2025 February 8 - شنبه 20 بهمن 1403
حضرت ام‌البنین سلام الله علیها و نقش ایشان در صدر اسلام
کد مطلب: ١٦١١٦ تاریخ انتشار: ١٠ بهمن ١٤٠٣ - ١٨:٢٠ تعداد بازدید: 270
سخنراني ها » شبکه جهانی حضرت ولی عصر عج
حضرت ام‌البنین سلام الله علیها و نقش ایشان در صدر اسلام

آینه تاریخ
تاريخ: 23/ 09/ 1403

 
 
 

لينک دانلود
 
 
 
 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

عنوان برنامه: آینه تاریخ

تاريخ: 23/ 09/ 1403

استاد: حجت الاسلام والمسلمین جباری

مجری: آقای قضبانی

قسمت:143

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

مجری:

عزیزان بیننده سلام وقت شما بخیر خیلی خوش آمدید به شبکه جهانی حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) استودیویی که افتخار این را داریم امروز در آن برنامه آینه تاریخ را تقدیم نگاه زیبای شما کنیم و امیدوارم که در هر کجا هستید توفیقات خداوندی شامل شما باشد و هر روزتان بهتر از دیروز و سعادت افروز باشد در خدمت شما هستیم با این برنامه تاریخی همچون شامگاه‌های جمعه‌های گذشته و از محضر کارشناس جناب آقای دکتر جباری ان شاء الله بهره‌مند خواهیم بود حدود یک ساعتی که در خدمت شما هستیم استاد عزیز سلام وقت شما بخیر خیلی خوش آمدید.

استاد: جباری

 علیکم السلام و رحمت الله بسم الله الرحمن الرحیم بنده هم عرض سلام و ادب دارم حضور حضرت عالی و سلامت باشید همه بینندگان عزیز این برنامه در هر جایی که شرف حضور دارند از خداوند متعال بهترین‌ها را طلب می‌کنم برای عزیزان و سلام خودمان را تقدیم می‌کنیم به ساحات مقدس مولا و سرور و ولی نعمتمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و پیشاپیش عذرخواهی می‌کنم بابت گرفتگی صدایم در این ایام شب به هر حال فصل سرماخوردگی بیماری رایج.

مجری:

 بله ان شاء الله که شفای کامل و عاجل نصیب شما و همه بیماران شود برای استاد هم دعا کنید بالاخره عارضه‌ای که چند وقت پیش رخ داد ما همچنان نگران شما هستیم شما با این حال واقعا حال حالت سختی که دارید تشریف می آورید اینجا این قابل تقدیر و تشکر است به صورت خاص بینندگان از شما تشکر می‌کنم عزیزان بیننده سه هزار پانزده پانزده سامانه ای است که شما می‌توانید از طریق آن نظرات پیشنهادات و سوالات خودتان را در مورد شبکه و همه برنامه‌ها ارسال کنید در طول ایام هفته شما می توانید سوالات متعدد خودتان را ارسال کنید همکاران ما آن ها را می بینند بررسی می‌کنند و در برنامه‌های مقتضی خودشان به کارشناسان را خواهید گرفت ان شاء الله و اما تلفنی که می‌بینی زیرنویس شده است این هم پل ارتباطی است که شما همین الان می توانید تماس بگیرید و سوالات خودتان را به صورت زنده مطرح کنید و استاد ان شاء الله پاسخگوی سوالات شما خواهند بود علاوه بر ماهواره که از طریق تلویزیون می توانید ما را ببینید از طریق سایت شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و اپلیکیشن همین شبکه با همان عنوان شبکه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می توانید ما را هم داشته باشید به صورت زنده مستقیم برنامه‌ ها را ببینید و یک مزیتی هم که دارد به آرشیو برنامه‌ها هم دسترسی دارید در این اپلیکیشن و همچنین سایتی که خدمت شما معرفی شد شماره‌ای هم که زیرنویس می شود در تلویزیون که ملاحظه می‌کنید شماره حسابی است که کمک‌های شما را برای مردم مظلوم غزه و لبنان ارسال می‌کنیم از این طریق و ان شاء الله جهاد با اموالتان را اینطوری امصال خواهید کرد خوب استاد عزیز من خیلی عذر وقت زیادی می‌گیرد ولی این ها چیزهایی است که باید حتما خدمت بینندگان عرض کنیم که حالا آن هایی که نمی دانند از این طریق مطلع شوند.

 اما هفته پیش روی ما در حالا که این هفته که دارد می آید مصادف است با روز یکشنبه سیزده جمادی الثانی بله در این روز بنابر مشهور وفات حضرت ام البنین باب الحوائج (سلام الله علیها) است به همین مناسبت اگر صلاح می دانید ما مختصری با بانوی عزیز حضرت ام البنین (سلام الله علیها) آشنا شویم و بعد به گفتگو مسائل دیگر بپردازیم خواهش می‌کنم بله روز جمادی الثانی باز حالا تعبیر یاد روز وفات جناب ام البنین (سلام الله علیها) خوب است شود و بنابر قول هجده جمادی الثانی سیزده مشهورتر هستند البته چون در متون متقدم منابع کهن این تاریخ نیامده است باز ما همان تعبیر یاد روز را به کار ببریم شاید دقیق‌تر باشد ولی به هر حال یک روزی باید پاس داشته شود به یاد این بانوی بزرگوار که خوب نقش بزرگی دارد در رخدادهای تاریخ اسلام و تربیت کرده است فرزندانی که یکی از آنها حضرت عباس (سلام الله علیه) است و سه فرزند دیگری که آنها هم رهرو همین مسیر بودند و خوب یک زندگی افتخارآمیزی جناب ام البنین (سلام الله علیها) داشته است در دوره حیاتش و اگر ما امروزه بخواهیم الگو نشان بدهیم به نسل امروز و زنانمان دختران در جامعه امروز خوب هیچ راهی نداریم جز اینکه سراغ این الگوهای این چنینی در طول تاریخ برویم.

 یک وقت ما حضرت زهرا (سلام الله علیها) را به عنوان الگو معرفی می‌کنیم که فاطمه (سلام الله علیها) زهرا (سلام الله علیها) شخصیت معصوم معصومه و الحورا الانسیه و آن جایگاه رفیعش و خلقت نوری و توصیه‌های پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خوب یک الگوی کامل است اما یک وقت می رویم سراغ یک شخصیتی که طبیعتاً او معصوم نبود اما پا جای پای معصوم گذاشته امیرالمومنین (سلام الله علیه) همسران دیگری هم داشتند چنانکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) همسران داشتند اما در میان همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هیچکدام خدیجه (سلام الله علیها) نشدند چنانکه در میان همسران امیرالمومنین (سلام الله علیه) بعد از جناب فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بعدشان خیلی شاخص شدند مثل همین جناب ام البنین (سلام الله علیها) در همسران امیرالمومنین (سلام الله علیه) امیرالمومنین (سلام الله علیه) یا جناب اسماء بنت عمیس شخصیت برجسته‌ای است و بقیه‌ آن ها اینطور نیست که ما زمین نسبت به آنها داشته باشیم بالاخره بعضی از آن ها درخشیده اند در حیات امیرالمومنین (سلام الله علیه) و تاریخ اسلام هستند.

 باز همین جا خوب است اقرار کنیم این نکته را که متاسفانه با وجود عظمت شخصیت این بزرگواران اطلاعات ما در تاریخ آن چنان گسترده و وسیع و جزئی نیست نسبت به این شخصیت‌ها مثلاً تاریخ ولادتش خیلی مشخص نیست حتی سال ولادتش مشخص نیست منتها بعضی حدس زدند ولادتش از پنجم تا نهم هجری چنانکه درباره سال وفاتش هم اختلاف وجود دارد منتها بعضی باز حدس زدند که سال شصت و چهار هجری باشد یعنی چیزی حدود سه چهار سال بعد از حادثه کربلا، اقوال دیگری هم باز است حتی این قول که البته پذیرفتنی نیست اینکه ایشان دوره کربلا را درک نکرده است قبلش از دنیا رفته است منتها این شواهد تاریخی سازگار نیست آن گزارش‌هایی که است که وقتی که اسرای کربلا برگشتند و ایشان مواجه شد خبر گرفت و اشعاری سرود آن جریانی که ابوالفرج اصفهانی در مقاتل طالبیین نقل می‌کند که می‌آمده است در بقیه صورت‌های قبری درست می‌کرد همراه فرزند جناب عباس (سلام الله علیه) عبیدالله ابن عباس می آمد بس آن جا می‌گریست عزاداری می‌کرد زنده نگه می‌داشت یاد حادثه کربلا یعنی در جزو اولین مجالس عزاداری است که در مدینه تشکیل شده است توسط این بانوی خردمند و عرض شود که زیرک به ظاهر سوگواری است که طبیعتاً همینطور است بعد عاطفی دارد اما یک پارچه حرکت سیاسی یاد کربلا باید زنده نگه داشته شود و عرض شود مردم بفهمند چه جنایاتی رخ داده است و بانوی فصیحی بوده است بانوی شاعره بوده است جدای از آن بعد شجاعت آن اوصاف درونی و نفسانی که داشته اشعاری هم می‌سروده است که در همین جریان حادثه کربلا و بعدش که در بقیه می‌آمده است اشعارش معروف است.

يَا مَنْ رَأَى الْعَبَّاسَ كَرَّ عَلَى جَمَاهِيرِ النَّقَدِ وَ وَرَاهُ مِنْ أَبْنَاءِ حَيْدَرَ كُلُّ لَيْثٍ ذِي لَبَدٍ أُنْبِئْتُ أَنَّ ابْنِي أُصِيبَ بِرَأْسِهِ مَقْطُوعَ يَدٍ وَيْلِي عَلَى شِبْلِي أَمَالَ بِرَأْسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ لَوْ كَانَ سَيْفُكَ فِي يَدِيْكَ لَمَا دَنَا مِنْهُ أَحَدٌ لا تَدْعُوِنِّي وَيْكِ أُمَّ الْبَنِينَ تُذَكِّرِينِي بِلِيُوثِ الْعَرِينِ كَانَتْ بَنُونَ لِي أُدْعَى بِهِمْ وَ الْيَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِينَ أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَى قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِينِ تَنَازَعَ الْخِرْصَانُ أَشْلاءَهُمْ فَكُلُّهُمْ أَمْسَى صَرِيعاً طَعِينَ يَا لَيْتَ شِعْرِي أَكَمَا أَخْبَرُوا بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِيعُ الْيَمِينِ

ای که عباس را دیدی حمله می‌کرد بر توده‌های فرومایه و از فرزندان حیدر هر شیر یال داری دنبال او بود خبردار شده‌ام که به سر فرزندم ضربت وارد شده درحالی‌که بریده دست بود وای بر من بر شیر بچه‌ام که ضربت عمود سرش را خمیده کرد اگر شمشیرت در دستت بود کسی نمی‌توانست به تو نزدیک شود وای بر تو مرا دیگر مادر پسران مخوان که مرا به یاد شیران بیشه‌ام می‌اندازی مرا پسرانی بود که به آنان خوانده می‌شد ماما امروز برای من پسرانی نیست چهار پسر مانند کرکسان بلندی‌ها که با بریده شدن رگ حیات یکی پس از دیگری به مرگ پیوستند نیزه‌ها بر پیکرهایشان ستیزه داشتند همه آنان با تن مجروح به خاک افتادند ای کاش می‌دانستم آن‌چنان است که خبر دادند این که دست عباسم بریده شده بود

 

 در مفاتیح هم مرحوم شیخ عباس قمیون اشعار را نقل کرده است عرض شود که کسی که عباس (سلام الله علیه) من را دیدی در حالی که حمله می برد به سپاه مقابل و پشت سرش از فرزندان حیدر شیراشیر ازی بچه های پشت سرش بودم که اشاره می‌کند به سه برادر عباس (سلام الله علیه) ضرب العمل به من خبر رسیده است که عمود بر سر فرزندم عباس (سلام الله علیه) زده‌اند و سرش به اصطلاح فرو افتاده است در اثر عرض شود که این ضربه عمود بر سر لو کان سیفک فی یدیک ما عرض شود یا قریب به این مضمون اگر شمشیر تو عباس (سلام الله علیه) در دست تو بود کسی نمی‌توانست به تو نزدیک شود این اشعار جانسوز می خواند که من خبر به من رسیده است که دست عباس م (سلام الله علیه) قطع شده است عمود به سرش زده شده است.

 و ابوالفرج نقل می‌کند که حتی مروان ملعون مروان بن حکم که آن زمان امیر مدینه بوده است این مروان ملعون هم وقتی که می آمد و عبور می‌کرد و این صحنه را می دید عرض شود که اشک از آن محاسن کثیفش جاری می‌شد حالا آیا یک ظاهری بوده است به هر حال یک رفتار احساسی بوده است به هر حال صحنه جانسوزی بوده است ایشان این اشعار یا ام الذکرین کانت بن علیوم اصبحت ولا من بنی مرا دیگر مرحوم کوثری می‌خواندند نزد امام (رحمه الله) مرحوم مرا دیگر ام البنین (سلام الله علیها) ندانید مرا دگر بدان لقب نخوانید اینطور اشعار در واقع زنده نگه می‌داشت حادثه یاد حادثه کربلا را چنین بانویی است یعنی صدر و ذیل حیات جناب ام البنین (سلام الله علیها) یک پارچه گزارش‌های مثبت است گزارش های که موجب تجلیل این بانوی بزرگوار می شود مشهور است ایشان بعد از حضرت زهرا (سلام الله علیها) به عقد امیرالمومنین (سلام الله علیه) درآمدند منتها همان طور که عرض کردم متاسفانه تاریخ ازدواجش خیلی مشخص نیست حدس‌هایی زده شده است حتی در اینکه آیا او بعد از فاطمه (سلام الله علیها) اولین همسر بوده است یا دومین همسر اما می شود به طور قطع حتی مطرح کرد که خیر اولین همسر بعد از فاطمه (سلام الله علیها) نبود چرا چون در گزارش است در وصایای فاطمه (سلام الله علیها) است که حضرت جزو وصایاشان بود که بعد از من با امامه بنت زینب و دختر خواهرم زینب ازدواج کن که او برای فرزندان من مثل من مادری می‌کند و لذا در تاریخ دارد که امیرالمومنین (سلام الله علیه) حدود شاید پنج روز بعد از رحلت شهادت فاطمه (سلام الله علیها) با امامه ازدواج کردند.

 این در واقع به نحوی عمل به وصیت فاطمه (سلام الله علیها) بوده است که بچه‌ها هم خیلی احساس یتیمی و بی مادری نکنند بچه‌های خردسالی داشته است فاطمه (سلام الله علیها) و همه در سن خردسالگی بودند نیاز داشتند جای عواطف مادرانه را به نحوی برای آنها پر کند و خوب اگر با امامه ابتدا حضرت ازدواج کرده باشد بعد با جناب فاطمه کلابیه اسمش هم فاطمه بوده است این جناب ام البنین (سلام الله علیها)، ام البنین (سلام الله علیها) کنیه است در واقع برای ایشان چون صاحب چهار فرزند شد به چنین کسی ام البنین (سلام الله علیها) می‌گفتند که صاحب پسران شده است نامش فاطمه بنت حزام ابن خالد کلابی از قبیله کلاب بوده است قبیله‌ای بوده است که یک مقدار در وصفشان شجاعت وجود داشته است و جدش به خصوص شخصی است که از او به شجاعت یاد می شود لقبی داشته است جد فاطمه کلابیه به عنوان ملاعب الاسنه نیزه باز ملاعب الاسنه اسنه سن در واقع نیزه است سنان سنان در واقع جمعش است کسی که با نیزه بازی می‌کند کنایه از فردی شجاع است خوب در جنگ ها نیزه خوب استفاده بر شجاعت این خانواده و لذا معروف است که امیرالمومنین (سلام الله علیه) که می‌خواست برای خود کثرت ازدواج‌های امیرالمومنین (سلام الله علیه) بعد از فاطمه (سلام الله علیها) که آن ها را طبیعتاً چهار همسر دائم بوده است.

 و اما کنیزهایی هم حضرت با آن ها ازدواج کرده است خود کثرت ازدواج سوال می شود که امیرالمومنین (سلام الله علیه) خوب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) یک فلسفه‌ای داشته است تعدد زوجات تعدد زوجات امیرالمومنین (سلام الله علیه) برای چه جهت بوده است مشخص است چون آن جریان اموی لعنهم الله این ها دنبال انقطاع نسل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) امیرالمومنین (سلام الله علیه) بودند و لذا عملاً با این توطئه و این خواست دشمن مقابله شود باید تکثیر نسل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام) صورت بگیرد و راهش هم همین بوده است و تکثیر نسل برای امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بیست و هفت فرزند ذکر کردند حالا خیلی چیز عجیب نیست الان تو بعضی از این مناطق سنی نشین به خصوص آمارهای بیش از این برای افراد در فرزندآوری نقل می کنند و این در واقع به نحو فلسفه در پشتش بوده است لذا با افراد امیرالمومنین (سلام الله علیه) ازدواج کرده است یکی همین فاطمه کلابی است منتها خود این نکته‌ای که در عرض شود که ابن عنبه در عمده الطالب نقل می‌کند نکته مشهوری است که عرض شود که در عمدة الطالب ابن عنبه صفحه سیصد و پنجاه و هفت این مطلب مشهور است که امیرالمومنین (سلام الله علیه) برادرشان عقیل نصب شناس بود خود بحث نصاب بودند نصب شناس بودند آن زمان یک فنی بوده است حافظ هم طبعا می خواهد دیگر کسی قبایل را شوند اسد و روابط قبیله‌ای را شوند اسد ویژگی‌های قبایل را شوند اسد امیرالمومنین (سلام الله علیه) از عقیل خواست که من می‌خواهم یک بانویی را همسری را معرفی کند که از خانواده شجاعی باشد معروف به شجاعت باشد خود این نکته آنچه که از جهت علمی از جهت روایات تایید شده است بحث تاثیر ژن هم به اصطلاح ویژگی‌های جسمی از پدر و مادر به فرزند می شود هم ویژگی های خصلت ‌های روحی و لذا این یکی از روایات موید است شعر امیرالمومنین (سلام الله علیه) می گوید وقتی که خانواده شجاع باشد این منتقل می شود به آن فرزندی که من از او دارا خواهم شد خانواده فاطمه کلابیه را معرفی می‌کند با آن وصفی هم که راجع به جدشان عرض کردم و لذا امیرالمومنین (سلام الله علیه) با جناب ام البنین (سلام الله علیها) ازدواج می‌کند.

 و گاهی هم سوال می شود آیا ام البنین (سلام الله علیها) قبل از عرض شود که ازدواج با امیرالمومنین (سلام الله علیه) با کسی دیگری ازدواج کرده است بود خیر هیچ دلیلی ندارد بلکه همان عکسش داریم که با همسر دیگری ازدواج نکرده است بود دختر بوده است در واقع دوشیزه بوده است به ازدواج امیرالمومنین (سلام الله علیه) در می آید به خصوص با توجه به تاریخ ولادتش که بعضی حدس زدند در سال پنجم باشد تا سال نهم ذکر کردند همان سال پنجم هم باشد با توجه به حال تاریخ ازدواج که با توجه به ولادت اولین فرزندشان جناب عباس بن علی (سلام الله علیه) در سال بیست و شش هجری طبیعتاً باید یکی دو سال جلوتر بیست و سه و بیست و چهار در همین حدود طبیعت باید ازدواج صورت گرفته باشد یعنی چیزی حدود بیست سالگی ام البنین (سلام الله علیها) می شود نهایتاً بیست سال می شود اگر ولادتش بالاتر باشد تا سال نهم کمتر می شود حدود بیست ساله بوده است و عرض شود که خوب می‌خورد به چنین کسی که قبلا ازدواج نکرده است بوده باشد و بعد از ازدواج هم اولین فرزندشان جناب عباس (سلام الله علیه) بوده است که اتفاقا نسل امیرالمومنین (سلام الله علیه) از طریق فرزندان ام البنین (سلام الله علیها) از طریق جناب عباس (سلام الله علیه) ادامه پیدا می کند عبیدالله ابن عباس (سلام الله علیه) آن سه فرزند دیگر نام هایشان عبدالله بوده است عبدالله اصغر که ایشان هم در کربلا شهید می شود و عثمان بن علی (سلام الله علیه) عبدالله اصغر یا همان عبدالله بیست و پنج ساله بوده است خود جناب عباس (سلام الله علیه) در کربلا سی و پنج سال تقریبا دارد.

 چون اگر بیست و شش متولد شده باشد در شصت و یک هجری چیزی حدود عرض شود که سی و پنج ساله خواهد بود این فرزندشان جناب عبدالله بیست و پنج ساله بوده است و بعد عثمان ابن علی (سلام الله علیه) عثمان نامگذاری بوده است در یک گزارش بوده است ایشان بیست و یک ساله بوده است هنگام شهادت و جعفر که کنیه اش هم اباعبدالله بوده است ایشان را گاهی نوزده ساله گفتند گاهی هم کمتر در حالی که قطعاً بالاتر از نوزده سال بوده است یعنی حتی اگر ولادتش بعد از شهادت امیرالمومنین (سلام الله علیه) هم در سال چهل هجری بوده است باشد تا سال شصت و یک حداقل بیست و بیست و یک سال داشته نوزده ساله کمتر از نوزده سال گفتن توجه به این نکته امیرالمومنین (سلام الله علیه) صاحب فرزند شود طبیعتاً باید در اگر ولادتی سال چهل هم باشد یا چهل و یک هم باشد و نهایتاً حدود بیست سال داشته است این هم آن عثمان بن علی (سلام الله علیه) که سومین فرزند ام البنین (سلام الله علیها) است معروف است دیگر چون این خیلی مهم نیست اما چون مستمسکی است اینطور اسامی در دست وهابی ها به خصوص که می گویند ببینید شما می گویید بین علی (سلام الله علیه) و خلفا اختلاف وجود داشته است در حالی که علی (سلام الله علیه) نام خلفا را بر فرزندانشان می گذاشتند اسامی معمول از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عثمان نام داشتند هیچ دلیل نیست بر اینکه اگر اسم کسی عثمان گذاشته باشد علی (سلام الله علیه) عمر گذاشته باشد ابوبکر داشته باشد.

 پس بنابراین هیچ اختلافی بین این ها نبود الان ما نگاه می‌کنیم در جامعه های امروز کسی شاید یک شخصی خودش یک چنین تصوری کرده است که حالا من به یاد عمویم می‌زنم این هم بله روایت داریم وجه نامگذاری امیرالمومنین (سلام الله علیه) دوستی داشته است که اصحاب خوب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عثمان ابن مضعون بود بله مهاجر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود صحابه خوبی بود و از آن اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که خیلی دغدغه آخرت را داشت و در حالتش است که با بعضی از دوستانش تصمیم گرفت برای عبادت و در کوه و غار و روش رهبانیت پیش بگیرند و این ها این کار درست نیست اما منظور دغدغه‌ای که این داشت می‌ترسید به هر حال از آخرت و از اینکه در عبادت کوتاهی بورزد همسرش آمد و به نحوی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خبر داد که چنین قصدی دارد این هیچ توجه به ما ندارد همه در وادی عبادت این ها که آن جا معروف است پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمدند به مسجد و گفتند که من که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شما هستم زندگی عادی دارم با همسر با فرزند با عرض شود که می‌خورم می‌خوابم و همسرتان دارم اگر کسی از طریق این سنت روی بگرداند از من نیست منظور عثمان صحابی بود و در سال دوم بعد از جنگ بدر که از دنیا می رود در مدینه به مرگ طبیعی از دنیا رفته است.

 و در بقیع هم دفن است قبرش هم حدوداً مشخص است یعنی نزدیک قبر ابراهیم فرزند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در همان اوایل بقیع سمت چپ قبر عثمان ابن مضعون که پیامبر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم در تشییع شرکت کرد حالا امیرالمومنین (سلام الله علیه) خیلی علاقه داشت به عنوان اخی یاد کرده است برادرم این عثمان ابن علی (سلام الله علیه) که متولد شد از ام البنین (سلام الله علیها) حضرت به نام برادرم عثمان ابن مضعون یاد نام گذاشتم

و ذکر فيه، عن هبيرة بن ميرم قال: كنّا جلوساً عند علي عليه السلام، فدعا ابنه عثمان، فقال له: يا عثمان، ثم قال: انّي لم أُسمّه باسم عثمان الشيخ الكافر، إنّما سمّيته باسم عثمان بن مظعون.

هبیرة بن میرم گوید: نزد امیر المومنین علیه السلام نشسته بودم که فرزندش عثمان علیه السلام وارد شد، امیر المومنین به فرزندش فرمود: ای عثمان! سپس گفت: من نام تو را به اسم عثمان پیر کافر نام گذاری نکردم بلکه به اسم عثمان ابن مظعون رحمت الله علیه نام نهادم.

تقریب المعارف، تالیف ابی الصلاح حلبی، صفحه ۲۹۴، چاپ و تحقیق مرحوم فارس تبریزیان حسون

وعثمان بن علي الذي روی عن علي انه قال: انّما سمّيته باسم اخي عثمان بن مظعون.

و عثمان بن علی کسی است که از علی (علیه السلام) روایت شده است که درموردش گفت: من نام وی را به اسم برادرم عثمان بن مظعون نام نهادم.

مقاتل الطالبیین، تالیف ابو الفرج اصفهانی، صفحه ۸۹، چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات

 در واقع گاهی فرمودید انسان گاهی نامی را برای اینکه یادآور می گذارد مثلاً کسی ممکن است جدشان پدرشان نامی داشته باشد آن نام پسرش هم می‌گذارد که هر وقت این اسم برده شود یاد آن فرد از فامیل عمویش داییشان کسشان بالاخره آن نام را مجدد می گذارد.

 اینجا امیرالمومنین (سلام الله علیه) فرمود: انّما سمّيته باسم اخي عثمان بن مظعون این سه برادر قبل از حضرت عباس (سلام الله علیه) به میدان رفتند و جالب است که حضرت عباس (سلام الله علیه) در نقل دارد که ایشان فرستادند این برادرانش را به میدان بروید شما جانتان فدا کن من می‌خواهم ببینم شما به هر حال در این مسیر می خواست مطمئن شود یعنی ما اگر دغدغه خانواده را برادران و خواهران و فلان داریم باید دغدغه سعادتمند شدنش باید داشته باشیم مطمئن باشیم از جهت ایمان در جایی رسیدند که اهل نجات هستند از جهت عقاید ایمان رفتار سلوک اجتماعی سلوک خانوادگی بالاترین دغدغه امان باید همین باشد که بعد اخروی بعد معنوی فرد:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ

ای کسانی که ایمان آورده‌اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید؛ آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمی‌کنند و آنچه را فرمان داده شده‌اند (به طور کامل) اجرا می‌نمایند!

تحریم (66):6

بپایید حواستان باشد حفظ کنید خودتان را و اهلیکم اهل‌تان و خانوادتان را از آن آتشی که اوصافش این چنین است هیزم آن آتش انسان ها و سنگ ها و این ها هستند.

 لذا در عباس (سلام الله علیه) این دیده می شود این سه برادر جلوتر می‌فرستد که مطمئن شود که خدای نکرده است یک وقت ایشان نرود شهید شود بعد این ها پایشان بلغزد دشمن جذبشان کند به خصوص که زمین جذبم وجود داشته شمر ملعون روز تاسوعا امان نامه آورد برای این ها دیگر چون شمر از قبیله بنی کلاب بود آمد اعلام کرد که أین بن اختنا پسر خواهران ما کجا هستند مرادشان بود که چون فاطمه (سلام الله علیها) و ام البنین (سلام الله علیها) از بن کلاب بوده است به نام خواهر یاد می‌کردند فرزندان خواهر ما کجا هستند و این امان نامه را که از ابن زیاد ملعون گرفته بود عرضه کرد و تشر آمد جناب عباس (سلام الله علیه) با غیرتش را ایشان که چطور من اما نامه داشته باشم فرزند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) امان نامه نداشته باشد و به هر حال یک چنین سرنوشتی و جناب ام البنین (سلام الله علیها) خوب تا اینجا از آزمون سرافراز بیرون آمده است بعد از حادثه کربلا وقتی اسرا برگشتند حالا اینکه ایشان چرا در کربلا خودش حضور نداشته است این قطعی است ام البنین (سلام الله علیها) نیست در حادثه که آیا کبر سن بوده است بیماری بوده است جهت خاصی داشته است به هر حال کسی ذکر نکرده است که ایشان در جز اسرای کربلا بوده است در مدینه بوده است.

 و وقتی که اسرا برمی گردند یک گزارشی است که سوال کرد از رخداد کربلا از جریان حسین (سلام الله علیه) کجاست حسین (سلام الله علیه) چه شد فرزندانمان گفتم فرزندان گفت حسین (سلام الله علیه) چه شد وقتی که گفتن گفت که خود من و فرزندانم با آنچه که تحت آسمان است فدای حسین (سلام الله علیه) اینقدر بصیرت است که ایشان توجه به آن اصل دارد به آن امام (سلام الله علیه) دارد که همه باید فدای او بشوند یعنی در واقع سوگواری اصلی ام البنین (سلام الله علیها) بر فرزندانشان نبود اول بر حسین (سلام الله علیها) گریست و سوگواری کرد و بعد برای فرزندانش ولی خوب بعد از کربلا هم ظاهرا خیلی دو سه سال بیشتر در قید حیات نبوده است و یکی از ظلم‌های این وهابیت این است که متاسفانه خوب ما یاد آن سال‌های می‌رفتیم به بقیع تا نزدیک قبر ایشان وارد بقیه سمت چپ بقیع یک جایی است که در واقع یک دیوار است کوتاهی هم دورش است و همراه صفیه و عاتکه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آن جا دفنه سه تا قبر آن جا است قبرهای صفیه و عاتکه عمه های پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و قبر ام البنین (سلام الله علیها) می‌رفتیم تا نزدیک قبر ایشان آن جا ذکر مصیبتی می‌شد اما چند سالش متاسفانه این وهابیان کرده است متأسفانه تا نزدیکی قبرم توقف که نزدیک قبر هم اجازه حضور نمی دهند و زائر عرض شود که خون دل در واقع از رفتارهای این ها وارد بقیع که می شود صرفاً باید حرکت کند تا بخشی از بقیه و دوباره برگردد لحظه اجازه توقف به او بدهند ان شاء الله که هرچه زودتر فرج برای همه مظلومان عالم و شیعیان اهل بیت (سلام الله علیهم).

مجری:

 با سرنگونی این ها زودی زود و همچنین که خلاصه خودشان به همراه هم یهود و صحیح نیست این ها فرستادند که ان شاء الله هر چه زودتر ریشه کن شوند استاد یک نکته جالبی را حالا ما قسمت معصومین را جدا می‌کنیم در غیر معصومین همسری چون ام البنین (سلام الله علیها) بله بله وجود نخواهد داشت هیچ وقت و همچنین فرزندی چون حضرت علی اکبر (سلام الله علیه) و برادری چون حضرت عباس (سلام الله علیه) ولی یک نکته خیلی زیبایی روشن شد برادری حضرت عباس (سلام الله علیه) در وفاداریش و حضرت حسین (سلام الله علیه) همیشه شنیدیم ولی این نوع برادری نسبت به سه برادر دیگر را شاید کمتر گفته شده بود که شما برایمان تبیین کردید که چگونه دوست داشت که برادرهای دیگش هم عاقبت بخیر شوند و به سعادت برسند خیلی متشکر هستیم جناب استاد اگر اجازه بدهید میان برنامه ببینیم برگردیم با بخش دیگری از برنامه تاریخ در خدمت شما باشیم و همچنین در خدمت عزیزان بیننده من تذکر بدهم تلفن های یعنی ارقامی که می‌بینید زیرنویس شده است تلفن برنامه است می توانید از این طریق تماس بگیرید و سوالتتان را مطرح کنید میان برنامه را ببینیم و برگردیم.

صلی الله علیک یا مولا یا صاحب العصر و الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در شامگاه جمعه روزی که متعلق به امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است در خدمت شما هستیم و دعای ما همچنان در این روز و روزهای دیگر اللهم عجل لولیک الفرج با برنامه آیینه تاریخ همچنان در خدمت شما هستیم تذکر هم دادم که تلفن‌های شما قابل شنیدن است زنگ بزنید و همینجا سوالتتان مطرح کنید و استاد پاسخگوی شما باشند دو عزیز تماس گرفتند ابتدا به کرج برویم با خانم بهادری صحبت کنیم سلام علیکم در خدمت شما هستیم بفرمایید.

بیننده

 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خدمت شما مجری توانا و استاد جباری عزیز جناب استاد از خداوند شفای عاجل می‌خواهیم برای شما و تسلیت می گوییم به تمام به هم خدمت شما و هم تمام شیعیان به خاطر شهادت حضرت ام البنین (سلام الله علیها) جناب استاد من یک سوالی برایم پیش آمده است یک شبهه‌ای است در اکسپلور اینستا که داشتم همینطور به اصطلاح نگاه می‌کردم در مورد ایام شهادت‌ها یک چیزی دیدم که دفعه اولی بود من می روم زمانی که بعد از واقعه کربلا از شام داشتن اسرا می‌رفتند به سمت مدینه خانم حضرت رباب (سلام الله علیه) و آقا زین العابدین (سلام الله علیه) و خانم حضرت زینب (سلام الله علیها) اجازه می‌گیرند برمی‌گردند به کربلا که به اصطلاح معروف می گوید کربلا باشند این بنده خدایی که داشتند تفسیر می‌کردند می‌گفتند که درست است مادر بودند و می آمدند از صبح می آمدند می‌نشستند سر قبر آقا امام حسین (سلام الله علیه) تا شب، شب می ‌رفتند در قبیله‌ای که نزدیکشان بود درست است مادر بود و اصطلاح سختی‌های روز عاشورا را دیده بود و این ها ولی ایشان می‌خواستند یک نوع روایتگر باشند که واقعه عاشورا اتفاق افتاده است برای کسانی که می‌آمدند می‌رفتند و قبر آقا امام حسین (سلام الله علیه) از بین نرود اولاً که من ماندم سؤالم این است که چه طوری اجازه دادند که ناموس آقا امام حسین (سلام الله علیه) تنها آن جا بخواهند باشند این مسیر را تنها برگردند یک سال تنها آن جا باشند آیا این واقعیت دارد من این سوالم این بود.

مجری:

 خیلی متشکرم از تماستان و سوالی که مطرح کردید ان شاء الله پاسخگو خواهند بود جناب آقای دکتر به گلستان برویم با امیر صحبت کنیم سلام وقت شما بخیر امیر عزیز در خدمت شما هستیم.

بیننده

 با سلام به استاد گرانمایه و مجری محترم خدا قوت علیکم سلام و رحمت الله بنده با اجازه شما پنج سوال داشتم یک تلفظ صحیح محسن چیست؟ دو فرق مَهدی با مِهدی چیست؟ گفتند یکی از اسامی گفتم یکی از اسامی مادر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ملیکا است درست است مزار این حضرت در کدام شهر است چهار مجموع کشته‌های مشرکین و کفار در جنگ‌های پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چه تعداد بوده است است آخرین سوال بعضی گفتند امام عسکری (سلام الله علیه) به شهر طورجان گنبد کاووس فعلی طی الارض داشتند درست است با آرزوی سلامتی استاد و تشکر عوامل پشت صحنه خدانگهدار خیلی متشکر هستم.

مجری:

 امیر عزیز استاد در سال اول در مورد بانو حضرت رباب (سلام الله علیها).

استاد: جباری

 یعنی استبعاد این بانوی بزرگوار جناب سرکار خانم بهادری به جا است و در متون تاریخی ما چنین گزارشی نداریم اگر حالا بعد ها کسانی ادعا کرده باشند خیر یعنی مویدات هم برعکسش است و طبیعتاً مبنا همینطور است که چطور جناب ربابی که به تنهایی مانده باشد در کربلا آن جا که هنوز شهری نبود قریه های در نزدیکش فاصله زندگی می‌کردند غاضریه روستایی بود در آن نزدیکی امثال بعضی روستاها در اطراف آن محل شهادت اباعبدالله (سلام الله علیه) و یارانشان بود اما اینطور نبود که خود آن جا محل سکونت باشد و امام سجاد (سلام الله علیه) که در واقع ولایت دارد بر رباب به لحاظ هم امامت و هم به هر حال آن بعد خانوادگی چنین اجازه‌ای داده باشد و جناب رباب هم به درایتش نمی خورد که تقاضایی کرده باشد اشعاری منصوب به اباعبدالله (سلام الله علیه) راجع به رباب و سکینه است دیگر که من به هر حال دوست دارم رباب و سکینه است و خانه‌ای که این ها در آنجا هستند شعر منسوب به اباعبدالله (سلام الله علیه) است بانوی عادی نبوده است این جناب رباب هم مادر جناب سکینه و هم علی اصغر (سلام الله علیهما) و لذا نه قابل تایید نیست این را و تقاضا دارم کسی این را نقل نکند حالا ممکن است.

 بعضی از روی به هر حال کم اطلاعی و این ها در مجالسی احیانا نقل کنند خیلی با مبانی تاریخی برگشت البته در مدینه این است مشهور که زیر آفتاب نمی شود به یاد آن به هر حال روز عاشورا زیر آفتاب در آن گرما در آن تشنگی آن وضعیت به نحوی اظهار همدردی می‌کرد این ها از قابل پذیرش اما اینکه در کربلا مانده باشد و عرض کنم که اهل بیت (سلام الله علیهم) هم برگشته باشند به مدینه خیلی به هیچ وجه قابل تایید نیست (سلام الله علیه).

مجری:

 گریه کنان معروف در گریه کردن بر حضرت اباعبدالله (سلام الله علیه) در مدینه بله همه همین شما فرمودید زنده نگه داشتن حادث کربلا مدینه انجام داده است با این نوع عملکرد خیلی متشکر هستم از شما و همچنین از خانم بهادری به خاطر مطرح کردن این ده دقیقه فکریشان که در این برنامه شنیدیم.

استاد: جباری

 و شما پاسخ اما امیر عزیز در مورد محسن و محسن احتمالاً این ها چون برنامه‌های متعدد برخی می گویند محسن کدام درست است البته ضبط محسن محسن آمده است محمد محمد بله حسن حسین (سلام الله علیه) و حسن این ضبط تاریخ آمده است منتها به محسن معروف شده است خیلی لزومی ندارد حالا ما برگردیم به همان محسن پیدا کردم و وقتی هم گفتم محسن مشخصاتش مشخص شخصیت مشخص است اما بله درستش را بخواهند از جهت ضبط تاریخی برای بحث ضبط اسامی خود یک نکته‌ای است که باید درست تلفظ کرد مثلاً رباب رباب که عرض کردم رباب مثلاً درست است منتها حالا دیگر رباب معروف شده است خیلی ما لزوم رباب یک کلمه فارسی باشد عربی حالا نام آن آلت به هر حال موسیقی امثال این ها ممکن است باشد باید به هر حال کنایه است از آن آهنگ بودن هم سالن‌ها به هر حال این نام این گونه اسامی که شهرت خاصی پیدا کردند لزومی ندارد که غلط هم نیست چون شهرت پیدا کرده است مهدی و مهدی درسته مهدی درست نیست مهدی مفعول است هدی یهدی مهدی نداریم عربی و مادر حضرت نرجس سوسن نرجس امثال این ها روی کنیزها کنیز بوده است ایشان اسامی خوب انتخاب می‌کردند اسم اصلیش ملیکا بوده است اما آمد و رسم بوده است مادران ائمه (علیهم السلام) که غیر از امام سجاد (سلام الله علیه) که مادرشان ایرانی بوده است ائمه بعدی از امام کاظم (سلام الله علیه) تا امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) همه آن ها مادرانشان کنیز بوده است و اسامی مختلفی برای این ها نقل کردند دلیل هم داشته است که به هر حال می آمدند آن اسمی که قبلا داشته است گاهی اسم عوض می‌کردند اسامی گل یا اسامی خوبی را کنیز می گذاشتند این صاحب جدید برای آن کنیه چون که صاحبان قبلی اسامی دیگر ممکن است داشته باشند البته عرض کنم که کنیزانی که آمدند افتخار مادری ائمه (سلام الله علیهم) را پیدا کردند از یک مسیر خاصی روایات دیگر است آمدند و گویا اصلاً مقدر الهی بود از آن منطقه خاص مثل نوبه مصر یا مغرب که مراکش باشد یا از آن درست باشد امثال این ها یا شهربانو از ایران این ها بیایند و مسیری طی شود و عرض شود که وارد خانه ائمه (سلام الله علیهم) شوند تحت تربیت ائمه (سلام الله علیهم) قرار بگیرند و افتخار مادری امام (سلام الله علیه) حالا سر اینکه این ها چطور مادران ائمه (سلام الله علیهم) از این کنیز و منطق مختلف انتخاب شدند و مقدر شد که این ها مادران ائمه (سلام الله علیهم) دیدگاه های مطرح است.

 حالا یک دیدگاه یک نظریه که بعضی از محققین معاصر مطرح کردند آن این است که گویا برای عصر ظهور خداوند متعال یک تمهیدی اندیشیده است که به هر حال ارتباط اقوام و ملیت‌های مختلف با ائمه (سلام الله علیهم) وصل شود و اتصال ایجاد شود که در عصر ظهور به هر حال خود کسب ملیت هم بخواهد متصل به این خاندان شود آن زمان این جهات پیشرفت داشته باشد نظریه بعضی مطالعات معروف هم است که می گویند وقت ظهور که ان شاء الله هرچه سریعتر رخ بدهد و بتوانیم در رکاب آقا باشیم و آن دوران زیبا و پر عظمت را درک کنیم چه توفیقی خواهد شد ان شاء الله که روزی ما شود می گویند که هرکس آقا را می‌بیند می گوید ای از ما بله به خاطر همین که شما در عصر غیبت ممکن است حضرت دیده باشند نشناخته باشند و این هم است دیگر به هر حال در مورد حضرتش را قطب الدین راوندی است این کتابی است از منابع قرن ششم مجا هم قطب راوندی خوب در حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) مدفون هستند.

مجری:

 یادآوری کنیم دوستانی که می آیند به بارگاه ملکوتی حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) در صحنه آینه قبر ایشان مشخص مشخص است از را برجستگی بالاتر است و ایشان مشخص است.

استاد: جباری

 عالم بسیار بزرگوار شیعی در قرن ششم آثاری داشته این کتاب سه جلد و تدوین شده است برای ثبت کرامات و معجزات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر معصومان (سلام الله علیهم) ببینید پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) یک معجزه جاودان داشت قرآن بوده است اما افزون بر این معجزات محسوس دیگر داشته مثلاً سنگریزه در کف دست حضرت صدای تسبیح از آنها بلند می‌شده است و اصحاب می‌شنیده است این طور معجزات معجزات محسوس غیر قرآنی هم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) داشته است هم ائمه (سلام الله علیهم) اگر کسی بخواهد به هر حال کتابی درباره معجزات معصومان (سلام الله علیهم) مطالعه کند این کتاب الخرائج و جرائح یکی از آثار خوب است از قرن ششم مانده مرحوم سید محمد باقر موحد ابطحی ایشان خوب تحقیق کتاب امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چاپ کردند آن جا این نقل شده است که جعفر بن شریف جرجانی، جرجان هم که عزیزان عرض می‌کنیم همین که ایشان اشاره کردند گنبد کاووس نزدیک گنبد کاووس جایی بوده است که الان تخریب شده است منتها مکانش آن جا بوده است و گرگان فعلی نیست نزدیک گرگان است جرجان مکان تاریخی بوده است منطقه شیعه نشین بوده است و عرض شود که این جعفر بن شریف جرجانی عازم سفر حج بوده است در سامرا خدمت امام عسکری (سلام الله علیه) می‌رسد و اظهار می‌کند که شیعیان آن جا خیلی مشتاق هستند شما را ببینند سوالاتی دارند مشکلاتی دارند حضرت (سلام الله علیه) سفر حج را می روید و برمی گردید در فلان تاریخ من میایم به آن جا و همینطور می شود می گوید من برگشتم در فلان تاریخ که حالا من الان یادم نیست در چه تاریخی بوده است روایت فلان تاریخ می گوید در خانه فلان کس جمع شدند شیعیان امام (سلام الله علیه) رسیدند تشریف آوردند و نشستند و سوالات پاسخ دادند و اتفاقاً کرامتی هم شفایی هم از امام (سلام الله علیه) در آن جا رخ می دهد نسبت به یکی از همین شیعیان و امام (سلام الله علیه) باید برگردم خود بیان امام (سلام الله علیه) به طی الارض بر می گردند سامرا در عراق تا جرجان آن جا زمینی حداقل یک ماه شاید راه بوده است و به طی الارض حضرت (سلام الله علیه) تشریف می آورند.

 و هیچ بعدی هم ندارد بعدی ندارد که امام (سلام الله علیه) برای اینکه یک دلگرمی برای شیعیان شود فضای سخت سامرا از این از این جهت هم استفاده کرده است باشند ائمه (سلام الله علیهم) شاگردان دست چندم ائمه (سلام الله علیهم) امروزه دارای طی الارض هستند با طی الارض می روند این طرف آن طرف و ماموریت‌ها را برای امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) انجام می دهند چه بعدی دارد که امام عسکری (سلام الله علیه) به طی الارض در لحظات کوتاه آمده باشد.

مجری:

 در اینجا در جمع شیعیان دلگرمی برای شیعیان بوده باشد و برگشته باشد به هر حال این نقل شود در تاریخ مشکلی ندارد استبعادی هم نداشت قبلش امام جواد (سلام الله علیه) در شهادت حضرت رضا (سلام الله علیه) مسلمات است و جای خودش بحث خودش شده است اما سوال آخر ایشان در مورد تعداد کشته شده است ‌های مشرکین در غزوات است.

استاد: جباری

 اختلافی است درباره تعداد کشته شدن است اتفاقی که از افتخارات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است پیامبری که ده سال برایش جنگ و تحمیل کردند خودش به هیچ وجه ما درباره هیچ معصومی چه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چند امیرالمومنین (سلام الله علیه) چه امام حسن (سلام الله علیه) که درگیر حکومت بودند امام حسین (سلام الله علیه) که روز عاشورا درگیر جنگ شد به هیچ وجه ما گزارش نداریم که آغازگر جنگ بوده است باشند در آن ده سالم آن تعداد بیست و هفت تا حدوداً غزوه که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) داشتند و عرض شود که قلب پنجاه و اندی سر یک حضرت (سلام الله علیه) داشتند مشخص پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حضور نداشتند غزه آن جایی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حضور داشتند نزدیک هشت سال هشتاد و چند قزاق سری بوده است در هیچکدام پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آغازگر جنگ نبودند و اتفاقا توصیه می کردند اصحاب سرایا را که می‌فرستادم برای ماموریت‌ها می‌گفتند شما جنگ آغاز نکنید دعوت به اسلام کنید اگر آن ها آغازگر بودند شما خوب دفاع کنید و این ها و امیرالمومنین (سلام الله علیه) در جنگ‌های جمل صفین نهروان در هیچ کدام آغازگر جنگ نبودند در عاشورا آن ها آغازگر جنگ بودند و امثال این ها و لذا با توجه به همین جنگ‌ها تحمیل شد همین جنگ های تحمیلی مجموعه اش هزارها من میانگین دارم عرض می کنم نهایتاً با اختلافات که وجود دارد کشته در این جنگ ها بوده است حالا کسی بیاید این ده سال تحمیل کند جنگ‌های بزرگی مثل خندق مثل احد مثل بدر مثل حنین مثل تبوک امثال همین یک ساله در جنگ به هر حال کشته شدند در جنگ جهانی چقدر میلیون‌ها نفر کشته شدند و این افتخارات نشان می‌ دهد که اصلاً بنای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بر عدم خونریزی بوده است من مثال عرض کنم ببینید مثلا در جنگ حنین اول شکست اولیه و پیروزی ثانوی نصیب مسلمان‌ها شد مسلمان‌ها که پیروز شدند یک وقت خبر به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید که دو نفر دو اسیر توسط انصار کشته شدند حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) برآشفتند فرمودند مگر شما نهی نکردم از کشتن اسیران حالا این هم جالب است که هر دو مورد هم با تحریک عمر کشته شدن یعنی عمر گفتند که این ها باید کشته شوند و انصار کسانی را کشتند خبر به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید.

 و نهی کرد یا خبر رسید که خالد بن ولید یکی از زنان را حوازن و قبیله مغلوب را کشته است باز پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خیلی ناراحت شد خشمگین شد برآشفت که مگر من شما را نهی نکردم از کشتن زنان کودکان پیران این ها کشته نشوند یعنی در واقع منظور اینکه آن کسی که سزاوار کشتن است کسی که شمشیر دست گرفته است در میدان آمده است و دارد به هر حال حمله می‌کند طبیعتاً در جنگ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سعی می کرد حتی اینجا هم مکرر توصیه می کردند که مجروحان را نکشید امثال این ها توصیه های خود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یک بابی است در کتاب شریف کافی باب وفای الرسول و امیرالمومنین (سلام الله علیه) را اصحاب سرایا باب وصیت‌ها سفارش‌های پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرالمومنین (سلام الله علیه) به اصحاب سرایا یعنی به این کسانی که این ماموریت‌ها را می‌فرستادند چنین بد نیست آن باب را دوستان ببینند حالا اگر یک وقتی فرصتی شد در این برنامه مفصل تر می شود درباره سخن است.

مجری:

 آقای بهادری هم تماس گرفتند از کرج سلام وقت شما بخیر در خدمت شما هستیم برادر عزیز.

استاد: جباری

 سلام عرض می‌کنم خدمت جناب آقای دکتر جباری ایام شهادت ایام وفات حضرت ام البنین (سلام الله علیه) هم خدمت همه مسلمانان مخصوصاً شیعیان عرض تسلیت دارم حضرت آقای دکتر به شخصی است به نام آقای ابن خلدون که فکر می‌کنم مدت شش قرن گذشته یعنی حدود ششصد سال پیش به دنیا آمده است.

حالا افکار بسیاری از اندیشمندان غرب و شرق را به خودش جلب کرده است مقدمه ابن خلدون و ما فکر می کنیم ایشان در هوای صهیونیست ها تنفس کرده است چون به گفته بعضی می گویند کعب الاحبار قرن مثلا هفتم ببینید چند نکته آورده است که واقعاً جای تعجب دارد آدم از نظر فکری اصلاً به هم می ‌ریزد ایشان ابن خلدون در صفحه سیصد و شصت و سه مدعی شده است می گوید حاکم نباید خیلی عاقل و با سیاست و کیاست باشد بلکه باید فرد متوسل حال باشد چون سیاست عقل پیش از حد حاکم مردم را به زحمت می‌اندازد یعنی به عقل نستجیر بالله رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اعتماد از فرهنگ صهیونیستی اصل ابن خلدون اعتماد کنیم بعد ایشان ببین می‌فرمایند ابن خلدون در تطهیر جنایات هارون می گوید او این جنایتکار نبوده است هارون قبول کنید که هارون عادل بوده است در تدبیر هارون می‌نویسد آن فاسق نبوده است زنهار ممنونم عادل بوده است در تفسیر معاویه و مردم می‌نویسد زنهار این ها همه عادل بودند پرسش این است حضرت استاد چه انگیزه‌ای ایشان را وادار کرده است که این چنین برای جنایتکاران بنی امیه و بن العباس قلم فرسایی کند ولی ارادت بیست و سه ساله مردم نسبت به قبیله بنی هاشم را که به خاطر وجود مقدس رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) یک غفلت تفسیر کند اگر این سیاست صهیونیسم تاریخی نیست پس غیر از این مسائل صهیونیسم چه مقاصدی را داشته ترغیب می‌کرده است ابن خلدون فکر می‌کنم اصلاً مال صهیونیست ها است منتها ابن خلدون می گوید من مسلمانم ما می گوییم باشد مسلمان است این ها شما اگر توضیح بدهید ممنون و سپاسگزارم ببخشید مصدع اوقات شدم.

مجری:

 دست شما درد گرفتید خوب چقدر وقت داریم ما بتوانیم سه چهار دقیقه زودتر وقت نباشد.

استاد: جباری

 یک نکته راجع به خود ابن خلدون است همینطور است ایشان متاسفانه روحیه ضد شیعی داشته است حالا تعبیر ضد اهل بیت (سلام الله علیهم) به کار ببرم یا خیر بالاخره نسبت به اهل بیت (سلام الله علیهم) آن انصافی که باید حداقل یک مسلمان ولو اهل سنت داشته باشد متاسفانه وجود ندارد متفرقاتی دارد حتی گزارش های تاریخی عرض کنم بحث کتاب سوزی مسلمانان که بلوای امروز شده است که در فتوحات کتاب‌هایی در مصر ایران اولین بار یا مثلاً شرکت حسنین (سلام الله علیهما) زیر دست فرماندهی فاسقی به نام عبدالله ابن سعد بن ابی صرح که دیگر درباره‌اش نمی شود فرصت کم سخن گفت والی عثمان در مصر که می گوید حسنین (سلام الله علیهما) در فتوحات آفریقا زیر دست این ها حضور داشتند اینجا نقل‌های عجیب غریبی که در تاریخ دارد شخصیت این چنین جهت تاریخی به هیچ وجه گزارش‌هاش قابل اعتنا نیست اما آن جهتی که فرمودید چرا تعجب ندارد چه ابن خلدون چه غیر از اینکه تطهیر کنند دامان امثال هارون و مامون را و عرض کنم که یک چنین مسیر پیش برود بحث عدالت را درباره حاکم لازم ندانند این مقتضای روایات نقل شده است در صحاح آقایان اهل سنت است در صحیح مسلم اواخرش فکر کنم جلد شش باشد اواخرش باب طاعت الحاکم ولو کان جائرا باب لزوم اطاعت حاکم حتی اگر جائر باشد روایت جعل کردند از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کردند از ابی حذیفه و از حالا من چنین زمانی درک کنم چه کنم گوش بدهد و اعتراض نکند و مالک حتی اگر مال تو بگیرند پشت با شلاق بیزارند حق اعتراض بر اساس همین مبنا است که در جریان کربلا امام حسین (سلام الله علیه) نعوذ بالله می شود محکوم و آقای یزید و شمر و ابن زیاد حاکم چرا چون حسین (سلام الله علیه) بود که آمد شورید وضع جامعه را به هم ریخت و خلاصه شق عصای مسلمین کرد و خلاف این روایت عمل کرد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است نباید شما حرکت کنید اعتراض کنید قیام کنید حسین (سلام الله علیه) خلاف جدش عمل کرد.

مجری:

 و امثال این ها هر جعلی بالاخره یک جایی مشخص می شود که جهتش چی بوده است این هم یکی از همان جهات است جناب آقای دکتر جباری از اینجا تشکر می کنم در جلسات بعد هم از محضر حضرت عالی استفاده ببریم و در خدمت بینندگان باشیم تا دیدار دیگر از همه شما التماس دعا دارم و شما را به خدای منان می‌سپارم اللهم عجل لولیک الفرج خداحافظ.



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها