2024 April 20 - شنبه 01 ارديبهشت 1403
آيا عائشه، از دفن جنازه امام مجتبي (ع) در خانه رسول خدا (ص) جلوگيري كرده است؟
کد مطلب: ٥١٠٥ تاریخ انتشار: ٢٢ شهریور ١٤٠٢ تعداد بازدید: 17306
پرسش و پاسخ » عقائد شيعه
آيا عائشه، از دفن جنازه امام مجتبي (ع) در خانه رسول خدا (ص) جلوگيري كرده است؟

آيا عائشه، از دفن جنازه امام مجتبي (ع) در خانه رسول خدا (ص) جلوگيري كرده است؟

سؤال كننده: شكري نژاد

پاسخ:

روايات فراواني در منابع شيعه و سني وجود دارد كه ثابت مي كند عائشه در هنگام دفن سبط اكبر حضرت امام مجتبي عليه السلام از دفن آن حضرت جلوگيري كرد و اجازه نداد كه آن حضرت را در كنار جدش رسول خدا صلي الله عليه وآله دفن نمايند.

روايات در منابع شيعه در اين باره فراوان است و ما به نقل يك روايت از كتاب شريف كافي بدون اظهار نظر در باره متن آن، بسنده مي كنيم.

3 وَبِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ سَهْلٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ هَارُونَ بْنِ الْجَهْمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عليه السلام يَقُولُ لَمَّا احْتُضِرَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ عليهما السلام قَالَ لِلْحُسَيْنِ يَا أَخِي إِنِّي أُوصِيكَ بِوَصِيَّةٍ فَاحْفَظْهَا فَإِذَا أَنَا مِتُّ فَهَيِّئْنِي ثُمَّ وَجِّهْنِي إِلَي رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله لِأُحْدِثَ بِهِ عَهْداً ثُمَّ اصْرِفْنِي إِلَي أُمِّي فَاطِمَةَ عليها السلام ثُمَّ رُدَّنِي فَادْفِنِّي بِالْبَقِيعِ وَاعْلَمْ أَنَّهُ سَيُصِيبُنِي مِنَ الْحُمَيْرَاءِ مَا يَعْلَمُ النَّاسُ مِنْ صَنِيعِهَا وَعَدَاوَتِهَا لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ صلي الله عليه وآله وَعَدَاوَتِهَا لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ.

فَلَمَّا قُبِضَ الْحَسَنُ عليه السلام وَوُضِعَ عَلَي سَرِيرِهِ فَانْطَلَقُوا بِهِ إِلَي مُصَلَّي رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله الَّذِي كَانَ يُصَلِّي فِيهِ عَلَي الْجَنَائِزِ فَصَلَّي عَلَي الْحَسَنِ عليه السلام فَلَمَّا أَنْ صَلَّي عَلَيْهِ حُمِلَ فَأُدْخِلَ الْمَسْجِدَ.

فَلَمَّا أُوقِفَ عَلَي قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله بَلَغَ عَائِشَةَ الْخَبَرُ وَقِيلَ لَهَا إِنَّهُمْ قَدْ أَقْبَلُوا بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ لِيُدْفَنَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ فَخَرَجَتْ مُبَادِرَةً عَلَي بَغْلٍ بِسَرْجٍ فَكَانَتْ أَوَّلَ امْرَأَةٍ رَكِبَتْ فِي الْإِسْلَامِ سَرْجاً فَوَقَفَتْ وَقَالَتْ نَحُّوا ابْنَكُمْ عَنْ بَيْتِي فَإِنَّهُ لَا يُدْفَنُ فِيهِ شَيْ ءٌ وَلَا يُهْتَكُ عَلَي رَسُولِ اللَّهِ حِجَابُهُ.

فَقَالَ لَهَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا قَدِيماً هَتَكْتِ أَنْتِ وَأَبُوكِ حِجَابَ رَسُولِ اللَّهِ وَأَدْخَلْتِ بَيْتَهُ مَنْ لَا يُحِبُّ رَسُولُ اللَّهِ قُرْبَهُ وَإِنَّ اللَّهَ سَائِلُكِ عَنْ ذَلِكِ يَا عَائِشَةُ إِنَّ أَخِي أَمَرَنِي أَنْ أُقَرِّبَهُ مِنْ أَبِيهِ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله لِيُحْدِثَ بِهِ عَهْداً وَاعْلَمِي أَنَّ أَخِي أَعْلَمُ النَّاسِ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَعْلَمُ بِتَأْوِيلِ كِتَابِهِ مِنْ أَنْ يَهْتِكَ عَلَي رَسُولِ اللَّهِ سِتْرَهُ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَي يَقُولُ: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ» وَقَدْ أَدْخَلْتِ أَنْتِ بَيْتَ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله الرِّجَالَ بِغَيْرِ إِذْنِهِ وَقَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ» وَلَعَمْرِي لَقَدْ ضَرَبْتِ أَنْتِ لِأَبِيكِ وَفَارُوقِهِ عِنْدَ أُذُنِ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله الْمَعَاوِلَ وَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوي» وَلَعَمْرِي لَقَدْ أَدْخَلَ أَبُوكِ وَفَارُوقُهُ عَلَي رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله بِقُرْبِهِمَا مِنْهُ الْأَذَي وَمَا رَعَيَا مِنْ حَقِّهِ مَا أَمَرَهُمَا اللَّهُ بِهِ عَلَي لِسَانِ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَمْوَاتاً مَا حَرَّمَ مِنْهُمْ أَحْيَاءً وَتَاللَّهِ يَا عَائِشَةُ لَوْ كَانَ هَذَا الَّذِي كَرِهْتِيهِ مِنْ دَفْنِ الْحَسَنِ عِنْدَ أَبِيهِ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله جَائِزاً فِيمَا بَيْنَنَا وَبَيْنَ اللَّهِ لَعَلِمْتِ أَنَّهُ سَيُدْفَنُ وَإِنْ رَغِمَ مَعْطِسُكِ.

قَالَ ثُمَّ تَكَلَّمَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَنَفِيَّةِ وَقَالَ يَا عَائِشَةُ يَوْماً عَلَي بَغْلٍ وَيَوْماً عَلَي جَمَلٍ فَمَا تَمْلِكِينَ نَفْسَكِ وَلَا تَمْلِكِينَ الْأَرْضَ عَدَاوَةً لِبَنِي هَاشِمٍ.

قَالَ فَأَقْبَلَتْ عَلَيْهِ فَقَالَتْ يَا ابْنَ الْحَنَفِيَّةِ هَؤُلَاءِ الْفَوَاطِمُ يَتَكَلَّمُونَ فَمَا كَلَامُكَ؟

فَقَالَ لَهَا الْحُسَيْنُ عليه السلام وَأَنَّي تُبْعِدِينَ مُحَمَّداً مِنَ الْفَوَاطِمِ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ وَلَدَتْهُ ثَلَاثُ فَوَاطِمَ ؛ فَاطِمَةُ بِنْتُ عِمْرَانَ بْنِ عَائِذِ بْنِ عَمْرِو بْنِ مَخْزُومٍ وَفَاطِمَةُ بِنْتُ أَسَدِ بْنِ هَاشِمٍ وَفَاطِمَةُ بِنْتُ زَائِدَةَ بْنِ الْأَصَمِّ ابْنِ رَوَاحَةَ بْنِ حُجْرِ بْنِ عَبْدِ مَعِيصِ بْنِ عَامِرٍ قَالَ فَقَالَتْ عَائِشَةُ لِلْحُسَيْنِ عليه السلام نَحُّوا ابْنَكُمْ وَاذْهَبُوا بِهِ فَإِنَّكُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ قَالَ فَمَضَي الْحُسَيْنُ عليه السلام إِلَي قَبْرِ أُمِّهِ ثُمَّ أَخْرَجَهُ فَدَفَنَهُ بِالْبَقِيع .

محمد بن مسلم گويد شنيدم امام باقر عليه السلام مي فرمود: هنگامي كه حسن بن علي عليه السلام به حالت احتضار درآمد، به برادرش حسين عليه السلام فرمود:

«برادرم! به تو وصيتي مي كنم، آن را حفظ كن، زماني كه من از دنيا رفتم، جنازه ام را آماده دفن كن، سپس مرا به سوي رسول خدا صلّي اللَّه عليه و آله ببر تا با او تجديد عهدي كنم، آنگاه مرا به جانب مادرم فاطمه عليها السلام برگردان، سپس مرا ببر و در بقيع دفن كن و بدان كه از طرف حميرا، (عايشه) كه مردم از زشتكاري و دشمني او با خدا و پيغمبر و ما خاندان آگاهند، مصيبتي به من مي رسد».

وقتي امام حسن عليه السلام وفات كرد و روي تابوتش گذاردند، او را به جائي كه پيغمبر صلّي اللَّه عليه و آله بر جنازه ها نماز مي خواند بردند، امام حسين بر جنازه نماز گذارد و زماني كه نمازش تمام شد داخل مسجدش بردند، هنگامي كه بر سر قبر رسول خدا صلّي اللَّه عليه و آله نگهش داشتند، به عايشه خبر بردند و به او گفتند، بني هاشم جنازه حسن بن علي عليهما السلام را آورده اند تا در كنار رسول خدا صلّي اللَّه عليه و آله دفن كنند، عايشه بر استري زين كرده نشست و سريع خود را به آن جا رساند ـ او نخستين زني بود كه بعد از اسلام بر زين نشست ـ و ايستاد و گفت: فرزند خود را از خانه من بيرون بريد، كه نبايد در اينجا چيزي دفن شود و حجاب پيغمبر صلّي اللَّه عليه و آله دريده شود.

حسين بن علي صلوات اللَّه عليهما فرمود: تو و پدرت از پيش حجاب پيغمبر صلّي اللَّه عليه و آله را دريديد و تو در خانه پيغمبر كسي را در آوردي كه دوست نداشت نزديك او باشد (مقصود ابو بكر و عمر است) و خدا از اين كار، از تو باز خواست مي كند. همانا برادرم به من امر كرد كه جنازه اش را نزديك پدرش رسول خدا صلّي اللَّه عليه و آله ببرم تا با او تجديد عهد كند، و بدان كه برادر من از همه مردم به خدا و رسولش و معني قرآن داناتر بود و نيز او داناتر از اين بود كه پرده رسول خدا صلّي اللَّه عليه و آله را پاره كند، زيرا خداي تبارك و تعالي ميفرمايد: «اي كساني كه ايمان آورده ايد، تا به شما اجازه نداده اند به خانه پيغمبر وارد نشويد.» و تو بدون اجازه پيغمبر، مرداني را به خانه او راه دادي. خداي عز و جل فرمايد: « اي كساني كه ايمان آورده ايد! صداي خود را فراتر از صداي پيامبر نكنيد» در صورتي كه به جان خودم سوگند كه تو به خاطر پدرت و فاروقش (عمر) بغل گوش بپيغمبر صلّي اللَّه عليه و آله كلنگ ها زدي؛ با آن كه خداي عز و جل فرموده: « آنها كه صداي خود را نزد رسول خدا كوتاه مي كنند همان كساني هستند كه خداوند دلهايشان را براي تقوا خالص نموده» به جان خودم كه پدرت و فاروقش بسبب نزديك كردن خودشان را بپيغمبر صلّي اللَّه عليه و آله او را آزار دادند و آن حقي را كه خدا با زبان پيغمبرش بآنها امر كرده بود، رعايت نكردند؛ زيرا خدا مقرر فرموده كه آنچه نسبت به مؤمنين در حال زنده بودنشان حرام است در حال مرده بودن آنها هم حرامست، به خدا اي عايشه! اگر دفن كردن حسن نزد پدرش رسول خدا (ص) كه تو آن را نمي خواهي، از نظر ما خدا آن را جايز كرده بود، مي فهميدي كه او برغم انف تو در آنجا دفن ميشد (ولي افسوس كه كلنگ زدن نزد گوش پيغمبر از نظر ما جايز نيست)

سپس محمد بن حنفيه رشته سخن به دست گرفت و فرمود: اي عايشه! يك روز بر استر مي نشيني و يك روز (در جنگ جمل) بر شتر مي نشيني؟! تو به علت دشمني و عداوتي كه با بني هاشم داري، نه مالك نفس خودت هستي و نه در زمين قرار مي گيري.

عايشه رو به او كرد و گفت: پسر حنفيه! اينها فرزندان فاطمه اند كه سخن مي گويند، تو چه ميگوئي؟!

حسين عليه السلام به او فرمود: محمد را از بني فاطمه به كجا دور ميكني، به خدا كه او زاده سه فاطمه است: 1. فاطمه دختر عمران بن عائذ بن عمرو بن مخزوم (مادر ابو طالب)؛ 2. فاطمه بنت اسد بن هاشم (مادر امير المؤمنين عليه السلام)؛ 3. فاطمه دختر زائدة بن اصم بن رواحة بن حجر بن عبد معيص بن عامر (مادر عبد المطلب).

عايشه به امام حسين عليه السلام گفت: پسر خود را دور كنيد و ببريدش كه شما مردمي هستيد كه همواره به دنبال دشمني كرد هستيد

پس حسين عليه السلام به جانب قبر مادرش رفت و جنازه او را بيرون آورد و در بقيع دفن كرد.

الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي، ج 1، ص303، ناشر: اسلاميه ، تهران ، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.

علما و دانشمندان اهل سنت نيز نقل كرده اند كه عائشه سوار بر قاطر آمد و اجازه نداد كه امام مجتبي عليه السلام در كنار پيامبر صلي الله عليه وآله دفن شود.

ابن عبد البر قرطبي، دانشمند پرآوازه اهل سنت در كتاب بهجة المجالس مي نويسد:

لما مات الحسن أرادوا أن يدفنوه في بيت رسول الله صلي الله عليه وسلم، فأبت ذلك عائشة وركبت بغلة وجمعت الناس، فقال لها ابن عباس: كأنك أردت أن يقال: يوم البغلة كما قيل يوم الجمل؟!.

هنگامي كه حسن (عليه السلام) از دنيا رفت، خواستند كه او را در خانه رسول خدا (ص) دفن كنند؛ پس از اين كار جلوگيري كرد، سوار بر قاطري شد و مردم را جمع كرد. ابن عباس به او گفت: (تو مي خواهي همان كاري را كه در جمل انجام دادي انجام بدهي) تا اين كه مردم بگويند: «روز قاطر» همان طوري كه مي گويند روز شتر ؟

ابن عبد البر النمري القرطبي المالكي، ابوعمر يوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفاي 463هـ)، بهجة المجالس وأنس المجالس، الجزء الأول من قسم الأول، ص100، باب من الأجوبة المسكتة وحسن البديهة، تحقيق: محمد مرسي الخوئي، ناشر: دار الكتب العلمية ـ بيروت، الطبعة: الثانية، 1981م.

بلاذري در انساب الأشراف و إبن أبي الحديد در شرح نهج البلاغه نوشته اند:

وتوفي فلما أرادوا دفنه أبي ذلك مروان وقال: لا، يدفن عثمان في حش كوكب ويدفن الحسن ههنا. فاجتمع بنو هاشم وبنو أمية فأعان هؤلاء قوم وهؤلاء قوم، وجاؤوا بالسلاح فقال أبو هريرة لمروان: يا مروان أتمنع الحسن أن يدفن في هذا الموضع وقد سمعت رسول الله صلي الله عليه وسلم يقول له ولأخيه حسين: هما سيدا شباب أهل الجنة. فقال مروان: دعنا عنك، لقد ضاع حديث رسول الله ان كان لا يحفظه غيرك وغير أبي سعيد الخدري إنما أسلمت أيام خيبر، قال: صدقت، أسلمت أيام خيبر، إنما لزمت رسول الله صلي الله عليه وسلم فلم أكن أفارقه، وكنت أسأله وعنيت بذلك حتي علمت وعرفت من أحب ومن أبغض ومن قرب ومن أبعد، ومن أقر ومن نفي، ومن دعا له ومن لعنه.

فلما رأت عائشة السلاح والرجال، وخافت أن يعظم الشر بينهم وتسفك الدماء قالت: البيت بيتي ولا آذن أن يدفن فيه أحد.

هنگامي كه امام حسن (عليه السلام) از دنيا رفت، خواستند كه او را دفن كنند، مروان اجازه نداد و گفت: نه، عثمان در حش كوكب (قبرستان يهوديان در كنار بقيع) دفن شود و حسن در اين جا؟ بني هاشم و بني اميه براي ياري يكديگر جمع شدند و اسلحه آوردند. ابوهريره به مروان گفت: آيا تو از دفن حسن در اين جا جلوگيري مي كني؛ در حالي كه از رسول خدا شندي كه به او برادرش حسين مي گفت: «اين دو سردار جوانان اهل بهشتند»؟ مروان گفت: رهايم كن، حديث رسول خدا ضايع شده، اگر غير از تو و ابو سعيد خدري آن را حفظ نكرده باشند، تو در زمان فتح خير اسلام آوردي. ابوهريره گفت: راست گفتي، در زمان فتح خيبر اسلام آوردم؛ اما همواره ملازم پيامبر بودم و از او جدا نشدم، از او سؤال مي كردم و به اين كار عنايت داشتم، تا اين كه دانستم و شناختم كه رسول خدا (ص) چه كسي را دوست دارد و از چه كسي بدش مي آيد، چه به او نزديك است و چه كسي از او دور، چه كسي را گذاشت در مدينه بماند و كي را تبعيد كرد، چه كسي را دعا كرد و چه كسي را لعن.

وقتي عائشه اسلحه و مردان را ديد و ترسيد كه شر بين آن ها بزرگتر شود و خونريزي شود، گفت: خانه، خانه من است، اجازه نمي دهم كه كسي در آن دفن شود.

البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر (متوفاي279هـ)، أنساب الأشراف، ج1، ص389، طبق برنامه الجامع الكبير.

إبن أبي الحديد المدائني المعتزلي، ابوحامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفاي655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج16، ص8، تحقيق محمد عبد الكريم النمري، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولي، 1418هـ - 1998م.

يعقوبي در تاريخ خود مي نويسد:

وقيل أن عائشة ركبت بغلة شهباء وقالت بيتي لا آذن فيه لأحد فأتاها القاسم بن محمد بن أبي بكر فقال لها يا عمة ما غسلنا رؤوسنا من يوم الجمل الأحمر أتريدين أن يقال يوم البغلة الشهباء فرجعت

عائشه در حالي كه سوار بر قاطر خاكستري رنگي شده بود، گفت: اين خانه من است، به هيچ كس اجازه (دفن) نمي دهم. قاسم بن محمد بن أبي بكر جلو آمد و گفت: اي عمه، ما هنوز سرهاي خود را (از ننگ) بعد از روز شتر سرخ نشسته ايم، تو مي خواهي كه مردم بگويند «روز قاطر خاكستري»؟ پس عائشه بازگشت.

اليعقوبي، أحمد بن أبي يعقوب بن جعفر بن وهب بن واضح (متوفاي292هـ)، تاريخ اليعقوبي، ج2، ص225، ناشر: دار صادر - بيروت.

ابوالفداء در تاريخ خود نوشته است:

وكان الحسن قد أوصي أن يدفن عند جده رسول الله صلي الله عليه وسلم، فلما توفي أرادوا ذلك، وكان علي المدينة مروان بن الحكم من قبل معاوية، فمنع من ذلك، وكاد يقع بين بني أمية وبين بني هاشم بسبب ذلك فتنة، فقالت عائشة رضي الله عنها: البيت بيتي ولا آذن أن يدفن فيه، فدفن بالبقيع، ولما بلغ معاوية موت الحسن خر ساجداً.

(امام) حسن (عليه السلام) وصيت كرد كه او را در كنار جدش رسول خدا (ص) دفن كنند، وقتي از دنيا رفتند، خواستند به وصيت او عمل كنند، در اين زمان مروان از جانب معاويه حاكم مدينه بود، پس او از اين كار جلوگيري كرد، نزديك بود كه بين بني اميه و بني هاشم به خاطر اين مسأله فتنه شود؛ پس عائشه گفت: خانه، خانه من است، من اجازه نمي دهم كه او در اين جا دفن شود، پس او را در بقيع دفن كردند؛ وقتي خبر از دنيا رفتن (امام) حسن به معاويه رسيد، (از شادي) سجده كرد.

أبو الفداء عماد الدين إسماعيل بن علي (متوفاي732هـ)، المختصر في أخبار البشر، ج1، ص127، طبق برنامه الجامع الكبير.

نتيجه:

طبق مداركي كه گذشت، عائشه از دفن امام مجتبي عليه السلام در خانه پيامبر جلوگيري كرده است، بنابراين، سؤالات ذيل پيش مي آيد:

چرا عائشه از دفن امام مجتبي عليه السلام در كنار جدش رسول خدا صلي الله عليه وآله ممانعت كرد؟

آيا مالكيت اين خانه در اختيار عائشه بود؟ چه كسي اين خانه را به او داده بود؟ اگر او از رسول خدا صلي الله عليه وآله ارث برده بود، چرا دختر پيامبر از اين ارث محروم شد؟ اگر مال عموم مسلمانان و جزء بيت المال بود، چرا اجازه دفن نداد؟

چرا به ابوبكر و عمر اجازه دفن داد؟

و....

و اميدواريم علما و دانشمندان سني به آن پاسخ دهند.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات



Share
1 | ... | Iran - Tabriz | ٢٠:١٦ - ١١ بهمن ١٣٨٩ |
خدا لعنتت كنه ؟؟؟ تو تو عمرت هر ..ي خوردي
2 | هادي | Iran - Mashhad | ٠٧:١٧ - ١٢ بهمن ١٣٨٩ |
با سلام ممنون از اين مقالاتون خيلي زيبا بود اجرتون با خدا
اللهم عجل لوليك الفرج
3 | علي ابراهيمي | Singapore - Singapore | ١٤:٥٨ - ١٣ بهمن ١٣٨٩ |
ممنون از تلاشتان
4 | مرتضي موحدي نيا | Iran - Tehran | ١٥:٢٨ - ١٣ بهمن ١٣٨٩ |
سلام. ممنون از مطلبتون. من قبلا خونده بودم که به دستور عايشه تابوت امام حسن عليه السلام تير باران شده. ولي تو اين نوشته چيزي در اين مورد نديدم. اگر امکان داره توضيح اين مطلب رو هم بنويسيد. ياعلي
5 | علي كوچولو | Iran - Zahedan | ١٩:٢٥ - ١٣ بهمن ١٣٨٩ |
دم همه بروبچ ولايتي گرم
6 | said mehdi hashemi | Russia - Smolensk | ١٩:٥٩ - ١٣ بهمن ١٣٨٩ |
سلام خيلي زيبا بود اجرتون با خدا
7 | شكوه سادات -امام | Iran - Tehran | ٢٢:٤٠ - ١٣ بهمن ١٣٨٩ |
باسلام چرا نقل اول كه معتبر تر بايد باشد تاكنون روحانيت محترم مطرح نكرده اند.شما ميدانيد كه همگان به اينترنت بخصوص اين سايت محترم دسترسي ندارند .
8 | استاد | Iran - Ajab Shīr | ٠٨:٣٤ - ١٤ بهمن ١٣٨٩ |
اگه راست مي گي جوابشو بده
9 | محسن ميري | Iran - Bushehr | ١٩:٠٠ - ١٤ بهمن ١٣٨٩ |
يا الله يا محمد يا علي.فقط آرزو ميکنم که هنگام قيامت و در زماني که خداوند ظالمان را عذاب ميدهد من در بالاي سر اين ظالمان حظور داشته باشم و عذاب سختي که بر آنها وارد مي شود را مشاهده کنم تا شايد کمي دلم آرام شود.
10 | سيد محسن | Mexico - Mexico City | ٢٤:١٩ - ١٤ بهمن ١٣٨٩ |
سلام عرض مي کنم خدمت گردانندگان سايت و آقاي momen abdullah
بنده داشتم مطالب سايت همراه با بحث هاي زيرشون رو مي خوندم که متوجه نکته اي شدم که گويا مغفول مانده و بهتره تذکر بدهم.
جناب آقاي مومن عبدالله و مابقي دوستاني که درصدد پاسخ به برادران اهل سنت برمي آيند بايد توجه کنند که احيانا در حين صحبت به مقدسات اهل سنت بي احترامي نکنند که خداوند فرموده: (و لا تسبوا الذين يدعون من دون الله فيسبوالله عدوا بغير علم)
و در استدلال ها بايد به (جادلهم بالتي هي احسن) توجه کنيم و هر استدلالي را به کار نبريم هر چند درست باشد.
جز راست نبايد گفت هر راست نشايد گفت
چه بسا شما با بيان مطلبي باعث مي شيد طرف مقابل بر موضعش بيشتر پافشاري کنه.
البته مشخصه که آقاي مومن عبدالله شخص پژوهشگر و داناييست و اين نکات را مي داند بنده صرفا جهت يادآوري عرض کردم چون چند تا از نظرات ايشان در مباحث قبل تا حدي اهانت آميز بود.(به عنوان مثال مباحثه ي ايشان با شخصي به اسم مجيد ذيل پرسش٬ معني ام المومنين٬)
از مسئولين سايت هم تقاضا مي کنم اگر در نظري اهانت به مقدسات اهل سنت ديدند اجازه ي نشر بهش ندهند.
وفقنا الله و اياکم ان شاءالله
11 | ياس | Iran - Tehran | ٠٩:٢٧ - ١٧ بهمن ١٣٨٩ |
سلام همه اي نها چرنديات بيش نيست لطفا به جامعه اهل سنت توهين نکنيد اگر وحدت سني و شيعه را ميخواهيد.
12 | سيمين كلهر | Iran - Tehran | ٠٩:٣١ - ١٧ بهمن ١٣٨٩ |
سلام
بخدا تو اين جمهوري اسلامي اهل سنت امنيت مذهبي ندارند چرا؟ تا يک سني بياد يه چيز حکه حقيقت با رويات صحيح در اينترنت پخش ميکنه دو سوته فيلتر هست ولي شيعه هر چه دروغ هست پخش ميکنه با رويت هاي دروغ خدا هدايتشون کنه که از حق تفره ميرن
13 | حسين | Iran - Tehran | ٠٨:٤٣ - ٢٣ بهمن ١٣٨٩ |
خانم کلهر اينها که همش مورد تائيد خود علماي اهل سنته ، چطور دروغه
14 | جاسم | Syria - Damascus | ١٣:٤٤ - ٢٣ بهمن ١٣٨٩ |
من برادرانه از تمام انسانهاي حق طلب ( چه عزيزان اهل سنت و چه عزيزان اهل تشيع ) خواهش ميكنم با ديدي كاملا بي طرف به اسناد و مدارك توجه كنن و از خالق هستي اول براي خودشون و بعد براي تمام انسانهاي ديگه طلب هدايت كنن. حقيقت مثل روز روشنه(انا هديناه سبيل اما شاكرا اما كفورا)
15 | momen abdullah | Iran - Tehran | ١٧:٥٢ - ٢٥ بهمن ١٣٨٩ |
سيمين خانم
شما از موالي عمر بودن چه هدفي را دنبال مي کنيد؟
آيا شرم نداريد که موالي يک عرب باشيد که از او حتي 20 صفحه مطلب علمي نقل نشده است؟

يا علي
16 | فاطيما | Iran - Tehran | ١٥:٣١ - ٢٦ بهمن ١٣٨٩ |
به نام خدا بكريون ؟؟؟بودند.چون خلافت را غصب كردند .القاب حضرت علي ع را غصب كردند مانند فاروق وصديق.خانه پيامبر ص را غصب كردند.نام سنت وجماعت را كه مخصوص شيعيان است غصب كردند. دختر ابوبكر را كه خانه حضرت علي ع بزرگ شده بود به غارت بردند.منبر پيامبر ص را غصب كردند.امامان معصوم ما را يكي يكي مظلومانه شهيد كردند.اكنون هم در عراق وافغانستان و جاهاي ديگر شيعيان را مانند ؟؟؟؟؟؟؟ سر مي رند.سران كشور هايشان در بست در اختيار آمريكا واسراييلند وبعد ما را كافر مي دانند هميشه اين جوري نمي ماند روز ما هم مي رسد امام زمان عليه السلام مي آيد و همه اين ظلمها را در هم مي پيچد. انشا’الله
17 | م-ع | Iran - Khorramshahr | ٠٩:٣٤ - ٣٠ بهمن ١٣٨٩ |
با سلام.واقعا خسته نباشيد.اگر سوالم را پاسخ دهيد ممنون ميشوم. مخالفين عايشه را خيلي زيبا وخوش چهره ميدانند.ايا در كتبشان خلاف اين ادعا را ميشود اثبات كرد يا نه؟ يا حيدر

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

طبق روايات صحيح السندي كه در منابع اهل سنت نقل شده است‌، عائشه به زيبائي ديگر زنان پيامبر حسادت مي‌ كرده است،‌ به زيبائي زينب بنت جحش، ام سلمه ، صفيه، و ...

كسي كه زيبا باشد به زيبائي ديگران هرگز حسادت نخواهد كرد .

براي اطلاع بيشتر در اين باره به آدرس ذيل مراجعه فرماييد:

http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=8526

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

18 | صادق راستگو | Iran - Tehran | ١٦:٢٦ - ٠١ اسفند ١٣٨٩ |
با سلام و تحيت . از اين ياس و سيمين كلهر سوآلي دارم اگر اين مطالب چرنديات و دروغه كه آنها را ابن عبدالبرقرطبي . بلاذري . يعقوبي و ابوالفدا كه از مورخين نامي و پرآوازه خودتان هستند نقل كرده اند و در كتاب هاي مورد قبول و باور خودتان نوشته اند تا بدست شما و پدرانتان رسيده است . پس چگونه اعتراض ميكنيد ؟ يا بيسواد هستيد كه در اينصورت حرفتان قابل قبول نيست يا مغرض و جيره خوار هستيد كه باز هم به حرفتان نميشه استناد كرد . برويد اول خودتان را درست كنيد بعد در يك سايت علمي اظهار فضل ! ! !
19 | قلندر | Iran - Tehran | ١١:٤٣ - ٠٣ اسفند ١٣٨٩ |
سيمين؟؟؟ بکش. ؟؟؟ نگو! اگه جواب علمي داري بده، اگه نداره خودت و هم کيشات و ضايعتر نکن!
20 | مجيد(عمرعلي آل رحمان) | Iran - Rasht | ٠١:٢١ - ١١ اسفند ١٣٨٩ |
سلام
حضرت عائشه از جنگي وحشتناک جلوگيري کرده اند که اگر ايشان درآنجا نبودند ديگر از خاندان بني هاشم چيزي باقي نمي ماند.
درود خدا بر مادر مومنان جهان ام المومنين عائشه سلام الله عليها
21 | مجيد م علي | Iran - Tehran | ١٨:٠٠ - ١٢ اسفند ١٣٨٩ |
با سلام جناب ( عمر الي ما ادري شو ) اين عايشه تنها ازرزويش اين بود كه اسم از بني هاشم نباشد , البته ايشون شما را در كنارش نداشت و اون مروان ملعون خدا و رسول اكرم هم بفكرش نرسيده بود ( يعني شيطان در دربار ابن هند ملعون مشغول بود ) . البته مثل اينكه شما با اين حديث اصلا اشنا نيستيد : وعن أبي جعفر أيضا قال : المهدي منا منصور بالرعب ...وصاح صايح من السماء بأن الحق معه ومع أتباعه فعند ذلك خروج قائمنا ، فإذا خرج أسند ظهره إلى الكعبة واجتمع إليه ثلاث مائة وثلاثة عشر رجلا من أتباعه ، فأول ما ينطق هذه الآية : ( بقية الله خير لكم إن كنتم مؤمنين ) ثم يقول : أنا بقية الله وخليفته وحجته عليكم ، فلا يسلم مسلم عليه إلا قال : السلام عليك يا بقية الله في الأرض... الفصول المهمة في معرفة الأئمة - ابن الصباغ مالکي - ج 2 ص 1133- 1135چاپ دار الحديث از ابا جعفر(امام باقر) نقل شده است که گفت مهدي از ماست( اهل بيت) وخداوند او را با انداختن ترسش در دل دشمنان ياري مي کند ... منادي از آسمان ندا مي دهد که حق با او و اطرافيانش است . در آن هنگام قيام کننده ما قيام مي کند . پس وقتي ظهور کند به کعبه تکيه داده و سيصد وسيزده نفر همراه وي جمع مي شوند . پس اولين چيزي که مي گويد اين آيه است : ( بقية الله خير لكم إن كنتم مؤمنين ) سپس مي گويد اي مردم من بقية الله در زمين هستم وخليفه خداوند و حجت او بر شما .پس هيچ کس به وي سلام نمي کند مگر اينکه مي گويد سلام بر تو اي بقية الله... چگونه او ميتوانست حافظ يا نابودكنند گروهي باشد كه خداوند خافظ و نگهدارنده ان است لبيك يا علي
22 | عبدالله | Iran - Kāzerūn | ١٤:٣١ - ١٤ اسفند ١٣٨٩ |
جناب مجيد(عمرعلي آل رحمان) وَقَرْنَ فِي بُيوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَl الاحزاب آيه 33 و در خانه‏هايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليت قديم زينتهاي خود را آشکار مکنيد و نماز برپا داريد و زکات بدهيد و خدا و فرستاده‏اش را فرمان بريد چند حالت داره عايشه زن پيامبر نبوده اطاعت از فرمان خداوند بر عايشه واجب نبوده به يکي از دلايل زير ديوانه بوده مسلمان نبوده بالغ نبوده خودش خدا بوده خشم پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بر عايشه إِنَّ الَّذِينَ يؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا(الأحزاب/57) آنها که خدا و پيامبرش را آزار مي‌دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنيا و آخرت دور ساخته، و براي آنها عذاب خوارکننده‌اي آماده کرده است. حدثنا محمد بن الْفَضْلِ السَّقَطِيُّ ثنا سَعِيدُ بن سُلَيْمَانَ ثنا مُبَارَكُ بن فَضَالَةَ عن هِشَامِ بن عُرْوَةَ عن أبيه عن عَائِشَةَ أَنّ رَسُولَ اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم كان يُكْثِرُ ذِكْرَ خَدِيجَةَ فقلت ما أَكْثَرَ ما تُكْثِرُ ذِكْرَ خَدِيجَةَ وقد أَخْلَفَ اللَّهُ لك من خَدِيجَةَ عَجُوزٌ حَمْرَاءُ الشِّدْقَيْنِ قد هَلَكَتْ في دَهْرٍ فَغَضِبَ رسول اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم غَضَبًا ما رَأَيْتُهُ غَضِبَ مثله قَطُّ وقال إِنَّ اللَّهَ رَزَقَهَا مِنِّي ما لم يَرْزُقْ أَحَدًا مِنْكُنَّ قلت يا رَسُولَ اللَّهِ أعف عَنِّي عَفَا اللَّهُ عَنْكَ وَاللَّهِ لا تَسْمَعُنِي أَذْكُرُ خَدِيجَةَ بَعْدَ هذا الْيَوْمِ بِشَيْءٍ تَكْرَهُهُ. از عائشه نقل شده است كه رسول خدا زياد از خديجه ياد مي‌كرد، من گفتم: چه قدر زياد از خديجه ياد مي‌كني؛ خداوند به جاي خديجه كه پيرزن بي‌دندان بود و در زمان‌هاي گذشته هلاك شده (بهتر از او) را به تو داده است؛ پس رسول خدا خشمگين شد ؛ به طوري كه تا كنون او را هرگز اين چنين خشمگين نديده بودم و فرمود: خداوند از او چيزي نصيب من كرده است كه از هيچ يك از شما نكرده است. من گفتم: اي پيامبر خدا مرا ببخش، خداوند شما را ببخشد، سوگند به خدا كه ديگر درباره خديجه از من سخني نخواهي شنيد كه تو را ناراحت كند. الطبراني، سليمان بن أحمد بن أيوب ابوالقاسم (متوفاي360هـ)، المعجم الكبير، ج 23 ص11، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء – الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ – 1983م. صحت سند روايت هيثمي بعد از نقل اين روايت مي‌گويد: رواه الطبراني واسانيده حسنة. طبراني اين روايت را نقل كرده و سند‌هاي آن «حسن» هستند. الهيثمي، ابوالحسن علي بن أبي بكر (متوفاي 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج 9 ص 224، ناشر: دار الريان للتراث/‏ دار الكتاب العربي – القاهرة، بيروت – 1407هـ. هرچند كه همين تصريح هيثمي كفايت مي‌كند ؛ اما باز به جهت اطمينان بيشتر تمام رواة سند را نيز بررسي مي‌كنيم. محمد بن فضل: شمس الدين ذهبي درباره او مي‌گويد: محمد بن الفضل بن جابر الثقفي البغدادي. قال الدارقطني: صدوق. محمد بن فضل، راستگو است. الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاي 748 هـ)، تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام، ج 21 ص 306، تحقيق د. عمر عبد السلام تدمرى، ناشر: دار الكتاب العربي – لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولى، 1407هـ - 1987م. دار قطني در سؤالات الحاكم در باره او مي‌نويسد: محمد بن الفضل بن جابر بن شاذان السقطي صدوق. محمد بن الفضل، راستگو بوده است. الدارقطني البغدادي، ابوالحسن علي بن عمر (متوفاي 385هـ)، سؤالات الحاكم النيسابوري للدارقطني ، ج 1 ص 145، رقم: 197، تحقيق: د. موفق بن عبدالله بن عبدالقادر ، ناشر: مكتبة المعارف – الرياض ، الطبعة: الأولى ، 1404 – 1984م مقدسي حنبلي سندي را كه محمد بن فضل در سلسه وجود دارد، تصحيح كرده است: أنا الطبراني نا محمد بن الفضل السقطي نا سعيد بن سليمان (ح) إسناده صحيح. طبراني از محمد بن فضل از سعيد بن سليمان نقل كرده است، سند آن صحيح است. المقدسي الحنبلي، ابوعبد الله محمد بن عبد الواحد بن أحمد (متوفاي643هـ)، الأحاديث المختارة، ج 4 ص 306، تحقيق عبد الملك بن عبد الله بن دهيش، ناشر: مكتبة النهضة الحديثة – مكة المكرمة، الطبعة: الأولى، 1410هـ. سعيد بن سليمان ابن حجر عسقلاني در باره او مي‌نويسد: سعيد بن سليمان الضبي أبو عثمان الواسطي نزيل بغداد البزاز لقبه سعدويه ثقة حافظ من كبار العاشرة. سعيد بن سليمان كه ساكن بغدا و لقب او سعدويه بوده، راستگو و از بزرگان طبقه دهم روات است. العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاي852هـ)، تقريب التهذيب، تحقيق: محمد عوامة، ج 1 ص 237، رقم: 2329، ناشر: دار الرشيد – سوريا، الطبعة: الأولى، 1406 – 1986. مبارك بن فضالة شمس الدين ذهبي بعد از نقل روايتي كه در سند آن مبارك بن فضاله وجود دارد مي‌نويسد: تفرد به مبارك بن فضالة عنه وهو صدوق. اين روايت را فقط مبارك بن فضاله نقل كرده و او راستگو است. الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاي 748 هـ)، سير أعلام النبلاء، ج 5 ص 122، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة – بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ. و در شرح حال او مي‌نويسد: مبارك بن فضالة د ت ق خت ابن أبي أمية الحافظ المحدث الصادق الإمام أبو فضالة القرشي العدوي مولى عمر بن الخطاب من كبار علماء البصرة. مبارك بن فضاله، حافظ ، محدث راستگو، پيشوا و از بزرگان دانشمندان بصره بود. الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاي 748 هـ)، سير أعلام النبلاء، ج 7 ص 281، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة – بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ. هشام بن عروة ذهبي در باره او مي‌نويسد: هشام بن عروة أبو المنذر وقيل أبو عبد الله القرشي أحد الأعلام سمع عمه بن الزبير وأباه وعنه شعبة ومالك والقطان توفي 146 قال أبو حاتم ثقة إمام في الحديث. هشام بن عروة، يكي از سرشناسان بود كه از عمويش عبد الله بن زبير و از پدرش (عروة بن زبير) روايت نقل كرده، ابوحاتم گفته كه او مورد اعتماد و پيشواي علم حديث بود. الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاي 748 هـ)، الكاشف في معرفة من له رواية في الكتب الستة، ج 2 ص 337، رقم: 5972، تحقيق محمد عوامة، ناشر: دار القبلة للثقافة الإسلامية، مؤسسة علو – جدة، الطبعة: الأولى، 1413هـ - 1992م. عروة بن زبير قال بن سعد كان فقيها عالما كثير الحديث ثبتا مأمونا قال هشام صام أبي الدهر ومات وهو صائم في موته أقوال منها 93 و 94 ع. ابن سعد گفته كه او ، فقيه، دانشمند، مورد اعتماد و امين بود و بسيار روايت نقل كرده است، هشام گفته: پدرم عمري روزه گرفت و در حالي مرد كه روزه‌دار بود. الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاي 748 هـ)، الكاشف في معرفة من له رواية في الكتب الستة، ج 2 ص 18، رقم: 3775 ، تحقيق محمد عوامة، ناشر: دار القبلة للثقافة الإسلامية، مؤسسة علو – جدة، الطبعة: الأولى، 1413هـ - 1992م. بنابراين در سند اين روايت هيچ ترديدي نيست و ثابت مي‌كند كه حسادت عائشه نسبت به حضرت خديجه سبب خشم بي سابقه رسول خدا صلي الله عليه وآله شده است. ابن عبد البر در الإستيعاب، ابن جوزي در المنتظم ، ابن اثير در اسد الغابه و ديگر بزرگان اهل سنت نقل كرده‌اند كه رسول خدا صلي الله عليه وآله از سخن عائشه آن قدر عصباني شد كه از شدت ناراحتي موهاي جلوي سر او شروع به لرزش كرد !: عن مسروق عن عائشة قالت كان رسول الله (ص) لا يكاد يخرج من البيت حتى يذكر خديجة فيحسن الثناء عليها فذكرها يوما من الأيام فأدركتني الغيرة فقلت هل كانت إلا عجوزا فقد أبدلك الله خيرا منها فغضب حتى اهتز مقدم شعره من الغضب ثم قال لا والله ما أبدلني الله خيرا منها آمنت بي إذ كفر الناس وصدقتني إذ كذبني الناس وواستني في مالها إذ حرمني الناس ورزقني الله منها أولادا إذ حرمني أولاد النساء قالت عائشة فقلت في نفسي لا أذكرها بسيئة أبدا. مسروق از عائشه نقل كرده است كه گفت: رسول خدا (ص) هيچگاه از خانه خارج نمي‌شد، مگر اين كه يادي از خديجه (س) نموده و او را ستايش مي‌كرد؛ روزي از او روزها كه از او ياد كرد، حسادت من برانگيخته شد و گفتم: آيا او جز پيرزني بود، خداوند بهتر از او را نصيب تو كرده است. رسول خدا از شنيدن اين سخن آن قدر خشمگين شد كه موهاي جلوي سر آن حضرت مي‌لرزيد، سپس گفت: نه قسم به خدا، خداوند بهتر از او را به من نداده است، او به من ايمان آورد ، زماني كه مردم كافر بودند، مرا تصديق كرد، زماني كه مردم مرا تكذيب مي‌كردند، مالش را به من ايثار كرد در آن زمان كه همه مرا محروم كرده بودند، خداوند از او فرزنداني نصيبم كرد كه از ديگر زنانم نداد. عائشه گفت: با خودم گفتم كه ديگر هيچگاه از او به بدي ياد نخواهم كرد. النمري القرطبي المالكي، ابوعمر يوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفاي 463هـ)، الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج 4 ص1823ـ1824، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل – بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ؛ ابن الجوزي الحنبلي، جمال الدين ابوالفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد (متوفاي 597 هـ)، المنتظم في تاريخ الملوك والأمم، ج 3 ص 18 ، ناشر: دار صادر – بيروت، الطبعة: الأولى، 1358؛ ابن الجوزي الحنبلي، جمال الدين ابوالفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد (متوفاي 597 هـ)، صفة الصفوة، ج 2 ص 8، تحقيق: محمود فاخوري – د.محمد رواس قلعه جي، ناشر: دار المعرفة – بيروت، الطبعة: الثانية، 1399هـ – 1979م؛ الجزري، عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد (متوفاي630هـ)، أسد الغابة في معرفة الصحابة، ج 7 ص 95، تحقيق عادل أحمد الرفاعي، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1417 هـ - 1996م؛ النويري، شهاب الدين أحمد بن عبد الوهاب (متوفاي733هـ)، نهاية الأرب في فنون الأدب،ج 18 ص 113، تحقيق مفيد قمحية وجماعة، ناشر: دار الكتب العلمية – بيروت، الطبعة: الأولى، 1424هـ - 2004م؛ الصفدي، صلاح الدين خليل بن أيبك (متوفاي764هـ)، الوافي بالوفيات، ج 13 ص 182، تحقيق أحمد الأرناؤوط وتركي مصطفى، ناشر: دار إحياء التراث – بيروت – 1420هـ- 2000م. در حديثي که گذشت چند نکته شگفت و قابل تامل به چشم ميخورد : اولين اينکه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم ميفرمايد خداوند بهتر از او را به من نداده است! اين کلام يک نکته را بصورت يقين مد نظر دارد و آن اين است که هيچ يک از همسران حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم بر بانوي اسلام خديجه کبري سلام الله عليها برتري نداشته است.حال از عزيزان اهل سنت سوالي ميپرسم: چرا با وجود چنين عظمتي تعداد احاديث نقل شده از حضرت خديجه سلام الله عليها در مقابل عايشه اصلا بچشم نميآيد؟! چرا آن احترامي را که براي عايشه قائل هستيد براي خديجه کبري سلام الله عليها قائل نيستيد؟ چرا کسي را که رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم آنقدر دوست ميداشت دوست نميداريد؟ در حديثي صحيح از شيعه و سني چنين نقل شده است : رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: هر مردي با آن چيزي محشور ميشود که دوست ميدارد. اگر مردي تکه سنگي را دوست بدارد با همان محشور خواهد شد. اينجاست که برايتان آرزو ميکنم و از خداوند ميطلبم با آن چيزي محشور شويد که ميپسنديد. "برگرفته از کتاب دردست نگارش دوستم" ياعلي مدد
1 |مسعود|Iran - Yazd |٠٦:٠٢ - ١٧ آذر ١٣٩٧ |
0
 
0
سلام
دوست گرامی شما و بقیه عزیزانی که مطالب تحلیلی و مفصل میگذارید لطفا به صورت پاراگراف و با فاصله بنویسید .شاید نکته مهمی به نظر نیاد ولی بسیار موثره .بنده خودم داشتم مطلب شما رو میخوندم از بس گم کردم نوشته رو اصلا بی خیال خوندن شدم اونجا بود که به ذهنم رسید اینو براتون بنویسم . اگر سایت هم قالب بندی بهتری داشت که خیلی خوب میشد
با تشکر
23 | ابراهيم نصرالهي | Iran - Tehran | ٠١:٠٩ - ١٥ اسفند ١٣٨٩ |
دلم به اندازه غربت بقيع گرفته!خدا به داد دلم برسه
24 | سيد علي احمدي | United States - Fremont | ١٩:١١ - ١٦ اسفند ١٣٨٩ |
آقاي عمر علي آل رحمان:
عايشه که خودش جنگ جمل را راه انداخت و حدود 20000 مسلمان را به خاک و خون کشيد. از کدام جنگ جلوگيري کرد؟!!!!!!!!!!!
ضمنا رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم زنهاي ديگري هم داشتند.چرا شما به آنها نميگوييد ام المومنين؟؟؟؟؟؟؟ درود و صلوات بر ام المومنين خديجه کبري سلام الله عليها.
ضمنا ام المومنيني فضيلت نيست. يعني همسران پيامبر به منزلۀ مادران مومنينند که ازدواج با آنها حرام است. معني ديگري ندارد.
25 | ابراهيم نصرالهي | Iran - Tehran | ١٩:٣٢ - ١٦ اسفند ١٣٨٩ |
برادرا وخواهراي حق جوي خودم سلام/وحدت خيلي خيلي خوبه,خدالعنتش كنه كه ميخواد بين مسلمونا اختلاف بيفته.ولي حواستون باشه كه وحدت رو با كتمان حقيقت اشتباه نگيريم!!!وگرنه بخدا مديون اميرالمومنين ميشيم.البته فراموش نكنيد كه احقاق حق اهلبيت(ع)بافحاشي وتوهين وتهمت از زمين تا آسمون فرق ميكنه!ازقديم گفتن مار رو بازبون خوش از سوراخ بيرون ميكشن(بكسي برنخوره,تومثل مناقشه نيست)خيالتون هم راحت باشه كه شكر خدا واسه همچي جواب منطقي داريم!ديگه مفيد تر ازاين چيزي نداشتم بگم,البته فعلا!!ياعلي
26 | مجيد(عمرعلي آل رحمان) | Iran - Rasht | ١٧:٢٣ - ١٨ اسفند ١٣٨٩ |
سلام عليکم درپاسخ عبدالله:آيه اي را که ذکر کرديد تفسيرش به اين معنا نيست که آنها از خانه هاي خود بيرون نيايند بلکه به اين معناست که مانند دوران جاهليت بي حجاب دربين مردم ظاهر نشوند.

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

آيا خداوند نمي‌توانست تنها بگويد «ولا تبرجن تبرج الجاهلية»؟ پس چرا عبارت «وقرن » را فرمود ؟

ظاهرا شما تنها قسمت آخر آيه را ديده‌ايد ! و همچنين چرا لفظ «في بيوتكن» را آورده است ؟

گروه پاسخ به شبهات

27 | ابراهيم نصرالهي | Iran - Tehran | ٢٠:١٨ - ١٨ اسفند ١٣٨٩ |
سيد علي احمدي عزيز سلام/آقاي عمرعلي درست ميگه اگه خبرنداري!!!!حقيقتش قضيه جنگ جمل زير سر من و اميد دوستم بوده ولي ديگه صداشو درنياورديم!قضيه ازاين قرار بود که داشتيم با بچه محله هامون دوگل کوچيک بازي ميکرديم که با هم حرفمون شد و قضيه بيخ پيدا کرد و منجر به جنگ جمل شد!اگه تو تاريخم نگاه کني همين اومده,اصلاهم تو تاريخ(خصوصا تاريخ اهل سنت)ذکرنشده که خانم عايشه همراه با طلحه و زبير و حضرات اموي و صد البته عبدالله زبير عليه خليفه وقتشون خروج کردن وخون20000آدم رو به هدر دادن و....!!!!!!
28 | momen abdullah | Iran - Tehran | ٢٣:١٣ - ١٨ اسفند ١٣٨٩ |
اساتيد عزيز بنده آقايان سيد علي احمدي و عبدالله خيلي از مهملات (شمرعمر آل سفيان) تعجب نکنيد. تمام استعداد او چون ديگر فرزندان عائشه خلق Oxymoron (ترکيب ضد و نقيض) است. اصولا بنده نام دين اينها را دين Oxymoronism مي‌‌گذارم. ديني که هدف و غايت آن خلق ترکيبات هرچه احمقانه تر و مهمل تر ضد و نقيض است. مي‌گويند هم حکم الله را قبول دارند و هم حکم ابوبکر. هر چند که حکم ابوبکر در تضاد با حکم الله است. مي‌گويند هم معاويه هند مادر را قبول دارند و هم حضرت عمار (رحمة الله عليه). مي‌گويند که هم عايشه پيمان شکن را قبول دارند و هم حضرت امام حسن (عليه السلام). مي‌گويند که يزيد زاني را قبول دارند و هم حضرت امام حسين (عليه السلام). به همين فرزند عائشه توجه کنيد که چه نامي انتخاب کرده؟ «عمر علي»!!! مثل اينکه بگوييم: «گنداب زلال» «خر دانشمند» «بيابان پردرخت» «ويرانه آباد» و ... «ذلك قولهم بافواههم»
29 | مجيد(عمرعلي آل رحمان) | Iran - Rasht | ١٢:٤٣ - ٢١ اسفند ١٣٨٩ |
سلام عليكم
آقاياياني كه مدام جنگ جمل رابه ميان مي آوريد وام المومنين عائشه را متهم ميكنيد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!..........
اگر ام المومنين عائشه را گناهكار ميدانيد بايد قاضي وقت را نيز گناهكار بدانيد زيرا ام المومنين عائشه را كه گناهكار بوده مجازات نكرد پس حالا به مقام ام المومنين پي ببريد.
درود خدا بر امهات المومنين:خديجه-سوده-عائشه-ام سلمه-زينب-حفضه-ام حبيبه-صفيه-ميمونه-ماريه.
30 | عبدالله | Iran - Kāzerūn | ١٩:٤٣ - ٠٨ فروردين ١٣٩٠ |
حقير با توجه به اسنادي که پيشتر عرض کردم بر اين عقيده هستم که متاسفانه جهل و تناقض بجان خرد اکثر بندگان افتاده است و حضرت اله در کلام سراسر نور خود چنين ميفرمايد:

أَوَكُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْدًا نَبَذَهُ فَرِيقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يؤْمِنُونَ(البقرة/100)
و مگر نه اين بود که [يهود] هر گاه پيماني بستند گروهي از ايشان آن را دور افکندند بلکه [حقيقت اين است که] بيشترشان ايمان نمي‏آورند

اين مثل تنها نشانه اي براي مومنين است.نعوذ بالله تعالي من جميع الشياطين اللعين الرجيم.

متاسفانه ما وحدت را در سکوت ميبينيم حال آنکه زماني وحدت کامل حاصل ميشود که پايه هر کلامي بر منطق و عقل استوار گردد.آنچه پيشتر عرض کردم از کتابي بود که با 3 سال تلاش نوشتم و در پايان زماني که به چاپ نزديک شد گفتند اين کتاب بر هم زننده وحدت اسلامي ست.

بنده نفهميدم اينکه برادران اهل سنت را در تمام اين کتاب عزيزان اهل سنت خطاب کردم توهين بود يا اينکه از کتب خودشان براي اثبات کلام استفاده کردم.

اميدوارم امامم ، صاحبم ، حجت الله و نور آسماني ظهور کند و داغ دل بندگان داغ ديده را مرحم نهد.
هر روز و هر شب دعا کنيد آن يوسف گم گشته باز آيد که دل تاب تحمل اينهمه جهل و نامردمي ندارد.


اللهم عجل لوليک الفرج بحق محمد و علي و فاطمة و الحسن و الحسين و امام العابدين و امام العالمين و امام المتقين و امام الکاظمين و علي بن موسي الرضا المرتضي و جواد الائمه المعصومين و محمد بن علي و حسن بن علي و الحجة بن الحسن العسکري صلواة الله عليهم اجمعين
31 | معصومي | Afghanistan - Kabul | ٢٤:٤٠ - ١٤ فروردين ١٣٩٠ |
دوستان سلام ! آنچه که ازتاريخ ميشوداستنباط کردو روايات نيزمبين اين موضوع است که فتنه راحضرت امام حسين ع بادرايت کامل خاموش کردن وگرنه بني اميه بااغراض که داشت يکبار ديگر جنگ جمل را تکرارميکردچون همه اسباب رافراهم کرده بودند ام المومنين راباشيطنت هاي خاص تحريک کرده بر زين نشانده عليه بني هاشم آماده ساخته بود.وفقط وجودبابرکت امام حسين ع بود که چشم فتنه بني اميه را کور وبخاطر مصالح مسلمين ازخونريزي جلوگيري کردندو همه رابانصايح زيبا متوجه مسوليتهاي شان ساخت وکارگردانان اموي رامايوسانه برسرجايش نشاند. اللهم عجل لوليک الفرج
32 | خاك | Iran - Kāzerūn | ٠٨:٣١ - ٢٥ ارديبهشت ١٣٩٠ |
سابقا مطلبي در مورد تيرباران کردن جسد پاک امام حسن (ع) بدستور ملعونه در سايت ديدم ولي الان تمام آرشيو رو چک کردم نبود نميدونم من اشتباه ميکنم يا آرشيو پاسخ ها پاک شده اگه ممکنه در مورد اين موضوع هم زحمت بکشيد اجرتون با بي بي فاطمه الزهرا(س) ان شاالله در روز حشر با نداي اين الفاطميون سرافکنده نباشيم اللهم عجل لوليک الفرج

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

آنچه در کتب معتبر اهل سنت به آن اقرار شده است و ما آن را يافتيم ، امتناع عائشه از دفن امام حسن مجتبي عليه السلام در کنار پيکر مطهر رسول خدا (ص) است ؛ و در همين آدرس به آن اشاره شده است .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

33 | كهنسال | Iran - Shiraz | ١١:١٤ - ٠٣ تير ١٣٩٠ |
با سلام خدمت جناب آقاي مومن عبدالله
نظرات هرچند صحيح و درست باشند اما هنگامي که با توهين و بي احترامي باشه اون اثر اصلي خودش رو نداره.
خواهش مي کنم نسبت به بقيه دوستان ملايم تر سخن بگوييد.
خداوند هم به موسي امر کرد با فرعون به زبان ليّن سخن بگو.
34 | Momen Abdullah | Iran - Tehran | ٢٤:٠١ - ٠٦ تير ١٣٩٠ |
سلام عليكم آقاي كهنسال
تقصير بنده چيست كه خلفا كارهاي زشتي مي‌كردند؟
هرچه عقلا گفتند به آنها: زشت است!! بد است!! ننگ است!! نكنيد از اين كارها!! بي‌آبرويي است!!!
ولي آنها به كار زشت خود ادامه دادند چرا كه مشمول اين آيه بودند:
«وكانوا يصرون علي الحنث العظيم»

پناه به خدا از اين حنث عظيم كه آنها مرتكب آن مي‌شدند!! پناه به خدا!!

حال تقصير بنده است كه آنها مرتكب حنث عظيم مي‌شدند؟

يا علي
35 | فيروز | Afghanistan - Kabul | ١١:٢٢ - ٢١ تير ١٣٩٠ |
من بسيار حيرانم كه چرا اين برادرانيكه حرف از مسلماني و يكتا پرستي ميزنند باز هم ميخواهند روي موضوعات بچرخند كه باعث ضديت و نفاق مسلمان شود.
به برادرانيكه در اين سايت كار ميكنند عرض ميكنم : شرايط كنوني جهان را ببينيد كه به جه اندازه دشمناد اسلام ( نا مسلمانان) در پي تخريب دين مقدس اسلام برامدند و ميخواهند از جهان اسلام بهره كشي سوء كنند و ميخواهند اين دين مقدس آسماني را به تمسخر بگيرند. اين هويداست كه اين فرصت را خود ما مساعد نموده ايم . انسان هاي كه روي اين سايت كار ميكنند تقاضاي من اين است:
1 - اولآ معلومات اسلامي خويش را كه مطابق سخنان گهر بار رسول(ص) باشد (نه سخنان دروغين اين و آن) كامل كنند
2 - بدون تعصب سخن گويند.
3 - به حضرت بي بي عايشه ام المومنين توهين نكنند . اگر حافظه داشته باشيد آيا حضرت محمد(ص) نعوذ بالله با انسان خراب عروسي مي كند. اگر شما هر اتهام به حضرت بي بي عايشه (رض) بسته مي كنيد در حقيقت اين اتهام را به رسول مبارك كرده ايد.
36 | مجيد م علي | Iran - Tehran | ١٥:٤٢ - ٢٣ تير ١٣٩٠ |
با سلام
جناب فيروز لطفاً سعي بكنيد كه با مراجعه و مطالعه قران كريم و كتب اسلامي صحيح از اين حيراني بيرون اييد .

لبيك يا علي
37 | سيد محمد حسيني | Iran - Tehran | ٢٤:٢٦ - ٢٣ تير ١٣٩٠ |
جواب نظر
جناب--------------------------------فيروز------------------------------------------------
لطفا در هنگام حيراني حرفي را نزنيد.بگذاريد از اين حالت خارج شويد بعد نظر بدهيد.
2.سخن شما در مورد شرايط کنوني جهان کاملا صحيح است و اتفاقا ما در پي اين هستيم که اسلام واقعي را به جهان معرفي کنيم نه اسلامي را که بز قسمتي از قرآنش را خورده است.
3.در مورد سخنان دروغين اين و آن نمونه بياوريد وگر نه محکوم به دروغ گويي هستيد.
4.نمونه اي از تعصب(يعني سخن بي دليل و بي اساس)را يا آدرسش در اين سايت ذکر کنيد وگر نه محکوم به تهمت هستيد.
5.نمونه اي از توهين سايت به ام المومنين عايشه را بيان کنيد وگرنه باز هم دروغ گفته ايد.
6.بفرماييد در کجاي اين سايت گفته شده است که او به اصطلاح شما خراب بوده است.
7.براي جمله آخر خود نيز دليلي نياورده ايد.منتظر پاسخ شما هستيم.
يا حق
38 | سيد محمد حسيني | Iran - Tehran | ٢٤:٣٤ - ٢٣ تير ١٣٩٠ |
جواب نظر **********************************************************888 جناب--------------------------------فيروز------------------------------------------------ لطفا در هنگام حيراني حرفي را نزنيد.بگذاريد از اين حالت خارج شويد بعد نظر بدهيد. 2.سخن شما در مورد شرايط کنوني جهان کاملا صحيح است و اتفاقا ما در پي اين هستيم که اسلام واقعي را به جهان معرفي کنيم نه اسلامي را که بز قسمتي از قرآنش را خورده است. 3.در مورد سخنان دروغين اين و آن نمونه بياوريد وگر نه محکوم به دروغ گويي هستيد. 4.نمونه اي از تعصب(يعني سخن بي دليل و بي اساس)را يا آدرسش در اين سايت ذکر کنيد وگر نه محکوم به تهمت هستيد. 5.نمونه اي از توهين سايت به ام المومنين عايشه را بيان کنيد وگرنه باز هم دروغ گفته ايد. 6.بفرماييد در کجاي اين سايت گفته شده است که او به اصطلاح شما خراب بوده است. 7.براي جمله آخر خود نيز دليلي نياورده ايد.منتظر پاسخ شما هستيم. يا حق ********************************************************************************************
39 | بهزاد | Iran - Qom | ١٩:٣٧ - ٢٨ خرداد ١٣٩١ |
سلام...دو تا سوال داشتم...اول اينكه اين روايت كافي را مجلسي در مراه العقول ضعيف ميدونه پس چرا به اين حديث استناد ميكنيد؟ سوال دوم اينكه اگر ما به اهل تسنن ايراد ميگيريم كه عايشه چه حقي داشت مبني بر دفن در خانه پيامبر، آنها هم ايراد ميگيرن كه امام حسن چه حقي داشت به وصيت كردن نسبت به دفن در خانه پيامبر؟؟؟؟؟؟؟؟
40 | جواد | Iran - Zarrīn Shahr | ١٣:٢٨ - ٢٩ خرداد ١٣٩١ |
واقعا مستدل. خيلي ممنونم
  بعدی [1] [2]  
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها