله إلا طائفة قليلة باغية ظالمة قال ابن الزبير لعنت قتلة عثمان خرجوا عليه كاللصوص من وراء القرية»

...خدا قاتلین عثمان را لعنت کند، مثل دزدها از وراء قریه و دهات آمدند او را کشتند.

منهاج السنة النبوية؛ اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولى ، تحقيق: د. محمد رشاد سالم، ج6، ص296

ابن کثیر دمشقی در کتاب «البدایة والنهایة» جلد 10 می‌آید به قاتلین عثمان می‌گوید همه این‌ها مفسدین فی الارض هستند.

ذهبی در کتاب «تاریخ اسلام» در جلد 11 می‌گوید قاتلین عثمان فجَره هستند او امیر بررَه بوده و قاتلینش جزء فجار هستند. من کاری به این‌ها ندارم نسبت به قاتل حضرت امیر (سلام الله علیه)، عبدالرحمن ابن ملجم این‌ها می‌گویند:

«عبدالرحمن کان مجتهدا فأخطاء»

ابن تیمیه می‌گوید:

«كان من أعبد الناس»

منهاج السنة النبوية؛ اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. محمد رشاد سالم، ج5، ص47

این برخوردهای این چنینی نشان می‌دهد که برای این‌ها مسئله‌ی اسلام مطرح نیست، یک چیزی در ذهن‌شان درست کردند و او را به عنوان اسلام تلقی کردند، هرچه با آن ذهنیات‌شان تطبیق کند می‌گویند این اسلام است و اگر با آن بافته‌های ذهنی‌شان تطبیق نکند می‌گویند نه این لا اسلام است. این یکی از مصیبت‌های این اقایان است.

بحثی که ما داشتیم این‌ها می‌گویند مردم می‌توانند هر وقت خواستند حاکم اسلامی را عوض کنند، این‌ها را بررسی کردیم و عرض کردیم که فرمایش آقایان اهل سنت به هیچ وجه با مبانی آن ها تطبیق نمی‌کند.

آقایان معتقدند که خروج بر حاکم ولو ظالم هم باشد خلاف شرع و حرام است و هرکس بخواهد در برابر حاکم ولو این‌که ظالم هم باشد خروج و قیام کند، این‌ها فردای قیامت هیچ حجتی ندارند، مرگ‌شان مرگ جاهلی است و بدون اسلام؛ یعنی با مرگ شرک و کفر از دنیا رفته‌اند.

ما این‌ها را دسته بندی کردیم. بخش اول خروج بر حاکم در گفتار پیغمبر است، در بخش اول و دسته اول ما چند تا مطلب آوردیم، خروج از حاکم و جماعت مساوی با مردن جاهلی است. مساوی با خروج از اسلام است، موجب شکاف در دین است، این‌ها در قیامت حجتی ندارند.

تا به روایت چهارم از این بخش رسیدیم کتاب «معجم کبیر طبرانی» در جلد 17 صفحه 293 روایتی از رسول اکرم نقل می‌کند فرمود:

«أَلا أُخْبِرُكُمْ بِخِيَارِ عُمَّالِكُمْ وَشِرَارِهِمْ»

آیا به عمال و حکام خوب و شر شما خبر بدهم

«قالوا بَلَى»

گفتند بله.

همان بحثي كه دیروز هم داشتیم

فرمود:

«فإن خِيَارَهُمْ لَكُمْ من تُحِبُّونَهُ وَيُحِبُّكُمْ وَتَدْعُونَ اللَّهَ لهم وَيَدْعُونَ اللَّهَ لَكُمْ وَشِرَارُهُمْ شِرَارُهُمْ لَكُمْ من تُبْغِضُونَهُمْ وَيُبْغِضُونَكُمْ وَتَدْعُونَ اللَّهَ عليهم وَيَدْعُونَ اللَّهَ عَلَيْكُمْ»

بهترین حاکمان شما آن کسانی هستند که شما دوست‌شان دارید، آن‌ها هم شما را دوست دارد، آنها برای شما دعا می کنند شما برای آنها دعا می‌کنید، شرار حاکمان شما آن ها هستند که شما بغض آن‌ها را دارید، آن‌ها بغض شما را دارند، شما بر علیه آن‌ها دعا می‌کنید نفرین‌شان می‌کنید آن‌ها هم شما را نفرین می‌کنند.

«فَقَالُوا أَفَلا نُقَاتِلُهُمْ يا رَسُولَ اللَّهِ»

وقتی که این‌طوری هستند، با حاکمان شر که ما لعنت‌شان می‌کنیم این‌ها را عزل و نابود نکنیم؟

«قال لا ادعوهم دعوهم ما صَامُوا وَصَلَّوْا»

این‌ها را رها کنید مادامی که نماز می‌خوانند و روزه می‌گیرند.

المعجم الكبير؛ اسم المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني الوفاة: 360، دار النشر: مكتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانية، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ج 17، ص 293، ح808

همین تعبیر را هیثمی در کتاب «مجمع الزوائد»، جلد 5 دارد. روایت را می‌آورد که طبرانی آورده، بکر ابن یونس ثقه است بعضی‌ها تضعیف کردند، قاعده رجالی اهل‌سنت هم این است اگر یک راوی هم تضعیف داشته باشد و هم توثیق داشته باشد روایتش حسن می‌شود.

«وبقیة رجاله رجال الصحیح»

این‌ها دسته پنجم بود. دسته ششم - عزیزان این‌جا را خوب دقت کنند بیت القصیر بحث ما این‌جا است که- اطاعت از حاکمان به صورت مطلق؛ یعنی شما وظیفه‌تان اطاعت بی‌چون و چرا از حاکم است البته حاکمی که آقایان قبول دارند نه مثل حضرت امیر (سلام الله علیه) یا امام مجتبی که 5 ماه حکومت داشت. معجم کبیر طبرانی روایتی را در جلد 20 می‌آورد از رسول اکرم فرمود:

«أَطِيعُوا أُمَرَاءَكُمْ مَهْمَا كان»

از فرمانروایان و حکام‌تان اطاعت کنید هر چه باشد.

«فَإِنْ أَمَرُوكُمْ بِشَيْءٍ مِمَّا جِئْتُكُمْ بِهِ فَإِنَّهُمْ يُؤْجَرُونَ عليه وَتُؤْجَرُونَ بِطَاعَتِهِمْ»

اگر این‌ها دستوراتی که من دادم به شما دستور دادند امر کردند؛ یعنی دستور به شریعت دادند شما عمل کنید، هم شما اجر می‌برید هم حکام اجر می‌برند

«وَإِنْ أَمَرُوكُمْ بِشَيْءٍ مِمَّا لم آتِكُمْ بِهِ»

ولی اگر برخلاف سنت من، به شما دستور دادند

دوستان عزیز خوب دقت کنند:

«وَإِنْ أَمَرُوكُمْ بِشَيْءٍ مِمَّا لم آتِكُمْ بِهِ فإنه عليهم وَأَنْتُمْ منه بَرَاءٌ»

وظیفه‌تان اطاعت کردن است و این دستورات به ضرر حکام است و شما از او برئ هستید.

«ذلك بِأَنَّكُمْ إذا لَقِيتُمُ اللَّهَ»

وقتی فردای قیامت آمدید

«قُلْتُمْ رَبَّنَا لا ظُلْمَ»

ما که ظلم نکردیم آن‌ها به ما دستورات خلاف دین دادند ما هم عمل کردیم

«فيقول لا ظُلْمَ»

نه شما هیچ ظلم نکردید، شما به وظیفه‌تان عمل کردید.

«فَتَقُولُونَ رَبَّنَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رُسُلا فَأَطَعْنَاهُمْ بِإِذْنِكَ»

خدایا رُسلی را برای ما فرستادید به اذن تو اطاعت کردیم.

«وَاسْتَخْلَفْتَ عَلَيْنَا خُلَفَاءَ فَأَطَعْنَاهُمْ بِإِذْنِكَ»

خدایا خلیفه‌های برای ما فرستادی ما از آن‌ها اطاعت کردیم.

«وَأَمَّرْتَ عَلَيْنَا أُمَرَاءَ فَأَطَعْنَاهُمْ لك فيقول صَدَقْتُمْ هو عليهم وَأَنْتُمْ منه بَرَاءٌ»

المعجم الكبير؛ اسم المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني الوفاة: 360، دار النشر: مكتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانية، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ج 20، ص 278، ح658

این خلفاء و امراء اگر کارهای ضد دینی به شما دادند شما از آن کارها بری هستید، باید خودشان جواب بدهند. هیثمی هم همین روایت را در جلد 5 می‌آورد می‌گوید اسحاق ابن ابراهیم را ابو حاتم توثیق کرده نسائی تضعیف کرده حسن می‌شود

«وبقیة رجاله ثقاة»

روایت بعدی از صحیح ابن حبان است، با تحقیق شعیب الأرنؤط، جلد 10، صفحه 423 از ابو هریره، پیغمبر هم فرمود به 3 چیز شما را امر می‌کنم، و از 3 چیز هم شما را نهی می‌کنم، دستور می‌دهم خدا را عبادت کنید برای خدا شریک قائل نشوید، به حبل الهی تمسک کنید که البته ما روایات متعددی داریم که مراد از:

(وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ)

و همگي به ريسمان خدا چنگ زنيد

سوره آل‌عمران (3): آیه 103

عبارت از اهل‌بیت (علیهم السلام) است.

«وَلا تَتَفَرَّقُوا وَتُطِيعُوا لِمَنْ وَلاهُ اللَّهُ أَمْرَكُمْ»

آن کسی که متولی امور شما است خلیفه و حاکم است، شما وظیفه‌تان اطاعت کردن است.

«وَأَنْهَاكُمْ عَنْ قِيلَ وَقَالَ»

اصلاً قیل و قالی نداشته باشید و اعتراضی نکنید.

«وَكَثْرَةِ السُّؤَالِ وَإِضَاعَةِ الْمَالِ»

این‌که بخواهید مدام سوال کنید این‌ حاکم چرا این‌طوری کرده، چرا آن طوری کرده؟ بیایید به خاطر این قضیه مالی خرج کنید این‌ها کارهای نادرست است.

در پاورقی هم دارد:

« إسناده صحیح علی شرط مسلم»

صحيح ابن حبان بترتيب ابن بلبان؛ اسم المؤلف: محمد بن حبان بن أحمد أبو حاتم التميمي البستي الوفاة: 354، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1414 - 1993، الطبعة: الثانية، تحقيق: شعيب الأرنؤوط، ج 10، ص 423

در حلیة الأولیاء، جلد 8، صفحه 329 همین روایت را دارد می‌گوید روایت:

«ثابت مشهور من حديث سهيل لم يروه عن بكير إلا عمرو»

حلية الأولياء وطبقات الأصفياء؛ اسم المؤلف: أبو نعيم أحمد بن عبد الله الأصبهاني الوفاة: 430، دار النشر: دار الكتاب العربي - بيروت - 1405، الطبعة: الرابعة، ج8، ص329

عرباض، عرباض ابن ساریه است ایشان روایتی نقل می‌کند بنا به نقل بیهقی در شعب الإیمان، جلد 6

«وعظنا رسول الله صلى الله عليه وسلم موعظة بليغة ذرفت منها العيون ووجلت منها القلوب»

پیغمبر موعظه‌ی بلیغی کرد که تمام چشم‌ها اشک ریخت، و قلب‌ها به لرزه در آمد.

«قال قائل كأن هذه موعظة مودع»

بعضی‌ها گفتند که این موعظه خداحافظی پیغمبر بود.

«فما تأمرنا»

یا رسول الله به ما چه امر می‌کنید؟

«قال عليكم بالسمع والطاعة لمن ولاه الله أمركم وإن كان عبدا حبشيا»

شما وظیفه‌تان از حاکم اطاعت کردن است ولو این‌که عبد حبشی باشد.

عبد حبشی؛ یعنی یا بیگانه باشد مثلاً یک کسی از اسرائیل بیاید حکومت کشور شما را به عهده بگیرد.

«ألا وسيرى من بقي منكم بعدي اختلافا كثيرا»

بعد از من میان شما اختلاف زیادی خواهد افتاد!

شعب الإيمان؛ اسم المؤلف: أبو بكر أحمد بن الحسين البيهقي الوفاة: 458، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1410، الطبعة: الأولى، تحقيق: محمد السعيد بسيوني زغلول، ج 6، ص 67

«وَتَفْتَرِقُ أُمَّتِي على ثَلَاثٍ وَسَبْعِينَ فِرْقَةً»

الجامع الصحيح سنن الترمذي؛ اسم المؤلف: محمد بن عيسى أبو عيسى الترمذي السلمي الوفاة: 279، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت - - ، تحقيق : أحمد محمد شاكر وآخرون، ج 5، ص 118، ح2640

«فمن أدرك ذاك منكم فعليه بسنتي وسنة الخلفاء المهديين»

در دوران اختلاف به سنت من و سنت خلفاء مهدیین (هدایت یافته‌ها) عمل کنید

«عضوا عليها بالنواجذ»

دندان روی جگر بگذارید تحمل کنید

«إياكم ومحدثات الأمور فإنها ضلالة»

از کارهای بدعت و نوآوری‌ها هم اجتناب بکنید و این گمراهی است.

شعب الإيمان؛ اسم المؤلف: أبو بكر أحمد بن الحسين البيهقي الوفاة: 458، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1410، الطبعة: الأولى، تحقيق: محمد السعيد بسيوني زغلول، ج 6، ص 67

آقای ابن قیم جوزی در کتاب «إعلام الموقعين عن رب العالمين»؛ یعنی کسانی که از طرف خدای عالم حق امضاء دارند در جلد 4 این روایت را می‌آورد می‌گوید:

«وَهَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ إسْنَادُهُ لَا بَأْسَ بِهِ»

إعلام الموقعين عن رب العالمين؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله شمس الدين محمد بن أبي بكر بن أيوب بن سعد الزرعي الدمشقي الوفاة: 751 هـ، دار النشر: دار الجيل - بيروت - 1973، تحقيق: طه عبد الرؤوف سعد، ج 4، ص 140

آقای محمد ابن عبدالوهاب در کتابش تحت عنوان «مبحث الإجتهاد والخلاف»، صفحه 25 تقریباً خلاصه این را آورده می‌گوید:

«وهذا حديث حسن، إسناده لا بأس به»

مبحث الاجتهاد والخلاف؛ اسم المؤلف: محمد بن عبد الوهاب الوفاة: 1206 هـ، دار النشر: مطابع الرياض - الرياض، الطبعة: الأولى، تحقيق: الشيخ عبد الرحمن بن محمد السّدحان والشيخ عبد الله بن عبد الرحمن الجبرين، ج1، ص25

این هم یک دسته از روایات.

دسته دوم این روایات اطاعت از امیران شیطان صفت است. این خیلی واضح و روشن است، بودن این روایات در منابع اسلامی مایه شرمندگی است؛ یعنی الحق والإنصاف آدم عرق شرم از جبینش می‌آید.

در کتاب «صحیح مسلم»، جلد 3 با تحقیق فؤاد عبدالباقی، روایتش را قبلاً هم خواندیم حذیفه می‌گوید گفتم یا رسول الله ما در جاهلیت در شر و فتنه بودیم خدای عالم به سبب شما خیرات برای ما فرستاد آیا بعد از این خیرات باز شری هم است؟ حضرت فرمود بله.

گفتم بعد از آن شر، خیری هم است؟ حضرت فرمود بله حضرت فرمود:

«يَكُونُ بَعْدِي أَئِمَّةٌ لَا يَهْتَدُونَ بِهُدَايَ»

امامانی بعد از من می‌آیند بهره ای از هدایت من نیافتند.

«ولا يَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِي»

به سنت من هم به هیچ وجه مقید نیستند.

«وَسَيَقُومُ فِيهِمْ رِجَالٌ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّيَاطِينِ»

قلب این‌ها، قلب شیطانی است.

«في جُثْمَانِ إِنْسٍ»

در جسم انسانی!

قلب، قلب شیطانی است ولی ظاهرش انسانی است. حذیفه می‌گوید:

«كَيْفَ أَصْنَعُ يا رَسُولَ اللَّهِ إن أَدْرَكْتُ ذلك قال تَسْمَعُ وَتُطِيعُ لِلْأَمِيرِ وَإِنْ ضُرِبَ ظَهْرُكَ وَأُخِذَ مَالُكَ فَاسْمَعْ وَأَطِعْ»

وظیفه تو این است که از این امیران و حکام شیطان صفت اطاعت کنی ولو این‌که تو را مورد ضرب و شتم قرار بدهد و تمام اموالت را هم ناحق مصادره کند «فاسمَع واطع!»

صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج3، ص1476، ح1847

جناب آقای محمد عبده! شما که می‌فرمایید امت و نایب الأمه می‌آیند انتخاب می‌کنند، جناب آقای علی عبدالرزاق در این کتاب از اول تا آخر حرفت این است که حکومت‌ها به دست مردم رقم می‌خورد، شارع مقدس هیچ دخالتی ندارد و یک حالت دموکراسی تمام عیار است سیاست از دین کاملاً جدا است.

با این روایت‌ها می‌خواهید چه کار کنید؟ این روایت هم در صحیح مسلم است. با این روایت شما چه برخوردی دارید؟ از آن طرف کسانی که در برابر امیر المؤمنین قیام کردند، در برابر امام حسن مجتبی قیام کردند و جنگیدند چه حکمی دارند؟

همچنین الان در سوریه در عراق و یا در افغانستان علیه حکومت می‌جنگند، این حکومت «قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّيَاطِينِ» کاملاً قبول، آقایان طالبان آمدند حکومت را از کار انداختند و الان هم سرگردان هستند هیچ یک از کشورها هم حاضر نشدند این‌ها را به رسمیت بشناسند؛ چون می‌دانند قضیه، قضیه کوچکی نیست فردا همین‌ها وبال گردن‌شان خواهد شد. این روایت را این آقایان دیدند یا ندیدند؟

محمد صالح بن عثیمین کتابی دارد به نام «شرح عقیده تدمریَّه»، «العقیدةُ التدمریَّه» مال ابن تیمیه است، تدمر یکی از روستاهای سوریه است که آن‌جا بوده و نوشته و به همان نام چاپ کرده، محمد صالح بن عثیمین یکی از مفتیان مشهور عربستان سعودی است در زمان بن‌باز و جزء شخصیت‌های برجسته عربستان سعودی است.

در عربستان سعودی هم این کتاب چاپ شده در صفحه 466 دارد آیا اطاعت ولی امر عاصی واجب است یا خیر؟ می‌گوید ولی امر عاصی اطاعتش واجب است.

«ما لم یکن کافرا»

مادامی که کافر نباشد

«إن کَفَرَ کفرا صریحا عندنا فیه من الله برهان لا نطیعه»

که البته بعضی از آقایان هم می‌گویند حاکم کافر هم باشد، وظیفه ما اطاعت است که این را هم می‌آوریم. این‌جا را دقت بفرمایید واقعاً اسلام این است؟ اگر اسلام این است از این اسلام ما برائت می‌جوییم!

«إذا کان یشرب الخمر»

حاکم شراب بخورد!

«یزني»

زنا هم بکند

«یتلوط»

لواط هم بدهد

نه لواط بکند.

«ویقتل النفس بغیر الحق»

آدم‌ها را به ناحق هم بکشد

«فإنه یجب طاعته»

اطاعت و فرمانبری او واجب است

«حتی لو ضربک ضربا»

تو را کتک حسابی هم بزند

«فیجب علیک أن تطیعه»

واجب است که شما از او اطاعت کنید.

ببینید این‌ها اسلام را به کجا رساندند! برای این‌که بتوانند حکامی که جنایتکار هستند، را در قدرت نگه دارند. پادشاه عربستان به آمریکا می‌رود، همراه با رئیس جمهور آمریکا شراب می‌خورد، این آقایان هم فتوا صادر می‌کنند بله آقا چه اشکالی دارد حاکم اسلامی اگر شراب بخورد بالاتر از شراب، زنا هم بکند لواط هم بدهد اطاعتش واجب است برای این‌که کار حکومتی را توجیه کنند، به مردم بگویند وظیفه شما اطاعت کردن است مبادا مردم قیام بکنند و بخواهند اعتراض بکنند.

از این بدتر این تصویری که نشان می‌دهم ملاحظه بفرمایید ایشان هم از مفتیان عربستان سعودی است «سلفیٌ سعودی» آقای عبدالعزیر الریس. من شرمم می‌آید این عبارت را ترجمه می‌گوید:

« لوقام الحاکم بالزنا لمدة نصف الساعة وشرب الخمر علی التلفیزیون الرسمي»

در تلویزیون رسمی صدا و سیمای رسمی کشور، حاکم اسلامی بیاید به مدت نیم ساعت زنا بکند؛ یعنی جلوی مردم زنایش نیم ساعت هم طول بکشد شراب هم بخورد.

«فإنه لا یصح الخروج علیه او انتقاد علی العلن»

کسی حق ندارد در برابر او قیام کند و یا بخواهد انتقاد علنی کند!

اگر پیش زن و بچه‌اش انتقاد کرد اشکالی ندارد؛ ولی بیرون از خانه کسی حق ندارد انتقاد کند. واقعاً اسلام این است؟ به رسول اکرمی که اشرف انبیاء است بگوید:

(قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيتُ رَبِّي عَذَابَ يوْمٍ عَظِيمٍ)

بگو: «من (نيز) اگر نافرماني پروردگارم کنم، از عذاب روزي بزرگ مي‌ترسم!

سوره انعام (6): آیه15

(وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَينَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ، لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيمِينِ، لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيمِينِ،ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ فَمَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ)

اگر او سخني دروغ بر ما مي‌بست، ما او را با قدرت مي‌گرفتيم، سپس رگ قلبش را قطع مي‌کرديم، و هيچ کس از شما نمي‌توانست از (مجازات) او مانع شود!

سوره الحاقه (69): آیات 44 تا 47

این ها که مزدور حکام هستند و می‌آیند برخلاف قرآن، برخلاف سنت فتوا صادر می‌کنند، همین‌ها بودند فتوای قتل امام حسین را صادر کردند. مگر غیر از این‌ها بودند؟

جالب است این‌ها وقتی دیدند چنین حرف هایی در کتاب‌های‌شان است و این را بچه شیعه‌ها در فضای مجازی دست گرفتند و مطرح کردند و این‌ها ناکار شدند، آمدند انتقام بگیرند می‌گویند اگر ما می‌گوییم حاکم اسلامی اگر زنا کند لواط کند اطاعت او واجب است شیعه هم در رابطه با ولی امر مسلمین همین را دارد در مورد ولی فقیه همین را می‌گوید. چه فرقی است میان ما با شیعه است؟

آقایان خوب دقت کنند، این‌ها آمدند به کاهدان زدند، سایتی به نام انصار السنه است که باید انصار الشیطان بگوییم.

«في عقائد فرقة الشیعیة یجب طاعة المرجع الفقیه»

طاعت مرجع فقیه، ولی امر شیعه واجب است

«حتی ولوکان یشرب الخمر ویزني ویتلوط»

شراب بخورد، زنا بکند، لواط بدهد!

وقتی من این را دیدم اصلا مبهوت ماندم این چه است؟ جواب را نگاه کنید دلیل‌شان چه است؟ جامع المسائل آیت‌ الله فاضل لنکرانی، صفحه 205، دیگر از این‌ها احمق‌تر در عالم خلقت، قبل از خلقت حضرت آدم تا به حال شما سراغ دارید؟ از آیت‌الله فاضل لنکرانی سوال کردند

«هل تکون لأحکام الصادرة من ولي الامر المسلمین في الجمهوریة الاسلامیة نافذة لمفعول علی مسلمي سایر البلدان؟»

اگر ولی امر مسلمین یک دستوری صادر کند مثلاً در ایران، مسلمان‌های که در عراق و جاهای دیگر هستند «نافذةُ المفعول» است یعنی نافذ است باید عمل بکنند، به فعلیت بیاورند؟ ایشان جواب داده حاکم اسلامی، برای یک منطقه خاصی حکمی صادر کند مثلاً برای منطقه ایران.

« فهي واجبة لتلک المنطقة»

اگر مخصوص این منطقه باشد مثلاً می‌گوید در ایران رؤیت هلال شده برای مردم ایران واجب است تبعیت کنند

«وإذا کانت عامة»

اگر نه، گفت امروز اول ماه رمضان است، اول شوال است و نگفت مربوط به ایران!

«فهي نافذة المفعول علی الجمیع»

این نافذ است باید عمل شود در همه بلدان!

این آقایان کلمه «المفعول» را این‌جا گرفتند، گفتند کلمه «نافذةٌ المفعول» آقایان شما خودتان حساب بکنید این فرمایش ایشان نافذ است آقایان کلمه مفعول را این‌جا آوردند:

«یشرب الخمر ویزني ویتلوط»

آیا از این‌ها احمق‌تر در کره زمین پیدا می‌شود؟ در برابر آن حرف‌های باطلی که می‌زنند اگر در تلویزیون حاکم اسلامی به مدت نیم ساعت زنا بکند؛ یعنی زنایش نیم ساعت هم طول بکشد، حالا یک زنا باشد و یا زناهای متعدد باشد هیچ اشکالی ندارد.

«یجب علی المسلمین طاعتُه»

در برابر آن حرف های باطل «نافذةُ المفعول» که این حکم نافذ است و همه باید عمل کنند به فعلیت برسانند، را کاملا غلط معنا می کنند.

من یک چیزی به ذهنم آمد از دوستان خیلی عذر می‌خواهم می‌گویند در زمان شاه در قسمت کرمانشاه یا جای دیگر بود استاندار می‌بیند یکی از مدیران کل، کار خلاف انجام می‌دهد مفعول واقع می شود لذا او را از منصبش عزل می‌کند می‌گوید این مایه ننگ است که چنین مدیر کلی به این شکل باشد. این آقا تهران می‌رود در وزارتخانه پارتی بازی می‌کند دوباره به مدیر کلی نصب می‌شود، می‌گویند استاندار از سادات بوده این شخص به استاندار می‌گوید من دوباره در موقعیت خودم نصب شدم ایشان هم می‌گوید:

«صدق جدي علي بن ابی‌طالب کل مفعول منصوب!»

این آقایان به این شکلی دارند فتوا صادر می‌کنند. شما اگر موقع انصار السنة را ببینید، آمده یک حرف هایی زده مثلاً یک بحثی را همین دیروز داشتم می‌دیدم، گفته بود علمای شیعه گفته اند هر کس یا حسین بگوید قتلش واجب است.

گفتم خدایا چنین چیزی که ما نداریم، بعد دیدم از آقای محمد سعید حکیم که تازه مرحوم شدند یک کتاب فقهی در طهارت دارد می‌گوید بعضی‌‌ها در رابطه با غلو زیاده روی کردند گفتند اگر کسی گرفتار غلو بشود حتی بعضی‌ها فتوا به قتل هم دادند.

آقا این افتخار شیعه است که اگر کسی غلو کند البته بعضی از مراتب غلو مثلاً بیاید نسبت الوهیت به پیغمبر بدهد، نسبت الوهیت به ائمه بدهد قطعاً مرتد است قتلش هم واجب است این حرفی ندارد؛ ولی چه ربطی به یا حسین و یا علی گفتن دارد؟ آقا یک چیز کثیفی در مغزش درست کرده که یا حسین گفتن غلو است! یک فقیه شیعه هم گفته اگر کسی غلو کرد بعضی‌ها فتوا به قتلش دادند. بعد صغرا و کبرایی چیده و یک نتیجه‌گیری کرده می‌گوید ببینید بعضی از فقهای شیعه گفتند که یا حسین و یا علی بگوید قتلش واجب است!

ببینید این دیگر درماندگی و بدبختی و بیچارگی وهابیت است که این‌ها نسبت به حکام‌شان این تعابیر را به کار می‌برند از آن طرف هم می‌خواهند نقطه ضعف از شیعه بگیرند می‌آیند به خاکی و یا به کاهدان می‌زنند.

لذا ما باید یک مقداری دقت بکنیم، من به بعضی از دوستان توصیه می‌کنم سایت انصار السنه را نگاه بکنید و ببینید که این‌ها چه بساطی در آوردند و چه حرف‌های وقیحی و چه نسبت هایی به شیعه دادند که واقعاً‌ انسان شرمش می‌آید؛ یعنی به قول معروف مرغ پخته هم به حرف‌های این‌ها می‌خندد، دیوانه‌های تیمارستان به ریش این‌ها می‌خندند که این‌ها از طرفی به آن شکلی از این طرف هم به این شکلی عمل می‌کنند.

بعضی از روایات هم دارند که اطاعت از حاکمان ظالم واجب است، ان شاء الله در جلسه بعدی در خدمت دوستان هستیم؛ ولی به دوستان توصیه می‌کنم این بحث‌ها را خوب دقت بکنند، بحث‌های اساسی و ریشه‌ی است در بحث فقه الحکومة این‌ها فندانسیون بحث ما است ما باید. به این بحث ها مسلّط باشیم.

بحث‌های بعدی هم که می‌آوریم در جواب علی عبدالرزاق یا بازرگان و دیگران تقریباً آن‌جا همه را به این‌جا حواله می‌دهیم که این‌ها مبانی‌شان این است.

با این مبانی می‌خواهند حکومت دموکراسی تعریف بکنند و بگویند در اسلام ما حکومت سیاسی نداریم و حکومت سیاسی به عهده خود مردم است که هر کس را خواستند نصب بکنند و هر کس را خواستند عزل بکنند.

خدا بر توفیقات همه عزیزان بیافزاید و از همه عزیزان التماس دعا داریم، خدا حافظ همه عزیزان!



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها