2024 June 20 - پنج شنبه 31 خرداد 1403
اذان یکی از مهم ترین عبادات اسلامی است
کد مطلب: ١٥٧٨٦ تاریخ انتشار: ٠٨ خرداد ١٤٠٣ - ١٠:٥٩ تعداد بازدید: 603
يادداشت » عمومي
جدید
اذان یکی از مهم ترین عبادات اسلامی است

 بسم الله الرحمن الرحیم

 

اذان یکی از مهم ترین عبادات اسلامی است. صدای دلنشین اذان هر روز بارها گوش نمازگذاران را می نوازد و آنها را به دیدار خداوند مهربان دعوت می کند.

در دیدگاه فقه و روایات اهل بیت علیهم السلام اجزا و فقرات اذان ریشه در دستورات الهی و به تعلیم و آموزش جبرئیل امین بوده است.

در نظر اهل سنت این مناسک عظیم عبادی، ریشه در خواب و رویای برخی از صحابه دارد.(اسکن و آدرس)  البته برخی از صحابه رسول الله صلی الله علیه و آله پیشنهاد می دادند که برای اعلام وقت نماز، از ناقوس یهودیان استفاده کنند.  (اسکن و آدرس)

چنانچه روشن است در نزد همه علمای اسلامی تشریع عبادات امری توقیفی و تعبدی است که تنها خداوند تبارک تعالی و رسول او می توانند کیفیت آن را بیان کنند. کلام هیچ کس دیگری نمی تواند عبادتی را ایجاد کند یا در اجزا و شرایط آن را تغییر دهد زیرا این تغییر بدعت در دین خواهد بود.

بدعت در اصطلاح فقهی افزودن امری خارجِ از دین به دین با قصد تشریع و اسناد آن به دین یا کاستن از آن تعریف شده است. بر پایه­ این تعریف همه انواع نوآوری در امور عادی و علمی بدعت فقهی تلقی نمی شود و  فقط اختصاص به موضوعات دینی و تکالیف شرعی دارد.

اصفهانى، مجلسى اول، محمد تقى، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج‌9، ص: 321 ، 13 جلد، مؤسسه فرهنگى اسلامى کوشانبور، قم - ایران، دوم، 1406 ه‍ ق

سعدى ابو جیب، القاموس الفقهی لغة و اصطلاحا، ص: 32، در یک جلد، دار الفکر، دمشق - سوریه، دوم، 1408 ه‍ ق

کنار نهادن امیرمومنان علی علیه السلام از ولایت و سرپرستی دین و جامعه اسلامی، صدمات مهلکی به پیکره اسلام وارد شد و انحرافات بزرگی در دین اسلام به وجود آمد. احکام عبادی همانند نماز و روزه و حج و ... بازیچه دستگاه حکومت های غاصب شد تا جایی که محمد بن ادریس شافعی امام مذهب شافعیه، در کتاب «الام» خود از زبان عبدالله بن زبیر روایت می کند:

« أخبرنا الرَّبِیعُ قال أخبرنا الشَّافِعِیُّ قال أخبرنا إبْرَاهِیمُ عن وَهْبِ بن کَیْسَانَ قال رأیت بن الزُّبَیْرِ یَبْدَأُ بِالصَّلَاةِ قبل الْخُطْبَةِ ثُمَّ قال کُلُّ سُنَنِ رسول اللَّهِ صلى اللَّهُ علیه وسلم قد غُیِّرَتْ حتى الصَّلَاةِ»

«... وهب بن کیسان گفت: عبدالله بن زبیر را دیدم که نماز(عید) را قبل از خطبه آن شروع کرد و سپس گفت: همه سنت های رسول خدا صلی الله علیه و آله بی شک تغییر یافته است حتی نماز!»

محمد بن إدریس الشافعی أبو عبد الله، الأم، ج1، 235، دار المعرفة، 1393،  مکان النشر بیروت،4 جلد

يكي از مهم ترین سنن رسول الله صلی الله علیه و آله که دچار بدعت و تحریف شد اذان است. مالک بن أنس در «الموطأ» روایت می کند:

« 154 - وحدثني عن مالك أنه بلغه :أن المؤذن جاء إلى عمر بن الخطاب يؤذنه لصلاة الصبح فوجده نائما فقال الصلاة خير من النوم فأمره عمر أن يجعلها في نداء الصبح»

مالک برای من روایت می کند که به او خبر رسیده است که همانا موذن نزد عمر بن خطاب آمد تا برای نماز صبح برای او اذان بگوید موذن دید که عمر هنوز خواب است لذا گفت: نماز از خواب بهتر است! بدین خاطر بود که عمر به او دستور داد آن را در اذان صبح قرار دهد!

ابوعبدالله الاصبحی، مالک بن انس، موطأ الإمام مالك، ج1، ص: 72، دار إحياء التراث العربي – مصر، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي، دو جلدی

بسیار واضح است که عبارت«الصلاة خیر من النوم» را خلیفه دوم به اذان اضافه کرده است.

این بدعت به قدری واضح بود که عکس العمل و مخالفت برخی از صحابه معروف همانند فرزند خلیفه دوم را نیز به همراه داشته است. عبدالرزاق صنعانی عالم و محدث بزرگ اهل سنت در کتاب مصنف روایت می کند:

« 1832 - عبد الرزاق عن بن عيينة عن ليث عن مجاهد قال كنت مع بن عمر فسمع رجلا يثوب في المسجد فقال اخرج بنا من عند هذا المبتدع»

مجاهد روایت می کند من نزد عبدالله بن عمر بودم او در مسجد شنید که فردی در اذان تثویب می کند(یعنی الصلاة خیر من النوم می گوید) فرزند عمر گفت: ما را از نزد این شخص بدعت گذار خارج کنید!

صنعانی، ابوبکر عبدالرزاق بن همام، مصنف عبد الرزاق، ج1، ص: 475، الناشر : المكتب الإسلامي – بيروت، الطبعة الثانية ، 1403، تحقيق : حبيب الرحمن الأعظمي، عدد الأجزاء : 11

بسیار واضح است که در نظر عبدالله بن عمر گفتن «الصلاة خیر من النوم» بدعت بوده و به همین دلیل مجلسی که یک بدعت گذار در آن حاضر بوده را تحمل نمی کند.

با مراجعه به کتب فقهی معتبر اهل سنت مشاهده می کنیم که بنی امیه گوی سبقت را از دیگران در ایجاد بدعت و تغییر در اذان ربوده اند. قرافی در کتاب معروف فقهی «الذخیرة» روایت می کند:

«وروي أنه حدث في زمان معاوية أن المؤذن إذا أذن على الصومعة دار إلى الأمير واختصه بحي على الصلاة إلى حي على الفلاح ثم يقول الصلاة الصلاة يرحمك الله وأقر ذلك عمر بن عبد العزيز وأجازه ابن الماجشون في المبسوط وذكر في صفة التسليم السلام عليك أيها الأمير ورحمة الله وبركاته حي على الصلاة حي على الصلاة حي على الفلاح حي على الفلاح والصلاة يرحمك الله قال وأما في الجمعة فيقول السلام عليك أيها الأمير ورحمة الله وبركاته قد حانت الصلاة قد حانت الصلاة وعادة أهل المدينة تأبى هذه المحدثات»

روایت شده است که در زمان معاویه این بدعت ایجاد شده است که وقتی موذن در صومعه ای اذان می گفت رو به سوی معاویه می کرد و خطاب حی علی الصلاة  تا حی علی الفلاح را به صورت ویژه به او اختصاص می داد و می گفت « نماز نماز خداوند تو را رحمت کند». عمر بن عبدالعزیز نیز این بدعت را قبول نمود ابن ماجشون در کتاب فقهی المبسوط نیز این بدعت را تایید کرده است و در قسمت صفة التسلیم، « السلام عليك أيها الأمير ورحمة الله وبركاته حي على الصلاة حي على الصلاة حي على الفلاح حي على الفلاح والصلاة يرحمك الله» را ذکر کرده است و گفته است: و اما در نماز جمعه موذن می گوید: «السلام عليك أيها الأمير ورحمة الله وبركاته قد حانت الصلاة قد حانت الصلاة» سلام بر تو ای امیر و رحمت خدا و برکات او. وقت نماز شده است وقت نماز شده است! در مقابل عادت اهل مدینه این بوده است که اینگونه بدعت ها را برنمی تابیدند.

القرافی، شهاب الدین احمد بن ادریس، الذخيرة، ج2، ص: 47، تحقيق: محمد حجي، الناشر: دار الغرب، سنة النشر: 1994م، مكان النشر: بيروت، عدد الأجزاء 14

با توجه  به عبارت تاریخی فوق، خلفای بنی امیه بارها اقدام به ایجاد تغییر و بدعت در اجزای اذان نمودند. نکته جالب اینکه اهل مدینه به دلیل حضور بسیاری از صحابه و فرزندان آنها زیر بار این بدعت ها نمی رفتند.

علاوه بر موارد فوق، یکی دیگر از بدعت های صورت گرفته در اذان اضافه نمود صلوات بر فصول و اجزای اذان _ با قید جزئیت آن در اذان_  است. دسوقی یکی از علمای بزرگ حنفی در این باره می نویسد:

«... وَأَمَّا الصَّلَاةُ على النبي بَعْدَ الْأَذَانِ فَبِدْعَةٌ حَسَنَةٌ أَوَّلُ حُدُوثِهَا زَمَنَ النَّاصِرِ صَلَاحِ الدِّينِ يُوسُفَ بن أَيُّوبَ سَنَةَ إحْدَى وَثَمَانِينَ وَسَبْعِمِائَةٍ في رَبِيعٍ الْأَوَّلِ وَكَانَتْ أَوَّلًا تُزَادُ بَعْدَ أَذَانِ الْعِشَاءِ لَيْلَةَ الِاثْنَيْنِ وَلَيْلَةَ الْجُمُعَةِ فَقَطْ ثُمَّ بَعْدَ عَشْرِ سِنِينَ زِيدَتْ عَقِبَ كل أَذَانٍ إلَّا الْمَغْرِبَ كما أَنَّ ما يُفْعَلُ لَيْلًا من الِاسْتِغْفَارَاتِ وَالتَّسَابِيحِ وَالتَّوَسُّلَاتِ فَهُوَ بِدْعَةٌ حَسَنَةٌ كَذَا ذَكَرَ بَعْضُهُمْ وَاَلَّذِي ذَكَرَهُ الْعَلَّامَةُ الشَّيْخُ أَحْمَدُ الْبِشْبِيشِيُّ في رِسَالَتِهِ الْمُسَمَّاةِ بِالتُّحْفَةِ السَّنِيَّةِ في أَجْوِبَةِ الْأَسْئِلَةِ الْمَرْضِيَّةِ أَنَّ أَوَّلَ ما زِيدَتْ الصَّلَاةُ وَالسَّلَامُ على النبي بَعْدَ كل أَذَانٍ على الْمَنَارَةِ زَمَنَ السُّلْطَانِ الْمَنْصُورِ حَاجِّيُّ بن الْأَشْرَفِ شَعْبَانُ بن حُسَيْنِ بن النَّاصِرِ مُحَمَّدِ بن الْمَنْصُورِ قَلَاوُونَ وَذَلِكَ في شَعْبَانَ سَنَةَ إحْدَى وَتِسْعِينَ وَسَبْعِمِائَةٍ وكان قد حَدَثَ قبل ذلك في أَيَّامِ السُّلْطَانِ يُوسُفَ صَلَاحِ الدِّينِ بن أَيُّوبَ أَنْ يُقَالَ قبل أَذَانِ الْفَجْرِ في كل لَيْلَةٍ بِمِصْرَ وَالشَّامِ السَّلَامُ على رسول اللَّهِ وَاسْتَمَرَّ ذلك إلَى سَنَةِ سَبْعٍ وَسَبْعِينَ وَسَبْعِمِائَةٍ فَزِيدَ فيه بِأَمْرِ الْمُحْتَسِبِ صَلَاحِ الدِّينِ الْبُرُلُّسِيُّ أَنْ يُقَالَ الصَّلَاةُ وَالسَّلَامُ عَلَيْك يا رَسُولَ اللَّهِ ثُمَّ جُعِلَ ذلك عَقِبَ كل أَذَانٍ سَنَةَ إحْدَى وَتِسْعِينَ وَسَبْعِمِائَةٍ»

و اما صلوات فرستادن بر رسول الله صلی الله علیه و آله بعد از اذان نیز بدعتی نیکو است. اولین کسی که این را ایجاد کرد در زمان ناصر صلاح الدین یوسف بن ایوب در ربیع الاول سال 781 بود. این بدعت در ابتدا در اذان عشاء روز دوشنبه وشب جمعه گفته می شد. سپس بعد از ده سال بعد از هر اذانی گفته شد. همانطوری که در اذان های شبانه از استغفار ها و تسبیح ها و توسلات در اذان گفته می شود و آن بدعتی خوب است.

علامه شیخ احمد بشیشی در ساله ای موسوم به تحفة السنیه فی اجوبة الاسئلة المرضیه گفته است: اولی کسی که بعد از هر اذانی در مناره ها جمله (السلام علی النبی ص) را افزود، در زمان سلطان منصور حاجی فرزند اشرف شعیان در سال 771 بود.

و قبل از این بدعت در ایام سللطان صلاح الدین بن ایوب در اذان نماز صبح در هر شبی در مصر و شام گفته می شد: السلام علی رسول الله ) و ا سال 771 ادامه یافت و در زمان محتسب صلاح الدین برسی به دستور او کلمه الصلاة و السلام علیک یا رسول الله اضافه شد و در شسال 771 این جمله بعد از هر اذانی گفته شد.

 الدسوقی، محمد عرفة، حاشية الدسوقي على الشرح الكبير، ج1، ص: 193 ، تحقيق: محمد عليش، الناشر: دار الفكر، مكان النشر: بيروت، عدد الأجزاء 4

بسیار واضح است؛ اگر هر نوع ذکر و یا دعایی به اجزا و فصول اذان افزوده شود، شامل بدعت حرام خواهد بود. با وجود این حرمت، مشاهده می کنیم که توسط حاکمان اهل سنت در طول قرون متمادی بدعت های زیادی در اذان صورت گرفته است.

باید دقت کرد که اگر کسی ذکر مستحبی و حقیقت مسلمی را _ همانند ولایت امیرالمومنین علیه السلام_ بدون اینکه قصد جزئیت داشته باشد بگوید، به هیچ وجه بدعت نیست و داخل درعنوان تبیین حقایق قرآنی و روایی مسلم است.



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها