2024 April 19 - جمعه 31 فروردين 1403
آيا در هيچ يك از مذاهب و فرقه هاي اهل سنت فتوايي بر حلال بودن لواط داده شده است؟
کد مطلب: ٥١٨٥ تاریخ انتشار: ٠١ ارديبهشت ١٣٨٧ تعداد بازدید: 123041
پرسش و پاسخ » اهل سنت
آيا در هيچ يك از مذاهب و فرقه هاي اهل سنت فتوايي بر حلال بودن لواط داده شده است؟

سؤال كننده : با حق

پاسخ :

اجماع امت بر حرمت لواط است

حنفيه انجام دهنده اين كار را حد نمي زنند بلكه تعزير مي كنند

عده اي از علماي شافعي نيز در بعضي موارد در اين كار تعزير مي كنند و نه حد :

عده اي از علماي حنبلي نيز در بعضي موارد تعزير جاري مي كنند و نه حد

تعزير در نظر علمي اهل سنت :

حد اكثر تعزير ده شلاق !!!

علماي اهل سنت متهم به اين عمل شنيع :

يحيي بن أكثم:

ثعالبي : يحيي بن اكثم و بني العباس لواط كارترين افراد عرب!!!

او لواط كار ترين عرب است

اگر جوان خوش سيمايي را مي ديد آب دهانش به راه مي افتاد !!!

وي مامون را به اين كار ترغيب كرد !!!

بني العباس به خاطر وي با غلامان در ارتباط بودند !!!

مامون نيز از يحيي ترس داشت !!!

توصيف كارهاي يحيي از زبان خودش

كنايه نوه ابو حنيفه به يحيي!!!

كنايه هاي شعرا و تصريحات ايشان در مورد يحيي بن اكثم

به او كنايه مي زدند كه بيماري ابنه دارد

زبان يحيي با ديدن جوانان خوش سيما بند مي آمد

عشقبازي با جوانان!!!

عبد الله بن مبارك

خطيب بغدادي

ابن الانماطي

يكي از امامان جماعت معاصر اهل سنت

برخي از بزرگان معاصر وهابيت

حاكمان اهل سنت متهم به اين كار :

وليد بن عبد الملك اموي

مامون و خاندان عباسي

أبو الجيش حاكم دمشق و مصر

هيچ يك از بزرگان مذاهب اربعه اهل سنت اين كار را جايز نمي داند ؛ زيرا جايز دانستن اين عمل مخالفت صريح با نص آيات قرآن است .

حنفيه انجام دهنده اين كار را حد نمي زنند بلكه تعزير مي كنند :

اما در بين ايشان علماي مذهب حنفيه به تبعيت از ابو حنيفه براي انجام اين كار ، شخص را حدّ نمي زنند ؛ بلكه او را طبق نظر حاكم تعزير مي نمايند :

مطلب في حكم اللواطة ... فعند أبي حنيفة يعزر بأمثال هذه الأمور .

حاشية رد المختار ابن عابدين حنفي ج 4 ص 191

در مورد حكم لواط كردن ، در نزد ابو حنيفه براي مثل اين كار شخص تعزير مي شود .

سغدي نيز از علماي حنفيه مي گويد :

حكم اللواطة بالرجال : واما اللواط بالرجال فانه ليس في التحريم كالجماع ولا يحرم شيئا

وحده كحد الزنا في قول النخعي وابي يوسف ومحمد وابي عبد الله وفي قول ابي حنيفة ليس فيه حد وفيه التعزير

فتاوي السغدي ج1/ص269

حكم لواط با مردان ؛ اما لواط با مردان در حرمت مانند حرمت جماع (زنا) نيست ؛ و سبب حرام شدن كسي بر كسي نمي شود ؛ و حد آن در نظر نخعي و ابو يوسف و محمد و ابو عبد الله مانند حد زنا است ؛ اما به نظر ابو حنيفه در اين كار حد جاري نمي شود ولي تعزير مي شود .

عده اي از علماي شافعي نيز در بعضي موارد در اين كار تعزير مي كنند و نه حد :


در اين زمينه از ابن سهل ابي وردي كه از مشهور ترين علماي شافعي است چنين نقل شده است كه :

التلوط بالغلام المملوك : ذكر القاضي الحسين في التعليقة أنه حكي عن الشيخ ابن سهل وهو الأبيوردي كما هو مصرح به في بعض نسخ التعليقة وصرح به ابن الرفعة في الكفاية أن الحد لا يلزم من يلوط بغلام مملوك له بخلاف مملوك الغير ؛ قال القاضي وربما قاسه علي وطء أمته المجوسية أوأخته من الرضاع وفيه قولان انتهي .

وهذا الوجه محكي في البحر والذخائر وغيرهما من كتب الأصحاب لكن غير مضاف إلي قائل معين وعلله صاحب البحر بأن ملكه فيه يصير شبهة في سقوط الحد ؛ والذي جزم به الرافعي تبعا لأكثر الأصحاب أنه لا فرق بين مملوكه وغيره ، نعم في اللواط من أصله قول أن موجبه التعزيز . قال الرافعي : إنه مخرج من القول بنظيره في إتيان البهيمة ، قال : ومنهم من لم يثبته

طبقات الشافعية الكبري ج4 ص45

قاضي حسين در تعليقه خويش آورده است كه از شيخ ابن سهل ابي وردي نقل شده است كه اگر كسي با غلام زرخريد خويش لواط كند حد نمي خورد ؛ اما اگر اين غلام براي ديگري باشد ، حد خواهد خورد .

قاضي گفته است كه شايد اين مطلب را به خاطر قياس با نزديكي با كنيز مجوسي يا خواهر رضاعي گفته باشد ، زيرا در اين موارد دو قول موجود است (يك قول حد و قول ديگر تعزير) .

و اين احتمال در بحر و ذخائر و غير آن نيز از كتب شافعيان نقل شده است اما گوينده معيني براي آن مشخص نشده است ؛ صاحب بحر علت اين فتوا را آن مي داند كه ملكيت در اين موارد سبب وجود شبهه شده و حد را ساقط مي كند !!!

اما آنچه كه رافعي و غير او مانند بيشتر شافعيان بدان يقين پيدا كرده اند آن است كه فرقي بين بنده زرخريد و غير او وجود ندارد .

بله در اصل لواط عده اي نظر دارند كه موجب تعزير است و نه حد .

رافعي گفته است كه اين كار مانند نزديكي با حيوانات است و عده اي در آن حد جاري نمي كنند !!!

عده اي از علماي حنبلي نيز در بعضي موارد تعزير جاري مي كنند و نه حد :

ابن قيم جوزيه ، معروفترين شاگرد ابن تيميه و يكي از رهبران فكري عقيده سلفيه و از بزرگان حنابله مي گويد :

وقال ابن عقيل في فصوله فإن كان الوطء في الدبر في حق اجنبية وجب الحد الذي أوجبناه في اللوط وعلي هذا فحده القتل بكل حال وإن كان في مملوكه فذهب بعض اصحابنا أنه يعتق عليه وأجراه مجري المثلة الظاهرة وهو قول بعض السلف

بدائع الفوائد ج4 ص908

ابن عقيل در كتاب فصول خويش مي گويد : اگر در پشت زن اجنبيه نزديكي نمايد ، حد لواط را خواهد خورد و كشته خواهد شد ؛ اما اگر در پشت بنده خويش چنين نمايد ، عده اي از حنابله فتوا داده اند كه بنده خود به خود آزاد خواهد شد (و حد نمي خورد) ؛ و اين كار را در حكم قطع كردن عضو بنده به حساب آورده اند و اين نظر عده اي از علماي سلف است .


تعزير در نظر علماي اهل سنت چيست :

اما اينكه تعزير در نظر علماي اهل سنت چيست : تعزير آن است كه حاكم اگر بخواهد تنها بر او خشم بگيرد و سپس او را ببخشد و اگر بخواهد او را از يك تا هفتاد ونه ضربه شلاق مي زند ؛ زيلعي حنفي در اين باب مي گويد :

فصل في التعزير ... واجتمعت الأمة علي وجوبه في كبيرة لا توجب الحد أو جناية لا توجب الحد ثمّ هو قد يكون بالحبس وقديكون بالصفع وبتعريك الآذان وقد يكون بالكلام العنيف أو بالضرب وقد يكون بنظر القاضي إليه بوجه عبوس وليس فيه شيء مقدر وإنما هو مفوض إلي رأي الإمام علي ما تقتضي جنايتهم ... وكذا ينظر في أحوالهم فإن من الناس من ينزجر باليسير ومنهم من لا ينزجر إلا بالكثير وذكر في النهاية التعزير علي مراتب تعزير أشراف الأشراف وهم العلماء والعلوية بالإعلام وهو أن يقول له القاضي بلغني أنك تفعل كذا وتعزير الأشراف وهم الأمراء والدهاقين بالإعلام والجر إلي باب القاضي والخصومة في ذلك وتعزير الأوساط وهم السوقية بالإعلام والجر والحبس وتعزير الأخسة بهذا كله والضرب

تبيين الحقائق ج3 ص207

فصلي در باب تعزير : ... و امت اجماع دارند كه تعزير در گناهان كبيره اي است كه موجب حد نمي گردد ؛ تعزير مي تواند با حبس باشد و يا اينكه به آرامي با كف دست بر پشت او بزند و يا اينكه گوش او را به درد آورد و گاهي نيز با كلام تند است يا با زدن و گاهي نيز با تندي نگاه كردن قاضي به شخص است ؛ و مقدار معيني ندارد ؛ و به نظر امام (حاكم شرع) محول مي گردد كه به حسب كاري كه انجام داده اند ايشان را تنبيه كند ... و همچنين حاكم وضعيت مجرم نگاه مي كند ، زيرا بعضي از مردم با تنبيهي كوچك ، ادب شده و بعضي به جز با تنبيه سخت ادب نمي گردند ؛ و در نهايه گفته است كه تعزير به حسب مراتب حالات مردم است ؛ تعزير بزرگترين بزرگان كه علما و سادات هستند و تعزير ايشان به خبر دادن است !!! به اين صورت كه قاضي به او بگويد به من خبر رسيده است كه تو چنين كرده اي !!! و تعزير بزرگان كه امرا و دهداران هستند به خبر دادن و كشاندن وي به سبب اين جرم به در خانه قاضي و دادگاه است ؛ و تعزير مردمان حد وسط كه بازاريان هستند با اعلام و كشاندن به دادگاه و حبس است و تعزير مردمان پايين دست با همه اينها و زدن .


حد اكثر تعزير ده شلاق !!!

همچنين ايشان در صحاح خويش روايت دارند كه حد اكثر تعزير ده شلاق است :

بخاري در صحيح خويش در كتاب المحاربين مي گويد :

حدثنا عبد الله بن يوسف حدثنا الليث حدثني يزيد بن أبي حبيب عن بكير بن عبد الله عن سليمان بن يسار عن عبد الرحمن بن جابر بن عبد الله عن أبي بردة رضي الله عنه قال كان النبي صلي الله عليه وسلم يقول لا يجلد فوق عشر جلدات إلا في حد من حدود الله

حدثنا عمرو بن علي حدثنا فضيل بن سليمان حدثنا مسلم بن أبي مريم حدثني عبد الرحمن بن جابر عمن سمع النبي صلي الله عليه وسلم قال لا عقوبة فوق عشر ضربات إلا في حد من حدود الله

حدثنا يحيي بن سليمان حدثني بن وهب أخبرني عمرو أن بكيرا حدثه قال بينما أنا جالس عند سليمان بن يسار إذ جاء عبد الرحمن بن جابر فحدث سليمان بن يسار ثم أقبل علينا سليمان بن يسار فقال حدثني عبد الرحمن بن جابر ان أباه حدثه أنه سمع أبا بردة الأنصاري قال سمعت النبي صلي الله عليه وسلم يقول لا تجلدوا فوق عشرة أسواط إلا في حد من حدود الله

صحيح البخاري ج6 ص2512 ش 6456 تا 6458 باب كم التعزيز والأدب

رسول خدا مي فرمودند : كسي نبايد در غير از حدي از حدود الهي بيش از ده ضربه شلاق بزند .

مسلم نيز در صحيح خويش در كتاب الحدود شبيه همين روايت را مي آورد :

صحيح مسلم ج3 ص1332 ش 1708 باب قدر أسواط التعزير

متاسفانه همين ساده انگاري در مورد حكم لواط سبب شده است كه عده اي از عالم نمايان ايشان (كه متاسفانه بعد از گذشتن چند سال از زندگيشان به عنوان علماي معروفي مطرح شدند) و نيز خلفايشان اين كار را انجام داده و يا آن را جايز بدانند !!!


علماي اهل سنت متهم به اين عمل شنيع :

يحيي بن أكثم:

وي كه از دشمنان ائمه بوده و مناظره او با امام جواد عليه السلام مشهور است ، در نظر بزرگان اهل سنت از امامان و علماء بلند رتبه به شمار مي رود ؛ ابن كثير در مورد او مي گويد :

كان يحيي بن أكثم من أئمّة السنّة ، وعلماء الناس و من المعظمين للفقه.

البداية والنهاية ج 10 ص 316

يحيي بن اكثم از امامان اهل سنت و از علماي مردم و از بزرگان فقه بود .

او از معروفترين قاضيان اهل سنت و از علماي بنام ايشان بود ؛ در مورد وي شيعه و سني مطالب بسيار نقل كرده اند كه تنها در اين زمينه به كلمات علماي اهل سنت در مورد وي مي پردازيم :

ثعالبي : يحيي بن اكثم و بني العباس لواط كارترين افراد عرب!!!

ثعالبي از علماي به نام اهل سنت و متوفاي 420 كتابي در باره القاب مشهور دارد ؛ وي در اين كتاب مشهورترين شخص در لواط را يحيي بن اكثم معرفي مي كند و مي گويد:

لواط يحيي بن أكثم !!! أصله من مرو فاتصل بالمأمون ايام مقامه بها فاختص به واستولي علي قلبه وصحبه إلي بغداد ومحله منه محل الأقارب أو أقرب .وكان متقدما في الفقه وآداب القضاة حسن العشرة عذب اللسان وافر الحظ من الجد والهزل ولاه المأمون قاضي القضاة وأمر بألا يحجب عنه ليلا ولا نهارا وأفضي إليه بأسراره وشاوره في مهماته وكان يحيي ألوط من ثفر ومن قوم لوط وكان إذا رأي غلاما يفسده وقعت عليه الرعدة وسال لعابه وبرق بصره

وكان لا يستخدم في داره إلا المرد الملاح ويقول قد اكرم الله تعالي أهل جنته بأن أطاف عليهم الغلمان في حال رضاه عنهم لفضلهم علي الجواري فما بالي لا أطلب هذه الزلفي والكرامة في دار الدنيا معهم

ويقال إنه هو الذي زين للمأمون اللواط وحبب إليه الولدان وغرس في قلبه محاسنهم وفضائلهم وخصائصهم وقال إنهم بالليل عرائس وبالنهار فوارس وهم للفراش والهراش وللسفر والحضر فصدر المأمون عن رأيه وجري في طريقه واقتدي به المعتصم حتي اشتهر بهم وملك ثمانية آلاف منهم وما كان بنو العباس يحومون حولهم اللهم إلا ما كان يؤثر عن محمد الأمين من استخدام الخصيان والعبث بهم دون فحول الولدان

ثمار القلوب في المضاف والمنسوب ج1 156 ش 221

او لواط كار ترين عرب است :
(يكي از صفات مشهور) لواط يحيي بن اكثم است ؛ وي از مرو بود و با مامون ارتباط برقرار كرد و توانست كه بر قلب او چيره شود ؛ سپس به همراه او به بغداد آمد و جزو نزديكترين افراد به مامون بود ؛ وي در باب فقه و آداب قضاوت شهره بوده و خوش برخورد و خوش بيان بود و هم در شوخي و هم در جدي بودن تخصص داشت ؛ مامون او را به مقام قاضي القضاة منصوب كرده و دستور داد كه هر زمان در شبانه روز كه يحيي خواست بتواند به نزد مامون برود ؛ و با او راز گفته و در كارهاي مهم با وي مشورت مي نمود .

يحيي از ثفر(يكي از بدنام ترين مردان قوم مشهور به اين كار) و از قوم لوط نيز بيشتر اين كار را انجام مي داد ؛


اگر جوان خوش سيمايي را مي ديد آب دهانش به راه مي افتاد !!!
و اگر جواني را مي ديد كه با دل او بازي مي كند ، بر بدنش رعشه افتاده و آب دهانش به راه افتاده و چشمانش برق مي زد !!!

وي در خانه خويش به جز نوجوانان (ريش در نياورده) خوش سيما به كار نمي گرفت و مي گفت : خداوند اهل بهشت را كه از ايشان راضي است چنين نعمت داده است كه جوانان خوش سيما بر ايشان خدمت مي كنند ؛ زيرا ايشان بهتر از كنيزكان هستند ؛ چرا من اين نعمت و كرامت را در اين دنيا نطلبم !!!


وي مامون را به اين كار ترغيب كرد !!!
و نيز گفته شده است كه او بود كه مامون را ، به اين كار پليد ترغيب كرده و نوجوانان را در نظر او زينت داد و در دل وي نيكي هاي ايشان و فضيلت هاي ايشان و خصوصيات ايشان را مي گفت ؛ و نيز مي گفت كه ايشان شبها كار عروس را مي كنند و روز كار سواركاران دلاور را ، و هم در خانه و هم در شكار و هم در سفر و هم در شهر به كار مي آيند ؛ به همين جهت مامون نيز نظر وي را پذيرفته و راه وي را در پيش گرفت ؛ معتصم نيز بدو اقتدا كرده تا آن جا كه وي به جمع كردن غلامان مشهور شد و هشت هزار نفر از اين غلامان در گرد خويش داشت !!!

بني العباس به خاطر وي با غلامان در ارتباط بودند !!!
و به همين جهت بني عباس مراقب حال خويش نيز نبودند !!!

مگر آنكه كه در مورد محمد الامين روايت شده است كه وي خواجگان را به عنوان غلام گرفته و با آنها ارتباط داشت ؛ نه با جوانان نيرومند !!!


مامون نيز از يحيي ترس داشت !!!

ويحكي أن المأمون نظر يوما إلي يحيي في مجلسه وهو يحد النظر إلي ابن أخيه الواثق وهو إذ ذاك أمرد تأكله العين فتبسم إليه وقال يا أبا محمد حوالينا ولا علينا فقال يا أمير المؤمنين إن الكلب لا يأكل النار

ثمار القلوب في المضاف والمنسوب ج1 156 ش 221


حكايت شده است كه روزي مامون نگاهش به يحيي افتاد در حاليكه يحيي به فرزند برادر مامون «واثق» نگاه مي كرد در حاليكه وي جواني بود كه ريش در نياورده بود و چشم نواز بود !!! پس خنده اي به او كرده و گفت : اي ابو محمد با ما كاري نداشته باش و به سراغ ديگران برو .

پس پاسخ داد : اي امير مومنان ؛ سگ نمي تواند با آتش طرف شود !!!(يعني من نمي توانم با شما كاري داشته باشم!!!)

توصيف كارهاي يحيي از زبان خودش :

وي در خلوت خويش با مامون كارهاي ناشايست خويش را براي مامون مي ستود و ماجراي كارهاي ناپسند خويش را براي مامون نقل مي كرد ؛ و حتي گاهي با اين كار مامون را تحريك نموده و براي وي دلالي نيز مي كرد ؛ يكي از اين ماجرا ها در كتاب ثمار القلوب آمده است كه به علت ركاكت بيش از حد متن از نقل آن معذوريم :

ثمار القلوب في المضاف والمنسوب ج1 156 ش 221


كنايه نوه ابو حنيفه به يحيي :

وسمعه إسماعيل بن حماد بن أبي حنيفة يوما يغض من جده فقال له ما هذا جزاءه منك قال حين فعل ماذا حين أباح المسكر ودرأ الحد عن اللوطي

ثمار القلوب في المضاف والمنسوب ج1 156 ش 221

روزي اسماعيل ، نوه ابو حنيفه شنيد كه يحيي از پدر بزرگ او بد گويي مي كند ؛ پس به او گفت :

آيا اين پاداش پدر بزرگ من است كه مسكرات را حلال دانست و حد را از لواط كار برداشت ؟!!!


كنايه هاي شعرا و تصريحات ايشان در مورد يحيي بن اكثم :


وي آن قدر در اين كار شهره شده بود كه شعرا وي را علنا متهم به اين كار كرده و در مورد او شعرها سرودند :

اين شعر را ابو صخره رياشي در مورد يحيي بن اكثم سروده و احمد بن ابي نعيم آن را در حضور مامون خواند :

حاكمنا يرتشي وقاضينا يلوط والرأس شرّ ما رأس

تاريخ بغداد ج14/ص196

حاكم بر ما رشوه مي گيرد و قاضي ما لواط مي كند ؛ و بدترين بدي ها آن است كه از رؤسا باشد .

و نيز در مورد او گفته شده است كه :

قاض يري الحد في الزنا ولا يري علي من يلوط بأس

تاريخ بغداد ج14 ص196 - تاريخ مدينة دمشق ج64 ص81 و 82- المنتظم ج11 ص319 - شذرات الذهب ج2 ص41 - محاضرات الأدباء ج1 ص249

قاضي كه در زنا حد جاري مي كند اما در مورد لواط كردن اشكالي نمي بيند!!!

اشعار ديگري نيز در مورد او سروده شده است كه در آدرس هاي ذيل موجود است:

محاضرات الأدباء ج1 ص249 ؛ ثمار القلوب في المضاف والمنسوب ج1 156 ش 221


به او كنايه مي زدند كه بيماري ابنه دارد :

در اين زمينه در مورد او سروده اند كه :

يحشو بها الممرد إذا ما خلا وهو كما يحشوهم يحتشي

ثمار القلوب في المضاف والمنسوب ج1 156 ش 221

همانكاري كه وي وقتي با نوجوانان همراه مي شود ، انجام مي دهد ، ديگران نيز با او همين كار را مي كنند!!!

در كتب ذيل نيز در اين زمينه ماجراهايي نقل شده است :

وفيات الأعيان وأنباء أبناء الزمان ج6 ص154 ؛ محاضرات الأدباء ج2 ص273


زبان يحيي با ديدن جوانان خوش سيما بند مي آمد :

ذهبي و غير او از فضلك رازي در مورد يحيي بن اكثم نقل مي كند كه :

مضيت أنا وداود الاصبهاني إلي يحيي بن أكثم ، ومعنا عشرة مسائل ، فأجاب في خمسة منها أحسن جواب . ودخل غلام مليح ، فلما رآه اضطرب ، فلم يقدر يجئ ولا يذهب في مسألة . فقال داود : قم ، اختلط الرجل.

سير أعلام النبلاء ج12 ص10- تهذيب التهذيب ج11 ص160 - تهذيب الكمال ج31 ص211 - تاريخ مدينة دمشق ج64 ص83

من و داود اصفهاني به نزد يحيي بن اكثم رفتيم و ده سوال با خود برده بوديم ؛ پنج سوال از وي پرسيديم و به خوبي پاسخ داد ؛ در اين هنگام جوان خوش سيمايي وارد شد ؛ وقتي كه نگاه يحيي به او افتاد از حالت عادي خارج شده و نتوانست كه به حتي يك سوال ديگر پاسخ دهد ؛ پس داود گفت : برخيز كه اين شخص ديوانه شد!!!


عشقبازي با جوانان!!!

وي در اين زمينه متخصص فن بوده و موارد بسياري از وي نقل شده است كه ما به خاطر حفظ عفت كلام از نقل آنها معذوريم :

تاريخ بغداد ج14 ص195؛ وفيات الأعيان وأنباء أبناء الزمان ج6 ص152


عبد الله بن مبارك :


لما استولي الناصر علي طبرستان فوض إلي عبد الله بن المبارك القضاء وكان يرمي بالابنة فقال يا أمير المؤمنين أنا أحتاج إلي رجال أجلاد يعينونني فقال قد بلغني ذلك

محاضرات الأدباء ج1ص249

وقتي كه ناصر بر طبرستان چيره شد قضاوت را به عبد الله بن مبارك واگذار كرد - عبد الله متهم به بيماري ابنه بود - ؛ پس عبد الله گفت : اي امير مومنان ؛ من مرداني جَلُد (نيرومند) مي خواهم كه من را در اين كار ياري كنند .

ناصر پاسخ داد : به ما خبر رسيده بود كه تو مرداني جَلٍد(خوش پوست و عياش) مي خواهي!!! (جلد در زبان عربي به دو معناست)

خطيب بغدادي:

روي الذهبي عن مكي بن عبد السلام الرميلي قال : كان سبب خروج الخطيب من دمشق إلي صور ، أنّه كان يختلف إليه صبيّ مليح ، فتكلّم الناس في ذلك.

سير أعلام النبلاء: 281/18.

ذهبي از مكي بن عبد السلام روايت كرده است كه علت كوچ كردن خطيب بغدادي از دمشق آن بود كه جواني خوش سيما در خانه او رفت و آمد مي كرد ؛ به همين جهت مردم در مورد او شروع به صحبت كردند !!!

ابن الانماطي

ذهبي در مورد او مي گويد :

الحافظ البارع مفيد الشام ... وقال عمر بن الحاجب: كان إماماً ثقة حافظاً مبرزاً فصيحاً سألت عنه الحافظ الضياء فقال : حافظ ثقة مفيد إلا أنه

كثير الدعابة مع المُرد.

تذكرة الحفاظ: ج 4 ص 1404 ، سير أعلام النبلاء: ج 22 ص 174


حافظ متخصص ، آگاهي دهنده مردم شام ...

عمر بن حاجب در مورد او مي گويد : او امام و مورد اطمينان و حافظ و مشهور و خوش بيان بود ؛ از حافظ ضياء در مورد او پرسيدم پس گفت : حافظ است و پر فايده ؛ اما زياد با نوجوانان (ريش در نياورده) شوخي مي كند!!!


يكي از امامان جماعت معاصر اهل سنت :

به اين مطلب كه در كتاب فتاواي معاصره دكتر وهبة الزحيلي آمده است توجه نماييد :




در اين كتاب به سوال يكي از مدرسين فقه شافعي و امام جماعت و خطيب نماز جمعه و استاد تجويد و سيره پاسخ گفته شده است ؛ وي مي گويد :

بسياري از علوم ديني را در كشور هاي عربي به مدت 5 سال فراگرفتم ؛ و وقتي كه به كانادا رسيدم ، از طرف تعدادي مراكز اسلامي و بسياري مساجد از من خواسته شد كه جداي از فعاليت هاي تبليغي و امامت جماعت ، نماز جمعه را بر پا دارم . همچنين فقه شافعي و تجويد و سيره را نيز تدريس مي نمايم .

مشكلي كه من از آن رنج مي برم و از خدا مي خواهم كه من را از آن رها سازد و گناهاني را كه من به سبب آن انجام داده ام را ببخشايد ، و تلاش بسياري كرده ام كه از آن رهايي يابم ، همان كار قوم لوط است !!!

سوال من آن است كه آيا به نظر شما من از تمامي فعاليت هاي اسلامي خويش بدين سبب دست بردارم يا خير ؟ ...

اين مطلب نيز از روزنامه الراي العام كويت نقل شده است :


تحقيق از علماي ديني در پاكستان كه در تجاوز جنسي به بيش از 500 كودك دست داشته اند !!!...



برخي از بزرگان معاصر وهابيت :

در اين زمينه سابقا در سايت مقاله اي نگاشته شده بود ؛ مي توانيد به آدرس ذيل مراجعه نماييد :
- لواط وهابي ها در اماكن تمرين واستراحتشان وحتي مساجدشان !!



حاكمان اهل سنت متهم به اين كار :


وليد بن عبد الملك اموي :

وقتي برادرش سليمان جنازه او را ديد گفت :

فقال أخوه بعدا له : أشهد أنك كنت شروبا للخمر ماجنا فاسقا ولقد أرادني علي نفسي هذا الفاسق وأنا أخوه ، لم يأنف من ذلك .

البداية و النهاية ج 10 ، ص 13 ، باب باب قتل يزيد بن الوليد الناقص للوليد بن يزيد ؛ فوات الوفيات ـ محمد بن شاكر الكُتبي ـ ج 2 ، ص 590 ، حرف الواو ترجمة الوليد بن يزيد ، رقم 566 ،

برادرش بعد از او گفت : شهادت مي دهم كه تو بسيار شراب مي خوردي و در پليدي غوطه ور بودي ؛ و اين بدكار مي خواست كه با من عمل ناپسند انجام دهد با اينكه من برادر او هستم و از اين كار هيچ بدش نمي آمد .

ابن شاكر كُتبي مي گويد : و لقد راودني عن نفسي

مامون و خاندان عباسي :

در اين زمينه در بخش يحيي بن اكثم موارد زيادي نقل شد .

أبو الجيش حاكم دمشق ومصر:

او امير بر دمشق و مصر و مرزها بود و بعد از احمد بن طولون به حكومت رسيده و مردم با او بيعت كردند ؛

ذهبي در مورد او مي گويد :

كان جواداً ممدحاً شجاعاً مبذراً

تاريخ الإسلام ج21/ص171

وي نيكوكار و ستايش شده و شجاع و بخشنده بود!!!

و سپس خود وي در مورد ابوالجيش كلام ابن عساكر را نقل مي كند كه گفت :

قال كان أبو الجيش كثير اللواط بالخدم معجبا به مجترئا علي اللّه عز وجل في ذلك وبلغ من أمره في اللواط بهم أنه دخل مع خدم له الحمام فأراد من واحد منهم الفاحشة فامتنع الخادم واستحيا من الخدم الذين معه في الحمام فأمر أبو الجيش أن يدخل في دبره يد كرنيب غليظ مدور ففعل ذلك به فما زال الخادم يضطرب ويصيح في الحمام حتي مات.

تاريخ مدينة دمشق ج17/ص48 - تاريخ الإسلام ج21/ص173 - الوافي بالوفيات ج13/ص261

ابو الجيش بسيار با غلامان لواط مي كرد و از اين كار لذت مي برد و بر خداوند در اين كار جرات پيدا كرده بود ؛ بدان حد كه روزي با غلامان خود وارد حمام شد و خواست تا با يكي از ايشان مشغول گناه شود ؛ اما غلام قبول ننمود و از ساير غلاماني كه در حمام بودند خجالت كشيد ؛ پس ابو الجيش دستور داد تا دسته ملاقه گرد و دايره اي شكل بزرگي را در پشت او فرو كنند ؛ پس چنين نمودند و وي در حمام دست و پا زده و فرياد مي كشيد تا مُرد !!!

در پايان نيز تكرار مي نماييم كه نظر اكثر علماي اهل سنت آن است كه مرتكب اين عمل شنيع مي بايست حد بخورد ؛ و اين موارد كه با سوء استفاده از فتواي سهل انگارانه عده اي از علماي اهل سنت در مورد تعزير مرتكب اين عمل پليد نقل شد , تنها توسط عده اي از ايشان كه دين را بازيچه خويش قرار داده اند صورت گرفته است ؛ و نبايد اين كار را به همه ايشان سرايت داد .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

موسسه تحقيقاتي وليعصر (عج)


Share
41 | معاويه | Iran - Mahabad | ٢٤:٢٤ - ٠٧ آبان ١٣٨٩ |
من از مذهبي که به اصحاب و ازواج پيغمبر خودش بد ميگه بيش از اين انتظاري ندارم . تا ديروز مخالفت با وهابيت بود امروز مخالفت با تمام اهل سنت و بدگويي به ائمه اربعه (رضوان الله تعالي عليهم) .

بله بايد هم اينطوري ميشد . ما که انتظار نداريم پيروان عبدالله بن سبا به محمد (صلي الله عليه وسلم ) ايمان بياورند. اونها خدايي به نام علي دارند.

********جهان اگر فنا شود علي فناش ميکند********* بله اين است ايمان واقعي!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
42 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٣:٣٢ - ٠٨ آبان ١٣٨٩ |
با سلام
جناب معاويه بنده ام از مذهبي كه از اصحاب راستين و مومن و از ازواج مومنه حضرت محمد صلي الله عليه و اله بد بگويد متنفرم .
خوب دقت كن راستين و مومن و مومنه .
ولي از اصحاب رده نبوت حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم نه تنها متنفرم بلكه طبق اختياراتي كه الله سبحان تعالي و نبي مكرم حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم لعن ميكنم .
مگر قران نمي خواني
============================================
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

وعد الله المنافقين والمنافقات... نار جهنم هي حسبهم ولعنهم الله (التوبة68)
خدا به مردان و زنان دو چهره و كافران آتش جهنم را وعده داده است در آن جاودانه‏اند آن [آتش] براى ايشان كافى است و خدا لعنتشان كرده و براى آنان عذابى پايدار است
=====================================================================
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

إنّ الذين يؤذون الله و رسوله لعنهم الله في الدنيا والآخرة-- (الاحزاب 57)

و كسانى كه مردان و زنان مؤمن را بى‏آنكه مرتكب [عمل زشتى] شده باشند آزار مى‏رسانند قطعا تهمت و گناهى آشكار به گردن گرفته‏اند (۵۸)

=====================================================================
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

فهل عسيتم ان توليتم ان تفسدوا في الارض و تقطعوا ارحامكم اولئك الذين لعنهم الله فأصمهم وأعمي أبصارهم (محمد22و23)


پس [اى منافقان] آيا اميد بستيد كه چون [از خدا] برگشتيد [يا سرپرست مردم شديد] در [روى] زمين فساد كنيد و خويشاونديهاى خود را از هم بگسليد اينان همان كسانند كه خدا آنان را لعنت نموده و [گوش دل] ايشان را ناشنوا و چشمهايشان را نابينا كرده است
====================================================================
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءتْ مَصِيرًا (الفتح 6)
و [تا] مردان و زنان نفاق‏پيشه و مردان و زنان مشرك را كه به خدا گمان بد برده‏اند عذاب كند بد زمانه بر آنان باد و خدا بر ايشان خشم نموده و لعتشان كرده و جهنم را براى آنان آماده گردانيده و [چه] بد سرانجامى است

==========================================================================
تو هم بهتر اين اسمتو عوض كني و اسمي كه بابا برايت گذاره استفاده كني .
مي پرسي چرا :
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) لعن كرد ابوسفيان و فرزند او، معاويه و يزيد را.

تاريخ الطبري، ج8، ص175 ـ تذكرة الخواص للسبط ابن الجوزي، ص115 ـ جمهرة الخطب، ج1، ص428

اللهم اللعن القائد والسائق والراكب ( يعني ابو سفيان ملعون , معاويه ملعون و يزيد ملعون دو پسر هند ملعونه
اللهم اللعن معاوية بن ابي سفيان
اللهم اللعن معاوية بن ابي سفيان
اللهم العن قتلة أمير المؤمنين عليه السلام
اللهم العن غاصبي حقه
اللهم العن عبد الرحمن ابن ملجم
اللهم العن قتلة الحسين عليه السلام
اللهم العن قاتلي عترة آل محمد عليه وعليهم أفضل الصلاة والسلام

يا علي
43 | momen abdullah | Malaysia - Kuala Lumpur | ١٩:٥٩ - ٠٨ آبان ١٣٨٩ |
معاويه نگفتي که عزيز دلت کعب الحبار براي يزيد جونت هديه جشن تولد چي خريد؟
44 | معاويه | Iran - Mahabad | ١٠:٣٧ - ٠٩ آبان ١٣٨٩ |
به نام خدا

از ابايزيد به جناب مجيد م علي :
مثل اينکه جنابعالي تکليفتان با خود معلوم نيست شما ميفرماييد (جناب معاويه بنده ام از مذهبي كه از اصحاب راستين و مومن و از ازواج مومنه حضرت محمد صلي الله عليه و اله بد بگويد متنفرم) بايد به شما عرض کنم اين شما هستيد که قرآن رو هيچوقت باز نکرده و مطالعه نکرده ايد وگرنه ميديد که خداي بزرگ در آيه تطهير ميفرمايد (اهل بيت ) و اهل بيت شامل تمامي ازواج پيامبر (ص) ميشود نه فقط خديجه !

ودر جاهاي ديگر قرآن ميفرمايد : ازواج پيامبر نه فقط خديجه پس آيا اين سخن شما کفر به قرآن نيست که فقط يکي از همسران و يکي از دختران پيامبر را قبول کرده و بابقيه دشمني ميکنيد؟

در آخر کلامت هم که به حضرت معاويه بن ابيسفيان (رضي الله عنهما) لعن گفتي اشکالي نداره ! چون اين عادت شماست . ما ناراحت نميشيم.

*******************************************************

واما شما جناب مومن عبدالله کاسه هميشه داغ تر از آش !

دوست من جناب کعب الاحبار براي تولد يزيد جونم يک بليط رفت و برگشت به جابلقا و جابلسا هديه آورده بود . ولي هرچي گشتيم هواپيما به مقصد اونجا گيرمون نيومد !! اگه لطف کنيد آدرس اين دو شهر رو برامون بنويسيد ممون شده و برايتان دعاي خير ميکنيم !!


45 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | ١٤:٥٢ - ٠٩ آبان ١٣٨٩ |
معاويه جان -------------- ما از مذهبي که خلفاي آن به پيغمبر خدا و صحابه و همچنين به همسران رسول خدا تهمت زده و توهين کنند انتظاري جز کفر نداريم زيرا فقط کافر است که چنين ميکند و بس. حديث قرطاس در بخاري بزگترين سند بر توهيت و تهمت خلفا به رسول خدا و توهين هاي آنان بر همسران رسول گرامي اسلام است. يا حق
46 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ٢٠:٢٨ - ٠٩ آبان ١٣٨٩ |
با سلام قال رسول الله (ص ) يا على لعن الله والدين حملا ولدهما على عقوقهما وسائل ، جلد 5، ص 115. رسول اكرم به على (ع ) فرمود: لعنت خداى بر پدر و مادرى كه فرزند خويش را بد تربيت كنند و موجبات عاق خود را فراهم نمايند. امام صادق عليه السلام فرمود: و تجب للولد على والده ثلاث خصال : اختياره لوالدته و تحسين اسمه و المبالغة فى تاءديبه تحف العقول ، ص 322. ================================================================================ جناب 44 اتفاقا مثل اينكه خبر نداري . ما شيعيان حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم و حضرت علي عليه السلام حضرت خديجه كبري سلام الله عليه را جزو اهل البيت نميدانيم نه فقط ايشان را بلكه ام سلمه كه بهترين زوج حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم بعد از حضرت خديجه كبري سلام الله عليه را كه در وقت نزول ايه تطهير در قيد حيات بودند نيز جزو اهل البيت نميدانيم . خوب وقتي كه علماي شما در تفسير اين ايه نظر ميدهند اين شما و امثال شما هستند كه بايد انرا بخوانند . مسلم در صحيح خود با إسناد به عائشة آورده است: .... قالت : خرج النبي صلى الله عليه وآله وسلم غداة وعليه مرط مرجل من شعر أسود فجاء الحسن بن علي فأدخله ثم جاء الحسين فدخل معه ثم جاءت فاطمة فأدخلها ثم جاء علي فأدخله ثم قال: «إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا» عايشه گفت رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم خارج شد در حالي كه بر دوشش پارچه‌اي سياه از موي شتر داشت. حسن بن علي و حسين بن علي و بعد از آن فاطمة و بعد از آنها علي وارد شده و همگي به زير آن پارچه داخل شدند و در اين حال بود كه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم فرمود: «إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا» صحيح مسلم كتاب فضائل الصحابة ج 4 ص 1883 – 2424. ترمذي در سنن خود آورده است: رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم كساء و پارچه‌اي بر على و حسن و حسين و علي و فاطمه پوشاند و فرمود: «خدايا! اينان أهل بيت من وحاميان من هستند رجس و پليدي را از اينان بردار و آنها را پاك و پاكيزه گردان. أم سلمة گفت: يا رسول الله آيا من هم از اينان هستم؟ حضرت فرمود: تو بر خير و خوبي هستي. سنن ترمذي ج 5 ص 351 رقم 3205 كتاب التفسير و ج 5 ص 663 رقم 3787 و ص 669 رقم 3871 كتاب المناقب . ========================================================================== مي بيني كه زوجهات حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و اله و سلم هيچكدام ادعاي اين لقب را نكرده اند خصوصاً عايشه . ========================================================================== در اخر فكر نكن من از لعنت كردن ابوسفيان سفاك ملعون و پسرش و نوه كافرش قصد ناراحت كردن تو و امثال تو را داشته باشم نه بخدا . سعي من بر ان است كه انچه را كه مورد خوشنودي حضرت حق الله سبحان تعالي و رسول مكرمش حضرت محمد صلي الله عليه و اله ميشود انجام بدهم . قبلاُ هم گفتم كه اين خانواده شرور مشهور به اسم شجره الملعونه را حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم شخصاً لعن كرده اند . اللهم اللعن القائد والسائق والراكب ( يعني ابو سفيان , معاويه و يزيد دو پسر هند ملعونه) مگر نه اينكه شما خود را اهل سنت ميناميد پس يا علي اين حديث را هم جزو ذكريات يوميه ات قرار بده . يا علي
47 | معاويه | Iran - Mahabad | ١٠:٤٤ - ١٠ آبان ١٣٨٩ |
به نام خدا دوست من جناب مجيد م علي اينکه من خديجه و يا ديگر امهات را داخل در آيه تطهير ميدانم دليلش آنست که در عربي اهل البيت (اهل خانه) شامل همسران هم ميشود . ولي با اين موضوع کاري ندارم چون ميدانم که اختلاف در اين مورد عميق است و گفتنش فقط وقتمان را ميگيرد. ديگر اينکه دوست من در مورد لعن اصحاب شما هرچه ميخواهد دل تنگت بگو !! واما در مورد حديث : جناب مجيد من به عنان يکي از پيروان سراج الائمه حضرت ابوحنيفه (اعلي الله مقامه) در پذيرفتن حديث راه آن حضرت را پيموده و بسياري از احاديث را قبول ندارم ! حتي از کتب صحاح سته چون ميدانم که دستکاري شده اند . ودر آخر کلامم جناب مجيد شما جوري با من سخن ميگوييد که انگار ما اهل سنت دشمنان اهل بيت هستيم نه اتفاقا ما بيشتر از شما به حضرت علي بن ابيطالب (ع) علاقه داريم . تفاوت ما و شما اين است که ما به اصحاب نبي (ص) بدگويي نميکنيم . وعقيده داريم که چون خداوند مارا از جنگ هاي بين اصحاب دور نگه داشته مانيز زبانمان را بايد نگاه داريم مبادا که روزي بر سر لعن کسي مورد مواخذه در بارگاه کبريا قرار بگيريم . والسلام
48 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ٢٤:١٢ - ١٠ آبان ١٣٨٩ |
با سلام
جناب معاويه . بنده با دلايل كافي از جماعت اهل سنت براي شما دليل اوردم كه امهات النبي صلي الله عليه و اله و سلم اهل البيت نميباشند چه بمانند حضرت خديجه كبري يا ام سلمه .اين نه به اختيار من و علماي ما است و نه به اختيار شما و علماي اهل سنت .اهل البيت منتخب الله سبحان تعالي ميباشد و مبلغ ان كسي نيست غير از حضرت محمد صلي الله عليه و اله .
همانطور كه نقل شده انهم بصورت خيلي متواتر بعد از نزول اين ايه هر وقت كه حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم براي نماز فجر از خانه خارج ميشدند رو بروي بيت حضرت فاطمه الزهرا ني ايستادند و چنين ميگفتند: الصلاة يا أهل البيت { إنما يريد الله أن يُذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيراً }.
ما شما را دشمن اهل بيت نمي دانيم اما چگونه ميتوانيد بگويد هم اهل بيت را دوست ميداريد و هم كساني كه به اهل البيت ظلم كردند و حق انها را پايمال كردند .
اين دوستي و محبت شما بايد عاقلانه باشد تا مورد تاييد خداوند قرار گيرد و لا غير .
چگونه است كه مي فرماييد " ...وعقيده داريم که چون خداوند مارا از جنگ هاي .....
درصورتي كه نه الله سبحان تعالي امر به اين عمل كرده و هم اينكه حضرت محمد صلي الله عليه و اله و حضرت علي عليه السلام و فاطمه الزهرا سلام الله عليه و ........... اين كار را كرده اند .

تحقيق كنيد خصوصاً در همين سايت و بعد .....
يا علي
49 | حسين | United Kingdom - London | ١٣:٠٣ - ١٢ فروردين ١٣٩٠ |
با سلام بنده بطور اتفاقي مطالب شمايان را خواندم .دوست بزرگوار اهل تسنن بنده شما عزيز بزرگوار را ارجاع ميدهم به کتاب آقاي دکتر تيجاني.ايشان به مراتب عالم تر از حضرت عالي و متبحرتر از شما در ضمن ايشان قبلا اهل تسنن بودند و اکنون چند سالي است که به مذهب تشيع مشرف گشته اند.ايشان با دلايل متقن مکتب تشيع را پذيرفته و کتابهايي به رشته تحرير در آوردهاند. به شما پيشنهاد ميکنم به کتاب ( آنگاه که هدايت شدم) مراجعه نماييد. ايشان از دانشمندان سني بود. اما اهل تحقيق و مطالعه . بدور از تعصب تعصب بيجا مانع تفکر ميشود
50 | علي رضا تهراني | Iran - Tehran | ١٥:٤٥ - ٠٦ تير ١٣٩٠ |
من نيز به عنوان يك طلبه شيعي مذهب لعنت مي كنم كسي را كه بر خلفاي راشدين لعنت كند ....
51 | ارمان | United States - Fremont | ١٥:١٠ - ١٧ تير ١٣٩٠ |
درود. براي همتون متاسفم . نظرات همه رو کامل خوندم , تنها چيزي که تو حرفاتون نبود : پروردگار " بود . دست از اين شخصيت پرستيتون نمي خواهيد برداريد. مگه تو قران نيامده که پيامبر هم يکي مثل باقي انسان هاست با اين فرق که وحي بهش ميرسه. نه ايشان بلکه همه انبيا اينطور بودن. البته مقصر ما نيستيم و اين جريان جديدي نيست بلکه صدها ساله که مردم ايران رو تويه واقعه هايي مثل کربلا نگه داشتن. پروردگار را بيابيد که سالهاست جز نامش از ياد رفته! موفق باشيد

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

آيا در قرآن نيامده است كه «ورفعنا لك ذكرك» آيا اين شخصيت سازي در اسلام جايي ندارد ؟ يا در كتاب ديني مسلمانان آمده است ؟

گروه پاسخ به شبهات

52 | معاويه | Iran - Tehran | ١٩:٢٤ - ٠٢ شهریور ١٣٩٠ |
به نام خدا دوستان سلام
ميخواستم عرض کنم جناب علي رضا تهراني شما عيقده بسيار صحيحي داريد و از شيعيان راستين حضرت علي بن ابيطالب (رض) هستيد . زنده باشيد
53 | محسن صاحب جمع | Iran - Tehran | ١٠:٠٣ - ٠٣ شهریور ١٣٩٠ |
خيلي مباحث جالبيه! حسابي خنديدم به جفت دو تا فرقه! اره ادامه بدين ببينين تو 1400 سال پيش کي لواط يا متعه مي کرده يا نمي کرده. سني ها هم شبيه همينا رو از علما و بزرگان شيعه دربيارن و بخندند به ريششون. بعد بار ديگه بيفتين به جون هم. هاهاها. اي اول دمتون گرم. اصلا مي تونين با بمب اتم همديگرو بزنين! ديروز تو اخبار شنيدم مي گفت 60 درصد توليد علم دنيا توسط کشور مستکبر امريکا لعنه الله عليه! انجام مي شود. اونوقت شما درگير چي هستين! به به! واقعا مزين باشين! راستي از يک ميليارد دلار پول نفت توي بودجه کشور که گم شده کسي خبر داره به ما هم بگه. بيچاره ها اين اعمال از ديدگاه دو فرقه قبيحن. حالا يک عده متهم به اين کار هستند يا اين عمل شنيع رو انجام دادند يه چيز ديگست و گرنه اصل دو تا فرقه بزرگ اسلامي اين امرو روا نمي دانند. بنابراين دست از مسخره کردن همديگه بردارين. من به علت شرايط شغلي ام با نوجوانان سروکار دارم. مي دونين اين بيماري (من اسمشو بيماري مي زارم) بين جوانان و نوجوانان کشور ما چقدر پخش شده؟ به جاي اينکه به فکر حفظ بچه هامون از اين مصيبت و ساير بدبختي ها مثل مشروب و مواد مخدر باشيم داريم نبش قبور مي کنيم و به هم فحش مي ديم. واقعا متأسفم براتون.
54 | محسن | Iran - Tehran | ١٨:٠٤ - ٠٣ شهریور ١٣٩٠ |
معاويه عزيز اين كلكها ديگه خيلي قديمي شده وبدرد خوارج 1400سال پيش ميخوره. لطفا" به عمروعاص بگو به فكر كلكهاي جديد باشه وما رو با ابو موسي اشعري مقايسه نكنه .در ضمن مگه شما خال المومنين (دايي مومنين ) نيستي پس چرا ميخواي سر مسلمونا رو كلاه بزاري؟
55 | شهرام | United Kingdom - Gosport | ٠١:٤٦ - ٢٥ شهریور ١٣٩٠ |
با سلام ايني که ميگن در مذهب حنفي براي انتخاب يکي از دو امام جماعت زيبايي زن هايشان ملاک است حقيقت دارد؟

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

اين مطلب در كتب اهل سنت آمده است :

«فالأحسن زوجة»

http://www.fikr.com/zuhayli/fatawa_p25.htm

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

56 | فاروق اعظم عمر | Iran - Tehran | ٢٤:٣٨ - ٠٤ مهر ١٣٩٠ |
سلام معاويه جان من نيز يکي از طلبه هاي اهل سنت هستم ولي خيلي برام سخت است که ببينم امير المومنين با ام المومنين با هم بجنگند وهر دو خوب باشند فکر نمي کني اين يکم فقط يکم خنده دار است ،دو نفر جنگيده اند 19000نفر بينشان کشته شده هر دو نيز خوب هستند،و بهشت مي رودن گور پدر اونايي که کشته شدند واقعا اين عقيده ما خنده دار نيست بيا داي ندو نفر يکيشان منحرف باشد
57 | جلال كاظمي | Iran - Urmia | ٢٢:٤٧ - ٠٣ آذر ١٣٩٠ |
خانمي خواهر رضاعي خواهر بزرگ من هست و حدود 20 سال اختلاف سني داريم آيا من مي توانم با دختر آن خانم ازدواج كنم ؟

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

با عرض پوزش از شما ، به علت نفهميدن سوال ، سوال شما به صورت درست پاسخ داده نشده بود ؛ اگر خانمي كه اشاره‌كرده‌ايد تنها با خواهر شما نسب رضاعي دارد (يعني خواهر شما از مادر وي شير خورده است) در اين صورت شما مي‌توانيد با او ازدواج كنيد.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

58 | پيام | | ١٢:١٦ - ٢٦ آذر ١٣٩٠ |
لعنت خدا بر معاويه ، ابوسفيان ، يزيد ، ابن زياد
59 | سلمان | Iran - Tehran | ١٤:٤٣ - ٠٥ دي ١٣٩٠ |
لعنت خدا بر معاويه
60 | مهسا | | ٢٤:١٦ - ١١ دي ١٣٩٠ |
سلام
علي حبه جنه قسيم نار و الجنه
و اعتصموا بحبل الله جميعآ و لا تفرقوا
61 | سيد عبدالرحمن | Sweden - Stockholm | ١٩:٢١ - ٢٧ بهمن ١٣٩٠ |
لعنت بر کساني که مسير اسلام را منحرف کردند . ( البته اسلام ما بر گرفته از قرآن و عترت است لذا انحرافي ندارد )
62 | محمد عا رف | | ١٩:٣٦ - ٢٩ بهمن ١٣٩٠ |
هزاران آفرين بر حيوانات شامل چرندگان درندگان پرندگان وآبزيان که چنين عملي از اونها سر نزده ونميزند اين چه حرفيست آقايان ميزنيد اين کار بدي است انجام دادي بار ديگر انجام ندي که زشت است اين افراد بايد با الکل سفيد سوزانده شوند که دودش کمتر است و هواي فضاء کره زمين را کمتر آلوده خواهد کرد ؟ اگر اينطور باشد که اين متفکران عنوان کردن پس انسانيکه خليفته الله گفته ميشوند در رده دوم وبعد از حيوانات قرار خواهند گرفت الله هو اکبر خداوندا بسيار سپاسگذاريم که مارا از شيعيان علي {ع} قرار دادي
63 | شيعه ي ساختگي | | ١٢:٣٣ - ٠١ اسفند ١٣٩٠ |
با سلام خدمت تمامي عزيزاني كه در اين سايت حضور دارند. بنده سني هستم و از مكتب حنفي. بنده كاملا از طرفداران اهل سنت حمايت ميكنم چه حنفي و چه غير حنفي. شما شيعيان حتما خودتان هم ميدانيد كه مذهب شما كاملا ساختگي است و از دوره ي صفويه به بعد ايجاد شده است. حتي خودتان هم معترفيد كه عبارت "اشهد ان عليا ولي الله" بعد از دوران صفويه در اذان گنجانده شده است. پس چطور انتظار داريد مذهبي را كه خودتان به آن شك داريد بقيه قبول كنند؟ شما كافريد و با اين كارهايي كه ميكنيد حتي از كافر هم بدتر هستيد. هرجا به نفعتان است احكام ناب اسلام را قبول ميكنيد و هرجا به ضررتان باشد به راحتي آن را تغيير ميدهيد. نمونه اش همين بحث مقاربت با همسر از مقعد. حتي حيوانات هم ميفهمند كه اين كار درست نيست و از راه درست كارشان را انجام ميدهند ولي شما... ميگوييد مكروه تا لااقل راهي براي انجام كارهاي شيطاني خود باز گذاشته باشيد. باز هم ميگويم شما فقط و فقط اداي مسلمانان را در مياوريد وگرنه از حيوانات و كفار هم پست تريد. پس سعي كنيد ديگر از اهل سنت و ديگر مضامين ناب و اصيل اسلام ايراد نگيريد و خودتان را درست كنيد.

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

در باره اين كه شيعه از چه زماني بوده و توسط چه كسي پايه گذاري شده است، به آدرس ذيل مراجعه فرماييد :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1313

اما در باره بحث وطي دبر با همسر:

ما اگر فتوا به كراهت شديد آن داده‌ايم ، علما شما انجام داده اند ، نه تنها انجام داده اند ؛ بلكه روش انجام آن را نيز به پيروان خود آموزش داده اند :

ابن أبي مليكه و عملي كردن آن:
ابن أبي مليكه از فقهاي نامدار اهل سنت است كه نه تنها نزديكي از پشت را جايز مي‌دانسته؛ بلكه آن را علمي كرده و حتي روش انجام بهتر آن را نيز به مقلدانش ياد داده است.
محمد بن جرير طبري و جلال الدين سيوطي در تفسيرشان مي‌نويسند:
عن قتادة قال سئل أبو الدرداء عن إتيان النساء في أدبارهن فقال هل يفعل ذلك إلا كافر قال روح فشهدت بن أبي مليكة يسئل عن ذلك فقال قد أردته من جارية لي البارحة فاعتاص علي فاستعنت بدهن أو بشحم.
از ابو درداء در مورد نزديکي کردن از پشت با همسر سوال شد؛ پس گفت: آيا غير از کفار کسي اين کار را انجام مي دهد ؟
روح مي گويد: پس در نزد ابن ابي مليکه حاضر بودم که در اين زمينه از او سوال شد؛ پس پاسخ داد: ديشب مي خواستم با کنيزي از کنيزکانم چنين کنم؛ اما برايم سخت بود؛ به همين جهت از روغن يا دنبه استفاده کردم!!!
الطبري، أبو جعفر محمد بن جرير بن يزيد بن كثير بن غالب (متوفاي310)، جامع البيان عن تأويل آي القرآن، ج2، ص395، ناشر: دار الفكر، بيروت – 1405هـ؛
السيوطي، جلال الدين عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، الدر المنثور، ج1، ص638، ناشر: دار الفكر - بيروت – 1993.
مالك بن أنس و عملي كردن آن:
مالك بن أنس، پيشواي مذهب مالكي‌ها از كساني است كه اين عمل را جايز مي‌دانسته و حتي عملي نيز كرده است.
جصاص حنفي در احكام القرآن، بدر الدين عيني در عمدة القاري، قاضي صيمري در اخبار ابوحنيفه و جلال الدين سيوطي در الدر المنثور مي‌نويسند:
حدثنا أبو حفص عمر بن إبراهيم قال ثنا مكرم قال ثنا علي بن صالح البغوي قال سمعت عبد الله بن العباس قال سمعت أبا عبد الله أحمد بن مؤمل قال سمعت أبا سليمان الجوزجاني قال سألت مالك بن أنس عن وطىء الحلائل في الدبر فقال لي الساعة غسلت رأسي منه وأومأ بيده إلى رأسه.
ابوسليمان جوزجاني مي‌گويد: از مالک بن انس سوال کردم که آيا مي توان با حليلة (همسر يا کنيز) از پشت نزديکي کرد ؟ پاسخ داد: همين الان از همين کار غسل کردم و سپس به سرش اشاره كرد.
الجصاص الرازي الحنفي، أبو بكر أحمد بن علي (متوفاي370هـ) ، أحكام القرآن ، ج2، ص40، تحقيق: محمد الصادق قمحاوي ، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت – 1405هـ؛
العيني الغيتابي الحنفي، بدر الدين ابومحمد محمود بن أحمد (متوفاي 855هـ)، عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ج18، ص117، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت؛
الصيمري ، القاضي أبي عبد الله حسين بن علي (متوفاي436هـ) ، أخبار أبي حنيفة وأصحابه ، ج1، ص92، ناشر: عالم الكتب - بيروت ، الطبعة: الثانية، 1405هـ - 1985م؛
السيوطي، جلال الدين عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، الدر المنثور، ج1 ، ص683 ، ذيل آيه نساؤكم حرث لكم ، ناشر: دار الفكر - بيروت – 1993.
و بسياري از بزرگان اهل سنت نقل كرده‌اند:
وروى أصبغ بن الفرج عن ابن القاسم عن مالك قال ما أدركت أحدا اقتدى به في ديني يشك فيه أنه حلال يعني وطء المرأة في دبرها ثم قرأ «نساؤكم حرث لكم» قال فأي شيء أبين من هذا وما أشك فيه.
اصبغ بن فرج از ابن قاسم از مالك نقل كرده است كه گفت: نمي‌بينم فقيهي را كه در دينم از او تقليد كرده باشم كه در حلال بودن اين عمل شك داشته باشد.
الطحاوي الحنفي ، ابوجعفر أحمد بن محمد بن سلامة (متوفاي321هـ)/ الجصاص ، أحمد بن علي الرازي أبو بكر (متوفاي370هـ) ، مختصر اختلاف العلماء، ج2، ص344، تحقيق: د. عبد الله نذير أحمد، ناشر: دار البشائر الإسلامية - بيروت ، الطبعة: الثانية، 1417هـ؛
الجصاص الرازي الحنفي، أبو بكر أحمد بن علي (متوفاي370هـ) ، أحكام القرآن ، ج2، ص39، تحقيق: محمد الصادق قمحاوي ، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت – 1405هـ؛
العيني الغيتابي الحنفي، بدر الدين ابومحمد محمود بن أحمد (متوفاي 855هـ)، عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ج18، ص117، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت؛
السيوطي، جلال الدين عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، الدر المنثور، ج1، ص638، ناشر: دار الفكر - بيروت – 1993؛
الشوكاني، محمد بن علي بن محمد (متوفاي1255هـ)، فتح القدير الجامع بين فني الرواية والدراية من علم التفسير، ج1، ص227، ناشر: دار الفكر – بيروت.
و اين شعر در مورد مالک بن انس مشهور است که گفت:
فحاولها من خلفها فتمنعت
وقالت معاذ الله من فعل ذلك
فقال لها جازت على قول مالك
فقالت رماك الله في يد مالك
خواست با زنش از پشت نزديکي کند اما آن زن مانع شد
و گفت: پناه بر خدا چه کسي چنين کاري کرده است ؟
به او پاسخ داد که اين کار بنا بر نظر مالک جايز است.
پس گفت خدا تو را به دست مالک دچار کند. (تا او با تو چنين کند)

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

64 | سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي) | Iran - Tehran | ٢٤:٣٠ - ١١ اسفند ١٣٩٠ |
جناب سني ساختگي
کامنت شماره 63

ظاهرا فراموش کرده ايد که عمر خليفه ي شما بر خلاف قرآن و سنت عمل کرد و آئين يهود را تحت عنوان اسلام بر اجداد پدري و مادري ات در ايران تحميل کرد !!!
بجاي اينهمه تعصب کورکورانه و طرح شبهاتي که هزاران بار پاسخ آن داده شده و علماي شما را مجبور به فرار از مناظره کرده است، به اين فکر کن که قرآن کريم صراحتآ مي فرمايد " لا اکراه في الدين قد تبين الرشد من الغي فمن يکفر ..... " يعني دين خدا اجباري نيست

همچنين سنت رسول خدا(ص) دقيقا بر مبناي آيات قرآن کريم است و بهيچوجه دين اجباري و تحميلي را در سنت رسول خدا(ص) نمي بينيم

بنابراين عمر نه تنها اسلام بلکه رسول خدا(ص) نيز قبول نداشت و اين از اعمال ديکتاتور مآبانه ي او که در تاريخ ثبت شده است پيداست.

من با بيش از 100 مولوي از احناف و مذهب شافعي بحث داشتم و هميشه در ابتداي بحث از تمام آنان اقرار گرفتم و پرسيدم آيا کسي را که بر خلاف قرآن و سنت عمل کند مسلمان ميدانيد؟

همه ي آنان بطور متفق القول گفتند: خير اين فرد قطعا مسلمان نيست!

اما وقتي اعمال عمر مفعول را برخلاف قرآن و سنت ثابت کردم تمامي آنها از مناظره فرار کردند !!!

شايد براي صدمين بار است که اين مطلب را اعلام ميکنم که دين خدا طبق قرآن و سنت رسول خدا(ص) اجباري نيست بلکه دين دعوت بسوي هدايت الهي است و رسول الله هم همين روش را داشتند، اما بعد از رسول خدا(ص) همه چيز برخلاف قرآن و سنت اعمال ميشد.

دين اجباري
بيعت اجباري
استفاده از شمشير براي بيعت گرفتن اجباري
تتميع و ترعيب براي بيعت گرفتن اجباري
فريب مردم براي بيعت و دين اجباري
و هزاران سياست کثيف ديگر براي اجراي مقاصد شومي که داشتند ...

قطعا ميدانيد که عمر در حمله به ايران که دقيقا بر خلاف قرآن و سنت بود با توسل به زور و توحش و ترعيب و قتل و غارت و تجاوز جنسي به اجداد مادري شما، آنچه را که دين اسلام مي ناميدند بر ايرانيان تحميل کرد !!!

ظاهرا کتابهاي معتبر خود را نميخوانيد که اعراب عمري تجاوز به زنان و دختران ايراني را سرلوحه ي کار خود قرار داده و آن را انگيزه اي براي حمله به ايران در کنار ديگر انگيزه هاي سياسي و مادي خود قرار داده بودند و بدان افتخار ميکردند !!!

تاريخ طبري، تاريخ يعقوبي، فتوح البدان و ... همگي اذعان دارند که بعد از حمله به ايران لشگريان عمر به فرماندهي خالد و سعد ابي وقاص و ... بصورت نوبتي با اجداد مادري شما احناف و شافعي ها همبستر شدند !!!

واقعا نميدانم با عقل شما چه برخوردي بايد داشت؟!
کدام فرد باغيرتي تجاوز به ناموس و قارت اموال و توحش و ... اسلام و دين خدا و عاملين آن را خليفه ي خدا ميداند ؟؟؟ !!!

برويد کمي فکر کنيد و شيطان را از خود دور کنيد که همانا بزرگترين شيطان براي شما خمان تعصب مبتني بر پذيرش دين اجباري و تحميلي بوسيله تجاوز جنسي و قتل و غارت است !!!

جناب سني حنفي اين مطالب چکيده ي اندکي از حقايق تاريخ است که از کتابهاي خودتان نوشتم و خدا ميداند که اگر بخواهم ادامه دهم آبروئي براي شما و علماي شما باقي نخواهد ماند!
خلفاي ثلاثه ي شما با اعمالشان ثابت کردند که خليفه ي يهود هستند نه خليفه ي خدا، به تاريخ مراجعه کنيد. نفوذ يهودي هائي مانند ابوهريره و کعب الاحبار در دستگاه خلافت خلفاي غاصب نشانگر دوستي و ارتباط نزديک آنان با يهود است تا جائيکه اين افراد يهودي بعنوان مبناي حديثي شما مطرح هستند طوريکه تنها از ابوهريره که در دوران حيات رسول الله يکسال و يازده ماه ادعاي اسلام داشته است 8740 حديث نقل شده است !!!

در مورد لواط و وطي ديگر اراجيف هم بهتر است به مرض خليفه ي خود عمر مفعول نگاهي داشته باشيد

يا حق
65 | بخت النصر | Iran - Khorramshahr | ١٢:٤٧ - ١٥ اسفند ١٣٩٠ |
جناب شيعه ساختگي ابوسفيان و ديگر دوستداران عمر بن خطاب بازهم گول مولوها و مفتي ها را خوردي؟ چرا؟؟؟!! به تو گفته بودن که اين صفات زشت نزد شيعيان است؟ و بعد ديدي که امامان شما به اين صفات مبتلا بودند؟ آخر اي سرباز فريب خورده شيطان!!! با خودت فکر نکردي چرا مولوها و مفتي‌هاي گروهک شما، خود جرات مناظره و مواجه با شيعيان را ندارند؟ چرا آنها فريب خوردگاني چون تو را به مصاف شيران مذهب عقل و توحيد، شيعه، مي‌فرستند؟ شير صحرا چو غوک مرداب نباشد که مدام آوا و صدا در دهد. شير صحرا چو رعد بيکباره فريادي زند و زهره از بکريان بترکاند.
66 | واقعا كه | Iran - Tehran | ٢٣:٢٤ - ١٧ اسفند ١٣٩٠ |
اين که نشد روش بحث آقايان اهل سنت اگر اعتراض دارن بيان مطالب استدلال وارد شده در مورد لواط در بين علماي اهل سنت را رد کنند با فحش دادن که کسي مثل من که بيطرف هستم و واقعا دنبال جواب به نتيجه اي نميرسم لطفا علمي بحث کنيد به درد ما هم بخوره
67 | احمدشريف "افغان" | Afghanistan - Kabul | ١١:٠٩ - ١٩ اسفند ١٣٩٠ |
باعرض سلام
بعدازديدن اين سايت بسيارحيران شدم كه چرابه حقيقت نمي نگرند.
من به تمام اهل شيعه ميگويم كه حاضرهستند
به سوال هاي جواب بدهند؟
68 | بي طرف | Iran - Shiraz | ٠٨:٢٠ - ٠٢ فروردين ١٣٩١ |
چه شيه چه سني هردو مسلمانند خدا ، پيامبر ، کعبه ، قران، قبول دارند حداقل فقط بخاطر اين چند چيز مشترک همديگر دوست بداريم ما با يهود چه اشتراکي داريم ؟ مطمئن باشيد اگر اين اختلاف بين ما باشد روزي يهود تيرش به هردو هدف ميگيرد آنجا که سني و شيعه مطدح نيست فقط مسلمان . ما براي وصل کردن آمديم ني براي فصل کردن چه کار داريي به علما يا ائمه ، زشت، يک کلمه ي خوب بزنيد
69 | حسين مهدوي | Iran - Tehran | ١٦:١٩ - ٢٣ فروردين ١٣٩١ |
دروغ به گردن راوي؛ يکي از خويشان بنده در ابو ظبي کار مي کرد راننده بود محاسن بلند کرده بود و کسي نمي دانست که اوشيعه است. برايم تعريف کرد: روزي در ماه رمضان هنگام نماز ظهر وارد مسجدي شدم و نماز خواندم و چون دستم به چيزي آلوده شد بعد نماز، بنا برين به وضو خانه رفتم و دست شستم و هنگام بازگشت يک نفر جلوي مرا گرفت و گفت "سنت هايت را کامل کرده اي؟" شنيده بودم از قبل که چنين جرياني در بين برادران وجو دارد بنابر ايں به او جواب دادم که آري هفت سنتم را کامل کرده ام و او گقت من شش تا را کامل کرده ام يکي مانده و قرار است که به حج بروم و مي خواهم که اين هفتمي را هم کامل کنم آيا حاضري در اين امر خير به من کمک کني؟ گفتم: چکار بايد بکنم؟ گفت فاعل شو تا مفعولت شوم و تو هم ثواب ببر و من هم ثواب ببرم. آدرس خوابگاهم را دادم و گفتم که يک هفته بعد يعني بعد از ماه رمضان بيا. من رفتم و به هم خوابگاهي هايم ـ که سني بودند ـ اطلاع دادم که قرار است "مولوي شما براي چنين کاري نزد من بيايد،. با من دعوي کردند و گقتند اين دروغ است ولي من به آنها گفتم که در فلان روز در خوابگاه مخفي شوند تا داستان را زنده مشاهده نمايند و چنين هم شد و آن فرد آمد و وقتي که در آن موقعيت قرار گرفت من رفقاء سني را صدا زدم تا مولوي را در آن حال خاص ديدند و با وي درگير شدند و بيرونش کردند و او از من گله کردي و من گفتم که ببخشيد جناب، من شيعه هستم و اين مزخرفات را وهن دين و بدعت زشت مي دانم او بسيار ناراحت بود که رازي را به يک شيعه گفته و دوستان سني من هم که بسيار شرمنده بودند از خوابگاه ما رفتند و ديگر آنها را نديدم. اي کسي که شيعه زمان پيامبر را ساختگي دانسته اي و سني متولد شده در دامن عباسيان را مذهب واقعي، بدان که چنين چيزهايي وجود دارد..
70 | حسين اس اس دوست | Iran - Tehran | ١٩:٤٦ - ٢٣ فروردين ١٣٩١ |
محسن صاحب تو هم درگير همان يک ميليارد باش به خيال اينکه مانند آمريکا لعنت الله عليه داري توليد علم مي کني واقعا بيچارگي هم بد چيزيه! در اينجا کسي ملت را آزار نميدہ کسي نمياد براي توليد علم سطل آشغال را آتش بزنه يا براي توليد علم روز عاشورا خيمه هاي عزاداران را آتش بزنه به خيال اينکه داره توليد علم مي کنه کسي نميياد به خاطر توليد علم شيريني انتخابات بزرگ ملت ايران را به کامشان تلخ کنه پس خوبه ديگه اينها اينگونه باشند تو هم گوشت کوب خود را بکوب تا مگر توليد علم کني.
71 | عبدالقدير | Afghanistan - Kabul | ٢٣:٣١ - ٢٦ فروردين ١٣٩١ |
لعنت خدا بر کساني که خلفاي راشدين و بزرگترين فرقه مسلمانان(اهل سنت) را دشنام مي دهد
72 | عثمان | Iran - Isfahan | ٠٤:٢٣ - ٢٩ فروردين ١٣٩١ |
کي گفته معاويه ابي سفيان جزو صحابه بوده؟؟؟ آخه کسي که تا روز آخر و فتح مکه با اسلام جنگ مي کرده جز صحابه محسوب ميشه. من خودم اهل سنتم ولي هر زاني و زانيه اي را جز صحابه نمي دانم. از جمله ابو سفيان، معاويه، يزيد و ديگر فاسدان تاريخ هستند و فسادشان اضهر من الشمس است. بهتر بود به جاي اهل سنت، آل سفيان از آنها دفاع کنند که مايه ننگ اسلامند.
73 | ساسان | | ٠٤:١٣ - ٠٧ ارديبهشت ١٣٩١ |
اي برادر نا آگاه چرا وکيل وصي علماء اهل سنت شدي انچه از زبان علماء شافعي+ حنفي و مي گوئي خطاست بيشتر مطالعه بفرمائيد
74 | عثمان اصل | Kazakhstan - Astana | ١٩:٥٨ - ٠٩ ارديبهشت ١٣٩١ |
برو كنار توكي عثماني ؟

فقط يزيد همان كسي بود كه خانواده آواره حسين ابن علي را پناهندگي داد باهاشون بهترين رفتار را داشتبا آنكه زنهاي آنها بسيار با پرده دري كه با شان زن مسلمان سنخيتي ندارد روبرويش فحاشي و توهين و لعنت ميكردند ايشان در مقابل دم برنمياورد....
75 | بخت النصر | Iran - Khorramshahr | ٢١:٠٦ - ١٦ ارديبهشت ١٣٩١ |
جناب ساسان لطفا آن حکمتي را از زبان ابوبکر آمده را براي ما بيان فرماييد. با تشکر
76 | ali | India - Mumbai | ١٢:٣٤ - ٢٣ ارديبهشت ١٣٩١ |
جناب آقاي سعيد حسيني تو رو به مولايمان علي كلمه 'شاه اسماعيل صفوي' رو از كنار اسمتون بردارين آخه آبروي شيعه رفت , اون و ديگر پادشاهان صفوي جز اسم طاغوت نميتوان براشون گذاشت, رسم و مرام شيعه ي علي كفر ورزيدن به طاغوت است چون علي و آل علي هر چه كشيد از حكام طاغوت كشيد.
77 | سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي) | | ٢٢:١١ - ٢٧ ارديبهشت ١٣٩١ |
سلام عليکم

برادر محترم جناب ali کامنت شماره 76

بهتر است به مصادر تاريخي بيشتر دقت فرمائيد تا دريابيد که جبت و طاغوت شامل چه کساني ميشوند !

در ضمن ايراني ها بعد از سيطره 800 ساله ي ظلم و جور و تحميل مذهب عمر يهودي توسط شمشير و قتل و غارت و تجاوز به زنان و دخترانشان از ترس و وحشت تقريبا 75 درصد عمري شده بودند

در واقع از حمله ي عمر تا اشغال ايران تا زمان قيام شاه اسماعيل صفوي 800 گذشت که يک دوره ي درد و رنج و ظلم و ستم و خفقان به تمام معنا بود که با قيام جناب شاه اسماعيل صفوي اين طلسم شکست و ايران از اشغال آزاد گرديد و مذهب بر حق اهل بيت ع جايگزين شد.

البته بنده شاه اسماعيل صفوي را بعنوان يک نماد ديني نگاه نميکنم چون معتقدم اوم معصوم نبود و قطعا اشتباهاتي داشته است، اما روحيه ي حقيقت طلبي و ظلم ستيزي او براي بنده ستودني است در واقع همانطور که از جناب مختار ثقفي تقدير ميکنيم از جناب شاه اسماعيل صفوي هم تقدير ميکنيم

اگر تاريخ را مطالعه فرموده باشيد مي بينيد حتي بعد از قيام و استقرار شاه اسماعيل صفوي حکام سني مذهب بارها و بارها به ايران حمله ور شدند و تنها کسي که براي چندمين بار مقابل حکام عمري ايستاد و با استمداد از اهل بيت ع دهان عمري ها را خرد کرد همين جناب شاه اسماعيل صفوي بود

به هر حال ايشان بساط 800ساله ي عمر يهودي را از ايران بر چيدند و شما بواسطه ي آن براحتي نام مولايمان علي ع را بر زبان جاري مي سازيد

موفق باشيد

يا حق
78 | العبد | | ١٦:٤١ - ٢٨ ارديبهشت ١٣٩١ |
خدايا ما ارادتمندان به ساحت حضرت اميرالمومنين علي عليه السلام را با آن حضرت و ذريه پاکش و ارادتمندان به جنابان ابوبکر و عمر را با آندو در دنيا و آخرت محشور فرمايد
اينکه ديگه لعن نيست، لذا برادران اعم از شيعه و سني متحدا و متفقا اين دعا را آمين بگويند.
79 | مريم | | ٠٢:٣٨ - ١٠ خرداد ١٣٩١ |
سلام
دعوا چرا؟؟؟؟
اگر دشمنان اهل بيت پاک بودند که پيامبر آن حديث مشهور را بيان نمي کرد عزيزان!
حرومزاده است هر کي با اهل بيت معاند است. اين يک حقيقت محض است.
80 | حاجي فدا محمد از افغانستان | Afghanistan - Kabul | ٠٢:٠٤ - ١٧ خرداد ١٣٩١ |
برادران اهل تسنن و معززين اهل تشعيو شمايان خاص براي خداوند متعال ازاين منازعه دست برداريد که به منفعت هيچ يک ازاين مذاهب نيست.خصوصاً سلام عزيز که اين نوع پوچ گفتن ها به سود يهودان و نصرانيان تمام ميشود بيايد که واقعاً در مورد اسلام عزيز و مزايائي آن بحث نمايم وازتمام آنهائيکه ازاسلام به قيمت جان خود فداکاري نموده اند قدرداني نمايم وآنهائيکه از نام اسلام منفعت ناجايز در سدر اسلام نموده اند آنهارا به خداوند ميگذارم . ازينکه وقت رسميات بنده دردفتر ختم شده اميد درآينده مفصلاً صحبت نمايم. زنده باد اسلام عزيز.والسلام


  بعدی [1] [2] [3] [4]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها