2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
درباره ما
بخش فقه
پیشینه و ضرورت
یکی از مهم ترین و اصلی ترین چالش ها و حوادث ناگواری که بر پیکرة جامعة اسلامی چنگ انداخته و فتنه ای بزرگ را رقم زد، حوادثی است که پس از درگذشت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، در رابطه با ولایت و خلافت امیرمومنان علی علیه السلام اتفاق افتاد و متاسفانه، تاثیر فراوان و گسترده اش را بر بخش قابل توجهی از معارف و علوم اسلامی هم چون عقائد، علوم وحی، فقه و آداب زندگی اجتماعی و فردی و دیگر علوم اسلامی، بر جای گذاشت. تاثیراتی که با گذشت زمان و افزایش فاصله میان دوران حضور پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و مسلمانان، صدمات بیشتری را متوجه علوم و معارف اسلامی کرد.
بدون شک یکی از اصلی ترین عرصه هایی که با کنار گذاشته شدن اهل بیت و اوصیای راستین پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، تاثیر فراوانی پذیرفته و به شدت دست خوش تحریف و اعمال سلیقه شده است، عرصة فقه به عنوان دستور جامع اسلام برای تنظیم زندگی فردی و اجتماعی بشر است.
این عرصه آن چنان دچار اختلاف و آسیب شده که اعتراض برخی بزرگان صحابه و هم چنین علمای اهل سنت را نیز در پی داشته است.
برای نمونه بخاري در صحیحش از انس بن مالک صحابی، چنین نقل کرده است:
«حدثنا مُوسَى بن إِسْمَاعِيلَ قال حدثنا مَهْدِيٌّ عن غَيْلَانَ عن أَنَسٍ قال ما أَعْرِفُ شيئا مِمَّا كان على عَهْدِ النبي (ص) قِيلَ الصَّلَاةُ قال أَلَيْسَ ضَيَّعْتُمْ ما ضَيَّعْتُمْ فيها.»
بخاری، صحیح بخاری، دار ابن کثیر – الیمامة، بیروت، ج 1، ص 197.

موسی بن اسماعیل به ما خبر داد از مهدی بن غیلان از انس که گفت: «[در آن چه که مردم انجام می دهند] هیچ چیزی از آن چه که در دوران پیامبر (ص) بوده است را نمی شناسم. گفته شد: نماز [این چنین است]. گفت: آیا این گونه نیست که از نماز نیز آن چه را که خواسته اید، نابود کرده اید؟!»
هم چنین احمد بن حنبل، بخاري، ابوداود و دیگران از ابو الدرداء این چنین نقل کرده اند:
«حدثنا عُمَرُ بن حَفْصٍ قال حدثنا أبي قال حدثنا الْأَعْمَشُ قال سمعت سَالِمًا قال سمعت أُمَّ الدَّرْدَاءِ تَقُولُ: دخل عَلَيَّ أبو الدَّرْدَاءِ وهو مُغْضَبٌ فقلت: ما أَغْضَبَكَ؟ فقال: والله ما أَعْرِفُ من أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (ص) شيئا إلا أَنَّهُمْ يُصَلُّونَ جميعا.»
به ما خبر داد عمر بن حفص که گفت خبر داد به ما پدرم که گفت: خبر داد به ما اعمش که شنیدم از سالم که گفت: شنیدم از ام الدرداء می گفت: روزی ابودرداء بر من وارد شد، در حالی که عصبانی بود. پس گفتم: چه چیز تو را عصبانی کرده است؟ پاسخ داد: به خداوند سوگند، چیزی از امت محمد (ص) برایم شناخته شده نیست، جز این که نماز را همه با هم به جماعت می خوانند!
بخاری، صحیح بخاری، چاپ: دار ابن کثیر – الیمامة، بیروت، ج 1، ص 232 و احمد بن حنبل، مسند احمد، چاپ: موسسة قرطبة – مصر، ج 6، ص 443 و ابو داود سجستانی، الزهد، بر اساس نسخه نرم افزار الجامع الکبیر، ج 1، ص 216 و ... .

هم چنین بخاری در نقل دیگری به از انس بن مالک این چنین نقل کرده است:
«حدثنا عَمْرُو بن زُرَارَةَ قال أخبرنا عبد الْوَاحِدِ بن وَاصِلٍ أبو عُبَيْدَةَ الْحَدَّادُ عن عُثْمَانَ بن أبي رَوَّادٍ أَخِي عبد الْعَزِيزِ قال سمعت الزُّهْرِيَّ يقول دَخَلْتُ على أَنَسِ بن مَالِكٍ بِدِمَشْقَ وهو يَبْكِي فقلت ما يُبْكِيكَ فقال لَا أَعْرِفُ شيئا مِمَّا أَدْرَكْتُ إلا هذه الصَّلَاةَ وَهَذِهِ الصَّلَاةُ قد ضُيِّعَتْ.»
خبر داد به ما عمرو بن زراره که گفت: خبر داد به ما عبدالواحد بن واصل: ابوعبیدة الحداد از عثمان بن ابی رواد: برادر عبدالعزیز که گفت: شنیدم از زهری که می گفت: در دمشق بر انس به مالک وارد شدم در حالی که گریه می کرد، پس گفتم: چه چیز سبب گریه ات شده است؟ پاسخ داد: از آن چه که درک کرده ام، هیچ چیزی برایم آشنا نیست، مگر این نماز که این نماز نیز نابود شده است!
صحیح بخاری، چاپ: دار ابن کثیر – الیمامة، بیروت، ج 1، ص 198.

این نقل ها تنها نمونه ای از روایات متعددی است که علمای اهل سنت با اسناد صحیح و معتبر نقل کرده اند و به روشنی نشان می دهد که دین و فقه تا چه اندازه دچار تحریف و فاصله گرفتن از حقیقت شده است.

از همان ابتدای آغاز این واقعیت تلخ، اهل بیت علیهم السلام دست به مبارزه فکری، علمی و دفاع جانانانه از میراث اسلام، زدند و با استناد به آیات قرآنی، سنت و روایات نبوی و علوم الهی، تلاش بی نظیری را برای حفظ حقایق اسلامی، تبیین تحریف های صورت گرفته و پیاده کردن فقه عاری از انحراف، انجام دادند.
پس از اهل بیت علیهم السلام، فقهای شیعه نیز به این سیره و روش عمل کرده و نقش خطیر خود در این زمینه را با تالیف رساله یا کتاب هایی در موضوع فقه الخلاف به انجام رساندند. برای نمونه مرحوم شیخ مفید کتاب الاعلام، مرحوم سید مرتضی، کتاب الانتصار را نوشته است. وی هم چنین رساله‏اى به نام مناظرة الخصوم و كيفية الاستدلال عليهم، نوشته است و مرحوم علامه حلی نیز کتاب تذکرة را با همین هدف نوشته و در آن، دیدگاه شیعه و اهل سنت در مسائل فقهی را نقل و به نقد دیدگاه اهل سنت پرداخته است. علامه کتاب منتهی المطلب را نیز با نگاه به فقه الخلاف نوشته است.
پس از علامه حلی نیز، برخی دیگر از بزرگان شیعه هم چون فخر المحققین، کم و بیش به این مباحث پرداخته اند.
با وجود این حجم وسیع از تلاش و کوشش علمای شیعه، بایستی چند نکته ی اساسی را در رابطه با این زحمات با ارزش مد نظر قرار داد:
1 - با وجود این که بخش قابل توجهی از مباحث اصلی و اساسی مورد اختلاف، در کتاب های فقه الخلافِ علمای شیعه مورد بحث قرار گرفته است، اما به بخشی از این مسائل هنوز به صورت جدی پرداخته نشده است و بایستی مورد بحث دقیق و علمی قرار گیرد؛
2 - با توجه به پیشرفت روز به روز علوم و تطور در فقه و سایر علوم اسلامی، بسیاری از مباحثی که در زحمات علمای شیعه، مورد بحث قرار گرفته، نیاز به تکمیل و کار بیشتری دارد و بایستی مورد بحث و بررسی قرار گیرد؛
3 - بسیاری از مسائل فرعی مورد اختلاف و یا مسائل مسائل مستحدثه ای که در دوران ما به وجود آمده و مورد اختلاف مذاهب اسلامی واقع شده و به هیچ وجه در دوران علمای پیشین مطرح نبوده، نیاز به بحث و بررسی علمی دقیق دارد و هنوز کاری جدی در این مسائل – از جهت فقه الخلاف – صورت نگرفته است؛
4 - نکته ی مهم اصلی و دیگری که باید در این زمینه، مد نظر قرار داد، عدم تالیف و تدوین موسوعه ای کامل و جامع در فقه الخلاف است که شامل همه یا بیشتر مسائل اختلافی، نقد دیدگاه های نادرست و تبیین دیدگاه درست باشد. اگرچه زحمات علمای شیعه در فقه الخلاف، بسیار عالی و درخور توجه ویژه است، اما نبود موسوعة کامل و جامع فقه خلاف، کماکان یکی از نقاط منفی در این زمینه به شمار می رود که نیاز به اقدام و کار جدی دارد. به ویژه که چند موسوعه ای که تاکنون در زمینه ی اختلافات فقهی مذاهب اسلامی نوشته شده است، تنها موسوعه ی فقه مقارن است که به نقل دیدگاه مذاهب چهارگانه ی اهل سنت و دیدگاه شیعه پرداخته و جنبه ی فقه الخلاف ندارد.
مجموع این عوامل چهارگانه و برخی عوامل جزیی تر، این مطلب را به اثبات می رساند که تدوین و تالیف موسوعه ای کامل و جامع در این زمینه که مباحث را به صورت کامل در کنار هم و در یک مجموعه، داشته باشد، ضروری است.
و با عنايت به بيش از پانزده سال تدريس درس خارج فقه مقارن توسط استاد فرزانه حضرت آيت الله حسينی قزوينی در حوزة علميه قم، مؤسسه تحقيقاتی ولی عصر (عج) را بر آن داشت که در سال 1397 هـ ش اقدام به تدوين موسوعه ی جامع و کامل مسائل فقهی در مباحث خلاف بر اساس دروس و بيانات معظم له بنمايد.