1- فتح الباري ج10/ص100 كتاب الاشربة باب الشرب من قدح النبي صلي الله عليه [ وآله] و سلم: و ذكر القرطبي في مختصر البخاري أنه رأي في بعض النسخ القديمة من
صحيح البخاري قال أبو عبد الله البخاري رأيت هذا القدح بالبصرة وشربت منه وكان اشتري من ميراث النضر بن أنس بثمانمائة ألف .
قرطبي در كتاب مختصر بخاري گفته است كه وي در بعضي از نسخه هاي قديمي صحيح بخاري ديده است : كه بخاري گفت : من اين پيمانه (پيمانه آب خوري رسول خدا) را در بصره ديدم و از آن آب نوشيدم ؛ و آن از ميراث نضر بن أنس با 800000 درهم خريده شده بود .
اين جملات در صحيح بخاري موجود ديده نمي شود !!!
2- الجمع بين الصحيحين ج3/ص490 باب أفراد البخاري من الصحابة ، عمرو
بن ميمون الأودي رضي الله عنه ، طبعة الثانية دار ابن حزم بيروت 1423:
3047 - حكي أبو مسعود أن له في الصحيح حكاية من رواية حصين عنه قال رأيت في الجاهلية قردةً اجتمع عليها قردةٌ قد زنت فرجموها فرجمتها معهم كذا حكاه أبو مسعود ولم يذكر في أي موضع أخرجه البخاري من كتابه فبحثنا عن ذلك فوجدناه في بعض النسخ لا في كلها قد ذكر في أيام الجاهلية وليس في رواية النعيمي عن الفربري أصلاً شيءٌ من هذا الخبر في القردة ولعلها من المقحمات التي أقحمت في كتاب البخاري والذي قال البخاري في التاريخ الكبير قال لي نعيم بن حماد أخبرنا هشيم عن أبي بلج وحصين بن عمرو بن ميمون قال رأيت في الجاهلية قردةً اجتمع عليها قرودٌ فرجموها فرجمتها معهم وليس فيه قد زنت فإن صحت هذه الزيادة فإنما أخرجها البخاري دلالةً علي أن عمرو بن ميمون قد أدرك الجاهلية ولم يبال بظنه الذي ظن في الجاهلية
ابو مسعود گفته است كه در صحيح بخاري روايتي را از حصين نقل مي كند كه وي گفت در جاهليت ميموني را ديدم كه گروهي از ميمون ها دور وي جمع شده - و وي زنا كرده بود - پس او را رجم كردند ؛ من نيز او را همراه ايشان سنگسار كردم .
ابو مسعود اين روايت را چنين نقل كرده است ؛ اما نگفته است كه در كدام قسمت ، بخاري اين روايت را در كتابش آورده است ؛ پس ما به دنبال آن گشتيم و آن را در بعضي از نسخ ، نه در همه آنها يافتيم كه در باب ايام الجاهليه ذكر شده است ؛ و در روايت نعيمي از فربري اصلا چيزي از اين روايت در مورد ميمون ها نيامده است ؛ وشايد اين روايت از مطالب پراكنده اي است كه در صحيح بخاري وارد شده است !!!
وآنچه بخاري در تاريخ كبيرش نقل كرده است :
نعيم بن حماد به من گفت كه هشيم به من خبر داد از ابي بلج و حصين بن عمرو بن ميمون كه گفت :
در جاهليت ميموني را ديدم كه گروهي از ميمون ها در گرد وي جمع شده بودند ؛ پس آن را سنگسار نموده من هم همراه ايشان وي را سنگسار كردم ؛
در اين روايت كلمه - و او زنا كرده بود - نيست ؛ پس اگر اين روايت صحيح باشد ، زياده ايست كه بخاري آن را آورده براي فهماندن اينكه حصين بن عمرو جاهليت را درك كرده است .
در كلام حميدي چهار شاهد براي ما وجود دارد :
اول: جمله « فوجدناه في بعض النسخ لا كله» است كه نشان مي دهد بعضي از نسخ بخاري از جمله نسخه بسيار مهم نعيمي از فربري هيچ گونه اثري از اين روايـت نيست .
دوم : جمله « ولعلها من المقحمات التي أقحمت في كتاب البخاري» اقرار صريح حميدي به تصرف و زياده در متن بخاري است .
سوم : اختلاف متن اين روايت با متني كه خود بخاري در التاريخ الكبير نقل كرده است با اينكه سند هر دو روايت يكي است .
چهارم : در بخاري هاي موجود ، اين روايت در باب أيام الجاهلية نيامده و بلكه در باب القسامة في الجاهلية نقل شده است . درست است كه اين دو باب پشت سر هم در بخاري نقل شده ، اما بعيد است كه از عالمي مانند حميدي و يا ابن اثير -كه اين جمله را او هم نقل كرده است - كه چنين اشتباهي بكنند .
همچنين در بيش از 40 مورد مطالبي را مي بينيم كه كلماتي مربوط به زمانهاي بعد از بخاري دارد ؛ يا در آنها رواياتي آمده كه شخص مي گويد بخاري اين روايت را به من گفت ؛ پس اين صحيح ، صحيح بخاري نيست ؛ بلكه براي يكي از شاگردان بخاري است و اصلا بخاري آن را جمع نكرده است ؛
ما بعضي از آدرس ها را از خود صحيح بخاري همراه با اقرار شارحين معروف بخاري ( در صورت وجود ) ذكر مي كنيم :
1- صحيح البخاري ج1/ص330 كتاب العيدين باب التكبير أيام مني
فتح الباري ج2/ص462 كتاب العيدين باب التكبير أيام مني
عمدة القاري ج6/ص294 كتاب العيدين باب التكبير أيام مني
2- صحيح البخاري ج3/ص1175 كتاب بدء الخلق باب ذكر الملائكة
فتح الباري ج6/ص309 كتاب بدء الخلق باب ذكر الملائكة
عمدة القاري ج15/ص132 كتاب بدء الخلق باب ذكر الملائكة
3- صحيح البخاري ج6/ص2686 كتاب التوحيد باب ما جاء في دعاء النبي صلي الله عليه و[آله] و سلم أمته إلي توحيد الله تعالي
فتح الباري ج13/ص356 كتاب التوحيد باب ما جاء في دعاء النبي صلي الله عليه و[آله] و سلم لأمته إلي توحيد الله تعالي
4- صحيح البخاري ج2/ص58156 كتاب الحج باب الرمل في الحج والعمرة
فتح الباري ج3/ص471 كتاب الحج باب الرمل في الحج
عمدة القاري ج9/ص250 كتاب الحج باب الرمل في الحج
5- صحيح البخاري ج2/ص730 كتاب البيوع باب كسب الرجل و عمله بيده
فتح الباري ج4/ص305 كتاب البيوع باب كسب الرجل و عمله بيده
عمدة القاري ج11/ص186 كتاب البيوع باب كسب الرجل و عمله بيده
6- صحيح البخاري ج3/ص1276 كتاب أحاديث الأنبياء باب حديث أبرص وأعمي وأقرع في بني إسرائيل
عمدة القاري ج16/ص48 كتاب أحاديث الأنبياء باب حديث أبرص وأعمي و أقرع
7- صحيح البخاري ج1/ص53 كتاب العلم باب كتابة العلم
عمدة القاري ج2/ص163 كتاب العلم باب كتابة العلم
8- صحيح البخاري دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع 1401 ج1/ص21 كتاب العلم باب القرائة و العرض علي المحدث
9- صحيح البخاري ج1/ص50 كتاب العلم باب كيف يقبض العلم
عمدة القاري ج2/ص132 كتاب العلم باب كيف يقبض العلم
فتح الباري ج1/ص195 كتاب العلم باب كيف يقبض العلم
10- صحيح البخاري طبعة دار الفكر 1425-1426هـ 2005 م ص 36 كتاب العلم باب ما جاء في العلم وقوله تعالي« وقل رب زدني علما» القرائة و العرض علي المحدث
11- صحيح البخاري ج2/ص866 كتاب المظالم باب إثم من ظلم شيئا من الأرض
عمدة القاري ج12/ص300 كتاب المظالم باب إثم من ظلم شيئا من
فتح الباري ج5/ص105 كتاب المظالم باب إثم من ظلم شيئا من الأرض
12- صحيح البخاري ط دار الفكر بيروت 1425 كتاب الدعوات باب فضل التهليل ذيل حديث 6404
در اين مورد مطالبي از ابوذر هروي متوفاي 434 و يونيني متوفاي 701 نقل شده است !!!
جالب توجه اينجاست در صحيح بخاري چاپ پاكستان ( سنگي ) كه با اشراف بن باز تصحيح شده است ، بسياري از اين مطالب از متن اصلي حذف شده است و تنها در حاشيه به آنها اشاره شده است . يعني ايشان هم متوجه دخل و تصرف روات در متن بخاري شده اند .
موفق باشيد
جناب الاحوازي . ما هم همينو ميگوييم اما كو گوش شنوا , احاديث موجوده در صحاح بمانند روش يهوديه جمع اوري شده است و اسمشو گذاشتن صحاح تا دروغهاي خودشون به اسم ثقه بفروشند .
اين حديث نتها دروغه ( بله دروغ ) بلكه احاديث دروغ ديگري در اين كتابها نيز هست , بمثل حديث الافك كه در اين حديث .
1 ) اسوه الحسنه بودن حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و اله و سلم را زير سوال مي برد .
2 ) خود ابوبكر را نيز زير سوال ميبرد كه چرا بدخترش در ضرف يكماه نگفت برو خانه و رسول اكرم را ازار نده .
3 ) صحابه اي كه شما دم از عدالتشان مي زنيد , انسانهاي شايعه پراكن , غيبت گو , و ,,,,,, خطاب ميكند .
4 ) اما عايشه خودش مبرا از هرگونه خطا ,,, كه انگار از معصوميين بود .
چشمهايتان را باز كنيد فريب اراجيف نخوريد والا از خاسرين خواهيد بود .
يا علي