«عليرضا» تنها كودك شهيد حادثه انفجار تروريستي زاهدان نبود، او تنها يكي از ده ها نمازگزار بزرگ و كوچكي است كه به ايين سالگرد شهادت حضرت فاطمه (س) آمده بود تا اين بار نمازش را در محراب خانه خدا ادا كند اما...
اما،... اما، هنوز الله اكبر امام گفته نشده بود كه همه چيز روي سرمان خراب شد، خداوندا چه شد؟
فواره هاي خون سقف مسجد را رنگين كرد، انبوه جمعيت در هم فرو مي رفت، خيلي ها زير دست و پا افتاده بودند، پاره گوشت هاي نمازگزاران در و ديوار مسجد را به رنگ قرمز كرد؟
من، عليرضاي 10 ساله را ديدم، از همان ابتدا آرام در كنار پدرش نشسته بود، «عليرضا عسكري».
جراحت من عمق زيادي نداشت، در صف هاي ابتدايي نماز ايستاده بودم و آنان كه عقب تر بودند انگار، براي هميشه نمازشان را از محراب خانه خدا ناتمام رها كردند و پركشيدند و رفتند...
يادآوري صحنه هاي دلخراش انفجار ديشب او را مي آزارد، اما مگر مي شود از اين پس لحظه اي در زندگي «مهدي» باشد كه به مظلوميت آن شب مسلمانان و شيعه در مسجد اميرالمومنين زاهدان فكر نكند؟
كمي خود را جابجا مي كند تا پرستار آمپولش را تزريق كند، اشك مي ريزد اما آرام آرام ادامه مي دهد: ديشب ناله ها همه فرياد بود، هياهوي محشر بود، الان نگاه نكن اين مجروحان روي تخت بيمارستان ديگر توان ناله كردن ندارند و تنها اشك مي ريزند و بهت زده هستند.
اتاق ها مملو از مجروح است، واي بر من، مادري در سوگ فرزندش شيون مي كند، انگار فرزندش تا بيمارستان زنده بوده، اين مادر الان چه حسي دارد، اما... خدايا به كدامين گناه نمازگزاران اينگونه رفتند؟
اين سوالي است كه مشخص مي كند تروريست هاي كوردل و مزدور در انجام اعمال ددمنشانه خود كودك و بزرگسال، پير و جوان و زن و مرد نمي شناسند، مناسبت را هم نمي شناسند.
عليرضا عسكري 10 ساله، كوچك ترين نمازگزار مسجد اميرالمومنين بود كه درجنايت از بي خدا خبران و دشمنان دين و رسول خدا و خاندانش، شربت شهادت را ديشب همراه با پدر و در كنار آغوش پدر نوشيد.
عليرضا وقتي در سال 78 پا به عرصه اين زندگي گذاشت اميد داشت ادامه دهنده راه پدرش باشد.
آري عليرضا ديشب همراه پدر و برادرش در صف نماز مسجد علي ابن ابي طالب زاهدان مشغول فراگيري اصول دين بود.
شايد محمد عسكري برادر عليرضا با مجروحيت بسيار باقي ماند تا روايت كننده مظلوميت شهداي مسجد امام علي زاهدان و بال گشودن پدر و برادرش باشد.
عليرضا، محمود، مهدي و ... خيلي هاي ديگر رفتند، 25 نمازگزار ديشب از محراب مسجد حضرت علي (ع) به آسمان پرگشودند و به وصال رسيدند و اكنون دشمنان كوردل نظام مانده اند و اتحاد و همبستگي بيشتر مسلمانان.
آخر عليرضاي 10 ساله به كدامين گناه رفت؟ اين سوال هم سن و سال هاي عليرضاست كه درميان هياهوي تبليغاتي دشمنان كوردل مبني بر اينكه در اين انفجار پاسداران را منفجر كردند، خون مي گريند، آخر عليرضاي 10 ساله كجا و ...؟
امروز در نماز جمعه زاهدان اعلام شد كه از امشب نماز جماعت در مسجد حضرت اميرالمومنين داير است تا دشمنان دين خدا بدانند سنت رسول خدا و اهل بيت و نماز را با اين ددمنشي ها نمي توانند تعطيل كنند.
سخنان روحانيون و مردم اهل سنت شيعه سيستان و بلوچستان در واكنش به جنايت هولناك تروريست ها را بخوانيد، اين حادثه نه تنها شيعه و سني را از هم جدا نكرد بلكه آنها را بيش از پيش به هم نزديك تر ساخت.
به گزارش ايرنا، در انفجار پنجشنبه شب مسجد حضرت علي (ع) زاهدان تا اين زمان 25 نمازگزار شهيد و بيش از يكصد نفر مجروح شدند كه 80 نفر آنان بستري هستند.
منبع: تابناك
اما،... اما، هنوز الله اكبر امام گفته نشده بود كه همه چيز روي سرمان خراب شد، خداوندا چه شد؟
فواره هاي خون سقف مسجد را رنگين كرد، انبوه جمعيت در هم فرو مي رفت، خيلي ها زير دست و پا افتاده بودند، پاره گوشت هاي نمازگزاران در و ديوار مسجد را به رنگ قرمز كرد؟
من، عليرضاي 10 ساله را ديدم، از همان ابتدا آرام در كنار پدرش نشسته بود، «عليرضا عسكري».
جراحت من عمق زيادي نداشت، در صف هاي ابتدايي نماز ايستاده بودم و آنان كه عقب تر بودند انگار، براي هميشه نمازشان را از محراب خانه خدا ناتمام رها كردند و پركشيدند و رفتند...
يادآوري صحنه هاي دلخراش انفجار ديشب او را مي آزارد، اما مگر مي شود از اين پس لحظه اي در زندگي «مهدي» باشد كه به مظلوميت آن شب مسلمانان و شيعه در مسجد اميرالمومنين زاهدان فكر نكند؟
كمي خود را جابجا مي كند تا پرستار آمپولش را تزريق كند، اشك مي ريزد اما آرام آرام ادامه مي دهد: ديشب ناله ها همه فرياد بود، هياهوي محشر بود، الان نگاه نكن اين مجروحان روي تخت بيمارستان ديگر توان ناله كردن ندارند و تنها اشك مي ريزند و بهت زده هستند.
اتاق ها مملو از مجروح است، واي بر من، مادري در سوگ فرزندش شيون مي كند، انگار فرزندش تا بيمارستان زنده بوده، اين مادر الان چه حسي دارد، اما... خدايا به كدامين گناه نمازگزاران اينگونه رفتند؟
اين سوالي است كه مشخص مي كند تروريست هاي كوردل و مزدور در انجام اعمال ددمنشانه خود كودك و بزرگسال، پير و جوان و زن و مرد نمي شناسند، مناسبت را هم نمي شناسند.
عليرضا عسكري 10 ساله، كوچك ترين نمازگزار مسجد اميرالمومنين بود كه درجنايت از بي خدا خبران و دشمنان دين و رسول خدا و خاندانش، شربت شهادت را ديشب همراه با پدر و در كنار آغوش پدر نوشيد.
عليرضا وقتي در سال 78 پا به عرصه اين زندگي گذاشت اميد داشت ادامه دهنده راه پدرش باشد.
آري عليرضا ديشب همراه پدر و برادرش در صف نماز مسجد علي ابن ابي طالب زاهدان مشغول فراگيري اصول دين بود.
شايد محمد عسكري برادر عليرضا با مجروحيت بسيار باقي ماند تا روايت كننده مظلوميت شهداي مسجد امام علي زاهدان و بال گشودن پدر و برادرش باشد.
عليرضا، محمود، مهدي و ... خيلي هاي ديگر رفتند، 25 نمازگزار ديشب از محراب مسجد حضرت علي (ع) به آسمان پرگشودند و به وصال رسيدند و اكنون دشمنان كوردل نظام مانده اند و اتحاد و همبستگي بيشتر مسلمانان.
آخر عليرضاي 10 ساله به كدامين گناه رفت؟ اين سوال هم سن و سال هاي عليرضاست كه درميان هياهوي تبليغاتي دشمنان كوردل مبني بر اينكه در اين انفجار پاسداران را منفجر كردند، خون مي گريند، آخر عليرضاي 10 ساله كجا و ...؟
امروز در نماز جمعه زاهدان اعلام شد كه از امشب نماز جماعت در مسجد حضرت اميرالمومنين داير است تا دشمنان دين خدا بدانند سنت رسول خدا و اهل بيت و نماز را با اين ددمنشي ها نمي توانند تعطيل كنند.
سخنان روحانيون و مردم اهل سنت شيعه سيستان و بلوچستان در واكنش به جنايت هولناك تروريست ها را بخوانيد، اين حادثه نه تنها شيعه و سني را از هم جدا نكرد بلكه آنها را بيش از پيش به هم نزديك تر ساخت.
به گزارش ايرنا، در انفجار پنجشنبه شب مسجد حضرت علي (ع) زاهدان تا اين زمان 25 نمازگزار شهيد و بيش از يكصد نفر مجروح شدند كه 80 نفر آنان بستري هستند.
منبع: تابناك
ارسال خبر به دیگران
ارسال با پيامک
ارسال با واتس آپ
ارسال از طريق لاين
يا زهرا يا فاطمه الزهرا؛ در شام شهادتت؛ ميهمان داري ؛ پذيرايشان باش؛ يا فاطمه الزهرا؛ آن كودك 10 ساله را تو مادر باش...