2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
استعانت با «یا علی» و «یا حسین»، موجب شرک یا عین توحید!؟
کد مطلب: ١٣٨٥٠ تاریخ انتشار: ١٢ بهمن ١٣٩٩ - ١٢:١٥ تعداد بازدید: 4166
حبل المتین » پاسخگویی به شبهات
استعانت با «یا علی» و «یا حسین»، موجب شرک یا عین توحید!؟

حبل المتین 99/11/12

لینک دانلود ویدئو

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ: 99/11/12



موضوع: استعانت با «یا علی» و «یا حسین»، موجب شرک یا عین توحید!؟

برنامه حبل المتین

فهرست مطالب این برنامه:

اگر در این قضیه، مسؤلین کوتاه بیایند، مردم هرگز کوتاه نخواهند آمد!

اعتقاد به شرک حضرت موسی، نتیجه گزینش سلیقه ای آیات!

حکم استعانت از غیر خدا، طبق فتوای بزرگان شیعه!

طبق منطق وهابیت، این آیات از قرآن کریم، بوی شرک می دهد!!

تطبیق آیات مربوط به کفار بر مسلمین، گرفتاری مهم امروز وهابیت!!

گویندگان «یا علی» و «یا حسین»، طبق این آیه قرآن، مشرک هستند!!

تماس بینندگان برنامه

مناظره ای کوتاه و شنیدنی در مشروعیت توسل به غیر خدا

یک مبلّغ بهائیت در انگلستان، با حضور در قم به مذهب تشیع گروید!

مجری:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر».

بازهم یکشنبه شب شد و این افتخار را پیدا کردیم تا برنامه «حبل المتین» را به محضر همه شما گرامیان تقدیم کنیم. برنامه‌ای که بحمدالله این ایام در حال پخش هست و ما این افتخار را داریم تا در محضر حضرت استاد آیت الله دکتر حسینی قزوینی باشیم.

ما تا الآن از محضر استاد بسیار استفاده بردیم. ان شاءالله زین پس هم بتوانیم این توفیق را داشته باشیم پای درسشان تلمذ کنیم و استفاده کنیم از بیانات شیوا و شیرینشان.

ابتدا خدمت استاد سلامی عرض کنیم و ان شاءالله به ادامه بحث بپردازیم. سلام علیکم و رحمة الله؛

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ بنده هم خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی که در هرکجای ایران و خارج از کشور بیننده این برنامه هستند و ما را مهمان کانون گرم و باصفای خانواده خودشان قرار دادند، خالصانه‌ترین سلامم را همراه با آرزوی موفقیت روزافزون تقدیم می‌کنم.

خدا را به آبروی حضرت زهرای مرضیه سوگند می‌دهم گرفتاری‌های همه را برطرف کند، حوائج همه را برآورده کند و دعاهای همه را به اجابت برساند.

ما ولادت حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) را پیش رو داریم. از طرفی هم سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و دهه فجر هست.

ما امروز هرچه داریم از تشیع داریم. اگر مذهب تشیع در سراسر دنیا پخش می‌شود و به گوش جهانیان می‌رسد و بر مردم اتمام حجت می‌کند، به برکت خون شهدا بوده است.

ما دهه فجر را گرامی می‌داریم و برای شهدای انقلاب و شهدای دفاع مقدس به ویژه شهدای دفاع از حریم مقدس حضرت زینب و حضرت رقیه (سلام الله علیها) از خداوند متعال ترفیع درجه می‌خواهیم.

ما از خداوند منّان می‌خواهیم ما را از شفاعت ائمه اطهار و عنایات شهدای بزرگوار محروم نکند.

ما طبق روال همیشه بحثمان را با ذکری و یادی و نامی از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) آغاز می‌کنیم تا خودمان و شبکه و دست اندرکاران و دنیا و آخرت خود و بینندگان عزیز را بیمه حضرت فاطمه زهرا کنیم.

ما زنده به لطف حضرت زهراییم

مأمور برای خدمت زهراییم

روزی که تمام خلق حیران باشند

ما منتظر شفاعت زهراییم

ما گوشه نشینان غم فاطمه‌ایم

محتاج عطا و کرم فاطمه‌ایم

یک عمر چو شمع گر بسوزیم کم است

دلسوخته عمر کم فاطمه‌ایم

سرفصل کتاب آفرینش زهراست

روح ادب و کمال بینش زهراست

روزی که گشایند در باغ بهشت

مسئول گزینش و پذیرش زهراست

امیدواریم خداوند عالم در دنیا ما را از عنایت ویژه حضرت صدیقه طاهره و در آخرت از شفاعت خاص آن بزرگوار محروم نگرداند، ان شاءالله.

مجری:

ان شاءالله، به برکت دعای حضرتعالی ان شاءالله همینطور باشد و مشمول شفاعت اهلبیت قرار بگیریم.

بینندگان عزیز اطلاع دارید ما در جلسه گذشته کلیپی را پخش کردیم و قرار شد حضرت استاد مفصلاً به این کلیپ پاسخ بدهند.

البته این لطف و بزرگواری حضرت استاد است که این فرصت را می‌گذارند و به این کلیپ‌ها پاسخ داده می‌شود، وگرنه خود عزیزان و افاضلی که همه شما باشید و مشاهده گر برنامه هستید قطعاً با یک تأمل درک می‌کنید که اینها تنها شبهه پراکنی می‌کنند.

با این حساب اگر بخواهیم وجهه علمی و کامل، شامل پاسخ نقضی و پاسخ حلی و چارت بندی شده ارائه بدهیم، حضرت استاد این زحمت را کشیدند و الحمدلله ما هم توفیق داریم از محضرشان استفاده می‌بریم.

در جلسه گذشته کلیپی پخش کردیم که جناب «مولوی محمد عثمان قلندر زهی» در راستای تکفیر و مشرک دانستن شیعیان صحبت‌هایی کرده بود.

ایشان تک تک ممیزهای شیعیان را ذکر می‌کند و ادعا می‌کند که آنها مشرکان این زمان هستند، کما اینکه آن زمان هم مشرکین وجود داشتند. حضرت استاد پاسخ‌های نقضی بسیاری به این صحبت فرمودند و ما هم استفاده کردیم.

حال نکته‌ای که حضرت استاد بارها و بارها به آن اشاره می‌فرمایند، این است که این افراد؛

(لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ)

به نماز نزدیک نشوید.

را می گویند سپس آن را مفصل پرورش می‌دهند و برای مؤید آن؛

(فَوَیلٌ لِلْمُصَلِّین)

پس وای بر نمازگزارانی که ...

سوره ماعون (107): آیه 4

هم می‌آورند، اما صحبتی از:

(وَ أَنْتُمْ سُکاری)

در حالی که مست هستید.

سوره نساء (4): آیه 43

یا صحبتی از:

(الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُون)

نماز خود را به دست فراموشی می‌سپارند.

سوره ماعون (107): آیه 5

ندارند. ما اینجا باید بیاییم و این را تحویل افرادی بدهیم که خدای ناکرده با شنیدن آن جملات ابتدایی گمراه شدند. آن‌ها عنایت ندارند که این قرآن هست که بعضی را تفسیر می‌کنند. آن‌ها در حقیقت خود مصداق:

(أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکتابِ وَ تَکفُرُونَ بِبَعْض)

حال با همین روش و همین منش از حضرت استاد طلب کنیم و ببینیم اگر ما بخواهیم با این دید نگاه کنیم و به تکفیری بودن اینها نظر داشته باشیم، تحلیل حضرتعالی چیست؟!

اگر در این قضیه، مسؤلین کوتاه بیایند، مردم هرگز کوتاه نخواهند آمد!

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله أفوض أمری إلی الله إن الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر یا أبا صالح المهدی ادرکنی یا مولاتی یا فاطمة أغیثینی

همانطور که حضرتعالی اشاره کردید، در جلسه گذشته از این بزرگوار کلیپی پخش شد. ایشان هفت مورد ویژگی‌های شیعه بلکه ویژگی‌های عموم مسلمانان غیر از وهابیت را مطرح کرد و گفت: آن‌ها مشرکین زمان ما هستند، عین مشرکین زمان رسول اکرم!

در نتیجه همانطور که پیغمبر اکرم با مشرکین زمان خود جنگید، ما هم باید با مشرکین زمان خود بجنگیم. همانطور که مشرکین زمان پیغمبر اکرم مهدور الدم و واجب القتل بودند، مشرکین زمان ما هم مهدور الدم و واجب القتل هستند.

همانطور که مشرکین زمان جاهلیت اموالشان به عنوان غنائم جنگی و زنانشان به عنوان اسیر مطرح بود، مشرکین زمان ما هم این چنین هستند.

همانطور که در قضیه درگیری ترکیه با ایران در زمان قاجاریه مطرح شد که آنها در یک روز فقط در حلب هفتاد هزار شیعه را سر بریدند.

همچنین در افغانستان زنان شیعه را به حراج گذاشته بودند و برای هرنوع از زنان قیمت تعیین کرده بودند. زنان بالای پنجاه سال یک قیمت داشتند، زنان چهل تا پنجاه سال یک قیمت داشتند، زنانی که زیر بیست سال بودند یک قیمت داشتند!!

آن‌ها با این وضع زنان شیعیان را در معرض خرید و فروش قرار داده بودند. حتماً آقایان دیدند در عراق و سوریه داعشی ها زنان مسلمین یا زنان بعضی از اهل کتاب را در معرض فروش قرار می‌دهند!

حال بعضی از بزرگان آنها طی نامه سرگشاده‌ای خطاب به مقام معظم رهبری درخواست می‌کند همین که دنیای ما را حکومت جمهوری اسلامی اداره می‌کند، کافی است. اجازه بدهید حوزه‌های علمیه‌مان را خودمان اداره کنیم!!

حوزه علمیه‌ای که اینطور اساتید با اینطور تفکر و خروجی‌های داعشی پرور و ریگی پرور بار می‌آورد، انتظار دارید که جمهوری اسلامی ساکت باشد؟! به نظر من جمهوری اسلامی خیلی هم کوتاه آمده است!

آقایان بدانند که اگر مسئولین امر هم در رابطه با این تفکرات داعشی پرور کوتاه بیایند، اگر خود مردم هم احساس کنند که واقعاً خطر نزدیک است، در برابر این جریان می‌ایستند و ساکت نمی‌نشینند.

در متن کتاب‌های درسی این افراد حرف‌های «ابن تیمیه» و «محمد بن عبدالوهاب» مطرح می‌شود.

ما نزدیک به پانصد هزار شهید در پیروزی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس دادیم. همچنین شهدای زیادی در دفاع از حرم حضرت زینب دادیم.

مردم اجازه نمی‌دهند تفکرات شیطانی وهابیت در مدارس شیوع پیدا کند، چه مدارس سنی باشد و چه مدارس شیعه باشد!

مشکل ما تنها اینها نیستند. بعضاً افرادی در مدارس شیعه پیدا می‌شوند که بدتر از مدارس وهابی‌ها تفکرات شیطانی ضد شیعی را مطرح می‌کنند.

برای ما هیچ فرقی نمی‌کند. همانطور که عرض کردم، ملاک برای ما سخنان اهلبیت (علیهم السلام) هست.

به تعبیر مقام معظم رهبری اگر ما بخواهیم در کشور و جهان وحدت واقعی ایجاد کنیم، باید با محوریت اهلبیت باشد. اصلاً وحدت بدون محوریت اهلبیت مفهوم ندارد.

الآن فرصت نیست. اگر یادآوری بفرمایید ما در جلسه آینده فرمایشات مقام معظم رهبری را پخش خواهیم کرد. ما به دنبال این هستیم.

وحدتی که شما بخواهید آزاد باشید تا در مدارس و سخنرانی‌ها حرف‌های «ابن تیمیه» یا به تعبیر مقام معظم رهبری حرف‌های وهابیت پلید را مطرح کنید و انتظار داشته باشید که شیعیان حرفی نزنند، وجود نخواهد داشت.

این وحدت نیست، بلکه هجمه به عقاید شیعه و خیانتی به تمامی مسلمانان است. تکفیری که این‌ها می‌زنند، تنها متعلق به شیعه نیست.

اعتقاد به شرک حضرت موسی، نتیجه گزینش سلیقه ای آیات!

ما در جلسه گذشته هم در جواب این بزرگوار از کتب اهل سنت جواب‌های نقضی دادیم، نه از کتب شیعیان. ما یک روایت هم از کتب شیعیان نیاوردیم. حرف ایشان اصلاً صحابه و مسلمانان را تکفیر می‌کند.

ایشان که قرآن را می‌خواند و آیات مربوط به علم غیب انبیاء را می‌خواند، خود را تکفیر می‌کند، اما این افراد توجه ندارند.

همانطور که حضرتعالی اشاره فرمودید، خداوند متعال در سوره مبارکه بقره آیه 85 خطاب به مشرکین یا منافقین می‌فرماید:

(أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکتابِ وَ تَکفُرُونَ بِبَعْض)

آیا به بعضی از دستورات کتاب آسمانی ایمان می‌آورید و به بعضی کافر می‌شوید؟!

سوره بقره (2): آیه 85

مضمون این آیه برخورد گزینشی با آیات قرآن کریم است. همانطور که حضرتعالی اشاره داشتید،

«و الرّوایات کالایات یفسّر بعضها بعضاً»

منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، نویسنده: هاشمی خویی، میرزا حبیب الله، مترجم: حسن زاده آملی، حسن و کمرهای، محمد باقر، ج 18، ص 221، باب الحرب خدعة

قرآن کریم یک کتاب درسی دبستانی نیست که موضوعی را از الف شروع کند و تا ی برود. قرآن کریم کتاب تربیتی است، به طوری که وقتی صلاح می‌بیند در یک سوره بیش از سی مورد آیه شریفه:

(فَبِأَی آلاءِ رَبِّکما تُکذِّبان)

پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می‌کنید شما ای گروه انس و جن؟

سوره الرحمن (55): آیه 13

را تکرار می‌کند. شاید بعضی از آقایان نخواهند با عقل و منطق این را تحلیل کنند، اما قرآن کریم برای این دلیل خاصی دارد. خداوند متعال آیات مربوط به فرعون و نمرود را در چندین جای قرآن کریم به مناسبتی مطرح می‌کند.

قرآن کریم قضیه حضرت آدم، قضیه مشرکین قریش یا قضیه منافقین را از ابتدا تا انتهای سوره بقره به هر مناسبتی تکرار می‌کند.

کتاب، کتاب تربیتی است. چه بسا مسلمانان امروز مطلبی شنیدند، اما بعد از یک سال این مطلب از ذهن‌ها می‌رود. قرآن کریم دومرتبه همان مطلب سال گذشته یا دو سال قبل را تکرار می‌کند و به مسلمانان یادآوری می‌کند.

(وَ ذَکرْ فَإِنَّ الذِّکری تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِین)

و پیوسته تذکر ده، زیرا تذکر برای مؤمنان سودمند است.

سوره ذاریات (51): آیه 55

بنابراین با توجه به این اگر ما بعضی از آیات را بدون لحاظ آیات دیگر معنا کردیم، قطعاً خلاف منطق قرآن کریم و خلاف اسلوب تربیتی قرآن کریم است.

آقایان وهابی بارها در شبکه‌هایشان ادعا می‌کنند که خداوند عالم در قرآن کریم فرموده است:

(إِیاک نَعْبُدُ وَ إِیاک نَسْتَعِین)

(پروردگارا!) تنها ترا می‌پرستیم، و تنها از تو یاری می‌جوئیم.

سوره فاتحه (1): آیه 5

سپس ادعا می‌کنند شما که از ائمه اطهار کمک می‌خواهید، شرک است!! آیا شما برای مشکلاتتان از دیگران کمک نمی‌گیرید؟! آیا از زن و بچه یا برادر و خواهر یا دوست خود کمک نمی‌گیرید؟! بنابراین شما هم مشرک هستید!!

«ابن حجر هیثمی» تعبیری دارد که می‌گوید: وهابی‌ها با این منطقشان، خودشان را هم مشرک اعلام می‌کنند.

وقتی آنها به مشکلی برمی خورند و به دیگران می گویند که فلانی به داد من برس یا مشکل مرا حل کن یا فلانی فلان چیز را به من بده، این هم استعانت است. علاوه بر این اصلاً قرآن کریم تعبیری دارد. قرآن کریم در یک جا می‌فرماید:

(إِیاک نَعْبُدُ وَ إِیاک نَسْتَعِین)

همین قرآن در جای دیگر می‌فرماید:

(اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ)

از صبر (و استقامت) و نماز (در برابر حوادث سخت زندگی) کمک بگیرید.

سوره بقره (2): آیه 153

صبر، خداست یا غیر خداست؟! صلاة، خداست یا غیر خداست؟! طبق تفکرات شما تمام کسانی که این آیه را می‌خوانند، مشرک هستند. همچنین کسانی که به این آیه عمل می‌کنند هم مشرک هستند، زیرا قرآن کریم فرموده است:

(وَ إِیاک نَسْتَعِین)

اما در اینجا می‌فرماید:

(اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ)

همچنین در رابطه با حضرت موسی (علی نبینا و آله و علیه السلام) آمده است:

(فَاسْتَغاثَهُ الَّذِی مِنْ شِیعَتِه)

آن یک که از پیروان او بود از وی در برابر دشمنش تقاضای کمک کرد.

سوره قصص (28): آیه 15

اگر استغاثه به غیر خدا شرک است، بنابراین این شخص باید مشرک باشد. حضرت موسی هم که به او کمک کرده نستجیر بالله باید مشرک باشد. در نتیجه یک تفکرات احمقانه «آقامیری» پیش می‌آید و می گوید ما به حضرت موسی هم انتقاد داریم!

مشاهده کنید کار با حمقاء قوم ما به کجا می‌رسد!! مشکلات ما تنها سلفی‌ها نیستند، بلکه همین آخوندهایی که ذره‌ای سواد ندارند و قرآن را نفهمیدند و خدا را نشناختند هم هست.

بنده بارها گفتم ما در آیات متعددی داریم که خداوند ارحم الراحمین است و در او هیچ شکی نیست.

(کتَبَ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَة)

رحمت (و بخشش) را بر خود حتم کرده.

سوره انعام (6): آیه 12

خداوند عالم رحمت را برای خودش نوشته و سرلوحه تفضلات الهی رحمت است.

«یا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه»

زاد المعاد- مفتاح الجنان، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: اعلمی، علاءالدین، ص 432، باب دعاء الجوشن الکبیر

رحمت خداوند متعال بر غضبش پیشی گرفته است. ولی از طرف دیگر می‌فرماید:

(إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنْتَقِمُون)

مسلماً ما از مجرمان انتقام خواهیم گرفت.

سوره سجده (32): آیه 22

همچنین آیات متعددی داریم که خداوند عالم زندگی اقوام و پیامبران گذشته اعم از قوم لوط و قوم صالح را زیر و زبر کرد.

بنابر این تفکرات احمقانه، این افراد هم باید اعتراض داشته باشند. با این حساب ما به حضرت موسی هم انتقاد داریم که چرا عذر فرعون را نپذیرفت!!

مجری:

ما کسی که مقابل خود داریم، یک مذهب و یک نحله خاص نیست بلکه یک تفکر یا تجهل است که الآن داریم آن را نقد می‌کنیم. چه بسا در لباس وهابیت خود را نشان بدهد یا در لباس شیعه نماهایی که هستند.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

بله، برای ما هیچ فرقی نمی‌کند. عرض کردیم میزان اهلبیت است. اگر کسی از در خانه اهلبیت کنار برود، ما او را منحرف می دانیم؛ خواه آخوند شیعه باشد، آخوند سنی باشد یا آخوند وهابی باشد.

آقای بی سواد! کسی که ادعا می‌کند ما به حضرت موسی انتقاد داریم، بوی ارتداد می‌دهد. در حقیقت او عصمت پیغمبر خدا را زیر سؤال می‌برد.

اگر کسی عصمت پیغمبر را انکار کند، هیچ شک و شبهه‌ای نیست که مرتد است. در دعای افتتاح ماه مبارک رمضان آمده است:

«اللَّهُمَّ إِنِّی أَفْتَتِحُ الثَّنَاءَ بِحَمْدِک وَ أَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوَابِ بِمَنِّک وَ أَیقَنْتُ أَنَّک أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ فِی مَوْضِعِ النَّکالِ وَ النَّقِمَة»

تهذیب الأحکام، نویسنده: طوسی، محمد بن الحسن، محقق / مصحح: خرسان، حسن الموسوی، ج 3، ص 108، ح 38

ابتدا خداشناسی را یاد بگیرید، سپس معرکه گیری کنید. حال چند جوانی هم که پای صحبت این آقایان می‌نشینند، تصور می‌کنند این آقایان حرف نو و تازه‌ای می‌زنند!

بنابراین شما که اینقدر انتقاد از مسئولین دارید و اینقدر بد و بیراه می گویید، این خلاف منطق و برنامه شماست!

شما مشاهده کنید در این آیه شریفه آمده است:

(فَاسْتَغاثَهُ الَّذِی مِنْ شِیعَتِه)

استغاثه کرد. حال اگر از وهابی‌ها بپرسیم استغاثه به غیر، چه حکم دارد، می گویند: حرام است، شرک است، مرتد است، واجب القتل و مهدور الدم است. قرآن کریم این فرمایش را دارد.

همچنین در سوره مبارکه اعراف خطاب به حضرت موسی آمده است:

(لَئِنْ کشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَک وَ لَنُرْسِلَنَّ مَعَک بَنِی إِسْرائِیل)

اگر این بلا را از ما مرتفع سازی قطعاً به تو ایمان می‌آوریم و بنی اسرائیل را با تو خواهیم فرستاد.

سوره اعراف (7): آیه 134

حضرت موسی نفرمود که این عین شرک است. حضرت نفرمود که چرا از من می‌خواهید و نفرمود که من چکاره هستم که این بلا را از شما دفع کنم. خداوند بلا فرستاده و خود او هم باید بلا را برطرف کند.

آقا سعید گاهی اوقات روی خط می‌آید و ادعا می‌کند که چرا شما «یا الله» و «یا علی» می گویید! این منطق قرآن کریم است. به ما جواب بدهید. اصحاب خطاب به حضرت موسی عرضه می‌دارند:

(لَئِنْ کشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَک)

خداوند هم نفرموده که این منطق کفر است بلکه می‌فرماید:

(فَلَمَّا کشَفْنا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلی أَجَلٍ هُمْ بالِغُوهُ إِذا هُمْ ینْکثُون)

اما هنگامی که بلا را پس از مدت معینی که به آن می‌رسیدند از آنها برمی‌داشتیم پیمان خویش را می‌شکستند!

سوره اعراف (7): آیه 135

قرآن کریم در این آیه شریفه می‌فرماید که آنها از حضرت موسی خواسته بودند، اما ما مشکلاتشان را برطرف کردیم. در مقابل آنها هم به قولشان عمل نکردند.

بنده در اینجا سخنی به آقا سعید عزیز و همفکران ایشان بگویم. شما ادعا می‌کنید که من شیعه هستم! اگر شما شیعه قرآنی هستید، ما قرآنی‌ها را بدتر از وهابی‌ها می دانیم و خطر آنها را هم از منافقین بیشتر می دانیم. قرآنی‌ها با شعار:

«حَسْبُنَا کتَابُ اللَّهِ»

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1259، ح 1637

به جنگ اهلبیت آمدند و این در حقیقت اعلان جنگ با پیغمبر اکرم است، همو که می‌فرماید:

«اني تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَكْبَرُ مِنَ الآخَرِ كِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إلى الأَرْضِ وعترتي أَهْلُ بيتي وانهما لَنْ يَفْتَرِقَا حتى يَرِدَا عَلَىَّ الْحَوْضَ»

مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني، دار النشر: مؤسسة قرطبة - مصر، ج 3، ص 14، ح 11119

حال شیعه سفیانی باشد که در کربلا امام حسین (علیه السلام) خطاب به آنها فرمود:

«یا شِیعَةَ آلِ أَبِی سُفْیانَ إِنْ لَمْ یکنْ لَکمْ دِینٌ وَ کنْتُمْ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَکونُوا أَحْرَاراً فِی دُنْیاکم»

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 45، ص 51، ح 2

یا شیعه قرآنی باشد که بدتر از سفیانی‌ها هستند. شیعه باید یا خود مجتهد باشد و بتواند آیات قرآن کریم را در مجموع نگاه کند و نظر بدهد، نه اینکه (أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکتابِ وَ تَکفُرُونَ بِبَعْض) باشد. در غیر این صورت باید مقلد باشد.

حکم استعانت از غیر خدا، طبق فتوای بزرگان شیعه!

دوستان عزیز در کتاب «صراط النجاة» اثر آیت الله العظمی خوئی و آیت الله العظمی شیخ جواد تبریزی (رضوان الله تعالی علیهما) دو تن از فقهای نامی شیعه در عصر حاضر مطلبی آمده است. در این کتاب صفحه 318 آمده است که از ایشان سؤال کردند:

«ما حکم قول: أدرکنا یا علی، و یا أبا الغیث أغثنا وغیر ذلک؟»

حکم قول "یا علی به دادم برس" یا "یا أبا الغیث به فریاد ما برس" یا دیگر موارد چیست؟!

«الخوئی: قول القائل: أدرکنا یا علی لا مانع منه وهو یقصد التوسل به إلی الله»

آیت الله العظمی خوئی می‌فرماید: گفتن "یا علی ادرکنی" هیچ اشکالی ندارد، زیرا به این وسیله می‌خواهد به خداوند عالم متوسل شود.

«وهل هناک مانع من قول الغریق أو الحریق ومن إلیهما حین یستغیث بمن ینقذه فیقول: یا فلان أنقذنی؟!»

آیا کسی که در حال غرق شدن است و می‌گوید: فلانی مرا نجات بده؟! مشرک شده است؟

اگر این شخص را مشرک می دانید، بنابراین «یا علی ادرکنی» هم شرک است. شما روزانه از هزاران نفر کمک می‌طلبید.

«وهناک آیة فی القرآن الکریم تؤید ذلک، وهی قوله تعالی: (ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم، جاؤوک فاستغفروا الله، واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما) صدق الله العلی العظیم»

طبق این آیه شریفه خداوند متعال می‌فرماید: اگر می‌خواهید گناهانتان بخشیده شود، افزون بر استغفار باید پیغمبر اکرم هم برای شما طلب مغفرت کند و پیغمبر اکرم را هم واسطه قرار بدهید. با این حساب «یا رسول الله استغفرلنا» هم باید شرک باشد!

«التبریزی: یضاف إلی جوابه (قدس سره): ویزاد علی ذلک قوله تعالی: (وابتغوا إلیه الوسیلة)»

آیت الله العظمی تبریزی در ادامه می‌نویسد اضافه بر قول استادم آیت الله العظمی خوئی آیه: (وابتغوا إلیه الوسیلة) هم همین مطلب را می‌رساند.

صراط النجاة (تعلیق المیرزا التبریزی)، نویسنده: السید الخوئی، ج 3، ص 318، ح 996

این فتاوی بزرگان ماست. همچنین در کتاب «الأنوار الإلهیة فی المسائل العقائدیة» اثر آیت الله العظمی شیخ جواد تبریزی آمده است که بعضی افراد در دعای فرج می‌خوانند:

«یا محمد یا علی یا علی یا محمد اکفیانی فإنکما کافیان..»

یا رسول الله یا علی ما را درک کن و به داد و فریاد ما برس.

طبق فتوای این آقایان کسی که کفایت می‌کند، تنها باید خداوند باشد. این در حالی است که در دعای فرج آمده است:

«یا محمد یا علی یا علی یا محمد اکفیانی فإنکما کافیان..»

ایشان در جواب می‌نویسند:

«باسمه تعالی لا بأس بذلک لأنّه من باب التوسل بأهل البیت (علیهم السّلام) وهم الوسیلة إلی الله تعالی، والله العالم»

الأنوار الإلهية في المسائل العقائدية، آية الله العظمى الميرزا جواد التبريزي ( دام ظله )، الناشر: دار الصديقة الشهيدة عليها السلام، الطبعة : الأولى - 1422 ه، ليتوغرافية: كوثر اسكنر، المطبعة: زيتون، ص 99، باب دعاء أیام رجب

بنده در جلسه گذشته هم عرض کردم زمانی که در «شبکه المستقله» بحث داشتیم، بعضی از شیعیان برای اینکه وهابی‌ها زیاد آنها را در منگنه نگذارند ادعا می‌کردند که ما به طور مستقیم از ائمه اطهار حاجت نمی‌خواهیم.

آن‌ها می‌گفتند که ما ائمه اطهار را واسطه قرار می‌دهیم و می گوییم که از خدا بخواهید حاجت ما را برآورده کند.

بنده علناً گفتم: تمام حرف‌هایی که تا الآن بعضی از علمای شیعه در این شبکه زدند، خلاف فتاوی فقهای شیعه و خلاف روایات و خلاف قرآن کریم است. ما هم از ائمه اطهار مستقیماً حاجت می‌خواهیم و هم آن بزرگواران را واسطه قرار می‌دهیم.

اگر ائمه اطهار را واسطه قرار بدهیم هیچ شک و شبهه‌ای نیست. در مقابل اگر مستقیم هم حاجت بخواهیم، «یا علی ادرکنی» به معنای این است به واسطه قدرتی که خداوند عالم به تو داده و عنایتی که خداوند به تو کرده است، مرا نجات بده.

این همانند این است که کسی بگوید: یا عیسی! پدرم را زنده کن. آیا این شرک است؟! آیا اینکه حضرت عیسی می‌فرماید:

(وَ أُحْی الْمَوْتی بِإِذْنِ اللَّهِ)

و مردگان را به اذن خدا زنده می‌کنم.

سوره آل عمران (3): آیه 49

از این که بالاتر نیست. اگر این آیه شریفه شرک است، «یا علی ادرکنی» هم شرک است. اگر در آنجا:

(أَخْلُقُ لَکمْ مِنَ الطِّینِ کهَیئَةِ الطَّیر فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیکونُ طَیراً بِإِذْنِ اللَّه)

من از گل، چیزی به شکل پرنده می‌سازم سپس در آن می‌دمم و به فرمان خدا، پرنده‌ای می‌گردد.

سوره آل عمران (3): آیه 49

که خالقیت را به حضرت عیسی نسبت می‌دهد نستجیر بالله شرک است، ما به این شرک افتخار می‌کنیم. این توحید پیشکش خودتان! خودتان با ابلیس و رؤسا و اساتید و بزرگانتان کنار بیایید. ما کاری به شما نداریم.

در کتاب «صراط النجاة» اثر آیت الله العظمی خوئی و آیت الله العظمی شیخ جواد تبریزی از ایشان سؤال کردند:

«هل یجوز طلب الولد أو الرزق أو الحفظ والأمان إلخ... من المعصومین علیهم السلام مباشرة»

اصلاً من می گویم: یا علی! من فرزند ندارم، از تو فرزند می‌خواهم. یا علی! به من روزی بده. یا حسین! مرا حفظ کن، مرا امان بده.

آیت الله العظمی خوئی در جواب می‌فرماید:

«لا بأس بذلک القصد»

صراط النجاة (تعلیق المیرزا التبریزی)، نویسنده: السید الخوئی، ج 1، ص 466، ح 1306

از این بهتر بیان کنیم؟! ما مقلد این بزرگواران هستیم. شیعه در سراسر جهان مقلد این بزرگان است. بنده از این موارد فتاوی فقها الی ماشاءالله دارم.

به عنوان مثال فتوایی از آیت الله العظمی سیستانی می‌آورم. در کتاب «الفتاوی المیسرة» آمده است:

«فأسأل عن جواز طلب الرزق أو الولد أو الحفظ أو الشفاء من المعصومین مباشرة؟»

اگر به صورت مباشرة بگویم: «یا علی» و «یا حسین» مرا شفا بده، بچه‌ام را شفا بده، مرا حفظ کن، به من فرزند بده یا به من روزی بده شرک است؟!

ایشان در جواب می‌نویسد:

«کلاً، بل لأنهم الوسیلة إلی الله سبحانه وتعالی»

هرگز شرک نیست، بلکه آن بزرگواران واسطه ما بین خداوند هستند.

«لا یفعلون شیئا إلا بإذنه جل وعلا»

ائمه اطهار بدون اذن الهی اصلاً کاری انجام نمی‌دهند.

الفتاوی المیسرة، نویسنده: السید السیستانی، ص 421، باب الحواریة العامة الأولی

این توحید است! ببینید منطق شیعه چیست و مراجع عظام تقلید چه نظری دارند، سپس شعار بدهید: "هرکسی از غیر خداوند حاجت بخواهد شرک است!" این فتاوی بزرگان ماست.

اگر قرار است آیت الله العظمی خوئی و آیت الله العظمی شیخ جواد تبریزی و آیت الله العظمی سیستانی و دیگر مراجع عظام تقلید هم مشرک باشند، ما می گوییم که ما هم مشرک هستیم.

ما به این شرک خود افتخار می‌کنیم و توحید شما را به درک اسفل می‌اندازیم. ابتدا باید ببینید منطق شیعه چیست و بزرگان شیعه چه می گویند، سپس شروع به شعار دادن و داعش پروری و «عبدالمالک ریگی» تربیت کردن شوید!

طبق منطق وهابیت، این آیات از قرآن کریم، بوی شرک می دهد!!

بنده چند نمونه از قرآن کریم می‌آورم و تقاضا دارم عزیزان خوب دقت کنند. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: غنی مطلق خداست.

(یا أَیهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِی الْحَمِید)

ای مردم! شما (همگی) نیازمندان به خدا هستید، تنها خداوند است که بی‌نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است.

سوره فاطر (35): آیه 15

آنکه واقعاً تمام ثروت زمین و آسمان در دست اوست و از همه بی نیاز است، خداوند عالم است. همچنین خداوند متعال در سوره مبارکه توبه می‌فرماید:

(أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِه)

خداوند و رسولش آنان را به فضل (و کرم) خود بی‌نیاز ساختند!

سوره توبه (9): آیه 74

دقت کنید در آیه قبل می‌فرماید: (وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِی)، اما در اینجا می‌فرماید: (أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِه)! طبق منطق شما این آیه باید از آیات شرک باشد. همچنین در قرآن کریم آمده است:

(وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اللَّه الْعَزِیزِ الْحَکیم)

و گر نه پیروزی تنها از جانب خداوند توانای حکیم است.

سوره آل عمران (3): آبه 126

این آیه انحصار داده و می‌فرماید که نصرت و یاری تنها از آن خداوند است. از طرف دیگر همین آیه‌ای که آن را بر سر شیعه می‌کوبید، می‌فرماید:

(لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرِینَ الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أَمْوالِهِمْ یبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً وَ ینْصُرُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِک هُمُ الصَّادِقُون)

این اموال برای مهاجرانی است که از خانه و کاشانه و اموال خود بیرون رانده شدند، آن‌ها فضل الهی و رضای او را می‌طلبند، و خدا و رسولش را یاری می‌کنند، و آنها راستگویانند.

سوره حشر (59): آیه 8

ولی در آیه قبل فرمود: (وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اللَّه الْعَزِیزِ الْحَکیم)!! در آیه قبل فرموده بود که نصرت تنها از آن خداوند است، اما در این آیه می‌فرماید: مهاجرین خدا و پیغمبر اکرم را یاری می‌کنند!

طبق فتوای شما این آیه از آیات شرک است و باید آن را از قرآن کریم حذف کنید. از این بالاتر در سوره مبارکه محمد آیه 7 آمده است:

(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ ینْصُرْکمْ وَ یثَبِّتْ أَقْدامَکمْ)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر خدا را یاری کنید شما را یاری می‌کند و گامهایتان را استوار می‌دارد.

سوره محمد (47): آیه 7

دقت کنید آیه شریفه می‌فرماید که اگر خدا را یاری کنید، خداوند هم شما را یاری می‌کند. بنابراین اینها همگی آیات شرک است. ملاحظه کنید آیه شریفه:

(وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اللَّه الْعَزِیزِ الْحَکیم)

در سوره آل عمران و سوره انفال است، در حالی که آیه شریفه:

(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ ینْصُرْکمْ وَ یثَبِّتْ أَقْدامَکمْ)

در سوره حشر و سوره محمد است. اگر شما سوره آل عمران آیه 126 را ملاک قرار بدهید، با این حساب هرگونه یاری کردن دیگران شرک و کفر است. همچنین خداوند متعال در یک آیه می‌فرماید:

(إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِین)

خداوند روزی دهنده و صاحب قوت و قدرت است.

سوره ذاریات (51): آیه 58

اما در آیه دیگر می‌فرماید:

(وَ ارْزُقُوهُمْ فیها)

به آنها روزی دهید.

سوره نساء (4): آیه 5

خداوند متعال در یک آیه می‌فرماید:

(وَ اللَّهُ یکتُبُ ما یبَیتُون)

خداوند آنچه را در این جلسات می‌گویند می‌نویسد.

سوره نساء (4): آیه 81

اما در آیه دیگر می‌فرماید:

(وَ رُسُلُنا لَدَیهِمْ یکتُبُون)

رسولان (و فرشتگان) ما نزد آنها هستند و می‌نویسند.

سوره زخرف (43): آیه 80

قرآن کریم در یک جا می‌فرماید:

(وَ هُوَ الَّذِی أَحْیاکمْ ثُمَّ یمِیتُکم)

او کسی است که شما را زنده کرد سپس می‌میراند.

سوره حج (22): آیه 66

اما در جای دیگر از قول حضرت عیسی می‌فرماید:

(وَ أُحْی الْمَوْتی بِإِذْنِ اللَّهِ)

و مردگان را به اذن خدا زنده می‌کنم.

سوره آل عمران (3): آیه 49

قرآن کریم در یک جا می‌فرماید:

(إِنَّ رَبَّک هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِیم)

پروردگار تو آفریننده آگاه است.

سوره حجر (15): آیه 86

اما در جای دیگر از قول حضرت عیسی می‌فرماید:

(أَخْلُقُ لَکمْ مِنَ الطِّینِ کهَیئَةِ الطَّیر)

من از گل، چیزی به شکل پرنده می‌سازم.

سوره آل عمران (3): آیه 49

قرآن کریم در یک جا می‌فرماید:

(إِنَّ الَّذِینَ لا یؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَینَّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ یعْمَهُون)

کسانی که ایمان به آخرت ندارند اعمال (سوء) آن‌ها را برای آنان زینت می‌دهیم به طوری که آنها سرگردان می‌شوند.

سوره نمل (27): آیه 4

اما در جای دیگر می‌فرماید:

(وَ زَینَ لَهُمُ الشَّیطان ما کانُوا یعْمَلُون)

و شیطان هر کاری را که می‌کردند در نظرشان زینت داد.

سوره انعام (6): آیه 43

جمع این دو آیه خیلی اختلاف دارد! خداوند عالم از یک طرف می‌فرماید ما به اعمال آنها زینت می‌دهیم، اما از طرف دیگر می‌فرماید که شیطان این کار می‌کند. همچنین خداوند متعال در یک آیه می‌فرماید:

(اللَّهُ یتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها)

خداوند ارواح را به هنگام" مرگ" قبض می‌کند.

سوره زمر (39): آیه 42

اگر کسی طبق آیه 42 از سوره مبارکه زمر معتقد باشد که عزرائیل انسان‌ها را قبض روح می‌کند، باید مشرک و مهدور الدم باشد، اما در جای دیگر می‌فرماید:

(قُلْ یتَوَفَّاکمْ مَلَک الْمَوْتِ الَّذِی وُکلَ بِکم)

بگو: فرشته مرگ که بر شما مأمور شده (روح) شما را می‌گیرد.

سوره سجده (32): آیه 11

قرآن کریم در یک آیه می‌فرماید:

(الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکةُ طَیبِینَ یقُولُونَ سَلامٌ عَلَیکمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما کنْتُمْ تَعْمَلُون)

همان‌ها که فرشتگان (قبض ارواح) روحشان را می‌گیرند در حالی که پاک و پاکیزه‌اند. به آنها می‌گویند سلام بر شما باد، وارد بهشت شوید بخاطر اعمالی که انجام می‌دادید!

سوره نحل (16): آیه 32

در این آیه (تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکةُ) برخلاف آیه اول شد! بنابراین یکی از مشکلات اساسی وهابیت و بعضی از سلفی‌ها و شیعه نماهای وهابی صفت، این است که یک آیه را می‌گیرند و از آیات دیگر غافل هستند و با این یک آیه کفر مسلمانان را اثبات می‌کنند.

مجری:

گویی اصلاً اینها به جای اینکه قرآن کریم را سرمشق زندگی قرار بدهند و بگویند که ما می‌خواهیم اعتقاداتمان را از این کتاب بگیریم، کأنّه آن‌ها از جای دیگری و کسی دیگر همانند خداوند و امامشان مطالبی را گرفتند بعد می‌خواهند آن را با قرآن تطبیق دهند.

آن‌ها بعد از آن می‌خواهند پیدا کنند که چه چیزی در قرآن کریم هست که موافق با عقاید آنها هست، نه اینکه به سراغ قرآن بروند و ببینند که قرآن کریم خود چه می‌فرماید.

حضرت استاد تمامی این تناقضات بسیار لذت بخش بود. شما وهابی‌ها اگر واقعاً قرآن را با این حساب خودتان می‌خوانید، باید به این آیات پاسخ بدهید. با این حساب این کتاب که شما در حال تلاوت آن هستید، سراسر پر از تناقض و شرک است.

حال بیایید ببینیم چه دسته گلی دارید تا بخواهیم بررسی کنیم. حضرت استاد بسیار استفاده کردیم. یک میان برنامه ببینیم و برمی گردیم در خدمت شما خواهیم بود.

عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر». خیلی ممنون و متشکر که تا این لحظه از برنامه همراه برنامه خودتان برنامه «حبل المتین» بودید و الحمدلله تا این لحظه بسیار بهره مند شدیم و استفاده کردیم.

اگر در جایگاه یک وهابی باشیم، العیاذ بالله تناقضات بسیار زیادی در قرآن کریم مشاهده خواهیم کرد.

حال همین وهابیت در نماز جمعه‌ها که جای احساسی بیان کردن و احساسی کردن افرادی هستند که پای آن مجلس نشستند، به جز آن در درس رسمی خودشان هم بارها و بارها به سادگی تکفیر می‌کنند و به سادگی مشرک می‌دانند.

وهابیت هر آیه‌ای که نسبت به مشرکین و کفار نازل شده است را به شیعیان نسبت می‌دهند. الآن هم دیدیم که این موارد منحصر در شیعه نیست.

آن‌ها به هرکسی که مخالف عقیده وهابیت تلاش می‌کند و عقیده‌ای خلاف عقیده خودشان را دارد، به سادگی آنها را مشرک و کافر می‌دانند.

تطبیق آیات مربوط به کفار بر مسلمین، گرفتاری مهم امروز وهابیت!!

حال می‌خواهیم بررسی کنیم و ببینیم چه چیزی باعث شده است که وهابیت به چنین روزی برسند و چه ثمراتی را به دنبال داشته است. پاسخ را از حضرت استاد می‌شنویم.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

در رابطه با این قضیه یکی از ویژگی‌هایی که خوارج داشتند که در کتب «صحیح بخاری» و دیگر کتب عزیزان اهل سنت هم هست، آیاتی که در رابطه با کفار و مشرکین و بت پرستان بود را به مسلمانان تطبیق می‌دادند.

آن‌ها بر این اساس، کفر مسلمانان را ثابت می‌کردند و قتل آنها را هم واجب اعلام می‌کردند. وهابیت امروز هم این چنین هستند.

در کتاب «صحیح بخاری» دیدگاهی از «عبدالله بن عمر» نقل شده که:

«وکان بن عُمَرَ یرَاهُمْ شِرَارَ خَلْقِ اللَّهِ»

نظر ابن عمر این بود که خوارج شرورترین خلق الله هستند.

«وقال إِنَّهُمْ انْطَلَقُوا إلی آیاتٍ نَزَلَتْ فی الْکفَّارِ فَجَعَلُوهَا علی الْمُؤْمِنِینَ»

آن‌ها آیاتی که در رابطه با کفار و بت پرستان نازل شده است را به مؤمنین تطبیق می‌دهند.

الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 6، ص 2539، باب 5

کار این افراد این بوده است. همچنین در کتاب «سنن ترمذی» همین تعبیر آمده است. در کتاب «تغلیق التعلیق علی صحیح البخاری» اثر «ابن حجر عسقلانی» دارد که:

«کان رأی ابن عمر فی الحروریة قال یراهم شرار خلق الله انطلقوا إلی آیات فی الکفار فجعلوها فی المؤمنین»

دیدگاه ابن عمر درباره فرقه حروریه - که یکی از فرق خوارج هستند - اینست که آنها آیاتی که در رابطه با کفار هست را می‌آورند و بر مؤمنین تطبیق می‌دهند.

در مورد سند روایت آمده است:

«وإسناده صحیح»

تغلیق التعلیق علی صحیح البخاری، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن محمد بن حجر العسقلانی، دار النشر: المکتب الإسلامی, دار عمار - بیروت, عمان - الأردن - 1405، الطبعة: الأولی، تحقیق: سعید عبد الرحمن موسی القزقی، ج 5، ص 259، باب قتل الخوارج والملحدین

روش این افراد چنین است. اگر کسی خوب به حرف‌های این افراد دقت کند و کتاب «ابن تیمیه» یا منطق وهابی‌ها در رسانه‌هایشان را نگاه کند، متوجه می‌شود.

گویندگان «یا علی» و «یا حسین»، طبق این آیه قرآن، مشرک هستند!!

به عنوان مثال آنها نسبت به آیه شریفه:

(وَ الَّذِینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّه)

معبودهایی را که غیر از خدا می‌خوانند.

سوره نحل (16): آیه 20

ادعا می‌کنند که وقتی «یا علی» گفتید، دعای غیر الله کردید. بنابراین قرآن کریم می‌فرماید که تو کافر هستی!

آقا سعید ما هفته گذشته این قضیه را مطرح کرد. البته ایشان قبلاً هم این مطلب را عنوان می‌کرد و بنده جواب «یا علی» ایشان را دادم.

ایشان در جلسه گذشته آخر جلسه آمد و بنده تمام آیات (مِنْ دُونِ اللَّه) را جمع کردم. بنده هرجا واژه (دُونِ اللَّه) آمده را جمع کردم و اقوال مفسرین اهل سنت را هم آوردم.

ایشان هر آیه را بیاورد، ما نظر مفسرین اهل سنت را در این زمینه بیان می‌کنیم. ایشان هفته گذشته آمد و گفت:

(قُلْ أَ رَأَیتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِی ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْک فِی السَّماواتِ ائْتُونِی بِکتابٍ مِنْ قَبْلِ هذا أَوْ أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ کنْتُمْ صادِقِین)

به آنها بگو به من خبر دهید معبودهایی را که غیر از خدا پرستش می‌کنید نشان دهید چه چیزی از زمین را آفریده‌اند؟ یا شرکتی در آفرینش آسمانها دارند؟ کتابی آسمانی پیش از این، یا اثر علمی از گذشتگان برای من بیاورید (که دلیل صدق گفتار شما باشد) اگر راست می‌گوئید.

سوره احقاف (46): آیه 4

ایشان اشکال گرفت که شما به علی بن أبی طالب متوسل می‌شوید و «یا علی» می گویید و طبق این آیه شما مشرک هستید.

حال می‌خواهیم ببینیم شأن نزول این آیه چیست. اصلاً بنده به سراغ کتاب‌های شیعه نمی‌روم. ان شاءالله این عزیزمان امشب حتماً بیننده برنامه ما هستند و اگر هم نبودند تکرار برنامه ما را می‌بینند، سپس ان شاءالله با ایشان کار داریم.

در کتاب «تفسیر طبری» روایتی در این زمینه آمده است و «ابن تیمیه» هم کتاب «تفسیر طبری» را تأیید می‌کند و در مورد آن می‌نویسد:

«و تفاسیرهم متضمنة للمنقولات آلتی یعتمد علیها فی التفسیر»

منهاج السنة النبویة، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج 7، ص 179

ایشان همین آیه را آورده است و می‌نویسد:

« يقول تعالى ذكره قل يا محمد لهؤلاء المشركين بالله من قومك أرأيتم أيها القوم الآلهة والأوثان التي تعبدون من دون الله»

جامع البيان عن تأويل آي القرآن، اسم المؤلف: محمد بن جرير بن يزيد بن خالد الطبري أبو جعفر، دار النشر: دار الفكر - بيروت - 1405، ج 26، ص 2

مگر نستجیر بالله کسی که «یا علی» می‌گوید، علی بن أبی طالب را عبادت می‌کند؟! عزیز دل من قدری دقت و مطالعه کنید. شما ادعا می‌کنید که من شیعه هستم. حال بنده نمی‌دانم شما چه نوع شیعه ای هستید!!

بازهم «بغوی» متوفای 516 هجری در تفسیرش که یکی از تفاسیر معتبر اهل سنت است و همگان آن را قبول دارند، می‌نویسد:

«(قل أرأیتم شرکاءکم الذین تدعون من دون الله) أی جعلتموهم شرکائی بزعمکم یعنی الاصنام»

تفسیر البغوی، اسم المؤلف: البغوی، دار النشر: دار المعرفة - بیروت، تحقیق: خالد عبد الرحمن العک، ج 3، ص 574، باب فاطر: (40) قل أرأیتم شرکاءکم... ..

«بغوی» می‌نویسد که مراد از (شرکاء) در اینجا بت‌ها هستند. حال این آقا ادعا می‌کند که وقتی شما «یا علی» می گویید، این آیه شما را تکفیر می‌کند. این عین همان تعبیری است که «صحیح بخاری» داشت.

«ابن جوزی» که اعتماد بر او و وثاقتش بین المللی است، در کتاب «زاد المسیر» جلد سوم می‌گوید:

«أخبرونی عن الذین عبدتم من دون الله»

خبر بدهید از آنهایی که شما آنها را در برابر خدا عبادت می‌کنید.

آیا وقتی شیعه «یا علی» می‌گوید، علی را عبادت می‌کند یا علی را عبدی از عباد الصالحین می‌داند؟! در ادامه روایت می‌نویسد:

«أن الأصنام تشفع لهم وأنه لاحساب علیهم ولا عقاب»

زاد المسیر فی علم التفسیر، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن علی بن محمد الجوزی، دار النشر: المکتب الإسلامی - بیروت - 1404، الطبعة: الثالثة، ج 6، ص 495، باب فاطر: (40) قل أرأیتم شرکاءکم... ..

می گوید این آیات تماماً مربوط به بت پرستان است. همچنین کتاب «تفسیر قرطبی» که از تفاسیر معتبر اهل سنت و عصاره تفسیر شش قرن صدر اسلام است، جلد چهاردهم می‌نویسد:

«أخبرونی عن شرکائکم الذین تدعون من دون الله أعبدتموهم»

در ادامه می‌نویسد:

«وکان فی هذا رد علی من عبد غیر الله عز وجل»

الجامع لأحکام القرآن، اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاری القرطبی، دار النشر: دار الشعب – القاهرة، ج 14، ص 355، باب فاطر: (40) قل أرأیتم شرکاءکم... ..

هرجا کلمه (تَدْعُونَ) آمد، به معنای دعا کردن و «یا حسین» و «یا علی» گفتن نیست!! واژه (تَدْعُونَ) هرجا به یک معناست.

اگر قرار باشد شما بگویید (تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّه) شامل «یا علی» گفتن، «یا محمد» گفتن و «یا رسول الله» گفتن باشد، در خصوص این آیه به ما جواب بدهید. قرآن کریم می‌فرماید:

(لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَینَکمْ کدُعاءِ بَعْضِکمْ بعضاً)

دعوت پیامبر را در میان خود مانند دعوت بعضی از شما نسبت به بعضی دیگر تلقی نکنید.

سوره نور (24): آیه 63

در اینجا دعا به چه معناست؟! آیا به معنای عبادت است؟! با این حساب آیه را باید اینطور معنا کرد: شما پیغمبر اکرم را عبادت نکنید، آنطور که بعضی‌ها را عبادت می‌کنید. خداوند متعال در سوره مبارکه آل عمران آیه 61 می‌فرماید:

(فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ)

به آنها بگو:" بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آن گاه مباهله کنیم.

سوره آل عمران (3): آیه 61

آیا در اینجا (نَدْعُ أَبْناءَنا) به معنای «نعبد أبناءنا» است؟! برادر بزرگوارم! هرکجا کلمه «یدعوا» آمد، به معنای بت پرستی نیست. اگر اینطور باشد، حضرت نوح می‌فرماید:

(قالَ رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیلاً وَ نَهاراً)

(نوح) گفت پروردگارا! من قوم خود را شب و روز (به سوی تو) دعوت کردم.

سوره نوح (71): آیه 5

اگر (دَعَوْتُ) به معنای عبادت باشد، بدان معناست که حضرت نوح شبانه روز قومش را می‌پرستد!! همچنین در آیه بعد آمده است:

(إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لا تَلْوُونَ عَلی أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ یدْعُوکمْ فِی أُخْراکم)

(به خاطر بیاورید) هنگامی که از کوه بالا می‌رفتید و (جمعی در وسط بیابان پراکنده می‌شدید و) به عقب‌ماندگان نگاه نمی‌کردید، و پیامبر از پشت سر شما را صدا می‌زد.

سوره آل عمران (3): آیه 153

اگر این آیه را هم چنین معنا کنید، نستجیر بالله پیغمبر اکرم هم به زعم شما باید بت پرست باشد. عزیز من قدری دقت کنید. الفاظ در هرکجا به یک معناست.

وقتی یک نفر کلمه «شیر» را به زبان آورد، بلافاصله به جنگل نروید و شیر درنده را در نظر بگیرید. شاید منظور این بنده خدا شیر پاستوریزه یا شیر آب منزل بوده است.

هرچیزی در یک جا یک معنایی دارد. درست نیست بلافاصله آنچه از کفر مسلمانان یا کفر شیعه در ذهنتان هست را بر مسلمانان و شیعیان تطبیق بدهید. «أ من الإنصاف یابن الطلقاء»؟!! ما در خدمت حضرتعالی هستیم.

مجری:

سلامت باشید، خیلی ممنون. الحمدلله این سؤال را هم پاسخ فرمودید. تماس‌های زیادی داریم. ان شاءالله به این تماس‌ها بپردازیم.

تماس بینندگان برنامه:

تماس اول آقای بازیار از یاسوج هستند که پشت خط هستند. در خدمت شما هستیم، بفرمایید:

بیننده (آقای بازیار از یاسوج – شیعه):

بسم الله الرحمن الرحیم. با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما مجری محترم و همچنین عرض ادب و سلام خدمت حضرت استاد و تشکر از زحمات و مباحثی که مطرح می‌کنند.

مجری:

علیکم السلام.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله، خواهش می‌کنم عزیزم.

بیننده:

بنده می‌خواستم مطلبی پیرو فرمایشات حضرت استاد عرض کنم. البته بنده خدمت ایشان درس پس می‌دهم. بنده هم خیلی از مطالب ایشان استفاده می‌کنم و هم مطالبی که می گویم جوابی به وهابیت است.

بنده می‌خواهم در جواب کسانی که ادعا می‌کنند «یا علی» گفتن و «یا زهرا» گفتن شرک هست، با سه آیه از قرآن کریم ثابت کنم که هیچکدام از اینها شرک نیست بلکه عین حق و حقیقت و عیناً مطابق با قرآن کریم هست.

کسانی که می گویند «حَسْبُنَا کتَابُ اللَّهِ»، اگر راست می گویند، اتفاقاً مطابق با قرآن کریم است. اولین شاهد آیه 64 از سوره مبارکه نساء است که بارها هم مطرح شده است که می‌فرماید:

(وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُک فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً)

و اگر این مخالفان هنگامی که به خود ستم می‌کردند (و فرمانهای خدا را زیر پا می‌گذاردند) به نزد تو می‌آمدند و از خدا طلب آمرزش می‌کردند و پیامبر هم برای آنها استغفار می‌کرد خدا را توبه‌پذیر و مهربان می‌یافتند.

سوره نساء (4): آیه 64

این افراد وقتی در مقابل این آیه قرار می‌گیرند، می گویند: مقصود زمانی است که پیغمبر اکرم در حیات ظاهری و حیات مادی است. این آیه اصلاً چیزی نفرموده و به طور کلی به شکل عمومی بیان کرده است.

آیه دوم آیه 97 از سوره مبارکه یوسف است که می‌فرماید:

(یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا کنَّا خاطِئِین)

پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه که ما خطاکار بودیم.

سوره یوسف (12): آیه 97

در اینجا هم (یا) آمده است به معنای این که فرزندان حضرت یعقوب پدرشان را به اسم صدا کردند. این افراد بازهم استدلال می‌کنند که در آن زمان حضرت یوسف در حیات ظاهری بودند.

بنده آیه سوم را می‌آورم که نشان می‌دهد اصلاً حیات ظاهری ملاک نیست بلکه می‌تواند از دنیا رحلت کرده باشد، اما عیناً همین کارکرد و عملکرد حیات دنیایی به قول آنها باشد.

این آیه که به نظر بنده بسیار مهم است، آیه 21 از سوره مبارکه جاثیه صفحه 500 قرآن کریم است. اگر امکان دارد دوستان شنونده و بیننده به این آیه عنایت داشته باشند. آیه 21 از سوره مبارکه جاثیه می‌فرماید:

(أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ کالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَواءً مَحْیاهُمْ وَ مَماتُهُمْ ساءَ ما یحْکمُون)

آیا کسانی که مرتکب سیئات شدند گمان کردند که ما آنها را همچون کسانی که ایمان آورده‌اند و عمل صالح انجام داده‌اند قرار می‌دهیم که حیات و مرگشان یکسان باشد؟ چه بد داوری می‌کنند.

سوره جاثیه (45): آیه 21

حال یک سری تفاسیر هست که مسائل را بیان می‌کند، اما تفسیری که بنده به ذهنم رسیده این است که این آیه شریفه بیان می‌کند کسانی که مؤمنین واقعی و اهل عمل صالح هستند، حیات و مماتشان یکی است.

این بدان معناست که گرچه پیغمبر اکرم رحلت کرده است، اما کارکردش دقیقاً عین کارکرد زمان حیات است.

این افراد مدام بهانه گیری می‌کنند که وقتی پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین از دنیا رفته است، توسل به آنها شرک است و این بحث در زمان حیات آن بزرگواران قابل قبول بوده است.

به نظر من این آیه یک جواب دندان شکن به این افراد است. اصلاً این آیه بیان می‌کند که مصداق عبارت (آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ) در این آیه شریفه پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین است. حیات و ممات آن بزرگواران یکی است و در حیات و ممات کارکردشان یکی است. ممات این بزرگواران عین حیاتشان است.

مجری:

این نکته‌ای که می‌فرمایید در تمامی این مسائل قابل استفاده است و بسیار کاربردی بود.

بیننده:

این آیه جواب محکمی به این افراد است، زیرا بسیار آن را بهانه می‌کنند. نکته دیگری هم مختصراً بگویم و عرضم را تمام کنم. در دیگر سوره‌های قرآن همانند سوره شعراء یا سوره صافات هست که خداوند متعال می‌فرماید:

(سَلامٌ عَلی نُوحٍ فِی الْعالَمِین)

سلام باد بر نوح در میان جهانیان.

سوره صافات (37): آیه 79

و:

(سَلامٌ عَلی إِبْراهِیم)

سلام بر ابراهیم باد!

سوره صافات (37): آیه 109

ما از این افراد سؤال می‌کنیم از زمانی که قرآن کریم نازل شده و خداوند این آیات را بر پیغمبر اکرم وحی کرده است، حضرت نوح زنده نبودند در حالی که خداوند بر حضرت نوح سلام می‌فرستند. حضرت نوح در حیات ظاهری نبودند.

این جوابی بود که می‌خواستم به این افراد بدهم. عذرخواهی می‌کنم از اینکه وقت گرفته شد. بازهم تشکر می‌کنم از برنامه خیلی خوبتان، ان شاءالله موفق باشید. یا علی، خدانگهدار

مجری:

سلامت باشید، خدانگهدارتان

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

موفق و مؤید باشید، احسنت.

مجری:

بسیار خوب، تشکر می‌کنیم. آقای بازیار از یاسوج همراه ما بودند. آقای آیت اللهی از شیراز پشت خط هستند. در خدمت شما هستیم، بفرمایید:

بیننده (آقای آیت اللهی از شیراز – شیعه):

سلام علیکم، شب حضرتعالی بخیر باشد.

مجری:

علیکم السلام و رحمة الله.

بیننده:

سلامی هم عرض کنیم خدمت آیت الله قزوینی.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله.

بیننده:

الحمدلله و خدا را هزاران مرتبه شکر که چند ماهی مجدداً «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» راه اندازی شد. ما خدا را شاکر هستیم.

اگر خاطرتان باشد نامه‌هایی از شیراز به آیت الله العظمی مکارم شیرازی نوشته شد و الحمدلله این جواب را گرفت که جهان تشیع دومرتبه از وجود حضرتعالی بهره مند شود.

ما از مباحث ارزنده حضرتعالی استفاده تمام و کمال را می‌بینم، اما گله‌ای دارم به برادر عزیزم آقای مرعشی که سید اولاد پیغمبر اکرم است و البته نمی‌دانم از کدام عشیره مرعشی‌ها هستند.

مجری:

در خدمت شما هستیم.

بیننده:

امشب حضرت آیت الله قزوینی به این زیبایی در مورد استغاثه و «یا علی مدد» صحبت کردند و توضیح دادند. شب قبل یک وهابی معلوم الحال تماس گرفتند، اما شما گفتید که من یک بار «یا علی مدد» نگفتم و به آن افتخار هم نمی‌کنم!!

مجری:

آقای آیت اللهی عزیز الآن ممکن است برای شما و سایر عزیزان هم چنین سؤالی مطرح شده باشد. من همانجا به محض اینکه این آقا این جمله را گفت، صریحاً گفتم که صحبت را تحریف نکنید.

بیننده:

بنده داشتم برنامه را گوش می‌دادم و تکرار برنامه را هم گوش دادم. حضرتعالی کاش مجدد مراجعه می‌فرمودید و برنامه را نگاه می‌کردید.

اولاً چنین گفتید و بعد یکه خوردید و خواستید کار را تصحیح کنید. نکته‌ای که می‌خواهم خدمت شما عرض کنم این است که پیامبر فرمود:

«یا عليّ كنت مع الأنبياء سرّا ، ومعي جهرا »

ای علی تو به همراه هر پیامبری در سر بودی و همراه من آشکارا بودی.

زبدة التفاسير؛ نويسنده: الملا فتح الله الكاشاني، وفات : 988، تحقيق : مؤسسة المعارف، چاپ : الأولى، سال چاپ : 1423، چاپخانه : عترت، ناشر : مؤسسة المعارف الإسلامية - قم – ايران؛ ج 7، ص 269

پیغمبر اکرم می‌فرماید:

« بعث على مع كل نبي سرا وبعث معي جهرا»

شرح الأسماء الحسنى، نويسنده: حاج ملا هادي السبزواري، وفات: 1289، ناشر: منشورات مكتبة بصيرتي - قم - ايران، ج1، ص 28

ما ببینیم روایت چه می‌فرماید. حتی زمانی که حضرت عیسی مرده شفا می‌داد، این حقیقت علویه به همراه او بود.

عصا در دست موسی اژدها شد

گمان آنجا علی هم «یا علی» گفت

حقیقت علویه بود. ما برای اینکه بخواهیم دل یک وهابی معلوم الحال را به دست بیاوریم، نباید پا روی عقایدمان بگذاریم.

مجری:

آقای آیت اللهی عزیز اولاً بنده تشکر می‌کنم که شما این افتخار را به ما دادید و انتقادی که حقیقتاً نشان از این دارد که نسبت به این مسائل دغدغه مند هستید را بیان کردید. واقعاً این مطالب جای افتخار کردن دارد.

مطلبی که بنده عرض کردم، بازهم برای تصحیح محضر حضرتعالی و مابقی عزیزان عرض می‌کنم که بالاخره هرکسی یک سبک صحبت کردن دارد.

متأسفانه و صد متأسفانه چنین افتخاری برایم عادت نشده که بخواهم «یا علی مدد» را اینطور بگویم. واقعاً هم غبطه می‌خورم به حال عزیزانی که «یا علی مدد» می گویند. آقا سعید که تماس گرفتند، گفتند که مابقی مجریان «یا علی مدد» می گویند.

من از این توفیق بی نصیب بودم و خواستم حداقل این بار که ایشان تذکر دادند، حداقل این یک بار حواسم باشد که «یا علی مدد» را قطعاً بگویم و بعد از تماس ایشان این جمله را گفتم.

شما هم الحمدلله نکات بسیار زیبایی فرمودید. غرض بنده این نبود که این را نمی‌گویم و نمی‌خواهم چنین چیزی را بیان کنم بلکه برعکس آن اتفاقاً می‌خواستم بگویم که بنده اگر هم الآن می‌خواهم «یا علی مدد» بگویم، خطاب به شماست.

بنده گفتم می‌خواهم خطاب به شما این جمله را می گویم که با این مطلب مخالفت می‌کنید تا قوی بودن خودم را در بیان این نوع استعانت نشان بدهم.

ان شاءالله هم همین جا و هم همه جای دیگر این استعانت را از حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) می‌طلبیم تا بتوانیم جزو پیروان ایشان و مستمسکین به ولایت آن بزرگوار باشیم.

بیننده:

بنده تنها این جمله را بگویم. گاهی اوقات این طریق به دست آوردن دل یک آقای اهل سنت نیست.

والد ما مرحوم لارستان بزرگ بود. ایشان به کشورهای حاشیه خلیج فارس هم کشیده می‌شدند. لار منطقه‌ای بود که کشت و کشتاری میان شیعه و اهل سنت ایجاد شده بود.

ایشان کاری کردند که شیعیان دست بوس ایشان می‌آمدند. در مجالس عید غدیر اهل سنت از حاشیه خلیج فارس به مجالس ایشان می‌آمدند و در مجالس عید غدیر می‌نشستند و همراه ما «یا علی» می‌گفتند و همین الآن هم می‌آیند.

آن‌ها در مراسم روز عاشورا شرکت می‌کردند. همین الآن افرادی از کشورهای حاشیه خلیج فارس پشت سر والد ما نماز می‌خوانند.

گاهی اوقات نباید روش را گم بکنیم. بنده بیش از این مصدع اوقات شما نمی‌شوم. از بیانات آیت الله قزوینی استفاده و لذت بردیم. امیدوارم از این به بعد طوری شود که دائم و دمادم «یا علی» بگوییم.

مجری:

قطعاً همینطور است، خیلی تشکر می‌کنیم. آقای آیت اللهی سلامت باشید، بسیار از شما تشکر می‌کنیم. آقای رضایی از اصفهان پشت خط هستند. در خدمت شما هستیم، بفرمایید:

بیننده (آقای رضایی از اصفهان – شیعه):

(سَلامٌ عَلَیکمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّار)

(و به آنها می‌گویند) سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان چه پایان خوب این سرا نصیبتان شد!

سوره رعد (13): آیه 24

مجری:

سلام علیکم و رحمة الله. آقای رضایی عزیز در خدمت شما هستیم.

بیننده:

جزاکم الله خیرا. من مطلبم را زود خلاصه کنم و وقت برای آقا سعید بگذارم. گرچه ایشان گاهی اوقات که در شبکه‌های غیر شیعی می‌روم، منتقد من است و نمی‌تواند مرا تحمل کند.

ایشان به کارشناسان زنگ می‌زند و می گوید چرا به ایشان اینقدر وقت دادید. ما وقت را خلاصه می‌کنیم تا ایشان هم بیایند و صحبت کنند. سلام عرض می‌کنم محضر آیت الله قزوینی.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله.

بیننده:

حضرت استاد چند روزی است که برنامه «استاد روستایی» را از همین شبکه می‌دیدم. ایشان حول آیه آخر از سوره مبارکه فتح صحبت می‌کردند.

مطلبی به ذهنم آمد که ذهنم درگیر آن شد و هنوز پاسخ آن را نیافتم. بنده چند بار به شبکه آمدم تا کمک بگیرم، اما متأسفانه تا امشب این کار صورت نگرفته است. ان شاءالله خداوند مدد کند و درگیری ذهنی ما با زبان شما حل شود. قرآن کریم که می‌فرماید:

(مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکفَّارِ رُحَماءُ بَینَهُم تَراهُمْ رُکعاً سُجَّداً)

محمد فرستاده خدا است و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند، پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود می‌بینی.

«استاد روستایی» می‌فرمودند که این آیه متعلق به اصحاب رسول الله است. اگر این را بگوییم، قرآن کریم که می‌فرماید:

(یبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ)

آن‌ها همواره فضل خدا و رضای او را می‌طلبند. نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است.

(ذلِک مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ)

این توصیف آنها در تورات است، و توصیف آنها در انجیل.

سوره فتح (48): آیه 29

آیه شریفه می‌فرماید: آنجا بوده است آن وقتی که اگر در تورات و انجیل مثل حضرت محمد و کسانی که با او بودند معیت را معیت ازلی و ابدی بگیریم.

این نمی‌تواند متعلق به اصحاب باشد. الا و لابد این متعلق به صفتی است که به اهلبیت رسول خدا و امیرالمؤمنین و حضرت صدیقه طاهره و امام حسن مجتبی حضرت سیدالشهدا می‌خورد.

وقتی رسول خدا به نبوت مبعوث شدند، در آغاز بعثت هرکسی را دعوت کرد، از شرک به اسلام آمد. قرآن کریم می‌فرماید که در آن وقت (تَراهُمْ رُکعاً سُجَّداً). در تورات و انجیل بوده است که مثلشان آن طور بوده است.

بنده بیش از این اطاله کلام نمی‌کنم. ان شاءالله الرحمان حضرتعالی کمکم کنید. خداوند شما را محافظت بفرماید. خیلی متشکرم، فی أمان الله.

مناظره ای کوتاه و شنیدنی در مشروعیت توسل به غیر خدا

مجری:

آقای رضایی عزیز که از اصفهان همراه ما بودید، بسیار از تماستان تشکر می‌کنیم. آقا امین عزیز پشت خط هستند. ان شاءالله صحبت ایشان را هم بشنویم و بعد از آن به سراغ پاسخ‌ها برویم. آقا امین در خدمت شما هستیم، بفرمایید:

بیننده (آقا امین از تهران – اهل سنت):

سلام علیکم.

مجری:

سلام علیکم.

بیننده:

آقای مرعشی حال شما خوب است؟ آقای قزوینی برادر بزرگوار حال شما خوب است؟

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

الحمدلله، شکر خدای عالم.

بیننده:

آقای قزوینی خداوند می‌فرماید: من از رگ گردن به شما نزدیک‌تر هستم. مرا بخوانید تا شما را استجابت کنم. آیا درست است؟

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

کاملاً درست است.

بیننده:

چرا خداوند متعال نفرمودند که پیغمبران، امامان و علما از رگ گردن به شما نزدیک‌تر هستند. از آنها بخواهید.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

همین جا صبر کنید. خداوند متعال در سوره مبارکه نساء آیه 64 می‌فرماید:

(وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُک فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً)

و اگر این مخالفان هنگامی که به خود ستم می‌کردند (و فرمانهای خدا را زیر پا می‌گذاردند) به نزد تو می‌آمدند و از خدا طلب آمرزش می‌کردند و پیامبر هم برای آنها استغفار می‌کرد خدا را توبه‌پذیر و مهربان می‌یافتند.

سوره نساء (4): آیه 64

چرا خداوند فرموده است (وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ)؟! مگر خداوند از رگ گردن به ما نزدیک‌تر نیست؟! چرا خداوند می‌فرماید که نزد پیغمبر اکرم بروید تا برای شما استغفار کند؟!

بیننده:

اجازه بدهید.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

یکی یکی پاسخ می‌دهیم. شما می‌گوید که وقتی خداوند از رگ گردن به ما نزدیک‌تر هست، چرا به سراغ دیگری برویم. من آیه قرآن را برای شما خواندم.

بیننده:

شما قبول دارید که خداوند متعال قدرت مطلق و بالاترین قدرت است؟!

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

عزیز من بنده امروز چند آیه آوردم. خداوند عالم قدرت مطلق استقلالی است، یعنی ذاتاً کسی که قادر مطلق باشد غیر خدا نیست. در عین حال خداوند عالم می‌تواند این قدرت خود را به بنده‌ای هم بدهد.

خالق ذاتی خداوند است، اما خداوند عالم به حضرت عیسی هم قدرت خلقت می‌دهد. شافی ذاتی خداست.

قدری به این مسائل دقت کنید. صفاتی که خداوند دارد همگی صفات ذاتی خداوند است، اما صفاتی که ائمه اطهار دارند خدادادی است. شما این مطلب را در نظر بگیرید، سپس اگر سؤالی دارید مطرح کنید.

بیننده:

شما گفتید که بر فرض ما در حال غرق شدن هستیم. شخصی از کنار ما رد می‌شود و ما از او کمک می‌خواهیم.

اصلاً من حواسم نیست و در چاله‌ای افتادم. شما یا آقای مرعشی می‌خواهید به من کمک کنید. آیا من می‌توانم به شما بگویم که به من کمک نکنید، من به برادرم زنگ زدم تا بیاید مرا کمک کند یا از امام رضا خواستم مرا کمک کند؟! آیا این با عقل جور درمی آید؟

مجری:

احسنت به استدلال خود شما! در حقیقت شما پاسخ خودتان را دادید.

بیننده:

وقتی خداوند می‌فرماید که من از رگ گردن به شما نزدیک‌تر هستم، دلیلی ندارد ما به سراغ غیر خدا کسی که اصلاً زنده نیست برویم.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

شما با حرف خودتان، خودتان را محکوم کردید. شما می گویید که من به چاله افتادم و به برادرم می گویم که مرا نجات بدهد. چرا از خداوند نمی‌خواهید که شما را نجات بدهد؟!

بیننده:

شما متوجه حرف من نشدید. من می گویم از کسی که قدرت دارد و در حال حاضر هست، کمک نخواهم؟!

مجری:

حضرت استاد هم دقیقاً همین مطلب را می‌فرمایند.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

بنده هم همین را می گویم. خداوند می‌فرماید: ما از رگ گردن به تو نزدیک‌تر هستیم. آیا برادرت مثل خدا از رگ گردن به تو نزدیک‌تر هست؟!

بیننده:

شما متوجه حرف من نمی‌شوید.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

فرار نکنید. شما استدلال کردید که خداوند می‌فرماید:

(وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِید)

و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم!

سوره ق (50): آیه 16

آیا ائمه اطهار هم (أَقْرَبُ إِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِید) هستند؟! خدای ناکرده شما در چاله افتادید و به برادرتان می گویید: مرا نجات بده. آیا برادرت به تو نزدیک‌تر هست یا خدا به تو نزدیک‌تر هست؟!

بیننده:

شما اصلاً حرف مرا گوش ندادید که چه می گویم. ابتدا حرف مرا خوب گوش بدهید و سپس قضاوت کنید. من پرسیدم که من در چاله افتادم در حالی که برادرم یا آقای قزوینی کنارم هست.

برادرم به من می‌گوید که دستت را بده، اما من می گویم که من از امام رضا یا امام حسین خواستم مرا کمک کنند. شما مرا کمک نکنید! بنده می گویم که این قضیه با عقل و منطق جور درمی آید؟!

مجری:

آقا امین شما دارید کار را برای خودتان خراب می‌کنید. اگر بنا باشد شما بگویید که ما غیر از خدا هیچکسی را نمی‌طلبیم، باید به این قضیه پاسخ بدهید.

اگر شما در چاه افتادید، حق ندارید از هیچکسی غیر از خدا کمک بطلبید؛ خواه برادرت باشد یا هرکسی دیگر باشد. آیا شما این کار را می‌کنید؟! آیا واقعاً اعتقاد به این دارید که به محض اینکه گفتید: "برادرم کمکم کن" از هیچکسی نباید کمک بخواهید.

شما می گویید از خداوندی که به برادرم یا مابقی افراد قدرت داده است و آنها هم به ما کمک می‌کنند.

در حقیقت حرف ما هم همین است. همانطور که حضرت استاد فرمودند، اعتقاد ما بر این است که خداوند قدرتش را در اختیار بعضی از بندگانش قرار داده است. ما از آنها کمک می‌خواهیم.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

آقا امین بنده سؤالی از حضرتعالی دارم، اما به جوانی‌ات قسم می‌دهم به من خوب جواب بده! برفرض شما الآن تهران هستید و پدر بزرگوار شما شیراز است.

مثلاً شما در حیاط نشستید و همانجا می گویید: پدر سلام علیکم. آیا حاضر هستید چنین حرفی بزنید یا حاضر نیستید؟!

بیننده:

وقتی صدای مرا نمی‌شنود، چطور به پدرم سلام بدهم؟

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

خدا جزای خیرتان بدهد. وقتی در نماز «السلام علیک أیها النبی» می گویید، پیغمبر اکرم می‌شنود یا نمی‌شنود؟!

بیننده:

نبی که نمی‌شنود!

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

وقتی نمی‌شنود، چرا می گویید: «السلام علیک ایها النبی»؟!

بیننده:

به خاطر اینکه جزو احکام دین است. دستور داده شده که در نماز «الله اکبر» یا «أشهد أن لا إله إلا الله محمد رسول الله» بگویید. شما باید از خداوند بپرسید که چرا چنین دستوری داده است.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

این سلام نماز است. شما دارید سلام می‌دهید و می گویید: «السلام علیک أیها النبی و رحمة الله و برکاته». آیا پیغمبر اکرم می‌شنود یا نمی‌شنود؟! اگر پیغمبر اکرم نمی‌شنود، این کار غلط است.

همانطور که پدرت در شیراز است و شما در تهران در حیاط منزل خود نشستید و می گویید: سلام علیکم. اگر پیغمبر اکرم می‌شنود، به قدرت خداست.

خداوند عالم به پیغمبر اکرم قدرت داده است. تمام کسانی که در سراسر عالم به حضرت سلام می‌دهند، می‌شنود و جواب سلام را هم می‌دهد.

همان خدایی که به پیغمبر اکرم قدرت داده و سلام مرا می‌شنود، جواب مرا هم می‌دهد. «ابن تیمیه» هم می‌گوید:

«وَإِنَّمَا یخَاطَبُ مَنْ یسْمَعُ»

كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية، اسم المؤلف: أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس، دار النشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ج 24، ص 363، باب وَسُئِلَ - رَحِمَهُ اللَّهُ -: هَلْ الْمَیتُ یسْمَعُ کلَامَ زَائِرِهِ وَیرَی شَخْصَهُ؟

ما به کسی «السلام علیک» می گوییم که صدای ما را می‌شنود. اگر صدای ما را نشنود، «السلام علیک» نمی‌گوییم، زیرا این کار عبث و بیهوده است.

شما در نماز می گویید: «السلام علیک أیها النبی»! برادر من اگر پیغمبر اکرم می‌شنود، وقتی در چاله هم افتادید بگویید: یا رسول الله! دستم را بگیر. یا محمد و یا علی اکفیانی! برادر عزیز من هیچ فرقی نمی‌کند.

مجری:

آقا امین عزیز الحمدلله این جلسه که بحث‌ها از سرتان گذشت و طبیعتاً پاسخی هم نیست، اما جلسه پیش می‌خواستید گرد و خاکی به پا کنید. ما به شما این فرصت را دادیم که این جلسه آن مستندات خود را برای ادعایی که مطرح کردید بیاورید.

شما می‌گفتید که حضرت استاد بارها و بارها به مقدسات اهل سنت توهین کردند. در این جلسه مستندات خود را آوردید؟!

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

قطع شد.

مجری:

بسیار خوب، آقا امین از شما تشکر می‌کنیم که با ما همراه بودید. آقای محسنی از افغانستان پشت خط هستند. آقای محسنی بفرمایید:

بیننده (آقای محسنی از افغانستان – شیعه):

سلام علیکم خدمت آقای مرعشی و آقای حسینی قزوینی.

مجری:

علیکم السلام و رحمة الله.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

سلام علیکم.

بیننده:

سؤال من متوجه آقای قزوینی می‌شود. آقای قزوینی ببخشید که از افغانستان با شما تماس گرفتم. ما از افغانستان با شما صحبت می‌کنیم.

قبلاً برادران از شما سؤال می‌پرسیدند و شما هم بسیار جواب‌های قانع کننده می‌دادید، اما آنها هیچ قناعت نداشتند. بنده نمی‌دانستم درک و فهم آنها چطور است.

بنده صحبت‌های امین از تهران را مشاهده می‌کردم. شما بسیار درست و حسابی به ایشان جواب می‌دادید، اما ایشان قناعت نمی‌کنند. اگر رسول الله خود بیایند و به این افراد بگویند که راه درست این است و این چاه است، فکر نکنم که این افراد قبول کنند.

این افراد همیشه متوسل شدن به ائمه اطهار را شرک می‌دانند و اصلاً نمی‌دانم که چطور فکر و ذهن دارند. اگر قرار است که این افراد در بیماری‌ها مستقیماً از خداوند شفا بخواهند و خوب شوند، چرا نزد دکتر می‌روند و به دارو و درمان متوسل می‌شوند؟!

این افراد اصلاً متوجه نمی‌شوند که ائمه اطهار به اندازه یک دکتر معجزه و کارآمد دارند. بنده به حال این افراد متأسفم که چه زمانی بیدار خواهند شد!

بنده در افغانستان هستم. در افغانستان هم چنین شرایطی هست، اما نظیر این شبکه‌ها بسیار کم هست. خدا را شکرگزار هستیم که «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» هست و آن را نگاه می‌کنیم و از این بابت بسیار خوشحالم.

تقاضای من از آقای قزوینی این است که شما همه مطالب را برای شنوندگان از طریق اهل سنت و کتب آنها قانع کننده بیان می‌کنید.

حداقل از کتب ما هم برای اهل سنت بیان کنید تا فکر نکنند که کتب ما از چنین مباحثی خالی است و همه را از کتب اهل سنت استدلال می‌کنند.

ما می دانیم که شما به خاطر این مسائل را از کتب اهل سنت بیان می‌کنید، شاید هدایت شوند. بنده هرگاه به این افراد نگاه می‌کنم، فکر می‌کنم شاید این افراد اهل هدایت نباشند.

شما زحمت زیادی می‌کشید و مدارک را مو به مو بیان می‌کنید، اما این افراد بازهم لجبازی می‌کنند.

شاید لازم باشد حضرت رسول الله بیاید و این افراد را هدایت کند. این افراد جزو آن افرادی هستند که در دوران رسول الله هم هرچه حضرت می‌فرمودند، آن‌ها عناد می‌ورزیدند.

مجری:

آقای محسنی طیب الله، احسنتم.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

ما از جناب آقای محسنی عزیز تشکر می‌کنیم. ما به هیچ وجه در این شبکه کارخانه شیعه سازی یا سنی سازی باز نکردیم. ما به دنبال این نیستیم که چند تن از شیعیان به اهل سنت گرایش پیدا کنند یا اهل سنت به طرف شیعه گرایش پیدا کند.

ما حقایق را بیان می‌کنیم و حجت را تمام می‌کنیم تا جوانان فردای قیامت نگویند که این حرف‌ها به گوش ما نرسید. ما تنها به دنبال اتمام حجت هستیم. حال بعضی افراد قبول کنند یا نکنند، بحث جدایی است.

روزی یکی از بینندگان به بنده پیام دادند، اما ما به جهت اینکه شماره ایشان در پیام موجود است از نشان دادن آن معذوریم. ما بعداً با ایشان تماس گرفتیم و همچنین «مؤسسه ابوطالب» هم با آنها تماس گرفتند.

ایشان می‌گفتند: بعد از دیدن برنامه‌های شما قبیله ما که پانصد نفر بودند، همگی در شب عید غدیر شیعه شدند.

آقای محسنی عزیز چنین نیست که حرف‌ها اثرگذار نباشد. الحمدلله حرف‌ها تأثیرگذار هست.

یک مبلّغ بهائیت در انگلستان، با حضور در قم به مذهب تشیع گروید!

روزی آقایی با 65 سال سن از لندن آمده بود که بنده در حال حاضر اسمش را به خاطر ندارم. ایشان گفت: من نوزده سال است که مبلغ بهائیت در انگلستان هستم. وقتی چند جلسه صحبت‌های شما را دیدم، دیوانه شدم!!

من به هیچ وجه در ایران هیچ کاری نداشتم و آدرسی هم از شما نداشتم. بنده بلیط گرفتم به تهران آمدم و از آنجا به قم آمدم و کنار حرم و مدرسه فیضیه رفتم و از افرادی سؤال کردم تا یک نفر آدرس شما را به من داد.

بنده آمدم ببینم بعد از نوزده سال که مبلغ بهائیت بودم، اگر توبه کنم توبه من پذیرفته هست یا خیر؟!

ایشان یک نشانی هم به بنده داد. اگر دوستان در لندن صدای مرا می‌شنوند، متوجه باشند که ایشان گفت دو سه تن از پسرانم مسئول پخش غذای حلال در انگلستان هستند. بنده گفتم که خداوند عالم می‌فرماید:

(قُلْ یا عِبادِی الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جمیعاً)

بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد.

سوره زمر (39): آیه 53

هرچقدر گناه ما بیشتر باشد، عفو و کرم الهی بیشتر است. ایشان گفتند: من به دست شما توبه می‌کنم و اسلام می‌آورم و شیعه می‌شوم.

ایشان شهادتین و شهادت ثالثه را گفتند و زمانی که می‌رفتند اشک از چشمانشان سرازیر بود و گفتند: وقتی به لندن بروم و به فرزندانم بگویم که به دست فلان شخص شیعه شدم، قبول نمی‌کنند. یک گواهی می‌دهید که من به دست شما شیعه شدم؟

بنده با آرم «مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر» نوشتم که فلان شخص در فلان روز به اینجا آمدند و صراحتاً از آنچه در گذشته به عنوان مبلغ بهائیت داشتند توبه کردند و مسلمان و شیعه شدند و آن را مهر و امضاء کردم.

ایشان به من قسم شدید و غلیظ می‌داد که اگر به انگلستان بیایید و به منزل ما نیایید، من به مادرتان حضرت فاطمه زهرا گلایه می‌کنم.

جناب آقای محسنی و دیگر بینندگان عزیز بدانید که قطعاً این حرف‌ها اثرگذار است. خداوند عالم می‌فرماید:

(إِنَّک لا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لکنَّ اللَّهَ یهْدِی مَنْ یشاءُ)

تو نمی‌توانی کسی را که دوست داری هدایت کنی، ولی خداوند هر کس را بخواهد هدایت می‌کند.

سوره قصص (28): آیه 56

هدایت دست خداوند است. هرکسی را بخواهد هدایت می‌کند و هرکسی را نخواهد هدایت نمی‌کند. ما خاک زیر پای اصحاب و منتجبین پیغمبر اکرم هم نیستیم.

علی رغم عظمتی که پیغمبر اکرم داشتند، اما عموهایشان امثال «ابوجهل» و «ابولهب» به حضرت ایمان نیاوردند.

(فَإِنَّما عَلَیک الْبَلاغ)

بر تو، تنها ابلاغ (رسالت) است.

سوره آل عمران (3): آیه 20

وظیفه ما بلاغ است و بس! ان شاءالله امیدواریم خداوند عالم و حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) این تلاش‌های ناچیزی که از دست ما برمی آید را بی نتیجه نگذارد.

ما شرمنده وجود نازنین حضرت ولی عصر هستیم که غیر از این اقدامات ناچیز، چیزی از دستمان ساخته نیست. کارهای ما به منزله ران ملخی به درگاه حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا فداه) است.

نقل شده است که هرکسی هدیه‌ای برای حضرت سلیمان آورده بود. مورچه‌ای هم ران ملخی در دهانش گذاشته بود، نزد حضرت سلیمان آورد و گفت:

«وَ الْهَدِیةُ عَلَی قَدْرِ مُهْدِیهَا»

هر هدیه‌ای به اندازه قدر هدیه آورنده است.

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 75، ص 238، ح 107

ما هم به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر با تمام وجود عرض می‌کنیم قسم به مادرشان حضرت صدیقه طاهره شرمنده هستیم کاری که زیبنده حضرت ولی عصر باشد که این همه نعمت‌ها به برکت او و واسطه او به ما داده از دستمان ساخته نیست.

ما تنها همین خدمت‌های ناچیز از دستمان ساخته است که امیدواریم همین کارها را از ما بپذیرند.

مجری:

ان شاءالله، حاج آقا بسیار ممنونیم، طیب الله، بسیار استفاده کردیم. همچنین تشکر می‌کنیم از همه بینندگان عزیز و ارجمند و عذرخواهی می‌کنیم از دوستانی که پشت خط بودند و فرصت نشد با آنها صحبت کنیم.

ان شاءالله همه ما مشمول شفاعات اهلبیت (علیهم السلام) قرار بگیریم. تا دیدار آینده یا علی مدد، خدانگهدار

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته



مطالب مرتبط:
ادله نقلی نصب امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) از ناحیه خداونداگر امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) حقی در خلافت داشت چرا اقدامی نکرد!؟پرده ای از اسرار عدم قیام امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در برابر غصب خلافت!پیشینه و فرجام ولایت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)
Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها