بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه شصت و هشتم 96/12/08
آشنایی با فرَق کلامی اهل سنت (34) – مبانی کلامی وهابیت
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی أعدائهم أعداء الله الی یوم لقاء الله.
بحث در رابطه با افراط گریهای وهابیت بود، نسبت به تكفیری كه به مسلمانها داشتند و مطالبی را كه به شیعه داشتند در جلسه گذشته بخشی از این مطالب را اشاره كردیم.
اینكه قتل شیعه را واجب میدانند همانند خوارج بلكه بدتر از خوارج! ابن تیمیه در منهاج السنه در مورد شیعیان این تعبیر را دارد:
«فإن الروافض شر من النواصب»
شیعه از نواصب هم شرتر هستند.
منهاج السنة النبوية ، ج 2، ص 71، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728 ، دار النشر : مؤسسة قرطبة - 1406 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : د. محمد رشاد سالم
«والذين تكفرهم أو تفسقهم الروافض هم أفضل من الذين تكفرهم أو تفسقهم النواصب»
آن كساني را كه شیعیان تكفیر و تفسیق میكنند اینها افضل هستند از كسانی كه نواصب آنها را تكفیر و تفسیق میكنند!
مرادش این است كه شیعه مثلا ابوبكر و عمر را تكفیر میكند نواصب علی را تفسیق میكنند، ابوبكر و عمر از علی افضل هستند! هدف نهایی این خبیث است!
«وأما أهل السنة فيتولون جميع المؤمنين ويتكلمون بعلم وعدل»
اهلسنت اینطوری نیستند. آنها همه مؤمنین را دوست دارند و به علم و عدالت اینها سخن میگویند اهل جهل و اهل اهواء نيستند و از روافض و نواصب تبری میجویند. همه سابقین و اولین را دوست دارند، قدر صحابه را میدانند، فضل و مناقب صحابه را هم كاملا میدانند، و حقوق اهلبیت را هم رعایت میكنند!
«ولا يرضون بما فعله المختار ونحوه من الكذابين ولا ما فعله»
آن كاری كه مختار انجام داد، -ببینید خیلی عجیب است این شخص میگوید اهلسنت حقوق اهلبیت را رعایت میكنند ولی- كاری كه مختار انجام داد از او هم تبری میجویند و راضی نیستند!
یعنی مختار كه آمده قاتلین سید الشهدا را به درك واصل كرده است اهلسنت از اینها راضی نیستند ولی حقوق اهلبیت را رعایت میكنند! خیلی عجیب است! در هر صورت با اینها چه كار باید كرد؟
پرسش:
حجاج و مختار را یكی دانسته است.
پاسخ:
بله، حجاج و مختار را در یك ردیف قرار داده است وحال آنكه مختار جزء كسانی است كه از قبیله ثقیف رسول اكرم صلی الله علیه واله و سلم را دیده و به او ایمان آورده است، جزء صحابهی پیغمبر است. حالا چون مختار قتله كربلا را به درك واصل كرده و بنی امیه را نابود كرده است به اینها بر میخورد طبق نظر اینها كذاب و مدعی نبوت شده است! یك حرفهای كه واقعا اصل و ریشهای ندارد.
ابن تیمیه در مجموعه رسائل در جلد 3 صفحه 15 میگوید:
«فما اكثر ما يوجد في الرافضة والجهمية ونحوهم زنادقة منافقون»
چه زیاد است در رافضه و جهمیه افرادی كه زندیق و منافق هستند.
كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية ، ج 12، ص 497، اسم المؤلف: أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728 ، دار النشر : مكتبة ابن تيمية ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي
ايشان از قيامت هم خبر میدهد! اكثریت رافضه و اكثریت جهمیه اینها زندیق و منافق هستند و در طبقه پایین آتش جهنم هستند!
باز در كتاب مجموع فتاوای دارد كه در ضمن طواعن طایفه رافضه میگوید جهاد با اینها واجب و كشتن اینها هم لازم است.
بن باز مفتی اعظم سابق وهابیت كه در سال 1420 هـ از دنیا رفت در مسائل بن باز مجموعهی اُولی در پاسخ به یک سوال جواب میدهد:
« الرافضة الغلاة فی علی، ومن یسبون الصحابة کفار ؛ کرافضة إیران والقطیف»
مثل شيعيان ايران و قطیف اینها همهشان كافر هستند!
مسائل الامام بن باز.المجموعة الاولی.ص48.ط دار التدمریة
حالا اینكه چرا كافر هستند؟ برای اینكه در مورد علی علیه السلام غلو میكنند! غلوشان چیست؟ علی علیه السلام خلیفه پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم بوده است!
«یسبون الصحابة»
صحابه را سب میكنند
كدام صحابه را سب میكنند؟ اگر سب صحابه كفر است شما باید اول كسی كه حكم كفر او را اثبات كنید معاویه است، یا صحابهای كه در آیه افك در صحیح بخاری میگوید این افرادی كه:
«يَسُبُّونَ أَهْلِي»
دارند خانواده من را سب میكنند.
الجامع الصحيح المختصر ، ج6، ص2683، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا
آقای بن باز! آیا حاضر هستی کسانی كه خانواده پیغمبر صلی الله علیه واله و سلم را سب میكردند را تكفیر كنی؟ این دیگر صحیح بخاری است و ارتباطی به شیعه ندارد.
عزیزان دقت كنید كتاب صحیح بخاری چاپ عربستان سعودی حدیث 7369 است.
« ما تُشِيرُونَ عَلَيَّ في قَوْمٍ يَسُبُّونَ أَهْلِي»
رسول اكرم صلي الله عليه واله و سلم از صحابه مشورت میگیرد میگوید نظر شما نسبت به آنها كه اهل من را سبّ میكنند چیست؟ اهل پیغمبر هم صحابهاند هم امهات المؤمنین هستند.
آقای بن باز! حالا مسئلة! چه كسانی بودند كه خانواده پیغمبر صلی الله علیه واله و سلم را سبّ كردند؟! نسبت فحشا به خانواده پیغمبر دادند؟ آنجا هم رافضهی ایران و قطیف بودند! یانه در آنجا همین صحابهی پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم بودند؟
این در صحیح بخاری است، كسانی كه خانواده پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم را سبّ كردند حسان ابن ثابت است كه با خود امیرالمؤمنین سلام الله علیه هم بیعت نكرد.
اقای بن باز! آقایان وهابی! آیا حاضر هستید حسان ابن ثابت را تكفیر كنید، كه صحابه را سبّ كرده است؟ مسطح ابن اثاثه پسر خاله ابوبكر است شما حاضرید تكفیرش كنید؟ حمنه خواهر زن پیغمبر صلی الله علیه واله و سلم است حاضرید شما این افراد را سب بفرمایید؟! این كه در صحیح بخاری است ما از كتاب كافی، بحار، وسائل الشیعه و انوار النعمانیه كه نقل نمیکنیم.
شما میگویید اینها:
«یسبون الصحابة كفار»
میگوییم باشد، گزینشی كه نباید حكم جاری كرد، شما میگویید هذا مسكر و كل مسكر حرام فهذا حرام! كل من سب الصحابه كافر. میگوییم حسان ابن ثابت ، مسطح ابن اثاثه و حمنه سبوا امهات المؤمنین كه یك درجه هم بالاتر هستند.
«لستن كأحد من النساء»
یعنی:
«لستن كأحد من الصحابة»
ببینید وقتی كه انسان بعضی از مطالب را میخواند قلبش به درد میآید. از اینكه اینها حالا یا خودشان احمق هستند یا دیگران را احمق فرض میكنند! آدم نمیداند چه كار كند!
آقای بن جبرین كه همین دو سه سال قبل به درك واصل شد و جزء مفتیان شماره 2 عربستان بود و تقریبا بعد از بن باز عمده فتاوا را ایشان میداد، در سایت الاسلام سؤال و جواب از ایشان سوال كردند:
« ما حكم دفع زكاة أموال أهل السنة لفقراء الرافضة (الشيعة) وهل تبرأ ذمة المسلم الموكل بتفريق الزكاة إذا دفعها للرافضي الفقير أم لا؟ »
اگر كسی زكات خودش را و یا اگر مسؤل جمع آوری زكوات است، زكات را به فقرای شیعه بدهد بریء الذمه میشود یاخیر؟
«ذكر العلماء في مؤلفاتهم في باب أهل الزكاة أنها لا تدفع لكافر ولا لمبتدع»
زكات را به كافر و بدعت گزار نمیشود داد.
«فالرافضة بلا شك كفار لأربعة أدلة»
باز بگویید ما كسی را تكفیر نمیكنیم! حالا ادله ایشان را شما نگاه كنید! میگوید: چهار دلیل داریم كه شیعیان بدون شك كافر هستند یعنی قاطعانه این را میگوید!
یك:
« طعنهم في القرآن وادعاؤهم أنه قد حذف منه أكثر من ثلثيه»
هفتاد درصد قرآن حذف شده یعنی دو ثلث قرآن حذف شده است.
پرسش:
استاد ببخشید! یك بحث پر سر و صدایی هم چند سال پیش ایجاد شد در مورد همین قضیه كه گفتند از مرحوم نوری در این مورد كتابی است.
پاسخ:
آخر! آقای نوری مرجع تقلید شیعیان بوده؟! نظر مرحوم نوری مورد تأیید مراجع و علما بوده است؟! اگر این طوری است من در یكی از مناظراتی كه در مكه با یكی از مفتیان اینها داشتم بعد از نماز ظهر دیدم یك بنده خدایی حدود 35 سال آمد كنار من نشست گفت شما بعضی روزها اینجا میآیی یك پارچهای سرت میپیچی امروز چرا آن پارچه را بر سرت نپیچیدی؟!
گفتم بعض وقت با لباس و بعض وقت هم بدون لباس اینجا میآییم، گفت من دوست دارم با شما مناظره كنم حاضرید با من مناظره كنید؟
گفتم مناظره نه، ولی بحث دوستانهی علمی بله، دیدم كه خیلی خوب فارسی حرف میزند بعد معلوم شد كه ایشان بورسیه عربستان سعودی در اسكندریه مصر در رشته ادبیات فارسی بوده است.
بعد دیدم 10- 15 تا از بچههای ایرانی كه عمدتا هم دانشجو بودند آمدند دور ما حلقه زدند، من تعجب كردم خیلی هم جا خوردم .
بعد یكی از اینها كه دانشجوی دانشگاه تهران هم بود گفت: حاج اقا ایشان چند روزی است ما را در طبقه بالا میبرد و نصیحت میكند كه شما دست از مذهب تشیع بردارید! به ما میگوید شما تقصیر ندارید، علمای شما گمراه و جاهل هستند شما را هم گمراه كردند، شما یك روزی بیایید من با یكی از علمای شما مناظره میكنم و ثابت میكنم كه اینها گمراه هستند و بلد نیستند و سواد ندارند!
لذا امروز آمده و شما را انتخاب كرده است، گفتم هیچ نگران نباشید جایی خیلی خوبی آمده است! شروع كرد و اول جملهاش این بود كه شما قرآنی غیر از قرآن اهلسنت دارید.
گفتم این قرآن را شما دست شیعیان دیدی؟
گفت نه.
گفتم آیا اساتید شما یك قرآنی دست شیعیان دیدند كه غیر از قرآن مسلمانها است؟
گفت نه.
گفتم آیا جای خواندید كه یك عالمی از شما رفته باشد خانه شیعیان، مسجد شیعیان و حسینیهی شیعیان در آنجا قرآنی دیده باشد كه با قرآن شما تفاوت داشته باشد؟
گفت خیر.
گفتم از كجا میگویی؟
گفت روایت دارید نوری از علمای شما كتاب فصل الخطاب تألیف كرده و در آنجا ثابت كرده است كه قرآن تحریف شده است.
گفتم از اول همین را بگو كه شما در كتابهایتان روایاتی در تحریف قرآن دارید. اگر در یك مذهبی یك عالمی یك كتابی مثلا در تحریف قرآن بنویسد آیا این را باید به حساب مذهب بنویسیم؟
گفت از علمای شما است.
گفتم بفرمایید ابو داود سجستانی از علمای اهل سنت قرن سوم و چهارم است كتابی به نام المصاحف دارد و در این كتاب ثابت كرده است قرآن تحریف شده است.
خطیب از علمای بزرگ الازهر است زمان شیخ شلتوت كتابی نوشت الفرقان فی اثبات تحریف القرآن، اگر از علمای ما یك نفر نوشته از علمای شما دو نفر در مورد تحریف قرآن نوشتهاند.
پس ما بگوییم اهلسنت معتقد به تحریف قرآن هستند! دانشجویان كه دیدند این نمیتواند جواب بدهد با صدای بلند میخندیدند و این خیلی برای او سنگین بود.
گفتم اگر ما روایت داریم شما چندین برابر ما روایت دارید، گفت نه شما دروغ میگویی. گفتم بفرمایید الاتقان سیوطی جلد اول صفحه 121 و 122 از قول عمر بن خطاب نقل میكند كه قرآن یك میلیون و بیست و هفت هزار حرف دارد!
گفتم قرآنی كه دست شما است چند تا حرف دارد؟ گفت نمیدانم.
گفتم با كامپیوتر هم میتوانی بزنی تمام حروف و كلمات قرآن و آیات قرآن را شمردهاند گفت من تا به حال نشنیدهام.
گفتم شما كتاب تفسیر قرطبی را همان اولش صفحه 54 و 55 را ببین در آنجا میگوید زمان حجاج بن یوسف تمام حفاظ و قراء را جمع كردند آیات قرآن و كلمات قرآن و حروف قرآن را دانه دانه شمردند.
كل حروف قرآن سیصد و چهل و هفت هزار و هفت صد و اندی شد، یعنی خلیفه دوم میگوید قرآن یك میلیون و بیست هزار حرف داشته و حال آنكه قرآن حدود سیصد و چهل و هفت هزار حرف ندارد.
یعنی بیش از دو سوم قرآن حذف شده است! كجا رفته است؟ گفتم در مورد سوره احزاب روایت از عایشه از ابی بن كعب از ابو سعید خدری از خود عمر ابن خطاب آوردهاند سوره احزاب زمان پیغمبر صلی الله علیه واله و سلم مثل سوره بقره بود. یعنی دویست و هشتاد و اندی آیه داشت الان سوره احزاب هفتاد آیه بیشتر ندارد، این دویست تا آیهاش كجا رفته است؟!
این دیگر نمیتوانست جواب بدهد و بچهها هم بلند بلند میخندیدند دور ما را هم افراد زیادی گرفته بودند و یك معركهای در آنجا شده بود.
پرسش:
این قضیه كجا بود؟
پاسخ:
كنار بیت الله الحرام قسمت شرقیاش ماه رمضان هم بود.
پرسش:
خوب شد نیامدند سرتان را ببرند!
پاسخ:
نه، من در بحث كردن با اینها حواسم بود. عرض كردم شما اگر پاپیچ صحابه نشوید اینها هیچ كاری نمیتوانند بكنند در هر صورت بحث ما خیلی طول كشید و ایشان كم آورد و شروع كرد و گفت شما چرا به روایات صحیح بخاری و مسلم عمل نمیكنید؟
گفتم برادر من شما اول همین بچهای كه در رابطه با تحریف قرآن زاییدی بزرگ کن! حالا به صحیح بخاری و مسلم هم میرسیم. بعد دیدم یكی دو نفر از دانشجویان گفتند حاج اقا جوابش را بدهید.
اسم این بنده خدا هم فكر كنم صالح بود گفتم برادر صالح آقای بخاری كتابی دارد به نام تاریخ اوسط. ایشان در آن كتاب در صفحه 97- 98 خلفاء را میشمرد میگوید خلیفه اول ابوبکر، خلیفه دوم عمر، خلیفه سوم عثمان بعد خلیفه چهارم معاویة ابن ابی سفیان! علی را جزو خلفاء نمیشمرد در صفحه 118 میشمارد خلیفه اول چقدر خلافت کرد دوم چقدر سوم چقدر
«ثم بدأت خمس سنة، سنة الفتنه»
بعد به معاویه میرسد گفتم یک کسی که علی را جزو خلفاء نمیشمارد وحتی به عنوان خلیفه چهارم هم قبول ندارد ما چطور به کتابش اعتماد بکنیم؟
گاهی اوقات اگر بحثهای علمی بکنیم جوانها نمیفهمند. علتش چیست؟ در اینطور مواقع بحث احساسی و عاطفی بیشتر تأثیر میگذارد او هیچ حرفی نزد دانشجوها گفتند آقا شما که هر روز اینجا مثل بلبل برای ما حرف میزنی! زبانت کجا رفته است؟ بعضیها گفتند زبانت را موش خورده؟ دانشجوها دنبال متلک بودند به قدری به او حرف زدند كه من دلم به حالش سوخت از مواردی که خیلی دل من برای طرف مقابل سوخت همین جا بود!
گفت جواب همه اینها را فردا برایت میآورم گفتم باشد فردا بیاور، کجا؟ گفت همین جا ما فردا رفتیم سی چهل نفر دانشجو هم دور ما را گرفته بودند که این آقا میخواهد برای ما جواب بیاورد گفتم رفیقتان چه شد، نیامد؟ گفتند گوشهای نشسته و سرش را پایین انداخته، گفتم بگویید اینجا بیاید رفتند گفتند و او آمد گفتم برادر صالح جوابهای ما را نتوانستی بیاوری اگر آوردی ما از شما استفاده کنیم گفت نه من وقت نکردم بروم بیشتر مطالعه کنم.
با آن زبان بلبلی که داشت خیلی حیران شده بود حرفی برای زدن نداشت در هر صورت اینها یکی از حرفهایی که عمدتاً مطرح میکنند بحث تحریف قرآن است که آقا شیعه، چون معتقد به تحریف قرآن است طعنه به قرآن زده و کافر هم هست.
دوم:
«طعنهم في السنة وأحاديث الصحيحين، فلا يعملون بها، لأنها من رواية الصحابة الذين هم كفار في اعتقادهم »
سوم:
« تكفيرهم لأهل السنة»
شیعهها اهلسنت را تکفیر میکنند.
«فهم لا يصلون معكم، ومن صلى خلف السنى أعاد صلاته، بل يعتقدون نجاسة الواحد منا، فمتى صافحناهم غسلوا أيديهم بعدنا »
هر کس از شیعهها با یکی از ماها دست بدهد معتقد است که ما نجس هستیم بعداً میرود دستش را آب میکشد.
آنها ما را کافر میدانند ما هم آنها را کافر میدانیم استدلال را نگاه کنید چقدر قوی است!
«ومن كفّر المسلمين فهو أولى بالكفر، فنحن نكفرهم كما كفرونا»
چون آنها ما را تکفیر میکنند ما هم آنها را تکفیر میکنیم
پرسش:
استاد! ما به تحریف معنوی قرآن كه اعتقاد داریم
پاسخ:
نه، تحریف معنوی به چه معنا؟
پرسش:
به این معنا مثلاً وقتی شما شأن نزول آیات را بررسی میكنید
پاسخ:
شأن نزول بحث دیگری است آیا این قرآن
«بین الدفتین عین ما نزل الی النبی»
است یا خیر؟ بله ما معتقد هستیم
پرسش:
كلمات كه بله، تحریف معنوی را میگویم آیا ما اعتقاد داریم که اهلسنت تحریف معنوی كردند یا نكردند؟ تحریف معنوی كردند
پاسخ:
آن را تحریف نمیگویند تحریف یعنی یک مطلبی را که:
«لیس من القرآن، من القرآن»
یا حذف:
«ما في القرآن، من القرآن»
معنای تحریف کلاً مشخص است تحریفی که مورد بحث است یعنی چیزی که جزو قرآن است ما حذف کنیم چیزی جزو قرآن نیست به آن اضافه کنیم.
بحث شأن نزول، علمای خود ما هم یکی میگوید شأن نزولش این است یکی میگوید شأن نزولش این نیست اختلافی که شما در شأن نزول دارید بین علمای شیعه هم رایج است نه تنها بین علمای شیعه واهلسنت.
پرسش:
تفسیر به رأی تحریف معنوی است که همه دارند
پاسخ:
نمیشود به آن تحریف گفت؛ به آن انحراف میشود.
چهار:
دلیل چهارم: اینها شرک صریح در علی (علیه السلام) و ذریه او دارند این آقا با این چهار تا دلیل -که مثلا خیلی محکم بود! یعنی به قول معروف مو لای درزش نمیرفت!- ثابت کرد که شیعهها بلاشک همه کافر هستند!
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته