نسخه موبایل
www.valiasr-aj .com
فهرست نظرات

از تاريخ: تا تاریخ: عبارت موردنظر: محل جستجو:

« شماره صفحه از 2632  »
13841
کد مطلب: 5010 - عنوان: حضرت زهرا سلام الله عليها حتي بعد از وفاتش نيز از ناراحت شدن فرزندانش ناراحت مي شود+ تصوير كتاب
نام و نام خانوادگی: عليرضا - تاریخ انتشار: ١٥:٥٢ - ١٢ ارديبهشت ١٣٩٢
سلام فايل PDF اين پست: http://www.uploadtak.com/images/s3389___________________.pdf در زير سايه اهل بيت(عليهم السلام) موفق و پيروز باشيد ياعلي
13842
کد مطلب: 5031 - عنوان: شعاع نور چهره فاطمه (س) به روايت عائشه
نام و نام خانوادگی: عليرضا - تاریخ انتشار: ١٥:٥٠ - ١٢ ارديبهشت ١٣٩٢
سلام PDF اين پست تقديم به دوستان: http://www.uploadtak.com/images/p3167__________.pdf موفق باشيد ياعلي
13843
کد مطلب: 5954 - عنوان: تا ابد فاطمه فاطمه است
نام و نام خانوادگی: علم روز - تاریخ انتشار: ١٤:٠٩ - ١٢ ارديبهشت ١٣٩٢
اگر فاطمه نبود هيچيک از ما نبوديم
اگر فاطمه نبود هيچيک از ما زنها ارزشي نداشتيم
اگر فاطمه نبود هيچکس شفاعت خواه ما در محشر نبود
اگر فاطمه نبود هيچ عفتي وجود نداشت
اگر فاطمه نبود.............
13844
کد مطلب: 6151 - عنوان: خلوت زنان با ميمون حرام است + تصوير فتوا
نام و نام خانوادگی: علم روز - تاریخ انتشار: ١٤:٠٣ - ١٢ ارديبهشت ١٣٩٢
اين مطالب زياد هم تعجب برانگيز نيستند
هرچي باشه وهابيت ،اين فرقه ي ضاله، نشأت گرفته از يهوديت تحريف شده و خرافه هاي دين اونهاست
همونطور که قرآن ميفرمايند يهود يکي از دشمنان سرسخت ابدي مسلمانان هست.
براي اين که ما ايرانيها و مسلمانان شيعه و سني رو به جون هم بندازن، چه کارا که نميکنن! لعنه الله عليهم انشاء الله
13845
کد مطلب: 5031 - عنوان: شعاع نور چهره فاطمه (س) به روايت عائشه
نام و نام خانوادگی: مهدي - تاریخ انتشار: ١٣:٥٧ - ١٢ ارديبهشت ١٣٩٢
هديه به پيشگاه بزرگ بانوي دو عالم:
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
13846
کد مطلب: 6154 - عنوان: علامه حسيني قزويني امام سيزدهم شيعيان+تصوير
نام و نام خانوادگی: امين - تاریخ انتشار: ١٣:٣٨ - ١٢ ارديبهشت ١٣٩٢
چي بگم والا
13847
کد مطلب: 5043 - عنوان: چهل روايت صحيح در اثبات امامت از كتاب هاي شيعه و سني
نام و نام خانوادگی: فاطمه املشي - تاریخ انتشار: ١٢:٢٤ - ١٢ ارديبهشت ١٣٩٢
بسمه تعالي
يا مجلي الاعمي
جناب سني کامند(52) و (53) تو که دست به مسخره کردنت خوبه ، حرف زدن مورچه با حضرت سليمان عليه السلام رو هم مسخره کن
به پرواز در اومدن قالي سليمان رو هم مسخره کن
به خواب رفتن سيصد واندي ساله ي اصحاب کهف و سپس بيدار شدن اونها رو هم مسخره کن
هيچ ميدوني اين آيه در شأن چه کساني نازل شده:
أم حسبت أنّ اصحاب الکهف و الرقّيم کانوا من ءايتنا عجباً
ما از اهل البيت معجزات زيادي در طول زندگي خودمون ديديم ،ايشان کرامات بسيار بزرگتر از اين مواردي که گفتي دارند ، تغيير عادات بد انسان از جابه جا شدن کوه هم مشکل تر است که اين نيز از کرامات خاص رسول الله صلي الله عليه وآله و اهل البيت عليهم السلام است ، بينا کردن کور از معجزات پيامبران است ولي بالاتر از آن بينا کردن کسي که کور دل است و هدايت اونها از کرامات خاص پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و اهل البيت عليهم السلام است
13848
کد مطلب: 5035 - عنوان: روايت «وأنت خلِيفتِي فِی كل مؤمِنٍ مِن بعدِی» با سند معتبر + تصوير كتاب
نام و نام خانوادگی: معز - تاریخ انتشار: ٠٨:٢١ - ١٢ ارديبهشت ١٣٩٢
من اگر از متعصب ترين اهل سنت بودم با همين اندک استدلالات به حقانيت مذهب اثني عشري پي برده بودم ولي هزار افسوس که اين جماعت غافل مصداق آيه شريفه "ختم الله علي قلوبهم و علي سمعهم وعلي ابصارهم غشاوه "هستند. خود را به خواب زده اند و از اين رو بيدار کردنشان محال است. علي را در ليله المبيت در بستر پيامبر در معرض تيغهاي آخته مشرکان مکه نمي بينند ولي ترسيدن و لرزيدن در کنار ختم المرسلين را شآن و مقام مي انگارند. غافل از اينند که اگر پيامبر اورا با خود به داخل غار نمي برد او محل اختفاي رسول الله را به مشرکان نشان ميداد. ولي از آنجا که رسول الله رحمة للعالمين است براي اينکه ابوبکر با افشاي مخفيگاه پيامبر مرتکب گناه کبيره نشود و به دامن مشرکان نغلتد او را با خود همراه کرد و مدام به او دلداري داد تا مبادا حرکتي کند که موجب لو رفتن مکان آنها شود. و در همان زمان علي است که با قلبي سرشار ايمان و اطمينان در بستر رسول الله آرميده است و به چيزي جز محمد (ص) و رسالتش و رضايت الله نمي انديشد "و من الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضاة الله"
13849
کد مطلب: 5043 - عنوان: چهل روايت صحيح در اثبات امامت از كتاب هاي شيعه و سني
نام و نام خانوادگی: دوستدار اهل بيت - تاریخ انتشار: ٠٨:١٠ - ١٢ ارديبهشت ١٣٩٢
در جواب سني ام ::: نمي دانم قصد تحقيق داري يا قصد تمسخر و ......ولي اگر قصد تحقيق داري برادران سايت جوابت را خواهند نوشت ولي اگر قصد تمسخرو ... داري پس بخوان و ببين ؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! معجزات و كرامات صحيح بخاري !!! مطلب مهم ديگر، حايز اهميت و قابل توجه در مورد كتاب صحيح بخارى اين است‌كه به ادعاى اهل سنت، اين كتاب در طول تاريخ، حلّال بسيارى از مشكلات در پيش آمدها و دافع امراض و بلايا و باعث دست يابى به مقاصد و حاجات در ميان آنان بوده‌است. ابن حجر: صحيح بخاري گره‌گشاي مشكلات است ابن حجر عسقلانى در مقدمه فتح البارى از عده‌اى سخن گفته‌است كه صحيح مسلم را ترجيح داده‌اند؛ ولى در پايان مطلبى را در مورد صحيح بخارى نقل كرده كه با توجه به آن، صحيح بخارى مى‌تواند برترى خود را بر صحيح مسلم نشان دهد و در حقيقت بيانگر اعجاز اين كتاب است. او سه جهت برترى براى بخارى بيان مى كند كه عبارتند از: 1. خواندن صحيح بخارى در مشكلات موجب گره گشايى است؛ 2. اگر صحيح بخارى در يك كشتى باشد، آن كشتى غرق نمى‌شود؛ 3. بخارى مستجاب الدعوة بود و براى خواننده صحيح بخارى دعا كرده‌است. وإذا تقرر ذلك فليقابل هذا التفضيل بحهة أخرى من وجوه التفضيل غير ما يرجع إلى نفس الصحيح؛ وهي ما ذكره الإمام القدوة أبو محمد بن أبي جمرة في اختصاره للبخاري قال قال لي من لقيته من العارفين عمن لقي من السادة المقر لهم بالفضل أن صحيح البخاري ما قرئ في شدة الا فرجت ولا ركب به في مركب فغرق. قال وكان مجاب الدعوة وقد دعا لقارئه رحمة الله تعالى. وقتى كه اين مطالب مشخص شد، در مقابل فضائل صحيح مسلم، جهت ديگرى براى تفضيل صحيح بخارى وجود دارد،‌ كه جداى از جهت صحت است؛ و اين جهت همان است كه امام پيشوا ابو محمد بن ابى جمرة در مختصر بخارى نقل كرده است كه گفت: يكى از عارفين از كسانى كه او را ديدم، به من خبر داد از يكى از بزرگانى كه اهل فضل است، كه صحيح بخارى در هيچ سختى خوانده نشد مگر آنكه برطرف شد و در هيچ كشتى قرار نگرفت كه آن كشتى غرق شود. و گفت كه بخارى مستجاب الدعوة بوده است و براى خواننده اين كتاب دعا كرده است. العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، هدي الساري مقدمة فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج1، ص13، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، محب الدين الخطيب، ناشر:دار المعرفة - بيروت – 1379هـ. ابو سعيد خادمي: صحيح بخاري گره‌گشاست و با خواندن آن باران مي‌بارد ! ابو سعيد خادمى در كتاب «بريقة محمودية» علاوه بر نقل مطلب فوق از ابو جمره، سه خصوصيت ديگر بيان مى‌كند: 1. خواندن بخارى موجب باريدن باران است؛ 2. بخارى نوش‌داروى مجرب است؛ 3. براى مسائل بسيار مهم 120 بار خواندن صحيح بخارى موجب قضاى حاجت است ! وَعَنْ بَعْضِ الْعَارِفِينَ أَنَّهُ مَا قُرِئَ فِي شِدَّةٍ إلَّا فُرِجَتْ وَمَا رُكِبَ بِهِ فِي مَرْكَبٍ فَغَرِقَ وَأَنَّهُ كَانَ مُجَابَ الدَّعْوَةِ وَلَقَدْ دَعَا لِقَارِئِهِ وَيُسْتَسْقَى بِقِرَاءَتِهِ قِيلَ وَهُوَ التِّرْيَاقُ الْمُجَرَّبُ وَنُقِلَ عَنْ بَعْضٍ أَنَّهُ قَرَأَ الْبُخَارِيَّ لِمُهِمَّاتٍ لِنَفْسِهِ وَلِغَيْرِهِ مِائَةً وَعِشْرِينَ مَرَّةً وَقَضَى حَاجَاتِهِ. از بعضى از عارفين نقل شده‌است كه گفت: بخارى در هيچ سختى خوانده نشد مگر آنكه بر طرف گشت و در هيچ كشتى قرار نگرفت كه آن كشتى غرق شود؛ و همچنين بخارى مستجاب الدعوة بوده‌است و براى خواننده اين كتاب دعا كرده‌است؛ همچنين با خواندن اين كتاب، طلب باران مى‌شود. گفته شده است كه بخارى نوش‌داروى مجرب است؛ و همچنين از بعضى نقل شده است كه بخارى را در كارهاى مهم براى خود و ديگران 120 !!! بار خواند و حاجتش برآورده شد !!! الخادمي، أبو سعيد محمد بن محمد (متوفاى 1156هـ) بريقة محمودية، ج1، ص186، طبق برنامه الجامع الكبير. اين روايت ابن ابو جمره در كتابهاى ديگر نيز نقل شده‌است: المناوي، محمد عبد الرؤوف بن علي بن زين العابدين (متوفاى 1031هـ)، اليواقيت والدرر في شرح نخبة ابن حجر، ج1، ص373، تحقيق: المرتضي الزين أحمد، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض، الطبعة: الأولى، 1999م. القسطنطيني الرومي الحنفي، مصطفي بن عبدالله (معروف به حاجي خليفه) (متوفاى1067هـ)، كشف الظنون عن أسامي الكتب والفنون، ج1، ص544، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1413 – 1992. القنوجي البخاري، أبو الطيب السيد محمد صديق خان بن السيد حسن خان (متوفاى1307هـ)، الحطة في ذكر الصحاح الستة، ج1، ص179، ناشر: دار الكتب التعليمية - بيروت، الطبعة: الأولى 1405هـ/ 1985م. القاسمي، محمد جمال الدين (متوفاى1332هـ)، قواعد التحديث من فنون مصطلح الحديث، ج1، ص263، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1399هـ - 1979م. ابن كثير: با خواندن صحيح بخاري، باران طلبيده مي‌شود سيد صديق حسن قنوجى در كتاب «الحطة فى ذكر الصحاح الستة» مى‌نويسد: وقال الحافظ عماد الدين بن كثير وكتاب البخاري الصحيح يستسقى بقراءته الغمام وأجمع على قبوله وصحة ما فيه أهل الإسلام. حافظ عماد بن كثير گفته است «كتاب صحيح بخارى براى طلب باران خوانده مى‌شود؛ و اهل اسلام همگى بر قبول آن و صحيح بودن روايات آن اجماع دارند» القنوجي البخاري، أبو الطيب السيد محمد صديق خان بن السيد حسن خان (متوفاى1307هـ)، الحطة في ذكر الصحاح الستة، ج1، ص179، ناشر: دار الكتب التعليمية - بيروت، الطبعة: الأولى 1405هـ/ 1985م شيخ عبد الحق دهلوي: ختم بخاري براي حصول مراد، قضاي حاجت و... قال الشيخ عبد الحق الدهلوي في أشعة اللمعات قرأ كثير من المشايخ والعلماء والثقات صحيح البخاري لحصول المرادات وكفاية المهمات وقضاء الحاجات ودفع البليات وكشف الكربات وصحة الأمراض وشفاء المرضى عند المضايق والشدائد فحصل مرادهم وفازوا بمقاصدهم ووجدوه كالترياق مجربا وقد بلغ هذا المعنى عند علماء الحديث مرتبة الشهرة والاستفاضة. ونقل السيد جمال الدين المحدث عن أستاذه السيد أصيل الدين أنه قال قرأت صحيح البخاري نحو عشرين ومائة مرة في الوقائع والمهمات لنفسي وللناس الآخرين فبأي نية قرأته حصل المقصود وكفى المطلوب شيخ عبد الحق دهلوى در كتاب اشعة اللمعات مى‌گويد: بسيارى از مشايخ و علما و ثقات، صحيح بخارى را براى حاصل شدن مقصود و انجام كارهاى مهم و قضاى حاجت و برطرف شدن بليات و مشكلات و سلامتى در مرض و شفاى مريض در سختى‌ها و مشكلات مى‌خواندند و به مراد خود رسيده و مقصود را به دست مى آوردند؛ و آن را مانند نوش‌داروى مجرب يافتند؛ و اين مطلب در نزد علماى حديث به مرتبه شهرت و استفاضه رسيده است. و سيد جمال الدين محدث از استاد خود سيد اصيل الدين نقل مى‌كند كه گفت: صحيح بخارى را 120‌ بار در مسائل و وقايع مهم براى خود و ديگران خواندم و به هر نيتى خواندم، مقصود حاصل شد و مطلوب به دست آمد. القنوجي البخاري، أبو الطيب السيد محمد صديق خان بن السيد حسن خان (متوفاى1307هـ)، الحطة في ذكر الصحاح الستة، ج1، ص179، ناشر: دار الكتب التعليمية - بيروت، الطبعة: الأولى 1405هـ/ 1985م مقريزي و سيره علماي الازهر در دفع وباء با ختم بخاري وى مى‌گويد: وفي شعبان: تزايد الوباء في القاهرة وعظم في رمضان وقد دخل فصل الشتاء فرسم بالاجتماع في الجوامع للدعاء. وفي يوم الجمعة سادس رمضان نودي أن يجتمع الناس بالصناجق الخليفية والمصاحف عند قبة النصر فاجتمع الناس بعامة جوامع مصر والقاهرة وخرج المصريون إلى مصلى خولان بالقرافة واستمرت قراءة البخاري بالجامع الأزهر وغيره عدة أيام والناس يدعون الله تعالى ويقنتون في صلواتهم.... در ماه شعبان، وبا در قاهره زياد شد و در ماه رمضان گسترش پيدا كرد، و فصل زمستان نيز شروع شده بود؛ دستور داده شد كه در مساجد دعا كنند؛ در روز جمعه ششم رمضان ندا داده شد كه مردم در ديوان حكومت جمع شوند و قرآن به همراه داشته در كنار قبة النصر حاضر شوند؛ مردم در همه مساجد مصر و قاهره جمع شدند و مصرى ها به مصلاى خولان در قرافه رفته و چند روز به خواندن بخارى در مساجد الازهر ادامه دادند؛ و در نمازها قنوت گرفته و از خداوند حاجت مى خواستند. المقريزي، تقي الدين ابي العباس احمد بن علي بن عبد القادر العبيدي (متوفاقي 845 هـ) السلوك لمعرفة دول الملوك ج 4 ص 86، ناشر: دار الكتب العلمية - لبنان/ بيروت - 1418هـ - 1997م، الطبعة: الأولى، تحقيق: محمد عبد القادر عطا علماي الازهر: ختم بخاري براي پيروزي در جنگها جبرتى در مورد ختم صحيح بخارى در الازهر، مطالب جالبى دارد كه به برخى از آنها اشاره مى‌كنيم: وفي يوم الاثنين حضر إلى ثغر بولاق آغا اسود وعلى يده مقرر لعابدي باشا وخلعه لشريف مكة فطلع عابدي باشا إلى القلعة وعمل ديوانا في يوم الثلاثاء واجتمع الامراء والمشايخ والقاضي وقرأوا المقرر ووصل صحبة الاغا المذكور ألف قرش رومي أرسلها حضرة السلطان تفرق على طلبه العلم بالأزهر ويقرأون له صحيح البخاري ويدعون له بالنصر. در روز دوشنبه در ورودى بولاق، آغا اسود آمد و در دست او دستورى براى عابدى پاشا كه شريف مكه را بركنار كند؛ عابدى پاشا به قلعه آمد و دفتر اعمال را در روز سه ‌شنبه سامان داد و امرا و مشايخ و قاضى را گرد آورد و دستور را خواندند، و هديه اغا به دانشجويان الازهر هزار سكه رومى بود كه سلطان فرستاده بود تا صحيح بخارى را براى او بخوانند و براى پيروزى‌اش دعا كنند ! الجبرتي، عبد الرحمن بن حسن (متوفاى1237هـ)، تاريخ عجائب الآثار في التراجم والأخبار، ج2، ص53، ناشر: دار الجيل – بيروت. سپس در ادامه مى‌گويد: وفي يوم الجمعة كتبوا قائمة أسماء المجاورين والطلبة وأخبروا الباشا ان الألف قرش لا تكفي طائفة من المجاورين فزادها ثلاثة آلاف قرش من عنده فوزعوها بحسب الحال أعلى وأوسط وآدنى فخص الاعلى عشرون قرشا والأوسط عشرة والأدنى أربعة وكذلك طوائف الأروقة بحسب الكثرة والقلة ثم احضروا اجزاء البخاري وقرأوا وصادف ذلك زيادة أمر الطاعون والكروب المختلفة. در روز جمعه، فهرستى از اسم اهل شهر و طلاب را نوشتند و به پاشا خبر دادند كه هزار سكه، حتى به گروهى از اهل شهر هم نمى‌رسد؛ به همين جهت سه هزار سكه از نزد خود اضافه كرد و آن را به حسب رتبه اشخاص به اعلى و وسط و پايين تقسيم كردند؛ به اعلى 20 سكه و به وسط ده و به پايين 4 سكه دادند؛ و همچنين رواق‌ها (ى الازهر) را به حسب تعداد از جهت زياد و كم تقسيم كردند؛ سپس جلد‌هاى صحيح بخارى را آورده و خواندند و اين كار همزمان با زيادى طاعون و مشكلات مختلف بود. الجبرتي، عبد الرحمن بن حسن (متوفاى1237هـ)، تاريخ عجائب الآثار في التراجم والأخبار، ج2، ص53، ناشر: دار الجيل – بيروت. بار ديگر مشكلات بر پادشاه فراوان شد و دوباره دستور به خواندن بخارى داد: وفي يوم الخميس ثامن عشرينه ورد مرسوم من الدولة فعمل الباشا الديوان في ذلك وقرأوه وفيه الأمر بقراءة صحيح البخاري بالأزهر والدعاء بالنصر للسلطان على الموسقو فإنهم تغلبوا واستولوا على قلاع ومدن عظيمة من مدن المسلمين وكذلك يدعون له بعد الاذان في كل وقت وأمر الباشا بتقرير عشرة من المشايخ من المذاهب الثلاثة يقرأون البخاري في كل يوم ورتب لهم في كل يوم مائتين نصف فضة لكل مدرس عشرون نصفا من الضربخانة ووعدهم بتقريرها لهم على الدوام بفرمان. در روز پنجشنبه، 28 ماه، نامه‌اى از دولت رسيد، به همين دليل پاشا دفتر اعمالى تهيه كرد و آن را خواندند و در آن دستور داده شده بود كه در الازهر صحيح بخارى را بخوانند و دعا كنند كه مسلمانان بر موسكو پيروز شوند، زيرا آنها هجوم آورده و چند قلعه و شهر بزرگ مسلمانان را گرفته بودند؛ و همچنين بعد از اذان براى او دعا كنند؛ همچنين پاشا دستور داد كه ده نفر از بزرگان مذاهب ثلاثة هر روز براى او صحيح بخارى بخوانند و براى آنها در هر روز 200 نيم سكه نقره قرار داد؛ كه هر مدرسى 20 نيم سكه از ضرابخانه بگيرد، و به آنها وعده داد كه طبق فرمان، اين مستمرى دائما براى آنها باشد ! الجبرتي، عبد الرحمن بن حسن (متوفاى1237هـ)، تاريخ عجائب الآثار في التراجم والأخبار، ج2، ص79، ناشر: دار الجيل – بيروت. بار ديگر بخارى به قصد پيروزى خوانده شد: وفي يوم الثلاثاء ثاني عشر صفر حضر الشيخ الأمير إلى مصر من الديار الرومية ومعه مرسومات خطابا للباشا والامراء فركب المشايخ ولا قوه من بولاق وتوجه إلى بيته ولم يأت للسلام عليه أحد من الامراء وأنعمت عليه الدولة بألف قرش ومرتب بالضربخانة قرش في كل يوم وقرأ هنا البخاري عند الآثار الشريفة بقصد النصرة. در روز سه شنبة دوازده صفر، شيخ امير از ديار روم به مصر آمد و همراه او نامه‌هايى خطاب به پاشا و امرا بود؛ مشايخ همگى سوار شده و از بولاق براى ديدار او به سمت خانه‌اش رفتند؛ اما هيچ يك از اميران براى سلام بر او نيامدند؛ دولت به او 100 سكه هديه داد و اينكه هر روز يك سكه از ضرابخانه بگيرد؛ و در نزد او بخارى به نيت پيروزى خوانده شد. الجبرتي، عبد الرحمن بن حسن (متوفاى1237هـ)، تاريخ عجائب الآثار في التراجم والأخبار، ج2، ص135، ناشر: دار الجيل – بيروت. علماي الازهر و ختم بخاري براي رفع مشكلات در جاى ديگر جبرتى مى‌گويد وقتى مشكلات براى كسى زياد مى‌شد بخارى مى‌خواندند ! فقلنا له هذا لا يكون ونحن لا نحب ثوران الفتن وانما اجتمعنا لأجل قراءة البخاري وندعو الله برفع الكرب. به او گفتيم اينچنين نخواهد شد و ما دوست نداريم كه فتنه ايجاد شود؛ ما اينجا جمع شده‌ايم تا بخارى خوانده و خدا را بخوانيم تا مشكلات بر طرف شود. الجبرتي، عبد الرحمن بن حسن (متوفاى1237هـ)، تاريخ عجائب الآثار في التراجم والأخبار، ج3، ص268، ناشر: دار الجيل – بيروت. علماي الازهر و ختم بخاري براي دفع طاعون و وبا جبرتى در جاى ديگر مى نويسد: وفيه ايضا زاد الارجاف بحصول الطاعون وواقع الموت منه بالإسكندرية فأمر الباشا بعمل كورنتينة... وامر أيضا بقراءة صحيح البخاري بالأزهر وكذلك يقرأون بالمساجد والزوايا سورة الملك والأحقاف في كل ليلة بنية رفع الوباء در اين سال نيز، لرزش‌هايى به خاطر آمدن طاعون ايجاد شد... همچنين دستور داد در الازهر صحيح بخارى بخوانند؛ همچنين در مساجد و خان‌ها سوره ملك و احقاف را در هر شب به نيت برطرف شدن وبا بخوانند. الجبرتي، عبد الرحمن بن حسن (متوفاى1237هـ)، تاريخ عجائب الآثار في التراجم والأخبار، ج3، ص395، ناشر: دار الجيل – بيروت. الازهر و ختم بخاري به قصد پيروزي ابراهيم پادشاه بار ديگر در الازهر به قصد پيروزى پادشاه، بخارى قرائت شد: واستهل شهر ذي القعدة سنة 1232 وفي خامسه يوم الأربعاء وليلة الخميس ارتحل ركب الحجاج المغاربة من الحصوة وفي أواخره حصل الامر للفقهاء بالأزهر بقراءة صحيح البخاري فاجتمع الكثير من الفقهاء والمجاورين وفرقوا بينهم اجزاء وكراريس من البخاري يقرؤون فيها في مقدار ساعتين من النهار بعد الشروق فاستمروا على ذلك خمسة أيام وذلك بقصد حصول النصر لإبراهيم باشا على الوهابية وقد طالت مدة انقطاع الاخبار عنه وحصل لأبيه قلق زائد ولما انقضت أيام قراءة البخاري نزل للفقهاء عشرون كيسا فرقت عليهم وكذلك على أطفال المكاتب ماه ذى القعده سال 1232 شروع شد، در روز پنجم آن، چهارشنبه و شب پنجشنبه، كاروان حجاج مراكشى از حصوه به راه افتاد؛ و در اواخر آن فقها در الازهر جمع شدند تا صحيح بخارى بخوانند؛ به همين دليل، عده زيادى از فقها و اهل شهر جمع شده و جزوه ها و برگه‌هاى بخارى بين آنها تقسيم گشت؛ هر روز حدود دو ساعت بعد از طلوع آفتاب بخارى مى‌خواندند؛ اين كار را 5 روز انجام دادند و قصد آنها پيروزى پاشا بر وهابيت بود !!! و مدتى بود كه از او خبرى نبود و براى پدرش نگرانى حاصل شده بود؛ وقتى كه ايام قرائت بخارى تمام شد، 20 كيسه مرحمتى براى فقها داده شد كه بين آنها و بين اطفال مكتب‌خانه تقسيم گشت ! الجبرتي، عبد الرحمن بن حسن (متوفاى1237هـ)، تاريخ عجائب الآثار في التراجم والأخبار، ج3، ص569، ناشر: دار الجيل – بيروت. الازهر و ختم بخاري براي دفع وبا جمال الدين قاسمى مى‌نويسد: در سالى كه در مصر وباء آمده بود علماء دانشگاه الازهر اين بليه نازل شده را با ختم بخارى دفع كردند: بماذا دفع العلماء نازلة الوباء ؟ دفعوها يوم الأحد الماضي في الجامع الأزهر، بقراءة متن البخاري موزعاً كراريس على العلماء وكبار المرشحين للتدريس، في نحو ساعة، جرياً على عادتهم من إعداد هذا المتن أو السلاح الجبري، لكشف الخطوب، وتفريج الكروب، فهو يقوم عندهم في الحرب مقام المدفع والصرام والأسل، وفي الحريق مقام المضخة والماء، وفي الهيضة مقام الحيطة الصحيحة وعقاقير الأطباء، وفي البيوت مقام الخفراء والشرطة، وعلى كل حال، هو مستنزل الرحمات، ومستقر البركات... علما مصيبت وبا را چگونه برطرف كردند ؟ اين مصيبت را در روز يكشنبه گذشته در دانشگاه الازهر، با خواندن صحيح بخارى بر طرف كردند؛ به اين صورت كه جزوات بخارى را بين علما و بزرگان منتخب براى تدريس تقسيم كردند؛ و در حدود يك ساعت بخارى را خواندند؛ مثل عادت هميشگى كه اين متن يا سلاح هميشگى را براى بر طرف شدن مشكلات و شدايد به كار مى‌بردند؛ ختم بخارى در زمان جنگ، مانند توپخانه و شمشير تيز است؛ و در آتش سوزى كار شلنگ آتش‌نشانى و آب را مى‌كند؛ و در هنگام شكستگى‌ها كار آتل و داروهاى گياهى طبيبان را مى كند؛ و در خانه‌ها كار پليس و نگهبان؛ و در هرحالى سبب نزول رحمت و جلب بركت مى شود. القاسمي، محمد جمال الدين؛ (متوفاي 1332) قواعد التحديث من فنون مصطلح الحديث ج1، ص264 ناشر دار الكتب العلمية بيروت - 1399هـ - 1979م، الطبعة: الأولى وقتي يک کتاب که خدا مي داند وعلماي شيعه که چه تعداد از رواياتش دروغ وتعصب و کينه وعداوت و.... در آن مي باشد اين کارها را بکند ولي ائمه ما نتوانند اين معجزات را انجام دهند ؟؟؟؟؟؟؟؟
13850
کد مطلب: 5031 - عنوان: شعاع نور چهره فاطمه (س) به روايت عائشه
نام و نام خانوادگی: دوستدار اهل بيت - تاریخ انتشار: ٠٧:٥٩ - ١٢ ارديبهشت ١٣٩٢
الله اکبر از اين عظمت وفضائل و شان ومقام .خوشحالم که دوستدار او هستم واو مادر من است .
13851
کد مطلب: 6313 - عنوان: دانلود مجموعه پاورپوينت هاي گروه پاسخ به شبهات در دفاع از اهل بيت عليهم السلام
نام و نام خانوادگی: محب - تاریخ انتشار: ٠٧:١٥ - ١٢ ارديبهشت ١٣٩٢
باعرض سلام و خسته نباشيد خدمت تمام زحمت کشان سايت واما لينک هاي pdf اين هاهستن(البته باعرض معذرت بابت ديرکرد): http://s4.picofile.com/file/7747348274/New_folder.7z.html http://s4.picofile.com/file/7747349886/New_folder_2_.7z.html http://s4.picofile.com/file/7747350535/New_folder_3_.7z.html http://s4.picofile.com/file/7747351284/New_folder_4_.7z.html http://s4.picofile.com/file/7747351612/New_folder_5_.7z.html البته اين نکته رو بگم که حدود 10 تا مقاله ها ناقصن و آپلودشون نکردم.انشاالله بارفع مشکل آن هارو هم آپلود ميکنم ياعلي
پاسخ:
باسلام
دوست گرامي؛ باتشكر از زحمات جنابعالي به بخش مربوطه اطلاع داده شد؛ بزودي هر فايل در محل خودش براي دانلود قرار داده خواهد شد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)

13852
کد مطلب: 5043 - عنوان: چهل روايت صحيح در اثبات امامت از كتاب هاي شيعه و سني
نام و نام خانوادگی: متين - تاریخ انتشار: ٠٥:٤٤ - ١٢ ارديبهشت ١٣٩٢
سلام عليکم خطاب به نگارنده کامنت52 و 53 جناب وهابي به اقرار خودت حتي يه الاغ! وقتي به اذن خدا شهادت به ولايت حضرت علي {ع} ميده ! نتيجه ميگيريم امثال تو از الاغ هم ....!!!!! "يا مهدي ادرکني"
13853
کد مطلب: 5098 - عنوان: آيا عمر بن خطاب، فقط تهديد كرده است؟
نام و نام خانوادگی: محمد رضا گوزليان - تاریخ انتشار: ٠١:٠٧ - ١٢ ارديبهشت ١٣٩٢
ايا لعن به خلفاي سني با اين وضع الان جامعه بااين همه تکنولوژي و فيلم برداري در مجامع مذهبي شيعه درست است?گر درست است اگر اين فيلم را سني ها ببيند چه? خواهشا با سند رسمي از علما يا کتاب هاي معتبر ؟
پاسخ:
باسلام
دوست گرامي؛ توهين به مقدسات اهل سنت به گفته مقام معظم رهبري حرام است.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)

13854
کد مطلب: 6390 - عنوان: مشروعيت ازدواج موقت در كتاب هاي اهل سنت
نام و نام خانوادگی: مهسا - تاریخ انتشار: ٠١:٠٦ - ١٢ ارديبهشت ١٣٩٢
کسي که خودت رو اشرف مخلوقات مي دوني :اگر کسي که صيغه مي کنه آرامش نداره دليلش همون آدمي که از اوّل اين کار رو نهي کرد و اين کار در انظار جامعه منفور شد والسلام
13855
کد مطلب: 4699 - عنوان: اهانت به حضرت علي (ع) و فاطمه زهرا(س) در نماز جمعه اهل سنت زاهدان
نام و نام خانوادگی: فاطمه تقوي - تاریخ انتشار: ٢٤:٣٦ - ١١ ارديبهشت ١٣٩٢
ناد عليا مظهرالعجائب
بعظمتك يا الله بنبوتك يا محمد بولايتك يا علي ياعلي ياعلي ادركني بحق لطفك الخفي الله اكبر انا من شراعدائك بري
بخوان علي كه مظهر صفات عجيبه است
قسم به بزرگيت اي خدا وپيامبرت اي محمد وبه ولايت تو اي علي اي علي اي علي مرا درياب به حق لطف پناهت الله اكبر ومن از شر دشمنانت بيزاري ميجويم
13856
کد مطلب: 4918 - عنوان: نظر اهل بيت عليهم السّلام راجع به روزه گرفتن در روز عاشورا چيست؟
نام و نام خانوادگی: شهاب يگانه - تاریخ انتشار: ٢٤:١٢ - ١١ ارديبهشت ١٣٩٢
سلام عليکم : ممنونم "گروه پاسخ به شبهات"!!!!!!! من تا اينجا فهميدم که شما چون احاديثتون طبقه بندي درستي از نظر سندشناسي و طبقه بندي نداره، هرجا گير ميکنين ميگين که حديث ضعيفه!! و اگر حديثي صحيح باشد و نتونين انکارش کنين ميگين بر اساس تقيه بوده است!!!! خسته نباشين
13857
کد مطلب: 5031 - عنوان: شعاع نور چهره فاطمه (س) به روايت عائشه
نام و نام خانوادگی: محمد علي - تاریخ انتشار: ٢٣:٥٠ - ١١ ارديبهشت ١٣٩٢
بسم الله پس با اين حساب نتيجه گرفته ميشود عايشه اي كه چنين از حضرت فاطمه الزهرا سلام الله عليها دفاع كرده و اين حديث با مضامين بلند را نقل كرده هرگز دشمن اهل البيت عليهم السلام نبوده و اگر هم اشتباهي از او سر زده حمل به جهل زنانه ميشود نه دشمني ذاتي ! و همه توهمات باطل و كينه توزانه شيعه از بين ميرود
پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
اولا : اقرار عايشه به فضيلت حضرت زهراء عليها السلام نشان از اين دارد كه چقدر فضيلت حضرت مشهور و زياد بوده است كه حتي دشمن ايشان نيز نمي تواند آن را پنهان كند همچنانكه معاويه با آن همه دشمني كه نسبت به حضرت علي عليه السلام داشت ولي با اين حال اقرار به فضيلت حضرت مي كرد
ثانيا: در اينكه عايشه با اهل بيت دشمني داشت ترديدي نيست؛ زيرا اگر عايشه با آن ها عناد نداشت , چرا بعد از رحلت پيامبراكرم صلي الله عليه و آله وقتي پدرش روي كار آمد و حق مسلّم حضرت علي علي عليه السلام را غصب كرد, حتي يك بار هم به او اعتراض نكرد و از علي و خاندانش دفاع نكرد؟!
اگر واقعا عايشه با حضرت زهراء عليها السلام دشمن نبود چرا به كتك و سيلي زدن زهرا عليها السلام و سقط فرزندش و آتش زدن درِ خانه ايشان اعتراض نكرد ؟آيا عايشه نبود كه با هم كاري ناكثين (گروه طلحه و زبير) عليه امام المسلمين علي بن ابي طالب عليه السلام قيام كرد و جنگ جمل را راه انداخت ؟ عايشه آن قدر كينه داشت كه حتّي توان شنيدن نام علي عليه السلام را نداشت و بخاطر شهادت حضرت سجده شكر به جا آورد
آيا عايشه نبود كه از دفن امام حسن عليه السلام كنار جدّش جلوگيري كرد و در آخر دستور داد جسد سبط اكبر رسول اللّه را تير باران كنند؟!
با توجه به نكات مذكور آيا مي شود گفت كه عايشه دشمن حضرت زهراء عليه السلام و اهل بيت نبوده و دشمنيش نيز با جهل زنانه بوده است؟!
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

13858
کد مطلب: 3126 - عنوان: برخورد ناشايست وهابي ها با يك روحاني ايراني
نام و نام خانوادگی: كاوه - تاریخ انتشار: ٢٣:١٣ - ١١ ارديبهشت ١٣٩٢
به نظر من عيب از خود ما شيعه هاست كه كمتر به تمدن گذشته و دانشمندانمان وفرهنگمان پرداخته ايم وگرنه اين وهابي هاي پدرسوخته اين قدر گستاخي نمي كردند .
13859
کد مطلب: 6390 - عنوان: مشروعيت ازدواج موقت در كتاب هاي اهل سنت
نام و نام خانوادگی: م م - تاریخ انتشار: ٢٢:١٤ - ١١ ارديبهشت ١٣٩٢
يا ازدواج موقت (صيغه) در قرآن وجود دارد؟ پاسخ: در قرآن ازدواج موقت (صيغه) وجود ندارد. کساني که گمان ميکنند در قرآن ازدواج موقت وجود دارد به جمله «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً» استناد مي کنند که جمله اي از آيه 24 سوره نساء است. در سوره نساء در آيه 23 افرادي را که نميشود با آنها ازدواج کرد يکي يکي نام برده و در آيه 24 آنرا ادامه داده، و در ادامه آن چنين گفته: «... وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا ». اين آيه از ازدواج صحبت مي کند. نوع خاصي از ازدواج را مطرح نمي کند و زمان در آن نيست. کسانيکه اين جمله از آيه را مربوط به ازدواج موقت ميدانند يکي از دلايلي که مطرح مي کنند اينست که «استمتاع» بمعني لذت بردن است، و ازدواج موقت (صيغه) هم براي لذت بردن است. اين دليل البته غلط است. هم از اين نظر که در ازدواج دائم هم لذت هست و هم از اين نظر که «استمتاع» بمعني «لذت» نيست. در زبان عربي دو تا واژه به يک معني وجود ندارد. هر واژه اي معني و کاربرد خاص خود را دارد. واژه هائي که معاني زيادي دارند و در معني دوم خود معاني مشترکي دارند نيز دقيقاً به يک معني نيستند، بلکه با هم فرق مي کنند و فرق آنها به معنيِ اصليِ مصدر آنها برمي گردد. در زبان عربي بجاي واژه هاي مترادف واژه هاي هم خانواده وجود دارد. واژه «لذت (لذة)» به مفهومي که ما آنرا بهتر درک مي کنيم بمعني: کيف کردن است. «استمتاع» بمعني: بهره مند و برخوردار شدن از چيزي است که حق ما نيست. مثلاً کسي ما را مهمان مي کند و به ما غذا ميدهد. ما از غذا و مهمانيِ وي برخوردار و بهره مند مي شويم و اين حق ما نيست (يعني وي ملزم به چنين کاري نبوده، چنين کاري وظيفه او نبوده، از طرف ما چنين حقي به گردن او نبوده است، ما چيزي از او طلب نداشته ايم. با اين حال از کار و دارائي وي برخوردار و بهره مند شده ايم. اينگونه برخورداريها و بهره منديها استمتاع ناميده ميشود). دليل ديگري که گفته ميشود اين آيه مربوط به ازدواج صيغه است اينست که در آيه گفته شده اجر آنها (يعني اجر زنان) را بدهيد و در ازدواج دائم اجر وجود ندارد. اين دليل هم البته غلط است. اَجـر دادن در آيات ديگري هم مطرح شده است. از جمله: در آيه 5 سوره مائده که از ازدواج با زنان اهل کتاب صحبت مي کند ـ و در آيه 10 سوره ممتحنه ـ و در آيه 6 سوره طلاق که از زنان طلاق گرفته که بچه شير خوار دارند و بچه را شير ميدهند صحبت ميکند. «اجر» بمعني: «دادن مزد يا پاداش بنابر قرار داد قبلي» است. و معنيِ جمله « فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِـهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً» چنين است: هر گاه از چيزي از آنها (يعني از کار زنان نه خودِ آنها) که حق شما نيست (يعني آنها ملزم به انجام آن نيستند) بهره مند و برخوردار شديد پاداش آنها را بنابر قرار قبلي خود که تعهد شما است بپردازيد. و بدنبال آن گفته: « وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا » يعني: اگر پس از تعهدي که پذيرفته ايد به اتفاق هم چيزي از آن قرارداد را کم يا زياد کنيد اشکالي ندارد. خدا مسائل شما را ميداند و با حکمت کار ميکند». خلاصه اينکه آيه از ازدواج صحبت مي کند (و چيزي مبني بر ازدواج موقت در جمله و در آيه نيست)، و به مردان مي گويد در قبال بهره منديها و برخورداريهاي خود از آن دسته از کارهاي زنان، که زنان فراتر از وظيفه و مسئوليت زندگي زناشوئي خود براي همسران خود انجام ميدهند، بنابر قراردادي که با هم مي بندند، به قرار و تعهد خود عمل کنند و پاداش زنان را بدهند. و پاداش دادن به زن مقوله اي است ميان دو نفري که با هم ازدواج ميکنند (که مهريه ناميده ميشود) و يک الزام مذهبي نيست.
پاسخ:
باسلام
دوست گرامي؛ مساله نكاح موقت در ابتداي اسلام قطعي است و از اين آيه استفاده مي شده و علماي اهل سنت آنرا در كتب تفاسير خود آورده اند و لكن اهل سنت آن را منسوخ مي دانند بر خلاف شيعه؛ اين استدلال شما با اين مساله نمي سازد براي نمونه به سخن اين علما دقت كنيد:
ابن كثير و سيوطي مي گويند:
قوله (ولا يحل لكم أن تأخذوا مما آتيتموهن شيئ) وقد استدل بعموم هذه الآية على نكاح المتعة ولا شك أنه كان مشروعا في ابتداء الإسلام ثم نسخ بعد ذلك وقد ذهب الشافعي وطائفة من العلماء إلى أنه أبيح ثم نسخ ثم أبيح ثم نسخ مرتين وقال آخرون أكثر من ذلك وقال آخرون إنما أبيح مرة ثم نسخ ولم يبح بعد ذلك وقد روى عن ابن عباس وطائفة من الصحابة القول بإباحتها للضرورة وهو رواية عن الإمام وكان ابن عباس وأبي بن كعب وسعيد بن جبير والسدي يقرؤن (فما استمتعتم به منهن إلى أجل مسمى فآتوهن أجورهن فريضة) وقال مجاهد نزلت في نكاح المتعة...
((تفسير القرآن العظيم، إسماعيل بن عمر بن كثير الدمشقي أبو الفداء، دار الفكر - بيروت - 1401، ج1 ص475))
((الدر المنثور، عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي، دار الفكر - بيروت - 1993، ج2 ص478))
طبري در تفسيرش اينگونه مي گويد:
فهذه المتعة الرجل ينكح المرأة بشرط إلى أجل مسمى ويشهد شاهدين وينكح باذن وليها وإذا انقضت المدة فليس له عليها سبيل وهي منه برية وعليها أن تستبرئ ما في رحمها وليس بينهما ميراث ليس يرث واحد منهما صاحبه
حدثني محمد بن عمرو قال ثنا أبو عاصم عن عيسى عن بن أبي نجيح عن مجاهد (فما استمتعتم به منهن ) قال يعني نكاح المتعة ... حدثنا بن المثنى قال ثنا أبو داود قال ثنا شعبة عن أبي إسحاق عن عمير أن بن عباس قرأ فما استمتعتم به منهن إلى أجل مسمى .
((جامع البيان عن تأويل آي القرآن، محمد بن جرير بن يزيد بن خالد الطبري أبو جعفر، دار الفكر - بيروت - 1405، ج5 ص12))
و...
در اين مورد مي توانيد همين مطلب را دوباره با دقت بخوانيد يا به بخش «فقه مقارن » برويد تا با استدلال علماي خود و استدلال شيعه به تفصيل آشنا شويد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)

13860
کد مطلب: 6390 - عنوان: مشروعيت ازدواج موقت در كتاب هاي اهل سنت
نام و نام خانوادگی: م م - تاریخ انتشار: ٢٢:٠٩ - ١١ ارديبهشت ١٣٩٢
روش استدلال تشيع از آيه ?فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً? علماء و انديشمندان تشيع از آيه فوق به حلت نكاح موقت فتوي داده اند و آن را قوي ترين و مستدل ترين آيه بر حلت نكاح موقت مي دانند ولي اين استدلال بنا به دلايل زير باطل است: اولاً: اين آيه جزيي از آياتي است كه درباره ي نكاح و ازدواج دائم نازل گرديده اند لذا آن نيز بيانگر نكاح دائم است نه نكاح موقت آنجايي كه خداوند متعال مي فرمايد: ?حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالاتُكُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ مِنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ?إلى قوله تعالى:?إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيماً حَكِيماً?. ثانياً: زني كه با آن عقد ازدواج موقت بسته مي شود در نزد تشيع زوجه و ملك يمين به حساب نمي رود و جزو ازواجي كه از آنان ارث برده شود نيز به شمار نمي رود و نسب نيز از آن ثابت نمي شود چنانچه در كتابهاي همچون الفروع الكافي 2/43 التهذيب 2/188 الاتبصار 3/147 وسائل الشيعه 14/446 از محمد بن مسلم روايت نقل مي كنند كه ايشان از امام جعفر صادق شنيدند كه ايشان درباره ي زنان نكاح متعه چنين مي گفتند: آن زن جزو زنان اربعه اي كه در قرآن مجيد ذكر شده است به شمار نمي رود و آن زن نيازي به طلاق ندارد بدون طلاق پس از اتمام عقد قرارداد و ايام ازدواج خود به خود جدا مي شود و آن زن به وسيله اين نكاح ميراث نيز نمي برد و در روايتي ديگر از ابوبصير نقل شده است كه ايشان مي فرمايند از امام جعفر صادق درباره ي زناني كه توسط نكاح موقت ازدواج شده اند پرسيده شد آيا آن زنان جزو زنان چهارگانه اي كه ذكر آن در قرآن آمده است مي باشند؟ ايشان فرمودند خير. و در روايت زراره بن اعين از امام جعفر صادق چنين آمده است در نزد امام جعفر صادق درباره ي زناني كه توسط ازدواج موقت به عقد نكاح آمده پرسيده شد آيا آنان جزو زنان چهار گانه اند ايشان فرمودند: اگر مي خواهي مي توانيد هزار زن را به عقد نكاح موقت در بياوريد زيرا كه آنان به اجاره گرفته شده اند. اگر واقعا آنان جزو زوجات و همسران به شمار مي رفتند هرگز ازدواج با بيش از چهار تن از آنان بنا به آيه ?فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلاثَ وَرُبَاعَ? جايز نبود بنابراين آنان زوجه نيستند و حكم آن را نيز نمي گيرند و جزو زنان زنا كار به شمار مي روند. ثالثاً: زنان ازدواج شده توسط نكاح موقت نيازي به طلاق و جداي ندارند ولي زنان دائم بدون طلاق و گذراندن عده هرگز جدايي و فرقت بين زوجين صورت نمي گيرد. از زراه روايت است كه ايشان از امام جعفر صادق روايت مي كنند كه ايشان فرمودند: هنگامي كه وقت نكاح موقت به پايان برسد زن بدون طلاق جدا مي شود و اگر شخصي خواست در ايام و مهر او بيافزايد. رابعاً: ارث يكي از حقوق مسلم زوج و زوجه است كه بنا به آيات الهي زوج و زوجه از يكديگر ارث مي برند ولي زناني كه توسط نكاح موقت به عقد در آمده اند هرگز از شوهر و شوهر از آنان ارث نمي برند و در روايتي كه از ابن ابي عمير نقل شده است امام جعفر صادق چنين مي فرمايند: زنان نكاح موقت ارث نمي برند. در روايتي ديگر از سعيد بن يسار نقل شده است مي فرمايد درباره ي زني كه به نكاح موقت عقد مي شود و شرط ميراث نيز گذاشته شده است پرسيدم ايشان فرمودند زنان نكاح موقت از شوهران ارث نمي برند برابر است كه آن ارث مشروط باشد يا غير مشروط. و در روايتي ديگر از زراره نقل شده است چنين وارد شده است كه امام جعفر صادق فرمودند: در نكاح متعه بين زن و شوهر ميراث جاري نمي شود.
پاسخ:
باسلام
دوست گرامي؛ شما از كجاي اين آيه فهميديد كه در مورد ازدواج دائم نازل شده است؟ اين آيات در مورد ازدواج است اعم از دائم و موقت و ازدواج با كنيز و در اين آيات در مورد همه اينها سخن گفته شده است.
زن در ازدواج موقت همانند ازدواج دائم است فقط نفقه ندارد و ارث نمي برد ولي زوجه به حساب مي آيد البته محدود به چهار تا نيست و نسب هم ثابت مي شود. اين دلايل شما زوج بودن و نسب را رد نمي كند فهم اين مساله برعهده مراجع است مي توانيد دلايل و نظرات آنها را ببينيد شما لطفا در كاري كه اهلش نيستيد دخالت نكنيد. به كتبي كه مراجع در مورد نكاح نوشته اند مانند كتاب النكاح آيت الله شبيري زنجاني يا كتاب النكاح آيت الله مكارم شيرازي و... مراجعه كنيد و استدلالات آنها را ببينيد.
دليل ما براي اينكار همين روايات است كه از ائمه به ما رسيده و روايات فراوان ديگري كه از رسول الله صلي الله عليه و آله نقل شده است و در كتب شما هم فراوان آمده كه در مطلب بالا هم به برخي اشاره شده اما مفصل آن را در بخش «فقه مقارن » مي توانيد مطالعه كنيد. اما دليل شما مستند به قول عمر است كه تصريح مي كند در زمان رسول الله صلي الله و عليه و آله چنين چيزي بود ولي من آن را حرام مي كنم. به نظر ما جناب عمر حق چنين كاري نداشته و اين بدعت در دين است اما شما اين را بي اشكال مي دانيد! پس ما دنباله رو حضرت رسول و معصومين عليهم السلام هستيم ولي شما بر خلاف حكم رسول الله صلي الله عليه و آله، حلال ايشان را حرام نموده ايد و از عمر تبعيت مي كنيد!
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)