بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه سیزدهم 98/07/15
موضوع: پیاده روی زیارت اربعین؛ اثرات، و فوائد
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله.
پرسش:
درباره حدیث «أنا مدینة العلم» در «فیض القدیر» دارد که «إذ رواه غير واحد عنه وأفتى بحسنه ابن حجر وتبعه البخاري فقال: هو حديث حسن»؛ این كدام «ابن حجر» است؟
پاسخ:
«ابن حجر عسقلانی» است
پرسش:
مگر «عسقلانی» بعد از «بخاری» نیست که می گوید "وتبعه البخاري" ؟
پاسخ:
«ابن حجر» متوفای 852 است، «بخاری» متوفای 256 است. «تبعه»، نه اینكه متابعت كرده؛ یعنی «بخاری» هم گفته است كه حدیث حسن است،. «تبعه» به عنوان متابعت نیست.
«بخاری» غیر از كتاب «صحیح بخاری» دو تا كتاب دیگر دارد: 1- «ادب المفرد»، 2- «التاریخ الصغیر، التاریخ الكبیر، التاریخ الوسیط» سه تا كتاب تاریخ دارد. اما یكی از این كتابهای تاریخی او چاپ شده و موجود است و آن هم «تاریخ صغیر» است. كتاب «ادب المفرد» ایشان مشهور است كه تمام روایاتش صحیح است.
پرسش:
در جلسه قبل گفتید که "«احمد الحسن» میگوید از معجزات من این است كه به «حدیث مهدی» غیر از من كسی استدلال نكرده است، در حالیکه اینگونه نیست و اشخاص دیگری قبل او به این حدیث استناد کرده اند" من این اشخاص را نتوانستم پیدا كنم.
پاسخ:
شما با آقای «علی شریفی» در تماس شوید. ایشان مفصل اینها را آورده است. مسؤل بخش «احمد الحسن» آقای «علی شریفی» است، به ایشان مراجعه كنید. ایشان ما شاء الله حافظه خوبی دارد و كامپیوتر سیار است.
چون ما خیلی به قضیه «احمد الحسن» اهمیت نمیدهیم، اینها را حضور ذهن ندارم. در جزوه ای كه «دفتر تبلیغات» چاپ كرده در آنجا استدلال ایشان را آورده و در جزوه 50 سوال ما هم مداركش را آوردیم.
ما این جزوه را پارسال 50 هزار چاپ كردیم، و در راهپیمایی اربعین توزیع كردیم فایل پی دی اف جزوه را هم روی كانال گذاشتیم دوستان میتوانند از آنجا دانلود كنند. و دورهای هم كه ما در «مدرسه فیضیه» داشتیم شما اگر عدد «110» را به سامانه «15 30001515» ارسال كنید وقتی كه ثبت نام بكنید، به شما رمز میدهد وارد میشوید و پی دی اف جزوات در آنجا است. البته وقتی كه عدد «110» را وارد میكنید باید زبان گوشیتان انگلیسی باشد.
تمام بحثها و فایلهای من و دوستان در آنجا است، جزوهای كه ما پارسال داشتیم 50 تا سوال بود و امسال آن را 40 تا سوال كردیم، بعضی سوالها كه تكراری بود حذف كردیم، خواستم مرتبتر باشد تا دوستان راحتتر بتوانند حفظ كنند. جزوهای كه از طرف «دفتر مقام معظم رهبری» تنظیم شده هم، در آنجا است.
قبلا گفتم كه از طرف «دفتر مقام معظم رهبری» دستور داده بودند كه یك جزوهای آماده بشود تا این جزوه به زبانهای مختلف ترجمه بشود، تقریبا قسمت آخر این جزوه حدود 10 تا 20 صفحه، همان 50 سوال ما را عینا در آنجا آوردهاند. این جزوه تنظیم شده جزوه خیلی خوبی است، مطالبی مانند جریان شناسی «احمد الحسن» و... را هم آوردهاند. اینكه این جریان از كجا شروع شده و چطوری بوده و گروههای تبلیغیشان چطوری هستند و گروههای مالی و نظامی اینها چطوری هستند همه را آورده است.
خلاصه اینكه تاریخ و جریان «احمد الحسن» را قشنگ آوردهاند، البته ما هم در نیم صفحه اشاره كردیم؛ ولی اینها در 10 تا 15 صفحه آوردهاند. این بهترین راه است كه شما بتوانید به این مطالب دسترسی داشته باشید. البته اگر وارد «سایت ولی عصر» هم بشوید در این سایت هم ما جزوهای 50 سوال را گذاشتیم.
پرسش:
روایاتی كه در مورد افضیلت زیارت امام حسین بر حج دارد را چطوری ارزیابی می کنید؟
پاسخ:
در مورد روایاتی كه در مورد ثواب زیارت امام حسین است، این نکته را توجه کنید که قطعا اگر شما ده میلیون بار هم زیارت بروید، یك واجب را جبران نمیكند، واجبات سر جای خودش است، هیچ واجبی با مستحب، امكان جابجایی اش امكان پذیر نیست؛ یعنی شما اگر 50 سال جهاد بروید و بگویید من میخواهم در برابر 50 سال جهاد دو ركعت نماز صبح نخوانم! جبران نخواهد شد؛ زیرا واجبات برای خودش یك حدود و ثغور خاصی دارد.
پس قطعا زیارت امام حسین شامل حج واجب نخواهد شد؛ بعد از حج واجب نوبت به حج مستحبی میرسد، قطعا زیارت امام حسین (سلام الله علیه) از حج مستحبی به مراتب بالاتر است و در آن هیچ شك و شبههای نیست؛ چون همان تعبیری كه از خود امام حسین است و از ایشان سوال میكنند یابن رسول الله:
«فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ»
شناختن خدا چطوری است؟
حضرت میفرماید:
«مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُه»
علل الشرائع؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، ناشر: كتاب فروشى داورى، محقق/ مصحح: ندارد، ج1 ؛ ص9، باب علة خلق الخلق و اختلاف أحوالهم
در جای دیگر دارد که حضرت در تفسیر عبارت «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها» فرمود:
«نَحْنُ- وَ اللَّهِ- الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى الَّتِي لَايَقْبَلُ اللَّهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا»
خدا هیچ عملی را از بنده نمیپذیرد، مگر با معرفت ما!
الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، ناشر: دار الكتب الإسلامية، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج1 ؛ ص144
باز از آقا امام صادق (سلام الله علیه) است:
«بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اللَّه»
الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، ناشر: دار الكتب الإسلامية، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج1 ؛ ص145
یعنی معرفت، وحدانیت و عبادت خدا باید از كانال ما بگذرد تا به آنجا برسد!
«مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِكُمْ بِكُم»
الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، ناشر: دار الكتب الإسلامية، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج4 ؛ ص576
لذا قطعا رفتن زیارت امام حسین، مقدمه برای شناختن امام است و شناختن امام شناختن خدا است. و عبادتی كه بدون معرفت الله باشد هیچ فایدهای ندارد؛ لذا تمام این روایاتی كه ما در رابطه با فضیلت زیارت امام حسین (سلام الله علیه) داریم كه حتی در بعضی از روایات داریم كه زیارت امام حسین با هزار حج و با هزار عمره مقبوله معادل است؛ این فضیلت به خاطر این است كه اینها راه شناخت خدا هستند.
در هر صورت...
برای اینكه تعدادی از دوستان بعداز ظهر امروز و یا فردا عازم به سمت پیاده روی اربعین هستند - البته این برنامه ما روی سایت هم گذاشته میشود و الان به صورت زنده هم پخش میشود - در رابطه با فلسفه و اثرات پیاده روی اربعین لازم است كه نكات و مطالبی را عرض كنم.
«منصور هاشمی» همین چند روز گذشته روی سایتش مطلبی گذاشته که پیاده روی اربعین بدعت و حرام است!! این هم مطلب تازهای است كه این آقایان ابداع كردهاند. ایشان گفته اصلا موكب زدن حرام است؛ ولی خودش در «نجف» موكب دارد! «منصور هاشمی» كه در «نجف» موكب دارد، روی تابلویش اینطوری نوشته: «موكب العلامة منصور الهاشمی الخراسانی»!
شما ببینید در اینجا چند تا نكته است كه عزیزان دقت فرمایند. در رابطه با زیارت من چند روز قبل هم در برنامهای كه داشتم خدمت آقایان عرض كردم. روایت امام عسكری اینطوری است:
«عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْخَمْسِينَ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ»
یكی از نشانههای مؤمنین زیارت اربعین است
تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر: دار الكتب الإسلاميه، محقق/ مصحح: خرسان، حسن الموسوى، ج6 ؛ ص52
اضافه بر اینكه ما روایات متعدد در مورد زیارت سید الشهداء داریم:
«مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَيْنِ مَاشِياً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَيِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَة»
تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة؛ نویسنده: شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر و محقق: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج14 ؛ ص440
زیارت «ماشیاً» در روایات ما موضوعیت دارد، البته اگر ما بخواهیم قدر متیقن روایت را بگیریم از در خانه «زیارت ماشیاً» حساب میشود نه از «نجف» تا «كربلا»! عمده روایات دارد:
«مَنْ خَرَجَ مِنْ بَيْتِهِ يُرِيدُ زِيَارَةَ قَبْرِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنِ»
كامل الزيارات؛ نویسنده: ابن قولويه، جعفر بن محمد، ناشر: دار المرتضوية، محقق/ مصحح: امینی، عبدالحسین، ص191
البته بعضی از افراد از «یزد»، «شیراز»، «قم» و... هم پیاده رفتهاند، این افراد به طور متقین و قطعا به این روایات عمل كردهاند. آن كسانی كه از «نجف» میروند از باب «مالا یدرك كله لا یترك كله» است، بعضیها هم هفت – هشت كیلومتر مانده به كربلا از ماشین پایین میآیند و به صورت پیاده میروند. البته از خود ورودی «شهر كربلا» تا حرم امام حسین، 6 – 7 كیلومتر راه است، همانجا هم پیاده روی دارد.
ما هم دیروز به خاطر هزینههای كه خواستیم به دوستانِ عازم به سفر کربلا بدهیم، تا سه راه بازار پیاده رفتیم و از آنجا پیاده برگشتیم، گفتیم ما هم ثوابی از این كار پیاده روی ببریم و خداوند اسم ما را هم جزء پیاده روندگان اربعین بنویسد! در هر صورت اینها بزرگوار هستند.
نکته دیگر در مورد «زیارت غبار آلود» است که روایاتی داریم و این هم خیلی نكته عجیبی است؛ فرمود:
«فَزُرْهُ وَ أَنْتَ كَئِيب...»
در زیارت رسول الله میگوید: بهترین لباست را بپوش! غسل كن و عطر استعمال كن، در مورد زیارت امام رضا و تمام ائمه این را دارد كه زیاراتشان مقید به غسل، لباس تمیز و معطر است، تنها زیارتی كه دارد با همان «لباس غبار آلود»، بدون عطر و... باشد، فقط زیارت امام حسین (سلام الله علیه) است.
«فَزُرْهُ وَ أَنْتَ كَئِيبٌ حَزِينٌ مَكْرُوبٌ شَعِثاً مُغْبَرّا»
... با همان موهای شانه نشده، با لباس و صورت غبار آلود!
«جَائِعاً عَطْشَاناً»
هم گرسنه و هم تشنه!
بعد امام صادق (سلام الله علیه) دارد:
«فَإِنَّ الْحُسَيْنَ قُتِلَ حَزِيناً مَكْرُوباً شَعِثاً مُغْبَرّاً جَائِعاً عَطْشَاناً»
كامل الزيارات؛ نویسنده: ابن قولويه، جعفر بن محمد، ناشر: دار المرتضوية، محقق/ مصحح: امینی، عبدالحسین، ص131
همه این روایات از «كامل الزیارات» است.
پرسش:
این روایات با بهداشت شخصی منافات ندارد؟
پاسخ:
بحث بهداشت در آنجا:
«بِسْمِ اللَّهِ خَيْرِ الْأَسْمَاء»
الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، ناشر: دار الكتب الإسلامية، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج6؛ ص318
«بِسْمِ اللَّهِ الَّذِي لَا يَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَيْءٌ، وَ لَا دَاء»
التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام؛ نویسنده: حسن بن على عليه السلام، امام يازدهم، ناشر: مدرسة الإمام المهدي عجل الله تعالى فرجه الشريف، محقق/ مصحح: مدرسه امام مهدی، ص178
نمیگوید شما بدنت را چرك كن! وقتی شما از «نجف» حركت میكنید تا به «كربلا» برسید شما سه روز در راه هستید، در آنجا بحث بهداشت مطرح نیست!؟ وقتی كه به «كربلا» رسیدیم باید به فكر بهداشت باشیم؟ آقا امام حسین دوست دارد شما با همان حال و با همان بدن عرقی و با آن لباس غبار آلود و خاك آلود و با موهای غبار آلود و شانه نشده به زیارتش بروید.
عبارتی را یكی از بزرگواران نقل كرده که خیلی برایم عجیب است؛ «قاضی نور الله شوشتری»، صاحب كتاب «احقاق الحق» از اعاظم فقها و علمای شیعه است. در رابطه با «ابوالحسن جمال الدین علی ابن عبدالعزیز خلعی» میگوید از علمای بزرگ است:
«ولد من أبوين ناصبيين»
پدر و مادرش هردو ناصبی بودند
«أمه نذرت أنها إن رزقت ولدا تبعثه لقطع طريق السابلة من زوار الحسين (عليه السلام) وقتلهم»
مادرش نذر كرد اگر خدا به من بچه بدهد، بزرگ بشود میفرستم اموال زوار امام حسین را را غارت كند و اگر لازم شد آنها را بكشد
«فلما بلغ أشده، ابتعثته إلى جهة نذرها»
وقتی بزرگ شد مادرش گفت پسرم من همچنین نذری كردهام
«فلما بلغ من مقربة كربلاء طفق ينتظر قدوم الزائرين»
منتظر بود كه یك زواری بیاید، تا ایشان اموالش را غارت كند
«فاستولى عليه النوم واجتازت عليه القوافل»
خوابش برد، قافلهها و كاروانها آمدند و رد شدند
به خاطر اینکه خسته بود، دوباره خوابید و در عالم خواب دید:
«أن القيامة قد قامت وقد أمر به إلى النار»
قیامت بر پا شده و ایشان را دستور دادند كه به طرف آتش جهنم ببرند
دوستانی كه به سمت «كربلا» میروند این داستان را در ذهنشان بسپارند!
«ولكنها لم تمسه لما عليه من ذلك العثير الطاهر»
دید ایشان را در آتش بردند؛ ولی آتش به ایشان اثر نمیكند به خاطر اینكه غبار خاك زوار امام حسین روی بدنش نشسته!
«فانتبه مرتدعا عن نيته السيئة»
وقتی بلند شد از نیتی كه داشت بدنش میلرزید
«واعتنق ولاء العترة الطاهرة، وهبط الحائر الشريف ردحا»
الغدير - الشيخ الأميني - ج 6 ص 12
می گوید: ایشان بعد از آن آمد در «كربلای معلی» سكونت گزید و در آنجا مشغول درس و بحث شد و از علمای بزرگ شد كه از او تعبیر به: «ابوالحسن جمال الدین ابن عبدالعزیز» میكنند! این مطلب را مرحوم «قاضی نور الله شوشتری» در كتاب «مجالس المؤمنین»، در صفحه 463 آورده است. این یك نكته.
نكته دیگر: ببینید ما روایات زیادی داریم، شاید ده، پانزده تا روایت است؛ «مرحوم شیخ طوسی» در «امالی» دارد. این روایت را هم دوستان دقت كنند، از امام باقر و امام صادق (سلام الله علیهما):
«إِنَّ اللَّهَ (تَعَالَى) عَوَّضَ الْحُسَيْنَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) مِنْ قَتْلِهِ أَنْ جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِي ذُرِّيَّتِهِ، وَ الشِّفَاءَ فِي تُرْبَتِهِ، وَ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ»
خدا به خاطر شهادت امام حسین سه تا كرم به ایشان كرده است: 1- امامت در ذریه او است. 2- شفاء در تربیت او است. 3- استجابت دعا در کنار قبر اوست.
الأمالي (للطوسي)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر: دار الثقافة ، مصحح: ندارد، ص317
شما ببینید خوردن خاك قبر پیغمبر حرام است، خوردن خاك قبر امیرالمؤمنین حرام است؛ ولی خوردن خاك قبر امام حسین حرام نیست بلكه شفاء است. در زمان «مرحوم حاج شیخ عبدالكریم حائری» در «قم» سیل آمده بود و رودخانه طغیان كرده بود؛ مردم وحشت داشتند كه سیل كل «قم» را ببرد. در آن زمان امكانات به این شكل نبود.
«مرحوم شیخ عبدالكریم حائری» به اندازه یك سر سوزن از تربت امام حسین را به رودخانه میاندازد، میگوید بلا فاصله آب رودخانه ته كشید! این قضیه از مشهورات آن زمان است، تمام كسانی كه در آن زمان بودهاند این قضیه را مشاهده كردهاند. در شرح حال «مرحوم شیخ عبدالكریم حائری»، مؤسس حوزه این مطلب را آوردهاند.
عجیب هم است اگر تربت خالص و اطراف قبر باشد، به هر مریضی بدهند، امكان ندارد آن مریض بلا فاصله بهبودی حاصل نكند!
ما روایات متعدد در این مورد داریم. این را دوستان دقت كنند و در ذهنشان بسپارند. «ابوهاشم جعفری» كسی است كه روایات امامت امام عسكری را خیلی از ایشان داریم میگوید:
«دَخَلْتُ أَنَا وَ مُحَمَّدُ بْنُ حَمْزَةَ عَلَيْهِ »
من و محمد بن حمزه خدمت امام هادی داخل شدیم
«نَعُودُهُ وَ هُوَ عَلِيلٌ»
ایشان بیمار بود میخواستیم عیادتش برویم
«فَقَالَ لَنَا وَجِّهُوا قَوْماً إِلَى الْحَائِرِ مِنْ مَالِي»
امام هادی فرمود: از اموال من به كسانی بدهید تا به زیارت قبر امام حسین بروند و برای من دعا كنند!
«فَلَمَّا خَرَجْنَا مِنْ عِنْدِهِ قَالَ لِي مُحَمَّدُ بْنُ حَمْزَةَ الٌمُشِيرُ يُوَجِّهُنَا إِلَى الْحَائِرِ وَ هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ فِي الْحَائِرِ»
وقتی كه از محضرش بیرون آمدیم، «محمد ابن حمزه مشیر» به حالت مسخره گفت: امام هادی ما را سراغ امام حسین میفرستد خودش هم رتبه امام حسین است. ما برویم برای حجت خدا در نزد حجت خدا دعا كنیم!
«قَالَ فَعُدْتُ إِلَيْهِ فَأَخْبَرْتُهُ»
گفت نزد امام هادی برگشتم و گفتم آقا جان! شما خودت حجت الهی و هم رتبه امام حسین هستی، ما برویم برای شما دعا كنیم؟
« فَقَالَ لِي لَيْسَ هُوَ هَكَذَا»
آن را كه شما تصور میكنید نیست
«إِنَّ لِلَّهِ مَوَاضِعَ يُحِبُّ أَنْ يُعْبَدَ فِيهَا وَ حَائِرُ الْحُسَيْنِ (علیه السلام) مِنْ تِلْكَ الْمَوَاضِعِ»
كامل الزيارات؛ نویسنده: ابن قولويه، جعفر بن محمد، ناشر: دار المرتضوية، محقق/ مصحح: امینی، عبدالحسین، ص273
بعد آن عبارت را خواند كه خدای عالم اجابت دعا را تحت قبه قرار داده است. از امام صادق (سلام الله علیه) هم باز ما روایت داریم این را دوستان دقت كنند.
«وَ رُوِيَ أَنَّ الصَّادِقَ (علیه السلام) مَرِضَ فَأَمَرَ مَنْ عِنْدَهُ أَنْ يَسْتَأْجِرُوا لَهُ أَجِيراً يَدْعُو لَهُ عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ (علیه السلام) فَوَجَدُوا رَجُلًا فَقَالُوا لَهُ ذَلِكَ فَقَالَ أَنَا أَمْضِي وَ لَكِنَّ الْحُسَيْنَ إِمَامٌ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ وَ هُوَ إِمَامٌ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ فَرَجَعُوا إِلَى الصَّادِقِ (علیه السلام) وَ أَخْبَرُوهُ فَقَالَ هُوَ كَمَا قَالَ وَ لَكِنْ أَ مَا عَرَفَ »
...فردی را آوردند. ان شخص میگوید من گفتم ایشان امام است و امام مفترض الطاعه است، ما میخواهیم برویم خدمت حضرت و نزد امام صادق (علیه السلام) برگشتیم، عرض كردیم آقا جان! ما را كجا دارید میفرستید. به قول معروف ما را دنبال نخود سیاه میفرستید، حضرت فرمود اینطوری نیست.
« أَنَّ لِلَّهِ تَعَالَى بِقَاعاً يُسْتَجَابُ فِيهَا الدُّعَاءُ فَتِلْكَ الْبُقْعَةُ مِنْ تِلْكَ الْبِقَاعِ.»
تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة؛ نویسنده: شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر و محقق: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج14 ؛ ص537
دوستانی كه به حرم سید الشهداء مشرف میشوند، این را من از یكی از اولیاء الله دارم، تحت قبه، تحت گنبد نیست، قبه در حقیقت در بالای سر حضرت كه بایستید رو به روی قبر «حبیب ابن مظاهر»؛ یعنی اگر سینه تان دقیق روبروی قبر «حبیب ابن مظاهر» باشد دست چپ تان را اگر دراز كردید به وسط ضریح مطهر بخورد. یعنی اگر همچنین زاویهای تشكیل دادید، گوشه زاویه آنجا قبه میشود.
دقیقا بالا سر حضرت میشود، قبلا یك سنگ قرمزی را در آنجا گذاشته بودند؛ ولی اخیرا آن سنگ قرمز را بر داشتند، چون ازدحام در آنجا زیاد میشد؛ یعنی آنجای كه تحت قبه است سنگش با جاهای دیگر فرق داشت، همه جاها سنگ آبی مرمر بود ولی سنگ مرمر آنجا قرمز بود، این نشانه بود؛ ولی الان آن را برداشتند.
پرسش:
میگفتند به این خاطر آن سنگ قرمز را گذاشتند كه كسی جلوتر از آن نماز نخواند!
پاسخ:
نه. ربطی ندارد. نه تنها جلو نماز خواندن باطل است بلكه محاذی قبر هم باطل است؛ یعنی اگر كسی در آنجا نه، بلكه پشت همان هم نماز بخواند، باز اشكال دارد و باطل میشود.
پرسش:
دلیل روایی بر محل قبه داریم یانه؟
پاسخ:
این را از یكی از اولیاء خدا من شنیدم و صلاح نمیدانم اسمش را ببرم. یكی از اولیاء خدا كه من قطع داشتم یكی از یاران حضرت ولی عصر است و جزء آن كسانی است كه مأمور از طرف حضرت ولی عصر برای رسیدگی به امور بوده است از ایشان من خودم شنیدم كه میفرمود «قبه» آن جایی است كه سینه رو بروی قبر «حبیب ابن مظاهر» باشد اگر از دست چپ تان یك نخی بكشند وسط ضریح مطهر فعلی برسد.
این آقایان یك چیزهای میبینند، به تعبیر «شهید مطهری» بعضی از مسائل رفتنی و دیدنی است، گفتنی و شنیدنی نیست. و اضافه بر اینكه اصلا خود بالاسر موضوعیت دارد. در این زمینه روایتی كه بگوید «تحت قبه» كجا است من ندیدم.
اینكه من شنیده بودم خواستم خدمت شما عرض كنم، من خودم هم مقید هستم وقتی كه میروم به هر قیمتی هم كه باشد ولو در شلوغیها ولو به اندازه ده ثانیه آنجا بایستم و دعا كنم، حتی بعضی وقتها كه خلوت است من همانجا مینشینم و زیارت عاشورا میخوانم.
پرسش:
ظاهراً ضریح و اطراف ضریح را «تحت قبه» میگویند.
پاسخ:
بله، اطلاق روایت همین است. اطلاق روایت «تحت قبه»؛ یعنی گنبد و حتی اطراف گنبد را هم شامل میشود؛ ولی اینكه برای بعضی از اولیاء الله یك سری الهاماتی میشود، آنها كه با خود حضرت امام حسین (سلام الله علیه) ارتباط دارند تعبیر اینها این است.
در رابطه با فلسفه و اثرات پیاده روی هم چند تا نكتهای است كه من خدمت دوستان عرض میكنم، آنها كه ان شاء الله مشرف میشوند به این نكات توجه كنند كه اصلا فلسفه پیاده روی اربعین چیست؟
نكته اول: تبیین الگوی زینبی است. حضرت زینب (سلام الله علیها) مسیرهای را كه از «كربلا» تا «كوفه» و از «كوفه» به «شام» طی كرده و برگشتهاند؛ در حقیقت وقتی كه انسان خسته میشود و پاها آبله میزند، گرسنگی و تشنگی میكشد، گرچند الان دیگر گرسنگی و تشنگی معنا ندارد، با این موكبها و پذیراییهای كه صورت میگیرد. اینها یاد آور زحمات و خستگیهای حضرت زینب (سلام الله علیها) برای اعتلای كلمه اسلام است.
نکته دوم: نمایش قدرت بزرگ شیعه است، شما ببینید در «حج» از همه عالم میآیند، حداكثر دو میلیون نفر میشوند. در اربعین تا 23 میلیون نفر هم در سالهای گذشته آمار دادهاند. این در حقیقت یك قدرت نمایی شیعه در دنیا است كه اگر چنانچه فردا وهابیت و یا استكبار جهانی بخواهد به مبانی اعتقادی شیعه و یا به حرم ائمه (سلام الله علیهم اجمعین) و یا حرم سید الشهداء بخواهند دست درازی كنند با یك نفر دو نفر مواجه نیستند با بیش از بیست میلیون سپاهی مواجه هستند و اینها با تمام توان از حریم دفاع خواهند كرد.
نکته سوم: آمادگی برای استقبال با شكوه از حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) است. من اگر اشتباه نكنم در بعضی از جاها دارد مساحت مستقبلین از حضرت تا چهار فرسخ می شود، یعنی چهار فرسخ مردم برای استقبال میروند.
شاید آن زمان برای آدم این مطلب خیلی قابل فهم نبود، چهار فرسخ جمعیت بخواهد برود یك جمعیتی خیلی انبوهی میشود؛ ولی با این وضعی كه الان است این میلیونها انسانی كه در راهپیمایی اربعین شركت میكنند، اینها همه نشانگر این است كه فردا با آمدن حضرت ولی عصر و بشارتش میلیونها انسان برای استقبال ایشان و فداكاری در ركاب آن بزرگوار خواهند رفت.
نکته چهارم: جوشش روحیهای شهامت و شهادت و دفاع از حریم اسلام و قرآن؛ و همچنین گسترش فرهنگ اهلبیت؛ شما ببینید از «نجف» كه شما دارید میروید روحانیون و افراد دیگری که هستند بی كار نیستند همینطوری مشغول خواندن روایت و مشغول صحبت در فضائل ائمه (علیهم السلام) هستند. اینها در حقیقت یك وسیلهای برای نشر فرهنگ اهلبیت است.
بعد وارد «كربلا» میشوند و آنجا یاد آور جانبازیهای امام حسین و یارانش برای اسلام و برای قرآن میشوند، این در زائر روحیهای دفاع از اهلبیت و دفاع از اسلام و دفاع از قرآن میدهد و آشنا شدن با روحیه شهامت و جانبازی برای اسلام میشود.
نکته پنجم: پاسخگویی برای شبهات كج فكران. در طول مسیر شما میبینید افرادی كه از كشورهای خارج میآیند آنها زیاد گرفتار هستند، شبهات و سوال دارند همین كه عمامه به سری میبینند بلافاصله دورش را میگیرند و میگویند ما همچنین سوال و شبههای داریم، جوابش چیست؟ در خود ایران هم از بعضی شهرها و بعضی از روستاها كه میروند در منطقهشان دسترسی به روحانی و عالم ندارند در آنجا برای او هیچ فكر و شغلی دیگری نیست، فكرش برای رفتن به زیارت امام حسین است و برایش فرصت طلایی برای پرسیدن بعضی از مسائلی است كه دارند.
نکته ششم: همبستگی دینی و مذهبی و قومی. شما میبینید در آنجا شیعه است، سنی است، مسیحی است، یهودی است، در «مكه» فقط شیعه و سنی است، مسیحی و یهودی و زرتشتی را اصلا اجازه نمیدهند در آنجا بیایند؛ ولی در اینجا همه اقوام حضور دارند. از یكی از كششهای مسیحی سوال میكنند تو مسلمان نیستی برای چه در این راهپیمایی شركت میكنی؟ در جواب میگوید پیامبر ما و شما جدا است ولی امام حسین ما یكی است!
من آن روز در جلسهای كه داشتیم این را نشان دادم که یك خانم مسیحی اهل كشور «فرانسه» و پرچم «فرانسه» را هم گرفته بود در میان راهپیمایان اربعین است میگوید: "من در زمان اشغال عراق به صورت داوطلبانه به نیروهای ائتلاف ملحق شدم، در یكی از مراسم اربعین امام حسین از یكی از زائران كه به صورت پیاده به «كربلا» میرفت پرسیدم آیا از اینكه از «بصره» تا به «كربلا» پیاده سفر میكنی خسته نمیشویی؟"
گفت: "حاجتی از خدا دارم میروم تا حاجتم را زیر گنبد حرم امام حسین از او بخواهم و یقین دارم كه خداوند به بركت وجود امام حسین حاجتم را بر آورده خواهد كرد." این زن میگوید: "من دچار سرطان سینه شده بودم و پزشكان به من گفتند به محض رسیدن به «فرانسه» باید تن به عمل جراحی و برداشتن سینه بدهم."
می گوید: "آن روز من نذر كردم اگر از این بیماری شفا یابم با پای پیاده از «نجف» به «كربلا» برای زیارت امام حسین بروم، وقتی به «فرانسه» رفتم پزشكان دوباره من را تحت معاینات پزشكی و آزمایشهای جدید قرار دادند، اما در كمال ناباوری اثری از بیماری در من ندیدند به این خاطر است كه شما من را میان زائران پیاده اربعین میبینید و در واقع آمدهام نذرم را اداء كنم."
آیا با وجود این جوششها و حركتها و این اعتقادات، انصاف است كه ما بیاییم بگوییم راهپیمایی اربعین و زیارت امام حسین (سلام الله علیه) بدعت و حرام است؟ اینها در حقیقت یك نمونههای از فلسفه و حكمت پیاده روی برای زیارت امام حسین (سلام الله علیه) است.
اینها نكاتی بود كه به ذهن من رسید برای شما گفتم، شاید دوستان موارد دیگری به این نكات اضافه كنند و یا اینها را بیشتر باز كنند.
در رابطه با فضیلت زیارت حضرت سید الشهداء خدمت شما عرض كنم در كتاب «مزار كبیر» آمده:
«قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَا لِمَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلَامُ»
من تقریبا جامعترین روایتی كه در فضیلت زیارت امام حسین دیدم این روایت است
«قَالَ: لَهُ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلُ ثَوَابِ مِائَةِ أَلْفِ شَهِيدٍ مِنْ شُهَدَاءِ بَدْر»
پاداش یك صد هزار شهید، از شهدای بدر در ركاب رسول الله را دارد.
المزار الكبير نویسنده: ابن مشهدى، محمد بن جعفر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، محقق/ مصحح: قيومى اصفهانى، جواد، ص39
این «مئة حج و...» که در روایات هست آن سر جای خودش؛ در «مزار كبیر» آمده ثواب یك صد هزار شهید از شهدای بدر برای كسی است كه زیارت آقا امام حسین كرده باشد! روایات زیاد است. دارد كه زوار امام حسین چهل سال قبل از دیگران وارد بهشت میشوند. هركس حاجتی دارد آنجا برود امكان پذیر نیست بدون حاجت بیاید.
امیرالمؤمنین میفرماید من برای برآورده شدن حاجت شما ضامن هستم، این مطلب در «تهذیب شیخ طوسی» آمده است. در «فلاح السائل و كامل الزیارات و...» روایات فراوانی در این زمینه دارد و به تعبیر آقای «خویی» تمام روایات «كامل الزیارات» هم صحیح است.
در روایت دیگری دارد که امام حسین (سلام الله علیه) فرمود:
« مَنْ زَارَنِي فِي حَيَاتِهِ»
این فرمایش امام حسین است که این هم خیلی روایت قشنگ و زیبا است. می فرماید:
« مَنْ زَارَنِي فِي حَيَاتِهِ زُرْتُهُ بَعْدَ وَفَاتِهِ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ ذَلِكَ وَ إِنْ وَجَدْتُهُ فِي النَّارِ أَخْرَجْتُهُ»
هركس من را در زمان حیاتش زیارت كند، بعد از مرگش به زیارت او خواهم رفت، اگر زائرم را در درون جهنم هم ببینم او را از جهنم خارج خواهم كرد
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج 98، ص16
اینها نمونههای است كه من اینها را دسته بندی كردم، ان شاء الله من فایل این بحث را به دوستان میدهم تا در سامانه «3000151515» قرار بدهند.
«والسلام علیكم و رحمة الله و بركاته»