روزگاري كه علماي اهل سنت قاطعانه و با استدلال به آيات و روايات عقايد "ابن تيميه" را رد كرده و كتاب ها بر آن نوشتند شايد به امروز كه شبكه هاي وهابي به فكر تطهير ابن تيميه بر آيند، فكر هم نمي كردند.

يكي از وظايف اصلي شبكه هاي وهابي تطهير افراد معلوم الحالي همچون؛ معاويه، يزيد، ابن تيميه ها است تا جايي كه براي اين كار نظريه علماي بزرگ اهل سنت در رد "ابن تيميه" را دور بودن ايشان از قرآن مي دانند.

كارشناس شبكه وهابي نور در برنامه زنده، به دفاع تمام قد و تطهير يكي از توهين كنندگان به اهل بيت پرداخت و او را دوستدار اهل بيت سلام الله عليهم اجمعين معرفي كرد.

وي در جواب بيننده اي كه با استناد به "كتاب منهاج السنة" ابن تيميه ثابت كرد وي به اميرالمومنين سلام الله عليه توهين كرده است و علماي بزرگ اهل سنت نيز وي را به خاطر افكارش رد كرده اند گفت: « بياييم رد يك عالم سني و معتزلي يا صوفي را[ مبنا] قرار ندهيم اينها مدرك نمي شوند، بياييم به اين رُدود(ردهاي علما) توجه نكنيم ...الان بياييم كاري به اقوال ابن حجرهيثمي ، سبكي و ... نداشته باشيم»

وي بدون در نظر گرفتن اين مطلب كه چرا بايد استوانه هاي علمي اهل سنت چرا بايد در رد عقايد و تفكر ابن تيميه چنين نظرياتي داشته باشند، در ادامه دفاع خود از اين اهانت كننده به اميرالمومنين سلام الله عليه گفت:« بياييم ببينيم عقيده ابن تيميه را زير ذره بين قرار بدهيم و ببينيم ابن تيميه دشمن اهل بيت است يا محب اهل بيت بحث منطقي و علمي اين است.»

در جواب اين كارشناس وهابي و تمامي وهابيون بايد گفت؛ يكي از راه هاي شناخت منويات و عقايد شخص خصوصا نويسندگان رجوع به كتب آنهاست.

كافي است به كتاب منهاج السنة ج 8 ص 329 نوشته "ابن تيميه" رجوع كرد و نظر وي را در مورد اميرالمومنين سلام الله عليه نگاه كرد تا مشخص شود وي از دشمنان شماره يك ايشان و تمامي اهل بيت سلام الله عليهم اجمعين است.

از طرف ديگر به واسطه همين عقايد خلاف شرع وي بود كه توسط استوانه هاي علمي اهل سنت رانده شده و برخي از ايشان حكم به كفر وي داده اند.

در زير به برخي از اين نظرات اشاره مي كنيم:

ابن حجر عسقلاني (م 852) مؤلف فتح الباري در شرح صحيح بخاري و ابن هيثمي (م 973) و ملا قاري حنفي ( م 1016) و ابن شاكر كتبي (ت 764) و محمود كوثري مصري (م 1371) و يوسف بن اسماعيل بن يوسف (م 1265) حصني دمشقي (م 729) و غيره كه از علما بزرگ اهل سنت هستند هر كدام ابن تيميه و عقايد او را مردود شمرده و در اين راستا كتاب هايي تأليف نموده اند.

ابن حجر هيثمي كه از دانشمندان بزرگ اهل سنت است درباره ابن تيميه مي گويد: خدا او را خوار و گمراه و كور و كر كرده است و معاصرين وي از شافعي ها و مالكي ها و حنفي ها بر فساد افكار و اقوال او تصريح دارند و اعتراض او حتي عمر بن خطاب و علي بن ابي طالب ـ عليه السلام ـ را نيز در بر گرفته است.... سخنان ابن تيميه فاقد ارزش بوده او بدعت گذار، گمراه و غير معتدل است. خداوند با او به عدالت خود رفتار نمايد و ما را از شر عقيده و اسم وي حفظ كند. (هيثمي، احمد بن حجر، الفتاوي الحديثه، مصر، مطبعه العلميه، ص 86)

سُبكي يكي ديگر از علما هم عصر ابن تيميه مي گويد: او در پوشش پيروي از كتاب و سنت در عقايد اسلامي بدعت گذاشت و اركان اسلام را در هم شكست. او با اتفاق مسلمانان به مخالفت برخاست سخني گفت كه لازمه آن جسماني بودن خدا و مركب بودن ذات اوست.... و با اين سخنان حتي از 73 فرقه هم بيرون رفت. (سبكي، تقي الدين، الدره المضيئه في الرد علي ابن تيميه، بي تا، بي نا، ص 5)

شوكاني يكي ديگر از علما اهل سنت مي گويد: محمد بخاري حنفي متوفاي سال 841 هـ از بدعت گذاري و كفر ابن تيميه سخن گفته است تا جايي كه در مجلس خود تصريح كرده كه اگر كسي به ابن تيميه «شيخ الاسلام» بگويد كافر است. (شوكاني، محمد علي، البدر الطالع 2:262، بيروت، دار المعرفه)

عسقلاني مي گويد دو تن از قاضي شافعي و مالكي ندا در دادند كه هر كسي به عقيده ابن تيميه معتقد شود خون و مالش حلال مي باشد. (عسقلاني، احمد بن علي، الدرر الكامنه، 1:471، هند، حيدر آباد، دوم، 1392 هـ)

شيخ زين الدين بن رجب حنبلي از كساني است كه معتقد به كفر ابن تيميه بود و با صداي بلند اعلان مي نمود كه هر كسي ابن تيميه و پيروان او را تكفير كند معذور مي باشد.( ابي بكر دمشقي، تقي الدين، دفع شبهه من شبّه و تمرّد، مصر، مكتة الازهريه، بي تا، ص 123)

ابن قيم جوزي كه شاگرد و مبلغ عقايد ابن تيميه بود نيز از طرف علما اهل سنت تكفير شده و از جمله از طرف شمس الدين مالكي محكوم به كفر و اعدام شده بود لكن ابن قيم به او مي گويد، قاضي حنبلي توبه و اسلامم را پذيرفته و مرا محقون الدم شمرده است. قاضي مالكي بعد از اين اظهارات ابن قيم، او را شلاق زده و بر الاغ سوارش نموده و در خيابان ها مي گرداند.

منبع: جام نيوز