نسخه موبایل
www.valiasr-aj .com
فهرست نظرات

از تاريخ: تا تاریخ: عبارت موردنظر: محل جستجو:

« شماره صفحه از 2806  »
81
کد مطلب: 9700 - عنوان: سجده پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر گِل
نام و نام خانوادگی: محمد - تاریخ انتشار: ٢٠:٠٠ - ١٥ آذر ١٣٩٦
با تشکر از شما ! خداوند شمارا در هدفتان یاری کند !
82
کد مطلب: 4906 - عنوان: آيا صحت دارد كه با ميلاد پيامبر اكرم صل الله علیه و آله، طاق كسري ريخت، آتشكده زرتشت خاموش شد و ... ؟
نام و نام خانوادگی: کیانا - تاریخ انتشار: ١٥:٥٤ - ١٥ آذر ١٣٩٦
چرا هر چی بلا بوده سر ایرانیا میومده
83
کد مطلب: 6310 - عنوان: مرده ها مي شنوند و قادر به پاسخگويي هستند
نام و نام خانوادگی: بیزن - تاریخ انتشار: ١٢:١٩ - ١٥ آذر ١٣٩٦
چقدر تاسف بار و مایوس کننده است که هیچکس نمیخواهد قدم به جلو گذاشته و به حقیقت نزدیکتر و نزدیکتر شود !!!
صرف فرمایشات گذشتگان دور و نقل کورکورانه ان و انتقال به نسل حاضر و اینده ، عینا مصداق ایه 170 سوره بقره است که جاهلانه همچنان داره تکرار میشه !!
پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
خوبه پس انتقال آیات قرآن و بیانات پیامبر (ص) و صحابه که قبولش دارید، این مصداق نقل کورکورانه شد!!! اماتبعیت شما از ابن تیمیه و محمد بن عبد الوهاب مصداق تبعیت بصیرانه!!!
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات

84
کد مطلب: 2738 - عنوان: اين عكس "ابوبكر" خليفه اول اهل سنت است
نام و نام خانوادگی: محسن - تاریخ انتشار: ٢٢:١٤ - ١٣ آذر ١٣٩٦
هر کس با عشق خودش محشور میشه
85
کد مطلب: 5135 - عنوان: آيا ازدواج دو دختر پيامبر (ص) با عثمان صحت دارد ؟
نام و نام خانوادگی: علیرضا - تاریخ انتشار: ٢٠:١٦ - ١٣ آذر ١٣٩٦
متأسفم شدیدا.در خطبه ی 164 نهج البلاغه امام علی به عثمان می گوید که تو داماد پیامبر بوده ای در حالی که عمر و ابوبکر نبوده اند.حالا چون عثمان نباید خلیفه می شده،حتما باید از هر صفت خوبی او مبرا باشد؟ فقط این احتمال هست که ربیبه باشند.تازه احتمال این که دختر خود پیامبر هم باشند زیاد است.وای بر شما اگر عمدا برای اثبات حق از حرفی باطل کمک گرفته باشید
پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
اولا: اين خطبه از کتب اهل سنت نقل شده است لذا آنها در اين خصوص نمي توانند بر عليه ما احتجاج کنند طبري اين خطبه را چنين نقل کرده است:
تجهله ولا أدلك على أمر لا تعرفه إنك لتعلم ما نعلم ما سبقناك إلى شيء فنخبرك عنه ولا خلونا بشيء فنبلغكه وما خصصنا بأمر دونك وقد رأيت وسمعت وصحبت رسول الله ونلت صهره وما ابن أبي قحافة بأولى بعمل الحق منك ولا ابن الخطاب بأولى بشيء من الخير منك وإنك أقرب إلى رسول الله رحما ولقد نلت من صهر رسول الله ما لم ينالا ولا سبقاك إلى شيء فالله الله في نفسك فإنك والله ما تبصر من عمى ولا تعلم من جهل وإن الطريق لواضح بين وإن أعلام الدين لقائمة
تاريخ الطبري ج 2 ص 645
ثانيا : اين خطبه در مذمت عثمان است که مردم از کارهاي عثمان به علي عليه السلام شکايت کردند حضرت نيز او را نصيحت کرد همچناکه در خطبه هاي ديگر مانند خطبه شقشقيه.اعمال عثمان را مورد اعتراض قرار داده است. فرمودند
«... الى ان قام ثالث القوم نافجاً حِضنيه بين نثيله و مُعْتَلَفه و قام معه بنو ابيه يخضمون مال الله خِضمة الإبل نبْتَة الربيع الى ان انتكث فتله واجهز عليه عمله و كبّت به بطنته...»؛ (تا سوّمين به مقصود رسيد و همچون چارپا بتاخت و خود را در كشتزار مسلمانان انداخت و پياپى دو پهلو را آكنده كرد و تهى ساخت. خويشاوندانش با او ايستادند و بيت المال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر كه مهار برد و گياه بهاران چرد، چندان اسراف ورزيد كه كار به دست و پايش بپيچيد و پرخورى به خوارى و خوارى به نگونسارى كشيد...).
يا در جاي ديگر در خصوص اعمال عثمان مي فرمايد:
اسْتَأْثَرَ فَأَسَاءَ الْأَثَرَةَ وَ جَزِعْتُمْ فَأَسَأْتُمُ الْجَزَعَ‏ وَ لِلَّهِ حُكْمٌ وَاقِعٌ فِي الْمُسْتَأْثِرِ وَ الْجَازِعِ‏
بى مشورت ديگران به كار پرداخت، و كارها را تباه ساخت شما با او به سر نبرديد، و كار را از اندازه به در برديد. خدا را حكمى است كه دگرگونى نپذيرد، و دامن خودخواه و ناشكيبا را بگيرد.
نهج البلاغة (للصبحي صالح) ؛ ؛ ص73
ويا آمده است که حضرت بر عثمان غصب کرده و با او اعتراض مي کرد :
وخرج بعضهم حتى اتى عليا فاخبره الخبر فجاء على مغضبا حتى دخل على عثمان فقال اما رضيت من مروان ولا رضى منك الا بتحويلك عن دينك وعقلك وان مثلك مثل جمل الضعينة
البداية والنهاية ج 7 ص 173
آيا مي شود گفت حضرت عثمان را حق مي دانست!
در خصوص ناميدن به عنوان داماد نيز با توجه اينکه در جاي خود ثابت شده است که دو زن عثمان ربيبه پيامبر بودن نه دختر حضرت لذا به ربيبه نيز دختر اطلاق مي شود لذا حضرت به عنوان داماد از او ياد کرده است
اما در خصوص ادعاي اينکه عثمان داماد پيامبر صلي الله عليه و آله بايد بگوييم : اگر کمي در تاريخ تامل کنيد مي فهميد که دو همسر عثمان دختران واقعي پيامبر صلي الله عليه واله وسلم نبودند بلکه ربيبه هاي حضرت بودند:زيرا
1- بخاري در صحيح خود، ذيل آيۀ شريفۀ (و قاتلوهم حتي لا تکون فتنه) ماجرايي را از عبدالله بن عمر نقل مي كند که در آن شخصي از او در مورد علي(ع) و عثمان پرسشي مطرح مي سازد. ابن عمر بعد از اين که نکاتي را در مورد تبرئۀ عثمان بيان داشت، مي گويد که اما علي(ع) پسرعموي پيامبر(ص) و داماد اوست. صحيح بخاري،ج ۵، ص ۱۵۷، دار الفکر، بيروت، ۱۴۰۱ ه ق.
اگر رقيه و ام کلثوم همسران عثمان، دختران واقعي پيامبر (ص) بودند، ابن عمر مي بايست او را نيز به عنوان داماد پيامبر(ص) معرفي نمايد، در حالي که اين کار را ننمود!
2-اگر پيامبر صلي الله عليه واله وسلم بجز حضرت زهرا سلام الله عليها دختر ديگري داشتند بايد با همه انها به طور يکسان محبت مي کردند ولي با رجوع به سيره نبي مكرم اسلام و دقت در آن ، در مي‌يابيم كه روايات بسياري از رابطه بسيار صميمانه نبي مكرم اسلام و دختر بزرگوارش صديقه طاهره سلام الله عليها حكايت مي‌كند اما هيچ روايتي ؛ حتي يك روايت ضعيف نيز در كتاب‌هاي شيعه و سني نقل نشده است كه پيامبر اسلام صلي الله عليه واله حتي يكبار درِ خانه رقيه و ام كلثوم را زده باشد . چرا پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم اين رابطه بسيار صميمانه را با ديگر دختران خود نداشته‌ است ؛ نه در مدينه و نه حتي در مكه ؟
هر چند كه فاطمه زهرا از هر نظر از تمامي زنان عالم متمايز بوده است ؛ ولي اگر پيامبر دختري غير از فاطمه داشت ، شايسته بود كه اين رابطه صميمانه بين آن‌ها نيز وجود داشته باشد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

86
کد مطلب: 4699 - عنوان: اهانت به حضرت علي (ع) و فاطمه زهرا(س) در نماز جمعه اهل سنت زاهدان
نام و نام خانوادگی: رضا - تاریخ انتشار: ١٨:٤٦ - ١٣ آذر ١٣٩٦
سلام.در جواب به احمد بی سواد بگویم ما اگر میگویم یا حسین و یا علی و یا زهرا چون اعتقاد داریم آنها حجت خدا برکل حجتهای خدا اند و هیچ کس به خدا نمیرسد مگر با معصومین شیعه.مذهب ؟؟؟ یک مذهب جعلی است که توسط ح؟؟؟؟ ساخته شده است.ل؟؟؟؟؟
87
کد مطلب: 5339 - عنوان: حديث «قرطاس»، نسبت هذيان و انكار رحلت پيامبر (2)
نام و نام خانوادگی: علی کریم زاده - تاریخ انتشار: ٢١:٣١ - ١٢ آذر ١٣٩٦
به نام خدا
با سلام
ببخیشد یک سوال داشتم از محضر کارشناسان سایت و اون اینکه :
بعضی در جواب حدیث قرطاس میگویند که منظور از هجر میتواند ((ترک و هجرت )) هم باشد و نمیتوان برای طعن به عمر استفاده کرد زیرا (( اذا وجد الاحتمال بطل الاستدلال )) .
البته اون حدیثی که در اون (( انّ النّبی قد غلب علیه الوجع )) امده صریحه در این مورد
و ایرادی نمیتونند بهش بگیرن
ولی لطفا یک توضیح درباره (( هجر )) هم بدید
با تشکر
پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
اگر به کتب لغوی و تفسیر روایی و منابع دیگر اهل سنت نگاه کنید، اشاره شده است که هجر به معنی هذیان گویی است این چیزی است که خود بزرگان لغوی و نحوی و مفسری اهل سنت گفته اند
زبیدی در تاج العروس چنین می گوید :
الهُجْرُ بالضمّ : القبيح من الكلام والفُحشُ في المَنْطق والخَنَا ... الهُجْرُ أيضاً : الهَذَيانُ وإكثارُ الكلام فيما لا ينبغي . يقال : هَجَرَ في نَوْمِه ومَرضِه يَهْجُرُ هُجْراً بالضمّ ... ورُوي عن إبراهيمَ في قوله عزَّ وجلَّ : " إنّ قومي اتَّخذوا هذا القُرآنَ مَهْجُوراً " قال : قالوا فيه غَيْرَ الحقّ . أَلَمْ ترَ إلى المريضِ إذا هَجَرَ قال غَيْرَ الحقِّ .
هُجر : سخن زشت و فحش در سخن است ... هُجر همچنین : به معنای هذیان و زیاد سخن گفتن در چیزی که شایسته نیست می باشد . گفته می شود : در خواب و بیماریش هذیان می گوید . و از ابراهیم روایت شده که درباره این سخن خدای عزّوجل همانا قوم من این قرآن را مهجور داشتند گفته است : یعنی راجع به آن به ناحق سخن گفته اند . آیا نمی بینی که مریض وقتی هذیان می گوید سخن غیر حق به زبان می آورد ؟ !
تاج العروس من جواهر القاموس ، ج 1 4 ص 400 - 401 ، اسم المؤلف: محمد مرتضى الحسيني الزبيدي الوفاة: 1205 ، دار النشر : دار الهداية ، تحقيق : مجموعة من المحققين
* ملا علی قاری در شرح شفا نیز چنین می گوید :
( فقال بعضهم ) و هو عمر ..... ( ابدا فتنازعوا فقالوا ) ای بعضهم کما فی البخاری ( ماله اهجر ) و یروی فقالوا اهجر و هم بفتحات علی ان الهمزه الاستفهام الانکاری من الهجر بضم الهاء بمعنی الهزیان فی حال المرض و الغشیان علی من توقف فی امتثال امره علیه الصلاه و السلام بالکتابه
منظور از ( برخی گفتند ) همانا عمر می باشد .... منظور از (منازعه کردند و گفتند ) یعنی برخی از آنها ، آنچنان که در بخاری آمده است . ( او را چه شده ، هذیان می گوید ) و گفتند اهجر نیز روایت شده است . که همزه به معنای استفهام انکاری می باشد از هُجر یعنی هذیان گفتن در زمان مریضی و بیهوشی که سبب عدم انجام دستور ایشان به کتابت وصیت شد .
نسیم الریاض فی شرح الشفاء و بهامشه شرح الشفا لعلی القاری الحنفی ، ج 2 ص 277، اسم المؤلف: شهاب الدین احمد بن محمد الخفاجی المصری الحنفی الوفاة: 1069 ، دار النشر : دارالکتب العربی - بیروت - لبنان
در اینجا می بینیم که ملا علی قاری صراحت دارد که الهُجر به معنای هذیان گفتن می باشد
ابوالبقاء عکبری در شرح دیوان متنبی چنین می گوید :
اانطق فیک هجرا بعد علمی *** بانک خیر من تحت السماء
آیا در حق تو توهین می کنم وقتی فهمیدم که تو بهترینی از همه در زیر آسمان
الهجر القبيح من الكلام والفحش وهجر إذا هذى وهو ما يقوله المحموم عند الحمى ومنه قول عمر بن الخطاب رضى الله عنه مرض رسول الله إن الرجل ليهجر على عادة العرب
هُجر یعنی کلام قبیح و فحش ، هَجَر وقتی هذیان می گوید و آن چیزی است که مریض در حالت تَب می گوید . همانند قول عمر بن خطاب در هنگام بیماری حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم که بر اساس عادت عرب گفت : این مرد هذیان می گوید !
ديوان المتنبي ، ج 1 ص 9 ، اسم المؤلف: أبو البقاء العكبري الوفاة: 616 ، دار النشر : دار المعرفة - بيروت ، تحقيق : مصطفى السقا/إبراهيم الأبياري/عبد الحفيظ شلبي
این سخن وی صراحت بر انتساب سخن " الرجل لیهجر " به عمر بن خطاب دارد . و هر چند سخن عکبری در توجیه عملکرد عمر صحیح نمی باشد
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات

88
کد مطلب: 5209 - عنوان: آيا علماي شيعه همه روايات اصول كافي را صحيح ميدانند؟
نام و نام خانوادگی: رسول - تاریخ انتشار: ١٠:٤٣ - ١٢ آذر ١٣٩٦
با سلام
ضمن تشکر از مطالب سودمند موسسسه تحقیقاتی
یک سوال
چرا علمای اهل سنت احادیث غیر صحیح را در کتابهای خودشان اصلاح نکرده اند؟
پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
در این خصوص کتابهای زیادی نوشته شده است که روایات صحیح را جدا و ضعیف را جدا می نویسند مانند سلسله الاحاديث الضعيفه والموضوعه واثرها السيئ في الامه که البانی نوشته است
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات

89
کد مطلب: 5245 - عنوان: آيا لعن كردن خلفاء و اصحاب جايز است ؟
نام و نام خانوادگی: مجید - تاریخ انتشار: ١٣:١١ - ١١ آذر ١٣٩٦
پاسخ به نظر شماره 38608
جواب اینه.سنی ها که در اقلیت هستند حق دارند به مقدسات واصولات شیعه علناً درنماز جمعه انتقاد ورد کنند ولی درمملکتی که قانون اساسی ان مذهب رسمی ان شیعه است حق بیان اصولات خود را حتی درجامعه شیعی ندارد!!!!
90
کد مطلب: 6347 - عنوان: بررسي آيه «محمد رسول الله...» و تبرئه خلفاء از حمله به خانه حضرت زهرا (س)
نام و نام خانوادگی: مسلمان - تاریخ انتشار: ٢٣:٠٤ - ٠٩ آذر ١٣٩٦
واقعا جای تاسف داره که عده ای خود را مسلمان بنامند ولی اینچنین بی محابا به تحلیل وقایع صدر اسلام بپردارند .
حضرت محمد صلی الله علیه در امور‌حکومتی و جنگ و امچر مسلمین با صحابه مشورت میکردند . این مشورتها مخالف و موافق داشت تا اینکه به یک نظر واحد میرسیدند ‌ دلیل مخالفت با جنگ ترس نبوده بلکه نظر شخصی هر یک از صحابه یقینا اختلافهای داشته . شکل مشورت همین است .
در جنگی که به شکست کشبده میشود فرار از جنگ بدیهی است همانطور که در احادیث اشاره کردید خود پیامبر هم به آنها پیوست .
جالب اینجاست که اگر با برداشتی که شما از این وقایع دارید و مطابق آیه اینها خلاف بزرگی کردند که از جنگ گریزان شدند ٬ چرا بعد فرار باز از صحابه نزدیک پیامبر بودند و پیامبر آنها را مواخذه شدید نکرده و ...
و در لحظات بیماری و آخر عمر مبارکش این ترسو را پیشنماز میگذارد و... ؟
از ایجاد تفرقه در بین مسلمانان دست بردارید و از خدا بترسید .
پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
اولا: در خصوص فرار از جنگ باید به این نکته توجه داشت که، فرار از ميدان جنگ ، يكي از گناهان كبيره محسوب مي‌شود كه هم از نظر عقل و هم از نظر شرع عملي است ناپسند ؛ زيرا ثابت مي‌كند كه شخص فرار كننده از جنگ ، به خداوند و وعده‌هايي كه داده است بي توجه است و حاضر نيست جان خود را در راه خداوند و دين اسلام فدا كند.
اگر اين فرار سبب شود كه رسول خدا صلي الله عليه وآله در ميان مشركين تنها مانده و افرادي كه از آن حضرت در مقابل حملات دشمنان دفاع نمايد نداشته باشد، حكم ديگري پيدا مي كند .
خداوند كريم در باره فرار از جنگ مي‌فرمايد :
يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ زَحْفًا فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَار . وَ مَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئذٍ دُبُرَهُ إِلا مُتَحَرِّفًا لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيزًِّا إِلىَ‏ فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَ مَأْوَئهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ المَْصِير .
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد ! هنگامى كه با انبوه كافران در ميدان نبرد رو برو شديد ، به آن ها پشت نكنيد (و فرار ننماييد) ! .
و هر كس در آن هنگام به آن‌ها پشت كند ، مگر آن كه هدفش كناره‏گيرى از ميدان براى حمله مجدد ، و يا به قصد پيوستن به گروهى (از مجاهدان) بوده باشد ، (چنين كسى) به غضب خدا گرفتار خواهد شد و جايگاه او جهنم ، و چه بد جايگاهى است ! .
الأنفال / 15 و 16.
عبد الحق اندلسي نيز مي نويسد:
وقال ابن جريج معنى الآية عفا الله عنهم إذ لم يعاقبهم والفرار من الزحف كبيرة من الكبائر بإجماع فيما علمت وعدها رسول الله صلى الله عليه وسلم في الموبقات مع الشرك وقتل النفس وغيرها
ابن جريج در خصوص معني آيه عفا الله عنهم گويد آنها را عقوبت نمي‌کند و فرار از جنگ از به اجماع از گناهان کبيره است که رسول خدا صلي الله عليه و اله آن را از موبقات در کنار شرک وقتل نفس و غيره ذکر کرده است
الأندلسي، ابومحمد عبد الحق بن غالب بن عطية (متوفاى546هـ)، المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز، ، ج 1 ص 530 ،تحقيق: عبد السلام عبد الشافي محمد، ناشر: دار الكتب العلمية - لبنان، الطبعة: الاولى، 1413هـ- 1993م.
ثانیا: آن دونفر قسم خورده بودند که از جنگ فرار نکنند
وحدثنا أبو بَكْرِ بن أبي شَيْبَةَ حدثنا بن عُيَيْنَةَ ح وحدثنا بن نُمَيْرٍ حدثنا سُفْيَانُ عن أبي الزُّبَيْرِ عن جَابِرٍ قال لم نُبَايِعْ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم على الْمَوْتِ إنما بَايَعْنَاهُ على أَنْ لَا نَفِرَّ
ما با پيامبر (ص) بر مرگ بيعت نکرديم بلکه بيعت کرديم که فرار نکنيم
النيسابوري القشيري ، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاى261هـ)، صحيح مسلم، ج 3 ، ص 1483تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
حال چرا فرار کردند!!!
ثالثا: اگر این فرار حق بود چرا پیامبر صلی الله علیه و آله از اصحاب گله کرده و آنها را به بی انصافی متهم کرده است
النيسابوري القشيري ، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاى261هـ)، صحيح مسلم، ج 3 ، ص 1483تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
آمده است که در جنگ احد همه از کنار پيامبر صلي الله عليه و آله فرار کردند جزء تعداد معدود که ابوبکر در بين آنها نبود. مسلم در اين خصوص چنين نقل مي‌کند:
وحدثنا هَدَّابُ بن خَالِدٍ الْأَزْدِيُّ حدثنا حَمَّادُ بن سَلَمَةَ عن عَلِيِّ بن زَيْدٍ وَثَابِتٍ الْبُنَانِيِّ عن أَنَسِ بن مَالِكٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم أُفْرِدَ يوم أُحُدٍ في سَبْعَةٍ من الْأَنْصَارِ وَرَجُلَيْنِ من قُرَيْشٍ فلما رَهِقُوهُ قال من يَرُدُّهُمْ عَنَّا وَلَهُ الْجَنَّةُ أو هو رَفِيقِي في الْجَنَّةِ فَتَقَدَّمَ رَجُلٌ من الْأَنْصَارِ فَقَاتَلَ حتى قُتِلَ ثُمَّ رَهِقُوهُ أَيْضًا فقال من يَرُدُّهُمْ عَنَّا وَلَهُ الْجَنَّةُ أو هو رَفِيقِي في
الْجَنَّةِ فَتَقَدَّمَ رَجُلٌ من الْأَنْصَارِ فَقَاتَلَ حتى قُتِلَ فلم يَزَلْ كَذَلِكَ حتى قُتِلَ السَّبْعَةُ فقال رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم لِصَاحِبَيْهِ ما أَنْصَفْنَا أَصْحَابَنَا
انس گويد روز احد پيامبر صلي الله عليه و آله با هفت نفر از انصار و يک نفر از قريش تنها ماند زماني که مشرکين هجوم آوردند حضرت فرمود : کسي که اينها را از ما دور مي‌کند بهشت براي اوست ويا اينکه در بهشت همنشين من است مردي از انصار جلو رفت جنگيد تا شهيد شد سپس دوباره مشرکين هجوم آوردند حضرت فرمود کسي که آنها را از ما دور کند بهشت از آن اوست و يا رفيق من در بهشت هست مردي جلو رفت شهيد شد اين کار ادامه داشت تا اين که آن هفت نفر همگي کشته شدند در اينجا پيامبر صلي الله عليه و آله به کسي که همراهش بود فرمود: اصحاب ما نسبت ما انصاف نکردند
النيسابوري القشيري ، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاى261هـ)، صحيح مسلم، ج 3 ،ص 1415،تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
اما اينکه آن دو نفر چه کساني بودند که پيامبر را تنها نگذاشتند، طبق اعتراف شارحين اين روايت، آن دو طلحه و سعد بوده است
در خصوص مشورت پیامبر صلی الله علیه و آله به این آدرس رجوع کنید
در خصوص نماز ابوبکر به این آدرس رجوع کنید
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات

91
کد مطلب: 5171 - عنوان: قرآن كريم در چه زماني و توسط چه كسي جمع آوري شده است ؟
نام و نام خانوادگی: امیذ - تاریخ انتشار: ١٩:٣٢ - ٠٩ آذر ١٣٩٦
خود قران کریم که پیامبرنوشته الان کجاست
پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
قرآنی که دست ما هست همان قرآنی هست که بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است فقط قرآنی که حضرت علی علیه السلام که از زبان پیامبر املاء می کردند به صورت ترتیب نزول بوده و الان دست امام مهدی علیه السلام است
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات

92
کد مطلب: 11108 - عنوان: بررسی شبهات وهابیت در مسئله «تقیّه»(81) – ملاک وجوب در تقیه (4)
نام و نام خانوادگی: رحمت الله محمودی - تاریخ انتشار: ١٤:٤٧ - ٠٩ آذر ١٣٩٦
خیلی عالی است ازدست اندرکاران این وبسایت کمال تشکررادارم
93
کد مطلب: 5009 - عنوان: آيا عمر بن الخطاب ، به حضرت زهرا سلام الله عليها جسارت كرده است ؟
نام و نام خانوادگی: حسین - تاریخ انتشار: ١٠:٣٩ - ٠٩ آذر ١٣٩٦
سلام..چرا از تقویمهای سال ۷۰به بعد وفات رو تغییر دادید به شهادت؟؟ایا بعد این همه سال این واقعه جزع اثار باستانی بود که شما کشف کردین؟؟و حضرت علی که معروف به اسدالله بود غیرتش در همین حد بود که بزاره کسی بیاد هتک حرمت کنه و انتقام نگیره؟؟؟و اگر اینقد خلیفه دوم بد بود با اهل بیت پیامبر چرا در پهلوی پیامبر دفنش کردن؟؟؟؟اندکی تفکر از برادران تشیع...بهتره بخاطر سیاست در حکومت چیزای من در اوردی رو باور نکنیم
پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
در این خصوص به این آدرسها رجوع کنید
در خصووص دفن شیخین در کنار قبر پیامیر صلی الله علیه و آله،ما سوال داریم که بدن ابوبکر و عمر با اجازه چه کسی در کنار ایشان قبر حضرت مدفون شدند؟!
مگر خداوند متعال نفرموده است:
(( در خانه رسول وارد نشوید مگر هنگامی که به شما اجازه داده شود))
از چه کسی اجازه گرفتند؟
عایشه و حفصه طبق احکام ارث حق استفاده از ۳وجب اتاق را داشته اند. و برای استفاده از باقی زمین باید از زنان دیگر رسول خدا و همچنین فرزند ان حضرت اجازه بگیرند.
حال از چه کسي اجازه گرفتند؟
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات


94
کد مطلب: 5204 - عنوان: منظور از ظالم اول ، ثاني و ثالث و رابع درفرازهاي آخر زيارت عاشورا چيست؟
نام و نام خانوادگی: محسن - تاریخ انتشار: ٠٩:١١ - ٠٩ آذر ١٣٩٦
پاسخ به نظر شماره 36470
آیا ابن ملجم از صحابی نبود؟
پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
بزرگان اهل سنت به صحابی بوده ابن ملجم اشاره کرده اند
ابن حجر عسقلانی نیز او را در لیست صحابه آورده است !
[ 6412 ] عبد الرحمن بن ملجم المرادی ،أدرک الجاهلیة .....
الاصابة فی تمییز الصحابة،ج8،ص158 ط مرکز الهجر للبحوث
ابن حجر در جایی دیگر از الاصابة نیز به این مطلب اشاره می کند :
وإنما ذکرته لأن الذهبی ذکر عبد الرحمن بن ملجم، لأن له إدراکا، وینبغی أن ینزه عنهما کتاب الصحابة
الاصابة فی تمییز الصحابة،ج9،ص351 ط مرکز الهجر للبحوث
و من نام این شخص { منظور ابن حجر " کنانة بن بشر " می باشد که جزو قاتلان عثمان بوده است } را در صحابه ذکر کردم چون ذهبی عبد الرحمن بن ملجم را در صحابه ذکر کرده چون پیامبر را درک کرده است و شایسته است که کتاب صحابه از نام آنان پاک شود .....
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات

95
کد مطلب: 6341 - عنوان: بررسي آيه : « والسابِقون الاولون » و رضايت دائمي خداوند از صحابه
نام و نام خانوادگی: محمد - تاریخ انتشار: ١٨:٠٢ - ٠٨ آذر ١٣٩٦
سلام و خسته نباشید !

خــــیلی کامل و خوب

ممنون

96
کد مطلب: 11650 - عنوان: یاد "حضرت محسن بن علی(ع)" در مسابقه فوتبال + عکس
نام و نام خانوادگی: ابو محسن - تاریخ انتشار: ١٣:٣٦ - ٠٨ آذر ١٣٩٦
سلام خدا رو شکر که همچین جوانانی در بین بازیکنان هستند که نام اهل بیت علیهم السلام را زنده می کنند. ان شاء الله دعای حضرت زهرا سلام الله علیها بدرقه راهش باشد و روز به روز شاهد موفقیت او باشیم
97
کد مطلب: 5110 - عنوان: آيا حضرت خديجه (س) قبل از پيامبر(ص) با فرد ديگري ازدواج كرده بود؟
نام و نام خانوادگی: شیعه اهل بیت - تاریخ انتشار: ١٢:٢٧ - ٠٨ آذر ١٣٩٦
سلام . شخصی از من چند سوال پرسیده در پیام های جداگانه مطرح میکنم .
ایشان سوال کردند در یکی از احادیث در باب اینکه پیامبر اواخر عمر خواصت وصیت کند و گفتند هذیان میگوید . پیامبر گفت من در انچه هستم بهتر از ان هست که شما مرا به ان دعوت میکنید ..از من سوال کرد منظور پیامبر در این حدیث چیه .
پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
از ظاهر روایت برداشت می شود که مراد حضرت این بوده که امر من با کتابت از چیزی که شما مخالفت می کنید و مانع می شوید بهتر است این چیزی است که حتی شارحین روایت نیز به آن اشاره کرده اند
لِكَ وَنَحْوه أَفْضَل مِنْ الَّذِي تَسْأَلُونَنِي فِيهِ مِنْ الْمُبَاحَثَة عَنْ الْمَصْلَحَة فِي الْكِتَابَة أَوْ عَدَمهَا . وَيَحْتَمِل أَنْ يَكُون الْمَعْنَى فَإِنَّ اِمْتِنَاعِي مِنْ أَنْ أَكْتُب لَكُمْ خَيْر مِمَّا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ مِنْ الْكِتَابَة . قُلْت : وَيَحْتَمِل عَكْسه أَيْ الَّذِي أَشَرْت عَلَيْكُمْ بِهِ مِنْ الْكِتَابَة خیر مِنْ عَدَمهَا بَلْ هَذَا هُوَ الظَّاهِر
فتح الباري لابن حجر -12 / 252
ملا علی قاری نیز گوید: مراد این است که حضرت اشاره دارد که مراقب من به یاد خدا و تفکر و ذکر خدا برای من از چیزی که شما دارید انجام می دهید از اختلاف نزاع بهتر است
ولو بالكلام والله أعلم بحقيقة المرام فذهبوا أي فشرع بعض أصحابه يردون عليه أي هذا الرأي صريحا بخلاف قول عمر فإنه كان تلويحا فقال دعوني أي أتركوني ذروني بمعناه تأكيد له والمعنى دعوني من النزاع واللغط الذي شرعتم فيه فالذي أنا فيه أي من مراقبة الله تعالى والتأهب للقائه والتفكر في ذلك ونحوه خير مما تدعونني إليه أي أفضل مما أنتم عليه من الاختلاف واللغط قال الخطابي وقد روي عن النبي أنه قال اختلاف أمتي رحمة والاختلاف في الدين ثلاثة أقسا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ مِنْ عَدَمهَا بَلْ هَذَا هُوَ الظَّاهِر
مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح - (17 / 255)
هر چند برخی سعی در توجیه این روایت کرده م بر خلاف ظاهر روایت دارند قضاوت می کنند اما خودشان به ناچار اقرار کرده اند که ظاهر همان چیزی است که مراد حضرت این بوده که امر من با کتابت از چیزی که شما مخالفت می کنید و مانع می شوید بهتر است
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات

98
کد مطلب: 6267 - عنوان: انجام نماز ظهر و عصر، مغرب و عشاء در يك وقت
نام و نام خانوادگی: حامد - تاریخ انتشار: ٠٩:٥٠ - ٠٨ آذر ١٣٩٦
پاسخ به نظر شماره 57301
طبق احادیث ذکر شده پیامبر گاهی اوقات نمازهایشان را جمع می بستند.
ولی کسانی که نماز هایشان را جمع می بندد تمام نمازهایشان را جمع می بندند نه برخی را
در ضمن جمع نماز مغرب و عشاء در ضمن عشاء بوده تا اونجا که بنده اطلاع دارم
که معمولا افرادی که جمع می بندن در زمان مغرب جمع می بندن و بنده جوازی برای جمع بستن نماز مغرب و عشاء در زمان مغرب ندیدم
پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
در این خصوص روایات فراوان وجود دارد که پیامبر صلی الله علیه و آله نماز مغرب و عشا را جمع می خواندند
مسلم در صحيح خود ، مالك بن أنس ، رئيس مالكي ها در المؤطأ ، ابو داود ، نسائي و بيهقي در سننشان ، احمد بن حنبل و ابوعوانه در مسندشان اين روايت را نقل كرده اند :
عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ صَلَّي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ الظُّهْرَ وَالْعَصْرَ جَمِيعًا وَالْمَغْرِبَ وَالْعِشَاءَ جَمِيعًا فِي غَيْرِ خَوْفٍ وَلَا سَفَرٍ .
ابن عباس مي گويد : رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم ، نماز ظهر و عصر را باهم و نيز نماز مغرب و عشاء را باهم خواندند ؛ در حالي نه ترسي وجود داشت و نه در سفر بودند .
صحيح مسلم ، ج1 ، ص 489 ، باب صلاة المسافرين و الموطأ ، ص 73 ، ح 327 و سنن أبي داود ، ج 2 ، ص 6 ، ح 1210 ، 1214 و سنن النسائي ، ج 1 ، ص 315 ح 600 و مسند أحمد بن حنبل ، ج 3 ، ص 292 ، ح 1953 و ج 4 ، ص 191 ، ح 2557 و صحيح ابن خزيمة ، ج 2 ، ص 85 ، ح 971 و مسند أبي عوانة ، ج 2 ، ص 353 و السنن الكبري ، ج3 ، ص 166 ، 167 .
جهت اطلاع به این آدرس رجوع کنید
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات

99
کد مطلب: 11650 - عنوان: یاد "حضرت محسن بن علی(ع)" در مسابقه فوتبال + عکس
نام و نام خانوادگی: محمد حسین - تاریخ انتشار: ٠٩:٠٣ - ٠٨ آذر ١٣٩٦
خدا توفیق بیشتری بهش بده تو این آشفته بازار بعضی ورزشکارا یه چنین افرادی واقعا حجت خدا میشن ایشالله که دعای امام زمان بدرقه راهش باشه
100
کد مطلب: 5110 - عنوان: آيا حضرت خديجه (س) قبل از پيامبر(ص) با فرد ديگري ازدواج كرده بود؟
نام و نام خانوادگی: شیعه اهل بیت - تاریخ انتشار: ٠٢:١٩ - ٠٨ آذر ١٣٩٦
سلام شخصی به من گفت چرا پیامبر در سال های قبل جانشینی خود را مکتوب نکرد و موکول کرد به اواخر عمر .
پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
پیامبر صلی الله علیه و آله از همان آغازین مسئله نبوت، خلافت حضرت علی علیه السلام را نیز مطرح کرده است همچنانکه آمده است:
إني قد جئتكم بخير الدنيا والاخرة وقد أمرني الله تعالى أدعوكم إليه فأيكم يؤازرني على هذا الأمر على أن يكون أخي ووصيي وخليفتي فيكم قال فأحجم القوم عنها جميعا وقلت وإني لأحدثهم سنا وأرمصهم عينا وأعظمهم بطنا وأحمشهم ساقا أنا يا نبي الله أكون وزيرك عليه فأخذ برقبتي ثم قال إن هذا أخي ووصي وخليفتي فيكم فاسمعو له وأطيعوا قال فقام القوم يضحكون ويقولون لأبي طالب قد أمرك أن تسمع لابنك وتطيع
براستى كه اين است برادر و وصى و جانشين من در ميان شما و شمااز او شنوائى داشته و پيرويش كنيد!و آن گروه برخاسته در حالى كه ميخنديدند به ابو طالب گفتند:تو را مامور كرد تا از پسرت شنوائى داشته و از او اطاعت كنى!
محمد بن جرير الطبري أبو جعفر. تاريخ الأمم والرسل والملوك ج1ص 542.ناشر
در موارد فراوان در زمانها و مکانهای مختلف نیز حضرت مسئله جانشینی حضرت علی علیه السلام را به مردم ابلاغ کرده است مانند انت خلیفتی من بعدی و من کنت مولاه فعلی مولاو غیره
اگر حضرت در آخر عمر نیز به مسئله جانشینی اشاره می کند خوب این یک امر قرآنی است. هر مسلمانی در آخر عمر سعی می کند به اقوام و اطراف وصیت مهم و نهایی داشته باشد پیامبر (ص) نیز در آخر عمر مهترین مسئله که امامت هست را به مردم وصیت و با آنها اتمام حجت کرد
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات