2024 April 20 - شنبه 01 ارديبهشت 1403
دلایل کنار گذاشتن امیرالمومنین علی علیه السلام
کد مطلب: ٧٤٥١ تاریخ انتشار: ٠١ بهمن ١٣٩٣ - ١١:٠٦ تعداد بازدید: 4289
حبل المتین » امیرالمؤمنین علیه السلام
دلایل کنار گذاشتن امیرالمومنین علی علیه السلام

کتاب نقداصول المذهب الشیعة، کینه و عدالت امیرالمؤمنین از علل کنار گذاشتن امیرالمؤمنین علیه السلام
حبل المتین 93/11/01

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 93/11/01

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام خدایی که جان می دهد زبان را به گفتن توان می دهد.

جناب استاد خدمتتان سلام عرض می کنم، خیلی خوش آمدید

آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته

مجری:

حضرت استاد ما در برنامه گذشته این شبهه های بی اساس و بی پایه ای که بعضی از این شبکه های شیطانی ، وهابی ، صهیونیستی مطرح می کنند در خصوص جایگاه امیر المومنان علی علیه السلام و ولایت امیرالمومنین چندین برنامه تمام روایات ر ا شما یک به یک خیلی عالی و زیبا با بیان شیوا و شیرین خودتان بیان فرمودید که پیغمبر گرامی اسلام ، ولایت امیر المومنین را بیان فرمودند به عبارات مختلف، در جاهای مختلف، بعد حتی پیش بینی کردند و فرمودند: می دانم شما عمل نمی کنید و آن چیزی که من از شما می خواهم و آن توصیه ای که من می کنم به آن نمی رسید و در واقع امیر المومنین را کنار می گذارید، این پیش بینی ها هم در فرمایشات شما از بین روایات بود حال می خواهیم یک خلاصه ای بفرمایید که دوستانمان دلشان، چشمشان، وجودشان آماده بشود و بعد برویم سراغ سوالات بعدی.

آیت الله حسینی قزوینی:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمد لله و الصلواة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله الی یوم لقاء الله افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر

ما در دو جلسه گذشته عبارتهای مختلفی را از قول رسول گرامی صلی الله علیه و آله و سلم مطرح کردیم که نبی مکرم با عبارتهای مختلف در مناسبتهای متعدد ولایت، امامت، خلافت امیر المومنین سلام الله علیه را مطرح فرمودند با تعبیر:

انت ولی کل مومن بعدی.

این را از المستدرک ج 3 ص 134 آوردیم، که حاکم نیشابوری می گوید: روایت صحیح است.

آقای ذهبی هم در ذیل می گوید: روایت صحیح است.

آقای البانی هم می گوید: روایت صحیح است.

یا ان علیا منی و انا منه

علی از من و من از علی هستم

و ولی کل مومن بعدی

و ولی همه مومنین بعد از من است

این را هم باز ما از مستدرک ج 3 ص 111 آوردیم.

آقای البانی در سلسلة الاحادیث صحیحه ج 5 ص 261 این روایت را آورده یا تعابیر مختلف، که فرمودند:

انت خلیفتی فی کل مومن من بعدی.

این را از مستدرک حاکم نیشابوری ج 3 ص 133 آوردیم با تصحیح روایت و با تصحیح سند .

و از (السنة) ابن ابی عاصم با تصحیح البانی ص 551 آوردیم

و همچنین علی امام المتقین

و این را از المستدرک: ج 3 ص 138 با تصحیح سند آوردیم .

و از جناب خوارزمی در مناقب ص 61

علی امام کل مومن و مومنة

گفتیم که نبی مکرم به چه بیانی این مطالب را برای مسلمانها بیان کند.

در جلسه گذشته حضرت عالی سوالی داشتید که، آیا اینکه امیر المومنین به عنوان خلیفه معین نشد، خود رسول اکرم آیا این قضیه را پیش بینی کرده بود و این پیش بینی را هم برای مردم بیان کرده بود؟ پاسخ این سوال شما را نیز از کتابهای متعدد عزیزان اهل سنت با بررسی سندی آن هم باز با عبارت های مختلف نقل کردیم که پیغمبر اکرم فرمود :

و ان تُؤَمِّرُوا علیا وَلاَ أُرَاكُمْ فَاعِلِينَ،

اگر علی را امیر خودتان قرار بدهید، گرچه می دانم نمی کنید

يَأْخُذُ بِكُمُ الطَّرِيقَ الْمُسْتَقِيمَ

شما را به راه راست می کشاند

یأخذ

و لو به اجبار هم باشد شما را به راه راست میرساند

مجری :

دستتان را می گیرد می برد.

آیت الله حسینی قزوینی:

بله دستتان را می گیرد می برد و این چنین نیست که فقط راهنمایی کند، بلکه ارائة الطریق نسیت، بلکه ایصال الی المطلوب است.

این را از مسند احمد: ج 1 ص 108 چاپ موسسه قرطبه، نقل کردیم

و گفتیم که بزرگان اهل سنت مانند مقدسی در الاحادیث المختارة ج 2 ص 86 می گوید روایت صحیح است.

پسر آقای احمد بن حنبل در کتاب السنة ج 2 ص 541 می گوید روایت حسن است.

آقای هیثمی در مجمع الزوائد ج 5 ص 176 می گوید روایت صحیح است.

و همچنین ابن حجر هیثمی در کتاب الصواعق المحرقه ایشان نیز می گوید روایت صحیح است.

و آقایان مفصل در رابطه با این قضیه مطرح کردند و نقل کردیم بر اینکه از مسند جناب بزار که به نام البحر الزخار معروف است در ج 7 ص 299 می گوید پیغمبر فرمود:

ان تستخلفوه

اگر علی را خلیفه خودتان قرار بدهید

و لن تفعلوا

و من می دانم هرگز نمی کنید

بیننده گان عزیز ما، (در اینجا استاد اصل کتاب را نمایش داده و فرمودند:) این را هم ببینند این کتاب البحر الزخار معروف به مسند بزار هست از حافظ امام ابوبکر احمد بن عمروبن عبد الخالق بزار هستتحقیقاتش موسسه علوم قرآن بیروت مکتبة العلوم مدینه منورة هم این را چاپ کردند در ج 7، ص 299 تعبیر این هست:

ان تستخلفوه و لن تفعلوا

اگر علی را خلیفه قرار دهید و هرگز نمی کنید

یسلک بکم الطریق

شما را به راه می رساند

و همچنین تعبیر دیگری آقای حاکم نیشابوری دارد در مستدرک ج 3 :

ان ولیتموها علیا

اگر علی را ولی امرتان قرار دهید

فهاد مهتد یقیمکم علی صراط المستقیم

شما را بر صراط مستقیم اقامه می کند

یعنی آنجا شما را اتراق می دهد، شما را به آنجا می رساند، یعنی صراط مستقیم آسایشگاه و اقامتگاه شما می شود.

ما یک دفعه می گوییم نماز خواند، و یک دفعه می گوییم نماز را اقامه کرد، اینجا می گوید: یقیمکم، نمی گوید یهدیکم، در روایت های دیگر کلمه یهدیکم الی صراط المستقیم نبود، یا یاخذ بکم صراط المستقیم نبود، بلکه اینجا دارد یقیمکم علی صراط مستقیم اصلا شما را کاملا می برد و به آنجا می رساند، و شما در صراط مستقیم اتراق می کنید و در آنجا قرار می گیرید.

....

من بارها گفتم مظلومیت امیر المومنین این نیست که 25 سال خانه نشین شد و فرمود صبر کردم خار در چشم و استخوان در گلو داشتم یا اینکه حمله به خانه او، شهادت همسر او، و غیره اینها بله دردآور هست هیچ شکی نیست، ولی مظلومیت مهم امیر المومنین در این هست که مردم علی را نشناختند،

همین امشب یکی از این عزیزانمان از لندن تماس داشتند گفتند آقا یک مقداری شما بیایید جایگاه علی را برای مردم بیان کنید علی را بیشتر به مردم معرفی کنید، شیعه، سنی بدانند علی چه کسی بود علی جه جایگاهی پیش خدا داشت، چه جایگاهی پیش پیغمبر داشت، چه جایگاهی پیش صحابه داشت، جایگاه میر المومنین سلام الله علیه را خوب بشناسیم تا نیاییم حضرت علی علیه السلام را با دیگران مقایسه بکنیم،

از احمد بن حنبل سوال می کنند (یا خود عبدالله عمر سوال می کنند) که: افضل صحابه در زمان پیغمبر چه کسانی بودند؟

در پاسخ گفت: نظر اینها این بوده که ابوبکر، عمر، و عثمان افضل بوده، پرسید: پس علی چه ؟ پاسخ داد: تو از صحابه سوال کردی یا از اهل بیت سوال کردی؟ و یا از نفس پیغمبر (سوال کردی) علی از اهل بیت است لا یقاس اصلا، قابل مقایسه با هیچ کس نیست؛ این تعبیری است که ما مرتب پخش کردیم و نقل کردیم، این قضیه را انشاء الله مفصل عرض خواهم کرد، اصلا امیر المومنین قابل مقایسه با هیچ کس نیست .

مجری:

بعض وقت ها مظلومانه خلیفه چهارم معرفی می شود.

آیت الله حسینی قزوینی:

حال آن را به کاری نداریم خلیفه چهارم شد نشد، در همان زمانش هم امیر المومنین می فرمود تمام ملتها از ظلم حاکم می ترسند ولی من علی از ظلم ملت خودم می ترسم و فرمود: ملتم، قلب من علی را پر از خون کردید، خدا من را از دست شما راحت کند، من را به بهتر از شما و شما را به بدتر از من گرفتار کند، پس از آن دیدیم حجاج بن یوسف آمد و با مردم کوفه چه کرد .

در هر صورت مظلومیت امیر المومنین سلام الله علیه این هست که ما آن حضرت را نشناختیم ....

ما انشاء الله بیاییم امیر المومنین سلام الله علیه را در حوزه های مختلف بشناسیم و بدانیم حضرت چه بیاناتی داشتند، بررسی کنیم که امیر المومنین (علیه السلام) سخنش در توحید چیست، خداشناسی از دیدگاه علی، پیغمبرشناسی از دیدگاه علی ، معاد شناسی از دیدگاه علی ، حقوق همسایه از دیدگاه علی ، حقوق والدین از دیدگاه علی، حقوق همسر و اولاد از دیدگاه علی، حقوق شخص انسان از دیدگاه علی.

اخیرا شنیدم آقای غِفاری که اصول مذهب شیعه اثنی عشری را نوشتند و ما نیز برای او جواب نوشتیم ، البته من این مژده را بدهم به دوستان الحمد لله ترجمه هر سه جلد تمام شده، ان شاء الله پس از ویرایش، هر سه جلد به چاپ خواهد رسید.

توضیح استاد در مورد کتاب اصول مذهب شیعه الاثنی عشری و پاسخ استاد از این کتاب:

کتاب اصول مذهب شیعة الاثنی عشری یکی از قوی ترین کتابهایی است (که از طرف وهابیت نوشته شده) که آقای ناصرالدین غِفاری در سه جلد آن را نوشته و کل شبهاتی که در این چهارده قرن علیه شیعه بوده از جاحظ و عبدالجبار معتزلی (متوفی 415) و ابن تیمیه؛ فضل بن روزبهان همه را جمع کرده و با یک قلم خیلی رسا و شیوا مطرح کرده.

و ما نیز بنا به دستور مراجع بزرگوار، (خدا بیامرزد آیت الله العظمی فاضل لنکرانی بنده را تقریبا هشت سال قبل بود، خواستند و گفتند فلانی به نظر من تکلیف است، آستین بالا بزن از جدت امیر المومنین و از جده ات حضرت زهرا دفاع کن. و همچنین آیت الله العظمی شیبیری زنجانی که خوب حق بزرگی این بزرگوار به گردن من دارد، ایشان فرمود درسهای حوزه ات را تعطیل کن و این کتاب را جواب بده،) ما هم الحمد لله پاسخ دادیم و در سه جلد آماده و به چاپ رسید.

مجری:

اسم کتاب چیست ؟

آیت الله حسینی قزوینی:

اسم کتاب (نقد اصول مذهب شیعه) که بر روی سایت هست، البته اگر ادامه پیدا کند شاید ده دوازده جلد بشود دوستان دعا بفرمایند، همه چیز درست خواهد شد انشاء الله.

بله همین آقای غفاری یک لجنه ای را درست کرده در ریاض و گفته: یکی از امتیازات شیعه این دعاهایی است که از ائمه آوردند، هر کس این دعاها می خواند به مذهب شیعه خوش بین می شود، و می گوید عجب دعایی دارد علی بن ابیطالب، این همه کلمات زیبا، دعای کمیل، دعاهای دیگر امیر المومنین، دعای امام سجاد صحیفه سجادیه، ما باید بیاییم این کتابها را بگردیم ببینیم مشابه این دعاها از دیگران هم بوده یا نه؛ اگر بود بیاوریم، و یک کتاب دعایی درست کنیم، بزنیم روی دست ائمه شیعه. ولی آنچه مسلم است اینکه اگر تمام دنیا را بگردند هرگز نمی توانند.

هرگز، امام صادق سلام الله علیه به دو تن از بزرگان اهل سنت فرمود:

شرقا او غربا لن تجدا العلم الصحیح الا من هاهنا

تمام شرق و غرب عالم را زیر پا بگذارید علوم صحیح را جزء در سینه های ما نمی یابید

رجال کشی ص ۲۰۹

اینها متصل به وحی هستند کلامشان نور است

کلامکم نور و امرکم رشد و وصیتکم التقوی و فعلکم الخیر و عادتکم الاحسان بخشی از زیارت جامعه کبیره

مجری:

استاد نکته ای که خیلی مهم است این هست که واقعا علت و انگیزه اصلی کنار گذاشتن آقا امیرالمومنین چه بوده؟ خوب این همه روایت، این همه نقل، به بیانات مختلف وجود مقدس و نازنین نبی گرامی اسلام فرمودند، از کلمه ولی گرفته، مولا گرفته، با عبارات مختلف حتی پیش بینی کردند بر اینکه شما به سفارشهای من عمل نخواهید کرد؛ واقعا علت و انگیزه اصلی که امیرالمومنین را کنار گذاشتند چه بوده استاد ؟

آیت الله حسینی قزوینی:

ببینید همین را هم در روایات نبی مکرم آمده خیلی راحت لازم نیست ما بگوییم، ولی من تقاضا دارم عزیزان این مطالبی را که ما داریم نقل می کنیم، بزرگواری کنند، برادران عزیز اهل سنت والله ، تالله، بالله نه ما قصد جسارت داریم نه اهانت داریم، و نه قصد تحقیر داریم، یک حقایقی است در تاریخ بوده، در لابلای کتابها بوده و از کتابهای خودتان هم ما می آوریم و تلاش هم می کنیم که همیشه روایت صحیح را انتخاب کنیم آن هم با شهادت بزرگان؛ مثلا من در جلسه قبل که آن لا یسلم حتی یسلم حمار الخطاب را نقل کردم شنیدم بعضی از دوستان کمی نارحت شده بودند، اگر این اشکال دارد؟ در کتابهای شما چکار می کند؟ آقای ذهبی (متوفی 748) فتوا داد تمام روایاتی که کوچکترین اهانت به پیغمبر وجود دارد، واجب است از کتابهای ما محو بشود، ولی کسی این کار را نکرد، نزدیک هفتصد سال از وفات آقای ذهبی می گذرد، خب شما بیایید این مطالب را از کتابهایتان حذف کنید، تمام این کتابهایی که در کتابخانه های دنیا هست شیعه و سنی بیایید جمع بکنید بریزید در دریا، یک کتابهایی تهیه کنید که این مطالب در آن نباشد.

آن وقتی که علامه امینی الغدیر را نوشت مخصوصا جلد ششم، وقتی از چاپ خارج شد، تعدادی از علما و مسئولین و حتی نظامی ها رفتند از علامه امینی شکایت کردند و گفتند که باید ایشان محاکمه بشود که چرا این چنین چیزی نوشته؛ نسبت به خلفا چنین و چنان و کرده و خیلی ....

نورالدین نعسانی که از قضات سرشناس عراق بوده، گفت کتابهایش را بیاورید برای من، کتاب های علامه امینی را بردند آنجا، ایشان الغدیر علامه را مطالعه کرد و آنها بعد از دو سه ماه پرسیدند قضیه چه شد؟

قاضی آنها را دعوت کرد و خطاب به آنها گفت: من والله مطالعه کردم، من آمادگی دارم حکم علامه امینی را تا حد حکم اعدام صادر کنم، ولی به یک شرط، گفتند چه شرطی؟ ما هر چه بگویید انجام می دهیم. گفت: این کتابهای ما که ایشان آدرس آورده همه اینها را جمع بکنید نابود کنید بسوزانید ، چون وقتی ایشان را محاکمه کردیم و گفتیم این مطالب را از کجا آوردی؟، دیگر کتابی نباشد که علامه به آنها استناد کند (یعنی به آدرس کتابهای ما)، و به او بگوییم که شما دروغ میگویی، آنها پس از شنیدن حرفهای قاضی، سرشان را انداختند پایین و گفتند این کار امکان پذیر نیست،

قاضی گفت: من چکار کنم هر چه ایشان در الغدیر آورده است از کتابهای ما آورده، از کتابهای خود شیعه که نیاورده تا من بیایم بگویم که چرا ... و اگر من به ایشان بگویم که شما چرا از کتابهای ما همچنین حرفهایی را آوردی ایشان می گوید: آقا کتابهای شما اگر درست است در کتابهای شما این مطالب چکار می کند؟

ولذا من از عزیزان تقاضا دارم

الانسان اعداء ما جهل

انسان همیشه دشمن جهلیاتش بوده

و من معتقدم همان طوری که در بین ما شیعه یک سری نا آگاهی هایی هست که واقعا آن جایگاه ولای امیرالمومنین جایگاه والایی که ائمه علیهم السلام دارند، شما ببینید مرحوم کمپانی از مراجع عظام تقلید شیعه هست و شاگرد برجسته صاحب کفایه است استاد برجسته آقای خویی و شخصیت های دیگر هست وقتی به مقام ائمه علیهم السلام می رسد میگوید:

النبي و الأئمة لهم الولاية المعنوية و سلطنة الباطنية علي جميع الأمور التکوينية و التشريعية…فهم وسائط التکوين و التشريع

می گوید:

ائمه علیهم السلام ولایت تکوین و ولایت تشریع در تمام ماسوی الله دارند

شما حاشیه مرحوم آقا شیخ محمدحسین کمپانی اصفهانی، بر مکاسب شیخ انصاری در بیع فضولی چاپ قدیم ص 124 ببینید؛ این یک امام شناسی است، و یکی دیگر از امام شناسی این است که: مثلا امام صادق ع هم مثل مراجع تقلید بوده، یک مقدار علمش بالاتر است، این هر دو شناخت تفاوت بسیار زیادی با هم دارند، تفاوتشان از زمین تا آسمان است.

یا مرحوم شیخ محمد رضا قمشه ای استاد امام رضوان الله تعالی علیه وقتی می آید به مقام ائمه علیهم السلام می رسد می گوید:

فالحقیقة المحمدیه هی تجلت فی العالم

این حقیقت محمدیه است سلسله جلیلیه محمدیه است که در عالم تجلی کرده

العالم من الدره الی الدره ظهورها و تجلیها

هر آنچه در هستی می بینید ظهور و تجلی سلسله جلیله محمدیین صلوات الله علیهم اجمعین است یک نگاه به ائمه این است، خب این هم حرف یک آدم عادی، یا منبری ساده نیست، بلکه این کلام یک فقیه اصولی است، عارف است، فیلسوف است، راه رفته است و تزکیه نفس دیده است؛ خلاصه آن تکامل معنوی را پیموده، اینها خیلی از مطالبی را با چشم برزخی دیدند که اصلا تصورش هم برای ما امکان پذیر نیست، خب همانطوریکه ما نسبت به شیعه می گوییم باید معرفتتان را نسبت به ائمه بالا ببرید؛ از عزیزان و بزرگواران اهل سنت هم می خواهیم که نسبت به امیر المومنین علی بن ابیطالب و لو به عنوان خلیفه چهارم به قول فرمایش حضرت عالی ببینند چه جایگاهی داشته اینکه اگر ما شیعه معتقد هستیم که علی خلیفه نبی مکرم بود در حالی نبی مکرم با عبارتهای مختلف و در مناسبتهای متعدد این مطلب را بیان فرمودند که علی علیه السلام خلیفه بر حق بعد از من است، سوال این است که چرا حضرت را گنار گذاشتند!؟

پیغمبر اکرم هم خودش بیان کرده (دوستان مانیتور من را محبت بکنند) ببینید این کتاب معجم کبیر طبرانی، متوفی 360 چاپ مکتبة ابن تیمیه است که ابن عباس می گوید:

من با پیغمبر اکرم و علی علیه السلام در یکی از باغستانهای مدینه بودیم، رفتیم به یک باغچه ای امیرالمومنین فرمود:

ما احسن هذه الحدیقة با رسول الله

این باغچه خوبی هست یا پیغمبر

حضرت فرمود:

حدیقتک فی الجنة احسن منها

علی جان آن باغستان و باغچه ای که در بهشت خدا برای تو قرار داده از این خیلی بهتر است

ثم اومأ بیده الی رأسه و لحیته ثم بکی حتی علا بکاؤَه

بعد حضرت رسول اکرم با دست مبارک خود اشاره کرد به سر پاک و محاسن امیرالمومنین و گریه کرد به طوری که صدای گریه پیغمبر بلند شد

قیل ما یبکیک

این را عزیزان خوب دقت کنند این کتاب شیعه نیست والله آقای طبرانی شیعه نبوده من حالا صحت روایت را هم می آورم، دارد بر اینکه پیغمبر با صدای بلند گریه می کند، ابن عباس گفت یا رسول الله چرا گریه می کنی؟ فرمود:

ضغائن فی صدور قوم لا یبدونها لک حتی یفتدوننی

علی جان من کینه هایی در سینه های قومی می بینم که این کینه ها روزی ظاهر می شود که من از دنیا رفتم

این فرمایش نبی مکرم است و کتابش هم کتاب معتبر عزیزان اهل سنت است و این را باز جناب آقای بزار در کتاب البحر الزخار نقل می کند که ببینید:

ضغائن فی صدور قوم لا یبدونها لک الا من بعدی

بعد از من، آنجا گفت یفقدوننی وقتی من از میان شما می روم این دیگر مربوط به زمان خلافت حضرت امیر نیست.

لا یبدونها لک الا من بعدی

یعنی بعد از من، یعنی بعد از رحلت من، خیلی واضح و روشن است شما ببینید در روایت های دیگر کلمه من بعدی که پیغمبر اکرم فرموده، مردم به چه معنا گرفتند.

و همچنین در کتاب مجمع الزوائد هیثمی عزیزان دقت کنند در ج 9 می آید ص 118 این تعبیر هست این را آقایان دقت کنند.

ضغائن فی صدور اقوام لا یبدونها لک الا من بعدی

عین همان روایتی که معجم کبیر طبرانی آورده بود می گوید:

کینه هایی در سینه های اقوامی می بینم که این کینه ها بعد از من ظاهر خواهد شد، بعد امیرالمومنین عرض کرد یا رسول الله این کینه ها که ظاهر می شود

فی سلامة من دینی؟

یعنی این کینه ها باعث نمی شود دینم ضرر ببیند؟

حضرت فرمود: در سلامتی علی .

بعد آقای هیثمی متوفی 807 می گوید:

وثقه ابن حبان و ضعفه غیره و بقیة رجاله ثقات

یعنی این راوی را بعضی توثیق کردند بعضی ها تضعیف کردند و بقیه رجالش هم ثقه هستند

این تعبیری است که آقای هیثمی نسبت به این روایت دارد و بعد می گوید نمی دانم طبرانی روایتی را که آورده، بعضی ها را من نمی شناسم (حالا نشناختن آقای هیثمی خیلی زیاد برای ما حجت نیست) خیلی واضح و روشن هست این آقا را یک عده توثیق کردند یک عده تضعیف کردند خوب این کاملا نشانگر این هست که روایت ضعیف نیست روایت معتبر است.

مجری:

استاد نکته ای که با توجه به کلام ابن حجر شما بیان فرمودید، یک نگاه رجالی به آن داشته باشیم که از نظر رجالی اهل سنت چگونه است؟

آیت الله حسینی قزوینی:

نکته خوبی است، انشاء الله بنا شد که ما یک بحث رجالی در شبکه داشته باشیم ، از طریق بنده یا حاج آقای ابولقاسمی، بیان کنیم بر اینکه اصلا ضوابط رجالی اهل سنت چیست؟

من این را توضیح می دادم احساس کردم که یک همچنین سوالی پیش بیاید و شاید برای بیننده گان عزیز ما هم باشد مثلا بعضی از راوی ها هست که مثلا تعدادی از علمای رجال گفتند که ثقه هست، تعدادی هم گفتند ضعیف است، که اکثریت روات آقایان اینچنین است، آقایان یک قاعده ای دارند (عزیزان باز مانیتور من را محبت کنند) ببینید آقای ابن حجر عسقلانی خودش از استوانه های علمی اهل سنت هست این کتاب تهذیب التهذیب ج 5 للامام الحافظ الحجة شیخ الاسلام ابن حجر العسقلانی متوفی 852 ببینید در ترجمه عبدالله بن صالح کاتب اللیث

ایشان می آید آقای ابن القطان گفته

صدوق

بعضی ها آمدند گفتند که ابن حبان گفته که منکر الحدیث است و روایاتی را از افراد اَثبت و مورد اعتماد نقل می کند

چنانچه از آن طرف بعضی ها هم گفتند

کان یضع الحدیث

حدیث جعل می کرده

و استادش عبدالله بن صالح را ببینید بعضی ها گفتند ثقه هست بعضی ها هم گفتند ضعیف است.

بعد آقای ابن حجر چه می گوید عزیزان دقت کنند:

الا انه مختلف فیه

این روایتش مختلف فیه است

فحدیثه حسن

پس روایتش حسن است

روایت حسن هم ما گفتیم کالصحیح فی الاحتجاج و همچنین در کتاب القول المسدد فی الذب عن مسند الامام الاحمد این باز از ابن حجر عسقلانی که یک جلدش بیشتر نیست، ایشان می گوید عباس الدوری گفته این آقا ضعیف است

عثمان دارمی گفته ثقه هست

ابوحاتم گفته

محله الصدق یکتب حدیثه

حدیثش را می نویسد ولی قابل احتجاج نیست

آقای عجلی گفته ضعف دارد

بعد ابن حجر می گوید:

فالحاصل من کلام هؤلاء الائمه فیه ان حدیثه فی مرتبة الحسن

روایت این آقا را تعدادی آقایان تضعیف کردند، تعدادی هم توثیق کردند، پس روایتش می شود در حد حسن، در مرتبه روایت حسن.

(لازم به ذکر است که علمای اهل سنت کنار سفره چهار نفرند یکی ابن حجر عسقلانی است یکی آقای ذهبی است یکی آقای مزی است یکی آقای زین الدین عراقی است.)

آقای ذهبی نسبت به ابوزرعة که یکی از روات است در میزان الاعتدال ج 2 اینچنین میگوید:

یختلف عنه فی الاسانید

الفسوی گفته

فی حدیثه ضعف

حدیث ضعف دارد ولی آدم صادق است

آقای علی بن مدینی گفته ضعیف است

قلت:

می گوید من ذهبی می گویم

حدیثه فی مرتبة الحسن

حدیث این آقا در مرتبه حسن هست

آقایان مراجعه کنند عبدالله بن محمد بن عُقیل هاشمی، خوب این کاملا واضح و روشن است که آقایان می آیند کاملا در این قضایا مطرح می کنند و قبلا هم ما ثابت کردیم بر اینکه حدیث حسن کالصحیح فی الاحتجاج

و علامه نووی می گوید:

ثم الحسن کالصحیح فی الاحتجاج به .

روایت حسن در استناد مثل روایت صحیح است

گرچه در قوت پایین تر است، تعدادی از علمای ما حدیث را در نوع صحیح آوردند التقریب و التیسیر ج 1 ص 29

سیوطی می گوید: ثم الحسن کالصحیح فی الاحتجاج به و ان کان دونه فی القوة .

آقای مناوی میگوید: حسن کالصحیح فی الاحتجاج.

آقای قاسمی که از علمای بزرگ داریة هست می گوید:

قال الائمة

ائمه اهل سنت گفتند:

الحسن کالصحیح فی الاحتجاج به

از ابن تیمیه که البته الباعث الحثیث را به نام ابن تیمیه زدند (البته من قبول ندارم، این کتاب از تالیفات ابن کثیر است) ما هم از نرم افزار الجامع الکبیر گرفتیم می گوید :

الحسن فهو فی الاحتجاج به کالصحیح عند الجمهور

پس این راوی را که بعضی ها توثیق کردند بعضی ها تضعیف کرده اند، در حقیقت در رتبه حسن هست و حسن هم مثل روایت صحیح است

حاج علی آقا من در خدمت شما هستم اگر سوال دیگری هست بفرمایید:

مجری:

استاد، سوال بعدی این اسنت که آیا علمای اهل سنت به صراحت این روایت را تصحیح کردند یا نه ؟

آیت الله حسینی قزوینی:

بله این هم نکته ی زیبایی است، عزیزان ملاحظه بفرمایند کتاب المستدرک علی الصحیحین. ج3 حدیث 4686 میگوید:

ان الامة ستغدر بک بعدی

امت بعد از من در حق تو حیله می کند

و انت تعیش علی ملتی من احبک احبنی و من ابغضک ابغضنی

یا علی هر کس تو را دوست داشته باشد من را دوست دارد و هر کس تو را دشمن بدارد با من دشمن است

بعد می گوید: صحیح.

و در پاورقی هم آورده:

قال فی التلخیص صحیح.

آقای ذهبی هم گفته صحیح است.

امت در حق تو چکار می کنند؟ غدر می کنند، حیله می کند،

بعد در صفحه ص 150 میگوید:

عن علی رضی الله عنه قال مما عهد الی النبی ان الامة ستغدر بی بعده

امت بعد از پیغمبر در حق من غدر می کنند حیله می کنند

و بعد می گوید :

هذا حدیث صحیح الاسناد و لم یخرجا

در پاورقی هم دارد:

قال فی التلخیص صحیح

در تلخیص هم ذهبی گفته صحیح است، دیگر از این واضح تر.

و همچنین آقای ابن حجر عسقلانی در کتاب المطالب العالیة این روایت را می آورد ج 16 عزیزان ملاحظه کنند که می گوید:

من از علی شنیدم که در منبر می گوید:

والله انه لعهد النبی الامی ان هذه الامة ستغدر بی بعده.

بعد از نبی مکرم با من حیله می کنند و غدر می کنند.

و همچنین آقای ابن عساکر با سندهای متعددی این عبارت را آورده عزیزان ملاحظه کنند ببینند در ص 447 از علقمه :

قال علی عهد الی النبی ان الامة ستغدرک من بعدی.

باز در اینجا می گوید:

مرا وادار کردید حرفی بزنم، فوالله، قسم به خدا پیغمبر وصیت کرد که امت در حق من غدر می کنند و حیله می کنند، خیانت می کنند.

باز روایت بعدی را با سندهای متعددی می آورد مبنی بر اینکه پیغمبر اکرم فرمود: امت در حق امیر المومنین سلام الله علیه غدر می کنند و حیله می کنند.

آقای سیوطی در کتاب الخصائص الکبری آقای سیوطی ج 2 آورده و می گوید:

ابویعلی و حاکم آورده و تصحیح کرده بیهقی هم آورده ابونعیم هم آورده که پیغمبر فرمود:

ان الامة ستغدر بی بعده.

امت بعد از پیغمبر در حق من غدر می کنند .

قابل توجه عزیزان:

استاد محترم حضرت آیت الله حسینی قزوینی در این قسمت نسبت به تقطیع و حذف قسمتهایی از احادیث مربوط به موضوع فوق و موضوعات دیگر، که از طرف برخی از مولفین و علمای اهل سنت

صورت گرفته را از طریق مانیتور به نمایش در آوردند، دوستان جهت اطلاع و آگاهی از این حذفیات لازم است فیلم این مبحث را ملاحظه بفرمایند.

.....

آقای ذهبی میگوید: چیزهایی که ذهن مردم را نسبت به صحابه بدبین می کند باید همه حذف بشود.

....

تماس بینندگان

بیننده آقای بهکار از نسیم شهر:

سلام علیکم خدمت شما آقای اسماعیلی و محضر حضرت آیت الله قزوینی خسته نباشید می گویم، مخصوصا خدمت حضرت آیت الله که واقعا اندازه دو ، سه تا منبر مفصل استفاده کردیم از بیاناتشان

خدمت شما عارضم که این شبکه وصال باطل یک مطلبی را اعلام کردند که برای من یک مقدار سوال پیش آمد خودم هم بررسی کردم منتهی چیزی پیدا نکردم اعلام کردند که در خطبه شقشقیه حضرت امیر المومنین در نهج البلاغه این مطلب آمده که: اگر مردم به امری راضی شوند رضایت خداوند نیز در آن است و از همین مطلب اینها استناد می کنند و بحث خلافت حضرت امیر المومنین را می برند زیر سوال، البته اینها گفتند خطبه شقشقیه، من خودم خطبه شقشقیه را بررسی کردم یکی دو تا قبل و بعدش را هم بررسی کردم، چیزی پیدا نکردم حالا نمی دانم اصلا چیزی، مطلبی هست، اگر هست این پاسخش چطور است ممنون می شوم .

بیننده اقای موسوی از سنندج:

بنده هم سلام عرض میکنم خدمت جناب آقای اسماعیلی مجری توانا و همین طور جناب آقای دکتر قزوینی.


... از آقای دکتر قزوینی می خواهم سوال کنم که همین که طبرانی در آن حدیث گفته بود که پیامبر گفته کینه هایی در سینه هایی می بینم که وقتی من (از دنیا رفتم) دامن حضرت علی را می گیرد، آیا این منظورش به ام المومنین عایشه بوده یا مثلا به کسی دیگر، چون حضرت علی همانطور که می دانید اصرار داشت اصرار بر طلاق دادن عایشه داشت و به همین دلیل به نظرم من منظورش کینه ام المومنین عایشه نسبت به حضرت علی بوده و همین کینه هم باعث جنگ جمل هم شد.

بیننده دارابی از نهاوند:

سلام و خسته نباشید عرض می کنم خدمت شما جناب آقای اسماعیلی و همچنین جناب آقای دکتر حسینی قزوینی.

می خواستم از حاج آقا بپرسم در مورد اعجازهای حضرت علی هم حتما صحبت کنند در مورد رد الشمس و خطبه های بدون نقطه و الف حضرت علی حتما صحبت کنند که دوستان هم بدانند و ما هم بیشتر بدانیم بعد خدمت شما عرض کنم که در مورد این حدیث جعلی هم که در مورد حضرت علی درست کرده بودند وهابی ها در مورد خواستگاری حضرت علی از دختر ابوجهل که چنین چیزی نبوده، بعد خدمت شما عرض کنم که حالا این را حاج آقا برای ما توضیح دهند که چرا جناب عثمان بن عفان با یکی از دخترهای دشمنان خدا ازدواج کردند این را برای ما توضیح بدهند خیلی ممنون می شوم.

بیننده علی از رفسنجان:

حاج آقا چند وقت پیش من با یکی از این براداران اهل سنت که طلبه حوزه علمیه زاهدان بود بحثی می کردیم درباره جریانات خلافت و اینها بعد از وفات پیغمبر حالا این بنده خدا به من بعدش گفت که من گفتم چرا اینها آمدند حق حضرت علی را پایمال کردند و اینها بعدش به من گفت که پیغمبر موقعی که می خواست از دنیا برود به ابوبکر گفت که تو بیا نماز بخوان بعد هم گفت که یک کاغذی برای من بیاورید که اسم جانشین را بنویسم بعد پشیمان شد من می خواستم سوال کنم که از زبان شیعه من نتوانستم جوابش را بدهم شما می شود به من بگویید من با او دوستم اگر دفعه دیگر دیدم از زبان شما جوابش را به او بدهم

مجری:

بسیار خوب خیلی متشکریم از شما بینندگان عزیز ،

پاسخ استاد به تماس بینندگان به ترتیب از ابتدا:

آیت الله حسینی قزوینی:

در خطبه شقشقیه همچنین عبارتی نیست اگر واقعا گفته باشند به درد دروغ ممنوع می خورد، اگر کلیپش را بفرستند دوستانمان یک دروغ ممنوع درست کنند، این در نامه ششم حضرت امیر سلام الله علیه هست، آنجا خیلی مفصل امیر المومنین این قضیه را مطرح می کند، در برابر معاویه این مسئله را مطرح می کند، حضرت نامه بنا بر آنچه که معاویه به او عقیده دارد و بر آنچه که در او تاثیر گذار است مینویسد. و با او احتجاج می کند.

معاویه علی را خلیفه منصوب پیغمبر نمی داند، خلیفه منصوب من قبل الله هم نمی داند، ولی معتقد هست که خلیفه باید توسط مردم صورت بگیرد، لذا می گوید شما که همچینن عقیده ای دارید؛ خلافت آقای ابوبکر و عمر و عثمان را بر این مبنا قبول کردید، مرا هم همان مردم قبول کردند.

بایعني القوم الذین ابابکر و عمر وعثمان علی ما بایعوا علیه

این کاملا مشخص است، حضرت می فرماید بر اینکه تو که می خواهی در این شور شرکت داشته باشی

انما الشوری للمهاجرین و الانصار

شوری برای مهاجرین و انصار است

تو نه از مهاجرینی، نه از انصاری تو جزء عتقاء هستی، شما مستحق قتل بودید بخاطر جنایاتی که در بدر و احد و احزاب داشتید پیغمبر منت گذاشت و گفت:

انتم الطلقاء ...

فان اجتمعوا علی رجلٍ و سموه اماماً كان ذلك لله رضی

اگر مهاجر و انصار جمع بشوند و كسی را پیشوای خود بدانند و به امامت او گردن بنهند خدا بر این راضی است

اجتماعی که علی هم جزء آن هست، حسن و حسین جزء آن هستند، سلمان و ابوذر هم جزء آن هستند، بله اگر این مهاجرین و انصار اجتماع کنند ما هم قبول داریم، این مهاجرین و انصاری که علی در آن است، حضرت زهرا در آن است ،امام حسن در آن است، امام حسین در آن است، سلمان و ابوذر و مقداد و زبیر و اینها در آن هستند.

هیچ شکی نیست ما هم داد می زنیم آی مردم اگر تمام مهاجرین و انصار، اهل بیت هم جزء آنها هست جمع بشوند بگویند این آقا امام است ما هم می گوییم بله درست است، رضایت خدا در آن است، رضایت امام در آن است، رضایت ملائکه هم در آن است، رضایت همه در آن است.

آیا در رابطه با خلفای گذشته، بقول شما امیر المومنین بعد از شش ماه بیعت کرد صحیح بخاری: ج 5 ص 82 حدیث 4240 و 4241 .

عقیده ما بر این است که اصلا بیعت نکرد، مرحوم شیخ مفید میفرماید : اصلا یک ساعت هم بیعت نکرد، و عقیده محققین شیعه نیز بر این است.

مهمتر از همه اینها، آقای ابن حزم آندلسی که مورد تایید ابن تیمیه هم هست، در المحلی ابن حزم: ج 9 ص 345 می گوید :

وَلَعْنَةُ اللَّهِ على كل إجْمَاعٍ يَخْرُجُ عنه عَلِيُّ بن أبي طَالِبٍ وَمَنْ بِحَضْرَتِهِ من الصَّحَابَةِ

لعنت خدا به آن اجماعی که علی و کسانی که در محضر او بودند در او سهیم نباشند و شرکت نکنند.

امیر المومنین در همان جلسه ای که آقایان آوردند، (در صحیح بخاری) آمد بیعت کند به ابوبکر به صراحت می گوید:

وَلَكِنَّكَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَيْنَا بِالْأَمْرِ

در امر خلافت با ما استبداد کردی

البته ما سند این نامه را در جواب غفاری (یکی از چیزهایی که غفاری خیلی مانور داده و روی آن تصور کرده که فتح الفتوح کرده همین قضیه است) مفصل جواب دادیم، که اولا این نامه در نهج البلاغه سند ندارد، در کتب اهل سنت در کتاب وقعة صفین سند دارد ، و سندش هم بررسی کردیم و افرادی که در این سند هستند مانند جناب آقای نمیر بن وعله کلا ضعیف هستند، شعبی که یکی از راویهای این روایت است از دشمنان امیر المومنین سلام الله علیه بوده،

و از طرفی بسیاری از بزرگان اهل سنت نیز عقیده دارند بر اینکه اینجا امیر المومنین سلام الله علیه به عنوان اتمام حجت همچنین حرفی را زده، نه بعنوان بیان یک امر حقیقی.

آقای خوارزمی در مناقب ص 202 تعبیرش چنین است:

لاخذ الحجة علیه

تا برای شخص معاویه اتمام حجت کند.

پاسخ استاد از آقای موسوی از سنندج:

ما مصداق معین نمی کنیم برای این قضیه، که آقایان گفتند چرا امیر المومنین را انتخاب نکردند، اصلا قضیه عایشه بعد از 25 سال 27 سال بوده در این میان اتفاقات دیگری افتاده، این کینه هایی که بعد از رحلت پیغمبر ایجاد شد، امیرالمومنین کنار زده شد، دیگران آمدند و ... ملاحظه بفرمایید عبارت نبی مکرم این است:

بعد ان یفقدونی

پس از آنکه من از میان شما رفتم

یفقدونی، یعنی وقتی که ارتباطتتان با من قطع شد، یا (بعدی) یعنی بعد از وفات من، این اصلا این ارتباطی به آن قضیه ندارد.

البته ما در رابطه با قضیه جمل و صفین مفصل صحبت خواهیم کرد،

من لازم می دانم در اینجا یادی کنم از حضرت آیت الله العظمی سیستانی که واقعا مایه فخر شیعه هست و به قول یکی از علمای اهل سنت وهابی عربستان سعودی، سنی ها باید دست آیت الله سیستانی را ببوسند که جلوگیری کرد از اختلاف و درگیری و کشت وکشتار شیعه و سنی.

من اوائل ماه شعبان که خدمت ایشان مشرف شدم (در نجف) ایشان دو بار یا سه بار به من تکلیف کردند آقا قضیه مظلومیت حضرت علی، قضیه جنگ جمل و صفین را خوب برای مردم توضیح بدهید، (من نمی دانم چه رمز و رموزی است قطعا ما معتقدیم که مصداق اتم المومن ینظر بنور الله این بزرگوار یک چیزهایی دارد می بیند شاید ما نمی بینیم) و ایشان دو سه بار به من تاکید داشتند قضیه جنگ جمل و صفین ومظلومیت حضرت علی را برای مردم خوب توضیح بدهید، تبیین کنید؛ ما هم انشاء الله همین بحثی که شروع کردیم که: (بعد از رحلت پیغمبر چه اتفاقهایی افتاد) انشاء الله قضیه جنگ صفین و ... بیان کنیم. و قول می دهیم در این رابطه یک کلمه از علمای شیعه نقل نکنیم، همه مطالب را از منابع اهل سنت نقل می کنیم، و به هیچ وجه قضاوت هم نمی کنیم، و قضاوت را هم به عهده عزیزان بیننده و جناب آقای موسوی و موسوی های عزیز ما می گذاریم.

ما به هیچ وجهی اهانت نمیکنیم و اهانت به مقدسات اهل سنت را گناه می دانیم، من در یک جلسه ای گفتم اگر از من سوال کنند گناه زنا یا گناه قتل نفس بالاتر است یا گناه ناسزا گفتن و فحش به مقدسات اهل سنت؟ خواهم گفت: گناه فحش و ناسزا به اهل سنت گناهش بیشتر است، دلیل من آیه قرآن

الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ

فتنه از قتل بدتر و شدیدتر است

مجری:

استاد آقای داربی از نهاوند گفتند: این معجزه های امیر المومنین را هم انشاء الله در برنامه هایتان داشته باشید و گفتند چرا خلیفه سوم عثمان با دختر دشمن خدا ازدواج کردند این را به عنوان سوال مطرح کردند.

آیت الله حسینی قزوینی:

ما انشاء الله این قضیه خواستگاری حضرت امیر را مطرح خواهیم کرد. این قضیه را ابن تیمیه و دیگران مطرح کردند و با این کارشان می خواهند حدیث فاطمة بضعة منی من اغضبها فقد اغضبنی را زیر سوال ببرند.

ما قبلا نیز گفتیم که این قضیه افسانه ای بیش نیست، اولا روایتهایی داریم بر اینکه این عبارت من اغضبها فقد اغضبی در آنجا وجود ندارد، دوستان مراجعه کنند به صحیح بخاری ج 4 ص 42 حدیث 3714.

و علاوه بر این، راوی این قضیه آقای مسور بن مخرمه هست مسور بن مخرمه سال دوم هجرت تازه به دنیا آمده،

ذهبی ، ابن حجر ، و مزی آورده اند بر اینکه این آقا سال دوم هجرت به دنیا آمده است.

و قضیه خواستگاری را هم که درست کردند برای دوم هجرت است یعنی مسور یا داشته شیر می خورده یا در شکم مادرش بوده.

و در زمان رحلت پیغمبر هشت ساله بوده است.

دوستان جهت دریافت کامل پاسخ به لینک ذیل مراجعه فرمایند:

https://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=6344

اما آخرین تلفنی که داشتیم علی آقا از رفسنجان،

(راجع به فرستادن رسول خذا ص ابوبکر را برای نماز و در خصوص نامه ای که رسول خدا ص خواست بنویسد ولی .... به لینکهای ذیل مراجعه شود)

https://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=5146

و برنامه حبل المتین استاد: حضرت آيت الله دكتر سيد محمد حسيني قزويني به تاریخ 1391/10/24

https://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=5339

دعای پایانی:

خدایا تو را قسمت می دهیم به آبروی محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین فرج مولای ما ولی عصر نزدیک بگردان

ما را از یاران ویژه آن بزرگوار قرار بده

رفع گرفتاری از همه گرفتاران بفرما

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها