بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ: 99/11/16
موضوع: خطای راهبردی وهابیت؛ تطبیق آیات مربوط به مشرکان بر شیعیان!
برنامه حبل المتین
فهرست مطالب این برنامه:
چه خبر از «احمد اسماعیل»، مدعی دروغین یمانی!؟
ارتداد احمد اسماعیل، مدعی دروغین یمانی، با اهانت به انبیای الهی!
انتشار دعوتنامه رسمی مناظره با احمد اسماعیل، از ناحیه استاد قزوینی!
مناظرات قبلی را دور بریزید! ما یک نفر به نام «احمد الکاتب» آوردیم!!
«عبدالله حیدری» اعجوبه وهابی و ادعای مناظره با مراجع شیعه!!
خطای راهبردی وهابیت؛ تطبیق آیات مربوط به مشرکان بر شیعیان!
از مهمترین آیات مورد استناد وهابیت برای تکفیر شیعه!
ما اهل سنت، همه اعمال عایشه را ملاک خود قرار نمی دهیم!!
استدلال زیبای یک بیننده به آیات قرآن در جواب اشکال اهل سنت!
توسل مستقیم به غیر الله، در اعتقاد عالم بزرگ اهل سنت!
مجری:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر». بازهم پنج شنبه شب و الحمدلله این افتخار نصیب ما شد تا برنامه «حبل المتین» را به محضر همه شما فاضلان ارجمند تقدیم کنیم.
برنامهای که این افتخار را داریم تا در آن از محضر حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی بهره مند شویم.
امشب هم ان شاءالله خوب مطالب را گوش دهیم و همانطور که حضرت استاد هم بارها تأکید فرمودند اگر شد این مطالب را دسته بندی و یادداشت کنیم و برای حفاظت از مکتب اهلبیت آماده باشیم.
دشمنان و خناثان هر آن آماده هستند تا خللی را خدای نکرده در بحث اعتقادات شیعیان وارد کنند. امشب هم عرض سلامی داشته باشیم و به سراغ اصل مطالب برویم. سلام علیکم و رحمة الله؛
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ بنده هم خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی و دوست داشتنی که در هرکجای این گیتی پهناور بیننده این برنامه هستند و یا تکرار برنامه را میبینند، خالصانهترین سلامم را همراه با آرزوی موفقیت روزافزون تقدیم میکنم.
ایام مبارکه دهه فجر و نزدیکی به بیست و دو بهمن و میلاد حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) را به همه عزیزان تبریک و تهنیت عرض میکنم.
خدا را به آبروی حضرت صدیقه طاهره سوگند میدهم عیدی و خوشحالی واقعی ما را فرج موفور السرور مولایمان حضرت بقیة الله الأعظم قرار بدهد، ان شاءالله.
درگذشت برادر عزیزمان آقای «علی انصاریان» را به دوستداران ورزش، خانواده گرامیشان به ویژه برادر عزیز و صدیق گرامیام حجت الاسلام و المسلمین انصاریان تسلیت عرض میکنم. خداوند در دنیا به این عزیزان صبر جمیل و در آخرت اجر جزیل کرم کند.
بنده همین جا از همه عزیزان و بزرگوارانی که بیننده این برنامه هستند و از بنده حرف شنوی دارند، تقاضا و خواهش میکنم پروتکلهای بهداشتی را حتماً رعایت کنند. مرگ به هیچ وجه خبر نمیکند و الآن این قضیه واقعاً جدی است.
بنده از بیان این مطلب عذرخواهی میکنم، اما همین یک ماه قبل عقد نوهام بود. بنده در جلسه حاضر نشدم و به صورت تلفنی و تصویری از طریق واتس آپ عقد را خواندم. همچنین فرزندانم روز مادر میخواستند به منزل ما بیایند، اما بنده ممانعت کردم.
اتفاق خبر نمیکند که برای من هست، برای شما هست یا برای دیگران هست. عزیزانی که دقت نمیکنند، هم برای خودشان زمینه نابودی را فراهم میکنند و هم مشکلاتی برای دیگران فراهم میکنند.
بنده طبق روال همیشگی برنامهمان را با نام و یادی از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) آغاز میکنیم تا خودمان و شبکه و دست اندرکاران و بینندگان عزیز و دین و دنیا و آخرت و وجود مقدس حضرت ولی عصر را با یادی از حضرت فاطمه زهرا بیمه کنیم.
این روزها، روزهای سختی برای امیرالمؤمنین و فرزندان بزرگوارشان هست. شاعر میگوید:
من علیام که خدا قبله نما ساخت مرا
جز خداوند و نبی فاطمه نشناخت مرا
من که یکباره در قلعه خیبر کندم
غم زهرا به خدا از کمر انداخت مرا
این شعر مصداق همان تعبیری است که امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در «نهج البلاغه» میفرماید:
«قَلَّ یا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِیتِک صَبْرِی وَ رَقَ عَنْهَا تَجَلُّدِی»
یا رسول الله در مصیبت حضرت فاطمه زهرا کاسه صبرم لبریز شد و طاقتم از دست رفت.
«أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیلِی فَمُسَهَّد»
بعد از این شبها برای علی خوابی نیست و غصههای دل علی در فراق حضرت فاطمه زهرا تا آخر عمر باقی است.
نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 320، خ 202
امیدواریم خداوند عالم ما را از دوست داران و علاقه مندان به اهلبیت عصمت و طهارت به ویژه حضرت صدیقه طاهره قرار بدهد، ان شاءالله. ما در خدمت حضرتعالی هستیم.
مجری:
سلامت باشید. ان شاءالله که به برکت دعاهای حضرتعالی همین گونه باشد. حاج آقا مطلبی که از زمان نسبتاً طولانیتری وجود داشت، اما بالاخره هر از چند گاهی سروصدایشان بیشتر میشود راجع به جریان «احمد الحسن» است.
«احمد بصری» که ادعاهای بسیار مختلفی کرده است، اعم از اینکه بگوید فرزند امام زمان (ارواحنا فداه) هست تا بعد از اینکه بگوید امام مفترض الطاعة هست تا برسد به اینجا که ادعای یمانی بودن را انجام بدهد.
ایشان ادعاهای بسیار زیادی دارد که ما در تک تک این ادعاها در شبکه صحبت کردیم. الحمدلله بینندگان عزیز شبکه این توفیق را هم داشتند که به برکت تشخیص حضرتعالی برنامهای مختص همین موضوع با نام «مهدی یار» در شبکه گنجانده شده است.
حال ممکن است خناس هایی که گفتیم بارها این را مستمسک قرار بدهند، این است که چند سال پیش نامهای منتشر شد و صحبتی انجام شد مبنی بر اینکه «احمد الحسن» شخص حضرتعالی را دعوت به تأمل و دعوت به مناظره کرده است.
ایشان گفتند: اگر واقعاً تفکراتی که ما داریم را شما قابل مناظره می دانید، بیایید تا مناظره انجام بدهیم. بینندگان عزیز مسلم میدانند که حضرتعالی همیشه این دعوتها را رد نمیکنید و همیشه به استقبال این دعوتها میروید.
چه خبر از «احمد اسماعیل»، مدعی دروغین یمانی!؟
حال میخواهیم ببینیم نسبت به این موضوع که جدیداً داغ شده است، حضرتعالی چه فرمایشاتی دارید.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله أفوض أمری إلی الله إن الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر یا أبا صالح المهدی ادرکنی
همانطور که حضرتعالی اشاره کردید، ایشان چند سال قبل یعنی در تاریخ 20 رجب 1426 قمری نامهای تحت عنوان «رسالته إلی سید القائد و عدد من العلماء» نوشته بودند که دومین نامه ایشان بود. متن نامه چنین بود:
«السلام علی أهل لا إله إلا الله من أهل لا إله إلا الله، السلام علی کل قلب وحد الله تعالی و أصبح بیتا من بیوته، السلام علی الذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه و لا تأخذهم فی الله لومة لائم
أما بعد إلی السید علی الخامنئی السلام علیکم و رحمة الله و برکاته...
إلی السید القزوینی فی إیران السلام علیکم و رحمة الله و برکاته...»
ایشان در ادامه اسم چند تن از علمای دیگر را نام بردند و در ادامه خواستند که این رساله را به دقت بخوانیم و در آن تدبر کنیم. ایشان از خدا خواستند که حق را به ما الهام کند!
خدایی که دلیل من لا دلیل له هست، ما را راهنمایی کند که به امامت و زعامت ایشان ایمان بیاوریم.
ما از این قضایا در طول تاریخ زیاد داشتیم. بنده تقریباً در ذهن دارم بیش از شصت نفر در طول تاریخ ادعای مهدویت کردند.
همچنین از زمان غیبت صغری تا چند سال قبل الی ماشاءالله افرادی ادعای بابیت کردند. به قول معروف هرکسی با خانواده خود قهر میکند، ادعای مهدویت و بابیت میکند!
ایشان ابتدا گفت که من فرزند چهارم یا پنجم امام زمان هستم. امام زمان مرا فرستاده زمینه را برای ظهور فراهم کنم، اما مراجع و علما مانع فرج پدرم حضرت مهدی هستند. من باید آنها را بکشم و از بین ببرم تا زمینه آمدن پدرم حضرت ولی عصر فراهم شود.
هرکسی میتواند چنین ادعایی کند! هرکسی که عقل خود را از دست داده باشد، راحت میتواند چنین ادعایی کند.
این ادعا بارها صورت گرفته است، اما زمانی که حضرت ولی عصر میآید به این سادگی نیست که مردم بپذیرند. همین که حضرت گفتند: «أنا المهدی»، تمام مردم دنیا و شیعیان و مسلمانان بگویند که قطعاً حضرت مهدی است.
حضرت کرامات، معجزات و ادلهای میآورند مبنی بر اینکه من همان مهدی موعود هستم که بشارت مرا نبی گرامی اسلام و آباء و اجدادم دادند.
بعد از آنکه حضرت نشانهها و معجزات و کراماتی ارائه میدهد، مردم قبول میکنند. حضرت عیسی (علی نبینا و آله و علیه السلام) از آسمان نزول میکنند و پشت سر حضرت نماز میخوانند.
زمان ظهور حضرت مهدی (ارواحنا فداه) یک سری مسائلی اتفاق می افتد که با توجه به آن مسائل مردم تشخیص میدهند که این حضرت ولی عصر است. در غیر این صورت اگر حضرت خود بیایند و ادعای بی دلیل کنند، هیچکسی از آن بزرگوار نمیپذیرد.
مجری:
همانگونه که پیامبران باید معجزه میآوردند تا مردم ایمان میآوردند و لبیک میگفتند، بالاخره حضرت صاحب الزمان هم از این قاعده مستثنی نخواهند بود.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بله. ملاحظه کنید مخالفین ائمه اطهار (علیهم السلام) در مناظرات با آن بزرگواران وقتی به بن بست میرسند، ادعا میکنند که ما از کجا بفهمیم شما امام هستید.
ما موارد بسیاری داریم که امام معصوم با معجزه، از گذشته، سفر و آینده این شخص خبر میدهد به طوری که آن شخص احساس میکند که طرف مقابلش متصل به عالم وحی است.
ادعای بدون دلیل به هیچ وجه پذیرفته نیست. حال این شخص آمده است و ادعای امامت میکند. دلیل این افراد چیست؟! آنها باید دلیلی بیاورند.
البته بنده عرض کنم که ابتدا ما اهمیت ندادیم، اما مشاهده کردیم که این افراد همینطور تبلیغ میکنند و بعضی افراد هم که ناآگاهند و از معارف شیعه بی اطلاع هستند جذب این افراد میشوند.
بنده به یاد دارم حدود پنج یا شش سال قبل در این خصوص یک کلیپ ده دقیقهای در همین جا گفتیم و منتشر شد. بنده در این کلیپ گفتم که ادعاهای این شخص ادعاهایی باطل است.
ایشان به انبیاء الهی، ائمه اطهار و مقدسات شیعه توهین کرده و همچنین آیات الهی را انکار کرده است.
بنده رسماً اعلام کردم که حاضرم با ایشان مناظره کنم، اما نه در این خصوص که ایشان پسر حضرت مهدی و یمانی و زمینه ساز ظهور حضرت مهدی است. بنده اعلام کردم که حاضرم در رابطه با کفر و ارتداد ایشان با او مناظره کنم.
بنده اعلام کردم که حاضرم هم مناظره و هم مباهله کنم. در حال حاضر از این قضیه حدود پنج سال و اندی است میگذرد، اما ما هیچ پاسخی از ایشان و دفاتر ایشان نشنیدیم.
بنده پس از آنکه تمام کتابهای ایشان که بیش از دویست جلد کتاب است مورد مطالعه قرار دادم، فایلی در این خصوص به صورت پاورپوینت آماده کردم.
ارتداد احمد اسماعیل، مدعی دروغین یمانی، با اهانت به انبیای الهی!
ما ادعاهای باطل ایشان را در چند محور بحث کردیم که یکی از آن موارد اهانت به مقدسات بود. اهانت به انبیاء الهی (علیهم السلام) اعم از اهانت به حضرت ابراهیم و اهانت به حضرت یونس از این قبیل است.
در کتاب «المتشابهات» اثر «سید احمد الحسن» جلد چهارم مطالبی در رابطه با حضرت یونس آورده است. البته ایشان دروغ میگوید و سید هم نیست. تمام عموها و عموزادههای ایشان در عراق هستند.
ایشان در رابطه با حضرت یونس مینویسد: "یونس در شکم ماهی مرد و روحش به ظلمات جهنم نگریست."
ایشان در ادامه در صفحه 106 مینویسد: "ولی من حقیقت را آشکار میکنم که جسد او در بیابان عریان و بی سرپناه افتاد و روحش در طبقات جهنم تا روز برانگیخته شدن باقی ماند."
بنده گفتم این ادعا چند اشکال اساسی دارد. اینکه اگر یک فردی به یک پیغمبری نسبت جهنمی بودن بدهد، چه حکمی دارد؟! ما اصلاً کاری با شیعه و سنی نداریم.
اصلاً از یک مسیحی، یهودی یا زرتشتی بپرسید: اگر کسی نسبت به پیغمبری از پیامبران الهی بگوید او در آتش جهنم است، حکمش چیست؟! آیا همگان حکم به ارتداد این شخص میدهند یا خیر؟! ما اصلاً کاری به اسلام نداریم، این قضیه بین الأدیانی است.
نکته دوم این است که ایشان آیهای از آیات الهی را انکار میکند. خداوند عالم در سوره مبارکه انبیاء آیه 87 و 88 به صراحت میفرماید:
(وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیهِ فَنادی فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ)
و ذا النون (یونس) را (به یاد آور)، در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت، و چنین میپنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت، (اما موقعی که در کام نهنگ فرو رفت) در آن ظلمتها (ی متراکم) فریاد زد خداوندا! جز تو معبودی نیست، منزهی تو، من از ستمکاران بودم.
(فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کذلِک نُنْجِی الْمُؤْمِنِین)
ما دعای او را به اجابت رساندیم، و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم، و همین گونه مؤمنان را نجات میدهیم.
سوره أنبیاء (21): آیات 87 و 88
این سوره مبارکه قرآن است و ما قابلیت اینکه در این باره تأویل داشته باشیم، نداریم. قرآن کریم میفرماید که ما حضرت یونس را نجات دادیم و سنت ما این است مؤمنینی که دچار لغزش میشوند سپس توبه میکنند را میبخشیم.
مجری:
ادعای ایشان مخالفت با نص صریح قرآن کریم است.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بله. قرآن کریم در سوره مبارکه صافات میفرماید:
(وَ إِنَّ یونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ)
و یونس از رسولان ما بود.
(إِذْ أَبَقَ إِلَی الْفُلْک الْمَشْحُونِ)
به خاطر بیاور زمانی را که به سوی کشتی مملو (از جمعیت و بار) فرار کرد.
(فَساهَمَ فَکانَ مِنَ الْمُدْحَضِین)
و با آنها قرعه افکند (و قرعه بنام او اصابت کرد و) مغلوب شد.
(فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَ هُوَ مُلِیم)
(او را به دریا افکندند) و ماهی عظیمی او را بلعید، در حالی که مستحق ملامت بود!
(فَلَوْ لا أَنَّهُ کانَ مِنَ الْمُسَبِّحِین)
و اگر او از تسبیحکنندگان نبود ...
(لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلی یوْمِ یبْعَثُون)
تا روز قیامت در شکم ماهی میماند.
(فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ وَ هُوَ سَقِیم)
(به هر حال ما او را رهایی بخشیدیم و) او را در یک سرزمین خشک خالی از گیاه افکندیم در حالی که بیمار بود.
(وَ أَنْبَتْنا عَلَیهِ شَجَرَةً مِنْ یقْطِین)
و کدوبنی بر او رویاندیم (تا در سایه برگهای پهن و مرطوبش آرامش یابد).
(وَ أَرْسَلْناهُ إِلی مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ یزِیدُونَ)
و او را به سوی جمعیت یکصد هزار نفری، یا بیشتر، فرستادیم.
(فَآمَنُوا فَمَتَّعْناهُمْ إِلی حِین)
آنها ایمان آوردند و تا مدت معلومی آنان را از مواهب زندگی بهرهمند ساختیم.
سوره صافات (37): آیات 139 تا 148
این نص قرآن کریم است که میفرماید: ما حضرت یونس را نجات دادیم، به طرف قومش فرستادیم و مدتی هم با قومش بود و قومش هم به او ایمان آوردند.
ما از این افراد سؤال میکنیم که اگر کسی آیهای از آیات الهی را انکار کند حکمش چیست؟! اصلاً از یک انسان مسیحی سؤال کنید که اگر کسی یکی از مقدسات یک دین را انکار کند، چه حکمی دارد؟!
بنده در این خصوص ده دقیقه صحبت کردم و در مقابل یکی از طرفداران او که انسان بی عقلی است، هفتاد دقیقه به صحبتهای بنده پاسخ داده است. ایشان گفته بودند: آقای قزوینی! اگر نهنگ شما را بخورد، شما زنده میمانید؟!
بنده در جواب گفتم: نهنگ آقای قزوینی را نخورده است، حضرت یونس را خورده است!! خداوند عالم این قضیه را در قرآن کریم به صورت یک معجزه آورده است. شما یا باید آیه را انکار کنید یا ارتداد «احمد الحسن» را اثبات کنید. راه سومی وجود ندارد! این شخص با جواب خود شبههای که بنده مطرح کرده بودم را به مراتب تقویت کرد.
انتشار دعوتنامه رسمی مناظره با احمد اسماعیل، از ناحیه استاد قزوینی!
همانطور که حضرتعالی هم مستحضر هستید، اخیراً مناظراتی صورت گرفته است و شبهای شنبه اختصاص به این قضیه دارد. افرادی برای مناظره میآیند و مردم هم شاهد هستند که آنها چه منطقی دارند.
آقای «کهندل» که یکی از لیدرهای یمانی بود، شکست خورد و آنها رسماً اعلام کردند که شکست او ربطی به ما ندارد. اگر او شکست خورده است، شکست او مربوط به خودش است و به ما هیچ ارتباطی ندارد.
این افراد گفتند که آقای قزوینی به دفتر مکتب نجف ایمیل بزند. اگر ایشان ایمیل زدند، ما حاضر به مناظره هستیم. بنده متنی نوشتم که در مقدمه این آیه آمده است:
(ادْعُ إِلی سَبِیلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَة وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ)
با حکمت و اندرز نیکو به سوی راه پروردگارت دعوت نما و با مخالفان به طریقی که نیکوتر است مجادله کن.
سوره نحل (16): آیه 125
بنده در متن نامه چنین نوشتم:
"شاگردان مکتب تشیع سالهاست که اتباع و پیروان آقای «احمد اسماعیل بصری» را به مناظره و گفتگوی علمی دعوت کردند، اما طرف مقابل هر بار به بهانههای واهی و غیر منطقی حاضر به مناظره نشدند.
مشخص شد آنها از جانب مکتب آقای «احمد بصری» از مناظره منع شدند و حق برگزاری مناظره ندارند.
البته دلیل اینگونه رفتارها بر هر انسان عاقلی روشن است، اما ای کاش ایشان به اتباعش اجازه مناظره میداد تا با برگزاری جلسات و گفتگوهای عمومی حق از باطل مشخص شده و فریب خوردگان هدایت شوند.
به دلیل اینکه مسیر مناظره توسط ایشان برای اتباعشان بسته شده است و برای روشن شدن حقیقت و اتمام حجت و به هدف برداشتن تمام موانع از مسیر گفتگو با استفاده به نامه مورخه 20 رجب 1426 آقای «بصری» به علمای بزرگ شیعه و اینجانب با مضمون دعوت به تدبر و مناظره ما نیز بعد از تدبر نامه ایشان شخص آقای «احمد بصری» را به مناظره در برنامه مشترک بین «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» و «شبکه جهانی المنقذ العالمی» فرا میخوانیم. خداوند متعال فرموده است:
(فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَه)
بنا بر این بندگان مرا بشارت ده، کسانی که سخنان را میشنوند و از نیکوترین آنها پیروی میکنند.
سوره زمر (39): آیات 17 و 18"
بنابراین از این طریق ما اعلام میکنیم و تمام اتباع ایشان هم بدانند و از اتاق فرمان هم میخواهیم نامه ما را الآن جلوی بینندگان عزیز به مکتب نجف ایمیل کنند. در ادامه متن نامه چنین نوشته شده است:
"جناب آقای احمد اسماعیل! اینجانب سید محمد حسینی قزوینی دارای اجازه اجتهاد از مراجع عظام تقلید و 18 سال تدریس خارج فقه مقارن در حوزه علمیه قم و با بیش از 70 جلد تألیفات در موسوعه ائمه (علیهم السلام) و پاسخ به شبهات وهابیت و سابقه بیش از 200 مناظره و گفتگوی علمی با اساتید و مفتیان و مفتی اعظم عربستان سعودی، شما را به مناظرهٔ علمی در زمینههای ذیل دعوت میکنم:
1. بررسی ادعای امامت از ناحیه شما آقای احمد بصری و انکار حصر ائمه بر 12 نفر.
2. ادعای پیامبری و نبوت از طرف شما و بررسی چنین ادعایی براساس روایات ائمه (علیهم السلام).
3. اهانتهای شما به انبیاء و ائمه و حجتهای الهی (علیهم السلام). هریک از این ادعاها میتواند ارتداد و کفر شما را ثابت کند.
در صورتی که حضور در این مناظره برای شخص شما مقدور نیست، تا تاریخ 28 جمادی الثانیة 1442 (یک هفته دیگر) نمایده ای برای مناظره معرفی نمایید تا با نماینده رسمی اینجانب مناظره کند.
و السلام علی من اتبع الهدی"
ما اصلاً نمیدانیم که او زنده هست یا خیر، زیرا پلیس نجف رسماً اعلام کرد که ایشان را در حملهای که به نجف برای کشتن آیت الله العظمی سیستانی و طلاب داشتند به همراه دویست نفر و معاونش کشتهاند. طرفداران او اعلام میکنند که او زنده هست.
بنده از دوستان اتاق فرمان تقاضا میکنم این نامه را همین الآن به مکتب نجف ایمیل کنند. اگر برای دوستان مقدور است این ایمیل کردن را در صفحه تلویزیون به نمایش بگذارند تا مردم ببینند ما این نامه را به زبان عربی به مکتب نجف ارسال کردیم.
ما تا هفته آینده شب جمعه 28 جمادی الثانی منتظر پاسخ ایشان هستیم. ما میخواهیم ببینیم ایشان چه بهانههایی دارد. آیا بازهم به دنبال بهانه جویی و در رفتن هست یا خیر؟! بنده به ذهنم میرسد بهتر از این راهی نیست.
ایشان رسماً اعلام کردند که اگر فلانی به مکتب نجف ایمیل بزند، ما پاسخ خواهیم داد. این ایمیل از طرف ما به مکتب نجف ارسال شد و بینندگان عزیز و اتباع شما هم آن را میبینند.
ما واقعاً آماده هستیم یک بحث علمی خوب و منطقی از روی کتاب و سنت اهلبیت (علیهم السلام) داشته باشیم.
شما که اهل سنت را کافر می دانید، اگر شیعه هم به شما ایمان نیاورده باشند هم کافر می دانید. بیایید حرفهایتان را بیان کنید تا ببینیم دلیل بر کفر ما و کفر اهل سنت چیست.
اگر ایشان در قید حیات هست، ما کاملاً آماده هرگونه بحث و گفتگو با ایشان هستیم. اگر ایشان در قید حیات نیست، اتباعشان یا نمایندهای از طرف ایشان برای مناظره بیایند. دوستان ما هستند تا با نماینده ایشان مناظره کنند. من در خدمت حضرتعالی هستم.
مجری:
بسیار خوب، خیلی عالی. الحمدلله همه شما بینندگان هم ملاحظه فرمودید که راهی برای بهانه جویی و اینطور حرفها نیست. شاید این افراد یک نفر را بفرستند یا خود او بیاید، سپس آنها اعلام کنند که این شخص از جانب ما نبوده است.
بالاخره راههای فرار زیادی وجود دارد. همه عزیزانی که پیگیر مناظرات هستند، بارها و بارها دیدند. اتفاقاً خودشان هم بهترین قاضی هستند برای تشخیص اینکه این افراد دارند فرار میکنند.
الآن گوی و میدان در اختیار شماست. این فرمایشات حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی و استقبالشان از این مناظره و این هم شما و یک هفتهای که در پیش رو دارید.
بسیار خوب. حاج آقا بسیار از محضرتان استفاده کردیم. یک فاصله بگیریم، میان برنامهای ببینیم و برمی گردیم در خدمت شما خواهیم بود.
عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر». خیلی ممنون که تا این لحظه از برنامه همراه ما بودید و الحمدلله توانستیم برنامه «حبل المتین» را تقدیم نگاههای مهربان شما بینندگان عزیز و ارجمند کنیم.
مناظرات قبلی را دور بریزید! ما یک نفر به نام «احمد الکاتب» آوردیم!!
همانطور که مستحضر هستید، چند وقت هست که باب مناظره طلبی و جنگ آور طلبی در جبهههای مخالف گل کرده است.
شاید این افراد احساس میکنند با اینطور هوچی بازیها و حرکتهایی که انجام میدهند، بینندگان راه و مسیر اصلی را گم میکنند. ولی بینندگان بهترین قاضی هستند و ما بارها و بارها به این قضیه تأکید کردیم.
خود بینندگان دیدند زمانی که این افراد خواستند مناظرهای انجام شود، اتفاقاً «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» بود که از این دعوتها بسیار استقبال کرده و خودش پیش قدم شده و شروع به انجام دادن هماهنگی کرده است.
همین چند وقت پیش جریانی اتفاق افتاده بود و حتماً همه شما هم این مناظره را در «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» مشاهده کردید کما اینکه سابقاً همینطور بوده است.
این افراد جدیداً ادعا کردند که مناظرات قبلی را دور بریزید تا از اول با هم مناظره کنیم. ما یک نفر به نام «احمد الکاتب» آوردیم، بیایید با این آقا مناظره کنید.
شما ابتدا سابقه مناظرات قبل را نگاه کنید و ببینید که اصلاً رویتان میشود بخواهید هماورطلبی کنید و دومرتبه بر کوس جنگ بکوبید!! نتیجه واضح است. حداقل یک مرتبه از کرده خودتان پشیمان شوید.
یکی از این حرکتهایی که انجام شده بود و عزیزانی که پیگیر برنامه بودند شاید مستحضر باشند که فردی به نام «عبدالله حیدری» بود.
ایشان دعوت به مناظره و هماورطلبی را بسیار زیاد انجام میداد و درخواست میکرد که این مناظره انجام شود، اما به عاقبتی که نباید دچار می شد، دچار شد.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
همانطور که حضرتعالی اشاره کردید، ما برای مناظره آماده هستیم. مناظره سیره انبیاء الهی است. قرآن کریم مناظرات انبیاء الهی از حضرت آدم تا رسول اکرم را آورده است.
قبل از مناظرات انبیاء، مناظره خداوند عالم با شیطان بسیار زیبا بیان شده است. نبی گرامی اسلام میفرماید:
(وَ إِنَّا أَوْ إِیاکمْ لَعَلی هُدی أَوْ فِی ضَلالٍ مُبِین)
و ما یا شما بر (طریق) هدایت یا در ضلالت آشکاری هستیم.
سوره سبأ (34): آیه 24
پیغمبر اکرم در این آیه میفرماید: یا شما در هدایت و ما گمراه هستیم که بیایید ما را هدایت کنید. شاید ما در هدایت و شما گمراه هستید که بیایید تا ما شما را هدایت کنیم.
ما عبارت بهتر از این نداریم. رسول گرامی اسلام که اشرف انبیاء الهی است این چنین مخالفین را دعوت به مناظره میفرماید. قرآن کریم میفرماید:
(ادْعُ إِلی سَبِیلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَة وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ)
با حکمت و اندرز نیکو به سوی راه پروردگارت دعوت نما و با مخالفان به طریقی که نیکوتر است مجادله کن.
سوره نحل (16): آیه 125
این سیره انبیاء الهی بوده است. یکی از دغدغههای ائمه اطهار (علیهم السلام) هم، تربیت نیروهای توانمند برای مناظره بود و در آن هیچ شک و شبههای نیست. ما این مسائل را مفصل توضیح دادیم.
این آقایان زمانی «عبدالرحمن دمشقیه» را برای مناظره معرفی کردند. اتفاقاً جالب است که مناظره ما با این شخص دهه فجر و نزدیک بیست و دو بهمن بود.
«عبدالرحمن دمشقیه» در «شبکه کلمه» آمد و ادعا کرد که ما برای مناظره آماده هستیم. ان شاءالله روزی برسد که ما به میدان آزادی تهران بیاییم و آنجا سخنرانی کنیم. بنده غروب شب بیست و دو بهمن که برنامه داشتم، گفتم: آقای «دمشقیه» حضور میلیونی مردم در خیابانها مشت محکمی بر دهان شما زد. راهپیمایی انبوه مردم به شما اعلام کرد که اگر کسی بخواهد به طرف خاک ایران چپ نگاه کند، چشمش را در میآوریم و جلوی سگهای ولگرد بیابان میاندازیم تا بخورند!!
این شخص رسوا شد و بعضی از دوستان هم مطالبی بیان کردند. در نتیجه این شخص دمش را روی کولش گذاشت و فرار کرد.
وهابیت بعد از این شخص «عثمان الخمیس» را آوردند. ما خدمت آیت الله کورانی بودیم و ایشان مطالبی بیان کردند که «عثمان الخمیس» هم پا به فرار گذاشت.
وهابیت بعد از ایشان آقای «دلیمی» را آوردند که او هم نتوانست مناظره کند و فرار کرد. حال به سراغ «احمد الکاتب» رفتهاند.
معمولاً روش این افراد چنین است که کسی را به نام عالم شیعه یا حجت الاسلام که از خودشان باشد میآورند و مناظرهای راه میاندازند تا او رسوا شود. وهابیها به این شخص می گویند که چه بگوید و چه نگوید و در نهایت ادعا میکنند ما پیروز شدیم!
اگر این افراد راست می گویند، ما هیچ حرفی نداریم. شما میتوانید «احمد الکاتب» یا هرکسی دیگر را بیاورید. ما برای مناظره آمادگی داریم، اما مناظره شبکه به شبکه به طوری که مجری هم ما باشیم نه شما.
چنین نباشد که شما هرکجا دلتان خواست قطع کنید و هرکجا دلتان خواست بخواهید دخالت کنید. اگر آقای «احمد الکاتب» میخواهد بیاید، ما آمادگی داریم.
مجری:
از همان ابتدا که اعلام کردند، تک تک کارشناسان در جلوی چشم همه بینندگان اعلام کردند که ما چنین آمادگی داریم.
در مقابل همانطور که دیشب هم «استاد روستایی» اشاره فرمودند، یک بار هم این افراد تماس نگرفتند تا بخواهند هماهنگی فنی انجام دهند و صرفاً تنها بیان کردند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
یکی از دوستان ما نقل میکرد که در سالهای 1384 یا 1385 ما در مکه با برادر ایشان که اهل لار هست، رفتیم و دیدیم دولت عربستان سعودی ساختمانی شبیه قصر به ایشان داده است.
برادر ایشان نزد او رفت و گفت: احمد! تو با این کارهایت آبروی خانوادگی و حیثیت ما را به باد دادی و ما را سرافکنده کردی.
ایشان که شاهد این قضیه و یکی از علما بود، میگفت: برادر ایشان آب دهانش را جمع کرد و جمع کرد و یک تف مفصلی به صورت «احمد الکاتب» انداخت به طوری که تمام صورتش را گرفت و بیرون آمد.
اگر شما واقعاً راست می گویید، برادرتان را همان جا قانع میکردید و او را هدایت میکردید.
«عبدالله حیدری» اعجوبه وهابی و ادعای مناظره با مراجع شیعه!!
همچنین جناب آقای «عبدالله حیدری» همیشه میگفت که من با آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی مناظره کردم و ایشان را محکوم کردم. همچنین با آیت الله العظمی شیخ حسین نوری مناظره کردم.
اتفاقاً زمانی که ایشان می گوید، ما و این دو بزرگوار با همدیگر در مکه و مدینه بودیم. «عبدالله حیدری» همچنین ادعا میکند که ما با آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جعفر سبحانی مناظره کردم.
ما اعلام کردیم که ما این مناظرهها را ندیدیم و شما هم فیلمی از این مناظرات نگرفتید و صوتی هم ندارید. ما از شاگردان این بزرگواران هستیم. شما بیایید با خود ما مناظره کنید تا مردم ببینند. وقتی شما با استاد مناظره کردید، مناظره با شاگرد بسیار راحت هست.
ایشان ابتدا گفت که در رابطه با ازدواج حضرت أم کلثوم با عمر بن خطاب مناظره کنیم سپس ادعا کرد که این مسئله تاریخی است.
او بعد از این ادعا کرد که در رابطه با امامت علی بن أبی طالب در قرآن کریم مناظره کنیم و ما هم اعلام آمادگی کردیم. در نهایت کار به جایی رسید که بنده شرمنده هستم.
مجری:
اگر این امکان برای عزیزان اتاق فرمان وجود دارد و این فیلمها را در آرشیو دارند، آنها را پخش کنند تا بینندگان عزیز مستحضر باشند که قضیه به کجا رسید. کلیپها را با همدیگر میبینیم:
کلیپ اول:
"مجری میفرمود که آقای «حیدری» از عکس شما میترسد. ایشان راست میگوید که من از آقای قزوینی و عکس ایشان هم میترسم.
بنده واقعاً از آیت الله قزوینی میترسم حقیقتاً از افرادی مثل ایشان میترسم. بنابراین بنده با ایشان نمیتوانم به مناظره رودررو بنشینم."
کلیپ دوم:
"همچنان پابرجا به امید خداوند با جناب آیت الله سید محمد قزوینی برای مناظره آمادگی کامل دارم."
کلیپ سوم:
"بنده فعلاً ادعای مناظره نکردم. یک بار دو سال گذشته با آقای قزوینی ادعای مناظره کردم."
کلیپ چهارم:
"میفرماید که شما خودتان را با این مسائل درگیر نکنید. بنده بعضی افراد را نمیشناسم. بعضی عزیزان از طریق ایمیل شبکه تماس میگیرند و لطف میکنند و بعضی دیگر از دور و نزدیک تماسهای مختلف میگیرند."
کلیپ پنجم:
"بنده نمیتوانم با ایشان به مناظره رودررو بنشینم و حقیقتاً میترسم."
کلیپ ششم:
"مدیر «شبکه کلمه» به بنده گفته بود که بعد از اعلام انصراف آقای حیدری من خیلی ناراحت شدم و اصلاً شب خوابم نبرد."
کلیپ هفتم:
"باور کنید اگر من بودم از خجالت آب میشدم و در زمین فرو میرفتم. چرا باید من مناظره بگویم و خودم فرار کنم."
مجری:
این همه آن چیزی بود که حضرت استاد از گفتن آنها به صراحت ابا داشتند. الحمدلله خودتان مستقیماً از زبان و شبکه این افراد شنیدید.
به اصلاح می گویند چرا لاف در غریبی میزنید، وقتی که می دانید بعداً لاف زدنهای شما به چنین عاقبتهایی و نتایجی منجر میشود، عبرت بگیرید!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بنده واقعاً از این افراد تأسف میخورم. به قول معروف مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد یا مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود. این افراد از یک سوراخ چند بار گزیده شدند، اما نمیدانم که باز با چه رویی دنبال مناظره هستند.
ظاهراً آقای «هاشمی» چند روز پیش کلیپی از شبکه خودشان پخش کرده و دوستان هم آن را دیدهاند. ایشان ادعا کرده که با سیصد نفر مناظره کرده و آنها نتوانستند به او جواب بدهند.
ما که مناظرات ایشان را ندیدیم. این هم یک ادعاست، همانند آقای «حیدری» که ادعا کرد و در نهایت هم منجر به این قضیه شد. ایشان کتابی نوشته است و مدعی است صد نفر به کتاب من جواب دادند و این اهمیت کتاب مرا نشان میدهد.
«حسینعلی باب» و «بهاء» و دیگران هم شاید کتابهایی نوشته باشند که پانصد نفر به آنها پاسخ داده باشند. آیا این دلیل بر این است که کتاب ایشان کتاب محکمی است؟!
همچنین صدها نفر به کتاب «آیات شیطانی» پاسخ دادند. آیا این دلیل بر این است که کتابشان خیلی مهم بوده است؟!
من از این شبکهها متأسفم. در حقیقت ایشان در این کتاب تمامی معتقدات اهل سنت را زیر سؤال میبرد و تنها معتقدات شیعه نیست.
وقتی قرار شد مناظره شود، مشخص است که آثار ایشان دست ما و دست دوستان ما هست. ما آمادگی داریم و ببینیم سرنوشت ایشان چه خواهد شد. بهترین قضاوت کنندگان هم بینندگان عزیز هستند و بهترین داور هم عزیزان بیننده هستند.
همانطور که جناب آقای «حیدری» در این قضیه داوری کرد و قطعاً هم بینندگان عزیز ما که آن زمان در قضایا بودند، یادشان بود این هم یک تداعی شد.
مجری:
بسیار خوب، الحمدلله. حضرت استاد خیلی ممنون و متشکریم. الحمدلله بازهم همه ما دیدیم و شنیدیم این مناظره طلبیها را که البته بارها و بارها مسئولان و کارشناسان شبکه متواضعانه این افراد را دعوت به مناظره کردند.
شأن کارشناسان برنامه اجل از این است که بخواهند به یاوه گویی های بسیاری از این افراد پاسخگو باشند. کارشناسان خود به استقبال این افراد میرفتند، اما ما پاسخی از طرف مقابل دریافت نکردیم.
عزیزان همانطور که مستحضر هستید، تلفنهایی که زیرنویس شده در اختیار همه شما حضرات هست و هرزمانی که اراده کنید میتوانید با شبکه خودتان تماس بگیرید.
ان شاءالله ما صدای شما را داخل شبکه خواهیم شنید و سؤالات شما را مطرح خواهیم کرد. بحثی از جلسه پیش ناتمام مانده بود. ان شاءالله این بحث را پی بگیریم و بعد از آن به سراغ تماسها برویم و بتوانیم در خدمت همه شما عزیزان باشیم.
حضرت استاد جلسه پیش اشارهای شد به این مطلب که با این تفکر سلفیت و وهابیت مواجه هستیم که میگردند و از میان آیات قرآن کریم آیاتی که ناظر به کفار و مشرکین هست و به قتال و جهاد با مشرکین دعوت میکند را نسبت به شیعه مطرح میکنند.
در این برنامه هم عزیزان بیننده دیدند که دقیقاً شیعه را بر همان کفار تطبیق میدهند و بعد از آن تمامی احکامی که تکفیر ابتدای آن هست و بعد از آن حکم به وجوب قتل آنها و هر تبعاتی که بارها و بارها بدتر از همان جریان هستند، بر شیعیان بار میکنند.
این بحث ما در جلسه گذشته ناتمام ماند. بسیار ممنون میشویم اگر این بحث را هم تکمیل بفرمایید.
خطای راهبردی وهابیت؛ تطبیق آیات مربوط به مشرکان بر شیعیان!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
این آقایان آیاتی که در حق کفار و مشرکین هست را در حق مسلمانان به ویژه شیعه تطبیق میکنند. ما آیات قرآن را آوردیم و گفتیم که این آقایان بیایند. مشکل این آقایان این است که یک آیه را میگیرند و آیات دیگر را رها میکنند.
قرآن کتاب تربیتی است و کتاب علمی پژوهشی نیست که از بسم الله شروع کند و تا خاتمه کتاب در خصوص یک موضوع صحبت کند.
قرآن کریم یک کتاب فقهی و اصولی نیست بلکه به مناسبتی که پیش میآید خداوند عالم آیاتی برای بیداری و تنبه مسلمانان نازل میکند.
قرآن کریم یک قضیه را چندین بار در آیات مختلف تکرار میکند و هدف قرآن این هست که مسلمانان را به بالاترین مرتبه کمال برساند. بنابراین اگر ما یک آیه را بگیریم و آیات دیگر را رها کنیم، در حقیقت جفا در حق قرآن کریم است.
نکته دیگری هم که حضرتعالی به آن اشاره کردید، یکی از مشکلات اساسی این افراد است. بنده سال 1382 در طائف مناظرهای با جناب آقای «آل شیخ» داشتم. ما از ایشان پرسیدیم: شما به چه دلیل ادعا میکنید که شیعه مشرک هست؟!
بحث ما مفصل بود و آن جلسه بنده هم یک اشاراتی داشتم. ایشان در جواب همین آیات را خواند و گفت که قرآن کریم میفرماید:
(إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبادٌ أَمْثالُکمْ فَادْعُوهُمْ فَلْیسْتَجِیبُوا لَکمْ إِنْ کنْتُمْ صادِقِین)
آنهایی را که غیر از خدا میخوانید (و پرستش میکنید) بندگانی همچون خود شما هستند، آنها را بخوانید و اگر راست میگوئید باید به شما پاسخ دهند (و تقاضایتان را بر آورند).
سوره اعراف (7): آیه 194
ایشان ادعا کرد آیاتی که در قرآن کریم در رابطه با بت پرستان نازل شده است، دلیل بر این است که شیعیان اهل قبور را عبادت میکنند و آنها را میخوانند. خواندن مردگان شرک و کفر است!!
بحث ما با ایشان طول کشید و حدود یک ساعت بحث کردیم. در نهایت ما سؤالاتی پرسیدیم و ایشان از پاسخ ما عاجز ماند. معاونین ایشان اعتراض کردند که این نحوه مناظره نیست.
آقا سعید ادعا میکند که من شیعه هستم. ما هم نمیگوییم که تو شیعه نیستی! قرآن کریم میفرماید: اگر کسی گفت من مسلمان هستم، نگویید که تو مسلمان نیستی.
ما نمیدانیم ایشان چه نوع شیعهای هستند، اما معمولاً میآید و بعضی از مطالبی که فرمایش میفرماید حرفهای وهابیت است.
قرآنیون بدتر از وهابی هستند و از آنها متأثر شدند یا از وهابیت متأثر شدند یا شبهاتی در ذهنشان هست که مطرح میکنند، معلوم نیست. ایشان در آخرین شبی که روی آنتن آمد، آیه 40 از سوره مبارکه فاطر را مطرح کرد. قرآن میفرماید:
(قُلْ أَ رَأَیتُمْ شُرَکاءَکمُ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِی ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْک فِی السَّماواتِ)
بگو آیا فکر نمیکنید این معبودانی را که شریک خدا قرار دادهاید به من نشان دهید چه چیزی از زمین را آفریدهاند؟ یا اینکه شرکتی در (آفرینش و مالکیت) آسمانها دارند؟
سوره فاطر (35): آیه 40
ایشان ادعا کرد شما که «یا علی» می گویید، علی کجا را خلق کرده است؟! آیا آسمان را خلق کرده یا زمین را خلق کرده است؟!
برادر بزرگوارم! شما مطالعه کنید و ببینید اصلاً این آیه در رابطه با چه کسانی است. این آیه در رابطه با بت پرستان و مشرکین نازل شده است، اما شما میخواهید این آیه را به عقاید شیعیان و مسلمانان تطبیق بدهید.
بنده فتاوی مراجع و آیات عظام تقلید شیعه اعم از آیت الله العظمی خوئی و آیت الله العظمی شیخ جواد تبریزی و آیت الله العظمی سیستانی را آوردم که معتقدند «یا علی» گفتن و حاجت خواستن مستقیم از ائمه اطهار هیچ اشکالی ندارد.
اگر ما شیعه هستیم، این فتاوی مراجع ما هست. ما در جلسه گذشته «تفسیر طبری» جلد بیست و دوم را آوردیم که در خصوص آیه 40 از سوره مبارکه فاطر مینویسد:
«قل یا محمد لمشرکی قومک أرأیتم أیها القوم شرکاءکم الذین تدعون من دون الله أرونی ماذا خلقوا من الأرض یقول: أرونی أی شئ خلقوا من الأرض أم لهم شرک فی السماوات یقول: أم لشرکائکم شرک مع الله فی السماوات، إن لم یکونوا خلقوا من الأرض شیئا أم آتیناهم کتابا فهم علی بینة منه یقول: أم آتینا هؤلاء المشرکین کتابا أنزلناه علیهم من السماء بأن یشرکوا بالله الأوثان والأصنام»
جامع البیان عن تأویل آی القرآن، نویسنده: محمد بن جریر الطبری، وفات: 310، رده: مصادر تفسیر سنی، خطی: خیر، تحقیق: تقدیم: الشیخ خلیل المیس / ضبط وتوثیق وتخریج: صدقی جمیل العطار، سال چاپ: 1415 - 1995 م، ناشر: دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع - بیروت – لبنان، ج 22، ص 172، ح 22209
طبق این روایت این آیه در حق بتها و بت پرستان نازل شده است. برادر بزرگوارم این چه ربطی به عقاید شیعه دارد!؟ اگر شما شیعه را قبول ندارید، چند جلد از تفاسیر اهل سنت را مطالعه کنید. «تفسیر قرطبی» متوفای 671 جلد چهاردهم به صراحت میگوید:
«أخبرونی عن شرکائکم الذین تدعون من دون الله أعبدتموهم»
در ادامه مینویسد:
«وکان فی هذا رد علی من عبد غیر الله عز وجل»
الجامع لأحکام القرآن، اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاری القرطبی، دار النشر: دار الشعب – القاهرة، ج 14، ص 355، باب فاطر: (40) قل أرأیتم شرکاءکم... ..
کسانی که غیر از خدا را عبادت میکنند. آیا وقتی ما «یا علی» می گوییم، نستجیر بالله علی بن أبی طالب را عبادت میکنیم یا حضرت را مظهر قدرت الهی می دانیم؟!
همانطور که خداوند عالم به حضرت عیسی قدرت عنایت کرد تا مردگان را زنده کند، به امیرالمؤمنین هم عنایت فرموده است. زنده کردن مردگان یکی از صفات الهی است.
حضرت عیسی کور مادرزاد را شفا میدهد و از گل به صورت پرنده درست میکند و در آن میدمد و او به پرواز درمی آید.
به عبارت بهتر خلق کردن و شفا دادن و زنده کردن مردگان را به حضرت عیسی داده است. حال اگر خداوند چنین قدرتی به امیرالمؤمنین داده باشد، این کفر و شرک است؟!
شخصی از امام جواد سؤال میکند: یابن رسول الله! ما شنیدیم که شما گفتید ما اعلم به تمام آسمانیان و زمینیان هستیم و حتی بهشتیان و جهنمیان را میشناسیم.
حضرت سؤالی پرسیدند و فرمودند: آیا خداوند عالم قدرت دارد این علم را به یک پشه لاغر بدهد یا قدرت ندارد؟!
شخص معطل ماند که چه بگوید، زیرا اگر شخص میگفت که خداوند قدرت ندارد منکر قدرت الهی است. حضرت فرمود: من نزد خداوند عالم از یک پشه عزیزتر و گرامیتر هستم.
از مهمترین آیات مورد استناد وهابیت برای تکفیر شیعه!
وهابیها بسیار روی آیه 106 از سوره مبارکه یونس پافشاری دارند. خداوند متعال در این آیه میفرماید:
(وَ لا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا ینْفَعُک وَ لا یضُرُّک)
و جز خدا چیزی را که نه سودی به تو میرساند و نه زیانی، مخوان.
سوره یونس (10): آیه 106
«بغوی» در کتاب «تفسیر» خود همین آیه را میآورد و به صراحت میگوید:
«(ولا تدع) ولا تعبد من دون الله ما لا ینفعک إن أطعته ولا یضرک إن عصیته فإن فعلت فعبدت غیر الله»
تفسیر البغوی، اسم المؤلف: البغوی، دار النشر: دار المعرفة - بیروت، تحقیق: خالد عبد الرحمن العک، ج 2، ص 371، باب یونس: (106) ولا تدع من... ..
همچنین «قرطبی» در کتاب «جامع الأحکام» مینویسد:
«(ولا تکونن من المشرکین) أی وقیل لی ولا تشرک والخطاب له والمراد غیره وکذلک قوله: (ولا تدع) أی لا تعبد (من دون الله ما لا ینفعک) إن عبدته (ولا یضرک) إن عصیته (فإن فعلت) أی عبدت غیر الله (فإنک إذا من الظالمین) أی الواضعین العبادة فی غیر موضعها»
الجامع لأحکام القرآن، اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاری القرطبی، دار النشر: دار الشعب – القاهرة، ج 8، ص 388، باب یونس: (105) وأن أقم وجهک... ..
مشاهده کنید که در اینجا کلمه (تَدْعُ) به معنای «تعبد» هست. چرا آیهای که در رابطه با عبادت بتها و بت پرستان هست را بدون اینکه به مراجع تفسیری اهل سنت رجوع کنید، به مسلمانان و شیعیان منطبق میکنید!؟
بنده در جلسه گذشته هم عرض کردم تمام آیاتی که واژه (مِنْ دُونِ اللَّهِ) در آن آمده است را جمع آوری کردیم و تفاسیر اهل سنت را هم کنار آن آوردیم. لازم به ذکر است که تعداد این آیات ده الی پانزده آیه بیشتر نیست.
مشخص است این آیات در رابطه با مشرکین و بت پرستان بوده است. چرا شما آیاتی که در حق بتها هست را نسبت به شیعیان به کار میبرید؟!!
این افراد ادعا میکنند که آنها بتهایشان را نزد خداوند شفیع میبردند و شما هم ائمه اطهار را نزد خداوند شفیع میبرید. آنها می گویند:
(ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِیقَرِّبُونا إِلَی اللَّهِ زُلْفی)
اینها را نمیپرستیم مگر به خاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند.
سوره زمر (39): آیه 3
قدری فکر و تدبر کنید. این افراد می گویند که ما بتها را عبادت میکنیم تا نزد خداوند برای ما شفیع باشند. به دلیل اینکه آنها بتها را شفیع میبردند و شما هم ائمه اطهار را شفیع میبرید، بنابراین شما مشرک هستید. قرآن کریم به چه زبانی بگوید؟!
(ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِیقَرِّبُونا إِلَی اللَّهِ زُلْفی)
کدام شیعه هست که وقتی به زیارت امام رضا یا امام حسین یا امیرالمؤمنین میرود، بگوید: "یا علی! من تو را عبادت میکنم تا مرا نزد خداوند عالم شفاعت کنی؟!"
اگر شما از یک پیرزن روستایی که حتی یک کلمه هم درس نخوانده است سؤال کنید: "آیا آمدی از امام رضا حاجت بخواهی یا او را نزد خدا شفیع قرار بدهی و امام رضا را عبادت کنی؟" همان جا کفشش را درمی آورد و بر سر و صورت شما میکوبد که این چه غلط اضافی است که شما میکنید؟! اینها بندگان صالح و مخلص خداوند بودند و هستند."
ما به جهت اینکه آن بزرگواران نزد خداوند عالم عزت و آبرو دارند و خداوند به آنها قدرت داده است، به دلیل اینکه بنده صالح خدا هستند ما از آنها حاجت میخواهیم و آنها را واسطه و شفیع قرار میدهیم.
بنده در این زمینه حرف بسیار دارم، اما فرصت نیست. ان شاءالله در مناسبتی در این خصوص بیشتر توضیح میدهیم. آقایان باید در خصوص آیاتی که در حق بتها آمده است حواسشان جمع شود و نیایند بر مسلمانان تطبیق بدهند.
این بحث تنها متعلق به شیعه نیست. ملاحظه کنید قبر «امام ابوحنیفه» در بغداد در نزدیکی مرقد مطهر کاظمین هست. اهل سنت همیشه به آنجا میروند و به او متوسل میشوند.
«امام شافعی» میگوید: هرگاه برای من مشکلی پیش میآید کنار قبر «ابوحنیفه» میروم، به او متوسل میشوم و حاجتم را میخواهم.
این تنها مربوط به شیعه نیست. شما با این کارتان تمام مسلمانان جهان را تکفیر میکنید. من در خدمت شما هستم.
مجری:
الحمدلله بسیار از محضرتان استفاده کردیم. این مطالب به سبب تماسی بود که آقا سعید گرفتند. عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد! حتماً امشب هم منتظرشان هستیم تا ان شاءالله اگر شد صدایشان را بشنویم.
قبل از اینکه میان برنامهای ببینیم، از عزیزان اتاق فرمان خواهش میکنیم اگر ایمیل مکتب نجف معتبر بود و فرستادن ایمیل موفقیت آمیز بود، این را نشان بدهند تا ببینیم ارسال شده است یا خیر.
همانطور که همه عزیزان مشاهده میکنند، ایمیل وارد بخش sent شده است. اگر ایمیل فرستاده نشود، در قسمت sent قرار نمیگیرد.
عزیزان همگی مشاهده میکنند گیرنده همان ایمیلی هست که مکتب نجف آن را به رسمیت میشناسد و با عنوان ایمیل خودشان آن را معرفی میکنند. بنابراین ایمیل هم ارسال شده و به دستشان رسیده است.
همانطور که در برنامه مشاهده کردید، هم متن فارسی این نامه فرستاده شده است و هم به زبان عربی ارسال شده است. ما باید تک تک راهها را به روی این افراد ببندیم. این نامه در دو ایمیل به زبان فارسی و عربی ارسال شده و همه شما هم مشاهده کردید.
بنابراین ما منتظر هستیم تا ان شاءالله این هماهنگی انجام شود و قطعاً این مناظره انجام خواهد شد اگر شما بخواهید. حال اگر شما فرار را بر قرار ترجیح بدهید، برای ما نتیجه بخش خواهد بود.
همانگونه که همه بینندگان هم میتوانند قضاوت کنند، ما همین قضاوت را که قضاوت فرار از جانب شما هست را قطعاً خواهیم گرفت. یک میان برنامه ببینیم و برگردیم تماسهای شما عزیزان را پاسخ بدهیم.
عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر». قسمت آخر برنامه هست و این زمان مختص به شما عزیزان هست که ان شاءالله تماس بگیرید و ما هم پاسخگوی سؤالات همه شما عزیزان خواهیم بود.
آقا مهدی جوادی نیک از بیرجند تماس گرفتند. آقا مهدی ما در خدمت شما هستیم، بفرمایید:
بیننده (آقا مهدی جوادی نیک از بیرجند – شیعه):
سلام علیکم.
مجری:
علیکم السلام و رحمة الله.
بیننده:
عرض ارادت، شبتان بخیر. سلام دارم خدمت شما مجری محترم و استاد عزیز جناب آقای قزوینی.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله.
بیننده:
ان شاءالله سلامت باشید.
مجری:
آقای جوادی در خدمت شما هستیم.
بیننده:
حاج آقا در خصوص بحث توسل ما در بیرجند با دو سه تن از دوستان صحبتهایی داشتیم. نمیتوان گفت مناظره کردیم، اما سر کار صحبتهایی با بچههای اهل سنت داشتیم.
این افراد میگفتند که چرا شما از امام رضا درخواست میکنید که به داد شما برسد؟ چرا مستقیم از خداوند درخواست نمیکنید؟ این در حالی است که خداوند میفرماید:
(أَ لَیسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَه)
آیا خداوند برای (نجات و حفظ) بندهاش کافی نیست؟
سوره زمر (39): آیه 36
شما چرا از امام رضا یا امامان دیگر خود درخواست میکنید؟! بنده گفتم: شما دعای توسل ما را تا به حال شنیدید یا خیر؟! او گفت: خیر.
بنده یک کتاب مفاتیح در ماشین داشتم، برای او باز کردم و گفتم: برادر این دعا را ببین. این دعای توسل است. این خط را بخوان و ببین که در آن چه چیزی نوشته شده است. او خواند و گفت: «یا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّه».
بنده گفتم در ترجمه فارسی این دعا نوشته شده است: ای آبرومند نزد خداوند. این بدان معناست شما که نزد خداوند آبرو دارید، ما را نزد خداوند شفاعت کنید. حال به نظرت ما در این دعای توسل از امام درخواست کردیم یا از خداوند درخواست کردیم؟
او قدری به فکر فرورفت و گفت: به ما گفتند که شما از امام رضا حاجت خواستید. من گفتم: اینکه به شما چه گفتهاند را کنار بگذارید. این کتاب مفاتیح ماست و این دعای توسلی هست که ما داریم هر هفته آن را میخوانیم. شما معنی این عبارت را بخوانید.
ایشان گفت که شما در اینجا نوشتید: ای آبرومند نزد خدا! من گفتم: تبارک الله. ما می گوییم شما که نزد خداوند آبرومند هستند، ما را شفاعت کنید. ما که نگفتیم امام رضا ما را شفا بدهد یا مستقیم مشکل ما را حل کند.
حاج آقا ما این مباحث را داشتیم و بنده خدا معطل ماند که چه بگوید. او گفت که به ما گفتند شیعیان به طور مستقیم از امام رضا درخواست میکنند و اصلاً به خدا کاری ندارند. الحمدلله با قسمت کوچکی از دعای توسل ایشان قانع شد و مشکلش حل شد.
مجری:
الحمدلله. آقای جوادی ما تماسهای بعدی را هم وصل خواهیم کرد. اجمالاً منتظر پاسخ باشید.
حضرت استاد بارها تأکید فرمودند که شما در مقام صحبت کردن با این روش توانستید حالت اقناعی را پیش بگیرید، اما مذهب شیعه و معتقدات ما چیزی فراتر از این هم هست. حتماً با دیدن این مطالب دلتان بیشتر از این هم شاد خواهد شد.
حتماً منتظر باشید، پاسخ را از حضرت استاد خواهیم شنید. آقای عبدالرضا از خرم آباد پشت خط هستند. آقا عبدالرضا در خدمت شما هستیم، بفرمایید:
بیننده (آقای عبدالرضا از خرم آباد – شیعه):
سلام علیکم و رحمة الله خدمت شما آقای مرعشی بزرگوار و همچنین حضرت استاد آیت الله حسینی قزوینی (حفظه الله).
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله.
بیننده:
ضمن تشکر از شبکه خیلی خوبتان. بنده سؤالی داشتم در صحبتهایی که با یکی از دوستان اهل سنت داشتیم، به موردی برخوردیم. این بزرگوار سؤال پرسید که مگر شما قائل نیستید که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه هدی (علیهم السلام) علم غیب داشتند؟!
من گفتم: بله. ما معتقدیم اهل بیت و پیغمبر اکرم علم غیب داشتند. سؤال ایشان که سؤال بنده هم شد، این بود که پس چرا پیغمبر اکرم با وجود علم غیب نسبت به ذات اشخاصی که پس از ایشان خلافت را غصب کردند، آنها را در کنارشان نگه داشتند؟!
چرا پیغمبر اکرم هیچوقت آنها را طرد نکردند و هیچوقت نسبت به آنها صحبتی نکردند که جامعه مسلمین بعد از پیغمبر اکرم بتواند آنها را بشناسند؟! خیلی ممنون و متشکرم.
مجری:
سلامت باشید، آقا عبدالرضا از تماس شما خیلی ممنونم که از خرم آباد با ما همراه بودید. ان شاءالله منتظر باشید، پاسخ را مستدل از حضرت استاد خواهیم شنید.
جناب آقای ناروئی از ایرانشهر پشت خط هستند. آقای ناروئی در خدمت شما هستیم، بفرمایید:
بیننده (آقای ناروئی از ایرانشهر – اهل سنت):
سلام علیکم خدمت شما مجری محترم و همچنین حاج آقا.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله.
بیننده:
حاج آقا من سؤالی از شما داشتم. فردای قیامت در صحرای محشر خداوند به نامه اعمال انسانها رسیدگی میکند یا فرشتگان؟!
مجری:
دیگر چه سؤالی دارید؟
بیننده:
حاج آقا در برنامهای گفتند که خداوند فردای قیامت به هرکدام از ائمه اطهار گروهی از انسانها را میدهد تا از آنها حسابرسی کنید. آیا چنین چیزی حقیقت دارد؟
مجری:
بسیار خوب، ان شاءالله پاسخ شما هم توسط حضرت استاد داده خواهد شد. از شما تشکر میکنیم. اگر صحبت دیگری نیست با شما خداحافظی کنم.
ما اهل سنت، همه اعمال عایشه را ملاک خود قرار نمی دهیم!!
بیننده:
صحبت من پیرامون مطالبی بود که هفته گذشته پیرامون سینه زنی و عزاداری بیان کردم. حاج آقا در مورد سینه زنی مطالبی گفتند مبنی بر اینکه بعد از وفات پیغمبر اکرم عدهای افراد کارهایی را انجام دادند، اما جواب درستی در مورد سینه زنی و عزاداری ندادند.
مجری:
آقای ناروئی عزیز برنامه را تا انتها مشاهده کردید؟ حضرت استاد مفصلاً هم نسبت به عزاداری و هم نسبت به سینه زنی از کتب اهل سنت مطالبی مطرح کردند. اتفاقاً سؤال بسیار بجایی بود و ممکن است سؤال بسیاری از شیعیان بوده باشد.
سؤال این بود که آیا عزاداری و سینه زنی صرفاً تعظیم شعائر هست یا اینکه واقعاً ما در کتب راجع به این مسائل چیزی داریم. ما الحمدلله اسنادی دال بر عزاداری و سینه زنی را از کتب اهل سنت نشان دادیم. شما تا انتها برنامه را همراهی کردید؟
بیننده:
أم المؤمنین عایشه عملی را انجام دادند، اما ما اهل سنت نمیگوییم که حتماً عمل ایشان مورد قبول هست. بنده نمیدانم شما که عایشه را قبول ندارید، چطور می گویید که وقتی عایشه سینه زنی و عزاداری را انجام داده است ما هم باید انجام دهیم!!
مجری:
شیعیان که سینه زنی و عزاداری را قبول دارند و بحثی در این زمینه ندارند. شبهه این است که آیا اهل سنت هم این کار را قبول دارند یا خیر.
وقتی فعل أم المؤمنین اهل سنت باشد، این اشکال شما بزرگتر میشود. به عقیده اهل سنت اگر فعل أم المؤمنین عایشه باشد، ما داریم به آن برنامه تأسی میکنیم. در این صورت نباید دیگر اشکالی پیش بیاید.
بیننده:
عایشه حرفی زده و عملی انجام داده است. ما که نباید آن عمل را ملاک قرار بدهیم که چطور أم المؤمنین عایشه این کار را انجام داده است.
مجری:
بسیار خوب، اشکالی ندارد. بنابراین ما بپذیریم که أم المؤمنین عایشه اشتباه کرده است.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
نه تنها عایشه بلکه أمهات المؤمنین و غیر از او مسلمانان بر همین سیره را انجام میدهند. «واقدی» متوفای سال 207 هجری میگوید: تا الآن هرکسی عزاداری میکند، ابتدا برای حضرت حمزه عزاداری میکند و سپس برای عزیز خود عزاداری میکنند.
با این حساب شما باید تمام مسلمانان قرن اول و دوم و سوم را مشرک بدانید. از طرف دیگر شما می گویید:
«خذوا شطر دینکم عن الحمیراء»
دو سوم دینتان را از عایشه بگیرید.
البدایة والنهایة، اسم المؤلف: إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی أبو الفداء، دار النشر: مکتبة المعارف – بیروت، ج 3، ص 129، فصل موت خدیجة بنت خویلد
شما سیره صحابه را همانند سیره پیغمبر اکرم می دانید. شما سنت صحابه را همانند سنت پیغمبر اکرم می دانید.
برای شما فرقی نمیکند که سنت پیغمبر اکرم باشد یا سنت صحابه باشد. جناب آقای ناروئی هردو از دیدگاه علمای شما یکی است و هیچ تفاوتی ندارد.
مجری:
بسیار خوب. جناب آقای ناروئی به سؤالات ابتدایی شما پاسخ خواهیم داد، از تماس شما تشکر میکنیم.
بیننده:
ممنون و متشکرم.
مجری:
سلامت باشید. آقای بهادری از کرج پشت خط هستند. آقای بهادری در خدمت شما هستیم:
بیننده (آقای بهادری از کرج – شیعه):
سلام علیکم حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی و جناب آقای مرعشی دو سید بزرگوار. اسعد الله أیامکم سعیدا
به دلیل اینکه وقت نیست من خیلی سریع بگم. دو هفته قبل راجع به وسیله بحث شد. قرآن کریم در سوره مبارکه مائده میفرماید:
(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَة)
ای کسانی که ایمان آوردهاید پرهیزگاری پیشه کنید و وسیلهای برای تقرب به خدا انتخاب نمائید.
سوره مائده (5): آیه 35
این یعنی عمل کردن به تمام فرامین الهی در تمام زندگی. این یعنی همه کارهایی که موجب رضای خدا میباشد و دوری از تمام کارهایی که موجب خشم و غضب خداوند است. اگر از آن کارها پرهیز کنیم، میشود وسیله.
حال اگر ما یک عنصر مقدس یا یک وجیه عند الله که پیش خدا مقرب است و آبرو دارد را نزد خداوند واسطه قرار بدهیم، چه مانعی دارد؟ ما دوست داریم که زودتر به نتیجه برسیم.
اگر اینها این مطلب را قبول ندارند، وقتی که قرآن میفرماید وسیله بیاورید نستجیر بالله به معنای این است که نزد خداوند کادو ببریم؟! چنین نیست. از طرف دیگر قرآن کریم میفرماید:
(یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا کنَّا خاطِئِین)
پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه که ما خطاکار بودیم.
سوره یوسف (12): آیه 97
فرزندان حضرت یعقوب پیامبر نبودند، اما حضرت یعقوب که پیغمبر الهی بود. پیغمبر الهی پیامبر بود یا نبود؟! ما میخواهیم با نگاه مرد نگاه کنیم. پسران حضرت یعقوب نزد پدر آمدند و گفتند: ای پدر! تو برای ما استغفار کن.
مگر ما در قرآن کریم نداریم که میفرماید: خودتان برای خودتان استغفار کنید؟! فرزندان حضرت یعقوب عرضه میدارند:
(یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا کنَّا خاطِئِین)
چرا حضرت یعقوب نفرمودند که خودتان گناه کردید و خودتان نزد خداوند استغفار کنید؟! چرا حضرت یعقوب نفرمودند که چرا نزد پدر آمدید؟!
توسل به این معناست! پسران حضرت یعقوب میتوانستند از خداوند بخواهند که توبه آنها را قبول کند، اما نزد حضرت یعقوب آمدند تا یک راه میانبر جلوی پایشان بگذارد که سریع توبهشان قبول شود. این مصداق بارز (وَ ابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَة) است.
آقایان ادعا میکنند که این در سنت نیست. داستان «ابو لبابه» را که شنیدهاید. استوانه «ابو لبابه» در مسجد نبوی هست. آیا شما از خودتان سؤال نکردید که این تابلو به چه جهت نصب شده است؟! سواد ندارید یا اطلاعات ندارید؟!
«ابو لبابه» یک سرّ از پیغمبر اکرم را برای یهود نقل کرد و سپس پشیمان شد. او به مسجد آمد و خود را به ستون بست و گفت: تا خداوند توبه مرا قبول نکند، من خودم را از این ستون باز نمیکنم.
اصحابه به پیغمبر اکرم خبر دادند. رسول گرامی اسلام فرمود: «ابو لبابه» باید همان روز نزد من میآمد و از من میخواست که من واسطه او نزد خداوند عالم شوم.
اگر همان روز «ابو لبابه» نزد من میآمد، خداوند زودتر توبه او را قبول کرده بود. حال که نزد من نیامده است، خودش میداند و خدا. من کاری با او ندارم.
این قضیه در سنت و کتابهای ما آمده است. ستون «ابو لبابه» هم در مسجد نبوی است و این قضیه هم در کتاب «صحیح بخاری» نقل شده است. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مجری:
سلامت باشید، خیلی ممنونم. الحمدلله آقای بهادری یکی از پاسخهای عزیزان را هم دادید. آقای بازیار از یاسوج پشت خط هستند. اصلاً فرصت نداریم. خیلی مختصر بفرمایید ان شاءالله بتوانیم پاسخها را هم بدهیم.
استدلال زیبای یک بیننده به آیات قرآن در جواب اشکال اهل سنت!
بیننده (آقای بازیار از یاسوج – شیعه):
بسم الله الرحمن الرحیم. با عرض سلام خدمت حضرتعالی مجری محترم و حضرت استاد و تشکر از برنامه خوبتان. بنده فقط میخواستم مطلبی در این خصوص بگویم که افرادی به آیاتی همانند آیه شریفه:
(إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبادٌ أَمْثالُکمْ فَادْعُوهُمْ فَلْیسْتَجِیبُوا لَکمْ إِنْ کنْتُمْ صادِقِین)
آنهایی را که غیر از خدا میخوانید (و پرستش میکنید) بندگانی همچون خود شما هستند، آنها را بخوانید و اگر راست میگوئید باید به شما پاسخ دهند (و تقاضایتان را بر آورند).
سوره اعراف (7): آیه 194
استدلال میکنند. آنها ادعا میکنند که بحث توسل به این آیات برمی گردد و طبق این آیات شرک است. ما می گوییم در این آیات (تَدْعُونَ) به معنای «تعبدون» هست که حضرت استاد این قضیه را قبلاً فرمودند.
بنده میخواهم در اینجا یک نکته کوتاهی بگویم که نشان دهد (مِنْ دُونِ اللَّهِ) در این آیات به اصنام و بتها برمی گردد. آیهای در سوره مبارکه نحل است که بسیار مهم است. قرآن کریم در سوره نحل آیه 20 میفرماید:
(وَ الَّذِینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا یخْلُقُونَ شَیئاً وَ هُمْ یخْلَقُون)
معبودهایی را که غیر از خدا میخوانند چیزی را خلق نمیکنند بلکه خودشان هم مخلوقند.
آیه بعد میفرماید:
(أَمْواتٌ غَیرُ أَحْیاءٍ وَ ما یشْعُرُونَ أَیانَ یبْعَثُون)
آنها موجودات مردهای هستند که هرگز استعداد حیات ندارند، و نمیدانند در چه زمانی عبادت کنندگانشان محشور میشوند.
سوره نحل (16): آیات 20 و 21
ما در مورد ائمه اطهار ثابت کردیم که حی هستند، در عین حال که از دنیا رفتهاند. آیه 105 از سوره مبارکه توبه میفرماید:
(وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیرَی اللَّهُ عَمَلَکمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلی عالِمِ الْغَیبِ وَ الشَّهادَة)
بگو عمل کنید، خداوند و فرستاده او و مؤمنان اعمال شما را میبینند و به زودی به سوی کسی باز میگردید که پنهان و آشکار را میداند.
سوره توبه (9): آیه 105
خداوند متعال میفرماید: هرکاری میخواهید میخواهید کنید، زیرا خداوند و رسولش و مؤمنین که به معنای واقعی کلمه همان ائمه اطهار هستند اعمال شما را میبینند.
عدهای نگویند (سَ) در این آیه شریفه (سَ) مستقبل و آینده است، بلکه (سَ) تحقیق است. این بدان معناست که به حق و حقیقت و تحقیق اینها اعمال شما را میبینند و در این خصوص شک نداشته باشید.
وقتی ائمه اطهار و پیغمبر اکرم در عین اینکه حیات مادی ندارند که طبق آیات قبل ثابت کردیم و این آیه هم میفرماید که آنها زنده هستند، سوره نحل میفرماید که (وَ الَّذِینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ) همان (أَمْواتٌ غَیرُ أَحْیاءٍ) هستند و هرگز زنده نبودند و نیستند.
بنابراین این مطلب به این شکل ثابت میشود.
مجری:
احسنتم آقای بازیار، از تماس شما تشکر میکنیم که از یاسوج همراه برنامه خودتان بودید. حال به پاسخگویی به عزیزان برویم. خیلی مختصر بیان میکنیم، زیرا متأسفانه اصلاً فرصت نداریم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بنده تنها به این عزیزمان که بحث توسل را مطرح کردند و گفتند که ما به واسطه «یا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّه» ائمه اطهار را واسطه قرار میدهیم، نکتهای عرض کنم.
توسل مستقیم به غیر الله، در اعتقاد عالم بزرگ اهل سنت!
بنده در جلسه گذشته هم عرض کردم که ما هم ائمه اطهار را واسطه قرار میدهیم و هم مستقیماً از آنها میخواهیم.
در کتاب «گنجینه دعا و اوراد» اثر «مولانا محمد عمر سربازی» یکی از بزرگترین علمای سرشناس اهل سنت در ایران مطلبی در این زمینه آمده است. غالب مولویهای استان سیستان و بلوچستان و حتی استان هرمزگان افتخار شاگردی ایشان را دارند.
ایشان در این کتاب مینویسد هرکسی میخواهد شب جمعه به پیغمبر اکرم متوسل شود، بعد از هر صد بار بگوید:
«یا رسول الله إنی أستجیر بک من ظلم فلان بن فلانة فخذ لی حقی منه»
ای پیغمبر من به تو پناه میآورم که حق مرا از کسی که در حق من ظلم کرده است بگیر.
گنجینه اوراد و دعا (کنز الدارین – تدبیر و دفع مصایب)؛ تالیف حضرت قطب الارشاد مولانا محمد عمر سربازی، ص 103
دقت داشته باشید در اینجا پیغمبر اکرم را واسطه قرار نداده است، بلکه میگوید شما بعد صلوات فرستادن این جمله را صد بار بگویید. این توسل خطاب به پیغمبر اکرم است و مستقیم از پیغمبر اکرم میخواهد. در اینجا پیغمبر اکرم را واسطه قرار نداده است!!
آقا سعید عزیز و آقای ناروئی بزرگوار! قدری دقت کنید. در این توسل آمده است که حق مرا از کسی که در حق من ظلم کرده است بگیرید و او را ادب کنید. در اینجا مستقیم از پیغمبر اکرم حاجت میخواهد.
همچنین در کتاب «توسل و ندای غیر الله» به قلم «مولانا محمد عمر سربازی» نقل شده است:
"به قصد استعانت و استغاثه و استمداد با اعتقاد به اینکه آن غیر الله عالم و سامع و مشکل گشاست استقلالا پس نداء و صدا کردن هر مخلوقی با این عقیده شرک و کفر صریح است."
ما هم همین را گفتیم. اگر کسی ادعا کند که امیرالمؤمنین مستقلاً بدون ارتباط با خدا میتواند حاجت مرا بدهد، شرک است و ما هم آن را قبول داریم. در مقابل اگر بگوید:
"نداء غیر الله تعالی از دور در صورتی و در زمانی شرک حقیقی به شمار میرود که آن غیر الله را عالم و سامع مستقلاً اعتقاد کند و در غیر این صورت نداء لغیر الله شرک نیست.
مثلاً عقیده دارد که او خود ندا و صدای مرا نشنود، اما خداوند کریم او را اطلاع دهد یا باذن الله برای او صدایم منکشف میگردد یا باذنه تعالی فرشته به او میرساند، چنانچه به نسبت رسانیدن درود وارد است."
اینطور توسل مستقیم از معصوم خواستن است. همچنین در کتاب «فتاوی منبع العلوم کوه ون» اثر «محمد عمر سربازی» بازهم همین مطلب آمده است. ایشان به صراحت میگوید:
" والحق ان نداء النبى صلى الله عليه وسلم بقول قائل يا رسول الله و يا نبى الله و يا محمد و غيرها من الالفاظ قد يكون بمجرد الشوق لا يقصد قائله اسماع المنادى و لا يقصد سماعه و حضوره فهذا مما لا مضائقة فيه و قد يكون مع الصلوة و السلام كقوله يا رسول اللّه او الصلوة و السلام عليك يا رسول الله و يعتقد قائله ان هذا الكلام يصل اليه صلى الله عليه وسلم بواسطة الملائكة الذين يبلغونه عن امته الصلوة و السلام و هذا ايضا جائز لحديث و ردفيه."
فتاواى منبع العلوم كوهون؛ ملازهى، محمد عمر سربازی؛ ناشر: مدرسه دينى منبع العلوم كوهون، نوبت چاپ: اول، بهار 3135، حروفچينى: پاديگ، آماده سازى و چاپ: مركز فرهنگى قُبا؛ ص 33
طبق این قول اگر کسی در ایران «یا رسول الله» میگوید، هیچ اشکالی ندارد. بنده از این عباراتی که بزرگان معاصر شما دارند، الی ماشاءالله داریم. ما نمیخواهیم قول علمای قرن هفتم و هشتم را بیاورم.
این بزرگان ادعا میکنند مستقیم حاجت خواستن از پیغمبر اکرم به این نیت که خداوند چنین قدرتی داده و او را شنوا میگرداند و ملائکه او را مطلع میسازند، هیچ اشکالی ندارد و شرک نیست. از این بهتر و واضحتر بیان کنیم؟!
مجری:
احسنتم، بسیار واضح و ظریف بیان فرمودید. از شما ممنونیم، لطف فرمودید. همچنین تشکر میکنیم از همه شما عزیزان. آقا عبدالرضا از خرم آباد و آقای ناروئی از ایرانشهر منتظر باشند، قطعاً یکشنبه پاسخ سؤالاتشان را خواهیم داد. از همه شما عزیزان تشکر میکنیم. تا دیدار آینده خدانگهدار
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته