فَمَنْ قَالَ: أَنَا شَافِعِيُّ الشَّرْعِ أَشْعَرِيُّ الِاعْتِقَادِ قُلْنَا لَهُ: هَذَا مِنْ الْأَضْدَادِ لَا بَلْ مِنْ الِارْتِدَادِ.
هركس بگويد: من در فقه، شافعي هستم و از نظر كلامي، اشعري هستم، اين ها ممكن نيست و ضد هم هستند، بلكه هركس چنين اعتقادي داشته باشد، مرتد هست!! مجموعه الفتاوي ابن تيميه ج4ص106
الان تمام شافعي ها طبق نظر ابن تيميه، مرتد هستند، چون همه شافعي ها از نظر فقهي شافعي هستند و از نظر كلامي، يا اشعري هستند يا ماتريدي هستند يا اهل حديث يا... هستند. يا مثلا خيلي از اهل سنت، حنبلي هستند و از نظر اعتقادي اهل حديث هستند و يا حنفي هستند و از نظر اعتقادي ماتريدي هستند. الان همه اين ها طبق نظر ابن تيميه مرتد هستند.
2- آقاي محمد صديق قنوجي بخاري در كتاب الدين الخالص، كلا يك باب آورده و مي گويد: تقليد از مذاهب شرك است!
تقليد المذاهب من الشرك
«تأمل في مقلدة المذاهب كيف أقروا علي أنفسهم بتقليد الأموات من العلماء والأولياء و اعترفوا بأن فهم الكتاب و السنة كان خاصاً بهم و استدلوا لإشراكهم في الصلحاء بعبارات القوم و مكاشفات الشيوخ في النوم، و رجحوا كلام الامّة و الائمة علي كلام الله تعالي و رسوله علي بصيرة منهم و علي علم.
فما ندري ما عذرهم عن ذلك غدا يوم الحساب و الكتاب؟ و ما ينجيهم من ذلك العذاب و العقاب. وقد ذكر تعالي عن الكفار...
تامل كن و بيانديش به تقليد كنندگان از مذاهب (چهارگانه) كه چگونه بر تقليد مردگان پافشاري مي كنند و اعتراف مي كنند كه فهم قرآن و سنت پيامبر مختص به آنان است و براي شرك خود به عبارات ديگران و خوابهاي بزرگان استناد مي كنند و كلام مردم و ائمه (چهارگانه اهل سنت) را به كلام خداوند ترجيح مي دهند هر چند بر اين موضوع بي خوبي آگاه هستند. نمي دانيم كه چه عذري در پيشگاه خداوند در روز حساب و كتاب خواهند آورد و چه چيزي باعث نجات آنان از عذاب خداوند خواهد شد!!!. الدين الخالص ج1ص140
ميگه؟
داريم !
مردم!!!!