2024 April 24 - چهار شنبه 05 ارديبهشت 1403
چرا پيامبر اسلام (ص) با عايشه و حفصه ازدواج كردند ؟
کد مطلب: ٥١٢٤ تاریخ انتشار: ٠٣ بهمن ١٣٨٨ تعداد بازدید: 212584
پرسش و پاسخ » نبوت
چرا پيامبر اسلام (ص) با عايشه و حفصه ازدواج كردند ؟

سؤال كننده : يداله تبرائي

پاسخ :

در مورد اين ازدواج پاسخ هاي فراوان داده شده است :

پاسخ نقضي و اجمالي :

در ابتدا مي توان پاسخي نقضي داد كه :

رسول خدا طبق نظر اهل سنت علم غيب ندارد :

طبق نظر اهل سنت پيغمبر علم غيب ندارد و ازدواج و يا دوستي وي با كسي نمي تواند دليل بر صحت عقايد و رفتار وي باشد .

علت همان علت ازدواج حضرت نوح و لوط با همسرانشان بوده است :

حتي اگر بگويند رسول خدا وي را مي شناخته و با وي ازدواج كرده است ، علت ازدواج را همان علت ازدواج حضرت نوح و حضرت لوط با همسرانشان مي دانيم . با اينكه در قرآن كريم آمده است كه همسر ِ حضرت نوح و نيز همسر حضرت لوط ، همراه و همنظر با دشمنان ايشان بوده اند .

پاسخ تفصيلي :

علت امتحان رسول خدا صلي الله عليه وآله و مردم بوده است :

در شعر زيباي حافظ مي خوانيم :

من كه ملول گشتمي از نفس فرشتگان قيل ومقال عالمي مي كشم از براي تو

رسول گرامي اسلام در نهايت توجه به عالم بالا و مقام اقدس الهي بوده اند ؛ و حتي به قول شاعر نفس فرشتگان و هم صحبتي با ايشان براي رسول گرامي اسلام سخت بوده است ؛ زيرا نوعي اشتغال به غير خداست .

اما خداوند هر كسي را به نوبه خود آزمايش مي كند و براي آزمايش رسول خدا از ايشان خواست كه با عايشه ازدواج كند و با اين دستور ، در خانه وي كسي را قرار داد كه مي توانست مايه آزمايش ايشان باشد ؛ زيرا امتحان مردان بزرگ بايد به بزرگي خود ايشان باشد .

اما چون اين آزمايش مي توانست سبب اشتباه برخي ، در مورد شخصيت واقعي همسران رسول گرامي اسلام باشد ، خداوند هم در قرآن با بيان برخي اشكالات و اشتباهات همسران رسول خدا و همسران پيغمبران گذشته ، راه هدايت را براي مردم باز گذاشته است .

به عنوان مثال در سوره تحريم آيه ده همسر حضرت نوح و همسر حضرت لوط را به عنوان دو نمونه براي كفار معرفي مي نمايد كه با وجود حضور در خانه پيغمبران الهي ، باز گمراه شدند .

و در همين سوره در آيه 4 در مورد دو تن از همسران رسول خدا مي فرمايد :

إِنْ تَتُوبَا إِلَي اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ

سوره تحريم آيه 4

اگر ( شما دو همسر رسول خدا) به درگاه خدا توبه كنيد ، دل هاي شما به سوي او ميل پيدا كرده است ، اما اگر عليه او بر يكديگر كمك كنيد در حقيقت خدا خود سرپرست اوست و جبرئيل و صالح مومنان (نيز ياور اويند) و گذشته از اين فرشتگان نيز پشتيبان او خواهند بود .

و نيز در مي بينيم كه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم در در مورد ِ آينده ي برخي از همسران خويش سخناني فرموده اند كه مي تواند ملاك تشخيص حق از باطل در موارد نياز باشد . به عنوان نمونه مي توان به روايتي كه بخاري آن را نقل كرده است اشاره نمود كه گفته است :

رسول خدا به خانه عايشه اشاره فرمودند و سه بار گفتند : فتنه ( آزمايش ) در اينجاست ؛ فتنه در اينجاست ، فتنه در اينجاست .

2873 - حَدَّثَنَا مُوسَي بْنُ إِسْمَاعِيلَ حَدَّثَنَا جُوَيْرِيَةُ عَنْ نَافِعٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ قَامَ النَّبِيُّ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ خَطِيبًا فَأَشَارَ نَحْوَ مَسْكَنِ عَائِشَةَ فَقَالَ هُنَا الْفِتْنَةُ ثَلَاثًا مِنْ حَيْثُ يَطْلُعُ قَرْنُ الشَّيْطَانِ

صحيح بخاري كتاب فرض الخمس باب ما جاء في بيوت ازواج النبي صلي الله عليه وسلم

رسول خدا به سخن ايستادند ، پس به سمت خانه عائشه اشاره كردند و سه بار فرمودند اينجاست فتنه ؛ همان جايي كه امت شيطان ظهور مي كنند .

علت ازدواج حضرت با ايشان سياسي بوده است :

يكي از اهداف ازدواجهاي پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) جهت سياسي - تبليغي بود ؛ يعني با ازدواج موقعيتش در بين قبايل مستحكم گردد و بر نفوذ سياسي و اجتماعيش افزوده شود و از اين راه براي رشد و گسترش اسلام استفاده نمايد.

حضرت به خاطر دست يابي بر موقعيتهاي بهتر اجتماعي و سياسي ، در تبليغ دين خدا و استحكام آن و پيوند با قبايل بزرگ عرب و جلوگيري از كارشكني هاي آنان و حفظ سياست داخلي و ايجاد زمينه مساعد براي مسلمان شدن قبايل عرب ، به برخي ازدواج ها رو آورد .

در راستاي اين اهداف پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) با زنان ذيل ازدواج كردند :

عايشه دختر ابوبكر از قبيله «تيم».

حفصه دختر عمر از قبيله بزرگ «عدي».

ام حبيبه دختر ابوسفيان از قبيله نامدار بني اميه.

ام سلمه از قبيله بني مخزوم .

سوده از قبيله بني اسد.

ميمونه از قبيله بني هلال.

صفيه از بني اسرائيل .

ازدواج مهمترين پيوند و ميثاق اجتماعي است، به ويژه در آن فرهنگ تأثير بسياري از خود به جا ميگذارد.

در آن محيطي كه جنگ و خونريزي و غارتگري رواج داشت، بلكه به تعبير "ابن خلدون" جنگ و خونريزي و غارتگري جزو خصلت ثانوي آنان شده بود، ( مقدمه ابن خلدون (ترجمه)، ج 1، ص 286) بهترين عامل بازدارنده از جنگها و عامل وحدت و اُلفت ، پيوند زناشويي بود.

از اين روي، پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) با قبايل بزرگ قريش ، به ويژه با قبايلي كه بيش از ديگران با پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) دشمن بودند ، مانند بني اميه و بني اسرائيل ، ازدواج نمود . اما با قبايل انصار كه از سوي آنان هيچ خطري احساس نميشد و آنان نسبت به پيامبر(ص) دشمني نداشتند، ازدواج نكرد.

گيورگيو ، نويسنده مسيحي مي نويسد:

محمد (صلي الله عليه وآله وسلم) ام حبيبه را به ازدواج خود درآورد تا بدين ترتيب داماد ابوسفيان شود و از دشمني قريش نسبت به خود بكاهد. در نتيجه پيامبر با خاندان بني اميه و هند زن ابوسفيان وساير دشمنان خونين خود خويشاوند شد و ام حبيبه عامل بسيار مؤثري براي تبليغ اسلام در خانواده هاي مكه شد.

محمد پيامبري كه از نو بايد شناخت، ص 207.

در بعضي از تواريخ مي خوانيم كه پيامبر با زنان متعددي ازدواج كرد و جز مراسم عقد انجام نشد، و هرگز آميزش با آنها نكرد، حتي در مواردي تنها به خواستگاري بعضي از زنان قبائل قناعت كرد.

و آنها به همينقدر خوشحال بودند و مباهات مي كردند كه زني از قبيله آنان به نام همسر پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم ) ناميده شده ، و اين افتخار براي آنها حاصل گشته است ، و به اين ترتيب رابطه و پيوند اجتماعي آنها با پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم ) محكمتر، و در دفاع از او مصممتر مي شدند.

ام سلمه از طايفه بني مخزوم - طايفه ابوجهل و خالد بن وليد - بود، وقتي كه رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) وي را به همسري خويش درآورد ، خالد بن وليد موضعگيري شديد خود را در برابر مسلمانان مورد تجديد نظر قرار داده و پس از مدتي نه چندان طولاني اسلام آورد.

پس از ازدواج رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) با جويريه و صفيه هيچگونه تحركي را از سوي بني نضير و بني مصطلق در برابر آنحضرت مشاهده نمي كنيم . از سوي ديگر، مشاهده مي كنيم كه جويريه از جهت بركت آفريني براي قوم و قبيله اش يك زن نمونه شناخته مي شود، و صحابه رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) يكصد خانوار از اسيران قوم و قبيله وي را بخاطر ازدواج پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) با او آزاد مي كنند و مي گويند: اينان خويشاوندان رسول خدايند! و پرواضح است كه چنين منت گذاري بر يك طائفه و قبيله از سوي مسلمانان چه تاثير بسزايي در عمق جان آنان داشته است.

بنابراين ، ازدواج پيامبر با عايشه و حفصه ، نه به خاطر نبودن زني بهتر در آن جامعه و بلكه به خاطر مصالح مهمي بوده است كه جز با ازدواج پيامبر با آن دو تحقق نمي يافته است .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

موسسه تحقيقاتي وليعصر عج الله تعالي فرجه الشريف



Share
161 | سيد جواد ذاكر | | ١٢:٠٤ - ٠٢ آبان ١٣٩٠ |
لعن الله عدوك يا علي
162 | عايشه موسوي | | ١٠:٤٦ - ٠٣ آبان ١٣٩٠ |
ابتدا از همه از شما اقاي شهاب متشكرم برادر شيعه واقع بين اگر همهچنين نگاهي به خاندان وجانشينان ايشان داشته باشيم هيچ شك وشهبه اي بوجود نمي ايد همانطور كه ميدانيد هيچ حديثي رانمي توان يافت كه 100در100درست باشد و به چيزي كه كاملا اطمينان نداريم پس نبايد اتكا كنيم و در مورد حضرت عايشه هم چه سندي محكمتر از قران ايه ي 11و 4 ...سوره ي نور براي رفع هرنوع شك فقط كافيست به اين ايه مراجعه كنيد

پاسخ:

با سلام

خواهر گرامي

1. آيادر اين آيه نامي از عائشه آمده است كه به صراحت آن را مربوط به عائشه مي‌دانيد ؟

2. آيا شيعيان روايتي صحيح السند براي متهم كردن عائشه به فحشا دارند ؟

3. آيا در كتب اهل سنت اهانتهاي بسيار زشت (از جمله جنب شدن مردان نامحرم بعد از رسول خدا در خانه عائشه) نداريد؟

4. شيعيان نه فقط عائشه ، بلكه همسران همه انبيا و حتي زن كافر نوح و لوط را از فحشا مبرا مي‌دانند ، اما اين موجب بهشتي شدن آنها نيست .

5. كساني كه همسر رسول خدا (ص) را متهم به فحشا كردند تعدادي از صحابه بودند «ان الذين جائوا بالافك عصبة منكم»

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

163 | صابر شالچي | | ٠٣:١٥ - ١٢ آبان ١٣٩٠ |
سلام عليكم 1-بنده خودم شيعه هستم و با فردي سني قرار بر ازدواج دارم اول از جنابعالي ديدگاهتان را در مورد اين مسئله ميخواهم 2- قرار بر اين شده كه هر 2 مطالعاتي بكنيم و با هم به بحث بنشينيم و هركس متقاعد شد روش ديگري را بپزيرد. حال ايشان سوالي از من پرسيدهاند كه بنده ميخواهم از شما بپرسم. سوال اين است= در واقعه شكستن پهتوي دخت پيغمبر حضرت فاطمه(س) ميگويند كه از پسر بودن ان اگاهي داشتند به حدي كه نامش را محسن نيز نامگزاري كرده بودند. حال با امكانات ان زمان اين امري غير ممكن به نظر مي ايد. از جنابعالي تقاضا دارم كه در اين مورد جواب منطقي و قانع كننده به اين بنده حقير بدهيد. 3- در صورت امكان ار عايشه كه سني ها ام الممنين از او ياد ميكنند بفرمايد. و البته ديدگاه شيعه در مورد او چيست و در كل قضيه چه بوده است از خداوند برايتان طلب خير دارم. اجرتان با خدا. لطفن مرا در اين امر مشكل ياري كنيد تا به خواسته خدا همسرم شيعه شود. متشكرم

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

1. حكم ازدواج شيعه با اهل تسنن در آدرس ذيل به صورت مفصل آمده است :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=693

2. در قرآن آمده است كه خداوند به زكرياي پيامبر (ص) گفت به تو فرزندي به نام يحيي خواهم داد ؛ آيا اگر رسول خدا (ص) طبق وحي با خبر شده باشند كه فرزند اميرمومنان پسر است آيا اشكالي دارد ؟

3. در مورد عائشه همسر رسول خدا (ص) به صورت مفصل در بخش پرسش در مورد عائشه همسر رسول خدا (ص) صحبت شده است .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

164 | ف حسيني | | ٢٤:٣٢ - ٢٩ آذر ١٣٩٠ |
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت شما بزركواران دوستي دارم كه شيعه است ولي عمر و ابوبكر و عايشه را دوست دارم و متقاعد است كه اينها خوب هستند و دشمن بيامبر و اسلام نيستند همجنين سوال كرد از من كه اكر عايشه خوب نبود جرا بيامبربااو ازدواج كرد و جرا موقع رحلت بيامبر سر حضرت در دامان عايشه بوده است ؟ به نظر شما جه جوابي بايد به او بدهم تا قانع شود ؟با تشكر فراوان و اجرتون با حضرت زهرا سلام الله عليها

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

1. در مورد خوب بودن يا نبودن آنها بهتر است عقيده حضرت علي عليه السلام را در مورد آنها براي وي بيان كنيد :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1312

2. علت ازدواج حضرت با عائشه در همين صفحه آمده است ، همانطور كه بايد علتي براي ازدواج حضرت نوح و لوط با همسرانشان پيدا كرد اينجا نيز بايد چنين شود .

3. شيعه اعتقاد دارد كه در لحظات آخر سر حضرت در دامان امير مومنان علي عليه السلام بود و نه عائشه و براي اين مطلب شواهدي نيز از كتب اهل سنت دارند .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

165 | پوريا عرفانيان دادرسي جوانمرد | | ٢١:١٥ - ٣٠ آذر ١٣٩٠ |
بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صل علي محمد و آل محمد سلام و درود خدا بر شما باد خدا خيرتان بدهد. اميرالمومنان-عليه السلام- از حوض کوثر سيرابتان کند ان شاءالله با تمام جان و دل با شماييم. من تازه اين پايگاه اينترنتي را يافتم. و پس از خواندن چند مقاله اشکهايم جاري شد. و اما بعد: کتاب عايشه بعد از پيغمبر-صل الله عليه و آله- اثر کورت فيشلر ترجمه ي ذبيح الله منصوري را خواندم.به نظر اين کمترين نويسنده تنها يک رمان کاملا بي اساس را از خود در آورده و چاپ کرده. ظاهرا ميخواسته از اهل بيت -عليهما السلام-دفاع کند اما تمام انسانهاي آن دوران را من جمله اهل بيت -عليهما السلام-و رسول الله -صل الله عليه و آله-را بي اختيار و ... نشان داده. يعني با زيرکي خاصي در واقع بر عليه آن بزرگواران است.ميگويند اگر ميخواهي بر عليه کسي باشي ميتواني بد از او دفاع کني.لعنه الله علي ظالمين متاسفانه اين کتاب مورد توجه جوانان ميباشد. خواهش ميکنم نقدي مبسوط بر آن بنويسيد. مثلا حضرت فاطمه-سلام الله عليها-را از آغاز بسيار ضعيف نشان داده تا سبب رحلت ايشان بيماري باشد. يا عايشه را به عنوان يک مسلمان واقعي و زيرک نشان داده. يا رسول الله -صل الله عليه و آله-و اميرالمومنان-عليه السلام- را بسيار نا آگاه از مسايل حال و آينده جلوه داده. بسيار ممنونم. همچنين شنيدم در کتاب شبهاي پيشاور در باره ي شرابخواري ابوبکر و عمر مطالبي وجود دارد. آيا درست است؟ آيا امام محمد غزالي شيعه شد؟ خدا خيرتان بدهد وآخر دعوهم ان الحمد لله رب العالمين.

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

در مورد شرابخواري بزرگان اهل سنت در آدرس ذيل ، مطالبي گفته شده است :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=2075

در مورد شيعه شدن غزالي در آخر عمر ، مدرك معتبري پيدا نشد .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

166 | پ ع د ج | | ١٣:٢٢ - ٠١ دي ١٣٩٠ |
سلام علي آل ياسين
خدا مومنان را خير دهد و گمراهان را هدايت کند يا شرشان را کم کند .
برادران اهل سنت(شايد وهابي ها تنها اينطورند) خواهش ميکنم قواعد بحث و مناظره را رعايت کنيد (ياد بگيريد).
هنگامي که پاسخي در خور اشکالتان دريافت ميکنيد بهتر است که به اشتباه خود پي ببريد.
شيطان(نفس اماره) در مواقع خشم راه منطق را مسدود ميکند و حتي اگر آفتاب در حال تابيدن باشد وادار ميکند که به قرار گرفتن در شب اقرار کرد.
از عمري که داريم بهره ي بهتري ببريم و تنها به آخرت خود بيانديشيم و با ذهني آماده ي معارف حقه اشکالات عقيدتي خودمان را تا از دنيا سفر نکرده ايم بر طرف کنيم که پشيماني سودي ندارد.از امام محمد غزالي ياد بگيريد که با آن مقام بالاي دنيايي وقتي فهميد که به خاطر پيروزي در بحثها راه درستي را انتخاب نميکرده . از همه چيز گذشت و به خود سازي پرداخت. ذانشمندي که شيعيان را رافضي ميخواند هم اکنون ما شيعيان برايش هر سال بزرگداشت ميگيريم.هر چند نقد هايي محترمانه بر کتابهايش مينويسيم اما چون دلش را از دشمني پاک کرد در واقع شيطان را سنگ زد و ان شاء الله رستگار شد.
با يک تحقيق ساده در گفته و روش زندگي خلفاي سه گانه از آغاز اسلام تا وفات و مقايسه با زندگي مولي متقيان ساقي کوثر نباء عظيم خليفه الرحمن حجه الله سيف الله صديق اکبر . . . حضرت مولانا امير المومنين علي ابن ابيطالب- عليه السلام- هر عقل سليم به بر حق بودنش اعتراف ميکند و ديگر نياز نيست اينقدر خودمان را خسته کنيم بر عقيده ي غلط و با دشمني خدا از دنيا برويم.
خداوند با ائمه اطهار-سلام الله عليهم اجمعين- محشورمان کند.
و آخر دعوهم ان الحمد لله رب عالمين.
167 | پ ع د ج | | ١٤:٤٠ - ٠١ دي ١٣٩٠ |
سلام علي آل ياسين
سلام خدمت جناب مهران
من دو روز است که اين سايت را مطلعه کردم و خدا را شکر .
زياد دسترسي به اينترنت ندارم و از شما پاسخ نميخواهم.
اگر وقت داريد به تمام منابع شيعه و سني رجوع کنيد و ببيند آيا مناجات يا دعاي معنا داري از خلفاي سه گانه براي ارتباط با خدا وجود دارد؟
و تنها يک بار دعاي کميل را با معني بخوانيد. تا ببينيد که شخصي که شمشير خدا در زمين بود. شخصي گه ميگفت اگر نگران قطع شدن صداي اذان از مساجد نبودم با تمام دشمنان خدا به تنهايي ميجنگيدم. شخصي که رسول الله - صل الله عليه و آله- در جنگ خيبر فرمود: امروز پرچم را به دست کسي ميدهم . . . که خود بهتر ميدانيد.هنگامي که با خدا مناجات ميکند چگونه اظهار بندگي مينمايد.چگونه وصيت ميکند.چگونه فرزنداني تربيت ميکند.بجز از علي که آرد پسري ابوالعجايب؟ که دعاي عرفه را ميخواند.
باز هم ميگويم از شما جواب نميخواهم چون از بحث و جدل ميان ما بيشتر از ما دشمنان اسلام سود ميبرند و برده اند.
اگر در زمان شاه عباس به حرف علماي غير درباري از جمله ملاصدرا-رحمه الله عليه- گوش ميدادند و ايران و عثماني با هم نميجنگيدند. شايد تمام اروپا دست کم اسلام ظاهري داشتند.
خدا وند همه ي ما را مشمول رحمت رحيميه ي خويش قرار دهد . آمين
و آخر دعوهم ان الحمد لله رب العالمين.
168 | بخت النصر | | ٢٣:١٠ - ٠١ دي ١٣٩٠ |
برادر عزيز جناب آقاي پ ع د ج
روشن است که چشمان عقل شما روشن است به ولايت حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام) و درنتيجه تفکر و قدرت استدلال شما نابود کننده شرک و حماقت است.
ولي برادر
از کجا معلوم که کفر علني اروپا بهتر از اسلام ظاهري نباشد؟
حداقل از آن کفر علني پني‌سيلين و کنترل الکتريسيته و علوم و فنون مختلف بيرون آمد.
از قاذوره‌اي به نام اسلام عثماني چه بيرون آمد؟ جز توحش و آدمکشي؟

