در صحيح بخاري روايتي نقل شده مبني بر اينكه؛ عدّه اي از حجاج عراقي نزد عبدالله بن عمر آمده و از او درباره كشتن مگس قبل از خروج از احرام پرسيدند! عبدالله بن عمر بشدّت خشمگين شده و جواب مي دهد: واي بر شما! پسر دختر رسول خدا را به شهادت مي رسانيد و آنگاه از من در مورد كشتن مگس در حال احرام و حرام يا حلال بودن آن سوال مي كنيد؟!
به گزارش «سلام شيعه» به نقل از روزنامه سعودي المدينه، وهابيت متحجر در بيشتر موارد (اگر نگوييم در تمام موارد) بر ظواهر دين تأكيد دارند و همان تعقل و تفكر حجاج عراقي كه از عبدالله بن عمر درباره كشتن مگس استفتاء كردند را دنبال مي كنند. اين ظاهربينان دنيا را به خاطر احكام و فتاوايي چون رنگ كردن مو با مواد شيميايي ساخت كشورهاي كفار زير و رو مي كنند، در حالي كه هيچ اعتنايي به پديده فقر و گسترش آن در جهان اسلام ندارند.
همين تفكر است كه باعث مي شود به سوي شيوخ منسوخ وهابي روان شوند تا از آنها درباره مبطلات روزه مثل نظافت دندانها با مسواك يا چسب زدن روي پوست و ... استفتاء نمايند!
اين چه انديشه اي است كه از دين براي كشتن مگس استفتاء مي كند، وليكن در قبال كشتار بشريت هيچ اعتنايي از خود نشان نمي دهد؟