نسخه موبایل
www.valiasr-aj .com
ائمه اطهار علیهم السلام، مظهر اتمّ اسماء الله – دفاع از سند و متن خطبة الوسیله
کد مطلب: 15714 تاریخ انتشار: 07 بهمن 1402 - 14:42 تعداد بازدید: 909
خارج فقه الحکومه » فقه
ائمه اطهار علیهم السلام، مظهر اتمّ اسماء الله – دفاع از سند و متن خطبة الوسیله

(جلسه چهل و هفتم - 16 10 1402)

 
 
 

 

لينک دانلود
  
 درس خارج فقه آیت الله حسینی قزوینی (دام عزه) – سال بیستم

 (جلسه چهل و هفتم - 16 10 1402)

موضوع:  ائمه اطهار علیهم السلام، مظهر اتمّ اسماء الله – دفاع از سند و متن خطبة الوسیله 

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه‏ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم‏ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه. وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصير

پرسش:

اگر لطف بفرمایید تحلیل این قضایایی که اتفاق افتاد را بفرمایید آیا ارتباطی با مقدمات ظهور امام زمان عجل الله فرجه الشریف پیدا می کند یا خیر؟

پاسخ:

خیلی زیاد نمی توانیم بگوییم که این قضایا ارتباط دارد یا ندارد ولی آنچه که اولیاء الله در نظر دارند، این را شاید از چند نفرشان شنیدم از آقای بهجت (رضوان الله تعالی علیه) و از بعضی از بزرگان دیگر مبنی بر اینکه جرقه ای در یمن زده می شود که متصل به ظهور است. خودتان را آماده کنید. کاری با روایات نداریم روایات یک بحث جدایی دارد سند آن چنانی هم در رابطه با علائم ظهور نتوانستیم پیدا کنیم. البته مجموع روایات، مطلب را می رساند ولی در روایات داریم هر حرفی می زنید، بحث بداء را نیز در نظر داشته باشید. فقط یک مسئله است که بداء ندارد وعده است آن هم ظهور حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) است. در علائم ظهور حضرت می فرماید بداء را در همه این ها برای خدای عالم در نظر داشته باشید.

«إنَّ یَدُ الله غَیرُ مَغْلوله»

در بحبوحه جنگ یک دفعه به آقای مجتهدی گفتم غیبت طولانی حضرت خیلی درد آور است تحملش برای انسان خیلی سخت است. ایشان جمله زیبایی گفت. گفت: اگر یک عزیزی به مسافرت برود بیاید هر چه این عزیز مقامش بالاتر باشد جلوی پایش قربانی بیشتری می کشند. برای یکی گوسفندی، برای یکی شتری می کشند اما یک مسافری که هزار سال است به سفر رفته است می خواهد برگردد خون این شهداء است که در عالم تکوین یک اثراتی می گذارد که آن اثرات موجب تعجیل در فرج می شود.

یعنی این طوری نیست که افراد بی گناه و ... کشته می شوند هیچ اثر وضعی در عالم تکوین نداشته باشد، خون از بینی یک انسانی به ناحق روی زمین بریزد در عالم تکوین اثر دارد در آن هیچ شک و شبهه ای نیست. دل مان خوش است این خون هایی که ریخته می شود و این غصه هایی که انسان می خورد واقعاً زجرهایی که کشیده می شود این ها در عالم تکوین یک اثراتی دارد که ان شاء الله موجب ظهور می شود.

ولی در ظاهر، قضیه فعلی یمن را نمی توانیم بگوییم ولی در روایات داریم و بویژه، آنهایی که با حضرت ولی عصر ارواحنا فداه مرتبط هستند. در قم سراغ داریم بعضی از افرادی که کاملاً مرتبط هستند حضرت را می بینند دستور می گیرند و بر طبق منویّات حضرت عمل می کنند، این ارتباطات به هیچ  وجه قطع نمی شود. برای خودمان چون اتفاق نیفتاده است یا با کسانی که ارتباط با حضرت دارند و ما با آنها مرتبط نیستیم مقداری برای ما مستبعد می آید.

یکی از چیزها این است که به یاد حضرت زیاد باشیم همان تعبیر حاج آقای مصباح و آقای بهجت فرمودند برای توجه باید زیاد ذکر«یا صاحب الزمان» بگوییم البته لازم نیست به زبان بیاوریم بلکه باید با همه وجودمان بگوییم: یا صاحب الزمان!

می نشینیم بگوییم یا صاحب الزمان، برمی خیزیم بگوییم یا صاحب الزمان، درس می دهیم، حرف می زنیم، مباحثه می کنیم، منبر می رویم، غذا می خوریم همه جا یا صاحب الزمان ورد زبان مان باشد. این باعث می شود سنخیتی با خود حضرت پیدا کنیم.

پرسش:

جلوتر از آن، اسم خدا را ببریم خدا مقدم است بگوییم یا الله

پاسخ:

«نَحْنُ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى‏‏ الَّتِي لَا يَقْبَلُ اللَّهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج1، ص144، بَابُ النَّوَادِر، ح4

مگر صاحب الزمان اسم الله نیست؟ غیر از اسم الله است؟ امام (رضوان الله تعالی علیه) در مصباح الهدایة تعبیری دارد صفحه 142- 143 در آداب الصلاة، صفحه 110 می گوید: خداوند متعال همه کمالات ذاتی، صفاتی، اسمائی و افعالی را در اختیار اهل بیت علیهم السلام قرار داده است.

«لَا فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا إِلَّا أَنَّهُمْ عِبَادُكَ وَ خَلْقُكَ فَتْقُهَا وَ رَتْقُهَا بِيَدِكَ بَدْؤُهَا مِنْكَ وَ عَوْدُهَا إِلَيْك‏»

مصباح المتهجد و سلاح المتعبد؛ طوسى، محمد بن الحسن‏ (تاريخ وفات مؤلف: 460 ق)، محقق و مصحیح: ندارد‏ ناشر: مؤسسة فقه الشيعة ، ج‏2، ص803

تفاوتی هم ندارد که یا الله بگویید چرا که خدای عالم بخواهد چیزی به ما بدهد به دست امام زمان ارواحنا فداه می دهد، یا صاحب الزمان بگوییم چیزی به ما بده به اذن خدا می دهد اصلاً و ابداً هیچ تفاوتی ندارد. این ها واسطه فیض هستند.

«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع‏؛ فَمَا شَيْ‏ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل وَ الْقَضَاءُ الْمُثْبَتُ مَا اسْتَأْثَرَتْ بِهِ مَشِيَّتُكُمْ وَ الْمَمْحُوُّ مَا لَا اسْتَأْثَرَتْ بِهِ سُنَّتُكُم‏»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج99، ص93

در بحث نزول، ارادة الله بر قلب مقدس اهل بیت علیهم السلام نازل می شود در زیارت امام حسین (سلام الله علیه) که مرحوم کلینی نقل کرده و شیخ در «من لا یحضره الفقیه» می گوید:

«أَصَحُّ الزِّيَارَاتِ عِنْدِي مِنْ طَرِيقِ الرِّوَايَةِ وَ فِيهَا بَلَاغٌ وَ كِفَايَةٌ»

من لا يحضره الفقيه؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم مصحح: غفاری، علی اكبر، ج2، ص598

«إِرَادَةُ الرَّبِّ فِي مَقَادِيرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَيْكُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُيُوتِكُم‏»

الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج4، ص577، بَابُ زِيَارَةِ قَبْرِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (علیه السلام)، ح2

این را داشته باشید.

آن چه که از ذات اقدس ربوبی صادر شده است اراده حق

 «كنتُ كنزاً مَخفيّاً، فأردتُ أن اعْرف، فخلقتُ الخَلْقَ لِكَيْ أُعْرف»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج84، ص344

اولین صادر از ذات اقدس تعالی وجود مقدس محمد و آل محمد (صلی الله علیهم اجمعین) است.

خدای عالم تمام کمالاتش را در اختیار این بزرگواران قرار داده است.

«لَا فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا إِلَّا أَنَّهُمْ عِبَادُكَ وَ خَلْقُكَ فَتْقُهَا وَ رَتْقُهَا بِيَدِكَ بَدْؤُهَا مِنْكَ وَ عَوْدُهَا إِلَيْك‏»

مصباح المتهجد و سلاح المتعبد؛ طوسى، محمد بن الحسن‏ (تاريخ وفات مؤلف: 460 ق)، محقق و مصحیح: ندارد‏ ناشر: مؤسسة فقه الشيعة ، ج‏2، ص803

معنای عبادک _این عبادک که ما می گوییم نیست_ یعنی عین ربط به خدای عالم یعنی برای خودش وجودی قبول ندارد یعنی هر چه ببیند در ذاتش از حق می بیند

(وَابْتَغُوا إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ)

و وسيله ‌ای برای تقرب به او بجوئيد!

سوره مائده (5): آیه 35

این منطق قرآن است

(ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ)

مرا بخوانيد تا (دعای) شما را بپذيرم!

سوره غافر (40): آیه 60

ذات حق، اراده ای که می کند اراده او  به وجود مقدس سلسله جلیله احمدیه (صلی الله علیهم اجمعین) منتقل می شود و از آن جا صادر می شود.

خدا می فرماید:

(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ)

ای کسانی که ايمان آورده ‌ايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد! و وسيله ‌ای برای تقرب به او بجوئيد! و در راه او جهاد کنيد، باشد که رستگار شويد!

سوره مائده (5): آیه 35

این حاکم است بر تمام آیاتی مثل (ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ)

(فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ)

من نزديکم! دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا می ‌خواند، پاسخ می ‌گويم! پس بايد دعوت مرا بپذيرند.

سوره بقره (2): آیه 186

کمر همه این ها را شکسته است (وَابْتَغُوا إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ)

(أُولَئِكَ الَّذِينَ يدْعُونَ يبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ)

کسانی را که آنان می ‌خوانند، خودشان وسيله ‌ای (برای تقرب) به پروردگارشان می ‌جويند.

سوره اسراء (17): آیه 57

انبیاء علیهم السلام نیز اگر بخواهند از خدا چیزی بگیرند واسطه شان رسول اکرم و اهل بیت علیهم السلام است.

حضرت فرمود:

«وَ نَحْنُ الْوَسِيلَةُ إِلَى اللَّه‏»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج25، ص23

حضرت زهرا، امیر المؤمنین، ائمه (سلام الله علیهم)، حضرت ولی عصر (اروحنا فداه) دارند که ما وسیله خلایق، إلی الله هستیم....

پرسش:

این که نماز می خوانیم برای چه کسی می خوانیم؟ برای وسیله داریم نماز می خوانیم؟! با خدا داریم صحبت می کنیم

پاسخ:

در نماز می گویید:

(اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ)

ما را به راه راست هدايت کن...

سوره فاتحه (1): آیه 6

امیر المؤمنین می فرماید «أنا صراط المستقیم»

درهرصورت...

در رابطه با بحثی که الان مواجه هستیم در حکومت رسول اکرم، حکومت ائمه و حکومت ولایت فقیه با بیش از شصت آیه ای که این ها استدلال کردند پیغمبر اکرم حق سیاست و تشکیل حکومت نداشت، اگر مردم قبول می کردند رأی می دادند حاکم اسلامی می شد در غیر این صورت نه.

این خلفا هم هیچ کدام حاکم اسلامی نیستند و این آقایانی که در کشورهای اسلامی به عنوان خلافت اسلامی حکومت می کنند این ها هم به هیچ وجه حاکم اسلامی نیستند نه مورد تأيید مردم هستند نه منصوب خدا هستند، من جمله ولی فقیه.

 ما از این شصت و چند آیه تا به حال چهار، پنج آیه را خواندیم حدود چهار، پنج آیه را می خواهیم بخوانیم قضیه را تمام کنیم. ما بقی را می گوییم «وقص علی هذا باب فَعلله و تفعلله»

بعد ایشان (علی عبد الرزاق) می گوید اضافه از آیات یک سری روایاتی هم داریم که این روایات دلالت می کند رسول اکرم حق تشکیل حکومت نداشت، آن جا ما باید خیلی مفصل بحث کنیم. این جا دو مسئله داریم یک مسئله ای که این آقا با آن نگاه اهل سنتی که دارد می گوید چون خلفاء تشکیل حکومت نداشتند پیغمبر تشکیل حکومت نداشت اگر تشکیل حکومت داشت باید کسی را خلیفه معین می کرد. خلیفه دوم وقتی دارد از دنیا می رود می گوید: 

«إِنْ أَسْتَخْلِفْ فَقَدِ اسْتَخْلَفَ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي، أَبُو بَكْرٍ، وَ إِنْ أَتْرُكْ فَقَدْ تَرَكَ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي أَبُو بَكْرٍ، وَ إِنْ أَتْرُكْ فَقَدْ تَرَكَ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج30، ص143

با مبنای آن ها حرف شان درست است در این جا با مبنای اهل سنت، ما به شبهات این آقایان نمی توانیم جواب بدهیم. الا این که یک مغلطه ای بشود ولی ما از معارف اهل بیت علیهم السلام خیلی راحت می توانیم جواب بدهیم که نبی مکرم حق حکومت داشت هم آیات قرآن هم سنت و هم روایات ائمه (علیهم السلام) که این ها مربوط به خلافت اللهی است.

یعنی پیغمبر، «خلیفة الله بنصب الله» است علی «خلیفةُ الله بنصب النبی» است. ائمه خلفاء الله هستند بنصب رسول الله کل بحث مان این جا است. تا این جا بحث کردیم دوستان بیست، سی تا سوال در آوردند بنا بود این ها را ببینم و بعد روی گروه بگذاریم دوستان با این سوالات آشنا باشند.

پرسش:

استاد! این نصبی که فرمودید این کجای بحث است؟ گفتید آن ها معتقد هستند آیات نسخ شده است

(وَمَا أَنْتَ عَلَيهِمْ بِوَكِيلٍ)

و وظيفه نداري آنها را (به ايمان) مجبور سازی!

سوره انعام (6): آیه 107

كجا رفته؟

(لَسْتَ عَلَيهِمْ بِمُصَيطِرٍ)

تو سلطه‌گر بر آنان نيستي که (بر ايمان) مجبورشان کنی.

سوره الغاشیه (88): آیه 22

(وَمَا أَنْتَ عَلَيهِمْ بِوَكِيلٍ)

و وظيفه نداري آنها را (به ايمان) مجبور سازي!

سوره انعام (6): آیه 107

ما کجا را می خواهیم اثبات کنیم این نسخ را شما رد کردید.

پاسخ:

گفتیم فصل الخطاب فرمایشات آقای خویی است ایشان خیلی متین و زیبا فرمایش دارند خیلی از بزرگان بحث کردند. مثلاً‌ آیت الله العظمی مکارم شیرازی گفت قبول نکردیم، فرمایش علامه طباطبایی را صد در صد قبول نکردیم چون دارای اشکالی بود یعنی جواب، متناسب با شبهه نیست.  شاید در ذهن علامه طباطبایی این شبهه نبوده، اگر این شبهه بود قطعاً جواب می داد ولی آیت الله خویی (رضوان الله تعالی علیه) با توجه به این شبهه مفصل جواب داده است. نسخ قرآن باید با روایات متواتر باشد نه با روایت مستفیض و نه با روایت خبر واحد در این جا هم ما هیچ روایت متواتری نداریم و این مطالبی هم که مربوط به نسخ است منصوب پیغمبر نیست.

 درد این جا است این هایی که می گویند آیات سیف، صد و بیست تا آیات دیگر را نسخ کرده است ندیدیم یک عبارتی از رسول اکرم نقل کرده باشند ائمه علیهم السلام جای خود دارد.

این ها می گویند ابن عباس این طوری گفت عبد الله مسعود این طوری گفت فلان مفسّر مثلا نحاس این طوری گفته است. اولاً برای ما حجت نیست برای ما قول معصوم حجت است. آقایان اهل سنت هم می گویند مصدر تشریع اول کتاب و دوم سخن پیغمبر است. اگر نبود سراغ قیاس و امثال این ها می رویم.

ما از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایتی نداریم  که آیات:

(لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ)

در قبول دين، اکراهی نيست.

سوره بقره (2): آیه 126

(وَمَا جَعَلْنَاكَ عَلَيهِمْ حَفِيظًا)

و ما تو را مسؤول (اعمال) آنها قرار نداده ‌ايم

سوره انعام (6): آیه 107

نسخ شده است.

نسخ این ها از کانال بعضی از مفسرین آمده است نمی دانیم مفسرین این را از خودشان گفتند یا از پیغمبر شنیدند؟ در صورتی که احتمال دادیم نتیجه تابع أخسّ مقدمات است این حرف خودشان است نه حرف پیغمبر. اگر حرف پیغمبر بود این ها بیان می کردند.

الان حرف های کسانی مثل سید مصطفی طباطبایی، بازرگان، سید حسین مدرسی یزدی و امثال آنها، در نشر این شبهات الان فراگیر شده است. ما در حوزه نمی گوییم کار نمی کنند کار می کنند «جزاهم الله خیراً سیعهم مشکور» ولی کار باید متناسب با شبهه باشد.

الان حرف های این ها برای کسانی که (فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ) و با نظام اسلامی همخوانی ندارند خیلی زیاد عقیده به بحث مهدویت ندارند در جامعه خیلی منتشر می شود خیلی از جوان های ما را این ها دارند با همین شبهات از تشیع دور می کنند. اعتقادات شان را متزلزل می کنند از خدا دور می کنند.

 دوستانی که دارند بحث سیاسی اسلام را مطرح می کنند بعد سراغ فرعیات رفتند. فرعیات خوب است نمی خواهم تخطئه کنم مسائل فرعی باید باشد ولی اول باید ریشه را حل کنیم بعد بیاییم در شاخه ها حرف بزنیم.

بحثی که امسال داشتیم بزرگواران، اساتید بزرگوار حتی بعضی از مراجع بزرگوار بحث داشتند هیچ کدام به این شبهات توجه ندارند. یا به گوش مبارک شان نرسیده است یا اگر رسیده است اهمیت ندادند نتیجه کار را نمی بینند.

غالب این هایی که در داعش انتحاری می شوند، اهل نماز و عبادت هستند چه بسا خیلی هایشان حافظ قرآن هستند. اهل تهجد و نماز شب هستند اطلاعات دقیقی در رابطه با داعش و ... داریم یکی از کارهای این ها بعد جذب جوانان این است که انس شان را ظاهر قرآن، مسئله تهجد، مسجد و ... زیاد می کنند. این ها را کاملاً با روش مذهبی بار می آورند و تروریست می کنند.

هر چقدر پول بدهد این آدم به قدری عقل دارد که با خود فکر کند وقتی با جلیقه خودم جایی را منفجر می کنم این پول را می خواهم چه کنم ؟! نابود می شوم این پول به چه درد من می خورد؟! نه این است که در این ها انگیزه مذهبی درست می کنند؟!

 لذا مشکل ما این است که ما معلول را گرفتیم علت را توجه نداریم درد ما این است که نمی دانیم علت ها کجا است؟

 شبهه در یک ثانیه در ذهن می آید جواب چه بسا ده ساعت طول می کشد تا به این شبهه انسان جواب بدهد.

مرکزی که آتئیست ها، منکرین خدا، وهابی و مسیحیت تبشیری درست کردند قرارگاهی را برای تشویش اذهان جوان های شیعه تأسیس کردند، هیچ هدف دیگری ندارند که رسالت مان این است که افکار اعتقادی جوان های شیعه را تا بتوانیم متزلزل کنیم.

معمولاً بحث هایی که قبلاً داشتم را مرور می کنم یعنی شب درسی، دو سه ساعتی این بحث را مرور می کنم ببینم نقصی دارد یا نه. همین بحثی که در جلسه گذشته مطرح کردیم بحث حدیث وسیله در ذیل آیه شریفه:

(رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ إِنْ يشَأْ يرْحَمْكُمْ أَوْ إِنْ يشَأْ يعَذِّبْكُمْ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيهِمْ وَكِيلًا)

پروردگار شما، از (نيات و اعمال) شما آگاهتر است؛ اگر بخواهد (و شايسته بداند)، شما را مشمول رحمت خود می ‌سازد؛ و اگر بخواهد، مجازات می ‌کند؛ و ما تو را به عنوان مأمور بر آنان نفرستاده ‌ايم (که آنان را مجبور به ايمان کنی!)

سوره اسراء (17): آیه 54

یک جمله ای دارد:

(مَنْ يطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيهِمْ حَفِيظًا)

کسي که از پيامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده؛ و کسي که سرباز زند، تو را نگهبان (و مراقب) او نفرستاديم (و در برابر او، مسؤول نيستي).

نساء (4): آیه 80

عزیزان خوب دقت کنند نکته ای می خواهم بگویم سرمشقی برای بعضی از عزیزانی باشد که می خواهند جواب بدهند.

 مرحوم صاحب تفسیر البرهان، صاحب تفسیر نور الثقلین، صاحب تفسیر صافی، کنز الدقائق مال مشهدی و مرحوم مجلسی و بزرگان دیگر همه در ذیل (فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظا)

خطبه وسیله امیر المؤمنین را مطرح کردند این خطبه نکات مهمی دارد داستانش خیلی مفصل است از این جا شروع کردند

«قال امیر المؤمنین فِي خُطْبَةِ الْوَسِيلَة فِی مُحکم کتابِه وَ مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً فَقَرَنَ طَاعَتَهُ بِطَاعَتِهِ وَ مَعْصِيَتَهُ بِمَعْصِيَتِه‏ فَكَانَ ذَلِكَ دَلِيلًا عَلَى مَا فَوَّضَ إِلَيْه‏»

آن روز اشاره ای داشتیم. حدیث منزلت و غدیر را حضرت مطرح می کند و نقدی از خلفاء و سقیفه را مطرح می کند. مراجعه کردم دیدم بعضی از افراد خطبه وسیله را تضعیف کرده اند. متأسفانه این افراد (بی سواد) در حوزه ما در حال رشد هستند. مثل مهدی مسائلی که در اصفهان است و  امسال هم در رابطه با شهادت حضرت زهرا حرف نا مربوطی زد، علمای اصفهان هم علیه او به شدت موضع گرفتند.

این ها تحت عنوان دفاع از نظام، دفاع از تفرقه و وحدت یک چیزی هم در فضای مجازی تحت عنوان امت واحده درست کردند. در حقیقت اسمش را امت مختلفه بگذارند خیلی بهتر است. این ها می گویند ما باید با اهل سنت وحدت داشته باشیم! از آن طرف هدف شان تفرقه بین شیعه است یعنی شیعه را دارند تکه تکه می کنند و مورد اهانت قرار می دهند تا بتوانند با اهل سنت وحدت بر قرار کنند، تعدادشان هم کم نیست و در حال تکثیر هستند.

در هر صورت...

این فرد (مهدی مسائلی) می گوید: «این روایت را فقط کافی نقل کرده است روایت کافی هم سنداً ضعیف است. خطبة وسیله در کتاب روضه کافی می دانیم که بخشی از کتاب روضه کافی از اعتبار کمتری نسبت به اصول و فروع کافی دارد».

کسی که سوادی دارد و حوزه ای دیده است چنین سخنانی نمی گوید. ولی کسی که از الفبای معرفت دینی بیگانه است و البته از مقالات و صحبت هایش پیدا است معلوم است که این طوری حرف می زند.

می گوید در روضه کافی چنان آمده است خطبه وسیله را غیر از روضه کافی، تحف العقول، ابن شعبه حرانی در صفحه 92 آورده است شیخ صدوق در امالی و کتاب توحید آورده است این ها سواد ندارند یعنی مراجعه نمی کنند.

اولاً متن روایت، کلماتی از حضرت امیر در این جا نقل شده است که انسان یقین می کند، غیر از امیر المؤمنین کسی توانایی چنین بیانی نه در توحید نه در بحث امامت نمی تواند داشته باشد. این کلام، کلام قطعی برای معصوم است مرحوم امام نسبت به مصباح الشریعه ای که سی درصد هم احتمال نمی دهد برای امام صادق علیه السلام  است با قاطعیت می گوید این کلمات فریاد می زند من از امام معصوم صادر شدم. چون بحث رجال و سند طریق است موضوعیت ندارد.

سند روایات هم این طوری است سند،‌ طریق است یعنی برای ما محرز بشود این روایت از معصوم صادر شده است. ولی اگر از کانال های دیگر به دست مان آمد که این حدیث از معصوم صادر شده است ولو هیچ سندی هم ندارد علم و یقین ما برای ما حجت است. تازه یقین هم نه، بلکه همان اطمینان عقلایی هم برای ما حجت است. شیخ صدوق نقل کرده، مرحوم علامه بزرگ صاحب روضة المتقین نقل کرده، محمد صالح مازندرانی نقل کرده، میرزا حسین نوری در چند جای مستدرک نقل کرده، مرحوم مجلسی نقل کرده، مرحوم آقای بروجردی که بنیانگذار وحدت است ایشان در جامع الأحادیث نقل کرده است.

من بخشی از این ها را آوردم اگر مراجعه کنید شاید بیش از چهل نفر از علماء و بزرگان ما خطبه وسیله را نقل کردند. همین که مثل این فرد بگوییم این در کتاب روضه کافی آمده است روضه کافی هم از اعتبار کمتری نسبت به اصول کافی و فروع کافی برخوردار است، تمام شد؟! البته بخش هایی از خطبه وسیله را دیدم مرحوم شیخ صدوق بعضی از فرازهای خطبه وسیله را در من لا یحضر هم آورده است.

پرسش:

در صحیفه سجادیه هم به زبان دعا آمده است.

پاسخ:

بله، بعد این فرد (مسائلی) می گوید بعضی از آن جهت که این خطبه طبق تمایلات و مذاق مذهبی آن ها سخن می گویند متن آن را محکم دانسته و دلیلی بر اعتبار این خطبه قرار نداده اند!

آیت الله مؤمن در میان اساتید حوزه أقرب الناس به إمام و رهبری بود، در انقلابی بودن و معتقد به وحدت بودنش کسی شک و شبهه ای ندارد. ایشان در کتاب رسالة‌ الولایة یکی از روایاتی که بر ولایت ائمه علیهم السلام استناد می کند خطبه وسیله است. آیا ایشان مذاق مذهبی تندی دارد؟ !

یا بعضی از بزرگواران دیگر مثل صاحب تفسیر نور الثقلین، البرهان و ... مذاق های تفرقه ای دارند؟! یک حرفی بزنیم فردای قیامت به این ها جواب بدهیم عرض کردم همه این ها دلیل بر بی سوادی این آقا و امثال اوست.

یکی از دلائل واضح اینکه ایشان بی سواد است، این است که حتی متن حدیث را نفهمیده است می گوید یکی از ادله ای که دلالت می کند این حدیث دروغ است این است که حضرت، ابوبکر را به عنوان جانشین و خلیفه بعد از خودش معرفی نکرد ولی پس از آن که جریان سعد ابن عباده پیش آمد آن ها این شهادت را انکار کردند.

بعد ایشان می گوید قضیه سعد ابن عباده و قتل سعد ابن عباده در زمان عمر بوده و این خطبه روز هفتم رحلت پیغمبر است. این را خواندم گفتم این چه است؟ آیا واقعا اینطور است که حضرت علی علیه السلام، سعد ابن عباده ای که تقریباً بیست سال بعد از او به قتل رسیده است روز هفتم رحلت پیغمبر مطرح کند.

بعد به روایت مراجعه کردم نمی دانم این آقایان بی سوادی خودشان را دارند به نمایش می گذارند. اصلا قضیه سعد ابن عباده مربوط به سقیفه است که سعد ابن عباده در سقیفه آمد عبارتش این است

«أَنَّ صَاحِبَهُمْ مُسْتَخْلَفُ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم فَلَمَّا كَانَ مِنْ أَمْرِ سَعْدِ بْنِ عُبَادَةَ مَا كَانَ رَجَعُوا عَنْ ذَلِكَ وَ قَالُوا إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم مَضَى وَ لَمْ يَسْتَخْلِفْ»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الإسلامية ج‏8، ص29

این برای سقیفه است که سعد ابن عباده آن جا آمد او را زدند عمر گفت «أقتلوا فإنَّهم منافق» و ... خودش را کاندید خلافت کرد. فرمایش حضرت امیر به سعد ابن عباده مربوط به سقیفه است، این آقا مسئله به این روشنی را نفهمیده می گوید سعد ابن عباده داستانش چند سال بعد از این است نمی تواند حضرت امیر در هفت روز بعد از رحلت پیغمبر این مطالب را مطرح کند!

محمد صالح مازندرانی می گوید: «فَلَمَّا كَانَ مِنْ أَمْرِ سَعْدِ بْنِ عُبَادَةَ مَا كَانَ» مراد چه است؟

«(فلما كان من أمر سعد بن عبادة ما كان) حيث اجتمعت طائفة من الانصار عليه»

بر سعد ابن عباده

«فى سقيفة بنى ساعدة و أرادوا أن يأخذوا له البيعة فحضر الاول و الثانى مع أتباعهم فقالوا انه (صلی الله علیه واله وسلم) مضى و لم يستخلف أحدا و لا بد من خليفة لحفظ بيضة الاسلام‏»

شرح الكافي-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندراني)؛ مازندرانى، محمد صالح بن احمد، محقق / مصحح: شعرانى، ابوالحسن‏، ناشر: المكتبة الإسلامية، ج11، ص264

بحثی که پیغمبر خلیفه معین نکرده است خواستند بساط سعد ابن عباده را به هم بزنند این مربوط به سقیفه است. اگر حداقل به یک شرح کتاب کافی هم این آقا مراجعه می کرد همچنین حرفی نمی زد. واقعا این ها چطور به سادگی دارند به تراث اسلام و شیعه چوب حراج می زنند!

پرسش:

باور بفرمایید اگر از این آقایان دعوت کنید با شما صحبت کنند خیلی از مسائل حل می شود.

پاسخ:

چند بار آقای ابوالقاسمی با ایشان قرار گذاشت اتفاق قطعی هم بود که مثلاً در فلان روز مناظره باشد. ایشان 24 ساعت بعد انصراف داد. برای مناظره حاضر نیستند چون می دانند در مناظره بیایند بنده که عددی نیستم ولی شاگردهای ما الحمد لله در مناظره بر این ها غالب می شود.

پرسش:

باور بفرمایید اگر این کلاس ها نباشد خود ما معلوم نیست به کجا برسیم، این کلاس ها است که پایه را قوی می کند.

پاسخ:

ان شاء الله امیدواریم که مورد قبول حضرت ولی عصر ارواحنا فداه باشد.

 والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته

 



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :