2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
بدعت از دیدگاه فریقین : نمونه هایی از بدعت از دیدگاه وهابیت (2)
کد مطلب: ٦٩٩٦ تاریخ انتشار: ٢٥ آبان ١٣٩٣ - ١٨:١١ تعداد بازدید: 3037
خارج فقه مقارن » بدعت از دیدگاه فریقین
بدعت از دیدگاه فریقین : نمونه هایی از بدعت از دیدگاه وهابیت (2)

جلسه نوزدهم 1393/08/25

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه نوزدهم 1393/08/25

موضوع درس : بدعت از دیدگاه فریقین : نمونه هایی از بدعت از دیدگاه وهابیت (2)

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمد لله و الصلاه علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیه الله و اللعن الدائم علی اعداءهم اعداء الله الی یوم لقاء الله

بحث ما در روزهای گذشته، در رابطه با مسئله «بدعت» بود. و در جلسه گذشته نمونه هایی از بدعت هایی که وهابیت آن را علیه مسلمانها مطرح می کنند و به وسیله آن، مسلمانها را «مبتدع» می نامند و سپس «تکفیر» و حکم قتلشان را صادر می کنند؛ بیان شد. مثل:

قرائت قرآن در ابتدای جلسات!

«صدق الله العظیم» گفتن در پایان قرائت قرآن!

قرائت قرآن و دعا به صورت دسته جمعی!

دعا در کنار قبر مطهر نبی مکرم به قصد اجابت! و...

از جمله بدعت های مطرح شده توسط وهابی ها بود، که دیروز خدمت دوستان عرض کردیم.

اهدای ثواب قرآن و نماز به رسول اکرم بدعت است!

لجنه دائم افتای عربستان سعودی می نویسد:

«لا يجوز إهداء الثواب للرسول صلى الله عليه وسلم، لا ختم القرآن و لا غيره لأن السلف الصالح من الصحابة رضي الله عنهم ومن بعدهم، لم يفعلوا ذلك»

هدیه کردن ثواب قرائت قرآن و غیر آن به رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) بدعت است. زیرا صحابه و تابعین این کار را انجام ندادند.

فتاوى اللجنة الدائمة للبحوث العلمية والإفتاء ج9 ص 58 فتوای شماره 3582

البته ما قبلاً اشاره کردیم که ترک یک عمل از ناحیه رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) و یا ترک صحابه، دلیل بر مشروعیت نیست. این وهابی ها مثل یک کتابی که وارونه دارند مطالعه می کنند،احکام را وارونه دارند بیان می کنند!

اگر عملی را پیغمبر انجام نداد، دلیل بر این نیست که از آن عمل نهی شده است. و یا آن عمل مشروعیت ندارد. خیلی از کارها هست که نبی مکرم اصلاً انجام ندادند. و یا صحابه انجام ندادند و یا اصلاً موردی پیش نیامده که انجام بدهند. مصداقی پیش نیامده که بخواهند انجام بدهند.

فعل نبی مکرم حجت است نه ترکشان

دقت داشته باشید که، فعل نبی مکرم و یا صحابه حجت است نه ترکشان! فرق است بین فعل و عمل صحابه و بین ترک صحابه.

گفتیم که پیغمبر اکرم همسرانش را «طلاق» ندادند، آیا این ترک پیغمبر، دلیل این است که طلاق دادن حرام است!؟

پیغمبر اکرم در طول حیاتشان ندیدیم که «موز» بخورند، آیا الآن موز خوردن خلاف شرع است؟ و حرام است؟! نه.

آیا پیغمبر اکرم از تمام میوه هایی که در مدینه بوده میل فرمودند!؟

آیا روایت داریم که پیغمبر اکرم از این «تنقلات» مدینه مثل بادام و پسته و... میل کرده باشد؟

یا صحابه «تنقلات» میل کرده باشند؟

آیا این، دلیل بر حرمت اکل تنقلات است؟ نه!

ترک یک عمل، دلیل بر حرمت و یا کراهت آن نیست. مگر اینکه ما قرینه ای داشته باشیم، مثلاً پیغمبر اکرم یک روز صبح دیدند شخصی «پنیر» می خورد، فرمود پنیر نخورید! یا خودشان هم پنیر نخوردند.

در یک وقت دیگر دیدند پیغمبر اکرم دارند پنیر می خورند! علت را پرسیدند، فرمود آن موردی که گفتم نخورید، پنیر خالی بود، من الآن دارم با مغز «گردو» می خورم.

لذا روایت داریم از نبی مکرم(صلی الله علیه و آله) که فرمود:

«الْجُبُنُ‏ دَاءٌ وَ الْجَوْزُ دَاءٌ فَإِذَا اجْتَمَعَا مَعاً صَارَا دَوَاء»

هم پنیر بیماری زا است، و هم گردو بیماری زا است. ولی اگر با هم جمع شوند و خورده شوند، شفا بخش خواهند بود.

بحارالأنوار ج 59 ص 294

لذا علما هم فتوا دادند به این که خوردن «پنیر» بدون «گردو»، کراهت دارد.

«اصالة الاباحه» یک قانون کلّی است

«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: كُلُ‏ شَيْ‏ءٍ هُوَ لَكَ‏ حَلَالٌ‏ حَتَّى تَعْلَمَ أَنَّهُ حَرَامٌ بِعَيْنِهِ فَتَدَعَهُ مِنْ قِبَلِ نَفْسِك»

امام صادق فرمودند: همه چیز بر تو حلال است. تا اینکه خودت یقین کنی که فلان چیز حرام است. که در این صورت از خودت دور می کنی.

وسائل الشیعه ج 17 ص 89

این یک قاعده کلی است که شیعه و سنی آن را قبول دارند. هم دلیل قرآنی دارد این قاعده، و هم دلیل روایی.

دلیل قرآنی این است که فرمود:

«قُلْ أَرَأَيْتُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَراماً وَ حَلالاً قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ»

ای پیغمبر به مشرکان بگو آیا رزقی که خدا برای شما فرستاده و حلال فرموده شما از پیش خود بعضی را حرام و بعضی را حلال می کنید؟ به من بگوئید آیا این به دستور خداست یا به خدا افترا می بندید؟

سوره یونس آیه 59

این آیه قرآن است که می گوید تشریع حلال و حرام به دست خداوند متعال است.

و دلیل روایی هم این است که فرمود:

«خداوند عالم یک چیزی را حلال کرده و چیز دیگر را حرام؛ و نسبت به چیز دیگری هم ساکت بوده؛ تمام آن چه که شارع نسبت به آن ساکت بوده، دلیل بر جواز است.»

اصول الفقه، ج2، ص62. . کشف الغطاء، ص34.

شما چنانچه این«اصالة لإباحه» را بردارید فرقی نمی کند که بگوئید در زمان پیغمبر فلان میوه بوده که ببینیم ایشان خورده یا نبوده! آن زمان تلفن بوده یا نبوده! از این جهت هیچ فرقی نمی کند.

شما باید روی تمامی مستحدثاتی که در زمان نبی مکرم اتفاق افتاده، روی آنها دست بگذارید. ببینید ایشان استفاده کرده یا نکرده.

البته این وهابی ها وقتی برای اولین بار «تلگراف» درآمد، فتوا دادند که استفاده از آن حرام است! گفتند چون که پیغمبر و صحابه از تلگراف استفاده نکردند.

یا در مورد «دوچرخه» گفتند: دوچرخه مرکب شیطان است! کسی حق ندارد سوارش بشود. زیرا که پیغمبر و صحابه دوچرخه سوار نشدند!

وقتی دیدند که مردم به خاطر این فتاوایشان مسخرشان می کنند، و کسی قبول نمی کند حتی فرزندان خودشان، از این فتاوایشان برگشتند!

شما اگر وضعیت «افغانستان» را در زمانی که «طالبان» چند سالی بر اینها مسلط بودند را بررسی کنید، خواهید دید که اینها سعی داشتند تمام زندگی مردم را برگردانند به زمان صحابه! ابزارهای صوتی و تصویری را از بین بردند؛ آثار تاریخی را از بین بردند؛ در نحوه پوشش مرد و زن وارد شدند و تغییر دادند و...

الآن وضعیت «داعش» در عراق را شما ملاحظه کنید، خواهید دید که تمام تلاش اینها این است که پوشش مردم، مثل پوشش زمان صحابه بشود! غذایشان همینطور و...

حتی چند روز قبل که اینها «سکه» برای خودشان ضرب کردند، ظاهر سکه را مثل زمان صحابه درست کردند! پرچمشان هم همینطور است.

البته زمان پیغمبر دستگاه چاپ و اینها که نبوده، یک چیزی را برمی داشتند خط خطی می کردند، به عنوان «پرچم» استفاده می کردند.

عاملان به فتاوای علمای وهابی چه کسانی اند؟

با این همه عده ای جاهل و نادان و کسانی که چشم و گوش بسته هستند و به تعبیر قرآن «کالأنعام بل هم أضل» هستند؛ به این فتاوای اینها عمل می کنند.

قرآن کریم در حق این افراد می فرماید:

«وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُون»‏

به یقین گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم. آنها دلها(عقلها)یی دارند که با آن [اندیشه نمی کنند و] نمی فهمند، و چشمانی که با آن نمی بینند، و گوشهایی که با آن نمی شنوند، آنها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراه تر! اینان همان غافلانند.

سوره أعراف آیه 179

به تعبیر یکی از این علمای بزرگوار گذشته که فرمود بود:

خداوند عالم در قرآن کریم بعضی ها را تشبیه کرده به «الاغ» فرمود:

«مَثَلُ الَّذينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمار»

داستان کسانی که مکلف به تورات شدند ولی حق آن را ادا نکردند مانند داستان درازگوشی است که کتاب هایی را حمل می کند.

سوره جمعة آیه 5

عده ای را تشبیه به «سگ» کرده:

«وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْب»

و اگر می خواستیم مقام او را با این آیات بالا می بردیم ولی او به پستی گرائید و از هوای نفس خود پیروی کرد. مثل او همچون سگ هار است.

سوره أعراف آیه 176

و عده دیگر را به چهارپا تشبیه کرده است:

«أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبيلاً» آیا گمان می بری بیشتر آنها می شنوند یا می فهمند؛ آنها فقط همچون چهارپایانند. بلکه گمراه ترند.

سوره فرقان آیه 44

این عالم بزرگوار می گفت: برای من سؤال بود که این حیوان چه گناهی دارد، چرا این چنین انسانها به حیوان تشبیه شده اند، در حالی که حیوان زبان بسته، نه عقل دارد، نه تکلیف دارد، تا اینکه این عبارت «بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبيلاً» را در آیه قرآن دیدم، آرام گرفتم.

در حقیقت این گونه افراد به مراتب از حیوان هم پست ترند.

اهدای ثواب نماز به اموات جایز نیست!

لجنه دائم افتای عربستان سعودی می نویسد

«لا يجوز أن تهب ثواب ما صليت للميت، بل هو بدعة لأنه لم يثبت عن النبي صلى الله عليه وسلم ولا عن الصحابة»

جایز نیست ثواب نمازی را که خوانده ای به میّت هدیه کنی، بلکه این کار بدعت است. زیرا چنین کاری از پیغمبر و صحابه ثابت نشده است.

فتاوى اللجنة الدائمة للبحوث العلمية والإفتاء، ج 4 ص 11، فتوای شماره 7482

از این وهابی ها که این چنین فتوا می دهند سؤال می کنیم، این عملی را که من انجام داده ام، مالک عمل هستم یا نیستم؟

من می خواهم یک «صلوات» بفرستم، ثوابش را هدیه کنم به روح مطهر رسول اکرم(صلی الله علیه و آله)

دو رکعت «نماز» خوانده ام، که قرار است خدای عالم ثوابی به من عنایت فرماید، من از خداوند درخواست می کنم که این ثواب را هدیه کنم به رسول اکرم. یا می خواهم هدیه کنم به روح پدرم.

می خواهم آیاتی از قرآن را بخوانم، ثوابش را هدیه کنم به ائمه معصومین(علیهم السلام)؛

آیا در این زمینه ما نهی داریم؟

آیا دستوری داریم که بگوید شما اینچنین کاری را انجام ندهید؟

اتفاقاً به عکس؛ فقهای اهل سنت فتوا داده اند که شما که می روید در کنار پیغمبر قرآن می خوانید، ثوابش را هدیه کنید به روح رسول اکرم!

این ها دنبال این هستند که مردم را برگردانند به هزار و چهارصد سال گذشته!

مثل این مورد که اکثر فقهای وهابیت فتوا میدهند که خواندن «زبان انگلیسی» حرام است!

زیرا که زبان انگلیسی زبان اجنبی و زبان دشمنان ما است!

این در حالی است که اگر شما به ماهواره های عربستان سر بزنید، خواهید دید که اینها یک بخش انگلیسی دارند که خیلی از این مفتی های وهابی می آیند و در آنجا کتاب «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» را به زبان انگلیسی می خوانند!

در شبهای احیا، در ماه مبارک رمضان، نماز «تراویح» را می خوانند و آیات قرآن را به زبان «انگلیسی» ترجمه می کنند.

فتوای این آقایان، چیزی است و عملشان چیز دیگری است!!

خوردن «زولبیا و بامیه» در ماه رمضان حرام است!

نشریه « الخبرالاسبوعی» کشور الجزایر اعلام کرد: شیخ «محمدعلی فرکوس المکنی» معروف به ابوعبدالعزیز، درفتوایی حکم حرمت خوردن «زولبیا» را که در آن کشور به «الطمینه» شناخته می شود را صادر کرد.

خرید «خیار» و «بادمجان» و «کدو» برای زنان جایز نیست!

بعضی فتاوا هست که انسان خجالت می کشد بگوید. مثل این که فتوا داده اند، زن که برای خرید به بیرون می رود، حق ندارد خیار و بادمجان و کدو بخرد! چون اینها محرک شهوت است! اگر چنانچه شوهر، بادمجان یا خیار خرید، زن حق ندارد اینها را پوست کنده و خرد کند! بلکه باید مرد پوست کنده، خرد کند و زن از خیار خرد شده استفاده کند!

ما قول دادیم تمام این فتاوای اینها را با تصویر کتابها، در «شبکه ولایت» نشان دهیم. چرا که اگر بنا بر این فتاوا باشد باید فاتحه «اسلام» خوانده شود.

جوانان غربی با دیدن و شنیدن این فتواها، از «اسلام» فرار می کنند. می گویند این «دین» نیست! این یک «تحجّر» است. برگرداننده انسان به دوران جاهلیت است.

روشن کردن «کولر» در غیاب شوهر، حرام است!

وقتی شوهر در خانه نیست زن حق ندارد کولر را روشن کند. چون شاید همسایه ها بفهمند که این زن تنها در خانه است، یک خیال باطل در ذهنشان خطور کند.

«وهابیت» یعنی؛ جنایت به بشریت، خیانت به اسلام

این فتاوای مفتیان وهابی، جز مسخره کردن و بدنام کردن «اسلام»، چیز دیگری را به ارمغان نمی آورد.

امروز «وهابیت» هم به «بشریت»، دارد خیانت میکند با این کشت و کشتاری که به راه انداخته؛ و هم به «اسلام» دارد خیانت می کند. و ضربه ای که به اسلام می زند به مراتب از ضربه ای که به بشریّت می زند، بالاتر است.

چرا که «انسان کشی» در طول تاریخ رواج داشته است.

قوم «تاتار» آمدند دهها هزار انسان کشتند!

«هیتلر» آمد دهها هزار انسان را کشت!

در جنگ جهانی اول و دوم، میلیونها انسان کشته شدند!

«وهابیت» آمدند یک میلیون، ده میلیون انسان را کشتند!

این طبیعی است که هر جنایت کاری که در طول تاریخ، روی کار آمده، دست به کشت و کشتار زده.

ولی این کار «وهابیت» و خیانتشان به «اسلام»؛ غیر قابل بخشش است. ضربه ای که امروز، وهابیت به اسلام می زند، دشمن ترین دشمن اسلام، اینچنین ضربه ای به پیکره اسلام، وارد نکرده است.

شما اگر سایتها و یا شبکه های ماهواره ای مسیحی را بررسی کنید، خواهید دید که اینها از این اعمال وهابیها، چقدر دارند سوء استفاده می کنند.

دست کشیدن به پرده کعبه بدعت است!

«ابن عثیمین» در جواب سؤالی از تبرک به پرده کعبه می نویسد:

«التبرك بثوب الكعبة والتمسح به من البدع؛ لأن ذلك لم يرد عن النبي»

تبرک به پرده کعبه و دست کشیدن به آن بدعت است. زیرا که چنین چیزی از پیغمبر وارد نشده است.

مجمع فتاوی و رسائل العثیمین ج 2 ص 320 فتوای شماره 366

از آقای «عثیمین» سؤال می کنیم: «هل ورد نهیه عن التمسح بثوب الکعبه؟» آیا موردی دارید که پیغمبر اکرم از دست کشیدن به کعبه نهی کرده باشد؟

ذکر گفتن با «تسبیح» بدعت است!

«بن باز» مفتی سابق عربستان سعودی در جواب سؤال از ذکر با تسبیح میگوید:

« لا نعلم أصلاً في الشرع المطهر للتسبيح بالمسبحة فالأولى عدم التسبيح بها والاقتصار على المشروع في ذلك وهو التسبيح بالأنامل»

برای ذکر گفتن با تسبیح، اصل و اساسی در شریعت مطهر سراغ نداریم. و بهتر است که با تسبیح ذکر گفته نشود، بلکه با انگشتان دست، ذکر گفته شود که مشروعیت دارد.

فتاوی اسلامیه ج2 ص 366

انگیزه این مفتیان وهابی از این گونه فتواها، خیلی معلوم نیست و مشخص نیست که این قافله را به کجا می خواهند ببرند!

برگزاری جشن تولد نوزادان بدعت است!

شیخ عثیمین از مفتیان وهابیت می نویسد:

«ان الأحتفال بعیدالمیلاد للطفل،فیه تشبه بأعداءالله فإن هذه العادة لیست من عادات المسلمین»

برپایی مراسم جشن تولد برای اطفال، از عادات وسنت های اسلامی نیست بلکه شبیه شدن به دشمنان خداست.

فتاوی منار الإسلام ج1 ص43

درمسئله تسبیح میگوئیم یک نوع عبادت است؛ یا دست کشیدن به پرده کعبه یک نوع تقدس است؛ ولی اینجا که اینگونه نیست، می خواهد برای بچه اش جشن تولد بگیرد و بچه را خوشحال کند، مگر ما دهها روایت نداریم که فرموده اند شما زمینه خوشحالی فرزندانت را فراهم کن!؟ آیا این از سنت های اسلامی نیست!؟

می گوید این تشبّه به کفار است! آیا شما سوار هواپیما می شوید تشبّه به کفار نیست!؟

از موبایل استفاده می کنید تشبه به کفار نیست!؟

در ثانی، شما اول بیا ثابت کن که جشن تولد را اول کفار گرفته اند، بعد بگو جشن تولد گرفتن ما مسلمان ها، تشبه به کفار است. شاید اول، مسلمان ها این چنین جشنی را برگزار کردند بعداً کفار برگزار کردند.

این که می گوید: «فیه تشبه بأعداءالله...»؛ چون آنها انجام میدهند، ما هم انجام می دهیم تشبه به کفار است، حکم الامثال فی ما یجوز وفی ما لایجوز سواء.

یقیناً قبل از اینکه ما موبایل دست بگیریم، ما از تلگراف استفاده کنیم و... یهودی ها وکفار استفاده می کردند، ولی در مورد جشن تولد شما هیچ دلیلی ندارید که آنها اول شروع کننده بودند. چون این یک عادت قومی است. و در عادت قومی فرقی نمی کند یهودی باشد، مسیحی باشد و یا مسلمان باشد.

هیئت دائم افتای سعودی هم می نویسد:

«و أعياد الموالد نوع من العبادات المحدثة في دين الله فلا يجوز عملها لأي أحد من الناس مهما كان مقامه أو دوره في الحياة»

جشن تولد نوعی از عباداتی است که در دین افزوده شده و برای هیچ فردی اگر چه از شخصیت های برجسته جامعه و دارای موقعیت ممتاز هم باشد، جایز نیست.

فتاوى اللجنة الدائمة للبحوث العلمية والإفتاء، ج3، ص83، فتوای شماره 2008

شما بروید از مسیحیان و یهودیان سؤال کنید: شما که برای فرزندتان جشن تولد می گیرید، یا سالگرد ازدواج می گیرید، این را به عنوان عبادت قبول دارید و انجام می دهید؟ شاید به ذهنشان هم مسئله عبادت، خطور نکند.

اصلاً این قضیه جزء تعبدیات نیست، یک مسئله عرفی و توصلی است. اگر واقعاً یک مسئله تعبدی باشد، یعنی اگر شخصی برای فرزندش جشن تولد بگیرد و قصد قربت نکند، آیا جشن میلادش باطل می شود!؟ خوردن کیک تولد هم می شود حرام!؟

جشن تولد وزیر امور خارجه امریکا بدعت نیست!

اینها در حقیقت استهزاء شریعت است. بازی با شریعت است. برخورد گزینشی با شریعت است. همین چند وقت پیش، خانم «رایس» وزیر امور خارجه «آمریکا»، رفته بود عربستان، اتفاقاً مصادف با روز تولش هم بود،همانجا برایش جشن تولد گرفتند.

یا مثلاً چندی پیش، ده دوازده نفر از مقامات عربستانی رفته بودند آمریکا، رفتند سر قبر یکی از این مقامات سیاسی آمریکا، دسته گل بردند و ادای احترام کردند!

خود آقایان وهابی ها، هر سال برنامه دارند، روز ملی عربستان و سالگرد تأسیس کشور عربستان را جشن می گیرند!

یا سالگرد تأسیس آموزش و پرورش را رسماً جشن می گیرند!

در زمان «حجاج» یک شخصی فتوا داده بود که «إن القلم مرفوع عن الخلیفه»، یا «رفع القلم عن الخلیفه»؛ خلیفه آزاد است و هر کاری می تواند انجام بدهد!

مقامات عربستانی می روند آمریکا با مقامات آمریکایی و اسرائیلی شراب می خورند و علناً گیلاس های شراب را به هم می زنند و...

«دست دادن» با زن نامحرم و «رضای کبیر» با زن نامحرم اشکال ندارد!

دم از «اسلام» می زنند و دست دادن با زنان نامحرم اجنبی را حرام نمی دانند!«قرضاوی» فتوا می دهد که دست دادن با زن اجنبی اشکال ندارد!

یا در قضیه «رضای کبیر»، «البانی» که بخاری دوران لقب گرفته، گفت: رضای کبیر اشکالی ندارد! یعنی یک مرد بیست ساله، سی ساله برود از سینه یک زنی شیر بخورد تا محرم شود!! به او گفتند که شما می گوئید که نگاه به زن اجنبی حرام است. دست زدن به زن نامحرم حرام است، این که برود سینه او را بخورد این حرام نیست!؟ گفت: غالباً سینه های زن ها سیاه است و مهیج شهوت نیست!

من صدای «البانی»را دارم که می گوید مکیدن سینه زن نامحرم اشکالی ندارد، مهیج شهوت نیست!

لذا فتوا دادند خانمهایی که در ادارات در کنار مردهای نامحرم کار می کنند، اگر به این مردها شیر بدهند، به آنها محرم خواهند شد!

فتوا می دهند می گویند، نشستن زن در ماشینی که راننده اش مرد نامحرم و اجنبی است، حرام است! خلاف شرع است! خب چه کنیم؟ هیچ چی، مرد اجنبی یک مقداری از سینه زن اجنبی بخورد، محرم می شود!

من در آلمان جلسه ای داشتم. این مسئله را آنجا مطرح کردم، عده ای از این جوانها که آنجا بودند، گفتند حاج آقا این وهابی ها کجا هستند، ما میخواهیم وهابی بشویم! ما در بچه گی شیر نخوردیم، دلمان شیر میخواهد!!

برگزاری سالگرد ازدواج بدعت است!

در جای دیگر می نویسد:

«وأما أعياد الميلاد للشخص أو أولاده، أو مناسبة زواج ونحوها فكلها غير مشروعة، وهي للبدعة أقرب من الإباحة»

جشن میلاد برای خود و یا فرزندان و یا مراسم سالگرد ازدواج، همه اینها خلاف شرع است. و این کار به بدعت نزدیک تر است تا به اباحه.

مجموع فتاوی و رسائل ابن عثیمین ج2 ص302

فرمودند شما در زندگی زناشوئی کاری کنید که صفا و صمیمیت بین خودتان زیاد شود. یکی از این راهها، گرفتن مراسم سالگرد ازدواج است. میخواهد جشن بگیرد همسرش را خوشحال کند. این با کجای دین و شریعت مغایرت دارد!؟

شما بیائید یک سؤال عمومی مطرح کنید و از خانواده ها بپرسید که شما که سالگرد ازدواج می گیرید آیا آن را به عنوان عبادت بر گزار می کنید؟ ببینید چه پاسخ می دهند.

می گوید: «فكلها غير مشروعة، وهي للبدعة أقرب من الإباحة»! باید از ایشان پرسید که اگر سالگرد ازدواج واقعاً غیر مشروع است، می شود حرام و خلاف شرع.

اما اگر نه، به بدعت نزدیک تر از اباحه است، و شما شک دارید که اصلاً مباح است یا بدعت است، پس فكلها غير مشروعة چه معنی دارد.

اینها متأسفانه حتی «الف بای» حکم شرعی را هم نمی دانند!

اگر کسی دو سه سال در حوزه درس خوانده باشد، یا به مسائل احکام خمسه آشنائی داشته باشد می داند که عبارت «فكلها غير مشروعة» با عبارت «وهي للبدعة أقرب من الإباحة» در تضاد است.

«ابن عثیمین» که این گونه فتوای متناقض می دهد؛ از مفتیان شماره دو عربستان است. در زمانی که «بن باز»، مفتی اعظم و اول شخصیت علمی و مذهبی وهابیت بود؛ «عثیمین» شخصیت دوم بود. و عضو لجنه دائم افتاء هم بود.

والسلام علیکم ورحمة الله



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب