2024 April 28 - يکشنبه 09 ارديبهشت 1403
جایگاه «لعن» و «نفرین» در سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
کد مطلب: ١٥٦٤٦ تاریخ انتشار: ٠٧ دي ١٤٠٢ - ١٥:٣٢ تعداد بازدید: 786
سخنراني ها » اخلاق علوی
جایگاه «لعن» و «نفرین» در سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)

برنامه حبل المتین14-08-1402

 
 
 بسم الله الرحمن الرحیم

14/08/1402

موضوع: جایگاه «لعن» و «نفرین» در سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)

برنامه حبل المتین

فهرست مطالب این سخنرانی:

شما به دنبال توطئه‌ها، کثافت کاریها و مخالفتهایتان با نظام باشید!!

خلاصه ای از مطالب جلسات گذشته پیرامون ریشه های واقعه عاشورا

جایگاه «لعن» و «نفرین» در سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)

مناظره تلفنی داغ استاد حسینی قزوینی با جوان اهل سنت!

شیعه امامیه، فقه خود را از کجا آورده است!؟

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای جمله بی کسان عالم را کس * یک جو کرمت بهر من بی کس، بس

هرکس به کسی و حضرتی می‌نازد * جز حضرت تو ندارد این بی کس، کس

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب و الأئمة المعصومین (علیهم السلام)

السلام علی المهدی الذی وعد الله به الأمم السلام علی ربیع الأنام و نضرة الأیام السلام علیک یا بقیة الله

دوستان و همراهان عزیز و گرانقدر «شبکه جهانی حضرت ولی عصر»، خانم‌ها و آقایان محترم سلام علیکم و رحمة الله. خیلی خوش آمدید به برنامه زنده «حبل المتین».

خداوند عزیز را هزاران بار شاکریم که بازهم به ما توفیق داد و عمر داد و نفس داد تا خدمت شما رسیدیم و ان شاءالله در قالب این برنامه بتوانیم از اهلبیت عصمت و طهارت دفاع کنیم.

همین ابتدای برنامه یاد می‌کنیم از همه شهدا به ویژه شهدای مظلوم فلسطین، شهدای مظلوم غزه، مردمی که همچنان زیر بمباران وحشیانه رژیم آدمکش و رژیم وحشی اسرائیل هستند و عدد شهدا از ده هزار تن هم گذشت.

متأسفانه ما شاهدیم همچنان برخی از حکام عرب و برخی از سران دنیا به ویژه کشورهای اروپایی همچنان حمایت می‌کنند و بعضی‌ها هم سکوت کردند. ان شاءالله روزی نابودی اسرائیل جنایتکار را شاهد باشیم. ان شاءالله روزی شاهد آزادی قدس شریف باشیم.

این روزها که می‌گذرد و این صحنه‌ها را می‌بینیم، دل هر انسانی و دل هر آزاده‌ای می‌سوزد و آتش می‌گیرد. وقتی هر روز صحنه‌های جدید دیده می‌شود، باعث این می‌شود که دل‌های ما آتش بگیرد.

البته گاهی اوقات صحنه‌های حماسه آفرین از رزمندگان مقاومت و رزمندگان غزه هم می‌بینیم. شب گذشته ویدئویی منتشر شد و باعث شادی بسیاری از مردم شد. این لحظات در کنار همدیگر هست. هم امید و مقاومت است و هم مظلومیت.

ان شاءالله روزی شاهد باشیم که اسرائیل از صفحه روزگار و از نقشه این جهان هستی محو شود و دیگر کشوری به نام اسرائیل نداشته باشیم. هرچند ما الآن هم قبول نداریم و بسیاری از کشورها نمی‌پذیرند و وقتی هم نام می‌بریم باید تحت عنوان "فلسطین اشغالی" یاد کنیم. ان شاءالله روزی شاهد نابودی آن باشیم.

ما با برنامه زنده «حبل المتین» در کنار شما هستیم و در محضر سرور عزیز و بزرگوارمان استاد گرانقدر حضرت آیت الله حسینی قزوینی هستیم. حضرت استاد سلام علیکم و رحمة الله، خیلی خوش آمدید؛

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا میثاق الله الذی أخذه و وکده السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه السلام علیک یا صاحب المرئی و المسمع فما کان لنا شیء الا و انتم له السبب و الیه السبیل

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی خالصانه‌ترین سلامم را تقدیم می‌کنم و موفقیت همه عزیزان را از خداوند منّان خواهانم.

ما طبق برنامه همیشگی یادی از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) می‌کنیم، باشد که هدیه‌ای به پیشگاه مقدس مولایمان حضرت بقیة الله الأعظم باشد. آن نازنینی که؛

«بِیمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَی وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء»

زاد المعاد- مفتاح الجنان، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: اعلمی، علاءالدین، ص 423، باب دعاء العدیلة الکبیر

نخلی که شکسته ثمرش را نزنید * مرغی که زمین خورده پرش را نزنید

دیدید اگر که دست مردی بسته * دیگر در خانه همسرش را نزنید

بر سوخته باغ ما دگر سر نزنید * این خانه آتش زده را در نزنید

از ما که گذشت مادری را دیگر * در خانه به پیش چشم دختر نزنید

یابن الحسن! داغ دل مادرت حضرت فاطمه زهرا منتظر توست. سینه زخمی و پهلوی شکسته مادرت حضرت فاطمه زهرا و محسن پرپر شده پشت در خانه حضرت صدیقه طاهره و شیون‌های جانسوز فرزندان زهرا منتظر تو هستند.

یابن الحسن! مظلومان عالم در هرجایی هستند، به ویژه کسانی که در فلسطین اشغالی به دست دژخیمان وحشی جلوی چشم تمام دنیا پرپر می‌شوند منتظر تو هستند. کودکان، دختران، پسران و زنان هر روز پرپر می‌شوند، همه در انتظار تو هستند.

عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان

مجری:

حضرت استاد خیلی ممنون و سپاسگذارم. دوستان عزیز در جریان هستید که طبق معمول ما همیشه مباحثی را داریم و بخشی از برنامه هم به تماس‌های شما مخاطبین اختصاص پیدا خواهد کرد.

دوستان ما به موقع راه‌های ارتباطی را برای شما زیرنویس خواهند کرد. ما همیشه گفتیم که اولویت ما حتی با عزیزان اهل سنت یا آقایان وهابی هست که روی خط ارتباطی بیایند و اگر بحث یا گفتگو یا سؤالی دارند مطرح کنند.

اگر هم می‌خواهید عضو کانال «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» شوید، یک راه ساده است که عرض می‌کنم. عدد 313 را به شماره «3000151515» پیامک کنید. در این صورت لینکی برای شما ارسال می‌شود و به صورت خودکار عضو کانال خواهید شد.

اگر در خاطر شریفتان باشد و حضرت استاد هم در هفته‌های گذشته کاملاً توضیح دادند، موضوع بحث و گفتگوی ما عوامل و ریشه‌های واقعه عاشورا و حادثه کربلا بود. ما در این خصوص بحث می‌کنیم که چه اتفاقاتی در گذشته افتاده است که نزدیک به پنجاه سال پس از رحلت نبی گرامی اسلام مقدماتی فراهم شده و افرادی مقدمه ساز این جنایت بودند.

این قضیه به دوران معاویه و حتی قبل از آن برمی گردد که حالا فعلاً بحث ما جنایت‌هایی است که توسط معاویه اتفاق افتاده است و مقدمه سازی هایی که باعث شد کینه و دشمنی نسبت به اهلبیت عصمت و طهارت ایجاد شود.

این مقدمات سبب شد تا نهایتاً پسر رسول خدا اینطور در کربلا به شهادت برسد و به محضر آن بزرگوار جسارت شود و اهلبیتشان را به اسارت ببرند. حضرت استاد لطفاً بسیار خلاصه از مباحث گذشته بفرمایید تا سؤال جدید را عرض کنم.

شما به دنبال توطئه‌ها، کثافت کاریها و مخالفتهایتان با نظام باشید!!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله

أفوض أمری إلی الله إن الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر یا أبا صالح المهدی ادرکنی

بنده قبل از اینکه وارد بحث شوم، باید اشاره کنم قضیه فلسطین تمام معادلات دنیا را به هم زده است. مردم سراسر جهان اعم از آمریکا و اروپا تا چین و هند و دیگر بلاد همگی در دفاع از مردم مظلوم فلسطین و محکومیت این رژیم سفاک و جلاد برخاسته‌اند.

شاید اسرائیل در تاریخ چنین منفوریتی تا به حال نداشته. چند روز پیش یکی از سران اسرائیل گفت: الآن کسانی که علیه ما در دنیا قیام کرده‌اند، پانزده برابر کسانی هستند که دارند از ما دفاع می‌کنند!!

بنده به صورت بسیار فشرده به چند نکته اشاره کنم. اولاً عزیزان ما به آیه 82 از سوره مبارکه مائده دقت کنند. قرآن کریم می‌فرماید:

(لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیهُودَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکوا )

بطور مسلم یهود و مشرکان را دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان خواهی یافت.

(وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قالُوا إِنَّا نَصاری ذلِک بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَ رُهْباناً وَ أَنَّهُمْ لا یسْتَکبِرُون)

ولی آنها را که می‌گویند مسیحی هستیم نزدیکترین دوستان به مؤمنان می‌یابی، این به خاطر آن است که در میان آنها افرادی دانشمند و تارک دنیا هستند و آنها (در برابر حق) تکبر نمی‌ورزند.

سوره مائده (5): آیه 82

امروزه مصداق اتم یهود، رژیم صهیونیستی است. حال (وَ الَّذِینَ أَشْرَکوا) چه کسانی هستند؟! یکی از اعاظم نکته‌ای دارد و می‌فرماید: یکی از علایم ظهور حضرت ولی عصر این است که منفوریت رژیم غاصب اسرائیل مشخص می‌شود و بسیاری از حکام عرب و غیر عرب که داعیه اسلامی داشتند با ارتباط نزدیک با یهود شرک آنها روشن می‌شود.

ملاحظه کنید سراسر دنیا علیه صهیونیسم برخاسته‌اند، اما از طرف دیگر آنطور که در تمام رسانه‌ها آمد دولت امارات چندین هواپیما مملو از وسایل نظامی برای اسرائیل فرستاده است!!

دولت بحرین کسانی که در دفاع از فلسطینیان تظاهرات کرده بودند را به خاک و خون کشیده و دستگیر کرده است. حتی دولت آمریکا و دولت فرانسه و دولت آلمان چنین کاری نکردند که دولت بحرین انجام داد. در هیچ کجای دنیا اینطور وحشیانه با کسانی که در دفاع از مظلوم تظاهرات می‌کنند برخورد نکردند.

شاید (وَ الَّذِینَ أَشْرَکوا) در سوره مبارکه مائده که بلافاصله بعد از (لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیهُودَ) آمده است پیامی برای عصر ما داشته باشد. همانطور که این بزرگوار هم اشاره داشته‌اند

ملاحظه کنید قبلاً هم گفتیم رهبر کره شمالی توئیت می‌گذارد «انتم جبنا یا عرب» به این معنا که شما عرب‌ها همگی ترسو هستید. وزیر امور خارجه چین تلفات غیر نظامی‌ها را محکوم می‌کند و می‌گوید: مسئولیت پذیری نمی‌تواند این فاجعه را ادامه دهد.

«آنجلینا جولی» زن بازیگر هالیوود که دریافت کننده جایزه اسکار و جایزه گلدن گلوپ هست، در فضای مجازی آمد و در دفاع از مظلومین فلسطین و محکومیت یهود و صهیونیست پیام داد.

افرادی که در رابطه با «مهسا امینی» این همه سروصدا ایجاد کردند و شعار دادند و در کشور آشوب به پا کردند، در رابطه با عزیزانی که تعدادشان به بیش از ده هزار نفر می‌رسد ساکت ماندند. هنرمندانی که از پول جمهوری اسلامی مشهور شدند و دارند وطن فروشی می‌کنند، در رابطه با این ده هزار انسان هیچ عکس العملی نشان ندادند.

در مقابل آقایان یا بعضی از آقازاده‌ها و آیت الله زاده‌ها یا بهتر است بگوییم فرزند حضرت نوح عصر ما در رابطه با «مهسا امینی» آن عبارت طولانی را دادند و فرزندان حضرت نوح هم در سایتشان منعکس کردند، اما الآن ساکت هستند.

آقای «بیات» که داعیه مرجعیت دارد در رابطه با «مهسا امینی» پیام داد، اما الآن ساکت است و اصلاً گویا هیچ اتفاقی نیفتاده است. من فقط دیدم مجمع محققین پیامی گذاسته و این چنین می‌نویسد:

"خبرها تلخ است از کشتار کودکان و زنان فلسطین تا مرگ «آرمیتا گراوند» که بسیار تأسف بار است. وزیر ارشاد تعدادی از هنرپیشگان نامدار زن را از فعالیت فرهنگی بازداشته است و در پی آن تعداد بیشتری از هنرمندان را از قطار نظام پیاده کرده است. آمران به معروف به نوعی هر روز با زنان و دختران درگیرند. این چطور کشورداری است؟!"

شما به دنبال توطئه‌ها و کثافت کاری‌های خودتان و مخالفت‌هایتان با نظام باشید!! آیت الله بهجت گفت: اگر انسان در تمام عمرش رایگان کار کند، مزد یک نفس کشیدن در نظام جمهوری اسلامی را نمی‌تواند ادا کند.

حال کسانی که اصلاً بلد نیستند انقلاب را املا کنند، آمده‌اند امروزه برای مسئولین ما تعیین تکلیف می‌کنند و از دو جمله "کودکان و زنان" ده دوازده مسئله از مسائل دیگر را مطرح می‌کنند. حال نمی‌دانیم این قضیه به کجا می‌رود.

همچنین بعضی از شبکه‌هایی که در اختیار تشیع انگلیسی است، کلیپ‌هایی که متعلق به چندین سال قبل است را در فضای مجازی علیه نظام و مقام معظم رهبری منتشر می‌کند و آنچه هزاران برابر لایق مرجع خودشان است نثار رهبری می‌کنند.

آن‌ها نسبت به فلسطین شبهه مطرح می‌کنند و امروز در فضای مجازی به جای محکومیت صهیونیست و دفاع از فلسطین یک سری مطالبی را مطرح می‌کنند که واقعاً انسان تعجب می‌کند از اینکه این افراد با قرآن کریم و روایات اهلبیت هیچ انسی ندارند.

«وَ کونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْنا»

نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 421، خ 47

گویا این فرمایشات را اصلاً در طول عمرشان نشنیده‌اند و احساس می‌کنند تنها مظلوم در دنیا همین معدود افراد تحت عنوان تشیع انگلیسی است که دارند فعالیت می‌کنند و ظالم هم جمهوری اسلامی است. دیدگاه این افراد غیر از این چیزی نیست. امیدواریم خداوند عالم به همه ما بصیرت بدهد و به ما عنایت کند تا بتوانیم به وظایفمان آشنا باشیم و به آن عمل کنیم.

مجری:

حضرت استاد بسیار از شما ممنونم. من نکته کوتاهی عرض کنم و بعد از آن خدمت حضرتعالی هستیم.

عرض کردیم واقعه عاشورا و حادثه کربلا یک شبه و یک روزه و یک هفته‌ای نبود بلکه سال‌ها اتفاقات و وقایعی رخ داد تا نهایتاً منجر به حادثه کربلا شد. وجود نازنین حضرت سیدالشهدا به شهادت رسید و وقایع و اتفاقات ناگواری پیش آمد.

قرار شد حضرت استاد خلاصه‌ای در خصوص مباحث گذشته بفرمایند تا بنده سؤالات جدید را عرض کنم.

خلاصه ای از مطالب جلسات گذشته پیرامون ریشه های واقعه عاشورا

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

ما بحث را خیلی طولانی کردیم و گفتیم که قضیه شهادت حضرت سیدالشهدا از زمان رسول اکرم رقم خورد. مخالفت‌ها با رسول اکرم در زمان حیات حضرت و به دنبال رحلت آن بزرگوار صورت گرفت.

بیست و پنج سال خانه نشینی امیرالمؤمنین و روی کار آمدن بنی امیه و دیگر قضایا همگی دست به دست هم داد تا این مباحث شکل گرفت و نتیجتاً به شهادت سرور آزادگان حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) منجر شد.

ما به اینجا رسیدیم که یکی از عوامل شهادت حضرت سیدالشهدا، بنی امیه و قریش و در رأس آنها معاویه بن أبی سفیان است. ما روایات متعددی از منابع اهل سنت با سند صحیح آوردیم که رسول اکرم در حالی که ابوسفیان سوار بر شتر بود و معاویه جلودار او و برادرش یزید پشت سر شتر بود آنها را لعنت کرده است.

این افراد برای آنکه بتوانند لعن رسول الله را به نوعی از دامن بنی امیه و معاویه پاک کنند، به رسول الله افترا و دروغ بستند و تهمت زدند که حضرت فرمود:

«فَأَیمَا مُؤْمِنٍ آذَیتُهُ أو سَبَبْتُهُ أو جَلَدْتُهُ فَاجْعَلْهَا له کفَّارَةً وَقُرْبَةً»

هر مؤمنی را که اذیت کردم و سب کردم و تازیانه زدم، آن را برای او کفاره گناهان و وسیله تقرب قرار بده.

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 2008، ح 2601

ما عرض کردیم این روایات که از زبان پیغمبر اکرم نقل شده است، اولاً مخالف با کتاب است. قرآن کریم خطاب به پیغمبر اکرم می‌فرماید:

(وَ إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیم)

و تو اخلاق عظیم و برجسته‌ای داری.

سوره قلم (68): آیه 4

و:

(فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُم وَ لَوْ کنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک)

از پرتو رحمت الهی در برابر آنها نرم (و مهربان) شدی و اگر خشن و سنگدل بودی از اطراف تو پراکنده می‌شدند.

سوره آل عمران (3): آیه 159

بالاترین حسنی که برای پیغمبر اکرم در آیه 4 سوره مبارکه قلم آمده است، این است که می‌فرماید: تو اخلاق عظیم داری! کلمه (عَظِیم) در قرآن کریم معدود استعمال شده یا به این شکل استعمال نشده است. خداوند متعال می‌فرماید: اگر تو انسان تندخویی بودی همه از اطراف تو پراکنده می‌شدند.

از طرف دیگر در کتاب «صحیح مسلم» آمده است که پیغمبر اکرم بی جهت به مردم ناسزا می‌گفتند و مردم را لعن و شتم می‌کردند!! آن‌ها ادعا می‌کنند که پیغمبر اکرم می‌فرمودند: خدایا! هرکسی را لعن کردم یا فحش دادم و شلاق زدم که مستحق آن نبود، آن برای او حسنه و کفاره گناهانش قرار بده.

با این روایات جعلی، مقام پیغمبر اکرم را پایین و پایین‌تر آورده‌اند، همانند یک چوپان بداخلاقی که عصبانی می‌شود و شاگرد و گوسفند و شتر خود را کتک می زند. هدف بنی امیه از جعل این روایات این بود که دامن معاویه را از لعن رسول اکرم پاک و منزه کنند.

ما گفتیم سیره رسول اکرم در مدارا با یهودیان خیبر، «وحشی» قاتل حضرت حمزه سیدالشهدا، «حبار أسود»، «عکرمة بن أبی جهل» و «عبدالله بن أبی سر» نشانگر این است که رسول اکرم حتی با بدترین و وحشی‌ترین افراد هم مدارا می‌کردند.

کسی که شکم حضرت حمزه را پاره کرده و جگر آن بزرگوار را بیرون آورده و در اختیار مادر معاویه قرار داده است از سوی رسول اکرم مورد عفو قرار می‌گیرد، اما این آقایان چنین تعابیری را نسبت به رسول اکرم به کار می‌برند.

ما در بعضی از منابع داریم که افراد از رسول اکرم می‌خواهند برای مشرکین نفرین کند، اما حضرت قبول نمی‌کند. نقل شده است صحابه در جنگ احد به رسول اکرم عرضه داشتند: یا رسول الله! این افراد مرتکب جنایات زیادی شدند. تو پیغمبر خدا هستی و دعا و نفرینت به اجابت می‌رسد. یا رسول الله این افراد را نفرین کن.

رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمودند: خداوند متعال مرا رحمة للعالمین قرار داده است. خدایا این افراد را هدایت کن. آن‌ها کارهایی انجام می‌دهند که از عواقب آنها خبر ندارند.

آقایان نسبت به پیغمبر اکرم با این خصوصیات حسنه اخلاقی ادعا می‌کنند که بی جهت ناسزا می‌گفت، فحش می‌داد و لعن می‌کرد. از طرف دیگر ادعا می‌کنند که فحش‌های پیغمبر اکرم برای مردم رحمت بوده است!!

آن‌ها می‌خواستند بگویند لعنی که پیغمبر اکرم به معاویه و ابوسفیان و بنی امیه کرده است، برای آنها مایه رحمت و برکت است. من در خدمت حضرتعالی هستم.

مجری:

حضرت استاد بسیار از شما ممنونم. حدیثی که اشاره فرمودید که برای تبرئه معاویه از قول رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) جعل کرده‌اند، آیا اساسا با سنت رسول اکرم همخوانی دارد یا خیر؟!

جایگاه «لعن» و «نفرین» در سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

ما گفتیم این روایت با سیره پیغمبر اکرم و منطق قرآن کریم همخوانی ندارد. حال می‌خواهیم ببینیم با سنت همخوانی دارد یا خیر. در این زمینه ما روایاتی با سندهای صحیح داریم که یکی از آنها در کتاب «مسند أحمد بن حنبل» هست. در این کتاب جلد دوم روایتی از قول «عبدالله بن عمروعاص» آمده است که می‌گوید:

«کنت أَکتُبُ کلَّ شیء أَسْمَعُهُ من رسول اللَّهِ أُرِیدُ حِفْظَهُ»

من هر روایتی که از پیغمبر اکرم می شنیم را می‌نوشتم.

«فنهتنی قُرَیشٌ فَقَالُوا أنک تَکتُبُ کلَّ شیء تَسْمَعُهُ من رسول اللَّهِ وَرَسُولُ اللَّهِ بَشَرٌ یتَکلَّمُ فی الْغَضَبِ وَالرِّضَا»

قریش مرا از این کار نهی کردند و گفتند: تو تمام حرف‌های پیغمبر را می‌نویسی در حالیکه او بشری همانند ماست که عصبانی و سپس آرام می‌شود.

«فَأَمْسَکتُ عَنِ الْکتَابِ فَذَکرْتُ ذلک لِرَسُولِ اللَّهِ »

من از نوشتن سخنان پیغمبر امساک کردم. و این قضیه را برای پیغمبر نقل کردم.

پیغمبر فرمودند:

«اکتُبْ فوالذی نفسی بیده ما خَرَجَ منی الا حَقٌّ»

حضرت فرمود: تمامی حرف‌های مرا بنویس. قسم به خدایی که جانم در دست اوست از دهانم جز حق بیرون نمی‌آید.

مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 2، ص 162، ح 6510

در ادامه روایت، محقق، راویان را توثیق می‌کند. همین روایت در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» اثر «حاکم نیشابوری» جلد سوم صفحه 606 از طریق «عمرو بن شعیب» و پدر و جدش آمده است. در روایت آمده است:

«قلت یا رسول الله أتأذن لی فأکتب ما أسمع منک قال نعم قلت فی الرضاء والغضب قال نعم فإنه لا ینبغی أن أقول عند الرضاء والغضب إلا حقا»

در مورد سند روایت هم آمده است:

«صحیح الإسناد ولم یخرجاه»

المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 606، ح 6246

جالب این است که کتاب «مسند أحمد بن حنبل» در جلد دوم صفحه 340 آمده است که «ابوهریره» از پیغمبر اکرم نقل می‌کند که حضرت فرمود:

«انی لاَ أَقُولُ إِلاَّ حَقًّا»

من جز حق سخنی نمی‌گویم.

«قال بَعْضُ أَصْحَابِهِ فَإِنَّک تُدَاعِبُنَا یا رَسُولَ اللَّهِ»

بعضی از صحابه گفتند: یا رسول الله! شما گاهی اوقات با ما شوخی می‌کنید.

لازم به ذکر است یکی از ایراداتی که در سقیفه به امیرالمؤمنین گرفتند، این بود که گفتند علی بن أبی طالب انسان شوخی است! خودتان می گویید پیغمبر اکرم هم شوخی می‌کردند. اگر امیرالمؤمنین به خاطر شوخ طبعی صلاحیت خلافت ندارد، نسبت به پیغمبر اکرم هم باید این مطلب را بگویید.

«فقال إنی لاَ أَقُولُ إِلاَّ حَقًّا»

حضرت فرمود: حتی شوخی‌های من هم بر حق است.

مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 2، ص 340، ح 8462

رسول گرامی اسلام به صراحت فرمودند: شوخی‌های من هم با معیار وحی است و این برای شما سنت است.

(لَقَدْ کانَ لَکمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة)

برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود.

سوره احزاب (33): آیه 21

حتی شوخی‌های پیغمبر اکرم هم برای ما اسوه است. اگر ما می‌خواهیم با کسی شوخی کنیم، باید ببینیم که رسول اکرم با صحابه و امیرالمؤمنین چگونه شوخی می‌کردند.

حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) با حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) شوخی‌هایی داشتند که در تاریخ آمده است. ما هم تلاش کنیم شوخی‌هایمان را به این سمت ببریم، نه اینکه در شوخی‌هایمان دروغ بگوییم یا افترا بزنیم و به افراد توهین کنیم تا چند نفر را بخندانیم. این شوخی‌ها، شوخی‌های درستی نیست!

بنابراین پیغمبر اکرم حتی وقتی شوخی هم می‌کنند، برای ما حجت و اسوه و الگوست. محقق روایت می‌گوید: حدیث صحیح است و سند آن هم قوی و محکم است. در کتاب «صحیح سنن ترمذی» هم آمده است:

«قالوا یا رسول الله إنک تداعبنا»

صحابه گفتند: یا رسول الله! شما گاهی اوقات با ما شوخی می‌کنید.

«إنی لَا أَقُولُ إلا حَقًّا»

حضرت فرمود: حتی شوخی‌های من هم بر حق است.

ایشان در مورد سند روایت می‌نویسد:

«هذا حدیث حسن صحیح»

الجامع الصحیح سنن الترمذی، اسم المؤلف: محمد بن عیسی أبو عیسی الترمذی السلمی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت --، تحقیق: أحمد محمد شاکر وآخرون، ج 4، ص 357، ح 1990

بنابراین حتی شوخی‌های پیغمبر اکرم هم برای ما حجت است. «حاکم نیشابوری» هم در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» جلد سوم صفحه 528 همین تعبیر را نقل می‌کند.

وقتی تمام سخنان پیغمبر اکرم برای ما حجت و الگو هست، ما سؤالی از وهابی‌ها می‌کنیم. پیغمبر اکرم بعضی افراد را فحش و ناسزا گفته و لعن کرده و کتک زده که مستحق آن نیستند. آیا این اقدامات پیغمبر اکرم هم برای ما حجت است یا در آنجا دیگر نمی‌توانیم بگوییم حجت است؟!

نکته مهم این است که در کتاب «صحیح مسلم» بابی تحت عنوان: «بَاب النهی عن لَعْنِ الدَّوَابِّ وَغَیرِهَا» آمده است. رسول اکرم می‌فرماید که شما حق ندارید حیوانات و چهارپایان را هم لعن کنید. در این باب چندین روایت آمده است.

در روایت 2595 روایتی از قول «عمران بن حصین» آمده است که نقل می‌کند ما در یکی از سفرها با پیغمبر اکرم بودیم.

«وَامْرَأَةٌ من الْأَنْصَارِ علی نَاقَةٍ فَضَجِرَتْ فَلَعَنَتْهَا»

زنی از انصار سوار شتری بود. این شتر قدری بد راه ‌رفت و زن شتر را لعنت کرد.

«فَسَمِعَ ذلک رسول اللَّهِ فقال خُذُوا ما علیها وَدَعُوهَا فَإِنَّهَا مَلْعُونَةٌ»

پیغمبر اکرم سخن زن را شنید و گفت: هرچه پشت سر شتر گذاشتید پایین بیاورید و دیگر از این شتر استفاده نکنید، زیرا این شتر را لعن کردند.

«قال عِمْرَانُ فَکأَنِّی أَرَاهَا الْآنَ تَمْشِی فی الناس ما یعْرِضُ لها أَحَدٌ»

من دیدم این شتر دارد راه می‌رود و هیچکس هم متعرض این شتر نیست.

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 2004، ح 2595

این شتر همانند عروس بسیار باوقار میان شترها راه می‌رفت و او را بار نمی‌کردند، زیرا رسول اکرم شنید که زنی او را لعن کرده است. حال اگر پیغمبر اکرم یکی از صحابه را لعن کرده باشد باید چکار کنیم؟! آیا ارزش صحابه از ارزش یک شتر کمتر است؟!

در روایت بعد آمده است که پیغمبر اکرم می‌فرماید:

«خُذُوا ما علیها وَأَعْرُوهَا فَإِنَّهَا مَلْعُونَةٌ»

هرچه پشت سر شتر است خالی کنید و او را لخت کنید، زیرا او لعن شده است.

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 2004، ح 2595

در روایت 2596 آمده است یکی از کنیزها سوار بر ناقه‌ای بود در حالی که بعضی از متاع قبیله هم روی آن بود. در یکی از گردنه‌هایی که در کوهسار می‌رفتند، کنیز این شتر را لعن کرد. پیغمبر اکرم فرمودند:

«لَا تُصَاحِبْنَا نَاقَةٌ علیها لَعْنَةٌ»

ناقه‌ای که لعن کردند را از قافله ما بیرون کنید.

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 2005، ح 2596

درواقع شتری که لعنت شده حق ندارد در میان قافله رسول اکرم باشد. حال تکلیف صحابه‌ای که پیغمبر اکرم آنها را لعن کرده است با این اوضاع روشن می‌شود.

در روایت بعد آمده است که حضرت فرمودند:

«أَیمُ اللَّهِ لَا تُصَاحِبْنَا رَاحِلَةٌ علیها لَعْنَةٌ من اللَّهِ»

شما را به خدا سوگند به هیچ وجه نگذارید حیوانی که لعن کردند همراه ما باشد.

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 2005، ح 2596

بازهم در روایت دیگر آمده است:

«لَا ینْبَغِی لِصِدِّیقٍ أَنْ یکونَ لَعَّانًا»

یک انسان صدیق هرگز لعن نمی‌کند.

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 2005، ح 2597

حضرت در روایت بعد می‌فرماید:

«لَا یکونُ اللَّعَّانُونَ شُفَعَاءَ ولا شُهَدَاءَ یوم الْقِیامَةِ»

کسانی که لعن می‌کنند فردای قیامت نه کسی آنها را شفاعت می‌کند و اگر کشته هم شوند جزو شهدا نیستند.

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 2006، ح 2598

فردی که زبان به لعن دارد، اگر در جنگ کشته شود هم رتبه شهدا را ندارد. شاید مراد این باشد با توجه به آیه شریفه:

(وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یکونَ الرَّسُولُ عَلَیکمْ شَهِیداً)

همان گونه (که قبله شما یک قبله میانه است) شما را نیز امت میانه‌ای قرار دادیم (که در حد اعتدال که میان افراط و تفریط هستید) تا گواه بر مردم باشید و پیامبر هم گواه بر شما.

سوره بقره (2): آیه 143

امت اسلامی که باید گواه بر امت‌های دیگر باشند، این مقام را از او سلب می‌کنند.

«ابن رجب حنبلی» متوفای 795 هجری یکی از علمای بسیار بزرگ اهل سنت است. او تقریباً معاصر با «ابن تیمیه» بود و «ابن قیم جوزیه» و «ذهبی» و «ابن حجر عسقلانی» در کتاب «شرح صحیح بخاری» مطالب زیادی از «ابن رجب» نقل می‌کنند.

جالب است که ایشان در کتاب خود چند مطلب آورده است که پیغمبر اکرم بعد از آنکه زنی شتری را لعن کرد، فرمود: نگذارید این شتر در قافله ما باشد.

«وکان بعض السلف لا یدخل بیته بشیء ملعون»

بعضی از بزرگان سلف ما معتقد بودند اگر کسی حیوانی را لعن می‌کرد می‌گفتند که او را در خانه ما راه ندهید.

«ولا یأکل من بیض دجاجة یلعنها»

اگر کسی مرغی را لعن می‌کرد، بزرگان ما از تخم آن مرغ استفاده نمی‌کردند.

«ولا یشرب من لبن شاة لعن‌ها»

اگر گوسفندی را لعن می‌کردند، بزرگان ما از شیر یا گوشت آن نمی‌خوردند.

«قال بعضهم ما أکلت شیئا ملعونا قط»

من در عمرم خوراکی ملعون مصرف نکردم.

«عن أحمد قال من لعن عبده فعلیهأن یعتقه»

از احمد نقل شده که اگر کسی بنده‌اش را لعن کند، باید سریع او را آزاد کند.

«قال ویجیء فی لعن زوجته أنه یلزمه أن یطلقها»

اگر کسی همسر خود را لعن کند، حاکم شرع او را مجبور می‌کند تا او را طلاق دهد.

شرح حدیث لبیک اللهم لبیک، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن أحمد بن رجب البغدادی الحنبلی، دار النشر: دار عالم الفوائد - مکة المکرمة - 1417، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. ولید عبد الرحمن محمد آل فریان، ج 1، ص 48، باب خرج الإمام أحمد

دقت داشته باشید این قضیه با ملاعنه تفاوت دارد. ملاعنه بحث افترا است و مربوط به زمانی است که شخصی نسبت ناروا به همسر خود بدهد. در این حالت ملاعنه صورت می‌گیرد و از همدیگر جدا می‌شوند.

دوستان عزیز! این عبارات آقایان اهل سنت در رابطه با لعن است. آنوقت به نبی گرامی اسلام نسبت می‌دهند که عایشه گفته است دو نفر آمد و پیغمبر اکرم آنها را لعنت کرد و سب کرد و فحش داد. عایشه به حضرت اعتراض کرد که چرا این افراد را لعن کردید.

پیغمبر اکرم می‌فرماید: مگر یادت رفته که من با خداوند عهد و پیمان بسته بودم تا اگر کسی را لعن کردم در ازای آن برای او ثواب و درجه بنویس.

بازهم در کتاب «صحیح مسلم» حدیث 2599 نقل شده است که صحابه به پیغمبر اکرم عرضه داشتند:

«یا رَسُولَ اللَّهِ ادْعُ علی الْمُشْرِکینَ قال إنی لم أُبْعَثْ لَعَّانًا وَإِنَّمَا بُعِثْتُ رَحْمَةً »

یا رسول الله! مشرکین را نفرین کن. فرمود: خداوند مرا به عنوان لعنت کننده مبعوث نکرده است. من برای رحمت کردن مبعوث شدم.

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 2006، ح 2599

آیا پیغمبری که نمی‌خواهد مشرکین را لعن کند، آنوقت مؤمنین و صحابه را لعنت می‌کند؟! این چه وضعی است شما درست کردید؟! بازهم در کتاب «صحیح مسلم» آمده است:

«سِبَابِ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ کفْرٌ»

هرکسی به مسلمانی ناسزا بگوید نشانه فاسق بودن اوست و جنگ با او هم کفر است.

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 1، ص 81، باب 28

هرکسی به مسلمانی ناسزا بگوید فاسق است. در این صورت نه می‌توان پشت سر این شخص نماز خواند، نه شهادت او قبول است و نه در حضور او می‌توان کسی را طلاق داد. ناسزا گفتن به مسلمان فسق انسان را ثابت می‌کند. «بخاری» هم می‌نویسد:

«سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ کفْرٌ»

الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 1، ص 27، ح 48

این‌ها همگی نشانگر این است که این آقایان اینطور روایاتی را جعل کرده‌اند برای دفاع از معاویه و ابوسفیان و یزید و شجره ملعونه در قرآن. شما که از پیغمبر اکرم چنین روایتی را نقل کرده‌اید، با:

(وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ)

شجره ملعونه را که در قرآن ذکر کرده‌ایم.

سوره اسراء (17): آیه 60

می‌خواهید چکار کنید؟! آیا (الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ) به معنای «الشجرة المرحومة» است؟! این افراد به هر جنایتی دست زدند برای اینکه دامن بنی امیه را ماله کشی کنند. آیا این درست است؟!

من از دور پیشانی عزیزان اهل سنت را می‌بوسم و از آنها تقاضا می‌کنم که بیایند تا بنشینیم با همدیگر دوستانه صحبت کنیم. شاید ما اشتباه می‌کنیم.

اگر عزیزان اهل سنت اشتباه ما را به ما بفهمانند، ما به والله سوگند می‌خوریم که همین جا در همین شبکه از اشتباهمان برمی گردیم و عذرخواهی می‌کنیم. اگر نمی‌توانند حضوری بیایند، روی خط بیایند و بگویند روایاتی شما آورده‌اید سندا اشکال دارد.

ما تمامی این روایات را از کتب «صحیح مسلم» و «صحیح بخاری» آوردیم. عزیزان بیایند و به ما بگویند «بخاری» و «مسلم» اشتباه کرده است. اگر عزیزان به ما اثبات کنند ما از حرفمان برمی گردیم.

ما خودمان را معصوم نمی‌دانیم و نمی‌گوییم تمام حرف‌هایمان حق است. نظر و اجتهاد ما این است که این حرف‌ها در حقیقت توهین به رسالت و نبوت و قرآن کریم است. در این صورت:

(لَقَدْ کانَ لَکمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة)

همگی زیر سؤال می‌رود. آقایان مرد و مردانه و شجاعانه بگویند این روایات مورد تأیید ما نیست. بنی امیه این روایات را جعل کرده‌اند و به پیغمبر اکرم افترا بسته‌اند برای کارهای دیگری و ما از اینطور روایات برائت می‌جوییم.

من گمان می‌کنم این تقاضا و توقع زیادی نیست. وهابی‌ها که نه سواد دارند و نه عقل دارند و ما هم اصلاً کاری با آنها نداریم. در مقابل نسبت به عزیزان اهل سنت، علمای بزرگوار، دانشجویان و طلبه‌های جوان که امروز روشنفکر هم هستند و حاضر نیستند هر حرفی را نسبت به نبی گرامی اسلام یا نسبت به دیگر بزرگواران بپذیرند قدری بیشتر دقت کنند. قرآن کریم می‌فرماید:

(أَ فَلا یعْقِلُون)

آیا اندیشه نمی‌کنند؟

سوره یس (36): آیه 68

عزیزان قدری دقت کنند و قضیه را روشن کنند، زیرا عوام مردم انتظار دارند این مسائل برایشان روشن شود. ما در خدمت حضرتعالی هستیم.

مجری:

حضرت استاد بسیار متشکرم. ان شاءالله بحثمان را ادامه خواهیم داد. وقتی انسان به کتاب‌ها و اسناد و مدارکی که رسیده است، می‌بیند که مخفی کردن آنها امکان پذیر نیست. همانطور که استاد هم فرمودند، شجره ملعونه ای که در قرآن کریم هم آمده است. به تفسیر آیات مراجعه کنید و ببینید این افراد چه کسانی اند!

تمام این مباحث مقدمه‌ای بود که واقعه عاشورا و حادثه کربلا را رقم زد. این افراد را تطهیر کردند و سعی کردند با روایات جعلی مقام و جایگاه و منزلتی برایشان ایجاد کنند، افرادی که مورد غضب پیغمبر اکرم بودند. مسائل بسیاری وجود دارد که در ادامه خواهیم گفت. نتیجه این قضایا این شد که حادثه کربلا و شهادت حضرت سیدالشهدا را رقم زد.

می‌خواهیم در بخش بعدی بگوییم یکی از علت‌های دشمنی معاویه با امیرالمؤمنین این بود که حضرت مرد بدر و مرد احد و مرد خیبر و مرد بزرگ عرب هست که همچنان نام امیرالمؤمنین بر تارک همه عالم می‌درخشد.

مخاطبین و بینندگان عزیز و گرانقدر «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» خیلی ممنون از نگاه و توجهتان. همچنان با برنامه زنده «حبل المتین» در کنارتان هستیم.

خداوند عزیز را شاکریم که سراپای وجودمان عشق و ارادت و محبت حضرت مولاست و وقتی نام امیرالمؤمنین را می‌شنویم و مدح و منقبت و منزلت آن بزرگوار را می‌شنویم تمام وجودمان نورانیت و آرامش می‌شود. ان شاءالله خداوند این عشق و ارادت و محبت به حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را از ما نگیرد.

همانطور که خدمتتان عرض کردم بخشی از برنامه به مخاطبین و بینندگان اختصاص پیدا می‌کند تا روی خط ارتباطی بیایند.

ابتدا هم عرض کردم اولویت ما عزیزان اهل سنت یا آقایان وهابی است تا اگر نکته و مطلب و سؤال و بحث و گفتگویی دارند ما در خدمتشان هستیم.

مناظره تلفنی داغ استاد حسینی قزوینی با جوان اهل سنت!

آقا دانیال از تهران روی خط ارتباطی هستند. خدمت شما سلام عرض می‌کنم، بفرمایید:

بیننده (آقا دانیال از تهران – اهل سنت):

سلام علیکم و رحمة الله الحمدلله و الصلاة و السلام علی رسول الله. سؤالی از استاد قزوینی داشتم. همه مسلمانان معتقدند هر اصلی از اصول دین به صورت کلی در قرآن به آن اشاره شده است. مسئله به این مهمی که سعادت و هدایت بشریت را تعیین می‌کند و اصلی از دین است، امامت و جانشینی سرورم علی بن أبی طالب شیر خدا بعد از رسول الله (صلی الله علیه و سلم) در قرآن کریم نیامده است. می‌خواهم این سؤال را پاسخ دهید.

مجری:

آقا دانیال چرا صلوات ابتر فرستادید؟!

بیننده:

چطور صلوات ابتر فرستادم؟!

مجری:

صلواتی که فرستادید صلوات ابتر بود.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در نماز هم اینطور صلوات می‌فرستید؟!

بیننده:

ما در نماز تحیات را می‌خوانیم و بعد صلوات ابراهیمی می‌فرستیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

می‌شود بفرمایید به چه صورت است؟!

مجری:

در تشهد نماز چطور صلوات می گویید؟!

بیننده:

التحیات لله و الصلوات و الطیبات السلام علیک أیها النبی و رحمة الله و برکاته السلام علینا و علی عباد الله الصالحین أشهد أن لا إله إلا الله و أشهد أنّ محمدا عبده و رسوله اللهم صل علی محمد و علی آل محمد کما صلیت علی ابراهیم و آل ابراهیم آنک حمید مجید اللهم بارک علی محمد و علی آل محمد کما بارکت علی ابراهیم و علی آل ابراهیم

مجری:

همه اینها را در تشهد می گویید؟!

بیننده:

بله.

مجری:

قبول باشد. دیگر کاری ندارید؟!

بیننده:

من می‌خواستم حاج آقا جواب مرا بدهند.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

این عزیزمان روی خط باشند، ایرادی ندارد. آقا دانیال عزیز اصول دین چند تاست؟!

بیننده:

توحید، نبوت، معاد.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در رابطه با توحید، اسماء و صفات حق جزء توحید است یا جزء توحید نیست؟!

بیننده:

حاج آقا من در رابطه با امامت پرسیدم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

ما در تاریخ در رابطه با اینکه اسماء و صفات حق عین ذات حق است یا خارج از ذات حق است صحبت می‌کنیم. قتل‌ها بوده است، کشت و کشتار بوده است یا اصلاً قرآن کریم مخلوق کلام حق است یا مخلوق نیست.

چرا در این رابطه آیه‌ای در قرآن کریم نیامده است تا اختلافاتی که بعد از پیغمبر اکرم افتاد حل شود؟!

بیننده:

حاج آقا ما در مورد توحید و معاد با همدیگر اختلافی نداریم. مسئله اختلافی ما امامت است.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

عزیز من شما می گویید توحید یکی از اصول دین است و آیاتی در این رابطه در قرآن کریم آمده است. من می گویم اسماء و صفات حق جزو توحید هست.

(هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِکلِّ شَی‌ءٍ عَلِیم)

اول و آخر و ظاهر و باطن او است، از هر چیز آگاه است.

سوره حدید (57): آیه 3

و:

(یدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیدِیهِم)

و دست خدا بالای دست آنهاست.

سوره فتح (48): آیه 10

تمامی اینها جزو توحید است. آیا (یدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیدِیهِم) به این معناست که خداوند هم دست دارد؟! آیا:

(الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی)

او خداوندی است رحمن که بر عرش مسلط است.

سوره طه (20): آیه 5

به این معناست که خداوند روی عرش است و سوار بر الاغ می‌شود و به آسمان دنیا می‌آید؟! مگر اینها از اصول دین نیست؟! چرا قرآن کریم اینها را برای ما توضیح نداده است؟! ثانیاً شما الآن می گویید که آیه 40 از سوره مبارکه توبه در رابطه با آقای ابوبکر است، آنجا که می‌فرماید:

(إِذْ هُما فِی الْغار)

در آن هنگام که آن دو در غار بودند.

سوره توبه (9): آیه 40

بزرگان شما اعم از «قاضی عبدالجبار معتزلی» متوفای 415 تا دیگر علما معتقدند که اگر کسی انکار کند که ابوبکر جزء یار غار پیغمبر اکرم نبود کافر است. در کجای آیه غار اسم ابوبکر آمده است؟! ما می‌خواهیم با همدیگر دوستانه صحبت کنیم.

بیننده:

حاج آقا تمام کتبی که شما می‌آورید و در این شبکه ارائه می‌دهید و می گویید که اهل سنت چنین عقیده‌ای دارند. عالمی بوده مثل بقیه انسان‌ها که چند سال تحصیل کرده و الآن دارد تدریس می‌کند. این الآن ممکن است اشتباه و گناه مرتکب شود.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

آقا دانیال بر فرض علما اشتباه کردند. نظر خودتان چیست؟! آیه غار در رابطه با ابوبکر است یا نیست؟! در آیه غار آمده است که این دو نفر در غار بودند. یکی از این افراد پیغمبر اکرم است و شخص دیگر کیست؟!

بیننده:

شخص دوم ابوبکر است.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

اسم ابوبکر در کجای آیه آمده است؟!

بیننده:

اسم ابوبکر در آیه نیامده است. اتفاقاً ما می گوییم که اسم ابوبکر و دیگر صحابه در این آیه نیامده است.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

وقتی اسم ابوبکر نیامده است، شما از کجا می گویید که مراد از این آیه ابوبکر است؟! من می گویم مراد آیه حضرت علی بن أبی طالب بوده است. شما دلیل ندارید و من هم دلیل ندارم.

بیننده:

حاج آقا اصلاً هرکسی باشد، مگر مهم است؟!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

آقای «فخر رازی» در کتاب «تفسیر» خود حدود هفتاد صفحه را به آیه غار اختصاص داده است. در رابطه با آیه 11 سوره مبارکه نور تمام شما معتقدید که این آیه در حق عایشه نازل شده است. اسم عایشه که در این آیه نیست.

بیننده:

حاج آقا نباشد، اصلاً اسم هرکسی باشد.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

شما از کجا درآوردید که این آیه در حق عایشه نازل شده است؟! جز سنت؟!

بیننده:

حاج آقا اصلاً این قضایا را رها کنید.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

نمی‌توانیم این قضایا را رها کنیم. من جمله‌ای خدمت شما بگویم و خیال شما را راحت کنم. همان روایاتی که می‌گوید آیه 40 در رابطه با ابوبکر است و آیه افک در رابطه با عایشه است، همان روایات هم می‌گوید آیه 55 و 67 و 3 از سوره مبارکه مائده در رابطه با ولایت علی بن أبی طالب است.

(یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ)

ای پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است کاملاً (به مردم) برسان و اگر نکنی، رسالت او را انجام نداده‌ای.

سوره مائده (5): آیه 67

«آلوسی» یکی از علمای بزرگ سلفی مذهب در کتاب «روح المعانی» جلد 6 صفحه 193 از قول «عبدالله بن مسعود» مفسر عصر صحابه نقل می‌کند:

«کنا نقرأ علی عهد رسول الله یاأیها الرسول بلغ ماأنزل الیک من ربک إن علیا ولی المؤمنین وإن لم تفعل فما بلغت رسالته»

ما همگی در زمان پیغمبر اکرم این آیه را چنین می‌خواندیم: ای پیغمبر! به مردم بگو که علی ولی امر مؤمنین است و اگر ولایت علی معرفی نشود رسالت تو ناتمام است.

روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، اسم المؤلف: العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 6، ص 193، باب المائدة: (67) یا أیها الرسول... ..

آقای «سیوطی» در کتاب «الدر المنثور» این روایت را نقل می‌کند و می‌نویسد:

«وأخرج ابن مردویه عن ابن مسعود قال: کنا نقرأ علی عهد رسول الله (یا أیها الرسول بلغ ما أنزل إلیک من ربک) ان علیا مولی المؤمنین (وإن لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس)»

ابن مریویه به نقل از ابن مسعود می‌گوید ما همگی در زمان پیغمبر اکرم این آیه را چنین می‌خواندیم: ای پیغمبر! به مردم بگو که علی ولی امر مؤمنین است و اگر ولایت علی معرفی نشود رسالت تو ناتمام است.

الدر المنثور، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الکمال جلال الدین السیوطی، دار النشر: دار الفکر - بیروت – 1993، ج 3، ص 117، باب المائدة: (67) یا أیها الرسول... ..

«شوکانی» در کتاب «فتح القدیر» جلد دوم صفحه 60 می‌نویسد:

«وأخرج ابن مردویه عن ابن مسعود قال کنا نقرأ علی عهد رسول الله (یا أیها الرسول بلغ ما أنزل إلیک من ربک وإن لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس)»

فتح القدیر الجامع بین فنی الروایة والدرایة من علم التفسیر، اسم المؤلف: محمد بن علی بن محمد الشوکانی، دار النشر: دار الفکر – بیروت، ج 2، ص 60، باب المائدة: (67) یا أیها الرسول... ..

همچنین در رابطه با آیه شریفه:

(إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکعُون)

سرپرست و رهبر شما تنها خدا است، و پیامبر او، و آنها که ایمان آورده‌اند و نماز را بر پا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌پردازند.

سوره مائده (5): آیه 55

آقای «آلوسی» در کتاب «روح المعانی» جلد 6 صفحه 167 می‌نویسد:

«وغلب الأخباریین علی أنها نزلت فی علی کرم الله تعالی»

روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، اسم المؤلف: العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 6، ص 167، باب المائدة: (55) إنما ولیکم الله... ..

ایشان بعد از نوزده صفحه می‌نویسد:

«والآیة عند معظم المحدثین نزلت فی علی کرم الله تعالی وجهه»

این آیه نزد معظم محدثین در رابطه با امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) آمده است.

روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، اسم المؤلف: العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 6، ص 186، باب المائدة: (66) ولو أنهم أقاموا... ..

«ابن عباس» می‌گوید: سیصد آیه در قرآن کریم داریم که در حق علی بن أبی طالب نازل شده است.

آقا دانیال شما که انسان روشنفکر، فاضل و باسوادی هستید و مشخص است اهل مطالعه هستید. چطور شد احادیثی که در رابطه با آیات 55 و 67 و 3 سوره مائده آمده است را نادیده می‌گیرید؟!

(الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دِینا)

امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین (جاودان) شما پذیرفتم.

سوره مائده (5): آیه 3

«خطیب بغدادی» در کتاب «تاریخ بغداد» جلد 8 صفحه 245 می‌گوید: این آیه در حق علی بن أبی طالب نازل شده است. بزرگان دیگر هم بر این عقیده هستند. ما می گوییم همان روایتی که می‌گوید آیه 40 در حق ابوبکر است و آیه 11 در حق عایشه است، همان روایات هم می گویند که این آیه در حق علی بن أبی طالب است.

شما اگر بخواهید روایت را از آیات جدا کنید، باید آیه 44 از سوره مبارکه نحل را از قرآن پاک کنید که می‌فرماید:

(وَ أَنْزَلْنا إِلَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِم)

و ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها تبیین کنی.

سوره نحل (16): آیه 44

در این آیه شریفه نیامده است «لتقرأه علی الناس» یا «لتتلوا علی الناس» بلکه می‌فرماید: (لِتُبَینَ لِلنَّاس). در این صورت باید آیه 7 از سوره مبارکه حشر را باید از قرآن کریم حذف کنید که می‌فرماید:

(وَ ما آتاکمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا)

آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید و اجرا کنید، و آنچه را از آن نهی کرده خودداری نمائید.

سوره حشر (59): آیه 7

آقا دانیال عزیز ما در خدمت جنابعالی هستیم.

بیننده:

حاج آقا از اولی شروع می‌کنیم که آیه ابلاغ را گفتید. مشخص است که رسول الله تمام مواردی که به ایشان وحی می‌شد را ابلاغ می‌کردند. در ابلاغ وحی رسول الله هیچ شکی نداریم، زیرا منظم و مرتب آنچه به ایشان وظیفه شده بود را وحی می‌کردند. این دلیل بر جانشینی علی بن أبی طالب نیست.

مجری:

(بَلِّغْ ما أُنْزِلَ) چیست؟!

بیننده:

بحث دوم، آیه اکمال را فرمودید.

مجری:

مورد اول حل نشد.

بیننده:

من دارم پاسخ می‌دهم.

مجری:

(بَلِّغْ ما أُنْزِلَ) چه بوده است؟!

بیننده:

می‌گوید ابلاغ کن.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

چه چیزی را ابلاغ کن؟! (بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک) می‌فرماید که چه چیزی را ابلاغ کند؟!

بیننده:

ابلاغ کن چیزی را که خداوند به تو گفته است.

مجری:

آن مورد چه چیزی بوده است؟!

بیننده:

سخن وحی بوده است.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سخن وحی چه چیزی بوده است؟!

بیننده:

همین قرآن کریم که در دست داریم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

این آیه آخرین آیه‌ای است که بر پیغمبر اکرم نازل شده است. قرآن کریم در آیات قبل تمامی نماز را گفته است، روزه را گفته است، جهاد و دیگر اصول دین را گفته است. این چه چیزی است؟!

بیننده:

یعنی حاج آقا جانشینی علی بن أبی طالب را گفته و سانسور کرده است؟!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

من که نمی‌دانم.

بیننده:

یعنی تحریف شده است.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

«آلوسی» یکی از علمای بزرگ اهل سنت است که سلفی مسلک می‌باشد. ایشان که متوفای 1270 هجری است، در کتاب «روح المعانی» جلد ششم صفحه 193 از قول «عبدالله بن مسعود» مفسر عصر صحابه می‌نویسد:

«کنا نقرأ علی عهد رسول الله یاأیها الرسول بلغ ماأنزل الیک من ربک إن علیا ولی المؤمنین وإن لم تفعل فما بلغت رسالته»

ما همگی در زمان پیغمبر اکرم این آیه را چنین می‌خواندیم: ای پیغمبر! به مردم بگو که علی ولی امر مؤمنین است و اگر ولایت علی معرفی نشود رسالت تو ناتمام است.

روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، اسم المؤلف: العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 6، ص 193، باب المائدة: (67) یا أیها الرسول... ..

«آلوسی» این مطلب را نقل کرده و هیچ اشکال سندی و دلالی هم به این آیه نکرده است. «عبدالله بن مسعود» می‌گوید: ما در زمان پیغمبر اکرم این آیه را این چنین می‌خواندیم.

مجری:

آقا دانیال شما «عبدالله بن مسعود» را به عنوان یک مفسر قرآن قبول دارید؟!

بیننده:

این‌ها همگی علمای اهل سنت است. من دینم را از علمای اهل سنت نمی‌گیرم. من دینم را از کتب صحیح و قرآن کریم می‌گیرم.

مجری:

کتب صحیح چیست؟!

بیننده:

«صحیح بخاری» و «صحیح مسلم». برای من از این دو کتاب دلیل بیاورید. به من ربطی ندارد که فلان عالم در فلان سال فلان حرف را زده است. من دینم را از آن‌ها نمی‌گیرم.

مجری:

آقا دانیال مطالب عجیب و غریبی در این دو کتاب است. این مطالب را هم از آن‌ها می‌گیرید؟!

بیننده:

ما پاسخ تمامی مطالب عجیب و غریب را داریم. من به سراغ بحث دوم خود آیه اکمال می‌روم که فرمود:

(الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دِینا)

این آیه مربوط به حجة الوداع است.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

ما هم می گوییم این آیه مربوط به حجة الوداع است.

بیننده:

شما می گویید که این آیه مربوط به واقعه غدیر خم است.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

ببینید عزیز من در کتاب «تاریخ بغداد» اثر «خطیب بغدادی» یکی از علمای بزرگ اهل سنت متوفای 463 هجری نقل شده است که این آیه مربوط به روز غدیر خم بود. پیغمبر اکرم دست علی بن أبی طالب را گرفت و معرفی کرد.

«فقال عمر بن الخطاب بخ بخ لک یا بن أبی طالب أصبحت مولای ومولی کل مسلم فأنز الله الیوم أکملت لکم دینکم»

تاریخ بغداد، اسم المؤلف: أحمد بن علی أبو بکر الخطیب البغدادی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت -، ج 8، ص 289، ح 4392

مجری:

منظور از (آل) در (الْیوْمَ) چیست؟!

بیننده:

یعنی امروز دین شما را کامل کردم، تمام ستون و ارکان اسلام را به شما رساندم و حجت را بر شما تمام کردم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

آقا دانیال این مطالب را از کجا می گویید؟! برادر من! از شما خیلی بعید است. (الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ) یعنی چه؟! یعنی شریعت تمام شد که دین تمام شد؟! اگر من چند آیه بعد از این بیاورم که طبق کتاب‌های شما احکامی که بعد از این آمده است چکار می‌خواهید کنید؟! آن‌ها خارج از این است؟!

مجری:

آقا دانیال چه اتفاقی افتاده بود که دین کامل شد و نعمت تمام شد؟!

بیننده:

موقعی که وحی به اتمام می‌رسد دین تمام می‌شود.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

یعنی بعد از این دیگر وحی بر پیغمبر اکرم نازل نشد؟!

بیننده:

بعد از آن رسول الله رحلت کردند.

مجری:

یعنی بعد از غدیر خم دیگر آیه‌ای نازل نشد؟!

بیننده:

شما می گویید نازل شده است؟!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

علمای شما می گویند نازل شده است. آیه کلاله بعد از این آیه نازل شده است که در کتاب «صحیح بخاری» هم هست.

آقا دانیال از اینکه روی خط تشریف آوردید از شما تشکر می‌کنم. ما واقعاً لذت بردیم از اینکه یک عزیزی می‌آید و در یک رسانه اینطور آزادانه صحبت می‌کند. ما هفته بعد شب دوشنبه بازهم در خدمت حضرتعالی هستیم.

مطالبی که ما از علمای شما در کتاب‌های شما گفتیم را بروید از علمای بزرگترتان بپرسید. ببینید مطالبی که ما در رابطه با عایشه و ابوبکر و آیات 3 و 55 و 67 سوره مبارکه مائده آوردیم را بررسی کنید.

اگر بزرگواران نکته جدیدی داشتند و مطرح کردند، آن‌ها را یادداشت کنید و بیاورید تا هم ما استفاده کنیم و هم مخاطبینمان استفاده کنند.

ما در اینجا گفتیم که عمدتاً تلفن‌ها نود درصد سهم عزیزان اهل سنت است و ده درصد متعلق به عزیزان شیعه است.

آقا دانیال عزز ما امشب به احترام جنابعالی هیچ تلفنی از شیعیان وصل نکردیم. ما شب دوشنبه نزدیک به ده تلفن داشتیم که چند مورد از آنها را پاسخ دادیم، اما امشب به احترام جنابعالی هیچ تلفنی را از شیعیان وصل نکردیم.

ما نمی‌گوییم که شما بیایید در بحث حرف ما را بپذیرید. قرآن کریم در آیه 11 از سوره مبارکه زمر می‌فرماید:

(فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَه)

بنا بر این بندگان مرا بشارت ده، کسانی که سخنان را می‌شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می‌کنند.

سوره زمر (39): آیات 17 و 18

ما حتی به جوان شیعه می گوییم که اگر شما رفتید تحقیق کردید و تحقیق شما به اینجا رسید که مذهب اهل سنت حق است و مذهب اهل سنت را انتخاب کردید، ما به هیچ وجه شما را مذمت نمی‌کنیم.

بنده به والله سوگند می‌خورم در مدینه اولین سفری که به حج رفته بودم، اوایل دهه هفتاد بود. من به مرکز فرهنگی عربستان سعودی رفتم و دوازده نفر از مفتیان عربستان آنجا بودند.

ما حدود دو ساعت و اندی با همدیگر بحث کردیم. من به آنها گفتم: من هم در حوزه علمیه تدریس دارم و هم در دانشگاه. علاوه بر اینها تألیفاتی دارم که روی سایت موجود است و می‌توانید ملاحظه کنید.

بنده نسبت به تشیع هیچ تعصبی ندارم. شما برای من ثابت کنید مذهب «ابوحنیفه» حق است تا من جلوی شما در همین مکان حنفی شوم. می‌توانید در رادیو و تلویزیون و روزنامه با بنده مصاحبه کنید.

اگر ثابت کنید مذهب «شافعی» یا «مالک» یا «احمد بن حنبل» یا فرقه وهابیت حق است، من در همین جلسه به آن مذاهب گرایش پیدا می‌کنم. آن‌ها به من گفتند که شما دروغ می گویید. من گفتم: والله راست می گویم!

آقا دانیال! قسم به روح رسول الله این دوازده نفر مفتی به همدیگر نگاه کردند و گفتند ما نمی‌توانیم با شما بحث کنیم. ما استادی داریم که برای تدریس به دانشگاه رفته است. شما بعد از مغرب در این مکان حاضر شوید تا ایشان با شما بحث کنند.

من گفتم: شما مفتی هستید و استاد حوزه و دانشگاهید. وقتی شما نمی‌توانید برای من ثابت کنید مذهب شما حق است، این مذهب به چه درد شما می‌خورد؟!! ما دوست داریم هم عزیزان شیعه و هم عزیزان اهل سنت آگاهانه مطالب را انتخاب کنند.

مجری:

از آقا دانیال ممنونیم. ان شاءالله اگر هفته آینده ایشان مایل بودند می‌توانند روی خط بیایند، منتها دقت کنید که وقتی مطلبی بیان می‌شود باید یکی یکی جلو برویم.

ابتدا مطلب اول یعنی آیه ابلاغ بحث شود و روشن شود سپس به سراغ آیه اکمال و اتمام برویم. شما آیه ابلاغ را رها کردید، البته ما استدلال‌های خود را آوردیم و شما به سراغ آیه بعد رفتید. ان شاءالله بازهم در برنامه‌های بعد در خدمت شما خواهیم بود.

بسیاری از بینندگان از ابتدای برنامه ثبت نام کرده بودند و نامشان ثبت شده بود و قرار بود در خدمتشان باشیم. یکی دو تلفن دیگر هم وصل می‌کنیم. آقا پارسا از شیراز خدمت شما سلام عرض می‌کنم، بفرمایید:

بیننده (آقا پارسا از شیراز – شیعه):

جناب اسماعیلی سلام عرض می‌کنم، شبتان بخیر. عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت استاد عزیز استاد قزوینی بزرگوار. من می‌خواستم دو موضوع خدمت شما عرض کنم.

موضوع اول در مورد مقدمه‌ای است که استاد فرمودند. واقعاً ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دیر شده است و ما باید به تضرع برسیم تا حضرت صاحب الزمان ظهور کنند و این وضعیت دنیا نجات پیدا کند.

موضوع دوم در مورد آقا دانیال بود که تماس گرفتند. من از ایشان تنها یک سؤال دارم. چهار مذهب اهل تسنن داریم. چطور است که حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) نزدیک‌ترین فرد به رسول گرامی اسلام را کنار زدند و چهار امام اهل سنت را گرفته‌اند که حداقل نزدیک‌ترین آنها صد و پنجاه سال با رسول اکرم فاصله زمانی دارد؟!!

من این سؤال را از ایشان دارم. اگر لطف کنند به این سؤال پاسخ بدهند ممنونم. خدا را گواه می‌گیرم. این عقیده قلبی من است و با تحقیق به آن رسیده ام. ولایت و امامت مولایم علی بن أبی طالب همانند آفتاب وسط روز می‌درخشد. من تعجب می‌کنم از مردمانی که یا تعصبات بیجا دارند یا کورکورانه به راه‌های اشتباه می‌روند.

مجری:

آقا پارسا از شما ممنونم. وقت ما محدود است و بیننده دیگری هم داریم. تشکر می‌کنم از نکاتی که گفتید. آقا داوود از زاهدان روی خط ارتباطی برنامه هستند. آقا داوود سلام به شما، بفرمایید:

بیننده (آقا داوود از زاهدان – شیعه):

سلام عرض می‌کنم خدمت آقای اسماعیلی و همچنین استاد قزوینی، شبتان بخیر. حاج آقا شبهه‌ای که مخالفین شیعه مطرح می‌کنند و روی آن مانور می‌دهند، این است که می گویند شما شیعیان که فقه خود را از اهلبیت دوازده گانه می‌گیرید، کتابی ندارید؟!

ما فقه خود را از امامان چهارگانه نظیر «حنفی» و «شافعی» و «حنبلی» و «مالکی» می‌گیریم و آنها هرکدام یک کتاب فقهی دارند. اگر سؤالی برای ما به وجود بیاید به این کتاب‌ها مراجعه می‌کنیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

از این افراد سؤال کنید که اسم کتاب اولین امام شما «ابوحنیفه» چیست. اصلاً جزوه یا یک برگ نوشته از ایشان باقی مانده است؟! از آن بالاتر از ایشان بپرسید که خلفای سه گانه شما ابوبکر و عمر و عثمان چند کتاب داشتند؟!

بیننده:

من در این زمینه اطلاعی ندارم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

این سه بزرگوار یک برگ کتاب ندارند. ما از امیرالمؤمنین کتاب «نهج البلاغه» را داریم. همچنین یکی از اصحاب امیرالمؤمنین مسئول نوشتن نامه‌ها و مطالب حضرت بوده است.

همچنین کتاب «صحیفه سجادیه» را از امام سجاد (علیه السلام) را داریم. کتاب «سلیم بن قیس» یکی از اصحاب امام زین العابدین را داریم. همچنین کتب دیگری نظیر «صحیفه علویه» و «صحیفه صادقیه» را داریم.

بیننده:

من کتاب‌های «نهج البلاغه» و «صحیفه سجادیه» را گفتم، اما آنها می گویند که این کتب فقهی نیست. یک کتب فقهی بیاورید که اگر انسان به شبهه‌ای برخورد کرد، بتواند به این کتاب مراجعه کند.

مجری:

شما بپرسید که کتاب فقهی شما از ابوبکر و عمر و عثمان کجاست.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

این بهترین سؤال است. عزیزان ما در زاهدان حنفی مذهب هستند و ما کاری با «مالک» و «شافعی» و «احمد بن حنبل» نداریم. شما بپرسید یک کتاب فقهی از «ابوحنیفه» به ما معرفی کنند. اگر ایشان یک کتاب فقهی از «ابوحنیفه» معرفی کردند، من از امام صادق پنجاه کتاب فقهی معرفی می‌کنم.

بیننده:

ممنون و متشکرم، یا علی، خدانگهدار.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

موفق باشید.

مجری:

استاد این سؤال را هم پاسخ بدهید که شبهه‌ای که مطرح می‌کنند مبنی بر اینکه شما فقهتان را از کجا می‌گیرید.

شیعه امامیه، فقه خود را از کجا آورده است!؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

اولاً نوشتن حدیث بعد از زمان خلیفه دوم ممنوع بود. هرکسی روایتی می‌نوشت، او را زندانی می‌کردند. بنی امیه احادیث پیغمبر اکرم را آتش زدند. ما در بحث علل و انگیزه شهادت امام حسین این قضایا را مطرح کردیم.

صحابه و علما تا سال 120 هجری جرئت نکردند یک ورق کتاب بنویسند. امروز هم روایتی با سند صحیح آوردیم که «عبدالله بن عمروعاص» می‌گوید: من مطالب رسول اکرم را می‌نوشتم. قریش گفتند: مطالب رسول اکرم را ننویس. پیغمبر اکرم در حال غضب و رضا است و فردی عادی است.

ابوبکر سر کار آمد و تمام روایات پیغمبر اکرم را آتش زد. خلیفه دوم دستور داد هرکسی هر روایتی از پیغمبر اکرم دارد جمع کند و بیاورد. وقتی روایات را آوردند، خلیفه دوم تمام روایات را آتش زد. صحابه‌ای که حدیث نقل می‌کردند را آتش می‌زد.

اولین کسی که کتاب نوشته است، «شهاب الدین زهری» متوفای 124 هجری است. آقایان که ادعا می‌کنند ما سنت را از صحابه داریم، کتابی برای ما بیاورند که در قرن اول نوشته شده باشد.

در قرن اول همه صحابه از دنیا رفته‌اند و یک نفر از صحابه باقی نمانده است. «مسلم» متوفای 261 هجری صاحب کتاب «صحیح مسلم» است و «بخاری» صاحب کتاب «صحیح بخاری» متوفای 256 هجری است. در حقیقت آنها که دویست و پنجاه سال از زمان پیغمبر اکرم دور هستند، این روایات را از کجا آوردند و نوشتند؟!

همین سندی که این افراد از پیغمبر اکرم دارند، «کلینی» هم با همین سند از امام صادق و امام باقر و امام حسن عسکری (علیهم السلام) روایت نقل کرده است.

امام حسن عسکری سال 260 هجری به شهادت رسیده است. «کلینی» متوفای 329 هجری است و در عصر غیبت صغری بوده است. در حقیقت «کلینی» بیش از پنجاه سال با امام هادی و امام حسن عسکری فاصله ندارد.

«مرحوم شیخ حر عاملی» در کتاب «وسائل الشیعه» جلد بیستم در فایده پنجم می‌نویسد: در زمان ائمه اطهار از زمان امیرالمؤمنین تا زمان امام حسن عسکری بیش از شش هزار و ششصد کتاب نوشته شد.

از این تعداد کتاب یک سری که تمام شیعیان به فقه اهلبیت عمل می‌کردند، اصول اربعمئة بود. «کلینی» دید خیلی سخت است که علما برای یک مسئله به چهارصد کتاب مراجعه کنند.

ایشان بیست و دو سال وقت گذاشت و اصول چهارصد گانه را به صورت کتاب «کافی» درآورد. در حقیقت کتاب «کافی» تبویب کتاب‌هایی است که در عصر ائمه اطهار نوشته شده است.

«زید نرسی» یکی از اصحاب امام باقر و امام صادق (علیهم السلام) اصل دارد. «زراره» اصل دارد. «محمد بن مسلم» اصل دارد. «جابر بن یزید جعفی» یکی از اصحاب امام باقر کتاب‌هایی دارد که بعضی از آنها در بعضی از کتابخانه‌های دنیا پیدا می‌شود.

آقایان اگر بخواهند به ما چنین شبهه‌ای کنند، اولاً شبهه را به خودشان برمی گردانیم. ثانیاً الحمدلله رب العالمین ما در این زمینه مستغنی هستیم.

اصحاب ائمه اطهار (علیهم السلام) هرچه از آن بزرگواران می‌شنیدند، حتی به قیمت جانشان هم که شده آنها را مکتوب می‌کردند.

ملاحظه کنید «محمد بن ابی عمیر» را چقدر شکنجه دادند تا یاران امام صادق و امام کاظم را به آنها نشان بدهد و کتاب‌ها را در اختیارشان قرار بدهد، اما حاضر نشد چنین کاری کند.

فرزند «صفوان» را جلوی چشم او در تنور انداختند و از این طریق او را تهدید کردند. او نقل کرد که یک دفعه دیدم روح «ابن ابی عمیر» آمد و گفت: از خدا بترس و قتل فرزندت باعث نشود که به امام خیانت کنی!

من همیشه می گویم که مذهب شیعه از لا به لای خون و شکنجه بیرون آمده است. چنین نبود که حکومت‌ها بیایند و مذهب شیعه را تأیید کنند.

مجری:

حضرت استاد بسیار از شما ممنون و متشکرم. ممنونم از تک تک شما دوستان عزیزم، خانم‌ها و آقایان محترم که امشب هم برنامه زنده «حبل المتین» را همراهی فرمودید.

با تمام وجودمان و همه عمرمان باید شاکر این نعمت باشیم، نعمت ولایت حضرت محمد و آل محمد و ولایت مولا امیرالمؤمنین تا وجود نازنین مولا و آقاجانمان حضرت ولی عصر (ارواحنا و ارواح العالمین له الفداء) و ان شاءالله تا لحظه آخر پای این اعتقاد هستیم.

اللهم عجل لولیک الفرج

یا علی مدد

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها