بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ : 95/03/30
خلاصه آنچه در این برنامه خواهید دید...
ابن تیمیه؛ «شیخ الإسلام»، یا «شیخ الکذابین»!؟ این وهابی ها عبارتهایی از «ابن تیمیه» میآورد که میگوید: «سرور ما علی است!» من اتفاقاً امروز بعد از نماز صبح میگفتم: شاید ما ندیدیم! یک جایی مطلب میآورد با این عبارت که سرور ما علی گفته است. من کتاب «منهاج السنة النبویة» اثر «ابن تیمیه» را با نرم افزار از اول تا آخر به دقت آوردم جایی که از حضرت علی به «سیدنا» خطاب کرده باشد ندیدم. در این کتاب ابوبکر و عمر را سیدنا خطاب کرده بود اما در رابطه با حضرت امیرالمؤمنین ندارد.
آنها میگویند شیخ الاسلام که به قول ما شیخ الکذابین یا شیخ الشیطان است گفته است: علی بن أبی طالب هیچ وجه خودش را امام منصوب نمیدانست! به روباه گفتند شاهدت کیست؟! گفت: دُمم!
آقایان وهابی ها ملاحظه کنید «حصنی دمشقی» همشهری آقای شیخ الاسلام «ابن تیمیه» در کتاب «دفع شبه من شبه و تمرد» زمانی که به «ابن تیمیه» میرسد میگوید: «یرتکبه هذا الزائغ الفاجر الکذاب وأن یذیقه أشد العذاب» جنایتها و دروغهایی که این ابن تیمیه فاجر کذاب مرتکب شده است خدا شدیدترین عذاب را بر ابن تیمیه وارد کند.
آقای «سبکی» که کسی در امامت و فضیلت ایشان شکی ندارد در کتاب «الدرة المضیة فی الرد علی ابن تیمیة» تعبیرشان این است: «فلم یدخل فی فرقة من الفرق الثلاثة والسبعین آلتی افترقت علیها الأمة» ابن تیمیه داخل هفتاد و سه فرقه ای که امت پیامبر به آن منشعب شد، نیست.
مروری بر آنچه در مورد شجاعت امیرالمؤمنین در جلسه گذشته بیان شد! ما جلسه گذشته با توجه به اینکه مسئله، مسئله خیلی مهمی است بحث شجاعت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را بسیار مفصل آوردیم که در «مسند أحمد بن حنبل» نقل میکند:
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در هر جنگی میرفت جبرئیل از سمت راست او و میکائیل از سمت چپ او میرفتند و بدون پیروزی برنمیگشتند. آقای «سخاوی» در روایتی گفتند: شجاعت علی (علیه السلام) از متواترات است.
جناب آقای «ایجی» میگوید: در قضیه جنگ خیبر زمانی که خلیفه اول و دوم شکست خورده برگشتند پیغمبر اکرم شمشیر را به دست امیرالمؤمنین دادند و فرمودند: «کراراً غیر فرار»
آقای «صالحی شامی» گفتند: علی بن أبی طالب با هیچ کسی مبارزه نکرد جز اینکه او را به درک واصل کرد. خلیفه دوم میگوید: «والله لولا سیفه لما قام عمود الإسلام» به خدا قسم اگر شمشیر علی نبود پرچم اسلام برافراشته نمیشد.
«ابن ابی الحدید» میگوید: علی بن ابی طالب در شجاعت نام گذشتگان را محو کرد و جایی برای آیندگان نگذاشت. در کتاب «محاضرات الادباء» وارد شده است: زمانی که افراد در جنگها علی بن ابی طالب را میدیدند فرار میکردند و میگفتند ملک الموت همان جایی است که علی بن ابی طالب دارد شمشیر میزند.
«عباس محمود عقاد» مفصل میگوید: علی بن أبی طالب در شجاعت نظیری در تاریخ نداشت. از کتب لغت و از کتب علم نحو و ادبیات آوردیم که همگی از قول عایشه أم المؤمنین گفتند: علی به یک نفر دوتا شمشیر نزده است و برای احدی دوتا شمشیر نزده است. اگر شمشیر را از فرق سر کسی میزد بدنش دو شقه میشد به صورتی که نصف به این طرف و نصف به آن طرف میافتاد و اگر از کمر میزد دوپاره میشد به صورتی که بالاتنه یک طرف و پایین تنه یک طرف میافتاد.
روایتی ناب، در فضیلت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه): زمانی که «عمر بن عبدود» آمد در بعضی از کتب تاریخی است که خلیفه دوم گفت: من او را با هزار نفر برابر میبینم زیرا در یکی از مسافرتها دزدها به ما حمله کردند. «عمر بن عبدود» پای شتری را گرفت و تمام دزدها را تارومار کرد و همه را از بین برد.
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) زمانی که آماده شدند تا به مبارزه بروند رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: «قد برز الایمان کله الی الشرک کله» ایمان مجسم در برابر شرک مجسم برابرند!
جناب آقای «دمیری» در کتاب «حیاة الحیوان الکبری» جلد اول صفحه 249 آورده است: «لما بارز عمراً قال رسول الله: ' الیوم برز الإیمان کله للشرک کله» زمانی که عمر آمد رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: امروز ایمان به تمامه در مقابل شرک به تمامه قرار گرفت.
جناب آقای «شیبانی دمشقی» در کتاب «تاریخ المستبصر» در صفحه 68 میگوید: زمانی که «عمر بن عبدود» به حجاز آمد امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به میدان او رفت. در این هنگام رسول اکرم تکبیر گفتند و فرمودند: «برز الإیمان کله إلی الشرک کله»
روایتی در فضیلت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) که جگر انسان را خنک می کند!
این روایت را آقای «عضد الدین ایجی» متوفای 756 که از قهرمانان علم کلام است در کتاب «المواقف» در صفحه 628 جلد سوم میگوید: «الرابع الشجاعة» موضوع چهارم شجاعت علی بن أبی طالب «تواتر مکافحته للحروب ولقاء الأبطال وقتل أکابر الجاهلیة» جنگجویی امیرالمؤمنین در جنگها و غلبه او بر قهرمانان و کشتن بزرگان زمان جاهلیت به تواتر رسیده است. «حتی قال یوم الأحزاب (لضربة علی خیر من عبادة الثقلین)» به طوری که آقا رسول اکرم در قضیه احزاب که همان خندق است فرمود: یک شمشیر و یک ضربت علی از عبادت تمام جن و انس افضل است. کتاب المواقف، اسم المؤلف: عضد الدین عبد الرحمن بن أحمد الإیجی، دار النشر: دار الجیل - لبنان - بیروت - 1417 هـ - 1997 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: عبد الرحمن عمیرة، ج 3، ص 628.
این روایت را «شرح المقاصد فی علم الکلام» جناب آقای «تفتازانی» جلد دوم صفحه 301؛ آقای «حاکم نیشابوری» در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» جلد سوم صفحه 34؛ جناب «خطیب بغدادی» هم در «تاریخ بغداد» جلد سیزدهم ص18؛ جناب آقای «دیلمی» در کتاب «الفردوس بمأثور الخطاب» ج3، ص 455؛ جناب آقای «ابن عساکر» در «تاریخ مدینة دمشق» جلد 50 صفحه 333 نقل کرده اند.
«ابن تیمیه» و فضائل امیرالمؤمنین (سلام الله علیه): تمام تلاش او این است در کتاب «منهاج السنة» فضایل امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب را به هر قیمتی هست از بین ببرد و زیر سؤال ببرد.
در کتاب «منهاج السنة النبویة» در جلد پنجم میگوید: «فالعشرة الأول کلها کذب إلی آخر حدیث قتله لعمرو بن عبدود» تمام مواردی که ایشان آورده است دروغ است تا قضیه قتل او نسبت به عمرو بن عبدود و هیچ نشانهای از صدق ندارد.
آقای «ذهبی» هم کینه خود را نشان داده و میگوید: «قلنا هذه الأحادیث والله العظیم کذب یلعن الله من افتراها ولعن من لا یحب علیا» به نظر ما این احادیث دروغ است خدا لعنت کند کسی را که افترا بسته است و خدا لعنت کند کسی را که علی را دوست ندارد. المنتقی من منهاج الاعتدال فی نقض کلام أهل الرفض والاعتزال، أبو عبد الله محمد بن عثمان الذهبی، تحقیق محب الدین الخطیب، عدد الأجزاء 1، ج 1، ص 313.
ما هم آمین میگوییم و میگوییم: خداوند لعنت کند کسی را که بخواهد احادیث صحیح فضایل امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را رد کند.
جواب «حلبی» به یاوه سرائی «ابن تیمیه»! آقای «حلبی» که دیگر از علمای بزرگ اهل سنت و از شخصیتهای برجسته است و «سیره حلبی» از کتب معتبر عزیزان اهل سنت است در جلد دوم میگوید: «أقول ویرد قوله إن عمرو بن عبدود هذا لم یعرف له ذکر إلا فی هذه الغزوة قول الأصل» به نظر من این نظر ابن تیمیه مردود است زیرا در هیچ جا غیر از غزوه خندق، اسمی از عمرو بن عبدود نیست.
تا جایی که میگوید: «ویرده أیضا ما تقدم من أنه نذران لا یمس رأسه دهنا حتی یقتل محمدا » حرف ابن تیمیه باز هم مردود است زیرا عمرو بن عبد ود نذر کرده بود به هیچ وجه به سرش روغن نمالد و قسم خورده بود قبل از اینکه پیغمبر را بکشد به سرش روغن نمالد السیرة الحلبیة فی سیرة الأمین المأمون، اسم المؤلف: علی بن برهان الدین الحلبی، دار النشر: دار المعرفة - بیروت – 1400، ج 2، ص 643.
جوابی دندان شکن، یه یاوه سرائی «ابن تیمیه»!
این جوابی بود که آقای «حلبی» دارد اما جواب دیگری هم خودم میدهم؛ «ابن نجیم» از فقهای بزرگ مصری است و متوفای 970 است کتابی به نام «الاشباه و النظائر» دارد که در این کتاب میگوید: « قَالَ عَلَيْهِ السَّلَامُ إذَا أَمَرْتُكُمْ بِشَيْءٍ فَأْتُوا مِنْهُ مَا اسْتَطَعْتُمْ، وَإِذَا نَهَيْتُكُمْ عَنْ شَيْءٍ فَاجْتَنِبُوهُ» رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) فرموده است هرچه من دستور دادم آن اندازهای که میتوانید اوامر من را به جا بیاورید و از تمام نواهی من اجتناب کنید
سپس میگوید:« وَرَوَى فِي الْكَشْفِ حَدِيثًا لَتَرْكُ ذَرَّةٍ مِمَّا نَهَى اللَّهُ عَنْهُ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ الثَّقَلَيْنِ » از نقل پیغمبر نقل شده است که فرمودند یک ذره از منهیات خداوند عالم را کسی ترک کند افضل از عبادت ثقلین است. الْأَشْبَاهُ وَالنَّظَائِرُ عَلَى مَذْهَبِ أَبِيْ حَنِيْفَةَ النُّعْمَانِ؛ المؤلف: زين الدين بن إبراهيم بن محمد، المعروف بابن نجيم المصري (المتوفى: 970هـ)، الناشر: دار الكتب العلمية، بيروت – لبنان، الطبعة: الأولى، 1419 هـ - 1999 م؛ ص 78
آقای «بیهقی» متوفای سال 458 در کتاب «شعب الایمان» میگوید: «روعة الساعة عند انتباه من غفلة وانقطاع عن خط النفس فیه وارتعاد من خوف قطیعة أفضل من عبادة الثقلین» اگر انسانی که در غفلت است از غفلت بیدار بشود و متوجه و متنبه بشود و از خواهشهای نفسانی را کنار بگذارد و از اینکه ارتباطش با خدا قطع شود بترسد از عبادت ثقلین بالاتر است. شعب الإیمان، اسم المؤلف: أبو بکر أحمد بن الحسین البیهقی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1410، الطبعة: الأولی، تحقیق: محمد السعید بسیونی زغلول، ج 1، ص 509، ح 869.
«مرقاة المفاتیح» اثر آقای «ملا علی قاری» که از علمای بزرگ و متوفای 1014 است در جلد نهم تعبیر زیبایی وارد شده است: «فإن إدخال السرور فی قلب المؤمن أفضل من عبادة الثقلین» خوشحال کردن دل یک مؤمن از عبادت ثقلین بالاتر است. مرقاة المفاتیح شرح مشکاة المصابیح، اسم المؤلف: علی بن سلطان محمد القاری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - لبنان/ بیروت - 1422 هـ - 2001 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: جمال عیتانی، ج 9، ص 221.
توصیه مشفقانه حضرت استاد حسینی قزوینی! اجازه بدهید من در اینجا نکتهای برای بینندگان عزیز عرض کنم. ماه مبارک رمضان است و ماه مهمانی خداست؛ یکی از بهترین کارهایی که انسان میتواند در این ماه مبارک انجام بدهد ادخال سرور در قلوب مؤمنین است!
تلاش کنیم از خانواده و فرزندان خود شروع کنیم با اطعام و رسیدگی به دیگران، رفع مشکلات دیگران، برآورده کردن قضای حوائج دیگران آنان را خوشحال کنیم. هرکسی را خوشحال کنیم طبق این روایت از عبادت ثقلین بالاتر است.
توصیهای همراه با گلایه هم دارم؛ دوستان عزیز به کسی افطاری بدهید که یقین دارید به شما افطاری نخواهد داد! اگر من به کسی افطاری دادم که یقین دارم ایشان هم روزی من را دعوت میکند و توقع دعوت از او را داشته باشم این هنر نیست بلکه معاملهای پایاپای است.
تفصیل مطالب این برنامه
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم
شکر ایزد که من علی دارم
بر سرم سایه ولی دارم
چون رضای علی رضای خداست
روز و شب ذکر یا علی دارم
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة مولانا امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین.
سلام و درود خدمت شما مؤمنان خداجو؛ بینندگان عزیز و گرامی شبکه جهانی ولایت و روزهداران ماه مبارک رمضان که امیدوارم طاعات و عبادات و بندگیهای شما قبول باشد.
برنامه زنده «حبل المتین» هست که در یک یکشنبه شب دیگر به خانههای شما آمدیم و این برنامه را تقدیم حضور شما میکنیم. این برنامه زنده بعد از افطار است که ما بعد از افطار به خانههای شما میآییم و خدمت شما میرسیم. دعا کنید خداوند متعال به ما توفیق بدهد تا بتوانیم همیشه سرحال و سرزنده خدمت شما برسیم.
امشب شب باصفای چهاردهم ماه مبارک رمضان است و همانطور که میدانید شب سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه مبارک رمضان به «أیام البیض» معروف است که در این شبها به خواندن «دعای مجیر» بسیار بسیار سفارش شده است و فضیلت دارد.
این دعا را جبرئیل به نبی گرامی اسلام در کنار مقام ابراهیم تعلیم دادند و فرمودند: هرکسی این دعا را بخواند اگر به اندازه تعداد قطرات باران، به اندازه ریگ بیابانها و به اندازه برگ درختان گناه داشته باشد خداوند متعال به واسطه خواندن این دعا گناهانش را میبخشد و برای رفع هم و غم و گرفتاری و بیماری بسیار سفارش شده است.
دعای مجیر را فراموش نکنید، حتماً بخوانید به ویژه در این شبها که بسیار بسیار به آن سفارش شده است.
امشب هم توفیق داریم در برنامه زندهمان در محضر استاد بزرگوار حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی باشیم، اما قبل از آن عرض کنم که شما عزیزان خوب بیننده اگر نکته و مطلب یا حرف دلی دارید از طریق راههای ارتباطی که کارگردان خوبمان زحمت کشیدند و برای ما زیرنویس کردند حرفهایتان را به ما برسانید.
خیلی خوشحال میشویم که پیامهای شما را دریافت کنیم؛ «30001203» راه ارتباط پیامکی ماست. واتسآپ، تلگرام و وایبر راههای ارتباطی در فضای مجازی است که در اختیار شماست تا هرگونه پیام صوتی و تصویری و متنی برای ما ارسال کنید.
نکته دیگر کانال تلگرام شبکه جهانی ولایت است که دوستان زحمت کشیدند برای شما زیرنویس کردند و همانطور که ملاحظه میکنید «@velayattv» آدرس کانال تلگرام شبکه جهانی ولایت است.
شما از طریق این کانال میتوانید اطلاعات، اخبار و هرگونه نکتهای که بخواهید درخصوص «شبکه جهانی ولایت» کسب کنید وارد این کانال بشوید و اطلاعات را کسب کنید.
گاهی اوقات خبرهایی که مربوط به اخبار «شبکه جهانی ولایت» است، گاهی کلیپهایی که مورد نظر شماست یا برخی از احادیث و روایاتی که مورد توجه شماست را دوستان در اختیار شما قرار میدهند.
این راهها همگی راههای ارتباطی است تا شما عشق و ارادت و محبتتان به «شبکه جهانی ولایت» که نام رهرو نام وجود نازنین آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است و همه ما افتخارمان این است که شیعه و محب مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) هستیم.
عرض سلام و ارادت محضر استاد بزرگوارمان، شب شما بخیر و طاعات و عبادات شما قبول باشد.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته. بنده هم خدمت همه بینندگان عزیز، گرامی و دوست داشتنی که در هرکجای این گیتی پهناور بیننده این برنامه هستند و ما را مهمان کانون گرم و باصفای خانواده خودشان قرار دادهاند خالصانهترین سلامم را همراه با آرزوی موفقیت تقدیم میکنم.
خدا را به آبروی محمد و آل محمد سوگند میدهم فرج مولای ما بقیة الله الأعظم را نزدیک نموده و همه ما را از یاران و ملازمین رکابش و از شهدای محضرش عنایت کند، حوائج همه ما و شما گرامیان را برآورده نماید، گرفتاریها و دغدغههای فکری همه را برطرف سازد، دعاهای ما را به اجابت مقرون کند انشاءالله.
مجری:
خیلی متشکرم؛ اگر در ذهن شریف شما دوستان خوب بیننده باشد ما چند هفتهای است در خصوص استدلال وجود نازنین آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به امامت، خلافت و ولایت خودشان بحث میکنیم و چند هفتهای است به شورای شش نفره رسیدیم.
در آن شورا وجود نازنین آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) خطبه آتشینی میخوانند و مطالب بسیار مهمی را بیان میکنند. آن حضرت یک به یک فضایل خودشان را میشمارند و حتی از کسانی که آنجا بودند شهادت میگیرند؛ همه هم اعتراف میکنند که تمام این فضیلتها تنها مخصوص وجود نازنین آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است.
مطالبی که از سوی وجود نازنین آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بیان شد میتواند یک به یک دلیلی بر اثبات ولایت و خلافت و امامت آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بعد از نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) باشد.
ما میخواهیم از محضر استاد درخواست کنیم لطف بفرمایند خلاصهای از مباحث گذشته بفرمایند تا دوستان بیننده آمادگی ذهنی پیدا کنند تا من سؤالات جدید را مطرح کنم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمد الله و الصلوة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله الی یوم لقاء الله افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر.
یکی از شبهاتی که کارشناسان شبکههای شیطانی وهابی مطرح میکنند این است که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به هیچ وجه به امامت خودشان استدلال نکردند و خودشان را امام منصوب نمیدانستند.
با اینکه ما الان تقریباً دو سه ماهی است روایاتی معمولاً از کتب اهل سنت و بعضاً از کتب شیعه با سند صحیح آوردیم اما واقعاً وقتی این قضایا را در عصر حاضر میبینم دلم به حال نبی مکرم اسلام میسوزد که میفرماید: پیغمبر ما میدانیم که قلب تو از دست مشرکین و کفار به تنگ آمده است.
ابن تیمیه؛ «شیخ الإسلام»، یا «شیخ الکذابین»!؟
واقعاً ما احساس کردیم حداقل آقایان از شبهاتی که مطرح کردند خجالت میکشند اما در برنامهای که به عنوان «خیانت در گزارش تاریخ» دارند که معتقدم یکی از بهترین و بامسماترین برنامه آنان این است دیدم به این شکل نیست.
اگر کسی از اول تا آخر این برنامه را نگاه کند میبیند که جز خیانت چیز دیگری نیست؛ عبارتهایی از حضرت امیرالمؤمنین نقل میکند که انسان واقعاً شاخ درمیآورد که این چه حرفهایی است شما دارید میزنید و این حرفها را از کجا آوردید.
عبارتهایی از «ابن تیمیه» میآورد که «ابن تیمیه» میگوید: «سرور ما علی است!» من اتفاقاً امروز بعد از نماز صبح میگفتم: شاید ما ندیدیم! یک جایی مطلب میآورد با این عبارت که سرور ما علی گفته است. من کتاب «منهاج السنة النبویة» اثر «ابن تیمیه» را با نرم افزار از اول تا آخر به دقت آوردم جایی که از حضرت علی به «سیدنا» خطاب کرده باشد ندیدم.
در این کتاب ابوبکر و عمر را سیدنا خطاب کرده بود اما در رابطه با حضرت امیرالمؤمنین ندارد. کاش این آقایان برای این حرفهایشان یک سندی هم بدهند تا بر اطلاعات مخاطبینشان اضافه بشود و حرف نامربوط نزنند.
آنها میگویند شیخ الاسلام که به قول ما شیخ الکذابین یا شیخ الشیطان است گفته است: علی بن أبی طالب هیچ وجه خودش را امام منصوب نمیدانست! به روباه گفتند شاهدت کیست؟! گفت: دُمم!
این آقا یک چیزی ادعا میکند و برای ادعای خودش کسی که در دروغگویی شهره آفاق است و به قدری افراد به اینها زنگ میزنند و میگویند: چرا «ابن تیمیه» اینقدر دروغ گفته است که اصلاً اسم «ابن تیمیه» میآید به اتاق فرمان میروند و سریع تلفن را قطع میکنند.
این قضیه طوری در ذهن مخاطبین جا گرفته است که «ابن تیمیه» به صورت مجسمهای از دروغ در ذهن افراد نقش بسته است.
شیعیان طلاق میدهند و عده ندارند، شیعیان نماز جماعت نمیخوانند، شیعیان نماز جمعه نمیخوانند، فلان روایت در «صحیح بخاری» است که دروغ است و فلان روایت در «صحیح مسلم» است که دورغ است از جمله برخی از تهمتهایی که نسبت به شیعیان گفته است.
این صحبتهای او یک مورد و دو مورد نیست بلکه 50 یا 60 مورد تا به حال در برنامه «راه و بیراه» برادر عزیزم آقای «یزدانی» آورده است. بر فرض از این 50 تا 60 مورد دروغ آنان 40 تای آن را ندیده بگیریم بقیه را بیایند جواب بدهند و از شیخ الاسلام خودشان دفاع کنند.
جالب این است در برنامهای که آقایان داشتند تعبیری دارد که میگویند: شیخ الاسلام «ابن تیمیه» میفرماید: هیچگاه علی ادعا نکرد که مقام آسمانی یا امامت مِن عند الله دارد. «ابن تیمیه» رفت و الان هم بدون شک گرفتار عذاب الهی است؛ نه تنها ما بلکه تمام بزرگان اهل سنت اذعان بر این مسئله دارند.
آقایان مسئولین «خیانت در گزارش تاریخ» ملاحظه کنید همشهری آقای شیخ الاسلام «ابن تیمیه» در کتاب «دفع شبه من شبه و تمرد» اثر «حصنی دمشقی» است که تقریباً با «ابن تیمیه» 100 سال فاصله داشته است زمانی که به «ابن تیمیه» میرسد میگوید:
«یرتکبه هذا الزائغ الفاجر الکذاب وأن یذیقه أشد العذاب»
جنایتها و دروغهایی که این ابن تیمیه فاجر کذاب مرتکب شده است خدا شدیدترین عذاب را بر ابن تیمیه وارد کند.
سپس میگوید:
«إلی فجور هذا الخبیث»
به فجور این خبیث
یا در جای دیگری میگوید:
«ومنه تعلم أن هذا الخبیث لا دین له»
از آنجا معلوم می شود که این ابن تیمیه خبیث دین ندارد
دفع شبه من شبه وتمرد، اسم المؤلف: تقی الدین أبی بکر الحصنی الدمشقی، دار النشر: المکتبة الأزهریة للتراث – مصر، ج 1، ص 107.
حالا این آقا با این اوصاف برای این آقایان، شیخ الاسلام شده است و به تصور اینکه اگر ایشان حرفی را بزند دیگر مسئله تمام است.
آقای «سبکی» که کسی در امامت و فضیلت ایشان شکی ندارد در کتاب «الدرة المضیة فی الرد علی ابن تیمیة» تعبیرشان این است:
«فلم یدخل فی فرقة من الفرق الثلاثة والسبعین آلتی افترقت علیها الأمة»
ابن تیمیه داخل هفتاد و سه فرقه ای که امت پیامبر به آن منشعب شد، نیست.
الدرة المضیة فی الرد علی ابن تیمیة، المؤلف: الإمام المجتهد تقی الدین أبی الحسن علی بن عبد الکافی السبکی الأنصاری الشافعی (683 - 756 هـ)، ج 1، ص 2.
یعنی نه در فرقه ناجیه و نه در فرقه هالکه نیست!! ایشان در این کتاب بیان میکنند ابن تیمیه از اسلام بیرون است آنوقت این آقایان میگویند: شیخ الاسلام افاضه فرمودند که علی بن ابی طالب (علیه السلام) خودشان را امام به حق نمیدانستند.
ما نمیدانیم در عرض این سه الی چهار ماه ما برای شما سوره یس میخواندیم! اگر شما راست میگویید و شیخ الکذابین شما راست میگویند بفرمایید این مواردی را که ما آوردیم و غالباً از کتب شما آوردیم را ثابت کنید.
در کتاب «صحیح بخاری» جلد چهار صفحه 1549 حدیث 3998 خطاب به خلیفه اول میگوید:
«وَلَکنَّک اسْتَبْدَدْتَ عَلَینَا بِالْأَمْرِ»
ای ابوبکر تو در حق ما استبداد کردی!
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 4، ص 1549، ح 3998.
اگر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) خود را خلیفه و امام به حق نمیدانست این تعبیر چیست؟! چرا آقای ابوبکر کوچکترین دفاعی نکرد و نگفت ما استبداد نکردیم؟! ما به زور خلافت و امامت را از تو غصب نکردیم؟! بیایید جواب بدهید و این همه وراجی کردن فایده ندارد.
یکی از جاهایی که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) پرده را بالا زدند و مفصل موقعیت خودشان را مطرح کردند که آیا امینتر از من کسی بود که پیغمبر اکرم موقع هجرت امانتهای خودش را به او بدهد تا به صاحبانش بپردازد؟!
آیا قبل از من کسی خدا را پرستیده است؟! آیا کسی عمویی همانند من حمزه سیدالشهدا دارد؟! کسی همانند من همسری شبیه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) دارد؟! آیا کسی در غسل پیغمبر بوده است؟! آیا در حق کسی غیر از من آیه:
(قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی)
بگو من از شما در برابر رسالتم مزدی طلب نمیکنم به جز مودت نسبت به اقرباء،
سوره شوری (42): آیه 23.
نازل شده است؟! آیا پیغمبر اکرم در قضیه «سد الابواب» غیر از در خانه من در خانه کسی را باز گذاشت؟! آیا خورشید برای کسی غیر از من برگشته است که نمازش را اعاده کند؟!
آیا در قضیه «حدیث طیر» کسی غیر از من در کنار پیغمبر اکرم آمده است تا مرغ بریان را بخورد زیرا پیغمبر اکرم درخواست کردند خدایا محبوبترین خلقت را برسان تا با من هم غذا شود؟!
امیرالمؤمنین این مطالب را بیان فرمودند تا جایی که فرمودند:
«أفیکم أحد کان أقتل للمشرکین عند کل شدیدة تنزل برسول الله منّی؟»
آیا در مبارزه با مشرکین کسی همانند من از پیغمبر اکرم دفاع کردند و همانند من پوزه مشرکین را به خاک مالید؟!
«قالوا: لا.»
گفتند: نه.
مناقب علی بن أبی طالب (ع) وما نزل من القرآن فی علی (ع) – احمد بن موسی ابن مردویه الأصفهانی، ص 128.
هفته گذشته هم عرض کردیم یکی از چیزهایی که آقایان اهل سنت برای امام لازم میدانند قضیه شجاعت است؛ علی (علیه السلام) میپرسد: آیا کسی در شجاعت همانند من بوده است؟!
مروری بر آنچه در مورد شجاعت امیرالمؤمنین در جلسه گذشته بیان شد!
ما جلسه گذشته با توجه به اینکه مسئله، مسئله خیلی مهمی است بحث شجاعت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را بسیار مفصل آوردیم که در «مسند أحمد بن حنبل» نقل میکند:
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در هر جنگی میرفت جبرئیل از سمت راست او و میکائیل از سمت چپ او میرفتند و بدون پیروزی برنمیگشتند. آقای «سخاوی» در روایتی گفتند: شجاعت علی (علیه السلام) از متواترات است.
جناب آقای «ایجی» میگوید: در قضیه جنگ خیبر زمانی که خلیفه اول و دوم شکست خورده برگشتند پیغمبر اکرم شمشیر را به دست امیرالمؤمنین دادند و فرمودند:
«کراراً غیر فرار»
و این ویژگیها به غیر از امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب (علیه السلام) در احدی نیست.
آقای «صالحی شامی» گفتند: علی بن أبی طالب با هیچ کسی مبارزه نکرد جز اینکه او را به درک واصل کرد. خلیفه دوم میگوید:
«والله لولا سیفه لما قام عمود الإسلام»
به خدا قسم اگر شمشیر علی نبود پرچم اسلام برافراشته نمیشد.
شرح نهج البلاغة، اسم المؤلف: أبو حامد عز الدین بن هبة الله بن محمد بن محمد بن أبی الحدید المدائنی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت / لبنان - 1418 هـ - 1998 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: محمد عبد الکریم النمری، ج 12، ص 51.
«ابن ابی الحدید» میگوید: علی بن ابی طالب در شجاعت نام گذشتگان را محو کرد و جایی برای آیندگان نگذاشت. در کتاب «محاضرات الادباء» وارد شده است: زمانی که افراد در جنگها علی بن ابی طالب را میدیدند فرار میکردند و میگفتند ملک الموت همان جایی است که علی بن ابی طالب دارد شمشیر میزند.
«عباس محمود عقاد» مفصل میگوید: علی بن أبی طالب در شجاعت نظیری در تاریخ نداشت. این مسائل را ما به صورت مفصل مطرح کردیم و از کتب لغت و از کتب علم نحو و ادبیات آوردیم که همگی از قول عایشه أم المؤمنین گفتند:
علی به یک نفر دوتا شمشیر نزده است و برای احدی دوتا شمشیر نزده است. اگر شمشیر را از فرق سر کسی میزد بدنش دو شقه میشد به صورتی که نصف به این طرف و نصف به آن طرف میافتاد و اگر از کمر میزد دوپاره میشد به صورتی که بالاتنه یک طرف و پایین تنه یک طرف میافتاد.
«ومنه قول ابن عائشة: کانت ضربات علی أبکاراً کان إذا اعتلی قدّ، وإذا اعترض قطّ، والقطّ»
از قول عایشه وارد شده است: ضربات علی تک بود و دو شمشیر به کسی نزد.
البصائر والذخائر، اسم المؤلف: أبو حیان علی بن محمد بن العباس التوحیدی، دار النشر: دار صادر- بیروت/لبنان - 1419 هـ-999 م، الطبعة: الراجعة، تحقیق: د.وداد القاضی، ج 8، ص 70.
ما در جلسه گذشته به صورت مفصل این مطالب را بیان کردیم تا «لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار» در جنگ احد وارد شده بود که بعضی از علما آن را در جنگ بدر هم این مطلب را آورده بودند.
زمانی که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) شمشیرش شکست شمشیر نبی مکرم اسلام که ذوالفقار نام داشت به دست گرفت و دشمن را تارومار کرد و جبرئیل نازل شد و فرمود: به این کار علی بن ابی طالب مواسات و شجاعت و ایثار و از خود گذشتگی میگویند.
رسول اکرم در جواب جبرئیل فرمودند: علی بن ابی طالب از من هست و من از علی هستم. جبرئیل نیز فرمود: من هم از شما هستم. هرکسی میخواست علی را به متعلق به خود بداند که در همان زمان که دیدند منادی بین آسمان و زمین صدا میزند: «لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار».
این مولای ماست؛ شما بفرمایید خصائص بزرگان خود را به ما نشان بدهید.
من در خدمت شما هستم.
مجری:
خیلی متشکرم؛ ما هم میگوییم علی (علیه السلام) مال ماست و خودمان را به وجود نازنین آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) میچسبانیم.
ما که لایق نیستیم که خودمان را شیعه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت واقعی بنامیم اما حداقل محب و هوادار و مدافع خاک پای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) هستیم و انشاءالله خود امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) دست ما را خواهند گرفت.
روایتی ناب، در فضیلت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)
استاد روایتی وجود دارد که تقاضا داشتم این روایت را که در کتب اهل سنت آمده است «الیوم برز الإیمان کله للشرک کله» را بررسی کنید و توضیحی بفرمایید که معنای این روایت چیست؟ در کجا نازل شده است؟ به چه عنوان بیان شده است؟ سند و مدارکی که در کتب اهل سنت آمده است را اشاره بفرمایید.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
در رابطه با امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) که شجاعت ایشان را به طور مفصل بیان کردیم؛ در جنگ خندق زمانی که «عمرو بن عبدود» آمد و مبارزه طلبید همه جا خوردند زیرا دوست و دشمن او را با هزار رزمنده برابر میدانست.
زمانی که «عمر بن عبدود» آمد در بعضی از کتب تاریخی است که خلیفه دوم گفت: من او را با هزار نفر برابر میبینم زیرا در یکی از مسافرتها دزدها به ما حمله کردند. «عمر بن عبدود» پای شتری را گرفت و تمام دزدها را تارومار کرد و همه را از بین برد.
خلیفه دوم به جای اینکه به لشکر دلداری بدهد دل همه را خالی کرد و هیچکسی جرئت پیدا نکرد تا به مبارزه با «عمر بن عبدود» برود. امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) زمانی که آماده شدند تا به مبارزه بروند رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند:
«قد برز الایمان کله الی الشرک کله»
ایمان مجسم در برابر شرک مجسم برابرند!
خیلی زیباست؛ شما ببینید درباره کسی که «ابن ابی الحدید» دارد:
«فأحجم الناس کلهم عنه»
همه فرار کردند و جا خوردند.
شرح نهج البلاغة، اسم المؤلف: أبو حامد عز الدین بن هبة الله بن محمد بن محمد بن أبی الحدید المدائنی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت / لبنان - 1418 هـ - 1998 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: محمد عبد الکریم النمری، ج 13، ص 158.
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) آن زمان نوجوان بودند و شاید 20 و چند سال از عمر مبارکشان نگذشته بود. جالب است که این جمله رسول اکرم که کل ایمان در برابر کل شرک قرار گرفته است!
آیا رسول اکرم کسی را به عنوان خلیفه معین نکرده است؟! آیا این نمیتواند ملاک باشد که اگر کسی بخواهد رسالت پیغمبر را بر عهده بگیرد و آنچه را که رسول اکرم موظف بود به مردم برساند و استمرار کار رسالت نبی مکرم را به عهده بگیرد کسی باشد که به تعبیر رسول گرامی اسلام ایمان به تمام معنا است؟!
این مطلب را جناب آقای «دمیری» در کتاب «حیاة الحیوان الکبری» جلد اول صفحه 249 آورده است:
«لما بارز عمراً قال رسول الله: ' الیوم برز الإیمان کله للشرک کله»
زمانی که عمر آمد رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: امروز ایمان به تمامه در مقابل شرک به تمامه قرار گرفت.
حیاة الحیوان الکبری، اسم المؤلف: کمال الدین محمد بن موسی بن عیسی الدمیری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت / لبنان - 1424 هـ - 2003 م، الطبعة: الثانیة، تحقیق: أحمد حسن بسج، ج 1، ص 387.
جناب آقای «شیبانی دمشقی» در کتاب «تاریخ المستبصر» در صفحه 68 میگوید: زمانی که «عمر بن عبدود» به حجاز آمد امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به میدان او رفت. در این هنگام رسول اکرم تکبیر گفتند و فرمودند:
«برز الإیمان کله إلی الشرک کله»
ایمان به تمامه در برابر شرک به تمامه قرار گرفت
«و قتل علی ید أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب»
عمر بن عبدود به دست مبارک امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به درک واصل شد.
تاریخ المستبصر، اسم المؤلف: جمال الدین أبو الفتح یوسف بن یعقوب ابن محمد المعروف بابن المجاور الشیبانی الدمشقی (المتوفی: 690 هـ)، ج 1، ص 68.
در اینجا ما موارد زیاد داریم اما من به همین سه مورد اکتفا میکنم. در خدمت شما هستم.
مجری:
بسیار خوب خیلی متشکرم. استاد یکی از فضایل وجود نازنین آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در جنگ خندق بود که آنجا همان شجاعت و دلیری و دلاور مردی وجود نازنینشان را نشان دادند و این حدیث بسیار مشهور معروف آمده است که: «ضربة علی یوم الخندق أفضل من عبادة الثقلین» این روایت را از منابع اهل سنت بفرمایید.
روایتی در فضیلت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) که جگر انسان را خنک می کند!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
این روایت از عبارتهایی است که به قول حاج علی اسماعیلی جگر انسان خنک میشود که واقعاً مولایی به این شجاعت دارد!
این روایت را آقای «عضد الدین ایجی» متوفای 756 که از قهرمانان علم کلام است در کتاب «المواقف» در صفحه 628 جلد سوم میگوید:
«الرابع الشجاعة»
موضوع چهارم شجاعت علی بن أبی طالب
«تواتر مکافحته للحروب ولقاء الأبطال وقتل أکابر الجاهلیة»
جنگجویی امیرالمؤمنین در جنگها و غلبه او بر قهرمانان و کشتن بزرگان زمان جاهلیت به تواتر رسیده است.
«حتی قال یوم الأحزاب (لضربة علی خیر من عبادة الثقلین)»
به طوری که آقا رسول اکرم در قضیه احزاب که همان خندق است فرمود: یک شمشیر و یک ضربت علی از عبادت تمام جن و انس افضل است.
کتاب المواقف، اسم المؤلف: عضد الدین عبد الرحمن بن أحمد الإیجی، دار النشر: دار الجیل - لبنان - بیروت - 1417 هـ - 1997 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: عبد الرحمن عمیرة، ج 3، ص 628.
همچنین در کتاب «شرح المقاصد فی علم الکلام» هم جناب آقای «تفتازانی» که «مقاصد» و «شرح مقاصد» هردو مال خود اوست جلد دوم صفحه 301 در رابطه با امیرالمؤمنین میگوید:
«هو أشجعهم یدل علیه کثرة جهاده فی سبیل الله وحسن إقدامه فی الغزوات»
علی، شجاعترین صحابه بود و دلالت میکند کثرت جهاد او در راه خدا و پیروزیها و پیشرویهای او در غزوات.
«وهی مشهورة غنیة عن البیان»
شجاعت علی احتیاج به بیان ندارد.
«ولهذا قال النبی لا فتی إلا علی ولا سیف إلا ذو الفقار»
لذا رسول اکرم فرمود: جوانمردی مگر علی نیست و شمشیری مگر ذوالفقار نیست
«وقال یوم الأحزاب لضربة علی خیر من عبادة الثقلین»
و در جنگ احزاب فرمودند: یک ضربه شست علی در خندق بهتر از عبادت جن و انس است
شرح المقاصد فی علم الکلام، اسم المؤلف: سعد الدین مسعود بن عمر بن عبد الله التفتازانی، دار النشر: دار المعارف النعمانیة - باکستان - 1401 هـ - 1981 م، الطبعة: الأولی، ج 2، ص 301.
آقای «حاکم نیشابوری» در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» جلد سوم صفحه 34 همین تعبیر را دارد که میگوید: علی بن أبی طالب «عمر بن عبدود» را کشت و این حدیث صحیح الاسناد است و همچنین رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:
«قال رسول الله لمبارزة علی بن أبی طالب لعمرو بن عبدود یوم الخندق أفضل من أعمال أمتی إلی یوم القیامة»
پیامبر در مورد مبارزه علی بن أبی طالب با عمرو بن عبدود در روز خندق فرمود که آن مبارزه افضل از اعمال امت من تا قیام قیامت است.
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 34، ح 4327.
هیچ کدام از این کتب، کتابهای شیعه نیستند و همگی از کتب اهل سنت هستند. جناب «خطیب بغدادی» هم در «تاریخ بغداد» جلد سیزدهم میگوید:
«عن النبی أنه قال لمبارزة علی بن أبی طالب لعمرو بن عبد ود یوم الخندق أفضل من عمل أمتی إلی یوم القیامة»
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) میفرماید: مبارزه علی بن ابی طالب با عمرو بن عبدود در روز خندق افضل از عمل امت من تا قیام قیامت است.
تاریخ بغداد، اسم المؤلف: أحمد بن علی أبو بکر الخطیب البغدادی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، ج13، ص 18، ح 6978
جناب آقای «دیلمی» در کتاب «الفردوس بمأثور الخطاب» میگوید:
«لمبارزة علی بن أبی طالب لعمرو بن عبد ود یوم الخندق أفضل من أعمال أمتی إلی یوم القیامة»
مبارزه علی بن ابی طالب با عمرو بن عبدود در روز خندق افضل از عمل امت من تا قیام قیامت است.
الفردوس بمأثور الخطاب، اسم المؤلف: أبو شجاع شیرویه بن شهردار بن شیرویه الدیلمی الهمذانی الملقب إلکیا، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1406 هـ - 1986 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: السعید بن بسیونی زغلول، ج 3، ص 455، ح 5406.
جناب آقای «ابن عساکر» هم در «تاریخ مدینة دمشق» جلد 50 صفحه 333 همین تعبیر را نقل میکند:
«عن النبی أنه قال مبارزة علی بن أبی طالب لعمرو بن عبدود یوم الخندق أفضل من عمل أمتی إلی یوم القیامة»
تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، اسم المؤلف: أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعی، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1995، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ج 50، ص 333، ح 5858.
اینها نمونههایی بود که اگر ما بخواهیم از این نمونهها نقل کنیم موارد متعدد دیگری وجود دارد که ما حتی یک مورد هم از کتب شیعه نیاوردیم و همه از کتب اهل سنت است که همگی اشاره به اهمیت مبارزه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در روز خندق دارد.
مجری:
این مطلب نیاز به تأمل دارد و خیلی حرف بزرگی است که از عبادت جن و انس برتر است و میزان برتری آن هم نزد خداوند متعال است و این مورد اشاره به یکی از کارهای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) دارد.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
استاد شما فرمودید این روایات را از منابع اهل سنت بیان کردید؛ عزیزان بیننده اگر نکته و مطلبی داشتند از طریق راههای ارتباطی که زیرنویس شده است میتوانند برای ما پیام بفرستند و ما در خدمت آنان هستیم.
ماه رمضان، ماه امیرالمؤمنین است و اگر خواستید حرف دلتان را برای ما پیام بدهید. استاد شما نظرات اهل سنت را با توجه به محدودیت زمانی ما به صراحت بیان فرمودید اما وهابیت در این موارد چه نظری دارند؟!
«ابن تیمیه» و فضائل امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
به قولی شیخ الاسلام آقایان یا به قول دوستان ما شیخ الشیطان آقایان یا شیخ الکذابین آنان، تمام تلاش او این است در کتاب «منهاج السنة» فضایل امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب را به هر قیمتی هست از بین ببرد و زیر سؤال ببرد.
آقای «ذهبی» در نامهای که مینویسد خطاب به «ابن تیمیه» میگوید: احادیث صحیحین از دست تو سالم نمانده است! به تعبیر «ابن حجر» که میگوید: ابن تیمیه در مخاصمه با علامه حلی کار را به جایی میرساند که به تنقیص امیرالمؤمنین منجر میشود!
آقای «حصنی دمشقی» میگوید: خداوند عالم به او شدیدترین عذابش را نازل کند! آقای «حصنی دمشقی» خودش اهل دمشق بوده و همشهری «ابن تیمیه» بوده است و هردو در یک محیط بودند و کاملاً مشخص است که قضیه چیست!
زمانی که به اینجا میرسد «ابن تیمیه» میگوید: تمام این روایات دروغ است! آقایان دیدند «عضدالدین ایجی» از استوانههای علم کلام است.
«تفتازانی» از بنیانگذاران معانی بیان است و در بحث «معانی بیان» گوی سبقت را از دیگران ربوده است و کتاب او کتاب درسی حوزههای علمیه شیعه و اهل سنت است که البته در دوران ما آخرین دورهای بود که این کتاب تدریس شد و بعد از او دیگر مختصر تدریس شد.
اینها به عنوان یک امر مسلم و مفروقٌ عنه مطرح کردند؛ در موارد متعدد آوردیم که به قول این آقایان اگر چنانچه این قضیه دروغ محض هم باشد و ناقلین آن هم فجار و فساق باشند به قول «ابن تیمیه» مسئله ثابت است زیرا تعدد طرق دارد!
آقایان مجموعه فتاوی «ابن تیمیه» را در بعضی از چاپها ببینید که میگوید:
«فَإِنَّ تَعَدُّدَ الطُّرُقِ وَكَثْرَتَهَا يُقَوِّي بَعْضَهَا بَعْضًا حَتَّى قَدْ يَحْصُلُ الْعِلْمُ بِهَا وَلَوْ كَانَ النَّاقِلُونَ فُجَّارًا فُسَّاقًا»
همانا تعدد طرق و کثرت نقل روایت، یکدیگر را تقویت می کند به طوری که یقین به صدور حاصل می شود اگر چه راویانش فاجر و فاسق باشند.
مجموع الفتاوى، المؤلف: تقي الدين أبو العباس أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني (المتوفى: 728هـ)، المحقق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم، الناشر: مجمع الملك فهد لطباعة المصحف الشريف، المدينة النبوية، المملكة العربية السعودية، عام النشر: 16هـ/1995م، ج 18، ص 26
«ابن تیمیه» فتوا میدهد که اگر فساق و فجار هم باشند مسئله ثابت است اما در اینجا میگوید: این روایت دروغ است و اصلاً همچین چیزی نیست.
در کتاب «منهاج السنة النبویة» اثر «ابن تیمیه» در جلد پنجم میگوید:
«فالعشرة الأول کلها کذب إلی آخر حدیث قتله لعمرو بن عبدود»
تمام مواردی که ایشان آورده است دروغ است تا قضیه قتل او نسبت به عمرو بن عبدود و هیچ نشانهای از صدق ندارد.
منهاج السنة النبویة، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج 5، ص 42، الفصل العاشر.
آقای «ذهبی» هم در کتاب «المنتقی من منهاج الاعتدال» میگوید:
«لمبارزة علی عمرو بن عبدود یوم الخندق أفضل من عمل أمتی إلی یوم القیامة»
مبارزه علی بن ابی طالب با عمرو بن عبدود در روز خندق افضل از عمل امت من تا قیام قیامت است.
سپس کینه خود را نشان داده و میگوید:
«قلنا هذه الأحادیث والله العظیم کذب یلعن الله من افتراها ولعن من لا یحب علیا»
به نظر ما این احادیث دروغ است خدا لعنت کند کسی را که افترا بسته است و خدا لعنت کند کسی را که علی را دوست ندارد.
المنتقی من منهاج الاعتدال فی نقض کلام أهل الرفض والاعتزال، أبو عبد الله محمد بن عثمان الذهبی، تحقیق محب الدین الخطیب، عدد الأجزاء 1، ج 1، ص 313.
ما هم آمین میگوییم و میگوییم: خداوند لعنت کند کسی را که بخواهد احادیث صحیح فضایل امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را رد کند. جالب است که «ابن تیمیه» میگوید: تمام این روایات دروغ است، مگر امکانپذیر است که انسان عملی انجام بدهد که این عمل از عبادت ثقلین بالاتر باشد!
جواب «حلبی» به یاوه سرائی «ابن تیمیه»!
آقای «حلبی» که دیگر از علمای بزرگ اهل سنت و از شخصیتهای برجسته است و «سیره حلبی» از کتب معتبر عزیزان اهل سنت است در جلد دوم میگوید:
«أن النبی عند ذلک قال قتل علی لعمرو بن عبدود من عبادة الثقلین قال الإمام أبو العباس بن تیمیة وهذا من الأحادیث الموضوعة»
امام ابو العباس بن تیمیه گفته است: روایت قتل عمرو بن عبد ود به دست علی از عبادت ثقلین افضل است از احادیث موضوعه است.
البته ایشان این روایت را در «منهاج السنة النبویة» نیاورده است بلکه در پاورقی کتاب «مستدرک علی الصحیحین» حاکم نیشابوری آورده است و در «منهاج السنة النبویة» میگوید: تمام این مطالب دروغ است!
ایشان میگوید: عبارتی که ایشان آورده است کاملاً مردود است!
«أقول ویرد قوله إن عمرو بن عبدود هذا لم یعرف له ذکر إلا فی هذه الغزوة قول الأصل»
به نظر من این نظر ابن تیمیه مردود است زیرا در هیچ جا غیر از غزوه خندق، اسمی از عمرو بن عبدود نیست.
تا جایی که میگوید:
«ویرده أیضا ما تقدم من أنه نذران لا یمس رأسه دهنا حتی یقتل محمدا »
حرف ابن تیمیه باز هم مردود است زیرا عمرو بن عبد ود نذر کرده بود به هیچ وجه به سرش روغن نمالد و قسم خورده بود قبل از اینکه پیغمبر را بکشد به سرش روغن نمالد
سپس میگوید:
« واستدلاله بقوله وکیف یکون إلی آخره فیه نظر لأن قتل هذا کان فیه نصرة للدین وخذلان للکافرین»
استدال ابن تیمیه قبول نیست زیرا کشتن همچین شخصی که تصمیم قاطع برای قتل رسول اکرم دارد نصرت دین است و موجب خذلان کفار است.
السیرة الحلبیة فی سیرة الأمین المأمون، اسم المؤلف: علی بن برهان الدین الحلبی، دار النشر: دار المعرفة - بیروت – 1400، ج 2، ص 643.
آقای «ابن تیمیه» آیا کشتن فردی که قسم خورده است تا پیغمبر اکرم را نکشد روغن به سرش نمالد و کشتن فردی که موجب نصرت دین و خذلان کافرین است اگر افضل از عبادت ثقلین باشد مستبعد است؟! عبادت است.
عباد بالاترین تلاشی که انجام میدهند این است که خودشان را از آتش جهنم نجات بدهند و بالاتر از این را نمیتوانند انجام بدهند اما اینجا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) کسی را میکشد که موجب خذلان و ذلت کفار است و موجب نصرت دین است!
اگر در این جنگ خدای نکرده رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) کشته میشد دیگر نه اسلام، نه عبادت، نه عابد و هیچ چیز دیگری نمیماند! در حقیقت عبادت ثقلین مرهون ضربت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است؛ وجود عباد، وجود اسلام و مسلمین مرهون ضربه شست امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است.
جوابی دندان شکن، یه یاوه سرائی «ابن تیمیه»!
این جوابی بود که آقای «حلبی» دارد اما جواب دیگری هم خودم میدهم؛ به قول ضرب المثلی که میگوید:
کج بنشینیم و راست حرف بزنیم.
من چند روایت از کتب اهل سنت از روایتهایی که آقایان علمای اهل سنت به عنوان روایت مسلم و مفروقٌ عنه گرفتند و نقل میکنند ببینند «ابن تیمیه» چه چیزی میگوید!
«ابن تیمیه» شخصی است که آقای «حصنی دمشقی» در مورد او «یذیقه أشد العذاب» را میآورد اما ببینیم یادگاران «ابن تیمیه» چه جوابی میدهند!
«ابن نجیم» از فقهای بزرگ مصری است و متوفای 970 است کتابی به نام «الاشباه و النظائر» دارد که در این کتاب میگوید:
« قَالَ عَلَيْهِ السَّلَامُ إذَا أَمَرْتُكُمْ بِشَيْءٍ فَأْتُوا مِنْهُ مَا اسْتَطَعْتُمْ، وَإِذَا نَهَيْتُكُمْ عَنْ شَيْءٍ فَاجْتَنِبُوهُ»
رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) فرموده است هرچه من دستور دادم آن اندازهای که میتوانید اوامر من را به جا بیاورید و از تمام نواهی من اجتناب کنید
سپس میگوید:
« وَرَوَى فِي الْكَشْفِ حَدِيثًا لَتَرْكُ ذَرَّةٍ مِمَّا نَهَى اللَّهُ عَنْهُ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ الثَّقَلَيْنِ »
از نقل پیغمبر نقل شده است که فرمودند یک ذره از منهیات خداوند عالم را کسی ترک کند افضل از عبادت ثقلین است.
الْأَشْبَاهُ وَالنَّظَائِرُ عَلَى مَذْهَبِ أَبِيْ حَنِيْفَةَ النُّعْمَانِ؛ المؤلف: زين الدين بن إبراهيم بن محمد، المعروف بابن نجيم المصري (المتوفى: 970هـ)، الناشر: دار الكتب العلمية، بيروت – لبنان، الطبعة: الأولى، 1419 هـ - 1999 م؛ ص 78
پیروان «ابن تیمیه» به ما جواب بدهند آیا ترک یک گناه که پیغمبر اکرم فرمود: «افضل من عبادة الثقلین» ارزش بالاتری دارد یا ضربه علی (علیه السلام) در روز خندق و قتل کسی که قسم خورده است پیغمبر اکرم را بکشد؟!
همین تعبیر را در کتاب «دار الافتاء المصریة» جلد هفتم صفحه 206 میبینید:
«لترک ذرة مما نهی الله عنه أفضل من عبادة الثقلین»
القسم: الفتاوی، الکتاب: فتاوی دار الإفتاء المصریة، المؤلف: دار الإفتاء المصریة، المصدر: موقع وزارة الأوقاف المصریة، ج 7، ص 206.
آقای «بیهقی» متوفای سال 458 در کتاب «شعب الایمان» میگوید:
«روعة الساعة عند انتباه من غفلة وانقطاع عن خط النفس فیه وارتعاد من خوف قطیعة أفضل من عبادة الثقلین»
اگر انسانی که در غفلت است از غفلت بیدار بشود و متوجه و متنبه بشود و از خواهشهای نفسانی را کنار بگذارد و از اینکه ارتباطش با خدا قطع شود بترسد از عبادت ثقلین بالاتر است.
شعب الإیمان، اسم المؤلف: أبو بکر أحمد بن الحسین البیهقی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1410، الطبعة: الأولی، تحقیق: محمد السعید بسیونی زغلول، ج 1، ص 509، ح 869.
آیا عملی بالاتر از این وجود دارد که تنها کسی خودش را نجات میدهد و پیغمبر در حق او میفرماید: «افضل من عبادة الثقلین»؟! آقای «ابن تیمیه» به این سؤال پاسخ بدهید! این کتابها کتب شیعیان نیست بلکه کتابهای خودتان است و جرئت دارید اینجا هم بگویید: «هذه کذب کلنا»؟!
همچنین در کتاب «مرقاة المفاتیح» اثر آقای «ملا علی قاری» که از علمای بزرگ و متوفای 1014 است در جلد نهم تعبیر زیبایی وارد شده است:
«فإن إدخال السرور فی قلب المؤمن أفضل من عبادة الثقلین»
خوشحال کردن دل یک مؤمن از عبادت ثقلین بالاتر است.
مرقاة المفاتیح شرح مشکاة المصابیح، اسم المؤلف: علی بن سلطان محمد القاری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - لبنان/ بیروت - 1422 هـ - 2001 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: جمال عیتانی، ج 9، ص 221.
میتوانید بگویید این مطلب دروغ است؟! بر فرض که ضربه علی نصرت دین نبوده است و خذلان کفار هم نبوده است تنها قلب پیغمبر اکرم را خوشحال کرده است که پیغمبر اکرم فرموده است: «فإن إدخال السرور فی قلب المؤمن أفضل من عبادة الثقلین» این مطلب چه حکمی دارد؟! مطلب از این زیباتر وجود دارد؟!
مجری:
مگر اینکه بگویند پیغمبر اکرم مؤمن نبوده است و از اینها بعید نیست.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
زمانی که اینها پدر پیغمبر اکرم را از ایمان خارج کردند و به او کافر میگویند بعید نیست به پیغمبر اکرم هم همچین نسبتی بدهند.
پیغمبر اکرم به کنار، جناب خلیفه اول و دوم که در آنجا بودند آیا از این قضیه خوشحال شدند یا ناراحت شدند؟! اگر شما میگویید: ناراحت شدند خلاف عقیده شماست و اگر بگویید خوشحال شدند نشانگر صدق این مطلب است.
تک تک مؤمنینی که در آنجا بودند و خوشحال شدند به تعداد خوشحالی تمام مؤمنین در آنجا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) عملی انجام داده است که از عبادت ثقلین بالاتر است.
توصیه مشفقانه حضرت استاد حسینی قزوینی!
اجازه بدهید من در اینجا نکتهای برای بینندگان عزیز عرض کنم. ماه مبارک رمضان است و ماه مهمانی خداست؛ یکی از بهترین کارهایی که انسان میتواند در این ماه مبارک انجام بدهد ادخال سرور در قلوب مؤمنین است!
تلاش کنیم از خانواده و فرزندان خود شروع کنیم با اطعام و رسیدگی به دیگران، رفع مشکلات دیگران، برآورده کردن قضای حوائج دیگران آنان را خوشحال کنیم. هرکسی را خوشحال کنیم طبق این روایت از عبادت ثقلین بالاتر است.
توصیهای همراه با گلایه هم دارم؛ دوستان عزیز به کسی افطاری بدهید که یقین دارید به شما افطاری نخواهد داد! اگر من به کسی افطاری دادم که یقین دارم ایشان هم روزی من را دعوت میکند و توقع دعوت از او را داشته باشم این هنر نیست بلکه معاملهای پایاپای است.
اگر نامه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به «عثمان بن حنیف» نماینده آن حضرت در بصره را مشاهده کنید که جرم او نشستن بر سر سفرهای بوده است که فقرا در آن سفره حضور نداشتند. امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به ایشان میفرماید:
«وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّک تُجِیبُ إِلَی طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْإ مَجْفُوٌّإ وَ غَنِیهُمْ مَدْعُو»
گمان نمیکردم تو که نماینده من هستی در کنار سفرهای بنشینی که همه اغنیا و ثروتمندان در آن حضور دارند و جای فقرا خالی است.
نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص 416، ح 3866
دوستان مخصوصاً عزیزانی که در خارج از کشور هستند چه اشکالی دارد یک شب افطاری درست کنیم و در خانه یک مستمند یا پیرمرد یا پیرزن و بچه یتیم بزنیم و قبل از افطار سفره را پهن کنیم و با فقرا و مستمندان و یتیمان افطار کنیم. خدا میداند این کار خیلی ارزشمند است.
گاهی مواقع خوشحال کردن یک بچه یتیم یا یک پیرزن یا پیرمرد که کسی را ندارند و کسی در خانه آنان را باز نمیکند و کسی او را به مهمانی دعوت نمیکند عمل برای خداوند عالم است.
گاهی میتوانیم به مغازه محل برویم و بپرسیم از همسایهها چه کسی بیشتر نسیه برده است و دیگر خجالت میکشد به مغازه بیاید بدون اینکه خودمان را معرفی کنیم و بدون اینکه ما را بشناسد بدهیهای او را بپردازیم؛ این کارها هنر است!
اینکه من در ماه مبارک رمضان دو یا سه بار قرآن را ختم کنم و هر روز چند نماز قضا بخوانم هم خوب است اما هرکاری در سر جای خودش خوب است. آنکه میگوید: عبادت به جز خدمت به خلق نیست اصلاً نفهمیده است عبادت به چه معناست. عبادت سر جای خودش خوب است و خدمت به خلق هم سر جای خودش خوب است.
(فَمَنْ یعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیراً یرَه وَ مَنْ یعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یرَهُ)
پس هر کس به سنگینی یک ذره عمل خیری کرده باشد آن را میبیند و هر کس به سنگینی یک ذره عمل شری کرده باشد آن را خواهد دید.
سوره زلزله (99): آیه 7 و 8.
خداوند عالم در قیامت اعمال انسان را میسنجد و هرطرف که سنگین شد طبق آن سنگینی مکافات یا پاداش میدهد. انشاءالله تلاش کنیم از ایام ماه مبارک رمضان بهترین توشه را بگیریم.
معلوم نیست دعای ما در حق خودمان به اجابت برسد اما اگر در این ماه رمضان بچه یتیم یا شخص مستمند یا انسان نیازمندی را خوشحال کردیم و او در حق ما دعا کرد یقین بدانید دعای او به اجابت میرسد.
در بعضی از روایات وارد شده است اگر شما به افرادی احسان کنید و از او بخواهید که برای شما دعا کنند. بعضی از افراد گمان میکنند اینکه من به فردی احسان کنم و از او بخواهم برای من دعا کنید ریاکاری است در صورتی که چنین نیست.
در حقیقت این احسان برای شماست که شما برای مثال در حق پدرتان خوبی کنید و از ایشان بخواهید که برای شما دعا کنند. دعاهای ما معلوم نیست به اجابت برسد یا نرسد اما دعای پدر و مادر سالخوردگان و یتیمان و مستمندان یقیناً برای ما کارگشا است.
من در خدمت شما هستم.
مجری:
بسیار عالی؛ توصیه و سفارش شما حسن ختام زیبایی برای بحث ما بود. انشاءالله سعی کنیم همیشه مخصوصاً ماه مبارک رمضان از این فرصت استفاده کنیم.
با یک دو بیتی که تقدیم حضور شما خواهم کرد به اتاق فرمان برویم و میان برنامهای را ببینیم و بعد از آن در خدمت شما هستیم و شما میتوانید تماس بگیرید و صدای گرم شما عزیزان بیننده را بشنویم.
نام علی در دل من منجلی است
نماز بی حب علی معطلی است
دل نگران محشرم نیستم
رمز ورودم به بهشت یا علی است!
این عشق و ارادت و محبت نسبت به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) گوارای وجودتان باشد. کم کم به ولادت باسعادت نازدانه امیرالمؤمنین، امام همام، حسن مجتبی (علیه السلام) نزدیک میشویم.
خداوند متعال در ماه مبارک رمضان فرزندی را به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) عنایت میکند و در این ماه مبارک دسته گلی وسط سفره مهمانی خودش قرار میدهد و آن هم وجود نازنین امام حسن مجتبی (علیه السلام) است.
انشاءالله به حق مولود شبهایی که در پیش رو داریم از خیرات و برکات خداوند هرچه میخواهید و هر چیزی که در آخرت طلب میکنید به شما بدهد. فکر میکنم بهترین چیزی که ما میخواهیم این است که اگر خداوند متعال به ما بهشت را عطا کرد بگوییم بهشت بدون علی (علیه السلام) نمیخواهیم.
بهشت با آن همه زیباییها و امکاناتی که در آن وجود دارد بدون امیرالمؤمنین اصلاً برای ما لذتی ندارد؛ انشاءالله در بهشت هم جوار امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) و اهلبیت (علیهم السلام) باشید.
تماس بینندگان برنامه:
در چند دقیقهای که از برنامه باقی مانده است میخواهیم تلفن داشته باشیم؛ انشاءالله عزیزان بزرگوار نکاتشان را مختصر و مفید بفرمایند که بتوانیم تلفنهای بیشتری را پخش کنیم. اولین بیننده ما آقای علیزاده از آبان هستند؛ آقای علیزاده سلام و درود به شما طاعات و عبادات شما قبول باشد:
بیننده (آقای علیزاده از آبادان – شیعه):
سلام علیکم و رحمة الله خدمت شما جناب اسماعیلی و دکتر عزیزمان آقای قزوینی.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی بن أبی طالب (علیه السلام). ما همینطوری خودمان عاشق علی بن أبی طالب (علیه السلام) بودیم و دکتر هم سنگ تمام گذاشتند.
دوتا روایت از امیرالمؤمنین وجود دارد که میخواستم سند این روایتها را بپرسم. اولین روایت: «وأنا النقطة تحت الباء» و روایت دیگری از حضرت علی (علیه السلام) شنیدم البته قصد اختلاف ندارم که به دومی میگویند: شما برای این امت مثل گوساله سامری میشوید که فقط میخواستم آدرس این روایت را بدانم.
اگر نمیخواهید پشت خط بگویید با خودم تماس بگیرید خیلی ممنونم.
مجری:
آقای علیزاده اگر تلویزیون را دارید و با برنامه ما همراه هستید اجازه بدهید ما به چند تلفن دیگر جواب بدهیم بعد پاسخ خواهیم داد.
بیننده:
ممنونم. در پناه خدا، دعا برای ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یادتان نرود.
مجری:
خدانگهدارتان باشد، منتظر باشید. جناب آقای عبدالله از اصفهان بیننده بعدی ما هستند. آقای عبدالله سلام علیکم:
بیننده (آقای عبدالله از اصفهان – شیعه):
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما و حاج آقای قزوینی و این ماه مبارک مهمانی خدا را به شما تبریک عرض میکنم.
میخواستم خدمت حاج آقا عرض کنم بسیاری از دوستان اهل سنت خیلی وقتها میگویند: اگر امیرالمؤمنین اینقدر شجاع بوده چطور گذاشتند که حقشان غصب بشود و گذاشتند به حضرت زهرا (سلام الله علیها) بیحرمتی بشود؟!
اگر به چشم بصیرت نگاه کنیم واقعیت این است که اصلاً این حقانیت را نشان میدهد. حضرت علی (علیه السلام) با این شجاعت که منابع آن در کتب خودشان است میتوانست با زور شمشیر و هر چیز دیگری میتوانستند بایستند و به آن چیزی که لیاقتشان بود برسند اما صبر پیشه کردند.
بارلها با خلق آدم بگفتی تبارک الله أحسن الخالقین! گواه این مدعا باشد در سرّ آفرینش آن پنج گهر که هریک نور مطلقاند. گواه آن رسول که بشارت ز روز محشر میدهد گواه آن بت هستی آن پهلو شکسته است، گواه آن ولی دست بسته است، محسن سقط گشته است.
گواه آن شجاع مطلق کننده در خیبر خانه نشینی است و نان و نمک و محراب و فرق شکافته است، گواه آن غریب در خانه و آن کوزه و جگر پاره پاره است، سبحان الله! چه تجلی بخشیدی با نام غریب کربلا سبحان الله.
مجری:
آقای عبدالله عزیز خیلی متشکریم، خدا نگهدارتان باشد و از نکاتی که بیان فرمودید ممنونم. بیننده بعدی ما حسین آقا از کرج هستند؛ حسین آقا سلام علیکم:
بیننده (حسین آقا از کرج – شیعه):
بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض میکنم خدمت حاج آقای اسماعیلی گل و همچنین خدمت استاد سلام عرض میکنم و دست بوسشان هستم.
بزرگوار از جهاتی آقایان وهابی حق دارند؛ ما بچه شیعهها افتخاری به نام امام علی (علیه السلام) که هرجا پیامبر اکرم به مشکلی برمیخوردند و هر اوضاعی برایشان پیش میآمد اولین یاورش امام علی (علیه السلام) بودند.
من از آقایان وهابی سؤال دارم یکی از مقدسات و افتخاراتشان را نشان بدهند که کمی به گرد پای امام علی (علیه السلام) ما هم برسد. وقتتان را خیلی گرفتم معذرت میخواهم موفق و مؤید باشید.
مجری:
خواهش میکنم، متشکرم. خدانگهدارتان باشد و انشاءالله موفق و مؤید باشید. بیننده بعدی ما جناب آقای علیرضا از ایرانشهر هستند. آقا علیرضا سلام و درود به شما:
بیننده (آقا علیرضا از ایرانشهر – شیعه):
سلام علیکم خسته نباشید.
مجری:
متشکرم ارادت داریم.
بیننده:
من خودم را مؤمن نمیدانم اما کار خالص مؤمن یکی از کارهای شماست. زمانی که اسم مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را میآورید دلهای ما طور دیگری میشود. از حاج آقای قزوینی سؤالی داشتم. بنده در جایی حدیثی را شنیده بودم که رسول الله فرموده بودند:
«علماء أمتی افضل من أنبیاء بنی اسرائیل»
میخواستم بببینم این حدیث در روایات ماست یا در روایات اهل سنت است؟! اگر باشد واقعاً مقام امیرالمؤمنین خیلی بالاست.
مجری:
آقا علیرضا خیلی متشکریم، درود بر شما و از تماس شما ممنونم؛ انشاءالله موفق باشید. دوستان اتاق فرمان اجازه بدهند ما به چند سؤالی که مطرح شد جواب بدهید بعد اگر فرصتی باقی بود خدمت شما خواهیم بود.
استاد آقای علیزاده از آبادان درخصوص روایتی که امیرالمؤمنین فرمودند: من نقطه تحت بسم الله هستم در کجا آمده است؟!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
این روایت در کتب متعددی آمده است؛ «مسند امام علی» اثر آقای «قبانجی» است که در جلد اول صفحه 288 وارد شده است:
«وفی روایة أخری أنّه قال (علیه السلام): " وأنا النقطة تحت الباء "، قیل: ولعلّ معناه أنّه (علیه السلام) یمیز العلوم ویبثّها»
حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) میفرمایند: همانطوری که باء بسم الله آغاز نشر هدایت الهی است علی بن أبی طالب هم آغاز نشر علم الهی است.
مسند الإمام علی – السید حسن القبانجی، ج 1، ص 290، ح 666/12.
ایشان همچنین در صفحه 289 این مطلب را آورده است و در صفحه 290 به طور مفصل اشاره کرده است. این مطلب یا اشاره به این روایت دارد:
«وقال (ع): العلم نقطة کثّرها الجاهلون والألف وحدة عرفها الرّاسخون»
امام علی (علیه السلام) فرمودند: علم نقطهای است که جاهلان آن را تکثیر کردند و الف وحدتی است که راسخون آن را شناختند.
یا اینکه فرمودند:
«سلونی عن اسرار الغیوب فانّی وارث علوم الأنبیاء والمرسلین»
از من از اسرار غیب سؤال کنید من وارث علوم انبیاء و مرسلین هستم.
«قال ابن عبّاس اعطی الامام علی تسعة أعشار العلم وانّه لا علمهم بالعشر الباقی»
ابن عباس میگوید: علی بن أبی طالب 90 درصد علوم را داشت و مخصوص خودشان بود و در این 90 درصد احدی از آن علم نداشتند و آن 10 درصد باقی که مردم داشتند امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در او هم شریک بوده است.
مجری:
سؤال دومشان را نمیدانم صلاح میدانید به آن بپردازید یانه که در مورد بحث گوساله سامری بوده است؟!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
نه پرداختن به این مسائل خیلی به صلاح ما نیست. روایتی که ایشان گفتند:
«علماء أمّتی أفضل من أنبیاء بنی إسرائیل»
کتاب المزار- مناسک المزار (للمفید)، نویسنده: مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: ابطحی، محمد باقر، تعداد جلد: 1، ج 1، ص 6.
در کتاب «المزار» از منابع شعیان موجود است؛ همچنین آقای «فخر رازی» متوفای سال 606 از علمای اهل سنت است در کتاب «التفسیر الکبیر» ج 17، ص 93 دارد:
«قال النبی: علماء أمتی کأنبیاء بنی إسرائیل»
التفسیر الکبیر أو مفاتیح الغیب، اسم المؤلف: فخر الدین محمد بن عمر التمیمی الرازی الشافعی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1421 هـ - 2000 م، الطبعة: الأولی، ج 17، ص 93.
البته ما سند زیادی برای این مطالب نداریم الا اینکه بیاییم به عنوان اینکه طبق حرف آقایان اهل سنت فضایل است در فضایل بیاوریم و احتیاج به سند نداریم؛ البته ما نظر داریم کلمه «علماء» در اینجا هر عالمی را شامل نمیشود.
همان تعبیری که «فخر رازی» در تفسیر سوره کوثر دارد مراد از علماء، علماء اهل بیت است که مثال میزند: کالباقر، کالصادق، کالکاظم، کالرضا، کالجواد (علیهم السلام) که اینها از آن به علماء امت تعبیر میکند که در کتاب «تفسیر الکبیر» در تفسیر سوره کوثر این مطالب موجود است.
مجری:
عزیزانی که سؤال مطرح کرده بودند همین سؤالاتی بودند که پاسخ دادیم و سؤال دیگری مطرح نشد. بسیاری از عزیزان لطف کردند برای ما پیام فرستادند که از این عزیزان هم ممنون و سپاسگذاریم.
من مروری به پیامهای شما داشته باشم؛ بسیاری از عزیزان از برنامههای «شبکه جهانی ولایت» تشکر کردند. برخی از عزیزان هم به برخی از برنامهها اشاره کردند و بسیاری از عزیزان هم عشق و ارادت و محبتشان را به وجود نازنین آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در قالب شعر و متن و پیام برای ما نشان دادند که انشاءالله بتوانیم در فرصت بعدی این مطالب را بخوانم.
بیننده عزیز دیگری پشت خط ارتباطی ما هستند؛ آقای ناصری از قزوین سلام و درود به شما:
بیننده (آقای ناصری از قزوین – شیعه):
سلام عرض میکنم شب شما بخیر و خسته نباشید؛ همچنین عرض ادب و احترام خدمت حضرت آیت الله قزوینی، سرور ارجمند و یار و یاور شیعیان جهان و بزرگ مردم قزوین.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
خدمتگزار آقایان هستیم.
بیننده:
قربان محبت شما؛ آقای قزوینی من عرضی نداشتم یک بزرگواری فرمودید در مورد جنگ خندق مطالبی فرمودید که اگر اجازه بدهید چند بیت شعر ترکی در مورد جنگ ولایت حضرت علی بن أبی طالب (علیه السلام) با عمرو بن عبدود است که عرض کنم.
من بیشتر از این مزاحم شما نمیشوم؛ انشاءالله در برنامههای دیگر این شعر را بخوانم تا حضرت استاد معنی این شعر را به شما بگویند.
مجری:
خیلی ممنون، ما همینطوری هم از نوع حماسی خواندن شعر آذری شما خیلی لذت بردیم. آذری زبانها اشعار حماسی و روضههایشان به دل مینشیند و حتی اگر انسان متوجه هم نشود زمانی که مدح و منقبت مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) باشد به دل خواهد نشست!
تلفن دیگری را جواب بدهیم و بعد از آن سؤال دیگری را مطرح کنم. آقای عبدالله از مشهد مقدس بیننده عزیز ما هستند؛ آقا عبدالله سلام و درود به شما:
بیننده (آقا عبدالله از مشهد مقدس – شیعه):
ضمن عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما و حاج آقا و قبولی طاعات و عبادات. به دلیل اینکه آخر وقت است مزاحم شما نمیشوم؛ دیشب آقای «کالکرابزاده» ادعا کرد علمای شیعه قرآن خواندن بلد نیستند. میخواستم درخواست کنم حاج آقا هرطور که صلاح میدانند جواب کوبندهای در جواب این حرفشان به آنها بدهند.
مجری:
بسیار ممنون و متشکرم، خدا نگهدار شما باشد.
بیننده:
خداحافظی میکنم و دیگر مزاحم شما نمیشوم.
مجری:
خدانگهدارتان. استاد اتفاقاً عزیزمان نکتهای را گفتند و من داشتم در پیامها بررسی میکردم دیدم یکی از دوستان بیننده پیامی فرستادند و الان به ذهنم رسید که این پیام را همین جا مطرح کنم.
آقای حسینی از تهران نوشتند که شبکههای وهابی گفتند: شما چرا غلطهای قرآنی را چرا از پادشاه عربستان پخش کردید که ظاهراً «شبکه جهانی ولایت» آن را پخش کرده است. بعد از آن گفتند: اگر راست میگویید از علمای ما پخش کنید.
این ادعایی است که شبکههای وهابی داشتند و این عزیز بیننده این را در قالب پیام برای ما فرستادند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
ما گفتیم این قضیه طبیعی است که انسان وقتی میخواهد یک آیه یا شعری را بخواند معمولاً جابجا کردن غیرطبیعی است اما زمانی که از روی متن اشتباه بخواند قطعاً عیب است اما اگر کسی از حفظ آن را اشتباه بخواند عیب نیست.
آنها گفتند: ما گفتیم مراجع شیعه بلد نیستند قرآن بخوانند! من باید بگویم آنها اصلاً عرضه و لیاقت اینکه کفش مراجع را جفت کنند ندارند و حتی لیاقت اینکه با عمامهای که روی سرشان بستند نعلین مراجع را پاک کنند ندارند و در آن حد نیستند.
آنها گفتند: ما مراجع شیعیان را مثال زدیم اما شیعیان چرا از «ملک عبدالله» غلط قرآنی گرفتند؟ «ملک عبدالله» را شما اولی الأمر و بالاتر از مراجع میدانید! اگر ما از مراجع شما ما برنامهای پخش کنیم علمای شما میگویند: چیزی نیست و اشتباه کردند اما ولی امر طبق عبارت آقای «فخر رازی» در تفسیر آیه:
(أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکم)
خدا را اطاعت کنید، و رسول و کارداران خود را- که خدا و رسول علامت و معیار ولایت آنان را معین کرده- فرمان ببرید
سوره نساء (4): آیه 59.
واجب است که اولی الامر حتماً معصوم باشد در صورتی که ما از «ملک عبدالله» برنامهای را پخش کردیم که نمیتواند یک آیه را بخواند و همه آل سعود هم آنجا نشستند دارند به او میخندند و همه ناراحت هستند.
ما تقریباً دو الی سه سال قبل از آقای «خدمتی» بین 30 الی 40 تا غلط قرآنی داشتیم، از آقای «عقیل با عقل» به همین صورت غلط داشتیم، آقای «دلیمی» را به عنوان کارشناس برجسته آوردند که ما چندین نمونه غلط قرآنی از ایشان داشتیم، از «عبدالرحمن دمشقیه» چند غلط قرآنی فاحش داشتیم.
آقای دانشمند جهان معاصر که اصلاً آیه را چنان میخواند و میگوید خدا در قرآن فرموده است:
«ان الذین یؤذون رسول الله لهم عذاب الیم»
اصلاً ما همچین آیهای در قرآن نداریم بلکه:
(إِنَّ الَّذینَ یؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهیناً)
خدا آن کسانی را که او و پیامبرش را اذیت میکنند، در دنیا و آخرت لعنت کرده، و عذابی خوار کننده برای ایشان مهیا نموده
سوره احزاب (33): آیه 57.
داریم.
مجری:
دوستان زحمت کشیدند کلیپی را آماده کردند؛ بالاخره سؤال بیننده و سؤال دوستمان که به صورت پیامی به دست ما رسیده بود به ما یادآوری کرد تا ما کلیپ را پخش کنیم زیرا ما به دنبال فرصت میگشتیم این کلیپ را در جایی پخش کنیم تا کسانی که ادعا دارند آن را ببینند.
غلط خواندن قرآن گاهگاهی و چند وقت یک بار در ذهن کسی اتفاق میافتد طبیعی است اما اینکه به این صراحت قرآن را غلط بخوانند بعد یک بار شبیه کلاس الفبا در زمان قدیم کسی قرآن میخواند و شخصی از او غلط میگرفت ببینیم چه اتفاقی در این شبکههای وهابی افتاده است.
این کلیپ را هم به مناسبت ایام ولادت باسعادت آقا امام حسن مجتبی (علیه السلام) پخش کردیم تا ببینید آقای «عبدالله حیدری» که خودش مدعی است نه یک بار و نه دوبار بلکه بارها و بارها همانند کلاس اولی باید «عقیل هاشمی» غلطهایش را بگیرد.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
میگویند:
«الذی بیته من الزجاج لا یرمی الناس بالحجارة»
کسی که خانه شیشهای ساخته است نباید به دیگران سنگ پرت کند.
الانتصار – العاملی، ج 5، ص 474.
اگر کسی به دیگران سنگ پرت کند دیگران هم در برابر سنگ او سنگ پرت میکنند. این آقایان مادامی که بیایند از ما ایراد بگیرند ما معصوم نیستیم قطعاً اشتباه کردیم و اشتباه خواهیم داشت و این شعار ماست.
اگر بیایند پا در کفش مراجع ما بگذارند ما ساکت نمینشینیم زیرا مرجعیت شیعه رکن رکین شیعه است؛ امروز مرجعیت شیعه قائم مقام معصوم است. امام صادق (علیه السلام) فرموده است:
«مَنْ رَدَّ عَلَيْهِمْ فَقَدْ رَدَّ عَلَى اللَّهِ»
کسی که به مرجعیت شیعه اعتراض کند به خدا اعتراض کرده است.
فضائل الأشهر الثلاثة، نويسنده: قمّى، صدوق، محمّد بن على بن بابويه، ص 105، ح 95.
لذا ما در رابطه با مراجع به هیج قیمتی حاضر نیستیم سکوت اختیار کنیم و جواب خواهیم داد «ولو بلغ ما بلغ»!
و امیدواریم انشاءالله این آقایان مقداری بیدار شوند و پنبهها را از گوششان بیرون کنند و سر عقل بیایند. شما اگر مطلبی از «ابن تیمیه » دارید در مورد فضایل او، مناقب او و اینکه با خدا مینشسته است و با هم نوشابه میخوردند بیایید بگویید.
اگر ما به حرفهایی که شما میزنید اعتراض کردیم و حرف شما را نقد کردیم بیایید بگویید؛ ما هیچ کاری نداریم اما اینکه شما بخواهید نسبت به حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) جسارت کنید یا به ائمه (علیهم السلام) یا مرجعیت شیعه جسارت کنید یقین بدانید ما ساکت نخواهیم نشست.
چهار شبکه که سهل است اگر شما چهارصد شبکه هم درست کنید ما با توکل بر خداوند عالم و الهام از ائمه (علیهم السلام) تمام شما را رسوا میکنیم و پیش دوستان و دشمنانتان مفتضحتان میکنیم. این سنت الهی از زمان حضرت آدم تا الان بوده است «للباطل جولة و للحق دولة»
مجری:
خیلی متشکرم؛ دعا هم بفرمایید که انشاءالله دوستان بیننده هم از دعای شما محروم نباشند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
خدایا تو را قسم میدهیم به آبروی محمد و آل محمد فرج مولای ما بقیة الله الأعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نزدیک بگردان، ما را از یاران ویژهاش قرار بده، رفع گرفتاری از گرفتاران بنما، حوائج حاجت مندان روا فرما.
خدایا به حق محمد و آل محمد حوائج ما و حوائج دست اندرکاران «شبکه جهانی ولایت» و حوائج بینندگان عزیز مخصوصا ولایت یاوران گرامی برآورده نما.
خدایا به حق محمد و آل محمد تمام عزیزان ما که در سوریه و عراق و یمن و بحرین و عربستان سعودی و میانمار و افغانستان و پاکستان و تاجیکستان و ترکیه و هرکجای دیگری که گرفتار هستند از همه آنان رفع گرفتاری نما.
خدایا بر مجاهدین و سربازان مخصوصا عزیزان ما که در سوریه و دمشق با کفر و شرک و نفاق مبارزه میکنند به حق امیرالمؤمنین نصرت نهایی بر آنان عنایت بفرما، دشمنانشان که دشمنان بشریت و دشمنان قرآن و دشمنان اهلبیت است همانند وهابیت تکفیری و اربابانشان را مضمحل و نابود بگردان.
خدایا خیر دنیا و آخرت به ما ارزانی بدار و شر دنیا و آخرت از ما دور بگردان، بهترین مقدرات را برای امسال برای ما مقدر بنما، خدایا به حق محمد و آل محمد دعاهای ما را به اجابت برسان.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
مجری:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
باز هم یادآوری میکنم شب چهاردهم ماه مبارک رمضان است و یکی از شبهای «ایام البیض» است و خواندن دعای مجیر بسیار توصیه و سفارش شده است. به کتاب شریف مفاتیح الجنان میتوانید مراجعه کنید و این دعا خیلی فرازهای زیبایی دارد.
انشاءالله زمانی که این دعا را خواندید ما را هم از دعای خیر خودتان فراموش نکنید. بر آن یار غایب از نظر در همه دقایق و ثانیهها و لحظات عمرمان هم دعا میکنیم.
«اللهم عجل لولیک الفرج»
یا علی مدد، خدا نگهدارتان