2024 April 19 - جمعه 31 فروردين 1403
آيا ازدواج دو دختر پيامبر (ص) با عثمان صحت دارد ؟
کد مطلب: ٥١٣٥ تاریخ انتشار: ٢٠ آذر ١٣٨٨ تعداد بازدید: 88522
پرسش و پاسخ » اهل سنت
آيا ازدواج دو دختر پيامبر (ص) با عثمان صحت دارد ؟

سؤال كننده : ميلاد فنائي

پاسخ :

يكي از فضيلت هايي كه براي عثمان بن عفان نقل كرده اند ، ازدواج با دو دختر نبي مكرم اسلام صلي الله عليه وآله وسلم به نام هاي رقيه و ام كلثوم است . در اين باره نظريات مختلفي وجود دارد ، اهل سنت با قاطعيت تمام بر آن پافشاري مي كنند ؛ اما از طرف ديگر برخي از محققين شيعه بر اين اعتقاد هستند كه همسران عثمان هيچ كدامشان دختر پيامبر نبودند ؛ بلكه ربيبه آن حضرت و دختران خواهر حضرت خديجه بوده اند و براي اين احتمال دلايلي نيز ذكر كرده اند كه ما بدون هيچگونه اظهار نظر اين دلايل را به صورت مختصر نقل و قضاوت به عهده خوانندگان گرامي وا مي گذاريم .

دوستان عزيزي كه مايل به تحقيق بيشتر در اين باره هستند مي توانند به اين كتاب ها مراجعه بفرمايند : ازواج النبي و بناته ، تأليف الشيخ نجاح الطائي و الصحيح من سيرة النبي الأعظم نوشته سيد جعفر مرتضي و... .

اما دلايلي كه در اين باره آورده شده است :

1 . عدم وجود رابطه صميمانه بين پيامبر و ديگر دختران آن حضرت :

با رجوع به سيره نبي مكرم اسلام و دقت در آن ، در مي يابيم كه روايات بسياري از رابطه بسيار صميمانه نبي مكرم اسلام و دختر بزرگوارش صديقه طاهره سلام الله عليها حكايت مي كند ؛ تا جايي هر زماني پيامبر اسلام به سفر مي رفت ، آخرين كسي كه با او خدا حافظي مي كرد ، فاطمه زهرا بود و وقتي از سفر بر مي گشت ، قبل از هر كاري به ديدار فاطمه مي رفت و در خانه او را مي زد . روايات فراواني در كتاب هاي شيعه و سني اين رابطه بسيار صميمانه را ثابت مي كند ؛ از جمله بسياري از علماي شيعه و سني يكي از القاب آن حضرت را « ام أبيها » نقل كرده اند . ابن حجر عسقلاني در تهذيب و الإصابه ، ذهبي در سير اعلام النبلاء و الكاشف خود نوشته اند :

فاطمة الزهراء ... كانت تكني أم أبيها .

الإصابة - ابن حجر - ج 8 - ص 262 و سير أعلام النبلاء - الذهبي - ج 2 - ص 118 - 119 و الكاشف في معرفة من له رواية في كتب الستة - الذهبي - ج 2 - ص 514 و تهذيب الكمال - المزي - ج 35 - ص 247 و أسد الغابة - ابن الأثير - ج 5 - ص 520 و الاستيعاب - ابن عبد البر - ج 4 - ص 1899 .

اما هيچ روايتي ؛ حتي يك روايت ضعيف نيز در كتاب هاي شيعه و سني نقل نشده است كه پيامبر اسلام حتي يكبار درِ خانه رقيه و ام كلثوم را زده باشد . چرا پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم اين رابطه بسيار صميمانه را با ديگر دختران خود نداشته است ؛ نه در مدينه و نه حتي در مكه ؟ مگر نه اين كه به ادعاي اهل سنت آن ها نيز يادگار خديجه بودند ؟

هر چند كه فاطمه زهرا از هر نظر از تمامي زنان عالم متمايز بوده است ؛ ولي اگر پيامبر دختري غير از فاطمه داشت ، شايسته بود كه اين رابطه صميمانه بين آن ها نيز وجود داشته باشد .

و يا در زماني كه كفار قريش پيامبر اسلام را آزار و اذيت مي كردند ، ديگر دختران رسول خدا كجا بودند كه از پدر حمايت كنند ؟ بخاري و مسلم در صحيحشان نوشته اند :

عَنْ ابْنِ مَسْعُودٍ قَالَ بَيْنَمَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يُصَلِّي عِنْدَ الْبَيْتِ وَأَبُو جَهْلٍ وَأَصْحَابٌ لَهُ جُلُوسٌ وَقَدْ نُحِرَتْ جَزُورٌ بِالْأَمْسِ فَقَالَ أَبُو جَهْلٍ أَيُّكُمْ يَقُومُ إِلَي سَلَا جَزُورِ بَنِي فُلَانٍ فَيَأْخُذُهُ فَيَضَعُهُ فِي كَتِفَيْ مُحَمَّدٍ إِذَا سَجَدَ فَانْبَعَثَ أَشْقَي الْقَوْمِ فَأَخَذَهُ فَلَمَّا سَجَدَ النَّبِيُّ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَضَعَهُ بَيْنَ كَتِفَيْهِ قَالَ فَاسْتَضْحَكُوا وَجَعَلَ بَعْضُهُمْ يَمِيلُ عَلَي بَعْضٍ وَأَنَا قَائِمٌ أَنْظُرُ لَوْ كَانَتْ لِي مَنَعَةٌ طَرَحْتُهُ عَنْ ظَهْرِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَالنَّبِيُّ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ سَاجِدٌ مَا يَرْفَعُ رَأْسَهُ حَتَّي انْطَلَقَ إِنْسَانٌ فَأَخْبَرَ فَاطِمَةَ فَجَاءَتْ وَهِيَ جُوَيْرِيَةٌ فَطَرَحَتْهُ عَنْهُ ثُمَّ أَقْبَلَتْ عَلَيْهِمْ تَشْتِمُهُمْ .

صحيح البخاري - البخاري - ج 1 - ص 65 و صحيح مسلم - مسلم النيسابوري - ج 5 - ص 179 .

از ابن مسعود روايت شده است كه گفت : هنگامي كه پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله در برابر خانه كعبه نماز مي گزارد ، ابو جهل و همدستانش در نزديكي خانه نشسته بودند و يك روز قبل از آن ، بچه شتري نحر شده بود . ابو جهل به همدستان خود گفت : كداميك از شما حاضر است برود و شكمبه آن شتر را بياورد و هنگامي كه محمد صلّي اللّه عليه و آله در سجده است ، آن ها را روي شانه او بيفكند ؟ بدترين آنها پيشقدم شد و دستور ابو جهل را عملي ساخت . در حالي كه پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله در سجده بود ، آن شكمبه آلوده را روي شانه رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله افكند . ابو جهل و همدستانش از مشاهده اين منظره بسيار خنديدند به طوري كه بعضي از آن ها از شدت خنده به روي ديگري مي افتاد !

ابن مسعود مي گويد : من در اين هنگام گوشه اي ايستاده بودم و جريان را مشاهده مي كردم ، ليكن جرئت آن را نداشتم كه شكمبه را از روي شانه حضرتش بردارم . پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله همچنان در حال سجده بود و سر از سجده برنمي داشت تا اين كه مردي به حضور حضرت زهرا عليها السّلام شتافت و جريان را به عرض رسانيد . حضرت فاطمه عليها السّلام در حالي كه از شنيدن اين سخن به شدت ناراحت شده بود ، آمد و آن را از روي دوش حضرت رسول اكرم صلّي اللّه عليه و آله برداشت و آن ها را مورد شماتت و ملامت قرار داد .

در تمامي گرفتاري هايي كه براي نبي مكرم اسلام پيش مي آمد ، تنها كسي كه مي آمد پدر را دلداري مي داد ، زخم هاي او را مداوا مي كرد ، فاطمه زهرا بود . اگر آن ها نيز دختر رسول خدا بودند ، شايسته بود كه آن ها نيز فاطمه را در دفاع از پدر ياري كنند .

بعد از جنگ احد كه صورت نبي مكرم زخمي شده بود ، رقيه و ام كلثوم كجا بودند كه همانند فاطمه بيايند و زخم هاي پدر را شستشو بدهند ؟

مگر نه اين كه به قول آن ها ، آن دو نيز دختران پيامبر بودند ؛ پس چرا هيچ نوع رابطه اي بين پيامبر اسلام با دختران ديگرش نقل نشده است ؟

2 . در قضيه مباهله كه پيامبر تمام بستگان درجه يك خود را انتخاب كرد ، چرا ديگر دختران خود را نبرد و از بين «نساء» خود فقط فاطمه را انتخاب كرد ؟

مسلم در صحيح خود مي نويسد :

عَنْ عَامِرِ بْنِ سَعْدِ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ أَمَرَ مُعَاوِيَةُ بْنُ أَبِي سُفْيَانَ سَعْدًا فَقَالَ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسُبَّ أَبَا التُّرَابِ فَقَالَ أَمَّا مَا ذَكَرْتُ ثَلَاثًا قَالَهُنَّ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَلَنْ أَسُبَّهُ لَأَنْ تَكُونَ لِي وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ حُمْرِ النَّعَمِ ... وَلَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ { فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ } دَعَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلِيًّا وَفَاطِمَةَ وَحَسَنًا وَحُسَيْنًا فَقَالَ اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِي .

صحيح مسلم ، ج 5 ، ص 23، كتاب فضائل الصحابة ، باب من فضائل علي بن أبي طالب، ح 32 .

عامر بن سعد بن ابيوقاص از پدرش (سعد بن ابيوقاص) نقل كرده است كه معاويه سعد را امر كرد و گفت : تو را چه مانع است كه ابوتراب (علي بن ابي طالب ـ عليه السلام ـ) را دشنام دهي ؟ (سعد) گفت : من سه چيز (سه فضيلت) را از او در خاطر دارم ، كه رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ درباره وي فرموده است ، هرگز وي را دشنام نخواهم داد. چنانچه من يكي از اين سه فضيلت را مي داشتم از شتران سرخ مو برايم محبوبتر بود ... وقتي اين آيه نازل گرديد : (... فقل تعالوا ندع أبناءنا و أبناءكم و نساءنا و نساءكم و أنفسنا و أنفسكم ...) پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ علي و فاطمه و حسن و حسين ـ عليهم السلام ـ را فراخواند و فرمود : «خدايا، اينان اهل من هستند ».

آيا «نساءنا » شامل ديگر دختران پيامبر نمي شد ، يا پيامبر دختر ديگري غير از صديقه طاهره نداشت ؟

3 . چرا هيچ كس از ديگر دختران پيامبر خواستگاري نكردند ؟

قضيه ديگري كه بطلان اين قضيه را روشن مي كند ، اين است كه در هيچ جايي از تاريخ ثبت نشده است كه در مدينه ، احدي از مهاجرين و يا انصار به خواستگاري ام كلثوم رفته باشد ؛ با اين كه براي خواستگاري از فاطمه زهرا و رسيدن به افتخار دامادي پيامبر ، بر يكديگر پيش دستي مي كردند و هر كس دوست داشت اين افتخار نصيب او شود . آيا ام كلثوم دختر پيامبر نبود يا اصلاً چنين دختري وجود خارجي نداشت ؟

4. حرمت جمع بين دختران رسول خدا و دختران دشمن خدا :

علما و محدثين اهل سنت براي خرده گيري از امير المؤمنين عليه السلام نقل كرده اند كه آن حضرت در زماني كه فاطمه سلام الله عليها همسر او بود ، دختر ابو جهل را نيز خواستگاري كرد . اين امر باعث شد كه صديقه طاهره ناراحت شده و شكايت خود را پيش پيامبر ببرد !! پيامبر اسلام وقتي از اين قضيه با خبر شدند ، با عصبانيت به مسجد آمد و فرمود :

وَإِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي وَإِنِّي أَكْرَهُ أَنْ يَسُوءَهَا وَاللَّهِ لَا تَجْتَمِعُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَبِنْتُ عَدُوِّ اللَّهِ عِنْدَ رَجُلٍ وَاحِدٍ .

صحيح البخاري - ج 4 - ص 212 - 213

فاطمه پاره تن من است ، من دوست ندارم كسي او را ناراحت كند ، به خدا قسم نبايد دختر رسول خدا و دختر دشمن خدا در نزد يك نفر جمع شود .

و در روايت ديگري نوشته اند كه آن حضرت فرمود :

إِلَّا أَنْ يُرِيدَ ابْنُ أَبِي طَالِبٍ أَنْ يُطَلِّقَ ابْنَتِي وَيَنْكِحَ ابْنَتَهُمْ فَإِنَّمَا هِيَ بَضْعَةٌ مِنِّي يُرِيبُنِي مَا أَرَابَهَا وَيُؤْذِينِي مَا آذَاهَا .

صحيح البخاري ج 6، ص 158، ح 5230، كتاب النكاح، ب 109 - باب ذَبِّ الرَّجُلِ عَنِ ابْنَتِهِ، فِي الْغَيْرَةِ وَالإِنْصَافِ و صحيح مسلم، ج 7، ص 141، ح 6201، كتاب فضائل الصحابة رضي الله تعالي عنهم، ب 15 -باب فَضَائِلِ فَاطِمَةَ بِنْتِ النَّبِيِّ عَلَيْهَا الصَّلاَةُ وَالسَّلام .

علي (عليه السلام) اگر مي خواهد دختر ابوجهل را بگيرد ، بايد دختر من را طلاق بدهد . فاطمه پارهء تن من است ، آن چه كه موجب رنجش فاطمه بشود ، مرا مي رنجاند ... .

از آن جايي كه بحث تنقيص مقام امير المؤمنين عليه السلام در ميان است ، علماي اهل سنت اين قضيه را با آب و تاب فراواني نقل كرده اند ؛ غافل از اين كه عثمان بن عفان نيز عملاً بين دختران پيامبر و دختران دشمان خدا نه يكبار كه چندين بار جمع كرده است .

رملة بنت شيبة ، يكي از همسران عثمان است كه در مكه با او ازدواج كرد و از كساني بود كه همراه عثمان به مدينه مهاجرت كرد . ابن عبد البر در اين زمينه مي نويسد :

رملة بنت شيبة بن ربيعة كانت من المهاجرات هاجرت مع زوجها عثمان بن عفان.

الاستيعاب ، ج 4 ، ص 1846 رقم 3345 .

رملة ، دختر شيبه از كساني بود كه همراه همسرش عثمان به مدينه مهاجرت كرد .

و شيبة از دشمنان پيامبر اسلام است كه در جنگ بدر به هلاكت رسيده است ؛ چنانچه ابن حجر مي نويسد :

رملة بنت شيبة بن ربيعة بن عبد شمس العبشمية قتل أبوها يوم بدر كافرا .

الإصابة، ج 8، ص 142 - 143 رقم 11192.

رمله ، دختر شيبه ... پدرش در جنگ بدر كشته شد ، در حالي كه كافر بود .

در حالي كه نوشته اند در همان زمان رقيه دختر رسول خدا ! نيز همسر عثمان بوده است . ابن اثير در اسد الغابة مي نويسد :

ولما أسلم عثمان زوجّه رسول الله صلي الله عليه وسلم بابنته رقية وهاجرا كلاهما إلي أرض الحبشة الهجرتين ثم عاد إلي مكة وهاجر إلي المدينة .

أسد الغابة، ج 3، ص 376 .

زماني كه عثمان اسلام آورد ، رسول خدا دخترش رقيه را به همسري او درآورد ، هر دوي آن ها به سرزمين حبشه مهاجرت كردند ، سپس وقتي از آن جا بازگشتند ، به مدينه مهاجرت كردند .

علاوه براين ، عثمان با أم البنين بنت عيينة و فاطمة بنت الوليد بن عبد شمس نيز ازدواج كرده است ؛ در حالي كه پدر هر دوي آن ها نيز در آن زمان از دشمنان خدا بوده اند .

اگر واقعاً جمع بين دختر رسول خدا و دختر دشمن خدا ، حرام بوده است ، چرا عثمان اين عمل حرام را بارها و بارها مرتكب شده است ؟ و اگر حرام نبوده ، چرا پيامبر اسلام به قول اهل سنت اجازه چنين كاري را به امير المؤمنين نداد و نعوذ بالله مي خواست حلال خدا را حرام كند ؟ پس معلوم مي شود كه يا قضيه خواستگاري از دختر ابوجهل از اختراعات بني اميه و براي تنقيص مقام امير المؤمنين است ، يا پيامبر اسلام دختري غير از صديقه طاهره نداشته است ؟

5 . از دلايلي كه دروغ بودن اين قضيه را روشن مي سازد ، اين است كه بسياري از علماي اهل سنت و از جمله ضياء المقدسي گفته اند :

عن قتادة ، قال : ولدت خديجة لرسول الله ( صلي الله عليه وآله وسلم ) : عبد مناف في الجاهلية ، وولدت له في الاسلام غلامين ، وأربع بنات : القاسم ، وبه كان يكني : أبا القاسم ، فعاش حتي مشي ، ثم مات ، و عبد الله ، مات صغيرا . وأم كلثوم . وزينب . ورقية . وفاطمة ... .

البدء والتاريخ ، ج 5 ، ص 16 و ج 4 ، ص 139 .

قتاده گفته است : خديجه براي نبي مكرم اسلام ، در عهد جاهليت ، عبد مناف را به دنيا آورد و بعد از اسلام ، دو پسر و چهار دختر به نام هاي : قاسم ـ به خاطر او كنيه پيامبر را «ابوالقاسم » گذاشتند ، آن قدر زنده بود كه مي توانست راه برود بعد از آن فوت كرد ـ و عبد الله كه خردسال فوت كرد ، و ام كلثوم ، زينب ، رقيه و فاطمه را به دنيا آورد .

شهاب الدين قسطلاني بعد از نقل سخن مقدسي مي نويسد :

وقيل : ولد له ولد قبل المبعث ، يقال له : عبد مناف ، فيكونون علي هذا اثني عشر ، وكلهم سوي هذا ولد في الاسلام بعد المبعث .

المواهب اللدنية ، ج 1 ، ص 196 .

گفته اند كه كه خديجه قبل از مبعث يك پسر براي او به دنيا آورد كه به او عبد مناف مي گفتند ، غير از عبد مناف بقيه فرزندان پيامبر بعد از مبعث متولد شده است .

و ابن عبد البر در الإستيعاب مي نويسد :

وقال الزبير ولد لرسول الله صلي الله عليه وسلم القاسم وهو أكبر ولده ثم زينب ثم عبد الله وكان يقال له الطيب ويقال له الطاهر ولد بعد النبوة ثم أم كلثوم ثم فاطمة ثم رقية .

الاستيعاب - ابن عبد البر - ج 4 - ص 1818 .

زبير گفته : نخستين فرزند رسول خدا كه به دنيا آمد ، قاسم بود و او از همه بزرگتر بود ، پس او زينب ، و پس از وي عبد الله كه به وي طيب و يا طاهر نيز مي گفتند بعد از نبوت متولد شد ، پس از آن ام كلثوم ، سپس فاطمه و پس از وي رقيه به دنيا آمدند .

از طرف ديگر نوشته اند كه رقيه ، كوچكترين دختر رسول خدا و حتي از حضرت زهرا سلام الله عليها نيز كوچكتر بوده است . چنانچه ابن كثير دمشقي مي نويسد :

أكبر ولده عليه الصلاة والسلام القاسم ، ثم زينب ، ثم عبد الله ، ثم أم كلثوم ثم فاطمة ثم رقية ...

بزرگترين فرزند ، پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم قاسم ، و پس از آن ، زينب ، عبد الله ، ام كلثوم ، فاطمه و پس از آن رقيه بوده است .

با اين تفصيل ، چگونه مي توان اين سخن اهل سنت را تصديق كرد كه رقيه با عثمان ازدواج كرده ، بعد با او به حبشه مهاجرت نموده و حتي در داخل كشتي فرزندي از او سقط شده است !!! . با اين كه مي دانيم ، هجرت اول به حبشه در سال پنجم بعد از بعثت بوده است .

و همچنين بسياري از علماي اهل سنت نوشته اند كه ام كلثوم رقيه قبل از اين كه با عثمان ازدواج كند در عقد پسران أبي لهب بوده اند و بعد از آن كه سوره تبّت در حق أبي لهب نازل شد ، وي به فرزندانش دستور داد كه دختران رسول خدا را طلاق بدهند . ابن أثير در اسد الغابة مي نويسد :

قد زوج ابنته رقية من عتبة بن أبي لهب وزوج أختها أم كلثوم عتيبة بن أبي لهب فلما نزلت سورة تبت قال لهما أبوهما أبو لهب وأمهما أم جميل بنت حرب بن أمية حمالة الحطب فارقا ابنتي محمد ففارقاهما ...

أسد الغابة - ابن الأثير - ج 5 - ص 456 .

رسول خدا ، دخترش رقيه را به عتبه پسر أبي لهب و ام كلثوم را به عتيبه پسر ديگر ابولهب داد ، وقتي سوره تبت نازل شد ، ابولهب و همسرش ام جميل كه همان «حمالة الحطب » باشد ، به پسرانش دستور دادند كه دختران محمد را طلاق دهند . پس آن ها را طلاق دادند ...

در حالي كه مي دانيم ، سوره تبت در زماني نازل شده است كه مسلمين در شعب أبي طالب در محاصره بودند . سيوطي در الدر المنثور مي نويسد :

وأخرج أبو نعيم في الدلائل عن ابن عباس قال ما كان أبو لهب الا من كفار قريش ما هو حتي خرج من الشعب حين تمالأت قريش حتي حصرونا في الشعب وظاهرهم فلما خرج أبو لهب من الشعب لقي هندا بنت عتبة ابن ربيعة حين فارق قومه فقال يا ابنت عتبة هل نصرت اللات والعزي قالت نعم فجزاك الله خيرا يا أبا عتبة قال إن محمدا يعدنا أشياء لا نراها كائنة يزعم أنها كائنة بعد الموت فما ذاك وصنع في يدي ثم نفخ في يديه ثم قال تبا لكما ما أري فيكما شيئا مما يقول محمد فنزلت تبت يدا أبي لهب قال ابن عباس فحصرنا في الشعب ثلاث سنين وقطعوا عنا الميرة حتي أن الرجل .

الدر المنثور - جلال الدين السيوطي - ج 6 - ص 408

و محاصره در شعب أبي طالب در سال ششم بعثت و بعد از هجرت به حبشه بوده است .

با اين حال چگونه مي توان تصديق كرد كه همسر عثمان دختر پيامبر بوده است ؟

6 . محمد بن اسماعيل بخاري مي نويسد ، شخصي پيش عبد الله بن عمر آمد و از او سؤالاتي كرد ؛ از جمله نظر او را در باره عثمان و امام علي عليه السلام پرسيد ، وي در مقايسه بين عثمان و حضرت علي عليه السلام مي گويد :

أَمَّا عُثْمَانُ فَكَأَنَّ اللَّهَ عَفَا عَنْهُ وَأَمَّا أَنْتُمْ فَكَرِهْتُمْ أَنْ تَعْفُوا عَنْهُ وَأَمَّا عَلِيٌّ فَابْنُ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَخَتَنُهُ ... .

صحيح البخاري - البخاري - ج 5 - ص 157 .

اما عثمان ، خداوند از گناه او ( فرار عثمان در جنگ احد ) درگذشت ؛ ولي شما دوست نداريد كه او را ببخشيد ، اما علي عليه السلام پس او پسر عموي رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم و داماد او است .

ملاحظه مي فرماييد كه دفاع عبد الله بن عمر از عثمان فقط در اين مطلب خلاصه مي شود كه خداوند از گناه فرار وي در جنگ احد درگذشته است ؛ ولي صحابه اي كه عليه او خروج كردند ، او را نبخشيده و عثمان را كشتند ؛ ولي اين كه عثمان داماد پيامبر نيز باشد ، متذكر نمي شود . اما نسبت به امير المؤمنين عليه السلام استدلال مي كند كه او پسر عموي پيامبر و داماد آن حضرت است .

اگر عثمان داماد پيامبر بود ، بايد ابن عمر به آن استدلال مي كرد ؛ زيرا وي تمام تلاش خود را مي كند كه در برابر هر نوع تهمتي را از عثمان دفع كند و معنا ندارد كه وقتي دليل قويتري همانند دامادي پيامبر وجود دارد ، وي به دليل سخيف و ضعيف استدلال كند ؛ زيرا عفو خداوند فقط شامل كساني مي شود كه بعد از فهميدن زنده بودن پيامبر از فرار دست كشيده و برگشتند و شامل عثمان كه بعد از سه روز برگشت ، نمي شود . حتي اگر فرض كنيم كه عفو خداوند شامل عثمان نيز مي شود ، سبب نخواهد شد كه خداوند تمامي گناهان او را كه حتي بعد از آن نيز انجام داده بخشيده باشد ؛ بلكه حد اكثر شامل فرار او در همان جنگ مي شود .

بنابراين شايسته بود كه اگر دامادي عثمان صحت داشت ، به آن استناد مي كرد .

7 . حضرت زهرا سلام الله عليها بعد از غصب فدك توسط ابوبكر به مسجد آمد و خطبه غرائي خواند كه بسياري از علماي اهل سنت آن را نقل كرده اند . آن حضرت در بخش هاي از اين خطبه مي فرمايد :

أنا فاطمة بنت محمد أقول عودا علي بدء ، وما أقول ذلك سرفا ولا شططا... فإن تعزوه تجدوه أبي دون نسائكم وآخا ابن عمي دون رجالكم ، فبلغ الرسالة صادعا بالرسالة ناكبا عن سنن مدرجة المشركين ، ضاربا لثجهم آخذا بأكظامهم ، داعيا إلي سبيل ربه بالحكمة والموعظة الحسنة .

مناقب علي بن أبي طالب (ع) وما نزل من القرآن في علي (ع) - أبي بكر أحمد بن موسي ابن مردويه الأصفهاني - ص 202 و السقيفة وفدك - الجوهري - ص 142 .

اي مردم آگاه باشيد كه من فاطمه و پدرم محمّد است ، گفتارم تماما يك نواخت از سر صدق بوده و از غلط و نادرستي به دور است ... اگر تحقيق كنيد (پيامبر اسلام ) پدر من بود نه پدر زنان شما ، و در عقد اخوّت پسر عموي من بود نه شما .

اگر زنان عثمان دختران پيامبر بودند ، نبايد فاطمه زهرا سلام الله عليها كه سرور زنان بهشت است ، چنين سخني بگويد و از طرف ديگر عثمان نيز مي توانست به اين سخن حضرت اعتراض كند كه زنان من نيز دختران پيامبر بودند .

8 . ابن الدمشقي و محب الدين طبري مي نويسند :

أن رسول الله صلي الله عليه وسلم قال لعلي : أوتيت ثلاثا لم يؤتهن أحد ولا أنا ، أوتيت صهرا مثلي ولم أوت أنا مثلي ، وأوتيت زوجة صديقة مثل بنتي ولم أوت مثلها زوجة ، وأوتيت الحسن والحسين من صلبك ولم أوت من صلبي مثلهما ، ولكنكم مني وأنا منكم .

جواهر المطالب في مناقب الإمام علي (ع) - ابن الدمشقي - ج 1 - ص 209 و الرياض النضرة ج 2 ص 202 .

رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله به علي عليه السّلام فرمود : يا علي خداي تعالي سه گونه موهبت به تو عنايت فرموده است كه به من و هيچيك از مردم ، عنايت نفرموده است :

1. پدر زني مانند من به تو ارزاني داشته است كه به من عنايت نكرده است ؛ 2. همسر پاكيزه گوهر راستگو و راست رو به تو مرحمت داشته كه به من عنايت نفرموده است ؛ 3 . حسن و حسيني از پشت تو به وجود آورده است كه چنان دو فرزندي از پشت من بوجود نياورده است ؛ آري ! من از شمايم و شما از من مي باشد .

در اين روايت پيامبر اسلام به صراحت مي گويد كه به احدي غير از علي عليه السلام پدر زني مثل من داده نشده است ، معلوم مي شود كه پيامبر دختر ديگري نداشته است و گرنه چنين سخني نمي فرمود .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
41 | سعيد | | ١٢:٠٠ - ١٠ خرداد ١٣٨٨ |
اگر امام حسين و يارانش به جنگ نميرفتند و با يزيد و معاويه بيعت ميكردند چه اتفاقي مي افتاد اگر اسلام در خطر بود كه بعد از شهادت امام حسين همان اسلام به دست يزيد و معاويه افتاد

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
پاسخ سوال شما واضح است :
اگر رسول خدا (ص) در جنگ احد ، به مقابله با كفار نمي‌رفت و نظرات آنان را مي‌پذيرفت چه اتفاقي مي‌افتاد ؟ نه حمزه كشته مي‌شد ونه ....
اين حرف ها در واقع زير سوال بردن قيام و مبارزه در راه حق و آزادي است !
آيا اين كه همه تحليل‌گران تاريخ ،گفته‌اند قيام و شهادت امام حسين عليه السلام بود كه اركان حكومت اموي را شكست ، و سبب نابودي اين شجره ملعونه شد ، اشتباه است ؟
در واقع اين نظر شما ، اهانت به يكي از بزرگترين صحابه و كسي است كه رسول خدا (ص) او را سرور جوانان اهل بهشت معرفي كرده‌اند است كه جان خود را بي جهت به خطر انداخت و خود را به كشتن داد بدون هيچ فايده‌اي !
بهتر است به جاي اينكه اينگونه ماجرا را تحليل كنيد كمي واقع بينانه به ماجرا بنگريد كه چه شد كه بعد از شهادت امام حسين ، حكومت بني اميه آماج مخالفت‌ها و شورش‌ها قرار گرفت تا اينكه اين غده سرطاني نابود شد !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
42 | سيد علي سلماسي | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٣٠ تير ١٣٨٨ |
با تشكر و خدا قوت به دست اندركاران سايت. يك نكته مبهمي كه از خواندن اين مقاله برايم پيش آمد كه محبت كنيد و جواب مرا بدهيد.آيا رسول خدا چنين فرزنداني اصلا نداشته اند و يا اينكه چنين دختراني داشته اند ولي ازدواج آنها با عثمان مورد خدشه است. اگر مي شود جواب را در سايت قرار دهيد چرا كه من ايميل ندارم و طريقه ساختن ايميل را هم بلد نيستم چون به تازگي با اينترنت آشنا شده ام. خيلي ممنونم التماس دعا ياعلي مدد

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
اين ادله كه از كتب اهل سنت مطرح شده است ، نشانگر آن است كه پيامبر اصلا چنين فرزنداني نداشته است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
43 | مجيد م علي | | ١٢:٠٠ - ٠٣ مرداد ١٣٨٨ |
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله و الصلاه والسلام علي حبيبنا محمد صلى اللّه عليه وآله
جناب ali بله تاريخ را ميتوان تحريف كرد , خيلي اسان ولي حقيقت هميشه پشت ابر نمي مانند .
اون جماعتي كه بر حضرت محمد ( ص ) خروج كردند و ولايت حقه جانشينش را غضب كردند مگر اجازه كتابت حديث و تاريخ را دادند ؟؟
مگر نه انكه اون اولي و دومي احاديثي كه از حضرت نبي ( ص ) در اختيارشان بود اتش نزدند ؟؟؟؟
مگر نه اينكه اونها به همين صحابه ( ر ع ) و تابعينشان اجازه نوشتن حديث ندادند ؟؟؟؟
بعد از دو قرن تازه شروع كردن احاديثي را كه خلفا دوست داشتند جمع كردند و تاريخ را جوري كه خودشان دوست داشتند نوشتند و اگر مقداري از ان درسته بخاطر اينه كه نظام يهودي ميگه اگر ميخواي جنس بد بفروشي ( يا خبر بد بفروشي ) با چند خبر صحيح قاطشون كن مث بي بي سي و و و .
يك مثل كوچولو شايد عمرت كفاف بده : يك زمان بود يك كودتا در 28 مرداد انجام دادند, هي سعي بر اين داشتند بگويند انقلاب طاغوت و مردم و اين مصيبت را هر ساله بهمين عنوان جشن ميگرفتند . حالا خود كودتا چيان ميگويند انقلاب نبود كودتا بود , ولي يك اقليتي هنوز ميگويند انقلاب بود متوجه شدي جناب ali

يا علي ا
44 | سيد حفيظ رهسپار از افغانستان | Afghanistan - Kabul | ١٢:٠٠ - ٠٣ مرداد ١٣٨٨ |
با سلام و خسته نباشيد. پس رقيه و ام كلثوم كه بنا به ادعاي سني ها يكي بعد ديگري به عقد عثمان درامدند از خويشان پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم بودند؟ ممنون ميشوم اگر در اين مورد توضيح مختصري دهيد زيرا من شنيده ام كه عثمان را زوجه ي اولش آنقدر ستم كرد تا در زار شكنجه ها جان باخت و بعد با خواهر ان زنش ازدواج كرد كه با او هم رفتار سابقش را تغيير نداد. يا علي

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
مي‌توانيد در اين زمينه به آدرس ذيل مراجعه نماييد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1837
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
45 | ali | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٣ مرداد ١٣٨٨ |
درود بر شما همه تاريخ رو عوض کرده ايد چيزي که همه عالمان مسلمان و عير مسلمان به آن اتفاق نظر دارند شما آمده ايد و ميگوييد دروغ است ؟ پس هر چه ما در کتابها خوانده ايم ( اعم از درسي و غير درسي ) همه دروغ بوده ؟! عجب نظامي داريم که به دانش آموزان دروغ تحويل ميدهد لطفا فکر کنيد بعد مطلب بنويسد

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
ما جز مدارك علمي ، چيز ديگري مطرح نكرده‌ايم !
اگر مي‌خواهيد خرافات‌هاي مطرح شده در بعضي كتب را قبول كنيد ، بايد بگوييد كه زمين ثابت است و خورشيد دور آن مي‌چرخد و هر كس اين سخنان را منكر شود كافر است (بن باز)!!!!
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=56
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
46 | ali | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٢٧ مرداد ١٣٨٨ |
با سلام امروز سري کوتاه به تاريخ زدم و مناظره آقاي قزويني و مولوي مرادزهي رو دوباره ديدم نکته جالبي در اين مناظره ديدم و فکر کردم شما را هم از آن آگاه کنم : آقاي قزويني در دقيقه 35 مناظره ميگويد : حضرت رسول فرزندان ديگري هم داشته است ، چه پسر و چه دختر . حالا ما مونديم اين وسط حرف چه کسي رو باور کنيم : شما ؟ آقاي قزويني ؟ علماي قبل ؟ يا منتظر علماي بعد باشيم ؟ با تشکر

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
مطالبي كه شما به آن اشاره مي‌كنيد ، در مناظره طبق عقيده اهل سنت مطرح شده بود ! ظاهرا شما از اين نكته غافل بوده‌ايد !
در بسياري از سخنان جناب دكتر قزويني اين مطلب موجود است كه طبق نظر اهل سنت ، رسول خدا (ص) 7 فرزند داشته‌اند ؛ كه طبق نظر خود انان فاطمه برترين آنها است !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
47 | momen abdullah | Malaysia - Kuala Lumpur | ١٢:٠٠ - ١٤ مهر ١٣٨٨ |
جناب زنديق
آن فرعوني که کره زمين را در چنگ خود گرفته و من و تو را اسير خود کرده، آن روتشيلد ملعون، کاري نمي‌کند جز اجراي سياست هاي عمر.
اولا اين را بدان که عمر مساله ما نيست، عمريسم مساله ما است. هدف ما نابودي،ان شاالله، هر چه زودتر ابوبکريسم و عمريسم است. فرعون و عمر و مائو سالهاست که از دنيا رفته اند. ولي هنوز فرعونيسم و عمريسم و مائويسم از ميان بني آدم قرباني مي‌گيرند.

نابودي عمريسم مساوي با نابودي تورم، ماليات سرنيزه اي، بردگي عسگر، انحصار منابع طبيعي، عقب ماندگي علمي، فروپاشي خانواده ها، فوه قضايه ظالمانه، تکفير، تبعيض نژادي و طبقاتي،قتل و غارت ملت ها و .... است.

ولي خوب پايه هاي نظريه عمريسم چيست؟
۱) بناء بزرگترين صنم تاريخ:
عمر خطرناک ترين بت تاريخ، صنمي که در پاي او ميليونها انسان سر بريده شدند، اله دروغين و کذب، درنده ترين موجود و خونخوارترين و سفاک ترين و بي رحم ترين شياطين يعني دولت غير الهي و دولت غير معصوم را در ميان مسلمانان برپا داشت.
به طوري که اکنون ما در زماني زندگي مي‌کنيم که در شرق و غرب عالم دولي پديد آمده اند که حتي نوع فرزند آدمي و ژنهاي او را تعيين مي‌کنند. خصوصي ترين جنبه هاي زندگي از کنترل آنها نيز رهايي ندارد و حتي نوع تفکر را به رعايا تحميل مي‌کنند.
اين دول غير الهي تنها چيزي که خوب مي‌دانند اين است که چگونه خلايق را بسان موشهاي لابراتورها در معرض آزمايشات «علوم» اجتماعي قرار دهند.

۲) واژگوني فلسفه و برهان اصلي اسلام:
خداوند عظيم و متعال به برترين خلايقش محمد مصطفي(صلي الله عليه و آله) بهترين کتاب را داد
تا با استفاده از اطلاعات موجود در کتاب خلايق را سامان دهد.
عمر شمشير را جايگزين علم کتاب کرد و به کل فلسفه وجود کتاب را زير سوال برد!!!
خداوند متعال راه سعادت بشر را در پيروي از علم محمد مصطفي(صلي الله عليه و آله) قرار داده بود.
عمر با خنده دار ترين خودبزرگ بيني تاريخ خود را خليفه عقل کلي قرار داد که در کودکي جبريل (عليه السلام) به او تعليم مي‌داده.
کمترين اثر سوء اين عمل آن شد که امروزه توليدات علمي کل جمعيت مسلمان از مملکت کره جنوبي کمتر است.

۳) واژگوني نظام مالي و اقتصادي الهي و جايگزيني نظام مالي حرام پرور:
در اسلام ماليات عبادت است و براي رضاي خدا. ثروتمندان نه از ترس شمشير بلکه از براي کسب رضاي رب العامين به جامعه اسلامي ياري مي‌رسانند.
عمر بدعتي آورد که با استفاده از آن ديو دولت غير معصوم به بهانه حمايت از فقرا هر روز فربه تر و حرام خور تر شد.
اين مطالب نه از من بلکه از اول افشا کننده جنايات روتشيلد ،مايزز اقتصاد دادن، است. تنها مدل اقتصادي که حرام پرور نبود و نان حلال براي همه به ارمغان مي‌آورد مدل معصومين است.

دقيقا به همان دليل که سياست عمر ضد علم و انديشه و تفکر منطقي بود سياست او نيز ضد کسب حلال بود.
معاويه ملعون محصول همين اقتصاد فاسد عمر بود.

۰۰۰۰
جنايات و فجايع مکتب سياسي عمر قابل مقايسه با هيچ کدام از مکاتب سياسي حتي مارکسيسم نيست.
فقط يک شاگرد کوچک آن مکتب گرگي به نام تيمور شد.

بنده به زباني با تو صحبت کردم که در خور يک زنديق است.
ولي اگر مسلمان بودي از اظلم الاظلام ايدئولوژي عمر که همانا محروم کردن نوع بشر از اول نعمت خدا است را به تو ياد آور مي‌شدم.

علي ولي الله
علي حجة الله
علي وصي رسول الله
48 | زنديق | Iran - Shahr-e Kord | ١٢:٠٠ - ١٤ مهر ١٣٨٨ |
حالا گيريم تمام دنياي تسنن قبول کنند عمر بد است به حال من و شما چه تاثير دارد شما خداوند را بپرستيد و در دنيا نيکي کنيد کافي است

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
آيا خداوند به امر به معروف و نهي از منكر دستور نداده است ؟ كساني كه منكر امر به معروف و نهي از منكر بودند ، نيز همين توجيهات شما را داشتند !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
49 | امير رضا علي نقيان | | ١٢:٠٠ - ٢٣ بهمن ١٣٨٨ |
با سلام.بابت روشنگري عالي كه انجام داديد ممنونم.روي شبكه نور تي وي را كم كرديد.علي عشقو علي عشق افرين است/علي اول علي پايان دين است/به كوري دو چشم اهل باطل/فقط حيدر اميرالمومنين است/با تشكر
50 | كسرا | | ١٢:٠٠ - ٢٦ بهمن ١٣٨٨ |
با عرض سلام و خسته نباشيد ميخواستم به شبهاتي که اهل سنت با استناد به کتب معتبر شيعه مطرح ميکنند که در انها ذکر شده عثمان داماد رسول الله بوده لطفا جواب دهيد به عنوان مثال نهج البلاغه خطبه 162 ودر کتاب کافي باب فضل البنات و در الخصال شيخ صدوق و بحارالانوار جلد 16 و... اگر ادرسهايي که ذکر کردم دقيق نيستند لطفا بگوييد که ايا در اين کتب در مورد ازدواج عثمان با دختران رسول الله اشاره اي شده است يا خير. با تشکر
51 | حاتم1200 | | ١٢:٠٠ - ٠٣ اسفند ١٣٨٨ |
بسم رب الحسين
سلام عليكم
نكته اي را عرض كنم وقتي اقا رسول الله(صلي الله عليه و اله)در فضائل خودشان به اقا امير المومنين(صلوات الله عليه) مي فرمايند تو فضائلي داري كه هيچ كس ندارد مي فرمايند در يكي از اين موارد يا علي(صلوات الله عليه) تو پدر زني مانند من نداري و من دامادي به مانند تو ندارم و اين نكته كمي قابل تامل است كه تنها داماد پيغمبر(صلوات الله عليه) اقا اميرالمومنين(صلوات الله عليه) است و بس.
همانگونه كه سنيها در كتب خود دارندو اين نكته را هم اشاره كنم كه ان دختران دختران خواهر حضرت خديجه(صلوات الله عليها) بودند كه سرپرستي انها را به اقا رسول الله (صلوات الله عليه)واگزار كردند
52 | محب لاهل البيت عليهم السلام | Iran - Andīmeshk | ١٢:٠٠ - ١٤ فروردين ١٣٨٩ |
سلام به همه محبين اهل بيت عليهم السلام
راه رسيدن به حقيقت فقط مطالعه است پس مطالعه كنيم تا در آن دنيا باز خواست نشويم
53 | علي عالمي | | ١٢:٠٠ - ٠٥ ارديبهشت ١٣٨٩ |
با سلام
افتخار کردم شيعه علي هستم
فقط ميخام تشکر کنم و....
الهم العجل لوليک الفرج
54 | ش ،ن | | ١٢:٠٠ - ١٦ ارديبهشت ١٣٨٩ |
كل مطالب رو خوندم پي بردم كه مثل ديگر امور جامعه سركاريد. خوب شما رو كاشتن. شما بريد پي كار خود گيريد به شما چه كه انها چكار كردن . با هم خوب بودن يا بد . اگه راست ميگيد شما سعي كنيد ادم درستي باشيد.
به اميد ظهور روزي كه همه شيعه ها ادم بشن.
55 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ١٧ ارديبهشت ١٣٨٩ |
جناب ش.ن
چرا ابوبکر مي‌خواست که مردم از تفاسير قرآن کريم محروم شوند؟؟
علت آنکه ابوبکر تفاسير قرآن را آتش مي‌زد چه بود؟؟
مگر تفاسير قرآن کريم چه ضرر و زياني براي مردم داشت که ابوبکر آنها را آتش مي‌زد؟؟
به راستي در آن تفاسير قرآن چه علومي نهفته بود که ابوبکر آنها را آتش مي‌زد؟؟؟
جناب ش.ن
مگر نص صريح کتاب الله را نمي‌خوانيد که مي‌فرمايد:
«والذين اجتنبوا الطاغوت ان يعبدوها وانابوا الي الله لهم البشري فبشر عباد»
پس چرا از طاغوتي که تفاسير قرآن و علوم الهي را آتش مي‌زد «اجتناب» نمي‌کنيد؟؟
آيا جز اين است آن طاغوت را «عبادت» مي‌کنيد؟؟ براستي ابوبکر شايسته عبادت است و يا الله متعال؟؟

يا علي
56 | momen abdullah | Malaysia - Shah Alam | ١٢:٠٠ - ١٩ ارديبهشت ١٣٨٩ |
جناب ش.ن
سلام عليکم
خدواند متعال در قرآن کريم مي‌فرمايد:
«ومن اظلم ممن افتري علي الله كذبا او كذب بالحق لما جاءه اليس في جهنم مثوي للكافرين»
حال بنده از شما در خواست مي‌کنم با مد نظر داشتن آيه فوق به ما بفرماييد که خداوند متعال کجا فرموده است که: «هم طبق ايه قران يار غار بوده»؟؟؟
********
شما چرا به خود اجازه مي‌دهيد که قرآن کريم را تحريف کنيد؟؟ در کجاي قرآن کريم کلمه «صاحب» به معناي «يار» به کار برده شده است؟؟؟؟ براستي رجوع به قرآن ضرري به شما مي‌رساند؟؟
****** مواردي که الله متعال کلمه صاحب را در قرآن کريم به کار برده است: *********
1))) کافري که همراه يک مومن است:
«قال له صاحبه و هو يحاوره اكفرت بالذي خلقك من تراب ثم من نطفه ثم سواك رجلا»
آيا اين «صاحب» در اين آيه «يار» آن مومن است؟؟؟؟
2))) نهنگني که همراه پيامبر خدواند است:
«فاصبر لحكم ربك ولا تكن كصاحب الحوت اذ نادي وهو مكظوم»
ايا اين جناب نهنگ «يار» حضرت يونس (عليه السلام) است؟؟
3)) کافري که همراه حضرت يوسف (عليه السلام) بود:
«يا صاحبي السجن اارباب متفرقون خير ام الله الواحد القهار»
آيا اين کافر «يار سجن» حضرت يوسف (عليه السلام)‌ بود؟؟
4)) پدر و مادري که مشرک هستند:
«وان جاهداك علي ان تشرك بي ما ليس لك به علم فلا تطعهما وصاحبهما في الدنيا معروفا واتبع سبيل من اناب الي ثم الي مرجعكم فانبيكم بما كنتم تعملون»
آيا مسلمان مي‌تواند با پدر و مادر مشرک «يار» باشد؟
5)) ولي از همه نکته آموز تر اين آيه شريفه است:
«واعبدوا الله ولا تشركوا به شييا وبالوالدين احسانا وبذي القربي واليتامي والمساكين والجار ذي القربي والجار الجنب والصاحب بالجنب وابن السبيل وما ملكت ايمانكم ان الله لا يحب من كان مختالا فخورا»
به خوبي مشخص است که اين «صاحب بالجنب» مي‌تواند کافر و يهودي ... باشد.
***********
پس خداوند صاحب را براي کافر، نهنگ، بني‌اسرائيل، پدر و مادر مشرک، همسفر در راه به کار برده است.
***********
ولي حال بنگريم که خداوند براي معناي «يار» از چه کلماتي استفاده کرده است؟؟
1)))«ومن يطع الله والرسول فاوليك مع الذين انعم الله عليهم من النبيين والصديقين والشهداء والصالحين وحسن اوليك رفيقا»
در اين آيه نوراني خداوند متعال از کلمه «رفيق» براي ياران پيامبران استفاده کرده است نه «صاحب».
2))) «ولا صديق حميم» دوزخيان از داشتن «صديق» محروم هستند نه «صاحب».
3))) «لا يتخذ المومنون الكافرين اولياء من دون المومنين»
*********************
و اما چرا ما ابوبکر را طاغوت مي‌دانيم:
حضرت سدة النساء اهل الجنة حضرت فاطمه الزهرا (سلام الله عليها) از چه کسي «اجتناب» کردند؟؟؟
>>>> ابوبکر <<<<<
مومنان و مومنات به «اجتناب» از چه کساني امر شده اند؟؟؟
>>>>> از طاغوت <<<<<<
«والذين اجتنبوا الطاغوت ان يعبدوها وانابوا الي الله لهم البشري فبشر عباد»
*****************
راستي چرا «ابوبکر» زکات عبادي را تبديل به خراج به زور شمشير کرد؟؟
چرا 20 هزار صحابه مومن پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) را به جرم نپرداختن باج گردن زد؟؟
آيا او جز «الذين طغوا في البلاد» بود؟؟

يا علي
57 | ش.ن | Iran - Khorramshahr | ١٢:٠٠ - ١٩ ارديبهشت ١٣٨٩ |
ادم درست و حسابي فقط بايد الله جل جلاله را پرستيد . مگر شما منكر باشيد وگرنه ما انكار نميكنيم . از زاويه ديد شما اين ابوبكر عجب ادمي بوده . هم طبق ايه قران يار غار بوده . و بعد از اين طرف طاغوتي هم بوده اره؟؟؟؟؟؟؟؟؟
58 | ش.ن | Iran - Khorramshahr | ١٢:٠٠ - ٢١ ارديبهشت ١٣٨٩ |
فقط ميگم انشاالله هدايت شوي . اگه بخوام دليل بيارم برات بي فايده ست چون مغزت پر است از توجيهات بي پايه و بي اساس.
59 | شيلا | Iraq - Erbil | ١٢:٠٠ - ٢٢ ارديبهشت ١٣٨٩ |
سلام شما را به خدا كمى انصاف داشته باشين اونقدر خشك مذهب هستين كه حقيقت را به خاطر اعتقاد غلط خودتون كتمان ميكنيد و براى اين كه بقيه را از واقعيت دور كنيد به هر دروغى متوصل ميشين.....شما حتى بين خدا و على مطمئنم على را انتخاب ميكنيد ....اون كتابايى كه شما ازش دليل ميارين نوشته شده شخصايى مثل خودتونه كه فقط شما كمراهان قبولش دارين.....فقط دعا ميكنم كه هدايت بشيد
60 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | ١٢:٠٠ - ٢٣ ارديبهشت ١٣٨٩ |
سلام

خواهر گرامي
سرکار خانم شيلا

بهتر نيست بجاي خودتان صحبت کنيد نه شيعيان؟!!!!
آيا شما بهنوان يک خواهر اهل سنت از کتب و منابع خودتان بي خبريد؟!!!!!!!
بنده تقريبا 95 درصد از کتابهاي اهل سنت را زير رو کرده ام البته اين را براي خودم بعنوان يک بار علمي تلقي نميکنم و صرفا جهت اطلاع اهل سنت عرض ميکنم خدا خود ميداند که براي رسيدن به اصل حقيقت تقريبا به همه ي کشورهاي عربي و سني مذهب سفر کرده ام و کتب شما را از آن کشورها تهيه و بطور کامل مطالعه کرده ام، با عرض معذرت مجبورم به شما عرض کنم که علماي شما در ايران مهم ترين و اصلي ترين بخشهاي حقيقي تاريخ را از آن کتابها که بنده مطالعه کرده ام خارج کرده اند و به بهانه تلخيص ماوسل به تحريف شده اند، يعني قسمتهائي که بيانگر و گوياي حقيقت بوده را حذف نموده است و هر گاه هم دليل اينکار را از آنان بپرسيد ميگويند يا انکار ميکنند يا عنوان ميکنند که آن قسمتهاي حذف شده محتواي درسي ندارد و يا دلايل خنده دار ديگر را مطرح ميکنند . . . . .
بهتر است کتابهاي چاپ قديم اهل سنت را با چاپ جديد مقايسه فرمائيد قطعآ به همين نتيجه خواهيد رسيد اما من در مقايسه ي کتبي که در ايران از سوي علماي شما در زاهدان چاپ شده است تناقض شديد مشاهده کردم.
ايا شما نويسندگان کتب خود را نيز قبول نداريد؟!!!!
خودتان مدعي شده ايد که مطالب کتب خودتان دروغ است و در واقع ادعا کرده ايد که اشخاص نويسنده کتابهاي ذکر شده در همين صفحه دروغگو هستند و فقط گمراهان قبول دارند،

آيا شما بعنوان يک خانم از اهل سنت که مبناي مذهبتان همين مطالب عملاي خودتان است خود را گمراه ميدانيد؟!!!
آيا واقعا خود را با انصاف ميدانيد؟!!
آيا اينکار شما چه تعمدآ باشد و چه سهوآ کتمان کردن حقيقت نيست؟؟؟!!!!
آيا اينکار شما دور کردن خودتان از حقيقت و اصرار در لجبازي محسوب نميشود؟؟!!!
ايا اينکار شما قرار دادن علمايتان در مقابل الله تعالي و انتخاب خلفا و علمايتان در مقابل خدا نيست؟؟!!!!

بنده همان توصيه که به کرده ايد را به خودتان هم ميکنم
شما را بخدا کمي انصاف داشته باشيد.
يا حق
61 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ٢٣ ارديبهشت ١٣٨٩ |
سرکار خانم شيلا اسلامي
يعني امام بخاري، جلال الدين سيوطي و .... همه از گمراهان بودند؟؟؟
پس چرا از آنها تبعيت مي‌کنيد؟
يا علي
62 | شيلا | Iraq - Erbil | ١٢:٠٠ - ٢٦ ارديبهشت ١٣٨٩ |
سلام
من عقيده هاى مخصوص به خودم را دارم و معتقدم كه شيعه كاسه داغتر از اش شده
نميفهمم جرا اين رفتار رو بيش ميكيرين وقتى خودتون هم يك حقيقت را ميدونيد اما جون نميخواين باورش كنيد هزارو يك بهونه ميارين و دروغ و تهمت ميزنيد تا فقط خودتون را قانع كنيد.
63 | برهان | Finland - Helsinki | ١٢:٠٠ - ١٢ خرداد ١٣٨٩ |
با سلام لازم دوستان عزيز براي اثبات حقانيت را فقط از قرآن جويا باشيد. اينكه فلان مورخ اين را گفته اصلا جاي اعتبار نيست زيرا اكثر مورخان در اختيار سلاطين بوده و به نفع آنها كار كرده اند. البته علاوه بر قرآن از عقل و منطق مي توان بهره برد. اينجانب به چند نكته اشاره مي كنم. 1-شما مي گوييد كه حضرت علي از طرف خدا براي خلافت انتخاب شده (روايات). اما مشكل اين است كه خدا حتي يك بار به صراحت اين را قرآن بيان نفرموده است. 2- شما مي گوييد كه اكثريت صحابه بجز چند نفر محدود بقيه مرتد گشته و علي ابن ابي طالب را خانه نشين كردندو حق كتابت حديث را به ايشان ندادند. بنابراين نتيجه مي گيريم تمامي روايات سرچشمه در نظرات آن صحابه مرتد دارد پس بنابراين روايات جاي باور نيست. 3-شما مي گوييد كه حضرت علي از طرف خدا براي خلافت انتخاب شده (روايات). اما حضرت علي در اجراي فرمان خداوند كوتاهي نموده است آيا اين چگونه توجيه پذير است. و براي اثبات مي گوييد كه علي بخاطر مصلحت سكوت فرمودند. چگونه ممكن است علي ابن ابي طالب در برابر مرتدين سكوت كرده و مصلحت را پيشه بگيرد آيا ايشان بيم آن را نداشت كه اين مرتدين ممكن است اسلام را به بيراهه ببرند. و اين سكوت در اين شرايط از كسي همچون حضرت علي كه در مكتب پيامبر تربيت شده بعيد است. آيا چگونه اين موارد قابل توجيه است؟؟؟؟؟ 4- شما مي گوييد كه خليفه دوم در اثر ضرب و شتم حضرت زهرا همسر حضرت علي و دختر پيامبر را به شهادت رشانده در حالي كه حضرت علي قهرمان بلا منازع غزوات جنگ با مشركين در اين صحنه فقط نظاره گر بودند و بخاطر مصلحت اسلام چيزي نگفتند و از حق شرعي كه در برابر حضرت زهرابه عهده داشتند(دفاع از تجاوز بيگانه بر اهل بيت تا مرز شهادت) كوتاهي نمودند. آيا اين امكان امكان پذير است. و صدها دليل عقلي ديگر كه قابل توجيه نيست.

پاسخ:

با سلام
دوست گرامي
1- فرموده‌ايد «حقانيت را فقط از قرآن جويا باشيد. اينكه فلان مورخ اين را گفته اصلا جاي اعتبار نيست زيرا اكثر مورخان در اختيار سلاطين بوده و به نفع آنها كار كرده اند»!
سوال ما اين است كه آيا سلاطيني كه مورخين در اختيار آنها بوده‌اند ، شيعه بوده‌اند يا سني ؟! اگر سني بوده‌اند و مورخ ، چيزي را بر ضد اهل سنت در زمان آنان بنويسد ،‌قطعا براي خوشنود كردن سلطان زمان خويش نبوده است !
جداي از اينكه بسياري از مطالب ، نظر مورخ نيست و نقل روايت است !
2- فرموده‌ايد «شما مي گوييد كه حضرت علي از طرف خدا براي خلافت انتخاب شده (روايات). اما مشكل اين است كه خدا حتي يك بار به صراحت اين را قرآن بيان نفرموده است»!
آيا هر چيزي كه از جانب خدا باشد ، بايد در قرآن به صراحت آمده باشد ! مگر در قرآن نيامده است كه «لتبين للناس ما نزل اليهم»! همين نشان مي‌دهد كه بسياري از مطالبي كه در قرآن آمده صريح نيست و احتياج به بيان رسول خدا (ص) دارد ؛ و اين خود يك امتحان مهم الهي است ! و خداوند مي‌فرمايد «ما آتاكم الرسول فخذوه ومانهاكم عنه فانتهوا» و همچنين «ما ينطق عن الهوي ان هو الا وحي يوحي»!
آيا در كلمات رسول خدا (ص) نصب اميرمومنان به ولايت به صراحت آمده است يا خير ؟!
همچنين در مورد علت نيامدن نام اميرمومنان در قرآن به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=500
3- در مورد ارتداد صحابه ، بهتر است به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=89
4- فرموده‌ايد «بنابراين نتيجه مي گيريم تمامي روايات سرچشمه در نظرات آن صحابه مرتد دارد پس بنابراين روايات جاي باور نيست»!
خير ! بسياري از روايات ، از شيعيان آن حضرت بوده است ! و نه از ساير صحابه !
همچنين بسياري از صحابه ، بعد از اين ماجرا توبه كرده و به حق بازگشتند و مطالبي نقل كرده‌اند !
همچنين آيا سخنان كسي كه مخالف حق است ، بر ضد خودش مسموع نيست ؟! وقتي كسي كه با ولايت حضرت علي مخالف است ، اقرار به نصب حضرت به ولايت كند ، قطعا دروغ نمي‌گويد ! و در اين زمينه دليلي براي دروغ گفتن ندارد !
5- فرموده‌ايد «شما مي گوييد كه حضرت علي از طرف خدا براي خلافت انتخاب شده (روايات). اما حضرت علي در اجراي فرمان خداوند كوتاهي نموده است آيا اين چگونه توجيه پذير است. و براي اثبات مي گوييد كه علي بخاطر مصلحت سكوت فرمودند. چگونه ممكن است علي ابن ابي طالب در برابر مرتدين سكوت كرده و مصلحت را پيشه بگيرد آيا ايشان بيم آن را نداشت كه اين مرتدين ممكن است اسلام را به بيراهه ببرند. و اين سكوت در اين شرايط از كسي همچون حضرت علي كه در مكتب پيامبر تربيت شده بعيد است. آيا چگونه اين موارد قابل توجيه است؟؟؟؟؟»!
علت عدم قيام حضرت به صورت مفصل در آدرس ذيل آمده است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=9
6- فرموده‌ايد «شما مي گوييد كه خليفه دوم در اثر ضرب و شتم حضرت زهرا همسر حضرت علي و دختر پيامبر را به شهادت رشانده در حالي كه حضرت علي قهرمان بلا منازع غزوات جنگ با مشركين در اين صحنه فقط نظاره گر بودند و بخاطر مصلحت اسلام چيزي نگفتند و از حق شرعي كه در برابر حضرت زهرابه عهده داشتند(دفاع از تجاوز بيگانه بر اهل بيت تا مرز شهادت) كوتاهي نمودند. آيا اين امكان امكان پذير است.»!
ا. ما نمي‌گوييم كه خليفه به خانه حضرت هجوم برده است ! خود خليفه مي‌گويد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=147
ب. حال كه اقرار ابوبكر ، موجود است ، و در شجاعت حضرت علي نيز شكي نيست ، بايد ديد علت سكوت حضرت چه بوده است ؛ علت عدم مقابله در آدرس ذيل به صورت مفصل آمده است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=6015
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

64 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | ١٧:٤٩ - ١٣ خرداد ١٣٨٩ |
سلام جناب شيلا همانطور که خودتان گفته ايد عقايد شخصي شما مختص خودتان است و ربطي به اجماع نطرات اهل سنت ندارد اما اين کار شما در واقع باطل دانستن نطرات تمام علماي خودتان (اهل سنت) است. ما هم مانند شما مطالب و منابع شما را صحيح نميدانيم اما تعجب همه ما از اين است که چطور شما بعنوان سني از منابعي دفاع ميکنيد که خودتان هم آنرا قبول نداريد؟ بنابراين ادعاي شما مبني بر اينکه نظر شخصي خودتان را بيان کرده ايد در نتاقض شديد است و هميشه سعي ميکنيد آنرا پنهان نمائيد. به هر حال بنده به شخصه از شما تشکر ميکنم که با اعلام نظر خود باعث شديد تا مبناي عقيدتي شما اهل سنت را بهتر از گذشته بشناسيم. در ضمن تکرار شبهات و سئوالات تکراري که هزاران بار پاسخ آنها را گفته ايم تنها يک مسئله را روشن ميکند و آنهم اين است که شما اهل منظق نيستيد به هر حال بنده قصد توهين ندارم اما روش جواب و برخورد شما خواهر گرامي نشان از عدم منطق و تفکر و تعقل دارد. يا حق
65 | محمد حيدر شريفي | | ١٣:٥٤ - ١٣ تير ١٣٨٩ |
سلام خدمت دست اندر کاران اين سايت
با تاسف بايد نوشت که شما دانشمندان اهل تشيع آنقدر که بر پيروان اهل سنت و جماعت چسپيده ايد ،به کافران هم نچسپيده ايد.در حاليکه بسيار کم اند دانشمندان مذهبي اهل سنت و جماعت که فتواي کافر بودن پيروان مذهب تشيع را بدهند . در کتاب(...آنگاه هدايت شدم ) که ار يادم رفته که
مولف آن چه نام دارد ،سعي شده تا آيات قرآن کريم را تحريف نموده و به استناد آيات (که مولف آنها را غلط ترجمه نموده)ميخواهد گويا ثابت کند که پيروان
مذا هت اربعه کافر اند .در تمام آن کتاب فقط بر ضد سني ها دلايل تراشيده شده است ،نه بر ضد کفار،يهود و نصاري.اميد وارم که اگر شما ميخواهيد
به اسلام خدمتي بکنيد دست از توطيه چيني بر عليه مسلمانان ديگر بر داريد و با ياد آوري اينکه حضرت علي (رض)،خضرت عثمان و...چه اشتباه کرده اند
ويا نکرده اند ، افرايش خشونت بين مسلمانها را سبب نشويد .
66 | كميل | | ٢٤:٤٤ - ١٤ تير ١٣٨٩ |
جناب محمد حيدر شريفي دليل اينكار واضحه.
-----------
ضربه اي كه اهل بدعت به ما شيعيان ميزنن به مراتب بيشتر و سنگين تر از ضربه كفاره.
والا ما تاحالا نديديم يه كافر بياد شيعيان رو سر ببره يا شكنجه كنه. ولي ماشالا به غيرت وهابيها و سنيها. هركدومشون تا هف هشت تا شيعه نكشن دلشون خنك نميشه.
-------------
به ما حق نميدي ؟
راستي نگفتين كجاي كتاب ثم اهتديت قرآنو تحريف كردن؟
67 | درويش | United Kingdom - London | ١١:٠٣ - ٠٣ مرداد ١٣٨٩ |
اسلام عليکم ورحمة الله وبرکاتو

من يکى از غلامان از غلام حضرت على واهل وبيت نبى گرامى ص هستم.
به اتفاق همه علما ومجتهدين وصحابه واسلاف امت هرکى ازيک صحابه کرام خصوصا از جمله عشره مبشره انکاروتوهين کنند کافر مطلق بوده واسلامش زير سواله خوب بااين همه دشمنى که شما با خلفاى راشيدين که ما حتا به خاک پاى آنها نمى توانيم برسيم چى برسه به توهين وتحقير حالا خود قضاوت کنيد که اين همه لجوجيت وگستاخى ضروره دربرابرى بزرگان دين بخدا تنم ميلرزه وقت که شما به صحابه وخلفا توهين ميکنيددراين عصر که ما وجود داريم با اين همه فساد وفجور حتى همين آقاى مفتى که به سولات بسيار بااطمينان وافتخار جواب ميدن وهمه درگمراهى محض قراردارن چطور جرات دارين توهين به بزرگان دين ميکنند. حالا خود قضاوت بکنيد مشروب خوارى ، زنا، لواطت، صيغه ،ريش ،تراشيدن ،روزه خوارى ،سوت خوارى وديگرهزار جورفساد که درايران درميان شيعه ها وجود داره که حتا دختران شون تاوقت شوهر به لواطت مشتغل بوده اين همه بدعت ناروا حرام نيست که شما اهلسنت رابدعت ميگويند خوب مااهلسنت بدعتى وناروا شما که اهل وبيت هستين چرا از امام تان پيروى نميکنيدودچار چنين گمراهى شده ايد.

سوال من اينست که آيا به نظرشما شيعه ها اهلسنت گمراه وکافراند اگرکافراند پس چرا فتواى کفررا صراحتا نميدهيد تا دشمنى تان معلوم بشه چون شما لشکريان امام زمان هستيد واگر اهلسنت مسلمانند چرا اينقدر دشمنى وافترا وبوهتان درپاى ايشان مزنيد چون خداوند ميفرمايد که همه مسلمانان برادر هم هستند جواب من رابدهيد؟

صحابه کرام باهم خيلى برادر صميمى و مآدب بودن واحترام هم ديگر را داشتن که تواريخ به اين واقعات شاهد بوده حتا حضرت على دخترشان را به عقد حضرت عمر درآورده ويکى از اسم پسران شان هم عمر گذاشته اند.
ما اهلسنت اوسط راه را انتخاب کرديم به همه امامان واوليا وخلفا راشيدين اعتقاد واخلاص داريم نه افراد ميکنيم ونه تفريد حضرت على فرمودن که از محبت من بعضى ها کافر وسزاوار دوزخ ميشوند وبعض ها رستگار وجنتى حالاخود قضاوت کنيد.

همه شيران جهان بسته اين سلسله اند + روبه از حيله چسان بسگلد اين سلسله را

خلاصه محبت کردن با ابوکر ، عمر ،عثمان وعلى محبت باخدا ورسول الله بوده هرکه باهرکدام ايشان دشمنى کنه دشمن خداورسول اوست

اللهم اهداناالصراط المستقيم

68 | Arash | Iran - Hamadan | ١٤:٣٠ - ٢٦ مرداد ١٣٨٩ |
اتفاقاسوال من هم اينست که آيا به نظرشما سني ها شيعيان گمراه وکافراند اگر شيعهيان مسلمانند چرا اينقدر دشمنى وافترا ميزنيد؟ حالا دشمني هيچ. چرا شيعه کشي مي کنيد و بمب به خودتان مي بنديد؟ ما در اکثر کشورهاي اسلامي شاهد شيعه کشي هستيم. عراق، پاکستان، ايران ... ولي در هيچ يک حتي در کشورهاي شيعه سني کشي نداريم. پس اين شماييد که ما را كافر مي دانيد و جهنمي و خودتان را مسلمان!!!!! و بهشتي!!!!!!!! شرمتان باد
69 | momen abdullah | Malaysia - Kuala Lumpur | ١٨:٣٧ - ٢٦ مرداد ١٣٨٩ |
جناب درويش محب عايشه منافقه
اولا براي آنکه بهتر بداني که چه کساني «لواطکار حرفه‌اي» هستند و لواط شغل رسمي آنها است به اين صفحه
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=52
مراجعه کن و کامنت شماره 82 از بنده حقيير را بخوان.
ديگر دنيا مي‌داند که عمري از چه راههاي کثيفي ارتزاق مي‌کند.
*******
دوما هرچي فحش و ناسزا به دختران پاک ايران زمين دادي براي عايشه عزيزت باشد.
*******
سوما به تو يک هفته مهلت مي‌دهم تا يک آيه و فقط يک آيه بياوري که انکار صحابه موجب کفر است.
وگرنه به ولايت مولي الموحدين حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام)، ابوبکري نشانت دهم که حتي در خواب هم آرزوي مرگ و نيستي کني تا بلکه از عذاب الهي و سنگيني سخنان بنده حقير رهايي يابي.

يا علي
70 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | ١٠:٠٤ - ٢٧ مرداد ١٣٨٩ |
جناب درويشه

خداوند دعاي شما را مستجاب کرد و شما با به مسير عمر که جهل و کفر مطلق است راهنمائي کرد.
و الحق و والانصاف که شما مصداق بارز (( اهدنا الصراط العمر )) هستيد.
قبل ذکر است که آيه فوق معني آيه مبارکه (( اهدنا الصراط المستقيم )) در تورات العمر يهودي است.
راستي خاخام اعظم شما ابوبکر هم به اندازه ي خاخام عمر به يهود خدمت کرد يا اينکه عمر خلافت دوساله اش به وي اجازه خدمت بيشتر به مذهب يهود را نداد؟!!

جناب درويشه مشکل شما از ريشه است و براي اينکه ريشه را اثبات کنيد بايد خزعبلات را پيشه کنيد!!!

شما اهل سنت بزرگترين دروغگوهاي تاريخ هستيد، زيرا ادعا ميکنيد که اهل بيت ع را دوست داريد !!! و اين در حالي است که دستتان بخون تمامي اهل بيت ع آغشته است!!!
راستي واژه خجالت کشيدن در مذهب شما جاي دارد؟؟!!!
71 | حسن عاشوري | Iran - Birjand | ٢٤:١٦ - ٠٢ شهریور ١٣٨٩ |
با سلام خيلي از مطالب درج شده در سايت واقعا لذت بردم و همينجا جا دارد كه از همه ي شما حقيقت جويان و زحمت كشان عزيز كه واقعا وظيفه ي سنگيني را بر دوش داريد تشكر و از خداوند تبارك وتعالي براي شما عزيزان خير دنيا واخرت را مسئلت دارم - فقط در اخر هم از اهل سنت و ساير فرقه هاي اون تعجب ميكنم كه چرا خودشون رو به نفهمي ميزنن وچرا سرشون رو مثل كبك زير برف كرده اندو فكر ميكنن كه چون خودشون جايي رو نميبينن كسي هم اونا رو نميبينه - انشائالله به زودي با ظهور اقا و مولايمان حضرت مهدي عج همه چيز روشن ميشود و اين شبهاتي كه همه برخاسته از دل اهل سنت و فرقه هاي مزخرف-وهابيت- ميباشد تمام ميشود اللهم عجل لوليك ال فرج و عافيه والنصر امين يا رب العالمين
72 | فرزان | Afghanistan - Kabul | ١٠:١٣ - ٠٦ شهریور ١٣٨٩ |
سلام وعرض ادب خدمت تحليل گر اين برنامه وهمچنان با سلام وادب خاص خدمت خانم شيلا من از شما تشكري ميكنم وبه مانند شما خانم ها افتخاز مكنم باز هم تشكر و دعا ميكنمكه تمام شيعيان جهان را خداوند توفيق دهد تا راه درست را دريافته و رستگار شوند
اين از حق بودن اهل سنت است كه به 124 هزار رسول خدا ايمان دارد و به رسول خدا (محمد)ص و يارانش را زياد دوست دارد نميگويد كه اين علي است و اين هم عثمان رض همه را مساويانه دوست دارد و بخاطريست كه آنها ياران محمد ص بودند.
لطفا ازين زيادتر كفر نگوئيد وخودرا بدتر ازين زشت نسازيد
من اين همه را نميگفتم بخاطري اين هممه را گفتم كه شما ..............................؟ از ادب و اخلاق يك مسلمان نيست/؟

بازهم خانم به اميد موفقيت خانم شيلا
73 | مجيد م علي | | ١٤:٥٠ - ٠٦ شهریور ١٣٨٩ |
با سلام جناب فرزان ايا شما اين ايات را ديده ايد و اگر ديده ايد انها را خوانده ايد و اگر خوانده ايد انها را درك كرده ايد اگر يكي از كساني كه ازشون براي دفاع نظر داديد مثلاُ اعمالشون مطابق ايه زير ( 1 ) نبوده بلكه مطابق ايات بعدي باشد چي ؟؟؟ : --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- ( 1 ) ===۩۩======۩۩=== بسم الله الرحمن الرحيم ===۩۩======۩۩=== ===۩۩======۩۩=== إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبير.===۩۩======۩۩=== الحجرات / 13. ===۩۩======۩۩===گرامى‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست خداوند دانا و آگاه است‏ ===۩۩======۩۩=== =================================================================================== ( 2 ) ۩۩=== فَإِنَّ اللَّهَ لا يَرْضى‏ عَنِ الْقَوْمِ الْفاسِقين‏. ۩۩=== ۩۩=== خداوند (هرگز) از جمعيّت فاسقان راضى نخواهد شد!.۩۩=== آيه 96 توبه ================================================================================ ( 3 ) ۩۩=== وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمين‏.۩۩=== ۩۩===خداوند، ستمكاران را دوست نمى‏دارد. ۩۩=== آيه 140 سوره آل عمران ========================================================================== بنده ام براي شما و خانم شيلا و خودم و تمامي مسلمانان طلب موفقيت در راه حق ميكنم و ارزو ميكنم كه بتوانيد ( م ) حق را از ناحق تشخيص بدهيد (ايم ) يا علي
74 | حسين | | ١٣:٥٧ - ٣١ شهریور ١٣٨٩ |
سلام قرائن بسياري وجود دارد که وجود فرزندان دختر غير از فاطمه سلام الله عليه را براي پيامبر صلي الله عليه و آله منتفي مي‌کند. در مرتبه دوم و بيش از آن هم، قرائن و شواهدي‌ست که دامادي عثمان بن عفان را منتفي مي‌کند. من حديثي در ارتباط با فضائل دختران پيامبر صلي الله عليه و آله (ولو مورد اختلاف ميان شيعه و سني) غير از فاطمه سلام الله عليه نديم. قضيه بسيار مبهم است حتي اگر به عنوان يک عثماني متعصب تحقيق کنيم در اين باره تشکيک خواهيم نمود. والله اعلم.
75 | علي كلاهزرد | | ٠٢:٤٤ - ٠٢ مهر ١٣٨٩ |
سلام دوستان 1- حقيقت اين است که بسياري از اين‌گونه برخوردها و موضع‌گيري‌هاي خصمانه مخصوص گروه خاصي از شيعيان و وهابيون و سلفي‌ها است و گرنه در ميان اکثر برادران و خواهران اهل تسنن چه در ايران و چه سراسر جهان اسلام مباحثي از اين دست اصولا معنايي ندارد. به عنوان مثال سني‌هاي کردستان يا ترکيه يا مصر و بسياري کشورهاي ديگر در ضمن اعتقاد به خلفاي سه‌گانه ائمه اطهار را به عنوان خاندان پيامبر دوست دارند و به زيارت قبور سادات مي‎روند و... نگاه کنيد به عزاداري سنيان پاکستان براي امام حسين و .... پس لطفا اين‌قدر کوته‌بينانه هر فرد سني را يک ناصبي و وهابي و دشمن امير المومنين نبينيد! 2- اينجا يک حقيقت وجود دارد و آن ولايت ائمه معصومين است اما اگر به شيوه ترويج تشيع در جهان و مخصوصا ايران نگاه کنيد، کاملا با روش تهاجمي شما متضاد بوده است. اين‌گونه و با اين لحن صحبت کردن تنها در مباحثات ميان علما آنهم فقط زماني که علماي اهل سنت توهين مي‎کردند آنهم نه هميشه و آنهم نه از طرف حضرات معصومين انجام مي‎شده است. «که روش معصومين مهرباني و مهماني حتي به دشنام دهندگان‌شان بوده است» 3- ما اهل سنت را يهودي و نوکر يهود مي‎ناميم و آنان نيز شيعيان را يهودي. اما حقيقت اين است که از دعواهاي ما جز دشمن اسلام که صهيونيسم است سود نمي‎برد و اين شکستن صفوف خودي در برابر دشمن است. پيامبر اسلام حتي با يهود براي جنگ با کفار متحد شد. 4- شما بايد بهتر بدانيد که متأسفانه مخصوصا در مناطقي که تحت تسلط تبليغي وهابيت قرار گرفته (شايد به علت کم کاري ما شيعيان) عقايد عجيب و غريبي در مورد ما دارند (مانند يهودي بودن، زنا کردن، جواز ازدواج با زن شوهردار غير شيعه، ادعاي کذب اينکه شيعه معتقد است جبرئيل بايد به علي عليه السلام نازل مي‎شد اما بر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نازل شد و شيعيان بعد از نماز او را لعن مي‎کنند و...) که با قاطعيت تمام از آنها دفاع مي‎کنند. اما اين از دروغهاي مبلغين وهابي است که مردم ساده آنرا پذيرفته‎اند و راه علاج آن مقابله به مثل و ناسزا گفتن نيست بلکه آگاهي دادن و مهرباني است. 5- مولي مي‎فرمايد: و أيم الله! لو لا مخافة الفرقة بين المسلمين و أن يعود الكفر و يبور الدين، لكنا علي غير ما كنا لهم عليه. قسم به خدا! اگر نمي‌ترسيدم از تفرقه بين مسلمين و اين‌كه دوباره كفر برگردد و دين اسلام در پرتگاه نابودي قرار گيرد، قطعاً برخورد من با مخالفان غير از اين بود كه الآن است. و يا در جايي ديگر مي‎فرمايند: ...اگر چنانچه نمي‌ترسيدم از تفرقه و اين‌كه مخالفين از درگيري داخلي سوء استفاده كنند و دشمنان قسم خورده اسلام سوء استفاده كنند و براي نابودي اسلام قدم بردارند، قطعاً برخورد من غير از اين بود. آنگاه شما اينگونه با تيغ زبان بر مسلمين مي‎تازيد و همه را کافر مي‎دانيد؟ 6- شايد سيره مؤدبانه و مهربانانه علماي بزرگي چون آيت الله بروجردي که رئيس الازهر«شيخ شلتوت» را به عرض ارادت و صدور فتواي تاريخي واداشت الگوي خوبي باشد (البته اگر ايشان را نيز سني ندانيد!!!) 7- انقلاب اسلامي ايران در عين اينکه نه تنها به اهل تسنن دشنام نداد بلکه بسياري امکانات که پيش از آن نداشتند را برايشان مهيا نمود باعث رشد چشمگير اسلام آوردن شيعي در سراسر جهان شد (کم نيستند افرادي که از طريق آشنايي با انقلاب اسلامي مسلمان و شيعه شدند) و يا شهيدين اول و ثاني و يا علامه بهلول و هزارن نمونه ديگر با چه طريقي به ترويج شيعه پرداختند؟ با ناسزا گويي و کافر خواندن زمين و زمان؟ 8- اينگونه صحبت کردن مخصوصا بعضي از نظرهاي دوستان شيعه که نشان از شناسنامه‎اي بودن شيعگي بسيار از ما دارد و تأييد آنها جز اينکه کينه ايجاد کند هيچ نتيجه‎اي ندارد. بسياري من و شما که يعني شيعه اميرالمونين هستيم که مظهر حق و عدل بود اگر در مورد مسائل خيلي ساده زندگيمان (مثلا عبور از چراغ قرمز) که داريم اشتباه مي‎کنيم و حتي خودمان هم مي‎دانيم کارمان اشتباه است؛ کسي با لحن بد انتقادي به ما بکند بجاي فکر به انتقادش در پي انتقام از لحنش هستيم اما اگر باادبانه و متواضعانه صحبت کند ممکن است به حرفش گوش کنيم. آنوقت چطور انتظار داريم اهل تسنن اين لحن و گفتار بعضا بي‎ادبانه ما را خيلي منطقي بپذيرند؟؟؟ 9- اگر يک نفر در طول تاريخ سراغ داريد که با فحش و ناسزا و مسخره کردن شيعه يا حتي مسلمان شده باشد معرفي کنيد 10- دشمن ما نه شيعه مي‎شناسد نه سني (هرچند راه تسلط بر اهل سنت با توجه به نوع نگاه آنها به حکومت و لزوم تبعيت از حاکم ولو فاسق بسيار آسانتر است) اما براي آنان دشمن کسي است که حاکميت مطلق صهيونيزم بر جهان را نپذيرد و در اين ميان جنگهاي فرقه‎اي و قبيله‎اي کم به راه نينداخته است (کشتن شيعه و انداختن در محله سنيها و بالعکس و يا تشديد اختلافات مذهبي ميان صفويه و عثماني و در پي آن تضعيف عثماني به عنوان بزرگترين کشور مسلمان و در ادامه و به مرور زمان يجاد حکومت انگليسي آل سعود و اشغال فلسطين و عراق و...) پس بايد آگاه بود. شرايط امروز جهان اسلام اگر بحراني‎تر از زمان اميرالمومنين نباشد در همان حد بحراني است (آنزمان چندهزار يا چندين هزار نفر منافق و امپراطوري روم در مقابل بود اما امروز تقريبا تمام جهان در مقابل است و منافق هم که ...) لذا اگر پرداختن به اين اختلافات باعث سستي و ذهاب ريح امت اسلام شود نه تنها مأجور نيست که مغذوب ائمه هدي نيز هست. 11- خداوند در قرآن به صراحت دشمنترين افراد نسبت به مؤمنان را يهود معرفي کرده است«مائده82» پس مسائلي مانند اينکه اهل تسنن بدتر از کفار و يهودند به نص قرآن باطل است و نه برخواسته از عقل شيعي که برخواسته از تعصبات کور است. 12- حقيقت آن است که دوست افغانمان گفته است که خلفا نسبت به اميرالمومنين و برعکس مؤدب بوده‎اند (لااقل در مقام کلام). مولانا در عين اينکه انتقادات خود به خلفا را بيان مي‎کنند يک مورد از بي‎ادبي از ايشان راجع به خلفا من نديده‎ام. 13- حداوند در قرآن ما را از دشنام به بتها و الهه‎هاي کفار باز مي‎دارد تا مبادا آنان نيز به هداوند دشنام دهند،آنگاه ما با چه مجوزي به خود اجازه مي‎دهيم به مقدسات اهل سنت دشنام بدهيم؟ و لعن علني انجام دهيم؟ آيا نتيجه‎اش عيد علي گرفتن آنان نمي‎شود؟ و آيا آنگاه گناهش بر گردن ما شيعيا نيست؟ آيا ائمه نفرموده‎اند«نقل به مضمون»: اگر حديثي از ما را براي کساني که در آن حد نيستند بيان کرديد و آنان منکرش شدند گناهش به گردن راوي است؟ کاش کمي شيعه مي‎شديم! 14- حق طلبي در عين بصيرت و ادب بزرگترين خصوصيتي است که باعث عاقبت به خيري مي‎شود و اين اختصاص به شيعه و سني و ... ندارد. همانگونه که در واقعه کربلا افراد به ظاهر غير شيعه‎اي در رکاب امام حسين عليه السلام به فيض شهادت مي‎رسند و شيعياني هستند که امام را تنها مي‎گذارند. و در رکاب اباصالح المهدي نيز کساني خواهند بود که پيش از آن غير شيعه يا غير مسلمان بوده‎اند همانطور که به ظاهر شيعياني هستند که در مقابلش خواهند ايستاد. لذا نه بايد به شيعه بودن غره شد و خود را بري از ايراد دانست و نه عموم سنيان را لجوج و معاند و... دانست. 15- در ميان همه اديان و مذاهب جهان افراد متعصب و نادان يا مزدوراني هستند که نتيجه اعمالشان لجنمال نمودن آن طرز فکر و عقيده است. از اين دست افراد در ميان شيعه هم وجود دارند که اعمال افراطي آنها آبروي تشيع را به باد مي‎دهد و جالب است که هم آنان همه افرادي که طرز فکري غير از خودشان دارند را لعن و طرد مي‎کنند يا ناحق مي‎دانند. اين افراد ممکن است در هر سطحي حتي مرجع تقليد باشند. و باز هم مگر ما فتاواي خلاف اجماع يا شهرت کم داشته‎ايم؟ لذا در مورد اعمال يا فتاواي علماي اهل سنت (نه خلفا و شخصيت طراز اولشان) نبايد آنرا ملاک عمل همه آنان دانست. مگر بنيانگذاران بابيت و بهائيت شيعه نبودند؟ آيا همه شيعيان و علمايشان اينگونه‎اند؟ مگر خداوند نفرموده: دشمني با قومي شما را به خروج از عئالت واندارد؟ 16- امروز بزرگترين دشمن همه مسلمانان و بلکه دشمن شماره يک ياد خدا در زمين صهيونيستها هستند و جالب است اکثر کساني که بصورت افراطي (نه علمي و استدلالي بلکه با زبان لعن و تعصب) به مباحث مربوط به شيعه و سني مي‎پردازند و دهه محسنيه ايجاد مي‎کنند و عيد عمر مي‎گيرند و ... نه تنها از اين بزرگترين دشمن غافلند بلکه با بيان مزخرفاتي مانند اينکه «اهل تسنن از يهود و کفار بدترند» ما را به خود مشغول مي‎دارند تا دشمنان ريشه همه ما را بکنند و نسل همه‎مان را بخشکانند تا نه شيعه‎اي بماند نه سني! جالبتر اين است که همانان با بيان مزخفات عجيبتري مبارزان فلسطين را که در صف اول مبارزه با اسرائيل هستند ناصبي مي‎نامند و مي‎گوين: آنان شيعه را نجس مي‎دانند! به نظر شما اين افراد مزدور صهيونيسم هستند يا نادان و رايگان؟ و به فرض که چنين هم باشد (که با نگاهي به سخنان سران فلسطيني و اشعار شعراي فلسطين در مدح ايران و امام خميني و ائمه معصوم و همچنين مذهب شافعي مردم فلسطين دروغ بودنش روشن است) آيا ما نبايد به سربازان اسلام و مبارزان با دشمنانش کمک کنيم ولو اين سربازان مسلمان هم نباشند؟ و جالبتر اينکه همينان حتي حزب الله لبنان و جمهوري اسلامي را هم نه تنها فراموش کرده بلکه گمراه مي‎دانند!!! که البته جرم اصليشان آن است که بايد خودشان را باد مي‎زده‎اند و حکومت تشکيل نمي‎داده و مبارزه نمي‎کرده‎اند تا امام زمان بيايد و خودش همه چيز را درست کند که اينکار را نکرده‎اند. 17- آنچه باعث نشر شيعه واقعي شده است بيش از استدلالات عقلي مهر و محبت و سيره عملي ائمه و شيعيان بوده است و بيش از لعن و طرد دشمنان ذکر مناقب علي و آلش عليهم السلام بوده است. مواظب باشيم کج نرويم که خدا مي‎فرمايد«نقل به مضمون»: زيانکارترين مردم کسي است که اشتباه مي‎رود اما فکر مي‎کند در راه صحيح است.

پاسخ:

با سلام
دوست گرامي
1- كسي كه روي مذهب حق تعصب نداشته باشد ، مذهب درستي ندارد ! (البته هر تعصبي هم نشانه مذهب حق داشتن نيست) مگر مي‌شود كسي ولايت اميرمومنان را و غصب حق آن حضرت را بداند ، ولي در دفاع از آن حضرت تعصب نداشته باشد ؟
البته شما ، وهابيون و ... را صريحا به تعصب موصوف كرديد ، كه ما نيز اين سخن را قبول داريم ! و از شما مي‌پذيريم!
2- شما روش ائمه عليهم السلام را تنها «که روش معصومين مهرباني و مهماني حتي به دشنام دهندگان‌شان بوده است» !
لازم نيست به راه دور برويد ، بهتر است قرآن را نگاه كنيد كه «لعن الذين كفروا من بني اسرائيل علي لسان داود وعيسي‌ بن مريم» آيا شما اعتقاد به اين آيه قران نداريد ؟ همچنين بهتر است نگاهي به كتاب «الاحتجاج» نموده و مناظرات ائمه معصومين عليهم السلام و نيز اصحاب خاص ايشان با دشمنان را ببينيد ! دو طريق است ؛ گاهي (در مقابل خصمي كه اهانت نمي‌كند ، و نيز طالب حق است) با روشي كه شما گفتيد (و گاهي نيز با تندي براي تذكر ، زيرا گاهي يك تشر آرام ، باعث متذكر شدن مي‌شود) و با خصمي كه اهانت مي‌كند يا طالب حق نيست ، با جواب‌هاي تند (و گاهي با جوابي آرام ، براي اينكه بينندگان حق را بفهمند و قبول كنند) يعني روشي كه شما گفتيد ، يك بخش از سيره اهل بيت عليهم السلام است ، و اگر بخواهيد به سيره ايشان دقيقا عمل كنيد ، بايد هر دو روش را با هم داشته باشيد !
3- فرموده‌ايد «ما اهل سنت را يهودي و نوکر يهود مي‎ناميم و آنان نيز شيعيان را يهودي«
ما چنين نيستيم ! ما بسياري از اهل سنت را دوستداران واقعي اهل بيت و بي‌خبر از حقيقت ماجراي غصب خلافت مي‌دانيم ! ولي وهابيون و يهود را در يك راستا مي‌دانيم (كه حتي در جامعه فعلي شايد امر به عكس نظر شما باشد ، يعني يهود فعلي در بعضي موارد بازيچه وهابيون عربستان باشند).
4- بهتر است قبل از سخن گفتن در مورد وحدت ، سخنان موسسين دار التقريب را ببينيد :
http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=55
5- به سخن اميرمومنان علي عليه السلام اشاره كرده‌ايد كه «و أيم الله! لو لا مخافة الفرقة بين المسلمين و أن يعود الكفر و يبور الدين، لكنا علي غير ما كنا لهم عليه»! آيا به نظر شما اميرمومنان حق را مخفي كرده‌اند يا همانطور كه در بسياري از موارد در تاريخ آمده است ، حضرت حق و حقيقت را بارها در مناظرات آشكار كرده‌اند ؟ پس مقصود از «غير ما كنا عليه» (والله العالم) قيام مسلحانه است !
6- ما نيز در مورد اهانت كردن برخي از دوستان شيعه ، به آنها تذكر داده‌ايم و يا بسياري از نظرات آنها را علني نكرده‌ايم ؛ همانطور كه در برخورد با اهل سنت چنين كرده‌ايم .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

76 | مهديه | | ٠١:٤٧ - ١٦ مهر ١٣٨٩ |
آقاي محترم، تو دين ما هم افراط و هم تفريط كاملا رد شده. ولي همه جا اومده كه افراط از تفريط بدتره. چون افراط باعث بدعت گداري در دين، و بد بيني مردم به دين ميشه. و متاسفانه شما يك آدم افراطي به تمام معنا هستيد. ببخشيد، ولي واستون متاسفم كه به قول خودتون از دكتر شريعتي متنفريد. دكتر شريعتي اونقدر والا هست كه نيازي به دفاع كردن من نداره. من با نفيسه كاملا موافقم، شما از اون دسته آدمايي هستيد كه تا كم مياريد، سعي مي كنيد ديگران رو كافر جلوه بديد. به اين كار ميگن سفسته كردن. منظور نفيسه از جمله اي كه گفته:(چرا هميشه به نظر مي رسه که پيامبران وامامان سعي مي کردند فرزندان دختر خودشان را نديده بگيرند؟) اين بوده كه امثال شما با بدعت گداري در دين كاري مي كنيد كه اين طور به نظر برسه و اين كاراتون رو گردن پيامبر و اماما ميذاريد.
آقاي محترم، من خودم با تحقيق دين اسلام رو انتخاب كردم. سالها در موردش مطالعه كردم. تمام معني قرآن رو با تفسير حفظم. تو اين سالها بعد از قرآن و نهج البلاغه كه هميشه راهگشا بودن، وقتي كم مياوردم، كتاباي دكتر شريعتي و تفكرات ناب ايشون بود كه به دادم مي رسيد.تفكراتي كه به دور از افكار متحجرانه ي امثال شما،به بررسي موشكافانه و واقع بينانه ي مسايل ديني پرداخته.
دوست عزيز، آدمي كه تفريط كار هست، دين رو قبول نداره و فقط به خودش صدمه مي زنه و گناهش پاي خودشه. ولي كسي كه افراط كار هست و تو دين زياده روي مي كنه، باعث ميشه خيلي ها از دين زده بشن و به پيكره ي دين صدمه ميزنه.
دين ما و پيامبر ما اومده تا مسايل انساني بزرگي رو به ما ياد بده و راهنمامون باشه، حالا چه فرقي داره پيامبر چند تا دختر داشته؟؟؟؟ تو اهميت دين تاثيري داره؟؟؟ پيامبر اومد واسه يك هدف ديگه. امام حسين رفت تا به ما آرمانگراييش رو ياد بده، رفت كه به قيامش تامل كنيم و درس بگيريم، ولي امثال شما كه به تعداد دختراي پيامبر اينقدر حساسيد، در مورد امام حسين هم به جاي اينكه به اصل پيامش توجه كنيد، به مردم ياد داديد كه فقط گريه كنن، اونم از سر دلسوزي واسه نوع كشته شدن انسان والايي چون امام حسين. واقعا امام حسين رفت كه ما براش دل بسوزونيم و گريه كنيم؟؟؟ به قول دكتر شريعتي: حسين بيشتر از آب تشنه ي لبيك بود، افسوس كه به جاي افكارش زخم هاي تنش را نشانمان دادند و بزرگترين دردش را بي آبي ناميدند.
اين مثال رو زدم تا بگم شما هم به جاي اينكه به پيام پيامبر بپردازيد، به تعداد فرزندانش توجه داريد و اين موضوع اونقدر واستون مهمه كه حرف كسي كه باهاتون كوچكترين مخالفتي بكته رو به نفع خودتون برداشت مي كنيد و با سفسته بهش ميگيد كافر. در حالي كه افراطي ها و متحجرها كافر هستند. همون طوري كه امام علي با خوارجي قيام كرد كه رو پيشونيشون جاي مهر نقش بسته بود، چون تو دين زياده روي و افراط مي كردن و بنا بر سخن قاطع امير المومنين تو نهج البلاغه، اونا متحجر بودن.
وا اسفا كه پيامبر ها و امام ها اومدن تا به مردم درس بدن، وا اسفا كه تو قرن 21 هستيم و تحليل گران و متفكراني مثل دكتر شريعتي داريم و شما هنوز به فكر تعداد دختران پيامبر هستيد. وا اسفا كه دم از تفكر در دين مي زنيد و امثال شما هنوز سر اينكه پاي راست موقع ورود به توالت ارجحيت داره يا پاي چپ، بحث مي كنيد...
77 | momen abdullah | | ١٣:٣٤ - ١٨ مهر ١٣٨٩ |
سرکار خانم مهديه
بنده علاقه‌اي ندارم که دسترنج زندگي بنده صرف موزيک شود.
بنده علاقه‌اي ندارم که ماليات اخذ شده از بنده صرف موزيک شود.
بنده علاقه‌اي ندارم که منابع طبيعي شهرم صرف موزيک شود.
بنده علاقه‌اي ندارم که کودکانم به موزيک گوش فرا دهند.
بنده آزاد هستم. برده صنم شما شريعتي نيستم. مي‌خواهم آنگونه که مايل هستم و مخل آزادي هاي شما نيستم زيست کنم.
*********
چرا صنم شما شريعتي از دزديده شدن منابع مالي ما و صرف آن براي موزيک حمايت مي‌کرد؟
چرا صنم شما شريعتي از چاپيدن شيعيان و صرف پول دزدي براي موزيک حمايت مي‌کرد؟
از جهالت و ناداني شما عباد شريعتي همين بس که سگي چون آلنده را مظلوم مي‌دانيد.

يا علي
78 | امير | Iran - Tehran | ١٢:٠٥ - ٠٥ آبان ١٣٨٩ |
من امروز داشتم اين متن شما را ميخواندم. آيا زينب همسر ابوالعاص دختر پيامبر اكرم نبود.حتي پيامبر به شخصي به نام هبار ابن اسود كه باعث سقط فرزند او گرديد در روز فتح مكه امان نداد.و دستور قتل چند نفر از جمله اين شخص(هبار) را صادر كرد.

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

اينكه دستور قتل او صادر شده است ، دليل اين است كه قاتل دختر رسول خدا (ص) است ؟ آيا نمي‌تواند قاتل ربيبه آن حضرت باشد ؟

بهتر است براي ادله مطرح شده در اين مقاله از جمله روايت صحيح بخاري و .... پاسخي مطرح كنيد .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

79 | arhia | Iran - Tehran | ١٠:٢٠ - ٢٤ آبان ١٣٨٩ |
احمد بن حنبل به نقل از عائشه مى‌نويسد:

24908 حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا علي بن إِسْحَاقَ انا عبد اللَّهِ قال انا مُجَالِدٌ عَنِ الشعبي عن مَسْرُوقٍ عن عَائِشَةَ قالت كان النبي صلى الله عليه وسلم إذا ذَكَرَ خَدِيجَةَ أَثْنَى عليها فَأَحْسَنَ الثَّنَاءَ قالت فَغِرْتُ يَوْماً فقلت ما أَكْثَرَ ما تَذْكُرُهَا حَمْرَاءَ الشِّدْقِ قد أَبْدَلَكَ الله عز وجل بها خَيْراً منها قال ما أبدلني الله عز وجل خَيْراً منها قد آمَنَتْ بي إِذْ كَفَرَ بي الناس وصدقتني إِذْ كذبني الناس وواستني بما لها إذا حرمني الناس ورزقني الله عز وجل وَلَدَهَا إِذْ حرمني أَوْلاَدَ النِّسَاءِ

هر گاه رسول خدا يادى از خديجه مى كرد بهترين ستايشها را از وى مى كرد، يك روز ناراحت شدم و گفتم: چقدر از يك زن بى دندان ياد مى كنى خدا بهتر از او را به تو داده است؟ فرمود: خداوند بهتر از او نصيبم نفرموده است، وقتى كه همه مردم از من رويگردان بودند او به من ايمان آورد، و تصديقم كرد وقتى كه ديگران مرا تكذيب كردند، مال و ثروتش را در اختيارم گذاشت وقتى كه ديگران محرومم كردند، خداوند از او به من فرزندى داد وقتى كه از ديگر زنان محروم بودم.
بزرگانشان اعتراف دارند كه حضرت خديجه(س) تنها يك فرزند دارد.
80 | عبدالزهراغروي | | ١٨:٣٩ - ٢٨ آبان ١٣٨٩ |
درپاسخ به ايه يَاأَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ چنين جواب داده ايد
آيا در اين آيه فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِل‏
منظور از «نسائنا» اين است كه پيامبر در قضيه مباهله چندين زن را همراه خود برده است ؟ در حالي كه پيامبر غير از فاطمه زهرا سلام الله عليها هيچ كس ديگري را با خود نبرده است .
درحاليكه در ايه مباهله قرينه قطعيه برعدم اراده جمع وجود داردولي درباب دختران اقارسول الله چنين قرينه قطعيه وجوندارد تنها اسبعاداتي است كه بيان كرديد؟
  بعدی [1] [2] [3] [4]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها