بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ: 98/09/15
موضوع: گوشه ای از فضائل حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
(سخنرانی در مسجد حضرت زینب به مناسبت وفات حضرت معصومه (سلام الله علیهما))
فهرست موضوعات این سخنرانی:
شهر و مردم قم از دیدگاه اهلبیت (علیهم السلام)
عظمت و فضیلت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
حکایت آیةالله مرعشی نجفی از رؤیای صادقانه پدر خود
حکایت عجیب پاسبان شهربانی از دیدار خود با آیةالله مرعشی نجفی
توصیه مهم آیةالله مرعشی نجفی به شاگردان خود
ذکر مصیبت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لولا أن هدانا الله
خدا را بر تمام نعمتهایش به ویژه نعمت ولایت سپاس می گوییم. رحلت مظلومانه و جانگداز یا به تعبیر دیگر شهادت مظلومانه حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) را به پیشگاه مولایمان حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) و همه دلباختگان اهلبیت عصمت و طهارت و شما گرامیان تسلیت و تعزیت عرض میکنم.
خدا را به آبروی این بانوی بزرگوار سوگند میدهیم پاداش ما را فرج موفور السرور مولایمان حضرت ولی عصر قرار بدهد، ان شاءالله.
در این دقایقی که خدمت شما عزیزان هستم، عرایضم را در سه قسمت تقدیم حضورتان میکنم.
قسمت اول سابقه سیاسی و فرهنگی شهر قم قبل از آمدن حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) است. قسمت دوم در مورد شهر قم و مردم قم از دیدگاه اهلبیت عصمت و طهارت و قسمت سوم در مورد نگاه اهلبیت به حضرت فاطمه معصومه است.
در مورد قسمت اول عزیزان مستحضرند قم از روز اول سابقه تسنن نداشت. بنده در تاریخ ندیدم در قم حتی یک نفر سنی یا ناصبی یا طرفدار حکومت اموی و عباسی باشد.
سال 83 با هجرت اشعریون به قم، عمدتاً قم و حوالی قم زرتشتی بودند. در قم آتشکدههای متعددی وجود داشت که داستان مفصلی دارد. اشعریون ابتدا با زرتشتیان عهد و پیمان بستند که با هم زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند.
سابقه اشعریون هم به زمان رسول اکرم برمی گردد که در آن زمان در یمن بودند. «اشعر» خود دارای هفت فرزند بود که در زمان رسول اکرم به مدینه آمدند و «مالک بن عامر اشعری» که جد اشعریون است، مسلمان شد و با برگشتن به یمن عده زیادی از افراد که مسلمان شده بودند به محضر نبی مکرم اسلام رسیدند.
تعدادی از اشعریون همانند «عامر بن ابی عامر اشعری»، «حارث اشعری» و «ابو موسی اشعری» از نبی گرامی اسلام روایت دارند. این افراد جزو کسانی بودند که از نبی گرامی اسلام روایت نقل میکنند.
در زمان خلفا به ویژه خلیفه دوم که ایران فتح شد، «ابو موسی اشعری» فرمانده جنگ بود و پسرعمویش «مالک بن عامر» که پس از فتح قادسیه آمد و مردم ساوه و قم و آشتیان را به دین اسلام دعوت کرد. کسانی که زرتشتی بودند، مخصوصاً در قم در همان آئین زرتشت باقی ماندند.
خدمتی که «مالک بن عامر اشعری» به قم کرد، کم نیست. در آن زمان تعدادی از اشرار از طبرستان و دیلم به قم و ساوه میآمدند، به مردم حمله میکردند و اموالشان را غارت میکردند و زنانشان را به اسارت میگرفتند. اشعریون به هنگام فتح قم و ساوه ریشه این اشرار را کندند.
بعد از آنکه این قضایا انجام شد، تا حدودی مردم قم نسبت به اشعریون ارادت قلبی ویژهای داشتند. گرچه طایفه اشعریون در زمان امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) سه دسته بودند؛ یک دسته به شام رفتند و به معاویه پیوستند. یک دسته با «ابو موسی اشعری» در کوفه ماندند و از شرکت در جنگ خودداری کردند. دسته سوم در رکاب امیرالمؤمنین، هم در جنگ جمل و هم در جنگ صفین شرکت کردند و شهدایی هم تقدیم اسلام کردند.
«عبدالله» و «احوص» پسران «سعد بن مالک» و نوه «مالک بن عامر» وقتی از جنایات «حجاج بن یوسف ثقفی» به ستوه آمدند، از کوفه هجرت کردند و به هنگام عبور از قم دیدند که قم منطقه خوبی است.
این دو بزرگوار در کنار کوههای قمرود سکونت کردند. آمدن «عبدالله بن سعد» و «احوص بن سعد» با هجوم مردم دیلم و طبرستان به قم مصادف بود. آنها شجاعانه شمشیر کشیدند و آنها را تارومار کردند.
زرتشتیان قم به خاطر این خدمت از آنها دعوت کردند که در قم سکونت کنند و عهد و پیمان بستند که با هم زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند.
متأسفانه سران زرتشتیان نقض پیمان کردند و از اشعریون خواستند از قم هجرت کنند. آنها برای اشعریون مدتی را معین کردند که باید ظرف این مدت از قم بروید، وگرنه با شما جنگ خواهیم کرد.
آنها نیروهایی را جمع کردند و به آتشکده زرتشتیان در قم حمله کردند و آنجا را ویران کردند، مردانشان را کشتند و برای همیشه به زندگی زرتشتیها در قم خاتمه دادند.
بعد از آن قم به عنوان مرکز ثقل فرهنگ اهلبیت عصمت و طهارت (سلام الله علیهم اجمعین) معین شد.
در ادامه، محدثین بزرگ ما به تدریج به قم هجرت کردند و در زمان امام هادی و امام حسن عسکری (علیهم السلام) و بعد «مرحوم شیخ صدوق» صاحب کتاب «من لا یحضره الفقیه» به قم آمد.
پس از آن «احمد بن محمد بن عیسی» رئیس قمیون به قم آمد. در شرح حال آن زمان نوشتهاند که قم در آن زمان دویست هزار طلبه و روحانی و محدث داشت. و این خیلی عجیب است.
البته قمیون تندروی هایی هم داشتند؛ که در ضمن اینها «علی بن ابراهیم» از اساتید و مشایخ «کلینی» است و پدر او «ابراهیم بن هاشم» است.
کتاب «کافی» با وجود شانزده هزار و صد و نود و نه روایت، حدود چهارده هزار روایت را از قمیون به ویژه «علی بن ابراهیم» و پدر بزرگوار ایشان نقل کرده است. کتاب «من لا یحضره الفقیه» که از کتب اربعه شیعه اثر «شیخ صدوق» هست، مربوط به قمیون است.
این مطالب خلاصهای از سرگذشت قم قبل از هجرت حضرت معصومه (سلام الله علیها) است.
شهر و مردم قم از دیدگاه اهلبیت (علیهم السلام)
اما در رابطه با شهر قم روایات متعددی داریم. «مرحوم علامه مجلسی» در کتاب «بحارالانوار» جلد 57 صفحه 217 میگوید:
«لَوْ لَا الْقُمِّیونَ لَضَاعَ الدِّین»
اگر قمیون نبودند، دین اسلام از بین رفته بود.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 57، ص 217، ح 43
همچنین از قول امام کاظم (علیه السلام) وارد شده است:
«قُمُّ عُشُّ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَأْوَی شِیعَتِهِم»
قم آشیانه آل محمد و پناهگاه شیعیان آنهاست.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 57، ص 214، ح 31
ما روایات زیادی داریم که شاید تعداد آن به بیست و پنج روایت برسد. در این روایات توصیه میکنند:
«إِذَا عَمَّتِ الْبُلْدَانَ الْفِتَنُ فَعَلَیکمْ بِقُمَّ وَ حَوَالَیهَا وَ نَوَاحِیهَا»
وقتی فتنه سراسر جهان را فراگرفت، به قم و حوالی و نواحی آن بروید.
«فَإِنَّ الْبَلَاءَ مَدْفُوعٌ عَنْهَا»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 57، ص 214، ح 26
در روایتی دیدم که میفرماید: نزدیک ظهور حضرت ولی عصر در آخر الزمان فتنه سراسر جهان را فرامی گیرد. تنها نقطهای که در کره زمین امنیت دارد، قم است. در شهر قم یک وجب زمین به قیمتهای گزافی خرید و فروش میشود.
بعضی از دوستان توصیه میکنند کسانی که در قم زمین دارند آن را از دست ندهند یا کسانی که خانه دارند آن را نفروشند. همچنین اگر زمین ندارند به این فکر باشند.
حتی وارد شده است که شهر ری و شهرهای مختلف دیگر مرکز فتنه خواهد شد. تنها شهری که در کره زمین امنیت و مأوی دارد، شهر مقدس قم است.
در روایت دیگر از امام صادق (علیه السلام) وارد شده است که به چه دلیل شهر قم را قم می گویند. البته روایتی در این زمینه نقل شده است که مربوط به معراج است که حضرت دید که شیطان و یارانش در آنجا هستند. تا حضرت فرمود: «قُم»، شیطان از آنجا برخاست و به همین دلیل قم به این نام نامیده شد. ولی «مرحوم مجلسی» در کتاب «بحارالانوار» جلد 57 صفحه 216 از امام صادق (علیه السلام) نقل میکند:
«إِنَّمَا سُمِّی قُمَّ لِأَنَّ أَهْلَهُ یجْتَمِعُونَ مَعَ قَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِ وَ یقُومُونَ مَعَهُ وَ یسْتَقِیمُونَ عَلَیهِ وَ ینْصُرُونَه»
این شهر قم نامگذاری شد، زیرا مردمش با قائم آل محمد اجتماع و با او قیام و برای او استقامت میکنند و یاریش مینمایند.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 57، ص 216، ح 38
روایتی از امام هشتم وارد شده است که حضرت میفرماید:
«إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِیةَ أَبْوَابٍ وَ لِأَهْلِ قُمَّ وَاحِدٌ مِنْهَا فَطُوبَی لَهُمْ ثُمَّ طُوبَی لَهُمْ ثُمَّ طُوبَی لَهُم»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 57، ص 215، ح 33
روایات زیادی از «زکریا بن آدم» که در مقبره «شیخان» مدفون است، نقل شده است. ما به نوبه خودمان از اوقاف قم تشکر میکنیم که سنگ قبر این بزرگوار را بالا آوردند و اینها شناخته شدند. امام رضا در حق زکریا بن آدم فرمودند:
«إِنَّ اللَّهَ یدْفَعُ الْبَلَاءَ بِک عَنْ أَهْلِ قُمَّ کمَا یدْفَعُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِ بَغْدَادَ بِقَبْرِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع»
خداوند عالم به برکت تو بلا را از اهل قم برطرف میکند، همانطور که بلا را از مردم بغداد به برکت امام کاظم برطرف میکند.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 57، ص 220، ح 49
«زکریا بن آدم» از اصحاب امام رضا و امام جواد بود. این روایات نمونههایی از روایات موجود در مورد جایگاه شهر قم است.
جالبترین روایتی که در رابطه با قم به چشم میخورد، روایتی است که «علامه مجلسی» در کتاب «بحارالانوار» جلد 57 صفحه 213 آن را نقل کرده است.
همچنین در کتاب «معجم أحادیث المهدی» جلد 3 صفحه 473 و در کتاب «شجره طوبی» جلد اول صفحه 22 نقل شده است که علم و اجتهاد و تلاشهای علمی و فرهنگی از کوفه و نجف برچیده میشود و در قم بساط علم گسترده خواهد شد؛
«فَیفِیضُ الْعِلْمُ مِنْهُ إِلَی سَائِرِ الْبِلَادِ فِی الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ»
علوم و فرهنگ اهلبیت از قم به تمام شرق و غرب عالم خواهد رسید.
«فَیتِمُّ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ»
حجت خداوند بر بندگان تمام میشود.
شاید یکی از مصادیق آن، حوزه علمیه قم باشد که الآن نزدیک به نود هزار روحانی اعم از ایرانی و غیر ایرانی در آن درس میخوانند و سکونت دارند.
در مرکز جامعة المصطفی حدود دوازده هزار روحانی از نود کشور جهان درس میخوانند و معارفی را فرا میگیرند و بعد از مراجعت به کشورشان این معارف اهلبیت را برای مردم منطقه خود بازگو میکنند. شاید این هم یکی از مصادیق فرمایش امام صادق باشد.
«حَتَّی لَا یبْقَی أَحَدٌ عَلَی الْأَرْضِ لَمْ یبْلُغْ إِلَیهِ الدِّینُ وَ الْعِلْمُ ثُمَّ یظْهَرُ الْقَائِمُ ع وَ یسِیرُ سَبَباً لِنَقِمَةِ اللَّهِ وَ سَخَطِهِ عَلَی الْعِبَادِ لِأَنَّ اللَّهَ لَا ینْتَقِمُ مِنَ الْعِبَادِ إِلَّا بَعْدَ إِنْکارِهِمْ حُجَّة»
تا جایی که پیام دین و دانش به تمام اهل زمین میرسد و پس از آن قائم علیه السلام ظهور میکند و باعث نزول عذاب خداوند بر بندگان میشود، زیرا خداوند بندگان را عذاب نمیکند مگر اینکه حجت را بر آنها تمام کرده باشد.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 57، ص 213، ح 23
در اینجا روایات متعددی وجود دارد که بنده از نقل آن صرفنظر میکنم و به بخش سوم که موضوع امشب ماست میپردازم.
عظمت و فضیلت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
در مورد حضرت فاطمه معصومه طبق آنچه مشهور است، حضرت در اول ذی القعده 173 هجری، یعنی ده سال قبل از شهادت امام کاظم به دنیا آمدند و در دهم ربیع الثانی 201 هجری، یعنی سه سال قبل از شهادت امام هشتم از دنیا رفتند.
حضرت فاطمه معصومه تقریباً 27 ساله بودند که از دنیا رفتند. مطالبی در رابطه با حضرت فاطمه معصومه وجود دارد. در مورد جایگاه علمی آن بزرگوار حدیث مشهور «فواطم» نقل شده است. و نیز حدیث شریف غدیر از حضرت صدیقه طاهره نقل شده است که اولین راویه سند، حضرت فاطمه معصومه است.
« حدثتنا فاطمة بنت علي بن موسى الرضى حدثتني فاطمة و زينب و أم كلثوم بنات موسى بن جعفر قلن حدثتنا فاطمة بنت جعفر بن محمد الصادق قالت حدثتني فاطمة بنت محمد بن علي حدثتني فاطمة بنت علي بن الحسين حدثتني فاطمة وسكينة ابنتا الحسين بن علي عن أم كلثوم بنت فاطمة بنت رسول الله عن فاطمة بنت رسول الله قالت: أنسيتم قول رسول الله يوم غدير خم من كنت مولاه فعلي مولاه »
آن بزرگوار از فاطمه بنت الصادق، از فاطمه بنت الباقر، از فاطمه بنت علی بن الحسین، از فاطمه بنت الحسین و از فاطمه بنت رسول الله نقل میکند که حضرت صدیقه طاهره خطاب به مهاجرین و انصار میفرماید: آیا سخن رسول الله در غدیر خم را فراموش کردید که فرمود: هرکسی من مولای اویم، علی مولای اوست؟!
نزهة الحفاظ، اسم المؤلف: محمد بن عمر الأصبهاني المديني أبو موسى، دار النشر: مؤسسة الكتب الثقافية - بيروت - 1406، الطبعة : الأولى، تحقيق: عبد الرضى محمد عبد المحسن؛ ج 1، كتاب النساء، فصل المسلسل بفاطمه، ص 101
نکته دیگری که در کتاب «أنوار المشعشعین» جلد اول صفحه 211 و کتاب «کریمه اهلبیت» صفحه 43 نقل شده است، جمله زیبایی است. آقایان سندی برای این مطلب ذکر نکردند، اما جایگاه حضرت فاطمه معصومه زیبنده این سخن است.
تعدادی از مردم به بغداد رفته بودند تا از امام کاظم سؤالاتی بپرسند. حضرت خانه نبودند و سؤالات را خدمت حضرت فاطمه معصومه دادند.
ظاهراً این قضیه قبل از سال 179 هجری است، زیرا سال 179 امام کاظم از مدینه به بغداد به زور کشیده شدند و سال 183 هم شهادت آن امام بزرگوار است.
در آن زمان که شاید حضرت فاطمه معصومه شش یا هفت سال بیشتر نداشتند، جواب سؤالات مردم را نوشتند. وقتی مردم برمی گشتند، امام کاظم (علیه السلام) را ملاقات کردند. آنها قضایا را گفتند و جواب سؤالاتشان را خدمت امام کاظم نشان دادند.
وقتی که امام کاظم جواب سؤالات را خواندند ضمن اینکه جوابها را تأیید کردند، فرمودند:
«فداها ابوها»
البته این تعبیر از نبی گرامی اسلام نسبت به حضرت صدیقه طاهره در منابع شیعه و سنی آمده است. غالب روایاتی که ما در فضیلت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) داریم حتی قبل از ولادت امام کاظم است، نه ولادت حضرت فاطمه معصومه!
«مرحوم مجلسی» در کتاب «بحارالانوار» روایتی را از امام صادق (علیه السلام) نقل میکند و مینویسد: خداوند عالم حرمی دارد که مکه است. حرم نبی گرامی اسلام مدینه است. حرم امیرالمؤمنین کوفه است و حرم ما اهلبیت قم است.
«وَ سَتُدْفَنُ فیها امْرَأَةٌ مِنْ أَوْلَادِی تُسَمَّی فَاطِمَة فَمَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ»
زنی از اولاد من به نام فاطمه در قم دفن خواهد شد که هرکسی او را زیارت کند، بهشت بر او واجب است.
«قَالَ الرَّاوِی وَ کانَ هَذَا الْکلَامُ مِنْهُ قَبْلَ أَنْ یولَدَ الْکاظِمُ عَلَیهِ السَّلام»
راوی میگوید: این کلام امام صادق قبل از ولادت امام کاظم (علیه السلام) است.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 57، ص 216، ح 41
بازهم در تعبیر زیبایی وارد شده است:
«وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِم»
شیعیان امیرالمؤمنین با شفاعت حضرت فاطمه معصومه همگی وارد بهشت میشوند.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 57، ص 228، ح 59
بعد از رحلت «میرزای قمی» در قم بیماری وبا شیوع شده بود که مردم متوسل به حضرت فاطمه معصومه بودند. یکی از مراجع «مرحوم میرزای قمی» را در خواب میبینند که ایشان میفرمایند:
"نیازی نیست در اینطور مشکلات به حضرت فاطمه معصومه متوسل شوید. اگر کنار قبر من میآمدید و به من هم متوسل میشدید، ما از خداوند عالم رفع این بلا را از قم میخواستیم. از فاطمه معصومه باید برای شفاعت امت محمد باجمعهم متوسل شوید!"
حکایت آیةالله مرعشی نجفی از رؤیای صادقانه پدر خود
آیت الله العظمی مرعشی نجفی قضیهای را نقل میکرد که پدرم یکی از مراجع بزرگوار نجف اشرف بود. ایشان ختم بسیار سنگینی میگرفتند که در عالم رؤیا خدمت رسول اکرم مشرف شوند.
بعد از اینکه اربعین تمام میشود، در عالم رؤیا رسول اکرم را میبینند. رسول اکرم میفرماید: فرزندم! چه میخواهی که اینقدر خود را به زحمت انداختی؟
پدرم عرضه میدارد: یا رسول الله! من دوست دارم ببینم قبر مادرم حضرت فاطمه زهرا کجاست. میخواهم قاطعانه بدانم این مکان قبر مادرم فاطمه زهراست تا مادرم را زیارت کنم.
رسول اکرم میفرماید: فرزندم! حکمت خداوند عالم بر این تعلق گرفته است که قبر فاطمه زهرا قبل از ظهور فرزندم حضرت مهدی مخفی بماند و کسی از او اطلاعی نداشته باشد.
پدرم عرضه میدارد: آقاجان! پس ما همگی از زیارت قبر حضرت فاطمه زهرا محروم هستیم! حضرت میفرماید: رحمت خداوند عالم بر این تعلق گرفته است که ثواب زیارت قبر فاطمه زهرا را بر زیارت قبر فاطمه معصومه دخترم در قم مترتب کرده است. هرکسی دخترم فاطمه معصومه را در قم زیارت کند، خداوند عالم پاداش زیارت حضرت زهرا به او میدهد.
بعد از این قضیه پدر آیت الله مرعشی نجفی وسایل زندگی خود را در نجف فروختند و در قم سکنی گزیدند.
بنده افتخار داشتم زیاد خدمت آیت الله مرعشی نجفی میرسیدم. بنده سال 1349 یا 1350 اجازه نقل روایت از ایشان داشتم. غالباً گاهی اوقات به اندرونی میرفتیم و ایشان نصیحتهای زیادی به ما میکردند.
حکایت عجیب پاسبان شهربانی از دیدار خود با آیةالله مرعشی نجفی
ایشان مقید بودند اول صبح که درب حرم حضرت معصومه باز میشود، اولین نفری باشند که وارد حرم میشوند. در آن زمان ساعت 8 یا 9 حرم را میبستند و یک یا دو ساعت قبل از اذان صبح حرم را باز میکردند.
یکی از منسوبین ما که مأمور شهربانی قزوین بود که به قم تبعید شده بود، به طور مستقیم برای بنده نقل کرد و گفت: ما داشتیم در خیابان ارم پاسبانی میدادیم که دیدیم کسی عبای سیاهی بر سر انداخته و در خیابان ارم راه میرود.
ما به او مشکوک شدیم و دنبال او راه افتادیم. همانطور که او را دنبال میکردیم، دیدیم او پشت در حرم حضرت معصومه نشست. ما خیال کردیم او حتماً ما را دید، متوجه ما شد و راه را گم کرد.
ما جلو آمدیم و دیدیم این شخص عبای مشکی بر سر انداخته است. وقتی سلام گفتیم، این شخص عبا را کنار زد و دیدیم آیت الله مرعشی نجفی است. ما میخواستیم دست ایشان را ببوسیم، اما ایشان اجازه دست بوسی به کسی نمیداد.
ما به ایشان گفتیم: الآن دو ساعت به اذان صبح و یک ساعت به گشودن درهای حرم مانده است. شما تحمل میکردید در این هوای سرد منزل می ماندید تا حرم باز میشد و بعد میآمدید.
آیت الله مرعشی نجفی با چشمی اشک آلود به من گفت: پسرم! من می دانم بعد از یک ساعت حرم را باز میکنند و من هم دعا و نماز و زیارت میخوانم و به خانه میروم. اگر در حرم را باز نکنند هم به خانهام که نزدیک است برمی گردم.
من میترسم روزی پشت درب بهشت بایستم، اما درب بهشت را به روی من باز نکنند. در آن زمان دیگر خانهای ندارم که بروم و راهی جز اینکه به طرف جهنم بروم، ندارم.
لذا من یک ساعت قبل از گشایش درهای حرم به اینجا میآیم و پشت در حرم بی بی حضرت فاطمه معصومه میایستم، شاید بی بی کرم کند و فردای قیامت واسطه شود در بهشت را به روی ما نبندند.
اتفاقاً همان شبی که ایشان رحلت کردند، ما نماز مغرب و عشاء را پشت سر ایشان خواندیم. بنده معمولاً مقید بودم نماز مغرب و عشاء را پشت سر ایشان بخوانم.
آن شب زمانی که ایشان وارد حرم شد، صورتشان را به مدخل ورود به صحن، روی دیوار گذاشت و شروع به گریه کرد، به طوری که شانههایش تکان میخورد. ایشان سپس نماز جماعت خواند و صبح خبر آمد که ایشان از دنیا رفته است.
توصیه مهم آیةالله مرعشی نجفی به شاگردان خود
آیت الله مرعشی نجفی بسیار به ما توصیه میکردند که زیارت جامعه کبیره را بخوانید. «علیکم بالجامعة، علیکم بالجامعة، علیکم بالجامعة»!
ایشان به ما توصیه میکردند اگر هر روز نمیتوانید، حداقل هفتهای یک بار زیارت جامعه کبیره را بخوانید. این زیارت یک دوره امام شناسی و عقیده شیعه است.
بنده شاید چندین بار مستقیم از ایشان شنیدم که میگفت ببینید زیارت جامعه کبیره عبارتهای زیبایی دارد که در انتها میفرماید:
«فَمَا أَحْلَی أَسْمَاءَکمْ »
من لا یحضره الفقیه، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 616، ح 3213
آیت الله مرعشی نجفی این جمله را میگفت و قطرات اشک از صورتش جاری میشد. چه شیرین است اسامی شما! چقدر نام جواد الائمه شیرین است!
امیدواریم که خداوند عالم که توفیق همجواری حضرت فاطمه معصومه را به ما کرم فرموده است، قدر این نعمت را بدانیم.
در حوزه علمیه که به برکت بی بی دو عالم است، بتوانیم رسالتی که امروز در عصر حاضر، عصر هجوم به فرهنگ شیعه که شبهات از در و دیوار علیه شیعه میبارد، بتوانیم وظیفه اصلی خودمان را که نشر فرهنگ اهلبیت عصمت و طهارت و پاسخگویی به شبهات است، به نحو احسن انجام دهیم ان شاءالله.
بنده جملهای را بگویم. چون میبینم اکثریت عزیزان حاضر در جلسه روحانی هستند که من دست تک تک این عزیزان را میبوسم.
امروز شبهاتی در داخل حوزههای ما توسط بعضی از منحرفین منتشر میشود که بنده واقعاً انتظار نداشتم بعد از 30 سال بحث و جدل با وهابیت، روزی شبهاتی که حوزویان ما علیه تشیع مطرح میکنند را پاسخ بدهم.
طیفی در حوزه علمیه مشهد در فضای مجازی شبهاتی مطرح میکنند که والله العلی الأعلی بنده از وهابیت چنین شبهاتی سراغ ندارم.
چندی قبل همان آقایی که سطح سه را از حوزه علمیه قم گرفته است، در کانال خود نوشت بود: "ما که صلوات میفرستیم، برای عمر و ابوبکر هم که جزء آل محمد هستند درود میفرستیم."
من هم ذیل ادعای او نوشتم: "ان شاءالله خداوند شما را با ابوبکر و عمر محشور کند!" البته او جوابی هم نداد و دعای مرا رد نکرد.
بنابراین عزیزان باید مقداری دقت کنیم پاسخگویی به شبهات که اهم تکالیف ما هست را به نحو احسن انجام بدهیم.
ذکر مصیبت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
اجازه بدهید بنده نکتهای هم خدمت عزیزان عرض کنم و عزیزانمان مداحی را انجام خواهند داد.
من میخواهم عرض کنم: یا فاطمه معصومه! مردم قم شما را با تجلیل به قم آوردند، استقبال شایانی کردند و روز وفات شما اعلام عزا کردند. همه جمع شدند و با کمال احترام شما را غسل دادند، کفن کردند، دفن کردند و عزاداری کردند.
بمیرم بر مظلومیت مادرتان حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که اگر قرار بود در حق حضرت فاطمه زهرا ظلم کنند، اگر خداوند عالم امر کرده بود و پیغمبر اکرم دستور داده بود به دخترم ظلم کنید بیش از این نمیتوانستند ظلم کنند.
بعضی از شعراء بسیار خوش ذوق هستند و بسیار زیبا ترسیم میکنند. شاعر از قول حضرت فاطمه زهرا نقل میکند:
روز روشن خانهام را از جفا آتش زدند
این چنین بی حرمتی در خانه اعداء نشد
بهر ذی القربی مودت خواست قربانت ولی
جز به قتل من ادا حق ذوی القربی نشد
همسری چون من به راه شوهر خود جان نداد
کودکی چون محسنم قربانی بابا نشد
ای قلم بنویس، ای تاریخ در خود ثبت کن
یک نفر در موج دشمن حامی زهرا نشد
علی لعنة الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته