2024 April 27 - شنبه 08 ارديبهشت 1403
عائشه در دیدگاه شیعیان
کد مطلب: ١٥٤٧٤ تاریخ انتشار: ٢٣ خرداد ١٤٠٢ - ١٠:١٠ تعداد بازدید: 817
خارج فقه الحکومه » فقه
عائشه در دیدگاه شیعیان

(جلسه سی و نهم 21 09 1401)

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

درس خارج فقه آیت الله حسینی قزوینی (دام عزه) – سال نوزدهم

 (جلسه سی و  نهم 21  09 1401)

موضوع:  عائشه در دیدگاه شیعیان 

اللهم صل علی محمدٍ وآل محمد وعجل فرجهم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله والصلاة علی رسول الله وعلی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه‏، وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصیر

تعبیر حضرت امیرالمومنین علیه السلام در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 20، صفحه 158 است این هست که وقتی قدرت به دست دشمنان افتاد می فرماید: این ها تصمیم گرفتند پیامبر را نابود کنند و خدای عالم مانع شد و انتقام پیامبر را از من گرفتند.

بعد می گوید:

«اللهم احفظ حسناً وحسیناً»

شرح نهج البلاغة؛ اسم المؤلف: أبو حامد عز الدین بن هبة الله بن محمد بن محمد بن أبی الحدید المدائنی الوفاة: 655 هـ، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت / لبنان - 1418هـ - 1998م، الطبعة: الأولى، تحقیق: محمد عبد الکریم النمری، ج20، ص158

این ها کارهایی که انجام دادند برای این بود که جایگاه پیامبر مخدوش بشود لذا آمدند از ناموس پیامبر شروع کردند. روایاتی که هست چه قضیه سن عایشه، و چه قضیه رضاع کبیره و چه قضیه این که از عایشه در مورد غسل سوال می کنند می آید جلوی دیگران به مردم غسل یاد می دهد یا مسائل ارتباط جنسی خودش را با پیامبر علنا مطرح می کند که واقعا آدم شرم می کند مطرح کند حتی آدم در جلسات خصوصی برای زن و بچه اش نمی تواند این مطالب را مطرح کند.

پرسش:

چرا حضرت رسول با عایشه ازدواج کرد چرا از علم لدنی خود استفاده نکرد؟

پاسخ:

رسول اکرم یک کاری را انجام می دهد، شما همین کار را نسبت به حضرت نوح هم می توانید بگویید، نسبت به حضرت لوط هم می توانید بگویید. این ها از علم لدنی شان در کارهای شخصی استفاده نمی کردند.

پرسش:

بحث انحراف اسلام است

پاسخ:

نه بحث انحراف اسلام نیست این در اختیار مردم است. حضرت نوح نهصد و پنجاه سال دارد زحمت می کشد، بعد از نهصد و پنجاه سال:

(وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِیلٌ)

اما جز عده کمی همراه او ایمان نیاوردند!

سوره هود (11): آیه 40

بنا نیست که به اجبار مردم را مسلمان کنند.

بحث این است که در آن زمان ازدواج با عایشه چقدر مفاسد  و چقدر مصالح داشت؟ شما این را در نظر بگیرید در زمان غربت اسلام، در زمانی که اسلام و پیغمبر اکرم نیاز به نیرو دارد، پیغمبر اسلام از کارشکنی های اقوام بیم دارد لذا قبایل را جمع می کند تا در برابر قریشی که

پرسش:

در مورد حفصه هم همان مصلحت بود؟

پاسخ:

حفصه هم همان طوری بوده است. پیامبراسلام همیشه حضرت خدیجه سلام الله علیها را یاد می کرد و برای او احسان می کرد کسانی که از نزدیکان ایشان بودند برای آن ها احسان می کرد.

نبی مکرم بعد از حضرت خدیجه سلام الله علیها واقعا روی خوش و روز خوش از همسرهایش ندید، شما زندگی بیشتر انها را بررسی کنید می بینید که حضرت را اذیت کردند.

بخاری در صحیح خود می گوید عایشه را که به خانه پیغمبر آورده بودند عروسک هایی داشت که با عروسک هایش بازی می کرد. این چقدر زشت و چقدر وقیح است!

«حدثنا مُوسَى بن إسماعیل ثنا حَمَّادٌ أخبرنا هِشَامُ بن عُرْوَةَ عن عُرْوَةَ عن عَائِشَةَ علیها السلام قالت فلما قَدِمْنَا الْمَدِینَةَ جَاءَنِی نِسْوَةٌ وأنا أَلْعَبُ على أُرْجُوحَةٍ وأنا مجمعة فَذَهَبْنَ بِی فَهَیَّأْنَنِی وَصَنَعْنَنِی ثُمَّ أَتَیْنَ بِی رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم فَبَنَى بِی وأنا ابْنَةُ تِسْعِ سِنِینَ»

سنن أبی داود؛ اسم المؤلف: سلیمان بن الأشعث أبو داود السجستانی الأزدی الوفاة: 275، دار النشر: دار الفکر، تحقیق: محمد محیی الدین عبد الحمید، ج4، ص284، ح4935

«حدثنی فَرْوَةُ بن أبی الْمَغْرَاءِ حدثنا عَلِیُّ بن مُسْهِرٍ عن هِشَامٍ عن أبیه عن عَائِشَةَ رضی الله عنها قالت تَزَوَّجَنِی النبی صلى الله علیه وسلم وأنا بِنْتُ سِتِّ سِنِینَ فَقَدِمْنَا الْمَدِینَةَ فَنَزَلْنَا فی بَنِی الْحَارِثِ بن خَزْرَجٍ فَوُعِکْتُ فتمزق شَعَرِی فَوَفَى جُمَیْمَةً فَأَتَتْنِی أُمِّی أُمُّ رُومَانَ وَإِنِّی لَفِی أُرْجُوحَةٍ وَمَعِی صَوَاحِبُ لی فَصَرَخَتْ بِی فَأَتَیْتُهَا لَا أَدْرِی ما تُرِیدُ بِی فَأَخَذَتْ بِیَدِی حتى أَوْقَفَتْنِی على بَابِ الدَّارِ وَإِنِّی لَأُنْهِجُ حتى سَکَنَ بَعْضُ نَفَسِی ثُمَّ أَخَذَتْ شیئا من مَاءٍ فَمَسَحَتْ بِهِ وَجْهِی وَرَأْسِی ثُمَّ أَدْخَلَتْنِی الدَّارَ فإذا نِسْوَةٌ من الْأَنْصَارِ فی الْبَیْتِ فَقُلْنَ على الْخَیْرِ وَالْبَرَکَةِ وَعَلَى خَیْرِ طَائِرٍ فَأَسْلَمَتْنِی إِلَیْهِنَّ فَأَصْلَحْنَ من شَأْنِی فلم یَرُعْنِی إلا رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم ضُحًى فَأَسْلَمَتْنِی إلیه وأنا یَوْمَئِذٍ بِنْتُ تِسْعِ سِنِینَ»

الجامع الصحیح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن کثیر , الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفى دیب البغا، ج3، ص1414، ح3681

«حدثنا أبو کُرَیْبٍ محمد بن الْعَلَاءِ حدثنا أبو أُسَامَةَ ح وحدثنا أبو بَکْرِ بن أبی شَیْبَةَ قال وَجَدْتُ فی کِتَابِی عن أبی أُسَامَةَ عن هِشَامٍ عن أبیه عن عَائِشَةَ قالت تَزَوَّجَنِی رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم لِسِتِّ سِنِینَ وَبَنَى بِی وأنا بِنْتُ تِسْعِ سِنِینَ قالت فَقَدِمْنَا الْمَدِینَةَ فَوُعِکْتُ شَهْرًا فَوَفَى شَعْرِی جُمَیْمَةً فَأَتَتْنِی أُمُّ رُومَانَ وأنا على أُرْجُوحَةٍ وَمَعِی صَوَاحِبِی فَصَرَخَتْ بِی فَأَتَیْتُهَا وما أَدْرِی ما تُرِیدُ بِی فَأَخَذَتْ بِیَدِی فَأَوْقَفَتْنِی على الْبَابِ فقلت هَهْ هَهْ حتى ذَهَبَ نَفَسِی فَأَدْخَلَتْنِی بَیْتًا فإذا نِسْوَةٌ من الْأَنْصَارِ فَقُلْنَ على الْخَیْرِ وَالْبَرَکَةِ وَعَلَى خَیْرِ طَائِرٍ فَأَسْلَمَتْنِی إِلَیْهِنَّ فَغَسَلْنَ رَأْسِی وَأَصْلَحْنَنِی فلم یَرُعْنِی إلا وَرَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم ضُحًى فَأَسْلَمْنَنِی إلیه»

صحیح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری الوفاة: 261، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج2، ص110، ح1422

می گویند لاغر بود، گوشت و چربی به ایشان دادند که مقداری چاق بشود و توان همبستری را داشته باشد. این ها مسخره بازی هایی است که بنی امیه درست کردند. «تزوجنی ست سنین، سبعة سنین، تسعة سنین» اصلا کسانی که این ها را ساخته اند متحد القول نیستند.

یک مورد از این ها قضیه سن عایشه است. آن چه که در رابطه با سن عایشه مشخص است در زمانی که رسول اکرم با ایشان ازدواج کرد عائشه هفده سالش بود.    

«أسماء بنت أبى بکر والدة عبد الله بن الزبیر... وهى أکبر من أختها عائشة بعشر سنین»

اسماء از خواهرش عایشه ده سال بزرگتر بود.

البدایة والنهایة؛ اسم المؤلف: إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی أبو الفداء الوفاة: 774، دار النشر: مکتبة المعارف – بیروت، ج8، ص346

«أسماء أم عبد الله بن الزبیر وهی أکبر من أختها عائشة بعشر سنین»

مرقاة المفاتیح شرح مشکاة المصابیح؛ اسم المؤلف: علی بن سلطان محمد القاری الوفاة: 1014هـ، دار النشر: دار الکتب العلمیة - لبنان/ بیروت - 1422هـ - 2001م، الطبعة: الأولى، تحقیق: جمال عیتانی، ج1، ص331

ابوبکر قبل از این که با مادر عایشه ازدواج کند مادر اسماء را طلاق داد اسماء از خواهرش عایشه ده سال بزرگتر بود شما این را داشته باشید.

«ولدت أسماء قبل هجرة رسول الله صلى الله علیه وسلم بسبع وعشرین سنة وکان لأبیها أبی بکر حین ولدت له إحدى وعشرون سنة»

تهذیب الأسماء واللغات؛ اسم المؤلف: محی الدین بن شرف النووی الوفاة: 676هـ، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1996، الطبعة: الأولى، تحقیق: مکتب البحوث والدراسات، ج2، ص598

اسماء بیست و هفت سال قبل از هجرت به دنیا آمده است. اسماء ده سال از خواهرش عایشه بزرگتر است. اسماء در سال بعثت چهارده سال داشته، عایشه چهار سال داشته است. عایشه در سال سیزده بعثت با پیامبر عقد کرده و هفده سال داشته است. اگر شوال سال دوم هجرت ازدواج کرده باشد نوزده سالش می شود.

نووی می گوید:

«أن عائشة أسلمت صغیرة بعد ثمانیة عشر إنسانا ممن أسلم»

تهذیب الأسماء واللغات؛ اسم المؤلف: محی الدین بن شرف النووی الوفاة: 676هـ، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1996، الطبعة: الأولى، تحقیق: مکتب البحوث والدراسات، ج2، ص615

ببینید تمام این قضایا:

«وعائشة وهی صغیرة فکان إسلام هؤلاء فی ثلاث سنین ورسول الله صلى الله علیه وسلم یدعو فی خفیة قبل أن یدخل دار أرقم بن أبی الأرقم»

البدء والتاریخ؛ اسم المؤلف: وهو المطهر بن طاهر المقدسی الوفاة: 507هـ، دار النشر: مکتبة الثقافة الدینیة – بورسعید، ج 4، ص 146

سال ولادت اسماء و این که ده سال از عایشه بزرگتر بوده، شما این را در نظر بگیرید وقتی ده سال بزرگتر است اسماء در سال هجرت 27 سالش می شود و عایشه هفده سالش می شود.

دو دو تا چهارتا است. خیلی واضح و روشن است.این دیگر نیاز به معما سازی و عروسک بازی و امثال این ها را ندارد.

اگر در سال سیزده بعثت عقد بسته باشد هفده سالش می شود، اگر سال دوم هجرت عقد بسته باشد که این درست است نوزده سالش می شود. این که دارد شش سالم بودم، هفت سالم بود. لاغر بودم نمی دانم روغن و چربی گوشت لُخم به من دادند که یک مقدار چاق و فربه بشوم این ها واقعیت ندارد.

این ها واقعا با آبروی رسول اکرم بازی کردن است. بحث رضاع کبیر یک لکه ننگینی بر دامن صحیح بخاری و صحیح مسلم و این ها است.

پرسش:

قضیه رضاع کبیر چه بود؟

پاسخ:

قضیه رضاع کبیر این بود وقتی مردهای بزرگ می خواستند بیایند با ایشان رفت و آمد کنند و صحبت بکنند به خواهرش می گفت به این ها شیر بده تا با من محرم بشوند. حتی یکی از این مفتیان وهابی در مصر ده – پانزده سال قبل بود فتوا داد  در ادارات اگر یک زنی با چند تا مرد هستند به تک تک مردها شیر بدهد تا محرم بشود.

یا یک راننده ماشین خانمی را این طرف و آن طرف می برد این خانم به راننده شیر بدهد تا محرم بشوند.

ببینید چقدر زشت و چقدر وقیح است. آیا الان مفتی اعظم حاضر است دخترش یا خانمش بیاید به یک مرد نامحرم شیر بدهد؟

پرسش:

شاید خوردن شیر مستقیم از سینه مراد نباشد

پاسخ:

البانی می گوید به هیچ وجه درست نیست. در منابع است آن که محرمیت می آورد مکیدن از خود پستان زن است. اگر این را بگیرند در ظرف بریزند بخورند هیچ فایده ندارد. بعد اَلبانی می گوید اشکالی ندارد (از دوستان خیلی عذر می خواهم معذرت می خواهم) می گوید نوک سینه زن معمولا سیاه است و خیلی شهوت نمی آورد‍!

این ها باعث شده که امثال سلمان رشدی‌ ها بیایند یک سری مسائلی را علیه اسلام عَلَمْ کنند. یعنی همین صحیح بخاری را شما نگاه کنید کاری به دیگر کتاب ها هم نداشته باشید. در این کتاب مطالب خلاف عقل و خلاف فطرت زیاد است اصلا ما کاری به اسلام هم نداریم.

اگر کسی به عنوان یک فرد لائیک بخواهد به بخاری عمل کند وجدانش اجازه نمی دهد که این مطالب و روایاتی که آورده و از قول پیامبر نقل کرده اند بخواهد پایبند باشد.

برادر حسن البناء گفت ما باید کتاب صحیح بخاری را اصلاح کنیم احادیث خلاف عقل را کنار بگذاریم و یک کتابی هم نوشت شاید یک پنجم یا یک چهارم صحیح بخاری ماند مابقی را دور ریخت.

اما علماء علیه ایشان قیام کردند و نتوانست کتاب تصحیح شده ی صحیح بخاری را در جامعه منتشر کند. تصحیحی از صحیح بخاری، یعنی باید بگویند صحیحِ صحیح بخاری.

این ها مسائلی است که واقعا آدم معطل است. اگر زمان سابق بود باز خیلی مهم نبود اما امروز با این سیال بودن اطلاعات، طلبه ها، دانشجویان و علمای اهل سنت انتظار است که یک مقدار روشن باشند اگر می خواهند در مذهب اهل سنت بمانند این لکه های ننگی که این ها آوردند را پاک کنند.

پرسش:

استاد کتب اربعه ما مشکل ندارد؟

پاسخ:

ما کتاب صد در صد صحیح نداریم. نه کافی، نه تهذیب الاحکام، نه من لا یحضره الفقیه و نه استبصار و... اگر دو تا روایت نادرست کسی پیدا کرد می گوییم روایت ضعیف است اما این ها آمدند یک پایه ای گذاشتند اصح الکتاب بعد القرآن صحیح بخاری و صحیح مسلم است.

می گویند تمام روایاتش هم صحیح است و هرکسی در صحت روایات بخاری تردید کند زندیق است. نتیجه این می شود که می بینیم امروز مستشرقین و دین ستیزان می آیند از همین منابع علیه اصل اسلام استفاده می کنند. کاری با سنی و شیعه ندارند اصل اسلام را زیر سوال می برند.

علاوه برآن این ها هم قدرت تبلیغی شان در جهان هزاران برابر ما است. با پول و امثال این دارند تبلیغ می کنند. اگر یک یهودی  یا مسیحی دارد مسلمان می شود عمدتا مسلمان سنی یا وهابی می شود.

این ها یک خطر بزرگی است وظیفه ما این است که در فضای مجازی به زبان های مختلف، به زبان فارسی، انگلیسی، عربی و ... حضور داشته باشیم و این نکات را مؤدبانه و نه با فحش و نه با توهین. خیلی محترمانه و مؤدبانه مطرح کنیم و تمام این ها را هم به بنی امیه ارتباط بدهیم.

نه این که بیاییم بگوییم یهودی ها چنین کاری کردند. شاید هم دست یهود در کار باشد اما اگر ما همه جا بگوییم یهود این کارها را کرده است در حقیقت بنی امیه و بنی العباس را تبرئه  کرده ایم.

بنی امیه ای که تمام تلاش شان برای نابودی اسلام است خود معاویه به پدر مغیره می گوید:

«لا والله إلا دفناً دفناً»

شرح نهج البلاغة؛ اسم المؤلف: أبو حامد عز الدین بن هبة الله بن محمد بن محمد بن أبی الحدید المدائنی الوفاة: 655 هـ، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت / لبنان - 1418هـ - 1998م، الطبعة: الأولى، تحقیق: محمد عبد الکریم النمری، ج5، ص72

می گوید ابوبکر مُرد و اسمی از او نماند، عمر مُرد اسمی از او نماند، عثمان مُرد اسمی از او نماند اما هر روز بالای مأذنه ها نام رسول الله را می برند من تا نام رسول الله را دفن نکنم آرام نمی شینم.

یا شعری که یزید می خواند:

«لیت أشیاخی ببدر شهدوا ** جزع الخزرج من وقع الأسل** لعبت هاشم بالملک فلا ** ملک جاء ولا وحى نزل»

مولف کتاب قبل از این که شعر یزید را بیاورد می گوید:

«وقال التفازانی فی شرح العقائد النسفیة اتفقوا على جواز اللعن على من قتل الحسین أو أمر به أو أجازه أو رضى به قال والحق أن رضا یزید بقتل الحسین واستبشاره بذلک وإهانته أهلی بیت رسول الله صلى الله علیه وسلم مما تواتر معناه وإن کان تفصیله آحادا قال فنحن لا نتوقف فی شأنه بل فی کفره وإیمانه لعنة الله علیه وعلى أنصاره وأعوانه»

شذرات الذهب فی أخبار من ذهب؛ اسم المؤلف: عبد الحی بن أحمد بن محمد العکری الحنبلی الوفاة: 1089هـ، دار النشر: دار بن کثیر  - دمشق - 1406هـ، الطبعة : ط1، تحقیق: عبد القادر الأرنؤوط، محمود الأرناؤوط، ج1، ص69

         «لَعِبَتْ هَاشِمُ بِالْمُلْکِ فَلَا             خَبَرٌ جَاءَ وَ لَا وَحْیٌ نَزَل‏»

الإحتجاج علی أهل اللجاج؛ نویسنده: طبرسی، احمد بن علی، ناشر: نشر مرتضی، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر،ج2، ص307

معاویه خیلی به این صراحت نمی گفت و در جلسات خصوصی می گفت اما این ها ماهیت خودشان را نشان دادند. لذا یکی از وظایف بزرگ ما این است که در کنار ترویج اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه واله وسلم) و تشیع علوی بیاییم به تعبیر امام اسلام آمریکایی را برای مردم روشن کنیم. بگوییم اسلامی که امروز دارند منتشر می کنند این اسلام ارتباطی به اسلام پیغمبر، اسلامی که رسول الله ناشر ان بوده، ندارد.

پرسش:

مگر رسول خدا صلی الله علیه و آله علم لدنی نداشتند؟ چرا وقتی می دانستند عائشه مشکل دارد با او ازدواج کردند؟

پاسخ:

برادر بزرگوار عرض کردم بنا نیست با معجزه یا با علم لدنی که رسول اکرم و ائمه داشتند کارشان را جلو ببرند. این ها معجزه و علم لدنی را عمدتا در مسائلی که مربوط به هدایت خلق و یا برای زدودن تحریف از اسلام بوده استفاده می کردند. در مسائل خصوصی شان به هیچ وجه استفاده نمی کردند.

آن زمانی که ایشان انتخاب کرده این طوری نبوده است. شما می خواهید یک خانمی را برای آقا زاده تان خواستگاری کنید تحقیق می کنید تمام شرایط مهیا است اما این خانم بعد از پنج – شش سال بنای بد اخلاقی می گذارد، این تغییری که بعدا در او بوجود می آید ارتباطی به کار شما ندارد و لطمه به تحقیق شما نمی زند.

 شما تحقیقات خودتان را انجام دادی و کار خودت را کردی و علم غیبی هم که داشتی خدا نگذاشته استفاده کنی ولذا در آن مقطعی که پیغمبر ازدواج کرده مصالحی مترتب بوده است بعدا این ها آمدند از اختیارات شان سوء استفاده کردند.

بدترین چیزی که به عایشه نسبت داده اند این است که یک سری جوان ها می آمدند خانه عایشه می خوابیدند و صبح محتلم می شدند بیرون می رفتند!

وهابی ها می گویند خانه عایشه یک متر در یک متر بیشتر نبوده است اما در این یک متر در یک متر این جوان ها چه کار می کردند؟ بعد از پیامبر هم که نیامد عایشه آپارتمان بسازد. این را در کتاب صحیح مسلم آورده اند. این جوان ها چرا خانه حفصه نمی رفتند؟ چرا خانه ام سلمه نمی رفتند؟ چرا خانه ام حبیبه نمی رفتند؟ چرا فقط خانه عایشه می آمدند؟

آیا این دلیل بر این نیست که این ها ساخته شده؟ دیدند که عایشه بهترین نمونه و الگو است که بتوانند از کانال ایشان جایگاه پیامبر را زیر سوال ببرند! با زیر سوال بردن ناموس پیامبر به خود پیامبر لطمه بزنند.

آن وقت این ها هم این را به دروغ نشر می دهند که  شیعه می گوید عایشه چنین و چنان بوده است. آلوسی می گوید ما تمام کتاب های معتبر شیعه را گشتیم یک مورد پیدا نکردیم علمای شیعه تهمت فحشا به عایشه زده باشند.

شیخ طوسی و دیگر علما می گویند ما معتقدیم هیچ کدام از انبیاء، 124 هزار پیغمبر همسرانشان مبتلا به فحشا نبودند، مبتلا به فحشا بودن موقعیت پیغمبر را زیر سوال می برد. قداست پیغمبر را زیر سوال می برد.

این قضایا در یک مقطعی صورت گرفته آن زمانی که بنی امیه سر کار بودند و بعد از آن هم آقایان جرأت نکردند بیایند به این مسائل دست بزنند و این قضایا منتشر شد و وقتی منتشر شد اولین کتابی که در مورد احادیث پیامبر نوشته شد سال 120 یا سال 125 بود.

می گویند شهاب الدین زهری متوفای 124 اولین کسی بود که احادیث پیغمبر را نوشت این ها را در میان مردم منتشر می کردند و اجازه هم نمی دادند کسی کتاب بنویسد.

نوشتن حدیث در زمان بنی امیه معادل با قاچاق مواد مخدر الان بود. اولین کسی که آمد دستور داد حدیث نوشته بشود عمر ابن عبدالعزیز است و کسی هم به حرفش گوش نکرد بعد از بیست سال از مرگ عمر ابن عبدالعزیز تازه شروع به کتاب نویسی کردند.

در این جا هم افراط کردند چون شما هرچه فنر را بیشتر فشار دهید و نگه دارید وقتی دست بردارید بیشتر جهش می کند و می پرد. شروع کردند احادیث جعلی درست کردن.

محمد ابن اسماعیل بخاری متوفای 256 است کتاب صحیح بخاری 2700 تا روایت بعد از حذف مکررات دارد می گوید من این روایات را از بین ششصد هزار روایت انتخاب کردم. یعنی از ششصد هزار روایت، پانصد و نود وهفت هزار روایت را دور ریخته است.

می گوید هر روایتی هم که انتخاب می کردم دو رکعت نماز می خواندم، حالا این نماز الهی بوده یا شیطانی بوده ما نمی دانیم. در قضیه نوشتن حدیث پیامبر احتیاجی به نماز خواندن نیست خدا به ما عقل و شعور داده است.

قرآن برای ما ملاک است، این که این همه روایت ششصد هزار روایت در میان مردم منتشر شده است. و مسلم بعد از بخاری کتابش را نوشته می گوید از میان سیصد هزار روایت، روایت ها را انتخاب کردم.

احمد ابن حنبل قبل از این ها است، مسند احمد حدود سی هزار روایت دارد می گوید از هفتصد و پنجاه هزار روایت این ها را من انتخاب کردم.

ببینید که چه قیامتی بوده است، یعنی بعد از این که این مسئله برداشته شد مخصوصا بعد از روی کار آمدن بنی العباس به عکس این ها آمدند حدیث نویسی و کتاب نویسی را باب کردند و تشویق کردند و هرکسی را که پدر و مادرش به خانه راه نمی دادند می آمد کتاب می نوشت و حدیث نقل می کرد!

شما اگر زندگی عائشه را ملاحظه کنید کاملا مشخص است که (نستجیر بالله) یک آدم هرزه نبوده است که بیاید به این شکل این مسائل را در میان مردم مطرح بکند. و اگر این کارها را می کرد زنان دیگر پیغمبر جلویش را می گرفتند.

این که می بینیم چیزی از همسران دیگر در مخالفت با عایشه (در خصوص فحشا) مطرح نشده مشخص است که بعد از مرگ عایشه، بنی امیه این ها را در میان مردم نشر دادند و صلاح ما هم نیست همسر پیغمبر را این طور مفتضح برای مردم نشان بدهیم.

حالا آقایان اهل سنت دقت نمی کنند یا توجیه دارند این یک مقداری برای ما مشکل است. این مسائل، مسائل فطری و عقلی است، عقل نمی پذیرد که همسر پیغمبر با آن قداستی که در میان مردم داشته بیاید چنین کارهای خلاف عقل و عرف انجام بدهد.

 اگر عایشه خانه اش را مهمانسرا قرار بدهد جوان ها آن جا بیایند خود صحابه اعتراض می کنند، افرادی که هستند اعتراض می کنند اگر در زمان حضرت امیر یا امام مجتبی (سلام الله علیه) بود این ها موضع می گرفتند ائمه (علیهم السلام) ساکت نمی نشستند.

یک روایت از حضرت امیر (سلام الله علیه) یا از آقا امام مجتبی (سلام الله علیه) پیدا کنید ظاهراً عایشه قبل از عاشوراء سال 59 یا 60 از دنیا رفته است یا از امام حسین علیه السلام  شما یک جمله ای بیاورید که در برابر این برخوردهایی که از عایشه بوده ائمه موضع گرفته باشند مگر امکان پذیر هست ائمه موضع نگیرند؟

عایشه جنگ جمل را شروع کرد وقتی که جنگ جمل تمام شد امیر المؤمنین علیه السلام احساس کرد که عایشه در بصره مانده دنبال یک فتنه دوم است جمل سوم می خواهند درست کنند.

دو تا جمل گذشت یک جمل قبل از آمدن حضرت امیرالمومنین عیله السلام  بود جمل صغیر و یک جمل کبیر بود و یک جمل دیگری می خواستند درست بکنند.

 ابن عباس می گوید من از طرف امیرالمؤمنین علیه السلام رفتم به عایشه گفتم در بصره اقامت نکن و سریع به مدینه برو گوش نکرد. برادرش محمد رفت پیام داد نرفت. راوی می گوید ما نشسته بودیم عایشه هم داشت موهایش را می بافت امام حسن علیه السلام آمد یک جمله به عایشه گفت، عایشه موهایش را که می بافت نیمه کاره گذاشت و گفت حرکت کنیم.

می گوید ما تعجب کردیم بعد از مدتی از امام مجتبی علیه السلام سوال کردیم چه شد؟ ابن عباس به عایشه گفت حرکت نکرد محمد ابن ابی بکر و دیگران گفتند حرکت نکرد شما چه کردی؟ گفت از قول پدرم گفتم عایشه می دانی طلاق تو را پیغمبر در اختیار من قرار داده اگر حرکت نکنی من تو را از ام المؤمنین بودن طلاق می دهم. این موضع گیری صریح امیر المؤمنین علیه السلام در برابر توطئه عایشه است.

آن وقت عایشه بیاید خانه اش را مهمانسرا قرار بدهد یا بحث رضاع کبیره و امثال این ها برای دیگر مسلمان لخت بشود غسل بکند و امثال این، امیر المؤمنین علیه السلام ساکت بنشیند؟ اصلاً معقول نیست این که عرض می کنم کاری به شیعه و سنی ندارم ما هستیم و فطرت، عقل و موضع گیری ائمه (علیهم السلام) در برابر این فسادهایی که این ها دارند نقل می کنند.

پرسش:

مجموع روایاتی که در مورد عایشه نقل شده خانه اش مهمانسرا بوده و ... مجموع روایات را حضرتعالی به لحاظ سندی چطور می دانید؟

پاسخ:

مشکل این است که در صحیح مسلم آمده روایات دیگر را می شود خدشه کرد، چون راوی سالم ندارند شما یک روایت از اهل سنت پیدا بکنید که در رواتش یکی، دو تا یا بیشتر برای تان ضعیف پیدا کنم غیر از صحابه ای که می گویند از هرگونه گناه مصون هستند اما وقتی در صحیح مسلم نقل می کند آدم زبانش بند می آید چه کار کنیم؟!

 از این طرف می گویند تمام روایات صحیح مسلم صد در صد صحیح است. از آن طرف هم می آید چنین بحثی را مطرح می کند چه کار کنیم؟

یک روایت در صحیح مسلم دارد، سنن ابی داود و  این ها مفصل بیان کردند. سال 91 یا 92 بود در شبکه کلمه یک توهین وقیحی به حضرت زهرا (سلام الله علیها) کردند به دوستان مان آقای ابوالقاسمی و یزدانی گفتم خط قرمز را بزنید این ها هفت هشت جلسه در رابطه با قضیه عایشه بحث کردند به طوری که در دانشگاه اهواز بچه شیعه هایی که همیشه وهابی ها می گفتند این همه شبهات شبکه کلمه نقل می کند چرا آقای قزوینی شما جواب نمی دهد؟

این ها در کلاس از استاد سنی پرسیدند حضرت استاد شنیدیم مردهای نامحرم به خانه حضرت عایشه می آمدند سرش را پایین می انداخت، مولوی عبدالحمید، مولوی عبد المجید مراد زهی را با دو سه نفر قم فرستاد به منزل ما آمدند گفتند مولانا می گوید بالا غیرتاً دست از عایشه بردارید.

 گفتم به مولانا سلام برسانید بگویید حضرت زهرا سلام الله علیها دین ما، دنیای ما، آخرت ما، بهشت ما، جهنم ما، ناموس ما همه چیز ماست اگر به حضرت زهرا سلام الله علیها جسارت کنید مطالب زیادی داریم برای گفتن. این اول کار است.

او هم دستور داد بعد از آن هم تا الان شبکه کلمه نسبت به حضرت زهرا سلام الله علیها جسارت نکرده است  چون می دانند اگر جسارت بکنند اوضاع به هم می ریزد چون به قدری این ها نقاط ضعف دارند ما مخصوصاً یک فایل مفصلی را از مزخرفات ضد دین، ضد قرآن، ضد عقل این ها جمع کردیم؛ نقاط ضربه پذیر این ها را منتشر هم نکردیم.

این مطالب در کامپیوتر و سینه ما هست با خودمان آن طرف می بریم. ما این ها را نگه داشتیم اگر در مناظره و این ها نسبت به ائمه یا نسبت به صدیقه طاهره اهانت کردند می گوییم بفرمایید به ما جواب بدهید.

حتی در یک جلسه ای خدمتی که رئیس شبکه کلمه است داشت جواب می داد یک دفعه بی اختیار شروع کرد گریه کردن و به اقای ابوالقاسمی واقای یزدانی اهانت کرد. یعنی کار به این جا کشید که مستأصل ومتحیر شدند.

بارها به دوستان گفتم در بحث با وهابیت و اهل سنت در دو محور باید کار کنیم یک پاسخ به شبهات آن ها در حوزه مسائل دینی. دوم نقاط ضربه پذیر آن ها را شناسایی کنیم که اگر این ها جسارت کردند چند مورد از این قبیل زیر پای شان بیندازیم که با سر زمین بخورند این ها به قدری مطالب خرافی، ضد عقل، ضد وجدان، ضد غیرت، بی ناموسی در کتاب های شان دارند که از حد گذشته یعنی یک مورد دو مورد نیست.

ما شاید بیش از 100 مورد از مطالبی مثل قضیه عایشه، از عایشه و دیگر بزرگانشان و از مفتیان شان جمع کردیم.

 یک روزی با جناب آقای قاضی عسکر (حفظه الله تعالی) یک جلسه ای داشتیم ایشان دو سه تا جزوه ای که در مکه پخش کرده بودیم گفت آقای قزوینی من روحاً با این طور مسائل موافق نیستم اصلاً روح من نمی پذیرد اما روحانیان کاروان باید ده پانزده تا از این مطالب را داشته باشند که این ها وقتی جسارت می کنند انسان بتواند این ها را مطرح بکند.

با یکی از این ها بحث می کردیم قبلاً هم گفتم؛ گفت امام خمینی عبارتی را من می گویم با یک عبارت دیگر گفت در تحریر الوسیله گفته:

«یجوز اللواط فی ادبار النساء»

گفتم ما عرب نیستیم شما عرب هستید « عمل الرجل بالرجل»‌را لواط می گویند ««عمل الرجل بامرإته» را وطی می گویند امام هم واژه وطی آورده نه واژه لواط. یک مقداری بادش خوابید.

 بعد گفتم امام وقتی این را آورد می گوید اگر زن راضی نباشد حرام و خلاف شرع است روایت هم داریم اگر کسی چنین کاری با همسرش بکند بوی بهشت که از هزار سال می آید به مشامش نمی رسد.

سوم: اگر فقهای ما فتوا دادند فقهای شما عمل کردند گفت چرا دارید این طوری می گویید؟ گفتم در المنثور سیوطی، جلد 2، صفحه 256 در ذیل آیه شریفه

(نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ)

زنان شما، محل بذر افشانی شما هستند

سوره بقره (2): آیه 223

«وأخرج الخطیب فی رواة مالک عن أبی سلیمان الجرجانی قال: سألت مالک بن أنس عن وطء الحلائل فی الدبر»

در پاسخ گفت:

 

«فقال لی: الساعة غسلت رأسی منه»

از آقای ابن ابی مُلیکه که زمان پسر زبیر قاضی القضات مکه بود «مجمعٌ علی ثقة» است دارد:

«وأخرج ابن جریر عن ابن أبی ملیکة أن سأل عن إتیان المرأة فی دبرها فقال: قد أردته من جاریة البارحة فاعتاصت علی فاستعنت بدهن»

الدر المنثور؛ اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الکمال جلال الدین السیوطی الوفاة: 911، دار النشر: دار الفکر - بیروت – 1993، ج1، ص638

«حدثنی أبو مسلم قال ثنا أبو عمر الضریر قال ثنا یزید بن زریع قال ثنا روح بن القاسم عن قتادة قال سئل أبو الدرداء عن إتیان النساء فی أدبارهن فقال هل یفعل ذلک إلا کافر قال روح فشهدت بن أبی ملیکة یسئل عن ذلک فقال قد أردته من جاریة لی البارحة فاعتاص علی فاستعنت بدهن أو بشحم»

جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ اسم المؤلف: محمد بن جریر بن یزید بن خالد الطبری أبو جعفر الوفاة: 310، دار النشر: دار الفکر - بیروت – 1405، ج2، ص395

از قاضی القضات زمان پسر زبیر در مکه سوال می کنند وطی در دبر نساء چطوری است؟ گفت:

«قد أردته من جاریة البارحة»

دیشب با یکی خانم هایم می خواستم چنین کاری بکنم

«فاعتاصت علی»

تمکین نکرد گفت دردش می آید

فاستعنت بدهن او بشخم

روغن یا چربی مالیدم که دردش نیاید!

 گفتم علمای ما فتوا می دهند فقهاء و بزرگان شما راهش را هم یاد می دهند چه کار کنند طرف تمکین کند؟ !

این ها را باید داشته باشیم این دیگر تا آخر عمرش جرأت نمی کند پیش هیچ شیعه، سنی چنین حرف بزند. یعنی باید کاری کرد که یادش بماند و دیگر دهانش بسته باشد. همان قضیه ای که حضرت امام عسکری علیه السلام شاگردشان را برای مناظره می فرستند مناظره کرد آن چنان آن آدم را در بن بست قرار داد

«لَا یَدْرِی فِی السَّمَاءِ هُوَ، أَوْ فِی الْأَرْض‏»

نمی دانست در آسمان است یا در زمین است؟

التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری (علیه السلام)؛ نویسنده: حسن بن على علیه السلام، امام یازدهم، محقق /مصحح: مدرسه امام مهدی علیه السلام، ص353

این که امام صادق (علیه السلام) به هشام می گوید:

«نَاصِرُنَا بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ وَ یَدِه‏»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج1، ص168،بَابُ الِاضْطِرَارِ إِلَى الْحُجَّة، ح4

مؤمن الطاق که این همه تعریف و توصیف ائمه دارند یا امثال این ها. این ها افرادی بودند در بحث مناظره هم از فرهنگ شیعه دفاع می کردند و هم در مناظره در جواب های نقضی مخالفان را می کوبیدند.

«قَالَ أَبُو حَنِیفَةَ لِشَیْطَانِ الطَّاقِ بِحَضْرَةِ الْمَهْدِیِّ لَمَّا تُوُفِّیَ الصَّادِقُ (علیه السلام) قَدْ مَاتَ إِمَامُکَ فَقَالَ لَهُ الطَّاقُ أَمَّا إِمَامُکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ إِلى‏ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ فَضَحِکَ الْمَهْدِیُّ وَ أَمَرَ لَهُ بِعَشَرَةِ أَلْفِ دِرْهَم‏»

العدد القویّة لدفع المخاوف الیومیة؛ حلى، رضى الدین على بن یوسف بن المطهر (برادر علامه حلى)، محقق / مصحح: رجائى، مهدى و مرعشى، محمود، ناشر کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى، ص156؛ بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحیاء التراث العربی، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج47، ص400

مؤمن الطاق در جواب نقضی بی نظیر ست وقتی امام صادق علیه السلام از دنیا رفت ابو حنیفه می گوید یا مؤمن الطاق، -که البته ابوحنیفه به او گفت شیطان الطاق-:

«قَدْ مَاتَ إِمَامُکَ»

دیگر امامت مرد

 مومن الطاق هم فورا گفت:

«إِمَامُکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ»

اگر امام من از دنیا رفت امام تو شیطان است که (مِنَ الْمُنْظَرِینَ إِلى‏ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ) فوری جواب داد. یا به مؤمن الطاق می گوید شنیدم شما وقتی که مرده هایتان را می خواهید دفن کنید دست چپش را قطع می کنید تا فردای قیامت دستی نباشد (أُوتِیَ کِتابَهُ بِشِمالِه‏)

(وَأَمَّا مَنْ أُوتِی کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیقُولُ یا لَیتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیهْ)

اما کسی که نامه اعمالش را به دست چپش بدهند می‌گوید: «ای کاش هرگز نامه اعمالم را به من نمی‌دادند.

سوره الحاقه (69): آیه 25

گفت بله درست است اما ما شنیدیم شما هم مرده هایتان را دفن می کنید آفتابه آبی از دبرش داخل شکمش وصل می کنید که فردای قیامت تشنه نشود. ابو حنیفه می گوید هم حرف من دروغ بود هم حرف تو اما حرف تو خیلی کشنده تر بود از حرف من !

 این روش هایی است که اهل بیت (علیهم السلام) با اصحاب شان داشتند که ما باید امروز در هر حوزه ای در مسائل فقهی، در مسائل امامت، در مسائل توحید در دو جبهه کار کنیم هم مسائل علمی شان را علمی جواب بدهیم با قرآن، حدیث از منابع خودشان مؤدبانه و هم نقاط ضربه پذیر آن ها را بدون اهانت و فحاشی بمباران علمی کنیم.

این ها وقتی احساس کنند نقاط ضربه پذیرشان دست ما هست جرأت نمی کنند حرف بزنند این ها تصور می کنند خودشان حق مطلق هستند و هیچ عیب و نقصی در خودشان نیست.

ملاک این است که این مسائل منتشر بشود بعضی از مسائل هم، به قول یکی از بزرگواران می گفت آقای قزوینی شما سِیبل وهابیت هستید و این ها در هر جهت دنبال این هستند حمله ها را به طرف شما ببرند خیلی باید مراقب باشید.

گفتم همان تعبیری که امام (رضوان الله تعالی علیه) دارد می گوید هر کسی برای اسلام بیشتر کار کند بیشتر فحش می شنود.

یک تعبیری هم داشت شهید همت می گوید من این عبارت امام را نوشتم همیشه در جیبم هست هر کسی برای اسلام بیشتر کار کند بیشتر فحش می شنود.

پرسش:

پاداشش هم بیشتر است.

پاسخ:

بله قطعاً پاداشش هم بیشتر است بنده وصیت کردم این فحش هایی که به ما دادند این ها را دوستان ما جمع کنند در کفن ما بگذارند که فردای قیامت بگوییم یا زهرا(سلام الله علیها) ما اگر در علم، شباهتی با حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام نداشتیم در نماز نداشتیم در تقوا نداشتیم در شجاعت نداشتیم اما در فحش خوردن یک شباهت و سنخیتی داریم.

 کلیپ هایی که این ها به ما فحش دادند چه داخلی ها، چه خارجی ها، چه وهابی ها جمع کنیم مثنوی هفتاد مَن کاغذ شود.

اما هر چه این ها بیشتر فحش می دادند بیشتر خوشحال می شدم چون احساس می کردم حرف های ما تأثیر گذارتر است و این ها از تأثیر گذاری حرف های ما وحشت دارند این مایه خوشحالی ما است.

لذا ائمه (علیهم السلام) در این زمینه به قول آقایان سیبل بودند اصحاب ائمه مخصوصاً آن ها که اهل جدل، مناظره و در کلام کار کردند

آن هایی که کار کردند مثل صفوان، هشام و مؤمن الطاق و ... چقدر مطالب علیه این ها در کتاب های ما است. چرا در رابطه با بعضی از افراد مثل زراره یا محمد ابن مسلم این طور هجمه ها کم است اما نسبت به هشام این هجمه ها بالا رفته حتی هشام را به عنوان مجسم و از قول امام «لعن الله» و امثال این ها می گویند از مؤمن الطاق این همه مذمت دارند صفوان ابن یحیی که از مشایخ ثقات است چقدر مذمت آمده!

در کتاب های اهل سنت ببینید بخاری می گوید: جابر ابن یزید جعفی 40 هزار روایت نقل کرده در اوائل صحیح مسلم در خطبه اش ببینید چقدر این ها را مذمت کردند.

یا ابان ابن تغلب. در زمان ائمه علیهم السلام هم آن کسانی که در خط مقدم صحنه بودند هجمه ها علیه این ها در حد بالا است.

 متأسفانه بعضی از این طلبه های ما یا بعضی از اساتید ما می بینیم می آیند شروع می کنند به نقد رواتی مثل زراره، هشام ابن حکم، ابان ابن تغلب و امثال این ها، این همه روایات در مذمت این ها داریم این ها را چه کار کنیم؟

امام صادق علیه السلام این طوری گفته امام باقر علیه السلام این طوری گفته امام رضا علیه السلام این طوری فرموده. یک مقدار ما آن روش های اهل بیت (علیهم السلام) را  دقت کنیم همان حرفی که ما نسبت به عایشه می گوییم همین حرف را هم نسبت به امثال هشام ابن حکم، صفوان، ابان ابن تغلب هم می گوییم.

تعدادی بودند نمی توانستند تحمل کنند پاسخ هم نداشتند می رفتند روایاتی از قول این ها جعل می کردند در میان مردم منتشر می کردند.

یا نسبت به ائمه علیهم السلام، دارد روایاتی که ابو ربیع شامی نقل می کند

«مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى وَ غَیْرُهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی الرَّبِیعِ الشَّامِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فَقُلْتُ إِنَّ عِنْدَنَا قَوْماً مِنَ الْأَکْرَادِ وَ إِنَّهُمْ لَا یَزَالُونَ یَجِیئُونَ بِالْبَیْعِ فَنُخَالِطُهُمْ وَ نُبَایِعُهُمْ فَقَالَ یَا أَبَا الرَّبِیعِ لَا تُخَالِطُوهُمْ فَإِنَّ الْأَکْرَادَ حَیٌّ مِنْ أَحْیَاءِ الْجِنِّ کَشَفَ اللَّهُ عَنْهُمُ الْغِطَاءَ فَلَا تُخَالِطُوهُمْ.»

 الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج5، ص158، بَابُ مَنْ تُکْرَهُ مُعَامَلَتُهُ وَ مُخَالَطَتُه‏، ح2

«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْهَاشِمِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ یُوسُفَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ دَاوُدَ الْحَدَّادِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: لَا تُنَاکِحُوا الزِّنْجَ وَ الْخَزَرَ فَإِنَّ لَهُمْ أَرْحَاماً تَدُلُّ عَلَى غَیْرِ الْوَفَاءِ قَالَ وَ الْهِنْدُ وَ السِّنْدُ وَ الْقَنْدُ لَیْسَ فِیهِمْ نَجِیبٌ یَعْنِی الْقُنْدُهَارَ.»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج5، ص353، بَابُ مَنْ کُرِهَ مُنَاکَحَتُهُ مِنَ الْأَکْرَادِ وَ السُّودَانِ وَ غَیْرِهِم ‏، ح3

این ها عهد و پیمان درستی با همسران شان ندارند و به همسران شان خیانت می کنند یک چنین چیزهایی که الان در میان عامه مردم هست.

 یا:

«مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ شَرِیکٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) لَا تَسُبُّوا قُرَیْشاً وَ لَا تُبْغِضُوا الْعَرَبَ- وَ لَا تُذِلُّوا الْمَوَالِیَ وَ لَا تُسَاکِنُوا الْخُوزَ- وَ لَا تُزَوِّجُوا إِلَیْهِمْ فَإِنَّ لَهُمْ عِرْقاً یَدْعُوهُمْ إِلَى غَیْرِ الْوَفَاءِ»

تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة؛ شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البیت علیهم السلام،  محقق/ مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج15، ص132

در خوزستان زندگی نکنید...

 مردم خوزستان چنین و چنان هستند یعنی نسبت به هر کدام از طوایف و ... یک برچسب هایی زدند این هم از قول صحابه مورد اعتماد و از قول امام صادق (سلام الله علیه) و امام باقر (سلام الله علیه) برای این که، این ها را در جامعه زیر سوال ببرند.

امامی که وقتی دارد می رود چند تا جزامی کنار جاده نشستند دارند غذا می خورند تعارف می کنند حضرت از اسبش پایین می آید پیش آن ها می رود شروع می کند با این ها غذا خوردن آن وقت این امام می گوید: «الاکراد طائفة من الجن، لا تزوج الخزر، لا تساکنوا الخوز...» ؟!

امام رضاعلیه السلام وقتی غذا می خواهد بخورد می گوید تا آن غلام سیاهی که در اسطبل کار می کند نیاید کنار سفره بنشیند من لب به غذا نمی زنم آن وقت این مطالب را نسبت به طوائف یا امثال این ها می خواهد مطرح بکند؟ !

مشخص است که یک دست هایی در کار بوده چه در زمان بنی امیه چه در زمان بنی العباس برای زیر سوال بردن قداست ائمه علیهم السلام و قداست اصحاب خاص ائمه علیهم السلام که ناشر فرهنگ ائمه بودند.

همان حرفی که ما نسبت به عایشه زدیم عین همان را هم نسبت به روات و اصحاب ویژه داریم می زنیم همین قضیه بود «الکلام الکلام» اما باید حواس مان خیلی جمع باشد که خدای ناکرده بی گدار به آب بزنیم بله اصحاب فلان امام این طور مشکلات داشته فلانی و فلانی هم این طور مشکلات داشتند.

اگر جابر ابن یزید جعفی که 40 هزار روایت دارد زیر سوال بردیم آیا چیزی برای ما باقی می ماند ؟ !

«والسلام علیکم ورحمة الله»‌



Share
1 | رضایی رافضی | Germany - Falkenstein | ٠٥:٥٧ - ٠٥ آذر ١٤٠٢ |
قلبم سرشار از کینه و تنفر هست نسبت به عایشه.خدا شاهده قابل بیان کردن نیست اندازه ش
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها