06/06/1401
موضوع: کنکاشی در واژه های پرکابرد حدیث ثقلین، در منابع معتبر اهل سنت
برنامه حبل المتین
فهرست مطالب این برنامه:
ذکر مصیبت جانسوز حضرت زهرا (سلام الله علیها)
«گشایش عجیب اقتصادی» در حکومت جهانی حضرت ولی عصر (سلام الله علیه)
خلاصه مطالب جلسات گذشته، پیرامون آموزههایی از امامت و ولایت
کنکاشی در واژه های پرکابرد حدیث ثقلین، در منابع متعدد و معتبر اهل سنت
عدم جدایی قرآن و اهلبیت تا قیامت، مهمترین فراز حدیث ثقلین
خوش ذوقی جالب و شنیدنی یک بیننده حافظ تورات
جمع بندی مطالب و مستندات این جلسه
مجری:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر». الحمدلله این توفیق نصیب ما شد تا در یکشنبه شبی دیگر، به محضر همه شما گرامیان برنامه «حبل المتین» را تقدیم کنیم.
برنامهای که این افتخار را داریم در محضر حضرت آیت الله حسینی قزوینی باشیم. ان شاءالله امشب هم بتوانیم نهایت بهره و استفاده را از محضرشان ببریم.
همانطور که مطلع هستید حسن مطلع این جلسات که در محضر حضرت استاد هستیم ذکر نامی از حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) است. ان شاءالله با همین نام دلهای خودمان را زنگار زدایی کنیم. سلام عرض میکنم، در خدمتتان هستیم؛
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا میثاق الله الذی أخذه و وکده السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه السلام علیک یا صاحب المرئی و المسمع فما کان لنا شیء الا و انتم له السبب و الیه السبیل
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی خالصانهترین سلامم را تقدیم میکنم و موفقیت روزافزون برای همه گرامیان از خداوند منّان خواهانم.
همانطور که عزیزمان هم اشاره کردند به جهت آنکه دین و دنیا و آخرت و تمام آنچه به ما مربوط هست را بیمه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) کرده باشیم، یادی از آن مظلومه میکنیم.
ذکر مصیبت جانسوز حضرت زهرا (سلام الله علیها)
حق بردن و سیلی زدن و سینه شکستن
مزد زحمات شب و روز پدرم بود
خداوند عالم در قرآن کریم از همه انبیاء مزد مسئلت کردند و فرمودند:
(یا قَوْمِ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِنْ أَجْرِی إِلاَّ عَلَی الَّذِی فَطَرَنِی أَ فَلا تَعْقِلُون)
ای قوم من! من از شما پاداشی نمیطلبم، پاداش من فقط بر کسی است که مرا آفریده، آیا نمیفهمید؟
سوره هود (11): آیه 51
اما زمانی که به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میرسند میفرمایند:
(قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی)
بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم جز دوست داشتن نزدیکانم.
سوره شوری (42): آیه 23
حق بردن و سیلی زدن و سینه شکستن
مزد زحمات شب و روز پدرم بود
از فضه غم مادر و فرزند بپرسید
او شاهد حال من و قتل پسرم بود
بشکافت مرا سینه ز مسمار در آن دم
کز هجر پدر خون جگر در جگرم بود
یک بار فشار در و دیوار مرا کشت
قنفذ به خدا باعث قتل دگرم بود
«صبت علی مصائب لو أنها»
به قدری بعد از رسول الله مصیبت بر من وارد شد.
«صبت علی الأیام صرن لیالیا»
که اگر این مصیبتها بر روز روشن وارد میشد به شب ظلمانی مبدل میشد.
روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، اسم المؤلف: العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 19، ص 149، باب الشعراء: (227) إلا الذین آمنوا... ..
و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون
مجری:
احسنتم، طیب الله أنفاسکم. حضرت استاد خیلی ممنون و متشکریم. الحمدلله فیض میبریم از این صحبتها و همیشه بعد از ذکر مصائب بی بی جان به سراغ مرهم دل آن بزرگوار و مرهم سینه رنج کشیده و درد کشیده آن بزرگوار حضرت صاحب الزمان میرویم.
میشنویم از آن حکومت سراسر عدل و ان شاءالله اشتیاق خودمان را بیشتر کنیم و دلهای خودمان را برای آن وجود نازنین آمادهتر کنیم. حضرت استاد در خدمتتان هستیم.
«گشایش عجیب اقتصادی» در حکومت جهانی حضرت ولی عصر (سلام الله علیه)
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
ما در رابطه با حکومت جهانی حضرت ولی عصر میتوانیم به یکی از ویژگیهای حکومت حضرت که شکوفایی اقتصادی بی نظیر است اشاره کنیم.
در حقیقت بخش اعظمی از گرفتاریها و مشکلات مردم و ظلم و ستمها مربوط به مسائل اقتصادی و رسیدن به ثروتهای هنگفت است.
ما در دنیا دو مسئله داریم؛ یکی بحث ریاست طلبی است و دیگری فزون خواهی مالی است. اگر این دو مسئله حل شود، دنیا گلستان خواهد شد.
نسبت به قضیه اول که ریاست طلبی است، کسانی هستند که به دنبال ریاست یا پست و مقام هستند و به خاطر رسیدن به پست و مقام ظلم و جنایت میکنند و کشت و کشتار به راه میاندازند. حضرت یا آنها را با نصیحت و موعظه و حجت قانع میکند تا دست از کارهای زشتشان بردارند یا آنها را با جنگ و قتال از بین میبرد و عرصه گیتی را از وجود آنها پاک میکند.
مسئله مهمتر از آن، مسئله اقتصادی است. ما میبینیم در کتب اهل سنت اعم از «صحیح مسلم» و کتب معتبر دیگر، متأسفانه حقیقت مطلب را در قالب یک عبارتهای مبهم بیان کردند.
«جابر بن عبدالله انصاری» از رسول گرامی اسلام نقل میکند که پیامبر فرمود:
«یکونُ فی آخِرِ أُمَّتِی خَلِیفَةٌ یحْثِی الْمَالَ حَثْیا لَا یعُدُّهُ عَدَدًا »
در آخر امت من خلیفهای خواهد آمد که اموال را آنچنان بخشش میکند که هیچ شمارشی ندارد.
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 2234، ح 2913
حضرت نمیفرماید برای کسی ده میلیون، ده میلیارد یا صد میلیارد تعلق میگیرد بلکه به اندازهای میبخشد که چشم طرف مقابل سیر شود و احساس کند نفسش بیش از این به دنبال ثروت نیست. حال چشم یک نفر برای امکانات کم سیر میشود و چشم دیگری با ثروتهای هنگفت سیر میشود.
حضرت نمیفرماید که برای شما فلان مبلغ یا برای دیگری فلان مبلغ تعلق میگیرد. حضرت نمیفرماید شما که اهل و عیال دارید اموال بیشتری برای شما در نظر گرفته شده و شما که اهل و عیال ندارید اموال کمتری میبرید.
چنین نیست که حضرت به شهرنشینها یک مبلغ در نظر بگیرند و به روستانشینان مبلغ متفاوتی در نظر بگیرند.
این مطالب در کتب «شرح السنة» اثر «بغوی» و کتاب «الفتن» اثر «نعیم بن حماد» و کتاب «مسند» اثر «احمد بن حنبل» و کتاب «صحیح» اثر «ابن حبان» و کتاب «البدایة و النهایة» اثر «ابن کثیر دمشقی» و کتاب «مصنف» اثر «عبدالرزاق» نیز نقل شده است.
همچنین «شیخ طوسی» (رضوان الله تعالی علیه) این روایت را از طریق اهل سنت از قول «ابو سعید خدری» نقل میکند و مینویسد که رسول اکرم فرمود:
«ثُمَّ یبْعَثُ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) رَجُلًا مِنِّی وَ مِنْ عِتْرَتِی»
یکی از فرزندان من و از عترت من به امامت مبعوث میشود.
«فَیمْلَأَ الْأَرْضَ عَدْلًا کمَا مَلَأَهَا مَنْ کانَ قَبْلَهُ جَوْراً»
زمین را پر از عدل و داد میکند بعد از آن که از ظلم و جور پر شده است.
«وَ تُخْرِجُ لَهُ الْأَرْضُ أَفْلَاذَ کبِدِهَا»
زمین تمام گنجهای درون خود را بیرون میریزد.
مراد این نیست که گنج مصداق طلا و نقره و جواهرات باشد، بلکه مراد این است که از زمین حداکثر امکاناتی که مقدور هست استفاده میشود و مردم آنچه از نظر مواد خوراکی نیاز دارند در اختیارشان قرار میگیرد.
«وَ یحْثُو الْمَالَ حَثْواً وَ لَا یعُدُّهُ عَدّاً»
حضرت بی حساب اموال را بخشش میکنند و هیچ شمارشی هم برای آن ندارند.
الأمالی، نویسنده: طوسی، محمد بن الحسن، محقق / مصحح: مؤسسة البعثة، ص 512، ح 1121
امیدواریم روزی بیاید که مردم از نبودن افراد ظالم و ستمگر و مستبد احساس امنیت کنند و همچنین احساس امنیت مالی کنند. امیدواریم مردم غصه نخورند که اگر در آینده مشکلی برایشان به وجود آمد، برای رفع مشکل امکانات مالی در اختیار آنها نیست.
در بعضی از موارد افراد خدمت حضرت ولی عصر میرسند. ابتدا تقاضای کمک میکنند و حضرت میفرمایند: هرچقدر میخواهید از این اموال بردارید. شخص خود خجالت میکشد و میگوید: مردم همگی احساس آرامش کردند و چشمشان سیر شد، من چرا بیایم و چنین کاری کنم!!
ما در گذشته در روایات متعدد خواندیم که وقتی مردم میخواهند صدقه بدهند شهر به شهر و روستا به روستا میگردند، اما هیچکسی صدقه قبول نمیکند زیرا نیازی به صدقه قبول کردن ندارد.
امیدواریم ان شاءالله خداوند عالم قسمت کند تا دنیایی که گلستان میشود را ببینیم و بگوییم: الحمدلله رب العالمین!
مجری:
الحمدلله رب العالمین. ان شاءالله ببینیم آن زنده شدن زمینی که تا قبل از آن مرده بود و خداوند عالم وعده داده است:
(وَ یحْی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها)
و زمین را بعد از مرگ حیات میبخشد.
سوره روم (30): آیه 19
ان شاءالله همگی پا در رکاب حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) باشیم و زیباییها را با چشم خودمان ببینیم.
قطعاً این اشتیاقی که الآن در دلهایمان ایجاد میشود با شنیدن همین صحبتها و خواندن چنین مطالبی قطعاً به ما کمک میکند تا بخواهیم دلتنگی خودمان را گره بزنیم با وجود نازنین حضرت صاحب العصر و الزمان و مشتاق دیدارشان شویم.
ما در جلسه چهل و نهم از درسهایی از امامت و ولایت هستیم. برنامه «حبل المتین» سالهاست که ادامه دارد، اما مبحث جدیدی را که حضرت استاد تحت عنوان «درسها و آموزههایی از امامت و ولایت» آغاز کردند به مطالب اصلی رسیده است.
قطعاً همه شما هم منتظر هستید تا مثل همیشه بشنویم کلیاتی از آنچه گذشته است، ان شاءالله بعد از آن در خدمت حضرت استاد خواهیم بود و سؤالات جدید را مطرح خواهیم کرد. در خدمت شما هستیم.
خلاصه مطالب جلسات گذشته، پیرامون آموزههایی از امامت و ولایت
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله أفوض أمری إلی الله إن الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر یا أبا صالح المهدی ادرکنی
ما در چهل و هشت جلسه گذشته چند موضوع را مطرح کردیم. موضوع اول اینکه در مسائل اعتقادی تقلید باطل است، ما باید تحقیق و بررسی کنیم. موضوع دوم حدیث افتراق امت است که رسول اکرم فرمود: امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم میشوند. تنها یک فرقه اهل نجات است و مابقی گرفتار آتش جهنم هستند.
موضوع سوم حدیث «من مَاتَ بِغَیرِ إِمَامٍ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً» بود و ما این قضایا را مفصل مطرح کردیم و تلاش کردیم اقوال شیعه و سنی را در اینطور مسائل مطرح کرده باشیم.
موضوع چهارم حدیث «خلفائی اثناعشر» است که پیغمبر اکرم فرمودند: خلفای من دوازده نفر هستند. ما چندین جلسه هم مفصل در این رابطه صحبت کردیم.
ما در ادامه به بحث حدیث ثقلین رسیدیم. اگر حدیث ثقلین خوب برای شیعه و اهل سنت جا بیفتد و بفهمیم مراد از ثقلین چیست و پیام ثقلین کدام است، شاید نود و نُه درصد از مشکلات جامعه ما حل شود. در این صورت اختلافی که میان مذاهب اسلامی است برطرف خواهد شد، به شرط آنکه همگی ما اعم از شیعه و اهل سنت و وهابی چشم و گوشمان را باز کنیم و به لبهای نورانی و مبارک رسول اکرم بدوزیم که از آن لبها جز حق بیرون نمیآید.
(وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْی یوحی)
و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید. آنچه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است.
سوره نجم (53): آیات 3 و 4
سرمنشأ تمام مصیبتهایی که امروزه گرفتار آن هستیم، زیر پا گذاشتن سخنان پیغمبر اکرم در رابطه با حدیث ثقلین است.
به قول امروزیها اگر بخواهیم آسیب شناسی دقیق کنیم که منشأ این همه اختلافات و سروصدا و جنگ و درگیری و برادرکشی و جنگهایی که در عصر حاضر هست کجاست، همگی به یک مسئله برمی گردد.
رسول اکرم کتاب و اهلبیت را یادگار خود بعد از رحلتشان گذاشته است، اما امت اسلامی نه به قرآن کریم عمل کردند و نه به سخنان اهلبیت احترام گذاشتند و عمل کردند.
فعلاً بحث ما روی اهلبیت هست و بعد هم به قرآن کریم میرسیم. کسانی که میگفتند:
«حَسْبُنَا کتَابُ اللَّهِ»
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 5، ص 2146، ح 5345
و:
«بیننا وبینکم کتاب الله»
تذکرة الحفاظ، اسم المؤلف: أبو عبد الله شمس الدین محمد الذهبی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولی، ج 1، ص 2 - 3، ح 1
آیا واقعاً به کتاب خدا عمل شد یا به کتاب خدا عمل نشد؟! قرآن کریم در سوره مبارکه نحل آیه 44 میفرماید:
(وَ أَنْزَلْنا إِلَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِم)
و ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها تبیین کنی.
سوره نحل (16): آیه 44
و:
(مَنْ یطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّی فَما أَرْسَلْناک عَلَیهِمْ حَفِیظا)
کسی که از پیامبر اطاعت کند اطاعت خدا کرده و کسی که سرباز زند تو در برابر او مسئول نیستی.
سوره نساء (4): آیه 80
اینها کجا رفت؟! به جای اهلبیت که در کنار قرآن کریم بودند صحابه را جایگزین کردیم. ما نه قصد جسارت به صحابه داریم و نه قصد اهانت به صحابه داریم بلکه اهانت به صحابه را هم خلاف شرع و حرام می دانیم.
در مقابل باید حقیقت قرآنی را در رابطه با صحابه بازگو کنیم. ما نباید مصداق بارز آیه شریفه:
(أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکتابِ وَ تَکفُرُونَ بِبَعْض)
آیا به بعضی از دستورات کتاب آسمانی ایمان میآورید و به بعضی کافر میشوید؟!
سوره بقره (2): آیه 85
باشیم. هرچه آیات قرآن که در مدح صحابه آمده است را میبوسیم و روی چشممان میگذاریم و هرچه آیات قرآن که در مذمت صحابه آمده است را هم باید قبول کنیم.
روایاتی که در مدح صحابه آمده است را باید قبول کنیم و روایاتی که در ذم صحابه آمده است را هم باید قبول کنیم. این روایات هم از زبان پیغمبر اکرم صادر شده است و در کتب اهل سنت آمده است.
صحابهای که در زمان رسول اکرم یا بعد از آن بزرگوار به خاطر شراب خوردن، حد خوردند، به خاطر زنا حد خوردند، به خاطر سرقت حد خوردند با سندهای صحیح آمده است. بعد از رسول اکرم و قبل از آنکه امیرالمؤمنین بر سر کار بیاید، ملاحظه کنید چقدر از همین صحابه مرتکب گناه شدند و توسط سه خلیفه به ویژه خلیفه دوم حد بر آنها جاری شد.
اگر ما بگوییم که پیغمبر اکرم فرموده است:
«اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ فَقَدْ غَفَرْتُ لَکمْ»
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 1، ص 79، ح 600
نه با قرآن کریم سازگار است، نه با سنت سازگار است و نه با واقعیت تاریخی سازگار است. ما باید این حقایق را بازگو کنیم.
بنده بارها گفتم روزی خدمت حضرت آیت الله جوادی آملی بودیم. ایشان فرمودند: اگر حقایق تاریخی را نگویید فردای قیامت جوانان اهل سنت سر پل صراط جلوی شما را میگیرند و می گویند که چرا حقایق تاریخی را برای ما نگفتید! جوان اهل سنت می گویند که اگر حقایق را به ما میگفتید ما روشن میشدیم و به دنبال حقیقت میگشتیم.
بنابراین وظیفه ما بیان کردن حقایق هست، اما با دلیل و برهان و عبارتهای رسا بدون کوچکترین اهانت و جسارت و هتاکی نسبت به مقدسات اهل سنت. من در خدمت حضرتعالی هستم.
مجری:
سلامت باشید. حضرت استاد نکته دقیقی را فرمودند. همانطور که همه شما هم شاهد بودید اگر بخواهیم آسیب شناسی کنیم تمامی مشکلاتی که الآن تمامی جامعه و بشریت به آن مبتلا شده است، ترک حدیث ثقلین است.
این از کجا درآمده است؟! این صحبت، صحبت جدیدی هست. زمانی که ما به متن حدیث ثقلین مراجعه میکنیم، میبینیم دقیقاً همین عبارت متن حدیث ثقلین است که اگر شما دیدید یک روز گمراه شدید، بدانید که ثقلین را ترک کردید. از طرف دیگر تا زمانی که به ثقلین متمسک باشید گمراه نمیشوید.
حال ما میخواهیم راجع به این کلمات یکی یکی بیشتر صحبت کنیم. ان شاءالله از محضر حضرت استاد استفاده کنیم، هم سندهای الفاظ را ببینیم و هم پیامها را ببینیم.
میخواهیم با «لن تضلوا» آغاز کنیم. حضرت استاد! از «لن تضلوا» که در حدیث آمده چه برداشتهایی میتوان کرد و در چه مصادری ذکر شده است؟!
کنکاشی در واژه های پرکابرد حدیث ثقلین، در منابع متعدد و معتبر اهل سنت
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
هفته قبل عرض کردیم در حدیث ثقلین واژههای مختلف و متعددی به کار رفته است. ما به حول قوه الهی میخواهیم واژه به واژه جلو برویم.
اولاً باید روایت را مورد بررسی قرار دهیم که آیا صحیح هست یا صحیح نیست تا کسی فردا نگوید روایات ضعیف بوده است. کارشناسان شبکههای وهابی می گویند که علمای شیعه در میان زباله دان های روایات ما میگردند و روایات ضعیف را پیدا میکنند.
حال من نمیدانم از حدیث پیغمبر اکرم این چنین تعبیر کردن چه وجهی دارد. چقدر انسان باید بی حیا باشد که این تعابیر را نسبت به این احادیث به کار برده باشد. حداقل بگویید که چرا احادیث ضعیف و جعلی ما را مورد نقد و بررسی قرار میدهید.
این چنین تعبیر کردن حتی فراتر از مسئله اسلام، دور از انصاف و دور از انسانیت است. هیچکسی از گفتههای بزرگانشان اینطور تعبیر نمیکند. حتی کمونیستها هم اگر کسی حرفهای «لنین» یا «کارل مارکس» یا «انگلس» را مطرح کند اینچنین از حرفهای بزرگانشان تعبیر نمیکند. کمونیستها هم برای بزرگانشان احترام و شأنیت قائل هستند.
در کتاب «سنن ترمذی» یا «صحیح ترمذی» که متوفای 279 هجری هست، مطلبی در این زمینه آمده است. این کتاب در ایران هم به چاپ نرسیده که بگویند در ایران مطلبی را به آن اضافه کردهاند، بلکه در عربستان سعودی به چاپ رسیده است.
در این کتاب حدیث 3786 نقل شده است که «جابر بن عبدالله» میگوید: من در عرفه رسول اکرم را دیدم که بر ناقه رنگینش سوار بود و خطبه میخواند. حضرت فرمود:
«یا أیها الناس إنی قد ترکت فیکم ما إن أخذتم به لن تضلوا»
ای مردم! من در میان شما چیزی گذاشتم که اگر آنها را اخذ کنید هرگز گمراه نمیشوید.
حال ان شاءالله روی کلمه «أخذتم» هم مانور خواهیم داد. کلمه «لن» در ادبیات عرب نفی ابد را میرساند. کلمه «لا» و «لم» نیست، بلکه کلمه «لن» است به این معنا که هرگز تا قیام قیامت گمراه نخواهید شد.
«کتاب الله وعترتی أهل بیتی»
کتاب خدا و عترت من اهلبیت من.
الجامع الصحیح سنن الترمذی، اسم المؤلف: محمد بن عیسی أبو عیسی الترمذی السلمی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت --، تحقیق: أحمد محمد شاکر وآخرون، ج 5، ص 662، ح 3786
حضرت عبارت «أهل بیتی» را تنها نیاوردند، بلکه «وعترتی أهل بیتی» آوردهاند. حال ان شاءالله روی کلمه «أهل بیتی» هم کار میکنیم تا معلوم شود مراد چیست. ما امروز میخواهیم روی «لن تضلوا» کار کنیم.
آقای «البانی» هم ابتدای روایت نوشته است: «صحیحٌ». روایت بعد از قول «زید بن أرقم» و «حبیب بن ابی ثابت» هست. آنها گفتند که پیغمبر اکرم فرمود:
«إنی تارک فیکم ما إن تمسکتم به لن تضلوا بعدی»
ای مردم! من در میان شما چیزی گذاشتم که اگر به آنها تمسک کنید، هرگز گمراه نمیشوید.
در روایت قبل کلمه «أخذتم» بود، اما در این روایت کلمه «تمسکتم» آمده است. ان شاءالله ما این واژهها را هم تحلیل خواهیم کرد تا مشخص شود پیام «أخذتم» چیست و پیام «تمسکتم» چیست.
از کلمه «لن تضلوا بعدی» مشخص است که پیغمبر اکرم میفرماید: آغاز گمراهی بعد از وفات من شروع خواهد شد. کلمه «بعدی» هم خود پیام خاص خود را دارد.
«أحدهما أعظم من الآخر کتاب الله حبل ممدود من السماء إلی الأرض وعترتی أهل بیتی ولن یتفرقا حتی یردا علی الحوض»
کلمه «ولن یتفرقا» هم پیامی دارد که ما مفصل در این زمینه صحبت خواهیم کرد. همچنین مطرح خواهیم کرد که چرا پیغمبر اکرم کلمه «الحوض» را آورده است.
«فانظروا کیف تخلفونی فیهما»
ببینید بعد از من برخورد شما با کتاب و اهلبیت چه خواهد شد.
«قال هذا حدیث حسن غریب»
الجامع الصحیح سنن الترمذی، اسم المؤلف: محمد بن عیسی أبو عیسی الترمذی السلمی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت --، تحقیق: أحمد محمد شاکر وآخرون، ج 5، ص 663، ح 3788
در اینجا چند واژه به کار رفته است که تک تک آنها پیام دارد. ما ان شاءالله در این زمینه بحث خواهیم کرد.
بنابراین در این روایت واژههای رسول اکرم که میفرمایند: «تمسکتم»، «لن تضلوا»، «ولن یتفرقا»، «علی الحوض»، «کیف تخلفونی» تک تک پیام دارد.
فقه الحدیث به این می گویند. فقه الحدیث مربوط به سند نیست، بلکه مربوط به متن است. ما باید بیاییم متن را موشکافی کنیم و تک تک واژههایی که از زبان پیغمبر اکرم صادر شده است را مورد بررسی قرار بدهیم. علمای اهل سنت در کتب خود آوردهاند:
«من ثقات الشامیین کان جبریل ینزل علی النبی بالسنة کما ینزل علیه بالقرآن»
از ثقات شامیین این است که جبرئیل سنت را برای پیغمبر اکرم نازل میکرد، همانطور که قرآن را نازل میکرد.
فتح الباری شرح صحیح البخاری، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، دار النشر: دار المعرفة - بیروت، تحقیق: محب الدین الخطیب، ج 13، ص 291، باب قوله باب ما کان النبی یسأل مما لم ینزل علیه الوحی
آیه شریفه:
(وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْی یوحی)
و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید. آنچه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است.
سوره نجم (53): آیات 3 و 4
هم شامل سنت است و هم شامل قرآن است. بنابراین در اینجا هم «لن تضلوا» با سند صحیح آمده است و ما دیگر نباید روی سند آن بحث کنیم. بازهم در کتاب «فضائل الصحابه» اثر «احمد بن حنبل» جلد دوم آمده است:
«انی قد ترکت فیکم ما ان أخذتم به لن تضلوا بعدی»
فضائل الصحابة، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. وصی الله محمد عباس، ج 2، ص 585، ح 990
ایشان در نهایت مینویسد که این روایت به خاطر «عطیه عوفی» ضعیف است. ما ان شاءالله روی «عطیه عوفی» بحث خواهیم کرد، همانطور که قبلاً هم بحث کردیم.
ایشان از روات مورد وثوق است و تنها جرم «عطیه عوفی» این بود که به او دستور دادند باید به علی بن أبی طالب ناسزا بگویی، اما او حاضر نشد ناسزا بگوید.
طبق آنچه در ذهن دارم چهارصد ضربه شلاق به او زدند. او حاضر شد شلاق را بخورد، اما به علی بن أبی طالب ناسزا نگوید. اگر «عطیه عوفی» به علی بن أبی طالب ناسزا گفته بود، قطعاً مؤلف کتاب میگفت که «عطیه عوفی» ثقه است.
بنده عرض کردم که در این زمینه نمیخواهم ورود پیدا کنم و قبلاً در این زمینه بحث کردیم، اما وقتی «البانی» میگوید روایت صحیح است دیگر برای ما کفایت میکند.
همچنین این عبارت در کتاب «معجم الکبیر» اثر «طبرانی» نقل شده است. مشهور است روایات کتاب «معجم الکبیر» معتبر است. در این کتاب جلد پنجم صفحه 167 همان قضیه خطبه غدیر مطرح میشود. در این روایت هم حضرت چند واژه به کار برده است که تمام این واژهها پیام دارد. در روایت آمده است:
«فَإِنِّی فَرْطُکمْ علی الْحَوْضِ وَأَنْتُمْ وَارِدُونَ عَلَی الْحَوْضَ»
من پیشاپیش شما در کنار حوض هستم و همه شما در کنار حوض با من ملاقات میکنید.
این همان حدیث حوض است که «امام مالک» در این خصوص مینویسد: ای کاش علمای ما حدیث حوض را نیاورده بودند، زیرا برای ما دردسر درست کردند. در این روایت هم آمده است:
«فَانْظُرُوا کیفَ تُخْلِفُونِی فی الثَّقَلَینِ»
سپس آمده است:
«فَاسْتَمْسِکوا بِهِ لا تَضِلُّوا»
در اینجا کلمه «لن تضلوا» نیامده است، بلکه «لا تَضِلُّوا» آمده است. در ادامه این عبارت آمده است:
«لَنْ یتَفَرَّقَا حتی یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ»
المعجم الکبیر، اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، دار النشر: مکتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج 5، ص 166، ح 4971
عبارت «لَنْ یتَفَرَّقَا حتی یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ» که خود پیام دارد، به این معنا که کتاب و عترت هرگز از همدیگر جدا نمیشوند تا حوض کوثر!
نه تنها در دنیا و در قیامت بلکه در عالم برزخ هم کتاب و اهلبیت از همدیگر جدا نمیشوند تا کنار حوض بر پیغمبر اکرم وارد شوند.
در آنجا دیگر خوبان و بدان از همدیگر جدا میشوند. دوراهی بهشت و جهنم کنار حوض است. حال در خصوص اینکه مراد از «الْحَوْضَ» چیست مفصل بحث خواهیم کرد.
آنچه در میان مردم مطرح است، این است که مردم از شدت تشنگی کنار حوض کوثر میآیند و از دست امیرالمؤمنین آب میخورند.
هرکسی توانست آب بخورد مسیر اتوبان بهشت را میگیرد و میرود. هرکسی نتواند از آب حوض کوثر بهره مند شود سنگلاخها و بیراهههای جهنم را میگیرد و وارد آتش جهنم خواهد شد.
بازهم در اینجا چند نکته دیگر هم آمده است و پیام دارد. ان شاءالله در این زمینه بحث میکنیم. حضرت فرمودند: اگر از قرآن کریم و اهلبیت جلو بیفتید هلاک میشوید. اگر از قرآن کریم و اهلبیت عقب بمانید هم هلاک میشوید.
به فرموده رسول گرامی اسلام قرآن و اهلبیت خط کش هستند. اگر کسی بخواهد از آنها جلو بیفتد هلاک میشود. اگر کسی عقب بماند هم هلاک خواهد شد.
باید دوشادوش کتاب و عترت حرکت کرد. این مسئله بسیار مهمی است که ما از قرآن و اهلبیت جلو نیفتیم، عقاید خودمان را بر قرآن و اهلبیت تحمیل نکنیم و از قرآن و اهلبیت عقب هم نمانیم. این روایت پیام دیگری دارد که با این واژه آمده است:
«وَلا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْکمْ»
به قرآن و اهلبیت چیزی آموزش ندهید، زیرا قرآن و اهلبیت از تمامی شما اعلم هستند.
المعجم الکبیر، اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، دار النشر: مکتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج 5، ص 166، ح 4971
آقای «هیثمی» متوفای 807 هجری در کتاب «مجمع الزوائد» جلد نهم بحث «کیف تخلفونی» را میآورد و مینویسد:
«أنهما لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض فسألت ذلک لهما ربی فلا تقدموهما فتهلکوا ولا تقصروا عنهما فتهلکوا»
قرآن و اهلبیت از همدیگر جدا نمیشوند تا کنار حوض نزد من آیند. از قرآن و اهلبیت جلو نیفتید، زیرا هلاک میشوید. از قرآن و اهلبیت عقب نمانید.
«ولا تعلموهما فهم أعلم منکم»
به قرآن و اهلبیت چیزی یاد ندهید، زیرا آنها از شما عالمتر هستند.
«یا أیها الناس إنی فرط وأنتم واردون علی الحوض»
ای مردم! من در کنار حوض منتظر شما هستم.
حضرت در ادامه میفرمایند:
«وإنی سائلکم عن الثقلین فانظروا کیف تخلفونی»
و از شما در مورد ثقلین سؤال میکنم که با ثقلین من چه برخوردی کردید.
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی - القاهرة, بیروت – 1407، ج 9، ص 164، ب فی فضل أهل البیت رضی الله عنهم
آقای «سیوطی» هم در کتاب «الدر المنثور» جلد دوم صفحه 285 مینویسد:
«إنی تارک فیکم خلیفتین: کتاب الله عز وجل حبل ممدود ما بین السماء والأرض وعترتی أهل بیتی وإنهما لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض»
حضرت سپس میفرماید:
«إنی لکم فرط وإنکم واردون علی الحوض فانظروا کیف تخلفونی فی الثقلین»
این روایت هم پیام خاصی دارد که چرا پیغمبر اکرم واژه «خلیفتین» به کار برده است. دلیل به کار بردن این واژه این است که بعضی از مغرضین بگویند «ثقلین» سنگین است. این بر مرجعیت سیاسی اهلبیت دلالت نمیکند، مرجعیت علمی را قبول میکنیم؛ در مقابل عبارت «إنی تارک فیکم خلیفتین» مرجعیت سیاسی اهلبیت را هم تثبیت میکند.
ما حدود چهل روایت داریم. ان شاءالله یکی دو جلسه در یک بخش مستقل در رابطه با «إنی تارک فیکم خلیفتین» از منابع اهل سنت با سند صحیح بحث خواهیم کرد.
در این روایت هم کلمه «لن یتفرقا» و «کیف تخلفونی فی الثقلین» آمده است. در ادامه آمده است:
«فلا تقدموهما لتهلکوا»
از قرآن و اهلبیت جلو نیفتید زیرا هلاک میشوید.
«ولا تعلموهما فإنهما أعلم منکم»
به آنها آموزش ندهید، زیرا اعلم از شما هستند.
الدر المنثور، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الکمال جلال الدین السیوطی، دار النشر: دار الفکر - بیروت – 1993، ج 2، ص 285، باب آل عمران: (103) واعتصموا بحبل الله... ..
در روایت بعد آمده است:
«أیها الناس إنی تارک فیکم ما إن أخذتم به لن تضلوا بعدی أمرین أحدهما أکبر من الآخر کتاب الله حبل ممدود ما بین السماء والأرض وعترتی أهل بیتی وإنهما لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض»
الدر المنثور، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الکمال جلال الدین السیوطی، دار النشر: دار الفکر - بیروت – 1993، ج 2، ص 285، باب آل عمران: (103) واعتصموا بحبل الله... ..
در این روایت کلمه «لن تضلوا» آمده است، به این معنا که اگر به قرآن و اهلبیت تمسک کنید هرگز بعد از من دچار گمراهی نخواهید شد.
کاملاً مشخص است که اگر به قرآن و اهلبیت تمسک نشود و دستورات آنها اخذ نشود و از آن بزرگواران تبعیت نشود، دچار هلاکت انسان میشود.
بینندگان عزیز درون کلمه «بعدی» یک دنیا و از زمین تا آسمان مطلب خوابیده است. ان شاءالله اگر عزیزمان یادآوری کنند واژه «بعدی» را با روایتهای دیگری که داریم معنا خواهیم کرد. در روایت آمده است:
«وقال له رسول الله أنت ولی کل مؤمن بعدی ومؤمنة»
فضائل الصحابة، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. وصی الله محمد عباس، ج 2، ص 684، ح 1168
و:
«أنت امام کل مؤمن ومؤمنة، وولی کل مؤمن ومؤمنة بعدی»
المناقب، الموفق الخوارزمی، تحقیق: الشیخ مالک المحمودی - مؤسسة سید الشهداء (ع)، چاپ: الثانیة، ربیع الثانی 1414، ص 61، ح 31
و:
«وأنت خلیفتی فی کل مؤمن من بعدی»
السنة، اسم المؤلف: عمرو بن أبی عاصم الضحاک الشیبانی، دار النشر: المکتب الإسلامی - بیروت - 1400، الطبعة: الأولی، تحقیق: محمد ناصر الدین الألبانی، ج 2، ص 565، ح 1188
و:
«یا علی أنت خلیفتی من بعدی»
روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، المؤلف: شهاب الدین محمود بن عبد الله الحسینی الألوسی (المتوفی: 1270 هـ)، المحقق: علی عبد الباری عطیة، الناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، الطبعة: الأولی، 1415 هـ، ج 9، ص 396، باب حدیث سورة النور (24): الآیات 41 إلی 57
و:
«وَتَفْتَرِقُ أُمَّتِی علی ثَلَاثٍ وَسَبْعِینَ مِلَّةً کلهم فی النَّارِ إلا مِلَّةً وَاحِدَةً»
بعد از من امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم میشوند. همه آنها در آتش هستند، الا یک فرقه.
الجامع الصحیح سنن الترمذی، اسم المؤلف: محمد بن عیسی أبو عیسی الترمذی السلمی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت --، تحقیق: أحمد محمد شاکر وآخرون، ج 5، ص 26، ح 2641
واژه «بعدی» خیلی پیام دارد، هم برای شیعه که باید افتخار کند به کتاب و اهلبیت تمسک کرده است و هم کسانی که اهلبیت را کنار گذاشتند قدری دقت کنند.
آقای «صالحی شامی» در کتاب «سبل الهدی و الرشاد» جلد یازدهم صفحه 6 همین تعبیر را آورده است و مینویسد:
«إنی ترکت فیکم ما إن أخذتم به لن تضلوا کتاب الله وعترتی أهل بیتی»
من در میان شما دو چیز به امانت میگذارم که اگر اخذ کنید به آنچه قرآن و اهلبیت گفتهاند هرگز گمراه نخواهید شد.
سبل الهدی والرشاد فی سیرة خیر العباد، اسم المؤلف: محمد بن یوسف الصالحی الشامی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1414 هـ، الطبعة: الأولی، تحقیق: عادل أحمد عبد الموجود وعلی محمد معوض، ج 11، ص 6، الباب الثانی فی بعض فضائل أهل بیت رسول الله
این روایت با واژه «لن تضلوا» تعبیر شده است. اینها بخشی از روایاتی است که با سند صحیح آمده است. ما سند صحیح روایات را تثبیت کردیم. اگر سند صحیح هم نباشد متعدد است، همچنانکه در قواعد فقهی اهل سنت آمده است:
«فإن تعدد الطرق وکثرتها یقوی بعضها بعضاً حتی قد یحصل العلم بها ولو کان الناقلون فجارا فساقا»
کتب ورسائل وفتاوی شیخ الإسلام ابن تیمیة، اسم المؤلف: أحمد عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس، دار النشر: مکتبة ابن تیمیة، الطبعة: الثانیة، تحقیق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمی النجدی، ج 18، ص 26، (فصل (وأما قسمة الحدیث إلی صحیح وحسن وضعیف
این بحثی است که «ابن تیمیه» و دیگران هم بر آن صحه گذاشتند. من در خدمت حضرتعالی هستم.
مجری:
بسیار عالی، خیلی ممنونیم. الحمدلله بسیار واضح بود. عزیزانی که کارهای تحقیقاتی هم انجام میدهند با همین تکهها میتوانند یک مقاله کامل راجع به اصل مبحث سندی این احادیث باشد. ان شاءالله راجع به دلالتها هم بیشتر صحبت میکنیم.
یک یادآوری انجام بدهم و آن اینکه عزیزان اتاق فرمان تلفنها را زیرنویس کردند و در اختیارتان هست. شما عزیزان بیننده میتوانید تماس بگیرید، ان شاءالله صدای شما را مستقیماً داخل استودیو خواهیم شنید.
اگر دغدغهای دارید، اگر سؤال خاصی دارید یا مطلبی هست که احساس میکنید باید بیان شود این آنتن در خدمت شما قرار خواهد گرفت و نظر شما منعکس خواهد شد. یک فاصله بگیریم، میان برنامهای میبینیم و برمی گردیم در خدمت شما خواهیم بود.
عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر».
الحمدلله این توفیق را داریم در محضر حضرت استاد آیت الله حسینی قزوینی هستیم و برنامه «حبل المتین» را تقدیم نگاههای مهربان همه شما بینندگان عزیز و ارجمند میکنیم.
بحمدلله راجع به بحث حدیث ثقلین صحبتی را از جلسه پیش آغاز کرده بودیم و عزیزانی که همراه ما بودند در همین برنامه شاهد بودند ما به صورت موشکافانه بعضی از روایات را دقیقاً با همین سبک و سیاق پیش بردیم و حتماً نتیجه را مشاهده کردید.
بحمدالله داریم حدیث ثقلین را بررسی میکنیم. این قول را از حضرت استاد گرفتیم که روی تک تک الفاظ تمرکز و دقت کنیم و ببینیم چرا رسول گرامی اسلام این لفظ را به کار بردند. قطعاً کلام پیامبر اکرم کلام الهی بوده است. بنابراین جای دقت هم هست.
حضرت استاد! بازهم میخواهیم به مصادر بپردازیم و پیامی که میخواهد برای ما منعکس کند را بیان کنید. در خدمت شما هستیم.
عدم جدایی قرآن و اهلبیت تا قیامت، مهمترین فراز حدیث ثقلین
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
یکی از واژههایی که در حدیث ثقلین خیلی تکرار شده است، این است که کتاب و عترت و اهلبیت من هرگز از همدیگر جدا نخواهند شد تا کنار حوض کوثر.
ما در اینجا بازهم روایات متعدد داریم. آقای «احمد بن حنبل» در کتاب «مسند» خود مطلبی در این زمینه آورده است. البته جایی که ثقلین آمده است را آقایان قدری اشکال ایجاد کردند، اما جایی که کلمه «خلیفتین» آمده است را آوردهاند. روایت چنین است:
«انی تَارِک فِیکمْ خَلِیفَتَینِ کتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ ما بین السَّمَاءِ وَالأَرْضِ أو ما بین السَّمَاءِ إلی الأَرْضِ وعترتی أَهْلُ بیتی وَإِنَّهُمَا لَنْ یتَفَرَّقَا حتی یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ»
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 5، ص 181، ح 21618
این روایت هم با کلمه «لَنْ» آمده است، به این معنا که قرآن و عترت هرگز از همدیگر جدا نخواهند شد تا در کنار حوض نزد من آیند.
ما در روایت داریم که قرآن کریم یکی از شکات از امت در قیامت است. قرآن کریم از امتی که به او عمل نکردند و اهمیت ندادند و بی احترامی کردند به رسول اکرم شکایت خواهد کرد. ان شاءالله بعداً در این زمینه بحث میکنیم.
در کنار قرآن، اهلبیت هم به رسول اکرم شکایت خواهند کرد. حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) فرمودند:
«وَ نِعْمَ الْحَکمُ اللَّه»
و خداوند نیکوترین حاکم است.
نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 417، خ 45
همچنین حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) فرمودند:
«فنعم الحکم الله و الزعیم محمد و الموعد القیامة»
بهترین قاضی خداست و وکیل من هم محمد است و دیدار ما به قیامت است.
بلاغات النساء، نویسنده: ابن طیفور، احمد بن أبی طاهر، ص 26، باب کلام فاطمة بنت رسول الله ص
در آنجا بحث دیگری مطرح نیست و تخلفات مو به مو مورد بررسی قرار میگیرد. بنابراین رسول اکرم میفرماید: من در میان شما دو خلیفه و دو جانشین گذاشتم؛ کتاب خدا و عترت من.
«وَإِنَّهُمَا لَنْ یتَفَرَّقَا حتی یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ»
این دو هرگز از همدیگر جدا نمیشوند تا در کنار حوض نزد من آیند.
این بدان معناست که قرآن و عترت بعد از من تا قیام قیامت هرگز از همدیگر جدا نمیشوند. حال اینکه معنای «لَنْ یتَفَرَّقَا» چیست توضیح خواهم داد. محقق هم میگوید که سند روایت حسن است.
از طرف دیگر آقای «البانی» هم در کتاب «صحیح سنن ترمذی» و هم در کتاب «سلسلة الاحادیث الصحیحه» این روایت را آورده است. در حقیقت آقای «البانی» تمام احادیث صحیح اهل سنت را جمع کرده است.
ایشان در جلد چهارم صفحه 356 مینویسد که رسول اکرم در غدیر خم خطبه خواندند و فرمودند:
«وأنا تارک فیکم ثقلین، أولهما کتاب الله، فیه الهدی والنور»
من در میان شما دو چیز به امانت میگذارم. اولین آن کتاب خداست که در آن هدایت و نور است.
«فخذوا بکتاب الله، واستمسکوا به - فحث علی کتاب الله ورغب فیه، ثم قال: - وأهل بیتی، أذکرکم الله فی أهل بیتی، أذکرکم الله فی أهل بیتی، أذکرکم الله فی أهل بیتی»
این همان تعبیری است که «مسلم» و «طحاوی» و «ابن ابی عاصم» و دیگران آوردهاند. «البانی» در مورد سند روایت مینویسد:
«وإسناده صحیح، رجاله رجال الصحیح»
سند احمد بن حنبل صحیح است و رجال آن هم رجال صحیحین است.
سلسلة الأحادیث الصحیحة وشیء من فقهها وفوائدها، المؤلف: أبو عبد الرحمن محمد ناصر الدین، الأشقودری الألبانی (المتوفی: 1420 هـ)، الناشر: مکتبة المعارف للنشر والتوزیع، الریاض، الطبعة: الأولی، (لمکتبة المعارف)، ج 4، ص 356، ح 1761
ایشان حدیث «عطیه عوفی» را هم آورده و هیچ اشکالی هم به «عطیه عوفی» نگرفته است و مینویسد: «طبرانی» و بعد از آن «حاکم نیشابوری» آورده و تصحیح کرده است و «ذهبی» هم تصحیح کرده است.
بنابراین این روایت را هم «حاکم نیشابوری» تصحیح کرده است، هم «ذهبی» تصحیح کرده است، هم «البانی» تصحیح کرده است و همگی گفتهاند این روایت صحیح است.
متن روایت در «جامع سنن ترمذی» هست، علاوه بر اینکه «البانی» میگوید: روایت صحیح است. آقای «ترمذی» هم روایت را آورده است:
«یا أیها الناس إنی قد ترکت فیکم ما إن أخذتم به لن تضلوا کتاب الله وعترتی أهل بیتی»
و مینویسد:
«وهذا حدیث حسن غریب»
صحیح وضعیف سنن الترمذی، المؤلف: محمد ناصر الدین الألبانی (المتوفی: 1420 هـ)، إنتاج مرکز نور الإسلام لأبحاث القرآن والسنة بالإسکندریة، ج 8، ص 286، ح 3786
مراد از کلمه «غریب» این است که روایت با یک سند نقل شده است. کلمه «غریب» از الفاظ دال بر ذم نیست، بلکه میخواهد بگوید این روایت با این عبارت متواتر یا مستفیض نیست در حالی که روایت معتبر است و یک سند هم دارد.
همچنین بازهم در کتاب «معجم الکبیر» اثر «طبرانی» جلد پنجم صفحه 166 این روایت آمده است و مینویسد:
«إنی تَارِک فِیکمُ الثَّقَلَینِ أَحَدُهُمَا أَکبَرُ مِنَ الآخَرِ کتَابَ اللَّهِ وَعِتْرَتِی أَهْلُ بَیتِی فَانْظُرُوا کیفَ تُخْلِفُونِی فِیهِمَا»
سپس مینویسد:
«فَإِنَّهُمَا لَنْ یتَفَرَّقَا حتی یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ»
یقیناً این دو از همدیگر جدا نخواهند شد تا کنار حوض کوثر با من ملاقات کنند.
المعجم الکبیر، اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، دار النشر: مکتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج 5، ص 166، ح 4969
بازهم در کتاب «معجم الکبیر» اثر «طبرانی» جلد پنجم صفحه 153 با این تعبیر آمده است:
«إنی قد تَرَکتُ فِیکمْ خَلِیفَتَینِ کتَابَ اللَّهِ وَأَهْلَ بَیتِی وَإِنَّهُمَا لم یفْتَرِقَا حتی یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ»
من در میان شما دو خلیفه گذاشتم، یکی کتاب خدا و دیگری اهلبیت من است. این دو از همدیگر جدا نخواهند شد تا کنار حوض کوثر با من ملاقات کنند.
المعجم الکبیر، اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، دار النشر: مکتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج 5، ص 153، ح 4921
محقق میگوید: در کتاب «مجمع الزوائد» اثر «هیثمی» گفته است سند روایت جید است. «طبرانی» هم در کتاب «معجم الکبیر» آورده است که «مجمع الزوائد» گفته رجال روایت ثقات است. استاد ما «البانی» در کتاب «سلسله الاحادیث الصحیحه» گفته است سند روایت صحیح است و شواهد و متابعاتی دارد.
«حاکم نیشابوری» هم در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» جلد سوم مینویسد:
«إنی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وأهل بیتی وإنهما لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض»
من در میان شما دو چیز به امانت گذاشتم، یکی کتاب خدا و دیگری اهلبیت من است. این دو از همدیگر جدا نخواهند شد تا کنار حوض کوثر با من ملاقات کنند.
«هذا حدیث صحیح الإسناد علی شرط الشیخین ولم یخرجاه»
این حدیث صحیح السند است و شرایط بخاری و مسلم را هم دارد.
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 160، ح 4711
اگر بعضی از ملالغتی ها در این زمینه ایراد بگیرند، ایرادشان جایی ندارد. در کتاب «مجمع الزوائد» اثر «هیثمی» جلد اول صفحه 170 این حدیث نقل شده است و مینویسد:
«إنی ترکت فیکم خلیفتین کتاب الله وأهل بیتی وإنهما لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض»
من در میان شما دو خلیفه گذاشتم، یکی کتاب خدا و دیگری اهلبیت من است. این دو از همدیگر جدا نخواهند شد تا کنار حوض کوثر با من ملاقات کنند.
«رواه الطبرانی فی الکبیر ورجاله ثقات»
طبرانی این روایت را در کتاب معجم الکبیر آورده و راویان آن همگی ثقات هستند.
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی - القاهرة, بیروت – 1407، ج 1، ص 170، باب فی العمل بالکتاب والسنة
ایشان بازهم در جلد نهم صفحه 162 روایت را مطرح کرده است و مینویسد:
«إنی تارک فیکم خلیفتین کتاب الله عز وجل حبل ممدود ما بین السماء والأرض أو ما بین السماء إلی الأرض وعترتی أهل بیتی وإنهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض»
ایشان در مورد سند روایت مینویسد:
«رواه أحمد وإسناده جید»
احمد این روایت را آورده است و سندش هم زیباست.
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی - القاهرة, بیروت – 1407، ج 9، ص 162، باب فی فضل أهل البیت رضی الله عنهم
همچنین «ابن ابی عاصم» در کتاب «السنة» جلد دوم صفحه 1021 مینویسد:
«إنی قد ترکت فیکم الخلیفتین بعدی کتاب الله وعترتی إنهما لن یتفرقا حق یردا علی الحوض»
من دو جانشین برای بعد از خودم انتخاب کردم، کتاب خدا و اهل بیتم. این دو هرگز از همدیگر جدا نمیشوند تا فردای قیامت کنار حوض با من ملاقات کنند.
السنة، اسم المؤلف: عمرو بن أبی عاصم الضحاک الشیبانی، دار النشر: المکتب الإسلامی - بیروت - 1400، الطبعة: الأولی، تحقیق: محمد ناصر الدین الألبانی، ج 2، ص 1021، ح 1548
ایشان در پاورقی مینویسد: سند روایت حسن است. «هیثمی» هم گفته است: سند روایت جید است.
آقای «البانی» در کتاب «صحیح جامع الصغیر» اثر «سیوطی» این روایت را آورده است و مینویسد:
«إنی تارک فیکم خلیفتین: کتاب الله حبل ممدود ما بین السماء والأرض وعترتی أهل بیتی وإنهما لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض»
صحیح الجامع الصغیر وزیاداته، المؤلف: أبو عبد الرحمن محمد ناصر الدین، الأشقودری الألبانی (المتوفی: 1420 هـ)، الناشر: المکتب الإسلامی، ج 1، ص 482، ح 2457
ایشان مینویسد: سند روایت صحیح است. بازهم «ابن ابی شیبه» این روایت را آورده است و مینویسد:
«إنی ترکت فیکم الخلیفتین کاملتین: کتاب الله، وعترتی، وإنهما لن یتفرقا حتی یرِدا علی الحوض»
مسند ابن أبی شیبة، اسم المؤلف: أبی بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة، دار النشر: دار الوطن - الریاض - 1997 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: عادل بن یوسف العزازی و أحمد بن فرید المزیدی، ج 1، ص 108، ح 135
ایشان در ادامه مینویسد: «هیثمی» و دیگران آوردهاند که سند روایت جید است.
«ابن حجر هیثمی» در کتاب «الصواعق المحرقه» تعبیری دارد که بسیار تعبیر تندی است. در این روایت که بسیار مفصل است آمده است که رسول اکرم میفرماید: بعد از من امت من نسبت به اهلبیتم ظلم خواهند کرد و آنها را آواره خواهند کرد.
«وإن أشد قومنا بغضا بنو أمیة وبنو المغیرة وبنو مخزوم»
شدیدترین دشمنان من برای اهلبیتم بنی امیه و بنی مغیره و بنی مخزوم هستند.
آقایانی که از معاویه دفاع میکنند، به این روایات جواب بدهند. «حاکم نیشابوری» هم این روایت را تصحیح کرده است.
«قیل له فما بقاء الناس بعدهم»
اصحاب پرسیدند: جامعهای که به حرف اهلبیت گوش ندهند سرنوشتشان چه خواهد شد؟
«قال بقاء الحمار إذا کسر صلبه»
حضرت فرمودند: این جامعه همانند الاغی است که کمرش شکسته باشد.
الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة، اسم المؤلف: أبو العباس أحمد بن محمد بن علی ابن حجر الهیثمی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - لبنان - 1417 هـ - 1997 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: عبد الرحمن بن عبد الله الترکی - کامل محمد الخراط، ج 2، ص 685، باب إشارته لما یحصل علیهم بعده من الشدة
این عبارت را «ابن حجر هیثمی» متوفای 974 هجری در کتابی که علیه شیعه نوشته آورده است. به تعبیر ایشان این جامعه نه قدرت راه رفتن دارد و نه توان بار بردن دارد.
آنچه که در پیام «لن یتفرقا» مهم است، این است که بعضی از بزرگان اهل سنت تعبیر زیبایی دارند. آنها مینویسند که پیغمبر اکرم فرمود: بعد از من دو امانت گرانبها یا دو جانشین نزد شما میگذارم، یکی کتاب خدا و دیگری اهلبیتم هستند. آنها هرگز از همدیگر جدا نمیشوند. این فرمایش رسول اکرم به این معناست که آنها بعد از من باهم هستند تا دنیا تمام شود و بعد از آن در برزخ و قیامت تا کنار حوض کوثر!
آقای «ابن حجر هیثمی» در کتاب «الصواعق المحرقه» تعبیر زیبایی دارد. ایشان در خصوص پیام روایتی که رسول اکرم میفرماید من دو چیز گرانبها گذاشتم و اگر به آنها عمل کنید گمراه نخواهید شد، مینویسد:
«والحاصل أن الحث وقع علی التمسک بالکتاب وبالسنة وبالعلماء بهما من أهل البیت»
حاصل این است که رسول اکرم مردم را تحریک کرده تا تمسک کنند به کتاب و سنت و علمای به کتاب و سنت.
حال اینکه ایشان کلمه «وبالسنة» را از کجا آورده است قدری جای بحث دارد. ایشان مینویسد:
«وفی روایة کتاب الله وسنتی وهی المراد من الأحادیث المقتصرة علی الکتاب»
در روایت «کتاب الله وسنتی» وقتی «کتاب الله» گفته است، سنت را هم شامل میشود.
«لأن السنة مبینة له»
سنت بیانگر قرآن است.
این در حالی است که قرآن کریم میفرماید:
(وَ أَنْزَلْنا إِلَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِم)
و ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها تبیین کنی.
سوره نحل (16): آیه 44
اصلاً کتاب از سنت جدا نیست، اما عمده این است که میگوید:
«وبالعلماء بهما من أهل البیت»
عالمان به کتاب و سنت از اهلبیت از همدیگر جدا نمیشوند.
«ویستفاد من مجموع ذلک بقاء الأمور الثلاثة إلی قیام الساعة»
کتاب و سنت و علمای از اهلبیت تا قیامت روی زمین هستند.
الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة، اسم المؤلف: أبو العباس أحمد بن محمد بن علی ابن حجر الهیثمی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - لبنان - 1417 هـ - 1997 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: عبد الرحمن بن عبد الله الترکی - کامل محمد الخراط، ج 2، ص 439، الفصل الأول فی الآیات الواردة فیهم
ما از آقای «ابن حجر» سؤال میکنیم اهلبیت در زمان شما چه کسی بوده است که می گویید: علمائی از اهلبیت زنده هستند! طبق روایت:
«من مَاتَ بِغَیرِ إِمَامٍ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً»
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 4، ص 96، ح 16922
زمانی که میخواهید از دنیا بروید، بیعت کدام امام بر گردن شماست؟!
آقای «مناوی» متوفای 1093 هجری قدری بیشتر تصریح کرده است. ایشان در کتاب «فیض القدیر شرح جامع الصغیر» اثر «سیوطی» متوفای 911 جلد سوم صفحه 14 مینویسد:
«(لن یفترقا) أی الکتاب والعترة أی یستمرا متلازمین»
پیام (لن یفترقا) این است که کتاب و عترت از همدیگر جدا نمیشوند و همواره
ملازم هم هستند.
این بدان معناست که هرجایی قرآن است اهلبیت هم هست و هرجایی اهلبیت هست قرآن هم هست.
«(حتی یردا علی الحوض) أی الکوثر یوم القیامة»
سپس مینویسد:
«زاد فی روایة کهاتین»
رسول اکرم فرمودند: قرآن و عترت همانند این دو انگشت من هستند که کنار هم هستند.
«إنی تارک فیکم تلویح بل تصریح»
این دو یادگار پیغمبر اکرم تلویح بلکه تصریح است.
«بأنهما کتوأمین خلفهما»
این دو لازم و ملزوم همدیگر هستند.
دو یادگار پیغمبر اکرم همانند دو انسان دوقلو هستند. همانطور که دوقلوها از همدیگر جدا نمیشوند و با همدیگر هستند، دو یادگار پیغمبر اکرم هم این چنین هستند.
«ووصی أمته بحسن معاملتهما وإیثار حقهما علی أنفسهما واستمساک بهما فی الدین»
ایشان به صراحت مینویسند که در مسائل دینی امت باید به قرآن و عترت تمسک کنند. پیام روایت این است که ایشان مینویسد:
«هذا الخبر یفهم وجود من یکون أهلا للتمسک به من أهل البیت والعترة الطاهرة فی کل زمن إلی قیام الساعة»
ما از این روایت استفاده میکنیم در تمام زمانها تا قیام قیامت اهلبیت در کنار قرآن هستند.
فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، المؤلف: زین الدین محمد المدعو بعبد الرؤوف بن تاج العارفین ثم المناوی القاهری (المتوفی: 1031 هـ)، الناشر: المکتبة التجاریة الکبری – مصر، الطبعة: الأولی، 1356، ج 3، ص 14، باب حرف الهمزة
آقای «مناوی» عزیز متوفای 1093 هجری در زمان شما اهلبیتی که در کنار قرآن کریم بود چه کسی بود؟!
غیر از مذهب شیعه دوازده امامی که معتقد هست حضرت مهدی (ارواحنا فداه) به امر الله تبارک و تعالی زنده هست همانگونه که حضرت خضر به اتفاق شیعه و سنی زنده هست، پیروان کدام مذهب چنین عقیدهای دارند؟!
بنا به نقلی نزدیک به سه هزار سال عمر حضرت خضر است و چند هزار سال قبل از حضرت مهدی به دنیا آمده است. همگان معتقدند که حضرت خضر در قید حیات است.
همان خدایی که حضرت خضر را در قید حیات نگه داشته است، حضرت مهدی (ارواحنا فداه) را هم هزار و دویست و اندی سال زنده نگه داشته است. حضرت مهدی همان اهلبیت است که در کنار قرآن کریم است. آقای «مناوی» شما میفرمایید:
«وجود من یکون أهلا للتمسک به من أهل البیت والعترة الطاهرة فی کل زمن إلی قیام الساعة»
همانطور که قرآن کریم روی زمین است و از زمین برداشته نشده است، عترت هم در کنار قرآن کریم وجود دارد تا زمانی که قیامت برپا شود.
آقای «مناوی»، آقای «ابن حجر هیتمی»، آقای «فخر رازی» و دهها عالم دیگر در این زمینه چه نظری دارید؟!
آقای «آلوسی» در رابطه با انسان کامل میگوید: انسان کامل روح عالم هستی است. اگر یک آن انسان کامل برداشته شود، دنیا نابود میشود. آقای «فخر رازی» در رابطه با انسان کامل میگوید: انسان کامل همان عقیده شیعه مهدی منتظر هست.
چرا به صراحت نمیآیید مکتب اهلبیت و آنچه که حضرت مهدی را به عنوان آخرین خلیفه و دوازدهمین خلیفه معرفی کرده است به صراحت بیان کنید؟!
ما احتمال میدهیم که این آقایان حقایق را درک کرده بودند، همچنانکه می گویند: از اهلبیت طاهر در هر زمان در کنار قرآن وجود دارد. این گفتار نشانگر این است که حق برای او روشن شده است. شاید به خاطر ترس از حکومتها یا خوف از بعضی مسائل دیگر بود که اظهار نکردند و علناً حق را مطرح نکردند.
اگر واقعاً عذرشان پذیرفته باشد، فردای قیامت قطعاً اهل نجات هستند. اگر عذر پذیرفته نباشد و در حالی که حق برایش روشن شده است، قلبا حاضر نشده حق را بپذیرد، حسابش با کرام الکاتبین است.
مجری:
بسیار عالی و زیبا فرمودید. ما باید خودمان گلیم خودمان را از آب بیرون بکشیم. به نظرم با این همه مستنداتی که الآن میبینیم هیچ جای شک و شبههای باقی نمیماند.
بیاییم برای خودمان این مطلب را حل کنیم و برسانیم به گوش کسانی که شاید هنوز مقداری شک و تردید دارند، بخواهیم آنها را از این ضلالت ابدی نجات بدهیم و همراه با آنها شویم.
تماسهای بینندگان برنامه:
از این لحظه به بعد به سراغ تماسهای شما بینندگان عزیز برویم. آقای فتحی از کرج پشت خط هستند. آقای فتحی در خدمت شما هستیم، بفرمایید:
بیننده (آقای فتحی از کرج – شیعه):
با عرض سلام خدمت شما و جناب دکتر.
مجری:
علیکم السلام و رحمة الله.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله.
خوش ذوقی جالب و شنیدنی یک بیننده حافظ تورات
بیننده:
جسارتا من سه دقیقه وقت میخواهم. آقای حسینی اگر خاطرشان باشد من یک بار با ایشان در مورد نوع انحراف صحبت کردم.
قرآن کریم انحراف یهودیان را از روزی آدرس میدهد که حضرت موسی به کوه طور رفت و فکر کردند که فوت کرده است و سامری گوساله طلایی را ساخت.
در مورد حضرت عیسی آیه 116 از سوره مبارکه مائده میفرماید: یا عیسی! شما گفتید که بگویند پدر، پسر، روح القدس؟! این در حالی است که خداوند میدانست. حضرت عیسی در جواب میگوید: تا لحظهای که من بینشان بودم چنین اتفاقی نیفتاد.
یعنی لحظه انحراف مسیحیت را هم از لحظه رفتن حضرت عیسی آدرس میدهند. حال آقای دکتر خواهش میکنم آیه 144 از سوره مبارکه آل عمران را داشته باشید که در مورد رسول اکرم هم همین را میفرماید.
این آیه میفرماید که وقتی رسول اکرم فوت کند، عرب به جاهلیت خود رجوع خواهد کرد. این آیات انحراف همه ادیان را از لحظه رفتن پیامبرانشان آدرس میدهد.
حال به سراغ اهلبیت میرویم. همین روش در مورد اهلبیت به کار رفته است. آیهای که ما در قرآن کریم داریم که حضرت ابراهیم عرضه داشت: ذریه من هم هستند یا خیر.
در صفر پیدایش فصل بیستم آیه 27 آمده است: به اسماعیل هم مژده بده که از نسل تو دوازده مرد پاک ظهور خواهد کرد. این قضیه در آنجا آمده و این قضیه از آنجا شروع شده است. این موضوع اصلاً متعلق به قرآن کریم یا متعلق به زمان رسول اکرم نیست.
اگر دقت کنید حضرت موسی دوازده سبط بنی اسرائیل است. حضرت عیسی دوازده حواری است. رسول اکرم هم میفرمایند دوازده خلیفه من هم باید باشند.
این دقیقاً همان حدیث ثقلین است. رسول اکرم میفرمایند: این خلفا متعلق به تمامی ادیان بوده و تنها مربوط به امت من نیست.
آقای دکتر یک موردی همانند فقه ماست. اگر «کتاب الله و سنتی» بود، جا میماند. اهل سنت که نمیتواند جوابگوی همه مسائل بشر تا آخر باشد. دقیقاً همانند فقه ماست.
فقه اهل سنت که چهار شاخه است، به همان کتابهای گذشته خود اکتفا میکنند. وقتی مسئله جدیدی میآید نمیدانند باید با آن چکار کنند.
من شنیدم اتفاقی در مصر افتاده است و از آیت الله العظمی مکارم تقاضا کردند که به این مسئله پاسخ بدهند. البته نمیشود این قضیه را الآن گفت. اگر «کتاب الله و سنتی» بود این ناقص میماند. حتماً باید «کتاب الله و عترتی» باشد تا مسائل به روز باشد و بماند.
دوازده سبط بنی اسرائیل همزمان هستند و دوازده حواری حضرت موسی همزمان هستند، اما دوازده خلیفه رسول گرامی اسلام طی دویست و پنجاه و پنج سال میآیند که مکتبی را به بشریت آموزش بدهند تا این مکتب جاودانه باشد. با آمدن دوازدهمین خلیفه رسول الله این مکتب پابرجا میشود و برای ابد بشریت را هدایت میکند.
مجری:
احسنتم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بسیار جالب و زیبا بود. ما واقعاً تشکر میکنیم از این نحوه استدلال حضرتعالی. حضرتعالی در کرج تشریف دارید؟!
بیننده:
آقای دکتر جسارت است من روز اول همه کتابهایم را برای شما آوردم، منتها آقای کیانی آنجا بود و کتابها دست آقای کیانی است.
من در کتاب «سربازان خدا» علت و روش تشکیل شیعه در ایران را توضیح دادم که چطور خدا ما را انتخاب کرده است، چطور شیعه شدیم و الآن از ما چه میخواهند.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
دومرتبه آثارتان را برای ما بفرستید. کتاب «نقد قفاری» ما را از نزدیک دیدید یا ندیدید؟!
بیننده:
بله. آقای دکتر من چند سال پیش یک سری «صحیح بخاری» کامل با جلد قهوهای که چسب کاری شده بود برای شما کادو فرستادم. نمیدانم خاطرتان هست یا نه.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
دست شما درد نکند. بله در خاطر دارم.
بیننده:
من دقیقاً همه برنامههای شما را دنبال میکنم و خودم هم کارم تحقیق است.
آیت الله حسینی قزوینی:
خداوند به شما جزای خیر عنایت کند.
بیننده:
تورات را حفظ هستم و کار اصلی من روی قرآن کریم است. اگر شما روزی به من وقت بدهید، مکانیزم زمانی قرآن کریم را توضیح میدهم که چطور حضرت حجت میتواند هزار سال زنده باشد. قرآن کریم یک مکانیزم زمانی دارد که آنها را توضیح میدهد.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
ایرادی ندارد. آقای فتحی عزیز ما لذت میبریم و خوشحال میشویم. من واقعاً از نحوه ورود و خروج حضرتعالی لذت بردم. اگر از آثار بنده هرکدام نداشته باشید ما خدمت حضرتعالی میفرستیم.
بیننده:
آقای دکتر بنده همه برنامههای شما خصوصاً روزهایی که شما هستید را دنبال میکنیم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
کتاب «نقد قفاری» ما را دارید؟
بیننده:
خیر، بنده در دوران کرونا اصلاً قم نیامدم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
اگر آدرس بدهید من این کتاب را برای شما ارسال میکنم. محصول عمرم کتاب سه جلدی «نقد قفاری» هست. ما در این کتاب به عمده شبهات وهابیت جواب دادیم. همچنین کتاب «قصة الحوار الهادی» محصول دویست جلسه مناظرات من در عربستان سعودی است.
بیننده:
آقای دکتر نمیخواهم ادعا کنم، اما هر روایتی را بگویید من آیه آن را می گویم. من دیدم شما چطور بررسی میکنید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
دست شما درد نکند، ممنونم، ماشاءالله. خدا حافظ شما باشد. ما تشکر میکنیم از ورود و خروج و نحوه استدلال شما. الحمدلله بینندگان عزیز ما بعضی از بزرگوارانی هستند که خودشان ملأ و عالم دهر هستند.
بعد از این زمانی که بحث و مناظره شد ما باید از این بزرگان دعوت به عمل آوریم و در مقابل کارشناسان وهابی قرار دهیم.
با وجود اینکه ایشان در گوشهای افتادهاند، اینقدر هم روایات هم قرآن هم تفسیر و هم کتاب تورات را اینطور مسلط هستند. خداوند به شما جزای خیر عنایت کند. آقای فتحی عزیز ما را خوشحال کردید و خستگی ما درآمد.
مجری:
آقای فتحی خدا خیرتان دهد که از کرج همراه ما بودید. ان شاءالله در ترویج مکتب حق موفق و مؤید باشید و همواره آثاری که دارید قطعاً برای شما باقیات الصالحات خواهد ماند. حضرت استاد اگر جمع بندی بفرمایید و دعای پایانی را بفرمایید از شما تشکر میکنم.
جمع بندی مطالب و مستندات این جلسه
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
ما از مجموع روایاتی که در رابطه با «ثقلین» یا «خلیفتین» آمده است، امشب روی دو واژه بحث کردیم.
واژه اول «لن تضلوا بعدی» است، به این معنا که اگر بعد از من به کتاب و عترت توجه کنید و به گفتههای قرآن و اهلبیت عمل کنید هرگز گمراه نمیشوید.
این بدان معناست که اگر قرآن را رها کردید و اهلبیت را گرفتید گمراه میشوید. همچنین اگر قرآن را گرفتید و اهلبیت را رها کردید گمراه میشوید. اگر به هیچکدام عمل نکردید به طریق اولی گمراه میشوید.
نکته دوم این است که این دو قرین همدیگر هستند، عِدل همدیگر هستند و از همدیگر جدا نخواهند شد. اهلبیت قرآن ناطق هستند، کتاب قرآن صامت هست. اهلبیت مبین قرآن هستند، همانطور که پیغمبر اکرم مبین قرآن کریم بود.
(وَ أَنْزَلْنا إِلَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِم)
و ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها تبیین کنی.
سوره نحل (16): آیه 44
اهلبیت هم این چنین هستند. قرآن و اهلبیت از همدیگر جدا نمیشوند در هیچ زمانی از زمانها. الآن هم که قرآن هست اگر از اهلبیت کسی نباشد یا باید نستجیر بالله بگوییم که این روایت باطل است با وجود اینکه ما همه روایات را بررسی سندی کردیم.
همچنین یا نستجیر بالله باید بگوییم که نبی گرامی اسلام اشتباه کرده است و هردو باطل هست.
هیچ راهی نداریم جز اینکه معتقد باشیم کنار قرآن حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا فداه) در قید حیات هست، تدبیر عالم را انجام میدهد و پشت پرده غیبت وظیفه امامت خود را به نحو احسن ادا میکند تا روزی که خداوند عالم به او اذن بدهد ظاهر شود.
ما از حضرت مهدی غائب هستیم، او از ما غائب نیست. او ما را میبیند، صدای ما را میشنود، تمام اعمال ما را مشاهده میکند، در موارد ضروری دست ما را میگیرد، گرفتاریهای ما با توسل به آن بزرگوار حل میشود.
همان کاری که حضرت خضر انجام میدهد. در قضایای حضرت موسی از ولایت تکوین حضرت مهدی در زمان غیبت همان کاری را در یک دایره بسیار وسیع انجام میدهد و در مسائل تشریع. بنابراین حدیث ثقلین بلا شک و بلا ریب دلالت بر حیات و وجود مقدس حضرت مهدی (ارواحنا فداه) میکند.
مجری:
احسنتم، طیب الله. اللهم عجل لولیک الفرج. حضرت استاد بسیار از محضرتان استفاده کردیم، تشکر میکنم.
همچنین تشکر میکنم از همه شما بینندگان عزیز و ارجمند که تا انتهای «حبل المتین» امشب هم همراه ما بودید. ان شاءالله در رکاب حضرت صاحب العصر و الزمان پا در رکاب باشید و موفق و مؤید و منصور باشید.
تا دیدار آینده خدانگهدار
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته