2024 April 19 - جمعه 31 فروردين 1403
آيا در جنگ بني قريظه دستور به كشتن يهودي ها صادر شد؟
کد مطلب: ٥١٨٠ تاریخ انتشار: ٠٩ ارديبهشت ١٣٨٧ تعداد بازدید: 67419
پرسش و پاسخ » امام علي (ع)
آيا در جنگ بني قريظه دستور به كشتن يهودي ها صادر شد؟

سؤال كننده : ناصر خوشنويس

پاسخ:

در كتاب ارشاد شيخ مفيد ج 1 ص 111 بدون ذكر سند اين گونه آمده است ؛ كه بني قريظه بعد از خيانت به رسول خدا و توطئه براي حمله به مدينه ، بعد از محاصره اي شديد و وقتي قدرت اسلام را ديدند ، همگي تسليم شدند و قبول كردند كه هرچه سعد معاذ در مورد آنان حكم كند اجرا شود ؛ سعد نيز حكم كرد كه همه مردان اين قبيله اعدام شده و زنان و كودكان و پيرمردان به اسارت گرفته شوند كه حكم اعدام را به دستور رسول خدا امير مومنان و چند تن ديگر از اصحاب به عهده گرفتند .

اما اين سوال را بايد مطرح كرد كه چرا رسول خدا به جاي آنكه به بني قريظه اجازه دهد كه مانند ساير يهوديان اموال خود را در اختيار مسلمانان گذارده و جلاي وطن كنند ، با نظر سعد معاذ موافقت كرده و دستور قتل همه آنها را دادند ؟

پاسخ روشن است : زيرا هيچ بعيد نبود كه اين گروه مانند بني نضير و بني قين قاع ، وقتي از دسترس مسلمانان بيرون رفتند باز با تحريك نيروهاي عرب بت پرست اسلام و مسلمانان را با خطرات بزرگي مواجه سازند ؛ (زيرا بني قين و قاع بعد از بيرون رفتن از مدينه سبب بروز جنگ احد و كشته شدن بسياري از مسلمانان شده و بني نضير نيز بعد از تبعيد از مدينه مشغول فعاليت بر ضد مسلمانان شده و ايشان بودند كه سبب بسياري از جنگ ها مانند جنگ خندق شدند ) و باعث شوند كه خون عده زيادي ريخته شود ؛ از اين جهت پيامبر با اين نظر موافقت نكرده و نظر سعد را كه خود يهود او را به عنوان حكم قرار داده بودند ، پذيرفتند ؛ و نظر سعد نظري بود كه از روي مدارك و دلائل مستحكم داده شده بود :

1 . يهود بني قريظه با رسول خدا پيمان بسته بودند كه اگر بر ضد مصالح اسلام قيام كنند مسلمانان در كشتن آنان آزاد باشند و در عوض بتوانند در مدينه بدون هيچ گونه محدوديتي رفت و آمد داشته باشند ودر حقيقت نبض اقتصادي مدينه را در دست گرفتند ؛ زيرا مسلمانان نمي توانستند به طور مستقيم با كفار در ارتباط باشند و يهود بني قريظه در بسياري مواقع نقش واسطه را ايفا مي كردند .

2 . يهود بني قريظه با خود فكر مي كردند كه بعد از حمله به مدينه عملي مي شد ، تمامي مردان را اعدام كرده و زنان و كودكان به اسارت مي گيرند و اين عمل سعد دقيقا مطابق با طرحي بود كه ايشان براي مسلمانان داشتند .

3 . در قوانين يهود و تورات چنين آمده است كه : هنگامي كه به قصد نبرد آهنگ شهري نمودي نخست ايشان را به صلح دعوت نما ؛ و اگر آن ها از در جنگ وارد شدند ، شهر را محاصره كن و وقتي بر شهر مسلط شدي مردان را از دم تيغ گذرانده و زنها و كودكان و حيوانات و هرچه در شهر موجود است را به غنيمت بگير .

و در واقع او به همان قانون خود يهود دستور داده است .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
1 | هوشيار | The Netherlands - Amsterdam | ١٢:٠٠ - ٢٤ ارديبهشت ١٣٨٧ |
شماهم كمترازسعدبن معاذ نيستيد...... هردويتان وحشيانه مي انديشيد.....
2 | مهدي ذ | Cambodia - Phnom Penh | ١٢:٠٠ - ٢٧ ارديبهشت ١٣٨٧ |
با سلام به هوشيار عزيز :
مي خواهم با هم سري به كتب اهل سنت بزنيم و چند وحشي را بشناسيم تا هوشيار تر بشوي :
رسول خدا خالد بن وليد را با 350 نفر از مهاجر وانصار براي دعوت به اسلام و نه براي جنگ فرستاده بودند ؛ ابن اسحاق گفته است : ... رسول خدا خالد بن وليد را هنگامي که مکه را فتح کردند به سوي بني جذيمه براي دعوت به اسلام و نه براي جنگ فرستادند . ( فتح الباري: 8 / 46. الطبقات الكبرى 2 / 147 .تاريخ الطبري 3 / 66. السيرة النبوية لابن هشام: 4/882، (2/428)، الكامل في التاريخ 2 / 255، المنتظم 3 / 331، تاريخ الإسلام للذهبي: 2/567، المغازي، عيون الأثر لابن سيّد الناس: 2/185، زاد المعاد في هدي خير العباد: 2 / 167، تاريخ ابن خليفة: 53، الثقات لابن حبان: 2/61، البداية والنهاية 4 / 312، .تاريخ ابن خلدون 4 / 810، السيرة الحلبية: 3 / 209. ).او با 350 نفر از مهاجر و انصار و بني سليم به سوي ايشان رفت ؛ وقتي به ايشان رسيد گفت : شما که هستيد؟ گفتند مسلمانيم و نماز خواند و محمد را به راستگو مي شماريم ؛ و در ميدان ها مسجد ساخته و در آن اذان گفته ايم .پرسيد پس چرا سلاح همراه خود برداشته ايد ؟ گفتند : بين ما و گروهي از عرب جنگ است و ترسيديم که شما همان ها باشيد ؛ گفت : پس سلاح را به زمين بگذاريد ؛ وقتي سلاح را به زمين گذاشتند گفت ايشان را به اسارت بگيريد ؛ پس ايشان را به اسارت گرفته دستور داد دستهاي بعضي را بسته و ايشان را بين ياران خويش تقسيم کرد ( تا نگهبان ايشان باشند).وقتي صبح شد خالد دستور داد که هرکس که اسيري به همراه دارد کار او را با شمشير تمام کند (الطبقات الكبرى 2 / 147، عيون الأثر لابن سيد الناس: 2/209، سبل الهدى للصالحي الشامي: 6/200، معجم قبائل العرب لعمر رضا كحالة: 1/176، السيرة الحلبيّة: 3/210. ) .
هميشه هوشيار باشي.... قل هاتوا برهانكم ان كنتم صادقين
3 | ميلاد صادقي | Iran - Isfahan | ١٢:٠٠ - ١٩ تير ١٣٨٧ |
قبول دارم
4 | عباس سالاري | United Arab Emirates - Dubai | ١٢:٠٠ - ١١ مرداد ١٣٨٧ |
بسمه تعالي
سلام عليکم
ديروز ان يهوديان امروز اين صهيونيزم هستند که به جان مسلمانان افتاده وهرروز مي کشندوصداي اکثر مسلمانان وحکومتها بيرون نمي ايد وخود را به خواب خرگوشي فرو برده اند بايد حکومتها ومسلمانان ترفند اين شياطين را بفهمند وهرگز اجازه اين اعمال زشت ودور از انسانيت ندهند کجاست اين سنت پيامبر اشد علي الکفار چرا عمل نمي کنيد چرا فرمانروان اکثر مسلمانان به خواب رفتند اگر حق باشماست چرا عمل نمي کنيد ولي يک حزب يک گروه که سنت پيامبر را به خوبي انجام دادند وجنگ سي وسه روزه را به خوبي اداره کردند وهمه مسلمانان را سرافزار کردند
وان شالله که ديگر مسلمانان بيدار باشند وکفار را به زانو در اورند امروز بايد ما عمل پيامبر را در مقابل کفار عملي کنيم نه اينکه برادر خود را بکشيم به جرم شيعه بودن که ثواب دارد وبه بهشت مي روي ايا اين روش پيامبر اسلام ص بود يا در مقابل کفار حرام حرام حرام خون برادر مسلمان ريختن نه خدا قبول دارد نه پيامبر اسلام
خدايا دل مسلمانان را به هم نزديک بفرما تا دشمن اصلي را به زانو در اوريم و تير دشمنان بخصوص اين وهابيها را به خودشان واربابهايشان بر گردان وذليلشان وخوار شان بگردان
----------------------------------------------
اللهم عجل لوليک الفرج
5 | احمد | Russia - Khabarovsk | ١٢:٠٠ - ١٧ اسفند ١٣٨٧ |
سلام - صرف نظر از شيوه و نيات دشمن در جنگ ، اگر هر طرف نزاع به بهانه و با توجيه اعمال طرف مقابل، همان اعمال شنيع و خشن را تكرار نمايد بي شك با طرف ديگر جنگ هيچ فرقي ندارند و هيچيك را نمي توان داراي حق دانست چون اعمال و نمود ظاهري افراد ملاك سنجس و قضاوت است و نيات را فقط و فقط خداوند مي داند ، چه بسا جناياتي كه در جهان با عنوان دفاع پيشگيرانه اتفاق افتاده است.

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
استفاده جراح از تيغ جراحي و خونريزي ، و در آوردن غدد سرطاني ، و يا جدا كردن پايي كه سياه شده است ، اگرچه در ظاهر عملي بي رحمانه به حساب مي آيد ، اما اگر صورت نگيرد ، سبب نابودي كل بدن مي شود ؛ يهودي كه چند بار بر ضد رسول خدا (ص)‌ شورش و قيام كرده بودند و در صورت باقي ماندن ممكن بود هر كدام سبب كشته شدن يك مسلمان شوند ، در حكم همان غده سرطاني و يا پاي سياه شده اند ؛ به همين سبب قياس كردن پيامبر ، با طرف هاي ديگر جنگ مانند آن است كه كسي اين پزشك جراح را با يك جاني قياس كند .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
6 | آزاد | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٢٢ فروردين ١٣٨٨ |
اين حکم توسط چه کساني اجرا شد؟ منابع؟ چه تعداد و در چه فاصله زماني وچگونه کشته شدند؟

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
در منابع معتبر (از جمله ارشاد شيخ مفيد) تنها آمده است امير مومنان و گروهي از صحابه و تعداد و زمان و روش كشتن آنها مشخص نيست .
موفق باشيد
7 | كلب علي | Malaysia - Kuala Lumpur | ١٢:٠٠ - ١١ ارديبهشت ١٣٨٨ |
اقايان صلح طلب مگر وقتي موسي(عليه السلام) به ميان قوم خود برگشت و يهود را در حال بت پرستي ديد خدا امر نکرد که خودشان اسلحه بردارند و همديگر را بکشند؟ http://nasb.scripturetext.com/exodus/32.htm لطفا به شماره 27 و 28 رجوع کنيد. ۳۰۰۰ نفر به اين طريق کشته شدند. به فرمان خدا. ضمنا اگر مي‌خواهيد گوشه اي از جعل کردنهاي اين قوم پست را ببينيد در صفحه فوق ملاحظه کنيد که يهود چه کسي را سازنده اين بت معرفي مي‌کند. انها سامري را خذف مي‌کنند و بجاي ان هارون را بت ساز مي‌کنند!!!!!!!!!. براي چه؟ چرا؟؟؟؟؟؟؟؟ چون از جانشيني او ناراحت بودند. حالا معني حديث رسول درباره نسبت خود و علي را مي‌فهميد؟ http://en.wikipedia.org/wiki/Aaron ببينيد چه چرندياتي را به هارون نسبت مي‌دهند. از انجايي که ۱۰۰٪ مطمئن هستم که يهودي ها اين سايت را مطالعه مي‌کنند لطفا لينکهارا زودتر مشاهده کنييد. و حالا نمونه اي از عطوفت يهود: http://www.biblegateway.com/passage/?search=Psalm%20137;&version=31; به شماره ۹ دقت کنيد. بت يهود از کوبيدن سر نوزادان به ديوارها خوشحال مي‌شود!!!! مسولين سايت من اسم و email حود را در اين کامنت براي دفع خطر يهود تغيير دادم. اينجانب همان شخصي هستم که از اذکار مورد تنفر وهابي ها سوال کرده بودم.
8 | حب علي ايمان | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٧ ارديبهشت ١٣٨٨ |
يريدالله ان يتم نوره ولو كره الكافرون.. و خداوند اراده فرمود كه نورش را به تمامي ظاهر سازد اگر چه كافران خوش نداشته باشند.
علي نور خداوند درجهان هستي است و جز در جهت رضاي او و رسولش قدم برنداشته و دراين راه از طعنه هر طعنه زننده وتمسخر هر مسخره گر ابايي به خود راه نداد. كاخ ايمانش رفيع و اراده اش در اجراي فرمان حق منيع بود . حق مي گفت و جز حق عمل نمي كرد. با باطل جنگيد و به دست باطل كشته شد. مرگش عين حيات و حياتش همواره قرين با مرگ بود. سربازي فداكار براي رسول(ص) بود و پدري دلسوز براي امت. مثل او به پيامبر مثل هارون به موسي است و اين يعني وصي بلافصل پيامبر امين و كاملترين جانشين براي اجراي امردين . علي با حق و حق باعلي است . هركس كه سر دينداري دارد علي آينه تمام نماي حق و صفات متضاد خداوند جبار ورحيم است. اشداعلي الكفار و رحما بينهم. هركه باعلي است با خداست و هركه با خدانيست گو باهركه خواهي باش.
9 | سيد علوي | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٩ فروردين ١٣٨٩ |
با سلام به دوستان عزير ضمن تشكر از شما بخاطر روشن ساختن حقايق سوالي در ارتباط با قضيه جنگ بني قريظه برايم پيش آمده ولي منبع موثقي كه به جواب آن برسم را نميشناسم و فكرم رو مشغول كرده: چرا بعد از اجراي حكم اعدام مردان يهودي كه به جرم عهد شكني و خيانت به امت اسلام كه پيامبر (ص) حتي حاضر به عفو آنها نشد .از بين زنان به اسارت گرفته شده يهودي پيغمبر ريحانه دختر زيد قرظي را به همسري(يا به روايتي كنيزي) برگزيد؟؟ و عليرغم مخالفت ريحانه پيغمبر (ص) اصرار به اين كار نمود؟؟ دختري كه به زيباروئي شهرت داشت و پدرش رئيس قبيله و از مخالفان سر سخت اسلام بود؟؟!! آيا اصلا اين موضوع صحت دارد؟؟؟ آيا هدف از حركت بسوي بني قريظه چيزي جز براندازي كفر و جهت حفظمنافع اسلام بوده است؟؟؟ چه حكمتي در اين كار بود كه با تصورات و عقايد اكنون همخواني ندارد؟؟؟؟ با تشكر

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

در اين زمينه ، در كتب شيعه ، تنها مطلبي كه آمده است ، اين است كه اين زن جزو زناني بود كه به كنيزي گرفته شد ؛ بعد از آن (بر خلاف ساير زنان بني قريظه) اسلام آورد و به سبب اسلام از شوهر خويش كه كافر بود جدا شد ؛ سپس به خواست خويش به ازدواج رسول خدا (ص) در آمد ! و جايگاهي بلند نزد آن حضرت داشت و در زمان حضرت نيز از دنيا رفت !

در اين زمينه مي‌توانيد به آدرس ذيل مراجعه كنيد :

زوجات النبي (ص) - سعيد أيوب - ص 116

دفاع من وحي الشريعة ضمن دائرة السنة والشيعة - السيد حسين الرجا - ص 348

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

10 | بابك | Iran - Kermanshah | ١٢:٤٢ - ٢٦ تير ١٣٨٩ |
با سلام خدمت تمامي برادران گرامي
متاسفم واز پيامبر اکرم (ص )طلب بخشش را داريم که اين چنين دورغهايي که راويت ابن اسحاق ه که 150سال بعد از ايشان زندگي مي کرده تا قوم يهود را مظلوم نمايي کند دستوري که دور از شان ايات قرآن کريم وسنت پيامبر آکرم (ص ) مي باشددر طول تاريخ اين کشتار هاي موهوم تکرار شده در روم باستان به دست اسکندر توسط مسلمين وآخر در زمان معاصر توسط هتيلر بهتر است بيشتر بيانديشيم
11 | بهرام | | ١٠:٠٥ - ١٠ مهر ١٣٨٩ |
درود در دلايلي كه براي قتل عام بني قريظه آورده ايد مطلبي برايم بسيار جالب بود محمد به اين دليل با قتل عام و نسل كشي يك قوم موافقت مي كند كه " مبادا آنها دوباره قدرت گرفته و مشكل آفرين شوند" ما به اين مي گوييم قصاص قبل از جنايت و به نظر من اين ابدا توجيه خوبي نيست. مطلب دوم اينه كه: تصور كنيد ريحانه آن زن زيبارو قلبي از سنگ داشته است زيرا در همان روزي كه تمام خانواده ، دوست آشنا و همه كسش به دستور محمد سربريده مي شوند حاضر مي شود همان شب با محمد همبستر شود و حتي به دين او در آيد. از شما خواهش مي كنم توضيح فرماييد.

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

مشخص است که شما مقاله ما را نخوانده ايد و اينگونه اظهار نظر مي کنيد ! چون دليل مطرح شده در مقاله 3 نکته بود که شما به آنها اشاره نکرده ايد !

نه تعداد کشته ها مشخص است ، و نه اينکه تمامي آنها از خانواده همسر رسول خدا (ص) بودند ! و بالعکس اگر ثابت شود در بين آنها اعضاي خانواده او بوده اند ، بهتر عدالت اجرا شده توسط رسول خدا (ص) را ثابت مي کند ! که عدالت به حدي بوده است که خانواده مقتولين نيز به اين امر راضي شده اند !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

12 | ع . ق | | ١٦:٣٨ - ١٦ فروردين ١٣٩٠ |
به نظر من اگر واقعا" اين کشتن يهوديها توسط پيامبر و اميرالمومنين و ديگر اصحاب صورت گرفته بود يهوديها ول کن مسلمانان نبودند و هر روز ما را قاتل يهوديها معرفي ميکردند . پيامبر اسلام در روز فتح مکه دشمنش ابوسفيان را بخشيد در احد قاتل عمويش حضرت حمزه را بخشيد به نظر من مسئله بني قريطه ساختگي است و بيشتر حالت ايجاد رعب و وحشت را با خود همراه دارد و طبق مستندات اولين روايت در اين زمينه 150 سال بعد صورت گرفته آيا اين تاريخ است بقول قديميها اين حرف تو کت من نمي رود . بلغ العلي بکماله / کشف الدجا بجماله / حسنت جميع و خصاله / صلوا عليه و آله . خواهشمند است اگر اظهار نظر من جاي جواب دارد بنده را مطلع فرمايند با تشکر
13 | حسين | Iran - Tehran | ١٨:٥٩ - ١٨ ارديبهشت ١٣٩٠ |
اين حكم به نظرم خيلي سنگين مي آيد. (البته در كتاب فروغ ابديت نوشته شده اعدام مردان جنگي). چقدر اين مطلب معتبر است؟ چه جوري شما با خونسردي چنين حكمي را به پيامبر نسبت مي دهيد: دو تا قوم ديگر خيانت كردند اين چه ربطي به قوم سوم دارد. اصلا چرا چنين قراردادي بين آنها و پيامبر نوشته شده بود. چرا هيچ تخفيفي داده نشد يا شرطي گذاشته نشد؟ با سپاس.

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

دو قوم ديگر نبود ، نقشه و قرار داد بين همين بني قريظه و کفار بود . و تمامي مردان جنگي آنها آماده کشتار مسلمانان شده بودند .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

14 | امير | Iran - Karaj | ١٩:٢٢ - ٢٩ خرداد ١٣٩٠ |
مقاله اي از طرف يكي از اساتيد دانشگاه رياض در اين خصوص ( دستور قتل حدود 800 نفر ) منتشر شده بود و ايشان از تعداد نفرات و نحوه نگهداري و منزل خاصي در مدينه و آيات قرآن كه فقط دستور قتل سران را صادر كرده است ف اينكه 800 مرد جنگي يعني قبيله اي در حدود 5000 نفر و جاي دادن اين تعداد در يك خانه در مدينه به مدت چند روز كه با توجه به جمعيت و محدوديت جا در مدينه و ..... نتيجه گرفتند كه موضوع ساخته و پرداخته يهوديان است
15 | مجتبي | United Kingdom - Gosport | ٠٧:٣٨ - ٠١ مرداد ١٣٩٠ |
اقا چرا به پيامبر بزرگ ما تهمت ميزنيد؟!
اولا اين کار با ايه قران «لا تزر وازره وزر اخري)) در تضاد کامل است.
پيامبر در تمام جنگ ها ميفرمود که فراري ها رو تعقيب نکنيد و به زنان و کودکان اسيبي نرسانيد.اصلا راويان اين قضيه ادم هاي معلوم الحال و نا معتبري بودند که همانطور که دوستان در بالا گفتند 150 سال بعد اين روايت شده است.
داستان کشتار بني قريظه با حکم قرآن در خصوص اسيران جنگي مخالف است که مي فرمايد: يا منت گذاشته آزادشان کنيد يا از آنان فديه بگيريد ( سوره محمد آيه 4)
اصلا يک سئوال کوچک يهوديان چطور حاضر به پذيرش اين حکم که حکمش قتل عام خودشان (800 نفر!!!)بود شدند.ببخشيد مگر مغز خر خورده بودند لااقل ميجنگيدند خب ممکن بود جان سالم بدر ببرند.
اين داستان دروغي بيش نيست.و من از شما تعجب ميکنم. براي اين نقلتان!!
16 | ب . ب | United States - Denver | ١١:٣٩ - ٠٣ مرداد ١٣٩٠ |
خوشت بياد يا نياد اين اتفاق افتاده و در قراان هم بهش اشاره شده , آيات 26 و 27 سوره احزاب

دلت خواست ميتوني‌ اين‌ ها رو هم ببيني‌

http://hawzah.org/fa/QuestionView.html?QuestionID=10504&SubjectID=75757

http://askquran.mihanblog.com/post/19
17 | آرش | | ٢٢:٢٨ - ٠٨ مرداد ١٣٩٠ |
اين داستان اصلي دارد که در قرآن هم بدان اشاره شده اما در جزئيات و شمار کشته شدگان کار به افسانه سرايي کشيده و سازندگان اصلي ماجرا يهودي و مروجان کنوني اش هم يهوديان هستند در حالي که تا 1832 بدان اشاره اي نکرده اند
18 | مسافر | | ١٢:١٦ - ١٤ مرداد ١٣٩٠ |
هر عملي عکس العملي دارد.
يقينا خيانت بني قريضه آنهم در جنگ نابرابر احزاب به منزله خنجري از پشت روجيه مسلمانان را پايين آورده بود و مطمئنا در صورت بخشش باز خيانت ميکردند.از آن گذشته رسول خدا شفاعت رييس قبيله اوس در مورد آنا را پذيرفت چون ظاهرا بني قريضه همپيمان اوس بوده اند و حکم را نيز رييس اوس معين کرده.
اما در مورد اينکه علي امير مومنان 500 يا 600 تن از مدان اين قبيله را گردن زده،مگر کس ديگري ميتوانست همچين کاري کند.و اين قضيه هيچ بيشتر از جنگ خوارج نبود که علي عليه اسلام با کساني به جنگ رفت که اکثر آنان حافظ قران بودند(نه يهودي!) وپس از پايان جنگ فرمودند چشم فتنه را کور کردم

اما امروز پس از 1400 سال مردم به راحتي درباره اين موضوعات قضاوت مي کنند و نظر ميدهند.در حالي که همين امروز حتي در کشورهاي اروپايي که مجازات اعدام را حذف کرده اند در يک مورد هنوز اين مجازات اعمال مي شود و آن هم همکاري با دشمن در زمان جنگ است.
برادران وخواهران دقت کنيد امروز رسانه هاي کلاغ صفت شيطان گوش همه را پر از الفاظي دروغين کرده اند که فقط پوششي براي منحرف کردن ذهن شما و تلقين افکار ساده لوحانه خودشان به ماست.کلماتي مانند حقوق بشر و ....
در حالي که در مورد تعداد کشته هاي جنگ جهاني و فاجهع هيروشيما و يا حتي قتل عام سرخپوستان آمريکا هيچ صحبتي نمي شنويد
بدرود ک.ن. مع الصابرين
mabesyarim.blogfa.com
19 | علي | | ٢٠:١٥ - ١٧ شهریور ١٣٩٠ |
اقايان چرا بدون اطلاعات حرف ميزنيد؟ اصلا همچين اتفاقي هيچگاه رخ نداده، ابن اسحاق قديمي‌ترين و تنها منبعي است که با جزئيات به شرح ماجراي بني قريظه پرداخته‌است و تاريخنگاران بعدي عموماً از او به عنوان منبع استفاده کرده‌اند، مالک ابن انس از هم‌عصران ابن اسحاق و بنيان گذار فقه مالکي، ابن اسحاق را «دروغگو» و «دجَال» مي‌خواند، روش سيره نويسي و نقل اينگونه داستان‌ها از طرف او بود.[۱] در قرن ۱۴ هجري شمسي هم وليد نجيب عرفات، استاد دانشگاه لانکستر، و سيد برکات احمد جزئيات اين داستان را رد کرده‌اند.[۲] سيد جعفر شهيدي، پژوهشگر ايراني نيز ترديدهايي را مطرح کرده‌است.] بگفته ابن اسحاق، پس از قضاوت سعد بن معاذ، محمد دستور حفر خندق در بازار مدينه براي گردن زدن مردان بني قريظه را مي‌دهد. برکات احمد حفر چنين خندق بزرگي در مرکز شهر کوچکي مثل مدينه را غيرمحتمل مي‌داند زيرا هم از نظر فيزيکي کار طاقت فرسايي است، و هم خطري واضح براي بهداشت عمومي شهر ايجاد مي‌کرده‌است.[۶] احمد همچنين استدلال مي‌کند که در مدينه زمان محمد اساساً امکان اينکه در يک روز 600 تا 900 نفر را اعدام کنند وجود نداشت. سپس به بررسي تأثيري که انجام چنين عملي بر روي انجام دهندگان و ناظران در آن فرهنگ مي‌توانست داشته باشد مي‌پردازد.[۸] بگفته احمد اين حادثه حتماً مي‌بايست در خاطره ناظران به عنوان يک حادثه تکان دهنده ثبت مي‌شد، و حتي کساني که آن را کاملاً قابل توجيه مي‌افتند هيچگاه آن را فراموش نمي‌کردند. قلب‌هاي بسياري مي‌بايست در طول روز بدرد مي‌آمد، برخي سعي مي‌کردند که مقاومت کنند و برخي فرار، برخي توبه مي‌کردند. شمشير کساني که اعدام را انجام مي‌دادند بايد کند يا شکسته مي‌شد. علي و زبير که افراد را گردن ميزدند مي‌بايست به مشکلات متعددي برخورد کنند و شاهد جنبه‌هاي مختلفي از ذات انسان در آن روز مي‌بودند. ولي در اقوالي که از علي و زبير بر جا مانده، هيچکدام يادي يا اشاره‌اي به اين روز نمي‌کنند. اگر چه از زبير اقوال زيادي در دست نيست ولي در نهج البلاغه اشاره‌اي به اين موضوع نشده‌است.[۱۴] احمد کشتن اين تعداد را غيرقابل تصور مي‌داند زيرا علي ابن ابي طالب به مهرباني و صداقت شهرت دارد[۸] و بعنوان مثال پس از جنگ جمل، علي اندوه و غم خود را نشان داده و بر مرده‌ها گريست، و حتي براي دشمنانش دعا کرد.[۱۴] http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D9%82%D8%AF_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%A7%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D8%B3%D8%AD%D8%A7%D9%82_%D9%88_%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%AF%DB%8C_%D8%A7%D8%B2_%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%85_%D8%A8%D9%86%DB%8C%E2%80%8C%D9%82%D8%B1%DB%8C%D8%B8%D9%87
20 | اشكان | | ١٨:٢٠ - ١٨ شهریور ١٣٩٠ |
به نام پروردگار آمرزنده مهربان.... اگر چنين كاري در صدر اسلام و آن هم توسط خود پيامبر اجرا شده باشد ، بايد فاتحه اين دين را خواند ، مخصوصا در اين دوره كه دوره رويگرداني و انزجار بشر از جنگهاي خونين و نسل كشي ها است و دوره اي است كه بشر خواستار صلح و حقوق بشر است... ايا خود ما مرتبا در جنبش ها و رسانه هاي خود از نسل كشي صهيونيست ها در فلسطين اظهار انزجار نمي كنيم و آن را مخالف حقوق اوليه بشر نمي دانيم؟ حال چگونه انتظار داريم با عنوان كردن چنين واقعه اي (كشتار بني نضير در صدر اسلام) و طبيعي و به حق جلوه دادن آن(!!!) ،كساني كه با دين اسلام آشنايي ندارند ، را به اين دين علاقه مند سازيم؟!!! آيا اين نوعي عجيب از خود فريبي نيست؟ مطمئن باشيد هر انساني كه اين مطالب را بشنود از اين دين متنفر خواهد شد. شك نكنيد.
21 | محمد محمدي | | ٠٦:٤٠ - ٠٣ مهر ١٣٩٠ |
باسلام به نظر بنده هم اين نميتواند حقيقت داشته باشد چون با تعاليم اسلام که انقدر از محبت صحبت شده است همخواني نارد به قول دوستان پيامبري که ابوسفيان را ميبخشد وقاتل حضرت حمزه را ميبخشد با اين قبيله اين کار را انجام بده چون اگر ما معتقديم که پيامبر عالم به غيب است وميديد که انها خيانت ميکنند وانها را اعدام کرد پس حضرت علي هم ميدانست که ابن ملجم ان شب براي چه امري امده و وقتي به او گفتند گفت من قصاص قبل از جنايت نميکنم د صورتيکه اين دو قضيه شبيه هم هستند اگر انجا از خطر يهود ميترسيدند اينجا هم بايد علي همين کار را انجام ميدادوابن ملجم را اگر نميکشت دستگير ميکرد بنده با جسارت ميگويم که اين ساخته وپرداخته کساني است که هر زماني از به خطر افتادن قدرتشان وحاکميتشان ترسيدن از اين مسئله به عنوان بهانه اي براي قتل عام مخالفين خود استفاده کنند لطفا جواب واضح بدهيد
22 | بخت النصر | | ٢١:٣٣ - ٠٥ مهر ١٣٩٠ |
چرا حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) در آن زمان همه يهوديان را قتل عام نکردند تا ما امروزه شاهد ترويج لواط و پورنوگرافي و بانکبازي و زنا و فساد و فحشا توسط يهوديان نباشيم؟
کاش بنده در آن زمان بودم و 1000 تا از اين قوم خائن و خونخوار و لواط کار را به درک مي‌فرستادم.

البته حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) مامور به رافت و صبر بودند مگرنه خود به خوبي مي‌دانستند که همين يهوديان پس از ايشان کودتا خواهند کرد و ابوبکر و عمر را به حکومت خواهند رساند.
قربان صبر حضرت خير البشر (صلي الله عليه و آله) بروم که چنين در مقابل فحاشي ها و خيانت‌هاي قوم رباخوار و زناکار و لواط‌کار يهود ايستادگي کردند.

زنده باد دين اسلامي که صد تا صدتا از پيروان دين نبي کشي، دين يحيي (عليه السلام) کشي، دين جنگ با عيسي (عليه السلام)، دين بانک جهاني، دين تجارت ترياک و هروئين و کوکائين، دين ترويج لواط و مساحقه، دين خلق گوساله سامري و ابوبکر و عمر، دين کعب الاحبار، دين باجگيري يعني دين شيطاني يهود، کشت و مي‌کشد و خواهد کشت انشاء الله تعالي.
23 | بخت النصر | | ٢٢:٢٤ - ٠٥ مهر ١٣٩٠ |
آهاي موجودات ناطقي که بر اجساد اربابان يهودي خود آه حسرت سر مي‌دهيد:
لطف کرده به بنده پاسخ دهيد که جرم حضرت عبدالله بن عبدالمطلب (عليهما السلام) چه بود که يهود شقي او را به شهادت رساند؟
جرم هزاران نبي و اولياء الهي چه بود که يهود شقي آنها را شهيد کردند؟
جرم حضرت آدم (عليه السلام) و حصرت نوح (عليه السلام) و حضرت ابراهيم (عليه السلام) و حضرت لوط (عليه السلام) و حضرت موسي (عليه السلام) و حضرت مريم صديقه (سلام الله عليها) و حضرت عيسي (عليه السلام) و ... چه بود که يهود رکيک ترين و زشت ترين و قبيح ترين فحاشي ها را به ساحت مقدس آنها روانه مي‌کند؟

جرم بنده چيست؟ مگر بنده چه گناهي مرتکب شده ام؟ بنده تاوان چه ظلمي را بايد به يهود پرداخت کنم؟
چرا بايد از بتهاي برافراشته شدن توسط يهود رنج برم؟
چرا بايد سالها و سالها توسط غلامان يهود چون عمر و ابوبکر شکنجه شوم؟
چرا يهود حصرت امام موسي کاظم (عليه السلام) را چنان شکنجه کرد که به شهادت او انجاميد؟
چرا يهود صدام را برافراشت؟
چرا يهود استالين و لنين را برافراشت؟
چرا يهود بانکهاي مخوفش را به دنيا مسلط کرده است؟
چرا يهود يک سوم جمعيت ايران را براي کشت ترياک با گرسنگي به هلاکت کشاند؟
چرا يهود هلند ميليونها سياه بيچاره را از آفريقا چون سگان به آمريکا برد و به کشتن داد؟

چرا بنده بايد نجاست و خباثت زناي يهوديان در (آن)هالي وود را تحمل کنم؟
چرا زندگي بنده بايد به تحمل حبس در زندان شريعت خبيث و لعين و ظالمانه يهود بگذرد؟

فقط شريعت کمونيسم ساخته يک يهودي به نام مارکس 100 ميليون انسان را به کام مرگ رساند.
جنايات دين ابوبکريسم ساخته کعب الاحبار 1400 سال تيغ بر آدميت مي‌زند و بشر را عملا قطعه قطعه مي‌کند.

آن پول تارسوسي يهودي که بعد از کشتار مسلمين دين احمقانه‌اي به نام نصاري را بنياد نهاد و مخوفترين آدمکشان تاريخ يعني پاپها را به دنيا عرضه کرد.
آن کعب الحبار يهودي که پول رباخوارن يهودي شام را پشتوانه وحشتناکترين کودتاي تاريخ يعني کودتاي عمر و ابوبکر کرد.
آن کثافات يهودي موسس مجلات نجاست زناي پلي بوي و ... شبکه‌هاي سراسر زنا و لواط که به خانواده اعلان جنگ داده‌اند.
آن بانکداران يهودي که افسار اقتصاد جهان را به دست گرفته‌اند و ملتها را اسير و برده ربا کرده‌اند.
آن شريعت سازان يهودي که هر روز يک قانون احمقانه و جبارانه به مردم جهان تحميل مي‌کنند و زندگي عادي مردمان را نابود مي‌کنند.
*********
حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) به خوبي از عمق شيطان صفتي و ددمنشي و کفر و شرک يهود باخبر بودند.
ايشان به خوبي مي‌دانستند که اين قوم رذل چه جنايتها کرده و چه جنايتها خواهند کرد.
با مشرکين روم و کفار مکه چه پيمانها بسته‌اند.
ولي ايشان صبر کردند. به دستور خداوند عظيم و اعلي صبر کردند و از نه از پيش قضاوت کردند و نه در عذاب يهود عجله کردند.
صبر کردند تا يهود لعين خود نامه مرگش را امضاء کند.
ايشان آنقدر صبر کردند تا يهود لعين چرک و کثافت باطنش را ظاهر کرد و خيانتش را علني کرد.
حال ديگر مطابق خود شرع يهود محکوم به اعدام بودند.
1) يا شرع يهود شرعي است باطل و پيروان آن بيماران خطرناک رواني هستند.
2) يا صحيح است و اعدام آنها هم صحيح است.

و اين دستور ايشان در ادامه دستور حضرت موسي (عليه السلام) بود که امر به کشتن بني‌اسرائيل توسط بني‌اسرائيل کردند.

سلام خداوند بر حضرت موسي (عليه السلام) که امر به قتل يهوديان کرد.
سلام خداوند بر حضرت عيسي (عليه السلام) که امر به نابودي کنيسه شيطان کرد.
سلام خداوند بر حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) که امر به مجازات يهوديان کرد.
سلام خداوند بر 12 امام پاک و معصوم که به امر خداوند با شرک و خرافات و دروغها و افسانه‌هاي يهوديان جنگ و مبارزه مي‌کنند.
24 | امين اسمعيليان | | ٢٠:٣١ - ٢٤ مهر ١٣٩٠ |
با سلام اگه ميخواهيد واقعه تاريخي بنويسيد درست بنويسيد مثل اينکه يادتون رفته که بري ميگه که بني قريظه توافق کردند که قبيلهء اوس در مورد آنها قضاوت کنه نه يکي از افراديي که صبح و شب دعا ميکرد خداوند از يهوديان انتقام بگيره و در مورد ابوبکر هم روايت هاي زيادي هست که پيامبر اونرا بهترين دوست خودش معرفي کرده و از عمر به کسي نامبرده که هر کجا باشه حق اونجاست براي مطالعه بيشتر به تاريخ طبري جلد 4 مراجعه کنيد
25 | آرش | | ٢٣:٥٣ - ١٨ آبان ١٣٩٠ |
با سلام.جريان اين جنگ و قتل عام در كتاب تاريخ سياسي اسلام نوشته حسن ابراهيم حسن وجود دارد كه اين كتاب در دانشگاههاي ايران تدريس شده و جزئ منابع اصلي كنكور كارشناسي ارشد تاريخ ميباشد..به هر حال با قطعيت نميشود سخن گفت..اما اين موضوع را در تاريخ اسلام "بسياري پذيرفته اند..
26 | وهابيت | | ١٥:١٠ - ٢٣ آبان ١٣٩٠ |
كسي بخواهد عبري زبانهاي اسرائيلي را بي جهت و مظلومانه بكشد و مثل عهد نازيهاي آتش پرست نسل كشي راه بيندازد ابتدا بايد از رو جنازه ما رد شود .







27 | نويد | | ٠٣:٤٥ - ٢٥ آذر ١٣٩٠ |
من نمي دانم چرا سوال را با سوال جواب داده ايد . يک کلمه بگوييد که اين کار را که به پيامبر (ص) و علي (ع) نسبت مي دهيد با کدام اصل دين سازگاري دارد و چرا با اصل کرامت انسان در تضاد نيست . آيا در قران کريم ذکر نشده است " گناهکاري گناه ديگري را به دوش نمي کشد" و يا ذکر نشده است که " کسي که شخصي را نجات دهد انگار همه را نجات داده" آيا در طول سالها همه اين يهودياني که در اين جهان زندگي کرده اند انسانهايي بدکار ، قاچاقچي ، مفسد و .... بوده اند؟ مگر خودتان از صداو سيما اعتراضات يهوديان را بر ضد جنايات صهيونيستها پخش نمي کنيد! مگر هر سال شرکت عده اي از آنان را در مراسمات عاشورا و ديگر مراسمات و راهپيمايي هاي جمهوري اسلامي مورد ستايش قرار نمي دهيد. آيات سوره احزاب شان نزول نقلي دارد و نيز شرح واقه را به تفصيل نفرموده " گروهي را مي کشتيد و گروهي را به اسارت مي برديد" اين در هر جنگي رخ مي دهد و نمي توان صرفا معني اعدام را از آن برداشت کرد تازه اگر بتوانيم در مورد بني قريظه تعبيرش کنيم.
آيا احتمال نمي دهيد که يک يهودي از بين اين يهوديان از نظر شما فرد خوبي شود و آيا در آن صورت نجات اين فرد از هلاکي دسته جمعي که شما آنرا تاييد کرده و تا زمان حال هم گسترش داده ايد با ارزشتر نيست! کما اين که قران نجات يک نفر را نجات همه مردم مي داند!
اي دغل بازان که دين رحماني را به جز ملعبه اي براي گسترش آيين خشونت و تزوير خود نکرده ايد از خداي قادر متعال بترسيد و به راه حق بازگرديد
وسلام
28 | بخت النصر | | ١٣:٤٧ - ٢٦ آذر ١٣٩٠ |
جناب نويد
پرسيده اي «با کدام اصل دين سازگاري دارد»
با خود اصول دين يهوديان. حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) بر طبق دين خودشان ميان آنها قضاوت فرمودند:
http://biblia.com/books/niv/Es2.22
قاضي که حکم به اعدام خائنين داد خود يکي از بني اسرائيل بود و بنا بر اصول دين خود آنها، محکوم به اعدامشان کرد.
و خود بني‌اسرائيل آن قاضي را انتخاب کردند.
بر اساس اسلام هم همکاري و کمک به جنگجويان کافر و نقض پيمان نظامي مجازات اعدام دارد.
********
«چرا با اصل کرامت انسان در تضاد نيست»
اعدام منافق مسلح که شمشير بر عليه انسانها مي‌کشد و خود بهترين تکريم انسانيت است.
********
«آيا در قران کريم ذکر نشده است " گناهکاري گناه ديگري را به دوش نمي کشد" و يا ذکر نشده است که " کسي که شخصي را نجات دهد انگار همه را نجات داده" آيا در طول سالها همه اين يهودياني که در اين جهان زندگي کرده اند انسانهايي بدکار ، قاچاقچي ، مفسد و .... بوده اند؟»
اگر شما به قرآن عقيده‌اي داريد بايد اين آيه را نيز قبول داشته باشيد:

«لتجدن اشد الناس عداوه للذين آمنوا اليهود»
«ثم قست قلوبكم من بعد ذلك فهي كالحجاره او اشد قسوه»
«يكفرون بآيات الله ويقتلون النبيين بغير الحق ذلك بما عصوا وكانوا يعتدون»
********
«شرکت عده اي از آنان را در مراسمات عاشورا»!!!!!
در کشور ايران ارمني و آسوري و زرتشتي براي امام حسين (عليه السلام) مراسم مي‌گيرند ولي بهايي و وهابي و يهودي جز نفرت از مراسم عاشورا ندارند!!!
لطفا دروغهاي ابلهانه خودت را جاي ديگري بنويس!!!
*********
«شان نزول نقلي دارد و نيز شرح واقه را به تفصيل نفرموده »
لطفا شمايي که به ساده ترين اصول دين اسلام آشنايي نداريد براي ما تفسير قرآن نفرماييد.
هدف شما بردگي ما براي بانکهاي جهاني يهودي است و بس.
**********
«اي دغل بازان که دين رحماني را به جز ملعبه اي براي گسترش آيين خشونت و تزوير خود نکرده ايد از خداي قادر متعال بترسيد و به راه حق بازگرديد
وسلام»
پاسخ ماهم به تو اين است:
اي بهايي که خودت را به بانکداران يهودي فروخته‌اي!! گورت را گم کن.
29 | اشكان | | ١٣:٠٢ - ٢٣ دي ١٣٩٠ |
جناب بخت‌النصر بهتر است بدانيد نزديكترين روايتي كه به تاريخ اين رويداد بوده روايت شخصي بنام اين اسحاق بوده كه خودش احتمالا يهودي بوده و بقيه روايات مانند تاريخ طبري و همينطور رواياتي كه اينجا برادران گرامي مطرح كردند(کتاب ارشاد شيخ مفيدو غيره و ذلك) همه بر اساس روايت ابن اسحاق بوده است وگرنه بنده تمام نهج البلاغه امام علي (ع) را خوانده‌ام نتنها نهج‌البلاغه بلكه در هيچ روايت ديگري، امام اشاره‌اي به چنين كشتاري نكرده‌اند. اين واقعه كه شما از ابن اسحاق يهودي و طبري سني روايت ميكنيد، مورد بحث است و بسياري از علماي اسلام آن را تاييد نكرده‌اند. البته امروزه صهيونيستها و اسرائيلي ها به شدت بر وقوع آن تاكيد ميكنند! پس آقاي بختك ببخشيد... بخت‌النصر!!! بيخودي شلوغش نكن اگر هم كسي طرفدار صهيونيستها باشد شماها هستيد كه به خاطر عقده‌هاي حقارتتان حاضريد همه چيز و همه كس را فد كنيد حتي دين خدا را و از تهمت زدن به اولياي خدا (مانند پيامبر گرامي اسلام و علي بن ابيطالب) هم ابايي نداريد. پس قبل از اسرائيل مرگ بر شما باد كه از قبل اسرائيل و آمريكا نان ميخوريد چراكه اگر اسرائيلي نباشد شما هم نخواهيد بود. خدا لعنتتان كند.
30 | بخت النصر | | ١٢:٢٢ - ٢٥ دي ١٣٩٠ |
جناب اشکان
لطفا به جاي مهمل بافي دليل و سندت را در مورد يهودي بودن ابن اسحاق بياور.
31 | اشكان | | ٢١:٣٧ - ٢٦ دي ١٣٩٠ |
همانطور كه هيچ سندي جز روايت ابن اسحاق كه چندين سال پس از تسليم بني نضير و بني غريظه ، نوشته شده، در اين مرد وجود ندارد ، بنده نيز از هويت ابن اسحاق جز روايت كذبش چيز ديگري نميدانم جز اينكه ((اسحاق)) در اصل يك اسم يهودي است و كسي كه اين گزارش كذب را داده فرزند اسحاق بوده.
ثانيا بر فرض كه يهودي نبوده و مانند شما(( به اصطلاح مسلمان)) بوده و عقده هاي حقارت داشته ، هيچ دليلي ندارد كه من به روايت او اطمينان كنم كه اگر اطمينان كنم پس بايد به تاريخ طبري سني كه علي (ع) را خليفه چهارم ميداند و از ابوبكر و عمربن الخطاب بسيار به نيكي ياد كرده ، نيز اطمينان كنم!
ننگ بر من اگر جز مولايم علي كسي را شايسته‌ي جانشيني پيامبرم بدانم .
ثالثا شما حامل وحي (پيامبر اسلام) را به پيروي از قانون يهود و كاتب وحي (علي بن ابي طالب) را به اجراي حكم يك يهودي ، متهم ميكنيد. پس لعنن و نفرين جن و انس بر كساني است كه به اولياي خدا تهمت ناروا ميزنند فقط و فقط براي اميال قدرت طلبي خودشان.
32 | بخت النصر | | ٠٨:٢٤ - ٢٩ دي ١٣٩٠ |
جناب اشکان
چرت و پرت بافتن و مهمل گويي از عهده هر بي‌سوادي بر مي‌آيد.
و اين نهايت مهمل گويي و چرند گويي است که شخصي را به صرف داشتن نام اسحاق نبي (عليه السلام) يهودي بناميم!!

اولا اسحاق نام يهودي نيست و نام نبي الهي است.
دوما شما همچنان از اثبات يهودي بودن اسحاق عاجز و درمانده هستيد.
سوما احدي ادعا نکرد که حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام) حکم يک يهودي را اجرا کرده باشد و اين سخن و ادعاي شما است.

البته پايه اين ادعاي شما خود يهود است که اعتقاد دارد يهوديت به نژاد است و يهوديان به هر ديني که در‌آيند همچنان يهودي هستند!!
*****
«سعد معاذ» حَکَمي بود که خود يهوديان او را قبول کردند و مطابق با تورات حکم کرد.
خود حضرت امير المومنين علي (عليه السلام) بارها فرمودند که ميان يهوديان با تورات و ميان نصاري مطابق انجيل و ... قضاوت خواهند کرد.

در اسلام هم که حکم خائن و کسي که با کافر حربي بر عليه مسلمين همکاري کند مشخص است.
******
حال نه يهوديان مي‌توانند به اجراي حکم الهي اعتراض کنند و نه مسلمين.
*******
شما هم اگر با بنده مشکل شخصي داريد ايميل بنده را از گروه پاسخ به شبهات دريافت کنيد و مستقيما با بنده مناظره کنيد که اينجا جاي خالي کردن عقده هاي شخصي نيست.
33 | هادي | | ٢٣:٥٣ - ٢٩ دي ١٣٩٠ |
اين روايت در كتاب محدث كبير ايت الله قمي هم آورده شده است. مشكلي با كشته شدن خيانتكار به عهد نامه و قرارداد بين دو قوم نيست مشكل با اسير شدن زنان و خصوصا كودكان واقعا بي گناه در اين ماجراست حالا چه يك نفر چه صد نفر چه 400 يا700 يا900 نفر چه در اين دوران چه در گذشته تنبيه افراد بي گناه مجاز نبوده و نمي باشد گرچه در طول تاريخ اين كار فراوان انجام گرفته است.فقط بايد اميدوار بود و ثابت كرد اصل ماجرا دروغي بيش نيست.زماني كه اسلام به ظهور رسيد ديگر حكم هيچ ديني بر او ارجهيت ندارد و در زمان پيامبر اكرم هيچ حكم و حكميتي نبايد غير حكم نبي گرامي اسلام وجود داشته باشدواين معاذ كي هست كه نبي خدا به حكم او عمل مي كند بايد جاي پرسش قرار گيرد!!!!!!!!!!!!
34 | بخت النصر | | ١٩:١٥ - ٣٠ دي ١٣٩٠ |
جناب هادي
مگر کودکان مشرکين را به اسارت نمي‌بردند؟
35 | اشكان | | ٢٣:٤٣ - ٠٢ بهمن ١٣٩٠ |
جناب بختك !
اولا باز هم ميگويم كه اسحاق يك نام يهودي است و اسحاق نبي(ع) فرزند ابراهيم و پدر يعقوب و جد بني اسرائيل است(لطفا كمي مطالعه كن بعد بيا اينجا اظهار نظر كن تا اينجوري همه بدانند كه قصد و غرض واقعي امثال تو از دامن زدن به اين مسائل چيست)

ثانيا همانطور كه گفتم نيازي به شناختن نسب كسي به نام ابن اسحاق ندارم . اصلا براي من مهم نيست كه ابن اسحاق كه بوده و از نوشتن اين روايت چه نفعي برده . براي من فقط قرآن كريم ،سيره پيامبر(ص) و دخت گراميشان ، و دوازده امام معصوم عليهم السلام ملاك است و در حال حاضر هم امام حي و حاضر حضرت بقية الله هستند . آنچه من در اين قسمت قرآن((بقية الله خير لكم ان كنتم مومنين))به وضوح ميبينم نه ابن اسحاق و نه طبري و نه هيچ سني ديگري و حتي كورباطنان قادر به فهم آن نبوده و نيستند. گيريم كه ابن اسحاق درست گفته و اين ماجرا به اين شدت اتفاق افتاده باشد ، پيامبر به دليل ارتباط وحي مستقيما از خداوند دستور گرفته نه از كس ديگر ؛پس تو چه كاره هستي كه بخواهي به قول خودت پيروان آن قوم را بكشي؟؟؟ آيا جانشين پيامبر هستي؟ يا نكند امام زمان هستي؟ ! يا شايد هم ادعاي پيامبري داري و خدا به تو هم وحي ميكند؟!!

ثالثا به جاي ناله كردن و به زمين و زمان فحش دادن و اولياي الهي را با خودت يكسان كردن و سوءاستفاده كردن از وقايع صدر اسلام، برو خودت را اصلاح كن تا ديگر به قول خودت در دام زناكاران و لواط كاران بهودي نيفتي!!! و اينطور مظلومانه قرباني نشوي!!!
وگرنه دين خدا مشخص است(قد تبين الرشد من الغي)
36 | علي | | ١٩:٠٦ - ٠٤ بهمن ١٣٩٠ |
براي روشن شدن موضوع ورفع ابهام بايد به نکات زير توجّه کرد: ميان پيامبر اسلام(ص) و بني‌قريظه و دو طايفه ديگر بهود، پيماني منعقد شده بود که براساس آن، تعهد کرده بودند که هرگز عليه پيامبر و ياران وي قدمي برندارند و با دست و زبان به آنان صدمه‌اي نرسانند، نيز اسلحه و مرکب در اختيار دشمنان حضرت قرار ندهند و اگر برخلاف اين رفتار نمودند، پيامبر با آنان همانند دشمن رفتار نمايد.
يهود بني‌قريظه، در جريان جنگ احزاب، شهر مدينه را دچار ناامني کردند و براي ترساندن مسلمانان به خانه‌هاي آنان ريختند(آنهم درزماني كه پيامبر درجبهه بودند). اگر مراقبت پيامبر نبود و گروهي را براي استقرار امنيت در شهر، از لشکرگاه به داخل شهر اعزام نمي‌کرد، چه بسا نقشه شوم بني قريظه عملي مي‌شد و شهر به دست آنان سقوط مي‌کرد و مجاهدان مسلمان را مي‌کشتند و اموالشان را به غنيمت مي‌گرفتند و زنان و اولاد آنان را اسير مي‌کردند
پيش از بني‌قريظه، پيامبر(ص) يهوديان بني‌قين قاع و بني‌النضير را بخشيد اما آنان رفتند و کفار قريش را تحريک کردند، که جنگ بدر و احزاب را عليه مسلمانان راه انداختند و صدمات و خسارات زيادي به مسلمانان وارد شد! اگر مجدداً به يهوديان اجازه مي‌دادند که از مدينه خارج شوند، باز عليه مسلمانان دست به توطئه و دشمني مي‌زدند.

موضوع ديگري که بايد به آن توجه نمود، اين است: آيا کساني که کشته شدند، جنگجويان و توطئه‌گران بني‌قريظه بودند، يا ديگران نيز بودند؟
يهوديان، در طول تاريخ سعي کرده‌اند که مظلوم نمايي کنند و آمار کشته‌هاي خود را که توسط مخالفان به قتل رسيده‌اند، همچنين چگونگي کشته شدن آنان را به صورتي جلوه دهند که نشانگر مظلوميت و مقاومت آنان در راه عقيده و ايمان باشد! بر همين اساس درباره کشته شدگان يهود در جنگ جهاني دوم، آمار بسيار متفاوت و اغراق آميز است. برخي شش ميليون، بعضي هشت ميليون و حتي نه ميليون تن آمده،‌گروهي تعداد کشته‌ها را در اردوگاه «آشويتس» يک ميليون و 350 هزار تن نوشته‌اند! در اردوگاه‌هاي ديگر اختلاف نقل‌ها متجاوز از يک ميليون تن ذکر کرده‌اند.
در اينکه تعدادي از جنايتکاران و توطئه‌گران يهوديان بني‌قريظه کشته شده‌اند ، ترديدي نيست، ولي چند نفر و چه افرادي بودند، توسط چه کساني و چگونه کشته شدند، جاي بحث و ترديد فراواني است.
از روحيه پيامبر(ص) و عفو و بخشش حضرت، مي‌توان برداشت کرد، سران يا جنگ جو‌يانشان ( که تعدادشان محدود بود) کشته شده‌اند.
37 | علي | | ٢٤:٥١ - ٠٩ بهمن ١٣٩٠ |
باسلام عده زيادي ازعلماومورخان اين واقعه رابدين صورتي که نقل شده دروغ ميدانند ازجمله استاد شهيدي که مطالب ايشان را عينا ازوبلاگ شهاب نقل ميکنم قرينه‌هاي خارجيِ دکتر شهيدي براي اين ادعابه نحو مختصر عبارت‌اند از: الف . منابع تاريخي در باب چگونگي پايان کاربني‌قريظه گزارش‌هاي مختلف و مضطربي دارند. چنان‌که در برخي منابع سعد، به عنوان حَکَم انتخاب مي‌شوداما در برخي ديگر از منابع تنها با اين حُکم مواقفت مي‌کند و در برابر اعتراض اوسيان به اين حُکم از آن دفاع مي‌کند.هم‌چنين در باب کيفيت قتل بني‌قريظه هم اختلافاتي وجود دارد. ب . اگر تعداد مردان بالغ بني‌قريظه، نهصد نفر باشد،اين تعداد به تقريب نشانه‌ي چهار هزار انسان يا بيشتر است،اما «مگر در آن روزگار در مدينه و پيرامون آن چند هزار تن زندگي مي‌کردند که تنها چهار هزار تن در آباداني‌هاي بني قريظه ساکن باشند؟» ج . سيرت پيامبر در جنگ‌هاي پيش و پس از بني‌قريظه بر عطوفت بوده است و هميشه بخشش را بر انتقام و کشتار مقدم مي‌داشته است. د . رفتار پيامبر از آغاز ورود به مدينه چنان بود که تمايل هر دو طرف را به يک اندازه رعايت مي‌کرد، پس بعيد به نظر مي‌رسد که ميان اين دو گروه تبعيضي قائل شود و تقاضاي عفو خزرجيان در حق يهوديان بني نضير را بپذيرد اما تقاضاي عفو اوسيان در حق بني‌قريظه را نپذيرد. چنين کاري موجب فخر خزرجيان بر اوسيان مي‌شد و آن‌ها مي‌توانستند بر اوسيان فخر بفروشند که ما نزد پيامبر مقرب‌تريم زيرا پيامبر تقاضاي عفو ما را پذيرفت اما تقاضاي عفو شما را نپذيرفت. هـ . پس از درگذشت پيامبر، کينه‌ي اوس (انصار) و خزرج (مهاجران) زنده شد و با روي کار آمدن معاويه، تاريخ‌نويسان و شاعران بنا را بر تحقير انصار و اهالي مدينه گذاردند و داستان جنگ‌هاي دوره‌ي پيامبر دستکاري شد و احتمالا داستان بني‌قريظه را چنين جعل کردند تا بگويند پيامبر خزرجيان را محترم‌تر از اوسيان مي‌دانست و رييس قبيله‌ي اوس، جانب هم‌پيمانان خود را نگرفت. اين خلاصه‌ي ادله‌ي دکتر شهيدي در مجعول دانستن سرنوشت قوم بني‌قريظه است. --------------------------------------------------------------------------------
38 | م.ب | | ٢٤:٤٨ - ٢٢ بهمن ١٣٩٠ |
با سلام خدمت دوستان .
در اين ماجرا 2 شق وارد است :
1- يا اينکه اينچنين اتفاقي افتاده - در اينصورت حتي اگر در جريان بني قريظه تنها يک نفر هم گردن زده شده باشد بازهم نفس اين عمل رد و غيرقابل توجيه مي باشد چه آنکه پيامبر براي اين نيامده بود که همان سنن و عرف معمول را که در عرب جاهلي بود به منصه ي ظهور برساند و همچنان به گردن زني ادامه دهد بلکه همچنان که بت پرستي و زنده بگور کردن دختران را نهي کرد همچنان اين انتظار مي رفت که ساير سنن و آداب جاهلي را هم مردود اعلام دارد . بنابراين اگر بني قريظه آنچنان که در تاريخ طبري و روايات ابن هشام و ابن اسحاق آمده است در جريان جنگ خندق نسبت به مسلمانان قصد خيانتي کرده باشند ( که البته اين قصد توسط حيله اي جنگي توسط پيامبر رفع مي شود ) بازهم گردن زدن ولو يک نفر از آنان به خاطر قصد خيانت توجيه پذير نبوده و وارد نيست حال آنکه روايات مختلف است بعضي به 600 نفر و بعضي به 700 و بعضي هم 900 نفر را منظور مي دارند . نکته ي ديگر اينکه اگر چنين داستاني صحت داشته باشد چگونه است که هيچگونه وحي و پيغامي از ناحيه ي خداوند در خصوص چگونگي تصميم گيري بابت نحوه ي برخورد با بني قريظه نشده است ؟ مي دانيم که پيامبر ، سعد بن معاذ را طبق روايات حکم قرار داده و قضاوت درباره ي بني قريظه را به او واگذار مي کند . در اينصورت خدايي که بابت کوچکترين مسائل به پيامبر وحي ميکند و حتي درباره ي مسائل زناشويي به او مشاوره مي دهد چگونه درباره ي چنين اقدام هولناکي هيچ پيامي يا دستوري ارائه نميدهد ؟ دراينصورت به نظر مي رسد که سکوت علامت رضاست و خداوند هم با اين کشتار توافق داشته است . اما اگر غير اين بوده و خداوند بدو وحي کرده و دستور داده تا آنان را قتل عام کند پس در اينصورت اصل مساله زير سوال است که اين چگونه خدايي است که تا بدين حد ديکتاتور مآب بوده که رضايت به چنين حکمي مي دهد . پس اگر چنين داستاني صحت داشته باشد از اساس نه تنها محمد و دينش بلکه خداي اين دين هم زير سوال و مواخذه است .
اما شق دوم اين است که :
2- چنين اتفاق نيافتاده و داستان بني قريظه دروغي بيش نيست . در اينصورت مساله ي غامضي که به وجود مي آيد اين است که آيا روش شناسي ما در تحقيقات تاريخي اشتباه است يا اساساً تاريخ در ارائه ي برخي اخبار دروغ مي زند ؟ اين دو مساله ي جدا از هم اند . يا ما در اشتباهيم و تاريخ درست است و يا تاريخ دروغ مي گويد . اگر فرض را بر اين بگيريم که تاريخ اشتباه ميکند يا اين حوادث دروغين است و تقصيرش را هم به عهده ي يهوديان بياندازيم در اينصورت بايد پرسيد آيا مي توان به ساير اخبار تاريخي اعتماد کرد ؟ اگر در اين زمينه تاريخ اشتباه مي کند يا دروغ مي زند پس ممکن است در زمينه هاي ديگر هم تاريخ اشتباه کرده يا دروغ بزند . بنابراين با اين روش و متدولوژي ما به جايي نمي رسيم جز آنکه در نهايت خود اساس مسائل و حوادث تاريخي زير سوال رفته و حتي آنوقت مي توانيم هم بگوييم بسياري از اتفاقاتي که در دين اسلام افتاده هم معتبر نبوده و جاي ترديد است . مي توانيم هم بگوييم علي خليفه ي اول نبوده ، يا آنکه محمد شخصي بيسواد و عامي نبوده ، يا آنکه چه تضميني داريم براي آنکه ثابت کنيم وحي اتفاق افتاده ؟ و يا آنکه چگونه اسلام توانست با آنهمه مخالفان خودش اينگونه به قدرت برسد ؟ آيا پشت اين قدرت و حکومت نمي توانيم خونريزي ها و چپاول ها را ببينيم ؟ يا آنکه بايد بگوييم اسلام کاملاً بصورت وجداني و اخلاقي و درست به قدرت رسيده ؟
نتيجه گيري اين است که اگر ماجراي بني قريظه درست باشد اسلام و شخصيت محمد و خداي او هر سه دچار چالشي بس بزرگ شده بلکه مطرود و غيرقابل قبول خواهند بود و اگر درست نباشد يا اينکه بايد دلايلي معتبر داشته باشيم و در غير اينصورت کليت تاريخ زير سوال خواهد بود . بنابراين بايد بي غرضانه و بي طرفانه تحقيق کرد و البته بسيار حائز اهميت است که بدانيم در چنين بلبشوي وحشتناک بهترين تکيه گاه خرد انساني است و انسان با خرد خويش مي تواند راه حقيقت را از باطل تشخيص داده و در طول زندگي انسانيت خويش را حفظ و ترويج نمايد .
39 | خواهر مسلمان | | ١٠:٤٦ - ٢٤ بهمن ١٣٩٠ |
در يگانه دين خداوند اسلام ؛ اسيران را قرآن ميآموزند و اگر آن اسيران خود بخواهند به موطنشان باز گردانده ميشوند و اگر چنانچه مايل نباشند در ميان مسلمانان ماندگار ميشوند .

در اسلام اسير هرگز كشته نمي شود و مورد آزار و تعرض قرار نمي گيرد بلكه بخوبي از او نگهداري و سرپرستي ميشود مسلمين وظيفه دارند از خوراك روزانه خود به اسيران بدهند و محل زندگي براي آنها تعيين و سرپرست خوبي براي آنها باشند ........................................................













40 | محمد | | ١٥:١٧ - ٠٤ اسفند ١٣٩٠ |
اين يه داستان بيشتر نبوده که اصلا سند معتبر تاريخي نداره.
امام علي عليه السلام هم در نهج البلاغه هيچ چيزي در اين مورد نفرمودند
درود خدا بر محمد و آل طيب و طاهرش
  بعدی [1] [2] [3]  
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب