2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
پاسخ به شب نامه اهل سنت پيرامون شهادت حضرت زهرا (س)
کد مطلب: ٦٣٠٣ تاریخ انتشار: ٢٤ شهریور ١٤٠٢ - ٢٣:٠٠ تعداد بازدید: 86111
مقالات » حضرت زهرا (س)
پاسخ به شب نامه اهل سنت پيرامون شهادت حضرت زهرا (س)

پاسخ به ده شبهه پيرامون شهادت حضرت از منابع اهل سنت

باسمه تعالي


باتوجه به مراسم باشكوه عزاداري حضرت فاطمه زهرا (س) در سال جاري، عده اي از تفرقه افكنان وهابي ، شب نامه اي را در برخي از استان هاي مرزي كشور توزيع كردند كه در آن، شبهاتي را پيرامون شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها مطرح شده بود و در پايان نوشته شده بود: (تقليد كوركورانه را بگذاريد و به تبليغات تاجران بازار مذاهب و تعصب توجه نكنيد خودتان به ميدان تحقيق در آييد وحق را ازباطل تشخيص دهيد). با توجه به تماس هاي متعدد، تصميم گرفته شد براي روشن اذهان مسلمانان پاسخ مختصري در اختيار عموم قرار گيرد.

1. چرا حضرت علي (ع) در آن صحنه هيچ واكنشي از خود نشان نداد ؟

اولا: امام علي (ع) در قدم نخست از خود واكنش نشان داد ؛ چنانچه آلوسي مفسر مشهور اهل سنت در اين باره مي نويسد :
عمر با غلاف شمشير به پهلوي مبارك فاطمه و با تازيانه به بازوي حضرت زد . فاطمه ، صدا زد : « يا ابتاه » علي (ع) ناگهان از جا برخاست وگريبان عمر را گرفت و بر زمين زد و بر بيني و گردنش كوبيد.
تفسير آلوسي :3/124 .
نقل اين قضيه توسط آلوسي به هر نيتي كه باشد ، نشانگر اين است كه واكنش علي (ع) در منابع معتبر شيعه در قرن اول و دوم شيعه وجود داشته است .
ثانياً: برفرض اين كه واكنشي نشان نداده است ، به همان دليلي بوده كه پيامبر اسلام (ص) در مكه مكرمه ، در قبال، شكنجه صحابه و حتي قتل سميه مادر عمار ياسر واكنش نشان نداد.
ثالثاً: وقتي ياران رسول خدا به خانه عثمان ريختند و متعرض همسر او شده و حتي دست او را با شمشير قطع كردند ، عثمان هيچ واكنشي از خود نشان نداد .


2 . چرا بعد از شهادت همسر خود فاطمة الزهراء عليها السلام ، انتقام او را نگرفت يا به فكر انتقام نبود ؟

اولاً: به همان دليلي كه پيامبر اسلام (ص) از كساني كه قصد ترور آن حضرت را داشتند انتقام نگرفت. با اين كه طبق نقل صحيح مسلم (ج 8 ص 123) «اثني عشر منهم حرب لله ولرسوله في الحياة الدنيا ويوم يقوم الاشهاد» دوازده نفر آنان محارب خدا و پيامبر در دنيا وآخرت بودند، پيامبر گرامي (ص) در پاسخ حذيفه و عمار كه تقاضاي قتل تروريستها را كردند، فرمود: به صلاح نيست كه شايع كنند كه پيامبر اصحاب خود را به جرم تروريست بودن مي كشد. «أكره أن يتحدّث الناس أنّ محمداً يقتل أصحابه» .
تفسير ابن كثير ج 2 ص 323.
ثانياً : پيامبر اسلام بعد از فتح مكه ، از وحشي قاتل حضرت حمزه ، انتقام نگرفت ، علي (ع) نيز از سنت پيامبر اسلام (ص) پيروي كرد .

3 . چرا با قاتلان دختر رسول خدا ص ميانه خوبي داشت ؟

حضرت علي (ع) نه تنها با قاتلان فاطمه (س) ميانه خوبي نداشت ؛ بلكه در صحيح بخاري آمده كه حضرت علي دوست نداشت چهره عمر را ببيند
كَرَاهِيَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ .
و همچنين ابوبكر را استبدادگر مي دانست : وَلَكِنَّكَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَيْنَا بِالأَمْرِ
صحيح بخاري: 5/82 ، ح4240 .

4 . چرا همواره از عمر تعريف و تمجيد مي كرد ؟

اولاً : آن چه كه به حضرت علي (ع) نسبت مي دهند كه در در خطبه 228 نهج البلاغه از عمر تعريف كرده درست نيست و نامي از عمر در خطبه نيست ، بلكه صبحي صالح ، از علماي اهل سنت مي گويد مراد يكي از اصحاب حضرت علي (ع) است .
نهج البلاغة ، صبحي صالح ، خطبه 228 ، ص 350 .
ثانيا ً: علي (ع) در خطبه سوم نهج البلاغه، عمر را مجموعه اي از خشونت، سختگيري، اشتباه و پوزش طلبي مي داند
و ميگويد:
سوگند به خدا مردم در حكومت دومي، در ناراحتي و رنج مهمّي گرفتار آمده بودند، و دچار دو رويي ها و اعتراض ها شدند،و من در اين مدت طولاني محنت زا، و عذاب آور، چاره اي جز شكيبايي نداشتم.
ثالثاً : بنا به نقل صحيح مسلم نظر امام علي (ع) در باره ابوبكر و عمر اين بود كه آنان دروغگو ، گناه كار ، حيله گر و خيانت كار بودند .
صحيح مسلم : ج 5 ص 52 ح 4468.

5 . چرا حضرت علي حتي در ايام خلافت و حكومت خود هيچ گاه از شهادت همسر خود توسط عمر يادي نكرد ؟

اولاً: در خطبه 203 نهج البلاغه آمده كه علي (ع) به هنگام دفن حضرت زهرا (س) فرمود:
أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ
از اين پس اندوه من جاودانه، و شبهايم، شب زنده داري است، تا آن روز كه نزد خدا بروم .

ثانياً: علي (ع) در دوران حكومتش نزد سليم بن قيس از شهادت حضرت زهرا ياد كرد و فرمود:

فاطمه (س) از دنيا رفت در حالي كه اثر تازيانه در بازويش مانند بازوبند باقي مانده بود.
كتاب سليم بن قيس ، ص674 .

ثالثاً: ابن عباس مي گويد:علي (ع) در جنگ صفين از كتابي كه به املاي پيامبرو به خط خودش بود برايم خواند كه چگونه حضرت زهرا عليها السّلام شهيد مي شود
كتاب سليم بن قيس الهلالي ، ص915 .

6. چرا حضرت علي (ع) سه تن از فرزندان خويش را به نام هاي ابوبكر ، عمر ، عثمان نامگذاري كرد ؟

اولاً : اين نام ها آن زمان مرسوم بود، ابن حجر عسقلاني در الإصابة نام 21 نفر از صحابه را مي آورد كه اسم آن ها عمر و 26 نفر عثمان و سه نفر ابوبكر بوده .

ثانياً : نام برخي از اصحاب ائمه (ع) ، يزيد بن حاتم ، يزيد بن عبد الملك ، يزيد بن عمر بن طلحه و ... . آيا آن ها به خاطر علاقه به يزيد بن معاويه ، بود؟ .

ثالثاً : ابوبكر كه كنيه يكي از فرزندان علي (ع) هست ، نام او محمد بوده.
التنبيه والاشراف ص 297، الارشاد ج 1 ص 354 .
و حضرت به خاطر علاقه خود به عثمان بن مظعون ، نام فرزندش را عثمان گذاشت.
مقاتل الطالبيين ، ص 55 و تقريب المعارف ، ص 294.
و عمر بن الخطاب به دليل خشونت ذاتي كه داشته ، نام فرزند علي (ع) را همنام خود قرار داد
وكان عمر بن الخطاب سمّي عمر بن عليّ بإسمه .
أنساب الأشراف ج 1 ص 192، تهذيب التهذيب ج 7 ص 427.
هم چنين نام تعدادي از مسلمانان را نيز تغيير داد.
اسدالغابة ج 3 ص 284، طبقات ج 6 ص 76 ، الاصابة ج 5 ص472.

رابعاً : اگر نامگذاري نشانه روابط خوب هست ، چرا خلفاء هيچ كدام از فرزندان خود را علي وحسن و حسين (ع) نامگذاري نكردند.

7. راستي چرا حضرت علي دختر خود به نام ام كلثوم را از همان همسر شهيدش بدنيا آمده بود ، به نكاح قاتل همسر خود درآورد ؟

اولاَ: وقتي علي (ع) از دادن دخترش به عمر مخالفت كرد، عمر به عباس عموي پيامبر گفت اگر علي به من دختر ندهد دو نفر را وادار مي كنم كه به دروغ شهادت دهند كه علي دزدي كرده و دستش را قطع مي كنم.
كافي ، ج 5 ، ص 346 .

ثانياً: هيثمي از علماي بزرگ اهل سنت نوشته اشت: در برابر اعتراض عقيل به اين ازدواج ، علي (ع) خطاب به عباس فرمود:
درة عمر أحرجته الي ماتري
خشونت عمر باعث اين كاري كه مي بيني گرديد.
مجمع الزوائد ج 4 ص 272، معجم كبير ج 3ص45.

ثالثاً: علماي اهل سنت نوشته اند:
عمر بن خطاب قبل از ازدواج با ام كلثوم ، ساق پايش را لمس مي كند و او را در بغل گرفت و بوسيد. وام كلثوم از اين كار زشت، عصباني شد و به وي گفت: اگر تو خليفه نبودي، دماغت را مي شكستم، چشمت را كور مي كردم
الاصابه، ابن حجر: 8/464 و سير أعلام النبلاء، ذهبي:3/501. تاريخ بغداد، الخطيب البغدادي، ج 6، ص 180.

اگر اين قضيه صحت داشته باشد، بايد طرفداران خليفه پاسخ دهند كه آيا درست است كه حاكم اسلامي كه بايد حافظ ناموس ملت باشد، خود با ناموس مردم اين چنين كند؟
سبط ابن جوزي از علماي اهل سنت مي گويد:
وهذا قبيح والله، ثمّ بإجماع المسلمين لايجوز لمس الأجنبيّة فكيف ينسب عمر إلي هذا ؟
به خدا سوگند اين كاري كه از عمر نقل مي كنند، قبيح است دست زدن به دختر نامحرم حرام است ...
تذكرة خواص الأمة : 321.

8 . چرا حضرت امام حسن و امام حسين (ع) مادام العمر از شهادت مادرشان توسط عمر يادي نكردند؟ در هيچ يك از منابع شيعه و سني در اين باره مطلبي وجود ندارد .
اولاً: امام حسن (ع) در مناظره اي كه با معاوية و دار ودسته وي داشت ، خطاب به مغيرة بن شعبة فرمود:
تو همان هستي كه فاطمه دخت گرامي رسول خدا (ص) را كتك زدي ؛ تا آنجا كه خون آلود شد و فرزندي كه در رحم داشت سقط كرد.
احتجاج طبرسي ، ج1، ص 278.

ثانياً: امام حسين (ع) نقل مي كند كه امام علي (ع) در هنگام دفن فاطمه زهرا سلام الله عليها فرمود :
بر اين مصيبت بزرگ همچون مادري كه فرزند از دست داده مي ناليدم . يا رسول الله ! در محضر خداوند دخترت مخفيانه به خاك سپرده شد، حقّش را به زور گرفتند ، و آشكارا از ارث خود محروم گشت، و حال آن كه هنوز از رحلت تو ديري نپائيده و ياد تو فراموش نگشته است .
الكافي ج 1 ص 458 و الأمالي ، المفيد - ص 282 .

ثالثاً: آيا در عصري كه عمر بن خطاب به بهانه جلوگيري از گريه بر ميت تازه گذشته ، شبانه و بدون اجازه وارد خانه مردم مي شود و زن ها را كتك زده و حجاب از سر آن ها بر مي دارد ، مي توان مجلس عزاداري برپا كرد؟
المصنف ، عبد الرزاق ج 3 ، ص 557 .

9 . چرا مردم مدينه در قبال قتل دختر پيامبر ص سكوت كرده و هيچ اقدامي نكردند؟

اولاً: آيا عمل مردم مدينه ملاك حقانيت است يا عمل امير المؤمنين (ع) ؟پيامبر اكرم (ص) فقط در حق علي فرموده :
علي مع الحق والحق مع علي
علي با حق و حق با علي است .
تاريخ بغداد:14/322 ومجمع الزوائد :7/237.

ثانياً: مگر مردم مدينه نبودند كه در برابر كشتن عثمان و تعرض به همسر او عكس العملي از خود نشان ندادند واجازه ندادند جنازه او را در قبرستان مسلمانان دفن كنند و مجبور شدند او را در قبرستان يهود دفن كنند تا معاويه در زمان حكومتش قبرستان يهود را به قبرستان بقيع متصل ساحت.
تاريخ طبري ج 3 ص 468 و438.

10. چرا شما تا چند سال پيش از جريان شهادت بي خبر و فراموش بوديد و الآن بيادتان آمد؟ تقويم هاي پيش 1372 .

اولاً : جويني از علماي اهل سنت و استاد مورد تأييد ذهبي از رسول اكرم (ص) قضيه غصب حق فاطمه زهرا و شكستن پهلوي آن حضرت وسقط محسن او و شهيد نمودن آن بزرگوار را نقل مي كند.
فرائد السمطين ، ج2 ، ص34 و35 .

ثانياً : حضرت علي (ع) به هنگام دفن فاطمه (س) فرمود:
وَ سَتُنْبِئُكَ ابْنَتُكَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَي هَضْمِهَا .
به زودي دخترت تو را آگاه خواهد ساخت كه امّت تو چگونه در ستمكاري بر او اجتماع كردند، از فاطمه عليها السّلام بپرس، و احوال اندوهناك ما را از او خبر گير، كه هنوز روزگاري سپري نشده، و ياد تو فراموش نگشته است.
نهج البلاغه خطبه 202.

ثالثاً: در بند 8 سخن امام حسن و حسين (ع) در باره شهادت حضرت زهرا نقل شد.

رابعاً: كليني از امام كاظم (ع) نقل مي كند كه فرمود:
إِنَّ فَاطِمَةَ (عليها السلام ) صِدِّيقَةٌ شَهِيدَةٌ ...
فاطمه صديقه و شهيده بود.
كافي ج1، ص 458 .

خامساً: در طول تاريخ همه ساله ايام فاطميه، شيعيان به مناسبت شهادت حضرت زهرا مراسم عزاداري اقامه مي كردند و بعد از انقلاب هم اين مراسم در بيوت مراجع عظام و رهبري اقامه مي شود.

سادساً: امام خميني (ره) روز 18 اسفند 1360 (13 جمادي الاول 1402.) فرمودند: من هم وفات و شهادت بانوي بزرگ اسلام را بر همه مسلمين و بر شما برادران عزيز ارتشي، سپاهي و بسيج و بر حضرت بقية اللَّه- ارواحنافداء- تسليت عرض مي كنم.
صحيفه امام/ 16/87.

سابعاً: شهرستاني ، از علماي اهل سنت مي نويسد :
عمر در روز بيعت به شكم فاطمه ( عليها السلام) ضربه زد كه منجر به سقط شدن نوزاد وي از شكمش شد . عمر ، فرياد مي زد اين خانه را با هر كه در آن است به آتش بكشيد ؛ و در خانه به جز علي و فاطمه و حسن و حسين كسي نبود » .
الملل والنحل ، شهرستاني ، ص83 .


سابعاً: ابن تيميه حراني ، قضيه هجوم به خانه فاطمه را قبول مي كند ولي با توجه به عنادي كه دارد به فكر توجيه آن بر مي آيد.
منهاج السنة ، ج4 ، ص220 .








Share
41 | سني نيوز | | ١٢:٠٠ - ٢٢ بهمن ١٣٨٧ |
بسم الله الرحمن الرحيم ان الحکم الا لله سلام عليکم بنده آن قدر تقطيع و ... و از اين دسيسه هاي سست و بي پايه از طرف مناظره کنندگان شيعه خود ديده ام که باور بفرماييد هر چه بگويند ديگر هيچ اعتمادي نمي کنم. و اينک دسيه اي ديگر که به عمد يا غير عمد آمده است. جناب اگر به عمد نوشته ايد که به سمت الله جل جلاله توبه بفرماييد. اگر به غير عمد الله جل جلاله ما و شما را بيامرزد. والله اعلم امام علي (ع) در قدم نخست از خود واكنش نشان داد ؛ چنانچه آلوسي مفسر مشهور اهل سنت در اين باره مينويسد: عمر با غلاف شمشير به پهلوي مبارک فاطمه و با تازيانه به بازوي حضرت زد . فاطمه ، صدا زد : « يا ابتاه » علي (ع) ناگهان از جا برخاست وگريبان عمر را گرفت و بر زمين زد و بر بيني و گردنش کوبيد . تفسير آلوسي :3/124 . والله اين کارها و اين دسيسه ها و فريبکاري ها گناه دارد. آخر چرا حق را کتمان مي کنيد. آخر چرا اين قدر تقطيع اسناد و مدارک مي کنيد اما بعد آن چه آلوسي گفته است در مورد تقيه است. وي در رابطه با تقيه مي گويد امامان شيعه (رض) در دينشان تقيه نداشته اند. وي در کتبا خود مي گويد: وفي الخاتم الخامس وقل الحق في الأمن والخوف ولا تخش إلا الله تعالى وهذه الرواية أيضاً صريحة بأن أولئك الكرام ليس دينهم التقية كما تزعمه الشيعة و اين روايت صريحا مي گويد که اين افراد کرام (رض) دينشان تقيه نبوده است آن چنان که شيعه گمان برده است ... سپس روايتي از کتاب سليم بن قيس هلالي شيعه مي آورد و مي گويد: وروى سليم بن قيس الهلالي الشيعي من خبر طويل أن أمير المؤمنين قال : لما قبض رسول الله صلى الله عليه وسلم ومال الناس إلى أبي بكر رضي الله تعالى عنه فبايعوه حملت فاطمة وأخذت بيد الحسن والحسين ولم تدع أحداً من أهل بدر وأهل السابقة من المهاجرين والأنصار إلا ناشدتهم الله تعالى حقي ودعوتهم إلى نصرتي فلم يستجب لي من جميع الناس إلى أربعة : الزبير وسلمان وأبو ذر والمقداد و سپس مي گويد: وهذه تدل على أن التقية لم تكن واجبة على الإمام لأن هذا الفعل عند من بايع أبا بكر رضي الله تعالى عنه فيه ما فيه و اين دلالت مي کند بر اين که تقيه واجب نيست بر امام (رض) (همانطور که شيعه گمان مي برد) زيرا اين فعل در ..... و سپس همين روايتي که شما نقل کرده ايد را مي آورد و مي گويد: وفي «كتاب أبان بن عياش» أن أبا بكر رضي الله تعالى عنه بعث إلى علي قنفذاً حين بايعه الناس ولم يبايعه علي وقال : انطلق إلى علي وقل له أجب خليفة رسول الله صلى الله عليه وسلم فانطلق فبلغه فقال له : ما أسرع ما كذبتم على رسول الله صلى الله عليه وسلم وارتددتم والله ما استخلف رسول الله صلى الله عليه وسلم غيري ، وفيه أيضاً أنه لما يجب على غضب عمر وأضرم النار بباب علي وأحرقه ودخل فاستقبلته فاطمة وصاحت يا أبتاه ويا رسول الله فرفع عمر السيف وهو في غمده فوجأ به جنبها المبارك ورفع السوط فضرب به ضرعها فصاحت يا أبتاه فأخذ علي بتلابيب عمر وهزه ووجأ أنفه ورقبته ، وفيه أيضاً أن عمر قال لعلي : بايع أبا بكر رضي الله تعالى عنه قال : إن لم أفعل ذلك؟ قال : إذاً والله تعالى لأضربن عنقك قال : كذبت والله يا ابن صهاك لا تقدر على ذلك أنت ألأم وأضعف من ذلك ، فهذه الروايات تدل صريحاً أن التقية بمراحل عن ذلك الإمام إذ لا معنى لهذه المناقشة والمسابة مع وجوب التقية (معناي عبارات قرمز رنگ را مي آوريم. در ضمن عبارت شما عبارت آبي رنگ بوده است) و در کتاب ابان بن عياش (وي شيعه است و علماي رجال شيعه هم وي را تضعيف کرده اند) داريم که ..... . و همچنين داريم که ... .و همچنين در اين کتاب داريم که ..... . {در انتها الوسي مي گويد:} و اين روايات دلالت صريح دارد که تقيه از آن امام .... (خلاصه نفي مي کند که امام (رض) تقيه نموده است. والله اعلم) وگرنه اين مناقشات و ... با واجب بودن تقيه معنايي نداشت. و اگر متون قبل و بعد از آلوسي را بخوانيد متوجه مي شويد وي مي خواهد با استناد به خود مدارک شيعه ثابت کند آن چه شيعه مي گويد مبني بر اين که تقيه واجب است غلط است و ... . والسلام يا الله

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
بهتر بود قبل از آنكه ما را به دروغ متهم كنيد ، كمي با دقت بيشتر متن ما و آلوسي را مطالعه مي كرديد تا مشخص شود كه آيا دروغ گفته ايم و يا درست .
براي بهتر مشخص شدن موضوع دو سوال مطرح مي كنيم :
1- آيا در متن كتاب آلوسي چنين مطلبي امده است كه امير مومنان در مقابل عمر واكنش نشان داد يا خير ؟
قطعا آري
2- درست است كه اين مطلب را آلوسي از يك شيعي نقل مي كند ، اما آيا ساير علماي اهل سنت از شيعيان روايت نقل نكرده اند ؟ و اگر نقل كرده اند آيا مضمون آن را قبول ندارند ؟
قطعا اگر اهل علم باشيد پاسخ مي دهيد : نقل روايت از شيعه به معني آن نيست كه اين روايت را قبول دارد يا ندارد ؛ بلكه در مورد قبول نداشتن روايت بايد اظهار نظر كند ؛ به عنوان مثال بخاري و مسلم در كتاب خويش كه همه روايات آن را قبول دارند ، موارد بسياري از شيعيان نقل كرده اند .
خطيب بغدادي در كتاب خويش مي گويد :
وسئل عن الفضل بن محمد الشعراني فقال صدوق في الرواية الا انه كان من الغالين في التشيع قيل له فقد حدثت عنه في الصحيح فقال لأن كتاب استاذى ملآن من حديث الشيعة يعنى مسلم بن الحجاج
در مورد فضل بن محمد شعراني از محمد بن يعقوب سوال شد ؛ در پاسخ گفت : راستگو است اما از غلو كنندگان در تشيع است ؛ به او گفتند: در صحيح (مسلم) از او روايت شده است ؛ در پاسخ گفت : كتاب استاد من (صحيح مسلم) پر از روايات شيعه است !!!
الكفاية في علم الرواية ج 1 ص 131 ، اسم المؤلف: أحمد بن علي بن ثابت أبو بكر الخطيب البغدادي الوفاة: 463 ، دار النشر : المكتبة العلمية - المدينة المنورة ، تحقيق : أبو عبدالله السورقي , إبراهيم حمدي المدني
بنا بر اين مجرد اينكه از يك شيعه نقل روايت شده است ، دليل بر قبول نداشتن آن نيست ؛ حتي در بسياري موارد علماي اهل سنت براي رد كردن نظر شيعه روايتي از روات شيعه و يا ائمه شيعه مطرح مي كنند كه خود آن را قبول دارند .

حال بعد از اين مقدمات مي‌گوييم :
1- آلوسي مي گويد در كتاب ابان بن ابي عياش چنين آمده است كه امير مومنان با عمر برخورد كردند و همانطور كه شما گفته ايد ، پس از آن مي گويد :
فهذه الروايات تدل صريحا أن التقية بمراحل عن ذلك الامام إذ لا معنى لهذه المناقشة والمسابة مع وجوب التقية
روح المعاني ج 3 ص 124
اين روايات صريحا دلالت دارد كه آن امام از تقيه فاصله بسيار داشته است ؛ زيرا اين درگيري و فحش دادن با وجوب تقيه سازگاري ندارد
مي بينيد كه آلوسي بدون اظهار نظر در مورد متن اين روايت ، طوري به آن استدلال مي كند كه ظهور در قبول متن آن دارد ؛ و حد اقل در قبول متن روايت توسط وي شك است ؛ اما به هر صورت او نيز اين روايت را نقل كرده است و آنچه ما در سايت به نقل از وي منتشر كرده ايم صحت دارد .
2- براي پاسخ دادن به تشكيكات احتمالي مشككين ، ما اين جمله را نيز در ذيل كلام آلوسي آورده ايم كه :
«نقل اين قضيه توسط آلوسي به هر نيتي كه باشد ، نشانگر اين است كه واكنش علي (ع) در منابع معتبر شيعه در قرن اول و دوم شيعه وجود داشته است »
پس بهتر بود كمي با دقت بيشتر مقاله را مطالعه مي فرموديد .
3- بر فرض كه آلوسي اين روايت را قبول نداشته باشد ، اما مگر هرآنچه شيعه مي گويد بايد براي اثبات آن از كتب اهل سنت روايت بياورد !!! همينقدر كه اهل سنت با سند صحيح روايت كرده اند كه ابوبكر گفت : كاش به خانه فاطمه هجوم نمي بردم !!!
إني لا آسى على شيء من الدنيا إلا على ثلاث فعلتهن وددت أني تركتهن ، وثلاث تركتهن وددت أني فعلتهن وثلاث وددت أني سألت عنهن رسول الله صلى الله عليه وسلم.
فأما الثلاث اللاتي وددت أني تركتهن، فوددت أني لم أكشف بيت فاطمة عن شيء وإن كانوا قد غلقوه على الحرب، ...
تاريخ الطبري، ج2، ص 619، تاريخ الإسلام للذهبي، ج 3، ص 117، مجمع الزوائد، ج 5، ص 202، المعجم الكبير، ج 1، ص 62، كنز العمال، ج 6، ص 631، ح 14113، تاريخ دمشق، ج 30، ص 419، لسان الميزان، ج 4، ص 189 و... .
من از دنيا هيچ اندوهى به دل ندارم ، جز اين كه اى كاش سه كارى را كه كرده‏ام نمي‌كردم و سه كارى را كه نكرده‏ام انجام مي‌دادم و سه چيز كه اى كاش از رسول خدا پرسيده بودم .
اما آن سه كار كه اى كاش نكرده بودم : اى كاش در خانه فاطمه را نمي‌گشودم هر چند با بسته بودنش كار به جنگ مي‌كشيد ...
و بعد از اثبات اصل هجوم با روايات اهل سنت ، مي توانيم ساير مطالب مربوط به هجوم را از كتب شيعه اثبات نماييم .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات




42 | شاهمرادي | | ١٢:٠٠ - ٠٣ اسفند ١٣٨٧ |
البته برادران اهل تسنن حق دارند از اعتقاداتشان دفاع كنند مگر مردم شام در مورد ضربت خوردن حضرت علي (ع) در محراب نگفتند :مگر علي نماز هم مي خواند...آن مردم دست پرورده معاويه بودند و معاويه گمارده عثمان بود ...
43 | حق جو | | ١٢:٠٠ - ١٥ اسفند ١٣٨٧ |
سلام . شنيدم كه شما خيلي خوب مي تونيد به شبهات پاسخ بديد . من با خوندن آيه ي 4 سوره زمر به خواستن چيزي از امام ها شك كردم چون اونجا خداوند صريح مي فرمايد كه اگر كسي را واسطه بين من و خودتان قرار بدهيد مشرك هستيد . از شما مي خوام اگه مي تونيد منو توجيه كنيد .

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
از انجا كه اينگونه سوالات ، ذهن بسياري از خوانندگان را به خود مشغول كرده است ، جناب دكتر قزويني در شبكه سلام چند سخنراني مفصل پيرامون اين آيه و آيات مشابه داشته اند ؛ مي توانيد به آدرس هاي ذيل مراجعه نماييد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=8
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=16
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=17
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=18
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
44 | بنده خدا | | ١٢:٠٠ - ٣٠ اسفند ١٣٨٧ |
اگر حقيقت تاريخ اسلام بر برادران و خواهران اهل سنت ارائه شود يک نفر سني باقي نخواهد ماند و همه شيعه خواهند شد .
45 | محسن توكلي | | ١٢:٠٠ - ٣٠ اسفند ١٣٨٧ |
به نام خدا با عرض سلام خدمت شما خادمان اهل بيت راستش سوالي در رابطه با خشم حضرت فاطمه از ابوبكر و عمر داشتم از انجايي كه اين مطلب در كتب بسياري از علماي اهل سنت (حتي مسلم و بخاري)نيز مطرح گرديده طبيعي است كه براي پاسخ به ان اقدام نمايند نكته قابل توجه در روايات انها اين است كه اغلب اين روايات كه در رابطه با محاجه حضرت با ابوبكر بوده از ابن شهاب زهري بوده كه از عايشه نقل كرده است از انجايي كه اين اقاي ابن شهاب زياد انسان امانتداري نبوده به گفته بسياري از علماي اهل سنت گاهي نظرات خودش را در روايت نقل ميكرده و علامت تفسير را هم نميگذاشته كه خب (خسته نباشه)باعث تحريف ميشده اما انچه مهمه اينكه الان مطرح ميكنند اين مساله هم مربوط به ظن راوي بوده و اين اقاي ابن شهاب هم از سكوت حضرت فاطمه اين طور برداشت كرده و نشانه ي اون رو هم كلمه (قال)ميدانند كه پيش از عبارات جنجال برانگيز (مثل خشم ،غضب و ....)بيان شده و ميگويند اگر اينجا راوي از عايشه روايت ميكرده بايد از قالت استفاده مينموده به هر حال من برسي كردم و ديدم اين حرف ميتواند درست باشد اگرچه كه در بعضي از روايت انها قال مطرح نشده ولي معتقدن كه اين قال رو شاگردان او اضافه يا كم ميكرده اند باز من بررسي كردم و ديدم خشم حضرت فاطمه در جاي ديگر هم مطرح شده (در خانه ي حضرت وقتي ابوبكر و عمر به ديدار حضرت رفتند)اما اين خشم توسط علماي جنجال برانگيز اونها مثل ابن ابي الحديد و ابن قتيبه مطرح شده و در باره خشم حضرت در ان جلسه دادگاه هم تنها جوهري است كه به غير از ابن شهاب زهري از دو سند ديگه استفاده كرده (و جوهري هم تكليفش مشخص است)خب براي اثبات اين مطلب ايا به غير از اين اسناد اسناد ديگري هم وجود دارد و يا ممكن است جواب اين شبهه را به روش ديگري داد. در ضمن من عجله دارم.متشكرم. والسلام

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
زير سوال بردن روايت زهري در صحيح بخاري در مورد غضب فاطمه زهرا سلام الله عليها بر ابوبكر و عمر به خاطر ادراج براي اولين بار چند سال پيش صورت گرفت كه بلافاصله خود علماي اهل سنت در مقابل آن موضع گرفته و گفتند لازمه اين حرف آن است كه روايات زهري در صحيح بخاري كه حدود 1000 روايت است ، بالكل زير سوال برود (زيرا او كثير الادراج است)‌و اين به معني بر باد رفتن تمامي افسانه ها اي است كه در مورد صحيح بخاري بافته اند ؛ و به همين علت خود آنها اين شبهه را مسكوت عنه گذاشتند !!!
البته غضب فاطمه زهرا بر ابوبكر مصادر ديگري نيز دارد اما احتياجي به ذكر آنها نيست و همين روايت بخاري كفايت مي كند ، زيرا اجماع اهل سنت بر قبول روايات آن است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
46 | سهيل | | ١٢:٠٠ - ٠٣ فروردين ١٣٨٨ |
يسم الله الرحمن الرحيم
دست شما درد نكنه خيلي عالي بود.پيشنهاد ميكنم به وبلاگ www.fadak-yas.com مراجعه كنيد مال دوستمه و جواب خيلي از مسائل رو داره ميده الان موضوع بحثش فدكه .يا علي
47 | تركمن | | ١٢:٠٠ - ١٩ فروردين ١٣٨٨ |
به نظر من شما و افرادي مانندشمااز شيعيان که مشغول چنين اموري هستند يا ديوانه ايد يا جيره خور بيگانگان!
آخر بشر جان! تا کي ميخواهيد اين دروغ هاي خود را بزرگتر کنيد! اين طور که شما ادامه ميدهيد مطمئنا مذهب شيعه تا چند صد سال آينده مجموعه اياز دروغ و لعن و نفرين و شک و جنگ ودعوا و عزاداري خواهد بود! خدا به راه راست شما را هدايت نمايد.
48 | اصغر | | ١٢:٠٠ - ١٤ ارديبهشت ١٣٨٨ |
آقاي ترکمن اگر جوابي داري خيلي صريح بگو اگه نداري ساکت شو و از کلي گويي و از کلمات قصار استفاده نکن. مثل ما شيعيان جواب علمي بگو.
49 | كرد | | ١٢:٠٠ - ١٩ ارديبهشت ١٣٨٨ |
سرانجام اين مجموعه از دروغ و نفرين و شك و جنگ و دعوا و عزاداري مرگي دسته جمعي است ؛‌ من كه اينطور پيش بيني ميكنم ؛ خدا به دادتان برسد !
50 | رستمي | | ١٢:٠٠ - ٢٣ دي ١٣٨٨ |
اگر شما به حقايق دروغ ومرگي دسته جمعي ميگويد جانمان فداي اينگونه دروغها به نظرحقير براي حضرت علي ع حفظ اسلام ازهمه مهمتر است حتي به قيمت توهين به همسرشان.
51 | فاطمه آذركيش | | ١٢:٠٠ - ١٣ بهمن ١٣٨٨ |
با سلام
نمي دانم اين چه كينه و عداوتي است كه اهل سنت دارند شما كه ادعا مي كرده و مي كنيد كه پيامبر را دوست داريد. مگر پيامبر نفرموده بود فاطمه پاره تن من است ؟ و مگر پيامبر نفرمود بود هر كس فاطمه را خشمگين كند مرا به خشم آورده و هر كس مرا خشمگين كند خدا را خشمگين كرده است ؟ مگر پيامبر وقتي از مسافرت و يا جنگ بر مي گذشتند اولين كاري كه مي كردند به خانه دختر گراميشان نمي رفتند ؟.....مگر از وفات پيامبر چه مدت مي گذشت كه عمر وحشيانه به خانه وحي حمله برد و تهديد به آتش زدن آن خانه و افراد داخل آن خانه كرد . خانه اي كه در آن فاطمه بود و علي و از اصحاب خوب و باوفايي پيامبر براي گرفتن بيعت براي كسي كه شايسته خلافت نبود در اثر اين حمله حضرت فاطمه را مجروح و باعث شهادت دختر عزيز پيامبر شد در آن روزها عمر باعث شهادت دختر گرامي پيامبر شد و حال در اين زمان پيروان عمر (اهل سنت ) مي خواهند ياد و خاطر و مظلوميت حضرت را كمرنگ كنند داغ اين آرزو را بر دلتان خواهيم گذاشت در شب شام غريبان حضرت فاطمه در مسجد علي بن ابيطالب زاهدان مردمي كه جمع شده بودند تا در مراسم عزاداري بانوي جهان اسلام به سوگواري بپردازند به شهادت رساندند . برادران به اصطلاح اهل سنتمان ماشينهايي كه مزين شده بود به نام مبارك حضرت شيشه هاي آن را مي شكستند و آنها گمان مي كنند با اين كار نام آن بزرگواران را از روي ماشينهايمان محو مي كنيد . اين نامها حقانيتها و مظلوميتها بر روي قلب و جانمان حك شده و هيچ گاه نمي توانيد محو و يا كمرنگ كنيد و به كوري چشمتان هر سال شهادت آن حضرت را باشكوه تر از سالهاي قبل برگزار مي كنيم و به فرزندانمان منتقل مي كنيم و حقايق دين را و به آنها ياد مي دهيم تا مبادا گمراه شوند و حقانيت شيعه را مي گويم تا مبادا گرفتار مكر و حيله عمريان امروزي (اهل سنت) شوند . ما ديگر عارمان مي آيد كه آنها را برادر خطاب كنيد و ديگر خسته شده ايم كه همه اين خرابكاريها را به آمريكا نسبت دهيم . كساني كه دست به اين عمليات هاي انتحاري و ترورها در استان ما(سيستان و بلوچستان) مي زنند كساني نيستند جز همين پيروان عمر (اهل سنت) مگر در اين استان زندگي كنيد تا شاهد اين خرابكاريها باشيد تا بفهميد كه ما چه مي گوييم و تحريكاتي كه مولويهاي اهل سنت به جوانان بي سواد و بي مطالعه شان مي كنند و آنها هم كوركورانه مي پذيرند چه بر سر اين جامعه مياورد اينجاست كه وقتي گفته مي شود ريختن خون شيعه حلال و بهشت در انتظار شماست مي خواهند دست و پاي خود را بشكنند و بر همديگر سبقت بگيرند تا از قافله بهشتيان عقب نمانند .
52 | حقيقت جو | | ١٢:٠٠ - ١٥ بهمن ١٣٨٨ |
سلام عليکم

جناب سني مذهب نويسنده شماره 2
از صداقت حضرتعالي تشکر ميکنم اما گمان دارم که اگر بيشتر تحقيق و مطالعه و دقت داشته باشيد قطعآ به حقيقت خواهيد رسيد
خداوند به شما بخاطر صداقت و علاقه اي که نسبت به اهل بيت ع داريد جزاي خير عنايت فرمايد
اما برادر و يا خواهر گرامي حقايق تاريخ را نميشود کتمان کرد
آيا شما فکر ميکنيد خلفاي شما معصوم بوده اند که حتي احتمال کوچکترين اشتباه را در آنان نميدهيد؟!
درود بر شما و تفکر ظلم ستيزتان
اگر رسيدن به حقيقت برايتان مهم است لطف کنيد به دور از تعصب و در محور حقيقت تحقيق کنيد
بخدا قسم رسيدن تا حقيقت بسيار آسان است اما لجبازي ما را به غفلت و جهل ميکشد از لجبازي و تعصب پرهيز کنيد تا از مومنين گرديد.
خدانگهدار
53 | رضا جامي | | ١٦:١٥ - ٠٧ خرداد ١٣٨٩ |
به نام خدا
با سلام .
در پاسخي كوتاه به آنهايي كه دم از وحدت مي زنند: برادران به خصوص شما كه پيامي در شماره 19 داشتيد : وقتي دم از وحدت مي زنيد بايد در عمل نيز نشان دهيد . شما نه تنها در عمل نشان نداديد -بلكه در ظاهر نيز به آن اذعان نداشتيد .شما از ذكر يك صلوات كامل كه نامي از آل پيامبر در آن باشد -ابا داريد . صلي الله عليه وسلم چه دردي را از شما باز مي کنيد که نام آل و اهل بيت پيامبر را از آن خذف کرده ايد .اگر قدمي در راه وحدت برداشته بوديد ، آدمي دلگرم مي شد .
54 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | | ٢٤:٤٥ - ٠٨ خرداد ١٣٨٩ |
سلام

بخدا قسم حلالزادگان به هيچ عنوان نميتوانند به حريم اهل البيت عليهم السلام تعرض کنند و اينکار مختص و در انحصار حرامزادگان است
يا حق
55 | باران رحيمي | | ٢٤:٥٩ - ٠٤ مرداد ١٣٨٩ |
با سلام بسيار عالي بود اميدوارم راست گفته شده باشن اما با اين اسلام دروغين بد تر از اسلام فرار ميکنيم پس بهتر از خودمون شروع بشه تا درست بشه
56 | عباس | | ١٦:٣٧ - ٣١ مرداد ١٣٨٩ |
خدا همه را با عشقشون محشور كنه وهابي هارو باسگ كثيف ???
57 | حجت اله قره باغي | | ١٣:٤١ - ٠١ آذر ١٣٨٩ |
شيعه يعني کهشرابي ز خدا نوشيدن، ما اونا را به خدا واگذار مي کنيم.لطفا از اين مطلبها برام بفرستيد.ممنون
58 | سيد سعيد رضايي ثاني | | ٢٤:٥٠ - ١٣ آذر ١٣٨٩ |
سلام بر همه ي شيفتگان حقيقت من البته زياد از بحث خوشم نمياد چون به نظر من هدف از خلقت انسانيت است ولي به خاطر برخي از حرفهايي که در مناطق سنينشين ميشنوم درمورد تکفير شيعيان ميگويم: من خدا رو شکر ميکنم که شايد مثل شيعياني چوون سلمان نيستم ولي حداقل محب پيامبر و خاندان پاک ايشان هستم اهل سنت از برابري ايمه با فرزندان نوح و... ميکنن که واقعن جاي شرم است که آنان را با فرزندان پيامبر يکي ميکنند و ميگويند حسنين هم مثل پسر نوح درصورتي که پيامبر کسي که خدا آنها را به عنوان برترين انسانها برگزيده درمورد هريک از ايمه حديثي دروصف پاک بودنشان آورده من خداروشکر ميکنم که دوستدار پيامبر وخاندان پاکش هستم جدا از اينکه از نسل آن بزرگوارم,چون انسان درواقع با دوستدارش محشور ميشود اما اصل کلامم اينه که چطور آدم ميتونه پيرو دوطرف باشه به طوري که در يک کتاب اهل سنت ديدم که نوشته شهيد طلحه و شهيد زبير آيا درمقابل دشمن اسلام قرار گرفته بودند که حضرت علي ع باشد يا درمورد معاويه که جوان اهل بهشت را که به گفته ي پيامبر حسنين (ع) هستند را زخمي نمودند بله در خوابگاه دانشجويي ما 7سني مذهب هستند که مختار را نميبينند شايد علتش اينست که ميخواهند چشمان خود را بر جنايات محبانشان که خلفا که بگونه اي در آنها ست دارند هستند ببندند البته فقط اين نيست افراطي هاي شرق وغرب سر ميبرند آن هم سر شيعه خوب عمل مواليشان که يزيد وشمر باشند را انجام ميدهند خوب ماهم عمل مولاهايمان که پيامبر وايمه و معصومين را انجام ميدهيم که آن هم صلاح اسلام است دروغگو خواندن بي دليل نشانه ضعف است که اين از سر جهل و خودسري کامل است خداوند همه عاقلان را غريق رحمت و مغفرت بنمايد
59 | محمود | | ٢٠:٣٨ - ٢٠ بهمن ١٣٨٩ |
سلام
با تشكر از سايت خوبتون
من يك شيعه مرتضي علي هستم و به شيعه بودنم افتخار ميكنم
در ابتدا تعدادي از اين سوالات براي من نيز سوال بر انگيز شد اما پس از تحقيق در مورد اونها تونستم بهترين جواب رو پيدا كنم و نه تنها از ايمانم به حقانيت شيعه كم نشد بلكه پايبندي من به علي (ع) و همسر ايشان فاطمه زهرا (س) و فرزندانشان اهل بيت رسول الله بيشتر و بيشتر شد .
لذا از تمام دوستان كه اين سوالات برايشان پيش مي آيد خالصانه ميخوام كه با دقت و ظرافت به دنبال جوابها برند و فقط به سوال اكتفا نكنند و به صحت و ثقم آن نيز بپردازند .
السلام عليك يا اميرالمومنين ف اسلام عليك يا فاطمه الزهرا,
60 | بنده الله | | ٢١:٤٨ - ٢٩ فروردين ١٣٩٠ |
شرم کنيد واقعا داريد بچه قانع مي کنيد از آن خدايي بترسيد که شايد کمتر از يک ساعت باان روبروشويد
61 | مهدي خان احمدي | | ١٥:٥٤ - ٢٩ مرداد ١٣٩٠ |
شرم خدا بر شما وهابيون دين ستيز...هرجا كه شيعه قد علم ميكند مي ترسن ....خوب اي كار خيلي خوبه ...اونا شبهه ايجاد كنن علماي ماهم پاسخ خواهند داد ...به كوري چشم دشمنان شيعه ...هرروز شيعه سربلند تر از ديروز است
62 | آرش | | ٢٣:٠٣ - ٠٧ شهریور ١٣٩٠ |
باسلام
هيچ كس حق توهين وبي نزاكتي ندارد چون همه مسلمانيم ووظيفه ما اتحاد در سايه محمد رسول الله و دين بر حقش مي باشد وبيشترين بهره را از اين اختلافات فراماسونرهاي يهود مي برند ما بايد بدون تعصب فقط دنبال حق وحقيقت باشيم وبدايم ابوبكر وعمر فقط بخاطر حسادت به علي (ع) دست به آن كارها زدند و براي همه ما هم پيش مي آيد چون آدميزاد بنده خدا وخطا كار است مثل حكم ابوبكر در سال اول حكومتش مبني بر كشتن مالك بن نويره وتجاوز به زنش توسط خالدبن وليد كه لكه ننگي بر دامان ابوبكر شد وهيچ جواب قانع كننده اي براي آن اهل تسنن ندادند وما مي خواهيم به دامان پاك حقيقت (ايمه) بيايند .
63 | پيرو رسول خدا (ص) و اهل بيت (عليهم اسلام) | | ٠٥:٢٣ - ١١ شهریور ١٣٩٠ |
درود بر اهل حق و حقيقت ، اين سايت تمام مطالبش مستنده ، هيچ دروغي ديده نمي شه ، افتخار مي کنم که شيعه ام ، ما با برادران اهل سنت هم براي بحث و مناظره مشکلي نداريم ، ولي بناي ما بر دوستي و اتحاده ، اين وهابي جماعت هم گورشونو گم کنن برن
64 | سني | | ١٤:٥٢ - ٢١ شهریور ١٣٩٠ |
اگر حضرت علي زنده بود پدر شما را در مي اورد
ثالثاً: علماي اهل سنت نوشته اند:
عمر بن خطاب قبل از ازدواج با ام كلثوم ، ساق پايش را لمس مي‌كند و او را در بغل گرفت و بوسيد. وام كلثوم از اين كار زشت، عصباني شد و به وي گفت: اگر تو خليفه نبودي، دماغت را مي شكستم، چشمت را كور مي كردم
الاصابه، ابن حجر: 8/464 و سير أعلام النبلاء، ذهبي:3/501. تاريخ بغداد، الخطيب البغدادي، ج 6، ص 180.

اگر اين قضيه صحت داشته باشد، بايد طرفداران خليفه پاسخ دهند كه آيا درست است كه حاكم اسلامي كه بايد حافظ ناموس ملت باشد، خود با ناموس مردم اين چنين كند؟
سبط ابن جوزي از علماي اهل سنت مي گويد:
وهذا قبيح والله، ثمّ بإجماع المسلمين لايجوز لمس الأجنبيّة فكيف ينسب عمر إلى هذا ؟
به خدا سوگند اين كاري كه از عمر نقل مي كنند، قبيح است دست زدن به دختر نامحرم حرام است ...
تذكرة خواص الأمة : 321.
65 | ناشناس | | ١٧:١٤ - ٠٢ مهر ١٣٩٠ |
برادران و خواهران گرامي به اعتقاد من شيعه واقعا دلايل محکم تري براي اثبات ولايت و حق و حقوق خود دارد و شما به ظلمهايي و دسيسه هايي که در طول تاريخ و در حال حاضر به شيعه شده باخبر هستيد..منتظر مهديمان حجت بن حسن(عج) باشيد و براي ايشان دعا کنيد تا با ذوالفقار ظهور کند و از همه دشمنان اهل بيت(ع) و پيامبر(ص) و شيعيان را انتقام بگيرد به اميد ان زمان..
66 | عبدالله. شيرزاد | | ١٤:٢٤ - ٠٧ مهر ١٣٩٠ |
تمام اين سخنها را كه گفتيد همه دروغ است. حضرت عمر (ع) يكي از 4 يار حضرت محمد (ص) است. اگر اين سخنها درست ميبود پس چرا مرقد مطهر حضرت عمر (ع) در جوار مرقد مطهر جناب حضرت محمد است؟ ما اگر حضرت ابوبكر. حضرت عمر. حضرت عثمان را دوست داريم حضرت علي (ع) را نيز دوست داريم. ما خاك پاي حضرت علي را سرمه به چشم مينمايم. ولي مثل شما شعيها نيستي كه به ديگر بزرگان اهل اسلام بدگوي كنيم. من خودم يك شعيه هستم. تمام معلومات در باره اين بزرگواران را خواندم. هيچ يك از حرفهاي شما درست نيست.

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

1. آيا رسول خدا (ص) وصيت كرده است كه ابوبكر و عمر در آنجا دفن شوند ،‌يا خير ؟ اگر به دستور آن حضرت است ، فضيلت است و الا خير .

2. در يكي از سطر‌ها مرقوم فرموده‌ايد «من مثل شما شعيها نيستي در آخرين سطر فرموده‌ايد «من خودم يك شعيه هستم!!!

3. حضرت علي خود آنها را دوست نداشتندو حتي از ديدن عمر كراهت داشتند ! (صحيح مسلم)

گروه پاسخ به شبهات

67 | عليرضا ن | | ١٥:١٠ - ١٠ مهر ١٣٩٠ |
با سلام
جناب آقاي عبدالله.شيرزاد شما اول برادري تو ثابت كن بعد بگو ما خاك پاب حضرت علي(ع) را سرمه به چشم مي نماييم.
بخاري در صحيحش كتاب الادب و مسلم در صحيحش كتاب الايمان از عمرو عاص روايت مي كند كه مي گويد: از پيامبر اكرم شنيدم كه با صداي رسا مي فرمود: آل ابي فلان دوستان من نيستند, دوستان من تنها خداوند و مومنين صالح مي باشند.
و بخاري در روايت ديگري بدين حديث اضافاتي دارد كه طبق نقل عمروعاص, پيامبر به دنبال اين سخن فرمود: ليكن اينها با من خويشاوندي دارند, و من با آنها صله رحم مي كنم.(بخاري همان آدرس قبلي).
و همچنين ابن حجر در فتح الباري ج4ص453 مي گويد كه آل ابي فلان , آل ابوطالب مي باشد. و البته عذر مي آورد كه مقصود از آل ابوطالب , كافران آنهاست.
جناب عبدالله.شيرزاد, مصداق آل ابوطالب چه كساني هستند, فرزندان ابوطالب عبارتند از: علي(ع)-عقيل- جعفر- طالب- و دختري به نام فاخته ام هاني است.
اين كافران چه كساني هستند؟ علي (ع) كه اول مومن و اولين تصديق كننده پيامبر مي باشد و همچنين صحابي است. جعفر كه از شهداي بزرگ اسلام و مفتخر به لقب ذوالجناحين و صحابي مي باشد. و عقيل يا طالب يا حسن (ع) و حسين(ع) و عبدالله بن جعفر و مسلم بن عقيل و محمد بن حنفيه و امثال ايشان.
آيا تاريخ در فرزندان ابوطالب يك نفر مشرك و كافر سراغ دارد؟ يا اغلب فرزندان ابوطالب نمونه هاي فداكاري در راه اسلام بوده اند؟ و اقليتي كه چنين نيستند, حداقل مسلمان كه ميباشند.
اين روايت در صحيحين است و روايات ان صد در صد صحيح است, آيا ديگر جايي براي دوستي با علي (ع) باقي مانده است؟

68 | حقيقت جو | | ٢٢:١٩ - ٢٢ مهر ١٣٩٠ |
براي همه شما شيعيان صفوي متاسفم هيچ خبر داريد كه اجداد شما به زور كوره هاي آدم سوزي شاه اسماعيل بي دين به اين راه كشيده شده اند؟تاريخ اصفهان را خونديد؟ شيعيان علوي ادامه و همطراز ما راهيان سنت رسول اله(ص)هستند اگر با اهل سنت مخالفت ميكني مستقيما جد حضرت جعفر صادق را نشانه گرفتي.آري ابوبكر صديق.نعم صديق نعم صديق!!!!!!!!!برو بخون. به اين آخوندهايي كه اگر تفرقه نباشد نانشان آجر است گوش نده بيش از اين راه رسول اله را كج نكنيد تو را به خدا

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

به شما توصيه مي‌كنيم سري به همان مدرك شيعي كه مي‌گويند در آن «نعم الصديق» آمده است بزنيد ، تا حقيقت را بفهميد !

گروه پاسخ به شبهات

69 | جعفر علي پور | | ٢٠:٠١ - ٢٨ مهر ١٣٩٠ |
در جواب 65عبدالله شيرزاد:
اصلا دليلت قانع کننده نبود
مامون ملعون هم نزديک امام رضاي عزيز ما دفنه پس مابايد بگيم خوب بوده؟
حالا که دلايل محکمي داريم باز به استدلالات هيچ ودروغي وساختگي ميچسبين؟

70 | محمد نعيم شريفي | | ٠٨:٤٧ - ٠٣ آبان ١٣٩٠ |
ما همه مسلمان هستيم ، لطفا" بين مذاهب تفرقه نيندازيد حضرت ابوبکر، حضرت عمر، حضرت عثمان و حضرت علي همه صحابه ي حضرت محمد بودند ، ما اين حق را نداريم تا به آنها توهين کنيم ، حضرت علي خود غيرت و شهامت داشت که از حقش دفاع کند .

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

اين سخن مانند آن است كه بگوييد :

سامري و هارون و قارون همگي اصحاب موسي بودند ، و هارون خوب مي‌توانست و غيرت و شهامت داشت كه از حق خود در مقابل سامري دفاع كند ؛ پس كسي نبايد از سامري (درست كننده گوساله بني اسرائيل) انتقاد كند و تفرقه ايجاد كند !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

71 | سينا | | ٢٣:٣٠ - ١٩ بهمن ١٣٩٠ |
من نميدونم چرا اينقدر اصرار داريد كه كساني كه دين را از رسول الله به ما رسوندن رو دشمن همديگه جلوه بديد.آخه چرا اينقدر روي دشمني شان متمركز شديد ؟مگر اينكه بگووييم همه ي صحابه پيامبر با هم دوست بودن اشكالي دارد؟
واقعا دوستي به وحدت كمك ميكند يا دشمني ؟
تو رو خدا از اين بحث هاي بيهوده دست برداريد.
بياييد يك بار ديگر فكر كنيم كه روز قيامت از ما چه ميپرسند ؟
----------------------------------------------------------------------------
سوگند به عصر (1)

كه واقعا انسان زيان كار است (2)

مگر كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كرده و همديگر را به حق سفارش و به شكيبايى توصيه كرده‏اند (3)
72 | سعيد | | ١١:٥٩ - ٢٢ بهمن ١٣٩٠ |
تاريخ رو نميشه انکار کرد يک بچه سقط شده چه کسي اينکار رو کرده؟
73 | بهرامي | | ٠٧:٤٤ - ٢٨ بهمن ١٣٩٠ |
در پاسخ به دوستم آقاي حقيقت جو(67) بايد عرض کنم:
مثل اينکه شما تاريخ مطالعه نميکنيد و تمام حرف هاي شما توسط شبکه هاي ماهواره اي مثل بي بي سي و به زبان كساني مثل اكبر گنجي و... گفته شده كه هيچ سند تاريخي نداره شما كه مدعي تاريخ هستيد بهتره اسناد معتبر براي حرفتون بياريد(مطمئنا كه خودتون يك بار هم به تاريخ اصفهان نگاه ننداختيد در ضمن مركز حكومت شاه اسماعيل اردبيل و قزوين بود ) در صفويه افراط هاي صورت گرفته اما مطرح كردن بحث تشيع صفوي توسط برخي ها تنها براي زير سوال بردن مباني اصيل شيعه از راه غير علمي هست در ضمن در مورد داستان ابوبكر صديق شما نميتونيد حتي يك سند معتبر هم گير بياريد چرا كه من از يكي از اساتيد فلسفه كه مدافع ابوبكر صديق بود هم درخواست سند كردم و او هم نتوانست سند قابل قبولي بياره ‘ من با آخوند ها و كارهاشون كاري ندارم اما بهتره هر حرفي كه در اينجا زده ميشه با سند و مدرك باشه و البته منطقي .
فراموش نكنيد شاه اسماعيل بود كه ايران رو يكپارچه كرد و خطر و ظلم هاي عثماني به ما رو دفع كرد.
74 | انا محب شعائر الله | | ١٠:٥٢ - ٠٦ اسفند ١٣٩٠ |
سلام عليكم
تشكر بابت تمام مطالبت برادر عزيزم
آيه قرآن مي فرمايد:هر كس روز قيامت با امامشان محشور مي شوند
در ضمن اسلام يعني تسليم و تسليم در ما انزل الله نه ما انزل الناس
سنيها آيه 67 مائده را نديده اند
به اميد فرج امام زمان
75 | مسلمان(خدا-پيامبر-قرآن) | | ١٦:٠١ - ٠٦ اسفند ١٣٩٠ |
سلام به همه من شيعه هستم !!! شيعه اما آيا اين درسته که بعد از پيامبر ما اينچنين به جون هم بيفتيم و يادمون بره اصلاً اساس دين اسلام بر چي استوار بود اينکه اگر متحد بوديم الان اين حال و روز کشورهاي اسلامي بود اگر بجاي اين که بجاي خداي بنشينيم وتصميم بگيريم وحکم صادر کنيم که کدوم گروه مسلمان واقعي هستن و کدام گروه مسلمان دروغي بيشتر در علوم قرآني قرق ميشديم الان در کدوم جايگاه از قدرتهاي دنيا بوديم . فرضو بر اين بگيريم که ميخواهيم يک بي دين يا شخصي از اديان ديگرو به اسلام دعوت کنيم قبل از اين که مسلمان بشه بايد تصميم بگيره شيعه بشه يا سني چه راحت براي مسلمان شدن ديگران مانع تراشي کرديم و در مقابل خدا ايستاديم به همين راحتي
76 | مجيد م علي ( رافض المَغضُوبِين و الضَّالِّينَ ) | | ١٨:٤٤ - ٠٦ اسفند ١٣٩٠ |
با سلام جناب مسلمان(خدا-پيامبر-قرآن) ان شاء الله . اما برادر من همان مسلمان باش شيعه بودنت پيشكش . اما چرا اينو گفتم , براي طرز تفكرت كه در اين نظرت امده : اول يك حديث مهمونت ميكنم تا بعد بگم چرا . مذهب شيعه در چه زماني پايه گذاري شده است ؟ قال تعالى ( إن الذين آمنوا وعملوا الصالحات أولئك هم خير البرية ) .سورة البينة ، آية 7 . لما نزلت هذه الآية قال الرسول لعلي يا علي ( ع ) هم أنت و شيعتك . والصواعق المحرقة لابن حجر ص 96 ؛ شواهد التنزيل للحاكم الحسكاني ج 2 ، ص 356 - 66 ح 1125 - 1148؛كفاية الطالب للكنجي الشافعي ص 244 و 245 و 246 ؛ المناقب للخوارزمي ص 62 و 187؛ الفصول المهمة لابن الصباغ المالكي ص 107 ؛ ينابيع المودة ـ قندوزي الحنفي ـ ص 62؛ نور الأبصار ص 71 و 102 ؛ الدرالمنثورـ سيوطي ـ ج 6 ، ص 379؛ تفسير الطبري ج 3 ، ص 146؛ تذكرة الخواص لابن الجوزي ص 18؛ فتح القدير للشوكاني ج 5 ، ص 477؛ فرائد السمطين ج 1 ، ص 156 . جناب شما ( ان شاءالله ) نمازهاي يوميه خود را مرتب ميخوانيد , در اين صورت روزي 10 مرتبه حداقل از خداوند چنين طلب ميكنيد . اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ ( 6 ) ما را به راه راست هدايت فرما صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ ( 7 ) راه آنان كه گرامى‏شان داشته‏اى نه [راه] مغضوبان و نه [راه] گمراهان خوب چكار كنم بايد يك حديث ديگه هم تورا مهمون كنم . عن أبي بريدة قال : صراط محمّد وآله . راه مستقيم راه و روش حضرت محمد وآهل بيت أوست . أز كتب أهل تسنن : الكشف والبيان : 1/ورقة29 معالم التنزيل : 1/10 شواهد التنزيل : 1/57-58 رشفة الصّادي : 25 , 70 . اينهم برايت اوردم تا بفهمي كه اين تفرقه از همان اول در اسلام بوده خصوصاً بعد از رحلت حضرت نبي صلي الله عليه و اله و سلم . مشكل به اينجا ختم نميشود , اينجا توي اين دنيا نمي تواني هر عملي كه دوست داشتي انجام بدهي نه عزيز اونور مشكله باز هم دوست دارم يك حديت مزين به ايه قراني تو را مهمان كنم : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وقفوهم إنّهم مسؤولون الصّافّات : 24 متوقفشان كنيد , بايد أز آنها سؤال شود . قال رسول الله (صلى الله عليه وآله) : ( وقفوهم إنّهم مسؤولون ) عن ولاية عليّ . حضرت رسول اكرم محمد صلي الله عليه و اله متوقفشان كنيد , كه أز ولايت وبيروي أز علي عليه السلام سؤالشان ميكنند . كتب أهل تسنن : الصّواعق المحرقة : 89 النّعيم المقيم : 481 تذكرة خواصّ الأمّة : 17 نظم درر السّمطين : 109 روح المعاني : 23/74 شواهد التّنزيل : 2/106 فرائد السّمطين : 1/باب 14 ينابيع المودّة : 131 – 132 و 282 و 324 و 354 ,,,,,,,,,,,, اينها همه را انجام بدهي تازه ميشوي محب اهل بيت و نه شيعه حضرت علي عليه السلام . چون چوستت دارم يك روايت برايت تعريف ميكنم تا خوب متوجه بشي : حضرت علي عليه السلام فرمودند : أَمَا وَالَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَبَرَأَ النَّسَمَةَ إِنِّي لَوْ وَجَدْتُ يَوْمَ بُويِعَ أَخُو تَيْمٍ الَّذِي عَيَّرْتَنِي بِدُخُولِي فِي بَيْعَتِهِ أَرْبَعِينَ رَجُلًا كُلُّهُمْ عَلَى مِثْلِ بَصِيرَةِ الْأَرْبَعَةِ الَّذِينَ قَدْ وَجَدْتُ لَمَا كَفَفْتُ يَدِي وَلَنَاهَضْتُ الْقَوْمَ وَلَكِنْ لَمْ أَجِدْ خَامِساً [فَأَمْسَكْتُ‏] قَالَ الْأَشْعَثُ فَمَنِ الْأَرْبَعَةُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ عليه السلام: سَلْمَانُ أَبُو ذَرٍّ وَالْمِقْدَادُ وَالزُّبَيْرُ بْنُ صَفِيَّةَ قَبْلَ نَكْثِهِ بَيْعَتِي فَإِنَّهُ بَايَعَنِي مَرَّتَيْنِ أَمَّا بَيْعَتُهُ الْأُولَى الَّتِي وَفَى بِهَا فَإِنَّهُ لَمَّا بُويِعَ أَبُو بَكْرٍ أَتَانِي أَرْبَعُونَ رَجُلًا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ فَبَايَعُونِي [وَفِيهِمُ الزُّبَيْرُ] فَأَمَرْتُهُمْ أَنْ يُصْبِحُوا عِنْدَ بَابِي مُحَلِّقِينَ رُءُوسَهُمْ عَلَيْهِمُ السِّلَاحُ فَمَا وَفَى لِي وَلَا صَدَقَنِي مِنْهُمْ أَحَدٌ غَيْرُ أَرْبَعَةٍ سَلْمَانَ وَأبو [أَبِي] ذَرٍّ وَالْمِقْدَادِ وَالزُّبَيْرِ.... قسم به کسى که دانه را شکافت و مردمان را خلق کرد اگر روزى که با ابوبکر بيعت شد ـ كه تو به خاطر آن بر من عيب مى‌گيرى ـ چهل سرباز داشتم که هر کدام بينش آن چهار نفر را که يافتم داشتند، به طور قطع دست خود را کوتاه نمى‌نمودم و در مقابل اين قوم مى‌ايستادم؛ وليکن من پنجمى (براى اين چهار نفر) پيدا نکردم؛ پس ( خود را) نگاه داشتم. اشعث گفت: اين چهار نفر چه کسانى بودند يا امير المومنين؟ فرمود: سلمان و ابوذر و مقداد و زبير بن صفيه پيش از شکستن بيعت من؛ پس بدرستى که او با من دو بار بيعت کرد؛ بار اول همان بود که به آن وفا کرد؛ هنگامى كه با ابوبکر بيعت کردند چهل نفر از مهاجرين و انصار به نزد من آمدند و با من بيعت کردند و زبير در ميان ايشان بود. به آن‌ها دستور دادم که فردا صبح با سرى تراشيده همراه با سلاح درب خانه من جمع شوند؛ کسى از ايشان به وعده خود براى من وفا نکرد و کسى از ايشان مرا تصديق نکرد؛ مگر چهار نفر؛ سلمان و ابوذر و مقداد و زبير.... الهلالي، سليم بن قيس (متوفاي80هـ)، كتاب سليم بن قيس الهلالي، ص669، ناشر: انتشارات هادى‏ ـ قم‏، الطبعة الأولي، 1405هـ. المجلسي، محمد باقر (متوفاي 1111هـ)، بحار الأنوار، ج 29، ص 471، تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، 1403 - 1983 م. در زماني هنوز ممكن نبود خاطرات بيعت 90,000 تا 120,000 مسلمان در غدير خم فراموش شود حضرت علي بيشتر از چهار شيعه نداشت بيش از 120000 مسلمان فقط چهار نفر پوينده صراط المستقيم شايد هم كمي بيشتر . پس نيا بگو من شيعه ام ... محب اهل البيت لبيك يا علي
77 | بخت النصر | | ٢٠:٠٦ - ٠٦ اسفند ١٣٩٠ |
جناب مسلمان
شما از چه مشکل روحي رنج مي‌بريد که مي‌خواهيد به جاي خدا بنشينيد و در جايگاه قدرت قرار گيريد؟
78 | حق با علي است | | ٢١:٥١ - ١٠ اسفند ١٣٩٠ |
سلام .برادران سني برن دوران جاهليت و قبل از مسلمان شدن اين سه ملعون مانند عمر وعثمان وابوبکر رو مطالعه کنند حالشون از خلفاشون به هم مي خوره اين سه نفر قبل از مسلمان شدن يه مشت لات بي سرپا-کافر-بت پرست-شراب خوار-زنا کار-ظالم وهزار هزار کثافت کاري ديگه در صورتي که مولا واقا وسرورما حضرت علي که جان همه عالم فدايش از همان کودکي در خانه کعبه به دنيا امد و از همان کودکي با پيامبر بزرگ شدوبعد هم دامادپيامبر شد و کوچکترين بدي در او راه نيافت حالا خودتون قضاوت کنيد يه نفر مانند عمر وعثمانو ابوبکر ملعون که نصف از عمرشون در بت پرستي وشراب خوري و.....بودن مي تون جانشين پيامبر بشن يا حضرت علي که از اول در خانه کعبه به دنيا امد واز همان کودکي با پيامبر بزرگ شد وداماد پيامبر هم شد..............خودتان قضاوت کنيد اي سني ها
79 | غضنفري | | ١١:٢٢ - ١٤ اسفند ١٣٩٠ |
با سلام داشتم نظرات را مرور ميكردم كه نظر آقاي شيرزاد(65)توجهم را جلب كرد.اول از ايشون ميخوام بپرسم دفن شدن ابوبكر وعمر در كنار پيامبر صل الله عليه وآله وسلم به دليل يار بودن!محب بودن!متقي بودن!حضرت زهراسلام الله عليها را شهيدكردن!غصب خلافت كردن!است؟يا اينكه انها به واسطه دخترانشان ازپيامبر صل الله عليه وآله وسلم ارث ميبرده اند؟(يادت باشه ابوبكر درجريان غصب فدك گفته پيامبران ارث باقي نميگذارند وهر چه ميماند صدقه است!!!!!) حالا من ميپرسم:اگر به واسطه ارث بوده چرا عايشه از دفن نوه پيامبر صل الله عليه وآله وسلم وسيدشباب اهل الجنه حضرت امام حسن مجتبي عليه السلام در كنار جد بزرگوارش ودر خانه مادرش جلوگيري كرد؟ اگر دليل شما ياري پيامبر صل الله عليه وآله وسلم ومحب او بودن وتقوي است چرا بسيار صحابي ديگر كه تقوايشان بسيار بود,ازجنگ فرار نميكردند(مثل بعضيها كه خودشان اقرار ميكنند من مثل بز كوهي از كوه احد فرار ميكردم<عمر>) ويا به پيامبر صل الله عليه وآله وسلم توهين نميكردند وگوش به فرمان او بودند (كسيكه باحرف پيامبر صل الله عليه وآله وسلم مخالفت كرد وبه او نسبت هذيان داد<عمر>)وخيلي فضائل ديگرداشتندكه ابوبكر وعمر فاقد آن بودند اما يكي از آنها دركنارپيامبر صل الله عليه وآله وسلم دفن نشد؟مگر اينكه ادعا كني اين معجزه بوده.وغصب نبوده.واما ادعاي دوستي حضرت اميرالمومنين علي عليه السلام!!!!!شما تا زماني كه به نفعتان باشد خودتانرا محب او جلوه ميدهيد وجاييكه يك نفر شيعه شما را به چالش ميكشد ناگزير باطن خودرا ظاهر ميكنيد وبه آن حضرت توهين ميكنيد.(به عنوان مثال رجوع كنيد به سايتhttp://www.motaleat-andishe.com/ ببينيد چگونه يك شيعه كه اصلا تحصيلات ديني نداشته چهره واقعي همكيشان تورا بر ملا كرده قسمتي از پاسخ المومن بالله!!!!!!<آيا در برتري خلفا و معجزات آنها کافي نيست که فردي مثل علي نتواند ميراث آنها را حفظ کند وسرزمينهايي که توسط عمر وابوبکر فتح شد وبه علي و اولادش ارث رسيد آنها نتوانستند آن عظمت را حفظ ونگهداير کنند و از دستشان فرو پاشيد..........>آيا اين نوع ادبيات چيزي غير از بغض آنحضرت را ميرساند)خدا را شكر ميكنم كه توانستم در حد خودم چهره دشمنان پيامبر واهلبيتش سلام الله عليهم اجمعين را بر ملا كنم.
80 | شيعه | | ٢٤:٣٤ - ١٤ اسفند ١٣٩٠ |
باسلام خدمت شما وعرض خسته نباشيد واقعا خوشحالم که اين سايت را ديدم. اگرچه سايت فيس بوک فيلتر شده اما من بعضي وقتا سر ميزنم يگ گروه است با نام جنبش روشنگري. در اين گروه حرفهاي مذهبي زده ميشود اما اکثرا اهل تسنن هستند البته يک عده بي دين هم هست من بعضي وقتها بعضي از سوالها چنان روي اعصابم راه ميرود که ديوانه کننده است.شما که کارتان پاسخ به مسايل وشبهات است اگر برايتان امکان دارد در اين گروه عضو شويد لطفا لطفا من از شما تقاضا ميکنم.تا بلکه اين کور دلان را يا اصلاح يا هشيار کنيد .خيلي ممنون ميشم البته اگر هم خواستيد با همان نام کاربري که وارد ميشويد به ايميل من هم بفرستيد تا من هم در جريان پاسخ هاي شما باشم.خدا انشالله اجرتان را بدهد ممنون و متشکرم
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها