سؤال كننده : سيد رضا اكرميان
ز رقيب ديو سيرت به خداي خود پناهم مگر آن شهاب ثاقب مددي كند خدا راإِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ مگر آنها كه در لحظهاي كوتاه براي استراق سمع به آسمان نزديك شوند، كه «شهاب ثاقب» آنها را تعقيب ميكند!
و يا درسوره طارق :
وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ النَّجْمُ الثَّاقِبُ
و تو نميداني كوبنده شب چيست!
منظور از شكافنده تاريكي و شهاب ثاقبي كه اجازه نزديك شدن شياطين به اسمانهاي بالا را نميدهد كيست ؟
جواب :
علامه بزرگوار مرحوم سيد محمد حسين طباطبايي در ذيل آيه 18 سوره حجر كلامي دارند كه خلاصه آن چنين است :مفسرين وجوه مختلفي را براي توجيه اين آيه ذكر كرده اند كه همگي آنها با توجه به پيشرفت علم مردود شده است .
از آنجا كه كلمات الهي در بيشتر مواقع در بيان تمثيل معقول به مشهود است شايد خداوند ، عالم معني را به اين صورت به تصوير كشيده است .
1 . آسماني كه ملائكه در آن هستند واز ورود شياطين جلوگيري مي كنند كنايه از عالم ملكوتي است كه از لحاظ رتبه ملكوت بالاتر از اين عالم است . مانند نسبت آسمان ما به زمين ما .
3 . مقصود از پرتاب شهاب فرستادن مطالب ملكوتيه ونورانيه ايست كه تحمل آنها از قدرت شياطين خارج است ( همانطور كه كفار در قيامت نمي توانند نور رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم را تحمل كنند.)
تفسير الميزان ج 17 ص 124
اما در مورد كسي كه از اين آسمان حفاظت مي كند مطلبي ندارد .فقط اشاره به فرشتگان نموده است . كه اين در بعضي روايات موجود است .
اما در مورد النجم الثاقب در كتاب خصال شيخ صدوق در ص489 شماره 67 روايتي است كه در آن آمده است كه مقصود از نجم الثاقب ستاره اي است در آسمان هفتم كه نور آن در تمامي اسمانها نفوذ كرده است (ثقب به معني نفوذ است )وآن ستاره به ستاره امير مومنان وستاره اوصيا معروف است.
موفق باشيد
ـ شخصی از امام صادق(ع) پرسید: آیا کسی می تواند ادرار گاو را بخورد؟ فرمود: اگر برای درمان، به آن نیاز دارد، بخورد؛ همچنین ادرار شتر و گوسفند. (وسائل الشیعه، ج 3، ص 411, ح 4008)
ـ سماعه می گوید: از امام صادق(ع) در مورد کسی که با نوشیدن ادرار شتر و گاو و گوسفند دردش درمان می شود, پرسیدم: آیا نوشیدن آن برای او حلال است؟ فرمود: بله, ایرادی ندارد. (وسائل الشیعه، ج 25، ص 115, 31368)
ـ امام کاظم(ع) فرمود: ادرار شتر بهتر از شیر آن است. (وسائل الشیعه، ج 25، ص 114, 31364)
پاسخ:
حدثنا مُوسَى بن إِسْمَاعِيلَ حدثنا هَمَّامٌ عن قَتَادَةَ عن أَنَسٍ رضي الله عنه أَنَّ نَاسًا اجْتَوَوْا في الْمَدِينَةِ فَأَمَرَهُمْ النبي صلى الله عليه وسلم أَنْ يَلْحَقُوا بِرَاعِيهِ يَعْنِي الْإِبِلَ فَيَشْرَبُوا من أَلْبَانِهَا وَأَبْوَالِهَا فَلَحِقُوا بِرَاعِيهِ فَشَرِبُوا من أَلْبَانِهَا وَأَبْوَالِهَا حتى صَلَحَتْ أَبْدَانُهُمْ
صحيح البخاري ج 5 ص 2153
ابن قيم اين کار را دليل بر مداوا دانسته است
وفي القصة دليل على التداوي
زاد المعاد ج 4 ص 48
بنابراين اين روايات از احاديث طب بشمار مي رود و هيچ منعي نيز ندارد