باسلام

دوست گرامي؛ اولاً اين چشمه، شخصي و براي معاويه بوده چنانكه در اين روايت آمده «عينه» و با جرياني كه جنابعالي مي فرماييد بسيار فرق دارد چون در اينجا با نبش قبر به شهدا اهانت مي شد ولي در جرياني كه تعريف كرده ايد در صورت عدم انتقال، به جسد اهانت مي شد. ثالثاً كساني كه به حج تشريف برده اند ديده اند كه اين منطقه زمين مسطح و وسيعي است كه در آن جنگ صورت گرفته و معلوم مي شود كه اينها مي خواسته اند مسير آن را مستقيم درآورند و اين قبر ها فقط باعث مي شده كه كمي مسير آن پيچ پيدا كند. بدبيني به بدكار عين خوشبيني و كار منطقي عاقلانه و طبق سخن معصومين عليهم السلام مي باشد.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)

باسلام

دوست گرامي؛ در آن زمان افراد زيادي در جايي حكومت داشتند اما در كتابها براي آنها در شهرهاي ديگر بناهايي نام برده شده است مانند زبير كه هم در مدينه و هم در كوفه عمارت مفصلي داشته است و توجيه شما براي مرجع ضمير «ه» پذيرفتني نيست.

در مورد چشمه هم ما چشم بندي نكرده ايم! اين چشمه يقيناً بالاي كوه نبوده بلكه پاي كوه و تقريبا همان محل واقعه احد بوده و آنجا هم آنقدر بزرگ و وسيع بوده كه دو لشكر در آنجا جنگيده اند و الان هم حاجيان مي روند و منطقه را از نزديك مي بينند.

نامه فرستادن پيامبر صلي الله عليه و آله از جهت وظيفه الهي آنها براي تبليغ دين بوده و ربطي به خوشبيني ندارد.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)