2025 February 8 - شنبه 20 بهمن 1403
زیارت اربعین و عزاداری
کد مطلب: ١٦١١٤ تاریخ انتشار: ٠٨ بهمن ١٤٠٣ - ١٧:٣٤ تعداد بازدید: 326
سخنراني ها » شبکه جهانی حضرت ولی عصر عج
زیارت اربعین و عزاداری

کاوش
تاريخ: 27 05 1403

 
 
 

 

لينک دانلود
 
 


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 

عنوان برنامه: کاوش (زیارت اربعین و عزاداری)

 

تاريخ: 27 05 1403  (قسمت چهل و نهم)

استاد: حجت الاسلام والمسلمین روستایی

مجری: آقای سید محمد صفایی

مطالب مطرح شده در این برنامه:

کلیدواژه: پاسخ به شبهات، زیارت، اربعین، پیاده روی، مدح و مداحی، عزاداری، گریه، روضه، اجرت مداح، راهپیمایی، جلوه اتحاد اسلام

مجری:

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِه نَسْتَعینْ وَصَلی الله عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه‏ الطَیّبینَ الطَاهِرینَ المَعْصُومینْ وَالعَنْ عَلیٰ أعْدَائِهِمْ أجْمَعینْ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّه‏

سلام علیکم بینندگان عزیز و ارجمند، همراهان گرامی با برنامه کاوش از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) در خدمت شما هستیم. در آستانه ایام اربعین حسینی ان شاء الله نصیب و روزی همه دلداگان و عاشقان ابا عبد الله این زیارت بشود. در خدمت حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر روستایی هستیم طبق روال همیشگی کلیپ هایی داریم صحبت هایی از شبکه های باستان گرا و شبهاتی که پیرامون موضوع زیارت و اربعین مطرح شده است. ان شاء الله کلیپ ها و صوت ها را می شنویم بعد هم پاسخ جناب آقای دکتر روستایی را خواهیم داشت سلام علیکم خوش آمدید.

استاد روستایی:

علیکم السلام و رحمة الله بنده هم خدمت حضرتعالی و بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) عرض سلام، ادب و احترام دارم امیدوارم تا به این لحظه عزاداری هایتان مورد قبول حضرت حق واقع شده باشد و خادمان خودشان را در شبکه حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) از دعای خیرشان محروم نفرمایند.

مجری:

دو کلیپ داریم یک اشاره ای بفرمایید در مورد چه است و موضوع کلیپ را بفرمایید

استاد روستایی:

یک کلیپ درباره اصل عزاداری و بحث اربعین است بعضی از شبکه های باستان گرا مدعی هستند عزاداری ها نبود و درست نیست و ... پیاده روی اربعین می روند عمل غلطی است چیزی است که ادعا می کنند. این کلیپ اول ما است کلیپ اول را ببینیم بعد در خدمت تان هستیم

کلیپ شبهه اول از آقای سلیمانی امیری:

روحانیونی مثل آیت الله سید محسن امین عاملی در کتاب اعیان الشیعة اشاره می کند قمه زنی، نواختن طبل و شیپور و اعمالی از این قبیل به حکم عقل و شرع حرام است و زخمی کردن هم به طریق اولیٰ. حتی در وسائل الشیعه طبق روایتی از پیامبر اسلام می گوید بر چهره مداحان خاک بپاشید یعنی کسانی که امروزه برای حسین ابن علی مراسمی می گیرند مداحی را دعوت می کنند و آن مداح هم برای یک شب نوحه خوانی میلیون ها تومان از پول مردم را تصاحب می کند تا ملتی را به گریه بیاندازد قطعاً از داستان های تعیین شده استفاده می کند باید به صورت او خاک پاشید نه سیم و زر و پول!

جالب این است که اشاره شد علی که البته این وسط در نهج البلاغه و کتاب های دیگر شیعی هم آمده است در هنگام غسل و دفن پیامبر گفت اگر امر به شکیبایی و نهی از ناله و فریاد و فغان نفرموده بودی هر آیینه در فراق تو سرچشمه های اشک چشم را با گریه بر تو خشک می کردیم. یعنی خود پیامبر هم برای مرگ خودش افراد را بر گریستن و عزاداری نهی کرده بود.

ما هیچ کجا ندیدیم در چهار، پنج سال خلافت علی و شش ماه حکومت حسن مجالس عزاداری برای پیامبر اسلام یا فاطمه بر پا بشود یا حسن برای علی ابن ابی طالب مراسم هفتم، چهلم، اربعین و پیاده روی تا نجف از این داستان ها بر قرار کند هیچ کدام از این چیزها را مشاهده نکردیم و خود این مطلب نشان می دهد تمام این موارد بدعت است و چیزی است که بعدها آمده است.

پیامبر اسلام بنا بر نقل شیخ صدوق در من لا یحضر الفقیة اشاره می کند نوحه خوانی از عمل دوران جاهلیت است. شهید ثانی در کتاب الفؤاد می گوید از ما نیست کسی که در هنگام مصیبت بر گونه ها بزند و گریبان پاره کند. همه این روایاتی که ما یادداشت کردیم و خدمت دوستان اشاره کردیم نشان دهنده منع عزاداری است آن هم با گریستن های شدید. اما می بینیم این رسم و رسومات تا به کجا کشید شده است و اخیراً هم پیاده روی تا کربلاء برای مراسم اربعین هم باب شد و این نشان می دهد که ما در قرن این چنینی هنوز درگیر جهالت شیعیانی هستیم که می اندیشند با پای پیاده رفتن سر مزار و قبر حسین تا چه اندازه می تواند برای آن ها مفید واقع بشود...

مجری شبکه ولی عصر:

آقای سلیمانی امیری در این کلیپ به چند مورد اشاره می کنند یک اشتراکی با وهابیت دارد خیلی جالب و عجیب است می گوید بدعت است در ادبیات باستان گرا شاید همچنین چیزی وجود نداشته باشد. از قول پیامبر در وسایل الشیعة روایتی نقل می کند می گوید پیامبر مداحی را نفی کردند زمان امیر المؤمنین و امام حسین برگزاری مراسم عزاداری نبوده همچنین مواردی را مطرح می کند. اشاره بفرمایید اصل داستان چه است اشارات و استناداتی که ایشان می کند چقدر متقن است؟

استاد روستایی:

ایشان ابتدا با کلامی از مرحوم علامه سید محسن امین آغاز می کند ایشان بعضی از مظاهر عزاداری مثل قمه، شیپور و طبل و ... حرام است این یک مسئله اختلافی است هر کسی در این مسئله می تواند فتوای مرجع خودش را ببیند البته موضع ما در این شبکه مشخص است و موضع شخص حقیر مشخص است تابع ولی امر مسلمین هستیم.

در مسئله فقهی، اختلاف وجود دارد هر کس می تواند به مرجع خودش مراجعه کند آن مورد بحث نیست. ایشان گفت مداحی اشکال دارد در روایتی پیامبر اکرم (صلوات الله و سلامه علیه و آله) فرمودند در صورت مداح خاک بپاشید یا من اضافه کنم آقای سلیمانی امیری برود یاد بگیرد در بعضی از روایات آمده است در دهان مداح خاک بکنید. اما به چیزی ناظر است؟ کدام مداح؟ مداحی برای چه کسی؟ این نکته خیلی مهمی است که در روایت مشخص شد.

 آقای مسعودی در مروج الذهب می گوید عبارتی که پیامبر فرمود:

«احْثُوا في وجوه المَدَّاحين التراب»

در صورت مداح خاک بپاشید طبق چاپی که در نرم افزار جامع الکبیر است جلد 1، صفحه 287 مسعودی نقل می کند می گوید:

«المراد من ذلك إذا كَذَبَ المادح»

مروج الذهب؛ اسم المؤلف: أبو الحسن على بن الحسين بن على المسعودي (المتوفى: 346هـ) الوفاة: 346، دار النشر:، ج 1، ص 287

منظور این است زمانی که آن مداح و مدح کننده دروغ بگوید اگر دروغ بگوید بله پیامبر فرمودند خاک به صورتش بپاشید. چرا آقای سلیمانی امیری الکی یک چیزی را می گوید؟ این ناظر به چیست و مداحی برای کیست؟ خیلی مهم است. زمانی است که شما برای یک شخص ظالمی مداحی کنید شروع به مدح کردن او کنید و دروغ هایی را سر هم کنید. آقای مسعودی در مروج الذهب این را ذکر می کند.

 غیر از این اتفاقاً داشتیم که صحابه در دهان بعضی مداح ها خاک می پاشیدند چرا؟ چون برای یک افراد خاصی مداحی می کردند در کتاب تاریخ مدینه دمشق، جلد 26، صفحه 196 می گوید عبادة ابن صامت

«كان عبادة بن الصامت مع معاوية بن أبي سفيان في عسكره فأذن يوما فقام خطيب يمدح معاوية ويثني عليه فقام عبادة بتراب في يده فحثاه في فيه الخطيب فغصب معاوية فقال له عبادة مجيبا له إنك يا معاوية لم تكن معنا حين بايعنا رسول الله صلى الله عليه وسلم بالعقبة على السمع والطاعة في منشطنا ومكسلنا وأثرة علينا وأن لا ننازع الأمر أهله وأن نقوم بالحق حيث ما كنا لا نخاف في الله لومة لائم وقال رسول الله صلى الله عليه وسلم احثوا في أفواه المداحين التراب \\ ح \\»

تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل؛ اسم المؤلف: أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعي الوفاة: 571، دار النشر: دار الفكر - بيروت - 1995، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ج26، ص196

عباده در لشکر معاویه بود روزی اذان داده شد خطیب بلند شد شروع به مدح و ثنای معاویه کرد، شروع به مدح و ثنای او کرد. عباده با یک مشت خاک در دستش بلند شد «فحثاه في فيه» خاک را به دهان این مداح کرد. معاویه ناراحت شد عبادة ابن صامت گفت معاویه ناراحت می شوی که من خاک در دهان این می کنم؟ تو با ما نبودی زمانی که رسول خدا در عقبه با ما بیعت کرد «علی السمع و الطاعة» که ما حرف رسول خدا را بشنویم و اطاعت کنیم در آسانی و سختی! رسول خدا به ما فرمود «وأن لا ننازع الأمر أهله»، در امر امامت و جانشینی جامعه با اهلش نزاع نکنید تو که اهلش نیستی و غاصب هستی رسول خدا با ما بیعت کرد «وأن نقوم بالحق» حق را بگوییم «حَیثُ ما کُنا» هر جا بودیم «لا نخاف في الله لومة لائم» در راه خدا از سرزنش هیچ سرزنش کننده نترسید و رسول خدا فرمود در دهان این مداحان خاک بریزید. مداحانی که به غیر حق و به نا حق مداحی می کنند.

 بنابراین آن روایاتی که می گوید در صورت مداح خاک بپاش یا در دهان مداح خاک بریز زمانی است که دارد مداح دروغ می گوید و دارد کسی را مدح و ثنا می کند که سزاوار آن مدح و ثنا نیست. چه ربطی به مداحی برای امام حسین دارد؟

مجری:

و مداحی برای کل اهل بیت یعنی نبودند شعرائی که شعر بسرایند و صله بدهند.

استاد روستایی:

فراوان بودند. برای این که دهان این آقا بسته بشود موارد متعددی را ذکر می کنیم اولاً اصل روایتی که ایشان از نهج البلاغه قرائت کرد.

مجری:

از وسائل الشیعه هم آورده بود

استاد روستایی:

از وسائل و نهج البلاغه هم اشاره کرد آن بحثی که گفت پیامبر دستور به صبر داد خواست به آن استناد کند. خطبه 235 نهج البلاغه می گوید امیر المؤمنین علی (علیه الصلاة والسلام) این جمله را دارد:

«وَ لَوْ لَا أَنَّكَ أَمَرْتَ بِالصَّبْرِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْجَزَعِ لَأَنْفَدْنَا عَلَيْكَ مَاءَ الشُّئُونِ»

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ‏ص 355

اگر شما دستور سب ندادی و از جزع و فزع (یعنی بی تابی بی مورد) شما اگر از این نوع بی تابی ها نهی نکرده بودی آب چشم مان دائم جاری بود. این ناظر به چه است؟ آیا ناظر به این است اگر برای رسول خدا گریه یا عزاداری کنیم این کار حرام است؟ نخیر این ناظر به جزع و فزع افراطی است این که آدم کل زندگیش را کنار بگذارد دائم اشک بریزد ناظر به این است.

اما منطق اهل بیت چه است؟ روایت ریان ابن شبیب که امام رضا فرمود اگر قرار است گریه کنی برای امام حسین گریه کن

«فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا»

با حزن ما محزون باش با شادی ما شاد باش!

عيون أخبار الرضا (عليه السلام)؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، مصحح: لا جوردی، مهدی، ناشر: نشر جهان، ج1، ص300

این منطق کلی اهل بیت است. اما این که اگر کسی کل زندگیش را کنار بگذارد فقط بخواهد گریه کند این را اهل بیت نمی پسندند این عبارت ناظر به این است. بله ممکن است کسی بگوید ما در زیارتنامه مقدسه داریم امام زمان فرمودند صبح و عصر برای شما اشک می ریزیم مبالغه در بیان عظمت مصیبت است نه این که امام زمان همه کارهای امت را رها کردند فقط گریه می کنند این را نمی خواهد بگوید. آن روایت که در زیارتنامه مقدسه است صرف نظر از بحث های که وجود دارد در بحث اعتبار و بحث های دیگر او ناظر به عظمت مصیبت ابا عبد الله است. اما ناظر به این نیست امام زمان نعوذ بالله همه کارهایشان را کنار گذاشتند فقط گریه می کنند.

مجری:

تعمیم هم نمی توانیم بدهیم

استاد روستایی:

بله نمی شود تعمیم داد، اصلا فرض کنیم چه تعمیم بدهیم چه تعمیم ندهیم آن قطعاً ناظر بر عظمت مصیبت است ناظر به این نیست امام زمان (ارواحنا له الفداء) تمام وظایف شان را (نعوذ بالله) کنار بگذارند فقط گریه کنند. این روایت هم این را دارد می گوید از جزع نهی کرد «و نَهیت عن البکاء، و نَهیتَ عن العزاء، و نَهیتَ عن المَأطم» نگفت «نَهیت عن الجزع» این نکته اول راجع به اصل روایتی که ایشان بیان کرد.

اما مواردی داریم که رسول خدا دستور داد در این جلسات شرکت کنید روایتی که قبلاً هم نشان دادم در کتاب فروع کافی، جلد 5، صفحه 70 منشورة الفضل در بیروت چاپ کرده است

«بَابُ كَسْبِ النَّائِحَة»

در صدر این مسئله روایتی می آورد:

 «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام»

یعنی از امام صادق (علیه السلام)

 «قَالَ لِي أَبِي»

 یعنی پدرم امام باقر به من گفت

«يَا جَعْفَرُ أَوْقِفْ لِي مِنْ مَالِي كَذَا وَ كَذَا لِنَوَادِبَ تَنْدُبُنِي عَشْرَ سِنِينَ بِمِنًى أَيَّامَ مِنًى.»

مقداری از مالش را وقف و مشخص کردند و مقداری از مال من را وقف کن برای این که ده سال در منا برای من عزاداری بشود. سند این روایت هم صحیح است.

 از این بگذریم دستور رسول خدا را ببینیم امام باقر فرمودند ولید ابن مغیرة از دنیا رفت

«مَاتَ الْوَلِيدُ بْنُ الْمُغِيرَةِ فَقَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ لِلنَّبِيِّ (صلی الله علیه واله وسلم) إِنَّ آلَ الْمُغِيرَةِ قَدْ أَقَامُوا مَنَاحَةً»

مراسم نوحه خوانی و عزاداری گرفتند.

 «فَأَذْهَبُ إِلَيْهِمْ»

 اجازه می دهید بروم؟

«فَأَذِنَ لَهَا»

 پیامبر اذن دادند

«فَلَبِسَتْ ثِيَابَهَا وَ تَهَيَّأَتْ»

ایشان لباس هایش را پوشید و آماده شد و حتی جلوی رسول خدا برای آن آقا که از اقوام شان بود شروع به ندبه خوانی و گریه کرد.

«قَالَ فَمَا عَابَ ذَلِكَ عَلَيْهَا النَّبِيُّ (صلی الله علیه واله وسلم) وَ لَا قَالَ شَيْئا»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الإسلامية ج‏5، ص117

پیامبر هیچ ایرادی نگرفتند و هیچ نکته ای هم نگفتند که این کارت حرام است و اشکال دارد این اذن خود پیامبر است آن روایاتی که از پیامبر آمد در منابع اهل سنت و بعضی از منابع شیعه مثل صدوق و دیگران نقل شد نوحه خوانی از جاهلیت است آن ناظر به یک مسئله دیگری است اصلاً ربطی به این ندارد. اتفاقاً علمای شیعه و سنی شرح دادند گفتند این که شما دروغ هایی به نفع میت بگویید این یک نکته آن است.

 نکته دیگر گفتند شما اعتراض به خدا کنید دوره جاهلیت این طور بود چرا من؟ چرا این کشته شد؟ خدایا چرا این را گرفتی؟ چرا این کار را کردی؟ این اشکال دارد. وقتی می گوییم در جاهلیت این کار را می کردند و شما نباید این کار را بکنید بروید تاریخ بخوانید ببینید چه کار می کردند آن وقت آدم مثل او عمل نکند وگرنه در این روایات معتبر پیامبر به حضرت ام السلمه (سلام الله علیها) اجازه داده در مجالس عزاداری شرکت کنند.

علامه مجلسی در مرآة العقول، جلد 19 حدیث دوم:

 «الحديث الثاني: صحيح»

مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، حقق / مصحح: رسولى محلاتى، هاشم‏، ناشر: دار الكتب الإسلامية، ج19، ص76

سندش معتبر است که رسول خدا اجازه دادند این نسبت به اصل اجازه رسول خدا.

 نکته دیگر عزاداری برای اهل بیت (علیهم الصلاة والسلام) در موارد متعدد ثابت شده است. ایشان گفت نداریم عزاداری گرفته باشند نخیر آقای سلیمانی امیری داریم خوبش هم داریم تو بلد نیستی پیدا کنی یا نمی خواهی این را بگویی. صحیح بخاری چاپ دار ابن کثیر (چاپ های تک جلدی) چاپ اول، صفحه 1092 روایت 4462 دارد:

«عن أَنَسٍ قال لَمَّا ثَقُلَ النبي صلى الله عليه وسلم جَعَلَ يَتَغَشَّاهُ فقالت فَاطِمَةُ عليها السَّلَام واكرب أَبَاهُ فقال لها ليس على أَبِيكِ كَرْبٌ بَعْدَ الْيَوْمِ فلما مَاتَ قالت يا أَبَتَاهُ أَجَابَ رَبًّا دَعَاهُ يا أَبَتَاهْ من جَنَّةُ الْفِرْدَوْسِ مَأْوَاهْ يا أَبَتَاهْ إلى جِبْرِيلَ نَنْعَاهْ فلما دُفِنَ قالت فَاطِمَةُ عليها السَّلَام يا أَنَسُ أَطَابَتْ أَنْفُسُكُمْ أَنْ تَحْثُوا على رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم التُّرَابَ»

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج4، ص1619، ح4193

...وقتی رسول خدا از دنیا رفتند. «فَقَالَتْ» یعنی چه؟ حضرت زهرا (سلام الله علیها) وارد شد این قالت به حضرت زهرا بر می گردد. «يا أَبَتَاهُ أَجَابَ رَبًّا دَعَاهُ يا أَبَتَاهْ من جَنَّةُ الْفِرْدَوْسِ مَأْوَاهْ» ای پدری که دعوت خدا را اجابت کردی، ای پدری که جنة الفردوس و بهترین جای بهشت، جایگاه شما است، «يا أَبَتَاهْ إلى جِبْرِيلَ نَنْعَاهْ» آه و عزای خودمان را به جبرئیل می بریم این روضه خوانی حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای رسول خدا است این یک نمونه است.

 نمونه دیگر داریم که حضرت زهرا (سلام الله علیها) سر قبر رسول خدا می رفتند خاک قبر حضرت را بر می داشتند شیعه و سنی نقل کردند روی صورت می گذاشتند

       مَا ذَا عَلَى مَنْ شَمَّ تُرْبَةَ أَحْمَدَ ** أَنْ لَا يَشَمَّ مَدَى الزَّمَانِ غَوَالِيَا

         صُبَّتْ عَلَيَّ مَصَائِبُ لَوْ أَنَّهَا ** صُبَّتْ عَلَى الْأَيَّامِ صِرْنَ لَيَالِيَا

مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)؛ نویسنده: ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، محقق / مصحح: ندارد ناشر: علامه، ج‏1، ص242

«صِرْنَ لَیَالِیَا» یا «عُدْنَ لَیَالِیَا» دو نقل وجود دارد حضرت فرمودند چه می شود بر کسی که خاک قبر پیامبر را ببوید و از بوییدن مشک های گران بهاء بی نیاز بشود مصیبت های بر من وارد شد که اگر بر روز وارد می شد این روز شب می شد. این ها عزاداری است سر قبر پیامبر می رفت و دائم این کار را انجام می داد این یک نمونه است فقط بخاری نقل نکرده است. حاکم نیشابوری در المستدرک علی الصحیحین، جلد 1 این روایت را می آورد می گوید از حمّاد ابن زید شنیدم که ثابت البنانی که یکی راویان روایت ثابت کسی که از أنس نقل کرد وقتی این روایت را می خواند گریه می کرد به گونه ای که شانه هایش می لرزید بعد هم می گوید سند این روایت معتبر است البته با روایت قبلی مقداری تفاوت دارد. روایت قبلی می گوید رسول خدا بی هوش می شد زمانی که از دنیا می رفت این را گفت این روایت می گوید زمانی که خاک روی بدن رسول خدا در قبر می ریختند حضرت زهرا این جملات را بالای قبر حضرت ذکر می کرد. در المستدرک علی الصحیحن، جلد 1، صفحه 382 این روایت آمده همان نقل است ولی چاپ دیگری است.

علمای دیگر اهل سنت هم این را نقل کردند ابن حجر مکی، نویری، آلوسی و شَرَمِینی نقل کرده است نقل آلوسی همان شعری که برای تان خواندم البته فقط آلوسی نیست دیگران هم نقل کردند در جلد 19 روح المعانی این عبارت را ذکر می کند. می گوید:

«ومن شعر فاطمة رضي الله تعالى عنها قالته يوم وفاة أبيها عليه الصلاة والسلام»

روز مرگ پدرش، البته در نقل های دیگر روز مرگ پدر نیامده است دارد که حضرت زهرا سر قبر رسول خدا می رفتند و این اشعار را می خواندند عبارتی که برای تان خواندم

«ماذا على من شم تربة أحمد * أن لايشم مدى الزمان غواليا * صبت علي مصائب لو أنها * صبت على الأيام صرن لياليا»

روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني ، اسم المؤلف:  العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي – بيروت، ج 19، ص 149

عرض کردم در بعضی از نقل ها دارد «عُدن لیالی» دارد یعنی در عزای رسول خدا این مسئله بود یا برای خود حضرت زهرا (سلام الله علیها). امیر المؤمنین نکات و مطالبی در مورد حضرت زهرا دارند. کتاب نهج البلاغه امیر المؤمنین با تحقیق آقای دکتر صبحی صالح، صفحه 319 خطبه 202 می گوید روایت شد زمانی که امیر المؤمین، حضرت زهرا را دفن می کرد این جملات را سر قبر رسول خدا گفتند.

«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ وَ السَّرِيعَةِ اللَّحَاقِ بِكَ قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَ‏ عَنْهَا تَجَلُّدِي إِلَّا أَنَّ فِي التَّأَسِّي لِي بِعَظِيمِ فُرْقَتِكَ وَ فَادِحِ مُصِيبَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ وَ فَاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي نَفْسُكَ فَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ إِلَى أَنْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ هَذَا وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلُ مِنْكَ الذِّكْرُ وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِين‏»

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص319  و 320

...یا رسول الله صبر من کم شده بعد مواردی بیان می کنند تا به این جا می رسند «أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَد»، یا رسول خدا در عزای فاطمه حزن و اندوه من ادامه دار است تمام نمی شود «وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّد»، شب های من با این حزن می گذرد من تا سحر به بیداری می گذرانم به خاطر این حزنی که دارم تا چه زمان؟ «إلی أن يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيم‏»، تا این که خداوند برای من اختیار کند آن جایگاهی که شما در قیامت دارید و آن جا مقیم هستید تا این که خدا من را به شما برساند.

 یعنی چه؟ چقدر بعد از حضرت زهرا امیر المؤمنین زنده بودند؟ ابتدای سال یازدهم حضرت زهرا شهید شدند، امیر المؤمنین سال چهلم به شهادت رسیدند سی سال محزون برای حضرت زهرا، سی سال شب بیداری برای حضرت زهرا، سی سال غم برای حضرت زهرا (سلام الله علیها)، آن وقت این آقا می گوید این طور نبود، نخیر اتفاقاً خیلی خوب بود (یعنی این حزن ها و عزاداری ها).

 غیر از این اشعاری داریم امیر المؤمنین در رسای حضرت زهرا فرمودند چه سر قبر حضرت زهرا و چه بعد از آن؛ دیوان امیر المؤمنین (علیه الصلاة والسلام) دارد:

« »

یعنی اشعار کاملاً مال حضرت است می گوید

«و قال عند قبر فاطمة»

نگفت شب اول (کلاً) سر قبر حضرت زهرا می رفت

«حَبِيبٌ لَيْسَ بَعْدي حَبِيب‏»

ای دوستی که بعد از آن دوستی نیست

«وَ مَا لِسِوَاهُ فِي قَلْبِي نَصِيب‏»

و غیر از او در قلب من جایگاهی ندارد

«حَبِيبٌ غَابَ عَنْ عَيْنِي وَ جِسْمِي»

ای دوستی که از چشم و جسم من پنهان شدی

«وَ عَنْ قَلْبِي حَبِيبِي لَا يَغِيبُ‏»

ديوان علي بن أبي طالب؛ اسم المؤلف: علي بن أبي طالب، دار النشر: ، ج1، ص49

این را بدان جایت همیشه در قلب من است از قلب من بیرون نمی رود اصلاً این مناجات امیر المؤمنین سر قبر حضرت زهرا است، برای حضرت زهرا گریه و عزاداری می کردند این طور می گفتند. آیا مراسم عزاداری در مسجد می گرفتند؟ نه

مجری:

دسته راه می انداختند اصلاً همچنین شرایطی نبود

استاد روستایی:

می دانید چرا نبود؟ مورد داریم مثلاً‌ در دوره خلیفه دوم وقتی ابوبکر از دنیا رفت عایشه و خواهر ابی بکر برای ابوبکر عزاداری کردند، عمر چگونه برخورد می کرد؟ عمر به قدری خواهر ابوبکر را با تازیانه زد همه حساب کار خودشان را کردند. مصادر متعدد است بخواهم نقل کنم یک نمونه اش را این جا ذکر می کنم کتاب فتح الباری شرح صحیح بخاری، جلد 5 می گوید ابن سعد

«وقد أخرج عمر أخت أبي بكر حين ناحت وصله بن سعد في الطبقات بإسناد صحيح من طريق الزهري عن سعيد بن المسيب قال لما توفي أبو بكر أقامت عائشة عليه النوح فبلغ عمر فنهاهن فأبين فقال لهشام بن الوليد أخرج إلى بيت أبي قحافة يعني أم فروة فعلاها بالدرة ضربات فتفرق النوائح حين سمعن بذلك ... عن الزهري وفيه فجعل يخرجهن امرأة امرأة وهو يضربهن بالدرة»

فتح الباري شرح صحيح البخاري؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852، دار النشر: دار المعرفة - بيروت، تحقيق: محب الدين الخطيب، ج5، ص74

«أخبرنا عثمان بن عمر قال أخبرنا يونس بن يزيد عن الزهري عن سعيد بن المسيب قال لما توفي أبو بكر أقامت عليه عائشة النوح فبلغ عمر فجاء فنهاهن عن النوح على أبي بكر فأبين أن ينتهين فقال لهشام بن الوليد أخرج إلى ابنة أبي قحافة فعلاها بالدرة ضربات فتفرق النوائح حين سمعن ذلك وقال تردن أن يعذب أبو بكر ببكائكن إن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال إن الميت يعذب ببكاء أهله عليه»

الطبقات الكبرى؛ اسم المؤلف: محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري الزهري الوفاة: 230، دار النشر: دار صادر – بيروت، ج 3، ص 208

«لما توفي أبو بكر أقامت عائشة عليه النوح» برای ابوبکر مجلس نوحه خوانی و عزاداری گرفت، «فبلغ عمر فنهاهن» به عمر خبر رسید این ها برای ابوبکر مجلس نوحه خوانی گرفتند نهی کرد. «فأبینَ» إبا کردند گفتند ما کار خودمان را می کنیم. به هشام ابن ولید گفت: «أخرج إلى بيت أبي قحافة يعني أم فروة» خانه ابو قحافه یعنی خانه ام فروه دختر ابوبکر برو «فعلاها بالدرة ضربات» با تازیانه او را بزن «فتفرق النوائح حين سمعن بذلك» نوحه خوان ها متفرق شدند.

 یک نقل دیگر دارد می گوید از زهری یک نقلی آمده است: «عن الزهري وفيه فجعل يخرجهن امرأة امرأة وهو يضربهن بالدرة»، یک دانه یک دانه زن ها را می کشید و با تازیانه می زد. ادامه می دهد مطالب دیگری را ذکر می کند.

 البته غیر از این نقل های فراوانی داریم نقل های متعدد در کتاب ابن سعد است آقای ابن حجر عسقلانی گفت سندش معتبر است. طبقات ابن سعد، جلد 3، صفحه 208 عبارتی بود که برای تان نقل کردم. نقل های دیگری در این زمینه داریم ابن أثیر در الکامل فی التاریخ، جلد 2، صفحه  267 و 268 چاپ دار الکتب العلمیة حوادث سال سیزده:

 «ذكر وفاة أبي بكر»

 این مسئله را نقل کرده است.

«وأقامت عائشة عليه النوح فنهاهن عن البكاء عمر فأبين أن ينتهين فقال لهشام بن الوليد ادخل فأخرج إلي ابنة أبي قحافة أخت أبي بكر فقالت عائشة لهشام حين سمعت ذلك من عمر إني أحرج عليك بيتي فقال عمر لهشام ادخل فقد أذنت لك فدخل هشام فأخرج إليه أم فروة ابنة أبي قحافة فعلاها بالدرة ضربات فتفرق النوح حين سمعن ذلك»

الكامل في التاريخ؛ اسم المؤلف: أبو الحسن علي بن أبي الكرم محمد بن محمد بن عبد الكريم الشيباني الوفاة: 630هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1415هـ، الطبعة: ط2، تحقيق: عبد الله القاضي، ج 2، ص 267

 این جا این مسئله را نقل می کند بعد می گوید هشام وارد شد «فأخرج إلیه أم فروة» ام فروه دختر ابوبکر جلویش آمد ام فروه را این قدر زد تا این ها از خانه بیرون بیایند و متفرق بشوند این نمونه ای است البته عرض کردم منابع دیگر هم نقل کردند. غیر از این تاریخ طبری، تاریخ مدینه، فتح الباری هم نقل کرد جاهای دیگر هم این مسئله است.

یا در مورد خالد ابن ولید:

«عن عمرو بن دينار قال : لما مات خالد بن الوليد اجتمع في بيت ميمونة نساء يبكين، فجاء عمر ومعه ابن عباس ومعه الدرة، فقال: يا عبد الله ادخل على أم المؤمنين فأمرها فلتحتجب، وأخرجهن علي، فجعل يخرجهن عليه وهو يضربهن بالدرة، فسقط خمار امرأة منهن، فقالوا: يا أمير المؤمنين خمارها فقال: دعوها ، فلا حرمة لها، وكان يعجب من قوله: لا حرمة لها»

**

«عن نصر بن أبي عاصم أن عمر سمع نواحة بالمدينة ليلا فأتاها فدخل عليها، ففرق النساء، فأدرك النائحة فجعل يضربها بالدرة، فوقع خمارها فقالوا: شعرها يا أمير المؤمنين فقال: أجل، فلا حرمة لها. عب)»

كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال؛ اسم المؤلف: علاء الدين علي المتقي بن حسام الدين الهندي الوفاة: 975هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1419هـ-1998م، الطبعة: الأولى، تحقيق: محمود عمر الدمياطي، ج15، ص309

ایشان پسر دایی عمر بود وقتی از دنیا رفت کسی برایش نوحه می خواند عمر خبردار شد این قدر در سر زن نوحه خوان زد که موهایش بیرون ریخت گفتند «شَعرها» موهایش پیدا شد گفت «أجل، فلا حرمة لها» بله من می دانم موهایش پیدا شد اما حرمتی ندارد حکومت نظامی بود کسی نمی توانست این کار را بکند.

مجری:

با این ها که دوستانش بودند این طور رفتار می کرد...

استاد روستایی:

فرض کنید زمان ابوبکر، امیر المؤمنین همچنین مراسمی بگیرد اولین سوالی که در ذهن مردم پیش می آید چه است؟ محفل اعتراضی که برای حضرت زهرا گرفته شد چرا گرفته شده است؟ می خواهیم بگوییم حضرت زهرا شهید شد آیا حکومتی که حضرت زهرا را شهید کرد اجازه می دهد همچنین مراسمی گرفته بشود؟ قطعاً اجازه نمی دهد!

برای رسول خدا، حضرت زهرا این کار را کردند آدم باید بستر تاریخی را بررسی کند بعد حرف بزند وقتی خانم رقیه از دنیا رفت رقیه ای که بعضی ها می گویند دختر رسول خدا ما می گوییم ربیبه رسول خدا در خانه رسول خدا بزرگ شد این خانم از دنیا رفت جلوی خود رسول خدا آقای عمر ابن خطاب شروع می کند زن ها را با تازیانه می زند.

کتاب المستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری، جلد 3، صفحه 210 از ابن عباس نقل می کند:

«عن بن عباس رضي الله عنهما قال لما مات عثمان بن مظعون قالت امرأته هنيئا لك الجنة يا عثمان بن مظعون فنظر إليها رسول الله صلى الله عليه وسلم وقال وما يدريك قالت يا رسول الله فارسك وصاحبك فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم إني رسول الله وما أدري ما يفعل بي فأشفق الناس على عثمان فلما ماتت زينب بنت رسول الله صلى الله عليه وسلم قال رسول الله صلى الله عليه وسلم ألحقوها بسلفنا الخير عثمان بن مظعون فبكت النساء فجعل عمر يضربهن بسوطه فأخذ رسول الله صلى الله عليه وسلم يده وقال مهلا يا عمر»

 المستدرك على الصحيحين؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ج 3، ص 210

 می گوید عثمان ابن مظعون از دنیا رفت رسول خدا فرمودند بهشت بر شما گوارا بود این جا نقل زینب را دارد نقل دیگر، نقل رقیه را دارد می گوید زینب بنت رسول الله این ها بنت رسول الله می گویند ما قبول نداریم می گوید ایشان از دنیا رفت رسول خدا فرمود این به سلف گذشته ما عثمان ابن مظعون پیوست «فبکت النساء» زن ها شروع به گریه کردند «فجعل عمر يضربهن بسوطه»، عمر این ها را با تازیانه می زد پیامبر دستش را گرفت گفت نکن این کار را در مورد رقیه هم در منابع اهل سنت یک چنین گزارشی داریم.

یک همچنین شخصیتی به قدرت رسید چه در دوره ابوبکر که دست راست ابوبکر بود چه در دوره خودش باشد. آیا امیر المؤمنین علی (علیه الصلاة والسلام) می تواند مجلس عزاداری بگیرد؟ اگر مجلس عزاداری بگیرد اولین متهم ما برای شهادت حضرت زهرا چه کسانی هستند؟ همین ها هستند. چرا می گویم همین ها هستند؟ به خاطر این که از عمر روایت داریم گفت ما مخالف مان را می کشیم. عبارتی که آقای موسی ابن عقبه در المغازی، صفحه 334 نقل کرد:

 «حدیث سقیفةُ بنی ساعدة * وبیعة أبي بکر»

می گوید

«فقال عمر: لا والله لا يخالفنا أحد الا قتلناه»

المغازي؛ نویسنده: موسی بن عقبة، ناشر: جامعة ابن زهر، کلیة الآداب والعلوم الإنسانیة (عربستان)، 1994 م، ص334

هر کسی که با ما مخالفت کند او را می کشیم قسم جلاله هم خورد. حضرت زهرا مخالفت کرد یا نکرد؟ بله ما می گوییم حضرت زهرا را به شهادت رساندند، امیر المؤمنین مجلس بگیرد این ها اجازه می دهند؟ اصلاً این زمینه وجود دارد؟ ابدا وجود ندارد بله برای رسول خدا نیمچه مجلسی داشتند بسیار کوتاه، جلوی خود پیامبر با تازیانه می زنند حالا قدرت دست شان است این ها می توانند برای پیامبر و حضرت زهرا مجلس بزرگ بگیرند؟ نه، امیر المؤمنین سر قبر حضرت زهرا مطالبی فرمودند غیر از آن دیوان خطی از امیر المؤمنین داریم.

مجری:

شاید این شبهه پیش بیاید قبر حضرت مشخص نبود ممکن است می رفتند همان قبرهایی که در بقیع ساخته شده بود این کار را می کردند.

استاد روستایی:

برای مردم مشخص نبود برای امیر المؤمنین مشخص بود

مجری:

آن کسی که دید و گزارش کرده

استاد روستایی:

شعر امیر المؤمنین است می گوید کنار قبر حضرت زهرا می خواند امیر المؤمنین می تواند بفرماید من این شعر را سر قبر حضرت زهرا خوانده ام و کسی روایت کند لزوماً وقتی کسی شعری روایت می کند قرار نیست در آن صحنه حاضر بوده باشد. یک زمانی جنس آن گزارش، جنس گفتار است مثلاً کسی باید در آن مجلس محضر امام صادق بنشیند بگوید امام صادق این را فرمودند. اما یک زمانی جنس مسئله از جنس رفتار است امیر المؤمنین وقتی سر قبر می روند یک رفتار دارند انجام می دهند سر قبر یک چیزی می گویند دو حالت می تواند داشته باشد آن کسی که راوی این قصه است آن جا حاضر باشد فرض بکنید امثال سلمان که در شب شهادت حضرت زهرا هم حاضر بوده است این باشد اشکالی ندارد. یک موقع کسی آن جا نبوده، اما بعداً از خود امیر المؤمنین شنید من کنار قبر حضرت زهرا این شعر را می گفتم هیچ اشکالی ندارد از این حیث قابل جمع است و مشکلی به هم نمی زند.

 نسخه خطی دیوان امیر المؤمنین می خواهم نکته دیگری از آن نقل کنم حسین ابن معین الدین متوفای سال 870 با لغت فارسی شرح زده به خط محمود ابن قاسم در سال 923 «نسخةٌ جیدة» نسخه خیلی خوبی است. در کتابخانه دانشگاه ریاض قسمت نسخه های خطی بوده تاریخ کتابت این نسخه 923 امیر المؤمنین اشعاری دارند تا به این جا می رسد:

كُنَّا كَزَوْجِ حَمَامَةٍ فِي أَيْكَة *  مُتَمَتِّعِينَ بِصِحَّةٍ وَ شَبَاب‏

ما مثل دو کبوتر بودیم که در یک آشیانه نشسته با صحت و بهرمندی از لذت جوانی

«دَخَلَ الزَّمَانُ بِنَا وَ فَرَّقَ بَيْنَنَا»

زمان بر ما وارد شد و بین ما جدایی افکند

«إِنَّ الزَّمَانَ مُفَرِّقُ الْأَحْبَاب‏»

نام كتاب: ديوان أمير المؤمنين عليه السلام‏؛ نويسنده: ميبدى، حسين بن معين الدين / زمانى، مصطفى‏؛ تاريخ وفات مؤلف: 911 ق‏؛ محقق / مصحح: زمانى، مصطفى‏، ناشر: دار نداء الإسلام للنشر، قم: 1411ق، ص86

زمان بین دوستان جدایی می افکند کاملاً مشخص است بعد از شهادت حضرت زهرا از آن مرثیه های است که امیر المؤمنین با خودشان زمزمه می کنند و یادآوری می کنند حزنی که در مورد حضرت زهرا دارند در نهج البلاغه هم فرمودند حزن من طولانی است. این در مورد حضرت زهرا (سلام الله علیها)

برای امیر المؤمنین هم داریم امام حسن (علیه الصلاة والسلام) وقتی آمدند بعد از شهادت امیر المؤمنین خطبه بخوانند عمامه سیاه بر سر کردند در آن زمان نشانه عزا بود در بعضی نقل ها داریم پیراهن سیاه پوشیدند. کتاب خصائص علی نسائی البته این روایت در فضائل الصحابة احمد ابن حنبل هم آمده است.

«عن هبيرة بن يريم قال خرج إلينا الحسن بن علي وعليه عمامة سوداء فقال لقد كان فيكم بالأمس رجل ما سبقه الأولون ولا يدركه الآخرون»

خصائص أمير المؤمنين علي بن أبي طالب؛ اسم المؤلف: أحمد بن شعيب النسائي أبو عبد الرحمن الوفاة: 303، دار النشر: مكتبة المعلا - الكويت - 1406، الطبعة: الأولى، تحقيق: أحمد ميرين البلوشي، ج1، ص7

«حدثنا عبدالله قال حدثنی ابی‌نا وَکِیعٌ، عَنْ شَرِیکٍ، عَنْ عَاصِمٍ، عَنْ ابی‌رَزِینٍ، قَالَ: خَطَبَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ بَعْدَ وَفَاةِ عَلِیٍّ وَ عَلَیْهِ عِمَامَةٌ سَوْدَاءُ، فَقَالَ: لَقَدْ فَارَقَکُمْ رَجُلٌ لَمْ یَسْبِقْهُ الاَوَّلُونَ بِعِلْمٍ، وَلا یُدْرِکُهُ الآخَرُونَ.»

فضائل الصحابة؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. وصي الله محمد عباس، ج2، ص600

 

امام حسن (علیه الصلاة والسلام) آمدند در حالی که «و علیه عمامةٌ سَوداء» یعنی یک چیز جدید است معنی ندارد بگوید عمامه اش این رنگی بود آن هم یک روز بعد از شهادت امیر المؤمنین گفتند «فقال لقد كان فيكم بالأمس رجل ما سبقه الأولون ولا يدركه الآخرون»، دیروز یک فردی در بین شما بود، هیچ یک از گذشتگان در درجات ایمانی، علم و همه چیز از او سبقت نگرفتند و آیندگان هم به او نخواهند رسید «علیه عمِامةٌ سَوادء» با این ظاهر در بعضی منابع داریم برای عزای امیر المؤمنین با لباس مشکی ظاهر شدند.

 غیر از این موارد دیگری داریم برای خود امام حسن (علیه الصلاة والسلام) عزاداری گرفته شده یک ماه عزاداری کردند و یک سال لباس مشکی پوشیدند. أسد الغابة فی معرفة الصحابة، جلد 2، صفحه 22 نقل می کند البته این گزارش جاهای دیگر هم است در این کتاب می گوید:

«ولما مات الحسن أقام نساءُ بني هاشم عليه النواح شهراً، ولبسوا الحداد سنة»

أسد الغابة في معرفة الصحابة؛ اسم المؤلف: عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد الجزري الوفاة: 630هـ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان - 1417 هـ - 1996 م، الطبعة: الأولى، تحقيق: عادل أحمد الرفاعي، ج2، ص22

زمانی که امام حسن (علیه الصلاة والسلام) به شهادت رسید زنان بنی هاشم یک ماه برای او مجلس نوحه و عزاداری گرفتند و یک سال لباس مشکی برای او پوشیدند. أسد الغابة مال ما نیست یک کتاب صحابه نگاری مال اهل سنت است جز دسته های کتاب های تاریخی حساب می شود می گوید برای امام حسن یک ماه عزاداری گرفتند و یک سال لباس مشکی پوشیدند. ایشان می گوید از این خبرها نبود اصلاً حرام بود این چه حرفی است؟ زنان بنی هاشم این کار را کردند در محضر چه کسی این کار را کردند؟ در محضر ابا عبد الله هیچ نهیی از سید الشهداء در این زمینه وجود ندارد که بگوید این کار را نکنید، نخیر عزاداری گرفتند چرا این کار را کردند؟ به خاطر این که دشمن در مقابل امام را تخریب می کرد.

در گزارش تاریخی داریم نقل می کنند در التذکرة الحمدونیة آمده است وقتی امام حسن (علیه الصلاة والسلام) به شهادت رسیدند تمام شام تکبیر می گفتند. معاویه علیه امام این طور کار کرده بود زن ها هم برای امام یک چنین مراسمی می گرفتند کسی هم نتواند ایراد به آن ها بگیرد کسی نمی تواند لباس از تن شان بیرون بکشد یک سال لباس مشکی برای امام مجتبی و یک ماه نوحه خوانی و مراسم عزاداری گرفتند.

 اما برای امام حسین (علیه الصلاة والسلام) برای امام حسین روضه خوانی داریم که بالای پیکر مطهر امام حسین صورت گرفت و هم مراسم مفصل و منظم عزاداری داریم هم گریبان چاک زدن داریم هم دستور بر عزاداری داریم این ها را خدمت شما عرض می کنم.

مجری:

پس استاد یک میان برنامه ببینیم بعد از میان برنامه عزاداری برای سید الشهداء را به صورت مجزا بررسی کنیم.

(میان برنامه)

مجری:

...در قسمت اول برنامه کلیپی دیدیم جناب آقای دکتر روستایی به صورت مفصل پاسخ فرمودند ذکر شواهدی داشتند از انواع عزاداری هایی که اهل بیت (علیهم السلام) انجام داده اند به صورت نوحه گری و به صورت شعر خوانی؛ مظاهرش مختلف است بر حسب شرایط زمانی و مکانی یک مقدارش هم به عرف بر می گردد. این عزاداری ها و انواع عزاداری ها مقداری عرفی است شما فرمودید عمامه مشکی می پوشیدند در روزگار عمامه مشکی نشانه عزاداری نیست یک جایی سفید پوشیدن شاید نشانه عزاداری باشد هندوها به عنوان نماد عزاداری سفید می پوشند ما شیعیان مشکی می پوشیم. در مورد عزاداری برای سید الشهداء می فرمودید

استاد روستایی:

برای سید الشهداء (سلام الله علیه) مواردی را برای عزاداری داریم این آقا می گوید عزاداری نبود و ... بعد پیاده روی را نفی می کند و امثال این حرف ها، حرف هایی است که اصلاً مورد قبول نیست. برای سید الشهداء (سلام الله علیه) مدل های متعدد عزاداری از روضه خوانی بالای پیکر مبارک حضرت گرفته تا مراسم های عزاداری یعنی مراسم های که خود امام در آن نقش داشتند تا گریبان چاک زدن اهل بیت تا دستور ائمه برای عزاداری موارد متعددی داریم صله دادن های که حضرتعالی فرمودید در این زمینه فراوان است.

در کتاب انساب الأشراف بلاذری، جلد 1، صفحه 424 بحثی مطرح می شود می گوید:

«وأقام عمر بن سعد يومه والغد، ثم أمر حميد بن بكير الأحمري، فنادى في الناس بالرحيل إلى الكوفة، وحمل معه أخوات الحسين وبناته ومن كان معه من الصبيان، وعلي بن الحسين الصغر مريض، فلطمن النسوة، وصحن حين مررن بالحسين، وجعلت زينب بنت علي تقول: يا محمداه صلى عليك ملك السما./ هذا حسين بالعرا، مزمّلٌ بالدما، مقطع الأعضا./ يا محمداه، وبناتك سبايا وذريتك مقتلةٌ تسفي عليها الصّبا. فأبكت كل عدو وولي واحتزت رؤوس القتلى فحمل إلى ابن زياد اثنان وسبعون رأساً مع شمر بن ذي الجوشن، وقيس بن الأشعث وعمرو بن الحجاج الزبيدي، وعزرة بن قيس الأحمسي من بجيلة، فقدموا بالرؤوس على ابن زياد.»

أنساب الأشراف؛ اسم المؤلف: أحمد بن يحيى بن جابر البلاذري (المتوفى : 279هـ) الوفاة: 279، دار النشر:، ج1، ص424

روز یازده محرم مخدرات حسینی (بچه ها و ...) را از بالای سر جنازه ها رد کردند «فلطمن السنوة» زنان لطمه زدند در بعضی نقل ها لطمه به صورت زدن می گویند در بعضی از لغت ها سینه زدن هم می گویند. «وصحن» این ها صیحه و فریاد زدند «حين مررن بالحسين» زمانی که از بالای مبارک ابا عبد الله (علیه الصلاة والسلام) عبورشان می دادند «وجعلت زينب بنت علي تقول» حضرت زینب (سلام الله علیها) این جملات را می فرمودند: «يا محمداه صلى عليك ملك السما./ هذا حسين بالعرا، مزمّلٌ بالدما، مقطع الأعضا./ يا محمداه، وبناتك سبايا وذريتك مقتلةٌ تسفي عليها الصّبا.» ای رسول خدا درود ملائکه آسمان بر شما این حسین شماست که در بیابان و در خون غلطیده است اعضاء قطعه قطعه، ای رسول خدا دخترانت به اسارت در آمدند، نسل و فرزندان شما کشته شدند و باد بیابان دارد بر تن آن ها می وزد. این یک نمونه عزاداری برای امام حسین که در قالب روضه خوانی زینب کبری (سلام الله علیها) است.

 غیر از این در منابع روایی مان داریم در همان وسائل الشیعه ای که ایشان می خواهد به آن استناد کند روایت داریم امام سجاد (علیه الصلاة والسلام) برای مجالس عزاداری امام حسین غذا می پختند وسائل الشیعة، جلد 3، صفحه 238 دارد که:

«لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ علیه السلام»

زمانی که امام حسین (علیه الصلاة والسلام) به شهادت رسیدند

«لَبِسَ نِسَاءُ بَنِي هَاشِمٍ السَّوَادَ وَ الْمُسُوحَ»

زنان بنی هاشم لباس مشکی پوشیدند «وَ الْمُسْوحَ»، مسوح روپوش هایی بود از موی مشکی بز درست می کردند مثل شِنلی که می پوشند یا عبایی که ما داریم همچنین حالتی زیرش هم لباس مشکی بوده است.

«وَ كُنَّ لَا يَشْتَكِينَ مِنْ حَرٍّ وَ لَا بَرْدٍ»

از سرما و گرما در امان نبودند شکایت نمی کردند

«وَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیه السلام يَعْمَلُ لَهُنَّ الطَّعَامَ لِلْمَأْتَمِ»

المحاسن؛ نویسنده: برقى، احمد بن محمد بن خالد، محقق / مصحح: محدث، جلال الدين‏، ناشر: دار الكتب الإسلامية، ج2، ص420

«كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیه السلام يَعْمَلُ» همیشه امام سجاد برای این ها غذا درست می کردند «لِلْمَأتَمِ»، مأتَم یعنی مجلس عزاداری همیشه امام سجاد برای مجلس عزاداری غذا درست می کردند یعنی چه؟ یعنی مجلس عزاداری برای امام حسین (علیه الصلاة والسلام) دائم بر پا بود آقای سلیمانی امیری تو می گویی نبود؟ تو می گویی امروز درست شد؟ این چه حرفی است؟

مجری:

مأتَم به اصطلاح فارسی همان ماتم خانه است تا الان هم در کشورهای عربی مأتم می گویند.

استاد روستایی:

بله، در مورد گریبان چاک زدن اهل بیت برای امام حسین (علیه الصلاة والسلام) مرحوم سید ابن طاوس در کتاب لهوف، صفحه 213 نقل می کند.

 «أما زَینب»

 حضرت زینب (سلام الله علیها) زمانی که سر مبارک ابا عبد الله (علیه الصلاة والسلام) را دید

«أَهْوَتْ إِلَى جَيْبِهَا فَشَقَّتْهُ»

گریبان چاک زدند این جملات را فرمودند

«ثُمَّ نَادَتْ بِصَوْتٍ حَزِينٍ يُفْزِعُ الْقُلُوبَ»

با صدای محزونی که قلب را جریحه دار می کرد فرمودند

«يَا حُسَيْنَاهْ يَا حَبِيبَ رَسُولِ اللَّهِ يَا ابْنَ مَكَّةَ وَ مِنًى»

ای حسین جان، ای حبیب و نور چشم رسول خدا ای فرزند مکه و منیٰ

«يَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ يَا ابْنَ بِنْتِ الْمُصْطَفَى»

بعد دارد:

«قَالَ الرَّاوِي: فَأَبْكَتْ وَ اللَّهِ كُلَّ مَنْ كَانَ فِي الْمَجْلِسِ وَ يَزِيدُ عَلَيْهِ لَعَائِنُ اللَّهِ سَاكِتٌ.»

اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى‏؛ نويسنده: ابن طاووس، على بن موسى- فهرى زنجانى، احمد (تاريخ وفات مؤلف: 664 ق‏)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: جهان‏، تهران: 1348 ش، ص179

تمام کسانی که در مجلس بودند گریه می کردند و یزید ساکت بود حرفی نمی زد.

در کتاب های دیگر هم داریم مثلاً مرحوم شیخ طوسی در تهذیب الأحکام، جلد 8، صفحه 325 نقل می کند

«وَ قَدْ شَقَقْنَ الْجُيُوبَ وَ لَطَمْنَ الْخُدُودَ الْفَاطِمِيَّاتُ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ علیه السلام»

«شَقَقْنَ الْجُیُوب» می گوید فرزندان حضرت زهرا و مخدرات حسینی گریبان چاک زدند «وَ لَطَمْنَ الْخُدُودَ» برای امام حسین لطمه به صورت می زدند

«وَ عَلَى مِثْلِهِ تُلْطَمُ الْخُدُودُ وَ تُشَقُّ الْجُيُوب»

تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر:  دار الكتب الإسلاميه، محقق/ مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏، ج8، ص325

و بر مثل امام حسین باید به صورت زده شود و گریبان چاک شود شیخ طوسی از امام صادق (علیه الصلاة والسلام) نقل می کند. حنان ابن سُدیر می گوید از امام صادق پرسیدم در مورد فردی که برای پدر، مادر، برادر یا فامیلش می خواهد گریبان چاک بزند که حضرت فرمودند اشکال ندارد مواردی را فرمودند تا به این نکته رسیدند برای امام حسین این طوری عزاداری شده است.

غیر از این مسئله دستور اهل بیت برای عزاداری بر امام حسین داریم فراوان در این زمینه داریم روایت های که امام سجاد سال ها گریه می کرد به حضرت گفتند چرا گریه می کنید؟ حضرت فرمودند ماجرای حضرت یعقوب، یعقوب یک پسرش را از دست داد می دانست زنده است اما جلوی چشمش نبود سال ها گریه کرد تا کم بینا شد در جلوی چشمم چقدر از اهل بیتم، پدر و برادرانم را به شهادت رساندند و سر بریدند. از این روایت ها فراوان است.

غیر از این از اهل بیت (علیه الصلاة و السلام) دستور عزاداری داریم کتاب کامل الزیارات ابن قولویه، صفحه 325 و 326 روایتی نقل می کند سند در صفحه 325 است

«عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ علیه السلام ‏»

بحث زیارت امام حسین (علیه الصلاة و السلام) در روز عاشوراء و ثواب آن را مطرح می کند راوی می گوید

«قَال جُعِلْتُ فِدَاكَ- فَمَا لِمَنْ كَانَ فِي بُعْدِ الْبِلَادِ وَ أَقَاصِيهَا وَ لَمْ يُمْكِنْهُ الْمَصِيرُ [الْمَسِيرُ] إِلَيْهِ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ»

کسی که راهش دور است نمی تواند به زیارت امام حسین برود چه کار کند؟ حضرت فرمودند:

«قَالَ إِذَا كَانَ ذَلِكَ الْيَوْمُ»

روز عاشوراء شد

«بَرَزَ إِلَى الصَّحْرَاء»

به بیابان برود

«أَوْ صَعِدَ سَطْحاً مُرْتَفِعاً فِي دَارِهِ»

روی یک بلندی در خانه شان (پشت بام شان) برود

«وَ أَوْمَأَ إِلَيْهِ بِالسَّلَامِ»

به سمت کربلاء بایستد و اشاره کند و سلام بدهد

«وَ اجْتَهَدَ عَلَى قَاتِلِهِ بِالدُّعَاءِ»

و شروع کند لعن و نفرین قاتل امام حسین

«وَ صَلَّى بَعْدَهُ رَكْعَتَيْنِ»

و بعد از این دو رکعت نماز بخواند

«يَفْعَلُ ذَلِكَ فِي صَدْرِ النَّهَارِ قَبْلَ الزَّوَالِ»

این را در ابتدای روز قبل از این که ظهر بشود انجام بدهد

«ثُمَّ لْيَنْدُبِ الْحُسَيْنَ علیه السلام وَ يَبْكِيهِ»

بعد برای امام حسین گریه، ندبه و روضه خوانی کند

«وَ يَأْمُرُ مَنْ فِي دَارِهِ بِالْبُكَاءِ عَلَيْهِ»

دستور بدهد تمام کسانی که در خانه اش هستند برای امام حسین گریه کنند

«وَ يُقِيمُ فِي دَارِهِ مُصِيبَتَهُ»

و در خانه اش مجلس عزاداری امام کند

«بِإِظْهَارِ الْجَزَعِ عَلَيْهِ»

برای امام حسین گریه شدید کند وقتی گریه می کنند

«وَ يَتَلَاقَوْنَ بِالْبُكَاءِ بَعْضُهُمْ بَعْضاً فِي الْبُيُوتِ وَ لْيُعَزِّ بَعْضُهُمْ بَعْضا بِمُصَابِ الْحُسَيْنِ علیه السلام»

با حالت گریه مصیبت امام حسین را به هم تسلیت بگویند

«فَأَنَا ضَامِنٌ لَهُمْ إِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ جَمِيعَ هَذَا الثَّوَابِ»

تمام آن ثوابی که برای زائر امام حسین گفتند:

 «أَلْفَيْ [أَلْفِ‏] أَلْفِ حِجَّة»

 دو میلیون حج واجب و چقدر عمره و چقدر ثواب غزوه با رسول خدا و ... می گوید من ضامن می شوم که تمام این ها را خدا به او بدهد بعد می گوید

«فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ أَنْتَ الضَّامِنُ لَهُمْ»

راوی می گوید من گفتم واقعاً شما ضمانت می کنید؟

«إِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ وَ الزَّعِيمُ»

شما به گردن می گیرید همچنین چیزی خدا بدهد؟ او به آن جا رفت گفت بله

«بِهِ قَالَ أَنَا الضَّامِنُ لَهُمْ ذَلِكَ وَ الزَّعِيمُ لِمَنْ فَعَلَ ذَلِكَ»

كامل الزيارات؛ نویسنده: ابن قولويه، جعفر بن محمد، ناشر: دار المرتضوية، محقق/ مصحح: امینی، عبدالحسین، ص174

من این کار را می کنم این برای روز عاشوراء است غیر از روز عاشوراء مواردی داریم که امام باقر (علیه الصلاة والسلام) فرمودند برای امام حسین روضه و مجلس بگیرید. دستور امام رضا (علیه الصلاة و السلام) البته غیر از امام رضا از امام صادق هم فراوان داریم به نوحه خوان ها صله و اجرت می دادند. اتفاقاً فقهای ما مثل صاحب جواهر مفصل بحث کردند اشکال ندارد شما صله بدهید. بله یک زمانی مداحی می خواهد خدای نا کرده طی کند دکان و دستگاه درست کند قبول نداریم اشکال دارد؛ اما حالت عادی آیا ما می توانیم به مداح اجرتی بدهیم یا نمی توانیم؟ هیچ اشکالی ندارد یعنی پول دادن یا اجرت دادن به مداح هیچ اشکالی ندارد در روایات ما آمده است ائمه پرداخت می کردند فقهای ما هم راجع به آن بحث کردند.

امام صادق مکرر در مکرر مجلس می گرفتند افرادی می آمدند برای حضرت روضه می خواندند حضرت پول هم می دادند روضه چه کسی را می خواندند؟ روضه ابا عبد الله را می خواندند. امام کاظم (علیه الصلاة و السلام) برای امام حسین به شدت محزون می شدند گریه و زاری می کردند در امالی صدوق، صفحه 102 روایت امام رضا است غیر از این از امام کاظم هم آمده است امام رضا فرمودند پدرم زمانی که

«إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّم‏»

زمانی که ماه محرم می آمد برای امام حسین به شدت گریه می کرد تا روز دهم محرم می رسید حزن پدرم مدام بیشتر و بیشتر می شد. این را امالی صدوق نقل کرد مال امام رضا را هم نقل کرده است بحث ریان ابن شبیب است وارد بر حضرت می شود می گوید

«دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا علیه السلام فِي أَوَّلِ يَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّم‏»

روز اول محرم وارد شدم بعد حضرت نکاتی فرمودند شروع کردند برای امام حسین (علیه الصلاة و السلام) روضه خواندن؛ روضه امام حسین را برای پسر شبیب می خوانند

«يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِي كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيَّةِ فِيمَا مَضَى»

ماه محرم، ماهی است که اهل جاهلیت در گذشته

«يُحَرِّمُونَ فِيهِ الظُّلْمَ»

ظلم را در این ماه حرام می دانستند

«وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ»

جنگیدن را اما این امت:

«فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا»

این امت حرمت این شَهر را نگه نداشت

«وَ لَا حُرْمَةَ نَبِيِّهَا صلی الله علیه و آله»

حرمت پیامبر را نگه نداشت آمدند

«لَقَدْ قَتَلُوا فِي هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّيَّتَهُ»

ذریه پیامبر را کشتند

«وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ أَبَداً»

زنان و مخدرات نبوی را به اسارت گرفتند و اموال آن ها را غارت کردند خدا آن ها را نبخشد.

«يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ‏ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیهم السلام»

ای پسر شبیب اگر می خواهی بر کسی گریه کنی بر امام حسین فرزند علی ابن ابی طالب (صلوات الله و سلامه علیه) گریه کن

«فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ رَجُلًا»

سختم است این عبارت را ترجمه کنم شروع کردند امام حسین را سر بریدند هجده نفر از اهل بیتش را به شهادت رساندند که

«مَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ شَبِيهُونَ»

شبیه آن ها در زمین نبود

«وَ لَقَدْ بَكَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَى الْأَرْضِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ أَرْبَعَةُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ فَوَجَدُوهُ قَدْ قُتِلَ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَى أَنْ يَقُومَ الْقَائِمُ فَيَكُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْنِ يَا ابْنَ شَبِيبٍ لَقَدْ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ علیه السلام أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ جَدِّي صلی الله علیه و آله مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَرَ يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ بَكَيْتَ عَلَى الْحُسَيْنِ علیه السلام حَتَّى تَصِيرَ دُمُوعُكَ عَلَى خَدَّيْكَ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِيراً كَانَ أَوْ كَبِيراً قَلِيلًا كَانَ أَوْ كَثِيراً يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا ذَنْبَ عَلَيْكَ فَزُرِ الْحُسَيْنَ علیه السلام يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَسْكُنَ الْغُرَفَ الْمَبْنِيَّةَ فِي الْجَنَّةِ مَعَ النَّبِيِّ وَ آلِهِ صلی الله علیه و آله فَالْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَيْنِ يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ لَكَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَيْنِ علیه السلام فَقُلْ مَتَى مَا ذَكَرْتَه‏»

آسمان های هفتگانه و زمین ها برای امام حسین گریه کردند بعد موارد دیگری را می گوید بعد می گوید یابن الشبیب زمانی که یاد امام حسین می افتی و علاقه داشتی با حضرت باشی بگو

«يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيما»

ای کاش من با آن ها بودم و بهره می بردم بعد می گوید اگر دوست داری

«يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ مَعَنَا فِي الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجِنَانِ»

اگر می خواهی ما در درجات بالای بهشت باشی

«فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا»

با حزن ما محزون باش با شادی ما شاد باش البته

«وَ عَلَيْكَ بِوَلَايَتِنَا»

فقط صرف شادی و عزاداری نیست الان مذاهب دیگر را داریم برای اهل بیت ممکن است در غدیر یا ولادت اهل بیت شیرینی پخش کنند یا برای امام حسین موکب بزنند و عزاداری کنند خوب است ان شاء الله بهره می برند اگر عناد نداشته باشند حتماً بهشتی خواهند شد اما می گوید «وَ عَلَيْكَ بِوَلَايَتِنَا» ولایت هم باید باشد

«فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا تَوَلَّى حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.»

الأمالي (للصدوق)؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: كتابچى، ص130

اگر یک مرد سنگی را دوست داشته باشد خدا روز قیامت با او محشورش می کند این دستور امام رضا برای عزاداری و گریه بر امام حسین خودشان روضه خواندند و موارد دیگر این هم در مورد روضه برای ابا عبد الله (علیه الصلاة و السلام). غیر از امام حسین دستور عزاداری بر ائمه دیگر داریم

مجری:

قبل از این که اشاره بفرمایید روایت نبوی به حضرت زهرا می گفتند آن آینده نگری و پیش گویی که پیامبر داشتند حضرت از ایشان در مورد شهادت امام حسین پرسیدند به حضرت زهرا (سلام الله علیها) اطلاع دادند حضرت گفتند آیا در آن زمان شما هستید پدرش است من هستم برادر است؟ گفتند نه افرادی می آیند که مانند فرزند از دست برای شان گریه می کنند.

استاد روستایی:

همه مؤید است

مجری:

مؤید است و هیچ منعی نبود یعنی پیامبر پیش گویی می کنند همچنین اتفاقی در آینده رخ خواهد داد.

استاد روستایی:

خود پیامبر برای شهادت امام حسین گریه می کنند نقل هایش را در هفته گذشته عرض کردم حتی روز تولد امام حسین می گویند اسماء این را به فاطمه نگویی

«فَإِنَّهَا قَرِيبَةُ عَهْدٍ بِوِلَادَتِه‏‏»

مقتل الحسین؛ نویسنده: خوارزمی، موفق بن احمد، ص106

تازه بچه به دنیا آورده است.

 یا حضرت رسول در مسجد روی منبر برای امام حسین روضه خوانی می کردند

«فَضَجَّ النَّاسُ فِي الْمَسْجِدِ بِالْبُكَاءِ وَ النَّحِيبِ فَقَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله أَ تَبْكُونَهُ وَ لَا تَنْصُرُونَه‏»

اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى‏؛ نويسنده: ابن طاووس، على بن موسى- فهرى زنجانى، احمد (تاريخ وفات مؤلف: 664 ق‏)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: جهان‏، تهران: 1348 ش، ص18

مردم ضجه می زدند پیامبر فرمودند حالا گریه می کنید بعد ایشان را یاری نمی کنید گریه خود رسول خدا، گریه های امیر المؤمنین این ها نشان دهنده این است که اشکال ندارد پیامبر برای چه گریه می کنند؟ آیا صرف این که فقط یک بچه از دست می دهند؟ نخیر این طوری نیست خیلی ها بچه از دست می دهند. مگر پیامبر، ابراهیمش را از دست نداد؟

مجری:

امام حسین در سن بزرگسالی بودند

استاد روستایی:

بله پیامبر، ابراهیمش را از دست داد چرا نیامدند روی منبر برای مردم روضه بخوانند؟ برای ابراهیم شان گریه کردند فرمودند:

«الْعَيْنُ تَدْمَعُ وَ الْقَلْبُ يَحْزَنُ»

مُسكّن الفؤاد عند فقد الأحبّة و الأولاد؛ نويسنده: شهيد ثانى، زين الدين بن على‏ (تاريخ وفات مؤلف: 966 ق‏)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: بصيرتى‏، قم، ص102

چشم گریان است و قلب من محزون است نداریم پیامبر روضه خوانی برای ابراهیم کرده باشند. اما برای امام حسین روضه خوانی کردند نشان دهنده این است مسئله عزاداری از نظر رسول خدا و از نظر دین اسلام هیچ اشکالی ندارد.

 جالب این جا است روضه خوانی رسول خدا را فقط بگوییم سید ابن طاوس در لهوف نقل باشد، خوارزمی هم نقل کرده بود هم ابن أعثم کوفی نقل می کند این ها قبل از سید ابن طاوس هستند. چطور ما می توانیم بگوییم این اشکال دارد؟ آقای سلیمانی امیری حرفی خلاف شیعه و سنی می زند معلوم است که اسپانسرش وهابیت است معلوم است دنبال وهابیت است.

مجری:

این شبهه دقیقاً وهابی است

استاد روستایی:

چون گوشه دلار سعودی به او نشان دادند او هم خام شده فکر می کند خبری است نخیر تاریخ مصرفت تمام بشود بیرونت می کنند. اما حرف ما این است این موارد را نگو نیست.

 در باب پیاده روی اربعین هم نکاتی می خواهم عرض کنم در مورد دستور عزاداری برای ائمه؛ یک روایتی را اول برنامه خواندم دوباره می خواهم بر گردم کتاب فروع کافی، جلد 5، صفحه 70

«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام»

سند معتبر است فقهای ما راجع به آن بحث کردند

 «قَالَ لِي أَبِي»

امام صادق فرمودند پدرم (یعنی امام باقر) فرمودند

«يَا جَعْفَرُ أَوْقِفْ لِي مِنْ مَالِي كَذَا وَ كَذَا»

این میزان از مال من را وقف کن برای چه؟

«لِنَوَادِبَ تَنْدُبُنِي»

برای این که کسانی برای من گریه کنند و عزاداری بگیرند

«عَشْرَ سِنِينَ بِمِنًى أَيَّامَ مِنًى»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الإسلامية ج‏5، ص117

در ایام منی، ده سال برای من عزاداری بگیرند. عزاداری اشکال دارد؟ امام معصوم به امام معصوم دارد می گوید این کار را بکن این نیست شما بگویی نه این نبوده است نخیر اتفاقاً خیلی هم بوده است. بحث عزاداری و روضه خوانی برای امام حسین اختصاص به شیعه ندارد اهل سنت هم این کار کردند چیزی که مکرر در این شبکه نشان دادیم دیگر نمی خواهم اسناد را نشان بدهم فقط بعضی ها را از حفظ می خوانم.

روضه مشهور سبط ابن جوزی از او خواستند برای امام حسین روضه بخوان بالای منبر رفت و شروع کرد برای امام حسین (علیه الصلاة و السلام) خواندن گفت:

 «وقد سئل فی یوم عاشوراء زمن الملک الناصر صاحب حلب ان یذکر للناس شیئا من مقتل الحسین فصعد المنبر وجلس طویلا لا یتکلم ثم وضع المندیل علی وجهه و بکی شدیدا ثم انشا یقول وهو یبکی:

ویل لمن شفعاؤه خصماؤه ** والصور فی نشر الخلائق ینفخ

لا بد ان ترد القیامة فاطم ** و قمیصها بدم الحسین ملطخ

ثم نزل عن المنبر و هو یبکی ** و صعد الی الصالحیة و هو کذلک

البداية والنهاية؛ اسم المؤلف: إسماعيل بن عمر بن كثير القرشي أبو الفداء الوفاة: 774، دار النشر: مكتبة المعارف – بيروت، ج13، ص194 و 195

وای بر آن امتی که شفیعان آن ها دشمن شان باشند رسول خدا که قرار است شفیع باشد دشمن آن ها است در حالی که در صور برای محشور شدن مردم دمیده می شود در آن جا دارد «لا بد ان ترد القیامة فاطم، و قمیصها بدم الحسین ملطخ» در روز قیامت حضرت زهرا می آیند در حالی که پیراهن شان به خون ابا عبد الله آغشته است بعد دارد «ثم نزل عن المنبر و هو یبکی» با حالت گریه از منبر پایین آمد جالب این جا است قبلش هم نقل می کند «و هو یکبی شدیداً» روی منبر ایستاد اول حرف نمی زد دستمال روی صورتش گذاشت شروع به گریه شدید کرد و این اشعار را خواند و با همان حالت گریه از منبر پایین آمد و به سمت منزلش رفت. عزاداری نبود؟ است.

 یا جد ایشان ابن جوزی در کتاب التبصرة چه روضه ای برای امام حسین بیان می کند. یا در کتاب بغیة الطلب فی تاریخ حلب ماجرای دستور حضرت زهرا به عزاداری برای امام حسین که به خواب یک خادم و عالم اهل سنت می آید و سند هم معتبر است.می گوید بروید إبن أصدق مداح را پیدا کنید بگویید برای حسینم این طوری روضه بخواند آن عالم اهل سنت می گوید رفتیم ولی حنابله نمی گذاشتند به کربلاء برویم وضعیت خیلی شدید بود خودمان را هر سختی بود شب حرکت می کردیم و پنهان می شدیم و ... تا خودمان را به کربلاء رساندیم ابن أصدق را پیدا کردیم گفتیم حضرت زهرا (سلام الله علیها) چنین دستوری دادند. ابن أصدق شروع کرد اشعاری که خود صدیقه طاهره فرمودند خواندن تا صبح مردم در حرم ابا عبد الله گریه می کردند.

 همه این ها نقل های اهل سنت است این نیست کسی بگوید عزاداری نبود چه کسی می گوید نبوده است؟ واقعاً بوده است و آقای سلیمانی امیری نمی خواهد این را بگوید چرا؟ چون به دامان وهابیت افتاد و می خواهد حرف های آن ها را تکرار کند.

اما در مورد اربعین مسئله اصل پیاده روی برای زیارت هم اهل سنت و هم شیعه دارند. اهل سنت پیاده روی برای زیارت رسول خدا دارند یک سنت پسندیده ای است خود علمای اهل سنت نقل کردند. اما الان موضوع بحث ما آن نیست صحبت مان راجع به راهپیمایی اربعین است در دو محور راجع به آن می توانیم گفتگو کنیم.

اولاً یک بخش ناظر به این است که این گام ها چه تأثیری دارد؟ نکته دوم ناظر به این است چرا ما شیعیان چنین کاری انجام می دهیم؟ زیارت پیاده امام حسین ثوابی دارد یا ندارد؟ غیر از ثوابش به چه دلیل این کار را انجام می دهیم؟ از آخر شروع کنم می گوییم تأسی به اهل بیت (علیهم الصلاة و السلام) نقل های داریم گاهاً در این شبکه بحث کردیم و الان فرصت نداریم بخواهیم عمیق و دقیق بحث کنیم. اهل بیت آمدند سر مطهر را ملحق کردند یا خودشان بیستم صفر رسیدند و این زیارت را انجام دادند.

 ابو ریحان بیرونی نقل می کند و نقل های متعدد در این زمینه وجود دارد که این کار را اهل بیت انجام دادند. حتی در نقل های اهل سنت در قرن ششم و هفتم داریم در بین امامیه زیارت اربعین مشهور بود. این چیزی که این آقا ادعا می کند چرندیاتی است که می گوید زیارت اربعین نبود. علمای اهل سنت گفتند نخیر زیارت اربعین در بین امامیه مشهور بود.

 روایت داریم امام حسن عسکری فرمودند یکی از علامت های مؤمن بحث زیارت اربعین است پس تأسی به اهل بیت است روایت داریم سیره شیعه در طول تاریخ به تصریح عالمان اهل سنت بوده است. در مدت زمان باقیمانده نمی رسم اسناد همه این ها را یکی یکی نشان بدهم همه اسناد را داریم.

اما این گام ها چه فایده ای دارد تا به ثوابش برسیم یک زمانی جنبه ثواب این گام ها را می بینیم آن یک مسئله است، یک زمانی جنبه بیرونیش را می بینیم قرآن یک ملاک کلی به ما می دهد. سوره توبه

(وَلَا يطَئُونَ مَوْطِئًا يغِيظُ الْكُفَّارَ وَلَا ينَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ)

و هيچ گامی که موجب خشم کافران می ‌شود بر نمی ‌دارند، و ضربه‌ ای از دشمن نمی ‌خورند، مگر اينکه به خاطر آن، عمل صالحی برای آنها نوشته می ‌شود!

سوره توبه (9): آیه 120

می گوید هر گامی که بر دارند موجب خشم و غضب کفار شود عمل صالح برای شان نوشته می شود. راهپیمایی اربعین آیا موجب بیداری مردم، توجه مردم به مبارزه امام حسین، طاغوت، زنده شدن فرهنگ جهاد، سینه سپر کردن و مقاومت در مقابل کفر و طاغوت می شود یا نمی شود؟ قطعاً‌ می شود. آیا موجب خشم دشمن صهیونیسم و آمریکایی جنایتکار می شود یا نمی شود؟ می شود، چرا؟ چون فرهنگ مقاومت را زنده می کند.

نکته دوم: در زیارت اربعین شیعه، اهل سنت، مسیحی، زرتشتی و یهودی شرکت می کند بعضی ها مستبصر می شوند این یک جلوه اتحاد اسلامی اول و بعد اتحاد ادیان الهی در مقابل طاغوت است جلوه اتحادش هم موجب خشم طاغوت و صهیونیزم است چرا؟ به خاطر این که، آن ها نمی خواهند اتحاد اسلامی شکل بگیرد در حالی که این اتحاد در اربعین شکل گرفت.

وقتی اهل سنت موکب می زنند چه داخل ایران چه در عراق وقتی خودشان در این مراسم شرکت می کنند وقتی مسیحی در این پیاده روی شرکت می کند یا نذری بدهند کلیمی یا یهودی ممکن است این کار را بکند برای چه؟ برای احترام به آزادگی و احترام به مقاومت برای این که می فهمد الان کشوری به نام ایران عَلَم مبارزه با طاغوت و ظلم جهانی را بلند کرده است. به خیلی عزاداران شیعی می پیوندد می بیند شیعه این قدر پویا است مقابل طاغوت ایستاده است یک اتحاد را رقم را می زند این موجب غیض کفار می شود یا نمی شود؟ می شود.

 اما نسبت به بحث ثواب این مسئله روایاتی داریم چقدر ثواب برای پیاده روی زیارت ابا عبد الله گفته شده است مرحوم شیخ صدوق در کتاب ثواب الأعمال، صفحه 119 روایتی را می آورد می گوید:

«إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَلَائِكَةً مُوَكَّلِينَ بِقَبْرِ الْحُسَيْنِ علیه السلام»

خداوند ملائکه ای کنار قبر ابا عبد الله (علیه الصلاة و السلام) دارد که موکل هستند

«فَإِذَا هَمَّ الرَّجُلُ بِزِيَارَتِهِ أَعْطَاهُمْ ذُنُوبَهُ فَإِذَا أخطأ [خَطَا] مَحَوْهَا»

زمانی که یک مردی تصمیم می گیرد امام حسین را زیارت کند خداوند گناهان این مرد را در اختیار آن ملائک می گذارد «فَإِذَا أخطأ [خَطَا]» زمانی که قدم بر می دارد «مَحَوْهَا» همه گناهانش را محو می کند

«ثُمَّ إِذَا أخطأ [خَطَا] ضَاعَفُوا لَهُ حَسَنَاتِهِ فَمَا تَزَالُ حَسَنَاتُهُ تُضَاعَفُ»

قدم بعدی بر می دارد حسنات این را زیاد می کند و می گوید این قدر حسنه به این می دهند

«حَتَّى تُوجِبَ لَهُ الْجَنَّةَ ثُمَّ اكْتَنَفُوهُ فَقَدَّسُوهُ وَ يُنَادُونَ مَلَائِكَةَ السَّمَاءِ أَنْ قَدِّسُوا زُوَّارَ قَبْرِ حَبِيبِ حَبِيبِ اللَّهِ فَإِذَا اغْتَسَلُوا نَادَاهُمْ مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله يَا وَفْدَ اللَّهِ أَبْشِرُوا بِمُرَافَقَتِي فِي الْجَنَّةِ ثُمَّ نَادَاهُمْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ علیه السلام أَنَا ضَامِنٌ لِحَوَائِجِكُمْ وَ دَفْعِ الْبَلَاءِ عَنْكُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ ثُمَّ اكْتَنَفُوهُمْ عَنْ أَيْمَانِهِمْ وَ عَنْ شَمَائِلِهِمْ حَتَّى يَنْصَرِفُوا إِلَى أَهَالِيهِمْ.»

ثواب الأعمال و عقاب الأعمال‏؛ نويسنده: ابن بابويه، محمد بن على‏ (تاريخ وفات مؤلف: 381 ق‏)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: دار الشريف الرضي للنشر، قم: 1406ق، ص92

تا بهشت بر او واجب بشود ملائکه دورش را می گیرند مواردی را در موردش می گویند تا آخر روایت در صفحه 120 است چقدر روایت نقل می کند این جا بحث قدم بر داشتن است چقدر روایات متعدد در مورد پیاده روی داریم این که گام اول و گام دوم را بر می دارد همه این ها ثواب است. در اربعین این شکل صورت می گیرد تأسی به اهل بیت است برای این که کفار امثال سلیمان امیری خشم شان در می آید.

مجری:

خیلی ممنون و متشکرم جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر روستایی استفاده کردیم بهره بردیم. همچنین تشکر از شما بینندگان عزیز و ارجمند که تا پایان برنامه ما را همراهی کردید از همه شما التماس دعا داریم عرض دعای پایانی ما همین دعا باشد. «یا رب الحسین بحق الحسین إشف صدر الحسین بظهور الحجة»

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

 
 


Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها