لينک دانلود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
عنوان برنامه: راه روشن "پاسخ به شبهات پیرامون آرامگاه حضرت زینب (سلام الله علیها) در دمشق و تحولات سوریه"
تاريخ: 04/ 10/ 1403
عناوین بحث (کلید واژه ها):
سوریه، حضرت زینب سلام الله علیها، شام، مدینه، مصر، شبهه، جنگ مذهبی، بنی امیه، جولانی، داعش، دفاع از حرم، رهبر انقلاب، تکفیری، سلفی
استاد: حجت الاسلام والمسلمین دکتر ابو القاسمی
مجری: آقای محمد تقی غضبانی
مجری:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَبِه نَسْتَعِینْ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم؛ عزیزان بیننده سلام وقت شما بخیر به برنامه راه روشن از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خوش آمدید، صمیمانه ترین دعاها را برای شما داریم و سعادت روز افزون را برای یکایک شما عزیزان بیننده از خداوند متعال خواستاریم.
در برنامه راه روشن جناب دکتر ابوالقاسمی به دنبال این هستند شبهاتی که برای ما ممکن است از طرق مختلف فراهم شده باشد بخصوص در فضای مجازی منتشر می شود برای مان بازگشایی کنند و راهنمای ما باشند. استاد عزیز سلام در خدمت شما هستیم.
استاد ابوالقاسمی:
وعلیکم السلام ورحمة الله
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اَلْحَمدُ للهِ رَبِّ العالَمین اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى وَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ وَ الْحَسَنِ الرِّضَا وَ الْحُسَيْنِ الْمُصَفَّى، وَ جَمِيعِ الْأَوْصِيَاءِ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَصلّ عَلیٰ مَنْ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَي وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْاَرْضُ وَ السَّمَاءُ مَوْلانا صَاحِبَ العَصْرِ وَالزمَان
عرض سلام دارم خدمت شما جناب آقای غضبانی، همچنین عرض سلام خدمت بینندگان عزیز و گرانقدر شبکه جهانی ولی عصر، امیدوارم هر کجا که هستند موفق و پیروز باشند.
مجری:
خیلی متشکرم از این که وقت گذاشتید ان شاء الله بتوانیم بهره کافی و وافی را در فرصتی که در خدمت شما هستیم استفاده کنیم. استاد عزیز یک سخنرانی در مورد قبر حضرت زینب (سلام الله علیها) شده است چه هدفی داشتند این را برای ما تبیین بفرمایید
استاد ابوالقاسمی:
بسم الله الرحمن الرحیم، متأسفانه باب شده هر کسی با مطرح کردن یک مطلب جدیدی که هیچ دلیل علمی هم برایش ارائه نکند فقط برای این که بتواند یک فالووری جمع کند و یک کاری انجام بدهد مطالبی را مطرح می کنند تا ذهن ها را گمراه کنند. دین را به بازیچه خودشان بگیرند برای شان هم مهم نیست روی فکر مردم چقدر تأثیر می گذارد؟ تأثیر منفی دارد یا ندارد؟
مجری:
بحث خالف تُعرف می گویند
استاد ابوالقاسمی:
بله، یکی از آقایان اخیراً یک کلیپی پخش کرد کاش می گفت قبر حضرت زینب (سلام الله علیها) در مصر است، ضعیف ترین نظر ممکن که قبر حضرت زینب در مدینه است را مطرح می کند می گوید حضرت زینب اصلاً در سوریه نبود. کلیپ را ببینیم
کلیپ شماره یک در مورد محل دفن حضرت زینب (سلام الله علیها)
بدن حضرت زینب در بقیع است در سوریه نیست آن جا یک نمادی است تاریخ آن چیزی که مسلم و نقل کرد این است. حضرت زینب داشتند از دنیا می رفتند به حیاط منزل شان آمدند. همسرشان عبد الله به حضرت زینب عرض کردند دختر امیر المؤمنین برای چه این جا آمدی؟ حضرت فرمودند لحظات آخر عمرم هستم می خواهم مثل برادرم جان بدهم. یعنی از این نقل تاریخی مشخص می شود که بدن مطهر حضرت زینب در مدینه است نه در سوریه اما این جا یک نمادی است!
استاد ابوالقاسمی:
ایشان ادعا کرد چیزی که مسلم است این مسلم را شما از کجا می آورید؟ قصه ای شنیدی و به عنوان مسلم مطرح می کنی؟ آن وقت متخصصین زحمت کشیدند اگر پژوهش علمی می خواهید پژوهشی در فصلنامه فرهنگی اجتماعی سیاسی تاریخی زیارت است تحقیقی پیرامون مزار حضرت زینب (سلام الله علیها) سید علی نقی میر حسینی مفصل کار کرده است.
جمع بندی می کند مدارک را نگاه کنید نتیجه مرقد حضرت زینب نمی تواند در مدینه یا شهر قاهره باشد چرا شما یک چیزی می گویید که در قافیه اش گیر کنید آبروی خودتان را هم می برید و ذهن ها را هم مشوش می کنید. تحقیق مفصل دیگری است آرامگاه عقیله بنی هاشم، پژوهشی تحلیلی تاریخی، شیخ محمد حسنین سابقی، مترجم حسین طاها نیا در اینترنت است مفصل کار کرد.
از جهت تاریخی آن روستا به زینبیه معروف است. در کتب تاریخی مرقد السِت، ام کلثوم یا سیده زینب معروف بود سنگ قبری که آن جا بود و بسیاری آن را دیدند برای قبل از هزار سال بود نوشت این جا قبر زینب بنت علی است «فی سفره الثانی إلی الشام» یا «فی رجوعه الثانی إلی الشام» سفر دوم شان به شام از دنیا رفتند. تعداد زیادی از علمای اهل سنت تصریح کردند آن جا حداقل قبر ام کلثوم نامی است (رک بگویم) شما چه دردی دارید این موقعی که این همه آدم رفتند شهید شدند می گویید آن جا قبر حضرت زینب آن جا نیست. قبر زینب نباشد قبر ام کلثوم آن جا است یعنی قبری که در شام است می گویند زینب بنت علی یا ام کلثوم بنت علی است. ام کلثوم کنیه حضرت زینب است.
زینب بنت علی نامی نباشد ام کلثوم بنت علی نامی آن جا است چرا شما این موقع، این شبهه را مطرح می کنید؟ دفاع از حرم فرق می کند ام کلثوم بنت علی یا زینب بنت علی باشد فرقی دارد؟ نمی دانیم این حرف ها را برای چه مطرح می کنند و هدف شان چه است؟
اما برای این که یک عده سوال دارند چطور می شود حضرت زینب (سلام الله علیها) با وجود همه فشارهای که به ایشان وارد شده است از شام و مصیبت های که در شام داشتند مجدد به شام بروند این هم در تاریخ آمده است. در مورد این که چطور عبد الله ابن جعفر همسر حضرت زینب به دستور یزید مجبور شد دوباره به شام برود؟ چه زمانی؟ سال درگیری لشکر یزید با عبد الله ابن زبیر.
چند سال بعد از عاشوراء می شود؟ یک سال، چون یزید کلاً دو سال بعد از عاشوراء بیشتر مهلت داده نشد. سال اولش به مدینه حمله کرد سال دوم به مکه حمله کرد. یعنی اولین سال خلافتش شهادت سید الشهداء، دومین سال خلافتش اباحه مدینه که مردم مدینه را در فاجعه حرّه کشت و سومین سالش تخریب مکه بود.
حضرت زینب هم سال بعد از امام حسین وفات کردند دقیقاً همان سال عبد الله ابن زبیر به دستور یزید به شام برده شد کدام مصدر؟ مختصر تاریخ دمشق، جلد 7، صفحه 263. دوم: مختصر تاریخ دمشق، جلد 8، صفحه 263 سوم: تاریخ الإسلام ذهبی، جلد 5، صفحه 442 چهارم: الإمامة و السیاسة، جلد 1، صفحه 167 می گوید آن سال عبد الله ابن جعفر برای این که مردم مدینه حفظ بشوند و در مدینه درگیری نشود چون دیده بود یزید چه کار کرده بود. یزید گفت بیا من به تو یک امان نامه می دهم بفرست گروه لشکر پسر حنظله قتیل الملائکه را رها کنند من به آن ها کاری نخواهم داشت. در تاریخ مفصل آوردند که یزید آن جا رفت با او صحبت های کرد همه این ها نقل کردند حتی عجیب تر این که می گوید وقتی به آن جا رفتند یزید برای پسرش از دختر عبد الله جعفر خواستگاری کرد. یعنی دختر حضرت زینب. دختر عبد الله ابن جعفر هم در آن سفر همراهش بود با خانواده رفته بودند این مطلب در مختصر تاریخ دمشق، جلد 8، صفحه 263 آمده است.
دقیقاً همان سال از جهت تاریخ حضرت زینب، عبد الله ابن جعفر به شام رفت قبر هم آن جا معروف به قبر حضرت زینب است سنگ قبرش هم بود مورخین هم می گویند بوده است آقا می گوید نه نیست. واقعاً تعجب می کنم بعضی ها به حرف این ها گوش می دهند کلیپش هم پخش می کنند هر لجنی پیدا می کنند منتشر می کنند. او یک چرندی گفت شما چرا پخش می کنید؟
مجری:
مصیبت دیگری همین طور بدون این که فکر کنند از گوشی به گوشی و سایت به سایت منتقل می شود.
استاد ابوالقاسمی:
این هم یکی از مشکلات ما است فضای مجازی بی در و پیکر هر کسی هر کاری دلش بخواهد انجام می دهد.
مجری:
اخیراً زیاد می بینیم استبعادهای که در ذهن افراد می آید اگر یک واقعه تاریخی رخ داد با استبعاد نمی شود آن واقعه تاریخی را گفت.
استاد ابوالقاسمی:
قطعاً همین طور است علاوه بر این ماها کاری به جنبه تاریخیش نداریم از جنبه تاریخی مشخص است. مدارک تاریخی در آن مورد است یک اعتقاداتی داریم کرامات و تشرفاتی است کرامات متعددی که مدافعین حرم در سوریه از حضرت زینب (سلام الله علیها) دیدند. خدا رحمت کند اولین روحانی مدافع حرم آن جا رفت نحوه رفتنش این بود خودش می گفت حضرت زینب را خواب را دیدم فرمودند این سفر این جا می آیی و در دفاع از حرم ما شهید می شوی. چندین نفر این ماجرا را از او شنیده بودند یکی از بستگان ما از او ماجرا را شنیده بود بگوییم نه این طور نیست دروغ است؟
بسیاری از بزرگان نقل کردند تشرفات امام زمان (روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء) به حرم حضرت زینب در شام مثلاً نقل می کنند دو نفر از بزرگان علمای شیعه آن جا رفته بودند حرم مقداری آلودگی داشت (مال خیلی سال پیش است). عبای خودشان را در آوردند با عبا و عمامه خودشان شروع به تمیز کردن حرم کردند وقتی عراق بر گشتند یکی از اولیاء الهی به ایشان گفت حضرت شما را در آن جا دیدند که حرم عمه شان را تمیز کردید این ها بوده است. حالا یک نفری بی هیچ دلیلی فقط برای فالوور گرفتن بگوید قبر حضرت زینب در شام نیست قطعاً در مدینه است دلیلش این است که قصه ای تعریف می کند این چرندیات زشت است خجالت باید بکشید. این راجع به اولین کلیپ که پخش کردیم و جوابش را عرض کردیم.
اما کلیپ بعدی اتفاقات سوریه همه می دانند ما چرا آن جا رفتیم؟ مقام معظم رهبری هم مفصل توضیح دادند حقیر هم دو هفته قبل توضیحش را عرض کردم گفتم یک فرق جدی داعش با این گروه الان دارند. این گروه تکفیری های سنی هستند قبلی ها تکفیری های سلفی بودند توضیحش هم هفته قبل گفتیم تکفیری سنی یعنی ما را به خاطر مسئله خلافت و یک سری اعتقادات کافر می داند. تکفیری سلفی ما را به خاطر مسئله توحید، توسل، زیارت قبور، عزاداری و امثال این کافر می داند.
این آقایان آن موقع حرف های زدند تهدیدهای هم داشتند گفتند ما لشکر سفیانی هستیم ما چنین و چنان هستیم. به جنگ ما آمدند و جنگ مذهبی هم می خواستند راه بیاندازند ما هم گفتیم شما سفیانی که هیچ پدر جد سفیانی هم باشید پوست از سر شما می کنیم اگر بخواهید متعرض به حرم ها بشوید تعارف نداریم. به سوریه و دفاع از حرم ها رفتیم و اتفاقاتی که رخ داد.
همچنین در مورد داعش گفتیم داعش مرز برای خودش قائل نبود می خواست ایران و کل دنیا را بگیرد. این ها حداقل شامات می گویند شامات را عرض کردیم مقصودش فقط سوریه نیست سوریه، فلسطین، بخشی از عراق و لبنان است ولی به ایران حداقلش چشم داشتی این ها ندارند. البته ممکن است سر لج و جنگ مذهبی بخواهند به این طرف بیایند، تلاش داشتند جنگ مذهبی کنند گفتیم آن جنبه ای که شما می خواهید در مذهب فشار بیاورید از خودمان دفاع می کنیم. اما ما دنبال جنگ مذهبی نیستیم در سوریه تعداد زیادی از کسانی که با شیعیان، حزب الله لبنان و سپاه قدس همکاری کردند اهل سنت بودند.
بیش از صد هزار نفر اهل سنت در مجموعه های نظامی که با ایرانی ها همکاری می کردند بودند. سنی صد هزار تا آن جا جنگ مذهبی بود؟ نه. ترویج تشیع آن جا نکردند بله برای خود شیعه ها الحمد لله لطف امام زمان باید سجده شکر کنیم به خاطر این حماقت شما فضا باز شد توانستیم در سوریه ای که سکولار بود ترویج عقیده خودمان بین شیعیان بکنیم. گفتم شیعیان اعتقادات را نمی دانستند وقتی باز شد ما برای خود شیعه ها اعتقادات گذاشتیم، کسی سنی ها را شیعه نکرد کسی برنامه برای شیعه کردن سنی ها آن جا نداشت. حتی عجیب این که بر ضد بنی امیه هم آن جا کار نکردند. در حلب مسجدهای شان بود پس ما جنگ شیعه و سنی نکردیم شما جنگ شیعه و سنی راه انداختید.
ما گفتیم از مقدسات مان دفاع می کنیم علاوه بر این جنگ را از شیعه و سنی بر گرداندیم به یک جنگی که مشخص است آن طرفش آمریکا، اسرائیل و انگلستان هستند این طرفش محور مقاومت هستند. دیدید این ها گفتند ما قدس را می گیریم هیچ خبری نشد ما فعلاً کاری به قدس نداریم. جالب است تمام شد مجدداً گرفتند می گوید این ها می خواستند آن جا جنگ مذهبی راه بیاندازند و به خاطر کسی که 1400 سال قبل کشته شد آمدند دارند ما را می کشند. امام حسین را دارد می گوید به خاطر امام حسین (علیه السلام) که 1400 سال قبل کشته شد می خواهند بیایند ماها را بکشند کلیپ بعدی را ببینیم
کلیپ شماره دوم سخنان الجولانی:
هزار و چهارصد سال پیش اتفاقاتی رخ داد به ما چه ارتباطی دارد؟! مردم – ج ا- به سوریه می آیند تا انتقام یک اتفاق هزار و چهارصد سال پیش را از مردم شام بگیرند این چه عقل و منطقی است؟ اتفاقات هزار و چهار صد سال پیش به ما چه ربطی دارند؟
مجری شبکه ولی عصر:
یک طوری توپ را در زمین حریف می اندازند ما که نکشتیم
استاد ابوالقاسمی:
ما نکشتیم یک سوال شما واقعاً دنبال مذهبی کردن جنگ نیستید؟ کلیپ بعدی را ببینیم که می گویند ما گروه احفاد الأمویین را درست کردیم اموی ها و علوی ها دشمن اهل بیت بودند.
کلیپ شماره سه (زبان عربی بدون زیر نویس)
استاد ابوالقاسمی:
احفاد الامویین، شام، یزید، معاویه و ... کلیپی که شما به عنوان سرود حماسی خودتان درست کردید «بنو أمیه ...» که تقلید از شعری که در مورد اهل بیت (علیهم السلام) سال قبل خوانده بودند.
کلیپ شماره سه
مسلم عربي آني * موذیل الإیراني* بن امیة أصلهم ذهب * من أسمهیم کسری ارتعب* في مدحهم تعجز الکتب * تاریخ یوجع راسک * یالمتاتعرف أساسک * یا مجوسي النا المفخرة * لا تحاول تأخذ خیبرة * من هو کان لجانب حیدرة* صحبة نبینا الهادي * الحسین و عمر آسیادي!
استاد ابوالقاسمی:
تقلید است از بنی امیه کلیپ بعدی، کلیپ های عمر الشامی خیلی هم معروف شد کنار حرم حضرت رقیه آن هم با ترس و لرز نصف شب یواشکی صدایش را پایین آورد شما بودید ما آمدیم
کلیپ شماره پنج (ای شیعیان گوش کنید: ما به سرزمین امویان برگشتیم که گفتید زینب دوباره اسیر نمی شود)
فخر المحققین ابو عمر الشامی با شما صحبت می کند از دمشق از ضریح سیده رقیه، ای شیعیان، ای رافضی ها ببینید من الان در ضریح سیده رقیه هستم بنی امیه برگشت و بازماندگان و دوستانش برگشتند که خدا از از آن ها راضی باشه که از اهل سنت و طرفداران سیدنا معاویه رضی الله عنهم هستند به مقام سیده رقیه رسیده اند. ای شیعیان گوش کنید ما برگشتیم این سرزمین معاویه بن ابوسفیان است ای شیعیان ما برگشتیم ببینید الان، ببینید ببینید این همان ضریح است ببینید این سرزمین امویان و سرزمین معاویه بن ابو سفیان (رضی الله عنهما) است. شما گفتید زینب (سلام الله علیها) دوبار اسیر نمی شود اما ای رافضی ها ما الان در دمشق هستیم ما بر گشتیم ما مجاهدان بر گشتیم و دمشق را فتح کردیم تا از شر خباثت شما پاک کنیم ای شیعه آمدیم تازمانی که دین شما را باطل کنیم در مرحله دوم به حرم سیده زینب می رویم!
مجری:
پر از تناقض است
استاد ابوالقاسمی:
سراغ کلیپ بعدی برویم این ها مطرح کردند باز احفاد معاویه است
کلیپ شماره شش احفاد معاویه
و بالاخره سرزمین شام به دست فرزندان اصیل خود به دست فرزندان خالد ابن ولید، به دست فرزندان معاویه، به دست شیر مردان اهل سنت فتح شد و پوز نوادگان عبد الله ابن سبأ یهودی، فاطمیون، زینبیون، سپاه غدار به خاک مالیده شد این فتح برای همه مسلمانان مبارک باد ما در غم فرزندان عبد الله ابن سبأ یهودی، فاطمیون و زینبیون خود را شریک ندانسته بلکه خوشحال هستیم. البته وطن پرستان ایرانی و افغانی زیر این پست کامنت نگذارید شما دور دور مستی کنید. والسلام علیکم ورحمة الله
استاد ابوالقاسمی:
کلیپ بعدی شان خواندن بنی امیه است و به صورت گروهی دارند می خوانند.
مجری:
مرتب شعار بنی امیه و معاویه را احیاء می کنند.
کلیپ شماره هفت بنو امیه اصلهم ذهب (عربی بدون زیر نویس)
مجری:
این ها قسمت های از فیلم های است که پخش می کنند جهت آشنایی با این گروه ها است.
استاد ابوالقاسمی:
کلیپ بعد را ببینیم چند سال قبل آقای عرعور پدر جد این ها از مناظره با حقیر آخرش فرار کرد حاضر به مناظره نشد شکست مفتضحانه خورد و به بهانه عمره یک ماه رفت آخرش وقتی آمد مجری گفت ما اشتباه کردیم بیننده هایمان گفتند در توحید دچار مشکل شدیم. ایشان گفت بله ما لشکر سفیانی هستیم کلیپ بعدی را ببینیم.
کلیپ شماره هشت سخنان عرعور وهابی (عربی بدون زیر نویس)
استاد ابوالقاسمی:
ایشان گفت ما از جیش سفیانی خواهیم بود کلیپ بعدی، کلیپ های دمشقیه است آن موقع، آن موقعی که به گفته خود آقای ابو محمد الجولانی وقتی آمد گفت تضمین دادیم به حرم ها کاری نخواهیم داشت. وگرنه ایرانی ها به هیچ وجه قبول نمی کردند وارد بشویم حاضر بودند خون به پا کنند ولی این جا نیاییم. کلیپ بعدی فتوای عبد الرحمن دمشقیه است که او هم فراری از ما بود در دو مناظره فرار کرد و او هم ببینید راجع به حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) چه می گوید؟
کلیپ شماره نهم عبدالرحمن دمشقیه
من فتوا به تخریب قبر خانم زینب ندادم بلکه من فتوا به تخریب گنبد و بارگاه حضرت زینب دادم!
استاد ابوالقاسمی:
می گوید من فتوا می دهم آنی که روی قبر حضرت زینب ساختند باید خراب بشود. آقای جولانی شمایی که می گوید نه این ها می خواهند انتقام 1400 سال پیش را بگیرند نه شما دارید جنگ را مذهبی می کنید ما هم دنبال جنگ مذهبی نیستیم. شما برای این که خباثت خودت را که به اسم دفاع از فلسطین آمدی بعداً فلسطین یادت رفت این همه جنایت کردی همه را با کروات زدن و پوشیدن لباس های مدل دیگر، کت شلوار، کوتاه کردن ریش فکر کردی تمام شد رفت؟ چون خودت فراموش کاری یا طرفدارانت را خر فرض کردی ما هم یادمان برود؟
شما جنگ را می خواستید مذهبی کنید ما که جنگ را مذهبی نکرده بودیم. همین الان موقع ورودت جنگ را مذهبی کردید باز ما این کار را نکردیم. شما به دنبال مذهبی کردن جنگ بودید ما نه، البته ما با بنی امیه هیچ سر سازگاری نداریم چون روایات اهل سنت است مبغوض ترین قبایل نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، بنی امیه بودند.
مجری:
در خیلی از برنامه ها هم جناب آقای دکتر حسینی مفصل صحبت کردند.
استاد ابوالقاسمی:
بله، در تاریخ کبیر بخاری، در مسند احمد و دیگر کتب مطرح کردند. من از مسند ابی یعلاء می آورم
«كان أبغض الأحياء إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم بنو أمية وثقيف وبنو حنيفة»
مسند أبي يعلى؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن المثنى أبو يعلى الموصلي التميمي الوفاة: 307، دار النشر: دار المأمون للتراث - دمشق - 1404 - 1984، الطبعة: الأولى، تحقيق: حسين سليم أسد، ج13، ص417
مبغوض ترین قبایل نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بنو امیه بودند. آن وقت ما از بنی امیه تعریف کنیم؟ شما هر کار می خواهید بکنید.
مجری:
شجره ملعونه را خودشان در تفاسیرشان دارند.
استاد ابوالقاسمی:
مفصل گفتند اصلاً اسم بنی امیه را آوردن قباحت و خجالت دارد آقای حاکم در مستدرک می گوید:
«كان أبغض الأحياء إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم بنو أمية وبنو حنيفة وثقيف هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه»
المستدرك على الصحيحين؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ج4، ص528، ح8482
طبق سند بخاری و مسلم صحیح است. شما اولاً می خواستید جنگ را مذهبی کنید شما دنبالش بودید ما دنبالش نبودیم. پس نگویید ما کسی را 1400 سال قبل نکشتیم. چرا شما طرفداری از کسی می کنید که 1400 سال قبل سید الشهداء امام حسین را کشت به اسم او به جنگ آمدید. ما اولاً به اسم انتقام خون امام حسین به جنگ شما نیامدیم به دفاع از حرم حضرت زینب آمدیم. دیدید رسماً علمای شما در سری قبل در درگیری زمان داعش فتوا به خراب کردن حرم حضرت زینب داده بودند ما باید می آمدیم دفاع می کردیم. الان کت، شلوار زدی دستور آمده که با شیعه ها درگیر نشوی، دستور آمد به حرم ها کاری نداشته باشید چون ما با این ها طرف بشویم دچار مشکل می شویم مدل تان عوض شده است.
اما نگو آن ها جنگ را می خواستند مذهبی کنند نه شما می خواستید جنگ مذهبی راه بیاندازید الان هم این حرف ها را دارید می زنید برای چه است؟ برای این که حواس ها را پرت کنید تو یک آمریکاییِ اسرائیلی هستی حواس ها را هم می خواهی پرت کنی، ما حواس مان جمع است می دانیم از کجا دارد آب می خورد؟ اما جواب بنی امیه شما را هم می دهیم نسبت به بنی امیه ما اقبال نمی کنیم می گوییم که مبغوض ترین افراد بنی امیه بودند دشمن ترین افراد نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بنی امیه بودند. کسانی که در دین انحراف ایجاد کردند بنی امیه بودند این هم که شما می گویید «أصلهم ذهب» خیر اصل این ها ذهب نبود. اصل این ها از اروپا بود این ها برده های مسلمان ها بودند ولی یواش یواش خودشان را بین مسلمان ها جا کردند و بعدش هم خلافت را غصب کردند.
مجری:
در تاریخ مشخص است اوضاع شان چطور است و اصل و نسب شان چگونه است؟
(میان برنامه)
مجری:
السلام علیک یا مولای یا صاحب العصر والزمان، منجی عالم بشریت از خداوند متعال خواستاریم هر چه سریع تر ان شاء الله ظهور فراهم بشود و بتوانیم در عصر حضور آقا امام عصر هم زندگی را تجربه کنیم. آن وقت ببینیم ظالمان چگونه می خواهند قد عَلَم کنند و ادعا کنند؟ اولین تماس آقای حاج حسینی از کرمان سلام بفرمایید
بیننده: (آقای حاج حسینی از کرمان – شیعه)
سلام عرض می کنم از جناب اقای استاد ابو القاسمی عزیز سوالی داشتم راجع به روایتی از پیامبر به امام علی در بحار، جلد 43 در شبکه وهابی نور پخش کردند راجع به این بحث سوال داشتم. شیعه نرم افزاری مثل جامع الکلم اهل سنت دارد که به راحتی بتوانیم با آن اسناد صحیح و ضعیف را تشخیص بدهیم.
استاد ابو القاسمی:
سوال اول تان را دوباره مطرح بفرمایید
اقای حاج حسینی:
روایتی که پیامبر بر امیر المؤمنین غضبناک شد به خاطر ازدواج شان با دختر ابو جهل!
مجری:
در مورد این موضوع در شبکه و در برنامه های متعدد در موردش گفته شده است جناب آقای دکتر پاسخ شما را خواهند داد.
استاد ابوالقاسمی:
راجع به خواستگاری از دختر ابو جهل در کتب شیعه علل الشرائع روایت را مطرح می کند می گوید:
«جَاءَ شَقِيٌّ مِنَ الْأَشْقِيَاءِ إِلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم»
به حضرت گفت خبر داری که علی از دختر ابو جهل خواستگاری کرد؟ حضرت زهرا (سلام الله علیها) ناراحت شدند پیش پیغمبر رفتند پیغمبر چند نفر را خواستند فرمودند همه را جمع کنید همه را جمع کردند طلحه و زبیر و چند نفر دیگر بودند اسم نمی بریم مشخص است چه کسانی هستند؟ فرمودند حواس تان باشد
«فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهَا مَنْ آذَاهَا»
امیر المؤمنین فرمودند اصلاً فکر همچنین چیزی نکرده بودم
«فَقَالَ عَلِيٌّ وَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ نَبِيّاً مَا كَانَ مِنِّي مِمَّا بَلَغَهَا شَيْءٌ وَ لَا حَدَّثَتْ بِهَا نَفْسِي»
علل الشرائع؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: كتاب فروشى داورى، ج1، ص186
فکر ازدواج هم نکردم پس چه حضرت زهرا را ناراحت کرده بود؟ آن دروغی که یک عده گفتند نه این که امیر المؤمنین این کار را کرده باشد!
مجری:
این خبر دروغ باعث ناراحتی حضرت زهرا شد.
استاد ابوالقاسمی:
امالی صدوق هم روایتی را مطرح کرده است حضرت فرمودند مگر به حضرت علی به دروغ نگفتند حضرت علی به خواستگاری دختر ابوبکر رفت؟ شخصی خدمت امام صادق آمد عرض کرد یابن رسول الله ماها را رافضی می گویند و شهادت ما را قبول نمی کنند برچسب به ما می زنند فرمودند چه کسی از اولیاء بود که به او برچسب نزدند؟
«يَا عَلْقَمَةُ إِنَّ رِضَا النَّاسِ لَا يُمْلَكُ وَ أَلْسِنَتَهُمْ لَا تُضْبَطُ وَ كَيْفَ تَسْلَمُونَ مِمَّا لَمْ يَسْلَمْ مِنْهُ أَنْبِيَاءُ اللَّهِ وَ رُسُلُهُ وَ حُجَجُ اللَّهِ (علیهم السلام) أَ لَمْ يَنْسُبُوا يُوسُفَ (علیه السلام) إِلَى أَنَّهُ هَمَّ بِالزِّنَا»
الأمالي (للصدوق)؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: كتابچى، ص103
مگر همین ها نگفتند حضرت یوسف می خواست زنا بکند؟ آیا به ایوب نگفتند چون گناه کرد دچار بیماری شد؟ آیا به داود نسبت ندادند که از زن اوریا خوشش آمد فرستاد او را کشته بشود و بعد با همسرش ازدواج کرد؟ آیا به موسی نسبت ندادند که او فاقد مردانگی است؟ و ... و آیا به امیر مؤمنان به دروغ نسبت ندادند که خواستگاری از دختر ابو جهل کرد؟ روایت شیعه دارد دروغ بود آنی که در کتب شیعه آمد که حضرت زهرا ناراحت شد بله از چه کسی ناراحت شد؟ از آن کسی که این شایعه دروغ را مطرح کرده است.
اما راجع به نرم افزارهای شیعه چند نرم افزار داریم نرم افزاری است با عنوان اسناد شیخ صدوق (رضوان الله علیه) می توانید از فروشگاه اینترنتی نور این نرم افزار را تهیه کنید. نرم افزار اسناد شیخ صدوق بازسازی و ارزیابی اسناد، ارتباط بین اسناد بازسازی شده، ارتباط بین راویان دار الطریق در اسناد قیمتش هم قیمت مناسبی است. یک نرم افزار دیگر است نرم افزار درایة النور که آن هم برای مجموعه نور است استاد معظم آقای حسین شیرازی جفتش را درست کردند خدا ان شاء الله عمر طولانی به ایشان بدهد و موفق بدارد ایشان زحمات خیلی زیادی کشیدند ان شاء الله روز به روز خدا بر توفیقات شان بیافزاید.
این ها نرم افزارهای است که می توانند از آن استفاده کنند در آن رجال کتب خمسه شیعه، کتاب کافی، تهذیب، من لا یحضر، وسائل الشیعه آمده است کلاً در نرم افزار درایة النور است در نرم افزار اسناد شیخ صدوق هم کل روایت های مربوط به شیخ صدوق را یک جا گردآوری کرده است.
مجری:
خیلی ممنون از این پاسخی که ارائه فرمودید مشکلی است خیلی از افراد متعدد می روند مراجعه می کنند و جنبه های آن حدیث برای چه در این جا آمده است صرفاً با شنیدن عادی از یکی از شبکه های دروغگوی وهابی ممکن است شبهاتی برای شان پدید بیاید برای ما روشن کردید از شما تشکر می کنم.
استاد ابوالقاسمی:
اما بر گردیم به بحثی که چند هفته است داریم راجع به آن صحبت می کنیم. راجع به بحث علامات ظهور، برخی از بزرگواران مثل استاد گرانقدر جناب آقای آیتی که بسیار در این مسائل زحمت کشیدند و ما قدر دان ایشان هستیم اشکالاتی نسبت به حقیر مطرح کردند نسبت به قضیه مسئله سفیانی و دیگر بزرگواران. حقیر یک دیدگاهی دارم این دیدگاه را قبلاً بارها در مورد مسئله بداء در محتومات مطرح کردم که آیا در محتوم بداء رخ می دهد یا خیر؟
در این زمینه روایاتی است حقیر راجع به احتمال بداء در سفیانی و در مورد علامات ظهور گردآوری کردم، کل روایاتی که در کتب شیعه در مورد سفیانی آمده است البته غیر از کتاب مرحوم ابن طاوس (رضوان الله علیه) را یک جا جمع کردیم اغلب سندهایش را هم کار کردیم. اگر بشود ان شاء الله هفته های بعد هم راجع به او مفصل کار خواهیم کرد و خود این متن ها و روایات هم خیلی از چیزها را روشن می کند. بله روایات فراوانی راجع به محتوم بودن سفیانی داریم در این شک نداریم در «لابدُ مِنه» بودن سفیانی در این شک نداریم بلکه روایات متعدد است. اما این که در مورد سفیانی می شود بداء رخ بدهد یا خیر؟ روایتی است این روایت را مرحوم علامه جعفر مرتضی سندش را صحیح می دانند
«أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْخَالَنْجِي»
که این سَنادِجی بود خالَنجی شد (تصحیح شد) چون محمد ابن احمد ابن عبد الله خالنجی نداریم سَنادِجی داریم مشخص است تصحیح شده است لذا خیلی ها پیدا نمی کردند راوی چه کسی است؟
«قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو هَاشِمٍ دَاوُدُ بْنُ الْقَاسِمِ الْجَعْفَرِيُّ»
سند روایت صحیح است
«قَالَ: كُنَّا عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا علیه السلام»
خدمت امام جواد (علیه السلام) بودیم
«فَجَرَى ذِكْرُ السُّفْيَانِيِّ»
صحبت در مورد سفیانی شد
«وَ مَا جَاءَ فِي الرِّوَايَةِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ»
این که در روایات آمده است سفیانی جز محتومات است
«فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام»
به حضرت عرض کردم
«هَلْ يَبْدُو لِلَّهِ فِي الْمَحْتُومِ»
ممکن است در محتومات بداء رخ بدهد؟
«قَالَ نَعَمْ، قُلْنَا لَهُ فَنَخَافُ أَنْ يَبْدُوَ لِلَّهِ فِي الْقَائِمِ»
می ترسیم در مورد امام زمان هم بداء رخ بدهد فرمودند
«فَقَالَ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِيعَادِ وَ اللَّهُ لا يُخْلِفُ الْمِيعاد»
الغيبة( للنعماني)؛ نويسنده: ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: نشر صدوق، ص303
مجری:
پس بین میعاد و محتوم این تفاوت است.
استاد ابوالقاسمی:
روایت دیگری است که این روایت چند جور نقل شد آنی که بنده الان خدمت شما نقل می کنم متنی است که نسخه رایج غیبت نعمانی است در بحار با تغییر این را نقل کرد گفتند در نسخه دیگری هم مورد تأیید است. فعلاً این متن را دارم سند قبلی را صحیح می دانم
«حُمْرَانَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ (امام باقر علیه السلام)
«فِي قَوْلِهِ تَعَالَى ثُمَّ قَضى أَجَلًا وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ»
اجلی است و اجلی مسمایی
«فَقَالَ إِنَّهُمَا أَجَلَانِ أَجَلٌ مَحْتُومٌ وَ أَجَلٌ مَوْقُوفٌ»
یک اجل، اجل محتوم است دیگری اجل موقوف است «قَضى أَجَلًا وَ أَجَلٌ مُسَمًّى» یک اجلی است مسما نشد هنوز خدا مشخصش نکرده یک اجلی است علامت دار شد دیگر تغییر نمی کند. «قَضى أَجَلًا وَ أَجَلٌ مُسَمًّى» به ترتیبی که امام گفتند فرمودند «أَجَلٌ مَحْتُومٌ وَ أَجَلٌ مَوْقُوفٌ»، محتوم «أجلاً» و موقوف «أَجَلٌ مُسَمًّى» می شود.
«فَقَالَ لَهُ حُمْرَانُ مَا الْمَحْتُومُ قَالَ الَّذِي لِلَّهِ فِيهِ الْمَشِيئَةُ»
«الَّذِي لِلَّهِ فِيهِ الْمَشِيئَةُ» یعنی چه؟
مجری:
ممکن است در آن بداء صورت بگیرد.
استاد ابوالقاسمی:
خیلی روشن است تعبیر عربیش نفرمود «الذی شائه الله» اگر «الذی شائَه الله» می گفت «مسما» می شد «الَّذِی فِيهِ الْمَشِيئَةُ» هنوز انتخاب در آن است «مَشِیئَة» یعنی انتخاب کردن هنوز فرصت انتخاب است. می گوید «لَهُ فِیهِ الْمَشِیئَة» او حق انتخاب دارد.
مجری:
اعمالی ممکن است در آن اثر کند صدقه بدهند
استاد ابوالقاسمی:
الان من بگویم «لک فی هذا مشیةٌ» تو می توانی این جا تصمیمت را اعمال کنی یعنی حق داری دست کاریش کنی و رویش تأثیر بگذاری. «الَّذِی فِيهِ الْمَشِيئَةُ» یعنی هنوز خدا آن نهایه را مشخص نکرده است حمران می گوید:
«قَالَ حُمْرَانُ إِنِّي لَأَرْجُو أَنْ يَكُونَ أَجَلُ السُّفْيَانِيِّ مِنَ الْمَوْقُوفِ»
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج52، ص249
چرا موقوف؟ در این متن موقوف است در بعضی متن ها بر عکس است اگر این هم باشد توجیه دارد آن هم باشد توجیه دارد چرا؟ این جا می گوید «إِنِّي لَأَرْجُو أَنْ يَكُونَ أَجَلُ السُّفْيَانِيِّ مِنَ الْمَوْقُوفِ» امید دارم که سفیانی مشخص شده باشد بیاید چون بنا بود مثلاً سال 198 یا 199 سفیانی بیاید امید دارم دیگر در این بداء نباشد بیاید تمام بشود راحت بشویم فرمودند نه این از محتوم است بداء بردار است. این یک طرفش.
آن طرفش را بگوییم امید دارم که سفیانی از بداء بردارها باشد اصلاً بدون خروج سفیانی حضرت بیاید.
روایت دیگری است می گوید به امام رضا (علیه السلام) عرض کردم
«قُلْتُ لِلرِّضَا علیه السلام أَصْلَحَكَ اللَّهُ»
خدا مشکل تان را بر طرف کند
«إِنَّهُمْ يَتَحَدَّثُونَ أَنَّ السُّفْيَانِيَّ يَقُومُ وَ قَدْ ذَهَبَ سُلْطَانُ بَنِي الْعَبَّاسِ»
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج52، ص251
این ها می گویند سفیانی وقتی می آید که ملک بنی العباس از بین رفت فرمودند نه او وقتی می آید بنی العباس هنوز هستند. بنی العباس رفتند و تمام شد پس دلیلی برای آمدن سفیانی نیست.
سوال: آیا سفیانی یکی از علامت ها است یا نه؟ بله روایتی در الإمامة و التبصرة است قبلاً هم عرض کردم آخرین روایتی که در باب علامات ظهور مطرح کرده است. می گوید به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم
«سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ عَنْ هَذَا الْأَمْرِ، مَتَى يَكُونُ؟»
فرمودند
«قَالَ: إِنْ كُنْتُمْ تُؤَمِّلُونَ أَنْ يَجِيئَكُمُ مِنْ وَجْهٍ»
اگر برایش علامت های گفته بودند
«ثُمَّ جَاءَكُمْ مِنْ وَجْهٍ»
اما با علامت های دیگری آمد
«فَلَا تُنْكِرُونَه»
الإمامة و التبصرة من الحيرة؛ نويسنده: ابن بابويه، على بن حسين (تاريخ وفات مؤلف: 329 ق)، محقق / مصحح: مدرسه امام مهدى عليه السلام، ناشر: مدرسة الإمام المهدى عجّل الله تعالى فرجه الشريف، قم: 1404ق، ص94
مبادا منکرش بشوید.
برویم سراغ یک سری چیزهای جدیدی که الان می خواهم خدمت تان عرض کنم به عنوان مثال روایاتی است مثلاً در اصول ستة عشر آمده است حضرت فرمودند وقتی سفیانی بلاد خمسه را فتح کرد
«الکور الخمس، فاقبلوا الینا»
سمت ما بیایید یعنی چه؟ شما کجا هستید به سمت شما بیاییم؟ پس باید محل حضرت مشخص باشد و سفیانی هم باید این قدر مشخص باشد که هیچ کس در او شکی نکند که این سفیانی است. این یکی از روایت های بسیار مفصل و زیاد نقل شده است وقتی سفیانی آمد آرام آرام به سمت ما بیایید.
روایت دیگر بسیار مهم است. این روایت در قرب الإسناد حمیری، روایت 1260 آمده است
«أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ»
می گوید به امام رضا (علیه السلام) نامه نوشتم من از اهل کوفه هستم یک سری سوالاتی دارم گروهی از واقفه هستند
«يَزْعُمُونَ أَنَّ أَبَاكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ حَيٌّ فِي الدُّنْيَا لَمْ يَمُتْ يَقِيناً»
فکر می کنند پدر شما زنده است و نمرده
«وَ مِمَّا يَحْتَجُّونَ بِهِ»
از چیزهایی که به آن احتجاج می کنند می گویند
«أَنَّهُمْ يَقُولُونَ: إِنَّا سَأَلْنَاهُ عَنْ أَشْيَاءَ»
ما از شما سوالاتی پرسیدیم
«فَأَجَابَ بِخِلَافِ مَا جَاءَ عَنْ آبَائِهِ وَ أَقْرِبَائِهِ كَذَا»
ولی علی ابن موسی الرضا بر خلاف پدرانش جواب داد چیزهای گفت پدرانش این را نگفته بودند پس معلوم است او نعوذ بالله دروغگو است.
«وَ قَدْ نَفَى التَّقِيَّةَ عَنْ نَفْسِهِ فَعَلَيْهِ أَنْ يَخْشَى.»
امام رضا (علیه السلام) گفت من تقیه نمی کنم زمان هارون الرشید بعد از این که هارون امام موسی ابن جعفر را به شهادت رساند امام رضا (علیه السلام) فرمودند اگر یک تار مو هارون از من کم کرد من امام نیستم علناً گفتند من امام هستم و هارون هیچ کاری نمی تواند با من بکند و هارون هم کسی بود به هیچ کس رحم نمی کرد شرق تا غرب بلاد اسلامی آن دوران را مالک شده بود. می گفتند هارون به ابر نگاه می کرد می گفت به شرق می خواهی بروی یا به غرب برو هر کجا می خواهی بروی آخرش باید در سرزمینی که ملک من است بباری از ملک من خارج نمی شوی این قدر بزرگ بود.
این ها گفتند امام رضا تقیه را کنار گذاشت پس معلوم است امام نیست. از اشکالاتی که داشتند امام رضا (علیه السلام) جواب های دادند فرمودند:
«وَ أَمَّا ابْنُ أَبِي حَمْزَةَ»
علی ابن ابی حمزه بطائنی از رؤسای واقفه شد
«فَإِنَّهُ رَجُلٌ تَأَوَّلَ تَأْوِيلًا لَمْ يُحْسِنْهُ وَ لَمْ يُؤْتَ عِلْمَهُ»
یک فردی است یک سری تأویل ها و برداشت های از روایت ها داشت درست نفهمیده
«فَأَلْقَاهُ إِلَى النَّاسِ»
برداشت خودش را به مردم گفت
«فَلَجَّ فِيهِ»
گیر کرده
«وَ كَرِهَ إِكْذَابَ نَفْسِهِ فِي إِبْطَالِ قَوْلِهِ»
نمی خواهد خودش، خودش را رد کند
«بِأَحَادِيثَ تَأَوَّلَهَا وَ لَمْ يُحْسِن تَأْوِيلَهَا وَ لَمْ يُؤْتَ عِلْمَهَا»
احادیثی که آن ها را بد ترجمه کرد
«وَ رَأَى أَنَّهُ إِذَا لَمْ يُصَدِّقْ آبَائِي بِذَلِكَ»
گمانش این است اگر تأویل ما را بگوید نه تأویل خودش را پدران من را تکذیب کرده است یعنی یک تأویل دروغی گفت «وَ رَأَى أَنَّهُ إِذَا لَمْ يُصَدِّقْ آبَائِي بِذَلِكَ» گمانش این است اگر تأویل درست را بگوید آنی که ما بگوییم بگوید «لَمْ يُصَدِّقْ آبَائِي» پدرانم را تصدیق نکرد به آن ها دروغ می بندد.
«لَمْ يَدْرِ»
خبر ندارد
«لَعَلَّ مَا خُبِّرَ عَنْهُ»
چیزهایی که به او گفتند
«مِثْلَ السُّفْيَانِيِّ وَ غَيْرِهِ أَنَّهُ كَائِنٌ»
مثلاً سفیانی که به او گفتند می آید
«لَا يَكُونَ مِنْهُ شَيْءٌ»
شاید هیچی نشود خواندن و فهمیدن این روایت خیلی سنگین است چون متنش خیلی سنگین است. «لَعَلَّ مَا خُبِّرَ عَنْهُ مِثْلَ السُّفْيَانِيِّ وَ غَيْرِهِ أَنَّهُ كَائِنٌ لَا يَكُونَ مِنْهُ شَيْءٌ» اما این چه گفت
«وَ قَالَ لَهُمْ: لَيْسَ يَسْقُطُ قَوْلُ آبَائِهِ بِشَيْءٍ»
هیچ کس نباید حرف پدرانش را تکذیب کند
«وَ لَعَمْرِي مَا يُسْقِطُ قَوْلَ آبَائِي شَيْءٌ»
بله حرف پدران من را تکذیب نمی کند ولکن
«وَ لَكِنْ قَصَرَ عِلْمُهُ عَنْ غَايَاتِ ذَلِكَ وَ حَقَائِقِهِ»
اما تو آخر حرف ها را نفهمیدی
«فَصَارَ فِتْنَةً لَهُ»
سبب فتنه برای او شد
«وَ شُبِّهَ عَلَيْهِ وَ فَرَّ مِنْ أَمْرٍ فَوَقَعَ فِيهِ.»
می خواست پدران من را تکذیب نکند ولی تکذیب کرده به بهانه این که پدران من را تکذیب نکند مجبور شد پدران من را تکذیب کند چرا؟
«وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ»
مگر امام باقر نفرموده بود
«مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ قَدْ فَرَغَ مِنَ الْأَمْرِ فَقَدْ كَذَبَ»
اگر کسی فکر کند مقدرات تمام شد دروغ گفت
«لِأَنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْمَشِيئَةَ فِي خَلْقِهِ»
دقیقاً «لِلّهِ الْمَشِیئَةَ» این جا است یعنی مقدرات هنوز هم در حال تغییر است
«يُحْدِثُ مَا يَشَاءُ وَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ.»
خدا هر کاری بخواهد انجام می دهد
«وَ قَالَ: ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ فَآخِرُهَا مِنْ أَوَّلِهَا وَ أَوَّلُهَا مِنْ آخِرِهَا، فَإِذَا أُخْبِرَ عَنْهَا بِشَيْءٍ مِنْهَا بِعَيْنِهِ أَنَّهُ كَائِنٌ»
اگر یک چیزی را گفتند خواهد بود
«فَكَانَ فِي غَيْرِهِ مِنْهُ»
اما در غیر او که از نسل او بود
«فَقَدْ وَقَعَ الْخَبَرُ عَلَى مَا أُخْبِرَ»
خبر همان طور که گفتند محقق شد
«أَ لَيْسَ فِي أَيْدِيهِمْ أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ»
مگر خودشان روایت نکردند که امام صادق (علیه السلام) فرمود
«إِذَا قِيلَ فِي الْمَرْءِ شَيْءٌ فَلَمْ يَكُنْ فِيهِ ثُمَّ كَانَ فِي وُلْدِهِ مِنْ بَعْدِهِ فَقَدْ كَانَ فِيهِ»
اگر مطلبی را راجع به فردی گفتند در مورد او نشد در مورد یکی از فرزندانش شد «فَقَدْ كَانَ فِيهِ» انگار که در مورد خود او بود.
مجری:
داستان حضرت مریم چقدر این بیان می کند در آن جا عمران به همسرش گفت فرزند پسری از تو به دنیا می آید منجی این قوم است حضرت مریم شد و از او حضرت عیسی به دنیا آمد.
استاد ابوالقاسمی:
احسنتم، این جا گفتند شما مقداری راجع به بداء شنیدید یک پرده ای از بداء را کنار زدند که ممکن است خودش نباشد در فرزندانش باشد. این یکی از انواع بداء است دوباره می خوانم
«وَ كَرِهَ إِكْذَابَ نَفْسِهِ فِي إِبْطَالِ قَوْلِهِ بِأَحَادِيثَ تَأَوَّلَهَا وَ لَمْ يُحْسِن تَأْوِيلَهَا وَ لَمْ يُؤْتَ عِلْمَهَا وَ رَأَى أَنَّهُ إِذَا لَمْ يُصَدِّقْ آبَائِي بِذَلِكَ لَمْ يَدْرِ لَعَلَّ مَا خُبِّرَ عَنْهُ مِثْلَ السُّفْيَانِيِّ وَ غَيْرِهِ أَنَّهُ كَائِنٌ لَا يَكُونَ مِنْهُ شَيْءٌ»
قرب الإسناد (ط - الحديثة)؛ حميرى، عبد الله بن جعفر، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام ص349 - 351
هیچ کدامش شاید نباشد یک بدائی است بعد مثال بدائی که زدند در فرزندانش است یک بدائی است که «لَا يَكُونَ مِنْهُ شَيْءٌ» هیچ چیز اثری از او پیدا نشود. این ها احتمالات بداء است خدا هنوز از امر فارغ نشده است دلیل گمراهی واقفه و علی ابن ابی حمزه بطائنی، ذریه و اطرافیان او را همین می دانستند.
جالب این جا است از روایات مربوط به سفیانی حداقل پانزده روایت (من اجمالاً کار کردم باید مجدد نگاه کنم) خصوصیاتش از علی ابن ابی حمزه، پسرش و دوستانش است قطعاً یعنی آن ها با استناد به این روایت بسیار فشار می آوردند.
روایت بعدی اعتقاد به بداء داریم در کتاب قرب الإسناد، صفحه 372 حضرت در سال 198 گفتند کار تمام است حدیث 1326 قرب الإسناد.
ظاهرا از حضرت راجع به نزدیکی این امر پرسیدند فرمودند امام صادق از پدرش امام باقر فرمود اولین علامت فرج سال 195 است سال 196
«وَ فِي سَنَةِ سِتٍّ وَ تِسْعِينَ وَ مِائَةٍ تَخْلَعُ الْعَرَبُ أَعِنَّتَهَا وَ فِي سَنَةِ سَبْعٍ وَ تِسْعِينَ وَ مِائَةٍ»
سال 197 «يَكُونُ الْفَنَاءُ» سال 198
«وَ فِي سَنَةِ ثَمَانٍ وَ تِسْعِينَ وَ مِائَةٍ يَكُونُ الْجَلَاءُ. فَقَالَ: أَ مَا تَرَى بَنِي هَاشِمٍ قَدِ انْقَلَعُوا بِأَهْلِيهِمْ وَ أَوْلَادِهِمْ؟ فَقُلْتُ: فَهُمُ الْجَلَاءُ؟ قَالَ: «وَ غَيْرُهُمْ»
نمی بینی الان جلاء شروع شده است جلاء یعنی چه؟ یعنی امام رضا (علیه السلام) از مدینه به مرو کوچ داد.
« وَ فِي سَنَةِ تِسْعٍ وَ تِسْعِينَ وَ مِائَةٍ يَكْشِفُ اللَّهُ الْبَلَاءَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ، وَ فِي سَنَةِ مِائَتَيْنِ يَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ فَقُلْنَا لَهُ: جُعِلْنَا فِدَاكَ، أَخْبِرْنَا بِمَا يَكُونُ فِي سَنَةِ الْمِائَتَيْنِ.»
گفتیم سال 200 چه می شود؟ گفتند
«قَالَ: لَوْ أَخْبَرْتُ أَحَداً لَأَخْبَرْتُكُمْ وَ لَقَدْ خَبَّرْتُ بِمَكَانِكُمْ، مَا كَانَ هَذَا مِنْ رَأْيِي أَنْ يَظْهَرَ هَذَا مِنِّي إِلَيْكُمْ، وَ لَكِنْ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِظْهَارَ شَيْءٍ مِنَ الْحَقِّ لَمْ يَقْدِرِ الْعِبَادُ عَلَى سَتْرِهِ»
اگر به کسی می گفتم به شما هم می گفتم به حضرت عرض کردم
«فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، إِنَّكَ قُلْتَ لِي فِي عَامِنَا الْأَوَّلِ حَكَيْتَ عَنْ أَبِيكَ»
یک سال قبل از پدرت نقل کردی
«أَنَّ انْقِضَاءَ مُلْكِ آلِ فُلَانٍ عَلَى رَأْسِ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ»
سال فلان دیگر کار تمام شده
«لَيْسَ لِبَنِي فُلَانٍ سُلْطَانٌ بَعْدَهُمَا. قَالَ: قَدْ قُلْتُ ذَاكَ لَكَ فَقُلْتُ: أَصْلَحَكَ اللَّهُ، إِذَا انْقَضَى مُلْكُهُمْ»
دیگر بنی فلان (یعنی بنی العباس) بعد از این حکومت نخواهند داشت گفتم؟ بله گفتم فرمودند وقتی ملک شان از بین برود
«يَمْلِكُ أَحَدٌ مِنْ قُرَيْشٍ يَسْتَقِيمُ عَلَيْهِ الْأَمْرُ؟ قَالَ: لَا قُلْتُ: يَكُونُ مَا ذَا؟ قَالَ: يَكُونُ الَّذِي تَقُولُ أَنْتَ وَ أَصْحَابُكَ. قُلْتُ: تَعْنِي خُرُوجَ السُّفْيَانِيِّ؟ فَقَالَ: لَا. فَقُلْتُ: قِيَامَ الْقَائِمِ؟ قَالَ: يَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ. قُلْتُ: فَأَنْتَ هُوَ؟»
آیا کسی از قریشی ها حاکم می شود؟ فرمودند نه بعد چه می شود فرمودند همانی که خودت می دانی می شود عرض کردم سفیانی می آید گفتند نه عرض کردم قائم قیام می کند فرمودند خدا هر کار بخواهد می کند عرض کردم شما هستید فرمودند:
« قَالَ: لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ وَ قَالَ: إِنْ قُدَّامَ هَذَا الْأَمْرِ عَلَامَاتٌ»
قبل از این علاماتی است یک موردش:
«حَدَثٌ يَكُونُ بَيْنَ الْحَرَمَيْنِ قُلْتُ: مَا الْحَدَثُ؟ قَالَ: عَصَبَةٌ تَكُونُ وَ يَقْتُلُ فُلَانٌ مِنْ آلِ فُلَانٍ خَمْسَةَ عَشَرَ رَجُلا ».
که آن حدث چه است کشته شدن نفس زکیه است
«قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، إِنَّ الْكُوفَةَ قَدْ تَبَّتْ بِي، وَ الْمَعَاشُ بِهَا ضَيِّقٌ وَ إِنَّمَا كَانَ مَعَاشُنَا بِبَغْدَادَ»
در کوفه زندگی خیلی سخت شد زندگی ما در بغداد بود
«وَ هَذَا الْجَبَلُ قَدْ فُتِحَ عَلَى النَّاسِ مِنْهُ بَابُ رِزْقٍ. فَقَالَ: إِنْ أَرَدْتَ الْخُرُوجَ فَاخْرُجْ»
به منطقه جبل می شود رفت و پول در آورد آن جا برویم یا می خواهید قیام کنید؟ فرمودند می خواهی بروی برو.
«فَإِنَّهَا سَنَةٌ مُضْطَرِبَةٌ، وَ لَيْسَ لِلنَّاسِ بُدٌّ مِنْ مَعَايِشِهِمْ، فَلَا تَدَعِ الطَّلَبَ»
می خواهی امسال بروی خیلی شلوغ است برو کارت را انجام بده
«فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، إِنَّهُمْ قَوْمٌ مَلَأٌ وَ نَحْنُ نَحْتَمِلُ التَّأْخِيرَ، فَنُبَايِعُهُمْ بِتَأْخِيرِ سَنَةٍ؟ قَالَ: بِعْهُمْ. قُلْتُ: سَنَتَيْنِ؟ قَالَ: بِعْهُمْ. قُلْتُ: ثَلَاثَ سِنِينَ؟»
بگوییم تا یک سال بعد هنوز فرصت است؟ فرمودند معامله تا یک سال بعد هم بکنید گفتم معامله به دو سال بعد چه؟ گفتند به دو سال بعد هم معامله کن گفتم به سه سال بعد که سال 201 می شود 198 بود سه سال بعد می شود فرمودند:
«قَالَ: لَا يَكُونَ لَكَ شَيْءٌ أَكْثَرُ مِنْ ثَلَاثِ سِنِينَ»
قرب الإسناد (ط - الحديثة)؛ حميرى، عبد الله بن جعفر، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام ص372
اگر هم بخواهد اتفاقی بیافتد سر سه سال می افتد تو برای بعد از سه سال چیزی گیرت نخواهد آمد به هم خواهد ریخت. بنا بود سال 201 همه چیز به هم بریزد نشد بنا بود نفسه زکیه ای شهید بشود که نفس زکیه هم بعد از سفیانی است، روایت می گوید پشت سر هم هستند چون چندین روایت داریم بعضی از این روایت ها صحیح و سند هستند می گوید همه شان مثل دانه های تسبیح هستند پشت سر هم باید بیایند نشد بنا بود سال 301 تمام شده باشد نشد چه کار کنیم؟
روایات متعددی در این زمینه آمده است می گوید زمانش مشخص بود و آن زمان تغییر کرد. تغییر کرد چه کار کنیم بگوییم نباید تغییر کند؟
روایت دیگری است در مورد سفیانی چندین روایت داریم غیبت شیخ طوسی سند را ملاحظه کنید:
«وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) يَقُولُ»
عنهُ ظاهراً شیخ طوسی است چون چند سند قبلش می گوید شیخ برای ما گفت از فضل حسن ابن علی ابن فضّال از ابن ابی عمیر، عمر ابن أذینه محمد ابن مسلم از امام صادق (علیه السلام) شنیدم
«إِنَّ السُّفْيَانِيَّ يَمْلِكُ بَعْدَ ظُهُورِهِ عَلَى الْكُوَرِ الْخَمْسِ حَمْلَ امْرَأَة»
سفیانی بعد از این که بر کور خمس (مناطق پنج گانه) مسلط شد به اندازه حاملگی یک زن حکومت خواهد کرد.
«ثُمَّ قَالَ (علیه السلام) أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ، حَمْلَ جَمَلٍ»
الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر: دار المعارف الإسلامية، محقق/ مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص449
مگر امام اشتباه می کند؟ گفت استغفر الله «حَمْلَ جَمَل» عوض کرد یعنی چه؟ حضرت اول «حَمْلَ امْرَأة» گفتند بعد «حَمْلَ جَمَل» گفتند برای چه عوض کردند؟ آنی که اول گفته بودند «حَمْلَ امْرَأة» مال قبل از بداء بود بعد «حَمْلَ جَمَل» به خاطر تغییری که بعد از بداء ایجاد می شود. این یکی از روایاتی است که خیلی در این قضیه راه گشا است برای این که ما بفهمیم ممکن است بداء رخ بدهد.
نکته بعد در غیبت نعمانی، صفحه 312 روایتی است می فرماید:
«وَ كَفَى بِالسُّفْيَانِيِّ نَقِمَةً لَكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ»
خطاب به یک گروه خاصی است.
«أَ لَسْتُمْ تَرَوْنَ أَعْدَاءَكُمْ يَقْتَتِلُونَ فِي مَعَاصِي اللَّهِ وَ يَقْتُلُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً عَلَى الدُّنْيَا دُونَكُمْ وَ أَنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ آمِنُونَ فِي عُزْلَةٍ عَنْهُم»
مگر نمی بینید دشمن ها دارند همدیگر را می کشند شما راحت در خانه نشستید «وَ كَفَى بِالسُّفْيَانِيِّ نَقِمَةً لَكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ»، سفیانی هم می آید پوست عدو شما را می کند و شما راحت می شوید. نمی گوید «لشیعة المهدي، لشیعة» شماها. بنا بود راحتی شان با آمدن سفیانی باشد. این هم یکی از نکاتی که در همین زمینه است. در مورد سفیانی دو جور مطلب آمد یکی این که کاری به زن های شیعه نخواهد داشت می گوید اگر سفیانی آمد مردها فرار کنند ولی کاری به زن ها ندارد.
روایت بعدی می گوید لشکر سفیانی در کوفه می ریزند و زن ها را به کنیزی می گیرند کدامش است؟ یک بار بنا بود این طور بشود اتفاقی برای شیعیان نیافتد یک بار بنا بود زن هایشان را به کنیزی بگیرند.
در همین روایت است:
«وَ أَمَّا النِّسَاءُ فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ بَأْسٌ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى»
الغيبة( للنعماني)؛ نويسنده: ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: نشر صدوق، ص300
در روایت بعدی در امالی طوسی:
«أَمَّا الرِّجَالُ فَتُوَارِي وُجُوهَهَا عَنْهُ، وَ أَمَّا النِّسَاءُ فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ بَأْسٌ.»
الأمالي (للطوسي)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر: دار الثقافة ، مصحح: ندارد، ص661
اما روایاتی است جنایت های زیادی سفیانی در مورد زن های شیعه در کوفه و بقیه جاها را مطرح می کند. نکته بعد سفیانی هم زمان با یمانی می آید یا سفیانی بعد از یمانی می آید؟ در غیبت نعمانی یک روایت می گوید نه یمانی اول می آید بعد سفیانی می آید. در یک روایت می گوید هر دوی شان با هم می آیند. در یک روایت می گوید این ها مثل دو سوار کار هستند که با هم مسابقه گذاشتند یکی ممکن است زودتر شروع کند.
این یک سری چیزهایی که در مورد سفیانی آمد باز نشان می دهد تغییر ایجاد بشود ترتیب اتفاقات قبل از ظهور دو، سه روایتش را نگاه کردم صحیح و سند بود یا حداقل نزد علمای شیعه مشهور است این ترتیب ها با هم اختلاف دارد به چه ترتیبی خواهد بود؟ از نکاتی که در مورد سفیانی آمد باید به آن دقت کنیم سفیانی همه را می کشد یا نمی تواند بکشد؟ همه را شامل می شود یا نمی شود؟ مثلاً در بعضی از روایات می گوید در شام بعضی از مناطق را شامل نمی شود.
«فَيَنْقَادُ لَهُ أَهْلُ الشَّامِ إِلَّا طَوَائِفُ مِنَ الْمُقِيمِينَ عَلَى الْحَقِّ»
الغيبة( للنعماني)؛ نويسنده: ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: نشر صدوق، ص305
آن ها اصلاً مُنقادش نمی شوند
«ملکاً کور الخمس» یا نه بعضی از کور خمس را همه باید منقادش بشوند یا بعضی منقادش نمی شوند چطور است؟ حاکم آن منطقه را می کشد یا نمی کشد؟ در آن اختلاف است.
مجری:
همین اخبار دارد می گوید ما چقدر می توانیم تأثیر گذار باشیم.
استاد ابوالقاسمی:
روایات متعددی که می گوید سفیانی نابود کننده بنی العباس است. در کافی شریف، جلد 8، صفحه 210، حدیث 256 روایتی است سندش عبارت است:
«عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ»
گفتیم راجع به سفیانی روایت زیاد دارد ابی بصیر می گوید خدمت حضرت بودیم
«وَ قَعَدَ أَبُو الدَّوَانِيق مَكَانَهُ حَتَّى سَلَّمُوا عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام فَقَالَ لَهُمْ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام»
منصور دوانیقی هم آن جا بود همه به امام باقر (علیه السلام) سلام کردند امام فرمودند:
«مَا مَنَعَ جَبَّارَكُمْ مِنْ أَنْ يَأْتِيَنِي»
چرا بزرگ تان این جا نیامد؟
«فَعَذَّرُوهُ عِنْدَهُ فَقَالَ عِنْدَ ذَلِكَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ علیه السلام أَمَا وَ اللَّهِ لَا تَذْهَبُ اللَّيَالِي وَ الْأَيَّامُ حَتَّى يَمْلِكَ مَا بَيْنَ قُطْرَيْهَا»
به زودی مالک خواهد شد مطالب و پیشگویی های مطرح کردند آن ها هم خیلی خوشحال شدند ابو الدوانیق خدمت امام باقر (علیه السلام) آمد
«فَسَلَّمَ عَلَيْهِ»
حضرت فرمودند
«نَعَمْ يَا أَبَا جَعْفَرٍ دَوْلَتُكُمْ قَبْلَ دَوْلَتِنَا»
شما قبل از ما مالک می شوید
«وَ سُلْطَانُكُمْ قَبْلَ سُلْطَانِنَا سُلْطَانُكُمْ شَدِيدٌ عَسِرٌ لَا يُسْرَ فِيهِ»
شما به هیچ وجه به هیچ کس رحم نخواهید کرد
«وَ لَهُ مُدَّةٌ طَوِيلَةٌ وَ اللَّهِ لَا يَمْلِكُ بَنُو أُمَيَّةَ يَوْماً إِلَّا مَلَكْتُمْ مِثْلَيْهِ وَ لَا سَنَةً إِلَّا مَلَكْتُمْ مِثْلَيْهَا»
بنی امیه چقدر بود؟ «ألف شهر»، الف شهر ضرب در دو می شود دو هزار ماه نباید بیشتر از این بشود بعد فرمودند:
«مَا لَمْ تُصِيبُوا مِنَّا دَماً حَرَاماً»
شما همین طور خواهید بود تا این که مرتکب دم حرام نشوید و روایتی همین جا نقل می کند می گوید به خودشان اشاره کردند، یعنی امامی از ما اهل بیت تا زمانی که نکشتید او کیست؟ موسی ابن جعفر، امام باقر (علیه السلام) یا امام صادق است نمی دانم.
«فَإِذَا أَصَبْتُمْ ذَلِكَ الدَّمَ غَضِبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْكُمْ فَذَهَبَ بِمُلْكِكُمْ وَ سُلْطَانِكُمْ وَ ذَهَبَ بِرِيحِكُمْ وَ سَلَّطَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْكُمْ عَبْداً مِنْ عَبِيدِهِ أَعْوَرَ وَ لَيْسَ بِأَعْوَرَ»
دقیقاً در مورد سفیانی هم همین آمد نگاهش می کنید فکر می کنید چپ چشم است اما چپ چشم نیست چشمش درست است.
«مِنْ آل أَبِي سُفْيَانَ يَكُونُ اسْتِيصَالُكُمْ عَلَى يَدَيْهِ وَ أَيْدِي أَصْحَابِهِ ثُمَّ قَطَعَ الْكَلَامَ»
الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الإسلامية ج8، ص2210 -212
نابودی شما بنی العباس به دست او خواهد بود بنی العباس از بین رفتند روایاتی دیگری داریم که بنی العباس به دست مغول ها از بین می روند آخرش هم به دست مغول ها از بین رفتند. پس شما چه می گویید این ها بنا است به دست سفیانی از بین بروند بعد هم بنی العباس ثانی را مجبور شدند درست کنند.
نابودی بنی العباس به دست سفیانی چندین روایت داریم این یکیش بود که عرض کردم در غیبت نعمانی، صفحه 266، حدیث 16. کافی البته سندش ضعیف است جلد 8، صفحه 274، حدیث 412 متنش این طور است می گوید در گوشی صحبت می کردیم حضرت فرمودند:
«لَإِزَالَةُ جَبَلٍ عَنْ مَوْضِعِهِ أَيْسَرُ مِنْ زَوَالِ مُلْكٍ لَمْ يَنْقَضِ أَجَلُهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ فُلَانَ بْنَ فُلَان حَتَّى بَلَغَ السَّابِعَ مِنْ وُلْدِ فُلَان»
تا هفت نسل طبق متنی که خود بنی العباس می گفتند از نسل عباس زمان پدر مأمون، هارون می شود تا آن جا نمی شود از بین برد
«قُلْتُ فَمَا الْعَلَامَةُ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ»
علامت چه است؟ فرمودند:
«قَالَ لَا تَبْرَحِ الْأَرْضَ يَا فَضْلُ»
سفرت تمام نمی شود
«حَتَّى يَخْرُجَ السُّفْيَانِيُّ»
به سفر بروی
«فَإِذَا خَرَجَ السُّفْيَانِيُّ فَأَجِيبُوا إِلَيْنَا»
الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الإسلامية ج8، ص274
سفیانی آمد به سمت ما بیایید بنا بود فضل سفیانی را درک کند، زمان چه کسی بنا بود بشود؟ زمان امام کاظم (علیه السلام) یا با شهادت امام کاظم (علیه السلام) مفصل در غیبت نعمانی، حدیث 16 عرض کردیم می گوید از بین رفتن بنی العباس با سفیانی است. در همان کتاب صفحه 21 همان کتاب حدیث 18، صفحه 267، همان کتاب غیبة صفحه 14، حدیث 9 و روایات متعدد که می گوید از بین رفتن بنی العباس به دست سفیانی است. بله یک شخصی به نام مروانی قبل از آن ها می آيد با این ها می جنگد ضعیف می شوند ولی سفیانی این ها را از بین می برد.
این روایت ها را که عرض کردم ان شاء الله مفصل دسته بندی عرض خواهم کرد فعلا فهرست وار می گویم.
روایت دیگری در کافی آمده و در رجال کشی هم آمده است می گوید چند نفر خدمت حضرت آمدند
«حِينَ ظَهَرَتِ الْمُسَوِّدَة»
سیاه پوش ها (سیاه جامگان) ابو مسلم خراسانی و امثالش اول آمدند گفتند قیام بکنید.
«بِأَنَّا قَدْ قَدَّرْنَا أَنْ يَئُولَ هَذَا الْأَمْرُ إِلَيْكَ فَمَا تَرَى قَالَ فَضَرَبَ بِالْكُتُبِ الْأَرْضَ ثُمَّ قَالَ»
فکر کردیم شما خلیفه می شوید شبیه همین در رجال کشی، جلد 2، صفحه 341 آمده است حضرت فرمودند:
«أُفٍّ أُفٍّ مَا أَنَا لِهَؤُلَاءِ بِإِمَامٍ»
من امام این ها نیستم
«أَ مَا يَعْلَمُونَ أَنَّهُ إِنَّمَا يَقْتُلُ السُّفْيَانِيَّ.، أَ مَا عَلِمُوا أَنَّ صَاحِبَهُمُ السُّفْيَانِيُّ.»
الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الإسلامية ج8، ص331
کسی که این مُسوِده را از بین می برد سفیانی است من الان با سیاه جامگان بجنگم از بین می روم چه کسی باید این ها را از بین ببرد؟ سیاه جامگان همان بنی العباس بودند ایشان هم بنی العباس بود این روایت در کافی و رجال کشی هم آمده است چون چند تا متن دارد خیلی ها بعضی از سندهایش را گفتند صحیح است.
روایت دیگری است حضرت گفتند سفیانی آمد خودم به تو نامه می دهم سریع سمت ما بیا گفت یک علامتی بدهید فرمودند در متن نامه فلان آیه را می نویسم رمز بین من و تو باشد این همه روایت داریم نشانگر نزدیک بودن خروج سفیانی بود نشانگر بداء در سفیانی است. فرض کنیم این روایت ها ضعیف باشد. سوال ما این است در باب ملاحم و فتن مثل احکام نیست بگوییم چون روایتش ضعیف است رخ نمی دهد. در احکام روایت ضعیف بود به آن عمل نمی کنم می گویم خدایا حجت نداشتم تکلیف برایم نداشت صحیح باشد تکلیف آور است اما اگر فرض کنیم روایت بداء سندش ضعیف است ولی محقق بشود می توانم بگویم خدایا چرا این محقق شد؟ به تو ضعیف رسیده احتمالش را باید بدهم.
یکی از مسائل اصول فهم روایات ملاحم و فتن این روایات مثل احکام نیست بگویم وظیفه شرعی من این است واقع را می خواهد بگوید واقع هم کاری به وظیفه شرعی ظاهری من ندارد. لذا نباید ما به مجرد این که مطلبی را در روایات دیدیم بگوییم باید الا و لابد امام زمان این طور بیاید اجمالاً هم عرض می کنم امیدواریم اگر همین ها باشد تازه همین ها هم خیلی تغییرات دارد.
روایاتی که در مورد علامت های آمدن سفیانی دارد فتح دمشق قبل از سفیانی به دست شیعیان را هم ذکر کرده است چندین روایت می گوید دمشق قبل از سفیانی به دست شیعیان فتح می شود.
مجری:
خیلی متشکرم از حوصله ای که به خرج دادید و این مطالب را برای ما ارائه کردید، در پایان برنامه از همه شما بینندگان عزیز التماس دعا داریم «اللهم عجل لولیک الفرج» خدا نگهدار!