2024 October 11 - جمعه 20 مهر 1403
آيا آيه اي در خصوص عصمت امامان عليهم السلام در قرآن آمده است ؟
کد مطلب: ٥٢٣٦ تاریخ انتشار: ٠٩ مهر ١٣٨٦ تعداد بازدید: 36482
پرسش و پاسخ » عمومي
آيا آيه اي در خصوص عصمت امامان عليهم السلام در قرآن آمده است ؟

پاسخ :

در خصوص عصمت امامان آيات فراواني وجود دارد ؛ از جمله :

1. إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا . احزاب / 33 .

خدا مي خواهد آلودگي را فقط از شما خاندان [ پيامبر ] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند .

يكي از آياتي كه در عظمت وبرتري خاندان پيامبر نازل ومحدوده اهل بيت عليهم السلام وخاندان رسول خدا را مشخص ميكند همين آيه از قرآن كريم است كه اندكي به شرح وتوضيح آن مي پردازيم ؛ وچون روش ما در اين مجموعه بر خلاصه نويسي است ولذا براي توضيح و تشريح بقيهء آيات به كتاب هاي مخصوص تدوين مباحث اعتقادي ونيز كتابهاي تفسيري مراجعه نمائيد.

در اين آيه قرائن فراواني وجود دارد كه عصمت ائمه از آن استفاده مي شود كه به چند قرينه به صورت خلاصه اشاره مي كنيم :

اراده تكويني است ، نه تشريعي

يكي از قرايني كه اين آيه را اختصاص به پنج تن آل عبا مي دهد ، نوع اراده اي است كه در اين آيه مراد است . بدون شك مراد از اراده در اين آيه ارادهء تكويني است نه ارادهء تشريعي ؛ زيرا خداوند آيه را با كلمهء «انما» كه يكي از قوي ترين ادات حصر است آغاز نموده است، واذهاب رجس را منحصر به پنج تن آل عبا كرده است . اگر مراد ارادهء تشريعي باشد ، حصر آن به اهل بيت لغو خواهد بود ؛ چرا كه ارادهء تشريعي شامل تمامي افراد بشر مي شود و اختصاص به اهل بيت ندارد ؛ چنانچه خداوند كريم در آيه وضو مي فرمايد :

مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ . مائده / 6 .

خدا نمي خواهد بر شما تنگ بگيرد ، ليكن مي خواهد شما را پاك ، و نعمتش را بر شما تمام گرداند ، باشد كه سپاس[ او ] بداريد .

واضح است كه مراد از اراده در اين آيه تشريعي و در باره همه مؤمنين است و اختصاص به افراد معين وخاصي ندارد ؛ بنابراين ، قطعاً اراده در آيه تطهير تكويني است . وقتي اراده تكويني شد ، عصمت اهل البيت ثابت و بقيه افراد بشر ؛ از جمله همسران رسول خدا ، بني هاشم و ... از دايرهء آن خارج خواهند شد .

آيه تطهير به صورت مستقل نازل شده است

نكتهء ديگري كه اهل سنت به آن توجه ندارند ، اين است كه آيه :

إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا

به صورت مستقل نازل شده نه به همراه آيات قبل و بعد خودش . اين مطلب از حدود هفتاد روايتي كه در اين باب است به خوبي استفاده مي شود. حتي در بين اين هفتاد روايت ، يك روايت هم وجود ندارد كه بگويد اين آيه با آياتي كه مخاطب آنان همسران رسول خدا است ، يكجا نازل شده است و حتي هيچ يك از مفسران هم اين ادعا را نكرده است . حتي آن ها هم كه گفته اند آيهء مورد بحث مخصوص همسران رسول خدا است ؛ همانند عكرمهء خارجي ، نگفته اند كه اين آيه در ضمن آيات قبلي نازل شده است .

وهيچ دليلي هم وجود ندارد كه اثبات كند اين آيه به همراه آيات قبل و بعد خود نازل شده است . اهل سنت اگر مي خواهند ثابت كنند كه زنان رسول خدا شامل «اهل البيت» مي شود بايد ثابت كنند كه اين آيه حتماً همراه آيات قبل و بعد و يك دفعه نازل شده است ؛ در حالي كه هيچ دليلي براي اين مطب ندارند .

پس آيهء مورد بحث از جهت نزول جزو آيات مربوط به همسران رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و متصل به آنان نيست . حال يا به دستور رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم دنبال آن آيات قرار گرفته است ، و يا بعد از رحلت آن حضرت اصحاب در هنگام جمع آوري قرآن در آن جا نوشته اند كه بحث مفصلي را مي طلبد.

علاوه بر اين نكات، پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم يك همسر و يك خانه نداشتند ؛ بلكه همسران متعدد داشتند كه هر كدام از آن ها داراي خانه مستقلي بوده است؛ بنابراين اگر مراد از «اهل البيت» در اين آيه زنان پيامبر بود ، بايد به جاي اهل البيت «اهل البيوت» مي آمد . چنان چه در اول آيه آمده است :

وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ .

و همان طور كه در آيهء 53 احزاب آمده است :

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ .

اي كساني كه ايمان آورده ايد ، داخل خانه هاي پيامبر مشويد .

بنابراين مراد از آيه هرگز نمي تواند زنان پيامبر باشد .

هيچ يك از زنان پيامبر ادعا نكرده است

جالب اين است كه هيچ يك از زنان رسول خدا ادعا نكرده است كه اين آيه اختصاص به آن ها دارد و يا اين كه آن ها مشمول اين آيه مي شوند . بيشترين روايات در اين باب از قول ام المؤمنين عايشه و ام المؤمنين ام سلمه وارد شده است كه هر دوي آن ها با اصرار فراوان اين آيه را مختص به اهل كساء مي دانسته اند .

اعتراف برخي از علماي اهل سنت بر اختصاص آيه به پنج تن آل عباء .

بسياري از علماي اهل سنت كه لجاجت و عناد را كنار گذاشته و با چشمان باز به آيه نگاه كرده اند ، اعتراف كرده اند كه مراد از اين آيه كساني جزء اهل كساء نيستند و اين آيه هرگز شامل زنان رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نمي شود .

طحاوي از علماي بزرگ اهل سنت در كتاب تحفة الأخيار بترتيب شرح مشكل الآثار ج 8 ، ص470 -471 در باب «بيان مشكل ما روي عنه (عليه السلام) في المراد بقول الله: (إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً) من هم ؟ » مي نويسد :

عن عامر بن سعد، عن أبيه قال: لما نزلت هذه الآية دعا رسول الله (صلي الله عليه وآله وسلم) عليا وفاطمة وحسنا وحسينا (عليهم السلام) فقال : اللهم هؤلاء أهلي .

زماني كه اين آيه نازل شد ، پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم ، علي ، فاطمه ، حسن و حسين عليهم السلام را خواست و فرمود : " خدايا اين ها خاندان من هستند " .

بعد مي گويد :

ففي هذا الحديث أن المرادين بما في هذه الآية هم رسول الله (صلي الله عليه وآله وسلم) وعلي وفاطمة وحسن وحسين .

از اين حديث استفاده مي شود كه مراد از آن چه در اين آيه نازل شده است ، رسول خدا ، علي ، فاطمه ، حسن و حسين (عليهم السلام) هستند .

و باز اين حديث را نقل مي كند :

عن أم سلمة قالت: نزلت هذه الآية في رسول الله (صلي الله عليه وآله وسلم) وعلي وفاطمة وحسن وحسين: (إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً .

اين آيه در حق ، رسول خدا ، علي ، فاطمه ، حسن و حسين نازل شده است .

و بعد از آن مي گويد :

ففي هذا الحديث مثل الذي في الأول .

دلالت اين حديث نيز همانند حديث اول است .

و نيز بعد از نقل رواياتي كه از طريق ام المؤمنين ام سلمه نقل شده است مي نويسد :

فدل ما روينا في هذه الآثار مما كان من رسول الله (صلي الله عليه وآله وسلم) إلي أم سلمة مما ذكر فيها لم يرد به أنها كانت ممن أريد به ما في الآية المتلوة في هذا الباب، وأن المرادين فيها هم رسول الله (صلي الله عليه وآله وسلم) وعلي وفاطمة وحسن وحسين (عليهم السلام) دون من سواهم .

آنچه كه از روايات در مورد اهل بيت وعترت در تفسير وبيا ن آيه آمده است بدون شك مقصود رسول خدا(ص) وعلي وفاطمه وحسن وحسين هستند نه غير آنان .

و نيز العلامة أبو بكر الحضرمي في كتاب رشفة الصادي من بحر فضائل بني النبي الهادي مي نويسد :

والذي قال به الجماهير من العلماء وقطع به أكابر الأئمة وقامت به البراهين وتظافرت به الأدلة أن أهل البيت المرادين في الآية هم سيدنا علي وفاطمة وابناهما، وما تخصيصهم بذلك منه (صلي الله عليه وآله وسلم) إلا عن أمر إلهي ووحي سماوي .

رشفة الصادي 13- 14، الباب الأول .

آن چه كه جمهور علما بر آنند و بزرگان ائمه بر آن يقين دارند و دلايل و براهين فراواني در تأييد آن وجود دارد ، مراد از اهل بيت در اين آيه ، آقاي ما علي ، فاطمه ، و فرزندان آن ها هستند . و اگر پيامبر آن ها را به اين امر (اهل بيت) اختصاص داده است ، به دستور خداوند و وحي آسماني بوده است .

و در ادامه مي گويد :

والأحاديث في هذا الباب كثيرة وبما أوردته منها يعلم قطعا أن المراد بأهل البيت هم علي وفاطمة وابناهما رضوان الله تعالي عليهم ولا التفات إلي ما ذكره صاحب روح البيان من أن تخصيص الخمسة المذكورين (عليهم السلام) بكونهم من أهل البيت من أقوال الشيعة، لأن ذلك محض تهوّر يقتضي بالعجب، وبما سبق من الأحاديث وما في كتب أهل السنة السنية يسفر الصبح لذي عينين .

روايات در اين موضوع فراوان است واز آنچه نقل كردم قطعا اينچنين استفاده مي شود كه:

مقصود از اهل بيت علي وفاطمه ودو فرزندش حسن وحسين هستند، وبه آنچه كه نويسنده روح البيان گفته است كه اختصاص اين آيه به علي وفاطمه ودوفرزندش از ساخته هاي شيعه است نبايد اعتنا كرد، واگر كسي چشمش را باز كند وبه نوشته هاي كتابهاي اهل سنت به درستي ودقت نگاه كند حقيقت بر وي آشكار خواهدشد .

و از همه مهم تر اين كه علامه شوكاني يكي از فحول اهل سنت در جواب كساني كه مي گفتند اين آيه در بارهء زنان پيامبر نازل شده است ، مي نويسد :

ويجاب عن هذا بأنه ورد بالدليل الصحيح أنها نزلت في علي وفاطمة والحسنين .

إرشاد الفحول إلي تحقيق الحق في علم الأصول ، ص 83 البحث الثامن من المقصد الثالث.

دليل ومدرك صحيح داريم كه اين آيه در شان علي وفاطمه وحسنين نازل شده است ،

و سمهودي يكي ديگر از بزرگان اهل سنت مي نويسد :

وهؤلاء هم أهل الكساء فهم المراد من الآيتين [آية المباهلة وآية التطهير] .

جواهر العقدين ، ص 204 الباب الأول .

اينان ( علي و فاطمه وحسنين ) اهل كسا هستند كه از دو آيه مباهله وتطهير استفاده مي شود وخداوند آنان را موردعنايت قرار داده است .

آيات ديگري نيز در قرآن كريم وجود دارد كه براي اثبات عصمت پيامبر اسلام و ائمه معصومين مي توان به آن استناد كرد كه براي اطلاع از نحوهء استدلال به اين آيات به كتاب هاي تفسيري شيعه ؛ از جمله تفسير الميزان علامه طباطبائي مراجعه فرماييد .

2 . يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ . النساء / 59 .

اي كساني كه ايمان آورده ايد ، خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياي امر خود را اطاعت كنيد .

يكي از آياتي كه عصمت پيامبر اسلام و ائمه عليهم السلام را ثابت مي كند ، همين آيه است ؛ چرا كه خداوند در اين آيه ، اطاعت از رسول گرامي اسلام و « اولي الأمر » را به صورت مطلق واجب كرده است ؛ يعني هر دستوري كه آن ها در هر زمينه اي دادند ، بايد بدون چون و چرا پذيرفته شود .

اگر « اولي الأمر » معصوم نباشد ممكن است عمداً و يا سهواً دستوري بدهد كه مخالف دستور خداوند و يا رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله وسلم باشد كه در اين صورت اگر از دستور خدا و رسول او اطاعت شود ، از دستور «اولي الأمر » سر پيچي شده است ، و اين مخالف با صريح آيه است ؛ چون در اين آيه ، اطاعت از آن ها به صورت مطلق واجب شده است . و اگر از دستور « اولي الأمر » اطاعت شود ، از دستور خداوند سر پيچي شده است .

اين تناقض در صورتي حل مي شود كه « اولي الأمر » معصوم از هر گونه خطا و اشتباه باشد .

حتي فخر رازي ، مفسر معروف اهل سنت نيز از اين آيه عصمت « اولي الأمر » را فهميده است . وذيل همين آيه مي گويد :

فثبت أن الله تعالي أمر بطاعة أولي الأمر علي سبيل الجزم ، وثبت أن كل من أمر الله بطاعته علي سبيل الجزم وجب أن يكون معصوما عن الخطأ ، فثبت قطعا أن أولي الأمر المذكور في هذه الآية لا بد وأن يكون معصوما .

تفسير الرازي - الرازي - ج 10 - ص 144 .

بنا بر اين ثابت شد كه فرمان خدا به اطاعت از اوالي الامر حتمي وقطعي است (چون خداوند با كسي شوخي ندارد) ونيز ثابت شد كه هر كس خداوند پيروي واطاعتش را واجب بداند بايد معصوم ازخطا واشتباه باشد وقتي اين چنين بود اولي الامر در اين آيه به ناچاروقطعا بايد معصوم باشند .

3 . وَإِذِ ابْتَلَي إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ . البقره / 124 .

و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتي بيازمود ، و وي آن همه را به انجام رسانيد ، [ خدا به او ] فرمود : «من تو را پيشواي مردم قرار دادم . » [ ابراهيم ] پرسيد : « از دودمانم [ چطور ] ؟» فرمود : «پيمان من به بيدادگران نمي رسد » .

اين آيه از آياتي است كه الهي بودن مقام امامت ، برتري مقام امامت بر مقام نبوت و نيز عصمت امام را ثابت مي كند ؛ چرا كه حضرت ابراهيم عليه السلام با اين كه پيامبر بود ، وقتي به مقام امامت رسيد و عظمت و بزرگي اين مقام را ديد ، از خداوند كريم اين مقام را براي ذريه و فرزندانش نيز درخواست كرد ؛ اما خداوند در جواب خليل خود به صورت مطلق فرمود :

عهد من ظالمان نخواهد رسيد

يعني اين مقام مخصوص كساني است كه در تمام عمرشان لحظه اي ظلم نكرده باشند . و همان طور كه مي دانيد ، يكي از ظلم ها ، ظلم به نفس است و گناه خود مصداق اتم ظلم به نفس به شمار مي آيد ؛

خداوند در قرآن مي فرمايد :

وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ . الطلاق / 1 .

هر كس حدود خدا را تجاوز كند ، به نفسش ظلم كرده است .

حد اقل مرتبهء گناه ، ظلم به نفس خويش است . يعني اگر كسي در تمام عمرش حتي يك بار گناه بكند ، مصداق ظالم مي شود . و عهد الهي كه امامت باشد به ظالم نمي رسد ؛ از اين رو ، امام بايد معصوم باشد .

بسياري از مفسران و علماي اهل سنت اعتراف كرده اند كه مراد از « عهدي » همان مقام امامت است ؛ از جمله فخررازي در تفسير خود مي گويد :

(لاَ يَنَالُ عَهْدِي) جواباً لقوله (وَمِن ذُرِّيَّتِي) وقوله (وَمِن ذُرِّيَّتِي) طلب للإمامة التي ذكرها الله تعالي فوجب أن يكون المراد بهذا العهد هو الإمامة ليكون الجواب مطابقاً للسؤال .

تفسير الرازي ، ج4 ، ص46 .

و بيضاوي ، يكي ديگر از مفسران اهل سنت در تفسير « لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ » مي گويد :

إجابة إلي ملتمسه وتنبيهه علي انه قد يكون من ذريته ظلمه وأنهم لا ينالون الإمامة لأنها أمانة من الله تعالي وعهداً والظالم لا يصلح لها .

تفسير البيضاوي ، ج1 ، ص397، ط دار الفكر بيروت .

و ابن كثير دمشقي سلفي نيز در تفسير آيه مي گويد :

لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ يقول تعالي منبهاً علي شرف إبراهيم خليله (عليه السلام) وان الله جعله إماما للناس .

تفسير ابن كثير ، ج1 ، ص169 .

و طبري در تفسير جامع البيان در تفسير « لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ » مي نويسد :

حدثني محمد بن عمرو قال ثنا أبو عاصم قال ثنا عيسي عن ابن أبي نجيح عن مجاهد قال: لا ينال عهدي الظالمين قال: لا يكون إماماً ظالماً .

جامع البيان ، ج2 ، ص738 ، ط دار الفكر .

و روايات بسياري كه از طريق اهل سنت با اين مضامين : « لا يكون إماما ظالماً » و « لا اجعل إماما ظالماً يقتدي به » وارد شده است .

رك : صحيح البخاري ، ج1 ، ص215 ، كتاب الأحكام و صحيح مسلم ، ج6 ، ص8 ، باب فضيلة الإمام العادل وباب خيار الأئمة وأشرارهم و جامع البيان ، طبري ج1 ص738 و الدر المنثور ، السيوطي ، ج1 ص118.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات



Share
1 | حسن | Brazil - São Paulo | ٠٢:٢٥ - ٠١ تير ١٣٨٩ |
با سلام/ لطفا كمي بيش از اين و تخصصي تر در اينگونه مسايل داخل شويد, با كمال تشكرو قدر داني.
2 | امير نبوتي | Germany - Düsseldorf | ٠٢:٤٢ - ٠٩ تير ١٣٩٠ |
بسم الله النور آيا ائمه هدي عليهم السلام در احاديثشان بر عصمت خود تاکيد داشته اندو مدعي اين ويژگي بوده اند؟ اهل خلاف ميگويند حتي ما آيه اي در مورد عصمت پيامبر اکرم صلوات الله عليه و آله جز در مورد رسالتشان و اختصاص به آن نداريم و ايشان هم يک انسان معموليست چه رسد به ديگران !! ما شيعيان علي بن ابيطالب عليه السلام دراحاديث متعددي داريم که ائمه عليهم السلام خود را صراط مستقيم ، قرآن ناطق ، وارث علوم پيامبران ، نماز وديگر مواردي که درقرآن بدين موضوعات اشاره رفته است داريم پس آيا مي توان بسياري ار آيات قرآن کريم را به خاطر همين احاديث بدانها اختصاص داد؟

پاسخ:

با سلام
دوست گرامي

1- اگر بگويند پيغمبر (ص) معصوم نبوده است ، پس ممکن است تمامي رواياتي که در فضيلت خلفا نقل مي کنند ، از اشتباهات پيامبر باشد !آيا در باب فضائل ابوبکر و عمر معصوم است و در ساير باب ها خير؟

3- در مورد تاويل الفاظ قرآن تنها مي توان به روايات صحيح تمسک کرد و نه غير

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

3 | اميرنبوتي | Iran - Arak | ١٨:٢٨ - ١٣ تير ١٣٩٠ |
بسم الله با سلام اهل خلاف در مورد آيه تطهير اشاره به آيه 11 سوره انفال مي کنند : إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِّنْهُ وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُم مِّن السَّمَاء مَاء لِّيُطَهِّرَكُم بِهِ وَيُذْهِبَ عَنكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ وَلِيَرْبِطَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيُثَبِّتَ بِهِ الأَقْدَامَ و ميگويند 1 - ما قائل به عصمت هيچ فردي جز پيامبران آن هم دررسالتشان نيستيم 2 - آيه تطهير در زمان حيات خود پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم بوده و به بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم مربوط نيست و دراين باره اشاره به آيه 11 انفال که درمورد صحابه است ميکنند و شباهتي که با آيه تطهير دارد 3- اگر يطهرکم تطهيرا نشانه عصمت است دراينجا هم آمده اگر دليل عصمت يذهب عنکم الرجس آيه تطهير است در اين آيه هم يذهب عنکم الرجز آمده

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

در مورد معني صحيح رجز الشيطان در آدرس ذيل در بخش نظرات به صورت مفصل پاسخ داده شده است :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=149

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

4 | ميثم حيدري | Iran - Tehran | ٠١:٢٨ - ١٢ مرداد ١٣٩١ |
يَا نِسَاء النَّبِيِّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيراً ‏ ‏ وَمَن يَقْنُتْ مِنكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحاً نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقاً كَرِيماً ‏ ‏ يَا نِسَاء النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلاً مَّعْرُوفاً ‏ ‏ وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً ‏ ‏ وَاذْكُرْنَ مَا يُتْلَى فِي بُيُوتِكُنَّ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ وَالْحِكْمَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ لَطِيفاً خَبِيراً ‏

بعد مساله تو اينطوريه اي دخترانم، شما همچون دانش آموزان ديگر نيستيد؛ پس به گونه‌اي هوس ‌انگيز سخن نگوييد که بيماردلان در شما طمع کنند، و سخن شايسته بگوييد و در خانه‌هاي خود بمانيد، و همچون دوران جاهليت نخستين ظاهر نشويد، و نماز را برپا داريد، و زکات را بپردازيد، و خدا و رسولش را اطاعت کنيد؛ چونکه خداوند مي‌خواهد پليدي و گناه را از پسر عمه شما دور کند و کاملا او را پاک سازد. و آنچه را در خانه‌هاي شما از آيات خداوند و حکمت و دانش خوانده مي‌شود ياد کنيد؛ همچون دوران جاهليت نخستين ظاهر نشويد، و نماز را برپا داريد، و زکات را بپردازيد، و خدا و رسولش را اطاعت کنيد؛ چونکه خداوند مي‌خواهد پليدي و گناه را از پسر عمه شما دور کند و کاملا او را پاک سازد
سوره آل عمران آيه 121 ميفرمايد:
وَإِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِينَ مَقَاعِدَ لِلْقِتَالِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
«و (به ياد آور) زماني را که صبحگاهان، از ميان خانواده خود، جهت انتخاب اردوگاه جنگ براي مؤمنان، بيرون رفتي! و خداوند، شنوا و داناست»
فرشتگان گفتند:
"قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيكُمْ أَهْلَ الْبَيتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ"
گفتند: « اي زن آيا از فرمان خدا تعجب ميکني؟! اين رحمت خدا و برکاتش بر شما اهل البيت است؛ چرا که او ستوده و والا است!» «هود/73»

‏ قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَاْ عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخاً إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ ‏ 72 هود
‏ گفت : اي واي ! آيا من كه پيرزني هستم و اين هم ( ابراهيم ) شوهرم كه پيرمردي مي‌باشد ، فرزندي مي‌زايم ! اين چيز شگفتي ( و محالي ) است ( مگر ممكن است از ما دو نفر انسان فرتوت و فرسوده ، بچّه‌اي پديد آيد ؟ !

فرشتگان گفتند:
"قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيكُمْ أَهْلَ الْبَيتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ"
گفتند: « اي زن آيا از فرمان خدا تعجب ميکني؟! اين رحمت خدا و برکاتش بر شما اهل البيت است؛ چرا که او ستوده و والا است!» «هود/73»

بينيد خانواده ابراهيم عليه السلام را با لفظ مذکر جمع ( عليکم ) خطاب ميکنند در حالي که روي سخنشان با زن است و بس !

ايا اين ايات اثبات ميشه که همه زنان جز اهل بيت هستند لطفا توضيح کامل بفرمائيد

5 | احمدرضا رقيبي | Iran - Tehran | ١٤:٠٨ - ٢٠ مرداد ١٣٩١ |
با سلام لطفا راجع به ولايت حضرت خامنه اي توضبح دهيد و اينکه اگر ايشان معصوم نيستند چرا اطاعت از ايشان واجب است
6 | mohamad7 | Iran - Sarāb | ١٣:٠٧ - ٢٥ فروردين ١٣٩٢ |
سلام اين مقاله فقط به پنج تن رو گفته پس چطور ميشه معصوم بودن بقيه امامان رو ثابت کرد؟

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
در منابع شيعه و سنى رواياتى يافت مى‌شود كه رسول خدا صلى الله عليه وآله با استناد به آيه تطهير، عصمت دوازده امام را استنباط كرده است
در اين خصوص به اين آدرس رجوع كنيد
www.valiasr-aj.com/fa/page.php
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
7 | ياسر فنجاني | Iran - Piranshahr | ١٦:٢١ - ٢٣ تير ١٣٩٢ |
آخه .. پاك و پاكيزگي چه ربطي به عصمت دارد.. عصمت يعني كسي كه گناه نميكند كسي كه اشتباه نميكند.. حتي پيامبران هم معصوم نبودن مثل يوسف و بسياري ديگر كه اشتباه انجام دادن .. پيامبران فقط از نظر وحي معصوم بودن
8 | سيد محسن | Iran - Tehran | ٠١:١٠ - ٠٢ اسفند ١٣٩٢ |
باسلام خدمت دستاندرکاران سايت ولي عصر ( عج)
سوالي از خدمتتون داشتم، اينکه آيه 87 سوره مائده که در تفسير آن اشاره به حضرت علي و غيره شده است، آيا منافاتي باعصمت اميرالمؤمنين ندارد؟
9 | احسان محمدي | Iran - Isfahan | ١٠:٤٧ - ٣٠ فروردين ١٣٩٣ |
در جهت اثبات اينکه آن اراده ، اراده تکويني است گفته شده چون اين اراده به پاکي ،محصور به اهل بيت شده است وشامل همه نيست پس اراده تکويني است.ازکجا معلوم که آن حصر به شکل ديگري معنا نشود.مثلا اينکه خدا فقط مي خواهد با اين دستورات شما را پاک کند و در اين صورت حصر مربوط به اهل بيت نمي شود. به نظر در آن استدلال مصادره به مطلوب شده يا از اول آيه به شکل مورد نظر خودمان فرض شده.آيه بدون در نظر گرفتن احاديث راهي هست که تکويني بودن اراده معلوم شود

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي

1. اگر محصور در اين آيه آنچه شما مي فرماييد مي بود بايد خطاب همچنان بصورت جمع مونث مي آمد. مگر مي شود که خداوند زنان را امر و نهي کند و بعد هدف را نسبت به افراد ديگري ولو اينکه افراد قبل هم در ضمن داخل باشند اعمال دارد؟

2. چنين تفسيري با شان نزول آيات مخالفت دارد چون طبق روايات متواتر و صحيح همچنين طبق ظاهر آيه زنان داخل در اين قسمت از آيه نيستند.

3. لذا تفسير درست اين است که اراده در اين آيه تکويني و آنچه در اين آيه محصور قرار گرفته معصومين عليهم السلام مي باشند. بله اراده تشريعي خداوند در مورد همه انسانها بر تطهير و پاکي قرار گرفته ولي اراده تکوينيِ غير قابل تخلف خداوند فقط بر طهارت و پاکي معصومين عليهم السلام قرار گرفته است.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
10 | احسان محمدي | Iran - Isfahan | ١٠:٣٠ - ٣١ فروردين ١٣٩٣ |
خدا با حضرت زهرا محشورتان كند
11 | سيد | Germany - Eschborn | ١٧:٠٠ - ٠٩ ارديبهشت ١٣٩٣ |
با سلام - وهابيون شبهه ايي طرح کرده اند و استناد به ايه 59 سوره احزاب کردند به اينصورت که در اين ايه خداوند به همسران و زنان پيامبر و همچنين زنان مومنان فرموده اى پيامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاى خود را بر خود فروتر گيرند اين براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند [به احتياط] نزديكتر است و خدا آمرزنده مهربان است (59) ... و ميگويند اگر حضرت زهرا را معصوم بدانيم طبق ايه 33 اينجا خداوند ايشان را تهديد کرده و اين نشان ميدهد ايشان مقام عصمت را ندارد ..
يک توضيح کامل و جامع ميخواستم واگر شان نزول خاصي دارد اين ايه بفرماييد - ياحيدر کرار مدد

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي

1. اولاً در اين آيه هيچگونه تهديدي وجود ندارد.

2. تهديد نشانه گناه کردن نيست و منافاتي با عصمت ندارد چنانکه خدواند در آيات مختلف انبياي خود را تهديد کرده است وحال آنکه همه علما در مورد عصمت آنها اتفاق نظر دارند مثلا خداوند در مورد پيامبر اسلام مي فرمايد: «وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاويل، لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمينِ، ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتينَ»(الحاقه/ 44 تا 46)

3. علت تاکيد بر نام بردن زنان و دختران خودشان به همراه زنان مومن با آنکه آنها هم همراه زنان مومن بوده اند اين است که اي پيامبر به همه زنان بگو فرقي بين زنان و دختران تو و ديگر زنان نيست و در اين کار اول از خانه خود شروع کن.

3. در مورد شان نزول اين آيه در تفسير «على بن ابراهيم» چنين آمده است: آن ايام زنان مسلمان به مسجد مى‏ رفتند و پشت سر پيامبر صلى الله عليه و آله نماز مى‏ گذاردند، هنگام شب، موقعى كه براى نماز مغرب و عشا مى‏ رفتند، بعضى از جوانان هرزه و اوباش، بر سر راه آنها مى‏ نشستند و با مزاح و سخنان ناروا آنها را آزار مى دادند، و مزاحم آنان مى‏ شدند، اين آيه نازل شد و به آنها دستور داد، حجاب خود را به طور كامل رعايت كنند تا به خوبى شناخته شوند، و كسى بهانه مزاحمت پيدا نكند.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
12 | فرهاد | Iran - Qā’en | ٠١:١٠ - ١٤ خرداد ١٣٩٣ |
با سلام
اگر امکان دارد آيه تطهير را از اول تا آخر فقط ترجمه بفرماييد
ممنون
13 | محمد رضا ترامشلو | Iran - Tehran | ٠٩:٢٠ - ٠٢ بهمن ١٣٩٣ |
با سلام
1.در مورد آيه ي52 سوره ي حج که ادعا ميشه که قسمتي از آن حذف شده و .....، به آنها که شبهه وارد ميکنند بايد چه پاسخي داد، در اينمورد تفسير الميزان را خوانده ام.پاسخي مبسوط تر با زبان ساده تر براي ارايه در يک گروه از شبکه هاي اجتماعي ميخواهم.
2.در پاسخ به کسيکه مدعي است فقط از روي نص صريح قران بحث ميکند بايد چه پاسخي داد،آيا ميتوان صرفا بر اساس معانيه ظاهري و تحت الفظيه قران هم پاسخ داد؟
3.در مورد ايه 1 از سوره ي تحريم توضيح ميخواهم، با قبول عصمت پيامبر(ص) چرا در ايه تصريح شده اي پيامبر چرا حلال خدا را بر خود حرام کرده اي، بکسيکه با استناد به اين آيه در معصوم بودن پيامبر شبهه وارد ميکند، بايد چه پاسخي داد.؟
متشکرم،
14 | بنده خدا | Iran - Tehran | ١١:٢٠ - ٠١ ارديبهشت ١٣٩٦ |
سلام
رجس یعنی شک . امام صادق میفرمایند : الرجس هو الشک . رجس یعنی شک و در ادامه نیز میفرمایند : ما در خدای خود شک نمیکنیم . جواب شما چیست؟
منم در خدا شک نمیکنم پس معصوم هستم . لطفا جواب بدین
با تشکر از سایت خودتون

پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
گر چه برخی سعی کرده اند تا دایره مفهوم و مصداق آیه را تنگ کرده و رجس را منحصر در برخی مصادیق رجس مانند شرک و یا شک بدانند و خیلی نیز هدف از آیه را فقط تطهیر اهل بیت از شرک به خداوند تفسیر کنند و بگویند: شامل گناهان نمی گردد تا شاید بتوانند بعضی از وابستگان سببی پیامبر (ص) را نیز در این آیه داخل نمایند، ولی با توجه به اطلاق و استفاده عموم و استغراق از کلمه «الرِجس» به جهت وجود الف و لام « ال » در کنار کلمه «رجس» بی تردید مفاد آن باید نفی و اِذهاب انواع پلیدیهای مادّی و معنوی، نقصها وعیبهای ظاهری و باطنی ویا هر گونه انحراف در همه زمانها باشدکه نتیجه آن اثبات مقام عصمت تامّه از همه گناهان خواهد بود.
حتی لغت شناسنان نیز در خصوص معنی رجس گفته اند
الرجس الشیء القذر».
رِجس هر چیز ناپاک و آلوده است.
المفردات فی غریب القرآن ، ج 1 ص 188
حتی خود بزرگان اهل سنت نیز رجس را به نه تنها به شک به گناه نیز تفسیر کرده اند
أمرهم على إذهاب الرجس الذي هو الإثم أو الشك فيما يجب الإيمان به عنه وتطهيرهم من سائر الأخلاق والأحوال المذمومة
ین آیه منبع همه فضائل و برتریهای خاندان نبوت است و توجهی خاص به اهل بیت دارد زیرا با کلمه «انما» هر گونه پلیدی و گناه و شکی را در باره آنان نفی کرده و پاکی آنان را از اخلاق زشت و ناپسند تثبیت کرده است.
الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة ج 2 ص 426
اما در خصوص روایت امام صادق علیه السلام باید به این نکته توجه داشت که امام پایین ترین مصداق رجس و یکی از مصادیق را در روایت گفته اند و این به معنی نفی چیزیهای دیگر نیست و روش ائمه در تفسیر این طوری بوده است که مصادیق را می گفتند
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
15 | شیعه حیدر کرارم | Iran - Tehran | ١٥:٤١ - ٠٣ آذر ١٣٩٦ |
باسلام. بعضیا اشکال میگیرن که در آیه 124 بقره آماده عهد به ضالمان نمیرسد.و میگن نعوذبالله حضرت عباس مگه ظالم بوده که عهد بهش نرسیده؟؟ و شما در این مطالب گفتید اگه کسی یک بار حتی به نفسش ظلم کنه ظالم محسوب میشه در صورتی که ظالم جمع هست یعنی کسی که بار ها ظلم کنه یا در واثع کارش ظلم کردن باشه.لطفا در این خصوص توضیحی بدید ممنون میشم

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
در آیه نیامده است که هرکس غیر ظالم باشد، حتما امام است!! بلکه آیه دارد این را می گوید که ظالم لیاقت امام شدن را ندارد
در خصوص جمع بودن الظالمین نیز دقت کنید که جمع بودن به اعتبار افراد ظالم اومده یعنی ظلم کنندگان که جمع فاعل است
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
16 | مجید | Iran - Tehran | ١٨:٣٧ - ٢٨ دي ١٣٩٦ |
آیه اطیعوالله و اطیعو الرسول برای اثبات ولی فقیه هم استفاده می شود. پس برطبق آیه یا ولی فقیه هم معصوم است و یا این آیه ربطی به ولی فقیه نداره
لطفا توضیح دهید

پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
این آیه دلالت مستقیم بر ولایت فقیه ندارد
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
17 | مجید | Iran - Tehran | ٢١:٤٦ - ١١ بهمن ١٣٩٦ |
با سلام. اخیراً گفته شده که پیامبر و امامان فقط در امور دینی واخلاقی عصمت دارند و در امور مثلاً پزشکی و .... معصوم نیستند. لطفاً به تفصیل پاسخ دهید
18 | نوین | The Netherlands - Amsterdam | ٠٠:٠٣ - ١٥ آذر ١٣٩٧ |
جدا از اینکه نصف آیه رو نوشتید، آیه پیشتر رو هم که کاملاً مرتبط و پیشنیاز این آیه بود نادیده گرفتید.

متن کامل دو آیه و ترجمه:
يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ ۚ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ﴿٣٢﴾ وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَىٰ ۖ وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ ۚ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ﴿٣٣﴾
ترجمه فولادوند:
اى همسران پيامبر، شما مانند هيچ يك از زنان [ديگر] نيستيد، اگر سر پروا داريد پس به ناز سخن مگوييد تا آنكه در دلش بيمارى است طمع ورزد؛ و گفتارى شايسته گوييد. (۳۲) و در خانه‌هايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليت قديم زينتهاى خود را آشكار مكنيد و نماز برپا داريد و زكات بدهيد و خدا و فرستاده‌اش را فرمان بريد. خدا فقط مى‌خواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر ]بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند. (۳۳)

پاسخ:
با سلام
همان طوری که فخر رازی از بزرگ ترین مفسران اهل سنت گفته است که از این آیه عصمت برداشت می شود، چطور ممکن است که خداوند به همسران پیامبر ابتدا وعده عذاب در صورت گناه کردن بدهد و بعد بگوید شما معصوم هستید؛ علاوه بر این که روایات بسیار زیادی چه در کتب شیعه و چه در کتب اهل سنت آمده است که این آیه در مورد خمسه طیبه است و حتی ام سلمه وقتی از پیامبر در این رابطه با سؤال می کند که جزء افراد این آیه هست یا نه پیامبر می فرماید: تو بر خیر هستی ولی جزء این آیه نیستی.
علاوه بر این که سیاق ضمائر قبل و بعد از این آیه نشان می دهد که این فقره ارتباطی به همسران پیامبر ندارد.
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
19 | نوین | Iran - Tabriz | ١٨:٠٠ - ١٥ آذر ١٣٩٧ |
‎با سلام و تشكر از پیگیری و پاسختون، جا داره چند نکته رو یادآوری کنم:
‎اول اینکه ممنون می شم متن نظر بنده و جوابتون رو در قسمت نظرخواهی همون پست منتشر کنید تا بقیه دوستان هم بخونند و شرکت داشته باشن در این بحث.

‎مورد دوم ‌اینکه بنده از اهل سنت نیستم، همینطور از تشیع و الباقی گرایش ها هم نیستم و فقط و فقط مسلمانم. بسیار برام مهمه که فهم درستی از قرآن داشته باشم و تفسیر پیشینیان برام معتبر نیست. چراکه فراوان دیده شده در موقعیت های متفاوت زمانی و مکانی، از آیات قرآن تعبیرهای گوناگونی شده و راحت تر بگم استفاده ابزاری و سیاسی شده. اگر اینطور نبود که این همه گرایش متفاوت به وجود نمی اومد.

‎مورد سوم اینکه حضرت محمد، نوادگانشون و صحابه بالای سر ما جا دارن و معصوم نبودن دلیل بر گناهکار بودن (نعوذ بالله) نیست.

‎فکر می کنم این اتفاق نظر وجود داره که؛ قطعاً خداوند برای اهل بیت مقامی بالاتر از حضرت پیامبر قائل نشدند. توجه به این آیه از سوره الفتح بفرمایید:

إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا ﴿١﴾ لِّيَغْفِرَ لَكَ اللَّـهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿٢﴾

‎ترجمه فولادوند:
ما تو را پيروزى بخشيديم [چه‌] پيروزى درخشانى!(۱) تا خداوند از گناه گذشته و آينده تو درگذرد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهى راست هدايت كند.(۲)

‎اگر توجه به اعراب هم بفرمایید، در عبارت «لیغفر لک» برای صدای «ک» از فتحه استفاده شده که دقیقاً به معنای «برای تو» است و برای دوم شخص مفرد مذکر استفاده می شود. همچنین در عبارت «ذنبک» هم برای صدای «ک» از فتحه استفاده شده و «گناهِ تو» معنی می دهد. خداوند در حال صحبت از گناهان گذشته و آینده حضرت پیامبر هستند. هرچند آنقدر ناچیز که هیچ یک از اطرافیان حضرت ندیده باشند، اما خداوند که می دونستن. حال سوال من اینه که:
چطور ممکنه خداوند برای حضرت پیامبر معصویت قائل نشن و برای اهل بیت ایشون بشن؟ آیا ممکنه؟

و در آخرین مورد لازم دونستم یادآوری کنم که اگر توجه به آیه ۳۲ سوره احزاب هم بفرمایید، با عبارت «یا نساء النبي» شروع شده مستقیماً درحال خطاب کردن همسران حضرت پیامبره و نمی تونه درباره بقیه عزیزان باشه.

قطعاً این از لطف حضرت حق تعالی است که اینقدر سلیس در آیات قرآن کریم صحبت کردن مقصر هرگونه کج فهمی، ما انسان دوپا و اهداف دنیوی ماست.

پاسخ:
با سلام

حکم ذنب در آیه شریفه به معنای گناه اصطلاحی نیست بلکه به معنای لغوی آن است و آن عملی است که آثار و تبعات بدی داشته باشد، چنان چه مغفرت هم در لغت به معنای پرده افکندن بر روی هر چیز است.
بنا بر این معنای آیه این است که قیام رسول خدا(ص) به دعوت مردم و نهضتش علیه کفر و بت پرستی از قبل از هجرت و ادامه اش تا بعد از آن و جنگهایی که بعد از هجرت با کفار مشرک به راه انداخت عملی بود که دارای آثار شوم و مصداقی بود برای کلمه ذنب و خلاصه عملی بود حادثه آفرین و مسأله ساز و معلوم است که کفار قریش مادامی که قدرتمند بودند از او نمی گذشتند و او را مشمول مغفرت خود قرار نمی دادند یعنی از ایجاد دردسر برای آن جناب کوتاهی نمی کردند اما خدای سبحان با فتح مکه و یا فتح حدیبیه که آن نیز به مکه منتهی شد شوکت و نیروی قریش را از آنان گرفت و در نتیجه گناهانی که رسول خدا(ص) در نظر مشرکین داشت پوشانید و آن جناب را از شر قریش ایمنی داد.

گناهان آینده پیامبر(ص) هم عبارتند از خونهایی که بعد از هجرت از صنادید و بت پرستان قریش ریخت و مغفرت خداوند نسبت به گناهان آن حضرت پوشاندن آنها و ابطال عقوبت هایی که به دنبال دارد بوده و آن این بود که شوکت و بنیه قریش را از آنان گرفت.

به این ترتیب گناه اصطلاحی برای پیامبر(ص) چه قبل و چه بعد از فتح ثابت نمی شود بلکه مقصود دیگری است.

دعوت پیامبر به اسلام و مبارزه با کفر و بت‏پرستى و اعتقادات و آداب و رسوم مشرکین، پیش از هجرت و ادامه آن پس از هجرت در جنگ‏ها وغزوه‏ها از دیدگاه مشرکین مکه، گناه محسوب مى‏شد و تا وقتى مشرکین داراى قدرت بودند، رسول اکرم از عواقب و پیامدهاى ناگوار این گناهى که مشرکین براى او برمى‏شمردند در امان نبود. اما با فتح مکه و شکسته شدن قدرت و شوکت مشرکین و تسلط پیامبر بر آنان، این گناه پوشانده شد و آثار و عواقب آن از پیامبر اکرم مرتفع گردید.
بنابراین، فتح و پیروزى سبب و علت براى مغفرت ذنب پیامبر بود. (یعنى سبب پوشیده شدن و مرتفع شدن آثار و عواقب سوئى که از ناحیه مشرکین بر عمل پیامبر اکرم قبل و بعد از هجرت، مترتب مى‏شد). بنابراین، آیه فوق هیچ دلالتى بر ارتکاب گناه و مخالفت با امر مولوى خداوند، ندارد و اما آیه: واستغفر لذنبک وللمؤمنین والمؤمنات...براى گناه خویش آمرزش‏جوى و براى مؤمنین و مؤمنات.

در رابطه با آیه تطهیر فخر رازی از علمای مفسر بزرگ اهل سنت می گوید از آیه تطهیر عصمت برداشت می شود؛ چطور ممکن است که خداوند ابتدا زنان پیامبر را تهدید کند که اگر گناه کنند عذاب آن ها 2 برابر می شود و بعد به آن ها بگوید که شما معصوم هستید؟
اگر بنابود که این قسمت از آیه در مورد زنان پیامبر باشد؛ باید مثل ضمائر آیات قبل و بعد از آن به صورت جمع مؤنث بیاید نه جمع مذکر و از آنجا که پیامبر چندین زن داشتند و هر کدام خانه جدایی داشتند خدا باید می فرمود اهل البیوت نه اهل البیت

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
20 | نوین نجفی بوساری | The Netherlands - Amsterdam | ١٣:٤٥ - ١٧ آذر ١٣٩٧ |
با سلام مجدد خدمت دوست گرامی؛

بحث از جایی شروع شد که حضرتعالی آیه ۳۳ سوره الأحزاب رو بدون اطلاع به خوانندگان، نصفه منتشر کردید. دوست عزیز، اگه توجه کرده باشین در کل آیه ۳۲ و قسمت منتشر نشده ی آیه ۳۳، افعال به صورت دوم شخص جمع مؤنث صرف شدند و فقط قسمتی که منتشر کردید خطاب به دوم شخص جمع مذکر بوده. و احتمالاً مطلع هستید درصورتی که جمع مورد خطاب ترکیبی از افراد مذکر و مؤنث باشد، افعال به صورت جمع مذکر صرف می شوند. يعنی پس از مورد خطاب قرار دادن همسران حضرت محمد، توصیه ای کلی به کل اهل بیت و خاندان آن حضرت می شه.

و در مورد فرمایشتون که فرمودین همسران پیغمبر خانه های جدا داشتند و در صورت خطابشون باید از واژه «بیوتکن» استفاده می شد، اتفاقاً در قسمتی از آیه ای که جنابعالی منتشر نکردید از عبارت «وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ» استفاده شده و خداوند در آیه شریفه دقیقاً در حال خطاب قرار دادن همسران آن حضرت هستن. اين شما بوديد كه قسمت آغازين آيه رو منتشر نكرديد (يا شايد دقت نكرديد). قطعاً نصف آيه براي گروهی و نصف دیگر برای گروه دیگری نیست.

درباره ریشه کلمه «ذنب» باید بگم خدمتتون که این ریشه کلمه (در وزن های مختلف)، جمعاً در ۳۷ آیه استفاده شده و در همه موارد به معنی «گناه» بوده یا لااقل اینگونه ترجمه شده. آیات نام برده که ریشه «ذنب» در آن ها استفاده شده به شرح ذیل هستند:
آل عمران ۱۱، ۱۶، ۳۱، ۱۳۵، ۱۴۷، ۱۹۳، المائدة ۱۸، ۴۹، الأنعام ۶، الأعراف ۱۰۰، الأنفال ۵۲، ۵۴، التوبة ۱۰۲، یوسف ۲۹، ۹۷، ابراهیم ۱۰، الإسراء ١٧، الفرقان ٥٨، الشعراء ١٤، القصص ٧٨، العنكبوت ٤٠، الأحزاب ٧١، الزمر ٥٣، غافر ٣، ١١، ٢١، ٥٥، الأحقاف ٣١، محمد ١٩، الفتح ٢، الذاريات ٥٩، الرحمن ٣٩، الصف ١٢، الملك ١١، نوح ٤، التكوير ٩، الشمس ١٤.

و سر آخر یادآوری می کنم که در هیچ یک از آیات (لااقل بنده ندیدم) که صحبتی از معصوم بودن حضرت محمد و اهل بیت به میان بیاد. مگه حضرت حق با کسی تعارفی داشتند یا نعوذ بالله از کسی می ترسیدند که می خواستن غیر مستقیم بیان کنن؟ همون طور که رک از حد و حدود الهی صحبت شده، اگر لازم بود از معصومیت ها هم رک صحبت می شد.

باز تأکید می کنم منظور از نبود معصومیت نعوذ بالله زبانم لال گناهکار بودن این عزیزان نیست. قطعاً آنقدر پاک بودند که حضرت حق چنین ارجعیتی قائل شدند و قطعاً الله اعلم. اما این متفاوت از واژه «معصوم» است.

می بخشید اگه پر چانگی کردم. موفق پیروز باشید.

پاسخ:
سلام علیکم
برای بحث عصمت به این مقاله رجوع فرمایید
http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=5217
در باب قسمت اول سؤال هم باید گفت:
اين آيه شامل همسران پيامبر نمي شود:
مخالفان اهل بيت عليهم السلام همواره سعي كرده اند كه ديگران و از جمله ام المؤمنات را نيز مشمول اين فضيلت بزرگ نمايند؛ در حالي كه با تدبر در آيه بطلان گفتار آن ها روشن مي شود. براي اثبات اين قضيه دلايل بسياري وجود دارد كه ما به صورت مختصر به برخي از آن ها اشاره مي كنيم:
آيه تطهير به صورت مستقل نازل شده است:
نكته مهمي كه مخالفان عصمت ائمه عليهم السلام به آن توجه ندارند، اين است كه جمله: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» به صورت مستقل نازل شده نه به همراه آيات قبل و بعد خودش. اين مطلب از حدود هفتاد روايتي كه در اين باب در منابع اهل سنت موجود است به راحتي قابل اثبات است؛ حتي در بين اين هفتاد روايت، يك روايت هم وجود ندارد كه بگويد اين آيه با آياتي كه مخاطب آنان همسران رسول خدا است، يكجا نازل شده است و هيچ يك از مفسران هم اين ادعا را نكرده است.
حتي كساني همچون عكرمه خارجي كه گفته اند آيه مورد بحث مخصوص همسران رسول خدا است و شامل اهل بيت عليهم السلام نمي شود، نگفته اند كه اين آيه در ضمن آيات قبلي نازل شده است.
مشخص كردن مصداق اهل بيت (ع) توسط پيامبر خدا (ص):
روايات فراواني در منابع اهل سنت وجود دارد كه رسول خدا صلي الله عليه وآله صراحتا مصداق «اهل بيت» در آيه تطهير را روشن كرده است.
مسلم نيشابوري در صحيح خود مي نويسد:
حدثنا أبو بَكْرِ بن أبي شَيْبَةَ وَمُحَمَّدُ بن عبد اللَّهِ بن نُمَيْرٍ واللفظ لِأَبِي بَكْرٍ قالا حدثنا محمد بن بِشْرٍ عن زكريا عن مُصْعَبِ بن شَيْبَةَ عن صَفِيَّةَ بِنْتِ شَيْبَةَ قالت قالت عَائِشَةُ خَرَجَ النبي صلي الله عليه وسلم غَدَاةً وَعَلَيْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ من شَعْرٍ أَسْوَدَ فَجَاءَ الْحَسَنُ بن عَلِيٍّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جاء الْحُسَيْنُ فَدَخَلَ معه ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا ثُمَّ جاء عَلِيٌّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ قال «إنما يُرِيدُ الله لِيُذْهِبَ عَنْكُمْ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا»
عائشه گفت كه رسول خدا صبح هنگام بيرون رفتند و بر روي دوش ايشان عبايي طرح دار از موي سياه بود. پس حسن بن علي آمد پس او را در زير عبا گرفت. پس حسين آمد و او را نيز وارد كرد. پس علي آمد او را نيز وارد كرد. سپس فرمود: خداوند مي خواهد از شما اهل بيت پليدي ها را دور كند و شما را پاك نمايد.
النيسابوري القشيري، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاي261هـ)، صحيح مسلم، ج4، ص1883، ح2424، كِتَاب الْفَضَائِلِ، بَاب فَضَائِلِ أَهْلِ بَيْتِ النبي(ص)، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
ترمذي در سنن خود نقل مي كند:
حدثنا قُتَيْبَةُ حدثنا محمد بن سُلَيْمَانَ الْأَصْبَهَانِيِّ عن يحيي بن عُبَيْدٍ عن عَطَاءِ بن أبي رَبَاحٍ عن عُمَرَ بن أبي سَلَمَةَ رَبِيبِ النبي صلي الله عليه وسلم قال لَمَّا نَزَلَتْ هذه الْآيَةُ علي النبي صلي الله عليه وسلم «إنما يُرِيدُ الله لِيُذْهِبَ عَنْكُمْ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» في بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ فَدَعَا فَاطِمَةَ وَحَسَنًا وَحُسَيْنًا فَجَلَّلَهُمْ بِكِسَاءٍ وَعَلِيٌّ خَلْفَ ظَهْرِهِ فجللهم بِكِسَاءٍ ثُمَّ قال اللهم هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي فَأَذْهِبْ عَنْهُمْ الرِّجْسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهِيرًا قالت أُمُّ سَلَمَةَ وأنا مَعَهُمْ يا نَبِيَّ اللَّهِ قال أَنْتِ علي مَكَانِكِ وَأَنْتِ علي خَيْرٍ.
از عمر بن أبي سلمه پسر همسر رسول خدا نقل شده است كه وقتي آيه «انما يريد الله...» بر پيامبر نازل شد، من در خانه ام سلمه بودم، رسول خدا فاطمه، حسن و حسين را خواست، علي (ع) نيز پشت سر آن حضرت بود، كساء را بر سر همه آن ها پوشاند و سپس فرمود: خدايا اين ها اهل بيت من هستند، پس پليدي را از آن ها دور كن و آنان را پاك و پاكيزه بگردان. ام سلمه گفت: اي پيامبر خدا من هم جزء آن ها (اهل بيت) هستم؟ آن حضرت فرمود: سرجاي خودت بمان، تو بر خوبي هستي.
الترمذي السلمي، ابوعيسي محمد بن عيسي (متوفاي 279هـ)، سنن الترمذي، ج5، ص351، ح3205، تحقيق: أحمد محمد شاكر وآخرون، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
الباني وهابي همين روايت را در كتاب صحيح و ضعيف سنن ترمذي، ذيل حديث شماره 3205 و در كتاب صحيح الترمذي، ذيل حديث 2562 تصحيح كرده است.
ترمذي در روايت ديگر از ام سلمه نقل مي كند:
حدثنا مَحْمُودُ بن غَيْلَانَ حدثنا أبو أَحْمَدَ الزُّبَيْرِيُّ حدثنا سُفْيَانُ عن زُبَيْدٍ عن شَهْرِ بن حَوْشَبٍ عن أُمِّ سَلَمَةَ أَنَّ النبي صلي الله عليه وسلم جَلَّلَ علي الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ وَعَلِيٍّ وَفَاطِمَةَ كِسَاءً ثُمَّ قال اللهم هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي وَخَاصَّتِي أَذْهِبْ عَنْهُمْ الرِّجْسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهِيرًا فقالت أُمُّ سَلَمَةَ وأنا مَعَهُمْ يا رَسُولَ اللَّهِ قال إِنَّكِ إلي خَيْرٍ قال هذا حَدِيثٌ حَسَنٌ وهو أَحْسَنُ شَيْءٍ رُوِيَ في هذا وفي الْبَاب عن عُمَرَ بن أبي سَلَمَةَ وَأَنَسِ بن مَالِكٍ وَأَبِي الْحَمْرَاءِ وَمَعْقِلِ بن يَسَارٍ وَعَائِشَةَ.
ام سلمه همسر رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمود: رسول خدا بر روي حسن، حسين، علي وفاطمه عبايي كشيد.پس فرمود كه حداوندا ايشان اهل بيت من و نزديكان من هستند. از ايشان پليدي را ببر و ايشان را پاك گردان. ام سلمه مي گويد: از رسول خدا پرسيدم كه آيا من همراه ايشان هستم (از اهل بيتم)؟ فرمودند تو بر خوبي هستي (از اهل بيت نيستي اما از نيكاني).
ترمذي گفته است كه اين حديث خوبي است و بهترين روايت در اين زمينه است...
الترمذي السلمي، ابوعيسي محمد بن عيسي (متوفاي 279هـ)، سنن الترمذي، ج5، ص699، ح3871، تحقيق: أحمد محمد شاكر وآخرون، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
احمد بن حنبل، ابويعلي و طبراني از ام سلمه نقل كرده اند كه من مي خواستم وارد كساء شوم؛ ولي رسول خدا صلي الله عليه وآله مانع شد و گوشه كساء را از دست من كشيد:
قالت أُمُّ سَلَمَةَ فَرَفَعْتُ الكِسَاءَ لأَدْخُلَ مَعَهُمْ فَجَذَبَهُ من يدي وقال انك علي خَيْرٍ
الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاي241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج6، ص323، ح26789، ناشر: مؤسسة قرطبة - مصر؛
أبو يعلي الموصلي التميمي، أحمد بن علي بن المثني (متوفاي307 هـ)، مسند أبي يعلي، ج12، ص344، تحقيق: حسين سليم أسد، ناشر: دار المأمون للتراث - دمشق، الطبعة: الأولي، 1404 هـ - 1984م؛
الطبراني، ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاي360هـ)، المعجم الكبير، ج3، ص53، ح2664، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ - 1983م.
حتي روايتي در صحيح مسلم وجود دارد كه زيد بن ارقم صراحتا مي گويد زنان پيامبر جزء «اهل البيت» نيستند:
حدثنا محمد بن بَكَّارِ بن الرَّيَّانِ حدثنا حَسَّانُ يعني بن إبراهيم عن سَعِيدٍ وهو بن مَسْرُوقٍ عن يَزِيدَ بن حَيَّانَ عن زَيْدِ بن أَرْقَمَ قال دَخَلْنَا عليه فَقُلْنَا له لقد رَأَيْتَ خَيْرًا لقد صَاحَبْتَ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم وَصَلَّيْتَ خَلْفَهُ وَسَاقَ الحديث بِنَحْوِ حديث أبي حَيَّانَ غير أَنَّهُ قال ألا وَإِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ أَحَدُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ عز وجل هو حَبْلُ اللَّهِ من اتَّبَعَهُ كان علي الْهُدَي وَمَنْ تَرَكَهُ كان علي ضَلَالَةٍ وَفِيهِ فَقُلْنَا من أَهْلُ بَيْتِهِ نِسَاؤُهُ قال لَا وأيم اللَّهِ إِنَّ الْمَرْأَةَ تَكُونُ مع الرَّجُلِ الْعَصْرَ من الدَّهْرِ ثُمَّ يُطَلِّقُهَا فَتَرْجِعُ إلي أَبِيهَا وَقَوْمِهَا أَهْلُ بَيْتِهِ أَصْلُهُ وَعَصَبَتُهُ الَّذِينَ حُرِمُوا الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ.
از زيد بن ارقم سؤال كرديم، اهل بيت رسول خدا كيانند؟ همسران او؟ پاسخ داد: نه قسم به خدا كه زن چند وقتي با شوهرش خواهد بود سپس وي را طلاق داده وبه نزد خانواده اش وبستگانش باز مي گردد.
النيسابوري القشيري، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاي261هـ)، صحيح مسلم، ج4، ص1874، ح2408، كتاب فضائل الصحابة، باب من فضائل علي بن أبي طالب، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
ما به جهت اختصار به همين اندازه اكتفا مي كنيم و دوستان را به كتاب هاي مفصل و اختصاصي در اين زمينه ارجاع مي دهيم.
«اهل البيت» يا «اهل البيوت»
علاوه بر اين نكات، پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله يك همسر و يك خانه نداشتند؛ بلكه همسران متعدد داشتند كه هر كدام از آن ها داراي خانه مستقلي بوده است؛ بنابراين اگر مراد از «اهل البيت» در اين آيه زنان پيامبر بود، بايد به جاي اهل البيت «اهل البيوت» مي آمد. چنان چه در اول آيه آمده است:
وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ.
و همان طور كه در آيه بعد آمده است:
وَاذْكُرْنَ مَا يُتْليَ فيِ بُيُوتِكُنَّ مِنْ ءَايَتِ اللَّهِ وَ الحِْكْمَةِ.
و در آيه 53 سوره احزاب مي فرمايد:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ.
اي كساني كه ايمان آورده ايد، داخل خانه هاي پيامبر مشويد.
بنابراين مراد از آيه هرگز نمي تواند زنان پيامبر باشد.
هيچ يك از زنان پيامبر ادعا نكرده است
جالب اين است كه هيچ يك از زنان رسول خدا ادعا نكرده است كه اين آيه اختصاص به آن ها دارد و يا اين كه آن ها مشمول اين آيه مي شوند. بيشترين روايات در اين باب از قول ام المؤمنين عايشه و ام المؤمنين ام سلمه وارد شده است كه هر دوي آن ها با اصرار فراوان اين آيه را مختص به اهل كساء مي دانسته اند.
استدلال به آيه تطهير، براي اثبات عصمت، از زبان رسول خدا (ص)
در منابع شيعه و سني رواياتي يافت مي شود كه رسول خدا صلي الله عليه وآله نيز با استناد به آيه تطهير، عصمت اهل بيت عليهم السلام را استنباط كرده است. خزار قمي در كتاب كفاية الأثر مي نويسد:
حدثنا علي بن الحسين بن محمد، قال: حدثنا هارون ابن موسي التلعكبري، قال حدثنا عيسي بن موسي الهاشمي بسر من رأي، قال حدثني أبي، عن أبيه، عن آبائه، عن الحسين بن علي، عن أبيه علي عليهم السلام قَالَ دَخَلْتُ عَلَي رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله فِي بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ وَقَدْ نَزَلَتْ عَلَيْهِ هَذِهِ الْآيَةُ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله: يَا عَلِيُّ هَذِهِ الْآيَةُ نَزَلَتْ فِيكَ وَفِي سِبْطَيَّ وَالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِكَ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَكَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ؟ قَالَ: أَنْتَ يَا عَلِيُّ ثُمَّ ابْنَاكَ الْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ وَبَعْدَ الْحُسَيْنِ عَلِيٌّ ابْنُهُ وَبَعْدَ عَلِيٍّ مُحَمَّدٌ ابْنُهُ وَبَعْدَ مُحَمَّدٍ جَعْفَرٌ ابْنُهُ وَبَعْدَ جَعْفَرٍ مُوسَي ابْنُهُ وَبَعْدَ مُوسَي عَلِيٌّ ابْنُهُ وَبَعْدَ عَلِيٍّ مُحَمَّدٌ ابْنُهُ وَبَعْدَ مُحَمَّدٍ عَلِيٌّ ابْنُهُ وَبَعْدَ عَلِيٍّ الْحَسَنُ ابْنُهُ وَبَعْدَ الْحَسَنِ ابْنُهُ الْحُجَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ هَكَذَا وَجَدْتُ أَسَامِيَهُمْ مَكْتُوبَةً عَلَي سَاقِ الْعَرْشِ فَسَأَلْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ: يَا مُحَمَّدُ هُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ وَأَعْدَاؤُهُمْ مَلْعُونُونَ.
الخزاز القمي الرازي، أبي القاسم علي بن محمد بن علي، كفاية الأثر في النص علي الأئمة الاثني عشر، ص156، تحقيق: السيد عبد اللطيف الحسيني الكوه كمري الخوئي، ناشر: انتشارات ـ قم، 140هـ.
در منابع اهل سنت نيز رواياتي يافت مي شود كه رسول خدا صلي الله عليه وآله به آيه تطهير استناد و به عصمت اهل بيت عليهم السلام تصريح كرده است.
بيهقي در دلائل النبوة، فسوي در المعرفة والتاريخ، شجري جرجاني در كتاب الأمالي و ديگر بزرگان اهل سنت روايت مفصلي از ابن عباس از رسول خدا نقل كرده اند كه آن حضرت براي اثبات عصمت اهل بيت عليهم السلام به آيه تطهير استناد كرده و سپس به صراحت مي فرمايد كه من و اهل بيتم از هر گونه گناهي معصوم هستيم:
از آن جائي كه روايت مفصل است، ما تنها بخش مورد نظر را نقل مي كنيم. آن حضرت فرمود:
... ثم جعل القبائل بيوتاً فجعلني في خيرها بيتاً وذلك قوله عز وجل «إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيراً» فأنا وأهل بيتي مطهرون من الذنوب.
البيهقي، أبي بكر أحمد بن الحسين بن علي (متوفاي458هـ)، دلائل النبوة، ج1، ص171، طبق برنامه الجامع الكبير؛
الفسوي، أبو يوسف يعقوب بن سفيان (متوفاي277هـ)، المعرفة والتاريخ، ج1، ص105، تحقيق: خليل المنصور، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1419هـ- 1999م.
الشجري الجرجاني، المرشد بالله يحيي بن الحسين بن إسماعيل الحسني (متوفاي499 هـ)، كتاب الأمالي وهي المعروفة بالأمالي الخميسية، ج1، ص198، تحقيق: محمد حسن اسماعيل، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولي، 1422 هـ - 2001م؛
السيوطي، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، الدر المنثور، ج6، ص606، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1993؛
الشوكاني، محمد بن علي بن محمد (متوفاي1255هـ)، فتح القدير الجامع بين فني الرواية والدراية من علم التفسير، ج4، ص280، ناشر: دار الفكر - بيروت.
الآلوسي البغدادي الحنفي، أبو الفضل شهاب الدين السيد محمود بن عبد الله (متوفاي1270هـ)، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني، ج22، ص14، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
تحريف روايت در چاپ هاي فعلي:
با اين كه سيوطي در الدر المنثور، شوكاني در فتح القدير و آلوسي در روح المعاني مصادر روايت را اين گونه نقل كرده اند: «وأخرج الحكيم الترمذي والطبراني وابن مردويه وأبو نعيم والبيهقي معا في الدلائل عن ابن عباس رضي الله عنهما» اما با مراجعه به اين چاپ هاي فعلي كتاب نوادر الأصول ترمذي و معجم كبير طبراني مي بينيم كه تمام روايت نقل شده؛ اما جمله «فأنا وأهل بيتي مطهرون من الذنوب» را كه عصمت اهل بيت عليهم السلام ثابت مي كند، حذف كرده اند.
الترمذي، محمد بن علي بن الحسن ابوعبد الله الحكيم (متوفاي360هـ)، نوادر الأصول في أحاديث الرسول صلي الله عليه وسلم، ج1، ص331، تحقيق: عبد الرحمن عميرة، ناشر: دار الجيل - بيروت - 1992م.
الطبراني، ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاي360هـ)، المعجم الكبير، ج3، ص56 و ج12، ص103، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ - 1983م؛
و حتي خود سيوطي همين روايت را در الخصائص الكبير و الحاوي للفتاوي، بدون اين جمله نكرده است.
السيوطي، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، الخصائص الكبري، ج1، ص65، ناشر:دار الكتب العلمية - بيروت - 1405هـ - 1985م.
همو: الحاوي للفتاوي في الفقه وعلوم التفسير والحديث والاصول والنحو والاعراب وسائر الفنون، ج2، ص200، تحقيق: عبد اللطيف حسن عبد الرحمن، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولي، 1421هـ - 2000م.
و حتي صالحي شامي، بعد از نقل تمام آيه تطهير براي اين كه تحريف خود را توجيه كند، نوشته است كه «الآية» با اين كه آيه تطهير با جمله «ويطهركم تطهيراً» و آيه ادامه ندارد كه تا نيازي به نوشتن «الآية» باشد.
الصالحي الشامي، محمد بن يوسف (متوفاي942هـ)، سبل الهدي والرشاد في سيرة خير العباد، ج1، ص235، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود وعلي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولي، 1414هـ.
متأسفانه دست هاي امانت دار، برخي از بزرگان سني، اين روايات كه دلالت واضح بر عصمت اهل بيت عليهم السلام و در نتيجه ولايت و امامت آن ها دارد، تحريف مي كنند تا مبادا تشنگان حقيقت از سرچشمه زلال اهل بيت عليهم السلام سيراب شوند.
بنابراين استدلال به آيه تطهير، به صدر اسلام و به زمان خود رسول خدا صلي الله عليه وآله برمي گردد و آن جناب نيز از آيه تطهير عصمت اهل بيت عليهم السلام را استنباط كرده اند.

   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها