مظلومیت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بر همگان محرز و مکشوف بوده و هست. بارها مردم از زبان حضرت شنیدند که ایشان بر حقوقی که از حضرت سلب شده بود، تظلم خواهی کرده اند
ابن ابی الحدید معتزلی شارح کتاب ارزشمند نهج البلاغه در کتابش به یکی از این تظلم خواهی های امیرالمؤمنین (علیهالسلام) اشاره می کند و با بیان این اتفاق، غربت و مظلومیت حضرت را از زبان مبارکشان بیان می کند. وی مینویسد: «روزی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در حال خواندن خطبه بودند. در این هنگام عرب بادیه نشینی وارد مسجد شد و با صدای بلند فریاد می زد که در حق من ظلم شده است. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آن عرب بادیه نشین را نزد خود فراخواندند و سپس به او فرمودند: ای اعرابی! در حق تو تنها یک ظلم واقع شده است، اما به تعداد قطرات باران و شن بیابان [ذرات عالم هستی] در حق من ظلم شده است. وای بر تو! به خدا من هم مظلوم هستم. نزدیکتر بیا تا در حق کسانی که نسبت به ما ظلم کردهاند، با همدیگر نفرین کنیم»[1]
این تنها یکی از روایاتی است که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به مظلومیت خود و ظلمی که نسبت به ایشان روا داشته شده است، اشاره کردهاند:
[1]. ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج4، ص106.