2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
آيا تهمت يكي از سايت هاي اهل سنت در بت پرستيدن امام علي (ع) قبل از اسلام ، صحت دارد؟
کد مطلب: ٥٠٤٦ تاریخ انتشار: ١١ آبان ١٣٩١ تعداد بازدید: 21563
پرسش و پاسخ » امام علي (ع)
آيا تهمت يكي از سايت هاي اهل سنت در بت پرستيدن امام علي (ع) قبل از اسلام ، صحت دارد؟

سؤال كننده : هادي از مياندوآب

توضيح سؤال :

برادران عزيز موسسه وليعصر(ع) امروز سري به سايت سني نيوز زدم و اين مطلب را درباره امام علي (ع) ديدم. آيا امام علي لات وعزي را ميپرستيده كه بايد الان به آنان كفر بورزدو آيا پيامبر از جانب علي مي ترسيده كه علي رازش را براي مشركان فاش كند و آيا شما اين روايت را از ابن اسحاق صحيح مي دانيد يا خير ؟

سني نيوز آورده كه:

اسلام آوردن علي

ابن اسحاق مي گويد: روزي رسول خدا و همسرش خديجه مشغول نماز بودند كه علي متوجه آنان شد و از پيامبر پرسيد اين چه عملي است كه شما انجام مي دهيد؟ رسول خدا فرمود: اين همان دين برگزيده خداست كه پيامبرانش را بدان مبعوث نموده است و از تو نيز مي خواهم كه تنها خداي يگانه را پرستش كني و به لات و عزي كفر ورزي؛ علي گفت: اين چيز جديدي است كه قبلا نشنيده ام، در اين باره با پدرم مشورت مي كنم. رسول خدا كه نمي خواست قبل از دعوت عمومي رازش آشكار گردد به علي گفت: اگر تو ايمان نمي آوري پس اين راز را پنهان نگه دار.

علي آن شب را پشت سر گذاشت خداوند در قلبش حقانيت اسلام را آشكار نمود. صبح روز بعد اول وقت نزد پيامبر حاضر شد و اسلام خود را عرضه داشت، و از آن پي در خفا و پنهاني به همراه رسول خدا مي رفت (و با او نماز مي خواند) و اسلام خود را (بنا بر راهنمايي پيامبر) آشكار نساخت.

البدايه و النهايه، ابن كثير ج 3 ص 21

http://www.sunni-news.com/?p=54#more-54

پاسخ :

متاسفانه عده اي از اهل سنت - كه با اهل بيت دشمني دارند - نمي توانند دشمني خود را پنهان كنند و سعي دارند با جعل تاريخ ديگران را نيز نسبت به اهل بيت بدبين كرده و تا مي توانند از مقام اهل بيت بكاهند ؛ اما :

يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ

سوره صف آيه 8

مي خواهند كه نور خدا را با دهان خود خاموش كنند وحال آنكه خداوند - گرچه كافران را ناخوش افتد - نور خود را كامل خواهد گردانيد .

مقدمه :

در طول تاريخ موارد بسياري ديده شده است عده اي براي تشبيه دو شخص يا دو گروه به يكديگر و نزديك كردن مقام آن دو به هم ، دست به تحريف واقعيت زده و در صورت امكان براي گروه محبوب خويش فضيلت جعل مي كردند ؛ و اگر با اين كار نمي توانستند به مقصود برسند باز واقعيت را تحريف كرده و از مقام طرف مقابل مي كاستند .

كتب اهل سنت نيز از اين قضيه بي نصيب نمانده و موارد بسياري از دروغ ها در فضائل خلف و يا تهمت ها به بزرگان دين در آن ها ديده مي شود كه مقصود از آن ها تساوي برقرار كردن بين دو طرف است .

جالب اينجاست كه براي بالا بردن مقام خلفا ، وقتي در كتب خويش روايتي صحيح نمي بينند به روايات ضعيفه خودشان تمسك مي كنند و براي پايين آوردن مقام اهل بيت و رسول خدا نيز چنين مي كنند .

ابن ابي الحديد در ذيل همين بحث ( ايمان امير مومنان و قياس آن با اسلام ابو بكر) مي گويد :

ثم رأينا جميع المختلفين قد حاولوا نقض فضائله ، ووجهوا الحيل والتأويلات نحوها ، من خارجي مارق ، وناصب حنق ، وثابت مستبهم ، وناشئ معاند ، ومنافق مكذب ، وعثماني حسود ، يعترض فيها ويطعن ، ومعتزلي قد نقض في الكلام ، وابصر علم الاختلاف ، وعرف الشبه ومواضع الطعن وضروب التأويل ، قد التمس الحيل في ابطال مناقبه وتأول مشهور فضائله ، فمرة يتأولها بما لا يحتمل ، ومرة يقصد أن يضع من قدرها بقياس منتقض ، ولا يزداد مع ذلك الا قوة ورفعة ، ووضوحا واستنارة ، وقد علمت أن معاوية ويزيد ومن كان بعدهما من بني مروان أيام ملكهم - وذلك نحو ثمانين سنة - لم يدعوا جهدا في حمل الناس علي شتمه ولعنه واخفاء فضائله ، وستر مناقبه وسوابقه .

شرح نهج البلاغة ج 13 ص 219

مي بينيم كه گروه هاي بسياري مي خواهند فضيلت هاي او را از بين ببرند ؛ و بسياري حيله و توجيه ها را به سوي فضائل او روانه مي سازند ؛ عده اي از خوارج از دين برگشته ؛ و عده اي ناصبي كينه توز ؛ و عده اي دين دار كه دين براي او اشتباه شده است ؛ و كسي كه از كودكي با دشمني او بزرگ شده است ؛ و منافقي كه دروغ بر او مي بندد ؛ و طرفداران عثمان كه بر علي حسادت مي ورزند؛ ايشان به فضائل علي كنايه زده و به آن اعتراض مي كنند ؛ و نيز معتزلياني كه در سخن ديگران را شكست مي دهد و به راه اختلاف افكني آگاه شده است و شبهه ها و جايگاه هاي اشكال و روش هاي تاويل را مي داند ، او نيز براي از بين بردن مناقب و تاويل فضائل مشهور او تلاش مي كند ؛ گاهي آن را به صورتي تاويل مي كند كه با كلام سازگار نيست ؛ و گاهي نيز مي خواهد با آوردن ضد آن از مقام آن بكاهد ؛ و با اين همه جز بر مقام او ئ برتري او و وضوح و نورانيت او نمي افزايند ؛ و مي داني كه معاويه و يزيد و كساني كه بعد از او بودند - از بني مروان - به مدت هشتاد سال ، از هيچ كوششي براي وادار كردن مردم به جسارت و لعن به حضرت و پنهان كردن فضيلت هاي ايشان و پوشاندن مناقب و سوابق ايشان كوتاهي نكردند ؛

تناقضي آشكار :

يكي از اين موارد ِ جسارت ، مطلبي است كه در تعدادي از كتب اهل سنت ( و سايت هاي ايشان ) مانند كتاب ابن كثير و غير او ذكر شده است و مي خواهند با آن چنين وانمود كنند كه امير مومنان در زمان خردسالي بت پرست بوده است !!!

جالب اينجاست كه وقتي بحث در مورد ايمان امير مومنان به عنوان اولين مسلمان مطرح مي شود مساله سن كم حضرت را پيش كشيده و مي گويند : او خردسال بوده است و كودك خردسال نمي تواند ايمان بياورد ؛ اما وقتي اين روايت جعلي را در مورد بت پرست بودن امير مومنان مطرح مي كنند ، اين سوال را ضميمه نمي كنند كه چطور او در زمان خردسالي بت پرست بوده و رسول خدا شرط اسلام او را ترك بت پرستي بيان مي كنند !!!

اشكال سندي :

ابن كثير و تمامي كساني كه اين روايت را نقل كرده اند آن را از سيره ابن اسحاق گرفته اند :

اسلام علي بن أبي طالب رضي الله عنه

نا أحمد (بن عبد الجبار ) حدثني يونس (بن بكير) عن ابن اسحاق (محمد بن اسحاق بن يسار ) قال ثم ان علي بن أبي طالب جاء بعد ذلك بيومين فوجدهما يصليان فقال علي ما هذا يا محمد فقال النبي صلي الله عليه وسلم دين الله الذي اصطفي لنفسه وبعث به رسله فأدعوك الي الله وحده والي عبادته وكفر باللات والعزي فقال له علي هذا أمر لم أسمع به قبل اليوم فلست بقاض أمرا حتي أحدث أبا طالب فكره رسول الله صلي الله عليه وسلمأن يفشي عليه سره قبل أن يستعلن أمره فقال له يا علي اذا لم تسلم فاكتم فمكث علي تلك الليله ثم أن الله أوقع في قلب علي الاسلام فأصبح غاديا الي رسول الله صلي الله عليه وسلم حتي جاءه فقال ما عرضت علي يا محمد فقال له رسول الله صلي الله عليه وسلم تشهد أن لا اله إلا الله وحده لا شريك له وتكفر باللات والعزي

سيرة ابن إسحاق ج2/ص118 ش 173

در ابتدا مقداري در مورد كتاب سيره ابن اسحاق سخن مي گوييم :

اشكال به اصل كتاب سيره ابن اسحاق :

نظر ابن تيميه در مورد اين كتاب :

ابن تيميه در مورد اصل اين كتاب مي گويد :

ولكن في نفس السيرة وقع غلط في مواضع وأحاديث

الجواب الصحيح ج3/ص34

در خود كتاب سيره ( و نه در نقل هاي از آن ) در بعضي از موضوعات و روايت ها غلط هايي وجود دارد .

تكميل اين اشكال توسط محمد بن جابر الوادي :

محمد بن جابر الوادي متوفاي 749 در كتاب خويش در تكميل اشكال ابن تيميه در مورد سيره ابن اسحاق مي گويد :

ولم يتحقق هذا الكتاب لضياع ثبته منه

كتاب البرنامج ص219

اين كتاب موجود نيست ، زيرا خود ابن اسحاق آن را گم كرده است !!!

و اضافه مي كند كه وي اين كتاب را به دست كسي نداده و نقل اين كتاب از خود وي به صورت شفاهي صورت گرفته است !!! و اين يعني نقل تمامي روايت هاي اين كتاب به صورت شفاهي و بدون مدرك!!!

اشكال به راويان اين روايت :

سند روايت ابن اسحاق بدين شرح است :

أحمد (بن عبد الجبار) حدثني يونس (بن بكير) عن ابن اسحاق (محمد بن اسحاق بن يسار )

احمد بن عبد الجبار :

در تقريب التهذيب مي گويد :

أحمد بن عبد الجبار بن محمد العطاردي أبو عمر الكوفي ضعيف

تقريب التهذيب ج 1 ص 81

أحمد بن عبد الجبار بن محمد عطاردي ... ضعيف است .

قال عبد الرحمن بن أبي حاتم كتبت عنه وأمسكت عن الرواية عنه لكثرة كلام الناس فيه وقال محمد بن عبد الله الحضرمي كان يكذب وقال الحاكم أبو عبد الله الحافظ ليس بالقوي عندهم تركه أبو العباس أحمد بن محمد بن سعيد يعني بن عقدة وقال أبو أحمد بن عدي رأيت أهل العراق مجمعين علي ضعفه وكان أحمد بن محمد بن سعيد لا يحدث عنه لضعفه

تهذيب الكمال ج 1ص379

عبد الرحمن بن ابي حاتم مي گويد : از او روايت نوشتم ولي نقل نكردم ؛ زيرا مردم در مورد او بسيار سخن مي گفتند ؛ و محمد بن عبد الله حضرمي گفته است كه او دروغ مي گفت ؛ و حاكم نيشابوري گفته است كه او در روايت توانمند نبود وو ابو عباس احمد بن محمد بن سعيد ( ابن عقده ) نيز او را ترك كرده است ؛ و احمد بن محمد بن سعيد نيز از او به خاطر ضعيف بودنش روايت نمي كرد .

ابن جوزي نيز او را در كتاب ضعفاي خويش آورده است :

الضعفاء والمتروكين ج 1 ص 75 ش 195

يونس بن بكير :

او نيز در نقل كتاب سيره متهم است ؛ ذهبي دمشقي در مورد او مي گويد :

يونس بن بكير ابو بكر الشيباني الحافظ عن هشام بن عروة والأعمش وابن إسحاق وعنه أبو كريب وابن نمير والعطاردي قال بن معين صدوق وقال أبو داود ليس بحجة يوصل كلام بن إسحاق بالأحاديث مات 199 د ت ق م تبعا

الكاشف ج2 ص402 ش 6464

ابن معين او را راستگو مي داند و ابو داود گفته است كه او حجت نمي باشد ؛ زيرا كلام ابن اسحاق را با روايت مخلوط مي سازد ( ادراج مي كند وادراج را جزو بدترين جرح ها مي دانند )

ابن اسحاق :

خود ابن اسحاق متولد سال 80 است و بنا بر اين تمامي رواياتي كه در كتاب خويش بدون سند ذكر كرده است مرسل به حساب مي آيد ؛ و اين اشكال جداي از اشكال تضعيف وي است ؛ تضعيفات او در كتاب هاي ذيل ذكر شده است :

الكامل في الضعفاء ابن عدي ج 6 ص 102 ش 1623

الضعفاء الكبير عقيلي ج 4 ص 24 ش1578

الضعفاء والمتروكين ابن جوزي ج 3ص41 ش2883

و...

بنا بر اين زدن چنين تهمتي بر امير مومنان با چينين سندي كمال وقاحت است .

نظر اهل سنت در مورد ايمان امير مومنان :

همگان مي دانند كه علماي اهل سنت وقتي مي خواهند در مورد امير مومنان سخن بگويند برخلاف بقيه صحابه در مورد حضرت به جاي «رضي الله عنه» مي گويند : «علي بن أبي طالب كرم الله وجهه»

و وقتي از ايشان در اين زمينه سوال كنيم كه مقصود از عبارت كرم الله وجهه چيست ؟ پاسخ مي دهند زيرا او هيچ گاه بت نپرستيده و براي آن ها سجده نكرده است ؛ زيرا از دوران كودكي در دامان رسول گرامي اسلام پرورش يافته و عقيده ايشان را به عنوان عقيده خويش قبول كرده است .

در اين زمينه به روايتي كه شيعه و سني آن را نقل كرده اند توجه بفرماييد :

سباق الأمم ثلاثة لم يكفروا بالله طرفة عين علي بن أبي طالب وصاحب يس ومؤمن آل فرعون .

الكشاف ج4/ص12 ش 934

پيشتازان امت ها سه نفرند كه چشم بر هم زدني به خدا كافر نشده اند ؛ علي بن أبي طالب و صاحب ياسين و مومن آل فرعون .

همين روايت در كتب ذيل نيز آمده و ايشان بدان استشهاد كرده اند :

المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز ج4/ص450

تفسير القرطبي ج15/ص20

روح المعاني ج22/ص225

تفسير ابن عربي ج2/ص165

تفسير البحر المحيط ج7/ص314

تفسير الثعلبي ج8/ص126

و حتي از عده اي از اهل سنت نقل شده است كه ايشان گفته اند كه در مورد امير مومنان احتياج به ايمان آوردن نيست زيرا او با رسول خدا بوده و در همه امور از ايشان تبعيت مي نمود و هيچ كس نگفته است كه رسول خدا اسلام آورد ، زيرا ايشان اصلا كافر نبوده تا بخواهد اسلام بياورد .

أقول قال بعض متأخري أصحابنا ... أما علي بن أبي طالب فلم يكن مشركا بالله أبدا لأنه كان مع رسول اللهصلي الله عليه وسلم في كفالته كأحد أولاده يتبعه في جميع أموره فلم يحتج أن يدعي للإسلام فيقال أسلم هذا

لسيرة الحلبية ج1/ص434

يكي از متاخرين اصحاب ما چنين گفته است كه : ... اما علي بن ابي طالب به هيچ وجه به خدا شكر نورزيده بود ، زيرا اوهمراه رسول خدا و تحت سرپرستي ايشان مانند يكي از فرزندان حضرت بود و در همه كارها از ايشان تبعيت مي كرد ؛ پس احتياج به اين ندارد كه ادعاي اسلام كند تا بگوييم او اسلام آورده است .

سخنان امير مومنان در همين زمينه :

در اين زمينه خود حضرت در نهج البلاغه خطبه 192 مشهور به خطبه قاصعة مي فرمايند :

وَقَدْ عَلِمْتُمْ مَوْضِعِي مِنْ رَسُولِ اللّهِ صَلَّي اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسلَّم بِالْقَرَابَةِ الْقَرِيبَةِ، وَالْمَنْزِلَةِ الْخَصِيصَةِ.

شما موقعيّت مرا نسبت به رسول خدا(ص) در خويشاوندي نزديك، وجايگاه و منزلت ويژه مي دانيد.

دوران طفلي و شير خوارگي

وَضَعَنِي فِي حِجْرِهِ وَأَنَا وَلَدٌ (وليدٌ) يَضُمُّنِي إِلَي صَدْرِهِ، وَيَكْنُفُنِي فِي فِرَاشِهِ، وَ يُمِسُّنِي جَسَدَهُ، وَيُشِمُّنِي عَرْفَهُ. وَكَانَ يَمْضَغُ الشَّيْ ءَ ثُمَّ يُلْقِمُنِيهِ.

پيامبر مرا در اتاق خويش مي نشاند، در حالي كه كودك بودم مرا در آغوش خود مي گرفت، و در بستر مخصوص خود مي خوابانيد، بدنش را به بدن من مي چسباند، و بوي پاكيزه خود را به من مي بوياند، و گاهي غذايي را لقمه لقمه در دهانم مي گذارد.

دوران كودكي

وَمَا وَجَدَ لِي كَذْبَةً فِي قَوْلٍ، وَلَا خَطْلَةً فِي فِعْلٍ.

هرگز دروغي در گفتار من، و اشتباهي در كردارم نيافت.

دوران نوجواني

وَ لَقَدْ كُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِيلِ أَثَرَ أُمِّهِ، يَرْفَعُ لِي فِي كُلِّ يَوْمٍ مِنْ أَخْلَاقِهِ عَلَماً ، وَ يَأْمُرُنِي بِالْإِقْتِدَاءِ بِهِ.

و من همواره با پيامبر بودم چونان فرزند كه همواره با مادر است . پيامبر (ص) هر روز نشانه تازه اي از اخلاق نيكو را برايم آشكار مي فرمود، و به من فرمان مي داد كه به او اقتداء نمايم.

در تربيتگاه غار حراء

وَ لَقَدْ كَانَ يُجَاوِرُ فِي كُلِّ سَنَةٍ بِحِرَاءَ (حرّاء) فَأَرَاهُ، وَلَا يَرَاهُ غَيْرِي.

پيامبر (ص) چند ماه از سال را در غار حراء مي گذراند، تنها من او را مشاهده مي كردم، و كسي جز من او را نمي ديد.

اولين مسلمان

وَ لَمْ يَجْمَعْ بَيْتٌ وَاحِدٌ يَوْمَئِذٍ فِي الْإِسْلَامِ غَيْرَ رَسُولِ اللّهِ صَلَّي اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسلَّم وَ خَدِيجَةَ وَ أَنَا ثَالِثُهُمَا.

در آن روزها، در هيچ خانه اسلام راه نيافت جز خانه رسول خدا(ص) كه خديجه هم در آن بود و من سوّمين آنان بودم.

مشاهده نور وحي

أَرَي نُورَ الْوَحْيِ وَالرِّسَالَةِ، وَأَشُمُّ رِيحَ النُّبُوَّةِ. وَلَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ (رَنَة) الشَّيْطَانِ حِينَ نَزَلَ الْوَحْيُ عَلَيْهِ صَلَّي اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسلَّم.

فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللّهِ مَا هذِهِ الرَّنَّةُ؟ فَقَالَ: «هذَا الشَّيْطَانُ قَدْ أَيِسَ مِنْ عِبَادَتِهِ»

من نور وحي و رسالت را مي ديدم، و بوي نبوّت را مي بوييدم من هنگامي كه وحي بر پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) فرود مي آمد، ناله شيطان را شنيدم، گفتم اي رسول خدا، اين ناله كيست؟ گفت: شيطان است كه از پرستش خويش مأيوس گرديد

اين روايت به صراحت اعلام مي كند كه حضرت در اولين نزول وحي بر رسول خدا شاهد ماجرا بوده است ناله شيطان را شنيده اند و لذا قطعا روايت اهل سنت كه حضرت بعد از ديدن نماز رسول خدا ( ص) و خديجه ، تازه با اسلام آشنا شدند دروغ است .

و در ادامه مطلبي را بيان مي كنند كه از آنچه گذشت مهمتر است :

هم رتبه پيامبر در مشاهده حقايق هستي

إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ، وَتَرَي مَا أَرَي ، إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ، وَ لكِنَّكَ لَوَزِيرٌ وَإِنَّكَ لَعَلَي خَيْرٍ».

و فرمود: «علي! تو آنچه را من مي شنوم، مي شنوي، و آنچه را كه من مي بينم، مي بيني، جز اينكه تو پيامبر نيستي، بلكه وزير من بوده و به راه خير مي روي»

آيا ممكن است كه امير مومنان نور وحي را ببيند و آنچه را به رسول خدا وحي شده است دريابد و بعد بيايد از رسول سوال كند كه شما و خديجه چه مي كنيد !!!

جالب است كه ابن ابي الحديد بعد از نقل اين روايت از امير مومنان ، براي تاييد آن به روايتي از مسند احمد استشهاد مي نمايد كه ما اكنون آن را در مسند احمد نمي يابيم :

واما رنة الشيطان ، فروي أبو عبد الله أحمد بن حنبل في مسنده ، عن علي بن أبي طالب عليه السلام ، قال كنت مع رسول الله صلي الله عليه وآله صبيحة الليلة التي أسري به فيها ، وهو بالحجر يصلي ، فلما قضي صلاته ، وقضيت ، صلاتي سمعت رنة شديدة ، فقلت يا رسول الله ، ما هذه الرنة قال الا تعلم هذه رنة الشيطان ، علم اني أسري بي الليلة إلي السماء ، فأيس من أن يعبد في هذه الأرض .

شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد ج 13 ص 209

اما ناله شيطان : احمد بن حنبل در مسند خويش از علي بن ابي طالب روايت كرده است كه در صبح شبي كه حضرت به آسمان برده شدند او در حجر ( اسماعيل) نماز مي خواند ؛ وقتي كه نماز خويش را تمام كرد و من نيز نمازم تمام شد صداي ناله شديدي را شنيدم ؛ پس عرضه داشتم كه اي رسول خدا اين ناله چيست؟ فرمودند : آيا نمي داني كه اين ناله شيطان است ؛ مي داند كه من را به آسمان بردند ؛ پس از اين كه كسي در زمين او را بپرستد نا اميد شد .

و با ذكر اين مقدمات و بعد از بيان آن كه امير مومنان تربيت شده رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم بوده و ايشان بوده اند كه مسئوليت پرورش حضرت را به عهده گرفته بودند ، مشخص مي گردد كه در حقيقت تهمت پرستيدن لات و عزي توسط امير مومنان در زمان كودكي ، تهمت به رسول خداست ؛ زيرا معني اين تهمت آن است كه بگوييم يا رسول خدا قبل از نزول وحي كافر بوده است كه امير مومنان نيز از وي تبعيت مي كرده است ؛ و يا بايد گفت كه حضرت در تربيت كردن كسي كه تربيت او را به عهده گرفته بودند كوتاهي مي كرده اند و او را كافر بزرگ كرده اند و در هر دو صورت به رسول خدا جسارت صورت گرفته است .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
1 | عباس سالاري | United Arab Emirates - Dubai | ١٢:٠٠ - ٢٧ ارديبهشت ١٣٨٧ |
بسمه تعالي سلام عليکم
کساني که از روي کينه وبغض اميرالمومنين علي بن ابي طالب ع را ناسزا يا تهمت مي زنند غافل يا از روي جهل وناداني خود مي باشند
حديث نبي اکرم محمد مصطفي ص که مي فرمايند حب علي ايمان وبغض کفر
بقول خودشان علي کرم الله وجهه
همين بايد تحقيق کنند وازروي جهل وناداني حرف نزنند
خدايا مارا در راه امام علي ع زنده بدار ودر راه امام علي ع بميران
2 | م ح | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٣ خرداد ١٣٨٧ |
خداوند به شما جزاي خير ، و قدرت و توان در دفاع از ساحت مقدس حضرت رسول( ص) و علي مرتضي(ع) دهد
3 | بسم الله " يادگار " | Afghanistan - Kabul | ١٢:٠٠ - ٢٩ خرداد ١٣٨٧ |
رضينا بالله ربا و بالاسلام دينا و بقران هاديا و بمحمد مصطفي صلي الله عليه وسلم نبيا ورسولا و بصحابة رضوان الله تعالي اجمعين مقتدا و و معيارا و بامام ابي حنيفة رحمه الله اماما و بامام ابويوسف و محمد رفقيا و بکل مسلمين اخوانا اما بعد :
عزيزان گرامي !
موضوعات فوق را مطالعه نمودم تا اندازه از ان تعبير درست نکرديد و روايت را رنگ و رخ ديگر داده بيان کرده بوديد و اهل سنت و الجماعت را دشمن اهل و بيت خوانده و به جذابيت متن به ذهن خود افزوده ايد زيرا هستند کسانيکه با شنيدن نام اهل سنت و الجماعت موي در بدن شان مي ايستد و سپس به چنين موضوعات دست ميازند تعبير بنده از روايت ابن کثير در البدايه و النهايه چنين است :
اينکه حضرت پيامبر بزرگوار با همسر عزيز شان نماز ميخواندند و حضرت علي رضي الله تعالي عنه انها را در ان حالت مشاهده کرد کدام اشکالي وجود ندارد زيرا در هنگام که حضرت رسول الله به پيامبري مبعوث شدند حضرت علي به اجماع هنوز در حالت صغارت بود مورخين در عمر انروزي آن اختلاف النظر دارند که قول ابن اسحاق صاحب مغازي معروف که ده ساله گفته قابل اعتماد و اطمينان است زيرا که او در مورخين قرون اوليه و مغازي و سيرت از رجال ورزيده و ثقه و مورد اعتماد است و بنا به همين روايت سن مبارک شان ( 10 ) ساله بوده که اين روايت را حضرت شاه ولي الله محدث دهلوي در ( ازالة الخلفاء ) نيز تذکر داده اند و چيزي را که از رسول الله و همسر با وفايش مشاهده کرد چيزي عجيب به نظر شان رسيد زيرا تا هنوز چنين يک عملي ديني را نديده بودند لهذا پرسيدند که اين چي عمل است ؟ در حاليکه مسلمآ دنيا قريش و خاندان بني هاشم لات و عزي را مي پرستيدند حضرت پيامبر به حضرت علي قبل از بيان ان عمل شگفت آور که نماز خواندن بود ابتدأ تدريس توحيد را به ايشان شروع کرد زيرا يگانه چيزيکه در ابتدآ به يک مسلمان عرضه ميشود همانا کلمه توحيد است و شراکت غير را به خدا حرام ميسازد از اين رو پيامبر بزرگوار اسلام ابتدا خدايان قريش را به حضرت علي رضي الله تعالي عنه در مقابل دين مبين اسلام مردود ساخت نظير اين در قران عظيم شان در سوره لقمان چنين است که حضرت لقمان به پسرش فرمود :
هرگز به خدا شريک مقرر نکني
به اين جاي ايراد دليل کنند که پسر لقمان مشرک بود يا مشرک ميشد ؟ که از مشرک شدن انرا پدر بر حذر داشت . اگر مسلمان بود پس چرا هشدار داد تا مشرک نشوي .
و يا در جاي ديگر به پيامبر ميفرمايد
لا تطع الکافرين
نظر کنيد ايا پيامبر در طول حيات خويش فرمانبردار کافرين بود يا بعد از نبوت فرمانبردار ميشد که الله متعال هشدار داد تا اطاعت انها را نکن فلهذا اينکه پيامبر گفته باشد خداي يگانه را پرستش کني و به لات و عزي کفر ورزي نتيجه اين نيست که حضرت علي العياذ بالله بت پرست بود يا در اينده بت را مي پرستيد . که هشدار باشد اين جملات پيامبر نازنين به حضرت علي رضي الله تعالي عنه فقط و فقط تعريف دين بود که عملي از اعمال انرا ان بزرگوار مشاهده کرده بود تعبير متون در کتب ديگران بايد منصفانه باشد نه اين چنين که در مقاله فوق از ان ياد دهاني کرده و به جذابيتش افزوديد . از طرف ديگر اگر حضرت رسالت پناه به حضرت علي رضي الله تعالي عنه ارشاد فرموده باشند که اين را نزد خودت نگاه کن چي اشکالي حضرات مي بينند کدام حرف اشتباه نيست زيرا پيامبر بزرگوار تا بسيار وقت اسلام را صرف در بين چند نفر محدود اشکار کرده بود و کسي وجود نداشت تا ايمان خود را ظاهر سازند .
اينکه پيامبر صلي الله عليه و سلم و ياران با وفايش اسلام خود را پنهان داشته بودند تاريخ گواه است ، حضرت عبدالله ابن مسعود رضي الله تعالي عنه ميفرمايند :
كان إسلام عمر فتحاً وكانت هجرته نصراً، وكانت إمامته رحمة، وقد رأيتنا وما نستطيع أن نصلي إلى البيت حتى أسلم عمر وأظهر اسلامه، ودعا إليه علانية، وجلسنا حول البيت حلقاً، وطفنا بالبيت، وانتصفنا ممن ألظ علينا).
اينکه گفته ايد که عده از اهل سنت و الجماعت دشمن اهل بيت است خيلي جاي تأسف عميق است زيرا مقام شامخ حضرت علي مرتضي و اهل بيت اطهر شان از نگاه علم ، زهد ، تقوا ، شجاعت ، دليري ، و غيره .................. در بين اهل سنت و جماعت چيزي نيست که شما انرا بپوشيد علامه ابن حجر عسقلاني, در كتاب گران سنگ خود ((فتح الباري شرح صحيح البخاري)) در مورد اسباب كثرت احاديث در باره فضايل حضرت علي به تفصيل سخن گفته و اضافه نموده است اهل سنت وظيفه خود دانستند كه فضايل او را در سطح گسترده اي نشر كنند. ( 1 ) و از آنجا كه تعداد دوستداران وي با آب و تاب بيشتري به نشر اينگونه روايات پرداختند, و الا در واقع هر يك از خلفاي چهارگانه فضايلي دارند كه اگر در ترازوي عدل گذاشته شوند صحت گفتار اهل سنت و جماعت ثابت خواهد شد. ( 2 )
( 1 ) اهل سنت احاديثي كه مشتمل بر فضايل علي رضي الله عنه است در پاسخ و رد خوارج و نواصب كه بر حضرت امير جسارت نمود و چيزهاي ناروايي به او نسبت مي دادند استخراج و جمع آوري نموده اند و ديگران از همين كتابها نقل كرده اند. (ر.ك.مختصر تحفه اثناء عشريه ص138
( 2 ) فتح الباري، مناقب علي بن ابي طالب: 7/71 مكتبة سلفيه قاهره
بخش بزرگي از اين احاديث در كتب صحاح آمده و بعضي از محدثين در اين باره كتب مستقلي تاليف كرده اند. شايد منصفانه ترين و معتبر ترين كتاب در اين باره كتاب ((الخصائص في المناقب علي بن ابي طالب)) منسوب به امام عبدالرحمن احمد بن شعيب نسائي (متوفي 303 هـ) باشد, كه مولف يكي از كتب ششگانه معتبر حديث در نزد اهل سنت است. ( 1 )
( 1 ) رجوع كنيد به تذكرة الحافظ ذهبي: 2/699
اهل‌ سنت‌ به‌ حضرت‌ علي‌ رضي الله تعالي عنه و ساير اهل‌ بيت‌ رسول خدا صلي الله عليه وسلم عشق‌ مي‌ ورزند. حضرت‌ علي رضي الله عنه همسر حضرت‌ فاطمه‌ زهرا رضي‌ الله عنها و پدر گرامي‌ حسنين‌ قهرمان‌ و مايه‌ افتخار اسلام‌ و مسلمين‌ هستند،وي‌ از زمان‌ طفوليت‌ در ركاب‌ پيامبر صلي الله عليه وسلم از آرمانهاي‌ مقدس‌ اسلام‌ دفاع‌ نموده‌ و از گرامترين‌ و برترين‌ شاگردان‌ مكتب‌اسلامند. اهل‌ سنت‌ حب‌ حضرت علي‌ و اهل‌ بيت‌ رسول‌ الله صلي الله عليه وسلم را از علامات‌ ايمان‌ و كينه‌ و بغض‌ ايشان‌ را از نشانه‌هاي‌ نفاق مي‌دانند اين‌ اعتقادي‌ است‌ كه‌ جمهور مسلمين‌ بر آن‌ متفق‌ اند و خلاف‌ آنرا در هيچيك‌ از كتب‌ اهل‌ سنت‌ نمي‌توان‌ يافت‌ . حضرت علي مرتضي از ميان صحابه گرامي در زمرهء فصحاء و بلغاء و بزرگترين خطيب و شجاع و دلير و عالي ترين رتبه را احراز نموده بودند رتبه و مقام شان در ميان همه ممتاز بود . کتب متعدد را بشما حواله ميدهم که اهل سنت خدمات حضرت علي مرتضي را به ديده قدر نگريسته و تا ابد جايگاه انرا در بين خود نگاه خواهند کرد و اولين جماعه که به حضرت علي لقب « کرم الله وجهه » را نسبت داده اهل سنت بوده زيرا اهل سنت نسبت به شما بيشتر عقيده مند بوده که حضرت علي رضي الله تعالي عنه بت نپرستيده و از اين رو به اين بزرگوار لقب را داده تا همه بدانند که اهل سنت دشمن اهل و بيت نه بلکه دوست دار انها و منکر بت پرستيدن حضرت علي کرم الله وجهه هستند . يک چيز قابل تذکر است که وقتي ما از اهل و بيت و يا آل و بيت سخن در ميان مياوريم تمام فرزندان رسول الله و اصحاب را شامل ميگردانيم و اکتفأ به يکي يا دو اولاد پيامبر يا اصحاب ايشان نميکنيم نزد ما رقيه ، گلثوم ، فاطمه زهرا همه و همه دختران به دل شرين پيامبر بودند وقتي اصحاب ميگويم تنها مقداد ، سلمان و ابوذر را خطاب نمي کنيم بلکه تمام اصحاب رسول الله را خطاب ميکنيم خدا تمام انها را بهشت برين عطا کند و زندگي ما را هم مملو از محبت اهل و بيت ، ازواج مطهرات ، و ياران با وفاي و جان بر کف رسول الله بگرداند و ما را به نقش قدم هاي ديني انها هدايت فرمايد .
دوستان عزيز !
هيچ كتابي از كتب اعتقادي اهل سنت نيست كه در آن ذكري از اهل بيت رضوان الله عليهم اجمعين نباشد، بدليل اهميتي كه دارد علماء آنرا جز و مسائل اعتقادي شمرده اند، و درباره آن كتابها نوشته اند. خلاصة عقيدة اهل سنت را در مورد اهل و بيت چنين نگاشته اند : اهل سنت اهل بيت پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم را دوست مي دارند و با آنان موالات مي ورزند . و سخن علماي اهل سنت در مورد ستايش از امير المؤمنين علي مرتضي و فرزندانش رضي الله عنهم صريح و آشكار است، و عقيده ما اين است كه انشاء الله علي و حسن و حسين رضوان الله تعالي اجمعين در بهشت جاويدان خواهند بود، اين امر بحمدالله بسيار روشن و آشكار است.
و کسانيکه اهل سنت را متهم مي كند كه نسبت به حضرت علي و فرزندانش ديدگاه خوبي ندارند، و آنگاه لجام زبانش را باز مي گذارد تا هر چه مي تواند دروغ ببافد،‌ و تا ميتواند داستانها و افسانه هاي تخيلي اش مبني بر بغض اهل سنت نسبت به علي کرم الله وجهه را رديف كند. اين يک جفاست که در حق انها روا داشته اند در حاليكه اهل سنت درباره فضائل اهل بيت احاديث فراوان روايت مي كنند. شايد هيچ كتابي از كتب حديث اهل سنت نباشد كه در آن از فضائل و منزلت اهل بيت حديث روايت نشده باشد.
اهل سنت و الجماعت اند که الحمد لله بر روش آن جناب ميروند و باکسي بد نيستند و اهل وبيت و تمامي اصحاب شان را به نيکي ياد ميکنند و در عقايد و اعمال اتباع قرآن و حديث و سيرت آن جناب مي نمايند .
عقايد اهل سنت والجماعت در مقابل تمام اصحاب رسول الله که حضرت علي کرم الله وجهه نيز در جمله اشخاص طراز اصحاب پيامبر است طور مختصر چنين است :
1ـ امام‌ ابوعمر يوسف‌ بن‌ عبدالبر قرطبي‌ (متوفي‌ 463 هـ.)مي‌فرمايد:
«فهم‌ خير القرون‌ و خير أمة‌ أخرجت‌ للناس‌، ثبتت‌ عدالة‌ جميعهم‌ بثناء اللّه‌ عزوجل‌ عليهم‌، و ثناء رسوله‌ عليه‌‌السلام‌، و لا أعدل‌ ممن‌ ارتضاه‌ اللّه‌ لصحبة‌ نبيه‌ و نصرته‌ و لا تزكية‌ أفضل‌ من‌ ذلك‌ و لا تعديل‌ أكمل‌ منه‌»
2ـ امام‌ الحرمين‌، ابوالمعالي‌ عبدالملك‌ جويني‌ (متوفي‌ 478 هـ.)، مي‌فرمايد:
«و الذي‌ يجب‌ علي‌ المعتقد أن‌ يلتزمه‌، أن‌ يعلم‌ أن‌ جلة‌ الصحابة‌ كانوا من‌ رسول‌ اللّه بالمحل‌ المغبوط‌ و المكان‌ المحوط‌ و ما منهم‌ الّا و هو منه‌ ملحوظ‌ محفوظ‌ و قد شهدت‌ نصوص‌ الكتاب‌ علي‌ عدالتهم‌ و الرضا عن‌ جملتهم‌ بالبيعة‌، بيعة‌الرضوان،‌ و نص‌ القرائن‌ علي‌ حسن‌ الثناء علي‌ المهاجرين‌ و الأنصار
3ـ امام‌ ابوعمرو عثمان‌ ابن‌الصلاح‌ شهرزوري‌ (متوفي 643هـ.) مي‌فرمايد:
«للصحابة‌ بأسرهم‌ خصيصة‌ و هي‌ أنه‌ لا يسأل‌ عن‌ عدالة‌ أحدٍ منهم‌ بل‌ ذلك‌ أمر مفروع‌ منه‌ لكونهم‌ علي ‌الإطلاق‌ معدّلين‌ بنصوص‌ الكتاب‌ و السنة‌ و إجماع‌ من‌ يعتدّ به‌ في‌ الإجماع‌ من‌ الأمة ‌… ثم‌ إن‌ الأمة‌ مجمعة‌ علي‌ تعديل‌ جميع‌ الصحابة‌ و من‌ لابس‌ الفتن‌ منهم‌ فكذلك‌ بإجماع‌ العلماء الذين‌ يعتد بهم‌ في‌ الإجماع‌، إحساناً للظن‌ بهم‌ و نظراً إلي‌ ما تمهّد لهم‌ من‌ المآثر و كأن‌ اللّه‌ سبحانه‌ و تعالي‌ أتاح‌ الإجماع ‌علي‌ ذالك‌ لكونهم‌ نقلة‌ الشريعة‌
4ـ شيخ‌‌الاسلام‌ احمد بن‌ تيميه‌ (متوفي‌ 728 هـ.) مي‌فرمايد:
«و من‌ أصول‌ اهل‌السنة‌ و الجماعة‌ سلامة‌ قلوبهم‌ و ألسنتهم‌ لأصحاب‌ رسول‌ اللّه‌صلي‌الله عليه وسلم كما وصفهم‌ اللّه‌ في‌ قوله‌ تعالي‌: « و الذين‌ جاءوا من‌ بعدهم‌ يقولون‌ ربنا اغفرلنا و لإخواننا الذين‌ سبقونا بالإيمان‌ و لا تجعل‌ في ‌قلوبنا غلاً للذين‌ آمنوا ربنا إنك‌ رؤف‌ رحيم‌»، و طاعة‌ً للنبي‌ صلي‌الله عليه وسلم في‌ قوله‌: « لاتسبوا أصحابي‌ فو الذي‌ نفسي ‌بيده‌ لو أن‌ أحدكم‌ أنفق‌ مثل‌ اُحُد ذهباً ما بلغ‌ مُدّ أحدهم‌ و لا نصيفه‌
5ـ علامه‌ مسعود بن‌ عمر تفتازاني‌ (متوفي‌ 792 هـ.ق‌) مي‌فرمايد:
«إتفق أهل‌ الحق‌ علي‌ وجوب‌ تعظيم‌ الصحابة‌ و الكف‌ عن‌ الطعن‌ فيهم‌، سيما المهاجرين‌ و الأنصار، لما ورد في‌ الكتاب‌ و السنة‌ من‌ الثناء عليهم‌ و التحذير عن‌ الإخلال‌ بإجلالهم: «اللّه‌! اللّه‌! في‌ أصحابي‌، لاتتخذوهم‌ غرضاً من‌ بعدي»‌؛ « لاتسبوا أصحابي‌»؛ « خيرالقرون‌، قرني‌» و لو كانوا فسدوا بعده‌ لما قال‌ ذلك‌ بل‌ نبّه‌ و كثيرٌ مما حكي‌ عنهم‌ افتراءات‌ و ما صح‌ فله‌ محامل‌ و تأويلات‌ .
ور نبيند بروز شبپره چشم **** چشمه آفتاب را چه گناه
اين بود عقايد اهل سنت و الجماعت در مقابل صحابه هاي نازنين رسول الله اگر با وجود اينها مثل بعضي از برادران صرفاً عدة انگشت‌شماري از اصحاب‌ را عادل‌ دانسته و معتقد باشيم كه بقية اصحاب در زندگي‌ عملي‌ و مسائل‌ سياسي‌ و اجتماعي‌ بر خلاف‌ مقتضاي‌ احكام‌ اسلامي‌ عمل‌ كرده و از اين‌ جهت‌ مرتكب‌ گناهاني‌ نابخشودني‌ شده‌ باشند، تا آنجا كه‌ بتوان‌ آنان‌ را مرتد، منافق‌ و يا فاسق‌ خواند العياذ بالله ! اين‌ نظر نه تنها با آيات نازل شده در خصوص فضايل‌ و ويژگيهاي اصحاب‌ پيامبر اسلام و اظهار رضايت ‌خداوند از آنان، همچنين رواياتي كه در مناقب آنان از حضرت پيامبر نقل شده است‌، در تضاد است، بلكه به نوعي تشكيك در موفقيت پيامبر خاتم صلي‌الله عليه وسلم در اهداف بعثتش نيز هست.
اين‌ ديدگاه و طرز تفكر آسيب‌هاي بسياري را به همراه داشته كه امت اسلامي تا حال نتوانسته خود را از تباهات آن خلاص كند و به معناي واقعي به وحدت و انسجام برسد.
از خداوند متعال عاجزانه مي خواهيم كه هر گونه كدورتي را نسبت به آل و تمامي اصحاب پيامبرش صلي الله عليه وآله وسلم از دلهايمان بزدايد به راستي كه او بر هر كاري تواناست.
و الله يهدي من يشاء الي صراط المستقيم
احقر العباد و مخلص صحابه رضوان الله تعالي اجمعين
يادگار

پاسخ:
معناي عبارت أن تکفر باللات والعزي:
اينکه فرموديد اين کلام رسول خدا که به علي فرمودند : به لات و عزي کافر شو مانند کلام خدا به رسول خدا است که از کافرين اطاعت نکن و نيز مانند کلام لقمان به پسر خويش که به خدا شرک نورز ؛ ظاهرا درست نمي باشد ؛ زيرا :
بين اين دو آيه و بين کلام رسول خدا با امير مومنان فرق واضحي وجود دارد ؛ ماده استفاده شده در کلام رسول خدا – ک ف ر – است که در کلام عرب به معني پوشاندن است . يعني چيزي بوده است که آن را مي پوشانند ؛ و گرنه پوشاندن چيزي که وجود ندارد معني ندارد ؛ و لازمه اين سخن آن است که وقتي رسول خدا به علي مي گويند به لات و عزي کافر شو ، يعني در تو لات وعزي وجود دارد و بايد آن را در دلت بپوشاني و محو کني . و اين خود يعني اينکه علي قبلا لات و عزي را مي پرستيده است .
اما در دو آيه اي که اشاره فرموديد چنين ماده اي نيامده است و همانطور که علماي ادب عربي مي گويند در استعمال اين گونه جملات در نهي ، سابقه انجام ضروري نيست ؛ يعني مي توان بدون آنکه شخصي قبلا شراب خورده باشد به او بگوييم شراب نخور ؛ يعني در آينده نيز به همين سيره ات در گذشته ادامه بده .
کثرت نقل فضائل علي به خاطر مقابله با نظر خوارج است :
در پاسخ به اين سوال بايد گفت که خوارج با معاويه نيز دشمني بسيار داشتند ، اما اهل سنت هيچ روايت صحيحي در مدح معاويه نقل نکرده اند !!!
در اين زمينه نسائي از مولفين صحاح سته مي گويد :
إن أبا عبد الرحمن فارق مصر في آخر عمره وخرج إلى دمشق فسئل عن معاوية وما روى من فضائله فقال أما يرضى معاوية أن يخرج رأسا برأس حتى يفضل وفي رواية ما أعرف له فضيلة إلا لا أشبع الله بطنك وكان يتشيع فما زالوا يدافعونه في خصيتيه وداسوه ثم حمل إلى مكة
شذرات الذهب ج2/ص240
وفيات الأعيان وأنباء أبناء الزمان ج1/ص77
الحطة في ذكر الصحاح الستة ج1/ص254
ابا عبد الرحمن ( نسايي) در آخر عمر خويش از مصر بيرون رفته و به شام رفت ؛ پس در آنجا از او در مورد معاويه سوال کردند و گفت : آيا معاويه را کفايت نمي کند که نام او همسنگ نام علي ذکر مي شود و مي خواهد از علي نيز بالاتر برود ؟ و در نقل ديگر : من براي او هيچ فضيلتي سراغ ندارم مگر روايت «لا أشبع الله بطنه» را . پس به شدت به شرمگاه او زدند و او را لگد مال کرده و ...
عثمان نيز دشمنان بسيار داشت و قبل از علي به سبب کارهاي خويش مردم ( وعده اي از صحابه ) از وي خشمگين گشته و او را به قتل رساندند ؛ اما در مورد او نيز به اندازه امير مومنان در کتب اهل سنت روايت صحيح موجود نيست .
البته بايد گفت که تنها خوارج نبودند که با علي دشمني مي کردند ؛ معاويه نيز از دشمنان حضرت بود و دستور داد روايات زيادي در مذمت امير مومنان جعل شود ؛ و در اين زمينه از ابو هريره ها استفاده زيادي برد :
تهمت ارتداد به امير المؤمنين عليه السلام:
ابن أبي الحديد شافعي در شرح نهج البلاغه ، ج4 ، ص 63 به نقل از استادش ابو جعفر اسكافي مي‌نويسد
أن معاوية وضع قوما من الصحابة وقوما من التابعين على رواية أخبار قبيحة في علي عليه السلام ، تقتضي الطعن فيه والبراءة منه ، وجعل لهم على ذلك جعلا يرغب في مثله ، فاختلقوا ما أرضاه ، منهم أبو هريرة وعمرو بن العاص والمغيرة بن شعبة ، ومن التابعين عروة بن الزبير
معاويه ، گروهي از صحابه و تابعين را گماشت تا روايات و احاديث دروغيني كه بيانگر نقض و بيزاري جستن از علي (عليه السلام) باشد ، بسازند . و حقوقتي هم براي آنان مقرر كرد كه از اين افراد ابوهريره ، عمروعاص ،‌ مغيرة بن شعبة ، از اصحاب و عروة بن زبير از تابعان مي باشد
و در ادامه مي‌نويسد
روى الزهري أن عروة بن الزبير حدثه ، قال : حدثتني عائشة قالت : كنت عند رسول الله إذ أقبل العباس وعلى ، فقال : يا عائشة ، إن هذين يموتان على غير ملتي أو قال ديني
زهري روايت كرده است كه عروة بن زبير براي او نقل كرد كه عايشه به من گفت : من پيش رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) بودم ، در همان عباس و علي عليه السلام وارد شد . رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) فرمود : " اي عايشه ! اين دو نفر در حالي از دنيا مي‌رود كه بر غير ملت و يا دين من هستند
علي (عليه السلام) سبب بروز فاجعه در مدينه:
ابن أبي الحديد به نقل از استادش ابوجعفر اسكافي مي‌نويسد
لما قدم أبو هريرة العراق مع معاوية عام الجماعة ، جاء إلى مسجد الكوفة ، فلما رأى كثرة من استقبله من الناس جثا على ركبتيه ، ثم ضرب صلعته مرارا ، وقال : يا أهل العراق ، أتزعمون أنى أكذب على الله وعلى رسوله ، وأحرق نفسي بالنار ! والله لقد سمعت رسول الله صلى الله عليه وآله يقول : ( إن لكل نبي حرما ، وإن حرمي بالمدينة ، ما بين عير إلى ثور ، فمن أحدث فيها حدثا فعليه لعنة الله والملائكة والناس أجمعين ) ، وأشهد بالله أن عليا أحدث فيها : فلما بلغ معاوية قوله أجازه وأكرمه وولاه إمارة المدينة
شرح نهج البلاغه ، ج4 ، ص67
وقتي ابو هريره در سال خشکسالي همراه با معاويه به عراق آمد ، به مسجد کوفه آمده و وقتي که جمعيت زياد استقبال کننده از خويش را ديد ، دوزانو نشسته و سپس چند بار دست بر سر کچل خويش کشيده و گفت : اي اهل عراق ؛ آيا گمان داريد که من به خدا و رسول خدا دروغ مي بندم و خود را با آتش مي سوزانم ؟ قسم به خدا از رسول خدا صلي الله عليه (وآله) وسلم شنيدم که مي گفت : هر پيامبري حرمي دارد و حرم من مدينه است ؛ از بين منطقه عير تا ثور ؛ پس هرکس که در آن سبب بروز فاجعه شود لعنت خداوند ملائکه و همه مردمان بر او باد ؛ و خدا را شاهد مي گيرم که علي در مدينه سبب بروز فاجعه شده است
وقتي که اين خبر به معاويه رسيد ، او را جايزه داده و گرامي داشته و او را حاکم بر مدينه قرار داد
چهار صد هزار درهم جايزه جعل حديث در مذمت امير المؤمنين عليه السلام:
ابن أبي الحديد به نقل از استادش ابوجعفر اسكافي مي‌نويسد
أن معاوية بذل لسمرة بن جندب مائة ألف درهم حتى يروي أن هذه الآية نزلت في علي ( ع ) ( ومن الناس من يعجبك قوله في الحياة الدنيا ويشهد الله عليما في قلبه وهو ألد الخصام . وإذا تولى سعى في الارض ليفسد فيها ويهلك الحرث والنسل والله لا يحب الفساد ) . وأن الآية الثانية نزلت في ابن ملجم وهي قوله تعالى : ( ومن الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضاة الله ) فلم يقبل ، فبذل له مائتي ألف درهم ، فلم يقبل ، فبذل له أربعمائة ألف درهم فقبل
إستجاب لمعاوية جمع من الصحابة والتابعين ، فأصابوا من دنيا معاوية العريضة . وخالفه آخرون ، فأصابهم التشريد والتقتيل ، ووقعت بين الطرفين معارك ضارية كانت نتائجها آلاف الاحاديث الموضوعة التي ورثناها اليوم من جانب ، ومن جانب آخر آلاف الضحايا البريئة من خيار المسلمين . وكان سمرة هذا ممن امتثل أوامر معاوية ، فأصاب الامرة في البصرة فأسرف في قتل من خالفه
شرح نهج البلاغه ،‌ ج4 ، ص 73
معاويه به سمرة بن جندب صد هزار درهم داد تا اينکه روايتي جعل کند که اين آيه که « ومن الناس من يعجبک قوله ...» در مورد علي نازل شده است و نيز آيه « ومن الناس من يشري نفسه ...» در مورد ابن ملجم ؛ اما او قبول نکرد ؛ پس چهارصد هزار درهم ديگر به او داد و او قبول کرد .
عده اي از مهاجرين و انصار ، به در خواست معاويه پاسخ مثبت دادند و از دنياي بزرگ معاويه بهره مند شدند ؛ اما عده اي ديگر با او مخالفت کردند ، و دچار تبيعد و کشتار شدند ؛ و بين دو گروه درگيري هاي سختي درگرفت که نتيجه آن از يک سو هزاران روايت جعلي بود که ما آن ها را به ارث برده ايم ؛ و از سوي ديگر هزاران قرباني بي گناه از خوبان مسلمانان ؛ اين سمرة که در مورد او گفتيم از کساني بود که دستور معاويه را اطاعت کرد ، پس به حکومت بصره رسيده و در کشتن مخالفينش خونريزي بسيار کرد .
ترازوي عدل سبب تفضيل ابو بکر و عمر و عثمان و عليست زيرا فضائل بيشتري دارند !!!
نمي دانم که در اين زمينه چطور بدون مراجعه به مصادر اهل سنت چنين راحت حکم کرده اند :
قال احمد وإسماعيل القاضي والنسائي وأبو علي النيسابوري لم يرد في حق أحد من الصحابة بالأسانيد الجياد أكثر مما جاء في علي
فتح الباري ج7/ص71
احمد وقاضي اسماعيل ونسايي و ابو علي نيشابوري گفته اند در حق هيچ يک از صحابه با سند نيکو مثل آنچه در مورد علي آمده است ، موجود نيست .
هيچ يک از اهل سنت با علي دشمني ندارد :
شما در بين کلمات خود فرموده ايد :
«اينکه گفته ايد که عده از اهل سنت و الجماعت دشمن اهل بيت است خيلي جاي تأسف عميق است زيرا مقام شامخ حضرت علي مرتضي و اهل بيت اطهر شان از نگاه علم ، زهد ، تقوا ، شجاعت ، دليري ، و غيره ... در بين اهل سنت و جماعت چيزي نيست که شما انرا بپوشيد»
ظاهرا شما معاويه و طلحه و زبير و عائشه را جزو اهل سنت نمي دانيد ؛ زيرا جنگ ايشان با امير مومنان نيز در بين اهل سنت چيزي نيست که بتوانيد آن را بپوشانيد .
و يا اينکه معاويه عده اي را مامور کرد که در ذم علي روايت جعل کنند ، يا ايشان را از اهل سنت نمي دانيد و يا جعل روايت در ذم علي را دشمني با علي نمي دانيد !!!
اهل سنت تمامي صحابه را گرامي مي دارند :
در اين زمينه در سايت به طور مفصل پاسخ گفته ايم ؛ مي توانيد به آدرس ذيل مراجعه کنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=99
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
موسسه تحقيقاتي وليعصر (عج)
4 | مهدي ذ | Cambodia - Phnom Penh | ١٢:٠٠ - ٢٩ تير ١٣٨٧ |
رضينا بالله ربا و بالاسلام دينا و بقران هاديا و بمحمد مصطفي صلي الله عليه وسلم نبيا ورسولا و اهل بيت عليهما سلام مقتدا و الحمدلله الذي جعلنا بالمتمسكين بولايه علي بن ابي طالب (ع) :
با سلام به يادگار عزيز:
اهل سنت و جماعت ‚ معروف ترين اقوام در محبت به اهل بيت هستند !! اما :
1/ شيخ الاسلام آنها ابن تيميه مي گويد در وجود حضرت زهرا (س) شعبه اي از نفاق وجود دارد .
2/ شيخ الاسلام آنها ابن تيميه ميگويد علي (ع) در 17 مورد مخالف کلام صريح خداوند و پيامبر عمل کرده است .
3/ خليفه اول آنها ابوبکر ‚ حضرت زهرا را مي آزارد و خشمگين مي کند بطوريکه آنحضرت بدون بيعت و رضاي خاطر از ابوبکر از دنيا ميروند ( صحيح بخاري ج 5 ص82)
4/ خليفه دوم آنها عمر ‚ به صاحب بيت ا... ‚ رسول خدا مي گويد : پيامبر خدا هذيان مي گويد و کتاب خدا براي ما بس است . عشق و علاقه به پيامبر و اهل بيت او در اين سخن موج ميزند . و خدا وند در احزاب 36 در مورد اين ارادت خليفه مي گويد : هيچ مرد و زن با ايماني حق ندارد هنگامي که خدا و پيامبر او فرماني را صادر کنند از پيش خود انتخاب و تصميمي داشته باشد و هرکس از خدا وپيامبرش نا فرماني کند به گمراهي آشکاري دچار شده است .
5/ خليفه دوم آنها عمر ‚ حضرت زهرا را ميزند و بچه او را ميکشد ( ابن ابي الحديد و ابن تيميه و مسعودي و شهرستاني و ابي شيبه و ابن قتيبه وعبالمقصود و ... ) . بنابراين ميتوان گفت خليفه بزرگ اهل سنت تنها به دوست داشتن اکتفا نکرده بلکه عاشق اهل بيت بوده است .
6/ خليفه سوم آنها عثمان با سنت رسول ا... مخالفت مي کند و بر خلاف علي (ع ) که مجري سنت خداست عمل ميکند : سفيان بن عينيه از جعفربن محمد روايت مي کند که گفت عثمان روزي در مني بيمار شد . به علي (ع) گفتند تو به امامت مردم بايست . علي فرمود اگر بخواهيد من براي شما نماز پيامبر را ميخوانم يعني 2 رکعت .
گفتند فقط نماز اميرالمومنين عثمان را بخوان يعني 4 رکعت . پس علي نپذيرفت که با آنها نماز بخواند . (المحلي ج4 ص 270 و سنن بيهقي ج 3 144 ). جالب است در همان کتابي که اين مطالب را ميخوانيم 4 صفحه قبل آمده ( سنن بيهقي ج3ص140 ) : عبدا000 بن عمر گفته است نماز در سفر 2 رکعت است و هر کس با سنت مخالفت کند کافر است . عجب خليفه اي ‚ خليفه بر حق رسول ا00 که کافر است و بر خلاف سنت اهل بيت و پيامبر(ص) عمل ميکند .
7/ خليفه سوم آنها عثمان رو در روي اهل بيت مي ايستد و دست به بدعت ميزند . بخاري مينويسد : شنيدم عثمان و علي (ع) در راه مکه و مدينه گفتگو ميکردند . عثمان از حج تمتع و لبيک براي حج و عمره با هم جلوگيري ميکرد { آيا نماينده اجراي سنت رسول ا000 به سنت پيامبر جهل داشت يا عمدا" بدعت ميکرد؟ } . هنگامي که علي (ع) چنين ديد براي هر دو لبيک گفت و فرمود : لبيک براي عمره و حج با يکديگر . عثمان گفت مي بيني من !! از کاري جلوگيري ميکنم ‚ باز آنرا انجام ميدهي ؟ علي گفت من سنت رسول اکرم را براي سخن هيچ کس رها نمي کنم ( صحيح بخاري ج2 ص151 ) . عجب علاقه اي به اهل بيت دارند ‚ چشم در چشم آنها مي ايستند و بر خلاف سنت آنها عمل ميکنند .
8/ طلحه يکي از عشره مبشره که اهل سنت او را به بهشت فرستادند ‚ پيامبر را تهديد مي کند که اگر مردي با زنت ازدواج ميکنم و پيامبر را مي آزارد . خدا هم جواب ارادت او را در احزاب 53 ميدهد ( تفسير ابن کثير ج3 ص513 و تفسير قرطبي ج 14ص228 ) . جالب است ‚ اهل سنت زنان رسول خدا را اهل بيت ميدانند . آيا اين عشره مبشره اهل سنت ‚ هم به رسول و هم به اهل بيت ! او توهين نکرده است ؟
9/ و دوباره طلحه را مي بينيم که اهل سنت يک صندلي براي او در بهشت کنار گذارده اند . شيخ محمد عبده در شرح خود مي نويسد : طلحه به عثمان بسيار علاقه مند بود زيرا ميان آندو چند پيوند خويشاوندي بود . و در گرايش او به عثمان همان دشمني او با علي(ع) کافيست ... ( شرح نهج محمد عبده ج1 ص188) . بلي دشمني با اهل بيت است که او را در بهشت قرار مي دهند . و اين عثمان است که به پاس اين جوانمردي او به طلحه 50000 دينار يکجا و در جاي ديگر 200000 دينار پاداش مي دهد و آنرا پاداشي در برابر جوانمردي او ميداند ( طبري ج4 ص405 و ابن ابي الحديد ج2 ص161 و الفتنه الکبري ص 149 )
10/ زبير که يکي ديگر از عشره مبشره در نزد اهل سنت است و آنها همجواري با او را آرزو مي کنند . بلي اوست که عشق به اهل بيت باعث مرگ او شد و او را شهيد في سبيل ا.. نمود !! همين بس که در تاريخ طبري ج4 ص509 و در الکامل ابن اثير ج3 ص102 مي خوانيم علي(ع) در ميدان جنگ به او گفت : تو که خودت عثمان را کشته اي { آيا علي(ع) العياذ بال.. دروغ ميگفت؟ } آمده اي تا انتقام خون او را از من بگيري ؟ . بلي اينها از عشق به اهل بيت است که شمشير به روي علي(ع) کشيدند . پيامبر هم به اين دليل بشارت بهشت را به وي داد : وقتي زبير به علي(ع) گفت پسر ابوطالب دست از ناز و تکبر برنمي دارد ‚ رسول گرامي(ص) به زبير فرمود خاموش باش . او تکبر ندارد و روزي تو با او مي جنگي در حاليکه بر او ستم کرده اي ( تاريخ طبري ج4 ص502 و تاريخ ابن اعثم ج2 ص310 ) و اين علي است که به حرف اهل سنت صحه گذارده و زبير را اهل بهشت مي داند و خطاب به او و پيروانش مي گويد : خداوندا هرگونه مي خواهي شر زبير را از سر من کم کن ( شرح نهج ابن ابي الحديد ج1 ص 306 )
11/ عبدا.. بن عمر از بزرگترين محبان اهل بيت بود و به اين دليل اهل سنت او را اهل بهشت دانسته و دنبال نام او (رض) مي آورند. اوست که اهل بيت پيامبر را با افراد معمولي يکي مي داند و مي گويد برترين انسانها و صحابه ابوبکر ‚ عمر و عثمان هستند پس از آنها ديگر مردم يکسان اند ( صحيح بخاري ج4 ص191) . اين قول عبدا..بن عمر را با سخن رسول ا.. مقايسه کنيد : درباره علي(ع) 3 مطلب به من وحي گرديده: بزرگ مسلمانان ‚ رهبرپرهيزگاران و زمامدار نورانيان است ( حاکم در مستدرک ج3 ص 138 ميگويد اين حديث صحيح است ولي بخاري و مسلم آنرا نگفته اند )
12/ قاتلان امام حسين (ع) چه کساني بودند ؟ آيا صحابه اي در بين آنها نبود ؟ آيا قاتل سرور جوانان بهشت و کسي که خون او(ع) را مباح ميشمارد و قتلش را مايه بقاي اسلام مي داند ‚ محب اهل بيت است ؟ اهل سنت يزيد را خليفه خود مي دانند يعني اگر الآن در عصر او بودند با يزيد بيعت ميکردند .و در حاليکه عاشقانه به اهل بيت عشق مي ورزيدند به قتل امام حسين کمر مي بستند .
13/ ديگر محب اهل بيت ‚ عايشه بود که اهل سنت نيمي از دين خود را از حميرا گرفته اند . اين عايشه است که آشکارا اذعان ميکند که حتي توان شنيدن نام علي را هم ندارد ( صحيح بخاري ج1 ص162 و ج2 ص135 ) و اوست که از شدت علاقه به اهل بيت ‚ خون علي(ع) را در جنگ جمل حلال مي داند و بر وي شمشير مي کشد و به زيد بن صوحان عبدي نامه اي مي نويسد و مي گويد : در منزل خود بمان و مردم را نسبت به علي(ع) بدبين ساز و.. ( شرح نهج ج6 ص226 و تاريخ طبري ج4 ص476 )
14/ معاويه همان کسي است که اهل سنت وي را خليفه خود قرار داده اند . همو که لعن بر علي(ع) را دستور و رواج داد . پس اي اهل سنت با او بيعت کنيد و بر علي لعن نمائيد { واي بر شما } چرا که شما سني هستيد و معاويه هم صحابه عادل شماست . شمائيد که محب اهل بيت هستيد و بايد اين امر را همينگونه ثابت کنيد .
15/ ...
قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقين
5 | محمد رضا | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٢٤ آبان ١٣٨٧ |
بسمه تعالي
السلام عليک يا اهل بيت النبوه
به منکر علي بگو نماز خود رها کند / نماز بي ولاي او عبادتي است بي وضو
6 | محمد سلاء | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٦ فروردين ١٣٨٨ |
در حقانيت اهل سنت و جماعت همين بس كه براي خدا شريكي قايل نمي شوند و بعد از يگانگي خدا در كلمه توحيد نام رسولش محمد مصطفي )ص( را ادا م يكنند نه چجيز ديگري و همچنين آيا مي شود 23 سال تاريخ بين وفات پيامبر و امامت حضرت علي را ناديده گرفت اگر اين خلفا بد عمل مي كردند كه حضرت علي براحتي نمي توانست حكومت را اداره كند و هزار هزار بند و ماده و تبصره ديگر ولي بهر حال علي )ع( د رنزد اهل سنت خلفه چهارم ، داماد پيامبر و فرزندانش سرور جوانان اهل بهشتند و اهل تشيع خوب مي دانيد كه اگر عوام تشيع از دوست داشتن اهل بيت نزد اهل سنت باخبر شوند دروغها و اراجيف آنها را حتي خودشان هم قبول نمي كنند .

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- براي اثبات حقانيت ، بايد چيزي را مطرح كنيد كه مشترك نباشد ؛ مثلا اگر شيعه بگويد كه دليل حقانيت شيعه نماز خواندن به سمت قبله است ، شما چه مي گوييد ؟ مي گوييد ما هم به سوي قبله نماز مي خوانيم .
ما نيز در پاسخ به اولين مطلب شما مي گوييم ، ما نيز براي خدا شريكي قائل نمي شويم ، و ما نيز پيامبر (ص) را خاتم النبيين مي دانيم .
2- ظاهرا شما گمان كرده ايد كه امير مومنان علي عليه السلام به راحتي حكومت را اداره كرده اند !!!
ظاهرا مواجه شدن با سه جنگ در طول سه سال ، كار بسيار ساده ايست ؟ يا جنگيدن با عائشه و طلحه و زبير و معاويه و خوارج كار راحتي است !!!
يا مقابله با امت جاهلي كه حتي منع امير مومنان از بدعت هاي خلفا را قبول نكرده مي خواستند حضرت را بكشند ، كار راحتي است !!!
3- گمان مي كنيد ما شيعيان از محبت قلبي عموم اهل سنت به اهل بيت پيامبر (ص)‌ بي خبريم ؟
ما صريحا در اين سايت در مواقع بسيار ، اشاره به اين نكته داشته ايم ، اما نكته مهم در اينجا است كه اهل سنت به خاطر بي خبري از حقايق تاريخي ، محبت مخالفين اهل بيت را نيز در دل دارند ، كه اگر با خبر شوند كه اين مخالفين ، بر خلاف وصاياي رسول خدا (ص) چه به سر اهل بيت آورده اند ، قطعا محبت آنها از دلشان خارج خواهد شد .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
7 | momen abdullah | Malaysia - Kuala Lumpur | ١٢:٠٠ - ١١ ارديبهشت ١٣٨٨ |
بسيار بسيار عجيب است:
من از اهل سنت شنيده ام که نه تنها علي بلکه ابوبکر هم هيچگاه کافر نبوده!!!!!
8 | ص | Egypt - Giza | ١٢:٠٠ - ١٤ شهریور ١٣٨٨ |
سلام ولي حيف سلام براي شما ؟
شما اكر واقعا اهل بيت را دوست آيا ابوبكر عمروعثمان ياران حضرت محمد ص نبودند پس چرا آنهارا دوست نداريد شما ها منافق هستيد علي ع سلام را هم دوست نداريد خداوند ج شما را گمرا نموده است خدا شما را براي راست هدايت كند
9 | ابراهيم ابوالحسني | Iran - Tehran | ٢٣:٥٢ - ٠٨ آبان ١٣٨٩ |
سلام.آيا شما اهل سنت معتقد به اين هستيد که خليفه و امام را مردم تعيين ميکنند؟اگر چنين نيست چرا در صدر اسلام اين چنين شد؟و اگر جواب مثبت است پس لطف کنييد و موعود آخرالزمان را بياوريد تا عدل و عدالت را به جهان هديه کند.
10 | محمد عبدالله | Iran - Tehran | ١٦:٢٦ - ١٩ آذر ١٣٨٩ |
سلام بر مسلمانان ومومنان واقعي لطفا اگر من بتوانم خود را پيرو سنت پيامبر وسني بدانم ويا شيعه بدانم حق دارم بفهمم زيرا فقط همين يك بار به دنيا آمده ام واز دنيا مي روم خواستيد مرا راهنمايي كنيد.وبراي ديدن همه بر وبلاگ خودتان بكذاريد.
ما در تاريخ مي خوانيم كه حضرت ابوبكر رضي ا.. عنه با بيعت جمعي از مردم به خلافت رسول الله صل الله عليه وسلم رسيدند و حضرت عمر رضي ا.. عنه نيز بنا به وصيت ايشان . حضرت عثمان رضي ا.. عنه هم با تعيين شورايي كه خود حضرت عمر رضي ا.. عنه افراد آن شورا را مشخص نموده بودند خليفه شدند وبعداز شهادت ايشان مردم دور حضرت علي رضي ا.. عنه جمع شدند وبا او بيعت كردند و معاويه كه در زمان حضرت عثمان رضي ا.. عنه والي شام بود خودشان را لايق وبرحق به خلافت دانسته وبا خليفه چهارم جنگيد و در آخربا روشي پيروز شد وسپس فرزنش يزيد را جانشين خود فرمودند حالا سوال من اين است« اگرچه بنظر برسد همسو با گروهي باشد كه نيست . اما منطق عقلي مي خواهد تا دلم آرام گيرد .»
1– چرا رسول الله صل الله عليه وسلم جانشيني براي خود مشخص نكرد ند ؟ مگر نعوذ بالله ازحضرت ابوبكر وحضرت عمر رضي ا.. عنهما و معاويه كمتر مي دانستند ويا كمتر از آنها زحمت كشيده بودند وكمتر از آنها غصه تفرقه امت را داشتند ؟
2 – چرا رسول الله صل الله عليه وسلم امت تازه مسلمان را به حال خود رها كردند ؟ واگر به فكر او هم نمي رسيد پس چرا خدا آنها را به حال خود رها كرد ؟ در حالي كه حضرت ابوبكر وحضرت عمر رضي ا.. عنهما آنها را به حال خود رها نكردند؟
3 – حصرت موسي عليه سلام الله وقتي مي خواست براي چند روز از آنها دور باشند حضرت هارون عليه سلام الله را جانشين خود نمودند پس چرا پيامبر ما كمتر از او باشند ؟
4 – چرا دلايل شيعيان در اين مورد محكم تر وعقلي تر ودهان ماها بسته است ؟
5 – آيا به عقل نمي رسد در آن زمان برعليه رسول الله صل الله عليه وسلم و خدا كارهاي پنهاني صورت گرفته است ؟و آيا اين همه جنگ مسلمين وصحابه با همديگر بيانگر اختلاف بين آنها نيست ؟
6 – آيا امكان دارد هردو طرف دعوا برحق باشند وشماها به ما بگوييد همه صحابه محترم هستند ؟ به همه آنها سلام بفرستيم ؟
7 – شيعيان مي گويند حضرت ابوبكر در قران ترسو معرفي شده زيرا در غار كه همراه رسول الله صل الله عليه وسلم بودند چون ايمانش قلبي نبوده مي ترسيد وپيامبر بر او دلگرمي دادند! چه لزومي داشت كه فرد ترسو وبي ايمان خليفه دين خدا شوند ؟ در حالي كه آيات زيادي در مدح وحمايت خداوند از اهل بيت وذي القربي رسول الله صل الله عليه وسلم وجود دارد ؟
8- شيعيان مي گويند به خاندان وحتي دختر رسول و نوه هاي اوظلم شده است . اگر ظلم نشده پس چرا قبر حضرت فاطمه سلام الله عليها گم شده ؟ در حالي كه در زمان خليفه اول كشته شده اند ؟ واگر كشته نشده اند چه لزومي داشت قبر ايشان مخفي باشد ؟ حضرت فاطمه سلام الله عليها يك فرد معمولي نبودند تاقبرش نا معلوم هم باشد مشكلي ايجاد نكند ، زيرا ايشان تنها زني بودند كه در واقعه مباهله كنار پيامبر اكرم و حضرت علي ودو پسرش حسن وحسين عليهم السلام حضور داشتند .
9 – اگر ما راست مي گوييم همين حالا بزرگان ما ومفتيان ما در عربستان ومصر و اردن و... با خودي متحد نيستند وبا كافران آمريكايي واسرائيلي بر عليه برادران سني خودمان در فلسطين و برعليه كشور غزيزمان ايران كه جزئي از مما لك اسلامي است متحد شده اند؟ مگر جز اين است كه سياست براي حكومت كردن فاسد كننده و سياست كردن به خاطر دين سازنده است ؟
10 – چرا گاه گاهي از ناحيه ما احكام عجيبي صادر مي شودو باعث مرگ مسلمانان شيعه مي شود؟ مگر نه اين است هر كس لا اله الا الله و محمد ا رسول الله بگويد جان ومالش محترم است؟ در حالي كه در زمان رسول الله جان ومال يهود ونصارا محترم بودند و آيا ما در بحث كم مي آوريم وبه زور وترور متوسل مي شويم ؟( در عراق ، پاكستان ،ايران ، عربستان و...) وچرا هيچ يك از مفتي هاي شيعه زير دستانش را به كشتن وتكفير ما ها تشويق نمي كند ؟ خلاصه من گيج شده ام !
11 – اگر حرف ما درست است ، چرا آنها دلايل خودشان را از كتابهاي بزرگان اهل تسنن مي آورند ؟- آيا آنها به دين ما از خودمان آگاه تر اند ؟ - آيا ضد ونقيض در مذهب ما وجود ندارد ؟- آيا وجود اين همه ضد ونقيض نشانه گمراهي گذشتگان ما ويا آنها نيست ؟ - اگر گذشتگان ما ويا شيعيان خطا رفته اند ، آيا ما نبايد فكر كنيم تحقيق كنيم وخطا نرويم ؟- آيا بعد از مرگ دوباره برايمان عمر دوباره وفرست جبران خطا خوهند داد ؟
12 – چرا گروهي از اهل سنت پيامبر«سلام گفتن» به مرده را بد مي دانند وشيعيان را از زيارت وسلام گفتن به پيامبر وامامان خودشان در بقيع منع وگاهي اذيت روحي وبدني هم ميكنند در حالي كه در قران به پيامبراني كه آنها هم مرده اند سلام مي رسانيم . (من خودم شاهد بودم ، روزي در بقيع يك عالم سني براي شيعياني كه كنار نرده هاي قبور امامانشان زيارت مي خواندند وسلام مي دادند بعربي سخنراني مي كرد ويك افغاني با لهجه شيرينش به ايراني ها ترجمه مي كرد واز تاريخچه بقيع وافراد مدفون در آن حرف زد ودر آخر گفت اينها كه مرده اند وحرفهاي شما را كه نمي شنوند پس زيارت نامه ها را دور بياندازيد هيچ يك از اينها از پيامبر روايت نشده است برويد وقران را بخوانيد و... در آخر گفت هر كس سوالي دارد بپرسد چون بنده ديدم كه حرفهاي او بوي وهابيت وبوي تكفير مي دهد دستم را مثل چند نفر ديگر بلند كردم وبا اجازه او گفتم آيا افراد مدفون در اينجا خودشان مرده اند ويا مقتول هم دربين آنها وجود دارد ؟ او گفت نه بيشتر اينها در زمان رسوالله در جنگها شهيد شده اند. من گفتم پس خدا در قران فرموده است « و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون » پس شهدا زنده اند سلام را مي شنوند وشايد جواب هم مي دهند ، او با كمي تغيير گفت زنده بودن آنها مثل خواب است كسي كه در خواب باشد چگونه بشنود؟ ، من گفتم در روايت ازپيامبرص است كه « النوم اخ الموت » خواب كه برادر مرگ است اينها زنده اند وروزي مي خورند ، بحث كه به اينجا رسيد يكي از عقب جمعيت گفت «صلوات » وهمه سه تا صلوات بر پيامبر وآل اوفرستادند ، من فكر مي كردم كه او ناراحت بشود اما او از ما فاصله گرفت تا كمي از محل دور تر باز سخنراني كند. )
- سوال از خودم (چرا اينها را مي پرسم ؟)جواب احتمالي براي خودم (اگــــــــر اين سوالات اوليه جواب داشته باشند و جا بيفتد ديگر بحث در اختلاف ( وضو ، سجاده ومهر ،زيارت قبور ،صلوات ،اذان ، بسم الله سوره ها در نماز ،دست بسته يا دست باز بودن در نماز ،تكفير همديگر،هزاران اختلاف ديگر ) بي معني وخنده آور است ؟ و................. والسلام عليكم ورحمت الله وبركاته
11 | hamid | Iran - Tehran | ٠٣:٥٥ - ٠٥ مرداد ١٣٩٠ |
اشهد ان لا الله الا الله و اشهد ان محمد الرسول الله و اشهد ان مولانا امير ايمومنين حجه الله شمس الله وجه الله يد الله عين الله بابا الله صيف الله كننده يخيبر حيدر كرار
عرض سلاك خدا قوت خدا انشا الله شما را حفظ كند شما به قطع سرباز امام زمان عليه و السلام وسلام هستيد هميشه حق با علي بوده و هست از شما دوستان دلسوز تشيع نهايت تشكر و قدر داني را دارم وا قعا ممنون جگرم خال امد البته حاج اقا الله ياري هم هستند كه بد جوري پدر سوني ها را در اورده بد بختا با اون خلفيفه ي قراري مارمئولك خورتون
يا علي خدا حفظ ون كنه با ما با شيد در ماه رحمت خدا
12 | محمدحسن حسيني | Iran - Piranshahr | ١٨:٢١ - ٠١ شهریور ١٣٩٠ |
درميان اهل سنت حتي يك فردهم يافت نميشود نسبت به اهل بيت بي ادبي كندوبه اتفاق عموم علماي اهل سنت امام علي درده سالگي ايمان آورده واصلا براي بت ها سجده نبرده
13 | علي محمدي | Iran - Piranshahr | ١٨:٢٧ - ٠١ شهریور ١٣٩٠ |
الالعنه الله علي الكاذبين
لعنه الله علي اعداءاهل بيت
14 | احمد چوپاني | United States - Phoenix | ١٢:٤٨ - ٢٠ شهریور ١٣٩٠ |
وقتي سايتهاي بنام اسلام را ميبينم شاد ميشوم اما وقتي مطالعه ميکنم نبودنشان را براي اسلام مفيد ميدانم برادران گرامي من نميدانم شما ها چرا خود را وکيل مدافع اصحاب واهل بيت رضي الله عنهم اجمعين ميدانيد وگاهي هم قاضي نعوذ بالله محشر ميشويد ويکي را به بهشت وديگري را به جهنم راهنمايي ميکنيد
کاريکلتور رسول خدا(ص) کشيده شد صداي کسي در نيامد وفقط عده اي از دور فحش دادند وعده اي هم محکوم فرمودند به کلام خدا توهين شد همه به دنبال دم مصلحت به سوراخ رفتند چند مليارد مسلمان اسيردست سه مليون يهودي شده اند به ناموس خواهرانمان در عراق وافغانستان تجاوز ميشود بجاي جهاد وبرداشتن اسلحه.از دور آنهم اگر مصلحت باشد گاهي فحش ميدهيم ومحکوم ميکنيم وبجاي چشم دوختن به ياري الهي دست به دامان سازمان ملل وحقوق بشر ميشويم وبه کساني هم که در مقابل اين متجاوزين مي ايستند تروريست ميگوييم راستي اگه آنها تروريستند مجاهد کدام است؟ کودکان غزه زير چکمه هاي ابوجهلها وابو لهبها وفرعونهاي تاريخ له ميشود ما بر سر هم ميکوبيم بر سر اينکه من ميگويم 1400 سال پيش فلاني فلان گناه را مرتک نشده و ديگري ميگويد مرتکب شد.
شما را به خدا قسم ميدهم بس کنيد وبجاي عيب جويي از گذشتگان کمي کلام خدا را مرور کنيد بعد از گذشتگان رسالت اين دين بر دوش ماست ما موظف به ترويج ودفاع از دين هستيم نه قاضي ووکيل مدافع کساني که 14 قرن پيش وفات فرموده اندحساب آنها باخداست نه با ما امروز قرآن براي ما کتاب مقدسي است در حد قرائت بدون فهم وتدبر در آن زيرا ما حق نداريم دست به معني وتفسير بزنيم مبا دا اشتباه کنيم گناه است ولي هيچ نفهميدن از آن گناه نيست پيامبر براي ما شده است قهرمان داستاني که ديگر کهنه شده واصحاب واهل بيت شده اند بهانه هايي براي جنگيدن وايجاد اختلاف باهم کسي نيست بپرسد که اگر آنها باهم صلح کرده اند ودر کنار هم زندگي کرده اند وبه همديگر زن داده اند وبا دوشادوش هم جهاد کرده اند وباهم زندگي کرده وبا هم مرده اند که خدايشان بيامرزد ما چرا ازحق ضايع نشده آنها در حاليکه نه ضايع کننده حق زنده است ونه طالب حق دفاع کنيم
يکي ميگويد فدک را از فاتمه گرفتند وديگري ميگويد پيامبران ارث نمي گذارند حق با هرکدام باشد از دست ما خارج شده است جز اختلاف چه چيزي عايد ما ميشود يکي معاويه را تکفير ميکند ويکي تسليم اگر به دنبال وحدت هستيد علي وحسن بااو صلح کردند اگر پيرو اين عزيزان هستيد صلح را چرا ميشکنيدايکاش مدعيان اهل بيت بجاي دفاع کردن از حق ضايع نشده ي اهل بيت از آرمان وتوحيد اهلبيتي چون حسين دفاع ميکردند وحسين وار نداي جهاد ميداند در مقابل حتاکان حرمت قرآن ورسول ونواميس ومملکت مسلمانان واي کاش مدعيان اهل سنت وجماعت بجاي هيزم ريختن در آتش اختلافات زره اي از غيرت اصحاب در وجودشان بود وچون ابوبکر نداسرميدادند اينقص دين وانالحي
بخداقسم جز براي رضاي خدا ننوشته ام
اميل ندارم بخاطر اسال اميلي نوشته ام که صحيح نيست بعد از ساختن اميل انشاالله خواهم نوشت
برادر ديني شما احمد چوپاي
15 | بخت النصر | Iran - Khorramshahr | ٠٧:٤٢ - ٢١ شهریور ١٣٩٠ |
احمد چوپاني
چرا شما با كفار هتاك به ساحت نبي اكرم (ص) صلح نمي‌كنيد؟ مگر نبي اكرم (ص) با آنها پيمان صلح نبست؟
پس چرا در پي فتنه هستيد؟
چرا در پي خون و خونريزي هستيد؟
آيا نبي اكرم (ص) بهتر مي‌فهميد يا شما؟ چرا صلح با كفار را مي‌شكنيد؟
16 | شيعه علي | Iran - Tehran | ٠١:١٣ - ٠٢ مهر ١٣٩٠ |
1-آقاي چوپاني فکر مي کنم مصالحه اهل سنت واسرائيل براي اين است که ميخواهيد بر سر پيمان پيامبر(ص) با يهود وفادار بمانيد.ولي نمي دانم چرا از کودکان غزه حرف زديد.
2-فرمودندکلام خدا را مرور کنيم.چشم!!! خوب ازکجا شروع کنيم آيه مباهله،آيه تطهير،آيه ولايت و تبليغ يا آيه اطعام،آيه ليله المبيت و .. هرکدام راکه مايليد بسم االله ... باور کن اگر بدون ذهنيت قبلي مثل کسي که تازه مسلمان شده و بخواهد بين شيعه وسنت يکي را انتخاب کند به مطالعه منابع و دلايل ارائه شده توسط بزرگان هر دو فرقه بپردازي به علي(ع) و اهل بيت ميرسي.
3-اگر ابوبکر غم دين محمد را داشت نه خلافت آن راغضب مي کرد و نه دردانه اش را ... تا آنجا که قبرش هم پنهان بماند
17 | داوود | Iran - Tehran | ١٥:٠٢ - ٠٥ مهر ١٣٩٠ |
با سلام به همه
برادران شيعه که به جواب حرفهاي زيباي اين دوست عزيزمون چوپاني پاسخي داده ايد شما را به خدا خودتان قضاوت کنيد اينها سخنان يک مسلمان واقعي است ولي شما در جواب هاي کوته بينانه خود ان را رد کرديد و با تفسير هاي من در اوردي خود ان را نقد کردين .حالا ببينين کي از روي تعصب داره تخم نفاق و دو رنگي رو بين مسلمانها ميکاره.
شماها همش دنبال اين هستين که اگر کسي بد بوده و يا خلافي از او سر زده همان ها را اگر هم درست باشد يا نادزست فقط مورد بحث قرار دهيد غافل از اينکه جهان ما پروردگاري رحمان و رحيم دارد اين را بدانيد اگر انهايي که شما نسبت بد و خطا کار به انها ميدهيد اگر اينطور باشد خوب الله انها را مجازات خواهد کرد و اين امر در نزد خود الله است. و اگر نه انها مردمان بدور از اين تفکرات بدي که شما به انها نسبت ميدهيد حالا اگر به الله و عزاب او اعتقاد داريد ديگر الله ميداند و شما .
18 | احمد | Iran - Tehran | ٠٥:١٧ - ٠٧ مهر ١٣٩٠ |
سلام
ادعاي محبت داشتن به اهل بيت از سوي اهل سنت مثل اين است که يک نفر بگويد الان هم شب است هم روز!!!
چطور هم به حضرت علي (ع)و حضرت زهر(س) وحسنين(ع) علاقه داريد هم به عايشه ومعاويه وطلحه و زبير و...
بابا اينا بر عليه هم لشکر کشي کردن و بروي هم شمشير کشيدن .فهميدن اين نکته که اينا با هم دشمن هستند کار سختي نيست.اگر IQ در حد جلبک هم داشته باشي ميفهمي وقتي که دو نفر تا اين حد با هم دشمن هستند بالاخره حق با يک طرف هست.نميشه هر دو طرف محق باشن

خدا يک کم عقل بده به....
19 | عرفان ع | Iran - Zanjan | ١٥:٣٤ - ٢٤ آبان ١٣٩٠ |
من يه شيعه هستم ومعتقدم که دين خدا يکيه ولي امروزه حتي تو جامعه ي خودمون که اونو اسلامي ترين کشور دنيا ميدونيم اينجوري نيست.جالبه امروزه تو همه ي دنيا که بين شيعه وسني اختلاف وجود داره کافي نبوده ولي حالا اگه يکم به دور و برتون نگاه کنين ميبينين که بين دو تا شيعه هم اختلاف نظر وجود داره! پس چرا اين دين که کاملترينه بايد توش اين همه اختلاف وجود داشته باشه؟الان ما هم تو شيعه و هم تو سني تا دلتون بخواد مرجع تقليد داريم.خوب خود اين مراجع تقليد هم تو هر مسئله اي فتواهاشون با هم فرق داره و اگه به صورت کلي نگاه کنين خودتون ميبينين که چه قدر فرقشونه؟خوب الان خودتون بگين که اين دين يگانه که قبول داريم کاملترين دينه بايد باز هم اين همه اختلاف توش وجود داشته باشه؟اميد وارم که همه ي مسلمونها دست به دست هم بدن و تلاششون و مطالعشون رو بالا ببرن تا واقعا دينمون يک دست بشه و از خوبي خودمون هم کيف کنيم.ايشالا خدا هم به ما کمک کنه و هممون رو عاقبت به خير کنه.آمين
20 | بهناز | United States - Atlanta | ٢٠:١٨ - ١٦ آذر ١٣٩٠ |
أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ ( زمر: 3)

آگاه باشيد آيين پاك از آن خداست و كسانى كه به جاى او دوستانى براى خود گرفته‏اند [به اين بهانه كه] ما آنها را جز براى اينكه ما را هر چه بيشتر به خدا نزديك گردانند نمى‏پرستيم البته خدا ميان آنان در باره آنچه كه بر سر آن اختلاف دارند داورى خواهد كرد در قيقت‏خدا آن كسى را كه دروغ‏پرداز ناسپاس است هدايت نمى‏كند

وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللّهَ بِمَا لاَ يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِي الأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿يونس:18﴾
و به جاى خدا چيزهايى را مى‏پرستند كه نه به آنان زيان مى‏رساند و نه به آنان سود مى‏دهد و مى‏گويند اينها نزد خدا شفاعتگران ما هستند بگو آيا خدا را به چيزى كه در آسمانها و در زمين نمى‏داند آگاه مى‏گردانيد او پاك و برتر است از آنچه [با وى] شريك مى‏سازند (18)


21 | بهناز | United States - Atlanta | ٢٠:٢٢ - ١٦ آذر ١٣٩٠ |
جالبه هر نظري كه به مزاجتون خوش تيومد نمي ذارين . ترسوها
22 | عليرضا ن | Iran - Tehran | ١١:٣٣ - ١٧ آذر ١٣٩٠ |
با سلام
بهناز خانم ، خداوند در شان افرادي مثل شما مي فرمايد:
آيا به بعضى از دستورات كتاب آسمانى ايمان مى‏آوريد و به بعضى كافر مى‏شويد.
23 | بخت النصر | Iran - Khorramshahr | ١٦:٠٤ - ١٧ آذر ١٣٩٠ |
بهناز خانم
يک سوال از شما داشتم:
چرا شما ابوبکر را شريک الله متعال و حتي بالاتر از او در جعل خليفة الله مي‌دانيد؟
مشکلتان چيست؟
24 | احمد دريانورد | Iran - Tehran | ١٣:١١ - ١٩ آذر ١٣٩٠ |
روز قيامت هركس هر چيز را غير خداي پاك ميپرستيده به دنبال همان چيز راه ميرود خدا شما را هدايت كند كه مقام علي(ع)را انقدر با غلف ودر حد خدايي ميپنداريد اصلا همه ما چند بار قران را با معني خوانده ايد اگر بخوانيد متوجه ميشويد كه تمام امامان و صالحين تابع دين بودن و نه جزيي از دين در ضمن لازم نيست كسي غصه امام حسي رو بخوره اون وظيفه دينيش رو انجام داده و تو بهشته غصه خودت رو بخور كه اصلا نمازت تن نماز نيست از تو نمازت را سوال ميكنند نه سينه زنيت را اين دروغها براي خدا و امامان نبنديم به خدا باعث گمراهي ديگران ميشويم
25 | مجيد م علي | Iran - Tehran | ١٨:٣٥ - ١٩ آذر ١٣٩٠ |
با سلام

جناب دريا نورد ( صد البته در تاريكي ) غصه ما را نخور برو غصه خودت را بخور كه با سافلين محشور نشوي .

از تو هم مي پرسند امامت كيست كه تو را به اقرار خودت با او محشور كنند .

يك حديث مهمون من باش شايد باعث شود در ديانوردي خودت دنبال سفينه نجات بگردي :

اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا بعدي ابدا

ينابيع المودة القندوزي : 1 / 125 ح 58 .

لبيك يا علي
26 | بسم الله بسمل بهرامي | Pakistan - Lahore | ١٩:١٨ - ١٦ بهمن ١٣٩٠ |
اولاَ اسلام عليكم ورحمت الله وبركاته ! وبعد اسم من بسم الله است . بايد يك چيزي را خدمت تان به عرض برسانم كه من هيچ گاه تصور اين را نمي كردم كه شيه واقعي باسني واقعي مخالفت داشته باشد. ليكن امروز سري به سايت هاي اهل تشيع ميزنم ميبينم كه يك نظر در مخالفت به اهل تسننطرح شده ودر سايت هاي اهل تسنن ميبينم بعضي از خرافات را ميبينم كه آن را از زبان اهل تشيع نقل ميكنند. امروز ضرورت چه است كه مسلمان با مسلمان عقده مندي خود را روز بروز گسترش بدهد؟ ضرورت مسلمانها اين است كه بيدار شوند دست بهم دهند نگاهي به تاريخ حضرت علي(رضي الله تعالي عنه) و.... نموده انهارا سرمشق خود قرار بدهند. آن امامت يا خلافت را كه آنها داشتند امروز همان نقش آنها براي هرفرد مسلمان در روي كره خاكي واجب است در راه احياي دوباره آن كار كنيم تاخداوند متعال اين ذلت وخواري را كه بالاي مسلمانان جهان آورده است به بركت همان امامت يا خلافت از بالايشان بردارد وسپري راكه 150 سال قبل داشتيم وناموس مان در سايه آن حفظ ميشد دوباره احيا شود واتحاد ويكپارچگي مسلمانان اوج گيرد وكفار استعمار گر دوباره رسوا وشرمنده به اهداف مطروحه مبتذلشان بنزد خداوند رفته وبهمين اهداف بي معني شان رهسپار جهنم گردند.
27 | بخت النصر | Iran - Khorramshahr | ٠٨:٢٥ - ١٧ بهمن ١٣٩٠ |
جناب آقاي بسمل بهرامي فرموده‌ايد که «سپري راكه 150 سال قبل داشتيم وناموس مان در سايه آن حفظ ميشد». ناموستان در زمان تيموري حفظ مي‌شد؟ و يا در زمان خلفاي دزد عباسي؟ و يا در زمان هوسرانان عثماني؟ و يا در زمان قاجار؟ اين يک حقيقت است که 1400 سال امامت ائمه غيرمعصوم و خلافت خلفاي جاهل به قرآن جز نکبت و سيه‌روزي و عقب افتادگي براي ما فائده‌اي نداشته است. مگرنه وحشي جنگلي اوروپايي چه غلطي بود که اکنون بتواند بر ما حکومت کند؟ جز اين است که همين ائمه غيرمعصوم و خلفاي جاهل باعث دوري مسلمين از علم و دانش شدند؟ چرا نصاري به علوم و رموز طبيعت پي‌برد ولي مسلمين در بند خرافات گرفتار آمدند؟ آيا زمان آن نرسيده است که اعتراف کنيد که عمر بن خطاب بزرگترين ضربه را به اسلام زد و عموم مسلمين را از نعمت علم الهي و حکمت قرآني محروم کرد؟ آيا زمان آن نرسيده است که اعتراف کنيد که ابوبکر پايه گذار خلافت خلفاي قرآن ستيز بوده است؟ آيا زمان آن نرسيده است که اعتراف کنيد که ابوهريره ها و کعب الاحبارها دين اسلام را کتمان و شرکيات يهود را جايگزين آن کردند؟ آيا زمان آن نرسيده است که اعتراف کنيد که امام و پيشوا و رهبر و حاکم و فرمانروا و ولي مسلمين بايد از جانب خداوند منصوب شده باشد؟
28 | محمد علي مقدس | Iran - Kermanshah | ١٦:٢٠ - ١٧ بهمن ١٣٩٠ |
اي شيطاني که همجو جدت معاويه علي را مورد اهانت قرار ميدهين 1 پيغمبر {ص} فرمود علي جان سوگند به خداوند نشناخت کسي خدا راجز من وتو علي جان سوگند به خدا کسي نشناخت من غيراز خدا وتو 2 پيغمبر {ص} فرمود جبرائيل بر من نازل شدوفرمود پروردگارت ميفر مايد به عزت وجلالم اگر همه مردم دست به دست هم ميدادن و علي دوست ميشدن دوزخ خلق نميکردم 3 يکي از امام صادق پرسيد علي بر کيا افضلتراست فرمود از آدم از عيسي وموسا واز تمام انبيا بجز رسول الله بر همه اونها افضل است 4 امام حسين فرمود اگر خداوند صد پسر به من ميداد اسم آنها را علي ميگذاشتم اينقدر عظمت علي زياد است 5 پيغمبر {ص} فرمود فرداي قيامت من وبرادرم جبرائيل وعلي جلو پل سراط ايستاده وهر کسي ارادت علي دردست نداشته باشد وارد چهنم خواهدشد وعلي دوستها وارد بهشت 6 اي برادر مسلمان سوگند به خداوند اگر پهناي زبانت به اندازه فلک باشد قادر بيان عظمت علي نيست
29 | محمد عا رف | Iran - Kermanshah | ٠٢:١٠ - ١٨ بهمن ١٣٩٠ |
اگر عاشورانبود چيزي بنام اسلام نميماند وهمين سينه زنان عاشورا هستن که اسلام را نگه داشتن جناب جوپاني من نميدانم شما درچه سني هستي اونهايکه يادشان مياد ديدن شانزده کشور عربي اهل سنت نتوانستن چهاصد هزار يهودي اسراءيلي را شکست بدن هيچي يهوديها بودن که بخشهايي از چندين کشور اين مسلمانهاي که دل بر اونها مي سوزانيد گرفتند تا حال هاضر که ميبينيد واما مکتب شيعيان علي در لبنان با سه چهار هزا نفرجگونه يهوديها را از لبنان بيرون ريختن آيا شيعيان نيستن که فلسطينيها را با شهامت تمام حمايت ميکنن وهابيها کجايند همکار با امريکايياويهوديها اون هم براي کشتار شيعيان تا به فرموده مفتيها شان به بهشت برن شما به اينها ميگيد مسلمان اين آقايان هستن که به مقدسات ما اهانت ميکنند مارا قبر پرست و آدم پرست متهم ميکنند ما ميدانيم که اينها در جهل وبي سوادي و بدون متالعه تاريخ به سر ميبرن همين گوينده هاي شبگه وهابي وکار نشناسان چعلق اينها نيستن که مدام به امام زمانمان {ع} که جانم فدايش باد اهانت ميکنند من اين سايت را مطالعه کردم برادران وخواهران شيعه از تاريخ واحاديث سخن ميگن اما بعضي از عزيزاناهل سنت بااهانت جواب ميدن عيزان شيعه واهل سنت از بنده حقير بر شما نصيهت طفرقه وهابيها بيشتراز يهوديهاست براي اسلام
30 | شيرني تال | Iran - Qazvin | ٠٢:٤٥ - ١٥ فروردين ١٣٩١ |
فکر نمي کردم علماي شيعه تا اين حد بيسواد باشند....خدا اول من بعد شما رو هدايت کنه ان شائ الله...
31 | حسين | Iran - Gīlān-e Gharb | ٢١:٤٣ - ٠٥ ارديبهشت ١٣٩١ |
اينها بانامرد ي مي خواهند کساني که نور ايمان ميخوا هد برانان بتابد نگذا رندبسلعنت بر همهي حرامزا د گان وهابي که نمي گذارند سنيها بانور ايمان اشنا شوند
32 | جان فداي اهل بيت(ع) | Iran - Mashhad | ٠٩:١٦ - ٠٥ خرداد ١٣٩١ |
مرگ بر کساني که حق امام اول ما شيعيان را گرفته است و کساني که ذره اي بي احترامي به ساحت مقدس پاک حضرت فاطمه (س) و فرزندان پاک معصومشان کرده اند خدايا تو را به لحظه شهادت امام حسين (ع) قسمت ميدهيم که: الهم عجل لوليک الفرج
33 | احسان | Iran - Tehran | ٢١:٢٦ - ٠٥ خرداد ١٣٩١ |
كافر همه را به كيش خود داند. چون سني ها ديدن عمر و... بقيه كافر بودنند خواستن كم نيارن و ابرو داري كنند . من خودم يكي از كتاب هاي سني ها رو كه مي خواندم به سراحت نوشته بود زماني كه عمر كافر بود براي خودش هم يلي بود چرا ؟چون كه مي خواست رسول خدا را به قتل برساند .
خوب شما بگين كساني كه به اين نيت پليد افتخار مي كنند بايد اي تهمت ها را بزنند چرا كه مي دانند حق با علي (ع)است
34 | سلمان | Iran - Tehran | ٠٢:٥٠ - ١٣ خرداد ١٣٩١ |
اخرچگونه همچين تهمتي به ولي خدا ميزنيد؟درحالي که ايشان ازنسل حضرت اسماءيل ع بودند واجداد ايشان موحد بودند
35 | اتليدبس | United States - New York | ٢٣:٣٩ - ٢٠ تير ١٣٩١ |
بي سواد جان همه اهل مدينه قبل از بعثت بت پرست بودند بنابر اين تهمت نيست هيچگونه دشمني با اهل بيت هم در کار نيست
36 | بخت النصر | Iran - Khorramshahr | ٢١:٢٧ - ٢١ تير ١٣٩١ |
اتليدبس چرا شما از فحاشي به حضرت آمنه (رحمة الله عليها) لذت مي‌بريد؟ بت پرست پدر و مادر خودت بوده‌اند. نه والدين شريف حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله).
37 | حامد | Iran - Zanjan | ١٢:٣٨ - ٢٦ تير ١٣٩١ |
با سلام به همگي
شعري درباره حضرت اميرالمومنين(ع)

نظر به بندگان اگر، ز مرحمت خدا کند
قسم به ذات کبريا، ز يمن مرتضي کند

خدا چو هست رهنمون، مگو دگر چرا و چون
که او کند هر آنچه را که حکمت اقتضا کند

ز قدرت يَدُ اللَّهي، کسي ندارد آگهي
وسيله‌اش بود علي ، خدا هر آن چه را کند

به جنگ بدر و نهروان، علي است يِکّه قهرمان
نگر که دست حق عيان ، قتال اشقيا کند

به روي دوش مصطفي ، نهد چو پاي مرتضي
نگر به بت شکستنش ، که در جهان صدا کند

به رزم خندق و اُحُد ، به قتل عَمْرو عَبْدُوُد
خدا به دستِ دست خود ، لواي حق بپا کند

چو افضل از عبادت خلايق است ، ضربتش
علي تواند اين عمل ، شفيع ما‌سِوي کند

به پيشگاه کردگار ، ز بس که دارد اعتبار
دُيون جمله بندگان ، تواند او ادا کند

نماز ، بي ولاي او ، عبادتي است بي‌وضو
به منکر علي بگو ، نماز خود قضا کند

هر آنکه نيست مايلش ، جفا نموده با دلش
بگو دل مريض خود ، به عشق او شفا کند

علي است آن‌که تا سحر ، سرشک ريزد از بصر
پي سعادت بشر ، ز سوز دل دعا کند

علي انيس عاشقان ، علي پناه بي‌کسان
علي امير‌مؤمنان ، که مدح او خدا کند

پس از شهادت نبي ، که را سِزَد به جز علي
که تا به حشر آدمي ، به کارش اقتدا کند

قسيم نار و جنتّش ، ترازوي محبّتش
که مؤمنان خويش را ، ز کافران جدا کند

گهي به مسند قضا ، گهي به صحنه ي غزا
گهي به جاي مصطفي ، که جان خود فدا کند

علي است فرد و بي‌نظير ، علي مجير و دستگير
که نام دل‌گشاي او ، گره ز کار وا کند

زکار قهرمانيش ، پر است زندگانيش
نگين پادشاهيش ، به سائلي عطا کند

امير کشور عرب ، ثنا کنان ، دعا به لب
برد طعام نيمه شب ، عطا به بي‌نوا کند

ز کوي شاه اوليا ، که مهر اوست کيميا
کجا روي ، بيا بيا ، که دردها دوا کند

کنيم چون‌که هاي‌ و‌ هو ، به پيشگاه لطف هو
خدا نظر کند به او ، علي نظر به ما کند

دل علي گداخته ، که با زمانه ساخته
امام ناشناخته ، ز خلق شکوه‌ها کند

پس از وفات فاطمه ، کشيد دامن از همه
که ختم عمر خويش را ، به کنج انزوا کند

ز قبر بنت مصطفي ، کجا رود علي ، کجا
که نيست يار آشنا ، دلش ز غم رها کند

سرشک بر دو عين او ، ز اشک زينبين او
که گريه بر حسين او ، به ياد کربلا کند

علي غريب و خون جگر ، ز هجر يار نوحه‌گر
کنار آن جدار و در ، اقامه ي عزا کند

(حسان) بگير دامنش ، قسم به حقّ محسنش
گره گشاي انبيا ، حوائجت روا کن

احسنت به اين شاعر. خداوند با 14 معصوم محشورش بفرمايد انشاء الله
38 | اميد | Iran - Khorramshahr | ٠١:١١ - ١٩ مرداد ١٣٩١ |
لعنت خدا بر دشمنان اهل بيت
39 | علي | Hong Kong - Sham Shui Po | ٠٢:٤٢ - ٢٤ مرداد ١٣٩١ |
من فقط يه سوال دارم همه ميدانيم دختر پيامبر در زمان حکومت ابوبکر از دنيا رفت چرا قبرش پنهان است؟ چرا قبر مادرش معلوم وقبر خودش مخفي است ؟چرا؟ چرا بايد قبر دختر پيامر که در نزد پيامبر انقدر مقرب درگاه خدا بود که درباره اش فرمود ان الله يغضب لغضبها ويرضي لرضاها پنهان ماند؟

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
از جملة وصاياي حضرت زهرا(س) به علي ـ عليه السّلام ـ اين بود كه گفتند اي پسرعمو! اگر تا چند ساعت ديگر از دنيا رفتم، جنازه‌ام را شبانه تشييع كن و مراسم تشييع مرا اعم از غسل و كفن و نماز و دفن ،بايد پنهاني به انجام رسانيد و فقط به كساني اجازه حضور در تشييع دهيد كه مرا نرنجانده باشند و برخي گفته اند ، حضرت زهرا(س تصريح كردند كه نگذاريد ابي‌بكر و ...بر من نماز بخوانند و در تشييع جنازه من شركت كنند . ابن عبدالبر،الاستيعاب،ج2ص752
حضرت علي ـ عليه السّلام ـ با كمك اسماء بدن حضرت را غسل و كفن كردند و در نيمة شب با عده‌اي از نزديكان و ياران خويش كه عبارت بودند. از: سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، عباس و زبير و چند تن ديگر به همراه علي ـ عليه السّلام ـ جنازة دختر رسول‌خدا را شبانه تشييع كردند و شبانه به خاك سپردند و حضرت علي ـ عليه السّلام ـ قبر فاطمه(س) را هم‌سطح زمين كردند و حتي روايت شده در چند نقطه در بقيع حضرت، قبرهاي متعدد درست كردند تا قبر فاطمه(س) قابل شناسايي نباشد. ازاينروي مخفي بودن قبر فاطمه(س) بعنوان يك راز، براي هميشه مانده است و كساني هم كه حضور داشتند بعدها محل قبر فاطمه(س) را باز گو نكردند.مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ترجمة محمدجواد نجفي، انتشارات اسلاميه، 1354، جلد دهم، ص 195
بنابراين علت، مخفي ماندن قبر آن حضرت را مي توان در امور زير خلاصه كرد:
1. دشمنان و غاصبان حق آن مظلومه به قبر آن حضرت دسترسي نداشته و به آن بي حرمتي نكنند.
2. خواسته ي خود آن حضرت بود كه شبانه و مخفيانه، دفن شوند كه به تبع آن قبرشان مخفي بماند.
3. با توجه به محتواي وصيت ايشان در مورد دفن آن حضرت. مي توان گفت كه مي خواستند با اين كار، افكار عمومي را بيدار كرده و مردم را نسبت به ظلم وانحراف حكام زمانشان نسبت به اهل بيت (ع)، آگاه سازند
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
40 | مرتضي شعباني | Iran - Tehran | ٠١:١٢ - ٠٧ آذر ١٣٩١ |
علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي علي
1 |رضایی رافضی|Germany - Bad Muenstereifel |٢٢:٣٨ - ١٥ خرداد ١٤٠٢ |
0
 
2
یا امیرالمومنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیهما
  بعدی [1] [2]  
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب