2024 April 19 - جمعه 31 فروردين 1403
نحوه اسلام آوردن عمر بن خطاب در منابع اهل تسنن چگونه آمده است ؟
کد مطلب: ٥١٣٤ تاریخ انتشار: ٢١ آذر ١٣٨٨ تعداد بازدید: 128964
پرسش و پاسخ » اهل سنت
نحوه اسلام آوردن عمر بن خطاب در منابع اهل تسنن چگونه آمده است ؟

سؤال كننده : محمد علي رزمي

پاسخ :

زماني كه پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم در مكه مبعوث شده و دين اسلام را در ميان مردم به صورت علني اعلام فرمود ، با مخالفت قريش و به ويژه سران آن ها روبرو شدند . از آن جاي كه سران قريش قدرت گرفتن دين اسلام را با منافع خود در تضاد مي ديدند ، در برابر رشد روز افزون دين مبين اسلام وحشت كرده و جنگ همه جانبه اي را آغاز كردند ؛ تا جايي كه هر كسي را كه مسلمان مي شد ؛ به ويژه اگر از بردگان و كنيزان بود ، به شدت مورد آزار و اذيت قرارمي دادند تا از دين اسلام دست بكشند .

نمونه بارز آن كشته شدن ياسر و همسرش سميه ، پدر و مادر عمار بود كه تحت شكنجه مشركان قريش به شهادت رسيدند.

ايمان آوردن عمر ، از ديدگاه اهل تسنن :

عمر بن الخطاب نيز كه از سران قريش به شمار مي آمد ، طبق شهادت بزرگان اهل سنت ، از كساني بود كه در برابر دين اسلام و پيامبر گرانقدر اسلام مقاومت شديدي مي كرد و هر كسي را كه مسلمان مي شد آزار و شكنجه قرار مي داد ؛ تا آن جا كه بسياري از مشركين از ترس وي اسلام نمي آوردند و يا اسلام خود را مخفي مي كردند و اگر اسلام آنان علني مي شد توسط عمر بن خطاب شكنجه مي شد . ما در اين جا فقط به دو مورد اكتفا مي كنيم .

اذيت و آزار مسلمانان توسط عمر :

ذهبي در تاريخ الإسلام و بسياري ديگر از بزرگان اهل سنت نوشته اند :

عن عبد العزيز بن عبد الله بن عامر بن ربيعة عن أمه ليلي قالت : كان عمر من أشد الناس علينا في إسلامنا فلما تهيأنا للخروج إلي الحبشة جاءني عمر وأنا علي بعير نريد أن نتوجه فقال : إلي أين يا أم عبد الله ؟ فقلت : قد آذيتمونا في ديننا فنذهب في أرض الله حيث لا نؤذي في عبادة الله فقال : صحبكم الله ثم ذهب فجاء زوجي عامر بن ربيعة فأخبرته بما رأيت من رقة عمر بن الخطاب فقال : ترجين أن يسلم ؟ قلت : نعم قال : فوالله لا يسلم حتي يسلم حمار الخطاب . يعني من شدته علي المسلمين .

عبد الله بن عامر بن ربيعه از مادرش ليلي نقل مي كند كه گفت : عمر از سختگير ترين مردمان در مورد اسلام آوردن ما بود ( مانع ما مي شد ) ؛ وقتي كه خواستيم به حبشه برويم عمر به نزد من آمد در حاليكه من بر شتري بودم و مي خواستم كه به راه بيفتم ؛ پس گفت : اي أم عبد الله به كجا مي روي ؟ پاسخ دادم : شما ما را به خاطر دينمان آزار داديد ؛ پس در زمين خدا به جايي مي رويم كه به خاطر بندگي خدا آزار نشويم ! پس گفت : خدا همراه شما باشد ؛ پس شوهرم عامر بن ربيعة به نزد من آمد و او را از آنچه كه ديده بودم يعني آرام شدن عمر ، با خبر كردم ؛ پس او به من گفت : آيا اميد داري كه اسلام بياورد ؟ پاسخ دادم : آري ؛ گفت : قسم به خدا او اسلام نمي آورد تا اينكه الاغ خطاب هم اسلام آورد ( يعني حتي اگر الاغ هم اسلام بياورد او اسلام نمي آورد ) از بس كه بر مسلمانان سخت گير بود .

تاريخ الإسلام ، ذهبي ، ج1 ، ص181 و الكامل في التاريخ ، ج2 ، ص 84 و البداية والنهاية ، ابن كثير ، ج 3 ، ص 100 و المستدرك ، الحاكم النيسابوري ، ج 4 ، ص 58 - 59 و السيرة النبوية ، ابن كثير ، ج 2 ، ص 32 - 33 و سيرة النبي (ص ) ، ابن هشام الحميري ، ج 1 ، ص 229 و ... .

نحوه اسلام آوردن عمر :

بسياري از علماي اهل سنت و از جمله ذهبي در تاريخ الاسلام ، محمد بن سعد در الطبقات الكبري و ابن عساكر در تاريخ دمشق ، اسلام آوردن عمر را اين گونه نقل كرده اند :

عن أنس بن مالك قال : خرج عمر رضي الله عنه متقلدا السيف فلقيه رجل من بني زهرة فقال له : أين تعمد يا عمر ؟ قال : أريد أن أقتل محمدا !

قال : وكيف تأمن في بني هاشم وبني زهرة وقد قتلت محمدا ؟

فقال : ما أراك إلا قد صبأت . قال : أفلا أدلك علي العجب إن ختنك وأختك قد صبآ وتركا دينك .

فمشي عمر فأتاهما وعندهما خباب فلما سمع بحس عمر تواري في البيت فدخل فقال : ما هذه الهينمة ؟ وكانوا يقرءون طه قالا : ما عدا حديثا تحدثناه بيننا قال : فلعلكما قد صبأتما ؟ فقال له ختنه : يا عمر إن كان الحق في غير دينك ؟ فوثب عليه فوطئه وطئا شديدا فجاءت أخته لتدفعه عن زوجها فنفحها نفحة بيده فدمي وجهها فقالت وهي غضبي : وإن كان الحق في غير دينك إني أشهد أن لا إله إلا الله وأن محمدا عبده ورسوله .

فقال عمر : أعطوني الكتاب الذي هو عندكم فأقراه وكان عمر يقرأ الكتاب فقالت أخته : إنك رجس وإنه لا يمسه إلا المطهرون فقم فاغتسل أو توضأ فقام فتوضأ ثم أخذ الكتاب فقرأ ( طه ) حتي انتهي إلي : * ( إنني أنا الله لا إله إلا أنا فاعبدني وأقم الصلاة لذكري ) *

فقال عمر : دلوني علي محمد فلما سمع خباب قول عمر خرج فقال : أبشر يا عمر فإني أرجو أن تكون دعوة رسول الله صلي الله عليه وسلم لك ليلة الخميس : اللهم أعز الإسلام بعمر بن الخطاب أو بعمرو بن هشام . وكان رسول الله صلي الله عليه وسلم في أصل الدار التي في أصل الصفا .

فانطلق عمر حتي أتي الدار وعلي بابها حمزة وطلحة وناس فقال حمزة : هذا عمر إن يرد الله به خيرا يسلم وإن يرد غير ذلك يكن قتله علينا هينا قال : والنبي صلي الله عليه وسلم داخل يوحي إليه فخرج حتي أتي عمر فأخذ بمجامع ثوبه وحمائل السيف فقال : ما أنت بمنته يا عمر حتي ينزل الله بك من الخزي والنكال ما أنزل بالوليد بن المغيرة ؟ فهذا عمر اللهم أعز الإسلام بعمر فقال عمر : أشهد أن لا إله إلا الله وأنك عبد الله ورسوله .

تاريخ الإسلام ، الذهبي ، ج 1 ، ص 174 - 175 و تاريخ المدينة ، ابن شبة النميري ، ج 2 ، ص 657 - 659 و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج 44 ، ص 34 - 35 و الطبقات الكبري ، محمد بن سعد ، ج 3 ، ص 267 - 269 و... .

از انس بن مالك روايت شده است كه عمر در حاليكه شمشير به همراه داشت از خانه بيرون شد ؛ پس شخصي از بني زهره او را ديد وگفت : اي عمر ، قصد كجا داري؟

پاسخ داد : مي خواهم محمد را بكشم !!

گفت : اگر محمد را بكشي ، چگونه از بني هاشم وبني زهره در امان خواهي بود ؟

عمر پاسخ داد : به گمانم كه تو نيز دست از دين خود برداشته اي ( و مسلمان شده اي )

آن شخص گفت : آيا مي خواهي تو را بر چيزي شگفت ، راهنمايي كنم ؟ داماد تو و خواهرت نيز از دين خويش بيرون شده اند !!!

پس عمر به راه افتاده و به نزد ايشان رفت ؛ خباب نيز در آنجا بود و وقتي كه آمدن عمر را احساس كرد در خانه پنهان شد ؛ عمر گفت : اين سر و صداها چيست ؟ - ايشان سوره طاها را تلاوت مي كردند - پاسخ دادند : چيزي جز سخناني كه به هم مي گفتيم نبود ؛ عمر گفت : و شايد شما از دين بيرون شديد ؟

داماد عمر به او پاسخ داد : اي عمر ؛ اگر حق در غير دين تو باشد چه خواهي كرد ؟

عمر بر او جهيده و او را لگد كوب نمود ، پس خواهرش هم آمد تا از شوهرش دفاع كند اما عمر چنان با دست بر صورت او كوبيد كه صورت او خونين شد ؛ پس خواهرش در حال عصبانيت گفت : اگر حق در غير دين تو باشد پس من شهادت مي دهم كه خدايي جز خداي يگانه نيست و محمد بنده و فرستاده اوست .

پس عمر گفت : كتابي را كه در نزد شماست به من بدهيد - عمر خواندن مي دانست - پس خواهرش به او گفت : تو كثيف هستي و غير از پاكيزگان نبايد اين كتاب را لمس كنند ؛ برخيز و غسل بنما يا وضو بگير ؛ پس او وضو گرفت و كتاب را گرفته و خواند : طه ؛ تا به اين جا رسيد كه « انني انا الله لا اله الا انا فاعبدني وأقم الصلاة لذكري »

عمر گفت : من را به نزد محمد ببريد ؛ وقتي كه خباب كلام عمر را شنيد گفت : بشارت بادت اي عمر ؛ اميدوارم كه دعاي رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم در شب پنجشنبه كه گفتند : « خدايا اسلام را به وسيله عمر بن خطاب يا عمرو بن هشام عزيز بنما » در مورد تو مستجاب شده باشد ؛ و در اين هنگام رسول خدا در خانه خويش در پاي كوه صفا بودند .

پس عمر به راه افتاده و به در خانه رسول خدا رفت ؛ و حمزه و طلحه و عده اي نيز درب خانه حضرت بودند ؛ پس حمزه گفت : اين شخص عمر است كه اگر خدا در مورد او خير مقدر كرده باشد مسلمان مي شود ؛ و اگر غير اين را اراده كرده باشد كشتن او براي ما آسان است ؛ رسول خدا نيز در خانه بودند در حاليكه به ايشان وحي صورت مي گرفت ؛ پس از خانه بيرون آمدند و به كنار عمر رسيدند ، پس او دست به كمر بند و محل بستن شمشير برد ؛ پس حضرت فرمودند : اي عمر نمي خواهي بس كني ؟ تا اينكه خداوند همان ذلتي را كه بر وليد بن مغيره وارد كرد ، بر تو نيز فرود آورد ؟ اين شخص عمر است ، خدايا اسلام را با عمر عزيز بنما !!! پس عمر گفت : شهادت مي دهم كه خدايي جز خداي يگانه نيست و اينكه تو بنده و فرستاده خدايي .

عمر، با تضمين عاص بن وائل، اسلام را پذيرفت:

برخي ادعا مي كنند كه قبل از اسلام آوردن عمر، كسي جرأت نمي كرد در خانه كعبه علني نماز بخواند و مسلمانان مخفيانه به عبادت مي پرداختند، با اسلام آ وردن عمر مسلمانان شجاع شدند و ...

اين مسأله با روايتي كه در صحيح ترين كتاب اهل سنت بعد از قرآن نقل شده است، كاملا در تعارض است ؛ بلكه به شدت از مسلمان شدن مي ترسيد و از ترس اين كه توسط مشركان كشته نشود، در خانه خود مخفي شده بود؛ اما با تضميني كه عاص بن وائل به او داد، علنا اسلام را پذيرفت . محمد بن اسماعيل بخاري در صحيح خود مي نويسد:

حدثنا يحيي بن سُلَيْمَانَ قال حدثني بن وَهْبٍ قال حدثني عُمَرُ بن مُحَمَّدٍ قال فَأَخْبَرَنِي جَدِّي زَيْدُ بن عبد اللَّهِ بن عُمَرَ عن أبيه قال بَيْنَمَا هو في الدَّارِ خَائِفًا إِذْ جَاءَهُ الْعَاصِ بن وَائِلٍ السَّهْمِيُّ أبو عَمْرٍو عليه حُلَّةُ حِبَرَةٍ وَقَمِيصٌ مَكْفُوفٌ بِحَرِيرٍ وهو من بَنِي سَهْمٍ وَهُمْ حُلَفَاؤُنَا في الْجَاهِلِيَّةِ فقال له ما بَالُكَ قال زَعَمَ قَوْمُكَ أَنَّهُمْ سيقتلونني إن أَسْلَمْتُ قال لَا سَبِيلَ إِلَيْكَ بَعْدَ أَنْ قَالَهَا أَمِنْتُ فَخَرَجَ الْعَاصِ فَلَقِيَ الناس قد سأل بِهِمْ الْوَادِي فقال أَيْنَ تُرِيدُونَ فَقَالُوا نُرِيدُ هذا بن الْخَطَّابِ الذي صبأ قال لَا سَبِيلَ إليه فَكَرَّ الناس .

عبد اللّه بن عمر مي گويد: عمر ، در حالي كه ترسيده بود، در خانه مانده بود كه عاص بن وائل آمد و به او گفت: تو را چه مي شود؟ گفت: قوم تو مي گويند كه اگر اسلام بياورم مرا مي كشند. گفت: بعد از آنكه من تو را امان دادم كسي با تو كاري ندارد. عاص خارج شد مردم را ديد كه به سوئي مي روند گفت: كجا مي رويد؟ گفتند: اين پسر خطاب را كه اسلام آورده مي جوئيم گفت: كاري به او نداشته باشيد؛ پس مردم بازگشتند.

البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 3 ص 1403، ح3651، بَاب إِسْلَامُ عُمَرَ بن الْخَطَّابِ رضي الله عنه ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

عاص بن وائل، همان كسي است كه رسول خدا صلي الله عليه وآله را مسخره مي كرد كه خداوند در باره او اين آيه را نازل كرد:

إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئينَ. الحجر/95.

ما شرّ استهزاكنندگان را از تو دفع خواهيم كرد.

او همان كسي است كه رسول خدا صلي الله عليه وآله را «ابتر» ناميد و خداوند در جواب او كوثر را به پيامبرش مرحمت فرمود و خود او را «ابتر» لقب داد:

إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَر. فَصَلّ ِ لِرَبِّكَ وَ انحَْرْ. إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتر.

آيا اگر واقعا، عمر آن قدر شجاع و دلاور بود كه اسلام آوردن او ضربه بزرگي به مشركان به شمار مي رفت و اسلام با ايمان آوردن او عزيز مي شد، چرا عاص بن وائل كه از سرسخت ترين دشمنان اسلام بود به او امان داد و مردم را از كشتن او منصرف كرد؟

يا اين مطالبي كه اهل سنت در باره اسلام آوردن عمر نقل مي كنند افسانه است، يا عاص بن وائل از اين كار هدفي داشته و عمر را به خاطر مسائل ديگر به اسلام آوردن تشويق كرده است.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
241 | چورچيس ( رضا ) | Iran - Mashhad | ٠١:٤١ - ٣٠ شهریور ١٣٨٩ |
يک شبهه برخي معتغدند که پيامبر فرمودند: اصحاب من مانند ستارگانند از هر يک پيروي کنيد، هدايت مي‌شويد بخارايي در 5/75 کتاب فضايل اصحاب نبي باب مناقب عثمان مي‌نوسد وليد ابن عقبه صحابي شراب خورد و عثمان دستور داد او را هشتاد تازيانه زنند. هم‌چنين در تفسيرجامع البيان ، محمد بن جرير طبري ، 2/492؛حديث 3307،ذيل ايه 219 سوره بقره و تفسير ثعلبي ،2/142، ذيل همين ايه گفته شده بعد از بار دوم که ايه منع شرب خمر نازل شد خبر به پيامبر رسيد که عــــــــــمـــــــــر بن خطاب شرب خمر کرده و برکشتگان کفار در جنگ بدر نوحه‌سرايي مي‌کند،... پس پيامبر چيزي بلند که او را بزند که عمر گفت پناه مي‌برم از غضب خدا و رسولش در اينجا بود که ايه منع شرب خمر براي بار سوم نازل شد تا انجا که خداوند فرمود: آيا خودداري خواهيد کرد؟ عمر بن خطاب گفت: خوداري مي‌کنم. آيا به نظر شما اگر کسي از آنهـــــا پيروي کند و شـــــــراب بخورد هدايت شده؟
242 | با انصاف | Iraq - Sulaymaniyah | ١٧:٤٣ - ٣٠ شهریور ١٣٨٩ |
عمر گفت : «أيها الناس ! تعلموا أنسابکم أرحامکم ولايسألني أحد ما وراء الخطاب>> يعني ؛ اي مردم ! نسب خود را ياد بگيريد و کسي از قبل از خطاب از من سئوال نکند ( تاريخ المدينة المنورة ج 3 ص 797) _____________؟؟؟؟ يادتان باشد اگر همچو پرستو رفتيد خانه مادري ما همه بيت ازهرا ست يادتان باشد اگر تنگي دل غوغا کرد مهدي فاطمه را ياد کنيد او تنهاست
243 | عمر | Iran - Tehran | ١١:٤٤ - ٣١ شهریور ١٣٨٩ |
عمر بن خطاب نماد صبر و استقامت جانم فداي عمر بن خطاب جانم فداي کسي که در کنار پيامبر ارام گرفته اهل سنت يعني ابوبکر . يعني عمر يعني عثمان يعني علي هيچ يک از آخونداي دو هزاري تون عقل و دانش ندارند. بريد عربستان و کيف کنيد که يک يک اخونداتون رو مي برند به زندان ....... براي شما بهتره که بريد قبر بپرستيد و از مرده کمک بخواهيد. نون توي همين کاراست. پول بندازين تا آخونداتون کيف کنند ..... اگر سني ها اراده کنند، تمام شيعه ها رو تار و مار مي کنند شک نکن . لعنت خدا بر فيروز ابو لولو کافر........................... خدابا دشمنان عمر را نابود کن آمين يا رب العالمين .
244 | momen abdullah | Malaysia - Ipoh | ١١:٥٤ - ٣١ شهریور ١٣٨٩ |
جناب عمر!!! لطفا 20 صفحه از «دانش» عمر را به ما نشان ده. در غير اينصورت از سجده در برابر عمر دست بردار که مشرکين را عاقبتي است سهمگين. يا علي
245 | مجيد م علي | United States - Cambridge | ١٣:٢٢ - ٣١ شهریور ١٣٨٩ |
با سلام جناب 243 عمرو! گفتي دومي نماد .... مي‌گويم عمر تماد دوي استقامت. منظورم فرارش از غزو احد بود . گفتي جانم ..... نگو توي همون عربستان به عنوان مرده پرستي به تو حد مي‌زند مي‌برنند زندون نگو . گفتي جانم فداي ..... اگر منظورت اون 1 و 2 هست كه كور خوندي مرده را توي زمين غضبي اگر دفن كني تا قيامت روحش در عذابه, برو عربستان از اون مفتكيات كه مي‌پرستي‌شون بپرس بهت مي‌گويند , دفن مرده در مكان غضبي. پس مطمئن باش اگر ملائك به امر الله سبحان تعالي اجساد اينها را از انجا بيرون نبرده باشند و در كنار سومي دفن نكرده باشند روح شان در غذاب است . گفتي اهل سنت يعني ..... اهل سنت كي ؟؟؟ برو بخون اون اولي دومي را شيطان در استين مي‌دانست , دومي اولي را يك فلته مي‌دانست , سومي كه بهتره چيزي نگويم . و حضرت علي عليه السلام انها همگي دروغ‌گو خائن و غاضب مي‌دانست . گفتي اگر سني ,,,,, مگر تا بحال چكار مي‌كردند برو ببن اون ملعون ميوه شجره ملعونه معاويه ابن هند پرچم‌دار غلام‌پرست و اولاد حرام‌زاده‌اش چكار كه نكردند اما زهي خيال باطل . حالا شما از سوراخ موش مي‌خواهيد ما را نابود كنيد . ههههههه . در اخر خدايا دشمنات حضرت علي عليه السلام را ذليل بگردان از روز اول تا قيامت. امين رب العالمين . يا علي
246 | جورحيس (رضا) | Iran - Mashhad | ٠١:٣٣ - ٠١ مهر ١٣٨٩ |
سلام من توي241 يک سوال پرسيده بودم؛ کسي از اين علماي مدعي نيست که بره توي کتاب هاي معتبر خودشون رو چک کنه و بهم بگه که آيا پيروي از انسان هاي شراب خوار و لايعقل باعث هدايت ميشه؟ راستي ميتونيد به اينج هم مراجعه کنيد مسند احمد بن حنبل جلد اول حديث 42 (42/1) اين يکي رو عبدالله بن عمر نقل ميکنه که مختصرش اينه :پدرم براي معالجه جراحتش که ابولولو به او زد طبيب خبر کرد.طبيب شراب به داد و او خورد و از جراحتش که در زير نافش بود خون با شراب خارج ميشد. شايد اين يکي قبل از آيه تحريم شراب بوده. D: يا شايدم دومي و طبيب بيشتر از خدا ميفهميدن و تشخيص دادن شراب خيلي خوبه ولي وقتي گندش در اومده و خون بيرون زده فهميدن نه شراب بده.!!!!!!!!!!!! لطفا به کتاباي خودتون مراجعه کنيد تا ببنيد از کي داريد پيروي ميکنيد.اخه اينم شد فضيلت که مرده رو تو زمين غصبي خاک کردن؟؟؟!!!!
247 | عمريم | Iran - Tehran | ١١:٠٩ - ٠٦ مهر ١٣٨٩ |
شراب خوار خودتي و جد ابادت ...... شراب خوار ان اخونداي ??? هستند .......... شايد خودت شراب مي خوري که در مذهب شما هيچ چيز بعيد نيست .......... اي اخوندا اين مشرک مي گه شراب مي خورم اشکالي نداره اخونده مي گه اگر قصد و مقصودي نباشد و همان وقت بر حســــــــــــــــيــــــــــن توکل کني ا شکالي نداره ....... اي مشرک شراب خوار ??? برو کمي مطالعه کن و اين چيز هاي که ميگي حرف اخونداي دو هزاريتون است ....... نه از روي مطالعه و خوندن احاديث قوي و صحيح ....... اگه اين طوري است شماها هم احاد يثي داريد که به نظر خودتون صحيح نيست اما در کتابهاي معتبرتون امده مثل قصه خر امام صادق .... که شما ها حديثي را از خر امام صادق نقل مي کنيد همه حديث ديده بوديم بجز از حيوانات ... برو مطالعه کن و ببين از اين چيزها و حتي بدتر از اين هم تو کتابتون فراوان ديده مي شه ......... درود خدا بر عمر بن خطاب که از خدا مي خواهم که تا جان دارم خادم ان امام و خليفه بر حق و فداکار باشم . عمريم عمري زندگي ميکنم و عمري مي ميمرم ........ يا الله
248 | شاه عباس صفوي كبير (رضي الله عنه) | Iran - Bushehr | ١٤:١٩ - ٠٦ مهر ١٣٨٩ |
بسم رب الحيدر

سخني چند با جناب عمريم

1 - اگر عمري هستي آيا ميداني مادر عمر که بود يه کمي تحقيق کن بعد بگو عمريم تا خداي ناکرده تو نيز متهم نشي
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
2- اگر عمري زندگي ميکني آيا ميداني عمر ترسو ونادان بود
اما براي اطلاع از ناداني وي به اينجا مراجعه کن
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=2143
اما براي اطلاع از ترسو بودن وي نيز به اينجا مراجعه کن
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=128
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
3- اگر عمري ميميري پس هر آن منتظر ابولولو (رضي الله عنه) باش تاتوراباعمر محشور نمايد
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
يه کم روي حرف زدنت بيشتر دقت کن

لعنت بر اصحاب صحيفه ملعونه

علوي ام علي وار زندگي ميکنم علي وار به شهادت ميرسم(در اينصورت مطمئنم هيچ تهمت و انگي به من نميچسبد پس تو هم اينطور بگو)

الحمدلله الذي جعلنا من المتمسکين بولايت علي ابن ابيطالب عليه السلام
249 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٤:٢٢ - ٠٦ مهر ١٣٨٩ |


جناب عمريهه
خوب بخوان

اين از حديث خر 0 يعفور ) حضرت رسول و ايمانش .
=============================

...... أخبرنا أبو غالب وأبو عبد الله قالا أنبأ أبو سعد بن أبي علانة أنا أبو طاهر المخلص وأبو أحمد بن المهتدي حدثني أبو الحسن الأسدي عمر بن بشر بن موسى نا أبو حفص عمر بن مزيد نا عبد الله بن محمد بن عبيد بن أبي الصهباء نا أبو حذيفة عبد الله بن حبيب الهذلي عن أبي عبد الله السلمي عن أبي منظور قال لما فتح رسول الله صلى الله عليه وسلم يعني خيبر أصاب أربعة أزواج ثقال أربعة أزواج خفاف وعشر أواقي ذهب وفضة وحمار أسود مكبلا قال فكلم رسول الله صلى الله عليه وسلم الحمار فكلمه الحمار فقال له النبي صلى الله عليه وسلم ما اسمك قال يزيد بن شهاب أخرج الله عز وجل من نسل جدي ستين حمارا كلهم لم يركبهم إلا نبي قد كنت أتوقعك أن تركبني لم يبق من نسل جدي غيري ولا من الأنبياء غيرك قد كنت قبلك لرجل يهودي وكنت أتعثر به عمدا وكان يجيع بطني ويضرب ظهري قال فقال له النبي صلى الله عليه وسلم فأنت يعفور يا يعفور قال لبيك قال أتشتهي الإناث قال لا قال فكان رسول الله صلى الله عليه وسلم يركبه في حاجته وإذا نزل عنه بعث به إلى باب الرجل فيأتي الباب فيقرعه برأسه فإذا خرج إليه صاحب الدار أوميء إليه أن أجب رسول الله صلى الله عليه وسلم فلما قبض النبي صلى الله عليه وسلم جاء إلى بئر كانت لأبي الهيثم بن التيهان فتردى فيها جزعا على رسول الله صلى الله عليه وسلم فصارت قبره.

هنگامى كه رسول خدا (ص) خيبر را فتح كرد چهار كنيز چاق و چهار كنيز لاغر و نيز ده پيمانه طلا و نقره و الاغى بسته شده در زنجير به دست آوردند ؛ آن حضرت با الاغ به گفتگو پرداختند و الاغ نيز جواب داد ! رسول خدا فرمود: اسمت چيست؟ گفت: يزيد بن شهاب، خداوند از نسل جد من شصت حمار ديگر خلق كرد كه فقط پيامبران بر آن‌ها سوار شدند و من از شما توقع دارم كه بر من سوار شوي؛ چرا كه از نسل جد من كسى غير از من و از انبياء نيز جز شما باقى نمانده است، من پيش از شما مال مرد يهودى بودم، كه از روى عمد او را بر زمين مى‌زدم ! او نيز شكم مرا به دردآورده و به پشتم مى‌زد.

رسول خدا فرمود: پس تو يعفور هستى ، اى يعفور ! حمار گفت: بلى ، رسول خدا فرمود: آيا به جنس مؤنث تمايل داري؟ يعفور گفت: خير !

پس رسول خدا (ص) در هنگام نياز سوار او مى‌شد، و هر وقت كه از پشت او پايين مى‌آمد، او را به خانه مردم مى‌فرستاد، او در خانه را با سرش مى‌كوبيد و به آن شخص اشاره مى‌كرد كه پيش رسول خدا (ص) برود . وقتى رسول خدا از دنيا رفت، نزديك چاهى كه متعلق به هيثم بن تيهان بود، آمد و خود در آن به خاطر ناراحتى براى رسول خدا (ص) انداخت و همان چاه قبر او شد.

ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفاي571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج4، ص 232، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت – 1995؛

ابن كثير الدمشقي، ابوالفداء إسماعيل بن عمر القرشي (متوفاي774هـ)، البداية والنهاية، ج6، ص 151، ناشر: مكتبة المعارف – بيروت؛

الأبشيهي، أبو الفتح شهاب الدين محمد بن أحمد (متوفاي850هـ) ، المستطرف في كل فن مستظرف، ج2، ص 235، تحقيق : مفيد محمد قميحة ، ناشر : دار الكتب العلمية - بيروت ، الطبعة : الثانية ، 1406هـ ـ 1986م؛

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاي852 هـ)، لسان الميزان، ج5، ص 376، تحقيق: دائرة المعرف النظامية - الهند، ناشر: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1406هـ – 1986م؛

السيوطي، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، الخصائص الكبرى، ج2، ص 107، ناشر:دار الكتب العلمية - بيروت - 1405هـ - 1985م؛

العاصمي المكي، عبد الملك بن حسين بن عبد الملك الشافعي (متوفاي1111هـ)، سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي، ج2، ص 24، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود- علي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية؛

الأنصاري ، أبو عبد الله محمد بن علي بن أحمد بن حديدة (متوفاي1381هـ)، المصباح المضيء في كتاب النبي الأمي ورسله إلى ملوك الأرض من عربي وعجمي، ج1، ص 261، تحقيق : محمد عظيم الدين ، ناشر : عالم الكتب - بيروت - 1405هـ.

گفتم ايمان چون عمري هستي از ايمان عمر ميگويم .
==============================
فقال عمر : والله ما شككت منذ أسلمت إلا يومئذ ، فأتيت النبي صلى الله عليه وسلم فقلت : يا رسول الله ، ألست نبي الله قال : بلى قلت : ألسنا على الحق وعدونا على الباطل قال : بلى قلت : فلم نعطي الدنية في ديننا إذا قال : إني رسول الله ولست أعصيه وهو ناصري . قلت : أولست كنت تحدثنا أنا سنأتي البيت فنطوف حقا قال : بلى ، أفأخبرتك أنك تأتيه العام قلت : لا . قال : فإنك آتيه ومطوف به ... .
عمر گفت : قسم به خدا ! از زماني كه اسلام آورده‌ام ، جز امروز ( در نبوت رسول خدا ) شك نكرده‌ام . سپس پيش پيامبر آمد و گفت : اي رسول خدا ! مگر شما پيامبر خدا نيستي ؟ !!! . پيامبر فرمود : بلي هستم . عمر گفت : مگر ما بر حق و دشمنان ما بر باطل نيستند ؟ پيامبر فرمود : بلي چنين است . عمر گفت : پس چرا ذلت و حقارت در دينمان نشان‌ دهيم ؟ پيامبر فرمود : من پيامبر خدا هستم و هرگز از دستورات او سرپيچي نخواهم كرد و او ياور من است . عمر گفت : مگر شما نگفتي كه وارد خانه كعبه شده و طواف خواهيم كرد ؟ پيامبر فرمود : آيا من گفتم كه همين امسال اين كار را خواهيم كرد ؟ عمر گفت : نه ، پيامبر فرمود : تو وارد مكه مي‌شوي و طواف خواهي كرد .

تاريخ الإسلام ، الذهبي ، ج 2 ، ص 371 – 372 و صحيح ابن حبان ، ابن حبان ، ج 11 ، ص 224 و المصنف ، عبد الرزاق الصنعاني ، ج 5 ، ص 339 – 340 و المعجم الكبير ، الطبراني ، ج 20 ، ص 14 و تفسير الثعلبي ، الثعلبي ، ج 9 ، ص 60 و الدر المنثور ، جلال الدين السيوطي ، ج 6 ، ص 77 و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج 57 ، ص 229 و ... .

=================================================================================
خداي ناكرده فكر نكني كه قصد مقايسه بين اين خر و عمر بكنم اين خر كجا , عمر كجا .
ببين پدر مادر عمر كيه و اين حمار كه ميگويد خداوند از نسل جد من شصت حمار ديگر خلق كرد كه فقط پيامبران بر آن‌ها سوار شدند و من از شما توقع دارم كه بر من سوار شوي؛ .
شما هم سعي در مقايسه نكنيد .
جميع الاسانيد از كتب اهل سنت .

يا علي



250 | جورجيس ( رضا ) | The Netherlands - Amsterdam | ٢١:١٩ - ٠٨ مهر ١٣٨٩ |
جناب (عمريم) من تو پست 241 و 246 مدارکي از کتاب هاي بخارايي احمد بن حنبل ،محمد بن جزير طبري و ... گفته بودم عمـــــــــــر بن خطـــــــــاب طبق اين اسناد شراب خوار بوده و تو گفته بودي اون کسايي شراب خوارند که اين احاديث تو کتاباشون نوشتن ، نکنه منظورت بخارايي و .... بوده يا شايد منظورت عبدا... بن عمر ??? بوده که اين چنين اکذيبي رو بر ضد پدر نسبتا شرابخوارش گفته و اون رو بخارايي سهوا نوشته . انشاا... با عمر و پدر و مادرش محشور شي، حتما درباره ي بابا و مامانش تحقيق کن.
251 | كلب الحيدر (تا كور شود هر انكه نتواند ديد) | Iran - Mashhad | ٠٢:١٧ - ١٢ مهر ١٣٨٩ |
سالم ميگويد:از فرزند عمر شنيدم كه گفت: پدرم عمربن الخطاب فرستاد تا دكتر او را حاضر كرده تا به جراحتش نگاهي بيندازد طبيب شراب به عمر داد واو خورد و از ان جراحتي كه زير نافش ايجاد شده بود خون همراه شراب خارج شد مسند احمدبن حنبل ج1/ص42 (دارصادر-بيروت) ايا در اين زمان هم ايه تحريم شرب خمر نازل نشده بود؟
252 | الكعبي العدناني | Iran - Khorramabad | ٢٣:٤٤ - ١٠ آبان ١٣٨٩ |
اولا اون شيعه هاي بي وجداني که باسم سني مي ايند و مي نويسن خداوند جزايشان را بدهد ثانيا عمر از بني کعب و اعراب اهواز از بني کعب اند و از اين بابت افتخار مي کنيم ثالثا علي کرم الله وجه ميگه لاتکون سبابين بس يکم ادب اي شيعيان همش تو حرفاتون سگ و خر و فش و... بريد سايت هاي سني ياد بگيريد تا يکي فش مي ده حذفش مي کنن حالا سني باشه ياشيعه رابعا دليل بر برائت عمر فاروق تو قران است اي صاحبان سايت کم حافظه " الاولون من المهاجرين و الانصار الذين يبايعونک تحت الشجره..."حلا چه طور مي خواي عمر را از جمع اونا خارج کني وايات بسيار مثلا قل لصاحبک لاتخف ان الله معنا براوت ابوبکر خامسا اعاجم در طول تاريخ رافضي بودن چه قبل اسلام که مجوسي بودن چه الان که معلوم نيست چه ديني دارن

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

1- بهتر است در ابتدا راجع به لعن و سب و فرق بين انها در كتب لغت عربي تحقيق كنيد :

http://valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=154

2- راجع به آيه شجره به صورت مفصل در آدرس ذيل پاسخ داده‌ايم :

http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=129

3- راجع به آيه «لا تحزن ان الله معنا» نيز به صورت مفصل در آدرس ذيل پاسخ داده‌ايم :

http://valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=158

بهتر است قبل از اينكه نظري بنويسيد ، در رابطه با ادله خود در آن تحقيق بيشتري بكنيد !

4- اعراب هم قبل از اسلام بت پرست بودند ! آيا صحيح است كسي بگويد الان معلوم نيست چه ديني دارند ؟!!!

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

253 | جواد ابراهيمي سلطان ابادي | Iran - Tajrīsh | ٢٤:١٢ - ١٤ آبان ١٣٨٩ |
به نظر من طرح اين مسائل بين عموم بيشتر موجب تفرقه مسلمانان مي شود. اگر موسسه محترم واقعا" دنبال كشف واقعيت و اثبات حقانيت مذهب جعفري مي باشد فقط كافي است بر مبناي مشتركات طرح بحث نموده و هدف گذاري خود را بر اصول و ريشه هاي اصلي انحراف اسلام از مسير واقعي خود استوار نمايد و عوام الناس را با فرعيات و سرشاخه هاي تعصب برانگيز مشغول ننمايد. بنده پيشنهاد مي كنم يك سلسله مباحث اصولي در اين خصوص تهيه و پس از ايجاد سوال براي بازديدكنندگان سايت آنان را وادار به مطالعه و طرح نظرات نماييد. مطمئنا اين روش بهتر از طرح شبهات و مسائل بي مايه و غرض آلود كه بيشتر مذاق دشمنان اسلام را شيرين مي كند تا دلسوزان اسلام ناب محمدي را. با تشكر

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

بهتر است در مورد معني حقيقي اتحاد و عدم تفرقه ، به ادرس ذيل مراجعه كنيد :

http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=55

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

254 | momen abdullah | Malaysia - Bayan Lepas | ١١:٥٣ - ١٩ آبان ١٣٨٩ |
جناب محسن توکلي
آن بدبخت خدايي که در آسمان است و خليفه اعظم او بي‌سوادي چون ابوبکر است، هم خودش و هم جوابش به درد سطل زباله مي‌خورند و بس!!.
خواهشا لطفا ما را از آن معبود دروغين در آسمان نترسان!!!

يا علي
255 | محس توكلي | Iran - Gorgan | ١٢:١٠ - ١٩ آبان ١٣٨٩ |
واقعا که خيلي بد بخت هستيد ان شا الله خدا جوابتان را بدهد
256 | عبدالله | Iran - Tehran | ٢٢:٠٢ - ١٩ آبان ١٣٨٩ |
به: الكعبي العدناني
إدعاكردي: "عمر از بني کعب" است. سندش؟!
موش تو سوراخ نميرفت جارو به دُمش بست؛ يارو پدرش معلوم نيست، قوم و قبيله برايش ميتراشند!
أمّا خودمانيم عجب شانسي دارد!
ضمناً جهتِ إطلاع غيرخوزستانيها عرض كنم كه نويسندهء فوق نه تنها كعبي و عرب نيست كه حتي خوزستاني هم نيست، چون در خوزستان اگر گبر و ترسا باشد، عمري أبداً نيست.
257 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ٢٤:٣٨ - ١٩ آبان ١٣٨٩ |
با سلام
جناب 254 بين من و تو و نه من به كسي ميگويم نه تو بگو .
ميدوني بدبختي اينه كه اسمي را كه پدر و مادر كسي برايش انتخاب كرده استفاده نكند .مگر اسمت چه عيبي داره كه انرا استفاده نميكني ؟؟
بعد محس را با نون مينويسند .

لبيك يا علي
258 | محمد اميني | United States - New York | ٢١:٥٦ - ٢٢ آبان ١٣٨٩ |
آنان كه قمار عشق را ميبازند درسينه بناي حسرتي ميسازند
بنگربه قداست وصفاي گل سرخ سادات جهان به فاطمه مينازند
259 | حميد | Iran - Tehran | ١٦:٥١ - ٠١ آذر ١٣٨٩ |
گويند هر آن كسان كه با پرهيزند زان سان كه بميرند چنان انگيزند ما در پي آل مصطفاييم هنوز باشد كه به حشرمان چنان انگيزند و از خدا ميخوام همونطور كه ما دوستداران پيامبر و اهل بيت پاكشون رو با اين عزيزان و خوبان و پاكان محشور ميكند شما جماعت عمريه و بكريه رو هم با همون عمر و ابوبكر محشور كنه شما كه حاضرين به پيامبر لقب دروغ بدين ولي ابوبكر هرگز دروغگو نباشه!!! واقعا جاي تعجب داره كه در كتاب هاي شما نوشته شده كه : روزي زني به حضور پيامبر آمد و خواب خودش رو بازگو كرد و پيامبر گفت شوهرت ميميرد. زن با ناراحتي از محضر پيامبر خارج شد و در راه ابوبكر را ديد و ابوبكر به او گفت كه شوهرت زنده باز ميگردد و همانطور هم شد. و جبرئيل بر پيامبر نازل شد و گفت خدا حيا ميكند و شرم ميدارد از اينكه سخن دروغ بر زبان ابوبكر صديق جاري شود. ننگتان باد با اين حديث هاي جعلي كه حتي از پيامبر خدا هم شرم نداريد و راضي ميشويد كه به پيامبر نسبت دروغگو بدهيد اما ابوبكر دروغگو نباشد

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي اين سوال قبلا در سايت مطرح شده است و گروه پاسخ به شبهات پاسخگويي آن بوده اند لطفا قبل از ارسال نظر جديد سايت را خوب مطالعه کنيد و از ارسال نظرهاي تکراري خودداري فرمائيد .

لينک: http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=9241


با تشکر

معاونت اطلاع رساني

والسلام علي من اتبع الهدي

260 | همايون | Iran - Ahvaz | ٢٠:٠٥ - ٠٣ آذر ١٣٨٩ |
سلام خسته نباشيد بهتره تو حرفاتون يه خرده جانب اعتدالو رعايت كنيد اگه يه سني اين جوري به اماماي ما توهين ميكرد اون وقت ما چه عكس العملي داشتيم
261 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ٠٨:٥٥ - ١٤ آذر ١٣٨٩ |
با سلام
جناب عمر الويه
پس من بعد اسمشون بگذار ضعاف السته " اينطوري هم مجبور نيستيد در هر چاپ جديد تحريف بكنيد .
خواهش ميكنم يك چند تا حديث بقول خودت صحيح در مورد اولي و دومي و سومي نقل كن
الهم صل علي محمد وآل محمد وعجل فرجهم
ياحق
لبيك يا علي
262 | momen abdullah | Malaysia - Kuala Lumpur | ١٣:٠٩ - ١٤ آذر ١٣٨٩ |
جناب عمر
خداوند کريم خود مي‌دانست که گروهي از بيعت کننده گان بيعت خود خواهند شکست. لذا آيه انذار به ناکثين و ابشار به متعهدين را نازل کرده است:
«...فمن نكث فانما ينكث علي نفسه ومن اوفي بما عاهد عليه الله فسيوتيه اجرا عظيما»

يا علي
263 | عاشق اسلام | Iran - Kavār | ١١:٢١ - ٢٠ آذر ١٣٨٩ |
سلام دوستان ميدونيد مشكل ما كجاست؟ اينه كه ميخواهيم به هر دليل طرف مقابل را محكوم كنيم به دنبال پيدا كردن حقيقت نيستيم توي كتابها ميگرديم كه چيزي بر خلاف عقيده ديگري پيدا كنيم هون هم نه امانتداري را رعايت ميكنيم نه وجدان خود را قاضي.....چون روايات را قيچي ميكنيم قبل وبعدش را جدا ميكنيم وفقط نكته مورد نظر را ياد داشت ميكنيم وآدرس همون را مينويسم در حاليكه شايد اگه تمام مسئله را ذكر كنيم تمامش بر عليه ما باشد درهم آميختن حق و باطل بسياري از مطالعه‌کنندگان کتاب‌هاي تاريخ اسلام از جمله کتاب تاريخ طبري و توصيه‌هاي آن بزرگان و پيشگامان علم تاريخ را مورد بي‌توجهي قرار داده، و همة وسايل موجود در کتاب‌هاي ايشان پذيرفته و با اعتماد به آنها مطالب را نقل مي‌نمايند، حتي از نقل و بحث در مورد روايت‌هاي دورغ و ضعيف جاعلان روايت خودداري نمي‌کنند! حتي آن مسايل نادرست و وضع شده را به اصحاب رسول خدا نسبت داده و آنها را به عنوان منابع تاريخي ثابت و معلومات تاريخي مورد اطمينان و دورنماي واقعي از مقطع تاريخي زندگي خلفاي راشدين تصور کرده‌اند! به همين سبب به نتايج نادرستي رسيده و جرايم و منکرات زيادي را به اصحاب بزرگوار رسول خدا نسبت داده‌اند. کينه‌توزان و غرض‌ورزان از يک طرف و از طرف ديگر غافلان و فريب‌خوردگان مسلمان در اين عصر وارد ميدان گرديده، و به همة نوشته‌هاي تاريخي در مورد صدر اسلام که با فراق و کشش‌هاي ايشان سازگاري دارند، و در واقع چهرة نازيباي از مقطع زماني خلافت خلفاي راشدين را نشان مي‌دهند، روي آورده و آن افتراها را در نوشته‌ها و کتابهاي خود آورده و ادعا مي‌کنند که آن مطالب مطالبي علمي و اصولي مي‌باشند! و پس از تحقيق و بررسي کارشناسانه به آنها دست يافته‌اند، و خوانندگان کتاب‌هاي خود را به قبول و اعتماد به آن‌ها فرامي‌خوانند!؟ اين گونه نوشته و کتاب‌ها در بين مسلمانان معاصر گسترش پيدا نموده و از آن فرهنگي تاريخي ساخته و پرداخته و آنها را معلومات صحيح تاريخي در رابطه با عصر اصحاب رسول خدا گمان مي‌کنند! اما تعدادي از دوستان که کتاب‌هاي آنگونه نويسندگان معاصر را مطالعه مي‌کنند و از روايت‌هاي جعلي در کتاب‌هاي تاريخ پيشينيان اطلاع دارند، با بهر‌ه‌گيري از فطرت سالم و فراست دقيق خود، آن مسايل را زير سؤال مي‌برند و جعلي‌ بودنشان را برملا مي‌سازند، و به دنبال آن در مورد حقيقت موضوع تحقيق و جستجو مي‌نمايند.
264 | مهدي ياور | Iran - Tehran | ١٥:٣٦ - ٢٢ آذر ١٣٨٩ |
آقا دمتون گرم تا ميتونيد بيفتيد به جون عمر يها / اگر راست ميگيد بريد توي كتابهاتون در مورد جنگ اسامه بخونيد ببينيد ملعوناي اون جنگ كي بودن /من نميدونم اخه اين عمر چي داره / اصل و نسب كه افتضاح / حكومتي كه كرد همش دزدي و عار براي مسلمونها بود/ مردم بي گناه رو مي كشت به بهانه اسلام آوردن /
265 | مهدي ياور | Iran - Tehran | ١٥:٤٦ - ٢٢ آذر ١٣٨٩ |
يه سوال از اين كه ميگه من خوزستانيم دارم / تو از كجا نسب عمر رو به بني كعب نسبت دادي / از كجا اينها رو درمياري
266 | momen abdullah | Malaysia - Kuala Lumpur | ٠٤:٢١ - ٢٥ آذر ١٣٨٩ |
جناب عاشق اسلام
يعني شما مي‌فرماييد که نعوذبالله آيه «وكفروا بعد اسلامهم وهموا بما لم ينالوا» جعلي است؟
يعني شما اعتقاد درايد که نعوذبالله قرآن کتابي است غيرعلمي و غير مستند؟
پس چرا همچنان سجده در برابر صنم صحابه مي‌کنيد؟
البته چاره‌اي هم جز صحابه صحابه گفتن نداريد!!!
چرا که عمر و ابوبکر و عثمان چنان از علم و دانش تهي بودند که براي نصب آنها بر بالاي سکوي بتها چاره‌اي جز توهم يک فضيلت جعلي به نام «مصاحبت» نداريد!!!
مي‌گوييم اين عمر و ابوبکر چي‌چي بودند که آنها را راشد مي‌خوانيد؟
عالم بودند؟ دانشمند بودند؟ محقق بودند؟ چي‌چي بودند؟
مي‌گوييد: صحابه بودند!!!
خوب براي پاسخ شما همين بس آيه قرآن کريم بس که از تروريسم و توحش صحابه سخن مي‌گويد:
«وكفروا بعد اسلامهم وهموا بما لم ينالوا»

يا علي
267 | محمد احسان | Morocco - Rabat | ١٤:٥١ - ٢٧ آذر ١٣٨٩ |
شعيه ها همه حمق استن چرا که شما ها به جز از چند نفر به هيچ کس باور نداريد حضرت عمر بن خطاب يکي از کسان اند که خداوند ( ج ) در دنيا به وي وعده جنت را داده از جمله حشره مبشره استند اين فرق نميکند که شما در باره حضرت عمر چه فکر ميکنيد مگر هر چيز به خداوند ( ج ) معلوم است
من ميدانم که چرا از عمر بد شما ميايد چرا که شما از همان وقت کافر هاي سرسخت و زد اسلام بودين و حضرت عمر شما را به زور شمشير مسلمان کردکه تاحالي هم درست مسلمان نيستين اگر مسلمان ميبودين با يار ان رسول مقبول مشکيل نميداشتين چون که ما به هيچ يکي از کسان که شما باور داريد ما مشکل نداريم همان قدر که به حضرت عمر دوستي داريم با حضرت علي هم داريم و با حسن و با حسين شما لاف از دوستي حضرت علي ؛ حسن و حسين ميزنيد مگر سنت هاي رسول مقبول را ترک ميکنيد.

زنده باد نام حضرت عمر بن خطاب جانم فداي او
268 | محمد احسان | Morocco - Rabat | ٠٧:٥٦ - ٢٩ آذر ١٣٨٩ |
من به شما نظر خود را گفتم مگر چرا به نشر نرسيد
269 | بفاطمه | Iran - Tehran | ١٣:٢٩ - ٢٩ آذر ١٣٨٩ |
سلام به همه دوستان
مطالب همتون رو خوندم - تاسف انگيز بود - ما قبل از همه حرفها مسلمانيم - مسلمان يعني کسي که بهترين خصلتها را داراست - پس چرا به هم توهين ميکنيد . اگر سني هستي چرا بايد به دنبال لعنت دشمنان عمر باشيد و اگر شيعه چرا بايد به خلفا توهين کنيد -
پدر و مادر من شيعه هستن - اما من الان به اين نتيجه رسيدم که بايد در مذهب و دينم تحقيق کاملي انجام بدم که مبادا فردا دچار پشيماني بشم.
مذهب شيعه رو دوست دارم بخاطر مردانگي و حق گويي علي-مذهب سني را قبول دارم به خاطر احترام به سنت و پيامبر - بخاطر نپرستيدن مردگان
خلاصه بگم اگه بريد تحقيق کنيد توي هر دو مذهب چيزهاي خيلي قشنگي پيدا مي کنيد که اسلام براتون زيباتر ميشه - بهتون نصيحت ميکنم به دنبال ايجاد تفرقه در دين خدا نباشيد که بايد پاسخگو باشيد. تقليد کورکورانه رو کنار بذاريد.
اگه خلفاي اهل سنت خلافي کردن خدا حقشون رو ميده - اگه دوستان علي هم خلافي کردن خدا جوابشون رو ميده ما نبايد کسي رو نفرين کنيم و بجاي خدا تصميم بگيريم - به اميد روزي که همه مسلمانان به راه راست هدايت شوند
270 | اهل سنتم | Iran - Urmia | ٠١:٥٢ - ٣٠ آذر ١٣٨٩ |
ايا ميدانيد که عموي پيامبرچه کسي بود آن اهل دوزخي که دربرابردين خدا شمشيرکشيد پس بايد نتيجه گرفت که پيامبر گهنکارچون عمويش کافربوده ايا مادرابوذرکي بوده دامن پاک بوده يا تردامن مادرعمارچي؟!؟!؟! آيا چه کسي ميتواند ثابت کند که کسانيکه به پيامبرآوردندولده زنابوده اند يانه درکجاي قران خداوندشرط هدايت انسانهارا دامن پاک بودن مادرشان قرارداده ايا ازخدانمترسيددرمورد زنان 1400سال پيس وزنان دوره جاهليت شما قضاوت کرده وحکم به ناپاک بودنشان ميزنيدپيامبر وخدا ميدونستن که انان چي هستند پس چرايه حديث اپيامبرنمي آوريد که مسبت به خلفا گفته باشه شما مادرتان تردامن يا فلان بوده .......وچراحضرت علي درنهج البلاغه زبان دشنام به غلفا نگشود پس چرا مدعيان پيرو علي (ع) زبان لعن نفرين ناسزا بازکرده ايد ازکجااين نوع بددهني را به ارث برده ايد پس چرا کمي فکر نميکنيد

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

بهتر است نگاهي به آدرس ذيل كرده و بعد در اين زمينه نظر دهيد :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=154

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

271 | اهل سنتم | Iran - Urmia | ٠١:٥٥ - ٣٠ آذر ١٣٨٩ |
من فکرکردم سايت اهل سنته نه اينکه سايت رافضيهاست جاعل قران وسنت وتاريخ اسلام هستيد
272 | شاه عباس صفوي كبير (رضي الله عنه) | Iran - Bushehr | ٢٤:١٥ - ٣٠ آذر ١٣٨٩ |
بسم رب الحيدر

سخني با جناب اهل سنتم
نهههه اشتباه نکن اتفاقا اينجا سايت اهل سنته البته اهل سنت واقعي پيرو سنت حقيقي پيامبر (ص) نه اهل سنت پيرو سنت تحريف شده پيامبر (ص)مخصوصا توسط عمر
براي کسب اظلاعات بيشتر به کتاب اجتهاد در مقابل نص مراجعه کنيد تا حدود 100 اجتهاد غلط ارايه شده در مقابل نص صريح را بدانيد و بفهميد جاعل قرآن و سنت و تاريخ اسلام چه کساني هستند .

الحمدلله الذي جعلنا من المتمسکين بولايت علي ابن ابيطالب عليه السلام
273 | momen abdullah | Malaysia - Kuala Lumpur | ١٤:٤٤ - ٠٥ دي ١٣٨٩ |
جناب شماره 269 راستي راستي شما مردگان را پرستش نمي‌کنيد؟ مي‌شود بفرماييد پس چرا از طاغوت عمر و ابوبکر دوري نمي‌کنيد؟ آيا همين عدم اجتناب شما از عمر و ابوبکر جز عبادت آنهاست؟ «والذين اجتنبوا الطاغوت ان يعبدوها» «والذين اجتنبوا الطاغوت ان يعبدوها» چه کساني طاغوت را پرستش مي‌کنند؟ چه کساني عمر و ابوبکر را پرستش مي‌کنند؟ جز شما؟ يا علي
274 | عبدالله | Iran - Rasht | ١٢:٥٩ - ١٣ دي ١٣٨٩ |
مگه عمر إسلام هم آورده؟!
تا اونجا كه يادمه توي كتابهاي تأريخ نوشته حضرت محمد ص إسلام را آورده.
275 | يا اميرالمومنين حضرت عمر | Iran - Tehran | ٢١:٢٥ - ١٣ دي ١٣٨٩ |
شما خودت فكر كن 90درصد جهان سني 8درصد جهان كافر 2درصد جهان شيعه ي اشغال شما براي امام حسين عزاداري نميكنيد اون بلايي كه به سر حسين امده بعدشم اون شيعه بودنتونم بخوره تو سر علي و خودتون اون صفوي هم يك خري بوده مثل شما جانم فداي اميرالمومنين حضرت عمر
276 | سيدمهدي | United States - Fullerton | ٠٣:٤٢ - ١٤ دي ١٣٨٩ |
دوستان گرامي فرضا عمر اسلام آورده باشه ولي هيچگاه ايمان نياورداسلام فقط يك اشهد ميخواد ولي ايمان ولايت ميخواست كه نداشت ياعلي
277 | محمدعلي | Iran - Tehran | ١٣:٠٣ - ١٤ دي ١٣٨٩ |
واقعا براي كساني كه به اين راحتي به اصحاب خاص رسول خدا توهين ميكنند متاسفم.كسي كه هم پدر زن پيامبر خدا ص و هم داماد علي ع بود.كسي كه در زمان حياتشان به ايشان توسط پيامبر وعده بهشت داده شد. چگونه به خود اجازه ميدهيد كه به راحتي به عقايد بيش از 90 درصد مسلمين جهان توهين كنيد.
278 | علي | Iran - Tehran | ١٩:٥٢ - ١٥ دي ١٣٨٩ |
شما گفته ايد: عبد اللّه بن عمر مى‏گويد: عمر ، در حالى كه ترسيده بود، در خانه مانده بود كه عاص بن وائل آمد و به او گفت: تو را چه مى‏شود؟ گفت: قوم تو مى‏گويند كه اگر اسلام بياورم مرا مى‏كشند. گفت: بعد از آنكه من تو را امان دادم كسى با تو كارى ندارد. عاص خارج شد مردم را ديد كه به سوئى مى‏روند گفت: كجا مى‏رويد؟ گفتند: اين پسر خطاب را كه اسلام آورده مى‏جوئيم گفت: كارى به او نداشته باشيد؛ پس مردم بازگشتند. البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج 3 ص 1403، ح3651، بَاب إِسْلَامُ عُمَرَ بن الْخَطَّابِ رضي الله عنه ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987. اتفاقا اگر کسي مقام ومنصب مهمي داشته باشد و به اسلام رو آورد همه با او بد مي شوند و به طرف او حمله مي کنند نه آدم به درد نخور. پاسخش چيست؟ مانند پادشاه حبشه که وقتي مسلمان شد از ترس مسيحيان اسلام خود را پنهان مي کرد

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

پنهان كردن اسلام يك چيز است و پنهان كردن خود در گوشه‌اي چيزي ديگر !!! پادشاه حبشه اسلام خود را پنهان كرد ، اما عمر وقتي خبر اسلام او پخش شد خود را پنهان كرد !!! يعني ترسيد كه بين مردم حاضر شود !

گروه پاسخ به شبهات

279 | جعفر | United States - Fremont | ١٦:٠٥ - ١٦ دي ١٣٨٩ |
تمام آيه ي قرآن همين است /به قرآن حرف يزدان اين جنين است /به كوري دوچشم اهل سنت فقط حيدراميرالمومنين است.
دردنيازدم/دنياعلي بود/به اقباسرزدم /اقباعلي بود/به مسجدرفتم ازبهرعبادت/بناوباني بناعلي بود/بنازم باغ بان اون باغ گل را/بنازم مصظفي ختم رسول را/
بنازم بوطرابوالحسن را علي مرتضي بت شكن را/عبادت بي ولايت حقه بازيست/بناي مسجدش بت خانه سازيست/چراسني نمي خواهدبداند/وضوي بي ولايت آب بازيست
280 | جعفر | United States - Fremont | ١٦:٣٦ - ١٦ دي ١٣٨٩ |
دوست عزيزشماره 80 خيلي همانندمولوي هايتان نوشتي/شيعه ي علي نيستي چون آنهامرتدنمي شوند/حضرت حيدركرار عليه السلام ازچوب دستي عمرنمي ترسيدوازآذارمسلمانان زيردست او ميترسيد/درباره ي مادروپدرش تحقيق كن /ودرباره ي اينكه گفتي نام فرزندان علي عمرو....است بگويم اين اسم ها عربي بوده وتنها متعلق به خليفه هاي شمانيست وقبل آنهااين نام ها بوده است.شمابراين عقيده ايدكه امامان مامعصوم نيستند؟آنهاميتوانستند گناه كننداما به دليل اينكه اهل بيت پيامبرندازآن احساس شرم وخودرامتعلق به محمدصلي الله عليه وآله ميدانستند/شمابرروي هرچيزي سجده مي كنيدازفرش گرفته تا...ولي ماازخاكيم ودرآخربه همان بر ميگرديم.شمادست بسته نمازميخوانيد مگه زمان پيامبر ص حضرت دست بسته به ديداريار ميرفت؟اصلاچرادست بسته مي خوانيد؟شماموقع وضومسح نمي كشيدوتمام اعضايي كه مي خواهيدوضوكنيدرازيرآب شستوشو مي دهيد؟اگ اينطوره حمام برويدفكركنم بهترباشه چون ممكنه آب خوب نرسه به كل بدنتون؟؟همان چوب دستي ساده عمرشمابودكه فاطمه راازعلي جداكرد
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9] [10] [11] [12] [13]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها