2024 April 20 - شنبه 01 ارديبهشت 1403
امير المؤمنين (عليه السلام)
کد مطلب: ٥٤٩٠ تاریخ انتشار: ٢١ شهریور ١٣٨٨ تعداد بازدید: 6893
سخنراني ها » امیرالمؤمنین علیه السلام
امير المؤمنين (عليه السلام)

آیات نازله در شان امیر المؤمنین در کتب اهل سنت
شبکه ولایت 88/06/21

بسم الله الرحمن الرحيم

تاریخ : 21 /06/ 88

مجري برنامه

با توجه به منابع اهل سنت، چند آيه قرآني در حق اميرالمؤمنين (عليه السلام) نازل شده است؟

استاد حسيني قزويني

در منابع متعدد اهل سنت و استوانه هاي علمي اهل سنت نقل شده است كه ابن عباس نقل مي كند:

نزلت في علي ثلاثمائة آية.

300 آيه در حق علي نازل شده است.

تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج42، ص364 ـ تاريخ الخلفاء للسيوطي، ص171 ـ تاريخ بغداد للخطيب البغدادي، ج6، ص219 ـ مناقب علي بن أبي طالب (ع) لابن مردويه، ص217 ـ السيرة الحلبية، ج2، ص474

آقاي زيني دحلان ـ مفتي مكه مكرمه و متوفاي 1305 هجري ـ در كتاب السيرة النبوية، جلد2، صفحه11 از ابن عباس نقل مي كند:

نزلت في علي أكثر من ثلاثمأئة آية في مدحه.

بيش از 300 آيه در مدح علي نازل شده است.

الصواعق المحرقة، چاپ محمديه مصر، ص125 و چاپ ميمنة مصر، ص76 ـ تاريخ الخلفاء، ص172

آقاي ابن حجر هيثمي از سعيد بن جبير از ابن عباس نقل مي كند:

ما نزل في أحد من كتاب الله ما نزل في علي.

آن همه آياتي كه در حق علي آمده، در حق هيچ أحدي نيامده است.

الصواعق المحرقة، چاپ قديم مصر، ص76 ـ تاريخ الخلفاء، ص171

آقاي حاكم نيشابوري ـ از استوانه هاي علمي اهل سنت ـ در مستدرك الصحيحين نقل مي كند از احمد بن حنبل ـ رئيس حنبلي مذهب ها ـ كه مي گويد:

ما جاء لأحد من أصحاب رسول الله صلي الله عليه و آله من الفضائل ما جاء لعلي بن أبي طالب رضي الله عنه.

فضائلي كه در حق علي بن أبي طالب آمده، در حق هيچ يك از اصحاب پيامبر (صلي الله عليه و سلم) نيامده است.

مستدرك الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج3، ص107

آقاي ابن جوزي در مناقب احمد بن حنبل مي گويد:

ما لأحد من الصحابة من الفضائل بالأسانيد الصحاح مثل ما لعلي رضي الله عنه.

آن همه فضائلي كه با سندهاي صحيح در حق علي آمده، در حق هيچ يك از صحابه نيامده است.

مناقب احمد بن حنبل، ص163ـ تهذيب التهذيب لإبن حجر العسقلاني، ج7، ص298 ـ الإصابة، ج4، ص464 ـ شواهد التنزيل للحاكم الحسكاني، ج1، ص27 ـ الإستيعاب لابن عبد البر، ج3، ص51

با توجه به اين دو بخش از روايات، بيش از 300 آيه در حق اميرالمؤمنين (عليه السلام) آمده و فضائلي كه در حق اميرالمؤمنين (عليه السلام) آمده، براي أحدي از صحابه نيامده است.

* * * * * * *

مجري برنامه

اگر متن اين آياتي كه در حق حضرت علي (عليه السلام) آمده، در كتابي تشريح شده است، آن را معرفي كنيد.

استاد حسيني قزويني

در كتاب دلائل الصدق مرحوم علامه مظفر (ره) كه در ردّ وهابيت نوشته شده، دو جلد آخر اين كتاب اختصاص دارد به تمام آياتي كه در حق اميرالمؤمنين (عليه السلام) نازل شده و مفصل هم آورده است و اخيرا هم اين كتاب را موسسه آل البيت (عليهم السلام) در قم چاپ كرده است. هم چنين حضرت آيت الله شيرازي كتابي را جديدا تحت عنوان ما نزل في علي في القرآن در دو جلد نوشته و تمام آياتي را كه در حق اميرالمؤمنين (عليه السلام) آمده، ايشان در اين دو جلد جمع كرده است. اين دو كتاب در سايت هاي مختلف اينترنتي هم موجود است؛ مخصوصا كتاب دلائل الصدق.

* * * * * * *

مجري برنامه

مهمترين آيه اي كه در فضيلت حضرت علي (عليه السلام) آمده، كدام است؟

استاد حسيني قزويني

جالب ترين آيه اي كه خود بزرگان اهل سنت، آن را قوي ترين و با فضيلت ترين و مهمترين آيه در حق اميرالمؤمنين (عليه السلام) و حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) و حسنين (عليهما السلام) مي دانند، آيه مباهله است:

فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَي الْكَاذِبِينَ

سوره آل عمران/آيه61

و زمخشري مي گويد:

و فيه دليل لا شئ أقوي منه علي فضل أصحاب الكساء عليهم السلام.

الكشاف عن حقائق التنزيل وعيون الأقاويل للزمخشري، ج1، ص434

در كتاب صحيح مسلم ـ كه عزيزان اهل سنت معتقدند صحيح مسلم و صحيح بخاري، صحيح ترين كتب بعد از قرآن هستند و تمام روايات اين كتب را قبول دارند ـ آمده است:

و لما نزلت هذه الآية، فقل: تعالوا ندع أبناءنا و أبناءكم، دعا رسول الله صلي الله عليه و سلم عليا و فاطمة و حسنا و حسينا، فقال: أللهم هؤلاء أهلي.

وقتي آيه مباهله نازل شد، پيامبر (صلي الله عليه و سلم)، علي و فاطمه و حسن و حسين را صدا كرد و گفت: خدايا! اينها اهل بيت من هستند.

صحيح مسلم، ج7، ص120، حديث6373 ـ مسند احمد، ج1، ص185 ـ مستدرك الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج3، ص150

البته عزيزان شنونده توجه داشته باشند كه غالب آدرس هايي را كه بنده مي دهم، از نرم افزار مكتبة اهل البيت (عليه السلام) كه در سراسر دنيا و سايت هاي مختلف هست و يا از برنامه الجامع الكبير است كه اهل سنت نوشته اند و خودمان هم الجامع الكبير را از اينترنت گرفته ايم.

آقاي ابن كثير دمشقي سلفي ـ كه هواي وهابيت دارد و وهابي ها، تفسير ابن كثير را در حدّ صحيح بخاري و صحيح مسلم قبول دارند ـ در تفسير خودش از جابر بن عبد الله انصاري نقل مي كند:

أنفسنا و أنفسكم: رسول الله صلي الله عليه و سلم و علي بن أبي طالب، و أبناءنا: الحسن و الحسين، و نساءنا: فاطمة.

مراد از أنفسنا و أنفسكم، رسول الله صلي الله عليه و سلم و علي بن أبي طالب هستند و مراد از أبناءنا، حسن و حسين هستند و مراد از نساءنا، فاطمة است.

تفسير ابن كثير، ج1، ص379، چاپ انتشارات دار المعرفة بيروت ـ الدر المنثور للسيوطي، ج2، ص39 ـ فتح القدير للشوكاني، ج1، ص348

خداوند در اين آيه، علي بن أبي طالب (عليه السلام) را نفس پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) قرار داده است. يعني ديگر نمي شود بالاتر از اين درباره اميرالمؤمنين (عليه السلام) سخن گفت كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) جان پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و نازل منزله نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است.

* * * * * * *

مجري برنامه

أفضليت و امامت اميرالمؤمنين (عليه السلام) چگونه از آيه مباهله استدلال مي شود؟

استاد حسيني قزويني

إن شاء الله اگر بعدها توفيق داشته باشم، به حول و قوه إلهي در مورد امامت حضرت علي (عليه السلام) از منظر قرآن، مفصل توضيح خواهم داد. اما به اجمال عرض مي كنم.

نكته اول:

تمام مفسرين، مانند بيضاوي آورده اند كه اين آيه، دلالت مي كند بر اين كه محبوب ترين انسان ها در نزد پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، اميرالمؤمنين (عليه السلام) است.

تفسير بيضاوي، ج2، ص47

خود محبوب بودن، مستلزم أفضليت است. آقاياني كه براي تعيين خليفه در سقيفه جمع شده بودند، وقتي ميان مهاجرين و انصار اختلاف شد و به كتك كاري و درگيري انجاميد، ابوبكر گفت:

ما شايسته هستيم كه خليفه پيامبر (صلي الله عليه و سلم) باشيم. چون ما نزديك به پيامبر (صلي الله عليه و سلم) و از خويشان پيامبر (صلي الله عليه و سلم) هستيم.

اگر ملاك أفضليت اين باشد، به تعبير آقاي زمخشري، هيچ فضيلتي بالاتر از اين نيست كه قرآن، علي بن أبي طالب (عليه السلام) را نازل منزله پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) قرار داده است.

نكته دوم:

نكته اي كه خيلي جالب است و بينندگان عزيز هم توجه داشته باشند، اين است كه آقا رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در مباهله با نصاراي نجران كه قرار گذاشته بودند كه آنها عزيز ترين افراد خود را بياورند و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هم عزيزترين افراد خود را بياورد، هدف از مباهله، اثبات نبوت و صدق كلام پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بوده است. آن كسي كه شايسته است براي اثبات نبوت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) برود، قطعا براي استمرار رسالت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) كه خلافت و جانشيني باشد، از ديگران اولويت دارد.

نكته سوم:

خداوند در اين آيه، حضرت علي (عليه السلام) را نفس پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) قرار داده است. البته مراد از آن، نفْس حقيقي و عين پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بودن نيست و مراد از اين آيه، اين است كه آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) با جان گرامي نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) برابر است در همه جهات؛ مگر در مسئله نبوت كه در حديث شريف منزلت هم آمده است:

أنت مني بمنزلة هارون من موسي إلا أنه لا نبي بعدي.

صحيح البخاري، ج5، ص129 ـ صحيح مسلم، ج7، ص120

پس آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) در تمام فضائلي كه براي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است، هم سطح پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است؛ غير از مسئله نبوت و دريافت وحي از خداوند و اين دلالت مي كند بر عصمت علي بن أبي طالب (عليه السلام). چون پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هم معصوم بوده است و غير معصوم را نمي شود نفس معصوم قرار داد. اين كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم):

النَّبِيُّ أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ

سوره أحزاب/آيه6

است و ولايت تامّه بر جان و مال مؤمنين داشته، حضرت علي (عليه السلام) هم اين ولايت را دارد. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) أفضل همه خلائق ـ حتي أنبياء (عليهم السلام) و ملائكه ـ بوده است و اميرالمؤمنين (عليه السلام) هم طبق آيه شريفه مباهله، از همه أنبياء (عليهم السلام) و ملائكه برتر است؛ چون مساوي أكمل، خود هم أكمل است.

* * * * * * *

مجري برنامه

بهترين آيه اي كه دلالت بر امامت حضرت علي (عليه السلام) مي كند، كدام آيه است؟

استاد حسيني قزويني

در مورد آياتي كه صراحت بر ولايت و امامت اميرالمؤمنين (عليه السلام) دارد، مرحوم شيخ طوسي (ره) تعبيري دارد كه مي فرمايد:

قوي تري آيه اي كه دلالت بر امامت اميرالمؤمنين (عليه السلام) مي كند، اين آيه شريفه است:

إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ

سوره مائده/آيه55

آنچه كه بر شما ولايت دارد، خداوند و رسول اوست و كساني كه ايمان آورده اند و نماز مي خوانند و زكات مي دهند در حال ركوع.

وقتي اين آيه نازل شد:

فقرأها رسول الله صلي الله عليه و سلم علي أصحابه، ثم قال: من كنت مولاه، فعلي مولاه، أللهم وال من والاه و عاد من عاداه.

رسول الله (صلي الله عليه و سلم) اين آيه را بر اصحاب خود خواندند و فرمودند: هر كه من مولاي اويم، علي نيز مولاي اوست.

الدر المنثور للسيوطي، ج2، ص293 ـ المعجم الأوسط للطبراني، ج6، ص218

غالبا در ميان ما شيعيان مطرح است كه اين حديث:

من كنت مولاه فعلي مولاه

فقط در روز غدير بيان شده است. اين اشتباه است و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در موارد متعددي اين حديث را فرموده است. يك مورد بعد از نزول آيه ولايت بود، يك مورد هم در سال 8 هشتم هجرت كه جيش يمن از اميرالمؤمنين (عليه السلام) شكايت كرد نزد پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) اين حديث را فرمود و ديگري هم در غدير خم بود.

در رابطه با اين آيه شريفه، خداوند، ولايتي را كه خودش بر بندگان دارد و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بر بندگان دارد، براي آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) مطرح كرده است.

اين كه آيا اين آيه درباره اميرالمؤمنين (عليه السلام) نازل شده است يا خير؟ شايد بيش از 70 كتاب از كتب اهل سنت نقل كرده اند وقتي اميرالمؤمنين (عليه السلام) انگشتر خود را در حال ركوع به سائل داد، اين آيه در حق اميرالمؤمنين (عليه السلام) نازل شد. اين روايت از خود اميرالمؤمنين (عليه السلام)، ابن عباس، عمار ياسر، سلمة بن كهيل، مجاهد، سدّي، ابو جعفر و عتبه آمده است.

معرفة علوم الحديث للحاكم النيسابوري، ص102 ـ البداية و النهاية لإبن كثير، ج7، ص394 ـ انساب الأشراف، ص150 ـ المعجم الأوسط للطبراني، ج6، ص218 ـ الدر المنثور للسيوطي، ج2، ص293 ـ تفسير ابن كثير، ج2، ص73

قاضي عضد الدين ايجي ـ متوفاي 756 هجري ـ مي گويد:

و أجمع أئمة التفسير أن المراد علي عليه السلام.

پيشوايان علم تفسير اتفاق نظر دارند كه مراد از اين آيه، علي است.

المواقف للإيجي، ج3، ص601 ـ شرح المقاصد في علم الكلام للتفتازاني، ج2، ص288 ـ شرح تجريد العقائد للقوشجي، ص368

اين مطالب را از خواجه نصير الدين طوسي (ره) آورده اند و ردّ نكرده اند و متلقّات به قبول كرده اند.

آقاي آلوسي وهابي در روح المعاني مي گويد:

و غالب الأخباريين علي أنها نزلت في علي كرم الله وجهه.

غالب اخباريين و محدثين بر اين عقيده هستند كه اين آيه در حق علي نازل شده است.

روح المعاني للآلوسي، ج6، ص167

* * * * * * *

سؤالات بينندگان

سوال:

به عنوان پدر، بنده دوست دارم دخترم را به بهترين خواستگاران او بدهم. اگر بنده بخواهم استناد بكنم به اقدام عملي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در تزويج حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) به علي بن أبي طالب (عليه السلام)، آيا صرف اين كار، علامت أعلميت و بالاتر بودن مقام آن حضرت در بين همه كساني كه پيرامون پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بودند، نيست؟

جواب:

إن شاء الله اين را در زمان ديگري مفصل خواهم گفت. خليفه اول و دوم به خواستگاري حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) آمدند و آقا رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) به اينها جواب ردّ داد و اميرالمؤمنين (عليه السلام) آمد و جواب مثبت داد. اين قضيه نشان گر اين است كه آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) در نزد رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از جايگاه ويژه اي برخوردار بود و اين روشن و واضح است.

نَسائي نقل مي كند از بُريْده ـ صحابه پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) ـ و مي گويد:

خطب أبو بكر و عمر فاطمة، قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: إنها صغيرة. فخطبها علي فزوجها.

ابوبكر و عمر به خواستگاري فاطمه رفتند و پيامبر (صلي الله عليه و سلم) فرمود: فاطمه هنوز كوچك است. وقتي علي، فاطمه را خواستگاري كرد، پيامبر (صلي الله عليه و سلم) او را به ازدواج علي درآورد.

سنن النسائي، ج6، ص62 ـ صحيح ابن حبان، ج15، ص399 ـ مجمع الزوائد للهيثمي، ج9، ص204 ـ الصواعق المحرقة، ص163 ـ المعجم الكبير للطبراني، ج4، ص34 ـ أسد الغابة لإبن الأثير، ج1، ص386

حاكم نيشابوري هم مي گويد اين روايت صحيح است و شرايط صحيح بخاري و صحيح مسلم را دارد.

مستدرك الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج2، ص167

اين قضيه باعث شد كه بعضي ها نسبت به اين قضيه حساسيت پيدا كردند و گفتند كه چطور شد ما رفتيم خواستگاري حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) و به ما نداد و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) او را به ازدواج حضرت علي (عليه السلام) درآورد؟ به طوري كه مسائلي را عليه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در جامعه منتشر مي كردند و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بالاي منبر رفت و فرمود:

ما أنا زوجته و لكن الله زوجه.

من فاطمه را به ازدواج علي در نياوردم، بلكه خدا بود كه اين كار را كرد.

تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج42، ص126 ـ تاريخ يعقوبي، ج2، ص41

* * * * * * *

سوال:

فرق بين امامت و خلافت چيست؟

جواب:

آنچه كه آقايان اهل سنت در اين زمينه دارند، فرقي ميان امامت و خلافت نگذاشته اند. مثلا ابن أثير ـ از لغت نويسان بزرگ اهل سنت ـ در كتاب النهاية در رابطه با معناي خليفه مي گويد:

خليفه كسي است كه بعد از يك شخصيت مي آيد و جايگزين او مي شود.

النهاية في غريب الحديث، ج2، ص65 ـ لسان العرب لإبن منظور، ج9، ص89

ولي آقاي ابن خلدون ـ از مورخين نامي اهل سنت و متوفاي 808 هجري ـ صراحتا مي گويد:

هي حمل الكافة علي مقتضي النظر الشرعي في مصالحهم الأخروية و الدنيوية الراجعة إليها ... فهي في الحقيقة خلافة عن صاحب الشرع في حراسة الدين و سياسة الدنيا.

خلافت، جانشيني از شريعتي است كه براي پاسداري از دين و سياست دنيا است.

تاريخ ابن خلدون، ج1، ص191

قاضي عضد الدين ايجي ـ از استوانه هاي كلامي اهل سنت ـ مي گويد:

الإمامة هي خلافة الرسول.

امامت، جانشيني پيامبر (صلي الله عليه و سلم) است

المواقف للإيجي، ج3، ص574

آقاي ابو الحسن ماوردي ـ از بنيان گذاران علم كلام اهل سنت ـ مي گويد:

الإمامة موضوعة لخلافة النبوة.

الأحكام السلطانية و الولايات الدينية، ص5

آقايان اهل سنت فرقي ميان امامت و خلافت نگذاشته اند. ولي از ديدگاه ما شيعيان، ميان خلافت و امامت، تفاوت از زمين تا آسمان است. خلاصه نظر شيعه اين است كه أمر امامت به دست خداوند است. همان طوري كه در رابطه با حضرت ابراهيم (عليه السلام) آمده است:

وَ إِذِ ابْتَلَي إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا

سوره بقره/آيه124

خداوند جعل امامت حضرت ابراهيم (عليه السلام) را بعد از نبوت او، به خودش نسبت داده است؛ ولي خلافت اين گونه نيست. خلافت، اشاره اي است از ناحيه نبوت و نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) براي جانشيني.

* * * * * * *

سوال:

ابوبكر و عمر كه به خواستگاري حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) رفتند، خودشان و حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) چند ساله بودند؟

جواب:

اين قضيه در سال دوم هجرت بوده است و حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) 9 ساله بوده است و ابوبكر 61 ساله و عمر 42 ساله بوده است.

* * * * * * *

سوال:

با در نظر گرفتن اين كه اميرالمؤمنين (عليه السلام)، امام و خليفه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بوده است و از طرف خداوند انتخاب شده بود و حكم خداوند بود، چرا اجازه داد ابوبكر به خلافت برسد؟

جواب:

اميرالمؤمنين (عليه السلام) تمام تلاشش را به كار گرفت و استدلال كرد و از مردم كمك خواست، ولي كسي به اميرالمؤمنين (عليه السلام) جواب نداد و به نداي هل من ناصر حضرت علي (عليه السلام) پاسخ مثبت ندادند. اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود:

فنظرت فإذا ليس لي معين إلا أهل بيتي، فضننت بهم عن الموت و أغضيت علي القذي و شربت علي الشجي و صبرت علي أخذ الكظم و علي أمر من طعم العلقم.

جز اهل بيت من، كسي از من دفاع نكرد و مشكل بود براي من كه اهل بيتم را در برابر شمشير دشمن قرار دهم. وقتي ديدم ياوري براي قيام ندارم، چشمِ پر از خار و خاشاك را ناچارا فرو بستم و با گلويي كه در آن استخوان گير كرده، جام تلخ حوادث را نوشيدم و خشم خويش را فرو خوردم و بر نوشيدن جام تلخ تر از زهر، شكيبائي كردم.

نهج البلاغه، خطبه26

اميرالمؤمنين (عليه السلام) هم بارها فرمود:

لو وجدت أربعين رجلا لما كففت يدي ... .

اگر من 40 نيروي كمكي داشتم، در برابر اينها قيام مي كردم و هر چه صدا زدم، جز 3 نفر به من جواب ندادند.

تاريخ يعقوبي، ج2، ص126

إني لو وجدت يوم بويع أخو تيم الذي عيرتني بدخولي في بيعته ، أربعين رجلا كلهم علي مثل بصيرة الأربعة الذين قد وجدت ، لما كففت يدي ولناهضت القوم ، ولكن لم أجد خامسا فأمسكت

كتاب سليم بن قيس تحقيق محمد باقر الأنصاري، ص218

اميرالمؤمنين (عليه السلام) در ابتداء به فكر جنگ مسلحانه و دفاع از حق مسلّم خودش بود و وقتي ديد كسي او را ياري نمي كند، صبر كرد:

فصبرت و في العين قذي و في الحلق شجا، أري تراثي نهبا.

صبر كردم در حالي كه استخوان در گلو و خار در چشمم بود و مي ديدم كه حق مسلّم مرا به تاراج مي برند.

نهج البلاغه، خطبه3

به اين دلائل، اميرالمؤمنين (عليه السلام) تحمل كرد. آنچه كه براي اميرالمؤمنين (عليه السلام) مسلّم بود، حفظ اسلام بود و با اين روشي كه پيش گرفت، اسلام را از سقوط نجات داد، ولو اين كه در حق خودش ظلم شد.

* * * * * * *

* * * * * * *

* * * * * * *

««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»»



Share
1 | فائز | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٣١ شهریور ١٣٨٨ |
الحمدلله الذي جعلنا من المتمسكين بولايه علي بن ابي طالب عليه السلام دانلودكتاب ونرم افزارهاي اسلامي www.delaram.blogsky.com
2 | سيد محسن تفرشي | Iran - Sanandaj | ٢٠:١٣ - ٢٠ مرداد ١٣٨٩ |
با سلام يکي از برادران اهل سنت ميگفت که در من كنت مولاه فعلي مولاه مولا به معني جانشين نيست لطفا راهنمايي کنيد
3 | سيد علي | Iran - Rasht | ٠٩:٠٩ - ١٧ مهر ١٣٨٩ |
سلام
السلام عليك يا اميرالمومنين علي بن ابيطالب
ميسر نگردد به كس اين سعادت
به كعبه ولادت به مسجد شهادت
اللهم صل علي محمد وال محمد وعجل فرجهم
اللهم جعلنا من المتمسكين بولايه امير المومنين علي بن ابيطالب و اولاده معصومين عليهم السلام
اللهم صل علي محمد وال محمد وعجل فرجهم
روي سيلي خورده زهرا س شهادت مي دهد
از علي ع مظلومتر مردي در اين دنيا نبود
اللهم العن جبت و طاغوت
اللهم صل علي محمد وال محمد وعجل فرجهم
يا علي (ع)
4 | سيد علي | Iran - Rasht | ٠٩:٢٥ - ١٧ مهر ١٣٨٩ |
با سلام خدمت پسر عموي عزيزم آقاي سيد محسن تفرشي
در پاسخ سوال شماكه فرموديد:(( يکي از برادران اهل سنت ميگفت که در من كنت مولاه فعلي مولاه مولا به معني جانشين نيست لطفا راهنمايي کنيد))
ابتدا من كوچكتر از آنم كه بتوانم شما را راهنمايي كنم
اما بيشتر براي خشنودي دل نازنينت مي گويم كه آين افراد به ظاهر مسلمان معني و مفهوم خيلي از چيزها را نمي دانند از جمله خدا - پيغمبر قرآن عصمت امام ولايت وضو وفاي به عهد (بيعت) وووووو
موفق باشيد
يا علي(ع)
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها