محمد بن جریر طبری در کتاب "تهذیب الآثار" با سند صحیح چنین نقل می کند:
وَحَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ ، قَالَ : حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ ، قَالَ : حَدَّثَنَا سُفْیَانُ , عَنِ الأَعْمَشِ , عَنْ أَبِی وَائِلٍ ، قَالَ : کُنْتُ مَعَ مَسْرُوقٍ بِالسِّلْسِلَةِ ، فَمَرَّتْ عَلَیْهِ سَفِینَةٌ فِیهَا أَصْنَامُ ذَهَبٍ وَفِضَّةٍ ، بَعَثَ بِهَا مُعَاوِیَةُ إِلَى الْهِنْدِ تُبَاعُ ، فَقَالَ مَسْرُوقٌ: لَوْ أَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقْتُلُونِی لَغَرَّقْتُهَا ، وَلَکِنِّی أَخْشَى الْفِتْنَةَ
ابی وائل گفت: به همراه مسروق در سلسله بودم، در همین حین کشتی ای از کنار او عبور نمود که در آن بتهایی از طلا و نقره بود، که معاویه آنها را برای فروش به هند فرستاده بود، پس مسروق گفت: اگر می دانستم که آنها مرا خواهند کشت آن را غرق می نمودم، ولی من از فتنه می ترسم
تهذیب الآثار.ج1 ص241.ط مطبعة المدنی