2024 April 18 - پنج شنبه 30 فروردين 1403
بدعت از نظر قرآن
کد مطلب: ٥٨٣٣ تاریخ انتشار: ١٥ شهریور ١٣٨٥ تعداد بازدید: 5826
سخنراني ها » پاسخگویی به شبهات
بدعت از نظر قرآن

تعریف بدعت از نظر لغت و آیات قرآن
شبکه سلام 85/06/15

بسم الله الرحمن الرحيم

تاریخ : 85/06/15

استاد هدايتي

واژه بدعت را از نظر لغت و هم چنين از نظر شرع بيان بفرمائيد.

استاد حسيني قزويني

يكي از اساسي ترين كارهايي كه وهابيت در طول اين 7 ، 8 قرن انجام دادند، به ويژه از قرن 12 به بعد - از سال 1157 هجري - كه آئين وهابيت رسماً در عربستان سعودي در صحنه حضور پيدا كرده و تا الان هم هست، بحث بدعت است. اينها مخالفين خودشان را با برچسب هاي بدعت، مشرك مي دانند. مخصوصا در اين ايام كه بزرگداشت مراسم ميلاد نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و ائمه (عليهم السلام) بود و تمام مردم مسلمان جهان در اين مراسم ميلاد، با عشق و جان شركت كردند و همين احتفال يا گراميداشت ميلاد نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و ساير ائمه (عليهم السلام) از ديدگاه آقايان وهابيت، بدعت و شرك است و نه تنها پاداشي بر اين گونه مراسمات مترتّب نمي شود، بلكه گناهي در حد شرك محسوب مي شود. ما قبل از اين كه به نمونه ها و مصاديقي از آنچه كه وهابيت، بدعت شمرده است شروع كنيم، قضيه بدعت را از ديدگاه لغت شناسان و علماء و فقهاء شيعه و سني، با توضيح مختصري عرض مي كنيم.

در كتاب صحاح اللغة - از كتاب هاي لغت درجه اول اهل سنت - و لسان العرب و العين، بدعت را به اين شكل معنا مي كنند:

إنشاء الشيء لا علي مثال سابق.

كاري نو و عمل بي سابقه.

الصحاح للجوهري، ج3، ص1184 - لسان العرب لإبن منظور، ج8، ص6

راغب اصفهاني نيز مي گويد:

و البدعة في المذهب إيراد قول لم يستن قائلها و فاعلها فيه بصاحب الشريعة و أماثلها المتقدمة و أصولها المتقنة.

گفتار و كرداري كه مستند به صاحب شريعت نباشد و از موارد مشابه و اصول محكم شريعت هم استفاده نشده باشد.

مفردات غريب القرآن للراغب الأصفهاني، ص39

ابن حجر عسقلاني - از استوانه هاي علمي اهل سنت - در كتاب فتح الباري في شرح صحيح البخاري در مورد حديث نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) كه مي فرمايد:

كل بدعة ضلالة و كل ضلالة في النار

مي گويد:

و المحدثات بفتح الدال جمع محدثة و المراد بها ما أحدث و ليس له أصل في الشرع و يسمي في عرف الشرع بدعة و ما كان له أصل يدل عليه الشرع فليس ببدعة.

هر چيز جديدي كه ريشه شرعي نداشته باشد، در عرف شرع، آن را بدعت مي گويند و هر چيزي كه ريشه شرعي داشته باشد، بدعت نيست.

فتح الباري لإبن حجر، ج13، ص212 - عمدة القاري للعيني، ج25، ص27 - تحفة الأحوذي بشرح جامع الترمذي للباركفوري، ج7، ص366 - عون المعبود شرح سنن أبي داود للعظيم آبادي، ج12، ص235

عبارت هايي را كه بزرگان و لغت شناسان اهل سنت دارند، همان تعابير را مرحوم سيد مرتضي (ره) - از متكلمان و فقهاي نامدار شيعه - دارد و مي گويد:

البدعة زيادة في الدين أو نقصان منه من إسناد إلي الدين.

بدعت، افزودن چيزي به دين يا كاستن از آن با انتساب به دين است.

رسائل المرتضي للشريف المرتضي، ج2، ص264 -

آقاي طريحي در مجمع البحرين، جلد1، صفحه163 و علامه مجلسي در بحار الأنوار هم شبيه اين تعبير را دارند.

ما از اين تعابير لغت شناسان و علماء و بزرگان، استفاده مي كنيم كه بدعت عبارت است از نسبت دادن چيزي به شرع كه از اصل شرع نيست يا كاستن چيزي از شرع. يعني در بدعت، 2 ركن خوابيده است:

1. تصرف در دين: با كاستن از دين يا با افزودن به دين 2. نسبت دادن چيزي به دين: كه در كتاب و سنت، سابقه نداشته باشد.

نكاتي است كه بايد قبل از شروع به بحث به آن اشاره كنم تا عزيزان توجه ويژه اي داشته باشند:

1. ما از تعابير بزرگان استفاده مي كنيم كه يك سري از كارهاي عمومي كه در جامعه با آنها برخورد مي كنيم مانند فوتبال و غيره، نه منتسب به دين هستند و نه چيزي هستند كه تباين با دين داشته باشند و نمي توانيم جزء بدعت بشماريم. مثلا گفتن اذان با بلندگو يا با هواپيما به حج رفتن، در زمان پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) سابقه نداشته است و اينها را جزء دين نمي دانيم و انتساب به دين هم نمي دهيم.

2. در تعريف بدعت آمده است: انتساب چيزي به دين، به شرط آن كه در دين سابقه نداشته باشد و روايت و آيه اي در رابطه با آن موضوع نباشد. يك دفعه است كه آيات و روايات صريحي در يك موضوع آمده است؛ مثلا نماز و روزه را اين چنين به جا بياوريم. پس هرگونه تغييري در نماز و روزه، بدعت است. يك دفعه است كه كلياتي را در قرآن و روايات داريم و مصاديق آن را خودمان معين مي كنيم. درست است كه براي مصداق، آيه اي نداريم، ولي الفاظ عمومي و مطلق در شرع مقدس در آن رابطه بيان شده است. مثلا در رابطه با تعظيم شعائر اسلامي و تكريم نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، آيات و روايات متعددي داريم. اين كه تكريم و تعظيم نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بايد به چه شكل باشد؟ اين عمده اختلافات وهابيت با مسلمانان است. مراسمات بزرگداشت براي نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را از مصاديق تكريم و تعظيم شعائر اسلامي ايشان مي دانيم. همان طوري كه قرآن در رابطه با تجهيزات نظامي، آيه دارد:

وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ

و براي - كار زار با - ايشان - دشمنان- هر چه را مي توانيد از نيرو آماده كنيد.

سوره أنفال/آيه60

در زمان نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، تجهيزات نظامي منحصر بود به شمشير و نيزه و امثال اينها و امروز هم در محور توپ، تانك، مسلسل، هواپيماهاي جنگي، بمب هاي اتمي و غيره است. اگر از كسي كه تجهيزات نظامي مانند توپ و تانك مي خرد، سوال كنيم كه آيا روايتي براي خريد اداوت جنگي امروز داريد؟ مي گويد خير، ما روايات خاصي براي خريدن اينها نداريم؛ ولي شارع مقدس، آيه اي را در قرآن در اين رابطه فرموده است. در آن روز، ادوات جنگي منحصر بود به شمشير و نيزه و امروز هم منحصر در چيز ديگري است.

چيزي كه سابقه در دين ندارد، 2 نوع است:

1. با دليل خاص 2. با دليل عام كه مصاديقش را ما معين مي كنيم با پيشرفت زمان.

وقتي تلگراف اختراع شد، آقايان وهابي ها رسما فتوا بر حرمت استفاده از تلگراف را صادر كردند. بعد ديدند كه تمام دنيا آنها را مسخره مي كنند و از اين قضيه دست كشيدند.

* * * * * * *

استاد هدايتي

به صورت كوتاه و مختصر، بدعت را از منظر قرآن توضيح بدهيد.

استاد حسيني قزويني

در اين رابطه، آيات متعددي داريم كه به صراحت، مطالب را بيان كرده است:

سوره يونس، آيه59:

قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَرَامًا وَ حَلَالًا قُلْ آَللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَي اللَّهِ تَفْتَرُونَ

نسبت به بعضي از اهل كتاب كه مي گفتند خوردن اين حرام است و اين حلال است، خداوند اينها را مذمت مي كند و مي فرمايد:

آيا رزقي كه خدا براي شما نازل كرده و شما بعضي را حلال و بعضي را حرام كرديد، خدا به شما اجازه داده بود؟ يا از پيش خود حلال و حرام درست كرديد و آن گاه آن را به افتراء به خدا نسبت داديد؟

سوره نحل، آيه 116:

وَ لَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَذَا حَلَالٌ وَ هَذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَي اللَّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَي اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ

نگوييد آن توصيف دروغ را كه زبان هاي شما مي كند كه اين حلال است و اين حرام، تا دروغ به خدا ببنديد؛ كساني كه دروغ به خدا ببندند، رستگار نمي شوند.

بخشي ديگر از آيات است كه حتي خود نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را كه اگر بخواهد از ناحيه خودش حلّيت و حرمت را تعيين كند، نهي كرده است:

سوره يونس، آيه15:

مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَي إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ

اين به اختيار من نيست - كه از پيش خود آن را عوض كنم - من پيروي نمي كنم مگر چيزي را كه به من وحي شده، من مي ترسم كه اگر پروردگارم را نافرماني كنم، به عذاب روز عظيم قيامت گرفتار شوم.

دسته سومي از آيات است كه در رابطه با مسيحيت است كه قضيه رهبانيت را در صدر اسلام پيش كشيده بودند و خداوند، واژه بدعت را رسما استعمال كرده است:

سوره حديد، آيه27:

وَ رَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ

رهبانيتي كه خود آنان بدعتش را نهاده بودند، ما بر آنان واجب نكرده بوديم.

* * * * * * *

* * * * * * *

* * * * * * *

««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»»



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها