2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
استدلال وهابیت به آیات قرآن برای انکار توسل و پاسخ آن
کد مطلب: ٧٢٣١ تاریخ انتشار: ٢٣ شهریور ١٣٩٣ - ١٩:٤٦ تعداد بازدید: 10770
حبل المتین » وهابیت
استدلال وهابیت به آیات قرآن برای انکار توسل و پاسخ آن

استدلال سخیف وهابیت به آیه ۱۴ سوره فاطر و پاسخ آن از علمای شیعه و سنی
حبل المتین 93/06/23

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 23 / 06 / 93

مجری :

خداوند را سپاسگذارم که یک بار دیگر توفیق داد تا با برنامه حبل المتین در خدمت شما عزیزان باشیم . در هر کجای این کره خاکی که هستید ، در صحت و سلامت باشید و بهترین ها را برای شما آروزمندیم .

طبق روال برنامه های گذشته در خدمت کارشناس و استاد عزیز مان حضرت آیت الله حسینی قزوینی هستیم که امشب هم توفیق شاگردی ایشان را کسب کرده و در خدمت ایشان باشیم .

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

خداوند را به محمد و آل محمد سوگند می دهم که همه شما و ما را حاجت روا نماید و مشکلات و دغدغه های ذهنی ما و شما را برطرف کند . حوائج ما را برآورده و دعاهای ما را به اجابت مقرون کند .

بنده قبل از این که برادر عزیزم سؤالشان را مطرح کنند ، لازم می دانم به استحضار شما برسانم که امروز جناب آقای لطیفی گنبدی که از اولیای الهی بود ، رحلت فرمودند . بنده یکی از افتخاراتم در زندگی ، آشنایی با این مرد بزرگ بوده و ایشان در طول عمرشان لب به نان بازار نزدند . نانی که از اول کودکی خوردند ، از زمین زراعی خود و دستپخت خودشان بوده . ایشان در یکی از مناطق ملایر زندگی می کردند و زندگی شان یک زندگی ابوذری و سلمانی بود و یک صفای معنوی عجیبی داشتند .

بنده رحلت این مرد بزرگ و عارف و دارای کرامت را به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) و خانواده محترم و شاگردانشان ، تسلیت عرض می کنم . از خداوند می خواهم روحشان عالی است ، متعالی بگرداند و امشب او را مهمان سفره موالیانش امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) و صدیقه طاهره (سلام الله علیها ) و سایر ائمه (علیهم السلام) قرار دهد . ان شاء الله

مجری :

ما قبل از این که سؤال را مطرح کنم ، این نکته را عرض کنم که حدود سه ماه است که ما در هفته دو بار به صورت مفصل بحث توسل را مطرح می کنیم ، ضمن این که در ماه رمضان هم مفصلا به این مبحث پرداختیم و شبهات مربوط به آن مطرح و پاسخ داده شد . با این حال باز هم همان لجبازی و یکدندگی شبکه های وهابی سر جای خودش است و هنوز شبهات بی اساس و نکاتی که واقعا علمی نیست را مطرح می کنند ؛ حتی بعضی اوقات به یک آیه از قرآن کریم استدلال می کنند و بر اساس آن تصمیم می گیرند و نظر می دهند . به همین علت و به خاطر اهمیت بحث ، باز هم این موضوع را ادامه می دهیم تا به یک جای مناسب برسیم .

حضرت استاد ! یکی از شبکه های شیطانی ـ وهابی ، به یکی از آیاتی که استدلال می کنند ، آیه 13 سوره فاطر است :

وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْمِيرٍ.

یکی از آیاتی است که این شبکه وهابی می خوانند و در ادامه برای خود استدلال درست می کنند

و می گویند : «والذین» که در ابتدای این آیه بیان شده ، ذوی العقول است و بت نیست . آن ها را به فریاد می خوانید ، منظورشان به مردم است . شمایی که این آیه را می خوانید و بعضی وقت ها این ها را به فریاد و کمک می خواهید . بعد استدلال می کند به این که « إِنْ تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ» به این معناست که آن ها دعای شما را نمی شنوند . حتی خیلی جالب است که سعی می کنند احساسات مردم را تحریک کنند . زمانی که این آیات را می خوانند ، خطاب می کنند به مردم که شما در روز قیامت چه جوابی می دهید و چطور می توانید با این آیه کنار بیایید .

اگر صلاح می دانید قدری در خصوص این موضوع و این آیه ای که بنده خواندم و شبهه ای که این شبکه های وهابی ـ تکفیری ایجاد کردند ، پاسخ دهید .

استدلال وهابیت به آیات قرآن برای انکار توسل و پاسخ آن

حضرت آیت الله حسینی قزوینی :

همان طور که عزیزم آقای اسماعیلی اشاره کردند ، ما در حدود سه ماه و نیم ، هر آن چه که باید در بحث توسل از آیات قرآن ، سنت نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) و از اقوال علما ، بزرگان و فقها بود ، گفتنی ها را ما گفتیم ؛ ولی متأسفانه همان آیه 179 سوره اعراف خیلی زیبا بیان و تکلیف این کارشناسان شبکه های وهابی ـ تروریستی را روشن کرده . قرآن می فرماید :

وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آَذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ.

ما بسياري از جن و انس را برای جهنم آفریده ایم . این ها به ظاهر دل دارند ؛ ولی دلشان ، دل نیست . این ها چشم دارند ؛ ولی نمی بینند . (چون نمی خواهند که واقعیت را ببینند ) گوش دارند ؛ ولی نمی شنوند ( انسان های زبان نفهمی هستند ) آن ها مثل حیوان هستند ؛ بلکه از حیوان هم پست تر از حیوان می باشند .

در ادامه جالب است که قرآن مثلا در بعضی از جاها مثل سوره جمعه می گوید : آن هایی که واقعا انسان های زبان نفهمی هستند ، «مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا» آن ها مثلشان مثل حمار و الاغ است . یا در رابطه با بلعم باعورا می گوید : «فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ»، مثل این ها مثل داستان سگ است . اما در این آیه قرآن مقداری فراتر مطرح می کند و می گوید : این افراد مثل حیوان هستند ؛ بلکه پست تر از حیوان هستند . یا در سوره محمد (صلی الله علیه و آله) آیه 24 می فرماید :

أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآَنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا.

..... اصلا این ها به قلوبشان قفل زده اند . (نه خودشان آن را باز می کنند و نه حاضرند کسی آن را برایشان باز کند )

نکته دیگر این که این ها واقعا همان تعبیری هستند که در صحیح بخاری در رابطه با خوارج به کار رفته است :

وكان بن عُمَرَ يَرَاهُمْ شِرَارَ خَلْقِ اللَّهِ وقال إِنَّهُمْ انْطَلَقُوا إلى آيَاتٍ نَزَلَتْ في الْكُفَّارِ فَجَعَلُوهَا على الْمُؤْمِنِينَ

خوارج بدترین خلق خدا هستند ؛ چون یکی از ویژگی های آن ها این است که آیاتی را که در رابطه با کفار نازل شده ، بر مؤمنین تطبیق می دهند .

صحیح بخاری ، یک جلدی ، ص 1714 ، چاپ دار ابن کثیر

واقعا این مایه تأسف است . بنده همین امروز یکی از برنامه های شبکه وهابی ـ تکفیری را دیدم از آقای توحیدی ، یکی از اساتید حوزه علمیه زاهدان را پخش می کردند و واقعا ماندم که چه کار کنم . این آقا با قاطعیت آیات قرآن را برخلاف و نادرست تفسیر می کرد . عین همین آیاتی که برای کفار است ، به مؤمنین تطبیق می دهد . جالب این که تعداد زیادی از علمای دیگر هم پای درس ایشان نشسته بود و حتی یک نفر هم به او اعتراض نکرد . خیلی دوست داشتم که تکه هایی از صحبت های ایشان را برای شما می آوردم تا ببینید که چقدر تناقض در میان کلام ایشان بود .

واقعا تعجب کردم که یک انسان تا چه حد می تواند نسبت به مسائل اعتقادی تحجر و انجماد فکری داشته باشد . نمی دانم شاید ریال های عربستان سعودی این ها را وادار می کند که این گونه صحبت کنند . حداقل نمی آیند چند تفسیر را بخوانند ، همین طور بدون فکر ، نظر می دهند و یک نفر هم حاضر نیست به این نظرات ، انتقاد کند . البته گمان می کنم اگر کسی بخواهد انتقاد و اعتراض کند ، روزگار او را سیاه می کنند .

ان شاء الله در آینده تکه هایی از سخنان و تناقضات ایشان را می آورم و از شاگردان یا هم دوره های ایشان که الان هستند ، تقاضا می کنیم این جا تشریف بیاورند و اشکالاتی که ما داریم در خصوص این مطالب نادرست و خلاف توحید ، تطبیق آیات نازله بر کفار را بر مؤمنین را پاسخ دهند .

ما حاضریم تمام هزینه های سفر و اقامت این ها را بپردازیم . اگر حاضر نیستند این جا بیایند ، با اسکایپ در خدمتشان هستیم یا این که می توانند در به یکی از این شبکه های وهابی ـ صهیونیستی بروند و استدیو به استدیو پاسخگو باشند . بنده خودم آماده هستم که با دوستان و شاگردان ایشان بحث و مناظره کنم . حداقل مردم روشن شوند که این ها یک سری کفریات را به خورد مردم می دهند . این عقیده ما است ؛ اگر ما اشتباه می کنیم ، اشتباه ما را ثابت کنید ، ما حاضریم عذرخواهی کنیم .

نظرات علمای اهل سنت در تفسیر آیه 57 سوره اسراء

نکته سومی که در پاسخ به سخنان این حضرات مطرح می کنم این است که این ها می گویند : «الذین » در این آیه ذوی العقول است . گویا ایشان فتح الفتوح کرده و تازه به این نتیجه رسیده .

در آیه 57 سوره اسراء که می فرماید :

أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ

این افرادی را که شما می خوانید ، وسیله شما هستند ...

از این بهتر و واضح تر می خواهید بیان کند . ببینید بزرگان شما در باره « يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ» چه می گویند ؟ اگر به دنبال ذوی العقول خوب می گردید ، همین آیه 57 سوره اسراء را ملاک قرار دهید که می گوید :

افرادی (که به قول این شخص می خوانید ) (و به قول مفسرین ) که عبادت می کنید ، این ها خودشان دنبال وسیله هستند تا نزد خداوند واسطه قرار دهند .

این جا خود آیه توسل را ثابت می کند . بغوي در تفسیر خود می گوید :

وقيل : الوسيلة كل ما يتقرب به الي الله تعالي . وقوله تعالي : «ايهم اقرب » معناه : ينظرون ايهم اقرب الي الله فيتوسلون به .

وسيله هر آن چیزی است که به خداوند نزدیک می کند . ایهم اقرب به این معناست که نگاه می کند کدام یک از این ها به خدا نزدیک تر هستند تا به او متوسل شوند .

أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ چه کسانی هستند ؟ بعضی از آقایان از جمله عبد الله بن مسعود در صحیح بخاری و مسلم هم بیان شده ، می گوید : تعدادی از اجنه بودند که آن ها را عبادت می کردند . آیه قرآن می گویند : این اجنه ای که شما آن ها را عبادت می کنید ، مسلمان شده اند و به دنبال وسیله هستند تا توسل کنند .

آقای آلوسی سلفی هم تعبیر دیگری دارد در کتاب روح المعانی در جلد 15 می گوید :

فكل من عبد من دون الله تعالي من عيسي وعزير وملائكة عليهم السلام

در این جا می گوید : یدعون یعنی یعبدون . اگر یدعون به معنای صدا کردن باشد ، چه فرقی است بین این که من پدر و مادر را صدا کنم یا بگویم یا رسول الله . یا ابانا استغفر لنا ، هم یک نوع صدا کردن است .

آن کارشناس وهابی می گوید : بعضی از نداهایی که تحت اسباب مسببات است ، اشکالی ندارد . من نمی دانم این حرف های چرند و پرند را از کجا می آورند ؟ شما بیایید در این عالم هستی یک چیز نشان دهید که خارج از اسباب مسببات بوده . غیر از آن خلقت اولیه که اول ما خلق الله ، العقل و اول ما خلق الله ، نوری . که معتقدیم ائمه (علیهم السلام) فرمودند : اول چیزی كه خداوند آفرید ، نور محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله)بودند .

خَلَقَ اللَّهُ الْمَشِيَّةَ بِنَفْسِهَا ثُمَّ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ بِالْمَشِيَّة

روایت صحیح داریم که خدای عالم تمام موجودات را با مشیت آفرید و مشیت را بدون واسطه آفرید.

فرمودند : نحن مشية الله ، ما مشیت خداییم .

آقایان می گویند : اول ما خلق الله نور محمد و نور علی ، شاید در این رابطه صد روایت دارند . ولی بعد از آن خدای عالم می خواهد حضرت عیسی (علیه السلام) را معجزه وار و با يك اراده بیافریند ، آیا خداوند می تواند چنین کاری را انجام دهد ؟ مگر این که این آقایان بگویند خداوند می تواند چیزی را بیافریند ؛ چون حرکت بدهد . توحید آقایان این است !!! خدایی که الاغ سوار باشد ، می تواند چیزی را بیافریند که نتواند حرکت دهد . شاید اگر دست و پای الاغش شکست ، دیگر نتواند از روی زمین به آسمان برگردد .

اما خدای عالم که می تواند حضرت عیسی (علیه السلام) را بیافریند ، حضرت مریم باید باشد تا جبرئیل را بفرستد و تمام اسباب (که گاهی از راه اجتماع زن و مرد است ، گاهی هم مثل آفرینش حضرت عیسی (علیه السلام) جبرئیل فوت می کند و نطفه در رحم حضرت مریم منعقد می شود ) و مسببات جمع مي شوند تا حضرت عیسی (علیه السلام) به دنیا آید .

قرآن کریم که در دست مسلمانان است ، بزرگترین معجزه اسلام است و می توان گفت قرآن بالاترین معجزه هستی است که معجزه حضرت عیسی و حضرت موسی و دیگر پیامبران نمی تواند در برابر قرآن قد علم کند . با این حال همین قرآن ، پیامبر واسطه قرأتش است ، جبرئیل واسطه ارسالش و اسرافیل واسطه ارسال به جبرائیل است یا به قول آقایان عرفا ، لوح به اسرافیل گفته ، قلم به لوح گفته و خداوند هم به قلم گفته است . حداقلش این است که خداوند به جبرائیل گفته تو واسطه باش برای این که به پیامبر (صلی الله علیه و آله) برسانی و ای پیامبر تو واسطه باش برای این که به مردم برسانی .

همه چیز تحت اسباب و مسببات است ؛ مگر زمانی که ما متوسل به انبیاء می شویم ، نستجیر بالله خارج از اسباب و مسببات است ؟ اسباب و مسببات گاهی این است که یک انسان آب می خورد و با خوردن آن سیر می شود . گاهی هم ولی خداوند تصرفی می کند که ما بدون آب خوردن ، سیراب می شویم ، آن هم برای خود ، سببی است .

مگر شما معتقد به دعا نیستید ، همین دعا یک بار این است که به قول این آقا ، وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ ، اگر من مریض شوم فقط خداوند شفا می دهد . پس در این صورت بیمارستان ها را باید ببندند . این آقای ملک عبد الله که برای مداوا از این کشور به آن کشور می رود ، شما یک جایی را درست کنید به نام شفا خانه الله ؛ چون قرآن می گوید : وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ . خداوند شفا می دهد ؛ پس چرا به پزشک مراجعه می کنید ؟

چرا دعا می کنید ؟ دعا مگر به خودی خود ، سبب نیست ؟ گاهی با مراجعه به پزشک و خوردن دارو شفا می گیرد . گاهی هم کسی دعا می کند و خدای عالم به برکت دعا این شخص ، شفا می دهد . دعا کننده ، سبب است . دعا ، سبب است ، اجابت دعا هم سبب است . این ها هم از اسباب مسببات است .

چرا مردم را گمراه می کنید ؟ روز قیامت چه جوابی دارید که به خداوند بدهید . یک زمان این سخنان را یک انسان عادی می زند ، می گوییم این شخص مطالعات مربوطه را ندارد و این سخنان را می زند . اما زمانی است که اشخاصی این سخنان را می زنند که ادعای عالم بودن را می کنند . اگر راست می گویید ، بیایید باهم گفتگو کنیم . مگر نمی گویید که با گفتگو اختلافات بر طرف می شود . پس شما هم بیایید و با هم گفتگو کنیم .

آیا همین حمل آیاتی که بر کفار نازل شده ، بر مؤمنین زمینه ساز ترور و کشت و کشتار نیست . این قضیه تاسوکی از کجا به وجود آمد ؟ از همین تفسیرات غلط شما به وجود آمد .

شما اگر راست می گویید و ما اشتباه می کنیم . بیایید ما را از این اشتباه خارج کنید . ما هم حاضریم از همین جا به همه مردم اعلام کنیم که توسل نداشته باشید ، توسل شرک است . چرا این کار را نمی کنید ؟

این سخن آقای آلوسی است که می گوید : اولئک الذين يدعون یعنی :

فكل من عبد من دون الله من عيسي وعزير وملائكة عليهم السلام وسيلتهم الي الله تعالي نبينا (صلی الله عليه وآله﴾

هر کسی غیر از خدا مورد عبادت قرار می گیرد مثل عیسی و عزیر و ملائکه علیهم السلام (این ها همه الذین و ذوی العقول هستند ) واسطه همه این ها با خداوند پیامبر ما محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) است و به پیامبر (صلی الله علیه و آله) متوسل می شدند .

آلوسی ، تفسیر روح المعانی ، ج 15 ، ص 126

می گویند : مگر انبیاء هم متوسل می شوند ؟ از این واضح تر و روشن مطلبی است که این مطلب را برساند . واقعا بنده نمی دانم که به چه زبانی قضیه را بیان کنیم .

کتاب دیگری است در رابطه با توسل پیامبران که تا به حال چیزی از آن نگفته بودم . کتابی است به نام مصباح الظلام فی المستغیثین بخیر الانام ، تألیف الامام المحدث الفقیه القدوه ابی عبد الله محمد بن موسی بن نعمان المزانی مراکشی ، متوفای 683 هـ :

من نور رب العرش كون نوره والناس في خلق التراب سواء

خرت له شرفات كسري هيبة وليوم مولده اضمحل بناء

وبه توسل آدم في ذنبه وتشفعت بمقامه حواء

وبه توسل نوح في طوفانه فاجيب حين طغي عليه الماء

وبه استجيب دعاء ايوب وقد اودي به عند المصاب بلاء

وبه نجا من بطن حوت يونس لما دعا وتجلست الظلماء

وبه تمكن يوسف في مصره من بعد ما اودت به الضراء

....

ومحا الاله خطاء داود به وله استجيب تضرع ودعاء

وبه الخليل نجا من النار التي اذكي ضرام لهيبها الاعداء

وبه الذبيح فدي بذبح جاءه فله كما شهد الكتاب فداء

وبمحمد فاز الكليم بطوره لما اتاه من الاله نداء

....

وكذلك يحيي عاد معصوما به وله عن الذنب الدني اباء

وبه استجارت مريم في حملها فأجار عن كتب وزال عناء

وبسره عيسي توسل فانثني من شأنه بين الوري الاحياء

نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) مورد توسل حضرت آدم (علیه السلام) در بخشش گناهان شد و حضرت حوا (علیها السلام)‌ به مقام آن حضرت متوسل شد .

حضرت نوح هم در طوفان به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) متوسل شد .

حضرت ادریس هم به برکت توسل به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) به آسمان ها رفت .

حضرت ایوب هم اگر دعاهایش به اجابت رسید و گرفتای هایش رفع شد ، به برکت توسل به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بود .

اگر حضرت یونس از شکم ماهی و از ظلمت رهایی پیدا کرد ، به برکت توسل به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بود .

اگر حضرت یوسف هم عزیز مصر شد و مشکلات را پشت سر گذاشت ، به برکت توسل به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بود .

اگر حضرت داوود هم خطایش بخشیده شد و دعایش اجابت شد ، به برکت توسل به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بود .

اگر آتش نمرود بر حضرت ابراهیم (علیه السلام) تبدیل به گلستان شد ، به برکت توسل به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بود .

اگر حضرت اسماعیل از ذبح شدن نجات پیدا کرد و قربانی از بهشت برای او فرستاده شد ، از برکت توسل به نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) بود .

اگر حضرت موسی (علیه السلام) توانست در کوه طور با خداوند مناجات کند ، به برکت توسل به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بود .

اگر حضرت یحیی به آن قضایا دست پیدا کرد ، به برکت توسل به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بود .

اگر حضرت مریم (علیها السلام) در قضیه حضرت عیسی (علیه السلام) در برابر اتهامات دشمنان پیروز شد ، به برکت توسل به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بوده است .

اگر حضرت عیسی (علیه السلام) هم موفق شد ، به برکت توسل به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بود .

المزانی المراکشی ، ابوعبد الله محمد بن موسی بن نعمان ، مصباح الظلام ، متوفای 683 هـ ، ص 30 و 31

این شخص که شیعه نیست ، قرار نیست که هر کس به نفع شیعه صحبت کرد ، اتهام شیعه بودن به او بزنند . ایشان هم امام است هم قدوه هم محدث . شاید هم این آقایان بگویند این ها کفریات است یا این که مطلبی را که از کتاب آلوسی خواندم را بگویند کتاب آلوسی هم مملو از شرکیات است .

یک زمانی است که طرف مقابل اشکال می کند و انسان از این که مورد اشکال قرار گرفته ، خوشحال می شود ؛ چون متوجه می شود که آن طرف مقابل از درک بالایی برخوردار است .

اما یک زمانی است که اشکال می کنند که واقعا طرف مقابل لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا هستند . این ها اگر در این مدتی که ما در باره توسل صحبت کرده بودیم ، خوب گوش می کردند ، چنین سخن بی اساسی نمی زدند .

مجری :

حضرت استاد ! در ادامه همین مطالبی که این ها در شبکه های ضاله خود مطرح می کنند ، در ترجمه آیه 14 سوره فاطر به ترجمه قرآن حضرت آیت الله مکارم شیرازی اشاره می کنند و متأسفانه چون حرفی برای گفتن ندارند ، متوسل به جسارت و توهین می شوند . در این خصوص هم توضیحاتی را بیان کنید .

آیه 14 سوره فاطر در ترجمه آیت الله مکارم شیرازی

حضرت آیت الله حسینی قزوینی :

در رابطه با این آیه که فرمودید از ترجمه حضرت آیت الله مکارم می خوانند را نشان دهم . آیه این است :

إِنْ تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ. فاطر / 14

اگر این ها را بخوانید ، دعای شما را نمی شنوند و اگر بشنوند ، اجابت نمی کنند .

آیت الله مکارم شیرازی این طور ترجمه کرده اند :

اگر آن ها را بخوانید ، صدای شما را نمی شنوند . اگر بشنوند ، پاسخ نمی گویند و روز قیامت شرک (و پرستش) شما را منکر می شوند

این ها یک واژه ای دارند که بنده واقعا خجالت می کشم بگویم . می گویند : آقای مکارم با یک شیطنت آمده عقیده خود را داخل پرانتز ، اعمال کرده است .

این همان عبارت فرعون است که:

مَا أُرِيكُمْ إِلَّا مَا أَرَى وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشَادِ

فرعون به مردم می گوید : حضرت موسی (علیه السلام) مفسد فی الارض است و شما را گمراه می کند . من می خواهم شما را هدایت کنم .

این تعبیری است که آیت الله مکارم شیرازی دارد :

روز قیامت شرک شما را منکر می شوند (یعنی پرستش شما را )

با کمال وقاحت هم می گوید : پرستش را در این جا آورده تا این که مردم خمس بدهند . من نمی دانم اگر در این جا کلمه پرستش را نمی آوردند ، مردم خمس نمی دادند . یک سری چرندیاتی که واقعا انسان به یقین می رسد که این ها مصداق آیه أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ هستند .

بنده دوست دارم برای شما نظرات علمای اهل سنت را در این باره هم بیان کنم .

نظرات علمای اهل سنت در باره آیه 14 سوره فاطر

1 ) تفسیر طبری

طبری در تفسیری خود ذیل این آیه می گوید :

يقول تعالي ذكره : ان تدعوا ايها الناس هؤلاء الالهة التي تعبدونها من دون الله ...

اين خدایانی که پرستش می کنید یعنی همان بت ها .

طبری ، تفسیر طبری ، ج 19 ، با تحقیق دکتر عبد الله ترکی ، چاپ عربستان سعودی

آیت الله مکارم شیرازی ، پرستش را داخل پرانتز قرار داده بود ، آقای طبری که کلمه تعبدون را ذکر کرده و داخل پرانتز هم نگذاشته . در این جا آقای طبری هم شیطنت کرده و به دنبال خمس و صیغه بوده !!! ؟ این که شما مریض هستید و به قول کارشناس خودتان همه شما باید به روانشناس مراجعه کنید .

2 ) تفسیر ابن ابی حاتم

ابن ابی حاتم هم در تفسیر این آیه می گوید :

عن السدي في قوله : (إن تدعوهم لا يسمعوا دعاءكم) قال : هي الآلهة لا تسمع دعاء من دعاها وعبدها من دون الله تعالى (ولو سمعوا ما استجابوا لكم) قال : ولو سمعت الآلهة دعاءكم ما استجابوا لكم بشيء من الخير (ويوم القيامة يكفرون بشرككم) قال : بعبادتكم إياهم

دعای کسی که می خواند و آن ها را پرستش می کند ....

فردای قیامت شرک شما را انکار می کند یعنی این که شما پرستش کردی .

تفسیر ابن ابی حاتم ، ج 10 ، ص 3177

این سخن هم سخن یکی از علمای بزرگ شما است ، سخن آیت الله مکارم نیست . ایشان که دیگر به دنبال خمس و صیغه که نیستند !!!

تا این جا دو مورد از تفاسیر اهل سنت را بیان کردیم . اما نظر ابن تیمیه را در باره این دو تفسیر از کتاب منهاج السنه ، تألیف ابن تیمیه این است :

من ائمة اهل التفسير الذين ينقلونها بالاسانيد المعروفة كتفسير ابن جريج ... احمد وابن جرير طبري وابن ابي حاتم و ابي بكر بن المنذر وغيرهم من العلماء الاكابر الذين لهم في الاسلام لسان الصدق وتفاسيرهم متضمنة للمنقولات التي يعتمد عليها في التفسير .

از ائمه تفسیر که با سند معتبر بیان می کنند مثل تفسیر ابن جریج و احمد و ابن جریر طبری و ابن ابی حاتم و غیر از این علما . این ها کسانی هستند که در اسلام زبان صادق دارند و تفاسیر این ها مورد اعتماد است .

ابن تیمیه ، منهاج السنه ، ج 7 ، ص 179

پس ابن ابی حاتم و طبری که مورد تأیید خدای بزرگ شما ، ابن تیمیه هست ، می گوید : يکفرون بشرککم یعنی بعبادتکم . مثل آیت الله مکارم شیرازی هم داخل پرانتز هم نیاورده اند .

3 ) تفسیر قرطبی

آقای قرطبی در تفسیر این آیه می گوید :

قوله تعالى : (إن تدعوهم لا يسمعوا دعاءكم) أي إن تستغيثوا بهم في النوائب لا يسمعوا دعاءكم لأنها جمادات لا تبصر ولا تسمع (ولو سمعوا ما استجابوا لكم) إذ ليس كل سامع ناطقا وقال قتادة : المعنى لو سمعوا لم ينفعوكم وقيل : أي لو جعلنا لهم عقولا وحياة فسمعوا دعاءكم لكانوا أطوع لله منكم ولما استجابوا لكم على الكفر (ويوم القيامة يكفرون بشرككم) أي يجحدون أنكم عبدتموهم ويتبرءون منكم ...

روز قیامت شرک شما را انکار می کنند یعنی این که شما آن ها را پرستش می کنید ، انکار می کند .

قرطبی ، تفسیر قرطبی ، ج 17

این جا را چگونه می توانید پاسخ دهید ، آقای قرطبی هم به دنبال خمس و صیغه بوده !!!

در یکی از برنامه های ما کلیپی را پخش کردند که تعدادی از بینندگان شبکه های وهابی تماس گرفتند و گفتند : به این ها بگویید دست از سر اهل سنت بردارند ، این ها با این سخنانی که می گویند ، آبروی ما را می برند .

4 ) تفسیر ثعلبی

اما آقای ثعلبی در تفسیر این آیه می گوید :

(إن تدعوهم لا يسمعوا دعاءكم ولو سمعوا ما استجابوا لكم ويوم القيامة يكفرون بشرككم) : يتبرؤون منكم ومن عبادتكم إياها ،(ولا ينبئك مثلُ خبير) يعني نفسه تعالى .

روز قیامت شرک شما را انکار می کنند یعنی از این که آن ها را پرستش می کردید ، تبری می جویند .

ثعلبی ، تفسیر ثعلبی ، ج 8 ، ص 103

5 ) تفسیر در المنثور

آقای سیوطی هم در تفسیر این آیه می گوید :

وأخرج ابن أبي حاتم عن السدي في قوله (إن تدعوهم لا يسمعوا دعاءكم) قال : هي الآلهة

لا تسمع دعاء من دعاها وعبدها من دون الله تعالى (ولو سمعوا ما استجابوا لكم) قال : ولو سمعت الآلهة دعاءكم ما استجابوا لكم بشيء من الخير (ويوم القيامة يكفرون بشرككم) قال : بعبادتكم إياهم

روز قیامت شرک شما را انکار می کنند یعنی این که چون پرستش کردید ، از شما تبری می جویند.

سیوطی ، در المنثور ، ج 7 ، ص 15

6 ) تفسیر سمرقندی

در تفسیر سمرقندی هم آمده :

قال (إن تدعوهم لا يسمعوا دعاءكم ولو سمعوا ما استجابوا لكم) يعني ولو كانوا بحال يسمعون أيضا فلا يجيبونكم ولا يكشفون عنكم شيئا (ويوم القيامة يكفرون بشرككم) يعني يتبرؤون من عبادتكم.

در این جا هم گفته روز قیامت شرک شما را انکار می کنند یعنی این که از پرستش شما تبری می جویند .

سمرقندی ، تفسیر سمرقندی ، ج 3 ، ص 97

اگر ما بخواهیم تعداد علمایی که یکفرون بشرککم را به پرستش تفسیر کرده اند ، بگوییم شاید بیش از صد کتاب از کتاب های اهل سنت که مورد تأیید بزرگان اهل سنت هستند ، آورد .

مجری :

شبهه مضحک و بی اساس دیگری که این شبکه ها کرده اند ، مربوط به آیه 5 سوره احقاف است. در واقع بعد از جمله وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ ، این گونه استدلال می کنند که نمی گوید وَكَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ كَافِرِينَ. یدعوا در واقع با عبادت بیان شده و مراد از یدعو ، دعا نیست ؛ بلکه عبادت است .

در این خصوص هم توضیحاتی را بیان کنید .

حضرت آیت الله حسینی قزوینی :

ما قبلا در این مورد توضیحات مفصلی را بیان کردیم .

وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لَا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَنْ دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ

گمراه تر از کسی که غیر از خدا را عبادت می کند

در این جا یدعوا به معنای یعبدوا است . دلیل ما در این جا چیست ؟ دلیل ما در این جا آیه بعد یعنی آیه 6 است که می فرماید :

وَإِذَا حُشِرَ النَّاسُ كَانُوا لَهُمْ أَعْدَاءً وَكَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ كَافِرِينَ.

این جا خیلی واضح و روشن است . آیه قبل می گوید : یدعوا ، آیه بعد يدعوا را معنا کرده که وَكَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ كَافِرِينَ .

دیدگاه علمای اهل سنت در باره این آیه

1 ) تفسیر ابی سعود

ابی سعود محمد بن محمد العمادی در جلد هشتم از این کتاب می گوید :

(ومن أضل ممن يدعو من دون الله من لا يستجيب له) إنكار ونفى لأن يكون أحد يساوى المشركين في الضلال وإن كان سبك التركيب لنفى الأضل منهم من غير تعرض لنفى المساوى كما مر غير مرة أى هم أضل من كل ضال حيث تركوا عبادة خالقهم السميع القادر المجيب الخبير إلى عبادة مصنوعهم العارى عن السمع والقدرة والاستجابة (إلى يوم القيامة) غاية لنفى الاستجابة (وهم عن دعائهم) الضمير الأول لمفعول ويدعو الثانى لفاعله والجمع فيهما باعتبار معنى من كما أن الإفراد فيما سبق باعتبار لفظها (غافلون) لكونهم جمادات وضمائر العقلاء لإجرائهم إياها مجرى العقلاء ووصفها بما ذكر من ترك الاستجابة والغفلة مع ظهور حالها للتهكم بها وبعبدتها كقوله تعالى إن تدعوهم لا يسمعوا دعاءكم الآية

الأحقاف : ( 6 ) وإذا حشر الناس... (وإذا حشر الناس) عند قيام القيامة (كانوا لهم أعداء وكانوا بعبادتهم كافرين) أى مكذبين بلسان الحال أو المقال على ما يروى أنه تعالى يحى الأصنام فتتبرأ عن عبادتهم .

این هایی که عبادت می کردند ، در این جا یدعوا به معنای یعبدوا است . بنابر آن چه که نقل شده خداوند عالم بت ها را زنده می کند و این بت از عبادت این ها تبری می جویند .

ابی سعود ، تفسیر ابی سعود ، ج ۸ ، ص ۷۸

۲ تفسیر بغوی

در این تفسیر هم آمده :

(ومن أضل ممن يدعوا من دون الله من لا يستجيب له) يعني الأصنام لا تجيب عابديها إلى شيء يسألونها (إلى يوم القيامة) يعني أبدا ما دامت الدنيا (وهم عن دعائهم غافلون) لأنها جماد لا تسمع ولا تفهم 6 الأحقاف : (6 ) وإذا حشر الناس . . . .

یدعوا در این جا به معنای این است که بت هایی را عبادت می کردند که پاسخ نمی دادند .

بغوي ، تفسیر بغوی ، ج 4 ، ص 163

3 ) تفسیر سمرقندی

در این کتاب هم این آیه را این گونه تفسیر کرده است :

من اضل ممن يدعوا من دون الله .... يعني من اشد كفرا ممن يعبد من دون الله آلهة

آقایانی که بدون مطالعه و همین طوری ، هر آن چه را که به شما املاء کرده اند ، را طوطی وار بیان می کنید و نه به فکر دنیا هستید و نه به فکر آخرت و اصلا فکر نمی کنید که ما از کتاب های خودتان خلاف حرفتان را ثابت کنیم . یعنی بین شما کسی پیدا نمی شود که به این آقایان بگوید در کتب تفاسیر ما ده ها نفر گفته اند ، وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لَا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَنْ دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ و مراد پرستش بت ها می باشد .

شیعیان و اهل سنت که به پیامبر (صلی الله علیه و آله) متوسل می شوند ، آیا پیامبر (صلی الله علیه و آله) را می پرستند و ایشان را عبادت می کنند ؟ نستجیر بالله امام رضا (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) را می پرستند یا این که نه ؟ به حرم های این عزیزان می روند و می گویند : اشهد انک عبدت الله مخلصا حتي اتاك اليقين . تو بنده مخلص خداوند هستی ، برای من نزد خدای عالم واسطه شو تا خداوند حاجت مرا بدهد .

حتی کسی که عتبه را می بوسد و سجده می کند ، این سجده ، سجده تکریم است نه سجده عبادت مثل سجده ای که برادران حضرت یوسف در مقابل ایشان کردند . اگر سجده عبادت باشد که ما هم قائل به شرک آن هستیم . یعنی هر کس نستجیر بالله ، عتبه امام حسین (علیه السلام)‌را به عنوان عبادت سجده کند ، ما او را کافر ، مشرک و مرتد می دانیم و می گوییم همسرش هم بر او حرام است و قبل از این که بمیرد ، ورثه باید اموال او را تقسیم کند . نماز میت خواندن هم بر او حرام است و در قبرستان مسلمان ها هم او را دفن نمی کنند .

نظر ما نسبت به غلات از زمان شیخ مفید (ره) تا زمان حاضر همین است .

مجري :

كليپی که بیننده های شبکه های وهابی با شبکه تماس گرفته بودند را آماده کردیم که با هم می بینیم .

کلیپ 1 :

بیننده : بنده یکی از اهل سنت عراق و شافعی مذهب هستم . به خدا آبروی ما را بردید . شما چرا به اهل سنت دخالت می کنید . به خاطر شما وهابی ها ، در شبکه ولایت آبروی ما ریخته . تمام چیز هایی که کارشناسان شما می گویند را از کتاب های خود ما بر علیه خودمان استفاده می کنند . شما آبروی تمام سنی ها را برده اید .

بیننده : با عرض سلام و خسته نباشید . شما شب گذشته آبروی ما اهل سنت را بردی . این مناظره بود که شما انجام دادید . دیشب این آقای سجودی نتوانست پاسخ بدهد . شما مناظره نکنید . خدا شاهد است که به خاطر همین مناظره ، شب قبل دو نفر از دوستانم شیعه شدند .

بیننده : خسته نباشید . در باره برنامه های شما ، کلمه طیبه 708 کلیپ پخش کرده که شما دروغ گفتید و دروغ های شما را ثابت می کند . چرا شما جوابی به آن ها نمی دهید ؟

بیننده : کلیپ شما را الان در شبکه ولایت پخش می کنند و دروغ های شما را نشان می دهد . در این عصر که مردم دیگر بچه نیستند که دروغ های شما را از جایی نشنوند .

مجری :

این بخشی از چیز هایی بود که در این شبکه وهابی اتفاق می افتد .

حضرت آیت الله حسینی قزوینی :

ما کلیپ های دیگری در بحث مهدویت آماده کردیم که در جلسه بعد ان شاء الله پخش می کنیم . امسال در ایام نیمه شعبان در این شبکه های یک انانس تبلیغاتی مفصلی را پخش می کردند . ما تصور می کردیم حتما از کره ماه یا مریخ ، کارشناس آوردند . به همین خاطر به دوستان گفتم آماده باشند تا به آن ها پاسخ بدهند . اگر شب برنامه داشتند ، کلیپ سازی می کنید و فردا پاسخ آن ها را می دهید . اگر ظهر برنامه داشتند تا شب پاسخ می دهید . بعضا دوستان ما از یک ساعت برنامه 30 کلیپ می ساختند و فردای آن روز پاسخ می دادند .

یک شخصی از سنندج تماس گرفت وگفت : شما آبروی ما را بردید . شب حرف می زنید ، فردا شبکه ولایت کلیپ شما را پخش می کند . شما حرف های بی اساس و بی منطق می زنید ، آن ها از کتاب های اهل سنت و خیلی منطقی به شما جواب می دهند .

شخصی از زاهدان تماس گرفت و گفت : شما ما را با این کارها خجالت زده و شرمنده کردید . چند ساعت بعد از برنامه های شما ، شبکه ولایت کلیپ های شما را پخش می کند و پاسخ های مستدل و منطقی می دهد .

البته ما از خودمان چیزی نداریم و هر چه داریم از سوی اهل بیت (علیهم السلام) است . بنده و دوستانمان مانند یک شيپور بلندگو هستیم . آن چه را که آن عزیزان در این شیپور فوت می کنند ، از این حنجره ما خارج می شود . اگر در این بین نقضی است ، از ما است . وگرنه آن عزیزان کلامکم نور و امرکم رشد و وصيتکم التقوی و فعلکم الخير هستند . و ما اصابکم من حسنة و من الله وما اصابکم من سيئة فمن نفسه خوبی ها از آن ها ست و عیب ها و نقص ها از طرف ما است .

تماس بینندگان

بیننده : آقای اثنی عشری از اهواز ـ شیعه

بنده چند شب پیش با هزار مشکل با شبکه وهابی کلمه تماس گرفتم و با مدیر شبکه صحبتی در خصوص آقا امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) داشتم . ایشان قضیه انا مدینه العلم و علی بابها را کاملا رد کردند و گفتند : چنین چیزی وجود ندارد . در این خصوص توضیحاتی را بیان کنید .

بیننده : آقای رحیمی از شهر کرد ـ اهل سنت

بنده در خصوص توسل سؤالی داشتم . ما همه اعمال شرعی خود را انجام می دهیم و سال های برای مشکل یا بیماری که داریم به ائمه (علیهم السلام) متوسل می شویم ؛ ولی پاسخی نمی گیریم . ولي بعضی از آقایان مسیحی یا یهودی مثلا برای مشکلی به مثلا به امام حسین یا حضرت عباس (علیهم السلام) متوسل می شوند و پاسخ می گیرند . این مسأله را برای بنده توضیح دهید .

دوم این که اگر مستندی در مورد مرگ و سؤالاتی که در قبر از انسان می شود ، وجود دارد ، پخش کنید یا این که در باره این مورد هم بیاناتی را عرض کنید .

مجري :

در خصوص سؤال دوم شما باید بگوییم که در شبکه ولایت برنامه ای در حال آماده شدن است که در آن کارشناس بزرگوار ، استاد محمدی ، کلا وقایعی که بعد از مردن برای انسان رخ می دهد را بر اساس آیات و روایات تا بحث قیامت ، بازگو می کنند . اگر این برنامه را تماشا کنید ، به نظر بنده می توانید به صورت کامل بگیرید .

حضرت آیت الله حسینی قزوینی :

در رابطه با دعا باید بگوییم که دعا یک شرائطی دارد و یک موانعی . شرائط دعا هشت مورد است که بنده نمی خواهم آن را بیان کنم . اما موانع دعا که هم شیعه و هم سنی آن را بیان کرده اند : 1 ) گناه کردن مانع اجابت دعا است . ما از امام محمد باقر (علیه السلام) روایتی داریم که فرمودند :

إِنَّ الْعَبْدَ يَسْأَلُ اللَّهَ الْحَاجَةَ فَيَكُونُ مِنْ شَأْنِهِ قَضَاؤُهَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ أَوْ إِلَى وَقْتٍ بَطِي‏ءٍ فَيُذْنِبُ الْعَبْدُ ذَنْباً فَيَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِلْمَلَكِ لَا تَقْضِ حَاجَتَهُ وَ احْرِمْهُ إِيَّاهَا فَإِنَّهُ تَعَرَّضَ لِسَخَطِي وَ اسْتَوْجَبَ الْحِرْمَانَ مِنِّي.

بنده اي از خدای عالم سؤال می کند ، دعا می خواند و به اجابت می رسد . خدای عالم به ملائکه می گوید : حاجت او را بدهید (این اجابت دعا ممکن است یک روز بعد باشد یا چند روز بعد ) اما این بنده گناه می کند . خداوند به ملائکه می گوید : حاجت او را ندهید ؛ چون گناه کرد .

بحار الانوار ، ج ۷۳ ، ص ۳۲۳

یا این که کسی به خانواده اش ظلم می کند . خداوند کسی را که پرونده اش آلوده به ظلم است ، دعایش را اجابت نمی کند. یا این که مال کسی را خورده و یا قرضی دارد و امروز و فردا می کند ، خداوند دعای این شخص را هم برآورده نمی کند .

خدای عالم می فرماید :

أَنِّي غَيْرُ مُسْتَجِيبٍ لِأَحَدٍ مِنْكُمْ دَعْوَةً وَ لِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِي قِبَلَهُ مَظْلِمَةٌ.

شيخ صدوق (ره) ، خصال ، ص 337

بعضی از موارد هم هست که حکمت اقتضاء نمی کند . این مسأله خیلی مهم است . گاهی انسان از خدای عالم حاجتی می خواهد ، اصرار هم دارد که این حاجت را بدهد ؛ اما مصلحت نیست که آن حاجت برآورده شود . مثل عابدی در بنی اسرائیل که بچه دار نمی شد . نزد خدای عالم خیلی اصرار کرد که به من بچه بده . خداوند به او بچه ای داد که وقتی بزرگ شد ، از اراذل و اوباش شد . عابد دوباره دعا کرد که خدایا این بچه را سریع از من بگیر ، آبروی من را برد .

گاهی هم انسان از خدای عالم پول و ثروت می خواهد ؛ ولی ممکن است که همان ثروت باعث شود دینمان را از دست بدهیم . خداوند عالم حکیم است و کارهایش برمبنای حکمت است .

گاهی هم بعضی از چیز هایی که انسان از خداوند می خواهد با نظام احسن نمی سازد . یکی از انبیاء اصرار می کرد خدایا من را از نام فقرا حذف کن و در نام اغنیا بنویس . من به قدری گرسنگی و فقر کشیده ام که قابل تحمل نیست . خدای عالم خطاب کرد : ای پیغمبر من اگر این بار در باره فقرت با من صحبت کنی ، اسمت را از نام انبیاء برمی دارم . روز اولی که من این جهان را آفریدم ، جایگاه تو فقر بوده است . اگر من جایگاه تو را تغییر دهم ، نظام هستی به هم می ریزد .

زمانی که خداوند می گوید : ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ، یقین بدان که همین گونه است و اگر کسی به این آیه شک داشته باشد ، کافر است . مرا بخوانید ، اجابت می کنم . خدایا تو دستور دادی ، اجابت کن همان گونه که وعده دادی .

گاهی هم بعضی از دعاهای انسان صلاح نیست که در دنیا اجابت شود و خداوند در آخرت می دهد. ما روایت از شیعه و سنی داریم که مؤمنی در دنیا دعا می کند و خداوند عالم در دنیا حاجت او را نمی دهد . چه بسا که بنده از خداوند ناراحت باشد ولی به زبان خود نیاورد . خدای عالم در قیامت می گوید : بنده من ! یادت هست که فلان روز از من حاجتی خواستی ؛ اما من آن را ندادم . امروز آن حاجت را می دهم . بعد خداوند تمام حاجت هایی را که خداوند در دنیا به بنده نداده ، همان روز می دهد . بنده آرزو می کند خدایا ای کاش هیچ حاجتی در دنیا نداده بودی و همه را در این دنیا داده بودی .

این یک نکته مهم بود . نکته مهم تر دیگر این که ما دعا می کنیم ، دعا مستجاب می شود ؛ ولی خدا به جای این حاجت یک بلا را از ما دفع می کند . مثل گنجشکی که با خدا قهر کرده بود و حرف نمی زد . ملائکه به خدا گفتند : قهر کرده و با تو حرف نمی زند . مدتی گذشت و باز هم با خدا قهر بود و حرف نمی زد . مدت ها گذشت و گنجشک به خدا گفت :خدایا در تمام این دنیا من بیشتر از یک لانه کوچک نداشتم . این لانه کجای دنیای تو را تنگ کرده بود که به ابر و باد دستور دادی که آن را خراب کند . من بی آشیانه مانده ام . خدای عالم به او الهام کرد : ای گنجشک تو که در لانه خوابیده بودی ، ماری به طرف لانه ات می آمد که تو را نابود کند و من به طوفان دستور دادم که لانه ات را زیر و رو کند و تو از آن جا دور شوی تا شکار مار نشوی . بی خانمان شدی ؛ ولی زنده ماندی .

دوستان عزیز من ! غالب قضایا این گونه است . بعضی اوقات که برای ما مشکلی پیش می آید . با خود فکر می کنیم که اگر فلان کار را انجام می دادیم ، این مشکلی پیش نمی آمد . پس چون حکمت همه چیز را ما نمی دانیم ، باید در برابر خدای عالم تسلیم باشيم .

امام صادق (علیه السلام) که بنده خود را مقید کرده ام آن را هر شب بخوانم و شاید برای من از عسل هم شیرین تر باشد همین دعا است :

اللَّهُمَّ مُنَّ عَلَيَّ بِالتَّوَكُّلِ عَلَيْكَ وَ التَّفْوِيضِ إِلَيْكَ وَ الرِّضَا بِقَدَرِكَ وَ التَّسْلِيمِ لِأَمْرِكَ حَتَّى لَا أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لَا تَأْخِيرَ مَا قَدَّمْتَ يَا رَبَّ الْعَالَمِين‏.

خدایا بر من منت بگذار تا به تو توکل کنم و در برابر امرت تسلیم شوم و در مقابل تقدیراتت ، راضی باشم . خدایا ایمان و تسلیم من را به جایی برسان که یک حاجتی که بنا است فردا برآورده کنی ، نگویم امروز به من بده و حاجتی که امروز می دهی ، نگویم فردا بده و چیزی را که جلو انداختی ، نگویم ای کاش به تأخیر می انداختی و اگر تأخیر انداختی ، نگویم ای کاش جلو می انداختی . این را رضا بقضاء الله می گویند .

امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا با آن همه مصیبتی که بر حضرت وارد شده بود ، آخرین کلامش این بود که الهی رضا برضاءک . خدایا هر آن چه که رضاي توست ، راضی هستیم .

مجری :

بنده این را هم بگویم که ایشان گفتند مسیحی حاجت می گیرد ، این از کرامات ائمه ما است که کم و بیش اتفاق می افتد . ضمن این که خیلی از مردم حاجات خود را می گیرند و زمانی که انسان به مردمی که در حرم های ائمه معصومین (علیهم السلام ) می روند ؛ حتی اگر حاجت خود را هم نگیرند ، همین که حاجت خود را به ائمه (علیهم السلام) مي گویند ، یک لذت دیگری دارد . شاید در طول تاریخ هم حاجت یک مسیحی را هم داده باشند .

حضرت آیت الله حسینی قزوینی :

ابن تیمیه جمله ای دارد که بنده کاری ندارم درست است یا خیر . اما می گوید : اگر بعضی ها به پیامبر (صلی الله علیه السلام) متوسل می شوند و خدای عالم حاجت آن ها را می دهد ، اگر حاجتشان را ندهد ، کافر می شوند . خدای عالم برای این که این ها از دین برنگردند ، حاجت آن ها را می دهد .

بعضی اوقات است که خداوند یک مسیحی یا یک یهودی را می خواهد هدایت کند و با برآورده کردن حاجت ، او را به راه راست هدایت می کند . شما در مسیر راست و در مهد توحید هستی .

در روایت هم داریم که اگر خدای عالم از یک بنده خوشش نیاید ( البته ما به مسیحی یا یهودی کاری نداریم ) وقتی از خدای عالم حاجتی را می خواهد ، زود حاجتش را می دهد که برود . ولی اگر خداوند مؤمنی را دوست دارد و از خداوند حاجتی را بخواهد ، به همین زودی حاجتش را نمی دهد ؛ چون دوست دارد که این بنده در درگاهش با او سخن بگوید و از او حاجتش را بخواهد . مخصوصا اگر با دلی محزون و چشمانی اشک بار حاجت خود را خواستی و نگرفتی ، بدان که خداوند تو را دوست دارد و می خواهد که تو باز هم به درگاهش بیایی . لذا

اگر با دیگرانش بود میلی چرا جام مرا بشکسته لیلی

بیننده : محمد از زابل ـ اهل سنت

در رابطه با توسل می خواستم صحبت کنم . بنده کاری به دیگر اهل سنت ندارم ؛ اما من توسل را قبول دارم . اگر خدای نکرده پدر و مادرم از دنیا برود و من با سلام دادن به پدر و مادر هنگامی که در قبر هستند ، مشرک شوم ، می خواهم همین الان با سلام کردن به پدر و مادرم مشرک شوم .

من با توسل به امام رضا (علیه السلام) حاجت یکی از دوستانم را که بچه دار نمی شد ، گرفتم و الان سه بچه دارد .

نکته دیگری را هم در مورد صیغه می خواستم بپرسم . صیغه در یکی از جنگ ها حلال بود و مسلمان ها در آن جنگ صیغه کردند . الان یکی از کارشناسان این شبکه وهابی می گوید : صیغه حرام است . چرا در آن جنگ حلال بود و الان حرام است ؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی :

در رابطه با این که در فلان جا حلال بود و در فلان جا حرام بود ، ما متوجه نمی شویم . جالب این است که خود بزرگان اهل سنت هم جوابی برای این مسأله ندارند که متعه در کدام جنگ بوده است . بنده فقط یک روایت از صحیح مسلم می خوانم . آقایانی که می گویند در جنگ خیبر حرام شد ، روایتی را از صحیح مسلم درباره فتح مکه که در سال هشت هجری و خیبر برای سال سه هجری است . یعنی 5 سال بعد از این که حرام شده بود .

عن الرَّبِيعِ بن سَبْرَةَ أَنَّ أَبَاهُ غَزَا مع رسول اللَّهِ (صلی الله عليه وآله﴾ فَتْحَ مَكَّةَ قال فَأَقَمْنَا بها خَمْسَ عَشْرَةَ ثَلَاثِينَ بين لَيْلَةٍ وَيَوْمٍ فَأَذِنَ لنا رسول اللَّهِ (صلی الله عليه وآله﴾ في مُتْعَةِ النِّسَاءِ فَخَرَجْتُ أنا وَرَجُلٌ من قَوْمِي وَلِي عليه فَضْلٌ في الْجَمَالِ وهو قَرِيبٌ من الدَّمَامَةِ مع كل وَاحِدٍ مِنَّا بُرْدٌ فَبُرْدِي خَلَقٌ وَأَمَّا بُرْدُ بن عَمِّي فَبُرْدٌ جَدِيدٌ غَضٌّ حتى إذا كنا بِأَسْفَلِ مَكَّةَ أو بِأَعْلَاهَا فَتَلَقَّتْنَا فَتَاةٌ مِثْلُ الْبَكْرَةِ الْعَنَطْنَطَةِ فَقُلْنَا هل لَكِ أَنْ يَسْتَمْتِعَ مِنْكِ أَحَدُنَا قالت وَمَاذَا تَبْذُلَانِ فَنَشَرَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنَّا بُرْدَهُ فَجَعَلَتْ تَنْظُرُ إلى الرَّجُلَيْنِ وَيَرَاهَا صَاحِبِي تَنْظُرُ إلى عِطْفِهَا فقال إِنَّ بُرْدَ هذا خَلَقٌ وَبُرْدِي جَدِيدٌ غَضٌّ فَتَقُولُ بُرْدُ هذا لَا بَأْسَ بِهِ ثَلَاثَ مِرَارٍ أو مَرَّتَيْنِ ثُمَّ اسْتَمْتَعْتُ منها فلم أَخْرُجْ حتى حَرَّمَهَا رسول اللَّهِ

ربیع بن سبره می گوید با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در فتح مکه بودیم . که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند : بروید زن ها را صیغه کنید . راوی می گوید : من با یکی از دوستانم رفتیم در کوچه های مکه به دنبال زن صیغه ای می گشتم . ما چیزی نداشتیم ، هر کدام یک عبا بر دوشمان بود . عبای من مقداری کهنه بود ؛ اما عبای دوستم مقداری نو و زیبا بود . تا این که در یکی از کوچه های مکه یک زنی را پیدا کردیم که گردن بلندی هم داشت . از او پرسیدیم : آیا صیغه ما می شویی ؟ گفت : اگر صیغه شما شوم به من چه می دهید ؟ گفتیم : ما یک عبا بیشتر نداریم ، آن را مهریه شما قرار می دهیم تا شما صیغه ما شوید . زن نگاهی به من و نگاهی به دوستم انداخت . من گفتم : عبای من نو هست ؛ اما عبای او کهنه است . دوستم چهره زیبایی داشت و من این زیبایی را نداشتم .

زن گفت : درست است که عبای ایشان کهنه است ؛ خودش خوش سیما است . من حاضرم صیغه دوستت شوم هر چند که عبای کهنه ای دارد . تا این که ما از مکه خارج شدیم و حضرت دو باره حرام کرد.

صحیح مسلم ، ج 2 ، ص 1024

شما آقایان می گویید در جنگ خیبر متعه را حرام کرد . چگونه است که یک حلالی چندین مرتبه حلال و حرام شده ؟ آیا شما که این روایت را می خوانید ، خجالت نمی کشید ؟

بنده از شما می خواهم که این روایت را ببینید ، روایت در صحیح مسلم آمده . مگر این که آقایان بگویند مسلم غلط کرده !!! مسلم که معصوم نبوده . شما که هیچ پیامبر (صلی الله علیه و آله)‌ ، جبرئیل را معصوم نمی دانید ، قرآن را هم که قابل نقد می دانید ، خداوند هم که از دیدگاه شما معصوم نیست . در این صورت فقط خودتان باقی می مانید که معصوم باشید .

مجری :

البته بنده این نکته را هم بگویم که همه بدانند . درست است که این یک حکم شرعی حلال در اسلام است و پیامبر (صلی الله علیه و آله) به دستور خداوند این امر را ابلاغ کرده است . اما این حکم هم برای خود حساب و کتاب و حد و مرزی دارد . بعضی ها با این که یک کانون گرم خانوادگی دارند ؛ ولی با این حال به دنبال هرزگی هستند و این برای ما پذیرفته نیست و در دین مبین اسلام هم این موارد مقبول نیست ؛ هر چند که از راه حلال و درست باشد . لذا اسلام اصل این حکم را حلال کرده ، منتها شرائطی دارد که باید رعایت کند .

شبکه های وهابی هم این مسأله را مطرح می کنند تا عواطف خانم های ما را جریحه دار کنند و بگویند که این چیزی است که در مذهب شما حلال است و واقعیت این است که حرام است .

حضرت آیت الله حسینی قزوینی :

آقای نووی در کتاب شرح مسلم ، ج 9 ، ص 191 ، اقوالات مختلف در مورد تحریم و تحلیل متعه بیان کرده است :

احلت وحرمت في غزوة خيبر من علي (عليه السلام )

ما حلت الا في عمرة القضاء....

حلال بوده و در جنگ خیبر حرام شده از علی بن ابیطالب (علیه السلام) نقل شده است .

بعضی ها می گویند : در عمره القضاء حلال شد یعنی در سال هفتم هجری .

بعضی می گویند : در فتح مکه حلال شد و حرام شد .

بعضی دیگر می گویند : تا غزوه تبوک حلال بود .

بعضی ها می گویند : بعد از فتح مکه که برای فتح یمن رفته بودند ، حلال کرد .

بعضی دیگر می گویند : در حجه الوداع حلال کرده بوده .

نووی ، شرح صحیح مسلم ، ج 9 ، ص 191

این موارد در کتاب تلخیص الحبیر ، ابن حجر عسقلانی بیان شده که خودش می گوید : ما نمی دانیم که قضیه این مسأله چیست ؟ و ما مثل این مسأله متعه در اسلام نداریم که این قدر فراز و نشیب داشته باشد .

بیننده : آقای مقدسی از اراک ـ شیعه

بنده از خدمت شما چند سؤال داشتم . اولا این که در شبکه های معاند حمله به ایران را در کمال ناجوانمردی در زمان حکومت تشیع دانسته اند . در صورتی که وقتی به ایران حمله شد ، حکومت خوارزم شاهیان که سنی مذهب بودند ، اتفاق افتاد و تنها شیعیان سبزوار در مقابل مغول ها قیام کردند و شکست مفتضحانه ای از شیعیان خوردند .

دوما پلیس جنوب در کجای ایران تشکیل شدند و بانی اصلی آن ها چه اعتقادی داشتند ؟ آیا آن ها شیعه بودند ؟ اگر انسان مقداری صادق باشد ، متوجه می شود که این دوستان غیر از ما بودند .

سوما : چرا مجریان شبکه العربیه بی حجاب هستند ؟ چرا آقای عبد الشیاد خدمتی آن ها را نصیحت نمی کند ؟ اگر واقعا شیاد نیست که هست و اگر انسان مغرضی نیست که هست ، شبکه روتانا در عربستان بی حجاب هستند و با مردها دست می دهند . اگر راست می گویند آن جا را اصلاح کنند و می توانند پس گردنی وهابی ها را تحمل کنند .

مناظره حضرت استاد را در شبکه المستقله پخش می کنند ؛ اما آن را قیچی می کنند . چون بنده با زبان عربی دیدم . اگر امکان دارد مناظره را با زیر نویس فارسی به صورت کامل پخش کنید .

حضرت آیت الله حسینی قزوینی :

بنده خدمت این بیننده عزیز عرض کنم که بعضی از کارشناسان این شبکه ها کاملا با ریش تراشیده می آیند و این ظاهر الفسق است . چون یکی از ویژگی های آقایان این است که سرشان را می تراشند و ریش هایشان را بلند می کنند و به این ویژگی هم افتخار می کنند .

من عبارتی را از کتاب الفتاوی الکبری ، تألیف ابن تیمیه می گوید :

.... ويحرم حلق اللحية

تراشیدن ریش حرام است .

الفتاوى الكبرى ، ج 4، ص 388

این کارشناسی که قبلا کاردار ایران در امارات بوده، فکر نمی کنم که پدر و مادر محترم شما غیر از فحش و ناسزا به شما چیزی یاد داده باشد . اما حداقل این است که بینندگان از این شخص سؤال کنند که شما که ریش خود را می تراشی ، ظاهر الفسق هستی یا نه ؟ تو که این همه دم از قرآن و اسلام می زنی ، بگو این ریشی را که می تراشی به دستور خدا است یا به دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله) ؟ یا به دستور یکی از مفتیان شما است .

خدایا تو را قسم می دهم به اسمای حسنایت ، به ذات اقدست و به آبروی اولیائت فرج مولای ما حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) را نزدیک بگردان .

قلب مقدسش را با ظهورش مسرور و خشنود بگردان .

خدایا به آبروی محمد و آل محمد رفع گرفتاری از همه گرفتاران بفرما .

حاجت حاجتمندان روا بفرما .

دعا های ما را به اجابت برسان .

مجری :

از شما استاد عزیز و گرامی و شما بینندگان ارجمندی که تا این لحظه با ما همراهی کرده اند ، تشکر و سپاسگزاری می کنم . در پناه حضرت حق و زیر سایه مرتضی علی (علیه السلام)‌ باشید .



Share
1 | ایمان حیدری | | ٢٢:٠٤ - ٢٧ ارديبهشت ١٣٩٤ |
سلام لطفا در مورد ایه 20 تا 21 سوره نحل را توضیح دهید

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
اصل آيه را ذکر کرده در خصوص مفهوم آن مقداري توضيح مي دهيم
وَ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَا يخَْلُقُونَ شَيًْا وَ هُمْ يخُْلَقُونَ. أَمْوَاتٌ غَيرُْ أَحْيَاءٍ وَ مَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ
برخي با تمسک به اين آيه توسل را مصداق اين اين آيه دانسته و گويند توسل و خواندن بزرگان دين مصداق اين آيه است که خواندن غير خداست و لذا توسل شرک است
اما غافل از اينکه مراد از تدعون من دون الله در اين آيه مراد عبادت است يعني مشرکين بت هايي را به عنوان خدا قرار داده و عبادت مي کردند که قدرت بر چيزي نيز نداشتند همچنانکه در تفاسير اهل سنت به اين امر اشاره شده است
در تفسير سمرقندي آمده است:
تعالى ) والذين يدعون من دون الله ( أي يعبدون من دون الله من الأوثان ) لا يخلقون شيئا ( أي لا يقدرون أن يخلقوا شيئا ) وهم يخلقون ( أي ينحتون من الأحجار والخشب وغيره ) أموات غير أحياء ( قال الكلبي يعني أن الأصنام أموات ليس فيها روح ) وما يشعرون ( يعني الأصنام ) أيان يبعثون ( أي متى يحيون فيحاسبون ويقال ) أموات ( يعني أن الكفار غير أحياء يعني كأنهم أموات لا يعقلون شيئا ) وما يشعرون أيان يبعثون ( يعني أن الكفار لا يعلمون متى يبعثون و ) أيان ( كلمة اختصار أصله أي أوان ) فالذين لا يؤمنون بالآخرة ( يعني الذين لا يصدقون بالبعث ) قلوبهم منكرة ( للتوحيد ويقال قلوبهم خبيثة لا تدخل المعرفة فيها ) وهم مستكبرون ( أي متعظمون عن الإيمان
مراد از يدعون يعني عبادت مي کردند غير خدا از بتهايي را که قدرت بر خلق نداشتند
وي همچين اموات را مراد بت دانسته و يا مراد کفاري دانسته که عقل ندارند
تفسير السمرقندي المسمى بحر العلوم ، نصر بن محمد بن أحمد أبو الليث السمرقندي الوفاة: 367 ، دار النشر : دار الفكر - بيروت ، تحقيق : د.محمود مطرجي ج 2 ص 269
ثعلبي نيز گويد: مراد از اموات در اين آيه اصنام هستند
أمْوَاتٌ ( أي هي أموات ) غَيْرُ أحْيَاءٍ وَ مَا يَشْعُرُونَ ( يعني الأصنام
تفسير الثعلبي ج 6 ص 269
سمعاني نيز در تفسير آيه گويد: مراد اين آيه اصنام هستند
أراد به الأصنام . وقوله : ( وهم يخلقون ) معناه : أن المخلوق لا يكون إلها .
النحل : ( 21 ) أموات غير أحياء . . . . .
تفسير القرآن ، أبو المظفر منصور بن محمد بن عبد الجبار السمعاني الوفاة: 489هـ ، دار النشر : دار الوطن - الرياض - السعودية - 1418هـ- 1997م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : ياسر بن إبراهيم و غنيم بن عباس بن غنيمج 3 ص 165
همچنين فخر رازي نيز مراد از يدعون را يعبدون دانسته است
) وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ ( الملائكة ، وكان ناس من الكفار يعبدونهم فقال الله إنهم أموات لا بد لهم من الموت غير أحياء ، أي غير باقية حياتهم : ) وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ ( أي لا علم لهم بوقت بعثهم والله أعلم .
التفسير الكبير ج 20 ص 165
قرطبي نيز گويد مراد از اموات اصنام هستند
( أموات غير أحياء ) أي هم أموات يعني الأصنام لا أرواح فيها ولا تسمع ولا تبصر أي هي جمادات فكيف تعبدونها وأنتم أفضل منها بالحياة ( وما يشعرون ) يعني الأصنام ( أيان يبعثون ) وقرأ السلمي إيان بكسر الهمزة وهما لغتان موضعه نصب بيبعثون وهي في معنى الاستفهام والمعنى : لا
تفسير القرطبي ج 10 ص 94
ابن تيميه نيز اموات را اصنام بي جان معني کرده است
) والذين يدعون من دون الله لا يخلقون شيئا وهم يخلقون أموات غير أحياء ( سورة النحل 20 21 فسمى الأصنام الجامدات أمواتا وتسمى الأرض مواتا كما قال النبي صلى الله عليه وسلم من أحيا أرضا ميتة فهي له
الصفدية ج 1 ص 95
بنابراين در اينجا خطاب با مشرکان است که بتها را عبادت مي‌کردند
با اين بيان اين آيات اصلا به بحث نوسل که وهابيت با استناد به آن شيعه و اهل سنت را بخاطر توسل کافر مي‌دانند،ربطي ندارد
ار نگاه شيعه در صورتي که انسان در عرض خدا موجودي را بپرستد، و يا در توسل و شفاعت خواهي کسي را مستقل در تاثير بداند، در اين صورت، طبق اعتقاد شيعه او مشرک است. اين در حالي است که شيعيان و يا برادارن اهل سنت وقتي از پيامبر (ص) و يا از بزرگان خود کمک مي خواهند معتقدند که واسطه بدون کمک خدا قادر بر کاري نيست و هر چي دارد از خداست . اگر حاجت خواستن از غير خدا شرک است که همه ي عالم و آدم مشرک هستند. آيا انبيا از مردم کمک نمي گرفتند ؟ آيا حضرت سليمان براي آوردن تخت بلقيس از مخلوق کمک نخواست ؟ آيا شما براي رفع حوائج روزمره از مردم کمک نمي گيريد وقتي ما مي گوييم يا علي ادرکني در حقيقت از ايشان درخواست کمک مي کنيم و بوسيله ي ايشان به خدا توجه مي کنيم.حاجت خواهي مستقيم از خدا نيز مورد توجه شيعيان نيز هست ولي اينکه چرا ما بدنبال وسيله هستيم مربوط مي شود به فرماني که خداوند متعال در آيه ي 35 سوره ي مائده به ما داده است و فرموده است (وابتغوا اليه الوسيله) ؛ مي بينيد که ما طبق دستور نبي مکرم اسلام (ص) خاندان آن حضرت را وسيله ي تقرب خود به سوي الله مي دانيم.
بنابراين مسئله كمك خواستن و واسطه قرار دادن ، انبياء ، امامان و صالحان به پيشگاه خداوند ريشه قرآني دارد چنانچه خداوند، در قرآن كريم مي‌فرمايد :يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ .مائدة، آيه35 اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ، از خدا بترسيد و براي تقرب به او وسيله‌اي بجوييد .
اين آيه به تمامي مؤمنين دستور مي‌دهد كه به هر وسيله‌اي كه سبب تقرب به خداوند مي‌شود تمسك بجويند ؛ بنابراين تقرب به خداوند بدون وسيله و واسطه‌ امكان ندارد :شيعيان در حقيقت همان کار را مي کنند که خداوند به آن امر کرده است
شيطان نيز وقتي خداوند به او دستور دارد بر آدم سجده کند اما او گفت من فقط بر خدا سجده مي کنم آيا مي شود گفت او چون بر غير خدا سجده نکرد مقربترين افراد به خداوند است؟!!!
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
2 | صلاح الدین از آلمان | | ٢٢:٥٠ - ٠٣ تير ١٣٩٤ |
ای تف بر این وجدان!!
چرا متن کتاب آلوسی رو تقطیع کردید؟؟؟
همین برای آشکار شدن چهره شما کافیه و شیعیان باید شمارو بشناسن!
آلوسی گفته که:«وفسرها بذلك هنا بعض الصوفية فكل من عبد من دون الله ... الخ»
اما شما خیلی ماهرانه قیچی کردید و «وفسرها بذلك هنا بعض الصوفية» رو حذف کردید که میگه صوفیان این طور تفسیر کردن!!
والسلام علی من اتبع الهوی

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
اولا: مشخص است که شما به قواعد عربي آشنا نيستيد چون اگر مقداري به ادبيات عرب آشنا بوديد اين حرف را نمي زديد و زود قضاوت نمي کرديد و توهين نيز نمي کرديد؛ اگر در کلام آلوسي دقت کنيد متوجه مي شويد که اين حرف خود اوست از ابتدا حرف او را ذکر مي کنيم تا مطلب روشنتر شود: ولما كان مقام الوسيلة بهذا المعنى خاصا بنبينا صلى الله عليه وسلم أطلقوا الوسيلة عليه عليه الصلاة والسلام وفسرها بذلك هنا بعض الصوفية فكل من عبد من دون الله تعالى من عيسى وعزير والملائك» در اينجا ايشان حرف خود را با «لما»که ظرفي است متضمن معناي شرط، شروع کرده و اين شرط نيز نياز به جزا شرط دارد لذا جزاي شرط را با «اطلقوا الوسيله » آورده که اين جزا در حقيقت جواب لما است بعد به «فکل» که مي رسيد نتيجه اين حرف خود را دارد ذکر مي کند لذا معني چنين مي شود: زماني که مقام وسيله طبق اين معنا مختص نبي است، وسيله بر او اطلاق مي شود در نتيجه هر کس ....
اگر در وسط جمله خود به کلام صوفيه استناد مي کند مي خواهد بگويد که برخي از آنها اين تفسير را نيز دارند و اين سخنان صوفيه را به قسمت قبل از «فکل من عبد» ربط مي دهد نه به فکل که نتيجه حرف خود او مي باشد
ثانيا: شما اگر در جاي جاي روح المعاني نگاه کنيد متوجه مي شويد که آلوسي در تاييد توسل مطالب فراواني را گفته است که ثابت مي کند او توسل را قبول داشته است و اتفاقا مطلب جالبتر و صريحتر از مطلب فوق نيز دارد که واسطه بودن پيامبر (ص) را ثابت مي کند از جمله عبارت ذيل است که آلوسي پيامبر (ص) را واسطه کامل و مکمل در خلقت و واسطه افاضه بر انبياء و اقطاب و اولياء دانسته است:
فهو عليه الصلاة والسلام الكامل المكمل للخليقة والواسطة في الإفاضة عليهم على الحقيقة وكل من تقدمه عصرا من الأنبياء وتأخر عنه من الأقطاب وألاؤلياء نواب عنه ومستمدون منه
روح المعاني ج 22 ص 20
آبا اين حرف صوفيه است؟!!
ثالثا: اگر واقعا آلوسي توسل را قبول نداشت چرا خودش در مقدمه کتاب روح المعاني متوسل شده است :بحرمة سيد الثقلين صلى الله تعالى عليه وسلم
روح المعاني ج 1 ص 82
آيا در مقدمه نيز داشت حرف صوفيه را ذکر مي کرد؟!!!
رابعا: اگر همانطور که شما مي گوييد «فکل من»حرف صوفيه است خوب چرا آلوسي در اين خصوص اگر اين حرف باطل و شرک بوده، ردي و نقدي نکرده است؟!!
حال همه ببينند که آيا ما تقطيع کرديم يا شما؟!!
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
3 | ایمان حیدری | | ١١:٠٢ - ٠١ بهمن ١٣٩٤ |
( وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ
غافر (60) Ghafir
و پروردگار شما فرمود: «مرا بخوانید، تا (دعای) شما را اجابت کنم همانا کسانی که از عبادت من سر کشی می کنند، به زودی با خواری به جهنم وارد می شوند»( ).

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
اگر در خود آيه دقت کنيد متوجه خواهيد شد که مراد از دعا در اينجا به همراه عبادت است يعني مراد از دعا در آيه عبادت است نه صرف خواندن و دعا کردن خالي
در منابع اهل سنت نيز اگر دقت کنيد، دعا در اين آيه به معني عبادت است
در تفسير ثعلبي آمده است
عالى ) وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُو نِي أسْتَجِبْ لَكُمْ ( أي اعبدوني أستجب
تفسير الثعالبي ج 3 ص 374
همچنين نقل شده است:
إنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي ( توحيدي وطاعتي ، عن أكثر المفسرين .
تفسير الثعلبي ج 8 ص 374
عبادتي ( فسمى الدعاء عبادة .
تفسير الثعالبي ج 5 ص 374
در صحيحفه سجاديه نيز آمده است:
ادعوني أستجب لكم، إن الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين‏، فسميت دعاءك عبادة، و تركه استكبارا، و توعدت على تركه دخول جهنم داخري
«بخوانيد مرا، تا شما را پاسخ گويم. آنهايى كه از پرستش من سركشى مى‏كنند زودا كه در عين خوارى به جهنم در آيند.» بار خدايا، دعاى بندگان را به درگاه خود، عبادت خوانده‏اى و ترك آن را خودپسندى و سركشى، و كسانى را كه از آن سر بر تابند وعده جهنم و خوارى آن داده‏اى‏
الصحيفة السجادية، ص196
بنابراين خود آيه نشان از اين دارد که اين ادعوني در آيه صرف خواندن خالي نيست بلکه نوع خواندن در اين آيه به همراه عبادت است
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
4 | رضا | | ٠٠:٢٤ - ٠٢ بهمن ١٣٩٤ |
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام
حضرت سلیمان - علیه السلام- در قضیه حاضر کردن تخت ملکه سبا، به اطرافیانشون متوسل میشن و شخصی که ظاهرا جناب آصف ابن برخیاست این عمل رو به خودش نسبت میده. این در حالیه که این کار یعنی حاضر کردن تخت ملکه سبا در یک چشم به هم زدن، خرق عادت و مشابه معجزات انبیا - علیهم السلام- هست. کل این قضیه در سوره مبارکه نمل به روشنی بیان شده.
با توجه به این موضوع باید از وهابیون سوال کرد که اگر در مسائل عادی مثل خرید از سوپرمارکت میشه به مغازه دار متوسل شد و در مسائلی مثل مورد جناب آصف ابن برخیا میشه به کسانی که خداوند از علمش به اونها عطا کرده متوسل شد پس اساسا شبهه اونها در مورد چیه؟
و السلام علی من اتبع الهدی

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
اشکال اساسي که وهابيت در خصوص توسل دارند اين است که توسل بعد از ممات را شرک مي دانند و گويند اين نوع توسل امکان ندارد چون شخصي که از دنيا رفته است ارتباط او با دنيا قطع شده و ديگر توان اجابت و مشکل گشايي را ندارد
ابن در حالي است که تمام مذاهب چهارگانه اهل سنت توسل به پيامبر (ص) و اولياء را بعد از مرگ جايز مي دانند در کتاب «الموسوعة الفقهية الکويتية » که در اين کتاب آراء تمام فقهاي اهل سنت را به صورت الفبا آورده اند و در ج4 ، ص156 مفصل ، حدود سي چهل صفحه در باره توسل بحث کرده است .در آنجا آمده است: ذهب جمهور الفقهاء (المالكيّة والشافعيّة ومتأخّرو الحنفيّة وهو المذهب عند الحنابلة) إلى جواز هذا النوع من التوسل سواء في حياة النبي أو بعد وفاته .اكثر فقهاى اهل سنّت ـ مالكيّه، شافعيّه، و متأخّرين از علماى حنفيّه و حنابله ـ اعتقاد به جواز اين نوع توسّل به رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم در زمان حيات و پس از رحلت حضرت دارند .
در روايات نيز نقل شده است که عبد الله بن عمر بعد از پيامبر به قبر حضرت متوسل شدند و با اين توسل مشکل او برطرف شد
ابن حبّان از علماى مشهور و رجال نويس بزرگ اهل سنّت مى ‏نويسد: «وقبره بسناباذ خارج النوقان مشهور، يزار بجنب قبر الرشيد، قد زرته مرارا كثيرة، وما حلّت بي شدّة في وقت مقامي بطوس فزرت قبر عليّ بن موسى الرضا صلوات اللّه على جدّه وعليه، ودعوت اللّه إزالتها عنّي إلاّ استجيب لي وزالت عنّي تلك الشدّة، وهذا شيء جرّبته مرارا فوجدته كذلك، أماتنا اللّه على محبّة المصطفى وأهل بيته صلى اللّه عليه وعليهم أجمعين».
قبر على بن موسى الرضا عليه‏السلام در طوس كنار قبر هارون الرشيد قرار گرفته است، و زيارتگاه مشهورى است، من بارها قبر او را زيارت نموده‏ام، و در مدتى كه ساكن طوس بودم هرگاه برايم مشكلى پيش مى آمد، قبر على بن موسى الرضا عليه‏السلام را زيارت كرده و از خداوند رفع آن مشكل را مى‏خواستم، در اسرع وقت آن گرفتارى حل مى‏شد، و اين را بارها تجربه كرده‏ام، خداوند مارا بر محبّت مصطفى، و اهل بيت او سلام اللّه عليهم بميراند
الثقات ، محمد بن حبان بن أحمد أبو حاتم التميمي البستي الوفاة: 354 ، دار النشر : دار الفكر - 1395 - 1975 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : السيد شرف الدين أحمد الثقات ج 8 ص 457
طبق اين روايات و نقلها شخص صالحي که از دنيا رفته است قدرت اين را دارد که در اين دنيا تصرف کند و مشکلات مردم را حل کند بر خلاف آنچه که وهابت عقيده دارند
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
5 | رضا | | ٠٠:٢٦ - ٠٢ بهمن ١٣٩٤ |
بسم الله الرحمن الرحیم
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا مُحمدٍ وَ عَلی آلِهِ الطَیِّبینَ الطَّاهِرِين وَ لَعنةُ اللهِ عَلَی أعدائِهِم أجمَعینِ إلی یَومِ الدّین.
عامه به طور کل و وهابیون به طور خاص برای بهشتی نشان دادن صحابه و اثبات عدالت آنها به چند آیه از قرآن کریم مانند آیه ۷۴ سوره مبارکه انفال، آیه ۱۰۰ سوره مبارکه توبه و آیه ۱۸ سوره مبارکه فتح اشاره میکنند.
در پاسخ به این شبهه دقت در آیات قرآن کریم میتواند راهگشا باشد. خداوند متعال در آیه ۱۰۴ سوره مبارکه آل عمران میفرماید:
وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
و بايد از ميان شما گروهى [مردم را] به نيكى دعوت كنند و به كار شايسته وادارند و از زشتى بازدارند و آنان همان رستگارانند
با استفاده از روش استدلال وهابیون میتوان از این آیه نتیجه گرفت که صرفا امر به معروف و نهی از منکر برای رسیدن به رستگاری کافی است و نیازی نیست که خود فرد هم اعمال صالح را انجام دهد و یا از منکرات دوری کند، چرا که در این آیه هیچ کدام از آنها شرط رستگاری معرفی نشده اند.
ممکن است این شبهه مطرح شود که ضمیر "کم" در آیه ۱۰۴ سوره مبارکه آل عمران صرفا به صحابه برمیگردد و نه همه اهل ایمان. پاسخ این است که طبق فتوای علمای عامه، انجام بعضی از احکام مسلم اسلام با همین ضمیر "کم" بر همه مسلمانان واجب گشته است. مثل روزه:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
ای کسانی که ايمان آورده ايد ، روزه داشتن بر شما مقرر شد ، همچنان که بر کسانی که پيش از شما بوده اند مقرر شده بود ، تا پرهيزگار شويد
و باز ممکن است این شبهه مطرح شود که صرفا با استفاده از این یک آیه نمیتوان چنین حکمی صادر کرد، بلکه باید آیات دیگر و سوره های دیگر را هم در نظر گرفت. در این صورت در جواب میگوییم چگونه است که در مورد این آیه میتوان به این صورت عمل کرد، ولی در مورد آیاتی که به ادعای عامه نشان دهنده رستگاری صحابه است نمیتوان آیات دیگر را در نظر گرفت؟ چگونه است که آیاتی مانند آیه ۵۴ سوره مبارکه مائده نمیتواند شامل صحابه باشد:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد هر كس از شما از دين خود برگردد به زودى خدا گروهى [ديگر] را مى‏آورد كه آنان را دوست مى‏دارد و آنان [نيز] او را دوست دارند [اينان] با مؤمنان فروتن [و] بر كافران سرفرازند در راه خدا جهاد مى‏كنند و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمى‏ترسند اين فضل خداست آن را به هر كه بخواهد مى‏دهد و خدا گشايشگر داناست
آیا ظاهر این آیه نشان دهنده چیزی جز این است که خطاب به همه مومنان نازل شده است؟
نتیجه اینکه اگر قرار است با روشهای علمای عامه و با استفاده از معنای ظاهری یک یا چند آیه حکم به بهشتی بودن صحابه داد، چرا نباید با استدلال مشابه و با استفاده از معنای ظاهری آیه ۱۰۴ سوره مبارکه آل عمران حکم به رستگاری انسانها صرفا با امر به معروف و نهی از منکر داد؟ آیا به قول وهابیون این آیه در نهایت وضوح و روشنی نیست؟
و السلام علی من اتبع الهدی
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب