باسلام
دوست گرامي؛ قبل از ارسال نظر، صفحات سايت را تورق كنيد اگر به سوالتان جواب داده نشده بود آنگاه نظر دهيد بخصوص كه براي نمايش نظرتان عجله هم داريد! اين سوالات شما در مطالب متعددي به كرات جواب داده شده است كه در ضمن جواب، به اين مقالات اشاره خواهد شد.
اما جواب سوال اول؛ همه چيز كه در قرآن نيامده است، آنچه لازم بوده در قرآن بيايد مساله امامت است كه در آيات فراواني به آن اشاره شده است مي توانيد اين بحث را در ذيل مقاله «
ادله نصب امام » مطالعه كنيد. اگر منظور تان اين است كه بايد به اسم افراد هم در قرآن تصريح مي شد سخن اشتباهي است و اين اشكال به خود شما هم وارد است يعني اگر مهم مي دانيد پس چرا نام خلفاي شما نيامده است تفصيل اين مطلب در مقاله «
چرا نام ائمه عليهم السلام مستقيماً در قرآن نيامده است ؟» بيان شده است، در ثاني خودتان فرموديد كه رسول الله صلي اله و عليه و آله اين عمل را انجام داد آيا لازم بوده هر چه رسول الله صلي الله و عليه و آله انجام مي دهند در قرآن بيايد؟ آيا مساله مهم نماز در قرآن به تفصيل بيان شده است؟ موارد زكات بيان شده است؟ و... خير زيرا اگر قرار بود تمام جزئيات مسائل تا روز قيامت در قرآن شود مثنوي مي شد و هفتاد من كاغذ!.
اما جواب سوال دوم؛ در صدر اسلام و پس از رحلت پيامبر صلي الله و عليه و آله عده زيادي با خلافت ابوبكر چه در خود مدينه و چه در غير آن با خلافت ابوبكر مخالف بودند در اين مورد مقاله «
صحابهاي که مشروعيت خلافت ابوبکر را قبول نداشتند» را مطالعه نماييد.
اما احمد بن حنبل در صورت مخالفت با جريان خلفا و مطرح كردن خلفاي اثني عشر در جامعه چون با موجوديت آنها مخالفت كرده براي او بسيار بدتر مي شد و وضع با وقتي كه با يك موضوع غير مهم مخالفت كند فرق مي كند چون در اين صورت مردم هم عليه او مي شوند و نيروي حاكم به راحتي او را از بين مي برند چون ديگر پشتيباني مرد مي نخواهد داشت در ثاني؛ بايد به اطلاع جنابعالي برسانيم كه او در چند جا از كتاب مسندش به اين روايت اشاره كرده است شما نخوانده ايد! مي توانيد مقاله
«روايات امامان دوازدگانه» را در اين مورد ببينيد. اما جواب سوال ششم؛ امام حسين عليه السلام علم غيب داشت و به اندازه توان آب برداشت اما گروهي از سني هاي تشنه كه تحت فرمان حر جلوي سپاه امام را گرفتند تشنه بودند به آنها آب دادند و در كربلا هم سيصد هزار سني يزيدي او را محاصره كردند آب بود ولي در دست دشمن و تحت تسلط او ثانيا حماسه امام حسين عليه السلام مصداق اكمل اين آيه قرآن بود كه مي فرمايد: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذي بايَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ ؛ خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خريدارى كرده، كه (در برابرش) بهشت براى آنان باشد؛ (به اين گونه كه:) در راه خدا پيكار مى كنند، مى كشند و كشته مى شوند؛ اين وعده حقّى است بر او، كه در تورات و انجيل و قرآن ذكر فرموده؛ و چه كسى از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اكنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدى كه با خدا كردهايد؛ و اين است آن پيروزى بزرگ» لذا داراي معرف بلندي است كه همچون شمايي را ياراي فهميدن آن نيست فقط مي گوييم «اي ملخ عرصه سيمرغ نه جولنگه توست * عرض خود مي بري و زحمت ما مي داري؟»
در مورد اين قيام الهي هم مقالات فراواني در سايت وجود دارد كه مي توانيد با جستجو آنها را بيابيد.
اما جواب سوال هفتم؛ خيلي خوشبيني است كه از مردم انتظار دشته باشيم چون مساله اي براي آنها محرز شد همه در راه حق قرار گيرند! مردم به داعيه هاي مختلف از راه حق منحرف مي شوند رياست پول ترس نفهمي و... اگر اين طور استدلال كردني صحيح مي بود نبايد خداوند در قرآن اينهمه مي فرمود: اكثرهم لايعقلون و اكثرهم لا يشكرون و اكثرهم لا يعلمون و ... مگر خود ما چه قدر به مسائلي كه به آنها يقين داريم عمل مي كنيم؟ چقدر دروغ و بي نمازي و بي ديني و ... در بين مردم شايع شده است؟ آيا اينها همه نمي دانند؟
اما جواب سوال هشتم؛ امام، امام است حاكم باشد يا نه. حكومت حق آنهاست اما لازمه امام بودن حاكم بودن نيست. غيبت امام عصر عجل الله هم از زمان رسول الله صلي الله و عليه و آله پيش بيني شده و معجزه الهي است انشاء الله بزودي خواهد آمد و حقيقت را بر ملا خواهد كرد. خوب است نظر علماي اهل سنت را در مورد حديث متواتر «خلفائي اثني عشر» بدانيد كه چه توجيهات مضحكي كرده اند و آخر هم به جايي نرسيده اند.
قياس عمر امام زمان به حضرت نوح و خضر و عيسي و ... عليهم السلام چه اشكالي دارد؟ اگر ثابت است كه انسانهايي با عمرهاي طولاني در طول تاريخ بوده اند و برخي هنوز هستند چرا اين مساله را در مورد امام زمان سلام الله عليه انكار مي كنيد؟
چقدر ناشيانه نتيجه مي گيريد خودتان مي گوييد شيعه معتقد است كه روح مي ماند و جسم فنا مي شود آنوقت آلت تناسلي كه از عوارض دنيايي بودن و جسم بودن ماست را مثال مي زنيد! روح انسان گوش دارد روزي داده مي شود امام گوش دل و ارتزاق روحاني منظور است نه جسماني!!! .
اگر به كنار قبر شهدا و ائمه و... مي رويم بخاطر اين است كه مرده به جسم خود تعلق دارد و به آنجا مي آيد و مكان به نام اوست و لازمه اين آن نيست كه حتما معتقديم بايد در اين گور باشند بلكه ارواح آنها در اعلي عليين است اما به واسطه مقامي كه دارد و شانيتي كه گرفته است وساطت مي كند و توسل را جواب مي دهد و الا او در قيد مكان نيست ثانياً مگر در گور بودن منافات با عندالله بودن آنها دارد؟ مگر خداوند در گور حضور ندارد؟ گور هم به واسطه تعلق گرفتن به افراد بالا مقام، قداست و علو مي گيرد.
خواندن افراد بدون در نظر گرفتن خدا اشتباه است حقيقت توسل خواندن خدا اما با واسطه است بلا تشبيه نمي توان ظبط صوت را به برق فشار قوي زد و انتظار داشت بخواند بلكه بايد با ترانس آن را تا حد برق شهري پايين آورد؛ بنده اي كه شب و روز گناه مي كند كجا و در آستان كبريايي دوست؛ وساطت فردي كه فاني در خداست توسل به خود خداست.
جواب «انك ميت و انهم ميتون» هم «بل احياء عند ربهم يرزقون» است.
صحابي بودن و يا با كسي بودن شان و مقام نمي آورد اطاعت و تقوي مقام مي آورد ما اگر همراهي علي را در بعضي مواقع شاني براي او به حساب مي آوريم بخاطر اين است كه او از ايشان علم مي آموخت و اسلام را پذيرفت و بارها و بارها جان رسول الله صلي الله را نجات داد نه اينكه يك روز با رسول الله در غار باشد و مرتب رسول الله صلي الله و عليه و آله به او بفرمايد نترس و او همچنان بترسد و قلبش آرام نگيرد بلكه بايد چون علي باشد كه هرچند در كنار رسول الله صلي الله و عليه و آله نيست و در معرض تيغ شمشير دشمنان است اما نمي ترسد برخلاف ابوبكر،فضيلت از بي فضياتي مشخص است كسي نيست بفهمد!.
ثانياً از كجا مي گويي كه رسول الله صلي الله و عليه و آله او را انتخاب كرد؟ چگونه يك آدم ترسو را براي همراهي انتخاب كند؟ حاشا و كلا كه رسول الله صلي الله و عليه و آله چنين كاري بكند! ثالثا خدا با هركسي هست چه كافر يا مسلمان، فقط يكي او را درك مي كند و با او همنشين مي شود مانند رسول الله و يكي غافل از اوست كه مرتب نياز به توجه دارد مثل ابوبكر و يكي كلا غافل است مانند كفار كه گويا خدا با آنها نيست چون او از خدا فاصله گرفته است.
خلاصه همه استدلالها همان است كه گفتيم: همنشيني تنها فضيلت نمي آورد. «گيرم پدر تو بود فاضل، از فضل پدر تو را چه حاصل؟»
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)