2024 May 20 - دوشنبه 31 ارديبهشت 1403
زلزله فقهي الازهر در كاخ آل سعود
کد مطلب: ١٩٢٢ تاریخ انتشار: ٢٢ آذر ١٣٩٠ تعداد بازدید: 1733
اخبار » عمومي
زلزله فقهي الازهر در كاخ آل سعود

مدت هاي مديد است كه مروجان اسلام آمريكايي با ترويج دروغين گفتماني كه طبق آن، خروج عليه حاكم را حرام مي پنداشت و بر اساس همين گفتمان، به شهادت رساندن امام حسين بن علي(عليه السلام) به دست يزيد بن معاويه(لع) را درست مي شمرد، جلوي وقوع انقلاب هاي مردمي در كشورهاي اسلامي را گرفته بودند.



به گزارش مشرق ، اما اين بار دانشگاه "الازهر مصر" كه قطب ديني جامعه مسلمانان اهل تسنن جهان به شمار مي رود براي نخستين بار، در بيانيه اي مهم، شديداللحن و بي سابقه، بر "حق انقلاب عليه حاكمان ظالم و مستبد" تأكيد كرده است؛ حقي كه شيعه سالهاست با پافشاري بر آن، مشروعيت قيام حضرت سيدالشهداء(عليه السلام) عليه حكومت فاسد يزيد را فرياد زده و با تبعيت از رهنمودهاي امام خميني(س) و رقم زدن انقلاب اسلامي در ايران و تداوم بخشي به مسير حق طلبانه و ظلم ستيزانه اين انقلاب، ديگر ملل مظلوم جهان و بويژه ملت هاي اسلامي و كشورهاي عربي را به قيام عليه حاكمان جائر و وابسته دعوت كرده است؛ انقلاب هايي كه رفته رفته، پا را از داخل مرزهاي جهان اسلام فراتر گذاشته و اكنون در حال لرزاندن پايه هاي حكومت هاي غربي است.

بيانيه اخير الازهر كه خود، نقطه عطفي در مناسبات حاكم بر گفتمان فقهي اهل سنت به شمار مي آيد و به علت چرخش محور مبناي فقهي اهل سنت در مبحث مهم حاكميت سياسي اسلام، از اهميت فراواني برخوردار است، مرحله كنوني را نقطه عطفي در تاريخ ملت ها و مجموعه روشنفكران حاضر در اين دوره دانسته و تأكيد كرده است كه ملت ها در مبارزه مشروع خود، براي به دست آوردن آزادي و دموكراسي و عدالت قيام كرده اند تا روند متمدنانه خود را از سر بگيرند و بر اساس روح آزاديبخشي در اسلام و قوانين فقهي و شرعي در مورد حاكميت، نقش خود را در اصلاح جامعه خود بر عهده بگيرند.

الازهر كه پيش تر بر اساس سنت ديرينه فقه اهل سنت و با استناد به روايت مجعول "الحَقُ لِمَن غَلَبَ"، اطاعت از حكام را اعم از عادل و ظالم، اطاعت مشروع و مورد درخواست اسلام معرفي مي كرد در اقدامي بي سابقه، اين بار "مبارزه با حاكمان ظلم و جور" را مبتني بر مباني ديني دانسته و حفظ عقل، دين، اموال و آبروي مسلمين را از طريق فعاليت هاي جهادي مورد توجه قرار داده است.

مخترعان مذهب سني از جمله شافعي كه از شاگردان امام جعفر صادق(عليه السلام) بود اعتقاد داشت كه قيام در برابر خليفه وقت جايز نيست و قتل شورش كننده واجب است. محمد غزالي هم در احياء العلوم تأكيد كرده است كه «الحق لمن غلب و الحكم لمن غلب، نحن مع من غلب» يعني "حق با كسي است كه غلبه كند و حكومت هم از آن اوست و ما هم با حاكم غالب هستيم".
اغلب علماي سني مذهب الازهر هم ساليان سال با استناد به چنين برداشت هايي در زمينه مشروعيت حاكمان كشورها، آن را امري الوهي و تقدير شده از سوي خداوند و جبر و بي اختياري در برابر اين حاكمان مي دانستند اما اين بار با مشاهده واقعيات تاريخ با تغيير موازنه هاي فقاهتي خود، "ميزان رضايت ملت ها از حكام" (اصل عدل) و "انتخاب آزادانه آنها از طريق انتخابات سالم" (اصل بيعت با ولي امر) را عامل مشروعيت اين حاكمان دانسته و تأكيد كرده اند كه امت (ملت و شريعت)، منبع حكومت هاست و موجبات ارائه حق يا سلب مشروعيت حاكمان به شمار مي رود و بدين ترتيب بر حقانيت گفتمان شيعي و عاشورايي از حاكميت سياسي اسلام، صحه گذاشته اند.

عكس يادگاري سران خاندان حاكم سعودي


بيانيه مهم فقهي الازهر شريف، با اشاره به آيه معروفي كه برخي خلفاي بني اميه و بني عباس و نيز آل سعود در دوران كنوني، از آن براي به استحمار كشاندن رعيت و عدم مقابله مردم با حكومت شان سوء استفاده مي كردند و مي كنند، تأكيد دارد كه اين حاكمان، با برداشت نادرست و ناقص از آيه ولايت كه مردم را پس از اطاعت از خدا و رسول او، به اطاعت از "اولي الامر" دستور مي دهد براي تقويت قدرت خود از آن استفاده مي كردند اما سياق اين آيه در قبل از آن آمده و اشاره كرده است كه امانت را بايد به "اهل آن" سپرد و بايد در ميان مردم با عدل و انصاف حكومت كرد.
اين بيانيه اعتراضات مردمي و مسالمت آميز را حق اصلي و طبيعي ملت ها دانسته و تأكيد كرده كه انقلابيون، ياغي نيستند.

الازهر همچنين اسلحه كشيدن به روي مردم و انقلابيون معترض به حكام ظالم و مستبد را نيز مورد اشاره قرار داده و خاطرنشان كرده است كه ريختن خون مسلمين به اين بهانه، نقض منشور حاكميت ميان امت و حاكمان آن است و بدين ترتيب، مشروعيت حاكم جامعه اسلامي از وي سلب مي شود.


اهميت فوق العاده فتواي الازهر در روند قيام هاي منطقه
اين بيانيه بي سابقه كه از سوي دانشگاه الازهر قطب پيروان اهل تسنن صادر شده است، در تعيين مسير روند انقلاب هاي عربي منطقه از اهميت فوق العاده اي برخوردار است و مي تواند روند بسيار پرشتاب تري به اين انقلاب ها بدهد چرا كه علماي ديني اهل تسنن تاكنون به بهانه وجوب اطاعت از ولي امر، سال ها مردم كشورهاي خود را به تسليم در برابر ديكتاتورهاي كشورهاي اسلامي وادار كرده بودند كه علت طولاني شدن حكومت اين طاغوت ها به رغم ظلم و ستم فراوان عليه ملت ها نيز در همين نكته نهفته بود، اما با شكسته شدن اين برداشت غلط و سطحي از دين، به نظر مي رسد كه ديگر هيچ مانعي شرعي و فقهي در برابر مسلمانان اهل سنت براي خيزش عليه حكام ظالم وجود ندارد.


دين جعلي؛ ابزار تداوم قدرت آل سعود
به اذعان همه تحليلگران و ناظران بين المللي، اكنون اصلي ترين حكومت در ميان كشورهاي اسلامي كه از ابزاري ساختگي به نام فرقه "وهابيت" براي سركوب مردم و ادامه قدرت حاكمان نامشروع استفاده مي كند، عربستان سعودي است. وهابيون در عربستان سعودي از زمان تسلط بر اين كشور از طرفي با تقويت نيروهاي داخلي، هر گونه اعتراضات مسالمت آميز مردمي را سركوب كرده و از طرفي ديگر با القاي اين افكار منحط و مفاهيم غلط ديني، مردم را به اطاعت از خاندان سعودي در اين كشور وادار ساخته اند.

سيد هادي سيد افقهي، كارشناس مسائل سياسي و مذهبي عربستان سعودي در گفت وگو با مشرق، دولت وهابيت را شيشه عمر آمريكا و غرب در منطقه مي داند و معتقد است كه تلاش هاي اين كشور براي مصادره انقلاب هاي عربي نيزدر راستاي دستوراتي است كه غرب به اين كشور داده است.

در سايه همين القائات غلط است كه مردم عربستان كه غرق در تبعيض هاي مختلف هستند و با فقر و مشكلات مالي و شكاف طبقاتي دست و پنجه نرم مي كنند، سكوت اختيار كرده و از ترس اينكه مورد خشم ولي امر و بالتبع، خداوند واقع نشوند به اوضاع كنوني رضايت داده اند حال آنكه بر اساس تعاليم اصيل اسلامي سكوت در برابر ظلم جايز نيست و حاكميت كشور اسلامي به عنوان ركن اساسي جامعه بايد مورد نقد و اصلاح قرار گرفته و بر اساس موازين ديني و شريعت اسلامي حاكميت ديني را در كشور پياده كند.


فراز و فرود فقهي الازهر
سيد افقهي در اين گفت وگو به فتواي اخير دانشگاه الازهر در زمينه جواز خيزش عليه رژيم هاي استبدادي و ديكتاتوري عربي گفت كه الازهر در بستر تاريخ فراز و فرودهاي مختلفي را به خود ديده است. اين دانشگاه در ابتدا به دست فاطميون مصر و برگرفته از نام حضرت فاطمه زهرا(سلام الله عليها) به نام الزهراء(سلام الله عليها) تأسيس شد كه البته با انقراض اين سلسله اين دانشگاه در دست علماي سني قرار گرفت و با تغيير روش انتخاب رئيس دانشگاه در زمان جمال عبدالناصر، اين دادگاه به نهادي كاملاً دولتي تبديل شد و زير سلطه حاكميت اين كشور درآمد. پيش از جمال عبدالناصر رئيس اين دانشگاه از سوي شوراي علماي الازهر تعيين مي شد اما عبدالناصر تعيين شيخ الازهر را از وظايف رئيس جمهور اين كشور قرار داد تا علماي اين دانشگاه را به قدرت هاي مستبد اين كشور وابسته كند.

وي افزود: اين روند باعث بي اعتباري الازهر شد و اوج اين بي اعتباري در زمان انور سادات روي داد. سادات در زمان امضاي معاهده ننگين كمپ ديويد با رژيم صهيونيستي شيخ الازهر را نيز در كنار خود قرار داد؛ روندي كه مبارك نيز آن را دنبال كرد و در طول ساليان دراز با وجود مخالفت هاي شديد علماي الازهر موفق شد فتواهاي عجيبي از آنها دريافت كند.

سيد افقهي معتقد است كه اين روند، با پيروزي انقلاب مصر در فوريه گذشته تغيير كرد و الازهر در تلاش است تا موقعيت بر باد رفته خود را در سايه اين انقلاب به دست آورد، كه فتواي مهم اخير نيز تلاشي در راه كسب همين استقلال است.

بر اين اساس، الازهر در اين عرصه موفق عمل كرده و تأثير فتواي آن در بسيج عمومي مردم ليبي عليه رژيم ديكتاتوري معمر القذافي نيز دليلي ديگر بر بازيابي آن موقعيت درخشان گذشته از سوي الازهر بوده است.


اثر فتواي الازهر بر قيام مردم عربستان عليه اقليت وهابي
اهميت فتواي الازهر و ميزان تأثيرگذاري احتمالي آن بر فضاي ملتهب كنوني در عربستان را، بايد در ساختار مردم شناختي جامعه اهل تسنن در اين كشور جست وجو كرد. طرفداران فرقه وهابيت به عنوان فرقه غالب و حاكم بر عربستان، تنها بخش كوچكي از مردم اين كشور را تشكيل مي دهند كه بر اساس خوش بينانه ترين آمارها مي توان گفت 15 تا 20 درصد از كل مردم اين كشور هستند.
حجت الاسلام والمسلمين دكتر حسيني قزويني، در گفت وگو با خبرنگار مشرق، ضمن تأييد نسبت اندك جمعيتي وهابيت در جامعه سعودي مي گويد كه بيشتر اهل سنت عربستان را "مالكي"ها تشكيل مي دهند كه اختلافات اعتقادي زيادي با وهابيت دارند و علاوه بر آنها، حنبلي ها نيز بخشي از جامعه اهل تسنن اين كشور را شكل داده اند.

وي مي افزايد كه رهبر مالكي ها در عربستان "محمد بن علوي" مالكي بود كه موضع گيري هاي تندي را عليه دولت وهابي آل سعود داشته و "حسن بن فرحان" مالكي نيز يكي از علماي برجسته اين مذهب است كه الآن رياست اين فرقه را بر عهده دارد و راه "محمد بن علوي" را ادامه مي دهد.

بن علوي كه بود؟
محمّد بن علوي (1947- 2004 ميلادي) مدتي در عربستان و در مكه مكرمه ساكن بوده و در مسجد الحرام كرسي تدريس داشت و متخصص در علم حديث و فقه و تاريخ بود. او پرچم مخالفت با وهابيان را در كشور عربستان به دست گرفت و با سخنان خود و كتاب هايش به مقابله با انحرافات وهابيون پرداخت. بعد از انتشار كتاب هايش درعربستان و سرتاسر جهان، وهابيان او را تكفير نمودند اما او گفت كه حاضر است با بزرگان آنان بحث كند. مناظرات بسياري انجام گرفت و وهابيون مجبور شدند تا حكم خود را پس گرفته و ادّعا كنند كه اختلافاتشان با بن علوي، اجتهادي و اختلاف در برداشت است.

بن علوي البته افكار خود را در كتابهايش نيز تزريق كرده است. او در كتاب "التحذير من المجازفة بالتكفير" (صفحات 8-9) چنين مي نويسد: ما به كساني [وهابيوني] مبتلا شده ايم كه در توزيع كفر و شرك و صدور احكام با القاب و اوصاف غير صحيح تخصص دارند. اوصافي كه لايق مسلمان شهادت دهنده به توحيد و نبوّت پيامبر اسلام (صلي الله عليه و اله) نيست.

وي همچنين در مقدمه كتاب "الزيارة النبوية بين الشرعية و البدعية" (صفحه 2) مي نويسد: «...نويسنده متجاوز كتاب گفته كه "زيارت رسول خدا(صلي الله عليه و اله) بعد از وفاتش، داراي مفسده بوده و در آن خيري نيست!" اين اهانت و سركشي و بي ادبي به مقام رسول خدا(صلي الله عليه و اله)، قلب ما را به درد آورده است؛ لذا دوست داشتم با تأليف اين رساله در دفاع از مقام رسول خدا (صلي الله عليه و آله) سهيم باشم.»

حجت الاسلام و المسلمين حسيني قزويني با اشاره به عمق اين اختلافات، تأكيد مي كند كه پيروان فرقه مالكيه، تنها يك "سازمان فرهنگي" هستند و از قدرت نظامي برخوردار نيستند و به همين دليل، در برابر ديكتاتوري هاي اقليت وهابيت در عربستان سعودي كاري از پيش نمي برند.
وي فضاي كنوني در عربستان را مملو از خفقان و استبداد مي داند و تأكيد دارد كه اوضاع عربستان مانند اوضاع ايران در زمان بعد از سال هاي 1342 هجري شمسي است و وهابيت بشدت سعي مي كند تا قدرت خود را از تلاطم انقلاب هاي مردمي دور نگه دارد.

حسيني با اشاره به زمينه خوبي كه مالكي هاي سعودي براي قيام عليه دولت اين كشور دارند، تأكيد كرد كه موج روشنفكري خوبي در ميان جوانان سعودي در مذهب مالكي به وجود آمده و آنان وابستگي هاي عربستان به آمريكا و قدرت هاي اروپايي را تقبيح مي كنند.

وي با اشاره به فتواي مهم الازهر درباره جواز خروج عليه حاكم ظالم، مي گويد: «با جايگاهي كه الازهر در ميان اهل تسنن عربستان سعودي دارد قطعاً با وجود موج بيداري كنوني كه در ميان اهل تسنن اين كشور به وجود آمده، اين فتوا مي تواند تأثير زيادي در بيداري مردم عربستان عليه حكومت ديكتاتور آل سعود داشته باشد و بايد روي نص اين فتوا مانور بيشتري داده شود.»

حسيني قزويني همچنين به جايگاه علماي وهابي و فتوادهندگان آنها در ميان مردم عربستان نيز اشاره مي كند و مي گويد كه آنها به علت فتواهايي كه در تأييد حكومت آل سعود و تحريم هر گونه قيام عليه اين دولت صادر كرده اند، اعتباري در نزد مردم اين كشور ندارند و قطعاً اعتباري كه الازهر در اين زمينه دارد، بيش از جايگاهي است كه علماي وهابيت در نزد افكار عمومي عربستان دارند، به همين علت است كه فتواي تحريم خيزش هاي وهابي از سوي مفتيان دولتي آل سعود نيز نمي تواند مانعي در برابر خيزش عمومي مردم اين كشور باشد.»

شاخص هايي كه حاكي از انقلاب قريب الوقوع در عربستان است
واقعيت هاي ميداني در عربستان سعودي و اظهارات رسانه هاي خبري و تحليلگران و سياستمداران منطقه اي و جهاني نشان مي دهد كه تغيير رژيم در عربستان سعودي، يكي از محتمل ترين سناريوهايي است كه ممكن است پيش روي عربستان قرار داشته باشد، اين تحليل البته در ميان تصميم سازان رياض نيز ترس و وحشت ايجاد كرده و آنها ظرف ماه هاي گذشته، با تمسك به هر حربه اي و اتخاذ هر روشي به دنبال جلوگيري از شعله ور شدن اين انقلاب در عربستان هستند.
روزنامه فرامنطقه اي القدس العربي در يكي از شماره هاي مهر ماه خود نوشت: مسؤولان سعودي بشدت تلاش دارند از رسيدن موج اعتراض ها از كشورهاي عربي به داخل مرزهاي عربستان جلوگيري كنند؛ آنها در اين راه به اقدامات مختلفي مانند بهبود شرايط معيشتي، هداياي مالي سنگين به همسايگان (مانند اردن) براي جلوگيري از فروپاشي نظام پادشاهي، كمك هاي مالي و اقتصادي به بخشي از مردم عربستان براي فرو نشاندن اعتراضات و اعطاي حق رأي به زنان روي آوردند؛ ولي به نظر مي آيد كه همه اين تلاش ها فقط توانسته است اين مسأله را به تأخير بيندازد.

عربستاني هاي انقلابي، خواستار مشروطه سلطنتي، پارلمان منتخب، دستگاه قضائي مستقل و شفاف و مبارزه با فساد هستند؛ آنها معتقدند كه ادامه حيات سياسي رژيم سركوبگر سعودي، مانع تحقق نظامي دموكراتيك مبتني بر انتخابات واقعي براي برگزيدن حاكمان محلي، نخست وزير و اعضاي مجلس شورا و شوراهاي شهر خواهد بود.

شايد بتوان گفت شفاف ترين موضع گيري ها در زمينه انقلاب قريب الوقوع عربستان سعودي كه برگرفته ازواقعيت هاي موجود در اين كشور است، از سوي "راشد الغنوشي" رئيس حزب اكثريت مجلس مؤسسان در تونس و انقلابي مشهور تونسي اتخاذ شده است. وي بتازگي در سخنراني مهمي كه در آكادمي سياست هاي خاور نزديك واشنگتن ايراد كرد، گفت كه اگر مقامات رياض به مطالبات مردمي در اين كشور تن نداده و قدرت را به مردم واگذار نكنند، بزودي انقلاب در عربستان نيز به وقوع خواهد پيوست بويژه اينكه جوانان سعودي حق ايجاد تغيير در كشور خود را دارند.

اكنون و با توجه به آغاز روند اثرگذاري عملي فتواي مهم الازهر شريف، بايد ديد آيا مردم و بويژه جوانان متدين و پيشرو در عربستان، عليه حاكميت جزم انديش و ديكتاتوري وهابي آل سعود بر اين كشور، سر به شورش برخواهند داشت و يا اينكه اختلافات داخلي خاندان حاكم، پيش از خيزش عمومي مردم اين كشور، طومار حكومت استبدادي و وابسته اين كشور را براي هميشه در هم خواهد پيچيد.



Share
1 | دوستدار اهل بيت | Iran - Tehran | ١٤:٤٧ - ٢٢ آذر ١٣٩٠ |
الله اکبر؛ الله اکبر؛ الله اکبر؛ الله اکبر؛ الله اکبر؛ الله اکبر؛ الله اکبر؛ الله اکبر؛ الله اکبر؛ الله اکبر؛ الله اکبر؛ الله اکبر؛ انشاالله خبرهاي بهتر ازاين هم خواهيد شنيد انشالله.
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها