بسم الله الرحمن الرحيم
دلالت حديث غدير بر ولايت امير مؤمنان عليه السلام
معناي «مولي» به معناي «اولي» از ديدگاه اهل لغت
1 . الكلبي ، محمد بن السائب ، (متوفي 146 هـ)
2 . الفراء ، يحيي بن زياد ، (متوفاي 207هـ)
3 . أبي عبيدة ، معمر بن المثني ، (متوفاي 210هـ)
4 . الزجاج ، أبو اسحاق ، (متوفاي 311هـ)
5 . أبو بكر الأنباري (متوفاي 328هـ)
6 . أبو القاسم صاحب بن عُبّاد الطالقاني (متوفاي 385هـ)
7 . الدقيقي النحوي (متوفاي614هـ)
8 . إبن منظور الأفريقي (متوفاي 711هـ)
9 . أبو البقاء الكفوي (متوفاي 1094هـ)
10 . الحسيني الزبيدي (متوفاي 1205هـ)
«مولي» به معناي «اولي» از ديدگاه مفسران
1 . محمد بن اسماعيل بخاري (متوفاي 256هـ)
2 . أبو عبد الرحمن سلمي (متوفاي 412هـ)
3 . أبو القاسم القشيري (متوفاي 465هـ)
4 . علي بن احمد واحدي (متوفاي 468هـ)
5 . محمد بن فتوح حميدي (متوفاي 488هـ)
6 . ابن عطيه اندلسي (متوفاي 546هـ)
7 . بيضاوي (متوفاي 685هـ)
8 . أبو عبد الله قرطبي (متوفاي 671هـ)
9. نسفي (متوفاي 710هـ)
10 . علاء الدين خازن (متوفاي 725هـ)
11 . سعد الدين تفتازاني (متوفاي791هـ)
12 . فيروز آبادي ، متوفاي 817هـ)
13 . ابن عادل حنبلي (متوفاي880هـ)
14 . جلال الدين محمد بن احمد المحلي (متوفاي 854هـ)
15 . محمد علي شوكاني (متوفاي 1250هـ)
نتيجه
استنباط امامت از حديث غدير ، از ديدگاه علماي اهل سنت
1 . أبو حامد غزالي
2 . سبط ابن جوزي
3 . محمد بن طلحة شافعي (متوفاي 658هـ)
الف : روايت نسائي از زيد بن ارقم
ب : بزار از سعد بن أبي وقاص
ج : ابن ماجه قزويني از براء بن عازب
معناي واژه «ولي» در فرهنگ خلفا
1. ابوبكر و عمر خود را «ولي رسول خدا» مي دانستند
2 . ابوبكر خود را «ولي امر مسلمين» مي دانست
3 . انتصاب عمر به عنوان ولي
4 . عمر ، خود را «ولي امر مسلمين» مي دانست
5 . آرزوي هاي عمر براي تعيين جانشين
6 . عمر ، ولايت بعد از خودش را به شوري واگذار كرد
7 . عبد الملك بن مروان ؛ عمر و عثمان را «ولي امر مسلمانان» مي دانست
8 . انتصاب فرمانداران به عنوان والي
شواهدي محكم بر اراده ولايت از حديث غدير
شاهد اول : مقارنه ولايت رسول خدا و ولايت امير مؤمنان عليه السلام
تفسير« النَّبِيُّ أَوْلي بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِم » از نگاه مفسران اهل سنت
شاهد دوم : نزول آيه بلاغ قبل از قضيه غدير
شاهد سوم : نزول آيه اكمال ، بعد از قضيه غدير
شاهد چهارم : تبريك و تهنيت مردم به امير مؤمنان عليه السلام
شاهد پنجم : استدلال امير مؤمنان به حديث غدير
شاهد ششم : استدلال فاطمه زهرا (س) به حديث غدير
شاهد هفتم : حديث ثقلين در سياق حديث غدير
شاهد هشتم : اهتمام خدا و رسول او (ص) به حديث غدير
شاهد نُهم : جمله «اللهم وال من والاه وعاد من عاداه»
پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
بر فرض كه اين يك پاسخ اشكال داشته باشد (كه چنين نيست و در ادامه توضيح خواهيم داد) اما ساير پاسخ ها ، از جمله تبريك خلفا ، و همسران پيامبر و ساير زنان و مردان ، و نيز ساير قرائن و شواهد را چه مي كنيد ؟
1- ما رسول خدا (ص) را فصيح ترين عرب مي دانيم ، و مثالي كه شما زده ايد ، اگر چه مفهوم و مقصود را مي رساند (و شنونده عاقل متوجه مي شود كه ربطي بين صدر و ذيل هست)اما قطعا رسول خدا (ص) اينگونه سخن نمي گويند و تمامي كلمات آن حضرت با توجه كامل به فصاحت و بلاغت مطرح شده است . بنا بر اين وقتي در جمله قبل كلمه اولي بكم من انفسكم به عنوان مقدمه براي ادامه كلام ذكر شده است ، قطعا بايد در ارتباط كامل با جمله من كنت مولاه باشد . كه اين ارتباط ، تنها در فرض معني اولي بكم ، حاصل مي شود .
2- فرموده ايد چرا رسول خدا (ص) نفرمود : من كنت اولي به من نفسه فهذا علي اولي به من نفسه ؛ اين نيز از فصاحت و بلاغت رسول خدا است ، زيرا در ابتدا با گفتن كلمه الست اولي بكم من انفسكم ، و سپس به كار بردن كلمه مولي كه اصلي ترين معني آن «اولي» است مقصود خويش را مشخص كردند و اين سبب ايجاز در كلام شد ، در جايي كه اطناب در اين جمله ، به صورتي كه شما بيان كرده ايد ، اطناب ممل است .
3- فرموده ايد آشكار ترين معني مولي ، معني حب است ، كه اين طبق شواهد مطرح شده در مقاله ، مخالف واقع است ، بلكه آشكار ترين معني همان معني اولي بكم است و در صورتي كه چنين معني قابل حمل نباشد ، بر معاني ديگر حمل خواهد شد .(همانطور كه كلمات علماي اهل سنت كه در متن به انها اشاره شده است به خوبي اين مطلب را مي رساند
4- فرموده ايد كلمه مولي ، از وضوح كمتري نسبت به اولي بكم ، برخوردار است ، اين كلام زماني صحيح است كه بر فرض عدم صحت پاسخ شماره سه ، حضرت قرينه اي براي كلمه مولي نياورده باشند ، اما همانطور كه گفته شد ، اين قرينه موجود است .
5- بر فرض كه خطبه دلالت بر حب نمايد ، نفرموديد كه نظر شما راجع به كساني كه صريحا با اين دستور رسول خدا(ص) مخالفت كرده اند چيست ؟
اين ها تنها بررسي اين خطبه از يك جهت بود ، اما بررسي آن از جهات ديگر ، كه خود شاهد بر اعلام ولايت است ، در همين مقاله انجام شده است ، و همانطور كه گفته شد ، بر فرض كه شما يك يا چند جهت را قبول نكنيد ، اما حتي صحت يكي از استدلال ها ، سبب اثبات ولايت امير مومنان علي عليه السلام مي شود .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات