2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
شهادت امام حسين (عليه السلام) - شبكه 3
کد مطلب: ٥٥٣٢ تاریخ انتشار: ٠٦ دي ١٣٨٨ - ٠٩:٤٥ تعداد بازدید: 8171
سخنراني ها » عمومي
شهادت امام حسين (عليه السلام) - شبكه 3

علل و عوامل شهادت امام حسین علیه السلام
شبکه سه سیما 88/10/06

بسم الله الرحمن الرحيم

تاریخ : 06 / 10 / 88

مجري برنامه

شام عاشوراء غم انگيزتر است يا ظهر عاشوراء؟ به تعبيري ديگر: وقايع ظهر عاشوراء دردناك تر است يا بعد از عاشوراء؟

استاد حسيني قزويني

به نظر من نبايد اين سؤال را بكنيم. از همان لحظاتي كه امام حسين (عليه السلام) به دنيا مي آيد، عزاي حسيني آغاز مي شود. با مرثيه خواني نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) و گريه هاي جانسوز ايشان و ياران اهل بيت (عليهم السلام) و آقا امير المومنين (عليه السلام) و حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها)، مصيبت جانكاه امام حسين (عليه السلام) شروع مي شود. اوج اين مصيبت، در شب و روز عاشوراء است و پس از عاشوراء، نتايج و محصول اين جانبازي توسط عقيله بني هاشم، حضرت زينب كبري (سلام الله عليها) به ثمر مي نشيند.

در جنگ هايي كه در تاريخ صورت گرفته و سربازان باوفائي كه نسبت به فرمانده و رهبرشان اعلام وفاداري كردند، در تاريخ بشريت، افرادي همانند امام حسين (عليه السلام) و يارانش نداشتيم.

جُرج جُرداق ـ دانشمند و اديب مسيحي ـ مي گويد:

تفاوت ميان ياران امام حسين (عليه السلام) و يزيد اين است:

حينما جنّد يزيد الناس لقتل الحسين و إراقة الدماء و كانوا يقولون: كم تدفع لنا من المال؟ أما أنصار الحسين فكانوا يقولون: لو أننا نقتل سبعين مرة، فإننا علي إستعداد لأن نقاتل بين يديك و نقتل مرة أخري أيضاً.

وقتي يزيد مردم را تشويق به قتل حسين و مأمور به خونريزي مي كرد، آنها مي گفتند: چه مبلغي مي دهي؟ اما انصار حسين به او مي گفتند: اگر 70 بار كشته شويم و زنده شويم، از تو دست برنمي داريم.

مجلة الصدي العلوي، ص9 ـ www.myali.net ـ سايت معرفة: www.marefa.org

اين نگاه يك دانشمند مسيحي است به قضيه كربلاء.

طبري نقل مي كند:

مسلم بن عوسجه در شب عاشوراء در برابر سخن حسين كه فرمود: «بيعتم را از شما برداشتم و هر كسي مي خواهد، برود»، مي گويد:

والله! لو علمت أني أقتل ثم أحيا ثم أحرق حيا ثم أذر يفعل ذلك بي سبعين مرة، ما فارقتك حتي ألقي حمامي دونك فكيف لا أفعل ذلك و إنما هي قتلة واحدة، ثم هي الكرامة التي لا إنقضاء لها أبدا.

به خدا قسم! اگر 70 بار كشته شوم و بدنم را آتش بزنند و دوباره زنده شوم، دست از ياري تو برنمي دارم. ... .

تاريخ الطبري، ج4، ص318 ـ مناقب آل أبي طالب لإبن شهر آشوب، ج3، ص249 ـ الإرشاد للشيخ المفيد، ج2، ص92

زهير بن قين ـ كه عثماني بود و رابطه خوبي با دودمان امير المومنين (عليه السلام) نداشت ـ مي گويد:

والله! لوددت أني قتلت ثم نشرت ثم قتلت حتي أقتل كذا ألف قتله و أن الله يدفع بذلك القتل عن نفسك و عن أنفس هؤلاء الفتية من أهل بيتك.

به خدا قسم! حاضرم هزار بار كشته شوم و زنده شوم و كشته شوم تا خداوند اين مصيبت را از تو و اهل بيت تو بردارد.

تاريخ الطبري، ج4، ص318 ـ الإرشاد للشيخ المفيد، ج2، ص92

جُوْن، غلام أبوذر، خدمت امام حسين (عليه السلام) مي رسد و درخواست جنگيدن و به ميدان رفتن مي كند. امام حسين (عليه السلام) مي فرمايد كه تو براي روزهاي خوش ما بودي، نه براي روزهاي سخت ما. اين غلام به امام حسين (عليه السلام) مي فرمايد:

إن ريحي لمنتن و إن حسبي للئيم و لوني لأسود، فتنفس علي بالجنة، فتطيب ريحي و يشرف حسبي و يبيض وجهي، لا والله! لا أفارقكم حتي يختلط هذا الدم الأسود مع دمائكم، ثم قاتل رضوان الله عليه حتي قتل.

آيا بوي من بد است و حسبم پست است و رنگم سياه است؟ ...

مثير الأحزان لإبن نما الحلي، ص47 ـ بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج45، ص22 ـ اللهوف في قتلي الطفوف للسيد ابن طاووس، ص65

وقتي امام حسين (عليه السلام) بالاي سر جُوْن مي رود كه در حال جان داده است، سر جُوْن را روي زانوي خود مي گذارد و جُوْن سر خود را پايين مي آورد و مي گويد:

سر من لياقت اين را ندارد كه روي زانوي تو قرار بگيرد.

اين جانبازي ها در كربلاء، حماسه را دو چندان مي كند. جناياتي كه دودمان بني أميه انجام دادند، خيلي زياد است، حتي به طفل 6 ماهه امام حسين (عليه السلام) هم رحم نكردند. به تعبير يكي از مورخين آمريكايي به نام ويل دورانت كه مي گويد:

شهادت علي اكبر و قمر بني هاشم و قاسم و ديگر ياران، شايد براي لشكريان عمر بن سعد توجيهي داشته باشد، ولي شهادت اين طفل 6 ماهه توجيهي ندارد و نهايت رذل و قساوت اينها را نشان مي دهد.

در همين روز عاشوراء، عبيد الله بن زياد به عمر بن سعد نامه مي نويسد:

پس از آن كه حسين را كشتي، با اسب، آن چنان بر روي بدن او بتاز تا پوست و گوشت و استخوانش با هم مخلوط شوند.

فإن قتل حسين، فأوط الخيل صدره و ظهره، فإنه عاق مشاق قاطع ظلوم و ليس دهري في هذا أن يضر بعد الموت شيئا.

تاريخ الطبري، ج4، ص314 ـ الكامل في التاريخ لإبن الأثير، ج4، ص55 ـ كتاب الفتوح لأحمد بن أعثم الكوفي، ج5، ص93 ـ مناقب آل أبي طالب لإبن شهر آشوب، ج3، ص247 ـ الإرشاد للشيخ المفيد، ج2، ص88

انسان نمي تواند اين را توجيه كند! اينها نشان مي دهد كه قضيه عاشوراء، فقط جنگ دو لشكر نبود. بلكه اينها مي خواستند نهايت قساوت خود را در كربلاء به نمايش بگذارند.

آقاي قرشي ـ از دانشمندان برجسته نجف اشرف ـ مي گويد:

وقتي لشكريان عمر بن سعد به خيمه ها حمله كردند، اموال قيمتي را دزديدند و منادي از طرف عمر بن سعد ندا نداد:

أحرقوا بيوت الظالمين!

خانه اين ستمگران را به آتش بكشيد!

حياة الإمام الحسين (عليه السلام) للقرشي نقلاً عن تاريخ المظفري، ص238

در كداميك از جنگ هاي جهاني، حتي وحشي ترين ارتش دنيا، اين چنين جناياتي را مرتكب شدند؟!

* * * * * * *

مجري برنامه

چه اتفاقي در جامعه اسلامي رخ مي دهد كه 50 سال بعد از رحلت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)، شاميان چنين ظلمي را نسبت به اهل بيت (عليهم السلام) مرتكب مي شوند؟

استاد حسيني قزويني

من در چند نكته خلاصه مي كنم:

1. عدم پيروي از سنت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در پيروي از اهل بيت (عليهم السلام)

ابن حجر هيثمي مي گويد:

رسول الله (صلي الله عليه و سلم) در 5 مورد مردم را به كتاب خدا اهل بيت (عليهم السلام) توصيه كرد و فرمود:

إني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي اهل بيتي، إن تمسكتم بهما لن تضلوا بعدي.

من دو چيز گران بهاء ميان شما به يادگار مي گذارم: كتاب خدا و اهل بيتم. اگر به اين دو تمسك كنيد، هرگز گمراه نخواهيد شد.

عجيب است كه آقاي حاكم نيشابوري در كتاب المستدرك الصحيحين روايتي را از نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) نقل مي كند و مي گويد اين روايت صحيح است:

النجوم أمان لأهل الأرض من الغرق و أهل بيتي أمان لأمتي من الإختلاف، فإذا خالفتها قبيلة من العرب إختلفوا فصاروا حزب إبليس.

هذا حديث صحيح الإسناد و لم يخرجاه.

اهل بيت من، مايه وحدت و اتحاد أمت من و جامعه اسلامي هستند. اگر گروهي با آنها مخالفت كردند، جزء گروه شيطان هستند.

المستدرك الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج3، ص149

2. انتقام از امير المومنين (عليه السلام) به خاطر رفتارهاي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)

بعد از رحلت نبي مكرم (صلي الله عليه و آله)، جامعه اسلامي به انحراف رفت و اهل بيت (عليهم السلام)، نه تنها خانه نشين شدند، بلكه خانه تنها يادگار پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) مورد هجوم قرار گرفت. امير المومنين (عليه السلام) را كشان كشان به طرف مسجد بردند. 25 سال و اندي، آقا امير المومنين (عليه السلام) را ـ كه وصيّ منصوص و منسوب پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) بود و صدها آيه و روايت صحيح از منابع اهل سنت دالّ بر اين مطلب است ـ كنار زدند. افرادي آمدند زمام امور را به دست گرفتند كه صلاحيت و شأنيت آن را نداشتند. در طول اين 25 سال، مسائلي اتفاق افتاد كه يكي از آنها، اين جمله جانسوز امير المومنين (عليه السلام) است كه مي فرمايد:

اين كه مردم در حق من ظلم كردند و خانه نشين كردند و همسرم را شهيد كردند و مسائل ديگري كه قريش و بني أميه انجام دادند، به خاطر اين بود كه با من طرف حساب نبودند، اينها با شخص پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) كينه داشتند.

بني أميه اي كه نزديك 21 سال با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) جنگيدند و در سال 8 هجري ـ سال فتح مكه ـ در زير سايه شمشير برّان رزمندگان اسلام مسلمان شدند، امير المومنين (عليه السلام) در خطبه اي مي فرمايد:

فوالذي فلق الحبة و برأ النسمة! ما أسلموا و لكن استسلموا و أسروا الكفر، فلما وجدوا أعوانا عليه أظهروه.

قسم به خدايي كه ...! كساني كه در فتح مكه مسلمان شدند، مسلمان نشدند و تظاهر به اسلام كردند و كفر خود را پنهان كردند ... .

نهج البلاغه، خطبه16

هم چنين مي فرمايد:

أللهم إني استعديك علي قريش، فإنهم أضمروا لرسولك صلي الله عليه و آله ضروبا من الشر و الغدر، فعجزوا عنها و حلت بينهم و بينها، فكانت الوجبة بي و الدائرة علي، أللهم إحفظ حسنا و حسينا!

خدايا! اينها مي خواستند پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را مورد حمله و توطئه قرار بدهند، ولي از آن عاجز ماندند و تو ميان اينها و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) حائل شدي. انتقام پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را از من گرفتند. خدايا! حسن و حسين را از شرّ قريش و توطئه گران حفظ كن.

شرح نهج البلاغه لإبن أبي الحديد، ج20، ص298

3. معاويه مي خواست نام پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را دفن كند

نمونه اين 25 سال اين شد كه معاويه بر سر كار آمد. بزرگان اهل سنت مانند زبير بن بكار ـ كه ناصبي است ـ داستان مغيرة بن شعبة را نقل مي كنند كه معاويه مي گويد:

بالاترين دغدغه من اين است كه ابوبكر و عمر و عثمان آمدند و رفتند و نامي از آنها بيش نماند، ولي هر روز نام رسول الله بر بالاي مأذنه ها گفته مي شود:

و إن أخا هاشم يصرخ به في كل يوم خمس مرات: أشهد أن محمدا رسول اللّه، فأي عمل يبقي مع هذا لا أم لك!؟ لا واللّه! إلا دفنا دفنا.

قسم به خدا! نام رسول الله را دفن مي كنم!

الموفقيات للزبير بن بكار، ص576، طبع بغداد ـ ذكره المسعودي في حوادث سنة اثنتي عشرة و مائتين، ج3، ص454 ـ شرح نهج البلاغه لإبن أبي الحديد، ج5، ص130 ـ النصائح الكافية لمحمد بن عقيل، ص124

4. عبد الله بن زبير نام پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را در خطبه هاي نماز جمعه نمي گفت

آقاي بلاذري نقل مي كند وقتي عبد الله بن زبير روي كار مي آيد، نام پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را از خطبه نماز جمعه حذف مي كند. مردم اعتراض مي كنند و او مي گويد:

إن له أُهِيْل سوء إذا ذكر استطالوا و مدوا أعناقهم لذكره.

براي او، حقارت بدي است كه وقتي نام او را مي برم، دوستان او گردن درازي و افتخار مي كنند و من نمي خواهم اينها افتخار كنند.

أنساب الأشراف للبلاذري، ج2، ص418، طبق برنامه الجامع الكبير.

5. معاويه سنت سبّ حضرت علي (عليه السلام) را بنيان نهاد

وقتي معاويه روي كار مي آيد، با آن همه جنايات و كاخ سبزي كه در شام درست مي كند، هدفش به اصطلاحْ مقدس بود.

متأسفانه در طول تاريخ، كساني كه براي مبارزه با اسلام آمدند، با شعارهاي اسلامي آمدند. وقتي بني عباس مي خواهند بني أميه را از بين ببرند، از شعار سبز اهل بيت (عليهم السلام) استفاده مي كنند و يا لثارات الحسين مي گويند. در اين طور قضايا بايد حواس مان را جمع كنيم.

معاويه، سبّ حضرت علي (عليه السلام) را علني مي كند و دستور مي دهد حضرت علي (عليه السلام) را بر بالاي منابر ناسزا بگويند. چرا؟ آيا با ناسزا گفتن به حضرت علي (عليه السلام)، مسئله تمام است؟ در صحيح مسلم آمده است:

أمر معاوية بن أبي سفيان سعدا، فقال: ما منعك أن تسب أبا التراب.

معاويه، سعد بن وقاص را دستور مي دهد تا به علي ناسزا بگويد. وقتي سعد از اين كار ممانعت مي كند، معاويه به او مي گويد: چه چيزي مانع از اين مي شود كه علي را ناسزا كني؟

صحيح مسلم، ج7، ص120

اين حديث را در شب شهادت امام باقر (عليه السلام) هم عرض كردم، تلفن هاي متعددي از سيستان و بلوچستان و اساتيد حوزه علميه زاهدان به ما كردند و گفتند معلوم نيست از اين حديث، أمر را بفهميم. عرض كردم خود إبن تيميه مي گويد:

أما حديث سعد، لمّا أمره معاوية بالسبّ.

منهاج السنة، ج3، ص15

در شرح صحيح مسلم آمده است:

در اين حديث، به خاطر رعايت احترام معاويه، مأمور به محذوف است و تقديرش اين است:

أمر معاوية سعدا بسبّ علي رضي الله عنه.

فتح المنعم في شرح صحيح مسلم، ج9، ص332

اينها چرا حضرت علي (عليه السلام) را سبّ مي كنند؟ با اين كه از قول پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) با سندهاي صحيح در منابع معتبر اهل سنت نقل شده است كه فرمود:

من سبّ عليا فقد سبّني.

هر كسي علي را سبّ كند، مرا سبّ كرده است.

مسند احمد بن حنبل، ج6، ص323 ـ المستدرك الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج3، ص121 ـ تاريخ الإسلام للذهبي، ج3، ص634 ـ البداية و النهاية لإبن كثير، ج7، ص391 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج14، ص132 ـ مناقب علي بن أبي طالب (ع) لإبن مردويه الأصفهاني، ص82 ـ الجامع الصغير للسيوطي، ج2، ص608 ـ مجمع الزوائد للهيثمي، ج9، ص130 ـ السنن الكبري للنسائي، ج5، ص133 ـ نظم درر السمطين للزرندي الحنفي، ص105 ـ كنز العمال للمتقي الهندي، ج11، ص573 ـ المناقب للخوارزمي، ص137 ـ الفصول المهمة في معرفة الأئمة لإبن الصباغ، ج1، ص590 ـ سبل الهدي و الرشاد للصالحي الشامي، ج11، ص100 ـ ينابيع المودة لذوي القربي للقندوزي، ج2، ص102 ـ النصائح الكافية لمحمد بن عقيل، ص93

آقايان اهل سنت هم مبنايي دارند كه هر حديثي را كه آقاي حاكم نيشابوري و ذهبي تصحيح كنند، به منزله ورود روايت در صحيح بخاري و صحيح مسلم است.

نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) در آيه تطهير، حضرت علي (عليه السلام)، حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها)، امام حسن (عليه السلام) و امام حسين (عليه السلام) را زير عباي خود قرار مي دهد. در آيه مباهله هم نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) همين ها را با خود مي برد. سوره انسان در شأن اينها نازل مي شود. ابن عباس مي گويد:

نزلت في علي ثلاث مأة آية.

300 آيه در حق علي نازل شده است.

تاريخ بغداد للخطيب البغدادي، ج6، ص219 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج42، ص364 ـ ينابيع المودة لذوي القربي للقندوزي، ج1، ص377 ـ تاريخ الخلفاء للسيوطي، ص170 - الصواعق المحرقه لإبن حجر مكي، ص196

ولي بحث اين است كه در قضيه امام حسين (عليه السلام)، بيعت يا مخالفت با يزيد مطرح نيست.

آقايان وهابيت كه اين همه به شيعيان اعتراض مي كنند كه شما نسبت به صحابه بي احترامي مي كنيد، آيا حضرت علي (عليه السلام) جزء صحابه نيست؟! چرا عكس العمل نشان نمي دهيد؟! من ثابت مي كنم كه هدف اينها از ماجراي عاشوراء، شخص امام حسين (عليه السلام) نبود، بلكه نوعي دهن كجي به شخص نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) بود.

6. معاويه در قنوت خود، اهل بيت (عليهم السلام) را لعن مي كند

آقاي طبري آورده است:

فكان معاويه إذا قنت لعن عليا و إبن عباس و الأشتر و حسنا و حسينا.

معاويه در قنوت خود، علي، إبن عباس، مالك اشتر، حسن و حسين را لعن مي كرد.

تاريخ الطبري، ص52 ـ وقعة صفين لإبن مزاحم المنقري، ص552 ـ شرح نهج البلاغه لإبن أبي الحديد، ج2، ص260 ـ الكامل في التاريخ لإبن الأثير، ج3، ص333 ـ تاريخ ابن خلدون، ج2، ق2، ص178 ـ النصائح الكافية لمحمد بن عقيل، ص96

خدا مي داند كه اگر بعضي از مسائل نبود، من اينها را نقل نمي كردم. من خودم خجالت مي كشم و حياء مي كنم اينها را نقل كنم.

7. تخريب بيوت اهل بيت (عليهم السلام) بعد از خروج امام حسين (عليه السلام) از مدينه

معمولا تا زماني كه يك كلمه وارد فرهنگ مردم نشود، وارد كتاب هاي لغت نمي شود. بعد از اين كه امام حسين (عليه السلام) از مدينه بيرون رفت، دستور داده مي شود تمام خانه هاي اهل بيت (عليهم السلام) را ويران كنند.

أبو الفرج إصفهاني مي گويد:

أمر عمرو صاحب شرطته علي المدينة بعد خروج الحسين أن يهدم دور بني هاشم ففعل و بلغ منهم كل مبلغ.

الأغاني لأبو الفرج الاصفهاني، ج4، ص155

در لسان العرب آمده است:

ودّ معاوية أنه ما بقي من بني هاشم نافخ ضرمة. أي أحد لأنّ النار ينفخها الصغير و الكبير و الذكر و الأنثي.

لسان العرب، ج3، ص63، ج7، ص421، ج12، ص355، ج13، ص267، ماده نفخ، ضرم، نبط ـ النهاية في غريب الحديث لإبن الأثير، ج3، ص86 ـ كتاب الفتوح لأحمد بن أعثم الكوفي، ج3، ص144 ـ النصائح الكافية لمحمد بن عقيل، ص112 ـ شرح نهج البلاغه لإبن أبي الحديد، ج5، ص221

8. خوشحالي سعيد بن عاص از قتل امام حسين (عليه السلام)

شهادت امام حسين (عليه السلام) در روز عاشوراء است و عبيد الله بن زياد به حاكم مدينه، سعيد بن عاص نامه بشارتمي نويسد تا خبر شهادت امام حسين (عليه السلام) را براي مردم بخواند.

كتب إليه ـ سعيد بن العاص ـ عبيد اللّه بن زياد يبشره بقتل الحسين عليه السلام، فقرأ كتابه علي المنبر و أنشد الرجز المذكور و أومأ إلي القبر ـ النبي ـ قائلا: يوم بيوم بدر.

وقتي نامه را بر مردم مي خواند، آن چنان شاد مي شود كه نامه را به طرف قبر رسول الله پرت مي كند و مي گويد: روز عاشوراء در انتقام روز بدر بود، عاشوراء در عوض جنگ بدر.

شرح نهج البلاغه لإبن أبي الحديد، ج4، ص72 ـ النصائح الكافية لمحمد بن عقيل، ص75

اينها 13 سال در مكه با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) مبارزه كردند و كار به جايي نبردند. 8 سال با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) جنگ تمام عيار در مدينه كردند و نتوانستند موفق شوند. بعد از درگذشت خليفه دوم و روي كار آمدن عثمان، ابوسفيان از خوشحالي، كنار قبر حمزه سيد الشهداء (عليه السلام) مي آيد و پايش را روي قبر مي كوبد و مي گويد:

إن الأمر الذي إجتلدنا عليه بالسيف أمس، صار في يد غلماننا اليوم يتلعبون به.

آن ديني كه شما به خاطر آن جنگيديد، الان در دست ماست و جوانان ما با آن بازي مي كنند و به هم پاس مي دهند.

شرح نهج البلاغه لإبن أبي الحديد، ج16، ص136

9. خوشحالي يزيد بن معاويه از قتل امام حسين (عليه السلام)

وقتي يزيد بن معاويه سر بريده امام حسين (عليه السلام) را مي بينيد، از خوشحالي مي گويد:

لََعِبَتْ هَاشِمُ بِالْمُلْكِ فَلَا خَبَرٌ جَاءَ وَ لَا وَحْيٌ نَزَلَ

لَيْتَ أَشْيَاخِي بِبَدْرٍ شَهِدُوا جَزَعَ الْخَزْرَجِ مِنْ وَقْعِ الْأَسَلِ

لَأَهَلُّوا وَ اسْتَهَلُّوا فَرَحاً وَ لَقَالُوا يَا يَزِيدُ لَا تَشَلَ

بني هاشم با خلافت و حكومت بازي كرد و هيچ خبري نيست و وحي در كار نبود.

اي كاش! اجداد من كه در جنگ بدر كشته شدند، مي ديدند كه انتقام آنها را گرفتم.

شادمان مي شدند و از من تشكر مي كردند.

تاريخ الطبري، ج8، ص188 ـ كتاب الفتوح لأحمد بن أعثم الكوفي، ج5، ص129 ـ النصائح الكافية لمحمد بن عقيل، ص263 ـ شرح نهج البلاغه لإبن أبي الحديد، ج15، ص178 ـ بلاغات النساء لإبن طيفور، ص21 ـ تذكرة الخواص، ص261 ـ الإتحاف بحب الأشراف، ص57

ابن كثير دمشقي سلفية وقتي اين همه مصادر از شعر كفر آميز يزيد را مي بينيد، مي گويد:

فهذا إن قاله يزيد بن معاوية، فلعنة اللّه عليه و لعنة اللاعنين و إن لم يكن قاله فلعنة اللّه علي من وضعه عليه ليشنع به عليه.

اگر اين شعر را يزيد گفته، لعنت خداوند و لاعنين بر او باد و اگر اين را نگفته و عليه او جعل كرده اند، لعنت خداوند بر كساني كه اين را جعل كرده اند.

البداية و النهاية لإبن كثير، ج8، ص246

10. بني أميه، مبغوض ترين قوم نزد رسول اكرم (صلي الله عليه و آله)

نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) در حديثي صحيح مي فرمايد:

إن أهل بيتي سيلقون من بعدي من أمتي قتلا و تشريدا و إن أشد قومنا لنا بغضا بنو أمية و بنو المغيرة و بنو مخزوم.

هذا حديث صحيح الإسناد و لم يخرجاه.

أمت من، بعد از من، اهل بيت من را مي كشند و آواره و اسير مي كنند. مبغوض ترين انسان ها نزد من، بني أميه و بني مغيره و بني مخزوم هستند.

اين حديث بنابر شرط صحيح بخاري و صحيح مسلم صحيح است، ولي آنها نياورده اند.

المستدرك الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج4، ص487، ح8500

* * * * * * *

مجري برنامه

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) مقداري از خاك كربلاء را به أم سلمه مي دهد و مي فرمايد:

هرگاه اين خاك، به خون مبدّل شد، بدان كه فرزندم حسين در كربلاء شهيد شده است.

آيا اين روايت در منابع اهل سنت آمده است؟

استاد حسيني قزويني

شايد اين روايت در بيش از 30 منبع از منابع اهل سنت آمده است. اين روايت از دو طريق نقل شده است. يك طريق از خود ابن عباس است كه مي گويد:

رأيت النبي صلي الله عليه و سلم في المنام بنصف النهار أشعث أغبر معه قارورة فيها دم يلتقطه أو يتتبع فيها شيئا، قال: قلت: يا رسول الله! ما هذا؟ قال: دم الحسين و أصحابه، لم أزل أتتبعه منذ اليوم، قال عمار: فحفظنا ذلك اليوم فوجدنا قتل ذلك اليوم.

رسول الله (صلي الله عليه و سلم) را در خواب ديدم و در داخل ظرفي، خون بود. سوال كردم: اين خون چيست؟ فرمود: اين خون فرزندم حسين و يارانش است، ... .

مسند احمد بن حنبل، ج1، ص242 ـ المستدرك الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج4، ص398 ـ مجمع الزوائد للهيثمي، ج9، ص194 ـ المعجم الكبير للطبراني، ج3، ص110 ـ فيض القدير شرح الجامع الصغير للمناوي، ج1، ص265 ـ تاريخ بغداد للخطيب البغدادي، ج1، ص152 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج14، ص237 ـ تهذيب الكمال للمزي، ج6، ص439 ـ سير أعلام النبلاء للذهبي، ج3، ص315 ـ تاريخ الإسلام للذهبي، ج5، ص17 ـ الإصابة لإبن حجر، ج2، ص71 ـ تهذيب التهذيب لإبن حجر العسقلاني، ج2، ص306 ـ الوافي بالوفيات للصفدي، ج12، ص265 ـ البداية و النهاية لإبن كثير، ج6، ص258 ـ ينابيع المودة لذوي القربي للقندوزي، ج3، ص13 ـ الإستيعاب لإبن عبد البر، ج1، ص396 ـ الدر النظيم لإبن حاتم العاملي، ص567 ـ أسد الغابة لإبن الأثير، ج2، ص22

طريق ديگر از أم سلمه است. آقاي إبن أثير ـ از مورخين نامي و توانمند اهل سنت ـ نقل مي كند:

أن النبي صلي الله عليه و سلم أعطي أم سلمة ترابا من تربة الحسين حمله إليه جبريل فقال النبي صلي الله عليه و سلم لأم سلمة: إذا صار هذا التراب دما، فقد قتل الحسين. فحفظت أم سلمة ذلك التراب في قارورة عندها، فلما قتل الحسين، صار التراب دما، فأعلمت الناس بقتله أيضا.

رسول الله (صلي الله عليه و سلم) به أم سلمه، مقداري خاك داد و فرمود: اين خاك را جبرئيل از سرزمين كربلاء آورده است. اين را حفظ كن. هرگاه اين خاك، به خون مبدل شد، بدان كه در آن روز، فرزندم حسين به شهادت رسيده است.

أم سلمه مي گويد:

من اين خاك را حفظ كردم و داخل ظرف شيشه اي قرار دادم و بعد از اين كه حسين از مدينه به طرف مكه و عراق حركت كردند، هر روز به اين شيشه نگاه مي كردم. تا اين كه روزي به طرف شيشه رفتم و ديدم تمام اين خاك درون شيشه، به خون لخته شده مبدل شده و فهميدم حسين به شهادت رسيده و مردم را از قتل حسين آگاه كردم.

الكامل في التاريخ لإبن الأثير، ج4، ص93 ـ تاريخ اليعقوبي، ج2، ص246 ـ مجمع الزوائد للهيثمي، ج9، ص189 ـ المعجم الكبير للطبراني، ج3، ص108 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج14، ص193 ـ تهذيب الكمال للمزي، ج6، ص409 ـ تهذيب التهذيب لإبن حجر العسقلاني، ج2، ص301 ـ الوافي بالوفيات للصفدي، ج12، ص263 ـ إمتاع الأسماع للمقريزي، ج12، ص238

* * * * * * *

مجري برنامه

شهادت امام حسين (عليه السلام) چه تأثيري در عوالم هستي و جمادات داشت؟

استاد حسيني قزويني

ديشب در يكي از شبكه هاي ماهواره اي كه بلندگوي وهابيت است، مطالبي را از دو تن از مراجع عظام تقليد كه در تأثير شهادت امام حسين (عليه السلام) در عوالم و ملائكه سخن داشتند، نقل مي كردند و مسخره مي كردند. شهادت امام حسين (عليه السلام)، يك قضيه ساده و سطحي نبود؛ قضيه اي مرتبط با كل عوالم هستي بود. من از منابع شيعه، يك روايت هم نقل نمي كنم و فقط از منابع اهل سنت نقل مي كنم.

حوادث واقعه در عالم بعد از شهادت امام حسين (عليه السلام) در منابع اهل سنت

1. قرمز پوش شدن ديوارها بر اثر تابش نور خورشيد و برخورد ستارگان

آقاي مزّي نقل مي كند:

لما قتل الحسين مكثنا سبعة أيام إذا صلينا فنظرنا إلي الشمس علي أطراف الحيطان كأنها الملاحف المعصفرة و نظرنا إلي الكواكب يضرب بعضها بعضا.

وقتي حسين كشته شد، 7 شبانه روز وقتي به تابش خورشيد روي ديوارها نگاه مي كرديم، احساس مي كرديم چادرهاي قرمز رنگي كشيده شده است و وقتي به ستاره ها نگاه مي كرديم، احساس مي كرديم به هم برخورد مي كنند.

تهذيب الكمال للمزي، ج6، ص432 ـ المعجم الكبير للطبراني، ج3، ص114 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج14، ص227 ـ مجمع الزوائد للهيثمي، ج9، ص197 ـ سير أعلام النبلاء للذهبي، ج3، ص312 ـ تاريخ الإسلام للذهبي، ج5، ص15

2. گريه كردن آسمان

ذهبي از ابن سيرين نقل مي كند:

لم تبك السماء علي أحد بعد يحيي عليه السلام إلا علي الحسين.

بعد از يحيي بن زكريا عليه السلام، آسمان جز براي حسين، براي كسي گريه نكرد.

سير أعلام النبلاء للذهبي، ج3، ص312 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج14، ص225

3. خون باريدن از آسمان

ذهبي نقل مي كند:

لما أن قتل الحسين، مطرت السماء ماء، فأصبحت و كل شئ لنا ملآن دما.

وقتي حسين كشته شد، آسمان خون مي باريد و به هر چه دست مي زديم، آغشته به خون بود.

سير أعلام النبلاء للذهبي، ج3، ص312 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج14، ص227 ـ تهذيب الكمال للمزي، ج6، ص433 ـ إمتاع الأسماع للمقريزي، ج12، ص241 ـ الثقات لإبن حبان، ج5، ص487

4. سياه پوش شدن آسمان و ديده شدن ستارگان در روز

لما قتل الحسين اسودت السماء و ظهرت الكواكب نهارا، حتي رأيت الجوزاء عند العصر و سقط التراب الحمر.

وقتي حسين كشته شد، آسمان سياه پوش و تيره شد و در روز، ستاره ها ديده مي شدند. هنگام عصر، ستاره جوزاء را ديدم و خاك هاي قرمز رنگي از آسمان مي باريد.

تهذيب التهذيب لإبن حجر العسقلاني، ج2، ص305 ـ تهذيب الكمال للمزي، ج6، ص432 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج14، ص226

5. خون لخته شده در زير سنگ ها

آقاي طبراني از آقاي زهري نقل مي كند:

لما قتل الحسين بن علي رضي الله عنه لم يرفع حجر ببيت المقدس إلا وجد دم عبيط.

وقتي حسين بن علي رضي الله عنه كشته شد، در بيت المقدس، هيچ سنگي برداشته نمي شد، مگر آن كه در زير آن، خون لخته شده وجود داشت.

المعجم الكبير للطبراني، ج3، ص113

آن وقت يك آقايي كه الفباي اسلام را نمي داند، سخنان مراجع بزرگ شيعه را در رسانه ها مطرح و مسخره مي كند! از اين روايات در منابع معتبر اهل سنت زياد آمده است و اگر بخواهيم همه را بگوييم، ساعت ها طول مي كشد.

* * * * * * *

مجري برنامه

يكي از شبهاتي كه وهابيت نسبت به امام حسين (عليه السلام) مطرح مي كند، گريه بر امام حسين (عليه السلام) است. آيا سند و مدركي در منابع اهل سنت مبني بر گريه و عزاداري پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) بر امام حسين (عليه السلام) آمده است؟

استاد حسيني قزويني

اين يكي از معزلاتي است كه در جامعه اسلامي گرفتار آن شده ايم و متأسفانه در حوزه پاسخگويي هم موفق نبوده ايم و حق مطلب را أداء نكرده ايم. در يكي از ماهواره هايي كه ظاهرا متعلق به اهل سنت كشور است، ولي بلندگوي وهابيت است، يكي از آقايان مولوي رسما مي گويد:

علت اين كه عزاداري امام حسين (عليه السلام) رسمي شده و اهميت داده مي شود، اين است كه بنيان گذار عزاداري امام حسين (عليه السلام)، يزيد بن معاويه بود.

هر كس اين را بشنود، مي گويد بشكند آن دهاني كه اين چنين نسبت به عزاداري امام حسين (عليه السلام) جسارت مي كند. آقا نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) با سندهاي صحيح، حتي از آغاز ولادت امام حسين (عليه السلام) بر امام حسين (عليه السلام) گريه كرده اند و در منابع معتبر اهل سنت آمده است.

1. أم فضل

حاكم نيشابوري از أم فضل نقل مي كند:

فدخلت يوما إلي رسول الله صلي الله عليه و آله فوضعنه في حجره ثم حانت مني إلتفاتة فإذا عينا رسول الله صلي الله عليه و آله تهريقان من الدموع، قالت: فقلت: يا نبي الله! بابي أنت و أمي! مالك؟ قال: أتاني جبريل عليه الصلاة و السلام فأخبرني أن أمتي ستقتل إبني هذا. فقلت: هذا؟ فقال: نعم و أتاني بتربة من تربته حمراء.

هذا حديث صحيح علي شرط الشيخين و لم يخرجاه.

روزي خدمت رسول الله (صلي الله عليه و سلم) رسيدم و ديدم اشك در چشمانش جاري است. سوال كردم: يا رسول الله! چه شده است؟ فرمود: جبرئيل به من خبر داد كه أمت من، فرزندم حسين را خواهند كشت و تربتي از خاك كربلاء را برايم آورد.

حاكم نيشابوري مي گويد: اين روايت، بنا بر شرايط صحيح بخاري و صحيح مسلم، صحيح است.

المستدرك الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج3، ص176 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج14، ص197 ـ البداية و النهاية لإبن كثير، ج6، ص258 ـ كنز العمال للمتقي الهندي، ج12، ص123 ـ إمتاع الأسماع للمقريزي، ج12، ص237 ـ سبل الهدي و الرشاد للصالحي الشامي، ج10، ص154 ـ الفصول المهمة في معرفة الأئمة لإبن الصباغ، ج2، ص760 ـ ينابيع المودة لذوي القربي للقندوزي، ج3، ص8

در اوائل ولادت آقا امام حسين (عليه السلام) است كه نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) براي عزاي امام حسين (عليه السلام) گريه مي كند.

2. عايشه

خود عايشه أم المؤمنين، قضيه گريه كردن و عزاداري پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) براي امام حسين (عليه السلام) را نقل مي كند:

دخل الحسين بن علي رضي الله عنهما علي رسول الله صلي الله عليه و سلم و هو يوحي إليه، فنزا علي رسول الله صلي الله عليه و سلم و هو منكب و هو علي ظهره، فقال جبريل لرسول الله صلي الله عليه و سلم: أتحبه يا محمد؟ قال: يا جبريل! و مالي لا أحب إبني؟! قال: فإن أمتك ستقتله من بعدك. فمد جبريل عليه السلام يده، فأتاه بتربة بيضاء، فقال: في هذه الأرض يقتل إبنك هذا و إسمها الطف.

مجمع الزوائد للهيثمي، ج9، ص188 ـ المعجم الكبير للطبراني، ج3، ص107

3. أم سلمه

أم سلمه أم المؤنين هم اين قضيه را نقل مي كند:

كان رسول الله صلي الله عليه و سلم جالسا ذات يوم في بيتي، فقال: لا يدخل علي أحد، فانتظرت فدخل الحسين رضي الله عنه، فسمعت نشيج رسول الله صلي الله عليه و سلم يبكي، فاطلعت فإذا حسين في حجره و النبي صلي الله عليه و سلم يمسح جبينه و هو يبكي فقلت: و الله! ما علمت حين دخل، فقال: إن جبريل عليه السلام كان معنا في البيت فقال: تحبه؟ قلت: أما من الدنيا فنعم، قال: إن أمتك ستقتل هذا بأرض يقال لها كربلا فتناول جبريل عليه السلام من تربتها فأراها النبي صلي الله عليه و سلم، فلما أحيط بحسين حين قتل قال: ما إسم هذه الأرض؟ قالوا: كربلاء، قال: صدق الله و رسوله أرض كرب و بلاء.

المعجم الكبير للطبراني، ج3، ص108 ـ مجمع الزوائد للهيثمي، ج9، ص188 ـ مسند إبن راهويه، ج4، ص130

اينها قضايايي است كه آقا نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) در روايات متعدد، براي امام حسين (عليه السلام) عزاداري و گريه كرده است. ديشب در يكي از شبكه هاي ماهواره اي، مجري اش مي گفت:

اهل سنت داخل ايران، براي امام حسين (عليه السلام)، هم عزاداري مي كنند و هم شعر مي سرايند. حالا اگر يكي از اهل سنت، در فلان شبكه ماهواره اي، خود را نماينده اهل سنت معرفي مي كند، به اهل سنت ايران جسارت مي كند.

* * * * * * *

مجري برنامه

در مورد روضه خواني و نوحه خواني نسبت به امام حسين (عليه السلام) مطالبي را بيان كنيد. وهابيت اين را به عنوان يك شبهه و بدعت مطرح كرده است.

استاد حسيني قزويني

1. روضه خواني نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) براي امام حسين (عليه السلام)

نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) براي امام حسين (عليه السلام) روضه خواني كرده است.

إبن أعثم كوفي ـ از علماي بزرگ اهل سنت ـ از ابن عباس نقل مي كند:

در يكي از مسافرات هاي رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) كه عبورشان از كربلاء بود، جبرئيل قضيه شهادت حسين را به حضرت گفت و حضرت هم گريه كرد. وقتي رسول الله (صلي الله عليه و سلم) به مدينه برگشت، بر بالاي منبر رفت و براي مردم روضه خواند:

حسن و حسين را در بغل گرفت و سرش را به طرف آسمان بلند كرد و فرمود:

أللهم! إني محمد عبدك و نبيك و هذان أطايب عترتي و خيار ذريتي و أرومتي و من أخلفهم في أمتي، أللهم! و قد أخبرني جبريل بأن ولدي هذا مقتول مخذول، أللهم! فبارك له في قتله و إجعله من سادات الشهداء، إنك علي كل شيء قدير، أللهم! و لا تبارك في قاتله و خاذله.

قال: و ضجّ الناس في المسجد بالبكاء. فقال النبي صلي الله عليه و آله و سلم: أتبكون و لا تنصرونه!

... ثم نزل علي المنبر و لم يبق أحد من المهاجرين و الأنصار إلا و أستيقن أن الحسين مقتول.

خدايا! من محمد، بنده و نبي تو هستم. اينها هم اهل بيت من هستند ... ، جبرئيل به من خبر داد فرزندم حسين به شهادت مي رسد. خدايا! شهادت را بر او مبارك گردان و او را از سادات شهداء قرار بده ... .

صداي ضجّه و ناله مردم هم در مسجد بلند شد. حضرت فرمود: آيا گريه مي كنيد، ولي او را در آن زمان ياري نمي كنيد.

... سپس حضرت از منبر پايين آمد و هيچ يك از انصار و مهاجرين شك نداشتند كه حسين به شهادت مي رسد.

كتاب الفتوح لأحمد بن أعثم الكوفي، ج4، ص326 ـ اللهوف في قتلي الطفوف للسيد ابن طاووس، ص14 ـ مثير الأحزان لإبن نما الحلي، ص9

اين روايت مشخص مي كند كه بنيان گذار روضه خواني بر امام حسين (عليه السلام) خود پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) است و بدعت نيست.

2. بر سينه و صورت زدن عايشه در مرگ پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)

آقايان اهل سنت كه مي گويند:

هرگونه سينه زني براي امام حسين (عليه السلام) بدعت است و نبايد در مرگ يك انسان، بر سر و سينه زد.

در مورد اين روايت چه مي گويند:

در مسند احمد بن حنبل از قول خود عايشه، أم المؤمنين نقل شده است:

مات رسول الله صلي الله عليه و سلم ... و قمت ألتدم ـ أضرب صدري ـ مع النساء و أضرب وجهي.

... وقتي رسول الله (صلي الله عليه و سلم) از دنيا رفت، همراه ساير زنان به سينه مي زدم و محكم به صورتم مي زدم.

مسند احمد بن حنبل، ج6، ص274 ـ مسند أبي يعلي، ج8، ص63 ـ تاريخ الطبري، ج2، ص441 ـ الكامل في التاريخ لإبن الأثير، ج2، ص323 ـ النهاية في غريب الحديث لإبن الأثير، ج4، ص245 ـ السيرة النبوية لإبن هشام الحميري، ج4، ص1069 ـ السيرة النبوية لإبن كثير، ج4، ص477 ـ البداية و النهاية لإبن كثير، ج5، ص261 ـ لسان العرب لإبن منظور، ج12، ص540

آيا اين بدعت است؟! آيا جرأت مي كنيد بگوييد أم المؤمنين بدعت انجام داده است؟!

3. نوحه خواني حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) در سوگ پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)

از همه اينها بالاتر، روايتي است كه در صحيح بخاري آمده است كه بعد از رحلت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)، حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) نوحه سرائي مي كرد:

لما ثقل النبي صلي الله عليه و سلم جعل يتغشاه، فقالت فاطمة عليها السلام: واكرب أباه، فقال لها: ليس علي أبيك كرب بعد اليوم، فلما مات، قالت: يا أبتاه! أجاب ربا دعاه، يا أبتاه! من جنة الفردوس مأواه، يا أبتاه! إلي جبريل ننعاه، فلما دفن، قالت فاطمة عليها السلام: يا أنس! أطابت أنفسكم أن تحثوا علي رسول الله صلي الله عليه و سلم التراب.

صحيح البخاري، ج5، ص144، كتاب المغازي، باب مرض النبي صلي الله عليه و سلم

مانند همان نوحه سرائي هايي كه مداحان ما در عزاي امام حسين (عليه السلام) دارند، حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) نيز براي رحلت نبي مكرم (صلي الله عليه و آله)، نوحه سراي مي كرد.

* * * * * * *

مجري برنامه

چه درس هايي را مي توان از حادثه عاشورا گرفت؟

استاد حسيني قزويني

عاشوراء، نه تنها براي ما شيعيان، بلكه براي تمام جهان درس است. يكي از دانشمندان مسيحي به نام آنتوان بارا، كتابي درباره امام حسين (عليه السلام) نوشته است با نام الحسين في الفكر المسيحي كه تاكنون به 53 زبان ترجمه شده است. ايشان مي گويد:

لو كان الحسين منا لنشرنا له في كل أرض راية و لأقمنا له في كل أرض منبر و لدعونا الناس إلي المسيحية بإسم الحسين.

اگر حسين از آن ما بود، در هر سرزميني ـ محله و منطقه و ... ـ براي او بيرقي برمي افراشتيم و در هر روستايي براي او منبري بر پا مي نموديم و مردم را با نام حسين به مسيحيّت فرا مي خوانديم.

الحسين في الفكر المسيحي، ص358-357 ـ www.scribd.com/doc/18759058/null

در مصاحبه اي با روزنامه كيهان گفته است:

اما تشيع، بنظر من عبارت است از بالاترين درجات عشق الهي است. اما افتخارم اين است كه يك مسيحي شيعه باشم ... . تشيع يعني محبت، پذيرفتن، عشق و شيفتگي و إقتداء و پيروي، اين ماهيت تشيع است. يك بار در دمشق در همايشي محمد الرفاعي شاعر سوري، تعبيري در مورد من بكار برد كه خيلي جالب بود. او در مورد من گفت: او دينش مسيحي، هويتش مسلمان، عشقش تشيع و زبانش عربي است.

روزنامه كيهان تاريخ چهارشنبه و پنجشنبه و شنبه 4،5،7 بهمن ماه سال 1385

امام حسين (عليه السلام) با اين قيامش، به تمام مظلومان عالم كه زير استبداد هستند، درس مقاومت و بصيرت داد. به آنها نشان داد كه چگونه مي شود در برابر دشمن مقاومت كرد.

ببينيم كه چرا امام حسين (عليه السلام) قيام كرد و زن و بچه اش را براي نجات اسلام، در برابر شمشير و زنجير اسارت دشمن قرار داد؟ امام حسين (عليه السلام) احساس كرد كه دين در خطر افتاده و تلاش 23 ساله نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) به هدر مي رود. براي إحياء دين قيام كرد. يك سري دغل بازهايي در جامعه اسلامي به نام اسلام و قرآن، بر مردم سوار شدند و با شعارهاي اسلامي، ريشه اسلام را مي زنند. امام حسين (عليه السلام) ديد كه كفر با پرچم كفر در جنگ بدر، أحد، حنين و أحزاب آمد و شكست خورد، ولي همان كفر در صفين با پرچم اسلام آمد و موفق شد. امام حسين (عليه السلام) خواست به آيندگان بگويد:

اي جوان شيعه، سني، مسيحي و يهودي! اگر روزي ديدي از قداست و نماد مقدس تو، يك سري آشوب گر استفاده مي كنند، مراقب و آگاه باش و فريب شعارهاي توخالي را نخور. هر كسي آمد از دين حرف زد و پرچم سبز را بلند كرد، نمي تواند مدافع دين باشد.

بلكه در طول تاريخ، غالب كساني كه به دين خيانت كردند، با پرچم دين و با شعار دين آمدند. شايد بارها شنيده باشيد كه بعضي از شخصيت هاي يهودي، وقتي مي خواستند سربازان شان را در جبهه روحيه بدهند، مي گفتند:

امام حسين (عليه السلام) با اين كه پيروز نشد و مغلوب شد، ولي شكست او مقدمه پيروزي بود. اگر در جنگ جهاني دوم شكست خورديد، ناراحت نباشيد، هر شكستي، نتيجه اش پيروزي است.

* * * * * * *

* * * * * * *

* * * * * * *

««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»»



Share
1 | رضا صادقي | Iran - Urmia | ١٢:٠٠ - ١٠ دي ١٣٨٨ |
به نام خدا
باتشکر از سايت خوب و پر محتوايتان چند وقتي است که فايلهاي سخنراني تازه تون دانلود نميشن لطفا رسيدگي نماييد و اگه امکان داشته باشه براي اشخاصي که اينترنت پر سرعت دارن فايلهاي تصويري و باکيفيت استاد را بزارين با تشکر
2 | عماد عممادي | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١١ دي ١٣٨٨ |
همش يك طرفه قذاوت مي كنند بخدا اگه يه سني واقي جلوت نشسته بود كم ميواردي
3 | سيد محسن زارعي | Italy - Rome | ١٢:٠٠ - ١١ دي ١٣٨٨ |
با سلام.
لينک دانلود سخنراني براي بنده طبق معمول سالم نبود.
لطفاً يک لينکي بزاريد که سايتتون از همه جاي دنيا بازديد کننده داشته باشه و خودتون رو محصور به ايران نکنيد.
از ما گفتن و از شما ...
سيد محسن از ايتاليا
4 | momen abdullah | Malaysia - Bayan Lepas | ١٢:٠٠ - ١٢ دي ١٣٨٨ |
جناب عماد عممادي
از نظر شما مشخص است که در زندگي خود يک سني واقعي را ديده ايد، والا چگونه از پيروزي او مطمئن بوديد؟
حال سئوال بنده از شما اين است:
اين سني واقعي که ديديد يزيد را ملعون مي‌دانست يا نه؟

يا علي
5 | مرتضي | Syria - Damascus | ١٢:٠٠ - ١٢ دي ١٣٨٨ |
سلام عليکم و رحمه الله اميدوارم در تحت توجهات حضرت ولي عصر ( عج ) ارواحنا له الفدا باشيد بسيار خرسنديم که جناب استاد توانستند در اين ايام در تلويزيون تشريف آورده و همه ما را از بيانات شيوا و شيرين خود محظوظ و بهره مند بفرمايند اميدوارم خداوند حافظ و نگهدار ايشان و تمام خادمين به اسلام و اهل بيت ( ع ) باشد آمين يا رب العالمين
6 | مرتضي | Syria - Damascus | ١٢:٠٠ - ١٢ دي ١٣٨٨ |
سلام عليکم
جناب عماد عممادي قضاوت صحيحه و کلمه واقعي رو هم غلط نوشتي عزيز کم مي آوردي هم اينطوريه بهتر نيست شما اول بري يک کم درس بخوني بعد حرف بزني
7 | محمد رضا پرتو | Iran - Tabriz | ١٢:٠٠ - ١٧ دي ١٣٨٨ |
سلام
جناب آقاي عماد عممادي شيعه و سني بودن را ول كنيد عالم سني جواب ميداد يا نميداد را ول كن ببين حرف چيه به حرف نگاه كن نه به شخص شما خودتون عقل داريد هيچ ميدوني عقايد تقليدي نيست؟ يك عالم سني جواب خواهد داد يا نه براي شما دليل نيست خدا از تو خواهد پرسيد و شما را به قبر عالمتون نميگذارند.
8 | قربانعلي احمدي | | ١٢:٠٠ - ١٧ دي ١٣٨٨ |
سلام عليکم
از جناب آقاي قزويني وشبکه سوم سيما تشکر مي کنم. برنامه هايي از اين نوع نياز امروز جامعه مي باشد.
اميدوارم با حضور علماء آگاه شاهد ادامه اين روشنگري ها باشيم.
انسان هايي که در جستجوي حقيقت هستند و نيتي پاک و خالص دارند. به ياري خداوند آن را خواهند يافت.
9 | سيد ابطحي | | ١٢:٠٠ - ٢٢ دي ١٣٨٨ |
آقاي عماد عممادي الحمد لله علامه قزويني پوزه مخالفين زيادي را به خاک ماليده ايشان دائما در مکه ومدينه ودرشبکه سلام با آقايان بحث داشته اما يک حقيقت را بدان بيا در کتابخانه هاي ما کتب اهل سنت زياد مي بيني وما نمي ترسيم اما برو در سراسر عربستان اگر يک جلد الغدير پيدا کردي جايزه داري مجازات آن اعدام است
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها