نسخه موبایل
www.valiasr-aj .com
فهرست نظرات

از تاريخ: تا تاریخ: عبارت موردنظر: محل جستجو:

« شماره صفحه از 2632  »
12781
کد مطلب: 4839 - عنوان: فرار مولوي عبدالحميد از مناظره و دعوت مجدد ايشان براي مناظره و مباهله
نام و نام خانوادگی: ركسانا - تاریخ انتشار: ٢٤:٣١ - ٢٩ خرداد ١٣٩٢
جناب عشق حضرت علي-----شما که نام علي را در رديف خدا قرارداده ايد بايد از الله بترسيد.
12782
کد مطلب: 1397 - عنوان: معني اين تصوير را فقط شيعه مي فهمد
نام و نام خانوادگی: رضا - تاریخ انتشار: ٢٣:٢٧ - ٢٩ خرداد ١٣٩٢
مهدي بيا نوکرتم
12783
کد مطلب: 1367 - عنوان: متن فتواي شرم آور مفتي وهابي در برخورد با شيعيان
نام و نام خانوادگی: نيوشا - تاریخ انتشار: ٢٢:٥٨ - ٢٩ خرداد ١٣٩٢
اي کبيري...خدا نيامرز ما بايد سر قبر بابات جشن بگيريم نه روز عاشورا...اي خدا ذليلت کنه بحق صاحب زمان که من سر قبرت دايره بدست بگيرم...
12784
کد مطلب: 5022 - عنوان: امام شافعي : خوردن گربه كوهي ، موش خرما ، جوجه تيغي ، راسو ، بزمجه و ... جايز است + تصاوير كتاب
نام و نام خانوادگی: Razie - تاریخ انتشار: ٢٢:٤٢ - ٢٩ خرداد ١٣٩٢
همين ها رو مي خورن كه بوي گند كارياشون دنيا رو به كثافت كشيده يه سوال از آقايوني كه اينها رو مي خورن. اين جانورها خوشمزه اند؟ اي كلكا! راستشو بگين نكنه نسل بعضي جانورا كه داره منقرض مي شه كار شماس؟!!! اي شيطون. نوش جان
12785
کد مطلب: 5131 - عنوان: آيا شيعيان ، مخالفان خود را «حرام زاده» مي دانند؟
نام و نام خانوادگی: Habib parsa - تاریخ انتشار: ٢١:٠٢ - ٢٩ خرداد ١٣٩٢
يا علي مدد خيلي خوب بود ممنونم...
12786
کد مطلب: 1360 - عنوان: ذبح كودك شيعه در روستاي
نام و نام خانوادگی: رز - تاریخ انتشار: ٢٠:٣٠ - ٢٩ خرداد ١٣٩٢
احساس خفگي مي کنم. خدا لعنتشون کنه.
12787
کد مطلب: 6317 - عنوان: استدلال به خطبه 228 نهج البلاغه (لِلّهِ بلاء فلان)، براي انكار شهادت فاطمه زهرا(س)
نام و نام خانوادگی: علي رضا - تاریخ انتشار: ٢٠:٠٣ - ٢٩ خرداد ١٣٩٢
سلام خدمت دوستان براردران ولي عصر از شما مهندسين علوم حديث سوالي داشتم اگر مي شود ديدگاهتان را درباره خطبه 235 نهج بفرماييد چيست؟ يَابْنَ عَبَّاسٍ، مَا يُرِيدُ عُثْمَانُ إِلاَّ أَنْ يَجَعَلَنِي جَمَلاً نَاضِحاً بِالْغَرْبِ: أَقْبِلْ وَأَدْبِرْ! بَعَثَ إِلَيَّ أَنْ أَخْرُجَ، ثُمَّ بَعَثَ إِليَّ أَنْ أَقْدُمَ، ثُمَّ هُوَ الْآنَ يَبْعَثُ إِلَيَّ أَنْ أَخْرُجَ! وَاللهِ لَقَدْ دَفَعْتُ عَنْهُ حَتَّي خَشِيتُ أَنْ أَکُونَ آثِماً. نکوهش از موضع‏گيري‏ها نارواي عثمان اي پسر عباس! عثمان جز اين نمي‏خواهد که مرا سرگردان نگهدارد، گاهي بروم، و زماني برگردم، يک بار پيغام فرستاد از مدينه خارج شوم، دوباره خبر داد که باز گردم، هم اکنون تو را فرستاده که از شهر خارج شوم بخدا سوگند! آنقدر از او دفاع کردم که ترسيدم گناهکار باشم. منظور حضرت امير در باره اينكه گناهكار باشم و يا از او دفاع كردم چيست علت چه بوده كه مولا اين چنين گفته ايا مي توان گفت كه حضرت علي در خودش شك نموده و فرموده ترسيدم كه گنه كار باشم؟ خواهشا پاسخ سوال من را بدهيد ممنون مي شوم منتظر پاسختان هستم
پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
در پاسخ به اشكال شما، توضيحي كه آيت الله مكارم شيرازي ذيل اين خطبه دارند را ذكر مي كنيم انشاءالله راهگشا باشد:
«داستان شورش توده‏ هاى مردم برضدّ عثمان، يكى از داستانهاى اسف‏ انگيز صدر اسلام است. اين شورش برخلاف آنچه متعصّبان مى ‏پندارند، امرى كاملا طبيعى بود، زيرا عثمان از يك سو بنى اميّه و خويشاوندان خود را كه افراد صالحى نبودند بر پستهاى حساس كشور اسلام گماشت و از سوى ديگر بيت المال مسلمانان را همانند اموال شخصى خود به اطرافيانش به هر تعداد مى‏ خواست مى ‏بخشيد درحالى كه توده‏ هاى مردم در محروميت به سر مى‏ بردند.
سر و صداى اين دو كار ناشايست همه‏ جا پيچيد و سبب شورشى شديد بر ضدّ عثمان شد، گرچه پرچمدار اين شورش گروهى از مصريان و مردم كوفه‏ بودند؛ ولى مردم مدينه نيز با آنها هم ‏صدا شده و مهاجران و انصار در برابر آن سكوت كردند و هيچ‏كس جز على عليه السّلام به دفاع از عثمان برنخاست، زيرا آن حضرت گرچه از معترضان شديد بر اعمال عثمان بود؛ ولى كشتن او را به مصلحت جامعه اسلامى نمى‏ دانست.
به هرحال، در اين ماجرا عثمان چند نامه يا چند پيام ضد و نقيض براى امام فرستاد؛ نخست از او خواست كه از مدينه به سوى سرزمين «ينبع» خارج شود.
بار ديگر نامه نوشت كه حضرت باز گردد، دفعه سوم نامه نوشت كه مجددا از مدينه خارج شود.
دليل اين دستورهاى ضد و نقيض اين بود كه در آغاز گمان مى ‏كرد ماندن على عليه السّلام در مدينه سبب تشويق مردم به عزل او و بيعت با آن حضرت به عنوان خلافت خواهد شد. سپس هنگامى كه حضرت از مدينه بيرون رفت، عثمان احساس كرد كسى جز على عليه السّلام نمى‏ تواند از او دفاع كند و سبب نجات او از دست شورشيان شود، لذا از آن حضرت تقاضاى بازگشت به مدينه را كرد. باز هنگامى كه خبرهايى به او رسيد كه مردم شعار بيعت با امام را سر داده ‏اند، وحشت بر او مستولى شد و بار ديگر تقاضاى خروج آن حضرت را از مدينه كرد و از آنجا كه آورنده نامه اخير، ابن عباس بود امام او را مخاطب ساخته و چنين فرمود: «اى ابن عباس عثمان (با اين پيام‏هاى ضدّ و نقيض) مقصودى جز اين ندارد كه مرا همچون شتر آبكش قرار دهد؛ گاهى بگويد بيا و گاهى بگويد باز گرد»؛ (يا ابن عبّاس، ما يريد عثمان إلّا أن يجعلني جملا ناضحا بالغرب‏: أقبل و أدبر!).
سپس افزود: «يكبار عثمان كسى را نزد من فرستاد كه از مدينه خارج شوم باز شخصى را نزد من فرستاد كه برگردم و هم اكنون فرستاده است كه بيرون روم؛ بعث إليّ أن أخرج، ثمّ بعث إليّ أن أقدم، ثمّ هم الآن يبعث إليّ أن أخرج!».
اين امر نشان مى ‏دهد كه فشار مردم به قدرى شديد بود كه عثمان كاملا دستپاچه شده بود و هر ساعت تصميم تازه‏ اى مى ‏گرفت. غافل از اينكه كار از كار گذشته و دوران حكومتش پايان يافته و مردم هيچ عذرى را از او نمى ‏پذيرند و در اين ميان با شخصيتى همچون على عليه السّلام كه مقام و الانش در پيشگاه خالق و خلق بر كسى پوشيده نيست معامله يك مأمور حلقه به گوش و بى ‏اختيار مى ‏كرد.
جالب اينكه عثمان درباره كس ديگرى چنين دستورهاى ضدّ و نقيضى را صادر نكرد، زيرا ديگران چنان نقشى را در جامعه اسلامى نداشتند كه حضور و غيابشان تأثيرگذار باشد.
سرانجام امام عليه السّلام در پايان اين سخن به نكته مهمى اشاره مى‏ كند و آن اينكه نهايت كوشش را براى دفاع از عثمان به خرج داده است. كارى كه هيچ كس جز آن حضرت انجام نداد و نمى ‏توانست انجام دهد، مى‏ فرمايد: «به خدا سوگند من آن قدر از عثمان دفاع كردم كه ترسيدم گنهكار باشم»؛ (و اللّه لقد دفعت عنه حتّى خشيت أن أكون آثما).
اين تعبير ممكن است اشاره به اين باشد كه دفاع بيش از حد از كسى كه مرتكب آن كارهاى خلاف شده نوعى حمايت از ظلم و خطاست و اين كار جايز نيست.
اين بهترين تفسيرى است كه براى عبارت فوق مى ‏توان گفت، هر چند ابن ابى الحديد و ابن ميثم در شرح نهج البلاغه خود دو احتمال ديگر نيز ذكر كرده‏ اند:
نخست اينكه امام مى ‏گويد: به اندازه‏اى از عثمان دفاع كردم كه بر جان خود بيمناكم، زيرا ايستادن در مقابل اين همه جمعيّت كه بر ضد او قيام كرده ‏اند اين گمان را به وجود مى ‏آورد كه آنان به من حمله كنند و آسيبى به من برسانند و اين خود گناهى است.
ديگر اينكه مى ‏ترسم زياده‏ روى در دفاع از وى باعث ايجاد اختلاف و كشمكش شود و من ناچار از شدت عمل گردم و كسانى از دست من آزرده شوند و اين خود نيز گناه است؛ ولى روشن است كه هيچ يك از اين دو احتمال متناسب با تعبير بالا نيست.
در كتاب العقد الفريد آمده است كه ابن عباس مى‏ گويد: عثمان به سراغ من فرستاد و گفت: مشكل پسر عمويت را با من حل كن (منظورش امام امير المؤمنين بود) من به او گفتم: پسر عموى من كسى نيست كه بتوانم براى او تعيين تكليف كنم او خودش درباره خود تصميم مى‏ گيرد حالا بگو چه دوست دارى من به او بگويم؟ عثمان گفت: به او بگو از مدينه بيرون رود و در «ينبع» در كنار ملك خودش باشد: نه او سبب اندوه من شود و نه من سبب اندوه او. ابن عباس مى‏ گويد: من خدمت على عليه السّلام رسيدم و پيام عثمان را عرض كردم فرمود: عثمان مى ‏خواهد من شتر آبكش او باشم (گاه مى ‏گويد از مدينه بيرون رو و گاه مى ‏گويد باز گرد) سپس اين شعر را انشاد كرد:
فكيف به أنّي أداوي جراحه‏ فيدوى فلا ملّ الدّواء و لا الدّاء
او را چه مى ‏شود من مى ‏خواهم بر زخمهاى او دوا بگذارم تا درمان شود ولى نه دواء فايده‏ اى دارد و نه درد او.
على عليه السّلام به دنبال اين ماجرا (براى پرهيز از هر گونه اتهام) به روستاى ينبع رفت؛ ولى هنگامى كه كار بر عثمان مشكل شد عثمان نامه به حضرت نوشت و تقاضا كرد كه به مدينه باز گردد.[شرح نهج البلاغه مرحوم شوشترى، ج 9، ص 254 (با كمى تلخيص).]
اين سخن تأييدى است بر آنچه سيّد رضى در كلام بالا آورده است كه عثمان بر اثر دست‏پاچگى در برابر شورش عظيم مردم دستورات ضدّ و نقيضى درباره آن حضرت صادر كرد.[پيام امام امير المومنين عليه السلام، حضرت آيت الله مكارم شيرازي، ج‏8، ص596]
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)

12788
کد مطلب: 5646 - عنوان: تحريف قرآن
نام و نام خانوادگی: محمدعلي - تاریخ انتشار: ١٩:٣١ - ٢٩ خرداد ١٣٩٢
نقدکتاب فصل الخطاب ميرزانوري طبرسي
ميرزاحسين نوري طبرسي درکتاب خود1122روايت درباره تحريف قرآن آورده است که815روايت آن ازسه کتاب زيررگرفته شده است
1-کتاب قراءات احمدبن محمدسياري.اوازنويسندگان آل طاهربوده وفردي بسيارضعيف الحديث وفاسدالمذهب وکثيرالارسال معرفي شده است.
الفهرست شيخ طوسي ص47شماره70ورجال نجاشي شماره190
2-کتاب التحريف علي بن احمدکوفي(متوفاي352ه.ق)که رجاليون اورا دروغگو وباطل گراخواندند.
نجاشي رجال شناس شيعه درباره وي مينويسد:((اوکوفي وازآل ابي طالب بود.درآخرزندگي راه غلو رادرپيش گرفت ومذهب اوفاسدگشت وکتابهاي زيادي نوشت.کتابهاي اوآکنده ازخطاواشتباه است.غاليان براي اين مردعظمت زيادي قائلند.))
رجال نجاشي شماره689
3-تفسيرعلي بن ابراهيم قمي
نويسنده اصلي اين کتاب شخصي است به نام ابوالفضل عباس بن محمدکوفي که خود راشاگردعلي بن ابراهيم معرفي کرده است ونکته جالب اينکه هيچ نامي ازاودرکتابهاي رجالي شيعه برده نشده است.
علمايي که برفصل الخطاب محدث نوري کتاب نوشتند
1-شيخ محمودفرزندشيخ ابوالقاسم معروف به معرب تهراني(متوفاي1313ه.ق)که درنقدفصل الخطاب کتابي300صفحه اي به نام (کشف الارتياب في عدم تحريف القرآن)نگاشته است.
2-سيدمحمدحسين شهرستاني(متوفاي1315ه.ق)کتاب(حفظ کتاب الشريف عن شبهةلقول بالتحريف)رانوشت که کتاب بسيار ارزشمنديست.
3-آيت الله شيخ محمدجوادبلاغي درمقدمه کتاب خود(آلاءالرحمن)نقدي برفصل الخطاب نوشت.
4-مرحوم آيت الله العظمي خويي درتفسيرش کتاب البيان فصلي به نام(صيانة القرآن عن التحريف)را در ردميرزاي نوري تنظيم نموده است.
12789
کد مطلب: 5646 - عنوان: تحريف قرآن
نام و نام خانوادگی: محمدعلي - تاریخ انتشار: ١٨:٥١ - ٢٩ خرداد ١٣٩٢
شيخ طوسي درمقدمه تفسيرش ميگويد:((ميان مسلمين اجماع است وظاهرمذهب مسلمانان ومذهب حقه اماميه اين است که تحريف درقرآن تحقق نيافته است.))
التبيان ج1ص3
شيخ مفيدميگويد:((روايت صحيح ازائمه وارد شده که مارا به آنچه که دربين دوجلدآمده است امرنمودند بدون اينکه به کم وزيادبودن آن اشاره کرده باشندوهمچنين گفته اندآنچه که بين دوجلدآمده است تمام آن کلام خداست.))
المسائل السروية ص79و81
قاضي نورالله شوشتري صاحب احقاق الحق ميگويد:((آنچه برخي به شيعه اماميه نسبت داده اندکه آنان به دگرگوني قرآن قائل هستندموردپذيرش همه شيعيان نيست وتنها اندکي ازآنان چنين عقيده اي دارند که درميان شيعيان به آنان اعتنا نمي شود.))
آلاءالرحمن ص25
12790
کد مطلب: 1363 - عنوان: قرضاوي، درخواست از اعراب جهت جنگ با سوريه در كنار تروريستان
نام و نام خانوادگی: محسن - تاریخ انتشار: ١٨:٤٩ - ٢٩ خرداد ١٣٩٢
حالا بريد از هنيه ملعون حمايت کنيد که ناخن اين خوک کثيف را در برابر چشم جهانيان گرفت
12791
کد مطلب: 1365 - عنوان: اسامي روحانيون شهيد شيعه سوري در آخرين قتل عام شيعيان اين كشور
نام و نام خانوادگی: محسن - تاریخ انتشار: ١٨:٤٦ - ٢٩ خرداد ١٣٩٢
بايد مقابله به مثل کرد خون يک شيعه به اندازه تمام اهل بدعت کثيف شرف داره.
12792
کد مطلب: 1360 - عنوان: ذبح كودك شيعه در روستاي
نام و نام خانوادگی: محسن - تاریخ انتشار: ١٨:٤٤ - ٢٩ خرداد ١٣٩٢
حالا اگه يه توله سگ ناصبي -سلفي فلسطيني در کرانه باختري پاش پيچ بخوره هزار بار تلويزيون پخشش ميکنه. خدايا چجوري ميتونيم تو روي امام زمان نگاه کنيم؟
12793
کد مطلب: 5022 - عنوان: امام شافعي : خوردن گربه كوهي ، موش خرما ، جوجه تيغي ، راسو ، بزمجه و ... جايز است + تصاوير كتاب
نام و نام خانوادگی: هادي - تاریخ انتشار: ١٧:٥٠ - ٢٩ خرداد ١٣٩٢
نميفهمم پس سني چطور مسلمان حساب ميشه !!!!، اگه اسلام ناب که شبکه کلمه ادعا ميکنه همينه نخواستيم مارو کافر حساب کنيد راضييم . اين کثافت کاريا ديگه چيه . اگه يه مولوي يا مفتي معمولي اين فتوا رو ميداد ميگفتم حالا يه قلطي کرده . اهل سنت !!!!!! لطفا يه نظري بدن من هنگ کردم
12794
کد مطلب: 5646 - عنوان: تحريف قرآن
نام و نام خانوادگی: محمدعلي - تاریخ انتشار: ١٧:٤٨ - ٢٩ خرداد ١٣٩٢
نظرچندنفر ازعلماي شيعه پيرامون عدم تحريف قرآن شيخ صدوق(متوفاي381ه.ق)ميگويد:((اعتقاد ما درباره قرآن اين است که آن سخن خدا ووحي است.کتابي که باطل ونادرستي درآن راه ندارد وازجانب پروردگارحکيم ودانا نازل شده است واو فروفرستنده ونگهبان آن مي باشد.)) الاعتقادات ص93 ابوعلي طبرسي صاحب تفسيرمجمع البيان مي فرمايد:((درمورد فزوني قرآن همه امت اسلامي بربي پايگي آن اتفاق نظردارندواما درمورد کاسته شدن آن؛اندکي ازاصحاب ماوگروهي ازحشويه ازاهل سنت رواياتي آورده اند ولي آنچه ازمذهب ماپذيرفته شده وصحيح است برخلاف آن مي باشد.)) مجمع البيان ج1ص10 علي بن طاووس حلي معروف به سيدبن طاووس(متوفاي664ه.ق)مينويسد:(( نظرشيعه آن است که دگرگوني درقرآن راه ندارد.)) سعدالسعودص144 ملامحسن فيض کاشاني صاحب تفسيرصافي درباره عدم تحريف قرآن مي گويد:((عزيز درلغت به معناي شکست ناپذيراست وقرآن دراين آيه(فصلت:41و42)به عزت توصيف شده است وعزيزبودن قرآن به آن است که هيچ باطلي درآن راه ندارد وتحريف بارزترين نوع باطل است.)) علم اليقين ج1ص565
12795
کد مطلب: 4700 - عنوان: توهين "سني نيوز" به شيعيان اهل بيت
نام و نام خانوادگی: مهدي - تاریخ انتشار: ١٧:٤٧ - ٢٩ خرداد ١٣٩٢
سلام اين سوال راجواب دهيدآياروزغديرخم پيامبرص که همه کساني راکه درحج شرکت کرده بودنددريک جاجمع کردواين پيام راداد آن هم درآخرين سال عمر خودميتوان از آنسرسري گذشت واين همه تاکيدداشت که آياهمه صدايش راميشنوند؟وسوال ديگرآيادخت پيغمبرص ادعاي چيزي راميکندکه حقش نيست(فدک)ياولايت حضرت علي ع را؟؟؟؟!!!!!!
پاسخ:
باسلام
اما اشكال دوم شما گويا به خودتان وارد است! چون ادعاي حضرت فاطمه سلام الله عليها در مورد فدك در تاريخ ثابت است؛ حال اين حق ماست كه از شما بپرسيم آيا ايشان ادعاي چيزي مي كند كه حقش نيست؟ ادعاي ايشان در مورد حق حضرت علي عليه السلام و دفاع از ايشان تا سرحد جان هم دليل ديگري بر غاصبانه بودن سه خليفه اول است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)

12796
کد مطلب: 4839 - عنوان: فرار مولوي عبدالحميد از مناظره و دعوت مجدد ايشان براي مناظره و مباهله
نام و نام خانوادگی: خليل - تاریخ انتشار: ١٦:١٥ - ٢٩ خرداد ١٣٩٢
چطور ميشود ک کساني ک در جوار رسول اکرم به مدت 1سال زندگي کردند و در مکتب ان حضرت درس دين را ياد گرفتند بلافاصله بعد از وفات ان حضرت کفر اختيار کنند؟پيامبري ک با وحي در ارتباط بود!!!!!بخدا قسم اگر اصحاب درجه يک پيامبر کافر شده باشند بايد به پيامبري چنين پيامبري شک کرد ک نتوانست بعد از 13 سال و حتي بيشتر چند صحابه ي با اخلاص تربيت کند.خواهشا نظرم را تاييد کنيد.
12797
کد مطلب: 4839 - عنوان: فرار مولوي عبدالحميد از مناظره و دعوت مجدد ايشان براي مناظره و مباهله
نام و نام خانوادگی: عبدالله - تاریخ انتشار: ١٥:٥٨ - ٢٩ خرداد ١٣٩٢
جناب کامنت 170 ابداسحاق.
شما بهتره ي دوره تشخيص احاديث صحيح و غير صحيح رو بگذرونيد تا هر چيزيرو حديث به حساب نيارين.
بعدش هم خواهشا شما از 23 سال نبوت پيامبر حرف نزنين ک براي شما امامت برتر از نبوته-الحکوميه الاسلاميه نوشته ي امام خميني-.
شما بهتره به توسلاتون به امامان ادامه بدين و روي قبورشون مسجد بنا کنيد و لعنت خدا رو پذيرا باشين و امام زمان هم بلاهارو ان شالله از شما رفع کنه.
من فقط براي شما دعاي هدايت ميکنم.
12798
کد مطلب: 6254 - عنوان: كرامات عمر بن خطاب در كتب اهل سنت
نام و نام خانوادگی: علي - تاریخ انتشار: ١٥:٠٢ - ٢٩ خرداد ١٣٩٢
درجواب دوست عزيز علي علي شايد زنا زادگي طرف بگي تقصير طرف نبوده ولي ابنه اي بودن چيزي هست که به خرابي طرف بر ميگردد و بعد از اسلام هم ادامه داشته حتي پيامبر براي دواي اين افراد سفارش کرده عريان بر کوهان شتر بنشينند تا کرم ها ازبين برود که عمر انجام نداد تاآخر عمر ابنه اي وشراب خوار بود ما اينجا قصد فحش دادن نداريم انان از عمر وابوبکر بت ساخته اند از معصوميت وکمال وصدق والقاب ومناقب علي را براي اها سنت بکاربردهاند درست است نبايد فحش داد ولي تبري از فروع دين ماست ما از کتب شيعه ياد نکرديم وگرنه ميگفتم که شيطان درجهنم از درجه پستي عمر تعجب ميکند ما از کتب صحيحه واحاديث معتبر انان ياد ميکنيم يک مفتي که نمگوييد عمر ابنه اي بوده ما بايد با مدرک ذکر کنيم تا انان در کتب خود تحقيق کند شايد نظرشان درباره دين ناقصشان عوض شود بدانيم ونگوييم ظلم است شايد ان سني نداند پس بداند خلفاي غاصب کيستند تا حجت برانان تمام شود
12799
کد مطلب: 1361 - عنوان: علماي وهابي در تحريم كالاهاي ايراني بيانيه صادر كردند
نام و نام خانوادگی: خسته - تاریخ انتشار: ١٤:٥٠ - ٢٩ خرداد ١٣٩٢
يکي نيست به اينا بگه از شما گنده ترهاشم هيچ غلطي نتونستند بکنند شما که يه مشت مارمولک خور کودن هستيد
12800
کد مطلب: 5026 - عنوان: عائشه : خوردن موش حلال است + تصاوير كتاب
نام و نام خانوادگی: مهدي - تاریخ انتشار: ١٢:١٦ - ٢٩ خرداد ١٣٩٢
بسم الله الرحمن الرحيم سلام اقايه احسان گيريم حق با شما باشه پس دو راه بيشتر نداريد اول يا حديث را قبول کنيد و يا قرطبي را کاذب بدانيد که از علمايتان است و همچمين علمايه ديگرتان را اين حديث يا مثلش را ذکر کرده اند گذشته از اين يکبار هم شما به سوال ما جواب بدهيد که شما عايشه را طبق کدام حديث صديقه طاهره ميدانيد لطفا با سند