آقاياني که عقل ناقص خود را جايگزين حديث نبوي و نقل قول ائمه هدي (عليهم السلام) مي‌کردند به چه اجازه اي نسبت به آزادسازي بلاد اسلام از شر کفر عمري اعتراض مي‌کردند؟
وانگهي ادامه راه همين آقايان منجر به وضعيت کنوني گرديده است که عمري ها چنين بر اقتصاد و تجارت خارجي ما مسلط مي‌شوند.

کاش شعله‌هاي خشم و انزجار ملت مسلمان نسبت به شرک و کفر عثماني را امثال ملاصدرا خاموش نمي‌کردند تا اکنون مملکت ما هم شريک عثماني ها در جهالت و عقب افتادگي علمي نمي‌شد.
دوستي با عثماني ها = عقب افتادگي علمي و عقلي
169 | raajer | | ١٥:٥٥ - ٠٢ دي ١٣٩٠ |
اين لعنت خدا به شما مشرکان است و لعنت حضرت زينب در کربلا تا ابد اين بيقراري با شما است اگه مذهب سني 50درصد دروغ باشه مذهب شما 99درصد دروغ است ميگين نه خودتان قضاوت کنيد نزد خدا مشرک ها از کافران هم بد تر هستن
170 | بخت النصر | | ٢١:٢٥ - ٠٢ دي ١٣٩٠ |
جناب پرستنده اله کذب raajer
اي کاش جهال مدينه آن روز که ابوبکر را شريک خداوند در جعل خليفة الله دانستند از خداوند تقوي مي‌کردند تا به عذاب «واقعة الحرة» دچار نشوند.
171 | مجيد م علي | | ١٦:١٢ - ٠٣ دي ١٣٩٠ |
با سلام
جناب raajer حتماً اين 50% توي صحاح است .
اينو جائي نگو يك دفعه ميبيني ,,,,,,,,,,,,,,,,


لبيك يا علي
172 | حسام | | ١٦:٣٦ - ٣٠ دي ١٣٩٠ |
سلام بيايد عاقلانه فكر كنيد ما كه در ان زمان نبوديم چه ميدانيم حق با كي بود ولي يك سوال دارم از اهل سنت ما12 امام داريم هشتمين انها در ايرانه اولي هم نيست ببينيد تا بحال اينهمه حاجت گرفتند اينهمه مريض لاعلاج شفا داده شده ولي تابحال گفتند ابوبكر يا عمر يا عثمان مريضي رو شفا دادند يا حاجتي براورده كردند تورو خدا بيشتر مطالعه كنيد با عقل خود استدلال كنيد
173 | عمر بودم عبدالعلي شدم agc | | ٢٠:٠٧ - ٠٥ بهمن ١٣٩٠ |
بيائيد راه برون رفت ازجهل وكيش بدران خودراازمن بياموزيد تقليد كوركورانه راخداوند بزرك درسوره فرقان ايه ٧٣منع قرار داده دررابطه به اختلاف مذهب بين شيعه وسني دورازتعصب يك بارقبول كنيد كه علي ابوبكر عمرعثمان ياوران رسول خدا بودند اين يك مساله مساله دوم تحقيق واقع بينانه كنيد كه كدام يك اينهاكرامت علم وكتاب وآثار ازخود بجاكذاشته وجه نسل ازانها بجامانده كه براي جفظ وحرمت دين وقران كار امد داشته باشد تاشما هم ازشيوه انهابيروي كنيد ١٧٣
174 | العبيد | | ٢٢:١٣ - ٠٥ اسفند ١٣٩٠ |
سلام عليكم سوالي در ذهن بنده گذشت و آن ايتكه خداوند در سوره تحريم مي فرمايند : عَسَى رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَيرًا مِنْكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَيبَاتٍ وَأَبْكَارًا(التحريم/5) حال مي توان نتيجه گرفت كه ام المومنين عايشه و حفصه مومن ، متواضع ، توبه كار ، عابد و ...نبوده اند كه خداوند تبارك وتعالي در صورت طلاق دادن ايشان مژده به همسراني با چنين ويژگي هايي را به حضرت محمد صلي الله عليه و آله وسلم داده است. با تشكر
175 | سيده علوي | | ١٧:٥٨ - ٠٩ اسفند ١٣٩٠ |
تنها کافر و منافق دشمن علي عليه السلام است قبل از هر چيز لازم است پستي و رذالت دشمن اهل بيت عليهم السلام را از منظر روايات اهل سنت بنگريم. البته روايات در اين باب بسيار است که ما در اينجا تنها قسمتي از آنها را برايتان گلچين مي کنيم: قال صلي الله عليه و اله لعلي عليه السلام: من آذاک فقد آذاني و من آذاني فقد آذي الله. پيامبر اکرم صلي الله عليه واله به علي عليه السلام فرمودند: هر کس تو را اذيت کند من را آزرده است. و هر کس من را بيازارد به تحقيق خدا را آزرده است. (۱) قال رسول الله صلي الله عليه و اله: ان حب علي قذف في قلوب المومنين. فلا يحبه الا مومن و لا يبغضه الا منافق. پيامبر اکرم صلي الله عليه واله فرمودند: کسي علي عليه السلام را دوست ندارد مگر مومن و کسي بغض او را به دل ندارد مگر منافق. (۲) قال رسول الله صلي الله عليه و اله: من سب عليا فقد سبني و من سبني فقد سب الله تعالي. پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله فرمودند: هر کس علي عليه السلام را فحش دهد من را فحش داده و هر کس من را فحش دهد به تحقيق خدا را فحش داده است. (۳) قال جابر بن عبدالله الانصاري و ابوسعيد الخدري: کنا نعرف المنافقين علي عهد رسول الله ببغضهم عليا عليه السلام. جابر بن عبدالله و ابوسعيد خدري ميگويند: در زمان رسول الله صلي الله عليه و اله ما منافقان را به سبب بغض شان به علي عليه السلام مي شناختيم ! (۴) فعلا به همين چهار حديث کفايت مي کنيم... اسناد: ۱-تاريخ دمشق ۴۲/۲۰۴/۸۶۷۶ -- ذخائر العقبي ۱۲۲ -- الافصاح ۱۲۸ -- الجمل ۸۱ ۲-المستدرک حاکم ۳/۱۲۷ -- صحيح النسائي ۲/۲۷۱ -- صحيح مسلم ۲/۲۷۱ -- صحيح الترمذي ۲/۳۰۱ -- صحيح ابن ماجه ۱۲ -- مسند احمد ۱/۸۴ -- الدر المنثور ۷/۵۰۴ -- تفسير الطبري ۱۳/۷۲ ۳-المستدرک علي الصحيحين ۳/۱۳۱/۴۶۱۶ ۴-سنن الترمذي ۲/۲۹۹ -- الحليه ابو نعيم ۶/۲۹۴
176 | داريوش | | ١٧:٥٦ - ٢٠ اسفند ١٣٩٠ |
سلام
خوش به حال شيعيان كه اهل بيت رو دارند كه هر حاجتي داشته باشند از اونها ادا مي كنند . بدبخت ها سني ها كه هيج كسي رو ندارند به اونها كمك كنه . تو دنيا رو كه نگاه مي كنم چقدر سني ها بدبخت ترند و شيعه ها خوشبخت تر .
177 | صلاح الدين ايوبي | | ١٩:٠٧ - ٢٠ اسفند ١٣٩٠ |
کسي را که خدا گمراه کند کسي نتواند هدايت کند لعنت خدا بر مشرکان
178 | مهدي | | ٢١:٥٤ - ٢٢ فروردين ١٣٩١ |
من تحقيق خيلي كردم اما وهابي اصلاً وجود نداره بلكه بعضيها كه ميخواند اسم اسلام را بد كنند و هدفشان است از خودشون درمي‌آورند مي‌گويند فلان عرب‌ها وهابي هستند من خودم چند سال تحقيق داشتم اما وهابي يك اسم بيش نيست بلكه آناني كه مي‌گوييد خودشان دست نشانده غرب هستند وهابي مسلمانان خوبي هستند اين توطئه شوم غرب است كه مي‌خواهد اسم اسلام را بد كند كساني كه عقل دارند خودشون بهتر مي‌دونند جريان از چه قرار است فقط بايد مسلمان به قرآن و سنت رسول الله توجه كند و بس تمام حقيقت را مي‌يابد به اميدي كه مسلمانان فقط راه قرآن و سنت محمد صلي الله عليه وسلم را ادامه بدهند
179 | حسين رواز | | ١٠:٢٨ - ٠١ ارديبهشت ١٣٩١ |
هو در رابطه با پاسخهايتان به علت ازدواج حضرت رسول با عايشه و حفصه، اشکالاتي را مطرح مي نمايم: 1. آيا اين سخن درست است که بگوييم دوستي حضرت رسول با اشخاص، تأييد کننده آنان نيست به دليل اينکه حضرت علم غيب نداشتند؟ آيا دوستي پيغمبر با علي دليل تأييد ايشان نيست؟ پس جايگاه عقل و واقع بيني که انبياء مظهر اتم آن هستند چه مي شود؟ با توجه به اينکه رواياتي داريم که پدران اين دو زن تا آخر عمر بت پرست بودند و حضرت رسول از اين مطلب آگاه بودند. پس چگونه مي شود که حضرت با دختر دو منافق تمام عيار به دليل اينکه علم غيب ندارد وصلت کند؟! 2. فرموديد علت همان است که درباره ي لوط و نوح عليهماالسلام جاريست. .ولي اشاره اي به علل آن نکرديد. 3. يکي از علل را امتحان کردن پيغمبر توسط خداوند ذکر کرديد ولي هيچ دليل عقلي و نقلي براي آن ذکر نکرديد. علاوه بر اين چرا بايد خداوند طوري پيغمبر را امتحان کنند که بعدها از همين ناحيه، اسلام آسيب ببيند چنانکه مشخص است. 4. دليلي که براي سياسي بودن ازدواج هاي پيغمبر ذکر کرديد را با مسامحه مي پذيريم ولي آيا دختر قحط بود و در قبيله ي تيم فقط عايشه بود و در قبيله ي عدي فقط حفصه؟ آيا دختراني در ميان آنها نبودند که حداقل فايده شان اين باشد که دختر ابوبکر و عمر نباشند و آسيب نرسانند؟ فقط با تحقيق و تفحص در تاريخ مي شود جواب اين سوال را داد. موفق باشيد.

پاسخ:
باسلام
1.طبق سخن اهل سنت كه مي گويند پيامبر علم غيب ندارد در اينجا هم پيامبر علم غيب نداشت كه ابوبكر چگونه باطني دارد تا بادخترش كه دختر چنين پدري است ازدواج نكند و مبناي دوستي در اسلام ظاهر افراد است مگر اينكه فرد باطنش را ظاهر كند و شكي در تاييد حضرت علي عليه السلام توسط رسول الله صلي الله عليه و آله نيست چون تصريحاتي از ايشان در مورد حضرت علي عليه السلام مي باشد و همچنين ايشان در دامان حضرت تربيت يافته بودند و حاصل تربيت ايشان محسوب مي شدند و دليل ازدواج رسول الله صلي الله عليه و آله در متن مطلب آمده.
2.منظور اين است كه قرار نيست هميشه زنان پيامبران افراد خوبي باشند كما اينكه در مورد پيامبران قبلي نيز چنين بوده است.
3. دنيا دار امتحان است دليل ديگري نمي خواهد مسلمان بايد چشمش را باز كند خداوند قرائن و عقل را به انسان داده تا از روي اختيار انتخاب كند اگر خداوند چشم ما را مي بست آنوقت جاي اعتراض داشت.
4. شخص اين افراد در اين قبايل نياز به جذب داشتند پيامبر براي ارتباط با سفيانيان با دختر ابوسفيان ازدواج كرد اين هدف سياسي در صورتي واقع مي شود كه با فرد ذي نفوذي از اين قبايل ازدواج كند نه با فردي كه هيچ جايگاهي دارد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
180 | مريم | | ٠٤:٠١ - ٠٢ ارديبهشت ١٣٩١ |
من شيعه هستم و به اينکه شيعه هستم خيلي افتخار مي کنم . مي دانم شيعه شناسنامه اي کافي نيست شايد خيلي از ما اگر در خانواده ايي لائيک به دنيا امده بوديم هيچ زمان دنبال راه درست نمي رفتيم ولي حالا که خداوند بزرگ اينچنين لطف بزرگي در حق ما روا داشته است بهتر است لااقل دين و مذهبمان را خوب بشناسيم و اسلام واقعي را در جامعه وزندگيمان پياده کنيم تااگرکسي خواست مسلمان شود عاشق دين ومذهبمان شود . بيائيد تعصب کور کورانه راکنار بگذاريد ودر هر مذهبي که هستيد خدا رابپرستيد وقران اين کتاب بزرگ ومقدس را در زندگي خود سر لوحه قرار دهيد و به عقايد يکديگر احترام بگذاريد دنبال برتري نباشيد که اگر اينگونه باشد تا قيامت بايد جدال کنيد .
181 | هومن | | ٢٢:٣٤ - ٠٥ ارديبهشت ١٣٩١ |
تو رو خدا منو راهنمايي كنيد داستاني در مورد ازدواج پيامبر (صلي الله و عليه و اله)با عايشه فهميدم كه نميدانم تا چه حد صحت دارد ميگويند پيامبر بر پشت بام خانه بودي و عايشه را ديد و همان جا در دل صيغه محرميت را در دل ميخوان و عايشه را همسرد خود مي داند خواهشا جواب من را مستند بدهيد

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
به اين آدرس مراجعه كنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
182 | بخت النصر | | ١٠:٥٠ - ٠٦ ارديبهشت ١٣٩١ |
جناب شماره 178
لطفا بفرماييد آيا اخذ جزيه از مسلمين توسط ابوبکر بنا بر قرآن و سنت رسول الله (صلي الله عليه و آله) بود يا نه؟
آيا توحش عمر بن خطاب در ايران بنا بر قرآن کريم و سنت رسول الله (صلي الله عليه و آله) بود يا نه؟
183 | سياوش | | ٢٣:٣٢ - ٠٦ ارديبهشت ١٣٩١ |
ايه 6 سوره احزاب پيامبر از خود مومنان نسبت بدانان سزاوارتر و همسران ايشان مادران مومنان هستند ايه 32 سوره احزاب: اي زنان پيامبر شما مثل هيچ يک از زنان ديگر نيستيد ايه 22 سوره نور: صاحبان فضل و کرامت و ثروت (ابوبکر صديق) نبايد اين بخشش و بذل خويش را از ديگران بازگيرند(حادثه افک) بايد عفو و گذشت نمايند اين ايه به تفسير شيعه و سني در مبرا بودن حضرت عايشه از تهمتها زده شد و ابوبکر صديق فردي با فضيلت ناميده شد

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
اين ادعاي شما در مورد شيعه اشتباه است و كسي چنين تفسيري نكرده است سخن خود را مستدل ارائه فرماييد؟
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
184 | ميرويس | | ٠١:٥٥ - ١٣ ارديبهشت ١٣٩١ |
واه واه جناب حسام در اصل شفا خواستن و کمک خواستن غير از خداوند ج از کسي دگر کجا جايز است (اياکنعبد و اياکنستعين...) گفتن يا علي و يا عمر ويا... در حقيقت شرک است يا الله
185 | محمد | | ١٧:٣٨ - ٢٥ ارديبهشت ١٣٩١ |
با سلام امروزمتاسفانه بدليل سطحي نگري ودوري از قران كريم بيشتر تهمت ها به اهل بيت پيامبر صل الله وعليه مي شود بنظر بنده براي جواب به اين افراد فقط اين مطلب از قران كريم كافي است كه چرا فكر مي كنييد خداوند كريم در قران زنان پيامبر را ام المومنيين خطاب مي كند؟جواب خيلي ساده است وهيچ نيازي به علم تفسيرندارد وآن اين است كه هر انساني با هر درجه از ايمان اين اجازه به خودو ديگران نمي دهد كه به مادرش توهين شود پس وقتي زنان پيامبر را خداوند مادر تمام مومنين قرارداده است هيچ كس حق توهين وافترا به آنها نداردواگر كسي اين كار را به هر دليلي انجام مي دهدايشان نمي توان انسان ازاده فرض كرد والسلام
186 | علي ع | | ٠٣:٥٩ - ٠٥ خرداد ١٣٩١ |
انشاا...خداوندچشم هاي دلتان رابازکندتااين همه گناه براي خودتان نخريد انشاا...
187 | اسم دختر امام رضا كه بود | | ٠١:٢٨ - ٢٠ خرداد ١٣٩١ |
براستي چرا امام رضا اسم تنها دخترشو عايشه گذاشت. احاديث همه چرتند، پاکي ام المومنين در سوره نور آمده آيات 11 تا ... اهل بيت بودنش در 33 سوره احزاب ام المومنين بودنش در 6 سوره احزاب و اما شما برويد وهمان احاديث دروغينتان را بخوانيد و بخوانيد و بخوانيد .... رد آيات قرآن کفر با خداست تهمت به زن پيامبر اهانت به دين اسلام و اهل بيت است. براستي چرا همچين قومي را خدا درست کرده که اينچنين بايد به پيامبر اهانت و آيات قرآن را بر احاديث کذب ترجيح مي دهند و ..... براستي چرا؟؟؟؟؟؟ اگر خدا هم مستقيما بيايد پايين و بگويد حقيقت چيست شما گمراهيد و گمراه و گمراه ..........

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
در اينكه امام رضا عليه السلام چند دتا دختر داشت اختلاف وجود دارد زيرا عده اي نقل كرده اند كه حضرت سه تا دختر به نام فاطمه ، عايشه و حكيمه داشت
اينكه چرا حضرت اسم دخترش را عايشه گذاشت مي گوييم :
اولا: هيج اسمى (غير از نام‌هاى خداوند بارى تعالي) انحصارى نيست كه مختص يك نفر باشد؛ بلكه گاهى يك اسم براى افراد زيادى انتخاب مى‌شد كه با همان نام هم شناخته مى‌شدند و هيچ محدوديتى در اين زمينه در بين اقوام و ملل وجود نداشته است .
دوما : شکى نيست که شيعيان از يزيد بن معاويه و اعمال زشت او تنفر شديدى داشته و دارند؛ ولى در عين حال مى‌بينيم که در بين شيعيان و اصحاب ائمه عليهم السلام کسانى بوده‌اند كه نام شان يزيد بوده است؛ مانند:يزيد بن حاتم از اصحاب امام سجاد عليه السلام. يزيد بن عبد الملك، يزيد صائغ، يزيد كناسى از اصحاب امام باقر عليه السلام؛ يزيد الشعر، يزيد بن خليفة، يزيد بن خليل، يزيد بن عمر بن طلحة، يزيد بن فرقد، يزيد مولى حكم از اصحاب امام صادق عليه السلام.حتى يکى از اصحاب امام صادق عليه السلام، نامش شمر بن يزيد بوده است.الأردبيلي الغروي، محمد بن علي (متوفاي1101هـ)، جامع الرواة وإزاحة الاشتباهات عن الطرق والاسناد، ج 1 ص 402، ناشر: مكتبة المحمدي. آيا اين نام گذاري‌ها مى‌تواند دليل بر محبوبيت يزيد بن معاويه نزد ائمّه و شيعيان آنان باشد؟
سوما : بنا به نقل شيخ مفيد نام يكى از فرزندان امام مجتبى عليه السلام عمرو بوده است، آيا مى شود گفت: كه اين نامگذارى به خاطر همنامى با اسم عمرو بن عبدود و يا عمرو بن هشام (ابوجهل) بوده است؟ شيخ مفيد، (متوفاي413 هـ)در الإرشاد في معرفة حجج الله علي العباد، ج 2، ص 20، اين را نقل كرده است
چهارما: نامگذارى فرزندان هميشه از روى علاقه پدر و مادر به افراد و شخصيت‌ها صورت نمى‌گرفت و گر نه بايد همه مسلمانان، نام فرزندان خود را به نام رسول اكرم صلى الله عليه وآله نامگذارى مى‌كردند.اگرنامگذارى به خاطر ابراز محبت به شخصيت‌ها بود، چرا خليفه دوم به سراسر ممالك اسلامى بخشنامه كرد كه كسى حق ندارد فرزندش را به نام رسول خدا صلى الله عليه وآله نامگذارى كند؟ ،اين مطلب را إبن بطال البكري القرطبي،شرح صحيح البخاري، ج 9، ص 344 نقل كرده است
بنابراين آيا مي شود گفت نام گذاري امام رضا عليه السلام دخترش را به اسم عايشه بخاطر ابراز علاقه بوده است ؟
اما اينكه براي پاكي ام المومنين به آيه 11سوره نور كه به آيه افك مشهور است، تمسك مي كنيد بهتر است براي روشن شدن مطلب به اين آدرس رجوع كنيد
ودرباره اينكه آيا به زنان پيامبرصلي الله عليه وآله، اهل بيت اطلاق مي شود يا نه به اين آدرس مراجعه كنيد
و شما طبق آيه 6 سوره احزاب كه ادعا كرديد عايشه ام المونين است بايد بگوييم كه ام المونين بودن همسران پيامبر صلي الله عليه وآله، امرى است قطعى و از ويژگى‌هاى رسول خدا صلى الله عليه وآله است وكسي منكر آن نيست ؛ اما سؤالى كه اين جا پيش مى‌آيد اين است كه «ام المؤمنين» بودن به چه معنا است و چه احكامى بر آن مترتب مى‌شود؟د راين باره به اين آدرس مراجعه كنيد
موف باشيد
گروه پاسخ به شبهات
188 | غضنفري | | ٠١:١٤ - ٢١ خرداد ١٣٩١ |
جناب صابر شالچي163:لطفا به كساني از مخالفين كه خبر پسر بودن جنين حضرت زهرا(س)را عجيب ميدانند و در اين رابطه شبهه وارد ميكنند.علاوه بر پاسخ بسيار زيباي اساتيد پاسخ به شبهات بفرمائيد كه چرا پيشگويي ابوبكر را مبني بر دختر بودن نوزادش ام كلثوم كه هنوز به دنيا نيامده بود مورد سئوال قرار نميدهند؟شايد در نظر آنها اين كرامات براي ابوبكر عادي بوده ولي رسول الله(ص) اين كرامات را نداشته؟!!!!!!! واما در مورد عايشه فرق شيعه با سني اين است كه اهلسنت عايشه را فقط ام المومنين ميدانند ولي در كتبشان بدترين نسبتها را به او داده اند.كه اگر خواستي ارائه ميكنم ولي شيعه عايشه را طبق منطق قرآن ام المومنين ميداند نه معصوم ولي بر خلاف اهلسنت حتي در يك جا هم به او توهين نكرده است.اگر شما سراغ داري بسم الله
189 | درعلي بني | | ٠١:٥٢ - ٠٥ تير ١٣٩١ |
مگر خديجه زن پيامبر نبوده چرا اسمش تو ليست زنان پيامبر نيست؟ تعداد زنان پيامبر دوازده تا بوده اسمشون چي بوده و از کدام قبيله؟

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
در اينجا منظور زناني بوده كه پيامبر به داعيه سياسي با آنها ازدواج كرده اند نه تمام زنان ايشان و الا غير از خديجه زنان ديگري هم بوده كه ذكر نشده است.
زنان پيامبر طبق تحقيقي از اين قرارند:
1. خديجه بنت خويلد. 15 سال از پيامبر اسلام صلّى اللّٰه عليه و آله بزرگتر بود، خديجه بيست و پنج سال در همسرى آن حضرت باقى بود تا وفات يافت.
2. سوده بنت زمعة. رسول خدا او را پس از وفات خديجه و پيش از عايشه به عقد خويش در آورد، وى بيوۀ سكران بن عمرو بود كه پس از وفات او در مكه به عقد آن حضرت در آمد و در آخر خلافت عمر يا در سال 54 هجرت وفات كرد.
3. عايشه دختر ابو بكر بن ابى قحافه. وى تنها دخترى بود كه در سن 7 سالگى به عقد آن حضرت در آمد و در سال 57 يا 58 هجرى وفات كرد.
4. حفصه دختر عمر بن خطّاب. او بيوۀ خنيس بن حذافۀ سهمى بود كه پس از عايشه به عقد آن حضرت درآمد.
5. زينب دختر خزيمة بن حارث. زينب، كه او را ام المساكين نامند، بيوۀ عبد اللّٰه بن جحش، شهيد احد، و يا به قول ابن هشام و ابن حزم بيوۀ عبيدة بن حارث، شهيد بدر است. وى پس از حفصه به عقد آن حضرت در آمد و دو سه ماه بعد وفات يافت. « سيرة النبي، 4/ 397 و جوامع السيرة، 33. »
6. أمّ حبيبه رمله دختر ابو سفيان، بيوۀ عبيد اللّٰه بن جحش بود كه در حبشه به كيش نصرانى درآمد و همان جا وفات يافت. ام حبيبه را نجاشى در حبشه به وسيلۀ خالد بن سعيد بن عاص به عقد پيامبر صلّى اللّٰه عليه و آله درآورد و به مدينه فرستاد. وى پس از زينب به هم‌سرى رسول خدا درآمد.
7. ام سلمه: هند دختر ابو اميّۀ مخزومى. او با شوهرش عبد اللّٰه بن عبد الاسد مخزومى، پسر عمّۀ رسول خدا، دو بار به حبشه هجرت كرد و بعد به مكه بازگشت و سپس به مدينه هجرت كرد. ابو سلمه (شوهر ام سلمه) در احد زخم برداشت و در سال چهارم شهيد شد. امّ سلمه بعد از شهادت شوهرش به عقد رسول خدا درآمد.
8. زينب بنت جحش، دختر عمۀ رسول خدا. او در آغاز به دستور رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله به عقد زيد بن حارثه درآمد. سپس از زيد طلاق گرفت و بعد از ام سلمه به هم‌سرى رسول اللّٰه صلّى اللّٰه عليه و آله درآمد. زينب در سال بيستم هجرت درگذشت.
9. جويريه دختر حارث بن أبى ضرار. او در غزوۀ مريسيع اسير شد و در تقسيم غنيمت به سهم ثابت بن قيس درآمد. رسول خدا قيمت او را به ثابت پرداخت و او را آزاد ساخت. جويريه بعد از اين آزادى به اختيار خود به عقد رسول خدا درآمد و در اثر اين ازدواج ميمون بيش از يك صد خانوار اسير از بنى المصطلق از اسارت آزاد شدند.
وى به سال 50 يا 56 هجرى وفات يافت.
10. صفيه دختر حيّى بن أخطب از يهود بنى نضير. صفيه در آغاز بيوۀ سلّام بن مشكم و سپس كنانة بن ابى الحقيق بود. كنانه در جنگ خيبر كشته شد و صفيه اسير گشت و سپس به زوجيت رسول خدا درآمد. وى به سال 50 هجرى وفات يافت.
11. ميمونه دختر حارث بن حزن و خالۀ عبد اللّٰه بن عباس و خالد بن وليد. او پيش از ازدواج با پيامبر صلّى اللّٰه عليه و آله همسر أبو رهم بن عبد العزّى بود و بعد در ذى قعدۀ سال هفتم در سفر عمرة القضاء به وسيلۀ عبد اللّٰه بن عباس در سرف به عقد رسول خدا در آمد. وى به سال 51 يا 63 يا 66 هجرى درگذشت.
(گرجى، ابو القاسم، تاريخ فقه و فقها، ص: 27، مؤسسه سمت، تهران - ايران، سوم، 1421 ه‍ ق)
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
190 | جانشين خدا | | ٠٨:٤٠ - ٢٤ تير ١٣٩١ |
باسلام
اي كساني كه صداتونو از خدا وپيغمبر خدا بالا تر بده ايد واحساس ميكنيد كه بيشتر ميدانيد ..... در انتطار شماست
اي انهاي كه نسبت به همسران پيامبر بي ادبي مكنيد واي برشما كه داريد به خود بيامبر توهين ميكنيد
كاش انهاي كه ادعاي پيروان علي را ميكردند خضرت علي را ميشناختن
اقاي محترم اگه حرفاي خودتو كنار هم بزاري ايا متوجه گمراهي خودت نميشي
كس راكه خوابيده ميشه از خواب بيداركرد ولي كس كه خودشو به خواب زده متاسفم
به اميد ديدن شما در قيامت
191 | ايراني | | ٢٣:١٣ - ٠٦ مرداد ١٣٩١ |
گفتار نيک-کردار نيک -پندار نيک ازدين زرتشت ازهمه اين مجادلات بهتر است به اميد روزي که همه ايرانيان به اصل خود برگردند
192 | احمد ياونگي | | ٢٢:٠٥ - ٠٨ مرداد ١٣٩١ |
بسم الله الرحمن الرحيم
براي من اين سواله چرا مردم رو با اين حرفها به جان هم انداختيد که فقط باعث کينه و جدايي مردم ايران از هم مي‌شه
چرا به همبستگي دعوت نمي کنيد برادران پيغام پيغام تمامي پيامبران شناخت و درک وجود خداوند تعالي است وقتي تو برادر شعيه من يا بردار سني من يا بردار مسيحي يا يهودي يا هر ديني که خداوند رو به دحدانيت قبول دارد به اين نکته رسيدي که خداوند يکي هست ديگه بحث در مورد انسانها چيه گيريم تمامي اين بحثها درست باشه کاري رو براي اين عالم و عالم اخرت ما درست مي کنه بياييد به جاي بحث بي مورد که مورد رضايت بعضيها است مشغول ساختن دنيامون به بهترين نوع کنيم اگر مسلمان هستيد بياييد اخلاقتون رو درست کنيد از ايتام و فقرا دستگيري کنيد در برابر ظالم بايستيد و حق رو بگيد ولو به ضرر شما باشه به شما چه در زمان پيامبر چه گذشت پيامبر دين را براي ما کامل کرد و اون هم قرانه مي‌خوايد عمل کنيد مي خوايد نکنيد دين اجباري نيست دين دروني هست من باب مثال از اين بحثهاي هزار ساله که بين اديان هست جز کشتار و نفاق چيزي بيرون اومده از اون اولش اسلام با زور شمشير اومد تا به حال که هر کسي حقي رو بگه و خلاف ميل بعضيها باشه بهش مردتد و دين گريز و غيره مي‌گن خداوند امر فرومده به وحدت فرمود به ريسمان محکم خداوند چنگ بزنيد و تفرقه نکنيد چرا به دانستهاتون عمل نمي‌کنيد از شما عزيزان مي خوام و خواهش دارم در اين جدل شرکت نکنيد کامند نزاريد به حرمت ايراني بودنمون به حرمت مظلوم بودنمون بياييد سر هيچ بحث نکنيد ما وظيفمون حفظ ايران و ايرانيه و بس جهاد يعني دفاع از ايران و ساختن وطنه به شيعه و سني بودن کسي کاري نداشته باشيد هيچکس در دنياي آزاد و جايي که داور به حقي مانند پروردگار داره و همه بازگشتشون به سوي اونه چرا کار خدا رو به خدا واگذار نمي‌کنيد اخرين حرفم کسايي که اين سايت رو گذاشتن مريض هستند چون از عقده و جنگ و تفرقه خوششون مي‌ياد تف به شرفتون.
193 | يازهرا | | ٢٤:١٤ - ١٧ مرداد ١٣٩١ |
جناب جانشين از احاديث خودتون استفاده شده که!ما بي ادبي کرديم!؟بحث علميه! يک لحظه فکر کن شايد تو داري اشتباه مي کني...فقط 1لحظه... تا قيامت ياعلي
194 | مسلمان | | ٢١:٤٤ - ٢٦ مرداد ١٣٩١ |
بسم الله الرحمن الرحيم .
تعالوا الي کلمه سوا بيننا و بينکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شياء . صدق الله العلي العظيم
195 | وافعن كه شرمه | | ٢٠:٣٠ - ٠٤ شهریور ١٣٩١ |
190:جانشين خدا:.........................................ار اين حرفهات خيلي خوشم آمد ...........خدا خودش اينهارا به راه راست هدايت كند انشالا شما دستان عزيز اگر معلومات نداريد هيچ وقت بعس نكنيد شما خبر هستيد؟كه از كي داريد حرف ميزنيد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چون فقد به شما دوستان گفته شده كه با امام علي(ص) در جنگ بودن شما هم ياد گرفتيد كه هميشه توحين كنيد به عايشه صديقه ..شما هيچ وهيچ معلوماتي نداريد در باره دين اسلام ...........اي خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودت خمه مترا به راه اسلام خدايت كن
196 | وحيد بنده كوچك خدا | | ١٤:٢٥ - ٢٨ شهریور ١٣٩١ |
جناب وافعن که شرمه وجانشين خدا!!!!!!! من واقعا تعجب ميکنم از اينهمه سري که با لجاحت تمام زير برفه و به هيچ قيمتي بيرون نمياد.....!!!! ميشه توضيح بفرمايين جريان جنگ جمل رو کي به ما گفته؟ يا توهين عمر (خدا جزايش را هر چه که هست بيشتر کند) را به ساحت مقدس رسول الله چه کسي نقل کرده ؟ يا تمام جريانات نقل شده از عايشه (بقول شما هم صديقه و هم بقول روايات نقل شده از شما خروج کننده بر امير المومنين و نقل کننده لحظات خصوصي پيامبر خدا براي خاص و عام و...) را چه کسي مکتوب فرمودند؟ ميشه بگين اگر خداي نکرده کسي از روي همين نوشته ها فيلمي تهيه کنه خون شما بجوش مياد يا نه؟ معلومه که جواب مثبته چون از خواندنشون که خونتون بجوش اومده، پس ميشه بجاي اينکه مارو براي مرور حرفهاي خودتون توبيخ کنين يا امامان خودتون رو توبيخ کنين (که با نوشتن اين مطالب در کتابهاشون چطور شدند امام بايد از علماي شما پرسيد ) يا برين امامي رو پيدا کنين که از حرفاش خونتون به جوش نياد يا به مصداق اين بخش از آيه الکرسي "من ذاالذي يشفع عنده الا باذنه... " لياقت شفاعت نزد خدا رو داشته باشه نه اينکه خودتم نتوني از شر حرفاش و اعمالش در امان باشي، آخه اگه ان شا الله قرآن خونده باشي ميدوني که هر امتي با امامش محشور ميشه ... فقط يک سوال از گروه پاسخگويي به شبهات دارم ، چرا با وجود اينکه امام شافعي بصورت مستقيم يا غير مستقيم از حضور حضرت امام جعفر صادق(ع) بهره ميبرد يا مسلم با وجود اينهمه احاديثي که از برحق بودن اهل بيت نقل کرده و حتي شعر معروفش در مورد امير المومنين(ع) و صلوات برحضرت محمد (ص) و خاندانشون رو شرط قبولي نماز ميدونه يا عالمان ديگر چرا بعد از اينهمه دليل روشن راه حق رو انتخاب نکردند، آيا دليلي جز سيطره حاکمان زورگو داشته يا دليلي بر تغيير عقايد آنها در منابع شيعه و سني در دست هست؟ اميدوارم هم نظرم درج بشه هم سوالم جواب داده بشه چون معمولا يا يکيش ميشه يا هيچکدوم با تشکر

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
اولاً چه معلوم كه آنها شيعه از دنيا نرفته باشند! البته دليلي بر تغيير عقايد اونها نيست. و ثانياً معمولا دست برداشتن آنها از عقايدشان معونه مي برد كه معمولاً حاضر به افتادن در چنين چالشي نبودند. ثالثاً به همان دليلي كه پيامبر ص براي ابوجهل شق القمر كردند و با چشمان خود ديد ولي پيامبري حضرت را نپذيرفت.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
197 | شيعه علي | | ١٤:٥٩ - ٠١ مهر ١٣٩١ |
تمام اين مشکلات به اين خاطر است که خداشناسي بعضي از ماها ضعيف هست.اگر روزي که پيامبر عظيم الشان اسلام(ص) به دستور خدا ولايت علي(ع)را اعلام کردند و همه هم بالاخص ان سه خليفه ان را پذيرفتند,بعد از وفات ان بزرگوار هم چنان بر عهد خود پايدار بودند,حالا اين همه مشکلات نداشتيم و خيلي افراد جزو گروه ضالين قرار نمي گرفتند هر چند در قران امده است که اکثرهم لا يعلمون.به گفته برادر اهل تسننم قيامت جايگاه خوبي براي جواب به اين مشکلات است.در پناه خدا و اقا امام عصر ارواحنا فداه.
198 | حاج آقا | | ١٨:٠١ - ١٠ مهر ١٣٩١ |
چرا ديني که حضرت ابراهيم آورد از دين حضرت موسي و عيسي بالاتر بود در حالي که ابراهيم بعد از حضرت موسي و عيسي آمده بود و دينش از دين هر دو با ارزش تر بزرگتر بود؟

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
حضرت ابراهيم عليه السلام بر حضرت موسي و عيسي عليهمالسلام مقدم بوده ولي بقاياي تعاليم دين ايشان چون خالصتر در بين اجداد رسول الله صلي الله و عليه و آله باقي مانده بوده از دين يهود و نصاري كه بسيار با خرافات و اباطيل مخلوط شده بوده قابل عمل تر بوده والا دين يكي است.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
199 | محمد ايران | | ٠١:٠٣ - ١١ مهر ١٣٩١ |
جواب بسمه تعالي با صلوات بر پيامبر(ص)و آل و اصحاب ايشان وسلام ودرود و رحمت خداي سبحان به رهروان راه حقيقت با سلام بنده به طور اتفاقي به اين مطلب برخوردم لذا لازم ديدم در حد توان و آنچه که راه صواب است بيان کنم علم غيب داشتن چه ارتباطي با گرفتن دوست يا انتخاب همسر دارد اين را هر انسان منصف و بالغي مي فهمد که اين گونه مسايل هيچ ربطي به علم غيب ندارد. بر اساس نص صريح قرآن نه پيامبر ونه هيچ کس ديگري غير از خداي متعال داراي علم غيب نيست سورۀ مبارکه انعام آيه 50 : ‏ قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَآئِنُ اللّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ ‏{‏ ( اي پيغمبر ! بدين كافران ) بگو : من نمي‌گويم گنجينه‌هاي ( ارزاق و اسرار جهان ) يزدان در تصرّف من است ( چرا كه الوهيّت و مالكيّت جهان تنها و تنها از آن خداي سبحان است و بس ) و من نمي‌گويم كه من غيب مي‌دانم ( چرا كه كسي از غيب جهان باخبر است كه در همه مكانها و زمانها حاضر و ناظر باشد كه خدا است ) و من به شما نمي‌گويم كه من فرشته‌ام . ( بلكه من انساني همچون شمايم . اين است عوارض بشري از قبيل : خوردن و خفتن و در كوچه و بازار راه رفتن ، در من ديده مي‌شود ، جز اين كه به من وحي مي‌شود و ) من جز از آنچه به من وحي مي‌شود پيروي نمي‌كنم ( و سخن كسي جز سخن خدا را نمي‌شنوم و تنها به فرمان او راه مي‌روم ) . بگو : آيا نابينا و بينا ( و كافر سرگشته و مؤمن راه يافته ، در شناخت اين حقائق ) يكسانند ؟ ( و هر دو مساوي در پيشگاه يزدانند ؟ ) مگر نمي‌انديشيد ( تا در پرتو عقل ، حق برايتان نمودار و آشكار شود ؟ ) }. ‏مگر اينکه خداوند متعال پيامبر (ص)، يا ديگر انبياءعليهم السلام را از آن آگاه کرده باشد به عنوان مثال: سورۀ آل العمران آيه 44 ‏ ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُون أَقْلاَمَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ‏{‏ اين ( چيزهائي كه گفته شد ) از جمله خبرهاي غيبي است كه آن را به تو وحي مي‌كنيم و تو در آن هنگام كه قلمهاي خود را ( براي قرعه‌كشي به درون آب يا كيسه‌اي و . . . ) مي‌افكندند تا ( روشن شود بر طبق قرعه ) كدام يك سرپرستي مريم را بر عهده گيرد ، و بدان هنگام كه ميان خود ( بر سر سرپرستي او ) كشمكش داشتند حضور نداشتي ( و همه اينها از راه وحي به تو مي‌رسد ) }. ‏ مگر نه اين است که قرآن کتاب تعليم وتربيت و تزکيه مي باشد و با اشاره به زندگي پيامران گذشته (صلوات الله عليهم اجمعين)و افراد صالح ونا صالح و اشاره به شخص پيامبر(ص) و صحابه بزرگوار ايشان وحتي همسران گرامي و زندگي خصوصي رسول الله (ص) سعي در تعليم و آگاهي و تاديب و توجه ما دارند . به نظر ميرسد جناب عالي علت را خلط بلکه با قياس مي خواهيد چيز ناشدني را شدني کنيد و ذهنيت از پيش طراحي شدۀ خود را با اين برداشتها به اثبات برسانيد خداي متعال صراحتا در مورد زنان حضرت نوح و حضرت لوط عليهم السلام دوزخ را جايگاه آنان مي داند .سورۀمبارکه تحريم آيه 10 :‏ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ ‏‏ {خداوند از ميان كافران ، زن نوح و زن لوط را مثال زده است . آنان در حباله نكاح دو تن از بندگان خوب ما بودند و ( با ساخت و پاخت با قوم خود ، و گزارش اسرار و اخبار بديشان ) به آن دو خيانت كردند و آن دو نتوانستند در پيشگاه الهي كمترين كاري براي ايشان بكنند و ( آنان را از عذاب خانمانسوز دنيوي ، و سخت كمرشكن اخروي نجات دهند . به هنگام مرگ توسّط فرشتگان بديشان ) گفته شد : به دوزخ درآئيد همراه با همه كساني كه بدان در مي‌آيند }. ‏اين دو زن به خدا و هر دو پيامبر کافر شدند و نافرماني نمودن در حالي که با دعوت اين دو پيامبر مواجه شدند و نپزيرفتند و اين نافرماني و بي ايماني باعث شد که با ديگر نافرمانان و خطاکاران دچار عذاب الهي شوند . واقعا که چنين مقايسه اي دوراز انصاف و امانتداري اسلامي است که زنان پيامبر(ص) که مادران مومنان هستند، اين گونه تخطعه شوند و باعث انحراف اذهان و دوري از واقعيت کنيم .آيا اين درست است که به همان علت که حضرت نوح(ع) وحضرت لوط (ع) با زنانشان ازدواج کردند که پيامبر (ص) با همسرانش ازدواج نمودند مقايسه کنيم شما اين را از کجا در آورديد که حضرت نوح و حضرت لوط بعد از رسول بودنشان ازدواج نموده اند در حالي که نه در قرآن و نه در هيچ کتاب معتبر ديگري اشاره نشده که ازدواجشان بعد از نبوت بوده يا نه تا به گفته شما اين ازدواجها سياسي بوده باشد يا امنيتي . شما با اين پاسخ نقض خودتان که فکر مي کنيد شق القمر نمو ده ايد رسالت و زندگي و شخصيت رسول الله(ص) را به بازي گرفته ايد . خداوند در قرآن سوره نور آيه 26 ميفرمايد: ‏ الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ {‏ زنان ناپاك ، از آنِ مردان ناپاكند ، و مردان ناپاك ، از آنِ زنان ناپاكند ، و زنان پاك ، متعلّق به مردان پاكند ، و مردان پاك ، متعلّق به زنان پاكند . ( پس چگونه تهمت مي‌زنيد به عائشه عفيفه رزين ، همسر محمّد امين ، فرستاده ربّ‌العالمين‌ ؟ ! ) آنان از نسبتهاي ناموسي ناروائي كه بدانان داده مي‌شود مبرّا و منزّه هستند ، ( و به همين دليل ) ايشان از مغفرت الهي برخوردارند و داراي روزي ارزشمندند ( كه بهشت جاويدان و نعمتهاي غيرقابل تصوّر آن است ) }. ‏‏که پاکان براي پاکان و ناپاکا ن براي ناپاکان و اين ثابت است که حداقل در مورد پيامبر(ص) و خانواده گرامي شان صحت دارد و آنچه که شما برداشت داريد اينگونه پيامبري شايسته پيامبري نيست بلکه اين طور تداعي در ذهن خواننده زيرک و با انصاف مي شود که پيامبري با چنين خانواده اي نمي تواند اسوه و الگوي نيکو باشد . اگر چنان باشد که شما و امثال شما مي گوييد خدا مي خواست او را آزمايش کند اين خود باعث مي شد که بهانه اي باشد در دست مشرکان و منافقان که با اين تهمتها شخصيت پيامبر (ص) را زير سوال ببرند و باعث بد بيني مردم نسبت به او شوند همچنان که در حادثه افک مي خواستند اين کار را انجام دهند اما خداي بزرگ و داناي غيب دست منافقانه آنها را رو کرد و نقشه شوم آنها را تبديل به ياس براي آنان نمود .اين حادثه ،!آزمايش بزرگي بود و خداي متعال اراده فرمود که صره را از ناصره جدا و منافق را از مومن جدا کند .در جريان اين رويداد پيامبر (ص) چون حقيقت را نمي دانست و در شأن پيامبر (ص) نبود که چنين کسي در منزلش باشد لذا او را به خانه پدرش فرستاد و تا نازل شدن آياتي از سوره نور در پاکي حضرت عايشه صديقه (رض) نگذاشت که به منزلش برود و اين جاست ک مي فهميم خداي متعال خودش حافظ و نگهبان خانه پيامبر مي باشد و با تلاوت اين آيات تا قيامت از حريم شخصي رسول گرامي اسلام (ص) دفاع نموده است و هرکس اين گونه افتراها را با بيمار دلي در هر زماني مطرح کند با جواب قاطع و کوبنده قرآن مواجه خواهد شد چه در لباس مسلماني باشد و يا غير. پس آيا اين اجحاف و رجحان در حق پيامبر بزرگ اسلام (ص) نيست که با برداشت نادرست از قرآن و نخواندن آن نه با ذهني آزاد و وجداني بيدار، دانسته يا نادانسته خود و ديگران را به سوي ذهنيات و تصورات غلط و ظالمانه بکشانيم . شما شاهد ماجراي ساخته شده ذهن خودتان را از سوره تحريم مي آوريد که مي فرمايد : ‏ إِن تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ{‏ اگر به سوي خدا برگرديد و توبه كنيد ( خداوند برگشت و توبه شما را مي‌پذيرد ) چرا كه دلهايتان ( از حفظ سرّ كه پيغمبر دوست مي‌داشت ) منحرف گشته است . و اگر بر ضدّ او همدست شويد ( و براي آزارش بكوشيد ، باكي نيست ) خدا ياور او است ، و علاوه از خدا ، جبرئيل ، و مؤمنان خوب و شايسته ، و فرشتگان پشتيبان او هستند }. ‏ با توجه به معناي آيه مورد نظر نمي گويم توضيح يا تفسير بلکه پيداست که اگر توبه نمي کردند و به سوي خدا ورسول ميل پيدا نمي کردند آيۀ قطع روابط آنها با پيامبر(ص) نازل مي شد هم چنان که در سوره احزاب آيۀ28 ميفرمايد: ‏ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحاً جَمِيلاً ‏ا‏ {اي پيغمبر ! به همسران خود بگو : اگر شما زندگي دنيا و زرق و برق آن را مي‌خواهيد ، بيائيد تا به شما هديّه‌اي مناسب بدهم و شما را به طرز نيكوئي رها سازم }. ا‏گر هرکدام از همسرانت خواهان زندگي دنيا هستند آنهارا سهم نيکو بده و راضي و رها کن در اين صورت چگونه ممکن است که زني نافرمان و و همچنان که پناه بر خدا به گفته شما مسکن او فتنه و مکان شيطان باشد و خداوند بي تفاوت در اين رابطه باشد و همانطور که بيان شد خداوند بر اساس قرآن شخص وجود پيامبر(ص) و خانواده ايشان را بسيار مورد توجه قرار داده وتوصيه هايي را براي تطير ايشان بيان نموده است . پس به ياد داشته باش که در همين منزل آيات قرآن نازل ميشد و جزء بيوت نبي (ص) بود ودر آنجا پيامبر (ص) به سؤالات مردم پاسخ ميداد و از صحابه (رضوان الله تعالي عليهم اجمعين ) پذيرايي مي نمود و در آنجا استراحت مي فرمود .اما دريغا که قرآن را با ديدي باز و منصفانه نمي نگريد. از آن جا که دين اسلام آخرين دين و برنامه اي نه براي يک نسل بلکه براي بشريت تا قيامت مي باشد لذاست که کاراولين مبلغ اين دين بس خطير و سنگين مي باشد چون اگر خلل در ابلاغ رسالت و همچنين در شخصيت و پيام آور اين دين وجود داشته باشد کل برنامه اسلام به خطر ميافتد چون کوچکترين عنصري که باعث به خطر افتادن اين دين و برنامه اش ، پيش مي آمد خداي مهربان پيامبر (ص) را از آن آگاه مي کرد و فراوان اين مسائل در قرآن ديده مي شود که خداوند از طريق وحي براي اصلاح آن وضعيت يا جلوگيري از خطرات آن پيامبر (ص) را آگاه و ياران بزرگوار ايشان را توصيه يا تاديب مي نمودند.در اين رابطه وجود پيامبر به عنوان نمونه و الگوي احسن بيشتر مورد توجه بود و از کوچکترين مورد در زندگي شخصي ايشان نيز چشم پوشي نمي فرمود زيرا موقعيت پيامبر (ص) به عنوان الگوي بي نقص مورد توجه خداي سبحان بود و درس بزرگي را در قالب نکته اي در زندگي رسول گرامي اسلام (ص) به تمام مومنان و مسلمانان تا قيامت بيان مي فرمود. اگر ما دنبال مورد گشتن در زندگي پيامبر(ص) باشيم خداي بزرگ و رحمان براي فهم ما و دانستن بزرگي و اهميت خانوادۀ ايشان بيان فرموده و اينکه اگرغير آن باشد بدون اينکه متوجه باشيم بخشي از سخن مغرضان عليه اسلام را تاکيد داريم که معاذ الله پيامبر (ص) فقط براي خوشگزراني و سياسي کاري اقدام به ازدواج نموده اند و بقيه ماجرا....... واين هم شايد در راستاي همان برنامه عليه اسلام باشد ! و اما در مورد حديث امام بخاري (رض) اين هم قسمتي از ماجرايي است که با برداشت نادرست خواسته شده که از آن براي بهره برداري حزبي يا مذهبي بدون توجه به واقعيت آن، به نفع مقاصد شخصي يا گروهي استفاده نمود .اين برداشت يا اين سخن که هدف اصلي از ازدواج پيامبر صرفا مقاصد سياسي است قبل از اينکه به ضرر حزب يا مذهب ديگر باشد به ضرر شخص رسول گرامي اسلام (ص) وبعد به ضرر برنامه ايشان يعني اسلام است و از نظر يک خواننده بي طرف ذهنيتي ايجاد مي شود که اين چنين پيامبري شايسته فرمانبرداري و الگو برداري نيست در حالي که هدف از مسلماني نه مشغول به خود بلکه دعوتگري است براي تمام انسانها همانگونه که رسالت اسلام هم همين است. در حالي که بايد ياد آور شوم به خاطر اين غفلت و بد بيني نسبت به حقايق اين دين بايستي روز آخرت در پيشگاه خداي متعال و تمام مسلمانان پاسخگوي باشيم و در آنجا هيج توجيهي پزيرفته شده نيست . موضوع حديث پيامبر (ص)که در صحيح بخاري به آن اشاره کرديد آن چيزي نيست که شما مي خواهيد از آن به نفع گرايش مذهبي خود بهره برداري نماييد. در حديث (نحو مسکن)آمده است يعني به جهت و سوي مسکن حضرت عايشه صديقه و نفرموده (الي مسکن) که واضح است مسکن حضرت عايشه در جهت مشرق مدينه بود و با توجه به احاديث ديگري که بيانگر ايجاد و شروع فتنه (نحو مشرق) از جهت مشرق است منظور پيامبر(ص) اشاره به سمت و سو ومنبع ايجاد فتنه که مشرق است مي باشد که در آنجا پيامبر(ص) خطبه مي خواند و منزل ايشن و وهمسرش نيزدر آن جهت و سمت و سو بوده و نمايان است که فتنه ها از جانب و سوي محلي نسبت به مکان ايستادن پيامبر(ص) که عراق بود و سمت مشرق آن مکان ميباشد گريبانگير مسمانان شد و از جهتي ديگر پيامبر(ص) حديث وبيان مذکور را بر منبر ارائه فرمودند و معقول نيست پيامبر (ص) آنچنان که شما و امثال شما برداشت داريد بر روي منبر و در جمع صحابه خانواده خود را کانون و مرکز فتنه معرفي کنند . ودر جاي ديگر درباب فتنه ابليس و جنوده حديث 3037 در مورد مشرف و آغازفتنه از طرف شيطان مي فرمايد حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْلَمَةَ عَنْ مَالِكٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ دِينَارٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يُشِيرُ إِلَى الْمَشْرِقِ فَقَالَ هَا إِنَّ الْفِتْنَةَ هَا هُنَا إِنَّ الْفِتْنَةَ هَا هُنَا مِنْ حَيْثُ يَطْلُعُ قَرْنُ الشَّيْطَانِ و همچنين در باب نسبه اليمن الي اسماعيل منهم حديث 3249 تقريبا با همان مظمون و اشاره به مشرق. بنابراين ذکر مسکن با قصدي که مد نظر شماست تناسبي ندارد زيرا ذکر آن شامل صاحب مسکن که پيامبر(ص) باشد مي شود و نيز در حديث 6572 از صحيح بخاري آمده است - حَدَّثَنَا أَبُو نُعَيْمٍ حَدَّثَنَا ابْنُ أَبِي غَنِيَّةَ عَنْ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي وَائِلٍ قَامَ عَمَّارٌ عَلَى مِنْبَرِ الْكُوفَةِ فَذَكَرَ عَائِشَةَ وَذَكَرَ مَسِيرَهَا وَقَالَ إِنَّهَا زَوْجَةُ نَبِيِّكُمْ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَكِنَّهَا مِمَّا ابْتُلِيتُمْ )که عايشه صديقه نه تنها در دنيا بلکه در آخرت نيز همسر پيامبر اسلام(ص) است و نگارنده محترم يا از اين روابات اطلاعي نداشته و يا آنها را ناديده گرفته و يا اينکه قصد و غرض ديگري غير از بيان حقايق دارد . دوست ندارم سخن به درازا بکشد براي طالب حقيقت يک نکته کافيست اما ببخشيد فکر کنم زياده از حد گفتم و سلام علي من التبع الهدي و صلي الله و بارک علي سيدنا محمد و علي آله و صحبه و سلم محمد ايران

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
در مورد علم غيب با شما موافقيم، اگر چنين است پس حضرت نمي دانستند كه چنين زناني خواهند بود لذا ازدواجشان با آنها بي اشكال است و انحرافات اين دو زن پس از ازدواج رسول الله صلي الله و عليه و آله بوده است.
اما در مورد آيات، همچنانكه خداوند به انحراف زنان نوح ع و لوط ع تصريح مي كند و مي فرمايد «خانتاهما» در مورد برخي از زنان رسول الله صلي الله و عليه و آله هم مي فرمايد: «فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما» يعني قلب شما منحرف شده است كه تصريح به انحراف آنها مي كند. حال اينها منحرف بودند و رسول الله صلي الله و عليه و آله آنها را طلاق نداد همانند نوح و لوط عليهماالسلام.
در ثاني؛ وقتي فرزند پيامبر مي تواند منحرف باشد همانند فرزند نوح ع همسر او هم مي تواند منحرف باشد وقتي فرزند پيامبري مي تواند منحرف باشد ولي پيامبر از او دست بر نمي دارد و او را عاق نمي كند و از خداوند نجات او را مي خواهد همانند فرزند نوح ع چه اشكال دارد كه پيامبري با همسر كافري زندگي كند همانند نوح و لوط عليهماالسلام يا با همسري كه به همسرش ايمان دارد ولي منحرف است اگر در مورد قبلي اشكال ندارد به طريق اولي بايد در اين جا هم بي اشكال باشد. فرقي نمي كند قبل از رسالت با او ازدواج كرده باشد يا بعد از آن چون بحث ما در اينجا در مورد استمرار همسري با چنين همسري است نه شروع ازدواج.اميدوارم توانسته باشم منظور خود را به جنابعالي منتقل كرده باشم.
اما آيه 26سوره نور در مورد اعمال منافي عفت است يعني زنان زناكار مال مردان زنا كار و ...مردان پاك دامن مال زنان پاك دامن و... و الا در مورد حضرت نوح و لوط عليهماالسلام صحيح نخواهد بود و كسي چنين نسبتي به اين دو نداده است مگر به گفته شما گروهي از اصحاب رسول الله صلي الله و عليه و آله در جريان افك به عايشه. يا نسبت عايشه به ماريه در مورد فرزند او از پيامبر ص (ابراهيم). حسادتهاي عايشه را از منابع اهل سنت در اين آدرس بررسي كرده ايم. مراجعه كنيد:
اما در مورد امتحان، چنين مشكلي پيش نمي آيد همچنانكه پيش نيامد.
اما در مورد حديث فتنه فرموديد خداوند چگونه در اين مورد بي تفاوت بوده است؟ مي گوييم خداوند بي تفاوت نبوده است بلكه از طريق پيامبر با بيان اين حديث مردم را از وقوع چنين فتنه اي باز داشته است و همچنين به همين خاطر بارها رسول الله صلي الله و عليه و آله حضرت علي عليه السلام را به عنوان محور حق معرفي ميكند يعني فتنه اي در راه است مواظب باشيد طرفي كه علي عليه السلام در آن است حق است مواظب باشد منحرف نشويد.
عراق هم در شمال مدينه قرار دارد نه مشرق!!! پس منظور از مشرق و الي مسكن عايشه جز شخص عايشه نبوده است بخصوص كه از ضمير هاهنا كه براي اشاره به نزديك است استفاده كرده است.
اما سخن عمار در مورد عايشه آنهم در مورد آخرت مادامي كه مستند به سخن رسول الله نباشد مقبول نيست در ثاني در پايان حديث مي گويد: عايشه از كساني است كه شما در مورد او آزمايش شديد اگر اين روايت را قبول داريد اين قسمت آن با سخنان قبلي شما سازگاري ندارد.
اما در مورد عايشه، روايات فراوان ديگري در منابع شما وجود دارد كه خوب است ملاحظه نماييد. برخي از آنها در آدرسهاي زير وجود دارد مراجعه كنيد:
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
200 | درويش | | ١٧:٢٦ - ٢٢ مهر ١٣٩١ |
درباره اين ادعاهاي شما من پناه ميبرم به خدا ازاينکه زنان پيامبر ودختران پيامبر و دوستان پيامبر و ياران پيامبر را به اين تهمت ها و زشتي ها ياد کنم خدايا من را ببخش و از جمله دوستاران و اهل بيت پيامبر وصحابي وتابعي بيت رسالت و از دوستداران چهار يار نبي اکرم صلي ال...... قرار بده که خود تو در کلامت انها را وصف وپاکي انها سخن کفته اي و اين دجالان زمان و ياران ابولهب را هدايت کن که به اهل بيت رسالت تهمت نکنند و دروغ ها تراوش کرده از ذهن هاي بيمار شان را مانند يک لکه ننگ از دامن مسلمين پاک بگردان امين
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها